رفتن به محتوای اصلی

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: ناشناس

با سلام
جناب آقای شامقازان عزیز
ملت آزربایجان و فعالین راستین آن کم و بیش با گذشته و تاریخ خود آشنا بوده، زبان مادری و نام حقیقی آن را می دانند و دوست و دشمن خویش، دلسوزان و فدائیان واقعی آزربایجان و ... را می شناسند و در حال بررسی شخصیت و سقم و صحت این مدعی یان مدافع هویت از روی مطالعه بر افکار آنها می باشند و من به نظر شخص خودم نیازی به توصیه و گوشزدهای شما نمی دانم!
من با این شخصیت هایی که شما در نوشته تان نام بردید هیچگونه آشنایی، دوستی و رابطه ای ندارم ولی تا حدودی با نظرات و نوشته های آنها آشنا هستم و تا اندازه ای هم با برنامه و ایده های آنها نیز مخالفم! در این باب نمی خواهم صحبت کنم ولی روی سخنم با شما و روشنفکرانی همچون شماست و قصد توهین و بی احترامی نیز به شما و دوستان هم فکرتان ندارم!

سالاملار
سایین شامقازان"بی
آزربایجان میللتی و اونون گئرچک میللی فعاللاری آزدان-چوخدان اؤز تاریخینی و کئچمیشینی، آنادیلینی و اونون گئرچک آدینی ، اؤز دوست - دوشمنلرینی، آزربایجانی اؤرکدن سئون - سئومه یه"نلری ، میللتینه اؤرکدن چالیشان-چالیشمایانلاری و ... تانیییر و تانیماقدادیر و سیزین آندیرماغینیزا گرک یوخدور!
من بو دئدییینیز و آد آپاردیغینیز اینسانلاری یاخیندان تانیمیرام و اونلارلا ایلگیده ده دئییلم، آمما بیر آز یازیلاری و دوشونجه لری ایله تانیشام! نه ایسه بونلاری دئمک ایسته"میرم. سؤزوم سیزه و سیزین کیمی دوشوننلره"دیر و سایغی"سیزلیق و دوشمنچیلیک نییتینده دئییلم!
شامقازان"بی اگر سیز تورکچولویو، آزربایجانچیلیق دان و آزربایجانچیلیغی، تورکچولوکدن آیری بیلسه"نیز من سیزه چوخ تأسوف ائدیرم کی بو یولون یولچو اولموشسونوز!

آزربایجان میللی حرکتی آدیندان بللی اولاراق بیر میللی و ناسیونالیستی بیر حرکتدیر و آزربایجان میللیتچیلییی و تورکچولویو، دئموکراتییا، اؤزگورلوک و دوشونجه، سؤز، عقیده و مذهب آزادلیغی و اینسان و قادین حاقلارینا و باشقا آزادلیقلارا سایغی و اینام و خالقیمیزین بیلیمی و ریفاهی و یاشاییش سوییه"سینین گلیشمه و یوکسلمه"سینه تلاش و ... و مدنی اولاراق بونلاری قازانماقدا موباریزه بو حرکتین اساسلاری و تمل لری ساییلیر!
سایین شامقازان"بی ایچریده یاشایان 35 میلیون آزربایجانلی (آسیمیله اولموش اینسانلاردان سووایی) اؤز میللی و ائتنیک آدینی تورک، یوردونون آدینی آزربایجان و آنادیلینی تورکجه یا آزربایجان تورکجه"سی بیلیر و بیلدیریر!
و منجه سیزین قوزئی آزربایجانین کئچمیش جومهور باشقانی رحمتلیک سایین ابولفضل ائلچی بی باره سینده دئدییینیز سؤزلر دوغرو دئییل و بیر یالان و اهانت ساییلیر! سیزه دئمک و آنلاتماق ایسته"ییرم کی آزربایجان میللتیندن تئزلیکله عوذر ایسته"مه"لی"سینیز!!!
…………………………….…
نوشته شده توسط: ناشناس

چرا نام خلیج فارس شده مبنای دفاع از نام کشور مان ایران چرا فقط نام فارس گره خورده با نام ایران ؟ چرا نام خلیج را خلیج ایران ننامیم ؟ چرا تا بوده شویم بازیچه نام ها و ادعاهای واهی یک قوم خاص به اسم فارس؟ فارس بودن و فارس بازی تاریخ مصرفی داشته که تمام شده است .ایران برای همه ایرانی ها است .ایران متعلق به همه ایرانی هاست. استثمار این قوم فارس را باید تمام کنیم و سواستفاده از عناوین فارس و فارس ها در عناوین مختلف در مناسبات بین المللی سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و هر نوع استفاده جهت دار از عنوان فارس را برای یک عده آدم کوتاه فکر مغرض و دماغ بالا را ممنوع کنیم. آیا تا کنون کسی از مردم فهیم ما بوده که معترض حق به جانبی و ارباب منشی یک عده مردم به اصطلاح فارس با سواستفاده از همین عنوان فارس شده است؟ آیا در تاریخ ایران نمونه ای بوده که ایران مبنا باشد نه عنوان فارس؟؟؟؟؟؟؟

نوشته شده توسط: ناشناس

سلام اقای توکلی٬ دو سئوال دارم:
یکم ـ ایا شما واقعا وانمود میکنید که با توجه به کارنامه ۷۰ سال گذشته امریکا٬ حقوق بشر برای امریکا مهم بوده است؟
دوم - ایا سایت ایران گلوبال در جهت ذوب شدن در سلطه هژمونی امریکا و پیشبرد اهدافش در منطقه قدم برمی دارد؟
شما را در جواب باین سئوالها٬ دعوت به صداقت٬ بخود و مردم ایران٬ میکنم.
با سپاس.

نوشته شده توسط: ایران گلوبال

دیاکو آریای گرامی! ما در میان نظرات منتشر نشده، هیچ کامنتی از شما نداریم. ظاهرا اشکالی در فرستادن کامنت پیش آمده است. لطفا نظر منتشر نشده خود را دوباره بنویسید. با تشکر

نوشته شده توسط: اژدر بهنام

آقای ناصر کرمی گرامی! در کامنتی که قبلا نوشته بودم متذکر شده بودم که کامنت شما را "من" عدم انتشار زده ام. به همین جهت اگر اعتراضی وجود داشته باشد، متوجه من خواهد بود و نه آقای توکلی و دیگران. در عوض، شما مطلبی را خطاب به آقای توکلی نوشته اید. در اینکه شیوه شما ایجاد نفاق و دو دستگی است هیچ شکی ندارم و به همین جهت هم متعجب نشدم. طبق قواعد مدیریت ایرانگلوبال، هر کس مسول کار خویش است. ما در ایرانگلوبال وکیلی نداریم. نه آقای توکلی وکیل من هستند و نه من وکیل ایشان. ••• من هم نوشته آقای توکلی را خواندم و به همین دلیل هم نوشتم که سوءتفاهمی پیش آمده است. همانطور که توضیح داده ام، کامنتها دوزمانه هستند و هر کامنتی، غیر از کامنتهای اعضای مدیریت، ابتدا بررسی و سپس منتشر می شوند. این کار را همه اعضای مدیریت انجام می دهند و برخلاف نوشته شما، من هیچ کجا ادعا نکرده ام که مسول کامنتها هستم. من

من در کامنت بعدی خودم صریحا نوشته ام که مسولیت عدم انتشار کامنت خاصی را که شما نوشته اید، به عهده دارم. این مغلطه خواهد بود اگر کسی مرا به دلیل به عهده گرفتن مسولیت عدم انتشار آن کامنت خاص، مسول کامنتها بنامد. ••• در اینکه ما محبوبیت ایرانگلوبال را مدیون خوانندگان و نویسندگان آن هستیم هیچ شکی نیست و از این بابت سپاسگزار همه خوانندگان سایت و کسانی که به هر نحوی به ما یاری می رسانند، هستیم. همانگونه که آقای توکلی هم بارها متذکر شده اند، ایرانگلوبال یک سایت مشارکتی است ولی این به مفهوم "شرکت سهامی" بودن آن نیست. کسانی که در کار ایرانگلوبال مشارکت می کنند، بر دو دسته اند: 1- مدیریت سایت که بار شبانه روزی بررسی ایمیلها، انتشار مقالات، پیگیری و انتشار اخبار و بسیاری کارهای دیگر را به عهده دارند و 2- کاربران ثبت نام شده و کد دار که اساسا مطالب خود و یا مطالبی را که به نظرشان مفید می آید، در سایت می گذارند. ••• اعضای مدیریت سایت همچنان که وظایف بیشتر و کار طاقت فرسای شبانه روزی زیادتری دارند از حقوق ویژه ای نیز برخوردارند مانند عدم لزوم بررسی کامنتهایشان، گذاشتن مطالب در هر بخشی که لازم و مفید تشخیص می دهند. ••• برحلاف آنچه که مطرح کرده اید، مدیریت سایت هیچ اندیشه و نظری را سانسور نمی کند، بلکه در حد توان می کوشد تا از درج مطالب و کامنتهای دارای توهین و اتهام جلوگیری کند. متاسفانه به دلیل فراوانی مقالات و کامنتها و کمبود نیرو، این امر تا به حال به حد مطلوب نرسیده است. شما مختارید که کار ما را با وزارت ارشاد جمهوری اسلامی مقایسه کنید ولی برای خوانندگان، درک آن مشکل نیست که کار ما هیچ مشابهتی با وزارت ارشاد ندارد. کار ما هم جزوی از هزینه ای است که باید در راه دمکراسی بپردازیم. ••• آقای کرمی گرامی! اگر شما هم مانند آقای فروزنده موضع می گرفتید (همانطوریکه بارها خیلی شدیدتر و افراطی تر موضع گرفته اید) مسلما نه من و نه هیچ یک از اعضای مدیریت سایت، کامنت شما را عدم انتشار نمی زدیم. میان اینکه شما بخواهید در کنار خامنه ای قرار بگیرید و اینکه شما ملت کرد را علیه ملت ترک بشورانید و ایجاد دودستگی و نفاق کنید و دشمنی این دو را برانگیزید، تفاوت از زمین تا آسمان است. ••• در مورد درک من از سیاست نهفته در "بیانیه جمعی..." سعی خواهم کرد مطالعاتم را بیشتر کنم تا مانند شما به درک درستی برسم!!! من درک خود را درستترین درک نمی دانم. ••• بار دیگر متذکر می شوم که سایت ایرانگلوبال رئیسی ندارد و من هم رئیس ایرانگلوبال نیستم.••• تا به حال چندین بار اعلام کرده ایم که اتاق پالتاکی فرهنگ گفتگو کاملا جدا از سایت ایرانگلوبال است و مدیریت سایت هیچ دخل و تصرف و اختیاری در آن ندارد و نمی تواند موضوع بحث آن را تعیین نماید. شما می توانید با آقای توکلی که مسول هماهنگی هستند تماس بگیرید و موضوع را پیشنهاد کنید. اگر موضوع بررسی عملکرد ایرانگلوبال و مدیریت آن در دستور قرار گیرد، من شخصا با کمال میل در بحث شرکت خواهم کرد.
نوشته شده توسط: ناشناس

هر فرد ا مقاله ای را با دید خودش مینویسد ولی در بر گیرنده افکار عمومی نمیباشد . اکثر ملت ایران که همان ملیتهای تحت ستم باشند . خواهان یک نظام فدرال هستند.
زنده باد ملت تالش و زنده باد ملیتهای تحت ستم ایران

نوشته شده توسط: ناشناس

گر آزربایجان قصد جدا شدن از ایران را در سر بپروراند در کنار جمهوری اسلامی به کشتار خلق ترک پرداخته خواهد شد اعترافی دیگر از مدیای فارس زبان و اپوزسیون مردم فارس آیا این سخنان برای ملت ترک جدید می باشد؟ در خرد...
اد 85 همین مدیای سلطنت طلب، اپوزوسیون خارجی، اصطلاح طلب و ... نبودند که می فرمودند: اگر روزی ترکها در فکر هلال و ماه باشند در کنار جمهوری اسلامی برای کشتن ملت ترک اسلحه بدست می گیرند. می بینید که چندین سال گذشته ولی نوع نگرش تغییر نکرده و بدون کوچکترین شبهه ای در آینده نیز قابل تغییر نمی باشد،

چون ملت ترک و آزربایجان جنوبی در نظر اینان مستعمره ای بیش نیست و این گروههائی که صدای دمکراسی، حقوق بشر و آلات اینچنینی گوش فلک را کر می کنند زمانیکه نوبت به ملت ترک و آزربایجان جنوبی می رسد از جمهوری اسلامی نیز فاناتیک تر، ضد انسانی تر، فاشیست تر و ...شده و خواهند شد. اگر آمریکا، انگلیس و ... از خلق فارس زبان حمایت کنند و جنبش سبز را یاری دهند نقش اینان برای
ا پیشبرد دمکراسی و ...هست ولی اگر خدائی ناکرده یکی از نمایندگان آمریکا نظرش را در مورد آزربایجان جنوبی و جدائی از ایران بر زبان آورد به مانند سیستم زمان تفتیش عقاید باید ملت ترک پاسخگوئی اتهام همکاری با سازمان سیا، سازمان میت ترکیه، سازمان اطلاعاتی اسرائیل، سازمان اطلاعاتی آزربایجان شمالی و .. باشد. بهترین مورد برای بقاء سیستم فاناتیک فعلی همین نوع نژادپرستی های موجود در خلق فارس زبان و اپوزوسیون میباشد، چون این اشخاص ترس بسیاری از رویاروی با حقیقتی به نام چند ملیتی بودن این جغرافیا دارند و تمامیت ارضی چماغی خوبی است برای کشتار ملت ترک و دیگر ملل غیرفارس. تمامیت ارضی منطقه جغرافیائی ایران برای ملت ترک به اندازه پشیزی هم ارزش ندارد، ما به عنوان ملت ترک دینمان را در جنگ عراق و ایران پرداختیم و نتیجه اش را به وضوح دیدیم، اکنون نوبت خلق فارس زبان برای پرداخت دینش میباشد. سر اپوزوسین فارس زبان در آخور دیگر کشورها نیست ولی سالهاست که تنها برای تعویض سیستم فاناتیک فعلی با سیستم سکولاری فاناتیک پهلویانی چه ها که نمی کنند. به نظر ملت ترک گروههای مسلح کرد موجود در منطقه به مانند گذشته ماشه ای بر علیه ملت ترک بوده، می باشند و خواهند بود، همین گروههای مسلح کرد سالها به سبب کارت بازی بر علیه ملت ترک و آزربایجان جنوبی بازی داده شده اند، این مدیای فارس زبان زمانی که شهرهای غرب آزربایجان طی سیاست های کردستانیزه احزاب تروریست-رادیکال و نژادپرست کرد بود کجا بودند؟ آیا آن زمان تمامیت ارضی مهم نبود؟ یا تمامیت ارضی تنها برای ملت ترک و آزربایجان مهم می باشد؟ تنها راه نجات ملت ترک ساکن ایران تشکیل دولت ملی ترک، خودمختاری مناطق ملی ترک قاشقایستان، افشارستان می باشد ، اگر به امید گدائی حق مان از اینان باشیم تنها آب را در هاونگ کوبیده ایم. ملت ترک راهش راه آزادی هست و برای تشکیل دولت ملی اش نیز اگر لازم باشد هزینه اش را نیز خواهد پرداخت.
.
نوشته شده توسط: ناصر کرمی

جناب آقای... اژدر بهنام،..... طرف صحبت من آقای کیانوش توکلی بود و نه شما !. ولی اگر شما وکالت و یا نمایندگی آقای توکلی را دارید، لطفأ رسمأ اعلام کنید تا ما برای مکاتبه و تبادل نظر و کسب اطلاعات وقت تلف نکنیم و مستقیم شما را مورد خطاب قرار دهیم●●● آقای بهنام.......

جناب آقای... اژدر بهنام،..... طرف صحبت من آقای کیانوش توکلی بود و نه شما !. ولی اگر شما وکالت و یا نمایندگی آقای توکلی را دارید، لطفأ رسمأ اعلام کنید تا ما برای مکاتبه و تبادل نظر و کسب اطلاعات وقت تلف نکنیم و مستقیم شما را مورد خطاب قرار دهیم●●● آقای بهنام ضرورت اینکه شما در سایت ایران گلوبال برای من و کاربران کلاس درس اخلاق و دمکراسی باز کنید نیست، ما از شما بسیارسپاسگزار خواهیم شد اگر چنین کلاسهایی را در جغرافیای زادگاه و و در بین هم نوعان خودتان بویژه برای پیشتازان سیاسی آن بگذارید. ●●● اصل نوشتهءِ آقای توکلی را که در سایت هم آرشیو هست می آورم، تا برای هزارمین بار دریابید که من در باد و هوا حرف نمی زنم: تازه قرار بوده که تصویر من هم با کامنت نمایان شود:
..............................................................................................................................
تاریخ مطلب:
چهارشنبه, سپتامبر 5, 2012 - 11:34
نام:
کیانوش توکلی.
نظر:
جناب اقای کرمی / شما از انجا که آکانت سایت را دارید ؛ وقتی اکانت شما روشن باشد؛ کامنت های شما بدون فیلتر وارد سایت می شود و احتیاجی نیست که ما به کامنت شما راه بدهیم / کامنت شما با عکس چاپ می شود .
..................................................................................................................................
●●● طبق گفتهء آقای توکلی سایت ایرن گلوبال مشارکتی است، یعنی همان حقوق را که شما چند نفرمدیریّت سایت دارید ما هم داریم، این ما بودیم که سایت ایران گلوبال را با زحمات و نوشته های خود به ایرانیان معرفی و در فضای سیاسی برجسته کردیم و میکنیم، شما که تازگی به ما پیوسته اید، و مسئول کامنتها هستید، ولی ظاهرأ ادعای شما بالاست. نه فقط شما بلکه تمام افراد تُرک تبار مسئول سایت ایران گلوبال با من مشکل دارند، من نه فقط به شما بلکه به هیچکس اجازه نخواهم داد که مانند وزارت ارشاد اسلامی اندیشه و نوشته های من را سانسور کند، من از روش خود دست بر نخواهم داشت ●●● چرا وقتی ما تاریخ فاشیستی و ننگین حکومتهای ترکیه و تاریخ آنرا زیر سئوال می بریم به غیرت شما تُرکهای ایران بد میخورد،●●● مردم تُرک اذربایجان باید از این دو گانه بازی کردن دست بر دارد. ●●● مردم کُرد بوسیلهء ارتش ترکیه، در ترکیه و در سوریه و در عراق مورد هدف قرار گرفته است، در ایران هم همیشه مورد ستم حکومت مرکزی قرار گرفته و میگیرد، ●●● گروهی ایرانیان خود فروخته و تُرک آذری اجازه ندارد به این مردم کُرد حمله کنند. ●●● سیاسی که در "بیانیه جمعی - حفظ استقلال و تمامیّت ارضی ایران، سرآغاز هر کارپایه سیاسی" هست یک استراتژی اسف بار تاریخی نهفته در گذشتهء ایران است، که شما از آن درک درستی ندارید،●●● ●●● آن موضوعی را که من در آن کامنت سانسور شده مطرح کرده ام، همان مطلبی هست که آقای توکلی با آقای فروزنده تلویزیون اندیشه در میان گذاشته است، ولی من دوگانه بازی کردن مردم تُرک آذری را به آن اضافه کرده ام که شما به مناسبت تعصب تُرک تباری از انتشار آن خودداری کرده اید، عملکرد شما ما را در هدف و روش خود راسخ تر خواهد کرد. ●●● شما که ظاهرأ بنادرستی رئیس سایت ایرام گلوبال هستید، این موضوع را برای جلسهء سه شنبه آیندهءِ پالتالک فرهنگ گفتگو انتخاب کنید، من در آنجا با آقای توکلی و با شما و با مسئولین سایت به گفتگو خواهم نشست، این درست نیست که شما اندیشه و نوشتارهای دیگران را سانسور کنید، و زیربار مسئولیّت و مناظره و طرح و شکافتن مسئله شانه خالی کنید و فرار کنید، این روش نظام جمهوری اسلامی و سیستم های دیکتاتور و ناتوان و در مانده هست.
نوشته شده توسط: ناشناس

اقای غلام شامقازان هیچ کس نگفته که انجمن قلم به ترکی استانبولی بنویسد انجمنی که اسم آزربایجان را یدک میکشد نه میتواند فارسی بنویسد نه ترکی استانبولی باید و حتما به ترکی آزربایجانی به خط عربی یا لاتین برای درک عموم بنویسد در غیر این صورت انجمن فارسی و ترکی استانبولی یه وفور و به کرات موجود است و این آقایان لازم نیست زحمت بکشند. در ضمن حرکتهای صنفی هیج منافاتی با جنبش حرکت ملی ندارد حرکت ملی در برگیرنده کلیه طبقات جامعه آزربایجان است که در آن عموم ملت از کارگر تا سرمایه دار و از لحاظ ایدولوژی کمونیست، اسلام گرا و لاییک در کنار هم برای حقاق حقوق مبارزه میکنند که این شامل حقوق زحمتکشان نیز میشود.همچنین زبان ترکی آزربایجانی نیست که به مجلس برای تصویب میرود بلکه این نوع خط نوشتار است که به مجلس ملی آزربایجان جهت تصویب ارایه خواهد شد.

نوشته شده توسط: ناشناس

اقای آراز محترم، در اینجا صحبت از زبان رسمی یک کشور و دولت آذربایجان نمیرود. بلکه از یک تشکیلات واقعا موجود، بنام انجمن قلم آذربایجان جنوبی در تعبید صحبت میشود، که آیا زبان ادبی این انجمن موجود باید ترکی آذربایجانی باشد یا استانبولی؟ آیا این انجمن باید زبا ن و ادبیات آذربایجان را تبلیغ و ترویج کند یا زبان ترکیه را؟ همانطور که ما اجازه نداریم به زنان، جوانان، کارگران، زحمتکشان، هنرمندان و.... بگوییم شما حق ندارید تا ما استقلالمان را نگرفته ایم، حقوق صنفی و رفاهیتان را از رژیم دیکتاتوری اسلامی مطالبه بکنید، همانگونه هم اجازه نداریم به انجمن قلم آذربایجان بگوییم شما ننویسید تا ما استقلالمان را بدست بیآوریم. که مجلس ملی اول تصمیم بگیرد -زبان رسمی آذری باشد یا استانبولی- و بعد بنویسید!

نوشته شده توسط: ناشناس

دکتر نوری علا نیز نیک میداند که «مرزهای سیاسی شناخته شده» در طول تاریخ همواره متحول شده اند. برای اینکار نیازی به پژوهش چندانی نیست تا دریابیم کشورهای زیادی از دل «مرزهای سیاسی شناخته شده» استقلال شان را بدست آورده و اکنون عضو سازمان ملل هستند. سازمان ملل در زمان تشکیل، فقط دارای 51 کشور عضو بود، ولی با پذیرش تغییر«مرزهای سیاسی شناخته شده» امروز داری 193 کشور عضو است.

دکتر نوری علا نیز نیک میداند که «مرزهای سیاسی شناخته شده» در طول تاریخ همواره متحول شده اند. برای اینکار نیازی به پژوهش چندانی نیست تا دریابیم کشورهای زیادی از دل «مرزهای سیاسی شناخته شده» استقلال شان را بدست آورده و اکنون عضو سازمان ملل هستند. سازمان ملل در زمان تشکیل، فقط دارای 51 کشور عضو بود، ولی با پذیرش تغییر«مرزهای سیاسی شناخته شده» امروز داری 193 کشور عضو است.
نوشته شده توسط: ناشناس

خوبه بزارین برند در این سال وسال بعد خیلی ها پیش امامشان خواهند رفت اما اول بروند قم توبه کنید.

نوشته شده توسط: ناشناس

آقایی غلام شامقازان لطف کنید به این سوالات جواب دهید.
1- زبان شما ترکی آزربایجانی هست یا نه ؟
2- وطن شما آزربایجان است یا نه ؟
3- شما تا حال ترکی استانبولی و ترکی آزربایجانی را با هم مقایسه کرده اید؟
4- آیا داستانها و مثلهای ترکی آزربایجانی و استانبولی را با هم مقایسه کردهاید؟
5- آیا با ادبیات ترکی استانبولی آشنایی دارید؟
من نیز متولد محله هکماوار هستم و داستانهایی که در کودکی از زبان پدر بزرگ و مادر بزرگم شنیده بودم را خیلی دوست داشتم اما در ایران حتی یک جلد کتاب در آن مورد پیدا نکردم اما روزی در یک کتابفروشی در استانبول کتابی پیدا کردم یکی از این داستانها که ملک محمد باشد را نوشته بود با پرسوجو از کتابفروش تعدادی از آن داستانها را یافتم به شما بگویم که پدر و مادر بزرگ من بسواد بودند ونمیتوانستند این کتابها را خوانده باشند. این نشان دهنده نزدیکی فرهنگ این دو منطقه است و قابل گفتن

است که یک ترک آزربایجانی با همین زبان می تواند در استانبول صحبت نماید و برای ترکان استانبول قابل فهم ودرک است در ضمن در ترکیه با آزربایجانیها با احترام رفتار میشود و تکیه کلامشان در برخورد برادر من است که به هیج بیگانه ای این حرف از طرف عوام ملت ترک گفته نمیشود (به فارسها عجم گفته میشود) آقای غلام شامقازان دیگر زمان این بحثها گذشته است زبان ما ترکی آزربایجانی است و مبارزه ما در طول این سالیان استعمار فارس هم برای آزادی زبانمان،وطنمان، ثروتمان و در نهایت برای دموکراسی بوده است اولا تاثیر آنهایی که در خارج هستند بر روی حرکت ملی در حالت خوشبینانه از 20 درصد بیشتر نیست و در داخل با در نظر گرفتن حرکتها و شعارها ( باکی آنکارا تبریز بیز هار سیز هارا و هارای هارای من تورکم ) علاوه براستقلال آذربایجان خواهان اتحاد عملی بین ملتهای ترک هستند و در ضمن دیگر آزربایجان مستعمره هیچ کشوری نخواهد شد.
بهتر است این گروه از آزربایجانیها با حرکت داخل همسو شوند و تمام قدرت خود را برای خواسته ملت ترک آزربایجان بکاربرند
نوشته شده توسط: علی رضا اردبیلی

انديكاتور ميزان استعداد عظمت طلبان آريايي
توضيح از تريبون: اخيرا طوماري به امضاي 89 نفر از منكرين حق اسيران در حصار آريايي موسوم به "ايران نوين" يا "ميهن اسلامي" در سايتهاي اينترنتي منتشر شده است. موضوع اين سند، اعتراض به تفاهمنامه دوحزب كردي يعني "حزب دموكرات كردستان ايران" و "حزب كومله كردستان ايران" اين جمع مردانه (مردانه با بيش از 94%) در حالي كه اعلام كر بودن و كور بودن خود را -گويا كه فضيلتي بوده باشد- به قضاوت عموم مي¬نهند كه دادخواهي ملل مظلوم اسير در اين حصار، سومين دهه از آخرين اوج و موج خود را تجربه مي¬كند. افراد نا اميد از دلرحمي عظمت طلبان وطني به حال اسيران و كساني كه دورانديشي لازم براي حفظ وحدت اين كشور را در وجود متمتعين از امتيازات وحدت غيرداوطلبانه مزبور نمي¬بينند، هر روز بيش از پيش شهودي بر صحت مواضع خود پيدا مي-كنند.

اينك به مباركي نامهاي جديدي چون نام آقايان درويش¬پور و اشكوري به ليست اسامي "صاحب نامان" اين رشته، چون آقاي امير خسروي افزوده شده است.

با تغيير دنياي پيشكسوتاني چون پرويز ورجاوند و داريوش همايون گويا اين غافله قصد كوتاه شدن ندارد و قرار است كه با يارگيري از ميان فعالين كمونيست و اسلامي سابق جاي خالي از قافله بريدگان را پر كند.


مباركشان باد اين ياران جديد و باشد تا بفهمند كه هر عملي را عكس العملي هست و اعتراف به اين درجه نازل از استعداد در ديدن رنج و شنيدن ناله كساني كه امروز هموطن آنها محسوب مي¬شود و كوبيدن بر طبل "تماميت ارضي" بعداز شطهايي از خون كه تحت اين لوا از ملل اسير بر خاك اين "ارض" جاري شده است، تبعاتي دارد. آگاهي فزاينده ملل به هموطن خوانده شدن با جماعتي كر و كور، از اهم اين تبعات است و اين نيز مبارك رنجديدگان اسير باد. بي مناسبت نخواهد بود كه در كنار اين سند ماندني، لينك اينترنتي سند ماندني ديگري را كه رنجنامه يك اسير كرد است، هم در اختيار بيندگان سايت تريبون قرار دهيم. (ريبوآر احمد زاده: "اي بلند آرمان دومكراسي! اي علمدار ايران نو!!! لطفا به خاطر من ديگه خودت را به زحمت ميانداز") شايد اگر امضاكنندگان سند اول، نگاهشان به اين سايت افتاد از امكان شنيدن صداي حق مظلومين كه چيزي انعكاس صداي ناحق خودشان نيست، آگاه شوند.
شعار "تبريز، باكي، آنكارا-بيز هارا فارسلار ها را !؟" كه از سوي تجمعات صدهزار نفري سر داده مي¬شود، نه ابداعي روشنفكران و سياسيون آذربايجاني است و نه محصول هيچ ميز تحرير ديگري. اين شعار مثل رنجنامه هموطن كرد آقاي ريبوآر احمدزاده، انعكاس استيصال تركان آذربايجان از بي استعدادي نمايندگان ملت حاكم در شنيدن ناله و ديدن عذاب آنهاست. اگر اين شعار تاكنون حداكثر در تجمعات صدهزارنفري به صدا درآمده است، به اين خاطر است كه قوه خلاقيت جمعي و ابتكار جوانان آذربايجان تاكنون فضاهاي بيشتري براي تجمع افرادي با تعداد بيش¬از اين را مقدور نكرده است. دير نيست آن روزي كه تجمعات مليوني هم به همت جوانان آذربايجان مقدور شود تا اين جمع مردانه متظاهر به كر بودن و كور بودن، اگر توان شنيدن و ديدن صداي انقلاب صدهزار نفري برايشان ميسر نيست، موفق به دريافت پيام سمعي و بصري انقلاب مردم آذربايجان باشند. تأكيد در متن بيانيه از تريبون است. (پايان توضيح)
نوشته شده توسط: ناشناس

کنگره ملیتهای ایران فدرال یک اندیشه و طرح مدرن برای آینده ایران است و به حق قویترین آلترناتیو برای آینده ایران است.
زنده باد ملت تالش و کنگره ملیتهای ایران فدرال

نوشته شده توسط: اژدر بهنام

آقای کرمی گرامی! 1- ظاهرا در توضیحی که آقای توکلی داده‌اند، سوءتفاهمی پیش آمده است. به همین جهت لازم به توضیح است که وقتی کاربران ثبت نام شده سایت، در حالت آنلاین کامنتی در سایت می گذارند، حروفی را که باید در حالت عادی برای کامنت گذاری وارد کنند، مشاهده نمی کنند و بنابراین لزومی به وارد کردن آنها نیست. این کامنتها مستقیما در قسمت داخلی نظرات سایت وارد می شود که پس از بررسی مدیریت، منتشر می شوند و یا نمی شوند. تنها اعضای مدیریت سایت هستند که کامنت هایشان نیازی به بررسی ندارد و مستقیما منتشر می شوند. - • • • - 2- لازم است تذکر دهم که در سایت ایرانگلوبال نه کامنتهای شما و نه کامنتهای هیچ شخص دیگری، آنگونه که شما نوشته اید "بسود منافع ترک تباری" و یا هیچ "تبار" دیگری سانسور نمی شود و نخواهد شد. سایت ایرانگلوبال با اندیشه های عقب مانده "تباری" و "تبارستیزانه" اداره نمی شود. • • •

-3- همانطوری که نوشته ام، کامنت شما را من، یعنی اژدر بهنام، عدم انتشار زده ام و مسولیت مستقیم عدم انتشار این کامنت شما (و نه کامنتهای منتشر نشده احتمالی دیگرِ شما) با من است و من پاسخگو هستم. به دلیل اینکه به عدم انتشار کامنتتان اعتراض کرده و در این رابطه مسائلی را مطرح نموده اید، لازم دیدم که در این باره توضیحی بدهم تا خوانندگان محترم سایت سردرگم نشوند: شما "بیانیه جمعی- حفظ استقلال و تمامیت ارضی...." را مثال آورده و آن را با کامنت خودتان مقایسه کرده و نتیجه گرفته اید که این بیانیه "تحریک همهء ایرانیان و جهان بر علیه مردم کرد ایرانی تبار هست". ظاهرا ما دو نفر زبان فارسی را بگونه ای کاملا متفاوت می فهمیم. من با این "بیانیه" کاملا مخالفم ولی در هیچ جای آن تحریک مستقیم و علنی "همهء ایرانیان و جهان بر علیه مردم کرد ایرانی تبار" را نمی بینم. این بیانیه علیه توافقنامه دو حزب کردی است و آن را با تجزیه ایران برابر می داند ولی در هیچ جای آن دیده نمی شود که به ملت کرد توهینی بکند و مثلا آنها را "ایرانیان التقاتی بی هویت" بنامد (آنچنانکه شما در کامنت منتشر نشده خود، دیگران را نامیده اید) یا دیگران را تحریک کند که کردها را چنان و چنین کنند. البته هر مطلبی را می توان به دلخواه تفسیر کرد ولی تفسیر یک مطلب آنچیزی نیست که مستقیما بیان شده است. • • • / 4- در مورد اشخاصی هم که در کامنتهای خود از آنها نام می برید، همانگونه که نوشته ام، این اشخاص حتا این امکان را پیدا نمی کنند که از وجود چنین مسائلی باخبر شوند، چه برسد به اینکه امکان پاسخگویی و دفاع داشته باشند. بنابراین بار دیگر از شما خواهش می کنم که به حق اطلاع و پاسخگویی دیگران احترام بگذارید و در کامنتهای خود به اشخاص حمله نکنید و مسائلی را در رابطه با آنها مطرح نفرمایید. ••• / از آنجایی که منظور من نقد و بررسی کامنت منتشر نشده شما نیست، تصور می کنم که همین قدر کافی باشد. منظور من فقط توضیحی بود برای روشن شدن موضوع برای خوانندگان گرامی تا بدانند که ما هیچ نظری را سانسور نمی کنیم (همانطور که همه مقالات شما و دیگرانی را که صد در صد با آنها مخالف بوده ایم، منتشر کرده ایم) و فقط زمانی از انتشار مطالب و کامنتها خودداری می کنیم که حاوی توهین و یا ایجاد دشمنی بین مردم ایران باشد.
نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

جناب امیر کمی مودب باشید / چشم تان را باز کنید نوشته ام: « یک گفت و گوی ساختگی » همیشه اینطور نیست که گفت و گو مستقیم باشد امروز وسایل دیجتالی این امکان را فراهم کرده است که بتوانیم بدون اینکه طرف بداند با او وارد بحث و گفتگو شد . ایشان حرف و سخن خود را گفتند و منهم پاسخ داد م .در ضمن این سایت مخالف تجزیه ایران است ولی برای حفظ آن زیر پرچم علی خامنه ای نخواهد رفت.

نوشته شده توسط: ناشناس

شما اول این تیترتان را عوض کنید! معنی گفتگو این نیست که نوار حرفای یک آدمی را بذارین و بعد بدون اینکه اون آدم خبری داشته باشه شما خودتون با خودتون به «گفتگو» مشغول بشین! اون آدم مزخرف و بیخود هم گفته باشه، این کار شما به همون اندازه مزخرف و بیخود و دروغ و حقه بازیه! تیتر میزنید گفتگوی فلانی با فلانی و بعد نوار طرف رو میذارین و شروع می کننین تفسیر کردن. واقعا که! بیخود نیست که که این سایت به طرفدار تجزیه طلبها معروف شده. کاری نداشت که گوشی رو ورمیداشتین وبا این فروزنده یا هر کس دیگه ای واقعا «گفتگو» میکردین نه اینکه کلک بزنین. خجالت بکشین! وقتی هر کسی درهر کاری دخالت بکنه نتیجه اش همین حقه بازیها میشه.

نوشته شده توسط: ناشناس

درود بر هایده ترابی عزیز...من هم کاملا" با نظرتون موافقم و نظر شما رو با اجازتون میخوام در صفحه فیسبوکم تو پُستی با موضوع بیانیه این فوق روشنفکران و میهن پرستان کورد دوست و خیرخواه کورد و کوردستان درج کنم...منم نظری رو برای سایت وزین ایران گلوبال گوله نما نوشتم ظاهرا" مدیر سایت روا ندانستن که منتشر کنن...!!!

نوشته شده توسط: ناشناس

بیانیه ای که دوستان به اصطلاح دموکراسی خواه وبه خیال خودفعال حقوق بشر نوشتن وامضا فرمودن چندایرادبارزومحرزداره:1-واژه واصطلاح "ملت" تعاریف مختلفی داره واین دوستان به تعریف مدنظرخود اشاره ای نکردن،ضمن اینکه هرکسی این حق رو داره که اصطلاحات رو بنا به دیدگاهی که داره به کارببره..منظور از ملت و ملیت ازدیدفعالان غیرفارس همواره به معنی گروهی بازبان وفرهنگ وآداب و سنن مشخص و متمایز بوده که کورد و ترک و بلوچ و...در این تعریف قابل توضیح هستن2-اصل آزادی و توجه به حقوق بشر و حرمت و کرامت انسانیه که باید در درجه اول اهمیت برای همه باشه،حال به فرض اگه ملت(یا قومی)در ایران برای رسیدن به اصول مذکور به این نتیجه رسیدکه باید جدا شه حق مشروع و قانونی اونهاس و بیانیه چندفسیل سیاسی مرتجع و متحجرنمیتونه اهمیتی داشته باشه ضمن اینکه حزب دموکرات کوردستان در بدترین شرایط شعار دموکراسی برای ایران و خودمختاری...

کوردستان رو سرلوحه برنامه های راهبردی سیاسی خودش قرارداده و هیچگاه قصد جدایی و استقلال نداشته و نداره3-جایگاه ملتهای ایرانی درحکومت مدنظراینهاانجمنهای ایالتی وولایتیه وهیچ تضمینی نداشته ونداره..
دیدیم که این لایحه چقد خوب و به جا اجراشد و همه اداره امور محلی و منطقه ای خودشونو به دست گرفتن!!! 4- دوستان بزرگوار هیچ توضیحی ندادن که چرا سیستم فدرالیسم در ایران قابل اجرا نیست و با ویژگیهای کشور ایران همخوانی نداره5-این بزرگواران کسانی هستن که هیچکدوم کورد نبوده و قطعا" دغدغه های یه کورد رو نمیتونن داشته باشن،بعضی از این حضرات مثل آقای پروفسور بنی صدر سابقه درخشانی در سرکوب مردم کورد داره طبیعیه که بهترین دلسوز کوردها خواهد بود!!!!5- دوستان خود گویند و خود خندند و بریدند و دوختند بدون در نظرگرفتن اینکه گروههای فعال دیگرمناطق ایران چه نظری دارن و چه راهکاری ارائه میدن6-بهتر بود این بزرگواران قبل از دستپاچه شدن و رو کردن هویت شوونیستی خود از امضاکنندگان و یا نمایندگان دوحزب توضیح میخواستن و درصورت قانع نشدن افاضات میفرمودن و بیانیه منتشر میفرمودن...در هرصورت برای ایران متأسفم که همچین روشنفکران بی فکری داره...!!..:(
نوشته شده توسط: ناشناس

پان ترکها زبان و فرهنگ و رفتار تحقیرآمیزو خود مرکز بینی بعضی اقشار تهرانی با ترکها را به همه فارسها و ایرانیان 21 استان مملکت بسط میدهند .جواب آنان را مردم استانهای ایران خواهند داد.فرهنگ تهران ناشی از فرهنگ طبقاتی شاه و خان و ملا و سرمایه دار است و نه فرهنگ زحمتکشان ایران .

نوشته شده توسط: ناشناس

فروزنده : شخصیت متغییر در مباحث است و با خط دهی از سوی دوست عزیزش در آقای ح - د هر زمان به جای خبرنگاری به محاکمه مخالفان می پردازد اما اغلب به بهرام مشیری ............ می گوید . ایشان ................

نوشته شده توسط: ناشناس

آقای شام غازان مقدم و ماخر را بر مبحث زبان به اشتباه گرفته اند. اول ایجاد دولت ملی آذربایجان در اولویت است و بعد داشتن دولت ملی شما بفرمایید اسم زبان را آذربایجانی بگذارید یا ترکی یا هر بحثی که دارید در مجلس ملی آذربایجان ارائه کنید...!!!
چنین ارزیابی شما از افراد بسیار سطحی و کودکانه است.

نوشته شده توسط: ناشناس

استاد ایرانپور ما ترکهای آذربایجانی و فعالین ملی هویتی به شعور والای شما افتخار می کنیم . مقاله ای که در هر بحث با شوونیسم فارس بایستی مورد استفاده قرار گیرد.
زنده باد کردستان و آذربایجان

نوشته شده توسط: ناشناس

تلویزیون تیشک افتخار ملیتهای تحت ستم ایران است .

نوشته شده توسط: ناشناس

بله بله... نفهمیدم... فرمودید "حق"؟ آن هم "حق تعیین سرنوشت"؟! نغوذ بالله من الشیطان الرجیم!

فَاقْتُلُواْ الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدتُّمُوهُمْ وَ خُذُوهُمْ وَ احْصُرُوهُمْ وَ اقْعُدُواْ لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ ...

ترجمه ی "فارسی سره" از "کلام مقدس" حضرات نویسنده و دکتر و مهندس و سرهنگ و دریادار و فرمانده کل قوا:

"ای خلایق لیبرال ناسیونالیست و غیرلیبرال ناسیونالیست تا شووینیست ایرانی... چه نشسته اید که چشم و گوش همه ی مردمان و انسانهای زیرسرکوب و تبعیض در ایران و خاورمیانه دارد باز می شود. آخر یعنی چه؟! همه دارند "حقوق بشر" می خواهند. یعنی "ملیتها" هم؟! چه غلطها! در ایران هم؟! کو "بشرش" ؟ کدام "حقوقش"؟ به حق چیزهای ندیده و نشنیده در سراسر تاریخ "دو هزار پانصد ساله ی ایران"! کدام "ملیت"؟ کدام "جنبش ملی"؟ در ایران که هر چه بود و نبود یا قلع و قمع شد یا خفه خون گرفت. راستی اگر رضا خان و پسرش، یا همین جمهوری اسلامی، با همدستی استعمارگران آن سرکوبهای خونین را در حق اقوام گوناگون ایرانی نمی کردند، چه بر سر ایران عزیز ما می آمد؟ در ضمن ما که بسیار آزادیخواه هستیم، به شدت نیز مخالف استبداد هستیم و به رأی مردم احترام می گذاریم اما نه برای ایران. بی جهت نبود که بارها و بارها این "نارسائیها" پیش آمد و کمی قتل عامها و پاکسازیهای قومی مکرر در ایران رخ داد. اینها همه برای این بود که هیچ تبعیضی میان فارس با کرد و ترک و بلوچ و عرب در ایران نبود و کسی هم برای گرفتن حقش به پا نمی خواست و هیچ مقاومت و عتراضی در میان نبود. چنانکه بر اساس نص صریح "تاریخ خودی مان" ما همیشه، از زمان آدم و حوا، یک ملت ایرانی بودیم و هستیم. "اقوام نجیب" (ایرانی) و "اقوام وحشی" (انیرانی) در روزگاران کهن همیشه برای پیک نیک در فلات ایران دور هم گرد می آمدند تا با هم دود کباب راه بیاندازند و بساط ماست و خیار و عرق سگی پهن کنند و مست و پاتیل، دست در گردن هم "یک ملت ایرانی" بسازند. از این رو، از دیرباز، ما هرگز، زبانمان لال "ستم ملی"، نداشتیم و هیچ "دولت قومی" هم، به قرآن مجید و ارواح خاک پدرمان، نداشتیم! پس بیائید سر جدتان، یعنی سر جد مشترک ایرانی مان، دست از اختلافات برداریم و جبهه ی مشترکی علیه استعمارگران کرد و بلوچ و عرب و ترک و ترکمن در ایران تشکیل دهیم تا بتوانیم دماری از جان و هستی این کفار و مرتدان انیرانی که می خواهند در ایران بر سرنوشت خویش حاکم شوند، برآریم. جناب بنی صدر هم هستندها... هم اوئی که خود در انقلاب فرهنگی و بستن دانشگاهها و حمله به کردستان بهترین یار و یاور امام بود و یک پا فرمانده ی کل قوا. پس بشتابید که غفلت موجب پشیمانی است و همین فرداست که در ایران تقی به توقی بخورد و جمبوری ایسلامی سرنگوز بشود و این "ملیتها" به ما که هیچ، به خدا هم بندگی نکنند و هی بروند "حق" شان را بخواهند، درست مثل همان "راد مردانی" چون قاضی محمد که اغفال شدند و عامل استعمار روس بودند و بر دار شدند. آخی! طفلکی ها... آدم دلش برایشان کباب می شود! "
نوشته شده توسط: ناشناس

آقای ابوالحسن بنی صدر برگشتی در کار نیست دیگر ملل تحد ظلم غیر فارس رام نخواهند شد تا فارسها و بزرگانشان آسوده و در آسایش زندگی کنند. و بقیه ملل حتی نتوانند به کمترین حقوق انسانی خود که تحصیل به زبان مادریشان است دسترسی داشته باشند این آقایان و خانمها که جلوی اسمشان القاب دکتر، مهندس و... درج شده بیشترشان فقط به خاطر عدم هماهنگی فکری در نوع نظام حکومتی با ملایان اختلاف دارند وگرنه در افکار راسیستی دست ملایان را از پشت میبندند. راستی آقای بنی صدر هیچ در این مورد فکرکرده اید که دوران انفجاراطلاعات است و با زدن چند دکمه معلوم میشود که نام این منطقه در سال 1935 ایران شده و قبل از آن نام خاندانهای حاکم به این منطقه اطلاق میشد( صفویه ، قاجاریه و ... ) در نتیجه نامی که 77 سال پیش برای به زیر فرمان کشیدن بقیه ممالک محروصه قاجاراز طرف انگلیس و عامل آنها فارسها ابدا شده است با بیداری ملل قابل

تعویض یا حذف است. چون منافع و خواست شما در ایران واحد است از این ناراحت نباشید که بقیه ملل از عامل نیروی خارجی استفاده نکنند زیرا فارسها در برانداختن حکومت قاجار از نیروی خارجی (انگلیس) استفاده کردند. نظم نوین خاورمیانه دیگر یک ملت حاکم را بر دیگر ملل قبول نمی کند این اراده تنها ملل تحد ستم نمیباشد بلکه این تصمیم اربابان شما (آمریکا ، اروپا) نیز میباشد. خود را هماهنگ کنید. در ضمن این سیاهی لشکر از این بام به آن بام نپرند حرفشان را مثل یک سیاستمداربیان کنند شما مسیر فکری و حرکتی خود که اساس آن حاکمیت فارسها است را بدون خجالت بیان نمایید چون دست شما کمونیستها لیبرالها و سلطنت طلبها برای ملل روشده . از این به بعد از احزاب ترکها ،کردها ، ترکمنها، عربها، بلوچها،لرها،گیلکها،مازنیها و... هم زیاد خبر خواهید شنید.
نوشته شده توسط: ناشناس

خوشم میاد هزاران نفر در این سایت وزین شما نظردادن!!بیانیه ای که دوستان به اصطلاح دموکراسی خواه وبه خیال خودفعال حقوق بشر نوشتن وامضا فرمودن چندایرادبارزومحرزداره:1-واژه واصطلاح "ملت" تعاریف مختلفی داره واین دوستان به تعریف مدنظرخود اشاره ای نکردن،ضمن اینکه هرکسی این حق رو داره که اصطلاحات رو بنا به دیدگاهی که داره به کارببره..منظور از ملت و ملیت ازدیدفعالان غیرفارس همواره به معنی گروهی بازبان وفرهنگ وآداب و سنن مشخص و متمایز بوده2-اصل آزادی و توجه به حقوق بشر و حرمت و کرامت انسانیه که باید در درجه اول اهمیت برای همه باشه،حال به فرض اگه ملت(یا قومی)در ایران برای رسیدن به اصول مذکور به این نتیجه رسیدکه باید جدا شه حق مشروع و قانونی اونهاس و بیانیه چندفسیل سیاسی مرتجع و متحجرنمیتونه اهمیتی داشته باشه3-جایگاه ملتها ی ایرانی درحکومت مدنظراینهاانجمنهای ایالتی وولایتیه وهیچ تضمینی نداشته ونداره..

دیدیم که این لایحه چقد خوب و به جا اجراشد و همه اداره امور محلی و منطقه ای خودشونو به دست گرفتن!!! 4- دوستان بزرگوار هیچ توضیحی ندادن که چرا سیستم فدرالیسم در ایران قابل اجرا نیست و با ویژگیهای کشور ایران همخوانی نداره5-این بزرگواران کسانی هستن که هیچکدوم کورد نبوده و قطعا" دغدغه های یه کورد رو نمیتونن داشته باشن،بعضی از این حضرات مثل آقای پروفسور بنی صدر سابقه درخشانی در سرکوب مردم کورد داره طبیعیه که بهترین دلسوز کوردها خواهد بود!!!!5- دوستان خود گویند و خود خندند و بریدند و دوختند بدون در نظرگرفتن اینکه گروههای فعال دیگرمناطق ایران چه نظری دارن و چه راهکاری ارائه میدن6-بهتر بود این بزرگواران قبل از دستپاچه شدن و رو کردن هویت شوونیستی خود از امضاکنندگان و یا نمایندگان دوحزب توضیح میخواستن و درصورت قانع نشدن افاضات میفرمودن و بیانیه منتشر میفرمودن...در هرصورت برای ایران متأسفم که همچین روشنفکران بی فکری داره...!!..:(
نوشته شده توسط: ناشناس

یاشار جان لطفا به سئوال من جواب دهید. آزربایجانی ها می خواهند دولت مستقل خود را داشته باشد. از نظر شما اشکال کجا است؟

نوشته شده توسط: ناشناس

با سلام، عنوان این ویدئو با چیزی که مجری این برنامه میگوید تفاوت بسیار دارد، ایشان حرفی‌ بر علیه حقوق مردم کرد نزد، خواهش می‌کنم اصلاح فرمایید.

نوشته شده توسط: ناشناس

یاشار جان اولا: با تمامی این وصف و توصیف ما نمیخواهیم به ترکیه به چسبیم . حرف یکی دو نفر را این جا بها نه قرار ندهید.
دوما: ترک هارا با فارس ها به هیچ وجه نمیشود مقایسه کرد. سوما: آزربایجانیها میخوهند مستقل زندگی کنند, اگر اشکالی هست, بفرما ئید, اشکال کجا است ؟

نوشته شده توسط: ناشناس

تنها اپوزیسیونی که قلبا متحداند و دارای قدرت باطنی عظیم دارند، فقط ملل استقلال طلب میباشند.
مابقی که نامی از اپوزیسیون حمل میکنند یا باید منتظر غرب برای تغیر حکومت اسلامی بمانند که بدیهی است مهره های حکومت بعدی را خود غرب در صدر خواهد گذاشت،( که در این زمینه غرب باید رشوه ای بزرگ به چین و روس بدهد. البته پس از مراسم سوریه !) و یا صبر کنند تا جریانی بهتر از جنبش سبز و مورد اطمینان غرب در تهران در آینده بوجود بیاید. که در هر صورت با تقلیل رفتن جمهوری منحوس اسلامی، هیچ ملتی با توجه به تجربیات هشتاد سال گذشته حاضر به مشارکت در چیزی بنام ایران نخواهند بود.

نوشته شده توسط: ناشناس

از مطالبي كه گفته شد مي توان فهميد كه اختلافات تركي آذري و تركي استانبولي زياد است .و بسيار سخت است كه آنها را دو زبان واحد عنوان كنيم.آیا مردم تركيه تركي آذري رو خوب میتوانند بفهمند؟؟ یا چند درصد مردم آذربایجان زبان استانبولی را میتوانند به راحتی درک کنند؟ تا آنجایی که من فهمیدم مردم ترکیه ربان ترکی آذری را مسخره میکنند این مورد حتی در سریال محتشم هم دیده شد برای عده ایی از دوستان متاسفم که میخواهند به هر قیمتی ما رو به ترکیه بچسبانند جریان از چاله در آمدن و تو چاهافتادن است

نوشته شده توسط: ناشناس

گنگره ملیت های فدرال ایران باید هر چه بیشتر خود را بین ملیت های ایرانی و بخصوص جوانان تحصیلکرده معرفی نماید.

نوشته شده توسط: ناشناس

در ایران گرانی بیداد میکند در روز روشن رای مردم عوض می شود! امنیت روانی و جانی مردم سلب شده! بیماری های جسمی و روانی شیوع یافته! استبداد ییداد می کند ! و حال این اقایان اخیرا شب و روز بیانیه ملی و تمامیت ارضی ومبارزه با تجزیه طلبی می دهند! به نظر من دل این آقایان مشابه نویسنده مقاله بالا به هیچ وجه نه به حال ملیت های غیر فارس(به قول ایشان اکثریت) سوخته و نه به حال دموکراسی در ایران! بیانیه دهندگان ملی و رژیم اسلامی در 99% موارد تقریبا مشابه هستند! از نظر ملیت های ایرانی هیچ فرقی بین این دو گزینه نیست و بنابر این همچنان برای تعیین حق سرنوشت خود مبارزه خواهند کرد.
حدود 70 درصد از جمعیت ایران در یک فضای آزاد و رفراندوم فدرالیسم و یا گزینه ای نزدیک به ان را انتخاب خواهند کرد!
زنده باد آزادی ملیت های ایرانی

نوشته شده توسط: ناشناس

از وقتي كه سه تا كشور ايران ، افغانستان و تاجيكستان زبان مشترك دارد. من همان طور كه از توركي آذربايجاني خوشم مي آيد از توركي استانبولي.... چرا اينقدر جوش مي زني... تازه كشورهاي تورك پرچم مشترك را براي اتحاديه خود درست كردند بهنره يك گوگلي بزند... بزار آذربايجان مستقل بشه نترشس زبان تو بهتر از اين خواهد شد. چون اون موقع فرصتي به زبان مادري خواهيم تا كلمه هاي فارسي را بيرون بياندازيم.... و به توركي اصيل آذربايجاني حرف بزنيم

نوشته شده توسط: ناشناس

نوشته‌ی پائین را مناسب بیانه‌ امضاء کنندگان تمامیت ارضی ایران دیدم

ای بلند آرمان دموکراسی! ای علمدار ایران نو!!! لطفا دیگە به خاطر من خودت را به زحمت نیانداز
1391/06/18 - 2012/09/08 - 14:12 تهران33 اندازە فونت:
ریبوار احمدزادە

به شیوە مالوف باید خود را معرفی نمایم. منم هم­میهن بی­میهن تو! منم هم­میهن بی­­زبان، بی­نشان، بی­تاریخ و بی­هویت تو، نشناختی؟!

اگر در روزگار سخت در کنار تو بودنم را از یاد بردە باشی، حتما ایام شادی و خوشی مرا به یاد می­آوری! بله منم اسباب سرگرمی تو، همان کسی که به دلیل اینکه مثل تو نمیتوانست زبان تو را صحبت کند مورد تمسخر تو بود. دیدی شناختی!

امروز از طرف تو متهم به بی­توجهی به مسائل بسیار مهم جامعه امروزیم! اما تشکر می­کنم تو هنوز هم به یاد من هستی، حتی در میان طوفان خون!

از اینها بگذریم، راستی کاری که در تهران شد کارستان بود. اما من اینجا در کردستان ساکت و بی­خیال نشستم.

امروز با تو نیستم چون هرگز با من نبودی، امروز با تو نیستم چون از تو خسته شدەام! از آن قهقهەهای همیشگیهات، از آن قیافه همیشه حق به جانبت، از خود برتر بینیهات، از این همه تحقیرهایت، از کوچک شمردنت، از آن نگاه بالا به پایینات، از تخریب شخصیتیات.

نمی­خواهم از تمدن چند هزارسالەام بگویم، نمی­خواهم از غنای زبان مادریم حرفی بزنم، نمی­خواهم از شیرزنان و شیرمردان کُرد مثالی بیاورم.

نمی­خواهم از نخبگانم بگویم که چەها به پای فرهنگ و علم و سیاست تو! نریختند.

من و تو با هم در این خاک متولد شدیم. تو وارث تاریخ 2700 ساله شدی و فرهنگ اصیل ایرانی، اما من مجبور به نسیان تاریخ چند هزار ساله خود شدم و خرده فرهنگ.

تو در مدرسه به زبان مادریت شعر خواندی و جایزه گرفتی و من به دلیل صحبت به زبان مادریم حکم اخراج. کتابهایمان پر بود از عکس نیاکان تو و من بی­هیچ نژاد و تاریخی! همه جا نشانهایی از فرهنگ اصیل تو بود و من با تمدن چند هزارساله ،بی­نشان و مدرک بودم. برای تو آثار تاریخی می­ساختند! و آثار تاریخی من هر روز ویران و ویرانتر می­شد.

تو تنها به این دلیل که می­توانستی زبان مادریت را حرف بزنی با سواد بودی و من با اینکه در هفت سالگی دومین زبان را آموخته بودم بی­سواد و کودن!

تو برای گسترش زبان مادریت کتاب، مدرسه، رادیو، تلویزیون، مجله، نشریه و بودجه داشتی و من به دلیل زبان مادریم تحقیر، تهدید و تنبیه.

هم­میهن خوش لهجه تو شدم و با تو برای حفظ ناموس و میهن، به جبهه رفتیم، شهید شدیم، اسیر شدیم، سختی کشیدیم و خم به ابرو نیاوردیم، خون دادیم و نگذاشتیم یک وجب از این خاک به دست بیگانه بیفتد. از جنگ برگشتیم، دوران سازندگی بود. اصفهان و کرمان و تهران با صدها کیلومتر فاصله از جنگ هر روزآباد و آبادتر شدند و ایلام،کرماشان، سنە،مهاباد و... محروم و محرومتر. برای رفاه حال تو از بودجه من کم شد، برادر دیروز، بیگانه امروز شد.
اصفهان و تهران پایتخت­های فرهنگی و صنعتی و تجاری شدند و شهرهای کردستان من با سابقه چند هزار سالە منطقه دور افتاده و غیر استراتژیک شد و ده بزرگ!

تفاوت بودجەها به دەها و صدها برابر رسید و این سبب تفاوت انسان­ها گردید و شاید هم برعکس! خواهر و برادر دیروزت، کارگر امروز تو شدند و خواهر و برادر دیروزمان، ارباب امروزمان. دانشگاه­های ما خالی از امکانات گردیدند و نخبگان من جهت رفاه حال تو روانه کارخانجات تو شدند. کردستان خالی از صنعت و هنر شد و کارخانەها و خانەهای فرهنگی تو رو به عرش.


زمان اصلاحات رسید و آن رئیس فرهنگ! دوباره من و تو برای خلق حماسه برادر شدیم. برای اولین بار از زبان یک مسئول دولتی شعری به زبان کوردی شنیدم تا خواستم بگویم تمامی تلفظ ها غلط است و شعر زیبایی خود را از دست داد، مشتی آهنین، آرام دهانم را بست که: «او فارس زبان است و نمی تواند مثل ما کوردی صحبت کند». (اما من مجبور به صحبت کردن فارسی، همانند او هستم) !

این را به فال نیک گرفتم و حاضر شدم در کنار این سردار فرهنگی و از روزنه فرهنگی بوجود آمده، میراث «احمد خانی»، نالی و محوی را زنده کنم که دوباره تاریخ تکرار شد و در آب­های کم­عمق جویبارها غرق گردیدیم.

این بار هم شعر و موسیقی تو فرهنگ اصیل ایرانی شد و شعر و موسیقی من خرده فرهنگ و وارداتی و محلی. من به گفتە آن یار قدیمی، شاملو، اقلیت شدم و تو اکثریت بلا نزاع. اسم فرزند تو فرهنگ شد و نام فرزند من ممنوع!؟

تو برای تمسخر من در فرهنگ­سراهای حکومتی نشان افتخار گرفتی و من به علت اعتراض به تو با توام! برای تو به جهت رونق زبان مادریت در کشورهای بە دردنخورستان پول نفت دادند و برای من به جهت برپایی شب شعر کُردی در زیرزمین خانه­هایم، زندان.

تلویزیون تو ادای مرا چه زیبا در می­آورد! همه مردیم از قهقهە کشیدن! البته حالا هم من برای این پرسش فرزندم که چرا به ما می­خندند؟ پاسخی ندارم، همانطور که پدرم برای من نداشت. نمی­دانم چرا از این همه نقش در سریال­های تو فقط بدها به من می­رسند؟! شاید IQU پایینی دارم اما آن همه مدال طلای المپیادها و افتخارات جهانی پس چه! از تلویزیون زیبایی که به من دادی متشکرم. من تا حالا نمی­دانستم که کوردی را باید اینگونه صحبت کنم! این پدر و مادر و اجداد من هم هیچ چیزی را درست و حسابی به من یاد ندادەاند، خدا را شکر که تو هستی! الان متوجە شدم که کل ساختار جمله در زبان کوردی، فارسی ادا می­شود حتی با لغات فارسی و فقط در آخر، فعل کوردی است. که آن هم انشاءاللە قول داده که در چند سال آینده خود بخود فارسی شود.

تو برای زاد روز مادرت شیرینی و شکلات کرماشان هدیه بردی و من، هرگز و هرگز نتوانستم بگویم مادر به دلیل زحماتی که برایم کشیدی: «زۆر سپاس».

دستت درد نکند به یاد شهر اولین­ها سهم من را به عنوان نفر اول از قتل­های زنجیرەای کنار گذاشته بودی. آری استاد ربیعی!؟ اما نه یادم رفت تو این قتل­ها را برای هدف دیگری لازم داری و نام من بالای این لیست برازنده تو نیست. اصلا چه کسی می­داند ربیعی کی بود چه کرد و چه می­گفت چطور کشته شد؟ راحت باش مثل گذشته!

هیجدە تیر شد، من و تو را در کوی زدند، بدجوری هم زدند. دنیا به هواداری حقوق پایمال شده کوی دانشگاه تهران برخاست. VOA و BBC و ... هر روز با تو گفتگو داشتند اما باز من فراموش شدم! تو هم که خودت سرت شلوغ بود.

یکبار دیگر هم با هم دوست شدیم یادت می­آید ماجرای خلیج فارس! نامردها می­خواستند اسم چند صد ساله خلیج فارس را تغییر بدهند، سارقان بی­شرم فرهنگی! اما این ماجرا مرا یاد صحبت­های پدربزرگم انداخت، نمی­دانم چرا هیچکدام از شهرها و منطقەها، کوه و دشت و رودی که او می­گفت را نمی­توانستم در نقشه تو پیدا کنم، یک سارق فرهنگی هم همه این­ها را دزدیده است! (بد نیست کە بدانی در 50 سال گذشته تقریبا تمامی نام­های کوردی شهر و کوه و دشت و رود و حتی اسم مغازه و انسان عوض و ممنوع! شده است. توسط چه کسی؟ )از من نپرس).

به عقیدە من تو باید برنده جایزه نوبل شوی به خاطر کشف ژنتیکی فوق­العادەهای که انجام دادی. چون تو ثابت کردی که در هر صورت ازدواج (کورد با فارس، ترک با کورد، کورد با عرب، بلوچ با ترک، عرب با فارس و ...) فرزندان حتما باید فارس باشند.

اما سپاسگزاری اصلی من از تو هنوز مانده است! به خاطر شاهکار هنریات، ذوق و هنر اصیلت، تمسخر و توهین ده­ها سالەات، چه جالب جوابی بود به اینهمه با هم بودنمان.
من خاطرات حضور اجداد تو را در شهرهایمان از بزرگترها شنیدەام که چگونه در سال ١٩٤٥ با کمک دول خارجی برای آزادی کوردستان زحمت کشیدند و آمدند و بعد از اینکه مردم سلاح­هایشان را داوطلبانه در اختیار آنها قرار دادند و باز هم نخواستند آزاد بشوند! اجدادت رهبر و بزرگان ما را کشتند و تعداد خیلی زیادی را هم برای تعلیم فرهنگ اصیل به تبعیدگاه­ها فرستادند و همه کتاب­های کوردی را که البته جزو فرهنگ حساب نمی­شوند، سوزانده و مجلات، نشریات و فعالان این امینە را، محو و نابود کردند.
دوست گرامی من تمام دار و ندار مرا از من گرفتی، از هست و نیست ساقطم کردی، انواع فحش و ناسزا و تهمت نثارم کردی، حتی حق (شاید از دید تو افتخار) همسایگی با تو را از طریق پرسشنامەهای فرهنگیت به بحث گذاشتی! از زبان و ملیت و تاریخ و صنعت و کشاورزی و سرزمینم چیزی برایم باقی نگذاشتی و حالا مرا به آینده برابر می­خوانی؟! حتی در تصویری که از آینده کشیدەای جایی برای من نیست، بدون هیچ حق و حقوقی مرا به کنار خود می­طلبی؟ در سرود آزادیت نامی از خود نمی­شنوم. دیگر باغی برایم باقی نگذاشتی که در بهار آینده به انتظار شکوفەهایش بنشینم.

بدان و آگاه باش! من کوردم و علیرغم زحمات صد ساله تو که به روش­های مسالمت­آمیز، تمسخر، استهزاء، تبعیض، تهدید، شکنجه و اعدام برای فارس کردن من کشیدەای، کورد باقی ماندەام و بزودی (به زور) هم قصد تغییر نژاد ندارم. از برنامه­های دموکراسیت ممنونم، اما تا بە حال طعم برنامه­های آزادی­بخش قبلیات، تمام وجودم را به لرزه در می­آورد. و از BBC فارسی و VOA که برای فارسهای افغانستان برنامه ویژه دارد و برای بیش از١٥% کورد زبان این مملکت هیچ حرفی ندارد، تشکر می­کنم. آری از روزی دستکم هشت ساعت برنامه زنده (ضربدر 365 روز سال و ضربدر چند سال حضور این دوستان و مدافعان حقوق بشر) چند ساعت به من و درد دل من اختصاص یافته است؟! آه ببخشید منظور تو از جدایی­طلب، تجزیە­طلب و عوامل بیگانه در آن برنامەها من بودم.

ای بلند آرمان دموکراسی! ای علمدار ایران نو! ای همواره به فکر توده و من! ای عدالت اجتماعی! لطفا دیگە به خاطر من خودت را به زحمت نیانداز، که این بار سعی دارم از تجربیات شیرین با تو بودن برای آینده تلخ نهایت استفاده را بکنم. این بار سر آن دارم که بر پای خود بایستم و مزاحم تو نشوم، تو هم مرحمت فرموده چنگال­های خود را که در گوشت و استخوان و معادن و منابع زمینی و زیرزمینیم فرو رفته بیرون بیاور! که مبادا در اثر حرکت ناگهانیم دستت را بشکنم.
نوشته شده توسط: ناشناس

چرا نامی از ملت تالش برده نشده ؟ ما تالشی ها هم ملت هستیم و جمعیت ما دو میلیون است .

نوشته شده توسط: ناشناس

تا در ایران فدرالیسم حاکم نشود حق و حقوق اهل سنت داده نخواهد شد.

نوشته شده توسط: ناشناس

ما حق و حقوق خودمان را در چهار چوب قوانین مصوبه سازمان ملل در ایران فدرال خواهانیم.

نوشته شده توسط: ناصر کرمی

جناب آقای توکلی گرامی،...... هماطور که برایتان نوشتم من برای کامنت گذاشتن حروفی برای درج در دسترس ندارم، که شما پاسخ دادید که من با داشتن کُد احتیاجی به آن نیست و کامنتهای من بطور مستقیم و بدون کنترل در سایت درج خواهد شد، ● اکنون می بینم که چنین نیست و از این گذشته کامنتهای ما بسود منافع تُرک تباری سانسور خواهد شد، ......

جناب آقای توکلی گرامی،...... هماطور که برایتان نوشتم من برای کامنت گذاشتن حروفی برای درج در دسترس ندارم، که شما پاسخ دادید که من با داشتن کُد احتیاجی به آن نیست و کامنتهای من بطور مستقیم و بدون کنترل در سایت درج خواهد شد، ● اکنون می بینم که چنین نیست و از این گذشته کامنتهای ما بسود منافع تُرک تباری سانسور خواهد شد، ●اگر کامنتهای من تحریک یک گروه بر علیه گروه دیگر هست،" بیانیه جمعی - حفظ استقلال و تمامیّت ارضی ایران، سرآغاز هر کارپایه سیاسی" هم تحریک همهء ایرانیان و جهان بر علیه مردم کُرد ایرانی تبار هست، لطفأ حداقل آنرا از سایت ایران گلوبال بردارید !!! ● آقای بابک امیر خسروی، و بیشترافراد در این بیانیه، یا اصلاح طلبان حکومتی، اکثریتی، توده ای، و یا اغلب پیشینه های تُرک تباری دارند،نوشتارهای امین موحدی، علی کشگر آذری تبار، که در سایت ایران گلوبال انتشار یافت موضعگیری در مقابل مردم کُرد داشتند، این افراد، و افرادی که بیانیه جمعی را بر علیه احزاب کُردی امضاء کرده اند نگرانی تمامیّت ارضی ایران را ندارند، اهداف دیگری از جمله منزوی کردن مردم کُرد را در ایران و در منطقه دارند، که غیر دمکراتیک هست، بهر حال ما قسم.... را باور کنیم و یا دُم خروس را !!!.
نوشته شده توسط: اژدر بهنام

آقای کرمی گرامی! احتمالا می دانید که من علیرغم اینکه با نظریات شما به هیچوجه موافق نیستم، همواره مدافع انتشار نظرات شما بوده ام. در مورد کامنت اخیرتان که بر این مطلب نوشته بودید، متاسفانه آنرا عدم انتشار می زنم زیرا من به هیچوجه موافق شوراندن بخشی از مردم کشورمان علیه بخشی دیگر نیستم و آنرا سیاستی به غایت زیانبار و جنگ افروزانه و ضدبشری می دانم. تا آنجایی که به مقررات سایت هم مربوط می شود، سایت ایرانگلوبال نیز همین نظر را دارد. علاوه بر این لطفا در کامنت های خود به اشخاص حقیقی و حقوقی حمله نکنید، زیرا هم از نظر اخلاقی درست نیست و هم اینکه چون این افراد قادر به خواندن کامنتهای همه سایتها نیستند، امکان دفاع از آنها گرفته می شود و این کار با دمکراسی سازگار نیست. با تشکر از شما

نوشته شده توسط: ایران گلوبال

فیروز یوسفی گرامی! لطفا کامنت خودتان را همراه با ترجمه فارسی بنویسید تا بتوانیم آنرا منتشر کنیم. از اظهار نظر شما خوشحال خواهیم شد.

نوشته شده توسط: ناشناس

سپاس از دوست گرامی آقای ناصر کرمی سپاس از توجه شما بلی نکته مهمی فرمودید که راسیونالیسم و عقل گرایی ویزگی اصلی فرهنگ شهری است من هم اعتقاد دارم که فرهنگ حاکم بر شهرهای شیعه نشین ایران امروز فرهنگ روستایی است ولی صنعتی شدن را باعث شهری شدن نمیدانم اینکه الزام آوردن ماشین الات صنعتی باعث تکامل و ترقی فرهنگ میشود این چیزی است که مارکسیست های ابزاری میگویند در عمل غلط بودن آن ثابت شد به عنوان مثال شهر اراک که در موج صنعتی کردن دهه 40 شمسی بزور صنعتی شد و در حالی که یکی از قطب های کشاورزی کشور بود پس از گذشت 40 سال یکی از روستایی ترین شهر های ایران است و فرهنگ روستایی شیعه در آن ایلغار میکند اکثر بافت آن دهگریز هستند که با تشویق و دعوت دو رزیم روستایی فعلی وقبلی شهر را اشغال کرده اند و

روستاهای اطراف آنرا تخلیه کرده اند زمانی که کارخانه هایش برپا بوند کارگران صنعتی اش اکثرا پایبند فرهنگ شیعه و متعصب بودند و تمامی اداب و رسوم و خرافات روستایی را بجا میاوردند رژیم روستایی فعلی محبوبیت بسیاری درانجاداشت وگسترش صنعت جزرواج لومپنیسم و اوباش گری و پریشان کردن روان و روح مردم این شهر کاری برایش نکرد آمار بالای افسردگی و طلاقو خودکشی این شهر همیشه زبانزد است با اینکه مذهبی ترین مردم شیعه ایران را دارد نسبت به تحمیل توسعه صنعتی به عنوان عامل پیشرفت هم باید با احتیاط برخورد کرد چون معمولا توسعه صنایع سنگین بیشتر باعث توسعه لومپنیسم در شهر ها میشود رشد فرهنگی کار فرهنگی و فرهنگ سازی میخواهد با آوردن ماشین آلات و ماشین شخصی مردم شهری و شهریگر نمیشوند این نگاه سطحی به توسعه است .توسعه اقتصاد کشاورزی و دامی و صنایع دستی و اقتصاد پیشه وری و صنایع سبک و های تک و صنایع غذایی هم میتواند کشور را به رشد اقتصادی برساند و جلوی رواج لومپنیسم و فرهنگ روستایی را بگیرد اصفهان هم صنعتی ترین شهر هاست ولی فرهنگش روستایی شیعه و یهودیت پنهان و منش روستایی و اخلاق روستایی در آن قوی و پر قدرت است.مردم با ماشین تراشکاری وخریدن پژو و زانتیا شهری نمی شوند زانتیا میخرند رویش خون امام حسین میپاشند و الهم عجل ... رویش مینویسند.رژیم سابق فکر میکرد با گسترش صنایع سنگین و تضعیف کشاورزی و هجوم روستایی ها به شهر ها کشور پیشرفت میکند دیدیم که نه تنها پیشرفت نکرد بلکه فرهنگ شهر ی چند هزار ساله مان هم آسیب جدی دید و از بزرگمهر و امیرکبیر به روستایی ها کربلایی محمود احمدی نژاد و مشهدی علی خامنه ای رسیدیم و آبرویمان در جهان ریخته شد و الان در جهان همه مارا Rural میدانند درباره روستایی پروری رژیم شاه در مقالات بعدی سخن خواهم گفت.
نوشته شده توسط: ناشناس

آقای قاسمی جناب عالی نه دمو کرات هستید , نه به دموکراتی ایمان دارید و نه کارآئی اش را دارید به ایران دموکراتی بیاورید. این تئوریهای شما برای من نه ارزش خواندن دارد و نه جواب نوشتن. از این حرفهای ... خیلی خوانده و شنیده ایم.

نوشته شده توسط: ناشناس

آقای ایرانپور خسته‌ نباشید هر چند من در اساس با تفکر فدرالیستی شما مخالفم و نیک میدانم که‌ فدرالیزم در ایران بیشتر یک توهم و سراب میباشد و نمونه‌ آن فدرالیزم در عراق اینکه‌ به‌ محض آنکه‌ اکثریتی از یکی از ملل کشور فدرال در حکومت مرکزی قدرت را در دست بگیر باز دنبال همان راهکارهای فاشیستی و شوینیستی را پی میگیرد با این حال نوشته‌ شما نکات جالبی را در خود داشت و خسته‌ نباشید و جناب ایران پور در نوشته‌ی خودتان اظهار داشتید کردستان سنگر آزادی و دمکراسی ایران خواهد شد لطفأ فقط در این مورد از جانب خودتان صحبت کنید امیدوارم کردستان سنگر آزادی و دمکراسی هیچ جای دیگری نباشد سنگر آزادی و دمکراسی تهران و کرمان لزومی ندارد کردستان باشد چون من نیک میدانم فاشیزم و شونیزم همانند عراق که‌ کردستان سنگر آزادی کل عراق شد در فردای قدرت گرفتن اولین جای که‌ به‌ آزادی آنها تعرض میکند این سنگر است

ما در سال 1357 نیز این را دیدیم کردستان به‌ سنگری برای آزادی کل ایران تبدیل شد ولی فاشیزم تازه‌ بقدرت رسیده‌ اولین جای که‌ به‌ آن تعرض کرد کردستان بود امیدوارم خون از بینی هیچ جوان کردی در کردستان برای دمکراسی ایرانی که‌ بعدها به‌ شونیسم و فاشیزم تبدیل خواهد شد نیایید
نوشته شده توسط: ناصر کرمی

قانونی و مشورعیّت جهانی ندارد
کاربر گرامی،...Lachin.... و به کاربر گرامی>>.... هومن بامدادان... درود بر شما ….. از توجه شما (،...Lachin....) به مسائل اساسی و عواما اصلی مرض در جامعهء ایران سپاسگزارم. لازم میدانم اشاره کنم که عملکرد پیشتازان و روشنفکران قومی در عرصهءِ سیاسی امروز و فردای ایران و در میان مناسبات اجتماعی و شهروندان ایرانی با هر پیشینه کمتر از عملکرد روشنفکران دینی نبوده و نیست، روشنفکران قومی امروز همان اورانیوم و نوترونها هستند که ترکیبات آنها برای یک آنارشیسم و تحولی مانند انقلاب 57 در کمین هست .....

● در مورد خاندان پهلوی و انقلاب مشروطه و دین اسلام ضرورت یک پژوهش و بازنگری راسیونال هست، امّا کوتاه خدمت شما عرض کنم، در جامعه ای که روشفکرانش ، روشنفکران دینی دیروز و امروز هستند، و روشنفکران مارکسیستی آن اصول مبارزاتی خود را از امامان شیعه اول و سوم میگرفتند، خاندان پهلوی با اشتباهات فراوان قابل ستایش هستند. رضاشاه مانند کمال آتاتورک نظام جمهوری سکولار را در سر داشت، که با مخالفت عظیم روحانیّت ( و جامعه ناآگاه و معتقد سنتّی) مواجه شد، که او مجبور شد شخصأ به نجف و کربلا جنوب عراق برود و رضایت بعضی از روحانیون را جلب کند که ایران در خطر فروپاشی است. به علّت کمی وقت شما را به این مقالهء بخش سوّم خودم در سایت ایران گلوبال رجوع میدهم و می بینید که سکولاریسم بطور سیستماتیک در زمان خاندان پهلوی حداقل بروی کاغذ پیاده شده است: http://www.iranglobal.dk/I-G.php?mid=2-43798.● کاربر گرامی دیگری بعد از شما بنام " هومن بامدادان " گناه مشکلات دینی و روشنفکران دینی را بر دوش روستائیان بیچاره گذاشته است، در صورتیکه، روشنفکران دینی تربیّت شده فرهنگ شهری از جمله قم، مشهد، تهران، اصفهان ، شیراز کمتر، و تبریز هستند، ●در ایران فرهنگ شهری به مفهوم واقعی شکل نگرفت، ● فرهنگ و تمدن شهری، با ابزارهای رشد و گردش و سیستم اقتصادی، رشد تکنولوژی، اقتصاد تولیدی، ساختار حکومتی براساس مناسبات ضروری روز، سیستم قضایی مدرن راسیونالیسم و خردگرایی، و بطور کلی فرهنگ شهری زایدهء عصر مدرنیته و نوزایی و کالای عصر روشنگری و راسیونالیسم و سکولاریسم و لائیسیته هست،● امّا آن چیزی که در ایران بنام فرهنگ شهری شکل گرفت، فرهنگ مسجد و دین و شیعه گری است و صوفی گری متافیزیک، واپسگرا هست، ●هر کس بیشتر به مسجد رفته، نماز بیشتر خوانده ، زبان عربی بیشتر بداند، اصول، ریتوال، تاریخ، و پیشتازان دینی را بداند، درست وضو بگیرد، روشنفکر و نماد فرهنگ شهری بود و هست● اغلب روشنفکران ما در خانواده های آخوندی و یا به اشکال مختلف با دین و مسجد و روحانیون مرتجع و یا با منافع اقتصادی دینی وابستگی و سر و کار داشته اند، دکتر شاپور بختیار نمونهء روشنفکر ایرانی بود. با سپاس از شرکت شما در بحث.
نوشته شده توسط: ناشناس

ما در حال حاضر دو فرهنگ در عرصه سیاسی فرهنگی اقتصادی داریم که باهم در جنگ و تضادند و هرکدام پیروز شود و دیگری را به حاشیه براند برنده عرصه حاکمیت و قدرت سیاسی هم خواهد بود این دو فرهنگ نماینده دو طبقه هستند ودو پایگاه طبقاتی فرا ملیتی در ایران یکی فرهنگ روستایی است که به طبقه دهگریختگان و نیز روستا نشینان تعلق دارد و کلا ده اندیشی و روساتیگری و ده منشی است و مبنای آن فرهنگ مهاجم و غیر بومی شریعت ابراهیمی است با تمامی شاخه ها و قرا ئت های آن شاخه های : شریعت های اسلامی- یهودی- مسیحی-بهایی همان شریعت ها ی ابراهیمی که تمامی قرائت های سنتی فقاهتی نوگرا و چپ و راست و ملی را شامل میشود

در حال حاضر قدرت فائقه حکومتی با فرهنگ روستایی اسلامی شیعه اثنی عشری است وبیشترین اشاره من و مصداق فرهنگ روستایی همین شاخه است که از حدود 500 سال پیش در حوزه حاکمیت وارد شده و اکثر حکومت های 5 قرن گذشته دارای این نوع فرهنگ روستایی بوده اند طبیعی است اصطلاح پر تناقض و بی معنی روشنفکر دینی شیعه که تلاشی مذبوحانه برای حفظ فرهنگ روستایی در دوران شکوفایی و گسترش زندگی شهری در دروان بعد از انقلاب کشاورزی و صنعتی و دیجیتال است این گرایش خطرناکترین و وابسته ترین و استعماری ترین نوع فرهنگ روستایی است که به خواست و حمایت باند های قدرت جهانی و استعماری است برای مبارزه با فرهنگ شهری ایرانی و جهانی که فرهنگی غیر دینی استدلال گرا وفلسفی و ایدئولوژیک است و زمینی ساخته و پرداخته شده..فرهنگش شهری با مکتب های مختلف آن .که بیشتر زاییده جریانات فکری بعد از رنسانس اروپا است.البته فرهنگ شهر ی ما از نظر من حامل سنت های بومی طبیعی ومستدل ملل ایرانی نیز هست سنت هایی که با گذشت هزاران سال بخاطر ذات عقلانی شان هنوز پایدارند و به زندگی ملل ایرانی هویت و معنا میبخشند.بنابر این فرهنگش شهری ایرانی با سنت عقلانی بومی ملل ایرانی تضادی و چالشی ندارد و حتی آنرا باز تولید هم میکند.اتفاقا فرهنگ شهری ایرانی قسمت اعظم انرا فرهنگ باستانی ایرانشهری تشکیل میدهد که میراث هزاران سال زندگی شهریگر ایرانی است.فرهنگ شهری ایرانی مانند رنگین کمانی است که از صفحه شهریگری باستان ایران شروع میشود و به دنیای مدرن میرسد.و تمامی گرایش های مکتبی و فلسفی فکر امروز جهانی را در خود شامل دارد.از سوسیالیسم مزدک تا پان ایرانیسم آرش .از مکاتب فلسفی یونان باستان (میراث سلوکیان) تا ایدئولوزی های فلسفه سیاسی مدرن سکولار.میراث فرهنگی زروانیسم مهریگری زرتشت مانی ومزدک وبابک خرمدین وفرهنگ شهری بعد از اسلام .بنا براین بسیار متنوع ومتکثر است و ذاتا لیبرال.در صورتیکه فرهنگ روستایی دقیقا با تمام این نحله ها مخالفت و تضاد و چالش دارد و وجودش هست تا وجود گرایش های فرهنگ شهری ایرانی را حذف و منهدم کند.فرهنگ روستایی بخصوص شاخه به اصطلاح روشنفکریش که احزاب اصلاح طلب ،ملی مذهبی،حزب الله آنرا نمایندگی میکنند خود نوعی تروریسم فرهنگی فرهنگ شهری ملل ایرانی است. تلاشی است شکست خورده تا ملت های ایرانی را نبدیل به امت واحده روستایی(شیعه) کند .فرهنگ شهری ایرانی حامل بهترین افکار و سنت های غیر دینی ملل ایرانی است و آنهارا نفی نمیکند فرهنگ شهری تورکی عربی کوردی ارمنی آشوری بابلی گیل و تالش و طبری خراسانی وبلوچ سیستانی عیلامی و... .تمامی دستاورد های شهریگری ملل تشکیل دهنده ایران سازنده فرهنگ شهری ایرانی هستند فرهنگی که هروز باید آنرا اندیشید و باز تولید کرد و بروز کرد و هروز نیاز به تزریق فرهنگ و اندیشه شهری ملل خودرا دارد برای همین است که بدون فکر شهری ملل خود و نبود یکی از رنگ های رنگین کمان دچار نقصان و کمبود است .چگونه میتوان شعر ایرانی را بدون لغات عربی تصور کرد.چگونه میتوان فکر عربی غیر ابراهیمی را در فرهنگ شهری ایرانی نفی کرد.چگونه میتوان تلاش های فرهنگی تورک های ایران را در تولید فرهنگ شهری ایرانی نادیده گرفت .چگونه میتوان این همه شاعر و دانشمند شهریگر تورک را که فرهنگ شهری ایرانی وامدار آنهاست فراموش کرد چگونه میتوان فرهنگ شهری ایرانی را بدون شاعران و متفکران تورک تصور کرد بدون نسیمی بدون تقی رفعت بدون نظامی مهستی گنجوی شمس تبریزی کسروی معجز شبستری صابرصمد شهریار عزیز نسین یاشار کمال ناظم حکمت شاملو...چگونه میتوان دم از فرهنگ شهری زد وازمتفکران ملت عرب چون ابن هیثم ابو العلای معری ابن راوندی ابن خلدون سعدی ... اسمی نبرد بابک خرمدین که پیامبر مسلح فرهنگ شهری ماست طبق گواهی تاریخ فرزند یک والدین تورک و عرب بوده است .امیدوارم ملل ایرانی تنها به فکر نجات فرهنگ شهری مان باشند و همه در صفی متحد علیه فرهنگ عقب مانده و فاسد روستایی حاکم تلاش کنیم .وباغنای فرهنگ های بومی و ملی خود و با استفاده از تجربه فلسفی فکری جهانی فرهنگ شهری خود را روز بروز غنا بخشیم به امید آزادی و رهایی و رشد و پیشرفت ملل ایرانی .
نوشته شده توسط: ناشناس

"هر کسی، به هر نحوی ،با آن مخالفت کند (با انتقاد سازنده و ارائه راه کار بهتر ،اشتباه گرفته نشود ) و یا با بهانه های واهی ،چوب لای چرخ آلترناتیو سازی برای نجات کشور ،قرار دهد، یقین حاصل نماید که در طول تاریخ هم ردیف خیانتکارترین افراد به میهن و ملت ، معرفی خواهد شد" !!!!!!!!!!

عجبا از این مدعیان دموکراسی!! پس فرق شما با همین رژیم فعلی و یا پهلوی (تک حزبی گری پهلوی)و یا کمی آنورتر هیتلر و یا استالین چیست؟!!
شما واقعا انتظار دارید ملیت های ایرانی چه عکس العملی غیر از خنده به این منشور نشان دهند؟!!
نه آقاجان های ملی : من حاضرم در همین رژیم فعلی تبعیض و رنج رو تحمل کنم تا این که بخواهم در رژِیم پیشنهادی شما با شما مخالفت کنم و به عنوان خائن گردن زده شوم!
نوشته شده توسط: ناشناس

مقاله بسیار جامع و آموزنده ای بود. تشکر از زحمات آقای ایرانپور