Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

ایرانی- اذربایجان نمونه هایی از فحش ها ناسزاها وحرف های چاله میدانی مرا که دیده اید عینا اینجا منتشر کنید روستایی در روستا زندگی میکند ودر شهرها چکار میکند چه حکومتی چه غیر حکومتی درادارات چرا استخدام است چرا کارمند وپلیس ووزیر وکیل شده رهبر وریس جمهور و سپاهی واطلاعاتی وبسیجی وپاساژدار ومغازه دار وصاحب ملک واجاره دارشده این کارها کدامش کشاورزی ودامداری است ضمنا چرا برای پیشرفت وکار خودش در شهرها حق دیگران ضایع میکند دزدی میکند تجاوز میکند گرانفروشی میکند احتکار میکند تظاهر به دین میکند چرا مراسم پر سروصدای مذهبی راه میاندازد چرا عروسی وعزای وکربلا وحج پارتی پر خرج میگیرد چرا در محل کارش زیراب یک شهری اصیل را میزند چرا دردانشگاه پلیس دیگران میشود ودیگران را میفروشد ما ازروستاییان اشغالگر شهرها


جز این چیزی ندیده ایم لیاقت یک روستایی نه به این زرنگی ها بلکه به میزان تولیدات کشاورزی ودامی اش است که درشهرها این کارها انجام شدنی نیست .چرا به پوشش شهریان کار دارد چرا در صف ها نوبت را رعایت نمیکند وخودرا بخاطر روستایی بودن برگزیده خدا میداند چرا در شهرها باسرعت بالا ماشین میراند در کوچه ها بالای 70 کیلومتر در ساعت رانندگی میکند وشهری ها زیر میگیرد وفرار میکند وقتی به او میگویی چرا میگوید پول دارم دیه میدهم چرا شاه به اوزمین داد رایگان والان متری 300 هزار تومان میفروشذد وبه شهر میاید وبا ان پاساز میخرند چرا همیشه از شهری ها طلبکار است چرا باید اکثر شهرنشینان قدیمی اجاره نشین روستایی های تازه به شهر امده باشند وعلاوه بر اجاره خرج های اب وگاز وبرق ومخارج دیگر صاحبخانه روستازاده خودرا بپردازند چرا همیشه شهری های قدیمی باید به روستاگریخته های اشغالگر شهرها باج بدهند اگر روستا خوب است پس چرا روستارا ول میکنند به شهر می ایند فرهنگ واخلاق تمدن روستانیشنان بخودشان مربوط است ومارا کاری بدان نیست ولی وقتی شهرها را مغول وار اشغال میکنند و پایبند فرهنگ سابق خود هستند وشهریت نمی اموزند انوقت مورد طرد طعن ولعن تحقیر وحملات دفاعی ما شهرنسینان باورمند به فرهنگ شهری قرار خواهند گرفت ما شهرنشینان پایبند به شهریگری مسیحی نیستیم که اگر یک دهگریز اشغالگر به صورتمان سیلی زد گونه دیگرمان را برایش بگیریم به هرحال همین کامنتهای تند من اغازیست برمقاومت شهریگران در برابر تهاجم دهگریزان دهمنش وده اندیش در شهرها وبعدها مقاومت های سنگین تر را شاهد خواهند بود خود این افراد درین 50 سال ثابت کردند خواستار زندگی مسالمت امیز شهری در کنار مانیستند وخواستار حذف وهدم ما هستند ماهم بخصوص به محض فروپاشی سپاه روستایی حاکم نسبت به پاکسازی شهرها از افراد غیر متمدن مهاجم اقدام خواهیم کرد آن وقت سایت ایران گلوبال بیاید برایشان نوحه سرایی کند
نوشته شده توسط: Anonymous

در پاسخ به دوستان که سخن صالحی را نقل قول میکنند..چنین چیزی واقعیت ندارد زیرا به هیچ آماری که انجام شده باشد, اشاره نکرده است. برخلاف این, آمارهای انجام شده از ایران در مورد زبان در سراسر کشور تنها یکیست و آن مال 1375 هست:
http://www.farsnews.com/printable.php?nn=13900615000068
هیچ آمار دیگر هم از سراسر کشور بجز این و این آمار استانی وجود ندارد وگرنه باید تاریخ آمارگیری و دوره آن و محدوده آن را ارائه کرد..اگر نمیتوانید پس تخیلی است. آمار استانی به صراحت نشان میدهد که حدود ترکزبانان آذری همان 16% هست که در دانشنامه سی-آی فاکتبوک درج شده است.. اینکه دوستانی بخواهند بگویند 40 ملیون یا غیره باید با آمار استانی تطبیق دهند و هرگز نمیتوانند.

نوشته شده توسط: Anonymous

در پاسخ به چندتن از دوستان:
جناب اژدر
احتمال اینکه شما 3000 کرد از پنج هزار نفر در تهران اگر به طور راندوم در 374 محل نمونه-داری کنید, وجود ندارد. (ادامه)

در پاسخ به چندتن از دوستان:
جناب اژدر
احتمال اینکه شما 3000 کرد از پنج هزار نفر در تهران اگر به طور راندوم در 374 محل نمونه-داری کنید, وجود ندارد. یعنی درصد چنین چیزی کمتر از یک در بلیون است.مگر اینکه واقعا حدود 60% تهران کرد باشند.. یعنی اگر چنین چیزی شد, شما میتوانید بگویید به احتمال 99% , حدود 57 تا 63% تهران کردزبان هستند. این را با ماشین حساب زیر میتوانید حساب کنید:
http://www.surveysystem.com/sscalc.htm
احتمال اینکه شما "تصادفا" 3000 نفر کرد از پنج هزار نفر در تهران به طور راندوم از 374 محل نمونه-گیری کنید, و واقعیت مثلا ده درصد کرد باشد, احتمال این هم حدود صفر است. متاسفانه برخی از دوستان با ریاضی ستیستیک و نمونه-داری آشنا نیستند. همانطور که میبینید ده ها نمونه-داری از انتخابات آمریکا شد و کم و بیش همان حدود پنجاه-پنجاه بود. چرا؟ چونکه احتمال اینکه شما به طور راندوم از هزار نفر, 900 دموکرات انتخاب کنید نزدیک به صفر است..اگر واژه راندوم و نمون-داری رانودم را درست بفهمید.

من قصد بحث آمار نداشتم ولی این دوستانی که ادعا میکنند 45 ملیون یا حتی 20 ملیون ترکزبان در ایران وجود دارند, دارند دروغ میگویند زیرا نمیتوانند از آمار استانی حرفشان را ثابت کنند.

آمار استانی هم بسیار دقیق است.. بحثی نمیگذارد که حدود ترکزبانان آذربایجانی در مناطق اکثریت ترکزبان هفت ملیون نفر است و در کل کشور شاید یازده ملیون. این آمار تخیلی نیست . بلکه آمار بسیار دقیق هر استان است. در تهران هم با پنج هزار نفر نمونه-گیری از 374 محله , میتوان گفت شاید 3 ملیون نفر ترکزبان آذربایجانی در تهران باشند.

خلاصه آمار سی-آی فاکتبوک هم ربطی به جمهوری اسلامی ندارد اما کم و بیش با آمار استانی یکسان است.

آن موسسه آمریکا هم آمارش تنها با واقعیت میتواند 3-4% اختلاف داشته باشد.


دو,
این قبول که آمارهای جمهوری اسلامی که در سایتها و منابع مختلف داده میشود ضد و نقیض است.. اما آمارهایی که از طرف مرکز آمارگیری دولت انجام شده است ضد و نقیض نیست.

دروغهای پان‌ترکیستها در مورد آذربایجان غربی و اراک و قزوین و همدان و گیلان و کردستان..

مشتاقان دیگ حلیم! نقدی بر منش پان‌ترکیسم:

http://www.azargoshnasp.net/Pasokhbehanirani/moshtaaghaandighalim2.htm

در مورد بافت همدان و قزوین که هر دو شهر فارسی‌زبان هستند و در هر دو استان‌ پان‌ترکیستها غلو میکنند و اقلیت را اکثریت میشمرند.

http://web.archive.org/web/20080512233242/http://www.hamedanpolitic.ir/Group.aspx

چکیده:

"شهرستان همدان با قدمت تاريخي كهن مركز استان مي باشد و بر اساس آمارگيري سال 75 داراي 563466 نفر جمعيت است . اكثريت فارسي زبانان در اين شهرستان سكونت دارند بطوري كه حدود 80 درصد فارس, 12 درصد ترك , 5 درصد لر و لك و 3 درصد كرد ساكن اين شهرستان مي باشند ."

http://qazvin.irib.ir/index.php?option=com_content&task=view&id=87&Itemid=83

چکیده:" زبان زبان های رایج استان)قزوین) عبارتند از: فارسی، تاتی، مراغی، کردی، لری،ترکی،رمانلویی زبان رایج مردم شهر قزوین و نیز بیشتر ساکنین بخشهای این استان فارسی است به جز زبان مراغی که در همه روستاهای مراغی نشین این استان به یک شکل گویش می شود. سایر زبانها بسته به شرایط اقلیمی و نیز تحت تأثیر زبانهای همسایه دارای گویشهای متفاوت هستند..."

همچنین پان‌ترکیستها ادعا میکنند که قزوین در قدیم ترک‌زبان بود(هرچند حضور زبان ترکی در ایران نسبت به زبان‌های ایرانی بر همه روشن است و زبانهای ایرانی حداقل از زمان مادها/پارس‌ها در فلات ایران وجود داشتند حالیکه زبان ترکی آذربایجان تنها در زمان صفویان در آذربایجان غالب میشود) اما ادعای آنها در مورد شهر قزوین نادرست است.

زیرا ادوارد براون در سفرنامه‌ی خودش (یک سال در میان ایرانیان 1887-1888)(اصل انگلیسی این کتاب به آسانی در کتابخانه‌ی گوگول دیده میشود) در رابطه با جمعیت قزوین میگوید:

Edward Brown-A YEAR AMONGST THE PERSIANS - IMPRESSIONS AS TO THE LIFE, CHARACTER, & THOUGHT OF THE PEOPLE OF PERSIA - Received during Twelve Months' Residence in that Country in the Year 1887-1888.

The bazaars were much like those which we had already seen at Khuy, Tabriz, and Zanjan; but as regards the people, the advantage was decidedly in favor of Kazvinis who are more pleasing in countenance, more gentle in manners and rather darker in complex than the Azerbaijanis. Persian is spoken by them universally, but almost all of them understand Turkish.



یعنی همه به طور سراسر در قزوین فارسی تکلم میکنند ولی تفریباً همه در آنجا ترکی را نیز میفهمند. البته این خود نشانگر فارسی‌زبان بودن قزوین است زیرا میگوید که فارسی زبان مردم است ولی بسیاری از این مردم ترکی را نیز میفهمند (که البته بخاطر نزدیکی قزوین به زنجان و سلطنت ترکان قجر آن دوران، زبان ترکی نفوذ بیشتری داشت). یعنی هرجا که مرزهای زبانی است به یقین عده‌ای فراوانی از هر دوطرف مرز زبان دیگری را میفهمند ولی آنچه مهم است همان زبان روزانه‌ی مردم آن ناحیه است و در مورد قزوین ادوارد براون به صراحت آن را فارسی میداند. همچنین در رابطه با برتری و غالب بودن زبان فارسی بر زبان ترکی در قزوین، باز ادوارد براون میگوید:

It isnot till Kazvin is reached, and only four or five stages separate the travelerfrom Tehran, that the Persian distinctly predominates over the Turkish



یعنی باز میگوید تا رهگذر به شهر قزوین میرسد و تنها چند منزل از تهران دور است، زبان فارسی به طور مشخص بر زبان ترکی غالب است. بنابراین سفرنامه‌ی ادوارد براون به طور واضح دروغ پان‌ترکیستها در رابطه با "فارسی‌زبان" شدن قزوین در زمان پهلویها را رد میکند (هرچند این دروغ را نیز نسبت بدهند به کسانی که خود چندان از قزوین آگاهی نداشتند و از خراسان یا مکانهای دیگر بودند). در کل، این سفرنامه به طور واضح زبان گفتاری قزوین را پارسی میداند و همچنین میگوید که زبان پارسی از خود شهر قزوین و بعد از آن به طور مشخص بر ترکی غالب است.

همچنین است در مورد شهرهای دیگر ایران مانند اراک و بندرانزلی و حتی ادعاهای پان‌ترکیستها بر مناطق کردنشین آذربایجان غربی و مناطق تالش‌نشین گیلان...

در مورد بافت خوزستان که دست‌کم نیمی از مردمان آن بختیاری/لر/فارسی‌زبان هستند و ادعای نادرست رضابراهنی:

http://www.azargoshnasp.net/Pasokhbehanirani/pasokhbehberahani.htm

در مورد بافت مناطق کردنشین که مورد نظر پان‌ترکیستها است مانند گروس و قروه که اکثریت آن کردهای شیعه هستند.

http://www.azargoshnasp.net/Pasokhbehanirani/moshtaaghaandighalim2.htm

حتی پان‌ترکیستها آمارهای نویسندگان اسرائیلی که به نفعشان نوشته‌اند را نیز تحریف میکنند:

http://www.azargoshnasp.net/Pasokhbehanirani/dorooghbaazibaamaarberaheni.htm

و همچنین دوستان باید مواظب باشند که پان‌ترکیستها در خراسان شمالی آمار کردزبانان و فارسی‌زبانان را کم میکنند در حالیکه شهرهایی مانند قوچان اکثریت مطلق کردزبان هستند و اغلب نقشه‌ها مناطق خراسان شمالی را کردنشین نشان میدهد:

http://www.ivo-nkh.ir/news/show_detail.asp?id=74

به طور کل کردها ۳۷ درصد ترکیب جمعیت استان را تشکیل می‌دهند.فارسی‌زبانان ۲۹ درصد، ترک‌‌زبانان ۲۷ درصد و ترکمن‌ها ۵ درصد و اقوام عرب و بلوچ و لر نیز در این استان سکونت دارند.

در مورد تهران نیز آمارهای دقیقی انجام شده است:

http://www.tabnak.ir/fa/news/133668

http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8909091131l

http://www.aftabnews.ir/vdchimnzw23nzid.tft2.html

http://www.jahannews.com/vdcgw39qzak9tn4.rpra.html

همچنین پان‌ترکیستها برخی موقع‌ها از وبسایتهایی نقل قول میکنند(چه دولتی و غیردولتی) که هیچ کدام نشان نمیدهند چه زمانی و در چه مکانی و در کدام ماهی..آماری انجام داده شده است. برای نمونه اخیرا یکی از وزیران فرهنگی ادعا نمود که استان آذربایجان غربی کاملا کردنشین است و پان‌ترکیستها ناله فراوانی کردند.

«آذربایجان غربی، ایلام و کرمانشاه متعلق به کردستان است»(رحیم مشائی)

اما خودشان اگر یک وزیر دیگر چیزی به نفعشان را بگوید (بدون اینکه پبرسدند در چه زمانی و چه مکانی چنین آماری انجام شده است و چه کسانی آن را انجام دادند) آن را ده برابر انتشار میکنند.

یا شهردار تهران، جناب قالیبفاف به وضوح شمار ترکزبانان را بسیار کمتر از آنچه پانترکیستها ادعا میکنند ذکر نموده است و میگوید:

"اكثر ملت ايران فارس هستند، از نتايج سرشماري سال 1375 هـ .ش (1996م) درباره تركيب قومي ملت ايران اين برآورد‌ها حاصل مي‌شود: نسبت جمعيت فارس‌ها حدود 75-73 درصد جمعيت ايران است. آمار سرشماري سال 1365هـ .ش (1986م) نشان مي‌دهد كه 83/82 درصد مردم فارسي صحبت مي‌كنند و 86/2 درصد از آنها فقط فارسي را مي‌فهمند؛ همچنين 32/14 درصد از ملت ايران فارسي نمي‌دانند كه بخش عمده‌اي از آنان در مناطق عشايري و روستايي اقوام فارس زندگي مي‌كنند. آذري‌ها حدود 17-15 درصد و تركمن‌ها حدود 2/1 درصد جمعيت ايران را تشكيل مي‌دهند. 5-5/3 درصد از جمعيت به سومين گروه قومي، يعني كرد‌هاي سني و شيعه غرب كشور اختصاص دارد. پس از آنها به ترتيب قوم عرب در جنوب غربي كشور با حدود 3 درصد و قوم بلوچ در جنوب شرقي كشور با حدود 2 درصد از كل جمعيت قرار دارند."

(نقل از: http://www.ghalibaf.ir/Default.aspx?tabid=79&language=fa-IR)

و همچنین این مطلب در اینجا نیز آمده است:

http://zamaneh.info/articles/892.htm#_edn

http://www.farsnews.com/printable.php?nn=13900615000068

برای نمونه یکی از پان‌ترکیستها ادعا کرده است که وزیر آموزش و فرهنگ گفته است:" 70 درصد دانش‌آموزان در سراسر كشور دو زبانه بوده و پس از ورود به كلاس اول و گذراندن يك سال تحصيلي هنوز زبان مادري آنها به فارسي تبديل نشده است؛ اين گونه دانش‌آموزان چگونه مي‌توانند با دانش‌آموزاني كه در تهران تحصيل مي‌كنند رقابت كنند" چند تناقض اینجا هست. یک مگر زبان مادری کودک عوض میشود؟ خود کودک به مدرسه میرود ولی زبان مادرش که همان است که پیش از مدرسه رفتن بوده است. زیرا زبان مادری هر کودکی ثابت است زیرا زبانیست که اول به او سخن گفتند. دومین تناقض اینست که ادعا میشود 70% دانش آموزان پیش از مدرسه رفتن دوزبانه بودند. آیا اینجا منظور تدریس زبان عربی یا انگلیسی در مدارس است؟ یا منظور اینست که قبل از ورود مدارس دوزبانه بودند؟ اگر قبل از ورود مدارس 70% کودکان دوزبانه بودند این دوزبان (یعنی فارسی را) در کجا یاد گرفتند؟ یعنی میگوید یا همه کودکان دوزبانه پیش از کلاس اول هستند یا یک زبانه. در حالیکه روشن نیست در مناطق تک قومی غیرفارسی زبان چگونه همه کودکان ایران دوزبانه شدند. سوم در کجا و چه سالی چنین آماری انجام شده است؟ چهارم آیبا گویشهای متعدد فارسی (بوشهری و سیستانی و شمالی و یزدی..) در اینجا جدا حساب شده اند؟

به علاوه این، آمارها نشان میدهد که رشد مناطق ایرانی‌زبان بویژه، بویژه مناطق رستان/کردستان/بوشهر/هرمزگان/خوزستان/سیستان/خراسان جنوبی/بخشهای کردنشین آذربایجان غربی/ تمایل بیشتر نسبت به خانواده بزرگتر (بیش از دو فرزند دارند):

http://www.amar.org.ir/Upload/Modules/Contents/asset27/tarikhche.pdf



بهترین آمار در ایران به علاوه پیوندهای بالا (که آمارهای انجام شده و نه تخیلی در آن نیز درج شده است) همان آمار استانی است.

http://www.statoids.com/uir.html

در همین آمار ساده تمامی دروغ‌های پان‌ترکیستها نابود میشود. برای نمونه کل جمعیت آذربایجان شرقی و اردبیل و زنجان و نیمی از آذربایجان غربی تنها هفت ملیون نفر است. در حالیکه جمعیت اصفهان و خراسان رضوی ده ملیون حساب میشود. با وجود آمار استانی، اگر این سه استان آذربایجان شرقی و اردبیل و زنجان و نیمی از آذربایجان غربی را بگیریم، حدود ترک‌زبانان این منطقه هفت ملیون نفر است. اگر یک ملیون دیگر (دست‌بالا) برای ترک‌زبانان همدان و قزوین و اراک و گیلان و کردستان حساب کنیم (در تمامی این استان‌ها ترک‌زبانان اقلیت هستند و نه آنچه پان‌ترکیستها ادعا میکند) میشود هشت ملیون. اگر چهار ملیون در تهران اضافه کنیم میشود دوازده ملیون. همانطور که آمار کنگره‌ی آمریکا و اتنولاژ نیز این حدود را یازده تا دوازده ملیون ذکر کرده‌اند(البته پان‌ترکیستها در آینده باز خواهند سعی کرد که با نامه‌های دروغین به سایت اتنولاژ دوباره آمار جعلی خود را بقبولانند). البته جمعیت کمتر از یک ملیون نفر قشقایی و کمتر از یک ملیون نفر ترکن (در سال 2010) و همچنین جمعیت ترک‌زبانان خراسان (در استان خراسان شمالی) نیز در مجموع کمتر از سه ملیون نفر است. بنابراین برخلاف نظر پان‌ترکیستها که ادعا میکنند سی‌پنج ملیون هستند در واقع آمار کل گویشوران به زبان‌های مختلف ترکی در ایران همان حدود هیژده تا بیست درصد جمعیت ایران است که میشود شامل دوازده تا چهارده ملیون نفر. آمار افرادی که به زبان‌های ایرانی‌تبار (پارسی و کردی و لکی و لری و بختیاری و مازنی و گیلکی و تالشی و راجی و سیوندی و تاتی ..) تکلم میکنند حدود هشتاد درصد جمعیت ایران است که از این میان زبان پارسی بزرگترین سهم آن را دارد.



در کل آمارهای استانی و آمارهای انجام شده بهترین پاسخ در رد نظر گزاف پان‌ترکیستها هستند و پان‌ترکیستها در مورد جمعیت استان تهران نیز غلو میکنند وگرنه در بهترین حالت برای آنها شاید یک چهارم این استان باشند که اغلب این آذری‌تبارها نیز ضدپان‌ترکیستها هستند و فارسی‌زبان میباشند.

آمار تازه‌ی سی‌-آی-فاکتبوک سال 2011 نیز شمار کل ترکزبانان آذربایجانی کشور را 16% میشمرد و شمار کل ترکزبانان کشور ایران را 18% جمعیت ایران میداند. همچنین میتوان به آمار دقیق زیر نیز رجوع کرد:

http://gulf2000.columbia.edu/images/maps/Iran_Languages_lg.jpg

بنابراین اغراق پان‌ترکیستها در مورد جمعیت ترکزبانان هیچ پایه‌ی علمی ندارد.
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب کرمی شما که بسیار در زمینه دفاع از هویت ایرانی فعال هستید قدری بیشتر میبایست راجع به تاریخ ایران و ایرانیان بخوانید. ضمنا من نمیفهمم چرا شما همواره جعل واضح واقعیت در باره نژاد آذریها از ایرانی(یا به قول اجدادمان آیریانی یا آریایی) به ترکی آلتایی مغولی را میپذیرید وحتی بر آن تکیه میکنید. اینکه فرضا کسی ادعا بکند نژاد محصول سیب مزرعه اش که فرضا لبنانی نیست، لبنانی است یک مسئله است(قابل بحث و بررسی) و اینکه احمقی پیدا شود و بگوید آن محصول سیب اصلا سیب نیست بلکه پرتقال است مسئله دیگری است. احتیاج به نوشتن من نداره که نژاد ترکی یا آلتایی-مغولی و نژاد آریایی از لحاظ خصوصیات آناتومیک٬اسکلت بندی و چهره شناسی کاملا و به وضوح با هم متفاوتند. فکر نمیکنم که من و شما اینقدر نا آگاه با شیم که فرضا بخواهیم بحث بکنیم که آیا نیمی از مردمان قاره افرقا فرانسویند یا نیستند(چون فرانسه زبانند) یا

یا آیا تانزانیا یی ها اصالتا انگلیسی هستند ویا مردم تیمور شرقی اندونزی اصالتا پرتقالی هستند یا نه. و اما در مورد جعل گاها آشکارتاریخ ایران بوسیله محققان اروپایی بعد از مدتها اندیشه تنها نتیجه ای که یافته ام نژاد پرستی آنهاست. آنها همواره سعی کرده اند خواستگاهی آسیایی(آسیای مرکزی) برای ایرانیان در تقابل با خواستگاه خودشان که اروپایی میدانند قائل شوند و به نوعی تفکیک متلق فرهنگی نژادی خاص اروپایی در تقابل با آسیایی بوجود آورند. این موضوع که (پارسها) ازشبه جزیره کریمه و مادها (کردها ٬آذریها - وپارتهاکه بعدها از مادها جدا میشوند ولی تا پیش از جدا شدن در هزاره اول پیش از میلاد زیر مجموعه مادها هستند) ازمنطقه کلوخیس(منطقه ای شامل شمال غرب گرجستان و شهر سوچی روسیه) از حدود ۱۰۰۰تا ۸۰۰ قبل از میلاد از طریق قفقاز وارد ایران شدند جای بحثی نیست.(هر چند کردها به عنوان آخرین قوم ازایرانیان غربی در نیمه دوم قرن هفتم قبل از میلادبوسیله ایرانیان شرقی یا سکاها - که بعد از مهاجرت ایرانیان غربی از آسیای مرکزی به قفقاز و اوکراین کنونی مهاجرت کرده بودند- از شمال قفقازرانده شده و به ایران مهاجرت میکنند و حکومت ماد را نیزبدست میگیرند). هر چند هرودت با مفهوم خودش درست ولی با مفهوم امروزی ما اشتباها آنها را سکاهامیخواند(به این دلیل که کردها به عنوان آخرین گروه از ایرانیان غربی از سرزمینی به ایران آمده بودند که ازآن پس بوسیله سکاها مسکون شده بود و یونانیان هم همه مردمان ساکن درآنجا را سکیثین یا سکا مینامنده اند). پیوستن کردها به دیگر قبایل مادی قدرت حکومت ماد را ارتقا داده و در نهایت آنها امپراطوری آشور را شکست داده و تصرف میکنند(به همین دلیل است که کردها در سرزمینهایی که پیشتر متعلق به آشوریان بود ساکن شده اند). تحقیقات باستانشناسی اخیربه وضوح مسیرمهاجرت ایرانیان را ازطریق قفقاز و آذربایجان ثابت کرده است (بر اساس تغییر درفرم، ساخت و مواد بکار رفته درتهیه ظروف سفالی و ابزار فلزی٬ تغییر در شیوه تدفین وهمینطور ورود ارابه واسب به سایتهای ایرانی چون تپه حسنلو در آذربایجان غربی یا تپه مارلیک در گیلان). ضمنا شما به سادگی و با مطالعه متون و اساطیریونانی که معاصر با مهاجرت ایرانیان شکل گرفته اند به راحتی و با قطعیت میتوانید حتی سرزمین ایرانیان غربی را پیش از مهاجرت به ایران مشخص کنید. در متون باستانی یونانیان، پرسه(پارس)پادشاه کریمه, توامان پدربزرگ مادری و عموی مدئا(ماد) پادشاه کلوخیس است.(حتی در اینجا هم به وضوح رسم باستانی ازدواج درون فامیلی ایرانیان باستان قابل مشاهده است که به هر حال با معیارهای امروز ما قابل پذیرش نیست ولی به هرحال حقیقتی بوده که وجودد داشته). برای اینکه عمق جعل سازی تاریخ ایران را بوسیله بعضی از این مستشرقین بدانید کافیست به سادگی تنها به نام اولیه ارومیه که مسیر مهاجرت پارسها را به ایران نشان میدهد بدانید. نام ابتدایی ارومیه« پارسوما یا پارسوا» است. آدم متعجب میشه که آیا واقعا این مستشرقها اینقدر ابلهند یا خودشون رو به نفهمی میزنند که ندونند از آسیای میانه تا ارومیه به عنوان اولین منطقه سکنی اقوام ایرانی ۲۰۰۰۰کیلومتر فاصله است. اون موقع ایران ایری که وجود نداشته اینها زن و بچه و گاو وگوسفندشون روسوارهواپیما کنند و بیان ۲ساعت بعد ارومیه پیاده شن. اینها رمه دار بودند.اگه میخواستند با اون رمه ۲۰۰۰کیلومتر رو تو کویر و بیابون طی بکنند تا به ارومیه و تپه حسنلو در آذربایجان برسند که یک مرغ هم از کل رمه هاشون باقی نمیمونده(تازه اگه فرض بگیریم خودشون تا مقصد زنده میموندند). مهمترین اصل در تعیین راههای مهاجرتهای اینچنینی دسترسی دائمی به منابع آبی (رودخانه) است. اگر رودخانه ای مثل آمودریا یا سیر دریا ۲۰۰۰ کیلومتربه سمت آذربایجان امتداد داشت شاید میشد همچین فرضی رو هم کرد که این اجداد بیکار ما یک ۲۰۰۰کیلومتری رو هم برای تفریح در عرض حداقل ۱سال توی گرمای سوزان روزوسرما ی شب کویر با زن و بچه و گاو و گوسفند طی کرده اند که مثلا برسند به اولین سایتهایی که نشانه های حضورآریایی ها در اونجاها وجود داره(همه این سایتها در مناطق شمال غربی ایران واقع هستند).
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای هومن عزیز! شما نوشته اید: "من بارها توضیح داده ام منطور من از روستاییان افرادی است که در حال حاضردر شهرها زندگی میکنند ولی تظاهر به مذهب شیعه اثنی عشری میکنند ودارای مقام ومنصب حکومتی ودارای ثروت حکومتی هستند". ــــــ با این حساب آیا بهتر نیست که برای پرهیز از سوءتفاهم، نام و یا اصطلاح دیگری برای بیان این منظور پیدا کنید و کاری به روستائیان نداشته باشید؟با به کاربردن اصطلاح روستایین از سوی شما این گمان مطرح می شود که شما روستائیان را انسانهایی بی فرهنگ و نادان و عقب افتاده و... می دانید. ــــ ضمنا آنچه که صادق هدایت و ایرج میرزا و... در جای مناسب خود به کار برده اند، با هر حرف زشت و فحش و ناسزا که گاهی در کامنتها شاهد آن هستیم، یکسان نیستند. علاوه بر این اگر آنها لحنی را به کار برده اند، دلیل نمی شود که هر فحش چاله میدانی را هم خوب و درست بدانیم.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

در هیچ جا چیزی به نام نژاد وجود ندارد. همه انسانها از یک ریشه اند. و تمام تفاوتهای ظاهری نتیجه تأثیرات محیط جغرافیایی ست. چیزیکه «نژادگرایی سیاسی-فلسفی» را میافریند « ارتباط نابرابر» و «برتری طلبانهء» آدمها با یکدیگر و حاکمیتها با مردم، در عرصه های اجتماعی و فرهنگی و سیاسی و اقتصادی ست. این مسایل را میتوان در دانشنامه های معتبر هم دنبال کرد.
تمام کسانیکه از ملیتها در حاکمیت قبلی و کنونی نقش سیاسی به عهده داشتند و دارند «نماینده منافع گوناگون» ملیتها نیستند بل نماینده و حامی «منافع گروه اجتماعی خود و نزدیک به خود» بوده و هستند. اینست که ربطی به مردمان مختلف نداشته و ندارند.
درمورد آینده مردمان گوناگون ایران یا ملیتها یا ملتهای بدون دولت، نظرم اینست که « در صورت تأمین حقوق همه جانبه آنان، اتحاد داوطلبانه» بهترین راه همزیستی ست.

نوشته شده توسط: Anonymous

لایـروبـی طـویـلـه اوژیـاس ...
Dear Mr: پویان انصاری
Not that i disagree with you.
But you lost in your own words.
و ازآنجائیکه نـه جنـگ و نـه بُمـب و نـه کُنـفـرانـس های مسخره محفلی و مخفی چند نفره بنام "گـذار به دموکراسی برای خـودشـان"( که البته اشتبـاهـأ «ایـران» را به جـای "خـودشـان" نوشتنـد!) اینجـا و آنجـا گذاشتـن و نـه منشـور ایـن و آن، می تواند آزادی واقـعـی را برای مـردم مان به ارمغـان بیاورد بنابراین، تنهـا یک آلتـرنـاتیـو باقی می ماند و آن اینکه:

I realy did not see any alternative.
Please show us that you are trying to organize people?

و ازآنجائیکه نـه جنـگ و نـه بُمـب و نـه کُنـفـرانـس های مسخره محفلی و مخفی چند نفره بنام "گـذار به دموکراسی برای خـودشـان"( که البته اشتبـاهـأ «ایـران» را به جـای "خـودشـان" نوشتنـد!) اینجـا و آنجـا گذاشتـن و نـه منشـور ایـن و آن، می تواند آزادی واقـعـی را برای مـردم مان به ارمغـان بیاورد بنابراین، تنهـا یک آلتـرنـاتیـو باقی می ماند و آن اینکه:

لایـروبـی این طویـله و شکـار حیوانات وحشی و درنده آن، بـر عُهـده مبارزین انقلابـی آن سـرزمیـن به خصـوص نسـل جـوان آن است که بـا یـک حـرکـت انقـلابـی نسـل ِ این نـوع حیـوانـات خـونـخـوار را که بنـا بـر ماهیـت ایـرانـی کُش ِ شـان، بـا هیـچ شیـوه مسالـمت آمیـزی هـم اهلـی نمی شوند، هـدف قـرار دهنـد و آنهـا را بـرای همیشـه از صفحـه تـاریـخ زیبـای سـرزمیـن مـان، محـو کننـد
Hope one day see yourself doing something more seriously.
Whish you good luck.
نوشته شده توسط: Anonymous

من بارها توضیح داده ام منطور من از روستاییان افرادی است که در حال حاضردر شهرها زندگی میکنند ولی تظاهر به مذهب شیعه اثنی عشری میکنند ودارای مقام ومنصب حکومتی ودارای ثروت حکومتی هستند من هیچ کاری به روستا نشینان ندارم وافراد یکجا نشین که در شهر یا شهرستان خود ساکنند وبرای همکاری بارزیم حاکم به شهرها هجوم نیاورده اند کلا من از افرادی یکجا نشین هستند دفاع می کنم وکسانی را که برای رسیدن به ثروت بی زحمت به مناطق دیگر کوچ مهاجرت یا مهاجمت میکنند و به حکومت فعلی میچسبند را نقد میکنم چون این افراد بدنه مردمی نظام هستند و حکومت یعنی همین افراد به هرحال کسانی که بعد ااز اصلاحات ارضی به شهرها هجوم اورده اندوفرهنگ شهری ندارند وبه حقوق افراد اولیه شهرها تهاجم کرده اند باید نقد شوند اگر سایت ایران گلوبال خودرا نماینده این قشر از مردم ایران میداند که حالت کوچرو دارند وبه حکومت های زمان میچسبند

و به حقوق ساکنان اولیه شهرهای محل مورد هجوم خود تجاوز میکنند میداند بگویید به هرحال ما شهرنشینان لاییک هم حقوقی داریم وباید حقوقمان محترم شمرده شود که این حقوق هم از طرف رزیم قبلی وهم از طرف رزیم فعلی پایمال شده همان طور که افرادی که از روستاها به شهرها هجوم اورده اند ومارا تحقیر وتوهین میکنند ماهم حق پاسخگویی ومقابله به مثل داریم در شهرهای اروپا هم افرادی بسیار مانند من هستند که از حقوق افراد بومی کشور خوددر برابر مهاجرین و مهاجمین دفاع میکنند وحق نوشتن مطلب وتظاهرات دارند من خودم برای روستانشینان یکجا نشین زحمت کش واقتصاد کشاورزی ودامی بسیار ارزش قایل هستم امیدوارم روستا نشینان مانند شما حرف های مرا اشتباه برداشت نکنند وبه خودنگیرند به هرحال از نظر شخصی من دینداری ودینپرستی واداب ورسوم پرخرج تعلق به روستاییان وفرهنگ روستایی دارد وبا شهرنشینی منافات دارد.همانطور که روستاییان بزورمیخواهند عقاید واداب رسوم خودرا به ما شهرنشینان لاییک تحمیل کنند انتظار نداشته باشند ماهم بخاطر نجابت و ادب شهری سکوت کنیم وحرفی نزنیم .کامنت های سانسور شده مرا منتشر کنید تا همه قضاوت کنند کجایشان زشت و بی ادبی بوده پس با این حساب افرادی مثل صادق هدایت وصادق چوبک هم که صریح مینویسند بی ادب هستند ملاک ادب وبی ادبی شما ملاکی دینی و کهنه شده است در مورد نقد دین مسائل وامور جنسی مرتبط با دین حرف زدن ایا بی ادبی است ملاک های شما بسیار به ملاک های حکومتی نزدیک است وازین نظر اوپزیسون لاییک ازاد اندیش نیستید.کتاب توپ مرواری واثار صادق چوبک وایرج میرزا عبید زاکانی ومثنوی مولوی , دیوان عطار را دوباره خوانی کنید.مشکل این است بعضی افراد در سایت شما هستند که خودرا مصداق نقد های من حساب میکنند ومطالب مرا سانسور میکنند .
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای کرمی من بگویم سرزمین پارس کجاست.... سر زمین پارس در ذهن شما واقع است و شما توانایی ان را دارید که هر قدر که میخواهید ان را گسترشش دهید. حتی در خواب.

نوشته شده توسط: ایران گلوبال

هومن گرامی! 1- شما امکان گذاشتن عکس در مقالات را ندارید. این امکان به دلایل امنیتی از کاربرانی که ما آنها را به درستی نمی شناسیم، گرفته شده است. »»» 2- اگر شما کامنتهای خودتان را بدون توهین و بدون کلمات زشت بنویسید، "سانسور" نخواهند شد. لطفا کامنتهای خودتان را مودبانه و مدنی بنویسید تا حذف نشوند. شما متاسفانه حتا در کامنتهای عادی خودتان به روستاییان توهین می کنید و انتظار دارید که کامنتهایتان بلااستثنا منتشر شوند؟ »»» 3- در صورتی که به توهین و تحقیر ادامه دهید، مجبور خواهیم شد کد شما را هم بلوک کنیم. به امید همکاری سازنده.

نوشته شده توسط: Anonymous

مقاله های شمارا میخوانم. شما بصورت طنز درواقع ترکیبی بین ترازدی وطنز واقعیت را بیان میکنید.
به امید آزادشدن ایران زمین

نوشته شده توسط: Anonymous

برای گذاشتن عکس مربوط به مقاله در بخش اتومات چه باید کرد برای انتشار اسناد یا نقشه ودیگر تصاویر در متن مقاله

نوشته شده توسط: Anonymous

سخن جنبش مبارزین بلوچستان با مردم ایران "ای مردم"
ای مردم،

بیایید بنگریم که چگونه هزاران نفر از بهترین جوانانمان هر روزه به طرق مختلف به دست پلید عمال خامنه ای به قتل می رسند

بیایید بنگریم نظام خامنه ای چگونه اعتیاد و فساد را برای نابود کردن بنیان جامعه مان ترویج می دهد بطوری که بسیاری از جوانانمان، این سرمایه ها و استعدادهای گرانبهای این مرز و بوم به کام اعتیاد و مرگ کشیده می شوند


بیایید بنگریم چگونه نظام شیطانی خامنه ای که خود بانی و باعث سودای مرگ (تجارت مواد مخدر) بوده ، در پوشش مبارزه با مواد مخدر هزاران تن از جوانان معصوممان را به جوخه آتش می سپرد


بیایید بنگریم چگونه نظام خامنه ای با اعمال تبعیضهای وحشیانه بر مردم مظلوم بلوچستان فرصت اشتغال ، این حق ابتدایی را از جوانانمان سلب نموده که برای حصول لقمه ای نان برای خانواده هایشان هر گونه خطر را به جان می خرند که در حین کار در مرزها به دست آویز جرم قاچاق کالا و سوخت زیر آتش خصمانه مزدوران خامنه ای قرار گرفته و جان پاکشان را از دست می دهند


بیایید بنگریم که درچگونه در خاک پاک خودمان زندانها برپا کرده اند که مملو از جوانان بیگناهیست که با اتهامات واهی دستگیر شده و در آنجا انتظار فرجام سیاهی که دژخیمان خامنه ای برای آنها آفریده اند را می کشند


بیایید بنگریم چگونه در آن روز سیاه صدای مظلومیت تنی چند از مردمان بی دفاعی را که در مسجد مکی گرد هم آمده بودند با آتش گلوله ای که از زمین و آسمان بر مسجد باریده می شد خاموش کردند که صحن خونین مسجد معراجشان گشت


بیایید بنگریم که تاکنون چند تن از علمای حقانی ما به جرم حق گویی و تبری جستن از ظلم و جنایت رژیم جور خامنه ای خون پاکشان به زمین ریخته شد


بیایید بنگریم که چگونه دژخیمان خامنه ای آن خانه خدای را در عظیم آباد زابل تخریب کرده، کلام خدا را لگدمال و به مقدسات مردم مسلمان بلوچ اهانت نمودند


بیایید بنگریم چگونه سرزمین خودمان موطنی که خود و نیاکانمان در آن چشم به جهان گشودیم را به سیاه چالی عظیم برایمان تبدیل کرده اند که وارثان حقیقی این سرزمین زخمی از تازیانه استبداد در آن به بند کشیده می شوند و اگر جفا و ظلم رفته بر خود را بر نتابند و زبان به شکوه واعتراض بگشایند آهشان با گلوله و آتش پاسخ داده میشود


ای مردم بیایید بنگریم که اعمال خامنه ای این دیکتاتور بد نام زمان چگونه بر شرافت و ناموسمان دست تعدی دراز نموده است تا حدی که خواهران پاکمان را در دیار خودمان به قتل رسانیده و تکه تکه اجسادشان در زادگاهشان رها نمودند


به راستی چگونه با وجود و تداوم این همه تجاوز و تعدی ، ظلم و جنایت می توان این روایت خونین و جانکاه را به پایان برد!؟


بلی خواهران و برادران ، ای مردمان سرافراز بلوچستان ، خامنه ای این ضحاک زمان ، با اعمال این سیاستهای شوم و اجرای این جنایات در بلوچستان سودای حکم راندن بر بلوچستانی را در سر می پروراند که در آن مردمانی به زنجیر کشیده شده و عاری از صفات فاضله فرمان بندگی او را لبیک گویند و حتی چشم در چشم ظالم به کینه ندوزند


آری ای غیور مردان دیار بلوچستان ای شیر زنان نجیب این وادی ویران براستی اگر ما خود دست در دست یکدیگر ننهیم و با اتحاد ، انسجام و همدلی در برابر سپاهیان خامنه ای صف میاراییم و به مصاف این زبونان مرویم چه کسی از سرزمین و شرف و ناموس و دینمان به دفاع بر خواهد خاست ؟چه کسی؟


جنبش مبارزین بلوچستان به نظام خامنه ای این پیام قاطع را می دهد که ما فرزندان بلوچستان در مقابل ظلم و بیدادتان ایستاده ایم و در این نبرد سرنوشت ساز تا آخرین قطره خون ، جانمان را فدای شرف و غیرت و دین و ناموس و سرزمین و حرمت ریش سفید پدران و عصمت خواهران و اشک مادران و عزت برادرانمان خواهیم کرد.



جنبش مبارزین بلوچستان
نوشته شده توسط: Anonymous

اژدر بهنام عزیز به ما در ایل و اوبا و وخانواده و ده و شهرمان و در کل ایران ترک زبان نمیگفتند بلکه ترک میگفتند.
اگر روشنفکری مثل شما اصالت خود را کتمان بکند ,وای بر حال بقیه.

نوشته شده توسط: Anonymous

باسلام.من برادرشهرام هستم ازروزاول پی جریان شهرام بودم.ب ما گفته شد شما قبول کنید گروه سبز شهرام رازدند ماشهرام راسهید اعلام کنیم ماقبول نکردیم.تاب این ساعت مورخ25.9.91زیرگرفتن برادرم راگردن نگرفتن .حتی بیمه ایشان را مانتوانستیم بگیریم.فقط هرچند ماه یک با بند رامیخواهند که چه خبر من فقط یک مرده متحرک شده ام وفقط دستم به اسمان است.مرگ بهتر ازاین است

نوشته شده توسط: Anonymous

ببخشید این " آزربایجان جنوبی" آدرسش کجاست؟

نوشته شده توسط: اژدر بهنام

ایرانی گرامی! باز هم با تشکر از شما بابت آمارهایی که ارائه می دهید می خواهم بر یکی دو نکته اشاره ای گذرا داشته باشم. ولی پیش از آن جمله ای را که استاد اقتصادمان بارها تکرار می کرد برایتان بنویسم. ایشان می گفتند که در آمار گیری نمونه ای باید 50 درصد "اتفاقات" را در نظر گرفت. حالا بگذارید تصور کنیم که آمارگیران ما می خواهنند سراغ 5000 نفر بروند و از آنها در مورد زبانشان تحقیق کنند. اگر بر حسب تصادف در نقاط مختلفی که به اشخاص مراجعه می کنند، از 5000 نفر، ناخواسته و بطور تصادفی به 3000 نفر کرد برخورد کنند، آیا می شود نتیجه گرفت که 60 درصد ایرانیان کرد هستند؟ آن آمارگیری دقیق است که هنگام سرشماری خانه به خانه و در همه شهرها و روستاها انجام شود و نه آمارگیری نمونه ای. دقت کنید که آمارگیری با نظرخواهی های سیاسی متفاوت است. نکته بعدی این که من اصلا به این مساله بهایی نمی دهم که مثلا

ترک زبانان یا کردها و یا لرها و عربها و... چه درصد از ساکنین کشور را تشکیل می دهند. برای من مساله این است که چند ده هزار زرتشتی یا یهودی و یا آسوری همان حقوقی را دارند که میلیونها فارسی زبان و ترکی زبان و... دارند. این مهمترین مساله است. کم یا زیاد بودن تعداد افراد یک اتنیک یا فرقه یا واحد اجتماعی دیگر هیچ مجوزی برای تبعیض و ستم و سرکوب به دست نمی دهد. علاوه بر این همه انسانها در همه گروهها و واحدهای اجتماعی حق دارند سرنوشت خود را، خود رقم بزنند. نکته آخر اینکه من شخصا مخالف هرگونه جدایی و انشقاق و کینه و دشمنی هستم و فکر می کنم که ما به اندازه ای اشتراکات و منافع مشترک داریم که اگر به آن درجه از رشد اجتماعی و مدنی برسیم که همدیگر را آنگونه که هستیم، به رسمیت بشناسیم و به حق و حقوق متقابل هم احترام بگذاریم، زندگی مشترک، بهترین راه است. بعنوان آخرین نکته می خواهم توجه شما را به منبعی که آنرا دقیق معرفی می کنید رجوع دهم.: "در ادامه اين نشست سعيد معيد‌فر، عضو هيئت علمي دانشگاه تهران و مجري طرح "بررسي و مطالعه ميزان مصرف كالا و خدمات فرهنگي در شهر تهران " اظهار داشت " جامعه آماري استفاده شده در تهران 5 هزار نفر است؛ اين جامعه يكي از بزرگترين جوامع تحقيقي كشور محسوب شده و آمار قابل قبول و قابل استنادي در اختيار مسئولان قرار مي‌دهد.

وي تصريح كرد: آمارگيري از 374 محل تهران به دليل هزينه و وقت زيادي كه نياز داشت برايمان امكانپذير نبود به همين دليل محلات تهران را بر اساس 3 شاخصه سواد، وضعيت اقتصادي و مهاجرت در 10 خوشه قرار داده و از هر خوشه بر اساس آمار نفرات آن نمونه‌هاي را انتخاب كرديم." به این ترتیب ملاحظه می کنید که آن طرح به دلیل پرهزینه بودن اجرا نشده است و مسولین ایرانی حداقل ممکن را انجام داده اند. با پوزش از اینکه در این روزها گرفتارم و نمی توانم بیشتر از این بنویسم، امیدوارم که در آینده، تبادل نظر بیشتر و دقیقتری داشته باشیم.
نوشته شده توسط: Anonymous

من فرزند ملتی بی دولت هستم, خانه ام را........... مدرسه ام را با دستان خودم خواهم ساخت.(Dizmar Qaradağ)
https://www.box.com/s/zqqcy5jme76czc416i7i

https://www.box.com/s/zqqcy5jme76czc416i7i
نوشته شده توسط: Anonymous

آزربایجان جنوبی تا وقتی زیر استعمار و اشغال دولت اشغالگر ایران هست! دریاچه اش را خشک, مصیبت زده اش را زنده بگور , ثروتش را غارت, زبانش را نابود , فرهنگ و تاریخش را به لجن میکشن
استقلال ملی حق مسلم وقطعی تک تک ملل تحت اشغال "ایران" است

نوشته شده توسط: Anonymous

پريشان گويي و سفسته اشغالگران فارس پايان ندارد

پیش زمینه افکار پان فارسیستی,نئو پان ایرانیستی استحاله ملل غیر فارس از جمله عرب ها .بلوچ ها . ترکمن ها و مخصوصا ترک ها که اکثریت تعدادی تشکیل دهنده مل لزیر اشغال فارسها تحت کشور قلابی و ساختگی ایران هستند را دربر می گیرد . برای رسیدن پان فارسیست ها به این هدف فاشیستی تحریف و جعل تاریخ ,جمیعت وحتی نابودی ان ممنوعیت استفاده اززبان مادری در مقاطع مختلف اجتماعی . سیاسی .نظامی و غیره . سرکوبی روشنفکران و اندیشمندان ملل غیر فارس از ملزومات محسوب می شود . اغاز پدیداری افکارپان فارسیستی و نژادپرستی را در ایران می توان به سهولت با روی کار امدن رضا شاه مشاهده کرد . در طول حاکمیت وی سیاست های متعددی از سوی حکومت وعوامل وابسته در جهت اسمیله ,اشغال و تجاوز کردن ملت ها واقوام غیر فارس به اجرا در امد
رضا شاه با تجزیه کردن ملل و به اسارت گرفتن آنها دولت مرکزی بنام "ایران" را پی ریزی کرد. مرزهای قلابی "ایران" از سینه زخمی ملل کشیده شده, و نزدیک به 90 سال است که از این زخمها و این قلبهای پاره شده خون می چکد. هر کدام از این مللل تحت اشغال را از برادرانشان جدا کرد تا " ایران " بسازد. بخشی از هر کدام از این ملل در انسوی این مرزهای قلابی "ایران" قرار دارند.


رضا شاه با سیاست یک ملت و یک دولت با یاری خبرگان شوونیزم فارس به طور جدی و سیستماتیک سیاست اسیمیله ملی و فارس سازی را پیش گرفت . باتحمیل زبان فارسی، ممنوع کردن زبان ملل، تحریف تاریخ ، تعویض اسامی مناطق اشغالی و نامگداری فارسی و همچنین تغیر ترکیب ملی و مسکون ساختن فارسها در این مناطق به خصوص در الحواز تمام توان خود را دراستای ایجاد ملیت "ایرانی" و کشوری "ایران " به کار بست .


اشغالگران فارس گذشته از قربانیان زمان اشغال هر حرکت اعتراضی بعد از اشغال را نیز بشدت سرکوب کرده و مرتبا از ما ملل تحت اشغال قربانی گرفته و میگیرند. علارغم این سرکوبها مقاومت ملل تحت اشغال و مبارزات رهای بخش ملی شعله ورتر، پربارتر و امروزه به اوج خود رسیده و اورگانیزه شده پان ایرانیزم را شکست داده است . هر چند که بدنبال شکست پان ایرانیزم ، نئوپان ایرانیزم با شعارهای "ایران" برای همه "ایرانیان" ، "ایران" کثیر الملله، " حقوق برابر به "اقوام " " ایرانی" ، حقوق زبانی ، حقوق شهروندی و فدارالیسم و غیره به صحنه آمد ولی شعارهای شفاف استقلال خواهی ملل ، نئو پان ایرانیزم را هم شکست داده و به حاشیه راند.
. از اقداماتی که در جهت اسملاسیون ملل غیر فارس در ان زمان از طرف رضا شاه واطرافیانش بعد پسرش و بعد آن ملاها به صورت سیستماتیک به اجرا درامد می توان به:



1 - تقسیمات و تجزیه اراضی آزربایجان جنوبی وازمیان بردن اسامی ترکی از شهرها وروستا ها وحتی ممنوعیت انتخاب اسامی ترکی برای کودکان .


2-به هم زدن یک رنگی ملی و اتنیکی , با بخشش اراضی 1 ملت غیر فارس به ملت غیر فارس دیگه و ایجاد کردن اختلافات بین اتنیکهای غیر فارس بر سر اراضی

3 –زبان ترکی در مدارس، ادارات، ارتش، دادگاه و تمامی جلسات رسمی و دولتی ممنوع، اسامی شهرها و اماکن تاریخی تغییر، اسامی ترکی، کتابهای ترکی وغیره قدغن شده، سیاست شدید آسیمیله تطبیق شده و می شود.سیاست آسیمیلاسیون تحت نام تمامیت ارضی ایران ملل غیرفارس را به ضرب شمشیر، شکنجه، توپ و تانک به اسارت درآورده است.


4 –مهاجرت اجباری اقتصادی مردم بعضی از نواحی آزربایجان جنوبی به شهرهای فارس نشین و نقاط مرکزی ایران و جای گزین کردن مردم کرد و فارس زبان درآذربایجان .



4 –تداوم اشغال و تجاوز با بمباران، گلوله باران،ترور،اعدام،تبعید، کشتارجمعی، زندان ، شکنجه و انواع سرکوبهای وحشیانه و غیره

5-غارت نفت عربها/,چپاول معادن و کشاورزی فلزات (طلانقره مس آلمنیوم....) آزربایجان جنوبی / گاز ترکمنستان جنوبی....
نوشته شده توسط: Anonymous

اقای تبریزی همه دعوای شما ان تر ناسیونالیست ها لنینی روسی برسر منابع فلات است مثل نفت وگاز عیلام ومعادن دیگر ایالات که میخواهید مالکیت سرزمینی ان منابع را مثل جمهوری روستایی ان تر ناسیونالیست شیعه انکار کنید حرف های شمارا خمینی ان تر ناسیونالیست و احمدی نزاد ان تر ناسیونالیست هم میزنند و سرمایه های ایالات فلات را با همین دید شما خرج کشورهای دیگر برای ان تر ناسیونالیسم روستایی شیعه می کنند در افریقا وامریکای لاتین و اسیای میانه وپاکستان خانه ومدرسه می سازند در لبنان وعراق برق کشی میکنند وخانه می سازند و گرو های ان تر ناسیونالیست خودرا درانجاها تغذیه میکنند امثال شما وکیانوری و نگهدا روکشتگر این ان تر ناسیونالیسم وغارتگری را به انها یاد دادید تا سرمایه های فلات را بسوزانید

شما خمینسیت هستید واز ان تر ناسیونالیسم روستایی رزیم دفاع میکنید شما میخواهید ما از مالکیت سرزمینی مردم ایالات زادگاهمان در برابر رژیم مزدور پان شیعه وان تر ناسیونالیست خمینی دفاع نکنیم شما میخواهید مردم عیلام ودیگر ایالات دارای معادن و منابع را فدای مفتخوران وبیکاران دیگر کشورها کنید فقیران دیگر کشورها نباید نفقه گیر مردم فلات ما ماباشند باید با مبارزات ملی وضد استعماری حق غارت شده خودرا از وحشی های شمالی اروپا امریکا بگیرند چرا باید مردم عیلام ودیگر ایالات فلات خرج فقرای جهان را برای شادی روح مارکس ولنین و خمینی بدهند حق مالکیت سرزمینی ایالات حقی مذاکره ناپذیر است ونیز حق حاکمیت ومدیریت ملی وبومی ایالات پس از رفتن رزیم وفروپاشی سپاه وارتش استعماری ایران پیدا کردن مشتی ان تر ناسیونالیست شیعه ولنینی برای ملیون ایالات بسیار اسان است و انها از شهرها اخراج وبرای کارمولد کشاورزی وصنعتی به کمپ های کار همراه با دوستان شیعه سرموضع خود اعزام خواهندشد ما با شما ان تر ناسیونالیست های شیعه ولنینی که خواستار سوزاندن سرمایه های فلات برای کسب ابروی خود هستید حرفی نداریم شماها ودوستان شیعه شمارا در کمپ های کار ملی خواهیم دید.
نوشته شده توسط: Anonymous

دوست گرامی، جناب آقای یونس شاملی، یادداشت شما تکراری است و من پاسخ آن را داده ام! اگر با ماوسی که در دست دارید اندکی به بالا بروید خواهید دید که من هم یادداشت شما را در این بخش گنجانده ام و هم پاسخ شما را داده ام! با سپاس.

نوشته شده توسط: Anonymous

ما دخالت یک نفر مانند کرمی را که بر طبق تقسیم بندی جغرافیایی و به تاکید خود ملیت آلمانی دارد را در امور مربوط به ایران قبول نمی کنیم.

نوشته شده توسط: Anonymous

جالبه سند هم جعل کردید برای این امر؟ میشه بگید کوردهای خراسان شمالی از کجا(ارومیه) و در چه سالی(قرن 15 میلادی) به شمال شرق ایران برای دفاع در برابر ترکان مهاجم کوچانده شدند. اگر جمعیت کورد قابل توجهی در ارومیه وجود نداشت باز با این وجود آنها با گذشت 500 سال همچان در ارومیه اکثریت قاطع را در اختیار نداشتند. اما در مورد آمد(دیاربکر) جز اینکه به شما بگوییم در این دوران دیگر جایی برای تفکرات فاشیستی آتاترک وجود ندارد.

نوشته شده توسط: یونس شاملی

تمنیات غیر از واقعیات است
آقای تبریز تفسیر شما از ناسیونالیسم با واقعیات موجود تطابق ندارد، بلکه تنها تمنای حسی شما را برآورد میکند. شما بکلی حضور و وجود ایدهء ناسیونالیسم در دولتهای دمکرات را نفی میکنید. اما از یک دولت دمکرات هم در نوشت خود نام نبرده اید. خود این هم نشان میدهد که شما دولت دمکرات برخواسته از تمنیات فکری تان را مد نظر داشته اید. واقعا نمیتوان با شما در خصوص پدیده ناسیونالیسم در روی زمین به بحث و بررسی پرداخت. چون صحبتهای شما بیشتر آرزوها و تلقی های آرزومند دورن شماست و با بیرون هیچ ارتباطی ندارد. تنها برای تذکر به شما میگویم که تمامی دولتهای جهان از دمکرات تا دیکتاتور به درجه معینی، حتی به درجه نسبتا بالای به ایده ناسیونالیسم مصلح هستند. اساسا این دولتها چه دمکرات و چه دیکتاتور "دولتهای ملی" نامیده میشوند.

نوشته شده توسط: Anonymous

تبعید ابوالفضل عابدینی نصر روزنامه نگار ومبارز عیلامی به زندان کارون و اعلام اعتصاب غذای خشک
ابوالفضل عابدینی نصر، روزنامه نگار عیلامی پس از ادای شهادت در خصوص شرح بازجویی‌ها و شکنجه‌های ستار بهشتی به بازپرس ویژه قتل، به زندان کارون اهواز تبعید شد.

بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، این زندانی سیاسی که در ۲۴ ساعت حضور ستار بهشتی در بند ۳۵۰ شاهد وضعیت جسمی وی پس از شکنجه‌های صورت گرفته در بازداشتگاه نیروی انتظامی بود به دلیل ادای شهادت در حضور بازپرس ویژه قتل به زندان کارون اهواز تبعید شد.

ابوالفضل عابدینی نصر، پیش‌تر به دلیل بیماری قلبی خود از زندان کارون اهواز به زندان اوین منتقل شده بود، تبعید وی در حالی صورت می‌گیرد که وی در انتظار پاسخ دادستانی به درخواست مرخصی بوده است.

خانواده این زندانی امروز در گفتگو با گزارشگر هرانا از انتقال ناگهانی وی به زندان اهواز ابراز بی‌اطلاعی کردند، اما منابع خبری نزدیک به زندانیان سیاسی در بند ۳۵۰ موضوع تبعید وی را تائید کردند و اعلام کردند که نامبرده هنوز به زندان کارون منتقل نشده است اما برای اجرای این حکم از بند ۳۵۰ خارج شده است.

ابوالفضل عابدینی پیش از خروج از بند ۳۵۰ در مواجه با حکم تبعید اعلام داشت در صورت انتقال به زندان کارون اهواز دست به اعتصاب غذای خشک خواهد زد، این فعال حقوق بشری که در زندان در رشته روزنامه نگاری تحصیل می‌کرده با انتقال به زندان کارون از ادامه تحصیل نیز محروم شده است.

برخورد با این زندانی سیاسی به دلیل شهادت در مورد شکنجه‌های ستار بهشتی در حالی صورت می‌گیرد که مسئولین قوه قضائیه ایران و نیروی انتظامی در مورد شفاف سازی در خصوص پرونده مرگ ستار بهشتی در بازداشتگاه نیروی انتظامی قول مساعد داده بودند.

ابوالفضل عابدینی نصر، روزنامه نگار و از همکاران مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران است که به دلیل عضویت در این گروه و مصاحبه با رسانه‌های برون مرزی در خصوص وضعیت کارگران نیشکر هفت تپه و هم چنین عضویت در حزب پان ایرانیست به ۱۲ سال حبس تعزیری محکوم شده است.

نوشته شده توسط: Anonymous

موج خودکشی بخاطر گرانی وبیکاری ناشی از تحریم وغارت های رزیم روستایی روز بروز گسترده تر میشود واز شهروندان نجیب ومظلوم وغارت شده قربانی میگیرد در شرایطی که در شهرهای بزرگ نوکیسگان وحشی حکومتی در خانه های 30میلیارد تومانی زندگی میکنند وماشین های 300 میلیونی سوار میشوند وعروسی های میلیلردی میگیرند زحمتکشان روستاها وشهر های کوچک ایالات غارت شده از فقرونا امیدی دست به خودکشی میزنند چه کسی میخواهد پاسخ این همه مظلومیت را بدهد واین همه خون انسان های باشرف را که آویزان انقلاب قلابی نشدند ودر شهرستانها وروستاهای خود ماندند تا زندگی کشاورزی وکارگری حلال با بازوی پاک خود داشته باشند درود بر شرافت یکجا نشینان که مزدور حکومت نشدند ودر سرزمین مادری وپدری خود ماندند مبارزه کردند وبرخاک افتادند.

تا اصالت خویش را با خون پاک خود ثابت کنند وننگ حاشیه نشینی ومزدور حکومت شدن را در شهرهای بزرگ غارتگر نپذیرفتند
خودکشی یک شهروند سلماسی به علت مشکلات معیشتی
یک شهروند اهل سلماس، ۵۰ ساله به نام فریده (فامیده) دودکانلو اهل روستای شکریازی از توابع شهرستان سلماس به دلیل مشکلات معیشتی دست به خودکشی زد و جان خود را از دست داد.


بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، شامگاه روز یکشنبه بیست ویکم آبان ماه فریده دودکانلو، ۵۰ ساله اهل روستای شکریازی از توابع شهرستان سلماس به علت مشکلات معیشتی در منزل خود را حلق آویز کرد ودر نتیجه جان خود را از دست داد.


گفتنی است، که دختر بزرگ این شهروند زن نیزبراثر خود کشی ۴ سال پیش جان خود را از دست داده بود.


در حال حاضر میزان خودکشی در ایران دوازده نفر در هر یک هزار نفر است و استان‌های ایلام، کرمانشاه، کردستان و همدان و آذربایجان غربی رکورددار آمار خودکشی در ایران هستند.


آمارهای خودکشی در ایران خبر از یک بحران غیر قابل کنترل می‌دهند به طوری که طی یک سال بیش از ۴۵ هزار نفر دست به خود کشی زده‌اند.
خانم فامیده به همه ما درس اصلات وپایداری داد با خودکشی اش بزرگترین اعتراض را کرد و به همه درس اصالت داد او در روستایش ماند وهیچ وقت برای گدایی ودزدی به تهران کوچ نکرد ایستاد بر سر جایش وبلند فریاد زد تا جهانیان بشنوند مردم سلماس گرسنه وغارت شده هستند ونمیخواهند در تهران حقوق خودرا از ادم های بی هویت گدایی کنند او ماند وماندن را تشویق کرد وبا تقدیم جانش حکومت بی هویت ها ومزدوران رابی ابرو تر کرد درورد بر تمام یکجا نشینان وهمه روستا نیشنان وشهرستان نشینان بومی ومظلوم از هر زبان وهر قوم انها معلم اصالت ومقاومت ایالات هستند .چرا هیچ کس ازو نمیگوید زنی که به بلندای پهلوانی وشهامت رسید .
نوشته شده توسط: Anonymous

همانطوریکه خودبه لینکهای مختلف مراحعه نموده وملاحظه فرمودیدکه تمام آماردرمورداتنیکهای مختلف ازطرف رژیم بوده واین آقا/خانم ایرانی هم همه ی آمارش را ازمنابع خودشان یعنی جمهوری اسلامی مینویسد.استبدادسابق ونیزرژیم کنونی بخاطرترسی که ازآگاهی مردم دارندهرگزنمیتوانندآماردقیق اتنیکی رابیان کنند.بهترین آمارهمان است که وزیز آموزش وپرورش دربازگشائی مدارس گفت چون درعمل روزانه باواقعیت طرف است .اوگفت که بیش ازتوجه کنید بیش از60-70درصددانش آموزان زبانشان فارسی نیست.البته تمارآمارهای خارجیان نیزبراساس آمارهای رژیم های فارسی شاه وشیخ بنا شده است بگذلرآمارفارس زبانانرا تا 80درصدبالاببرندبقول زبان شیرین فارسی،عاقلان دانند!!!ولی شما گفته وزیرآموزش وپرورش رابخاطربسپاریدکه 60-70 درصدغیرفارس زبان داریم.

نوشته شده توسط: Anonymous

روستاییان حاکم بر ایران قصد ترویج روستاییگری شیعه به کهکشان را دارند و هدف توسعه فناوری فضایی روستایی کردن کرات دیگر اعلام شد
«آرزوی برگزاری نماز جماعت در یکی از کرات آسمانی»
رضا روستا آزاد٬ رئیس دانشگاه صنعتی شریف گفته است بزرگ‌ترین آرزوی او «برگزاری نماز جماعت در یکی از کرات آسمانی است. در این آرزو هم توسعه فناوری هست و هم توسعه معنویات.»

بزرگترین آرزوی رئیس روستایی دانشگاه شریف

دیگربان:روستا آزاد با اشاره به سوالی که از وی در خصوص بزرگترین آرزوهایش در هفته هوافضا پرسیده شد، خاطر نشان کرد: در پاسخ به این پرسش پاسخ دادم که از بزرگترین آرزوهای من برگزاری نماز جماعت در یکی از کرات آسمانی است. در این آرزو هم توسعه فناوری هست و هم توسعه معنویات.

نوشته شده توسط: Anonymous

اعتراض بازنشستگان پالایشگاه آبادان ادامه دارد
بدنبال تجمع اعتراضی تعدادی از بازنشستگان اخراجی از خانه های سازمانی پالایشگاه آبادان در مقابل دفتر احمدی نژاد و شرکت پالایش و پخش نفت در تهران که به همراه خانواده هایشان در روز ٢٣ آبان برگزار شد، کارگران بازنشسته روز ٢٥ آبان نیز در مقابل دفتر مرکزی پالایشگاه آبادان دست به تجمع اعتراضی زدند و خواهان پیگیری خواست خود شدند.



طبق گزارشی که به حزب حزب کمونیست کارگری ایران رسیده است، موضوع از این قرار است که به ١٩٠ کارگر بازنشسته و بازخرید صنعت نفت اخطار شده است که یا خانه های سازمانی مسکونی خود را تخلیه کنند و یا باید اجاره بپردازند. به کارگرانی که تازه بازنشسته شده اند و در این منازل سکونت دارند گفته شده بود که تا روز ٢٠ آبان فرصت دارند که منازل را تخلیه کنند در غیر اینصورت بابت اجاره از مقرری ماهانه آنها خواهد شد. به کارگرنی که قبلا بازنشسته شده اند نیز مدتی است اخطار داده شده و مرتب دستمزد آنان را به گرو میگیرند و به آنها فشار میاورند که خانه ها را تخلیه کنند اما کارگران با تجمعات مکرر خود موفق شده اند حقوق خود را از حلقوم دولت بیرون آورند. تعدادی از این کارگران بازخرید شده اند. به این کارگران در جریان بیکارسازیها گفته شده بود در صورتیکه خودتان بازخرید شوید به شما خانه سازمانی داده میشود و این کارگران به امید اینکه صاحب خانه میشوند خود را بازخرید کرده اند و حالا متوجه میشوند که دولت کلاه سر آنها گذاشته و در حالیکه کارگران علیرغم سابقه کار طولانی از هر حق و حقوقی صرفنظر کرده اند، الان برای تخلیه خانه های خود تحت فشار قرار گرفته اند. کارگران بازنشسته میگویند زیر بار این فشارها نمیروند، منازل را تخلیله نمیکنند و برای آن خواهند جنگید. این مبارزات ادامه دارد.


حزب کمونیست کارگری قاطعانه از بازنشستگان پالایشگاه آبادان حمایت میکند. داشتن مسکن مناسب حق کارگران و همه مردم است. کارگرانی که سالهای طولانی کار کرده و بعضا حتی بدون حق و حقوقی به امید داشتن خانه خود را بازخرید کرده اند حق دارند در خانه های سازمانی بمانند و زندگی کنند. حزب از کلیه کارگران پالایشگاه و از مردم شریف آبادان میخواهد که از کارگران بازنشسته حمایت کنند. همسران کارگران بازنشسته در تجمع کارگران در تهران شرکت داشتند، باید با تمام قوا و همراه با سایر اعضای خانواده در تجمعات شرکت کنند و مردم شهر را به حمایت فراخوانند. با اتحاد و نیروی جمعی همه کارگران و همراه کردن مردم زحمتکش و آزاده شهر میتوانیم رژیم را تسلیم خواست بحق خود کنیم.


حزب کمونیست کارگری ایران
نوشته شده توسط: Anonymous

Na intor nist, ba shoma movafegh nistam, irani har jaye in khak ke bashe iranie, hich farghi ham nemikone az che ghomiati bashe, dastane ghomiat marboot be roozegarane aghab moondegie har mellati hast, ma hame pareye tane yek keshvarim, hameye shahidan ham be yek andaze arzesh o etebar darand ...kasani ke in afkar ro dar ma roshd midan, mikhan ke tafraghe o jodayi ijad konand.

نوشته شده توسط: Anonymous

ما تا چریکهای مسلح صد هزار نفری در کردستان عراق داریم و قدرت نظامی روز افزون با میلیاردها دلار پول نفت و گاز ذره ای از شوونیسم آریایی فارس باک نداریم و با خیالی راحت می دانیم که کردستان ایران با التماس و با افتخار به دوبی جدید منطقه "کردستان " خواهد پیوست . کار ترک های آذری هم با آذربایجان شمالی و ترکمن صحرا با کشور ترکمنستان و بلوچستان با بلوچهای پاکستان مشخص است که شکست فاشیسم آریایی افغانی بسیار نزدیک است

نوشته شده توسط: Anonymous

دوستان گرامی، اگر کسی پیرو پنداری کهنه و مرده و پرتاب شده به زباله دان تاریخ به نام ناسیونالیسم باشد و ابزارهای زهر کشنده ای به نام ناسیونالیسم ..........

دوستان گرامی، اگر کسی پیرو پنداری کهنه و مرده و پرتاب شده به زباله دان تاریخ به نام ناسیونالیسم باشد و ابزارهای زهر کشنده ای به نام ناسیونالیسم را مانند نژادپرستی و زبان پرستی و مرزپرستی و خاک پرستی و تاریخ پرستی و ..... به کار گیرد ایرانی ها را به ترک و پارس و عرب و ارمنی و آشوری و کرد و بلوچ و گیلک و خراسانی و کرمانی و .......... بخشبندی خواهد کرد و با این بخشبندی ها و دیوارکشی های هیتلری فرجام کار کشوری به نام ایران چه خواهد شد؟ تاریخ نشان می دهد که فرجام کار دچار شدن به سرنوشت کشورهائی مانند: یوگوسلاوی و لبنان و عراق و سریلانکا است! دیگر آن که در سرزمین ایران هرگز نمی توان از نژادی یکدست و ناب سخن گفت و ساده ترین دلیل این است که هرگز میلیون ها ایرانی به آزمایشگاه های پزشکی نرفته اند تا پس از آزمایش های ژنتیک روشن شود که چه کسی از کدام نژاد است! سخن گفتن به یک زبان نیز هرگز نشانه وابسته بودن به یک نژاد ویژه نیست. برای نمونه اگر کسی مانند آدولف هیتلر نژاد و خون و وراثت و آزمایش های ژنتیک را نشانۀ ترک بودن بداند پرسش من این است که کی و کجا میلیون ها ترک به آزمایشگاه های پزشکی رفتند و پس از آزمایش های ژنتیک و نژادشناسی روشن شد که همۀ کسانی که به زبان ترکی سخن می گویند از نژاد ترک هستند؟ دوستان گرامی، اگر شما به ترکیه و یا جمهوری آذربایجان بروید میلیون ها تن را خواهید دید که موهای زرین و چشمان آبی دارند و از نژادهای اروپائی هستند اما به زبان ترکی سخن می گویند و اگر شما به ازبکستان بروید خواهید دید که مردم ازبکستان موهای سیاه و چشمان بادامی دارند و از نژادهای زردپوست و آسیائی هستند اما به زبان ترکی سخن می گویند! هیتلر نیز اگر زنده شود و کسی برای او از نژاد یکدست و ناب ترک سخن بگوید قاه قاه خواهد خندید! کسانی که به زبان ترکی سخن می گویند از یک نژاد و یک ژن نیستند و در میان ترک زبان ها می توان آریائی ها و عرب ها و چینی ها و حتی کسانی که پدرانشان از سیاهپوستان آفریقا بودند را پیدا کرد، نمونه ساده و روشن سیدها هستند که از دیدگاه علم الانساب عرب به شمار می روند اما سیدهائی هستند که ترک زبان هستند ( مانند پیشه وری و کسروی و خامنه ای و میرحسین موسوی ) و سیدهائی هستند که پارس زبان هستند ( مانند ابوالحسن بنی صدر و روح الله خمینی ) دوستان گرامی، درباره پارس زبان ها نیز باز این پرسش پیش می آید که چه چیزی نشانۀ پارس بودن است؟ و پارس و نژاد پارس و آریائی یکدست و ناب در کجای ایران است؟ و باز هم این پرسش پیش می آید که اگر کسی مانند آدولف هیتلر نژاد و خون را نشانۀ پارس بودن بداند کی و کجا میلیون ها پارس به آزمایشگاه های پزشکی رفتند و پس از آزمایش های پزشکی موشکافانه از سوی نژادشناسان ورزیده روشن شد که همۀ کسانی که به زبان پارسی سخن می گویند از نژاد آریائی هستند؟! و آیا چیزی به نام نژاد آریائی و پارس یکدست و ناب در سرتاسر ایران یافت می شود؟ دوستان گرامی، دربارۀ سیدها سخن گفتم و نیازی به دوباره گوئی نیست اما شما اگر به افغانستان بروید خواهید دید که بیشتر پارس زبان های افغانستان دارای موهای سیاه و چشمان بادامی هستند چون با ازبک ها از یک تیره هستند، همچنان که می بینید ازبک های ازبکستان به زبان ترکی سخن می گویند و ازبک های افغانستان به زبان پارسی و نژاد هر دو گروه هم یکی است! میلیون ها پارس زبان هستند که موهای زرین و چشمان آبی دارند چون از نژادهای اروپائی هستند و میلیون ها پارس زبان نیز هستند که از نژادهای دیگر هستند. دوستان گرامی، اگر کسی به جای نژادپرستی نابخردانۀ هیتلری پیرو اندیشۀ خردمندانه باشد ایرانی را کسی خواهد دانست که در درون مرزهای ایران زندگی می کند و شناسنامه ایرانی دارد و اگر چند تن از استرالیا و آلمان به ایران بیایند و شناسنامه ایرانی بگیرند و در ایران زندگی کنند آنها نیز ایرانی هستند و با این شناسه خردمندانه از ایرانی ها نیازی نخواهد بود که کسی و یا کسانی پیدا شوند و از هزار سوراخ سنبه آمار دربیاورند که فلان در صد در ایران ترک هستند و یا فلان در صد پارس!
نوشته شده توسط: Anonymous

وزیر امور خارجه ایران گفت: بیش از ٤۰ درصد از مردم ایران به زبان ترکی سخن می گویند.به گزارش نصر نیوز به نقل از وب سایت رسمی سازمان رادیو و تلویزیون دولتی ترکیه، علی اکبر صالحی وزیر امور خارجه ایران در در دیدار خود از آنکارا اظهار داشت: ایران و تركیه با داشتن مشتركات بسیار دو كشور برادر بشمار می‌روند. بیش از ٤۰ درصد از مردم ایران به زبان ترکی سخن می گویند.

نوشته شده توسط: Anonymous

وزیر آموزش و پرورش ايران اعلام كرد: "۷۰ درصد دانش‌آموزان در سراسر کشور دو زبانه بوده و پس از ورود به کلاس اول و گذراندن یک سال تحصیلی هنوز زبان مادری آنها به فارسی تبدیل نشده است".

حمید‌رضا حاجی‌بابایی كه در مراسم کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ويژه ى بزرگداشت روز ملی پژوهش سخن مى گفت از اين كه کودكان غيرفارس نمى توانند با كودكان فارس در امور درسى رقابت كنند و روند تعليم و تربيت را همگام با آنان سپرى نمايند، ابراز ناخشنودى كرد.

با اين حال او بدون اشاره به راه حل مطرح شده در قانون اساسى ايران براى حل اين معضل از طريق تساوى فرصتها و امكانات بين مناطق و اقوام و بكارگيرى زبانهاى قومى و محلى در مدارس و رسانه ها، تنها يادآور شد: " این گونه دانش‌آموزان چگونه می‌توانند با دانش‌آموزانی که در تهران تحصیل می‌کنند رقابت کنند...دانش‌آموزی که در کلاس اول با این افت تحصیلی مواجه شود تا آخر نیز نمی‌تواند موفق باشد".

بنا به گزارش خبرگزارى فارس وزیر آموزش و پرورش جمهورى اسلامى ايران از يك مصوبه ى شورای عالی آموزش و پرورش ايران خبر داد كه بر اساس آن سيستم آموزشى ايران به شكلى كه پيش از نيمه ى دوم دهه ى هفتاد ميلادى (چند سال قبل از انقلاب 1979) داشت، برمى گردد.

بر اساس اين مصوبه، دوره ى راهنمايى تحصيلى (از سال ششم تحصيلى تا هشتم) وسال پيش دانشگاهى حذف مى شوند و تحصيلات ابتدايى ومتوسطه به دو دوره ى 6 ساله تقسيم مى گردد.

بنا بر گزارشهاى رسيده وزير آموزش و پرورش ايران گفته است "توجه به مناطق محروم و چند زبانه براي ايجاد عدالت آموزشي ديگر از مصوبات شوراي عالي آموزش و پرورش بوده است".
نوشته شده توسط: Anonymous

البته بحث ملیت جداگانه است..بنده نیز قبول دارم که ما یک ملت در ایران داریم با تنوع زبانی. کاربرد ملت برای یک زبان، از صادرات شوروی به ایران بود. وگرنه قانون انقلاب مشروطه بارها به ملت ایران اشاره کرده است..چنانکه در اینجا چند وقت پیش در پاسخ به جناب آلترپاسی نوشم:
http://www.sepahbod7.blogfa.com/post-31.aspx
ایشان ادعا میکردند نام "پارسی" برای زبان فارسی چیز تازه است در حالیکه پسر مولانا میگوید:
گذر از گفت ترکی و رومی

چون از آن اصطلاح محرومی

لیک از پارسی گوی و از تازی

چونکه در هر دو خوش همی تازی

و مولانا پس از چند بیت عربی میگوید:
مسلمانان مسلمانان زبان پارسی گویم
که نبود شرط در جمعی شکر خوردن به تنهایی

و یا عطار میگوید:
آنچه من گفتم زبور پارسی است
...
البته آن بحث جداگانه است.. اما در ایران براساس قانون مشروطه یک ملت تنها وجود دارد.

نوشته شده توسط: Anonymous

در مورد این حرف جناب اژدر:
" آمار بعدی مربوط است به سازمان "فردای بدون ترور" که در حقیقت آماری به دست نمی دهد بلکه بر اساس نظرخواهی ها مبتنی است و دقتی در کار آن مشاهده نمی شود. "
چرا دوست عزیر یک آمار در صفحه 64 وجود دارد..
http://www.terrorfreetomorrow.org/upimagestft/TFT%20Iran%20Survey%20Rep…
هرچند از هزار نفر پرسیده شده است ولی هر کدام از اینها دست بالا با چهار-پنج درصد از واقعیت، آمار راستینی است.
http://www.surveysystem.com/sscalc.htm
اگر Confidence Level: را 99% بگذارید (یعنی اینکه 99% واقعیت) و سپس Confidence Interval را 4% بگذارید و جمعیت را هفتاد پنج ملیون بگذارید، یعنی حدود هزار نفر کافی است که به حقیقت با اختلاف 4% پی ببریم.
آمار این سازمان هم براساس وزن هر استان، نمونه-گیری راندام کرده است و بانبراین میتوان گفت که با دست بالا 4% اختلاف، آمار دقیقی ارائه شد

نوشته شده توسط: Anonymous

با سپاس جناب اژدر اما شما شاید به قانونهای ستیستک ریاضی آشنا نباشید. حرف شما در مورد آمارهای استانی نیز درست نیست زیرا آمارهای استانی بسیار دقیق هستند و حدس نیستند. انجام شده میباشند و هر ده سال در ایران انجام میشوند.

با سپاس جناب اژدر پنج هزار نفر از جمعیت چهارده ملیون تهران یک آمار دقیقی است. یعنی اینها وابستگی به ریاضی و قانون LAW of Large Numbers دارد.. اگر شما هزار نفر از حدود ده ملیون نفر را به طور راندوم بگیرید و یک پرسش از آنها بپسرید "آری" یا "نه" ..کم و بیش تنها 2-3% با واقعیت دور خواهید بود. آمار تهران هم از چهارصد محل تهران برگزیده شود. میتوانید با این پروگرام ببینید: http://www.surveysystem.com/sscalc.htm یعنی شما بزنید 99% Confidence Level: با سه درصد اختلاف: Confidence Interval و سپس ده ملیون بگذارید.. تنها نیازمندید که حدود 2000 نفر را برای آمارگیری انتخاب کنید (به طور راندوم البته). در آمار تهران هم چون 400 محل با پنج هزار نفر در نظر گرفته شده است دیگر یک آمار راندوم است. یعنی میتواند تنها گفت که دست بالا 2-3% با واقعیت اختلاف دارد.

هرچند این شاید برای کسانی که ستیستیک ریاضی نخواندند عجیب باشد اما واقعیت اینطور نیست.. در همین انتخابات آمریکا همواره تنها از هزار نفر بارها نمون-گیری کردند و کم و بیش 50 50 بود با دو سه صدر اختلاف..چنانکه نتیجه آخری هم همینطوز شد.(از لحاظ ای مردم) ..در مورد لینک دیگر حق با شماست و آن دو لینک اول کار نمیکند

ولی لینک سوم کار میکند: http://www.farsnews.com/printable.php?nn=13900615000068 که همان مطلب را دارد. جغرافیای سیاسی اقوام.. باید آنچه که گفته است "چاپ شود" نه بزنید و خود مقاله میاید. اما این آمار انجام شده است..یعنی دیگر تخیلی نیست. نقل قول: "". آمار سرشماری سال 1375 نشان میدهد که 82 الی83 درصد مردم فارسی صحبت میکنند و 86/2 درصد از آنها فقط فارسی را میفهمند، همچنین 32/14 درصد از ملّت ایران فارسی نمیدانند که بخش عمده‌ای از آنها در مناطق عشایری و روستایی اقوام غیر فارس زندگی میکنند"

این آمار هرچند از قومیت نمیپرسد ولی اگر افرادی که تنها فارسی زبان هستند را منهای پنج درصد (اغلب در تهران که دیگر زبانهای محلی از بین میروند) ."فارس" بنامیم..حدود 65-60-% جمعیت میشود که با آمار سی-آی فاکتبوک یکسانی دارد. اما آمار استانی نیز دیگر بسیار دقیق است..هرچند از قومیت نپرسیده است.

اما چون آمار از تهران نیز وجود دارد و آورده شد, دیگر میتوان به یک حدس معقول رسید. http://www.statoids.com/uir.html یعنی میدانیم که سه استان 95% دارای زبان ترکی-آذربایجانی هستند:آذربایجان شرقی و اردبیل و زنجان. در آذربایجان غربی هم بایست گفت نیمی کرد هستند و نیمی ترکزبان (این یک حدس است ولی حد اکثر میتواند پانصدهزار نفر را شامل باشد/نباشد). این میشود راستش 7 ملیون نفر. اگر تهران با این همه آمیختگی و با اینکه زبان مردم فارسی میشود را بگیریم و چهار ملیون اضافه کنیم میشود 11 ملیون.

حالا اگر از مناطق دیگر ایران خارج از این هم یک ملیون اضافه کنیم, میشود دوازده ملیون. اگر دو سه ملیون دیگر هم اضافه کنیم میشود 14 ملیون.. یعنی میتوان به یک آمار تقریبی رسید که جمعیت ترکزبانان آذری حداکثر 20% کشور ایران است و حداقل 14%. هرچند این آمار یک حدس هم باشت ولی م این "حدسها" با واقعیت آمارهای استانی همخوانی دارند. آمار استانی دیگر مخدوش نیست و هر ده سال انجام میشود و یک واقعیت است. برای نمونه خانم لیدا افشار ادعا میکنند چهل پنج ملیون نفر آذری در ایران وجود دارند! خوب میدانیم که تعداد استانهای آذربایجان شرقی/اردبیل/زنجان و نیمی از آذربایجان غربی تنها هفت ملیون نفر است. پس آن سی هشت ملیون نفر دیکر کجا زندگی میکنند؟ یعنی برخی دوستان غیرواقعی آمار میدهد. به هر حال آمار استانی مخدوش نیست و هر ده سال به طور دقیق در ایران انجام شده است. بگمانم با آمار استانی میتوان به یک نتیجه تقریبی رسید که شاید با واقعیت دو-سه درصد اختلاف باشند. برای نمونه در مورد کردها اگر تمامی کردستان و نیمی از آذربایجان غربی و حدود هفتاد پنج درصد کرمانشاه و حدود هشتاد درصد ایلام را بگیریم..میشود پنج ملیون. اگر کردهای تهران و خراسان (بزگترین گروه خراسان شمالی بنا بر سایت رسمی که حدود چهال درصد استان هستند .. سپس فارسی-زبانان 27% و ترکزبانان خراسانی 25% و مابقی 8%) را حساب کنیم..میشود حدود شاید 6 تا 6.5 ملیون..یعنی آمار کردها بین هشت تا ده درصد جمعیت ایران هست. آمار آذریها هم میشود بین همان چهارده درصد تا بیست درصد(که من احتمال همان آمار سی-آی فاکتبوک شانزده درصد را واقعی میدانم). سازمان سی-آی هم چون در مورد مسئله قومیتهای ایران علاقه دارد, حتما در این ده سال روی آن کار کرده است. چنانکه میبینیم درصد آذرریها یا کردهای آن سازمان با آمار استانی ایران همخوانی دارد. آمارهای دیگر جمهوری اسلامی هم اگر انجام شندند بدرد نمیخورند.. تنها همین آمار سراسری هست که انجام شده است. خود مقامات جمهوری اسلامی اصلا نظم و ثبات ندارد و برای همین خودشان از این چیزها خبر ندارند..اما مرکز آمار ایران یک موسسه جداگانه است و هر ده سال آمار جمعیت استانها و پرسشهای دیگر را انجام داده است. به هر حال هرچند بگوییم برخی از این آمارها "حدس" هستند اما با آمار استانی میتوان کم و بیش به یک واقعیت رسید که شاید دو سه درصد اختلاف داشته باشند.و با آمار سی-آی فاکتبوک هم همخوانی دارند..کسانی هم که از ایران آگاهند برای نمونه میدانند که آذربایجان شرقی 95% ترکزبان هست ولی اصفهان 95% فارسی-زبان و کردستان 95% کردزبان و غیره.. و میتوانند با آمار استانی به یک نتیجه تقریبی برسند.

خلاصه نظر اینکه آمار سازمان سی-آی با آمار استانی سازگاری دارد.

از لحاظ ریاضی هم تنها کافیست از هزار نفر ایرانی به صورت راندوم (با وزن جمعیت استانها) بپرسید و یک نتیجه گیری میشود که با واقعیت شاید چهار درصد اختلاف داشته باشد.. یک سازمان آمریکایی اخیرا چنین کاری کرد و کم و بیش همان آمار سی-آی فاکتبوک بود..

البته دوستانی هستند که میگویند تا یک آمار یکایک نشود، هرگز مطمئن نمیشوند. اما با همین آمار دقیق استانی، میتوان به یک نتیجه تقریبی بسیار دقیق رسید که شاید با واقعیت دو سه درصد اختلاف داشته باشد.. بویژه که ترکیب قومی تهران و همدان و خراسان شمالی و چند استان دیگر نیز به طور دقیق بررسی شده است (یا از شهرداری یا غیره)..

نوشته شده توسط: Anonymous

http://oyrenci-sesi.info/site/1391/08/25/%DB%8C%D9%88%D8%B1%D9%88%D8%B4…
خبر از صداي دانشجوي آذربايجان

نوشته شده توسط: اژدر بهنام

آقای کرمی گرامی! حمله شما به من بر اساس تیتری است که همکار گرامی "بهرنگ" برای کامنت من انتخاب کرده است. اگر کمی در کامنت من دقت کنید، من حتا یک بار هم کلمه ملیت را به کار نبرده ام. من متاسفانه به علت کمبود وقت در این هفته، امکان بحث در این مقوله ها را ندارم و این بحث را به زمان دیگری موکول می کنم. در این موارد، شما که در آلمان زندگی می کنید و در آلمان هم تحصیل کرده اید، کافی است نگاهی گذرا به Brockhaus بیاندازید تا مشاهده کنید که نوشته های شما هیچ قرابتی با یافته های قرن 21 ندارند.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای کرمی
طبق تعریف مدرن خودتان از ملیت، شما ملیت آلمانی دارید و لطف ملیت خودتان را ایرانی ندانید و اندکی هم در حوزه هم ملیتی های خود یعنی آلمانی فعالیت کنید و دست از سر ملت ایران بردارید/ زیرا با تعریف شما، شمارا را تنها می توان یک آلمانی دانست که مشغول به ... تحریک ایرانیان است

نوشته شده توسط: Anonymous

ینلیک گرامی شما با چه کسی دراینجا بحث میکنید؟ ایرانیها همگی غیر از تعدادی ارازل واوباش ضد جمهوری اسلامی هستند پس نه نفهمیدم روی سخن شما با کیست؟ همه ایرانیها چه در داخل وچه درخارج از جمهوری فاسد وننگین اسلامی بیزارند.

د ادامه ندارد
نوشته شده توسط: Anonymous

دقیقه ای قبل کامنتی راجع درگیریهای اسرائیل وفلسطین نوشتم اما درج نشد. اینرا برای امتحان مینویسم که ببینم درج میشه یانه. بطورکلی کامنت گذاشتن بنظرمیرسد که مشکل باشد.

نوشته شده توسط: ناصر کرمی

جناب آقای.... اژدر بهنام.....، در ایران یک ملیّت وجود دارد و آنهم ملیّت ایرانی است. البتّه ملیّت را میشود در تقسیم کلی به دو نوع تبدیل کرد...... ...

1- ملیّت خونی 2- ملیّت جغرافیایی● ● بر اساس ملیّت خونی که شما از آن پیروی کرده اید و عنوان نوشتار خودتان را : «نگاهی به آمار ملیّتها در ایران» را انتخاب کرده اید، مربوط به دوران قبل از مدرنیته است و تازه بر اساس آن هم فقط 3 ملیّت و نژاد خونی در ایران وجود دارد : 1- ایرانی آریانی 2- تُرکی 3- عربی یاسامی است. ● ● از هر تیره و خاندان ایرانی تباران آریانی یک ملیّت و ملّت ساختن پروژهءِ دشمنان سرزمین ایران بوده و هست و ایرانیان بخوبی به آن پی برده اند که دیگر کاربردی ندارد، کُرد، بختیاری، لُر، گیلکی، مازندرانی، و غیره مردمان ایرانی آریایی هستند که فرهنگ و جهان بینی ایرانی و مادی، هخامنشی، پارت، و ساسانی را با کمترین تأثیر پذیری از تسلط اعراب و تُرک تباران حفظ کرده اند، پارسی تر ار این مردمان ( بویژه ناحیه زاگرس نشین) در جغرافیای گذشته و امروز ایران یافت نمیشود،●● کاربر گرامی " ایرانی" بجای اینکه آمار سازمان های اطلاعاتی خارجی و نظام جمهوری اسلامی را منتشر کنند و شما هم عنوان ملیّتها بر آنها بگذارید و انتشار دهید، کمی مطالعه فرمایند و دانتشتنیهای خودشان را به روز کنند ●● در آسیای میانه و آسیای کوچک ( ترکیه) در قفقاز و در ایران هم بیش از یک نژاد و ملیّت خونی تُرکی وجود ندارد، ملیّت آذری، شاهسون، قشقایی، سلجوقی، قاجار، صفوی و.... بسیار نامهای دیگر بی مورد هست ● ● 2- ملیّت بر اساس جغرافیا و حکومت، ایران هم یک جغرافیا با مرزهای مشخص دارد بنا بر این یک ملیّت به آن نسبت داده میشود تمامی کشورهای مترقی و دمکراتیک جهان از قانون ملیّت بر اساس جغرافیا را پذیرفته اند، از جمله آمریکا، کانادا، و اتحادیّه اروپا، در کارت شناسایی تابعیّت آلمانی من ایرانی در آلمان بر اساس جغرافیا و آنهم آلمانی میباشد امّا خون من ایرانی هست، صدر اعظم و پرزیدنت این کشور هم شناسنامه ای مانند من و دیگران دارند، حتمأ در کشورهای دیگر که ایرانیان زندگی میکنند و تابعیّت آنها را دارند، چنین موردی هم صدق میکند. ● ●حال جناب بهنام، شما ملیّت جغرافیایی ایرانی را دارید و یا ملیّت خونی تُرکی ؟
مشکل ما با تُرک تباران همین هست که پیوسته گفتمان را با خون آغاز و حل آنرا هم با خونین شدن به پایان می برد. ما دو دهه است که تمامی ساختارهای دمکراتیک همزیستی مسالمت آمیز را پیشنهاد کرده ایم، ولی شما مردم تُرک تبار بر ایدئولوژی خونی پافشاری دارید. من در دیاگرامهای مختلفی وابستگی زبانی و قومی در ایران را به نمایش گذاشتم، از جمله در این لینک: http://www.iranglobal.info/node/6901
نوشته شده توسط: Anonymous

چریان احمدی نژاد -مشایی یک جریان صیهونستی استعماری است که بسیا رتمامیت خواه است مشایی یک یهودی تبار مازندرانی است که در سازمان مجاهدین خلق نفوذی حزب الله بود وافراد زیادی را دردهه 60 هم لو داد هم اعدام کرد زنش تواب مجاهدین است با مطرح کردن ایران باستان بعد از هخامنشی واریایی گرایی وتاکید بروحشی های شمالی ماورای قفقاز و هجوم انها به ایران میخواهد از همان تز کهنه پان اریا را که دررژیم قبلی برای نزدیکی ایران به غرب بود دوباره علم کند تزی کهنه شده که تنها زنان خانه دار بیسواد ومردان لومپن شهری را تنها بسیج میکند تز اریایی گرایی سال ها پیش توسط یهودیان در ایران تبلیغ میشد فروغی وحسین پیرنیا وبسیار کسان دیگر به ان دامن میزدند طرفدران بومیان ایران هم از مدتها پیش با تکیه

برمستندات باستانشانی علمی زیراب اریایی گرایی حکومتی عامه گرای جدید را خواهند زد وجز مشتی لومپن خودباخته باین عوام فریبی دوباره دنبال رزیم نمیافتند
مشایی یک دیوانه مالیخولیایی است یکی از رانندگانش میگفت بعضی ساعات روز غش میکند وکف بر دهان میاورد وبعد میگوید با امام زمان ملاقات داشتم واین کارهارا گفت باید بکنید تز امام زمان هم مال اریایی گریان است چون طبق جعلیات انها مادر اریایی مهدی نرگس از روم میاید زن حسن عسگری میشود مثل جریان اریایی شدن بچه های حسین بخاطر ازدواج او باشهزاده خانم ساسانی شهربانو این کلا جریان پان شیعه اریایی و بعدها تورکی است وجریانی به شدت استبدادی ودیکتاتوری پان شیعه اسیم اریایی- تورکی-یهودی کلا از رمان صفویه ساخته وپرداخته شد تا ایران را زیر سلطه کشورهای استعماری وحشی های شمالی ببرد نیز امپراطوری عثمانی از طریق ایران صفوی تضعیف شود ازان به بعد ایران شیعه شد ستون پنجم وعامل استعمار در خاورمیانه ومزدور انها تا به امروز پان اریایی و پان تورکسیم وپان عربیسم تماما جریانات استعماری هستند سوابق منفی مشایی در میراث فرهنگی در تخریب این سازمان ونیز میراث فرهنگی مستند موجود است وپوچی شعار های باستان گرایی اورا نشان میدهد او همیشه منافق است چون خانوداه یهودی به ظاهر مسلمانش مانند خیلی از یهودیان پنهان ایران این کار را بخوبی به او یاد داده اند اگر مردم ایران باز بخاطر حماقت ایرانی-اسلامی خود دوباره به دام بیفتند وبه این بهانه ذوق حمایت از نظامشان گل کند باز الت دست صهیونیسم وامپریالیسم شده اند البته اکثریت شیعه ایران بازهم ازین حماقت ها خواهند کرد همانگونه درین 500 سال حماقت شیعه گری تورکی اریایی خود کرده اند وقتی حماقت وتوحش تورکان صفوی واعراب شیعه واریایی مسلمان شیعه باهم متحد میشود از دلش این افراد ونظام ها وتفکرات پان شیعه مزدور در میاید شیعه گری نتیجه ترکیب چند قوم کوچرو به فلات است وحشی های شمالی اریایی وحشی های رانده شده شیعه تورک از عثمانی وعربهای شیعه رانده شده از عراق ولبنان وعثمانی وبحرین البته اشپز این جریان صلیبیان ویهودیان هستند چون شیعه گری ایرانیان در اخر به سود صلیبیان ویهودیان تمام میشود تورکان صفوی هم که از اناطولی به ایران امدند ازین غلط ها میکردند ونسب خودرا به امامان وشاهان ساسانی می کشاندند ومیگفتند نتیجه همبستری شاهان ساسانی و امامان عرب وکنیزکان تورک هستند که حلالزادگی شان را درین 500 سال همه به عینه دیدند کلا مدعیان شیعه گری درین 500 سال وغلاظ شیعه چه در حکومت چه در مردم هیچکدام بومی فلات نیستند ومشتی مهاجر رانده شده یا یهودی تغییر دین داده هستند و در ایران جزو وحشی ترین وبی صفت ترین انسان ها هستند وباعث اصلی فروپاشی اخلاقی فرهنگی فلات درین 500 سال هم عرب زبان دارند هم تورک زبان هم فارس زبان هم کورد زبان.ولی سرجمع نماینده توحش وارداتی 500 ساله هستند .مشکل اصلی ایران حضور این افراد در ایران است که باعث انواع فساد دزدی وتوحش هستند چون این طایفه به اخلاقیات پایبند نبستند ومانند صلیبیان به شفاعت اعتقاد دارند وحب امامان وبخشش ابدی وبااین دستاویر دست به هرجنایتی میزنند این افراد چه در حکومت باشند چه خارج از حکومت مضر هستند وباید ازفلات اخراج شوند تا مابه تمدن شهریگری واخلاق وپیشرفت برسیم.این کشوربا چسب کثیف شیعه گری در 500 سال پیش از چسباندن وحشی ترین مهاجمان درست شد واین چسب کثیف دارد خشک میشود و کشور مصنوعی شیعه ساخته اریا ترک یهودی کرد عرب شیعه از هم وا می رود .نمیشود در یک قفس 5 گرگ هار را نگه داشت و روزی این گرگ ها همدیگر را پاره خواهند کرد .
نوشته شده توسط: Anonymous

"" باد کنک‌های غرور که با شاهنامه خوانی و گنده گویی‌های کزائی ملتی را در هشتاد سال گذشته مغرور به بار آورده بودند بزودی خواهند ترکید """" تصورش را بکنید که تنها """ دست آورد یک جامعه در صد سال گذشته """ تولید "" خارخانه‌های جوک سازی "" بوده، نه حزبی را تاسیس کرده، نه درکی از اقتصاد دارد، نه در حیطه‌ی ادبی‌ چیز به درد بخوری دارد، نه رابطهٔ منطقی‌ با همسایگان ایجاد کرده است، نه "" پس اندازی "" دارد، (( مقایسه کنید با کویت که ۸۰۰ هشتصد بیلیون دلار ذخیرهٔ ارزی دارد ))، هنوز فکر می‌کند آریائی کذایی هستند، چگونه چنین ملتی در قرن ۲۱ موجودیت خود را تضمین خواهد کرد؟

نوشته شده توسط: Anonymous

با سپاس جناب اژدر
حق با شماست و آن دو لینک اول کار نمیکند ولی لینک سوم کار میکند:

با سپاس جناب اژدر

پنج هزار نفر از جمعیت چهارده ملیون تهران یک آمار دقیقی است. یعنی اینها وابستگی به ریاضی و قانون LAW of Large Numbers دارد.. اگر شما هزار نفر از حدود ده ملیون نفر را به طور راندوم بگیرید و یک پرسش از آنها بپسرید "آری" یا "نه" ..کم و بیش تنها 2-3% با واقعیت دور خواهید بود. آمار تهران هم از چهارصد محل تهران برگزیده شود.
میتوانید با این پروگرام ببینید:
http://www.surveysystem.com/sscalc.htm
یعنی شما بزنید 99% Confidence Level: با سه درصد اختلاف: Confidence Interval و سپس ده ملیون بگذارید.. تنها نیازمندید که حدود 2000 نفر را برای آمارگیری انتخاب کنید (به طور راندوم البته). در آمار تهران هم چون 400 محصل در نظر گرفته شده است دیگر یک آمار راندوم است. هرچند این شاید برای کسانی که ستیستیک ریاضی نخواندند عجیب باشد اما واقعیت اینطور نیست.. در همین انتخابات آمریکا همواره تنها از هزار نفر بارها نمون-گیری کردند و کم و بیش 50 50 بود با دو سه صدر اختلاف..چنانکه نتیجه آخری هم همینطوز شد.(از لحاظ ای مردم)

..در مورد لینک دیگر
حق با شماست و آن دو لینک اول کار نمیکند ولی لینک سوم کار میکند:
http://www.farsnews.com/printable.php?nn=13900615000068
که همان مطلب را دارد.
جغرافیای سیاسی اقوام.. باید آنچه که گفته است "چاپ شود" نه بزنید و خود مقاله میاید.
اما این آمار انجام شده است..یعنی دیگر تخیلی نیست.
نقل قول:
"". آمار سرشماری سال 1375 نشان میدهد که 82 الی83 درصد مردم فارسی صحبت میکنند و 86/2 درصد از آنها فقط فارسی را میفهمند، همچنین 32/14 درصد از ملّت ایران فارسی نمیدانند که بخش عمده‌ای از آنها در مناطق عشایری و روستایی اقوام غیر فارس زندگی میکنند"
این آمار هرچند از قومیت نمیپرسد ولی اگر افرادی که تنها فارسی زبان هستند را منهای پنج درصد (اغلب در تهران که دیگر زبانهای محلی از بین میروند) ."فارس" بنامیم..حدود 65-60-% جمعیت میشود که با آمار سی-آی فاکتبوک یکسانی دارد.




اما آمار استانی نیز دیگر بسیار دقیق است..هرچند از قومیت نپرسیده است. اما چون آمار از تهران نیز وجود دارد و آورده شد, دیگر میتوان به یک حدس معقول رسید.
http://www.statoids.com/uir.html

یعنی میدانیم که سه استان 95% دارای زبان ترکی-آذربایجانی هستند:آذربایجان شرقی و اردبیل و زنجان. در آذربایجان غربی هم بایست گفت نیمی کرد هستند و نیمی ترکزبان (این یک حدس است ولی حد اکثر میتواند پانصدهزار نفر را شامل باشد/نباشد). این میشود راستش 7 ملیون نفر. اگر تهران با این همه آمیختگی و با اینکه زبان مردم فارسی میشود را بگیریم و چهار ملیون اضافه کنیم میشود 11 ملیون. حالا اگر از مناطق دیگر ایران خارج از این هم یک ملیون اضافه کنیم, میشود دوازده ملیون. اگر دو سه ملیون دیگر هم اضافه کنیم میشود 14 ملیون.. یعنی میتوان به یک آمار تقریبی رسید که جمعیت ترکزبانان آذری حداکثر 20% کشور ایران است و حداقل 14%. هرچند این آمار یک حدس هم باشت ولی م ولی این "حدسها" با واقعیت آمارهای استانی همخوانی دارند. آمار استانی دیگر مخدوش نیست و هر ده سال انجام میشود و یک واقعیت است. برای نمونه خانم لیدا افشار ادعا میکنند چهل پنج ملیون نفر آذری در ایران وجود دارند! خوب میدانیم که تعداد استانهای آذربایجان شرقی/اردبیل/زنجان و نیمی از آذربایجان غربی تنها هفت ملیون نفر است. پس آن سی هشت ملیون نفر دیکر کجا زندگی میکنند؟ یعنی برخی دوستان غیرواقعی آمار میدهد.
به هر حال آمار استانی مخدوش نیست و هر ده سال به طور دقیق در ایران انجام شده است. بگمانم با آمار استانی میتوان به یک نتیجه تقریبی رسید که شاید با واقعیت دو-سه درصد اختلاف باشند.

برای نمونه در مورد کردها اگر تمامی کردستان و نیمی از آذربایجان غربی و حدود هفتاد پنج درصد کرمانشاه و حدود هشتاد درصد ایلام را بگیریم..میشود پنج ملیون. اگر کردهای تهران و خراسان (بزگترین گروه خراسان شمالی بنا بر سایت رسمی که حدود چهال درصد استان هستند .. سپس فارسی-زبانان 27% و ترکزبانان خراسانی 25% و مابقی 8%) را حساب کنیم..میشود حدود شاید 6 تا 6.5 ملیون..یعنی آمار کردها بین هشت تا ده درصد جمعیت ایران هست. آمار آذریها هم میشود بین همان چهارده درصد تا بیست درصد(که من احتمال همان آمار سی-آی فاکتبوک شانزده درصد را واقعی میدانم).
سازمان سی-آی هم چون در مورد مسئله قومیتهای ایران علاقه دارد, حتما در این ده سال روی آن کار کرده است. چنانکه میبینیم درصد آذرریها یا کردهای آن سازمان با آمار استانی ایران همخوانی دارد.


آمارهای دیگر جمهوری اسلامی هم اگر انجام شندند بدرد نمیخورند.. تنها همین آمار سراسری هست که انجام شده است. خود مقامات جمهوری اسلامی اصلا نظم و ثبات ندارد و برای همین خودشان از این چیزها خبر ندارند..اما مرکز آمار ایران یک موسسه جداگانه است و هر ده سال آمار جمعیت استانها و پرسشهای دیگر را انجام داده است.

به هر حال هرچند بگوییم برخی از این آمارها "حدس" هستند اما با آمار استانی میتوان کم و بیش به یک واقعیت رسید که شاید دو سه درصد اختلاف داشته باشند.و با آمار سی-آی فاکتبوک هم همخوانی دارند..کسانی هم که از ایران آگاهند برای نمونه میدانند که آذربایجان شرقی 95% ترکزبان هست ولی اصفهان 95% فارسی-زبان و کردستان 95% کردزبان و غیره.. و میتوانند با آمار استانی به یک نتیجه تقریبی برسند.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای تبریزی ما تورکان آذربایجان دموکراسی از نوع چکوسلاواکی و سودان را ترجیح می دهیم به دموکراسی از نوع یوگوسلاوی که شما برای ایران تجویذ می کنید. جناب این بحص دموکراسی و ناسیونایزم همه سفسطه و به بیراهه رفتن است. خودتان را قول نزنید. واقعیت این است که شما حق تعین سرنوشت و استقلال آذربایجان را از دید پان ایرانیستی (پان فارسیستی) نگاه می کنید و ما از دیدهیه تورک آذربایجانی.

نوشته شده توسط: Anonymous

من تورک هستم اما قبل از ان آذربایجانی هستم. اآذربایجان وطن من است و ملیتم نیز آذربایجانی است.و به ان افتخار می کنم. زبان تورکی زبان وطنم است و زبان تورکی زبان مادریم. من ایرانی نیستم .من آذربایجانیم . ما خواهان ازادی هستیم . جوانان آذربایجان مخالف رضا پهلوی

نوشته شده توسط: Anonymous

پاسخ به دوست گرامی، آراز تورک آی تبریزلی و دوست گرامی، یونس شاملی ----- دوستان گرامی، آراز تورک آی تبریزلی و یونس شاملی، پاسخ سخنان نوین شما را من در لینک زیر داده ام که برای پیشگیری از چندباره نویسی از بازنویسی آنها خودداری می کنم. از این روی برای دیدن پاسخ سخنانتان به این لینک نگاه کنید، با سپاس http://iranglobal.info/node/12162