رفتن به محتوای اصلی

خشونت در انقلاب بخش 1

خشونت در انقلاب بخش 1

بحث بر سر استفاده از خشونت و يا پرهيز از آن هموا ره يكي ازموضوعان مهم جنبش سبز بوده- لازم است كه نگاهي به انقلاب بعضي از كشور ها در اين رابطه بيندازيم . اصولا يكي از تعاريف انقلاب مترادف است با بكار بردن خشونت براي تغيير يك نظام است . در ديكنشري هم تعريف انقلاب اينگونه آمده كه " تغيير ناگهاني و خشونت آميز در دولت" كه اين اصطلاح با تغيير صلح آميز حكومت ها در ثضاد است,مگر اينكه نام "انقلاب سفيد" روي آن گذارده شود!

شاعر شهيرانگليسي كنت نيل كامرون در مفدمه كتاب خود بنام اشعار شلي مينويسد : " با توچه به شرايط انگلستان اولين اقدامات لازم اين است كه بطور مسالمت آميز در مجلس رفرم ايجاد كنيم واگر چنين چيزي ميسر نشد در صورت لزوم اين امر توسط انقلاب بايد صورت گيرد."

در همين رابطه از نظر تاريخي كاربرد زور به عنوان" قابله" هر جامعه كهنه اي ميباشد كه با پديده هاي نو روبروست و اگر حركات مردمي سركوب شود مردم در مقابل آن به مقاومت ميپردازند و اگر چنين مقاومت هايي موفقيت آميز گردد در آنصورت پروسه انقلاب به ثمر ميرسد. حال با استقاده از ويكي پديا به چند انقلاب بطور اجمالي نظر مي افكنيم .

در انقلاب آمريكا مناطقي كه تخت استعمار دولت انگلستان بودند مردم خواستار" حقوق انگليسي" خود شدند و با رد اين خواسته ها در سال ١٧٧۵ پادشاه وقت ده ها هزار سرباز براي سركوب به شهر بوستون اعزام كرد و دستور دستگيري رهبران قيام را داد . سپس مردم به عنوان آخزين حربه به زور متوسل شدند و متغاقبا انقلاب پيروز شد.

بهمين ترتيب در انقلاب اسپانيا ( ١٩٣٦) كه يكي از حنبش هاي محبوب قرن بيستم محسوب ميشود نيز شعار " اول جنگ - سپس انقلاب" بر سر زبان مردم بود. مردم كه خواستار سرنگوني ملكه ايزبلا هستند دست به شورشي سراسري ميزنند و در نتيچه ملكه په فرانسه ميگريزد - جايي كه در آنچا در سال ١٩٠٤ فوت ميكند . ليبرالها و دموكراتها كه تجربه چنداني نداشتيند اينك در پي جايگزيني دولتي مناسب اند و كشور در جنگ داخلي فرو ميرود كه منجر به روي كار آمدن ديكتاتوري قرانكو و ادامه حكومتش تا سال ١٩٧۵ ميشود . با مرگ قرانكو پادشاهي به اسپانيا باز ميگردد. اسپانيا به يكي از دموكرات ترين كشور هاي جهان تبديل ميشود.

در انقلاب آلمان كه يك سال بطول انجاميد ( ١٩١٧- ١٩١٨) دولت بطرف تظاهر كنندگان شليك ميكند كه در نتيجه ٧ نقر كشته و ٢٩ نقر زخمي ميشوند. تظاهر كنندگان نيز متقابلا دست به شليك ميزنند. ملوانان به مقابله ها ارتشيان برخواستند و در نتيچه زندانيان و اعتصباييون آزاد ميشوند. تعداد ١٠٠ انقلابي از ميان كارخانه هاي بزرگ كه رهبزي اعتصابيون را به عهده داشتند ساختمان پارلمان برلين را به تسخير خود در ميآوردند.و سپس تشكيل پارلمان انقلابي را ميدهند . دولت وقت با اعزام گروه هاي مختلف ارتشيان به مقابله با شورشيان بر ميخيزد و در يك چشم بهم زدن ٤٠ هزار تن از شورشيان شهر برلين را به تصرف خود در مياورند . اين انقلاب به همان سرعت به شهرهاي ديگر آلمان مانند مونيخ- برانزويك- هانور و فرانكقورت روي ميدهد. شهر باواريا اولين شهري بود كه از زير سلطه امپراطور بيرون آمده و اعلام جمهوري ميكند . شهرهاي ديگر يكي پس از ديگري سقوط ميكند. كارگران و سربازان با شعارهاي صلح آميز و ضد ميليتاريسم دموكراسي را در دستور كار خود قرار ميدهند و در پي آن جمهوري سوسياليستي آلمان پايه ريزي ميشود.

همانند آلمان, كشور ايتاليا چيزي جز مجموعه اي ايالت هاي مستقل نبود كه مهمترين اين ايالت ها دو قلمرو در سيسيل بود. شهرهاي ونيز و ميلان نحت انقياد امپراطوري اطريش بود. ديگر شهرهاي ايتاليا تخت كنترل سلطنت مطلقه بود. با اين وجود زنها در اين شهرها حتي بيشتر از ديگر شهر هاي اروپايي از آزادي و زندگي نسبتا مرفه تري برخوردار بودند. اقنصاد ايتاليا در آنزمان بيشتر از طريق كشاورزي اداره ميشد كه تقاوتي چشمگير از آن نظر با ديگر كشورهاي اروپايي داشت از اين رو توليدات مززعه ها بستگي شديدي به بالا و پايين شدن قيمت ها و رقابت هاي مستقيم با خارجيان داشت - در نتيجه كندي اقتصاد ايتاليا با پيشرفت هاي اقتصادي اروپا در تضاد بود بهمين جهت شورش ها تكان دهنده اي بنام شورش عذا در شهرها بويژه در شهر رم آعار شد. از نقطه نظر سياسي بسياري از تحصيلكرده و مرفه جامعه خواستار حكومتي ليبرال بودند. خواست ديگر آنها بر چيده شدن سلطه امپراطوري اطريش در نقاط تخت سلطه آنان بود. مردم ميلان در سال ١٨٤٨ با تحريم نتباكو و بازيهاي لوتو خشم سربازان استراليايي را موجب شدند كه در نتيجه آن ٦١ ايتاليايي را كشتند. مردم بلافاصله مسلح شدند و با يورشي به زندانها زندانيان را آزاد كردند. دولت اطريش بلافاصله دستور عقب نشيني سربازانش را از شهر ميلان داد . در جنگي كه بنام جنگ ۵ روزه ميلان مشهور است همزمان شهرهاي كوچك و بزرگ ديگر ايتاليا مخصوصا ونيز يكي پس از ديگري به قيام مسلحانه روي آوردند و پرچمهاي خود را بر فراز شهرها به اهتزاز در آوردند و جهموري مستقل تشكيل دادند . سپس جنگ مردم با طريش آعاز ميشود..... ادامه دارد

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید