رفتن به محتوای اصلی

دکتر مصدق و كودتای 28 مرداد 1332

دکتر مصدق و كودتای 28 مرداد 1332

 اين نيروهای‌ مرتجع و وابسته عليرغم داشتن قدرت نظامی وحشتناك و مخرب در سال  (1357)  با وجود سركوب شديد جنبش با انقلاب توده ای ‌بی سابقه برای هميشه از صحنه سياسی‌ ايران رانده شدند اما  هستند کسانی که  هنوز نمیخواهند و نميدانند كه ديگر دوران حكومتهای وابسته از نوع آنها برای هميشه سپری شده و ديگر نميتوان با كودتا قدرت را بدست گرفت بهمين منظور شتابان با در يوزگی در دربار آمريكا و ساير قدرتهای بزرگ  تلاش دارند بهر وسيله ای‌ با توجه بحضور نظامی گسترده آمريكا وناتو در منطقه آنها را وادار به اشغال نظامی‌ كشور و تحریک بجنگ با ایران  بكنند.

در بسياری از نشريات و تبلیغات رسانه ای این نیروها بمباران و تخريب تاسيسات زير بنائی و صنعتی و از همه مهمتر بافت اجتماعی ایران را  بنفع مردم ميدانند وهرگز اشاره ای هم نميكنند كه اين تاسيسات حاصل كار و زحمت زحمتكشان ايران است و سرمايه كشور و متعلق بهمه مردم است.

با وجود تلاش مداوم این نیروها مردم  بتجربه دریافته اند که نباید به متجاوزان امکان داد  مجددا کشور مارا به کنترل خود در آورند  این است که با تجربه اندوزی از جنایاتی که در خاورمیانه و حول و حوش کشورمان توسط اشغال گران جریان دارد  علیرغم مشکلاتی که با آن سر درگریبانند با دخالت خارجی در امور داخلی کشور ، محاصره اقتصادی و تهاجم نظامی  به ایران بشدت مخالفت میکنند و این نشان میدهد که تا چه اندازه هموطنان ما  به بلوغ سیاسی رسیده اند و به منافع ملی خود آشنا  که تا کنون اجاز نداده اند احدی جرات تجاوز به کشور ما را در سر بپروراند .  

 

اوضاع جهانی در دوران كودتا

 

1-   آ مريكا در جنگ جهانی دوم بخاطر دوری از ميدان جنگ و وارد شدن در آن در آخرين لحظه آنهم وقتی كه  مطمئن شد اتحاد شوروی ‌باندازه كافی در جنگ از نظر زيربنای‌اقتصادی و صنعتی از طرف فاشيستهای آلمانی و ژاپنی آسيب ديده است وبا دست یابی  به بمب اتمی  وارد جبهه جنگ ضد فاشیستی شد تا با این قدرت و توان بدست آمده ابتکار عمل را بعد از جنگ از آن خود کند .

آمریکا در ابتدا تصور ميكرد كه آلمان و ژاپن قادر هستند اتحاد شوروی را از پای ‌درآورند و وقتی در استالين گرادفاشيسم آلمان ضربه نهائی شكست را چشيد و ژاپن در تمام جبهه ها از طرف شوروی و نيروهای مقاومت چين و كره با شكست سختی مواجه شد برای پيشگيری از رشد برق آسای جنبشهای ضد جنگ و توده ای در سطح جهان و بخصوص در اروپای شرقی ، چين و كره  دوشهر صنعتی و مهم ژاپن  را با بمب اتمی بمباران كرد تا  در درجه اول به اتحاد شوروی و بعد به تمام جنبشهای آزاديبخش كه تحت رهبری احزاب كمونيست قرار داشتند بفهماند كه به آنها اجازه نخواهد داد به پيشروی ادامه دهند . با اتکا به این قدرت نظامی بود که بعداز جنگ جهانی دوم افسار گسیخته  وارد صحنه جهانی شد .

هنوز مردم چین و کره  در گیر رفع مشکلات ناشی از جنگ بودند که  آمریکا جنگ همه جانبه ای را به  چين و كره تحمیل کرد  که از سال (1945) درست پس از تسلیم بدون قبد و شرط نيروهای فاشيستی در سطح جهان تا سال (1953)و با شکست این کشور  ادامه یافت .

2-   شكست جبهه آلمان نازی   در جنگ جهانی دوم توسط نیروهای مقاومت  که همراه بود با ویرانی و نابودی  شهرها و تاسيسات صنعتی اين كشورها و در هم شکسته شدن دو غول نظامی ، استعماری اروپا انگلستان وفرانسه شرایطی در اروپا ایجاد شد  که تعداد زيادی ‌كشورهای نو استقلال يافته پا بعرصه وجود بگزارند و هم زمان جمهوری خلق چين وجمهوری دمكراتيك كره ، ویتنام ، مغولستان و بقيه كشورهای دمكراتيك اروپای شرقی وارد صحنه جهان شدند و تعدادكشورها در مدت كوتاهی از 65 كشور به بيش از 125 كشور افزايش يافت . 

3-   کشورهای اروپایی و آمریکا که از وضعیت پیش آمده در جهان شوکه شده بودند اولویت را به  سروسامان دادن بوضعيت اقتصادی كشورهای جنگ زده اروپا ی غربی و هم زمان محاصره اقتصادی و نظامی كشورهای نوپای تحت رهبری احزاب كمونيست گذاشتند تا سر فرصت دوباره به صحنه باز گردند و آب از جوی رفته را به آن باز گردانند.

4-   اتحاد شوروی هنوز مسلح به بمب اتمی نبود و از طرفی باندازه كافی در جنگ آسيب ديده بود كه توانائی‌ شركت در جنگ بزرگ دیگری را نداشت و از همه مهمتر توازن قوا را در مجموع با وجود پيروزيهای بزرگ بنفع چپها ارزيابی نميكرد در نتيجه سياست حفظ و مستحكم كردن آنچه بدست آمده بود را در دستور كار قرار داد از اینجا بود  که دوران جنگ سرد که آغاز گر آن غرب بود وارد کارزار بازی سیاست  در صحنه جهان شد که تا بامروز  ادامه دارد.

5-   با ضعف قدرت های سابق اروپایی و عدم توانایی آنها در کنترل مجد د کشورهای زیر سلطه از جمله خاورمیانه که در تلاطم جنبشهای آزادی بخش در پی استقلال خود بودند آمریکا بسرعت وارد صحنه شد و نقش اروپا را در جهان و خاورمیانه بعهده گرفت که هدف مشخص آن کنترل منابع نفت و گاز خاورمیانه و حفظ  و تقویت نیروهای طرفدار غرب در این منطقه از جمله ایران بود که از شمال در همسایگی اتحاد شوروی قرار داشت ایرانی که دوتشکیلات  چپ و ملی بزرگ که دارای پایگاه مردمی وسیعی بودند  و داعیه استقلال و پیشرفت و آبادانی را در سر می پروراندند که مورد خوشایند  آمریکا و غرب نبود .

6-   سالهای (1324) ببعد يكی از دورانهای تاريخی ايران بحساب ميايد  در این دوره دکتر مصدق با دکتر فاطمی  باتفاق همفكران خود با استفاده از تجارب جنبشهای ‌كشورهای ديگر و سابقه كاری در مقام های بالا تا سطح وزارت و نمايندگی مجلس  و آشنائی ‌باتحولات جهانی ناشی از جنگ جهانی دوم  پای ایجاد جبهه ملی برای مقابله با بحرانهای موجود در ایران شدند  . مصدق تحصيلات  خود را در اروپا در رشته  دكترای حقوق در سوئيس به پايان برده بود و آشنائی كامل به سيستم های قانونی غرب پیداکرده و بشدت با کارساز بودن آن اعتقاد داشت بی دلیل نیست که در  تمام دوران فعاليت سياسی بر روی حكومت قانون پافشاری ميكرد و حتی بر اسا س قانون اساسی موجود شعار شاه بايد سلطنت بكند و نه حكومت جزئی از برنامه سياسی وی بود با این دید جبهه ملی برهبری مصدق پای ‌تغيير بنيادی جامعه ايران و بخصوص استقلال سياسی آن رفت.

 

اوضاع  ايران در دوران كودتا

 

7-   تنها چند سالی از پايان جنگ جهانی‌ دوم سپری شده بود و جهان هنوز بطور نهائی بين قدرتهای‌ امپرياليستی تقسيم نشده بود اين تاثيرات را ميشد بخوبی در فعاليتهای ‌سياسی كشورهای مختلف در ايران ديد انگلستان در تدارك حفظ امتيازات خود و آمريكا در صدد بيرون راندن انگلستان از ايران وكنترل نهائی آن بر آمده بود . خاورميانه غرق در بحران  و دعوای پيروزی كی بر كی بشدت ادامه داشت. تنها در آمد ارزی ايران يعنی ‌نفت در منطقه جنوب وتحت كنترل انگلستان قرار داشت  وكنترل وحاكميت دولت از طريق فئودالها و نيروهای مسلح آنها اعمال ميشد و وضع اقتصادی ‌كشور رقت بار و بسياری از روستائيان در مناطق كشور در حال كوچ کردن بودند ضمن آنکه  بخش بزرگی از مردم كشور در روستاها بزندگی بخورو نمير ادامه ميدادند. وضعيت در همه ابعاد خود در حال انفجار و جامعه در انتظار تغییرات بنیادی بود  كه ميبايست در مدت كوتاهی بآنهاد پاسخ داده ميشد.

 سيستم ارباب رعيتی و ظلم وستم به روستائيان بيداد ميكرد و دولت حتی قادر نبود حقوق كارمندان از جمله ارتشيان را که با ساختار پلیسی نظامی  آموزش دیده بودند پرداخت كند نیروهای نظامی ایران تا قبل از پیوستن رضا شاه به جبهه نازیهای آلمان  آموزش دیده نیروهای انگلیسی بودند ، محاصره اقتصادی ايران توسط انگلستان ادامه داشت و فضا را برای مانور بسيار تنگ كرده بود. تشكيلات گسترده حزبی‌ كه اكثريت مردم را متشكل كند وجود نداشت تنها حزب موجود حزب توده بود كه هنوز  شکل نگرفته بود  و تجربه كافی برای پيشبرد و هدایت اوضاع را نداشت .

تما می این نا بسامانیها  نقاط ضعف نیروهای سیاسی ایران  در مقابله با تهاجم خارجی را نشان میدهد  بنابراين ضرورت ايجاد يك تشكيلات فرا گير كاملا احساس ميشد .

 دكتر مصدق با اينكه ساليان سال در گير كار سياسی ‌بود و شغلهای حساس تا سطح وزارت را پشت سر داشت بلاخره در سال (1328)باتفاق هيجده نفر به پیشنهاد دکتر فاطمی سازمان جبهه ملی را بنيان گذاری كرد كه اين تشكيلات در انتخابات مجلس شورای ملی شركت كرد و نمايندگانی به مجلس فرستاد كه موفق شد قانون ملی كردن صنعت نفت که دکتر فاطمی پیشنهاد کرده بود  عليرغم مخالفت در باريان و انگلستان بتصويب برساند.

 دكتر مصدق به اتفاق سران جبهه ملی‌ با ملی ‌كردن نفت بر اعتبار خود در بين مرد م افزود وبدين ترتيب در سال (1330) شاه مجبور شد عليرغم ميل باطنی اورا به نخست وزيری به مجلس معرفی بكند كه در مجلس براحتی رای اعتماد گرفت اين اولين بار بود كه بعد از انقلاب مشروطه يك دولت باسواد و مطابق با منافع ملی اداره امور مملكت را بعهده ميگرفت .

 ملی ‌شدن نفت و نخست وزير شدن دكتر مصدق و ايجاد تشكيلات جبهه ملی مقاومت ارتجاع داخلی و خارجی را بطور بی سابقه ای افزايش داد عليرغم پشتيبانی گسترده توده ها و خلقهای ايران از مصدق دولت او هنوز يك برنامه تدوين شده جهت اصلاحات بنيادی نظير اصلاحات ارزی ارائه نداده بود و از طرفی بجز شهربانی بقيه ارگانهای نظامی بطور كامل در كنترل خانواده سلطنتی قرار داشت و شاه هنوز فرمانده كل قوا بود مصدق از آنجا كه در سوئيس تحصيل كرده بود به حكومت قانون از نوع غربی آن بيش از اندازه بها داده بود و فكر ميكرد كه در بار و سران ارتش از آن تبعيت خواهند كرد.

 

چرا كودتا پيروز شد

 

جامعه فئودالی ایران و ساختار نظامی اداری باز مانده از زمان رضا شاه بعلت عقب افتادگی اقتصادی تحت حاكميت نيروهای فئودال در سراسر ايران اداره ميشد و اكثريت قريب باتفاق مرد م ايران در آن دوره ارتباط وسيع و مناسبی با هم نداشتند عدم وجود احزاب سياسی فرا گير و با برنامه در سطح كشور امكان مانور را محدود ميكرد جبهه ملی تنها چهار سال بود كه بنيان گذاری شده بود و حزب توده نيز در واقع از سال (1324) فعاليت حزبی خود را آنهم نه در سطح گسترده بلکه عمدتا در شهرهای‌بزرگ آغاز كرده بود.

 نگاهی به مطالعه اسناد موجود اين دو تشكيلات نشان ميدهد كه اين دوحزب برنامه اساسی پيشرو و تعيين كننده و اجرائی نداشتندكه بتوانند توده ها را برعليه كودتا وارد ميدان كنند حزب توده با وجود هشدارهای پی در پی‌ در مورد كودتا اقدام اساسی ‌بعمل نياورد حزب توده بجز يك نفوذ محدود آنهم در ارتش هيچ تداركی برای جلوگيری از كودتا نديده بود این حزب از تجارب احزاب مترقی و انقلابی چندان اطلاعی نداشت وگرنه ميبايست بسرعت تشكيلات جبهه ملی را سازمان دهی كرده بدون آنكه آنرا در كنترل خود درآورد  یک جبهه وسیع دمکراتیک را سازماندهی کند  .

جبهه ملی هيچگونه تجربه كار حزبی و تشكيلاتی نداشت كودتاه نشان داد كه آمريكا و انگلستان با آشنائی‌كامل از اين ضعف بود كه اقدام به كودتا كردند سالهای بعداز كودتا نشان داد كه هم جبهه ملی و هم حزب توده بعلت عدم آشنائی‌ بكار تشكيلاتی و بسيج و آماده كردن توده ها كمبود های اساسی‌داشتند اين هردو تشكيلات تدارك ايجاد جبهه برای مقابله با كودتا را نه اينكه جدی نگرفتند بلكه بی اندازه بآن كم بها داده در نتيجه هردو قربانی كودتا شدند و از صحنه سياسِی ايران براحتی رانده شدند همكاری اين دوتشكيلات و تدارك برای ‌مسلح كردن مرد م و اجرای اصلاحات ارضی ميتوانست نه اينكه جلو كودتا را بگيرد بلكه با توجه به اوضاع مساعد جهانی  جامعه ايران را وارد فاز دمكراتيك بمعنی عدالت اجتماعی کند.

فشار آمریکا و انگلستان به ایران و دولت ملی آن همزمان شد با بیماری رهبر اتحاد شوروی استالین و در گیریهای داخلی بر سر جانشین وی که بهترین موقعیت را برای آمریکا و شرکاء فراهم آورد تا از اوضاع بنفع خود استفاده کنند و تهاجم گسترد ه ای را نه تنها به ایران بلکه در سراسر جهان دامن زنند و کودتای ایران را بثمر برسانند .

جبهه ملی‌ از جبهه بنديهای تازه جهانی كه در حال شكل گيری بود درك درستی ‌نداشت در نتيجه نتوانست نيروها را در ست ارزيابی كند و توازن قوا را در منطقه و جهان را بنفع منافع ملی ايران به پيش ببرد مانور دولت تحت رهبری‌ مصدق برای حفظ موازنه منفی بين رابطه ايران با شوروی و ايران و آمريكا و در مجموع غرب از پايه مادی لازم بر خوردار نبود در واقع دولت در اجرای تصميمات خود از پشتوانه مادی بر خوردار نبود در عین حال که مردم بطور گسترده  از جبهه ملی حمایت میکردند  این جبهه  از نظر تشكيلاتی و نظامی در شرايطی نبود كه بتواند موقعييت خود را حفظ و مستحكم بكند و در صورت لزوم توده ها را وارد ميدان كند و ابتکار عمل را در قبال جبهه ارتجاع داخلی و امپریالیسم از دست داد در نتیجه در بيست و هشت مرداد كودتای از پيش آماده شده باجرا در آمد در حالی كه همه اعضاء دولت و سران جبهه ملی و حزب توده از آن اطلاع داشتند . رژيم كودتا توانست بكمك نيروهای مرتجع براحتی اوضاع را كنترل و مصدق را زندانی و بسياری را اعدام كند و تا سال (1357) بكمك آمريكا در مسند قدرت باقی‌بماند .

تجربه جنبش ملی‌ايران نشان ميدهد ‌حفظ و پيروزی يك دست آورد هنگامی ممكن است كه جنبش از يك تشكيلات منسجم و فراگير و مسلح بر خوردار بوده و تكيه اساسی را در درجه اول بر روی توده ها ی زحمتكش بگذارد و در صدد جلب نيرو های ‌پشتيبان بر آيد كه بتواند در مواقع ضروری به مانور لازم برای حفظ دست آوردها اقدام کند.

 در دوران كودتای ‌ننگين هيچكدام از اين فاكتورها وجود نداشت حتی‌ سران جبهه ملی نتوانستند از وجود اتحاد شوروی كه از موقعيت بسيار مناسبی‌ بر خوردار بود بنفع خود بهره بگيرند و حزب توده نيز بعلت رهبری توسط روشنفكران بدون تجربه  عليرغم ديدن خطر و جدی نگرفتن دست به اقدام اساسی و عملی نزد در واقع توده ها از طرف رهبران خود خلع سلاح شده و در مقابل عمل انجام شده قرار گرفتند  .

نگاهی به تاريخ كشورهای ديگر نظير اندونزی و شيلی كه هردو بعداز تجربه کوتای آمریکا در ایران  دچار وضعیت ایران شدند  نشان ميدهد كه نميتوان تنها با توهم و بدون ارزيابی درست از توازن نيروها جنبش را بامان خدا رها كرد . خلقهای ايران در قرن گذشته سه تحول بزرگ را تجربه كردند انقلاب مشروطه ، جنبش ملی كردن نفت و انقلاب سال پنجاه هفت و اينك از تجارب بسيار غنی بر خوردار هستند با وجود اين همه تجربه كم بها دادن به نيروی دشمن كه از نظر اقتصادی ، نظامی و تشكيلاتی از موقعيت بر تری برخوردار است و هنوز قادر است در درون كشورها مزدورانی برای خود دست و پا بكند  و توجه نكردن به ايجاد يك جبهه وسيع و عدم تفكيك صف دوست و دشمن در هيچ جنبش توده ای و دمكراتيك نميتوان به پيروزی رسيد با تجاربی كه اينك با هزينه گزاف بدست آمده است و در واقع خلقها و توده های زحمتكش بار آنرا بدوش كشيده اند برای ‌پيشبرد جنبش بهتر ميتوان تدارك ديد اگر چه هنوز راه درازی در پيش است ولی اين بار نبايد اجازه داد دست آوردهای مردم از طرف مرتجعين و امپرياليستها دوباره ربوده شود.

 m.rad@gmx.net

م . ر ا د  (18.08.2012) 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

برگرفته از:
ایمیل رسیده

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید