رفتن به محتوای اصلی

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: ناشناس

در ظلم و ستمی که به غیر فارسی زبانان ایران رفته همه ( فارسی زبان و غیر فارسی زبان ) اتفاق نظر دارند . اما ظاهرا نویسنده مطلب به عمد یا از روی ناآگاهی به این موضوع توجه نکرده که آنچه ایشان مرکزنشین نام داده اکثرا غیر فارس هستند و ضمنا با تمام نشانه های پارسی سر دشمنی و عناد دارند . پس چگونه این ظلم بر غیر پارسیان و توسط چه گروهی میرود ؟ من که فکر میکنم از همه مظلوم تر فارس ها هستند که هیچ کاره هستن و همه هم تشنه به خونشون .

نوشته شده توسط: ناشناس

"" این زبان عربی‌ است نه فارسی‌ """ جناب ایرانی‌ چند کلمه فارسی‌ در این جمله که شما از عهدنامه انتخاب کرده‌اید وجود دارد؟ "فصل اول- بعد الیوم ما بین اعلیحضرت امپراطور كل ممالك روسیه و اعلیحضرت پادشاه ممالك ایران و ولیعهدان و اخلاف و ممالك و رعایای ایشان مصالحه و مودت و وفاق كاملی إلی یوم الأبد واقع خواهد بود." "خسرو نامدار پادشاه اعظم با اقتدار ممالك ایران، ".. زبان فارسی‌ ۲۷۰ فعل ساده دارد، زبان فارسی‌ قادر به ساخت فعل ساده از " اسم و صفت " نیست، در حالیکه هر ۲ زبان قدرتمند ترکی و انگلیسی‌ قادر به ساخت فعل ساده از " اسم و صفت " هستند. "" امیدوارم تصور نمیفرمائید که این الفبا نیز فارسی‌ است، چونکه هم اعداد در زبان فارسی‌ عربی‌ هستند هم الفبا

نوشته شده توسط: ناشناس

خلاصه نکنه یک وقتی به رگ غیرتتون بر بخوره و خدای نکرده از خماری در بیایید .بذارید ایران از این هم که هست ویرانتر بشه , و اینقدر تو سر هم بزنین تا ...?اصلا این موضوع هیچ ربطی به شما نداره, برید سیزده بدر بهتون خوش بگذره و هر از گاهی هم دور هم جمع بشید و جلسه بگیرد و بیانیه صادر کنید .که فقط بگید ما هم هستیم.برید تو کافه های اروپا و امریکا و کانادا خوش بگذرونید.وبقعا من خودم دیدم اکثرا به همین درد مبتلا هستند

نوشته شده توسط: ناشناس

درود
مقاله جالبی است که طنز سیاسی است.امیدوارم به کفتن ایم مشکلات این اپوزیسیون به فکر مردم باشند.

نوشته شده توسط: ناشناس

سانسور خبر توسط مطبوعات فارس زبان !
چهار روز از تدريس زبان کردی در مدارس ترکيه بشکل انتخابی ميگذرد ولی در رسانه های فارس زبان هيچ خبری در اين رابطه درج نشده .!

نوشته شده توسط: ناشناس

انسانها نظرهای متفاوتی دارند . شاید این ترانه از نظر بعضی ها زیبا باشد در حالی که زشت ترین حالت از به تصویر کشیدن شوونیسم است. همین فارسی که در یک جمع خارجی ترانه میخوانه به انسانهای که خواهان حق تحصیل به زبان مادریشان هستند با گلوله جواب میدهد.

نوشته شده توسط: ناشناس

جناب توکلی
من این بحث را ادامه نمیدهم..اما برای شما این لینک را از طریق ای-میل فرستادم:
http://www.sepahbod7.blogfa.com/post-31.aspx
چون دسترسی به مایکروسافت وورد فعلا برای من میسر نیست..لطفا زحمت بکشید و آن را از وبلاگ فوق با نام نویسند: رستم ایرانی دوباره در همان بخش قومی بگذارید.
البته من مقاله را زود-زود نوشتم که مهم نیست. به جناب آلپرآتاسی تذکر میدهم که من نیز این بحث را با مقاله تازه خود پایان یافته میدانم.. تنها دو جمله از حکیم میسری /المقدسی و شمس تبریزی کافی بود.
پیروز باشید

نوشته شده توسط: ناشناس

آقای ایرانی : این لینک را هم باز کنید. جناب در دنیای انترنت دوران جعلیات پان فارسیزم به سر آمده.
http://de.wikisource.org/wiki/K%C3%B6nigliches_Dekret_%28Farman%29_vom_…



جناب اشرف صدراعظم از آنجا كه حضرت باریتعالی جل شانه سررشته ترقی و سعادت ممالك محروسه ایران را به كف كفایت ما سپرده و شخص همایون ما را حافظ حقوق قاطبه اهالی ایران و رعایای صدیق خودمان قرار داده لهذا در این موقع كه ر‌أی و اراده همایون ما بدان تعلق گرفت که برای رفاهیت و امنیت قاطبه اهالی ایران و تشیید و تأیید مبانی دولت اصلاحات مقتضیه بمرور در دوائر دولتی و مملكتی به مواقع اجراء گذارده شود چنان مصمم شدیم كه مجلسی شورای ملی از منتخبین شاهزادگان و علما و قاجاریه و اعیان و اشراف و ملاكین و تجار و اصناف بانتخاب طبقات مرقومه در دارالخلافه طهران تشكیل و تنظیم شود كه در مهام امور دولتی و مملكتی و مصالح عامه مشاوره و مداقه لازمه را بعمل آورده و بهیئت وزرای دولتخواه ما در اصلاحاتی كه برای سعادت و خوشبختی ایران خواهد شد اعانت و كمك لازمه را بنماید و در كمال امنیت و اطمینان عقاید خودرا در خیر دولت و ملت و مصالح عامه و احتیاجات قاطبه اهالی مملكت بتوسط شخص اول دولت بعرض برساند كه به صحه همایونی موشح و بموقع اجرا گذارده شود بدیهی است كه بموجب این دستخط مبارك نظامنامه و ترتیبات این مجلس و اسباب و لوازم تشكیل آنرا موافق تصویب و امضای منتخبین از این تاریخ مرتب و مهیا خواهد نمود كه بصحه ملوکانه رسیده و بعون الله تعالی این مجلس شورای مرقوم که نگهبان عدل ماست افتتاح و به اصلاحات لازمه امور مملکت و اجراء قوانین شرع مقدس شرعوع نماید و نیز مقرر میداریم كه سواد دستخط مبارك را اعلان و اعلام و منتشر نمایید تا قاطبه اهالی از نیات حسنه ما كه تماماً راجع به ترقی دولت و ملت ایران است كما ینبغی مطلع و مرفه الحال مشغول دعاگویی دوام این دولت و این نعمت بی زوال باشند در قصر صاحبقرانیه بتاریخ چهاردهم ۱۴ شهر جمادی الثانی ۱۲۲۴ هجری در سال یازدهم سلطنت ما
نوشته شده توسط: ناشناس

خلاصه خوانندگان خود میتوانند قضاوت کنند:
http://www.sepahbod7.blogfa.com/post-31.aspx
عنوان مقاله: پاسخی به تحریف در مورد کاربرد نام ایران و ریشه‌ی زبان پارسی‌دری (بخش دو - تکرار مکررات).
اگر جناب توکلی نیز مایل هستند میتوانند با فرم وبلاگی نیز پاسخ به مقاله اخیر آلپرآتاسی را :
http://www.sepahbod7.blogfa.com/post-31.aspx
کاپی و پیست کنند و در سایتشان بگذارند. یا جناب توکلی میتوانند آن را جز نظرهای خوانندگان انتخاب کنند. خلاصه این آخرین پیغام من است و حتی دیگر با اصرار دوستان هم پاسخی به چنین افرادی هرگز نمیدهم. زیرا سایت شما متاسفانه جایگاهی هست که افراد ضدایرانی در آن مینویسند (حتی اگر نیت شما بد نباشد - باز کمکی کردید به دشمنان ایران) و من تمایلی ندارم که با این افراد گفتگو کنم.

نوشته شده توسط: ناشناس

یک دو نکته دیگر هم اضافه کردم:
"از جملهٔ ادبیاتِ عامیانهٔ ما، کتابِ ارزنده و شیرینی است به نامِ «قصه‌های زیر کرسی مردم کرمان» که به همتِ «شمس‌الساداتِ رضوی نعمت‌الهی» گردآوری شده است"
http://asha.ir/archives/2358
شمس تبریزی:
"زبان پارسی را چه شده است؟ بدین لطیفی و خوبی، که آن معانی و لطافت که در زبان پارسی آمده است و در تازی نیامده است. (شمس تبریزی-مقالات)"

در واقع تنها زبان بیگانه در ایران همان زبانهای ترکی/عربی است که از پس از اسلام آمده است. در اینجا پاسخ یکی دیگر از پانترکیستها که به نام (مکری میخواستند خود را کرد قلمداد کنند) را نیز میدهم.

اول:
شاهنامه فردوسی در زمان سامانیان آغاز شد و اکثریت مطلق آن در دوران سامانیان تمام شده بود. این نظر شاهنامه پژوهان ایرانی/بیگانه امروز است که به ابیات فردوسی اشاره میکنند.

دوم:
همانطور که عربهای فرانسه حتی پس از سه نسل (یا حتی فراتر بگوییم پانصدسال) نیز باز حق ندارند بخشی از فرانسه را جدا کنند..همین موضوع در مورد گروه-هایی که پس از اسلام به ایران آمدند صدق میکند. زیرا موجودیت کشوری به نام ایران در دوران ساسانیان پیشتر از مهاجرت این گروه-ها به سرزمین ایران است. بنابراین ایرانیان (که قومیتشان در ایران شکل گرفته است و یا حداقل اگر نظر دانشمندان دیگر را قبول کنیم - چهارهزار سال در فلات ایران هستند) تنها گروهی هستند که میتوانند در مورد تجزیه یا عدم تجزیه ایران نظر دهند.

ایران مانند ترکیه نیست که یک گروه تمامی بومیان ارمنی/یونانی/کرد را از بین ببرند و سپس ادعای آن سرزمین را بکنند.
نوشته شده توسط: ناشناس

در مورد قاجارها نیز حرف ایشان بجز سفسطه نبوده است زیرا کافی بود همان عهدنامه گلستان و ترکمن-چای را به زبان فارسی میخواندند!
"فصل اول- بعد الیوم ما بین اعلیحضرت امپراطور كل ممالك روسیه و اعلیحضرت
پادشاه ممالك ایران و ولیعهدان و اخلاف و ممالك و رعایای ایشان مصالحه و
مودت و وفاق كاملی إلی یوم الأبد واقع خواهد بود." "خسرو
نامدار پادشاه اعظم با اقتدار ممالك ایران، "..
http://www.parsine.com/fa/pages/?cid=28310
که این عهدنامه یک نامه رسمی حساب میشود.
یک نکته نیز در مقاله در رابطه با حمدالله مستوفی زیر اضافه کردم:
http://www.sepahbod7.blogfa.com/post-31.aspx

نوشته شده توسط: ناشناس

پایه های حقوقی مطالبات ملت آذربایجان

محمد بودونچو http://www.akhbar-rooz.com/article.jsp?essayId=3418

پایه های حقوقی مطالبات ملت آذربایجان

محمد بودونچو http://www.akhbar-rooz.com/article.jsp?essayId=3418
امروز ملت آذربایجان به همراه نخبگان خود برای احقاق حقوق خود بپا خواسته است، مرگ آپارتاید ایران را می طلبد و برای احقاق حقوق خود مبارزه می کند. متاسفانه مبارزه به حق آنها از طرف نیروهای مرتجع به خاک و خون کشیده می شود. نیروهای فکری رژیم و پان فارسیسیم و راسیسیم در داخل و خارج وحشی گرهای حکومت را تایید و یا در تلاش تغییر هویت مبارزات ملی آذربایجان هستند. اما حقیقت این است که ملت آذربایجان حقوق انسانی و ملی خود را بر پایه حقوق بین المللی و داخلی طلب میکند. دنیا برای صلح و امنیت به این نتیجه رسیده است که با احقاق حقوق صاحبان حق "صلح و امنیت" پایدار را در جهان نهادینه خواهد کرد، حال بر مدعیان صلح و امنیت بین المللی و وجدان های آزاد است که ملت آذربایجان را در راه احقاق حقوق ملی خود همراهی کرده و سهم خود را از صلح و امنیت جهان را در این نقطه دنیا و سعادت و خوشبختی قسمتی از انسانهای جهانی بپردازند. بی شک وجدانهای آگاه چارچوب های تقدسات خود را در دفاع از حقوق انسانها خواهند شکست.
نوشته شده توسط: ناشناس

یادم رفت چند بیت از مولانا و پسرش بیاورم (که از منطقه وخش در تاجیکستان کنونی در استان بلخ بزرگ آن دوران ریشه دارند):
http://www.sepahbod7.blogfa.com/post-31.aspx

مولوی:

مسلمانان مسلمانان زبان پارسی گویم که نبود شرط در جمعی شکر خوردن به تنهایی

مولوی:

اخلائی اخلائی زبان پارسی گویم

که نبود شرط در حلقه شکر خوردن بتنهائی

فرزند مولوی (سلطان ولد):

گذر از گفت ترکی و رومی

چون از آن اصطلاح محرومی

لیک از پارسی گوی و از تازی

چونکه در هر دو خوش همی تازی

..

همانطور که گفته شد.."دری" یک نوع از پارسی هست و برای همین منابع فراوان پارسی و عربی این زبان را "پارسی دری" مینامند تا پارسی فهلوی (یعنی زبانهای شمال غربی ایرانی) - پارسی آذری - پارسی طبری..و غیره اشتباره نشود.
نیازی به تکرار نمیبینم:
http://www.sepahbod7.blogfa.com/post-31.aspx

(ادامه)

یادم رفت چند بیت از مولانا و پسرش بیاورم (که از منطقه وخش در تاجیکستان کنونی در استان بلخ بزرگ آن دوران ریشه دارند):
http://www.sepahbod7.blogfa.com/post-31.aspx

مولوی:

مسلمانان مسلمانان زبان پارسی گویم که نبود شرط در جمعی شکر خوردن به تنهایی




مولوی:

اخلائی اخلائی زبان پارسی گویم

که نبود شرط در حلقه شکر خوردن بتنهائی

فرزند مولوی (سلطان ولد):

گذر از گفت ترکی و رومی

چون از آن اصطلاح محرومی

لیک از پارسی گوی و از تازی

چونکه در هر دو خوش همی تازی


..

همانطور که گفته شد.."دری" یک نوع از پارسی هست و برای همین منابع فراوان پارسی و عربی این زبان را "پارسی دری" مینامند تا پارسی فهلوی (یعنی زبانهای شمال غربی ایرانی) - پارسی آذری - پارسی طبری..و غیره اشتباره نشود.
نیازی به تکرار نمیبینم:
http://www.sepahbod7.blogfa.com/post-31.aspx


اصولا حرفهای پانترکیستها در هیچ دانشنامه و دانشگاه زده نمیشود که بخواهیم آن حرفها را زیر نام مستعار جدی بگیریم.

نوشته شده توسط: ناشناس

جناب آلپرآتاسی
یکی از دوستان در مورد مقاله ضعیفتان من را خبردار کرد..ناچار پاسخی دوباره به شما داده میشود:(هرچند من قصد برگشت به این سایت را نداشتم..). اما استدلالهای شما بقدری ضعیف بودند که هرچند نیازی به پاسخ داشتن نبود, اما به هر حال پاسی داده شد:
http://sepahbod7.blogfa.com/post-31.aspx
جناب شما که فرق زبان دری با زبان باختری را نمیدانید(و نمیدانستید)! و اینبار بقدری شیرین کاری کردید که حرکت خورشید را از مغرب به مشرق دانستید (بنگرید به پاسخ فوق در مورد ویس و رامین)..و سومریها را ترک میدانید! (با مقایسه-های لغات جعلی که مورد تایید زبانشناسان نیست)..نیازی نیست که از من پاسخ ببینید. اما به هر حال , وقتم را اندکی تلف کردم ..(و در اینجا هم کاپی و پیست میشود)..خوانندگان غیرترک (و نه کسانی که ترک هستند و با نام جعلی مکری/تالش/بلوچ و غیره پیام میگذارند) خود قضاوت خواهند کرد. البته این..

البته چنانکه گفتم, هیچ دانشنامه و کتاب علمی حرف شما را نمیزند..چنانکه شما نیز ادعا میکردید که اشکانیان ترک بودند ولی هرگز اینطور نیست و هیچ دانشمندی چنین حرفی را نمیزند.
..
بگذریم و این هم پاسخ:
مزن زشت بیغاره از ایرانزمین

مزن زشت بیغاره از ایرانزمین
که یک شهر او به ز ماچین و چین

به هر شه بر از بخت چیز آن بود
که او در جهان شاه ایران بود

به ایران شود باژ یکسر شهان
نشد باژ او هیچ جای از جهان

از ایران جز آزاده هرگز نخاست
خرید از شما بنده هر کس که خواست

ز ما پیشتان نیست بنده کسی
و هست از شما بنده ما را بسی

وفا ناید از ترک هرگز پدید
وز ایرانیان جز وفا کس ندید

(اسدی طوسی از شهر طوس خراسان- ایران و چامه-سرای بزرگ در آذربایجان پیش از حمله اغوزان).



پس از نوشتن مقاله زیر در پاسخ به یکی از پانترکیستها که به فرهنگ دیرینه ایرانیان تاخته است..وی یک نوشتار ضعیف دیگری تهیه کردند:

http://www.iranglobal.info/node/10045




چنین نوشتار ضعیفی حتی نیازی به پاسخ دادن ندارد زیرا تمامی موارد آن در مقاله پیشین پاسخ داده شده است. اما بد نیست باز چند نکته را بنویسم. از مقاله’ ضعیف پانترکیستها بسیار خشنودم.. آنها چون نمیتوانند حتی نام یک دانشمند زنده برای ادعاهایشان پیدا کنند (چه ترک بودن سومریها چه جدید بودن نام ایران!!و انکار نام ایران در دوره ساسانیان با وجود سکه-ها و کتیبه ها!!..) ناچار مانند همیشه به تفسیرهایی شخصی و نادرست خود پایبندی میکنند.

دوستان میتوانند مقاله من را با مقاله وی مقایسه کنند و خود ببینند چه کسی اسناد میاورد (با نام ده ها دانشمند) و چه کسانی حتی فرق زبان فارسی دری را با زبان ایرانی شرقی باختری نمیدانند:

http://www.sepahbod7.blogfa.com/post-29.aspx

اول)

اما چند توضیح کوتاه میدهم:

اول شعر سعدی اینست (بدون اشتباه تایپی در مقاله پیشین):
:

چو آب میرود این پارسی به قوت طبع
نه مرکبی است که از وی سبق برد تازی

یعنی "تازی" را مقابل پارسی اورده است و "تازی" منطقه نیست که "پارسی" اینجا منطقه باشد! در ضمن روشن است که اینجنا منظور خود شعر سعدی است!

اسناد فراوان از مقدسی و مسعودی و ناصرخسرو و حافظ و حکیم میسری و غیره اوردم که دری یک نوع از پارسی است و پارسی به طور عمومی یعنی زبان ایرانی. و پارسی چندگونه است و دری یک نوع پارسی حساب میشده است. بنابراین تناقضی بین این دو نبود. همان نقل قولها هنوز اینجا هستند و کافی میباشند:
http://www.sepahbod7.blogfa.com/post-29.aspx

المقدسی:
"المقدسی نیز ایران را به هشت بخش تقسیم کرده است و آذربایجان را از اقالیم ایران(عجم) میشمرد و در رابطه با این ناحیه مینویسد:

"زبان این اقالیم هشتگانه ایرانی(عجمی) جز اینکه برخی از آنها دری و بعضی لهجات پیچیده و همه آنها فارسی خوانده میشوند".

یا حکیم میسری:
"بگویم تازی ار نه پارسی نغز

ز هر در بگویم من مایه و مغز

وُ پس گفتم زمین ماست ایران

که بیش از مردمانش پارسیدان

وُگر تازی کنم نیکو نباشد

که هر کس را از او نیرو نباشد

دری گویمش تا هرکس بداند

وُ هرکس برزبانش بر براند
"

در کل نیازی به تکرار مکررات نیست.. نام دیگر دری همواره پارسی بوده است و مقاله خوبی در ایرانیکا در این مورد نیز نوشته شده است:
http://www.iranicaonline.org/articles/dari



در ضمن "عجم را زنده کردم بدین پارسی" در هر صورت در چهارمقاله نظامی سمرقندی امده است. مهم اینست که حداقل هشتصد سال پیش چنین بیتی آمده است (چه انتسابی باشد چه الحاقی چه راستینی).



در نهایت بیت زیر را مثال اوردند:
"بفرمود تا پارسی و دری"

اما ا "پارسی دری" بنا بر نظر پروفسور لاژاد درست-تر است:

http://www.iranicaonline.org/articles/dari

البته "پارسی و دری" هم منافاتی با حرف من ندارند.. زیرا برای کسانی مانند قطران تبریزی "پارسی" یعنی گویش محلی فهلوی تبریز و دری یعنی زبان پارسی دری. اما در جاهای دیگر, روشن است که منابع "دری" را نوعی از "پارسی" میدانند و "پارسی" را شامل دری, فهلوی, آذری و غیره مینامند (مانند ابو الحسن مسعودی).



ابو الحسن مسعودی در التنبیه و الاشراف میینویسد:«پارسیان قومی بودند که قلم‌روشان دیار جبال بود از ماهات و غیره و آذربایجان تا مجاور ارمنیه و اران و بیلقان تا دربند که باب و ابواب است و ری و طبرستان و مسقط و شابران و گرگان و ابرشهر که نیشابور است و هرات و مرو و دیگر ولایت‌های خراسان و سیستان و کرمان و فارس و اهواز با دیگر سرزمین عجمان که در وقت حاضر به این ولایت‌ها پیوسته‌است، همهٔ این ولایت‌ها یک مملکت بود، پادشاه‌اش یکی بود و زبان‌اش یکی بود، فقط در بعضی کلمات تفاوت داشتند، زیرا وقتی حروفی که زبان را بدان می‌نویسند یکی باشد، زبان یکی است وگر چه در چیزهای دیگر تفاوت داشته باشد، چون پهلوی و دری و آذری و دیگر زبان‌های پارسی.»


اصل عربی:

فالفرس أمة حد بلادها الجبال من الماهات وغیرها وآذربیجان إلی ما یلی بلاد أرمینیة وأران والبیلقان إلی دربند وهو الباب والأبواب والری وطبرستن والمسقط والشابران وجرجان وابرشهر، وهی نیسابور، وهراة ومرو وغیر ذلک من بلاد خراسان وسجستان وکرمان وفارس والأهواز، وما اتصل بذلک من أرض الأعاجم فی هذا الوقت وکل هذه البلاد کانت مملکة واحدة ملکها ملک واحد ولسانها واحد، إلا أنهم کانوا یتباینون فی شیء یسیر من اللغات وذلک أن اللغة إنما تکون واحدة بأن تکون حروفها التی تکتب واحدة وتألیف حروفها تألیف واحد، وإن اختلفت بعد ذلک فی سائر الأشیاء الأخر کالفهلویة والدریة والآذریة وغیرها من لغات الفرس.

(مسعودي، علي بن حسين: «التنبيه و الاشراف»، به تصحيح عبدالله اسماعيل الصاوي، قاهره، 1357 ق.)



لغات الفرس = زبان پارسیان. پس چنانکه میبینیم - پهلوی /دری/آذری..همه گونه-ای زبانهایی هستند که در دوران اسلامی با نام پارسی نیز شناخته میشدند.

حدود پنج سند دیگر از ناصرخسرو و المقدرسی و غیره در مقاله پیشین آوردیم که جناب آلپرآتاسی پاسخی برای آنها نداشت!

در ترجمه انگلیسی المقدسی هم درست همین نکته آمده است:

Al-Muqaddasi (d. late 4th/10th cent.) considers Azerbaijan and Arran as part of the 8th division of lands. He states:

“The languages of the 8th division is Iranian (al-’ajamyya). It is partly Dari and partly convoluted (monqaleq) and all of them are named Persian”

بنابراین این سند که همزمان فردوسی هست..به طور واضح میگوید که دری نیز یک گونه از پارسی هست.
دوم)

نام ایران چنانکه در مقاله زیر روشن شد از زمان ساسانیان مرسوم بوده است و ربطی به داستان شاهنامه نداشته است. این نام همواره در دوران اسلامی تداوم یافته است و پادشاهانی که نظامی گنجوی ستاییده است ربطی به داستان نداشتند. همینطور در مورد قطران تبریزی و هجوم اتراک اغوز در زمان غزنویان به آذربایجان که قطران میگوید:
"اگر داد بلای ترک ایران را ویرانی.."

تا به اران تویی، مدار عجب که به اران حسد برد ایران


یا همان نقل قول از ابوریحان بیرونی در مورد ایرانشهر..

قال أبو الريحان الخوارزمي. إيران شهر هي بلاد العراق وفارس والجبال وخراسان يجمعها كلها هذا الأسم والفرس



..

و در مجمع البلدان:

وكانوا عشرة وهم خراسان وسجستان وكرمان ومكران وأصبهان وجيلان وسيدان وجرجان وأذربيجان وأرمنان وصير لكل واحد من هؤلاء البلد الذي سمي به ونسب إليه فهذا كله إيران شهر،



تفسیر آلترآپارسی از ویس و رامین نیز بسیار جالب بود:

در ویس و رامین میخوانیم:

اگر چه فخر ایران اصفهان است
فزون زان قدر فخر جهان است


و حالا به نظر آلترآپارسی در مورد ویس و رامین بنگرید:
"زیرا ایران در شرق خوراسان است .."!!

اگر ایران در شرق خراسان باشد! پس یعنی جناب آلپرتاسی باور دارند که در ویس و رامین میگوید که خورشید از مغرب به مشرق حرکت میکند!

در حالیکه در ویس و رامین میگوید:

خراسان را بود معنی خورآیان

کجا زو خور برآید سوی ایران

واژه "زو" یعنی از سمت آن.. "از آن". پس روشن است نگارنده ویس و رامین خراسان را نقطه شرق ایران میدانسته است!

بنابراین تنها جوری که سخن جناب آلپرتاسی معنی میدهند: خورشید از غرب به شرق میرسد!


سوم)

یک نمونه از مچگیریهای مهم همان دروغ گفتن آلپرآتاسی در مورد زبان باختری بود (به مقاله پیشین بنگرید)
یا همان باختری خواندن زبان "دری" بود یکی از حرفهایی بود که هیچ پایه نداشت.

در مقاله اول چنانکه گفتم جناب آلپرآتاسی قرق زبان پارسی دری و باختری را نمیدانست.

سپس برای اینکه این موضوع پنهان ماند در نوشتار تازه میگوید:

"گفته اند که نویسنده تفاوت زبان باختری و دری را نمی داند. نام زبان دری، پس از اسلام به این زبان داده شده است و قبل از آن طبیعتا به زبان دیگری نامیده می شده است که یابندگان کتیبه ها اسم آن را زبان باختری گذاشته اند و زبان باختری زبانی است که جدیدا در مراکز تحقیقاتی به بررسی گذاشته شده است و بیشترین کتیبه های آن در بیست سال اخیر یافته شده اند و اکثر بررسی کنندگان آن به ارتباط بسیار قوی بین آن و زبان دری یا به غلط فارسی و ایرانی اشاره می کنند برای نمونه می توانید به مقاله لوک فری مراجعه بکنید "

سپس یک وبسایت بدون نام و نشان میدهد:

http://lukferi.webs.com/

که باز همین وبسایت که نویسنده آن حتی معلوم نیست کی هست! هرگز چنین ادعایی ندارد!

خوانندگان باید بدانند که زبان پارسی دری جزو زبانهای جنوب غربی ایرانی در نزد زبانشناسان حساب میشود در حالیکه زبان باختری با خط یونانی جزو زبانهای ایرانی شرقی هستند! حتی وبسایت مورد اشاره ایشان هم همین را میگوید و اولین جمله آن اینست:

Eastern Iranic People



همانطور که گفتم, زبان باختری حتی جزو زبانهای ایرانی شرقی است نه زبانهای ایرانی غربی (که فارسی جزو آن هستند)! تازه نویسنده آن مقاله که حتی نام و نشانی ندارد برای زبان باختری به مقاله ویکیپیدا استناد میکند که در مقاله ویکیپیدا هم آن زبان را جزو زبانهای ایرانی شرقی میدانند و هیچ جا نمیگوید ربطی به فارسی دری دارد! یعنی نه همخانواده با زبان پارسی-دری که تمامی زبانشناسان آن را جزو زبانهای جنوبی-غربی (همراه با لری/لارستانی.) میدانند.

البته ویکیپیدا و وب-سایت بی و نام نشان آلترآپاسی منبع معتبر حساب نمیشوند (با اینکه حرف وی را تایید نمیکنند)

پروفسور نیکلوس سیمز ویلیامز مهمترین زبانشناس زبان باختری در جهان میباشند!

http://www.gengo.l.u-tokyo.ac.jp/~hkum/bactrian.html

http://www.iranicaonline.org/articles/bactrian-language


و هیچ جا ایشان نمیگوید که این زبان یک زبان با پارسی دری هست یا حتی آن را مرتبط به آن میکنند. در واقع همه جا آن را به عنوان یک زبان ایرانی شرقی میدانند در حالیکه زبان فارسی(پارسی دری) یک زبان ایرانی غربی (جنوب غربی) است. با وجود اینکه زبان فارسی در نظر دانشمندان و زبانشناسان (و نه پانترکیستها) جزو زبانهای ایرانی جنوبی غربی حساب میشودُ..این زبان ریشه در پارس دارد و نمیتواند مربوط شود به زبانهایی مانند باختری/سغدی/خوارزمی که در خراسان بزرگ رواج داشتند. تنها در دوره ساسانیان..زبان پارسی میانه در خراسان نیز گسترش میابد و گویش فارسی-دری (پارسی میانه خراسانی) با اختلاط با زبانهایی مانند پارثی/سغدی و غیره..بوجود میاید. اما اصل این زبان هنوز از فارس شناخته میشود چنانکه نظر دانشمندان امروزی (در مقاله پیشین نظر چند استاد زبانشناس را اوردم) همین است.



چهارم)
در مورد فولکور هم سخنان خود را دهن من گذاشتید..

من لینک واضح به یک نمونه از داستان فوکلور از استان فارس با گویش فارسی نزدیک به فارسی شیرازی اوردم:
http://www.jstor.org/discover/10.2307/602297?uid=3739936&uid=2129&uid=2&uid=70&uid=4&uid=3739256&sid=21101167697281

ایشان بدون خواندن مقاله..هنوز نظر خود را تکرار کردند. این یک نمونه از گویش فارسی است که فولکور دارد. یعنی تنها یک نمونه برای بطلان حرف شما کافی بود. اینکه مردم ایرانی-زبان"فارس" فوکلور ندارند یک دروغی است که تنها پانترکیستها میتوانند درو کنند! مردمان فارس و بوشهر و کرمان و هر نقطه از ایران فولکورهای خود را دارند که جمع آوری شده است.

پنجم)

سفسطه در مورد استرابو:

این جمله استرابو بسیار روشن است:

The name of Ariana is further extended to a part of Persia, and of Media, as also to the Bactrians and Sogdians on the north; for these speak approximately the same language, with but slight variations

و ترجمه آن درست همین است:



چنانکه روالیسون که زبان بومیش انگلیسی هست نیز همین تعریف را در مور دهمزبانی مادها/پارسها/باختریها/سغدیها دارد و نشان میدهد پس این جمله استرابو شامل همه این مردمان میشود:




Henry Creswicke Rawlinson , "The Persian Cuneiform Inscription at Behistun, Decyphered and Translated; with a Memoir on Persian Cuneiform Inscriptions in General, and on that of Behistun in Particular:
By Major Henry Creswicke Rawlinson. Chapter 1 - 5, Volume 1 (Google eBook)",Parker, 1846.
pg 374: Strabo's famous passage, in which he connects the Medes, Persians, Bactrians, and Sogdians in one homo-glot family, refers apparently to a later period of Arian colonization

جالب است که جناب آلپرتاسی ادعا میکنند که زبان انگلیسی را از از روالیسون و گرادو گنولی بهتر میدانند!


پس ترجمه درست: سرزمین آریانا به علاوهی این، فراگیرندهی بخشهایی از سرزمین پارس و ماد و همچنین بلخیان(باختریها) و سغدیها در شمال میباشد، زیرا این مردمان با اندکی کم تفاوت، با یک زبان سخن میرانند

دلایل سست آلترآپارسی که استرابو چرا نامی از کرمانیان در این جمله نمیاورد نیز خنده-دار بود! ایشان دارند مرز غربی آریانا را معین میکنند و نیازی نیست که به هر شهر و منطقه مابین باختریها/سغدیها و پارسها/مادها اشاره کنند. گویا قرار است استرابو نام صدها منطقه را بیاورد.. یعنی اگر کسی امروز بگوید آمریکا از نیویورک به کالفرنیا تمام میشود..روشن است که شیکاگو نیز بخشی از آن است (چون صد آمد نود هم پیش ماست).
همین جمله استرابو نشان میدهد که نام پارس/ماد از قدیم جزو آریانا بوده است.. در دوران ساسانی که دیگر نام ایران مسلم است و شما حتی نتوانستید یک نکته در مورد ساسانیان بنویسید!

و برخلاف کسانی که زبان انگلیسی را خوب نمیدانند مانند جناب آلترآپاسی,
این جمله استرابو مورد تایید دانشمندانی مانند گرادو گنولی هست که زبان پارس/ماد/سغد/باختر..همه در آن دوران نزدیک به هم بودند.


در ضمن هیچ تاریخنگاری.. بخشی از ایران را جزو "مغولستان" در هیچ زمانی حتی در سلطه دوران مغولها ننامیده است. زیرا چیزی به نام "مغولستان" در آن دوران نبوده است.. شاید منظورتان "امپراتور مغول" باشد که باز چنین نامی مرسوم نبوده است. در ضمن هیچ جا کشوری به نام "آریانا" بخشی از مادها و باختریها و پارسها و غیره را زیر سلطه خود نیاورده است. منبع استرابو در دوران اشکانیان بوده است و اتفاقا قلمرو اشاکانیان تا عراق امروزی بوده است ولی نامی از عراق امروزی در "آریانا" نیامده است شش)

شش)

"زین قند پارسی که به بنگاله" میرود.

آلترآپارسی "قند" را در اینجا "مکان" دانستند! در حالیکه منطقه فارس به بنگلادش نمیرود! بلکه "قند پارسی" اشاره به شعر حافظ است! حافظ در وصف شعر خود این نکته را گفته است.


در مورد اینکه:
"گفتنی است در کلیه اشعار حافظ حتی یکبار هم نام ایران دیده نشده است"

جناب خوب نام سیستان هم نمیاید! پس گویا "سیستان" هم نبوده است. نام "استانبول" هم نمیاید! پس گویا استانبولی نبوده است!



چنانکه در مورد ناصرخسرو هم همین نکته را نشان دادیم:

ناصر خسرو در جایی میگوید:

من آنم که در پای خوکان نریزم

مر این غیمتی در لفظ دری را

و در جای دیگر به دیوان خود در دو زبان پارسی و تازی اشاره میکند:

بخوان هر دو دیوان من تا ببینی

یکی گشته با عنصری بحتری را

و درست همین نکته است که میگوید:

اشعار به پارسی و تازی

بخوان و بدار یادگارم

هفت)



مقاله آلترآپاسی مانند تمامی پانترکیستها با چند شعار مضحک قومی تمام میشود.

اما اول ایران کثیرالمله نیست زیرا حدود ۸۰٪ جمعیت آن به زبانهای ایرانی حرف میزنند و بنابراین از قوم ایرانی هستند.

ایران نامش بقدری قدیم است که حتی پیش از موجودیت ترکها در تاریخ بشر در دوران ساسانی نام ایران مرسوم بوده است.

استرابو حتی یک لغت در مورد ترکان نمیگوید زیرا ترکان در این منطقه نبودند! و برای همین زبان ماد/پارس را یکریشه میداند.



خوشبختانه دوستان چنانکه میبینند..حرفهایی که من میزنم حرفهایی هست که پروفسورهای امروز جهان میزنند و حرفهای جناب آلپرتاسی در مورد نو بودن نام ایران! یا انکار مرسوم بودن نام ایران در دوران ساسانی! یا سومری بودن ترکان! را هیچ دانشمند زنده نمیزند و تنها در محافل بیمار پانترکیستها دیده میشود.





و در زیر نیز کاپی و پیست میشود (با مقدمه شعری از اسدی طوسی):
نوشته شده توسط: ناشناس

زبان فارسی چه در نوع کهن و پهلوی و چه نوع دری، به جز دوران چیرگی اعراب، همواره زبان درباری ایران بوده است. حتی مغولها نیز زبان و فرهنگ ایرانی را پذیرفتند. کتابهای کهن علمی از دوران ساسانی به زبان پهلوی بجای مانده است. به گونه ای سخن میگویید که گویی پیش از تاختن ترکان به ایران کسی در ایران زمین زندگی نمیکرده و تمدنی وجود نداشته است!!! ایرانزمین تاریخ تمدن هفت هزار ساله دارد و ترک و عرب تنها از هزار و اندی سال پیش به این سرزمین آمدند. تحریف تاریخ دردی دوا نمیکند و همه این اسناد به کونه مکتوب موجود هست. اگر شما به جدایی خاک آذربایجان از ایران می اندیشید، به دنبال دلیل بهتری بگردید نه این که تاریخ را تحریف کنید.

نوشته شده توسط: ناشناس

آقای ناصر کرمی همچنان که شما و امثال شما از ترکهای آذربایجان تنفر دارید ما نیز از امثال شما و دوستان پان ایرانیست و سلطنت طلب و سبز فاشیست متنفریم. مطمئن باشید عامل این نفرت و دشمنی را شماهای آریایی مسبب شدید و با تبعیض و ظلم مضاعف و انکار هویت ملی ما راه را برای جدایی باز گردید. شما تا الان هم در تلاش دشمنی بی حد و حصر و با ایجاد استراتژی تفرقه بین کردها و آذربایجانی ها درصدد هژمونی ملت فارس بر سایر ملل تحت ستم هستید.

نوشته شده توسط: ناشناس

این زن؛ خانم ماه پاره صمدوا همسر همسر محسن صمداف رئیس محبوس حزب اسلام جمهوری آذربایجان است!.

http://taraneh-azadi.blogspot.com/2012/09/blog-post_1916.html

نوشته شده توسط: ناشناس

جناب اقای ضرغامی ،اصل خواسته ملل تحت مستعمره در ایران شکستن تابوی تمامیت ارضی و رهایی از نژاد پرستی عاریایی می باشد.جنابعالی از شکل گیری ارتش و نیرو های مسلح سرتاسری برای حفظ تمامیت ارضی ایران یاد کرده اید که از ان بوی توطئه و سرکوب نظام های فدرال اینده احتمالی در ایران می اید، هما ن خیانت و لشکر کشی به آزه ربایجان که در سال 1946 منجر به سرنگونی حکومت مللی آزه ربایجان جنوبی به رهبری زنده یاد سید جعفر پیشه وری گردیدوهمانطور حکومت کوردستان.این بیانیه جعلی من در اوردی که جنابعالی خود را سخنگوی ان اعلام کرده اید ساخته وپرداخته ذهن معیوب یک پان ایرانیست ونژاد پرست فارس می باشد. به جای دفاع از حقوق ملل تحت تبعیض و کرامت انسانی انان برای داشتن حقوق مساوی با دیگر ملل و ملت فارس،به دفاع از خاکی پرداخته اید که تنها بخش بسیار کوچکی

از ان متعلق به ملت فارس می باشد.بیش از 70 درصد این خاک متعلق به مللی است که 90 سال تحت مستعمره رژیم های پان فارس می باشند که در طول این مدت تاریخ اجداد ونیاکانشان توسط افرادی مثل شما و صد ها نژاد پرست عاریایی تحریف کشته و احساسات انان همراه زبان مادری شان فدای زبان شما گشته است.یک بار دیگر این نوشته پر مغلطه خودتان را بخوانید تا تناقضات ان در بر شمردن اصول برای انتخاب نوع حکومت اینده شیر فهمتان گردد.لطفا توضح دهید منظور شما ازمفهوم حکومت فدرال مرکزی چیست؟مفهوم حفظ تمامیت ارضی چیست؟خاک ملل تحت ستم متعلق به همان ملل می باشدوارث پدری ملت فارس نبوده ونیست.تنها ملتهای همان منطقه نسبت به سرنوشت سیاسی و جغرافیایی خود حق تصمیم گیری را دارند،ملت آزه ربایجان اگر به جای استقلال ،به داشتن حکومت فدرال راضی گردد در ان صورت ارتش و نیروهای مستقل خود را خواهد داشت وزبان انگلیس را زبان رابط بین ملل دیگر جایگزین زبان دری فارسی خواهند کرد.در جایی دیگر از ملل تحت ستم با نا اقوام ایرانی نام برده اید که بیانگر نیت شوم و عوام فریبی حضرتعالی میباشد که هنوز نمی توانید برای دیگر ملل حقوق برابر با ملت فارس قا ئل شوید،ان وقت از دموکراسی صحبت می کنید.چانه زنی برای شکل حکومت اینده ایران اتلاف وقت است بهتر است ملل برای همیشه استقلال خود را اعلام کنند تا خیال همه راحت گردد . مرگ یکبار و شیون نیز همینطور.یاشاسین آزه ربایجان
نوشته شده توسط: ناشناس

Let me know if you , yes you have a better plan i am all ear to hear,....

نوشته شده توسط: ناشناس

""" ایران در طول تاریخ همیشه ۳ سه زبانه بوده """ ترکی زبان دربار و قشون، عربی‌ زبان علم و فلسفه، فارسی‌ زبان شاعران """، زبان فارسی‌ زبان دهات و درّه‌های خراسان شمالی‌ بود، زبانهای عربی‌ و ترکی واژگان لازم را به رگهای این زبان با فقط ۲۷۰ فعل ساده تزریق کردند و این زبان جان تازه‌ای گرفت، ترکان این زبان را که مخلوطی از ۳ سه‌ زبان بود در امپراتریهای خود گسترش دادند، با آمدن رضا خان و سقوط امپراطوری قاجار قدرت‌های بزرگ که "" روح کارافرینی """ ترکان را در تضاد با منافع چپاولگری خود می‌دیدند، عوامل فارس را با لشگر شاعران به جان این کشور انداختند تا فرهنگ فال بینی‌، مداحی، شعر و شاعری ملتی را به رخوت و سستی ببرد. زبان فارسی‌ یک زبان علمی‌ نیست، یک زبان مدرن نیز نیست، یک زبان قدرتمند نیز نیست، اگر روزی شاعری به این زبان سخن میگفت در دنیای مدرن "" نویسنده "" بر شاعر غلبه کرده

نوشته شده توسط: ناشناس

آقای فرخ نگهدار بهتر است به روز رسانی را از خودتان شروع کنید و بدانید که راه طرقی رفاه و امنیت برای ملتهای غیر فارس همانا در هم شکستن زندانی به اسم ایران است که نود سال درآن با زنجیری به اسم فارس امسال شما با تغییر شکل خوتان این ملتها را به سولابه کشیده اید.
میدانم که درک این موضوع برای شماها بسیار سخت است که دیگر دوران تئوریسین بازی و روشنفکر نمای برای این ملتها و خصوصا ملت ترک آزربایجان جنوبی به پایان رسیده است چون 65% جوانان این ملت تحصیلات عالیه دارند و درک و فهم و خط دهی آنها از امسال شما و مانقوردها بیشتر و مبتنی برشناخت خواسته های ملت ترک آزربایجان میباشد و برای نمونه مانور تشیکیلاتی در وقایع دریاچه اورمیه و زلزله قرداغ در اوج استبداد و نظامیگری راسیست فارس در سرزمین آزربایجان نمود قدرت و عملکرد این جنبش ملی میباشد با وجود آنکه 5000 در

مجموع از آغاز این حرکتها به زندان رژیم فارس افتاده اند اما حرکت هروز منسجم تر و محکمتربه سوی آزادی و استقلال پیش میرود. آقای فرخ نگهدار جنبشی که عموم ملت از زن مرد پیر جوان کودک طرفدار آن باشند و نیز دارای هسته مرکزی نخبه که ملت فرزند خود میداند شکست ناپذیراست چنانکه اطلاعات رژیم هم توانایی کنترل آن را ازدست داده چون هر ملیتچی خود یک رهبر است میدانی بچه های دبستانی هم در بازی خود این شعارها را میدهند هارای هاری من تورکم- تبریز باکی آنکارا بیز هارا فاسلار هارا ..... و آنکسی که باید خداحافظی کند شما و همفکران شما از هر مسلکی هستید.و به زندان ملتها اعتقاد دارید در آخر هم بیانیه احزاب کرد نشانگر ازم راسخ آنها برای احقاق حقوق ملت کرد است و به نظر من دیگر وقت آن رسیده است که همه کارت باز بازی کنند.تا خائنین و ملت فروشان و دوست و دشمن معلوم باشد به امید و آرزوی آزادی و استقلال برای تمامی ملت های در بند راسیست فارس
نوشته شده توسط: ناشناس

من یک آذری هستم ایران وطن پدر ی من است و آذربایجان سرزمینه مادری من است و همه جای ایران وطن و سرزمینه من است یاشاسین ایران

نوشته شده توسط: ناشناس

این عکس مربوت به همسر حاجی واقیف ابدلایو(haci vaqıf abdolayef ) است یکی از اسلام گرایان جمهوری ازربیجان که دو ماه پیش در یکی از بیمارستانهای ازربایجان فوت کردند و همسرش نیز که تصویرش را در بالا سمت چپ هست مربوط به کنفرانس زنان مسلمان دو ماه پیش در تالار برج میلاد بر قزار شد و این خانوم که سنش هم از همسرش خیلی کوچک است در این صحنه مقابل خامنه ای ایستاده و شعری در مدح خامنه ای به زبان فارسی با لهجه غلیض ترکی می خواند که فیلمش در یوتیوب و فیسبوک رسمی شبکه برون مرزی سهحرتیوی موجود هست.به نظر من هیچ ربطی به تصویر نشان داده شده در سمت راست وجود ندارد.

نوشته شده توسط: ناشناس

بهار بيداري ملتهاي تحت ستم جغرافياي جعلي ايران
اين مقاله در پاسخ به برخي از انديشه هاي پان ايرانيست است كه ترس و واهمه سراسر وجود آنان را از اوضاع و احوال فعلي منطقه سراسر وجودشان را فرا گرفته است

تحريف تاريخ واقعي ملتها هميشه توسط فاتحان نوشته شده است و متاسفانه برخي از متعصبين آريايي نيز از اين قاعده مستثنا نيستند و در اين قالب كه روزي روزگاري كشور كشايي قومي تا فلان جا بوده است دليل بر موجوديت اين افراد در حال حاضر است و يا حتي برخي در روزگار فعلي دليل زندگي برخي قوم و ملت در فعلان مكان را دليل بر مالكيت خود مي دانند
اما آنچه كه هست و مشخص دليل و مستندات عيني و شواهد فيزيكي دليل بر حقانيت قومي و نژادي است و صرف نظر اين مقولات در عصر حاضر انسانيت حرف اول را مي زند و رعايت حقوق بشر به دور از نژاد و قوميت مسله اصلي است كه متاسفانه برخي شومونيستها هنوز در خواب غفلت خود غوطور شده و دم از نژاد برترين خود دارند
موجوديت نژاد آريايي در برخي از مناطق حال حاضر جغرافياي ايران جعلي اين حق را بر او نمي دهد كه سراسر جهان و نسبت خود را به ژرمن ها كه برخي از متعصبين همين پان آريايي ها را بر آن داشته تصورات نازيسم را در كله بپرورانند
بطوريكه مستندا همه قبول داريم نام ايران بعنوان كشور مستقل در 80 الي 90 سال اخير توسط اخرين پادشاهي ايران فعلي به قصد ايجاد يك پان ايرانيست مطرح شد و با سياست تفرقه بينداز و حكومت كن تا كنون ادامه داشته است هرچند ماهيت رژيمي آن تعيير كرده است اما ماهيت وجودي ان همان است كه شكل گرفته است و به جهت اقليت جمعيتي خود هميشه در فرصتهاي زماني با مطرح نمودن اتحاد ميهني و مام وطن از اين حربه كثيف سوء استفاده نموده است حتي فراتر از آن در انحرافات حزبي و گرايشي هم اين اصل پان ايرانيست و تماميت عرضي مد نظر آنان بوده است
در صده اخير ملت آزربايجان هرگز فراموش نمي كنند كه جدا شدن دو ملت از يكديگر توسط پادشاهي قاجار دليل بر صحت قبول وضعيت فوق توسط ملت آزربايجان جنوبي با شمالي باشد و اين شائبه كه هرگز هيچ مناسبتي بين اين دو ملت نبوده و نيست هرچند سالياني بعد آزربايجان شمالي تحت نفوذ شوروي كمونيستي قرار گرفت و بعداز فرو پاشي به سرعت ملت آزربايجان شمالي به اصل خود باز گشتند و اين پر واضح است با بهار بيداري ملتها در آزربايجان جنوبي هم هميشه اين تفكر بوده است كه در سرزمينهاي مادري خود كه دليل و سنديت به وفور مي باشد تحت پرچم خود و با اداب و سنن خود زندگي كند
اين موضوع تامين پيدا مي كند به ساير ملتهاي مانند كرد و عرب و بلوچ و تركمن و قشقايي و لر بختياري . در حقيقت تشكيل يك ايران متحد كه از آن نام برده مي شود همين ملتها هستند كه توسط عده قليلي و اقليت با نژاد آريايي تحت ستم قرار گرفته و در طول تاريخ چنانچه نياز به جمعيتي انبوه بوده از آنان به نيكي و پس از پايان مناقشات و اخذ موافقيت هاي سياسي با ايجاد تفرقه بين آنان حكومت فاشيستي خود بر اين سرزمينها را ادامه داده است .
اما در وضعيت كنوني جهان چه ما بخواهيم ويا ژست دموكراتيك بگيريم يا نه جهان توسط قطبهاي بزرگ اداره و سياست گذاري مي شود و چه بخواهيم و چه نخواهيم در يكي از قطبهاي فوق قرار خواهيم گرفت و بر اساس سياست منافعي يكي از اين قطبها قرار مي گيرد .
براي راحتي تصورات خوانندگان محترم تصوير يك شطذنج را تصور كنيد كه چند مهره و يك صفحه و دو نفر بازيگر نياز داريم كه دقيقا جهان را صفحه شطرنج و مهره ها را همه كشور ها به رنگ سياه و سفيد تلقي نماييد و دو بازيگر حرفه اي كاسپاروف و ....... بناميد .
بنابراين اين حق انتخاب تعيين سرنوشت توسط ملتهاست كه انتخاب كنند مهره سياه هستند يا سفيد اين آزادي به ملتها داده شده است سفيد بودن يا سياه بودن خود را خود انتخاب كنند بنابراين نمي شود رنگ ديگري انتخاب كرد .
ترس و واهمه برخي پان ايرانيست هاي اقليت در حال حاضر به وضعيت پيش آمده بيشتر در اين است كه با اجراي چنين سياستهاي كه رنگ سفيد و سياه مهره ها انتخاب مي شود در وضعيت اقليتي كه خود نمي تواند تصميم بگيرد كه سياه مي خواهد باشد يا سفيد بيشتر او را به واهمه انداخته است .
بنابراين بايستي منتظر بماند كه انتخاب شود كه سفيد است يا سياه
قبلا تصويري در همين پيچ از وضعيت آينده نزديك جغرافياي سياسي ايران به نمايش گذاشتم و خيلي ها تحليل و تصورات از خود ابراز نمودن اما ما چه بخواهيم و چه نخواهيم اين آينده غريب الوقوع اين منطقه است حالا صفيد بودن و يا سياه بودن ان بستگي به انتخاب ملتها مي باشد .
اما امروز نقشه ديگري از وضعيت را به نمايش گذاشتم كه نقشه تكميلي است از نگاه قدرتها به موضوع چيدمان مهره هاي سفيد و سياه است .
چنديست كه ناتو براي خروج خود از افغانستان و پيدا كردن راه حلي براي اخرين مشكل منطقه افغانستان است و با نشان دادن تصويري به صورت پاور پوينت در خاتمه بخش فارسي بي بي سي راه حل خروج افغانستان از محاصره بن بست و راه يابي به ابهاي آزاد مي باشد كه راه هاي مختلفي را نشان مي دهد از جمله از طريق پاكستان و ........
اما بد نيست به تصويري كه تحليل اينجانب نيز هست توجه كنيم و شرايط كيش و مات كردن يكي بر ديگري را در اين نقشه تما شا كنيم
نوشته شده توسط: ناشناس

جناب آقای صرافی ومرتضی لو : شما نام دکتر محمود علی چهرگانی را که از مهمترین و تاثیر گذارترین شخصیتهای معاصر ما بوده و هنوز هم در قید حیات است را یا به عمد یا سهوا از یاد برده و قید ننموده اید. تقدیر و ارج گذاری از زحمات و هزینه هایی که شخصیتها و مبارزین در راه بیداری حرکت ملی پرداخته اند چیز زیادی نیست. شاید شما و دوستان وحدت و همدلی و حمایت از یگدیگر را از کردها و احزاب کومله و دمکرات و اتحادیه میهنی یاد بگیرید و سرمشق خود کنید. که با اینکه به پایگاهای هم حمله کردند و صدها نفراز هم را کشتند امروز با وحدت و فراموشی گذشته در کنار هم هستند. ما ترکها چه خوب که دشمن خونی هم نبودیم یا بر سر ارث مان دچار اختلاف نبوده ایم...!؟ اما در کل بمقاله بسیار خوبی بود و بنده از شما متشکرم و امید دارم احزاب و فعالین تحصیلکرده ما هم روزی به شعور ملی کردها دست یابند و یکدل و با استراتژی واحد حرکت کنند..!

نوشته شده توسط: ناشناس

مقاله خوب و تا حد زیادی مستند و محکم بود. با مطالعه در سایرمنابع تاریخی بیشتر میتوان به جعلی بودن و تازه بودن نام ایران در تاریخ پی برد. متشکر از آلپر آتاسی

نوشته شده توسط: ناشناس

جناب آقاي ايل قبايل جنوب معلوم نشد كه كي و در كدام انتخابات شما سر دسته عشيره جنوب ايران ساختگي شده ايد به هر حال با علم به اينكه ايل با شرف قشقايي و تركان اين منطقه نظري غير نظر جنابعالي را دارند خواهشند در حد و حدود خودتان قدم برداريد و در مورد ساير ملتها خصوصا تركها اظهار نظر نفرماييد كه مي توانند يا خير و تعيين تكليف آزربايجان توسط تعيين حق سرنوشت انتخاب مي شود كه غريب به 90 درصد تركان آزربايجان درخواست جدايي و استقلال از پان ايرانيست هاي مثل جنابعالي را دارند

نوشته شده توسط: ناشناس

آقای محترم، اگر دو نفر باهم برای یک شرکت شریک باشند و یکی از شریکها از امکانات شرکت فقط به نفع خود استفاده کند و قرضهای شرکترا به حساب شریک دیگر بنویسد. شریک مغبون که می بیند ادامه این شراکت به بدبختی و سیاه روزی او تمام خواهد شد، می تواند این شراکت را قبول نکند و یا تا زمانی که شریک شیاد به جدایی رای ندهد، شریک مظلوم هر باید بدبختتر شود؟

نوشته شده توسط: ناشناس

""" تکنولوژی فرکینگ کمپانی شل هژمونی گاز پروم روسیه را به مخاطره خواهد انداخت """ پوتین روسیه قصد سلطه این کشور بر اروپا از طریق انحصار بازار گاز اروپا را دارد، ولی‌ این آرزوی پوتین با "" تکنولوژی فرکینگ "" نقش بر آب شده، این تکنولوژی را آمریکا هم اکنون در دسترس خود دارد، لهستان مصمّم به استفاده از این تکنولوژی است، بعضی‌ کشور‌های اروپائی به دلیل "" مسائل محیطی‌ "" استفاده از این تکنولوژی را هنوز ترجیح نمیدهند، ولی‌ آمریکا بزودی با استفاده از این تکنولوژی به یکی‌ از صادرکنندگان گاز به اروپا تبدیل خواهد شد، برای کند کردن این پروسه، روسیه باید در سیاست سوریه و ایران خود تجدید نظر کند، و گرنه بزرگترین بازنده گاز پروم روسیه خواهد بود، همچنین آمریکا قصد داشت سیستم جدید دفاع موشکی را در لهستان پیاده کند، آمریکا با صرف نظر کردن از تصمیم به احتمال زیاد خواستار تجدید نظر

روسیه در قبال ایران و سوریه شده، و
نوشته شده توسط: ناشناس

بر اساس حق تعیین سرنوشت که جزئی از اصول دمکراتیک است. قبایل جنوب میتوانند در چهارچوب فارس باقی بمانند. اما ملیتهای تحت ستم خواهان یک نظام فدرال در ایران هستند.

نوشته شده توسط: ناشناس

""" ایده آلیزم تو، رمانتیزم سیاسی تو پشیزی نمی‌‌ارزد """ همه شاهد """ غیبت کامل ایده آلیزم در جنبش‌های "" بهار عربی‌ بودیم، کسی‌ مثل ""چپ بدبخت و وامانده ایرانی دنبال مبارزه با امپریالیزم نیست """ قطر با درک کامل از این واقعیت که """ قدرت بیشتر ظرفیت مذاکره را بیشتر می‌کند "" تصمیم به سرمایگذاری ۱۸ بیلیون دلاری در مصر کرد، این سرمایگذاری نزدیک به ۱ یک میلیون شغل ایجاد خواهد کرد، ساخت یک منطقه صنعتی که در نوع خود بزرگترین در منطقه خواهد بود، ایران هنوز در خواب شعار‌های دهه ۴۰ و ۵۰ چپ بدبخت زندگی‌ می‌کند، در حالیکه دوبی‌، قطر، امارات .... با هنک کنک و سنگاپور رقابت میکنند.

نوشته شده توسط: ناشناس

بسيار برايم دشوار است، خط فاصلی بين فرمايشات آقای کشتگر و پانيک ضد جنب‌ حکومت اسلامی بيابم. من "مهاجم" هم نيستم، اما جنگ عليه‌ حکومت ناب محمدی در ايران را جنگ عليه‌ مردم و کشور ايران نمی‌دانم. عدم قائل شدن تمايز بين اين دو ما را در دام حکومت اسلامی می‌اندازد. در ضديت با 'جمهوری' اسلامی مردم ايران و غرب مصالح مشترک دارند. آيا امروز هيچ دمکرات آلمانی و ژاپنی و ايتاليايی يافت می‌شود، حمله‌ به‌ فاشيسم غالب بر اين کشورها را حمله‌ به‌ مردم خود محسوب کند؟! حکومت اسلامی آگاهانه‌ ايران را به‌ سوی جنگ هدايت می‌کند. آنگاه‌ انتظار دارد منی که‌ تاکنون قربانی‌اش بوده‌ام، درکنارش باشم، و اين همان چيزی است که‌ آقای کشتگر برايش فراخوان می‌دهند. من به‌ سه‌ دليل می‌خواهم جلو حکومت اسلامی برای دستيابی به‌ سلاح اتمی گرفته‌ شود؛ دليل اولم ايرانی بودنم است، دليل دومم کردبودنم است و دليل سوم دمکرات‌بودنم. سپاس.

نوشته شده توسط: ناشناس

نام این فیلم " بیگناهی مسلمانان " - innocence of muslems ـ است که تریلر آن در youtube منتشر شده است.

نوشته شده توسط: ناشناس

چرا نام خلیج فارس شده مبنای دفاع از نام کشور مان ایران چرا فقط نام فارس گره خورده با نام ایران ؟ چرا نام خلیج را خلیج ایران ننامیم ؟ چرا تا بوده شویم بازیچه نام ها و ادعاهای واهی یک قوم خاص به اسم فارس؟ فارس بودن و فارس بازی تاریخ مصرفی داشته که تمام شده است .ایران برای همه ایرانی ها است .ایران متعلق به همه ایرانی هاست. استثمار این قوم فارس را باید تمام کنیم و سواستفاده از عناوین فارس و فارس ها در عناوین مختلف در مناسبات بین المللی سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و هر نوع استفاده جهت دار از عنوان فارس را برای یک عده آدم کوتاه فکر مغرض و دماغ بالا را ممنوع کنیم. آیا تا کنون کسی از مردم فهیم ما بوده که معترض حق به جانبی و ارباب منشی یک عده مردم به اصطلاح فارس با سواستفاده از همین عنوان فارس شده است؟ آیا در تاریخ ایران نمونه ای بوده که ایران مبنا باشد نه عنوان فارس؟؟؟؟؟؟؟

نوشته شده توسط: ناشناس

پاسخي مناسب به آقاي ناصر كرمي در خصوص مقاله زير
نظر زيركانه و با هوش شما در قالب مقاله فوق بسيار ديدني است كه برخي سوالات را با مخلوط كردن حركت عظيم ملت آزربايجان را تحت شعاع رژيم فعلي و برخي برداشتهاي چپگرانه مي كنيد و غافل از اينكه بازداشت و زنداني بيش از 5000 آزري در قالب فعاليت مدني در خصوص حق آزادي زبان مادري و درياچه اروميه رو نمي بينيد و سوال اينكه چرا حكومت در اين اعتراضات مردمي و مدني آزربايجان جنوبي عكس العمل نشان نمي دهد
عنوان نمودن عوامل رژيم همچون علي خامنه اي و ترك تبار بودن آن در

خصوص چه بجا سخن نموديد كه اين حرف خالي از لطف نيست كه حزب توده ايران كه بسيار از آنان ترك تبار آزري هم هستند دقيقا مانند جنابعالي فكر مي كنند ؟!!
ترك تباري كه در حال حاضر با حمايتهاي بي حد و وصف روسيه و چين مي باشند بد نيست برخي از اسامي رو كه شما فراموش كرده ايد را بنده نام ببرم مانند آقاي مير حسين موسوي رهبر فعلي جنبش سبز ( جنبش قورمه سبزي) كه ايشان هم ترك تبار مي باشند و بخوبي مي دانيم كه در اوايل انقلاب جملگي اينان از مجاهدين خلق بوده و در سال 1362 با جدايي خط مش و تغيير به مجاهدين انقلاب اسلامي ادامه حكومت فاشيستي نمودن
اما حرف ملتهاي استقلال طلب گرايشي نيست اين را خوب بدانيد و آگاه باشيد كه فعالان مدني ملتهاي غير فارس غير اين برداشتهاي است كه امثالهم مي نماييد . در حقيقت برداشت شما از حزب و گرايشهاي خود حفظ تماميت عرضي يك جغرافياي ساختگي و جعلي است كه به آن پافشاري مي كنيد و غافل از اينكه اين ملتها ديگر از خواب غفلت بيدار شده همان بهار عربي كه در ميان ملتهاي عرب سخن به ميان مي رود
هيچ ترك آزربايجاني هرگز فراموش نمي كند حركت ملي ستارخان را كه با فريب و تماميت عرضي ايران در تهران به قتل رساندين و فريب ديگري در انقلاب اسلامي و ...... اما اكنون ترس شما و امثالهم در اين است با بيداري و يا بهتر بگويم بهار آزادي ملتهاي تحت ستم در جغرافياي جعلي ايران ترس و بيم آن مي رود كه با فروپاشي و يا حتي جنگ غريب الوقوع اين ملتها به اصل خود بازگشته و به اصطلاح عوام (( علي ماند و حوض ان ))) و اين ترس و واهمه در سخنان آشكار آقاي فروزنده در شبكه تلويزوني خود كاملا هويدا بود كه بفرماييد كرمان و سمنان و يزد بلي جغرافياي واقعي ايران همين بخش از سرزمينهاي كويري و علي الخصوص منطقه افغانستان فعلي و بدخشان است
كه براي آن فكر هاي هم توسط ناتو شده است و به نظر بنده براي راهگشايي به آبهاي آزاد افغانستان تنها راه از طريق همين سرزمين باقي مانده بعلاوه افغانستان بهترين ايده خواهد بود
نوشته شده توسط: ناشناس

آقای بنی صدر: کسیکه لباس زنانه می پوشد و از ایران فرار میکند, چگونه از ایران دفاع میکند؟ و این هم صحنه دستبوسی شما از خمینی.
ابوالحسن بنیان گذار مراسم دست بوسی در اسلامیون پس از ۵۷

http://ver6.wordpress.com/2012/06/12/kiss-khomeini/

پس از شورش ۵۷ خیلی ها بر دستان خیلی ها بوسه زدند. از جمله بر دستان خمینی افراد زیادی بوسه زدند، مانند؛ آقایان، میر حسین حسین موسوی، خاتمی، خامنه ای، غرضی ، محتشمی، غفاری، مرندی، علیخانی و شاید صد ها بوسنده گمنام دیگر بر دستان خمینی بوسه زدند. همچنین آقای خامنه ای بوسه های زیادی دریافت کرده اند. ولی بی شک این رسم بوسه گذاری در بین اسلامیون و مقامات حکومت اسلامی رسمی بود که بنی صدر بنا گذاشت.ببینید چگونه حاضرین ازین صحنه چندش آور رویگردانند!
نوشته شده توسط: ناشناس

صرف نظر از پان ايرانيست بودن آقاي كشتگر كه تحليلي تقريبي از اوضاع بعد از جنگ احتمالي غريب الوقوع بيان مي كنند صرفا از نظر ايراني بودن و عدم توضيح اينكه جغرافياي ايران متشكل از ملتهاي غير فارس و آريايي است قصد حمايتي بي چون و چراي را دارد و اين وحشت را و مقايسه آن را با كشور افغانستان و عراق دارند غافل از اينكه اين ملتهاي تحت ستم تنها مشكل با جمهوري اسلامي نداشته بلكه مشكل آنها هر پان ايرانيستي است كه سالياني است با تفكر فاشيستي خود با جمعيت اقليتي خود قصد حكومت و استثمار ساير ملتها را دارد ، را داريم . هرچند با حضور قواي بيگانه البته از نظر نويستنده بيگانه چون ايراني و قوم آريايي نيستند اوضاع دهشت ناكي را به تصور مي كشانند و حمايت از اين نوع تفكر را خيانت به وطن و ننگ مي دانند غافل از اينكه اين ملتهاي غير فارس از بنا خود را ايراني نمي دانسته و نمي دانند حال چكونه اين مهر ننگ را

كه مي خواهند از زور و ظلم چندين ساله پان ايرانيست ها خلاص شوند را ننگ خيانت به وطن ناميد بنابراين ابتداء بايستي ديد كه اين استقلال طلب آيا ايراني هست يا خير وانگهي موضوع عراق دقيقا مطابق با اهداف استقلال طلب اكراد شمال عراق بود و پس از فروپاشي حكومت بعث ديديم و شنيديم كه در قسمت خودمختار كردستان مناقشات به سرعت پايان و احزاب كردستان با اتحاد اقدام به تشكيل دولت متحد نمودند بنابراين اين ترس و واهمه ايرانيان فارسي زبان از اين است كه ملتهاي غير فارس در اين هنگامه به اصل خود بازگشته و اينان تنها بمانند . شما آزربايجاني را اگر با براداران و خواهران آزربايجان شمالي هم متحد بشود را خائن به وطن ايراني مي خوانيد يا كرد كرمانشاه و سنندج را اگر با كردستان شمال عراق را وطن فروش بيگانه مي خوانيد و عرب احواز را با برادارن عرب خود را وطن فروش و بلوچي را كه سالياناني است سرزمينش را اشغال كردي و تركمن كه حق اظهار نظر نداشته است را وطن فروش مي نامي به آشكار بگو ترس اين را داري در جغرافياي اصلي خود باقي بماني و منزوي تر از هميشه
نوشته شده توسط: ناشناس

کشتگر درست است یا گشتگر ؟ خواستی دماغ اش را پاک کنی چشم اش را زخمی کردی !

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

جناب شاجین گرامی / دو نفر فعال سیاسی هستند که نام مشابه ای دارند یکی «علی کشگر» که طرفدار نظام پادشاهی وهم نظر داریوش همایون بود و ان سخن را گفته بود ویکی هم علی کشتگر جمهوریخواه که صاحب مقاله بالاست و هیج نسبیتی با داریوش همایون ندارد و مخالف نظام پادشاهی است.

نوشته شده توسط: ناشناس

فرض مسلم:

( بهروز سورن و سایت گزارشگران ضمن دفاع از چپ بطور کلی هیچگاه ادعای مارکسیست بودن نداشته اند. شخصا نه دانش گسترده مارکسیستی دارم و نه احاطه به این علم رهائی انسان ها و نه در هیچ بحث تئوریک مارکسیستی شرکت داشته ام.)

I had a feeling that is a case, i told you many tme read, read,...hope one day you start doing reading, so we could have a daloge,...
چنانچه بهروز سورن بعنوان فعالی سیاسی منفرد و دوستدار سوسیالیسم مرتکب خطا میشود و زیگزاگ میزند. اهمیت کمتری دارد. خودش هست و بی ادعا و یک دست کت و شلوار مندرس اش اما چرا طیفی از مجربین و سر سفیدهای نسل قدیمی و زندانیان سیاسی پر سابقه زیگزاگ های بیاد ماندنی میزند؟
دوستدار سوسیالیسم???!!!
You see you like this i like ice cream you do know what you like at least i know what i like,...
With best regard for all who fight IR.

نوشته شده توسط: ناشناس

اقای پورمندی تشبیه ایران به یک فرش به غایت اشتباه است.ایران متشکل از مورائیک هایی است که هر کدام به تنهایی شکل و شمایل متفاوت از دیگری دارند.ملل تحت مستعمره 90 سال است که اینگونه حرفهای تکراری را از تمامی پان ایرانیست ها چه در حاکمیت و بالعکس می شنوندو به غیر از عوام فریبی چیز به درد بخوری داخل سخنان انان در جهت حل مشکلات و رفع تبعیض نیست.کشاندن توپ به میدان تورک وکورد کاملا از نیت شوم پان فارسیزم خبر می دهد،اورومیه مرکز آزه ربایجان غربی با داشتن تنها 5.5درصد هموطن مهاجر کورد نمی تواند به مرکز توطئه فارس و برادر کشی تورک وکورد تبدیل گردد.کوردها خود در کنار تورکها برای حق تعیین سرنوشت و رهایی مبارزه می کنند. تجربه اتحاد و همیاری حکومت ملی آزه ربایجان به رهبری زنده یاد پیشه وری و حکومت کوردستان به رهبری مرحوم قاضی محمد گواه این مدعاست.تنها گزینه مناسب ممالک و ملل تحت مستعمره

فارس همان استقلال و تشکیل دول مستقل خود می باشند.پان ایرانیستها و پان فارسهای ناسیونالیست ذره ای به حقوق ملتها بها نداده و در تمامی مقاطع تاریخی با استفاده از زور در جهت سرکوبی ملل دیگر بر امده اند. برای نمونه کشتار ملت تورک وکورد در سال 1946 توسط رژیم فارس و سرنگونی حکومت های ملی آزه ربایجان و کوردستان از ان جمله اند.یاشاسین آزه ربایجان
نوشته شده توسط: ناشناس

اگر به تاریخ درگیری ترکها با ارمنی ها(به زعم ارمنی ها نسل کشی) نگاه کنید . میبیند که در زمان جنگ جهانی اول بوده است. که با حمایت روسها و با وعده فرانسوی ها ارمنی ها به نفع روسها وارد جنگ میشوند. اگر در این جنگ ارمنی ها پیروز میشدند موفقیت میشد . حالا که شکست خوردند نسل کشی میشود ؟ فراموش نکنید ارمنی ها دوشادوش سربازان روس بودند.
چرا به قتل و عام ترکها در بلغارستان و آسیای میانه و تاتارستان اشاره نمیشود ؟ چرا به قتل عام ترکهای آزربایجان در حوجالی اشاره نمیشود ؟

نوشته شده توسط: ناشناس

از آنجائی که تاریخ فارسها سراسر تحریف است. از اینرو باید تاریخ فارسها را به محاکمه بین المللی بکشیم . و هیئت های تحقیق بین المللی باید تشکیل شود. چطور اشکانی ها و سلجوقی ها ایرانی میشوند ؟ در هیچ جای دنیا کشور تحت فرمان و استیلا ادعای حاکمیت نمیکند . بلکه بر عکس در ایران فارسها تحت تسلط خاندان ترک تبار اشکانی و سلجوقی بودند و هم ادعای حاکمیت دارند. و سراسر تاریخ را ایرانی میدانند ! حتی خاندانهایی را که بر فارسها حکومت کرده اند را هم ایرانی به حساب میاورنند!

نوشته شده توسط: ناشناس

منشور کوروش شارلاتانیسمی بیش نیست. همین فارسها شاپور ذوالاکتاف داشتند که ابر جنایتکار بوده است . همین خود کوروش هم جنایتکار بوده وقتی تومار شیر زن ترک به کوروش پیشنهاد میکند یا شما وارد خاک ما شوید یا ما وارد خاک شما شویم و سپس جنگ شروع شود . که البته همین گفتار تومار شیر زن ترک نشانه عدالت او است. کوروش وارد شدن به سرزمین ترک ها را ترجیح میدهد که نشان از خوی تجاوزگری و جنایتکاری او است. که در نهایت سرش را بر باد میدهد و تومار سر بریده او را در ظرف خون قرار میدهد و میگوید آنقدر خون بخور ای خونخوار تا از خون سیر شوی

نوشته شده توسط: ناشناس

""" مثلث رژیم ایران، دولت ارمنستان، بشار اسد سوری و ارامنه سوریه """ اخیرا ارتش سری ارامنه در تهدید نامه‌ای خطاب به ترکیه این کشور را از هر گونه دخالت در سوریه باز داشت، همه میدانیم که ارامنه سوریه، بشار اسد، رژیم ایران و دولت ارمنستان سال‌هاست با هم همکاری میکنند، در واقع شکست دیکتاتور خون آشام بشار اسد به نوعی شکست نفوذ دولت ارمنستان در منطقه نیز خواهد بود، تازگیها که "" دو ۲ کشور آذربایجان و ترکیه تصمیم به لغو ویزا و روادید گرفته بودند، رژیم ایران همگام با سیاست ارامنه زود اعلام کرد چنانکه روادید بین ترکیه و آذربایجان برداشت شوند، ایران خط ارتباطی‌ آذربایجان با نخجوان را قطع خواهد کرد. ترکیه به دلیل اشغال اراضی‌ آذربایجان توسط ارامنه مرز‌های خود را با ارمنستان بسته است """ همچنین از ۱۷۹ کشور دنیا فقط ارامنه اجازه ندارند در ترکیه خانه بخرند

نوشته شده توسط: ناشناس

آقای ناصر کرمی کردها تصمیم خود را گرفته اند و رهبران آنها وملتشان برای ایجاد کشور واحد در حرکت هستند و تزها و عقاید شما هیچ تاثیری در آنها ندارد و کلمات شجاع ، دلیر ، قوم آریایی ، مرزبان دلاور و غیره سیر شده است ودیگر .... نیمشوند. در ضمن شما نگران اختلاف تورکهای آزربایجان و کردها نباشید آنها مشکلات خود را به رسم همسایگی سرزمینی حل خواهند کرد و در راه آزادی کمک هم خواهند بود. استخوانهایی که به نام کوروش و آریایها در اختیار شما در عرض این صد سال ازطرف اروپاییها گذاشته شده بود( صد سال پیش یک نام کوروش و داریوش در اسناد نمیتوانی پیدا کنی) تاریخ مصرفش تمام شده است. درضمن آن قسمتی که نفت و گاز دارد اسمش الاحواز(عربستان) است و آن استان فارس که نام بردی نصفش قشقایستان است.آن ملت که نامش بر اندامت لرزه می اندازد ملت ترک آزربایجان است و برای آنکه قلبت بدرد نیاید "قوم آذری" می گویی میدانی اگر

تو که این همه از عملکرد ملت آزربایجان ناراضی هستی باید خوشحال باشی که برای تجزیه ایران به قول شما و استقلال بنظر تورکان و دیگر ملل غیر فارس پیشقدم شده اند. و تو به راحتی میتوانی دولت پرسه ات را ایجاد کنی می بینی که باز ملت ترک آزربایجان همچون گذشته دوباره اولین ها را در اختیار توی فارس قرار داده اند پس استفاده کن. در ضمن ملت ترک آزربایجان همچنون ملت کرد و .... هیچ نقشی درحکومت نداریم و خامنه ای که تو مثال زدی فارس هست وبفیه عمال آنها مانقورت تشریف دارند. و در کنار فارسها بر علیه منافع آزربایجان و دیگر ملل غیر فارس قدم برمیدارند. در ضمن زحمات شمادر بین دوستان کرد برای ملت کرد ضرب المثل مجالس شده.
نوشته شده توسط: ناشناس

جناب آقای علی کشتگر. مگر شما و مرحوم آقای داریوش همایون نگفتید در صورت به خطر افتادن " تمامیت عرضی مملکت فارس، ما در کنار جمهوری اسلامی هستیم . مگر رفیق شفیق تان آقای فروزنده حاضر به پای بوس و توبه در کنار جمهوری اسلامی ایرانی نمیرود؟! . مگر شما بیش از 100 امضا ء از چپ گرفته تاراست (سلطنت طلب ، جمهوری خواه ، ملی ، مذهبی ووو ) مشترکا اعلامیه ندادید ! چرا حالا ننه من غریبم در آوردید .تمام متن مقاله اگر ، اگر است .اگر کاشتند برگ چغندر هم سیز نشد.چون محک امتحان آیدبه میان، سیه رو شود هرکه در او غش باشد . سابق با رگ های شیلنگی متن می نوشتید حالا اشگ تمساح از قلمتان جاریست .فرمودید |نظامی گه با تبعیض و آپاتاید مذهبی ، قومی و جنسی به مقوله " ملت" و همبستگی ملی ضربات سنگینی وارد ساخته " ضربات وارده از طرف شما و همفران شما بکجا رفت ؟ .

؟ باز که " خر" گذاشتی پالانش را بباد شلاق گرفتی !! گوش اگرگوش شما فریاد اگر فریاد ما ، در عمل فریادزدیم در جریان سبز عملا آزربایجان بشما و امثالهم گفیم ما دیگر باشما نیستیم ! مارا بخیر شما امیدی نیست ضرر مرسان .احزاب سرتاسری از راست گرفته تا چپ دارید ." اگثریت " هستید . از " ما محلی ها " چه می خواهید .؟! قوم فارس از تیپ شما در جوار جمهوری ایرانی ، اسلامی با ید واحده به نجات فارسستان بشتابد . شما مزد کورد ها را هم با آن اعلامیه مشترک با آقای بنی صدر همان کسی که فرمودند بند چکمه هایتان را تا یکسره کردن کار کردستان باز نکنید . گل افشانی فرمودند . همان کورد های که میزبان شما و افرادی مثل شما بودند در محاصره بودند، خودشان در مضیقه ولی سفره شان برای مهمانان ناخوانده باز بود . شرم و احیا خوب است اگر انسان داشته باشد !! عرب و بلوچ ووو وضع شان را شما بهتر از نویسنده این متن میدانید .قبرستان های ما در دفاع از "میهن" شما در جنگ هشت ساله پر است ولی مزدشان " تجزیه " طلبی بود . ووو .روز سختی خاک آزربایجان سر می شود / وقت آسایش همان سر خاک بر سر می شود .
نوشته شده توسط: ناشناس

حق تعیین سرنوشت حق هر انسان آزاد در یک نظام دمکراتیک است چه ربطی به تجزیه طلبی دارد. کشتگر با زدن طبل مثلآ مخالفت با حمله به ایران و حمله به ایران را مترادف با تجزیه ایران دانستن سعی در مخدوش کردن مسئله و فضای سیاسی دارد. اینهم یکی از روشهایی است که شوونیست های فارس جدیدآ اتخاذ کردند.
مسئله دیگر حضور پر رنگ و مقاله های متعدد چریکهای فدایی اکثریت و کمونیست کارگری پس از اعلامیه مشترک دو حزب کردستان است. و شعار مخالفت با تجزیه ایران است که این خود نشان از ماهیت شوونیست ها دارد.
زنده باد کنگره ملیتهای ایران فدرال و زنده باد فدرالیسم برای ایران

نوشته شده توسط: ناشناس

aqaye keshgar b'araye ma torkaye azerbaycan jank beshad ya nashad farqi be hale ma nemikonad ma ke in hazineharo bish az 100 sal ast ke midahim sale 1325 -1357-1385-1390 batar azan koshtane tarihk farhank hoviyat torke azerbaycan ast pas anmoqe kocabud in qalame shoma ahkarinesh urmu goli zelzeleye ahar varzqan......

نوشته شده توسط: ناشناس

تلاشی غلامانه است وبس تا مددی از تحریف آنچه رخ داده به داد راوی کذاب رسد شاید توشه سفره شامگاهی گردد(شامینی قازانا)
فایل صوتی در اذرتاک و نئت موجود است و گواهی بر سیاه کاری و تحریف ! آنچه در خرابه یه خیال بود بی ترس از رسوایی فریب تراوش کرده و بس
من 2 شعر در بیان آلام زلزله قره داغ ونقش دولت وولایت خواندم و با پیشگفتاری در باب ادبیات پویا که بایستی آئینه یه جامه باشد؟ شعری که دو دهه پیش نوشته شده قرائت کردم وبا ز در بیان ستم ملی شعری دیگر
این بود آنچه بوده نه آنچه به اصطلاح گزارش است .