رفتن به محتوای اصلی

ایرانیان و فرهنگ حزب‌گُریزی

ایرانیان و فرهنگ حزب‌گُریزی
 
در پاسخ به چرائی شکست سهمگین جامعه ایرانی در راه رسیدن به آزادی، (همچنین) گفته می‌شود که خودکامگی دیرپای نگذاشته است ایرانیان به کنشگری در چارچوب حزبهای مدرن خو بگیرند و بدینگونه گناه اینکه ما توان سازماندهی خود از راه ساختن حزبهای سیاسی را نداریم، بر گردن "استبداد افکنده می‌شود.
این فهرست کمابیش همه حزبهای ایرانی در بازه‌های گوناگون تاریخی است:
پس از مشروطه: دموکرات عامیون / اجتماعیون اعتدالیون / اتفاق و ترقی / حزب کمونیست / حزب سوسیالیست
پس از رضا شاه: توده / دموکرات / فدائیان اسلام / سومکا / پان‌ایرانیست / ملت / زحمتکشان / خداپرستان سوسیالیست / وطن / اتحاد مردم / میهن
دوران محمد رضاشاه: ايران نوين / مردم / ملّيون / پان‏ايرانيست / ايرانيان
با بنیانگذاری حزب رستاخیز و تک‌حزبی شدن کشور پرونده پدیده‌ای بنام "حزب" در ایران بسته شد و دوران پس از انقلاب نیز که بر همگان آشکار است.
پرسش من ولی اینجا است که اگر "حزب‌ناپذیری" ما ایرانیان براستی تنها ریشه در استبداد دیرپای دارد، چرا چیزی میان ۵ تا ۸ میلیون ایرانی که در کشورهای آزاد و دموکراتیک زندگی می‌کنند و در میانشان چهره‌های "استبداد‌ستیز" فراوانند، نتوانسته‌اند در این ۴ دهه حتا بک بار در گروهی گرد هم آیند، که شایسته نام حزب باشد؟
شما در اینباره چگونه می‌اندیشید؟ آیا بهانه "استبداد" به تنهایی بسنده است، یا ما مردمانی خودشیفته، ناروادار، زندانی در تاریخ و از این رو گریزان از سازماندهی اجتماعی هستیم؟
 Image removed.

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید