رفتن به محتوای اصلی

برگی از تاریخ؛ عباس علی نوری، لیبی و حقوق بشر

برگی از تاریخ؛ عباس علی نوری، لیبی و حقوق بشر

عباس علی نوری در بین سالهای 1911 تا 1913 سفری به اروپا و آمریکا داشت. سفر او مقارن بود با جنگ میان ایتالیا و ترکیه عثمانی. در ماه نوامبر 1911 بود که قوای ایتالیا وارد طرابلس و بنغازی شد و آخرین بخش از آفریقای شمالی را که زیر پرچم امپراطوری عثمانی بود به اشغال خود درآورد. آن جنگ در اوج جنگ های استعماری بود و تلفات سنگینی داشت. عباس علی نوری که حامل پیام صلح و دوستی بود و جزو نخستین ایرانیانی است که از همان آغاز سر در پی «صلح جهانی» و «جهانی بدون خشونت» گذاشتند، دیدگاه «حقوق بشری» خود را در ماه نوامبر 1911 در پاریس به این نحو درباره این جنگ بیان کرده است. حدود صد سال از آن حوادث گذشته است و اینک ما در لیبی شاهد آنیم که فرد مستبدی دیگربار کمر به کشتار ملت خود بسته است. البته افکار عمومی و جهانی شدن مسائل، که این نیز یکی از نظریه های او بوده است، سبب پیدایش آگاهی جهانی گشته است و افکار آزاد و وجدان های آزاده نسبت به پایمال شدن حقوق انسان دیگر بی تفاوت نیستند. و حکومت ها نیز، از جمله فرانسه، ولو به دلائل مختلف و منافع متضاد، نسبت به این کشتار واکنش نشان داده اند. عباس علی نوری که بهائیان او را به نام «عبدالبها» می شناسند و وی را «مبین آثار» «مظهر امر» خود، یعنی میرزا حسین علی نوری ملقب به «بهاالله» می دانند، از زمره اندیشمندانی است که در آثار و زندگی خود همواره مدافع صلح، نظریه بشریت واحد و رفع تبعیض و نفی خشونت بوده است و به طور پیگیر از شیوه های بی خشونت و گفتگویی در نیل به یک جامعه انسان سالار دفاع کرده است. اما صلحدوستی او نافی این امر نبود که او ضرورت جنگ برای صلح یا همان مبحث «جنگ عادلانه» را نادیده بگیرد. هرچند کلام و پیام او در اصل راه مسالمت آمیز و مدنی و پرهیز از خشونت در حل مسائل و منازعات جوامع بشری است. طرفه این که او، مانند نیای خویش، از زمره پیشکسوتان نظریه «دخالت انساندوستانه» در حل منازعات بشری بوده است و منادی این نظر، که «سازمان ملل» می تواند دولتی را که قوانین و میثاق های بشری و بین المللی را نقض می کند و صلح و آسایش ملی و جهانی را به خطر انداخته است، نامشروع بنامد و علیه آن اقدامات مقتضی را مجری سازد. ناگفته نماند که نگاه عباس علی نوری به «انسان» این بوده است که «انسان» عرصه «ممکنات» است و آن چه از «ممکنات» است، گواهی از «فقدان» است و «فقدان»، بیانگر «شدن» است. و بسته به عمل انسان در تحقق «نیکی» و پرهیز از «شرارت»، جایگاه او رقم می خورد. باری، مراد غور و تامل در آثار عباس علی نوری نیست، بلکه خواندن این سطور است که خالی از لطف نیست.

«می گویند یک ترن در رود سن افتاده بیست و پنج نفر غرق شده و امروز در پارلمان فرنسا [فرانسه] از وقوع این حادثه بحث مفصل خواهد شد، وزیر راه آهن را در تحت محاکمه آوَرَند. یک جدال عظیمی خواهد شد. هیجان شدید است. بسیار بسیار تعجب کردم که بجهت بیست و پنج نفر که در رودخانه افتاده غرق شده اند چنین هیجان غریبی در پارلمان ظاهر شده، اما از برای طرابلس که روزی هزاران نفر کشته می شوند ابدا حرفی نمی زنند. البته تا بحال پنج هزار نفر کشته شده اند، ابدا بخاطر پارلمان نمی آید که آنها بشرند. مثل این است که آنها حجرند. سبب چه چیز است که پارلمان از برای بیست و پنج نفر این طور هیجان می کند و از برای شش هزار نفر ابدا حرف نمی زند. و حال آنکه آنها بشرند اینها بشر، همه از نسل آدمند. به جهت این است که آنها جنس فرنسا [فرانسوی] نیستند، اگر پارچه پارچه شوند اهمیتی ندارد. ببینید چقدر بی انصافی است، چقدر بی احساسی است، چقدر نادانی است، و حال آن که آن بیچاره ها که در طرابلسند پدر دارند، مادر دارند، پسر دارند، دختر دارند، عیال دارند، آنها را شرحه شرحه نمایند. آیا چه تقصیر دارند..... ببینید بشر چقدر خونخوار است، ببینید انسان چقدر غدّار است.» (خطابات عبدالبها، جلد سوم، ص 152).

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید