رفتن به محتوای اصلی

گزارشی از وضعیت زندان

گزارشی از وضعیت زندان
تهدیدهای مکرر زندانیان به شکنجه، اعدام و مرگ

از سالهای گذشته تا به امروز با توجه به افزایش احکام زندانیان به خصوص در رابطه با زندانیان عقیدتی_سیاسی، و از سوی دیگر نگهداری بسیاری از آنها حتی پس از اتمام دوران محکومیت و با افزایش بازداشتی ها،کمبود محل نگهداری در زندان رو به فزونی است و دیگر موارد همچون وضعیت اسف بار تغذیه، بهداشت و درمان در زندان ها رو به افزایش رفته و این مسائل نگرانی در مورد زندانیان را افزایش می دهد.

با توجه به اینکه صحبت از وضعیت زندانیان تنها منوط به زندانیان سیاسی و عقیدتی نیست چرا که بخش عظیمی از زندان ها را زندانیان عادی تشکیل می دهند و وضعیت انها نیز بسیار ناگوار و فاجعه ای است که نباید به سادگی از آنها گذشت. متاسفانه در زندان های ایران نه تنها حقوق بشر رعایت نشده بلکه نقض قوانین زندان ها نیز به شدت به چشم می خورد. با توجه به عدم رسیدگی و درمان در زندان به خصوص در بخش زندانیان عادی که اکثرا از زندانیان جرایم مواد مخدر و دارای بیماری های واگیر دار و خطرناکی مانند ایدز و هپاتیت می باشند که البته صحبت در این مورد لازمه زمان و وقت بسیار است.
از سویی در زندان ها افرادی نگهداری می شوند که مجرم نبوده و نیستند و از سویی زندانیانی که مرتکب جرایم شده و در هر دو صورت زندان مکان مناسب برای هیچ کدام از انها نبوده و نخواهد بود چرا که انان که مجرم نبوده اند به صورت غیرقانونی و با اعمال فشار و تهدید و زور در زندان ها به سر می برند و انها که مجرم هستند در فضای زندان یا دچار بیماری ها کشنده شده و البته به هیچ عنوان در فضا و جو موجود زندان، تنبیه اصلاح و تربیت نمی شوند.
به هر صورت در زندان های ایران برای یکایک افراد، زندانی شدن و کنار آمدن با شرایط موجود دردی است که تحملش به مراتب سخت تر می باشد اما تحمل این مسائل را مسئولین نیز با افزایش فشار بر زندانیان به خصوص امنیتی سیاسی و عقیدتی ها سخت تر می کنند.
یکی از مسائل مهم تهدیدهای مکرر زندانیان به رو به رو شدن با احکامی مانند اعدام و مرگ می باشد و مرگ ناگهانی شاهرخ زمانی با توجه به تهدیدهای مکرری که در گذشته و در زمان زنده بودن این زندانی رخ داده بود نشان دهنده در خطر بودن سلامت دیگر زندانیان است جدای از وضعیت جسمانی زندانیانی که از نظر وضعیت سلامتی در وضعیت نامساعد قرار دارند و امکانات درمان و دارو برای آنها بسیار محدود و یا حذف شده است تهدیدهای مکرر و انتقال به اطلاعات و تهدید به شکنجه همچنان ادامه دارد و این سرکوب و شکنجه ها نشان دهنده در خطر بودن یکایک زندانیان به خصوص خالد حردانی، سعید عابدینی، سعید ماسوری و صالح کهندل می باشد چرا که از 11 مهر سال 92 تهدید به مرگ برای این زندانیان گسترش پیدا کرد و در اخبار گزارشات رسیده از زندان بارها شاهد اینگونه اخبار و تهدیدها بوده ایم.
اگر نگاهی به اخبار و گزارشات چند سال گذشته بیندازیم متوجه اخباری از این دست می شویم کما اینکه در اکثر آنها نام اشخاص ذکر شده به چشم می خورد. تهدیدهایی که برای شاهرخ زمانی عملی شد و بعید نیست که دیگر زندانیان را نیز شامل شود. این تهدید ها به صورت معمول از سوی بازجویانی مانند بازجو علوی صورت گرفته که مطمئنا از سوی مسئولان قضایی و امنیتی و بالاتر بوده است.
در گذشته بازجویی به نام علوی شاهرخ زمانی، سعید ماسوری، خالد حردانی و صالح کهندل را تهدید به مرگ و اعدام کرده بود و صراحتا در پیام های تهدید خود اشاره کرده بود که اگر این زندانیان بخواهند به فعالیت های سیاسی خود ادامه دهند با حکم اعدام مواجه خواهند شد. آنچه کاملا واضح و روشن است و نباید از کنارش گذشت کشته شدن شاهرخ زمانی و در خطر بودن جان زندانیان دیگر است چرا که مطمئنا پیام های بازجو علوی با عنوان روبه رو شدن با حکم اعدام چیزی جز مرگ سفید نبوده همان طور که در گذشته نیز کشته شدن زندانیانی مثل رامین آقا زاده قهرمانی، ستار بهشتی، اکبر محمدی، عبدالرضا رجبی، هدی صابر، افشین اصانلو، حسن ناهید، زهرا کاظمی ، زهرا بنی یعقوب، امیدرضا میر صیافی و ... را شاهد بودیم. زندانیانی که جنایت کار نبوده و تنها برای گرفتن حق و گفتن حقیقت فریاد ازادی خواهی سر داده بودند.
وقتی به سادگی تهدید می کنند و به راحتی اب خوردن تهدیدها را عملی کرده و صدای کسی در نمی آید نمی شود نگران جان زندانیان دیگر نبود و با بی تفاوتی از مسائل این چنینی عبور کرد.
پر واضح است که هر روزه زندانیان سیاسی عقیدتی بسیاری در معرض این تهدیدها قرار دارند کما اینکه در چند روز گذشته خبر انتقال سعید عابدینی به اطلاعات و تهدید به شکنجه وی را نیز شنیدیم. این موارد و روز به روز گسترش فشار بر زندانیان در زندان های ایران به خصوص زندانیان سیاسی عقیدتی نگرانی از وضعیت انها را افزایش می دهد.
متاسفانه در زندان های ایران نه تنها شاهد این موارد هستیم و نقض حقوق بشر به کرات دیده می شود بلکه نقض قوانین مصوب زندان ها نیز به هیچ عنوان رعایت نشده و جایش را زور و شکنجه و قتل و اعدام گرفته است.
جدای از مسئله تهدیدها و عملی کردن انها از سوی مسئولین قضایی، امنیتی و زندان ها وضعیت سلامتی زندانی ها نیز امری مهم است که هیچ گونه اقدام مناسبی برای انها صورت نمی گیرد حتی زندانیانی که حکم عدم تحمل کیفر و یا انتقال به بیمارستان برایشان صادر شده؛ عده ای هستند که جلودار اجرای احکام ذکر شده باشند و بارها بارها شاهد این موضوع بوده ایم و متاسفانه برای بسیاری از زندانیان اجازه در اختیار داشتن دارو هم ممکن نیست و حتی خانواده زندانیان شخصا دارو تهیه کرده اما مسئولین از رساندن انها به زندانیان نیز خودداری می کنند.
نکته قابل توجه دیگر حذف ملاقات ها برای زندانیان است که تعداد زیادی از انها از داشتن ملاقات حضوری، غیر حضوری و حتی صحبت تلفنی با خانواده خود محروم هستند همان طور که شاهرخ زمانی در زمان حیاتش از این حقوق محروم بوده و حتی اجازه مرخصی برای مراسم ازدواج دخترش و یا مراسم فوت مادرش را نیز دریافت نکرد و در طول مدت حبس خود تا زمان مرگش اجازه دیدن انها را نیافت.و از سوی دیگر آنان که اجازه ملاقات پیدا می کنند در روزهای ملاقات با توهین و تحقیر به خانواده هایشان مواجه می شوند و این موضوع به کرات ادامه داشته و خانواده ها از این موضوع ابراز نگرانی کرده اند که وقتی با انها اینگونه رفتار می شود با عزیزان در بندشان چگونه رفتار می کنند.
به واقع و به روشنی با مسائل عنوان شده مسئول مرگ و یا وضعیت نامساعد جسمانی یکایک زندانیان به عهده مسئولان است چرا که تمامی امکانات را حذف و قوانین را به سادگی زیر پا می گذارند.
موضوع دیگری که در زندان ها با زیر پا گذاشتن قوانین صورت می گیرد در رابطه با نگهداری زندانیان در زندان حتی پس از اتمام دوران محکومیتشان بوده کما اینکه زندانیان با این وضعیت کم نیستند اما از میان آنها می توان به وضعیت رسول حردانی، شهرام و فرهنگ پورمنصوری سه زندانی هم پرونده با خالد حردانی نام برد که هر کدام با توجه به اخرین اظهارات وکیل پرونده مذکور یعنی علیزاده طباطبایی، دوران محکومیتشان به 15 سال تقلیل یافته و هر سه نفر باید در دو ماه گذشته ازاد می شدند اما هم چنان با گذشت دو ماه به صورت غیر قانونی در زندان نگهداری شده و حکم ازادیشان صادر نشده است.
مسئله بعدی نگهداری زندانیان سیاسی در بند زندانیان عادی موسوم به بند اشرار است که اکثر انان به دلیل جرایمی مانند مواد مخدر در زندان به سر می برند و عده ی بسیاری از انها دارای بیماری های واگیر دار مانند ایدز و هپاتیت می باشند و جدای از ان درگیری های بین اشرار و نوع رفتار و زندگی انها می تواند برای زندانیان سیاسی و عقیدتی خطرافرین بوده و با توجه به انچه گفته شد و دیگر مسائل از این دست، اثرات منفی بر روحیه زندانیانی که به بند زندانیان عادی منتقل شده اند انقدر زیاد بوده که اکثر انها دچار افسردگی مضمن و حاد می شوند. از جمله این زندانیان می توان رسول حردانی و علی اکبر باغانی که به تازگی از بند 4 موسوم به زندانیان سیاسی به بند 2 زندانیان عادی منتقل شده است اشاره کرد.
به صورت کلی و خلاصه برخوردهای غیر قانونی و حذف امکانات موجود برای زندانیان، تهدید، شکنجه ، عدم رسیدگی به وضعیت بهداشت، درمان و تغذیه جان زندانیان را در خطر جدی قرار داده است.با ارزوی رسیدگی به وضعیت زندانیانی که در زندان های ایران از کوچکترین حقوق قانونی محرومند و با ارزوی مد نظر قرار دادن این مسائل از سوی مسئولین قضایی و امنیتی در کشور و به خصوص سازمان های حقوق بشری برای بهتر شدن وضعیت زندانیان تا ازادی هر چه سریع تر هر کدام از انها و امید به انکه با تهدیدهای مکرر به اعدام و مرگ زندانیان سیاسی-عقیدتی دوباره شاهد خبرهای این چنینی مانند مرگ شاهرخ زمانی عزیز نباشیم.
نوشین ارشادی

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید