Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

نخست آن که از دوست گرامی آ.ائلیار سپاسگزارم که نوشتار مرا منتشر کرده اند، دوم آن که نوشتار دوست بزرگوار جناب آقای یونس شاملی را در این لینک می توانید بینید:

http://www.iranglobal.info/node/12024

نوشته شده توسط: Anonymous

اواخرهفته گذشته نیروهای امنیتی جسد یک سرباز وظیفه که در شهرستان سلماس مشغول خدمت سربازی بوده است را به خانواده وی تحویل دادند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، کریم قاسم‌نژاد فرزند تیمور؛ شهروند کرد اهل روستای ملحم ازتوابع شهرستان سلماس در حین خدمت سربازی دراین شهرستان جانباخته است و نیروهای امنیتی اواخر هفته گذشته جسد وی را به خانواده‌اش تحویل دادند. گفتنی است اطلاعات سپاه پاسداران از برگزاری مراسم دفن برای این جوان

ممانعت به عمل آورده و مراسم تدفن وی تنها با حضور خانواده صورت گرفته است.ماموران آگاهی علت مرگ این سرباز را در پادگان خودکشی اعلام کردند، این در حالی است که خانواده وی از آثار شکنجه و سوختگی در بدن وی سخن می‌گویند.
یکی ازنزدیکان این سربازوظیفه ضمن تکذیب خودکشی وی به گزارشگر هرانا گفت: "جسد وی دارای آثار شکنجه و سوختگی بوده است و خودکشی وی کاملا دروغ است."
نوشته شده توسط: Anonymous

عزیز اژدر لطفا این لیدک را باز کنید و این جا بزنید تا این پان فارسهای بتوان دو یک کمی یاد بگیرند. این آمار بینالمللی ethnologe.com که البته این پان پان هارا خیلی ناراحت کرده بود.
https://www.box.com/s/jn7xqj26ky6rmlpr9mlk

https://www.box.com/s/jn7xqj26ky6rmlpr9mlk
نوشته شده توسط: Anonymous

اقای مستشار گرامی به پایگاه طبقاتی وزادگاه بنی صدر وپدر ومادرش نگاه کنید روستازاده تورک همدانی پدر اخوند
ابوالحسن بنى‏صدر در 2 فروردين 1312 (22 مارس 1933) در باغچه از توابع همدان بدنيا آمد. پدر او آيةالله سيد نصرالله بنى‏صدرو مادر او اشرفى فاتح بودند بود اودریک خانواده روستایی شیعه ومعتقد به فرهنگ روستایی شیعه بالید وبزرگ شد خودخواهی وخودحق بینی اوهم بخاطر شیعه بودن وروستایی بودنش است قیافه اش هم کاملا نزاد تورکی است افرادی که میگویند تورک ها در حکومت فعلی نقشی نداشته اند فیلم های که از اقای شاپور بختیار باقی مانده همگی بیزاری اورا از خمینی واینکه رهبری اورا نمیخواهد کاملا نشان میدهد جناح روستاییفکر

جبهه ملی بختیار رابخاطر خمینی تنها گذاشتند وزیر عبای خمینی رفتند وجبه ملی دچار شکاف بین بخش شهری وبخش روستاییش شد بنی صدر در مورد حجاب زن ها گفته بود که حجاب برای این است که اشعه ای که از سرزن ها ساطع میشود وبا عث تحریک مردان میشود را میگیرد بنی صدر برخلاف بختیار ضدیتی بسیاریبا سوسیالیسم و فرهنگ ایران باستان داشت در

بحث هایش با بابک زهرایی از بچه های چپ ان دوران کاملا ضد چپ بود نسل کشی در تورکمن صحرا وکوردستان و خوزستان در زمان اوبود عدم حمایت از رزمندگان مدافع خرمشهر در دوران 45 روز مقاومت بعد از اشغال خرمشهر توسط عراق تقصیر بنی صدر بود رزمندگان خرمشهری از تهران تقاضای مهمات میکردند از تهران لباس بچه برای توهین در صندوق مهمات میفرستاد اگر در روزهای شروع جنگ حمایت هوایی کرده بود و ستون های عراقی را که تا 40 کیلومتری اهواز رسیده بودند بمباران میکرد عراق انقدر در عیلام پیشروی نمیکرد از طرف دیگر از نیروی هوایی برای بمباران مردم کوردستان بخاطر مقاومت در برابر رزیم روستایی استفاده کرد بنی صدر در توطئه جنگ با عراق به دستور صهیونیسم وامپریالیسم یکی از افراد کلیدی است وهدفش پیشروی عراق در خاک عیلام بود تا جنگ طولانی شود و عیلام اشغال شود بنی صدر یکی از مهره های قوی استعمار برای گسترش روستاییگری شیعه در ایران است وتا زنده است از و استفاده خواهند کرد.
نوشته شده توسط: Anonymous

کامنت دوم پیرامون "" چرا تناقض از سر و روی این مقاله می‌‌بارد """ دموکراسی غربی مخصوصا اروپائی را امروز بحران اقتصادی به انقیاد خود در آورده، از این به بعد، این بانک مرکزی است که تصمیم می‌گیرد خط مشی‌ یک دولت و محدودیت آن چیست، این یعنی‌ همه شعار‌های انتخاباتی را به دور بریزید، دوران دولت‌های رفاه به سر رسیده، این یعنی‌ دنیا به سمت و سوئی میرود که واقعیت‌ها "" وجود دولت کم هزینه و بدون ریخت و پاش را "" به شهروندان تحمیل خواهند کرد. دنیای آینده دنیای رقابت برای زنده ماندن خواهد بود. و "" فرار مغز‌ها "" چنان شتابی خواهد گرفت که در طول تاریخ نظیرش دیده نشده، در چنین جوی، جوامعی موفق خواهند شد که "" لشگر کار آفرینان "" را تولید کرده اند. دنیای نویسندهٔ این مقاله خانه را بر سر "" کار آفرین "" خراب می‌کند تا کلّ کشور را در باتلاق فقر فرو ببرد.

نوشته شده توسط: Anonymous

""" چرا تناقض از سر و روی این مقاله می‌بارد؟ """ اگر دموکراسی را به عنوان روشی‌ برای سهیم کردن همه شهروندان در تصمیم گیریهای کلان سیاسی بدانیم که در چارچوب یک حکومت دمکرات با ۳ سه‌ خصوصیت اصلی‌ که عبارتند از : ۱- نزل و نصب حکومت با اراده مردم باشد.۲-تمام اعمال حکومت مطابق قانون باشد.۳-و این حکومت در قبال اعمالش به مردم پاسخگو باشد ))) امور کشور را می‌چرخاند، باید این واقعیت را نیز بپذیریم که مردم در دوره هائی یک حزب با گرایشات ناسیونالیستی را برای اداره کشور انتخاب خواهند کرد. یعنی‌ صرف برخوردار بودن یک جامعه از دموکراسی دلیل بر حذف خصلت ناسیونالیست در بطن جامعه یا حزبی که اداره دولت را به دست می‌گیرد نیست. نویسندهٔ این مقاله درکی بسیار محدود از مسائل اجتمائی و سیاسی روز دارد. فقط کافی‌ است نگاهی‌ به یونان بکنید که در انتخابات اخیر حزب راست گرای ناسیونالیستی تعداد

زیادی از آراأ را از آن خود کرد.
نوشته شده توسط: Anonymous

این همان دولتی است که مردی 7 سال و 4 ماه پیش آمد و وعده اش را داد و ثمره اش تورم و بیکاری و گرانی کمرشکن و تحریم های جهانی است.

نوشته شده توسط: Anonymous

dolate beljik ba dadane belit b man va khaharam bar hokme edame man va khahram emza karde va anha mikhahand roze shanbe man ra b maghsade tehran befrestand

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

جناب ایرانی کامنت شما زیر مطلب «این نقشه بسیار نادقیق و غیرکارآمد است» درج شد

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

در نوشته تبریزی عزیز، واژه « انترناسیونالیسم» به معنای « حکومت جهایی و میهن جهانی» به کار برده شده است. از نظر من حکومت جهانی در دوره کنونی اتوپی ست. اما دوست داشتن «طبیعت کره زمین و انسانها » عملی ست. و فرهنگی ست انسانی و پیشرفته. و ناقض دوست داشتن وطن و سرزمین و زادگاه بومی نیست.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب توکلی اگر میشود این کامت را جزو کامنتهای برگزیده انتخاب کنند تا دوباره تکرار نکنم و هم اطلاعات مفید آن مورد نظر قرار گیرد.
با سپاس جناب جمال
منظور من همان ده خانواده بود! اینها هرجا یک ترکزبان باشد، همه منطقه را ترک ممیپندارند! برای نمونه در همدان یا قزوین ترکزبانان اقلیت محض هستند.. یا در رشت و مناطق تالش و بیجار و گروس (که اغلب کردهای شیعه گروسی هستند) و حتی سنفر (اگر کلیایی را حساب کنیم) ولی همه جزو نقشه-های آنها هست!
در پاسخ به چندتن از دوستان مانند جناب اژدر و جمال و ترکمن و غیره (امیدوارم جناب کیانوش توکلی این را در بخش کامنتهای برگزیده بگذارند تا بماند):
در هر حال چند آمار از ایران وجود دارد که آمار سی-آی فاکتبوک بنابر 16% جمعیت ترکزبان آذری را کم و بیش تایید میکند. من در اینجا این آمارها (که انجام شدند و تخیلاتی نیستند) را میاورم:

آمارهایی نیز در ایران انجام شده است (نه بر اساس حدس) که در اینجا نقل میشود:
یک) آمار سال 1365 هست:
نقل قول:
"اكثر ملت ايران فارس هستند، از نتايج سرشماري سال 1375 هـ .ش (1996م) درباره تركيب قومي ملت ايران اين برآورد‌ها حاصل مي‌شود: نسبت جمعيت فارس‌ها حدود 75-73 درصد جمعيت ايران است. آمار سرشماري سال 1365هـ .ش (1986م) نشان مي‌دهد كه 83/82 درصد مردم فارسي صحبت مي‌كنند و 86/2 درصد از آنها فقط فارسي را مي‌فهمند؛ همچنين 32/14 درصد از ملت ايران فارسي نمي‌دانند كه بخش عمده‌اي از آنان در مناطق عشايري و روستايي اقوام فارس زندگي مي‌كنند. آذري‌ها حدود 17-15 درصد و تركمن‌ها حدود 2/1 درصد جمعيت ايران را تشكيل مي‌دهند...."
(نقل از: http://www.ghalibaf.ir/Default.aspx?tabid=79&language=fa-IR)

و همچنین این مطلب در اینجا نیز آمده است:

http://zamaneh.info/articles/892.htm#_edn

http://www.farsnews.com/printable.php?nn=13900615000068"


این تنها آمار سراسری است که زبان در آن آمده است (مال سال 1365). البته غیرمستیم است ولی "آمار سرشماري سال 1365هـ .ش (1986م) نشان مي‌دهد كه 83/82 درصد مردم فارسي صحبت مي‌كنند و 86/2 درصد از آنها فقط فارسي را مي‌فهمند؛"

یعنی 83.*86.=65% مردم ایران تنها فارسی میدانند..اگر بگوییم 4% از این آمار براساس مناطق تهران هست که مردمان مختلف فارسی تنها میدانند و زبان محلی خود را فراموش کردند، آمار فارسیزبانان میشود 60%.

البته نمیدانم زبانهای نزدیک یا وابسته به فارسی مانند لری/بختیاری/طبری (که زبان من است) /گیلکی/تالشی/رازی و غیره در این آمار امده است یا نه...
این آمار رسمی است که جمهوری اسلامی در سفارتش نیز از آن استفاده میکند:
http://www.iranembassy.gr/per/aboutiran_intro.htm 65
دو)
این هم آمار یک سازمان آمریکایی انجام شده:

http://www.terrorfreetomorrow.org/upimagestft/TFT%20Iran%20Survey%20Report%200609.pdf

Although the organization’s name is political (Terror free Tommorow), however the statistics were done in an independent fashion.

According to one site:

Ken Ballen is president of Terror Free Tomorrow: The Center for Public Opinion, a nonprofit institute that researches attitudes toward extremism. Patrick Doherty is deputy director of the American Strategy Program at the New America Foundation. The groups' May 11-20 polling consisted of 1,001 interviews across Iran and had a 3.1 percentage point margin of error

According to the organization:

"Independent and uncensored nationwide surveys of Iran are rare. Typically, polls

in Iran are either conducted or monitored by the Iranian government and other

affiliated interest groups, and can be untrustworthy. By contrast, our poll—the

third in a series over the past two years—was conducted by telephone inside Iran

over May 11th to 20th, 2009, with 1,001 interviews proportionally distributed

covering all 30 provinces of Iran, with a margin of error of +/- 3.1 percent"


بنابراین در این آمار میزان اختلاف با واقعیت حداکثر 3.1% درصد است.. شمار ترکزبانان ایران در این آمار حدود 20% جمعیت ایران است.

3)
این یک آمار دیگر:


"در مرداد 1370، هنگام صدور شناسنامه براي نوزادان، درباره زبان ٤٩ هزار و ٥٥٨ مادر در سطح كشور سوال مطرح شد كه نتيجه حاكي از سهم حضور ٥٣٬٨ درصدي زبان هاى غيرفارسي در ايران بود. بر اساس نمونه گيري مذكور، توزيع سهم هر يك از زبان ها (به درصد) به اين شرح بود: ٤٦٬٢ فارسي؛ ٢٠٬٦ تركي آذربايجاني؛ ١٠ كردي؛ ٨٬٩ لري؛ ٧٬٢ درصد گيلكي و شمالي؛ ٣٬٥ عربي ؛ ٢٬٧ بلوچي؛ ٠٬٦ تركمني؛ ٠٬١ ارمني؛ و ٠٬٢ ساير زبان ها ". پس اگر گويش‌ها و زبان‌هاي هم خانواده با فارسي را با آمار فوق جمع شود٬ زبان‌هايي كه "آريايي (ايراني)" خوانده مي شوند حدود ۷۶٪ ايران را دربرمي گيرند

(باید توجه داشت که رشد جمعیت ایرانی-زبانان کردنشین/لرنشین/بلوچ و همچنین عربها در زاد و ولد بیشتر است)

چهار)
اما همه ما میدانیم ایران آمار درست حسابی ندارد. آماری که دستگاه اطلاعاتی آمریکا ارائه میکند به مراتب از آمارهای جمهوری اسلامی که همیشه بر اساس مصلحت آمار میدهد از دقت و صحت بیشتری برخوردارند چون در مورد همه دنیا آمار میدهند ولی لزومی ندارد جایی دروغ بگن اونا اینجا رو کاملا تحت نظر دارن و مملکت ما رو از خودمون بهتر میشناسن! تازه سیستم آمارگیری ایران به دست افراد غیر متخصص روز مزد و سیاهی لشکر که آموزش درستی هم ندیدن انجام میشه و پراز جهت گیریهای سیاسیه..آمار سی-آی فاکتبوک مجموع ترکزبانان ایران را 18% و مجموع ترکزبان آذری را 16% میداند..که کم و بیش اندازه آمار استانی و آمار جمهوری اسلامی (سفارت آلمان) است.

چنانکه میبینیم آمار سی آی فاکتبوک در قدیم 26% ترکزبان داشت ولی امروز 16% دارد..زیرا در این چند دهه بر روی ایران تحقیقات اساسی انجام دادند و آمار 16% مال سال 2008 هست در حالیکه آمار 26% بنابر حدسی بوده است که در حدود سال 1950 زدند.
پنج)
مطمئن-ترین آماری که وجود دارد همان آمار جمعیت استانی است:
بهترین آمار در ایران به علاوه پیوندهای بالا (که آمارهای انجام شده و نه تخیلی در آن نیز درج شده است) همان آمار استانی است.

http://www.statoids.com/uir.html

کل جمعیت آذربایجان شرقی و اردبیل و زنجان و نیمی از آذربایجان غربی حدود هفت ملیون نفر است. در حالیکه جمعیت اصفهان و خراسان رضوی بیش از ده ملیون حساب میشود. با وجود آمار استانی، اگر این سه استان آذربایجان شرقی و اردبیل و زنجان و نیمی از آذربایجان غربی را بگیریم، حدود ترک‌زبانان این منطقه هفت ملیون نفر است. اگر یک ملیون دیگر (دست‌بالا) برای ترک‌زبانان همدان و قزوین و اراک و گیلان و کردستان حساب کنیم (در تمامی این استان‌ها ترک‌زبانان اقلیت هستند و نه آنچه پان‌ترکیستها ادعا میکند) میشود هشت ملیون. آمارهایی نیز از تهران وجود دارد که دو سوم مردم تهران خود را "فارس" حساب میکنند ولی حدود 98% فارسی تهرانی را صحبت میکنند:

http://www.jahannews.com/vdcgw39qzak9tn4.rpra.html

بنابراین اگر ما چهار ملیون در استان تهران (البرز/کرج/تهران) اضافه کنیم، جمعیت ترکزبانان آذربایجانی میشود دوازده ملیون. آمارهای 45 ملیون خانم افشار یا آمارهای یونس شاملی و غیره هیچ کدام واقعیت ندارند..

خلاصه با آمار استانی میتوان به یک واقعیت رسید:
http://www.statoids.com/uir.html
که شاید حد اکثر دو/سه درصد اختلاف نظر داشته باشد.. من با این آمار استانی به همان نتیجه سی-آی فاکتبوک در مورد 16% ترکزبان آذری رسیدم.
خانم افشاری یا یونس شاملی باید بگویند که چگونه با این آمار استانی به 45 ملیون یا 35 ملیون میرسند...


نوشته شده توسط: Anonymous

آمارهایی نیز در ایران انجام شده است (نه بر اساس حدس) که در اینجا نقل میشود:

آمارهایی نیز در ایران انجام شده است (نه بر اساس حدس) که در اینجا نقل میشود:
یک) آمار سال 1365 هست:
نقل قول:
"اكثر ملت ايران فارس هستند، از نتايج سرشماري سال 1375 هـ .ش (1996م) درباره تركيب قومي ملت ايران اين برآورد‌ها حاصل مي‌شود: نسبت جمعيت فارس‌ها حدود 75-73 درصد جمعيت ايران است. آمار سرشماري سال 1365هـ .ش (1986م) نشان مي‌دهد كه 83/82 درصد مردم فارسي صحبت مي‌كنند و 86/2 درصد از آنها فقط فارسي را مي‌فهمند؛ همچنين 32/14 درصد از ملت ايران فارسي نمي‌دانند كه بخش عمده‌اي از آنان در مناطق عشايري و روستايي اقوام فارس زندگي مي‌كنند. آذري‌ها حدود 17-15 درصد و تركمن‌ها حدود 2/1 درصد جمعيت ايران را تشكيل مي‌دهند. 5-5/3 درصد از جمعيت به سومين گروه قومي، يعني كرد‌هاي سني و شيعه غرب كشور اختصاص دارد. پس از آنها به ترتيب قوم عرب در جنوب غربي كشور با حدود 3 درصد و قوم بلوچ در جنوب شرقي كشور با حدود 2 درصد از كل جمعيت قرار دارند."

(نقل از: http://www.ghalibaf.ir/Default.aspx?tabid=79&language=fa-IR)

و همچنین این مطلب در اینجا نیز آمده است:

http://zamaneh.info/articles/892.htm#_edn

http://www.farsnews.com/printable.php?nn=13900615000068"


این تنها آمار سراسری است که زبان در آن آمده است..البته غیرمستیم است ولی "آمار سرشماري سال 1365هـ .ش (1986م) نشان مي‌دهد كه 83/82 درصد مردم فارسي صحبت مي‌كنند و 86/2 درصد از آنها فقط فارسي را مي‌فهمند؛"

یعنی 83.*86.=65% مردم ایران تنها فارسی میدانند..اگر بگوییم 4% از این آمار براساس مناطق تهران هست که مردمان مختلف فارسی تنها میدانند و زبان محلی خود را فراموش کردند، آمار فارسیزبانان میشود 60%.

دو)
این هم آمار یک سازمان آمریکایی انجام شده:

http://www.terrorfreetomorrow.org/upimagestft/TFT%20Iran%20Survey%20Report%200609.pdf

Although the organization’s name is political (Terror free Tommorow), however the statistics were done in an independent fashion.

According to one site:

Ken Ballen is president of Terror Free Tomorrow: The Center for Public Opinion, a nonprofit institute that researches attitudes toward extremism. Patrick Doherty is deputy director of the American Strategy Program at the New America Foundation. The groups' May 11-20 polling consisted of 1,001 interviews across Iran and had a 3.1 percentage point margin of error

According to the organization:

"Independent and uncensored nationwide surveys of Iran are rare. Typically, polls

in Iran are either conducted or monitored by the Iranian government and other

affiliated interest groups, and can be untrustworthy. By contrast, our poll—the

third in a series over the past two years—was conducted by telephone inside Iran

over May 11th to 20th, 2009, with 1,001 interviews proportionally distributed

covering all 30 provinces of Iran, with a margin of error of +/- 3.1 percent"


بنابراین در این آمار میزان اختلاف حداکثر 3.1% درصد است.. شمار ترکزبانان ایران در این آمار حدود 20% جمعیت ایران است.

3)
این یک آمار دیگر:


"در مرداد 1370، هنگام صدور شناسنامه براي نوزادان، درباره زبان ٤٩ هزار و ٥٥٨ مادر در سطح كشور سوال مطرح شد كه نتيجه حاكي از سهم حضور ٥٣٬٨ درصدي زبان هاى غيرفارسي در ايران بود. بر اساس نمونه گيري مذكور، توزيع سهم هر يك از زبان ها (به درصد) به اين شرح بود: ٤٦٬٢ فارسي؛ ٢٠٬٦ تركي آذربايجاني؛ ١٠ كردي؛ ٨٬٩ لري؛ ٧٬٢ درصد گيلكي و شمالي؛ ٣٬٥ عربي ؛ ٢٬٧ بلوچي؛ ٠٬٦ تركمني؛ ٠٬١ ارمني؛ و ٠٬٢ ساير زبان ها ". پس اگر گويش‌ها و زبان‌هاي هم خانواده با فارسي را با آمار فوق جمع شود٬ زبان‌هايي كه "آريايي (ايراني)" خوانده مي شوند حدود ۷۶٪ ايران را دربرمي گيرند

(باید توجه داشت که رشد جمعیت ایرانی-زبانان کردنشین/لرنشین/بلوچ و همچنین عربها در زاد و ولد بیشتر است)

چهار)
..)..اما همه ما میدانیم ایران آمار درست حسابی ندارد. آماری که دستگاه اطلاعاتی آمریکا ارائه میکند به مراتب از آمارهای جمهوری اسلامی که همیشه بر اساس مصلحت آمار میدهد از دقت و صحت بیشتری برخوردارند چون در مورد همه دنیا آمار میدهند ولی لزومی ندارد جایی دروغ بگن اونا اینجا رو کاملا تحت نظر دارن و مملکت ما رو از خودمون بهتر میشناسن! تازه سیستم آمارگیری ایران به دست افراد غیر متخصص روز مزد و سیاهی لشکر که آموزش درستی هم ندیدن انجام میشه و پراز جهت گیریهای سیاسیه..آمار سی-آی فاکتبوک مجموع ترکزبانان ایران را 18% و مجموع ترکزبان آذری را 16% میداند..که کم و بیش اندازه آمار استانی و آمار جمهوری اسلامی (سفارت آلمان) است.
نوشته شده توسط: Anonymous

در ایران اقوامی که پس از ساسانیان آمدند نمیتوانند ادعا کنند که حق جدایی دارند..نسبت آنها به نسبت اقوام پیش از ساسانیان مانند اقوام سفیدپوست آمریکا نسبت به سرخپوستان است. ما به عنوان ایرانی همه مردم ایران را قبول داریم ولی همانطور که اعراب فرانسه نمیتوانند بخشی از فرانسه را جدا کنند، در مورد ایران هم همین است. البته اعراب فرانسه مهاجرت کردند ولی اتراک منطقه با زور و کشتار گرفتند..ترکیه هم اصلش متعلق به ارمنیان/یونانیان و کردها هست و اگر روزی این گروه-ها زورش را داشتند، باید سرزمین تاریخیشان را پس بگیرند چنانکه در آرتساخ انجام شد. گلستان هم اغلب مازنی/سیستانی هست و من مازندرانی و سایر مردم مازنی/سیستانی نمیگذاریم بخشی از کشور ترکمنستان شود. البته ترکمنها تهدیدی برای ایران نیستند زیرا اغلب انسانهای خوبی هستند و دوست دارند حقوقشان را در ایران بگیرند و با سایر اقوام همزیستی دارند.

نوشته شده توسط: Anonymous

عزيز دلم چيزي كه عوض داره گله نداره،كردها نقشه كشي رو تو اين سايت مد كردند!!!!!!

نوشته شده توسط: Anonymous

این فارسیستانیها هر روز تاریخ جدیدی درست میکنند تا سلطه خودشان را بر میلیتها تحمیل کنند مطمینن این آقا ناصر کرمی فارسیستانی هست

نوشته شده توسط: Anonymous

مردم ایران از قدیم خرج زندگی علی وفاطی وتخم ترکه شونو میدادند واماما زن مردم ایران بودن ونفقه گیر مردم ایران جنازه پوسیدشونم مردم ایرانو ول نمیکنه خوبه یادمون نرفته حسن وحسین چقدر تومازندران خون ریختن ومردم مقاوم اونجارو کشتار کردند تو هولوکاست اسلامی مردم ایران

نوشته شده توسط: Anonymous

دزدادن واقعی مدیران حکومتی هستند که نفت وگاز عیلام ومعادن دیگر ایالات رو میدزدند وبه اربابان اریایی تور ک عرب وچینی وروسیشون میدن یه روز هم مردم الت این دزدان برزگ فلات را قطع خواهند کرد در ملاء عام

نوشته شده توسط: Anonymous

با سپاس فروان چقدر این زبان مشابهت بسیاری با شوشتری وبختیاری داره ادم شگفت زده میشه این مشابهات بین بومیان فلات رومیبینه با این همه فاصله وچقدر این رویداد به مقاومت های همون زمان مردم بختیاری ولرعیلام ونبردهاشون علیه قشون رضاخانی ونبردهای سنگین بختیاری ها ولرهای عیلام با حکومت مرکزی رضا شاه شباهت داره نمیدونستم تو خود مازندران هم علیه قشون پهلوی مقاومت بوده پدر بزرگ من هم پیرای فامیل میگن تودرگیری مسلحانه با قشون باجگیر رضاشاه کشته شد.بختیاری ها ولر های عیلام مقاومت های رشادت وار بسیاری برای استقلال از حکومت رضاخانی دراین سال ها انجام دادند واز هردوطرف عده بسیاری کشته شدندو به زبان بختیاری شعر های بسیاری ازین نبردها باقی مونده عیلام با مقاومت بسیارزیر چکمه رضاخان رفت.

نوشته شده توسط: Anonymous

کامنت دوم پیرامون """ پایان ماه عسل روابط آلمان و روسیه """ بحران اقتصاد اروپا امروز دیگر مختص کشور‌های جنوبی مانند یونان، پرتغال، اسپانیا نیست، در کشور‌های مرکزی و حتی شمالی‌ اروپا نیز کسی‌ از برنامه سخت اقتصادی برای کاهش مخارج دولت در امان نیست، در چنین شرایطی پلن پوتین روسیه نزدیک کردن ترکیه به روسیه خواهد بود به همین دلیل پوتین پیشنهاد پیوستن """ ترکیه به اتحاد اوراسیا ""` را خواهد داد. تصویب خط لوله "" جریان یا نوار جنوبی "" در حالیکه اروپا دیگر "" مرده‌ای "" بیش نیست را باید در بعد سیاستهای بلند مدت روسیه نگریست، روسیه در چنین جوی، به ترکیه نیاز دارد تا با فروش گاز به ترکیه، از نظر اقتصادی مثل اروپا تبدیل به مرده‌ای متحرک نشود و از طریق ترکیه در "" """ خاورمیانه و شمال آفریقا نفوذ کند، نزدیکی‌ ترکیه و مصر به این هدف بلند مدت پوتین کمک خواهد کرد، ترکیه نیز در مقابل روسیه را

در طرح """ جاده ابریشم """ شریک خواهد کرد. آیا یادتان است وقتیکه نوشتم در دنیای امروز برنده کسی‌ است که ترکیه و دنیای ترک را در کنارش داشته باشد؟
نوشته شده توسط: Anonymous

قابل توجه نويسنده مقاله و آنهايی که در اين رابطه ابراز نظر کرده اند . بنظر من سايت ايران گلوبال اين فرصت را داده که همه اشخاص تفکر و نظرات خود را با ديگران در ميان بگذارند و از بابت جای تشکر دارد منتها افرادی مثل ناصر کرمی از اين مساله سو استفاده ميکنند و در هيج جای اورپا به افرادی که دارای تفکرات فاشيستی هستند امکان استفاده از مطبوعات و مديای دموکراتيک داده نميشود حقيقتا تفکرات ناصر کرمی لکه ننگی است که جز ايجاد دشمنی بين ملل تحت ستم و فارس زبانان ، بهيچ درد ديگری دوا نميشود . ناصر کرمی از ياد نبر ، آنچه که تجد ناميده ميشود ، آنچه که مدرنيزه ناميده ميشود توسط ترکها و از طريق باکو و استانبول وارد ايران شده نه توسط فارسها از طريق تاجکستان و افغانستان. برای مثال اولين تئاتر در تبريز، اولين مدرسه مدرن در تبريز توسط مدرس ، اولين مدرسه دخترانه توسط معجز شبستری ، اولين چاپخانه در تبريز و.......

نوشته شده توسط: Anonymous

دوست گرامی، جناب آقای یونس شاملی، من پاسخ سخنان شما را در این لینک داده ام که برای پیشگیری از چندباره نویسی از بازنویسی آنها خودداری می کنم. دوستانی که می خواهند پاسخ مرا به دوست بزرگوار، جناب آقای یونس شاملی بخوانند به این لینک نگاه کنندhttp://www.iranglobal.info/node/12024

نوشته شده توسط: اژدر بهنام

در مورد تعیین سرنوشت خود، باید خاطر نشان سازم که این مردم ایران و آذربایجان و دیگر مناطق کشورند که سرنوشت خودشان را تعیین می کنند و نه آمریکا. مردم این حق را دارند و دیر یا زود این کار را خواهند کرد و برای این کار نه به آمریکا و نه به احزاب و سازمانهای سیاسی نمایندگی نخواهند داد. البته این به مقهوم نقش احزاب و سازمانها در همگانی کردن خواستهای مشخص و نقش حمایت های خارجی نیست. ••• در مورد نقشه ی منتشر شده، فکر می کنم که در مناطق مشخص شده به عنوان مناطق اتنیکی ترک زبانان، این نقشه گویا نیست. در مناطق مشخص شده، ترک زبانان وجود دارند ولی اینکه تعداد آنها چقدر است و چند درصد جمعیت را تشکیل می دهتد، هیچ آمار دقیقی وجود ندارد. ولی تا آنجایی که اطلاعات من اجازه می دهد، در هیچ یک از این مناطق بجز آذربایجان غربی، شرقی، اردبیل و زنجان، ترک زبانان در اکثریت نیستند. این نقشه بسیار نادقیق و غیرکارآمد است

در مورد تعداد ترک زبانان در ایران و حتا در مورد تعداد ترک زبانان آذربایجان نیز آمار دقیقی در دست نیست و هرکسی به ظن خود عددی را بیان می کند. نه آمار جمهوری اسلامی در این مورد دقت لازم را دارد و قابل اعتماد است و نه آمار سازمان سیا و یا سازمانهای دیگر که طبیعتا امکان رسمی و عملی برای آمارگیری ندارند، که بتواند دقیق و مورد اعتماد باشد.••• ولی اصل مساله تعداد افراد نیست، بلکه حق آنها در تعیین سرنوشت خود است که برخی می خواهند آنرا دور بزنند و برخی هم با "گشاده دستی"!!! می خواهند لطف کنند و استان اردبیل و نیمه شرقی آذربایجان شرقی را به مردم ترک ببخشند!!! ••• در جهان امروزی یافتن راهکارهایی برای باهم زیستن به همراه به رسیمت شناختن تفاوتها و احترام متقابل و رعایت تمامی حق و حقوق متقابل به درد می خورد و انسانی است به سعادت انسانها منجر می شود و نه تاکید بر تفاوتها و جداییها و جداشدنها و دشمنی و کینه. ایجاد کینه و نفرت و دشمنی از طرف هرکس و هر نیرویی باشد، همانند جنایت ضدبشری ریختن بمب اتم بر سر انسانهاست.
نوشته شده توسط: یونس شاملی

دوستان نظر دهنده، پاسخ من به مسائلی که شما مطرح کرده بودید، بصورت درهم فشرده در بخش نظرها منعکس شد. این شاید به دلیل عدم اطلاع من به نوع نوشتن در بخش نظر ها بود. من فکر خودم را به مسائلی که شما مطرح کرده اید در لینک زیر و در ایران گلوبال قرار دادم. لطفا از آنجا بخوانید:
http://iranglobal.info/node/12156

نوشته شده توسط: Anonymous

هومن عرض کردم ایقدر با چرتو پرت مشغول هستید که خودت هم متوجه نیستیید.اولا زبان عیلامی ها را نمیشود به گروه زبانهای شناخته شده موجود نسبت داد, همه اش فرضیه است. اتفاقا به زبانهای التصاقی بیشتر شباهت داشته تا بزبان دری وری تو.ثانیا ورثه نامه ات را نشان بدهیید که جد n ام تان عیلامی بوده. ثالثا فرض کنید از نسل عیلامی هستید که چی؟با این حساب آلمانی ها خفه بشوند که به قول شما تمدن شهری مثل شمارا نداشته اند؟ بابا یک کمی بفهمید چه مینویسید.

نوشته شده توسط: Anonymous

دوست گرامی، یونس شاملی، نخست آن که باید واژه (ملی) را معنی کنیم. بدبختانه واژه (ملی) چند معنی دارد و به کار بردن واژه (ملی) بسیار سر در گم کننده است ..........

دوست گرامی، یونس شاملی، نخست آن که باید واژه (ملی) را معنی کنیم. بدبختانه واژه (ملی) چند معنی دارد و به کار بردن واژه (ملی) بسیار سر در گم کننده است! یک معنای واژه (ملی) همان است که فرنگی ها به آن ناسیونالیسم می گویند و معناهای دیگر واژه (ملی) در ایران و در گفتارها و نوشتارهای پارسی که با واژگان عربی درآمیخته است همگانی، عمومی، میهنی، فراگیر، همه گیر، مردمی و ..... است. شما می گوئید: ( .......... چون مصدق در مبارزه با استعمار انگلیس حداقل نفت در ایران را ملی کرد .......... جمال عبدالناصر در مصر، سوهارتو در اندونزی و آلنده ده شیلی ..........) اگر سخن شما این است که دولت مردمی مصدق نفت را همگانی کرد و از سود همگانی شدن نفت همه ایرانی ها بهره بردند سخن شما درست است اما اگر سخن شما این است که دولت آریاپرست و پارس پرست مصدق نفت را آریائی کرد و از سود آریائی شدن نفت پارس های آریاپرست بهره بردند سخن شما نادرست است! همچنان که جمال عبدالناصر مصری بود اما پان عرب و عرب پرست نبود و پان عرب صدام حسین بود! دوست گرامی، یونس شاملی، دفاع از کشور و میهن در برابر دشمن فرامرزی و درونمرزی و اشغالگران برونمرزی و استعمارگران بیگانه و کوشش برای پیشرفت و آبادی یک کشور برابر با ناسیونالیست بودن نیست. برای نمونه نبرد مردم الجزایر با ارتش اشغالگر فرانسه برابر با ناسیونالیسم نیست، اگر ارتش رژیم آلمان نازی به شوروی حمله کند و مردم شوروی از میهنشان دفاع کنند به معنای ناسیونالیست بودن مردم شوروی نیست، پیکار مهاتما گاندی در هندوستان در برابر رژیم استعمارگر و اشغالگر انگلیس برابر با ناسیونالیست بودن مهاتما گاندی نیست و حتی یک ناسیونالیست هندو مهاتما گاندی را برای دفاع مهاتما از حقوق کسانی که هندو نبودند با تیراندازی به سوی مهاتما کشت! اگر ارتش رژیم میلیتاریست (جنگ سالار) ژاپن به چین حمله کند و چینی ها از سرزمینشان دفاع کنند به معنای ناسیونالیست بودن چینی ها نیست. دفاع مردم ویتنام در برابر حمله ارتش آمریکا برابر با ناسیونالیست بودن مردم ویتنام نیست و .......... چنین نبردهائی میهن پرستی و کشوردوستی در برابر ستمگرانند نه ناسیونالیست بودن اما کدام یک از کسانی را که به نام آریاپرستی و ترک پرستی با دلیل تراشی و داستانسرائی و فلسفه بافی و تاریخ تراشی می خواهند بگویند که ما بهترینیم و دیگران بدترینید را می توان میهن پرست و کشوردوست نامید؟ هیچ یک از کسانی که زهر کشنده ای به نام ناسیونالیسم مغز آنها را از کار انداخته است سخنی از میهن پرستی و کشوردوستی نمی نویسند و نمی گویند بلکه آرمان والای آنها دیوارکشی های هیتلری میان خود و دیگران با دستاویزهائی مانند نژادپرستی و زبان پرستی و تاریخ پرستی مرزپرستی و خاک پرستی و از اینجا و آنجا آمار درآوردن و .......... است! آیا دیوارکشی های هیتلری میان خود و دیگران با انگیزه های ناسیونالیستی میهن پرستی و دوستداری از یک سرزمین و یک کشور نام دارد؟ دوست گرامی، یونس شاملی، بدبختانه شما در بسیاری از نوشته هایتان میهن پرستی و میهن دوستی را با ناسیونالیسم یکی می دانید و این روش شما بسیار نادرست و سر در گم کننده است! از این روی من و شما بهتر است واژه هائی را به کار ببریم که معنای آنها روشن و رسا باشند و خواننده و شنونده را گیج و سر در گم نکنند. برای نمونه به جای این که بگوئیم: دولت ملی مصدق برابر با دولت ملی هیتلر نیست، شایسته است بگوئیم: دولت مردمی مصدق برابر با دولت ناسیونالیست هیتلر نیست. همچنان که می بینید جمله نخست گیج کننده است اما جمله دوم روشن و رسا است. دوست گرامی، یونس شاملی، این که من گفته ام: ( .......... ناسیونالیسم به هر سرزمینی پا گذاشته است جز ویرانی و جنگ و مرگ و بدبختی پیامدی نداشته است .......... ) به معنای این نیست که کشوردوستی و میهن پرستی و دفاع از میهن در برابر ستمگران فرامرزی و درونمرزی به هر سرزمینی پا گذاشته است جز ویرانی و جنگ و مرگ و بدبختی پیامدی نداشته است! و اشتباه شما اینجاست که سخن مرا سرتاپا وارونه فهمیده اید! خود شما نیز گفته اید: ( .......... اگر ایشان از ناسیونالیسم افراطی که گاه ناسیونالیسم کور نیز خوانده می شود سخن می گفتند و آن را ویرانگر می دانستند و حتی این ناسیونالیسم اگر خود هیتلر را بازتولید نکند پدیده هایی شبیه آن را میلوشویج، قاراجیک که در واقع محصول ناسیونالیسم حاکم صرب در یوگسلاوی است تولید می کند با آقای تبریزی هم عقیده می شدم ........... ) پس همچنان که می بینید شما و من در مخالفت با ناسیونالیسم هماوازیم و اختلافی میان من و شما نیست! ********** دوست گرامی، یونس شاملی، دموکراسی و ناسیونالیسم (با آن ویژگی هائی که گفتم) در هیچ کجای جهان باهم سازگار نبوده اند. این که ما از یک سو هوادار دموکراسی باشیم و از سوی دیگر دیدگاه های ناسیونالیستی داشته باشیم مانند یک بام و دو هواست! سراینده ای می گوید: قربان برم خدا را – یک بام و دو هوا را – بر روی یک پشت بام هوا یا سرد است و یا گرم است. این که بر روی یک پشت بام هوا هم سرد باشد و هم گرم باشد ناشدنی است! سخن کوتاه، یکی از این دو تا را باید برگزینید: دموکراسی یا ناسیونالیسم. اگر کسی بخواهد ناسیونالیست باشد پس دیگر سخن گفتن از دموکراسی بی جا است و اگر کسی بخواهد باورمند به مردم سالاری باشد سخن گفتن از ناسیونالیسم بی جا است! دوست گرامی، یونس شاملی ، شما به همه رژیم های ناسیونالیست که در همه تاریخ و همه جهان پیدا شده اند نگاه کنید. کدام یک از این رژیم ها باورمند به دموکراسی بوده اند؟ برای نمونه به رژیم محمدرضا پهلوی نگاه کنید که یک رژیم پان آریا و آریاپرست بود. در زمان رژیم محمدرضا پهلوی اگر کسی پیچ رادیو را هنگام سخنرانی محمدرضا پهلوی باز می کرد جز آریاپرستی سخن دیگری نمی شنید! محمدرضا پهلوی نام خودش را آریامهر گذاشته بود در حالی که مادر محمدرضا پهلوی خانم تاج الملوک آیرملو یک ترک قفقازی بود!!! و همسر محمدرضا پهلوی از پدری ترک و تبریزی زاده شده بود!!! کسانی که تبریزی هستند حتما تیمسار ارتشبد رحمت الله آیرم را که ترک بود و خویشاوند مادری محمدرضا پهلوی بود می شناسند. تیمسار ارتشبد رحمت الله آیرم از میلیاردرهای تبریز بود و پس از به روی کار آمدن رژیم جمهوری اسلامی به آمریکا و لس آنجلس گریخت! درباره رضاشاه نیز گروهی گفته اند که ترک بود و فیلم گفتگوی رضاشاه با آتاتورک به زبان ترکی هنگام سفر رضاشاه به ترکیه در همه جا هست و برخی نیز گفته اند که رضاشاه زبان ترکی را از همسر ترکش سرکار خانم تاج الملوک آیرملو یاد گرفته بود. دوست گرامی، یونس شاملی، پرسش من از شما این است که آیا رژیم ناسیونالیست و آریاپرست محمدرضا پهلوی یک رژیم دموکرات بود و یا یک رژیم دیکتاتوری؟ به رژیم های ناسیونالیست دیگر در جهان هم اگر نگاه کنید خواهید دید که همه آنها سیاهترین رژیم های دیکتاتوری در همه تاریخ بوده اند! رژیم ناپلئون بناپارت ناسیونالیست که نام رژیم خودش را با الهام از دیدگاه های دوستش نیکلا شوون، شوونیست گذاشته بود، رژیم آدولف هیتلر ناسیونالیست و رهبر حزب نازی در آلمان، رژیم بنیتو موسولینی ناسیونالیست و رهبر حزب فاشیست در ایتالیا، رژیم چیان کای چک ناسیونالیست در چین که رهبر حزب کومین تانگ بود و پس از شکست به تایوان گریخت و همانجا مرد، رژیم اسلوبودان میلوشوویچ ناسیونالیست در یوگوسلاوی که می خواست به جز صرب ها همه را در یوگوسلاوی بکشد و پس از به راه انداختن سیل خون در یوگوسلاوی و تکه پاره شدن این کشور شکست خورد و دستگیر شد و در زندان مرد، رژیم صدام حسین ناسیونالیست رهبر حزب بعث عراق که از عراق چنان ویرانه ای ساخت که در همه خاورمیانه بی همتا است و .......... همگی رژیم هائی بر پایه دیکتاتوری بوده اند نه دموکراسی! دوست گرامی، یونس شاملی، ناسیونالیسم و دموکراسی در هیچ کجای جهان و هیچ کجای تاریخ باهم سازگار نبوده اند و اگر کسانی پیدا شده اند که ناسیونالیست بوده اند و دم از دموکراسی زده اند برای به دست آوردن هوادار بوده است نه چیز دیگر! ماند سیگار و توتون، همه می دانند که سیگار و توتون با تندرستی ناسازگار است اما اگر کسی سیگار و توتون بفروشد برای به دست آوردن خریدار ناچار است بگوید سیگار یا توتون برای تندرستی سودمند است و فلان بیماری یا بیماری ها را درمان می کند! زهر کشنده ای به نام ناسیونالیسم نیز هرگز درمان بیماری دیکتاتوری نیست و در سایه باورداشتی به نام ناسیونالیسم هیچکس در هیچ کجای جهان به دموکراسی نرسیده است. پس چگونه می توان از یک سو باورمند به ناسیونالیسم بود و از سوی دیگر از دموکراسی سخن گفت؟ ********** دوست گرامی، یونس شاملی، همه جهانیان با دیدن کارنامه زهر کشنده ای به نام ناسیونالیسم که پیامدی جز جنگ و بدبختی و کشتار و ویرانی و در به دری و بیچارگی و تیره روزی برای جهانیان در پی نداشته است به این هوده رسیده اند که باید ناسیونالیسم و دیدگاه های ناسیونالیستی را به همراه ابزارهای آن مانند نژادپرستی و زبان پرستی و مرزپرستی و خاک پرستی و تاریخ پرستی و .......... دور بریزند و خود را آسوده کنند. آنچه که جهان به آن سوی می رود تک میهنی (اینترناسیونالیسم) است و اینترناسیونالیسم نیز پیوندی با چپ گرا بودن و راست گرا بودن و بالاگرا بودن و پائین گرا بودن و کمونیسم و سرمایه داری ندارد! تک میهنی (اینترناسیونالیسم) یعنی بودن یک کشور در همه جهان به نام کره زمین برای باشنده ای به نام انسان. زبان نیز از دیدگاه اندیشه خردمندانه ابزاری برای پیوند میان انسان ها هست و جز این ارزش دیگری ندارد و با سخن گفتن به زبان مادری و زبان پدری و زبان عمه ای و زبان خاله ای نه کباب هائی به پهنای یک وجب و درازای سه وجب از آسمان خواهند بارید و نه نان سنگک برشته کنجدی! برای نمونه اگر زبان ترکی زبان کاربردی ایران شود و همۀ هفتاد میلیون ایرانی در سرتاسر ایران به زبان ترکی بخوانند و بنویسند و رادیو و تلویزیون ایران نیز به زبان ترکی برنامه هایش را پخش کند اما رژیم ولایت فقیه بر سر کار باشد برای ایرانیان چه سودی از زبان ترکی خواهد رسید؟ و اگر زبان فارسی زبان کاربردی ترکیه شود و همۀ مردم ترکیه به زبان فارسی بخوانند و بنویسند و رادیو و تلویزیون ترکیه نیز به زبان فارسی برنامه هایش را پخش کند برای ترکیه ای ها چه زیانی خواهد رسید هنگامی که بر کشورشان مانند ایران دژخیمان دوزخی فرمانروائی ندارند؟ پس این زبان نیست که مردم یک کشور را خوشبخت یا بدبخت می کند بلکه این رژیم است که مایۀ بدبختی و خوشبختی مردم یک سرزمین است. از دیدگاه اینترناسیونالیستی زبان تنها ابزاری است برای پیوند میان انسان ها و سخن گفتن یا سخن نگفتن با یک زبان نشانۀ خوب بودن و بد بودن و برتری هیچکس در هیچ کجای کرۀ زمین نیست. ترک هائی هستند که بهترین آدم ها هستند و ترک هائی هستند که بدترین آدم ها هستند همچنان که فارس هائی هستند که بهترین آدم ها هستند و فارس هائی هستند که بدترین آدم ها هستند، این کردار انسان ها است که آنها را خوب و بد می کند نه سخن گفتن به این زبان و آن زبان. البته رژیم ولایت فقیه مانند همه رژیم های دیکتاتوری که غرق در گنداب و لجن هستند برای سرپوش گذاشتن بر روی گندکاری های بی شمارش در میان ترکان ایرانی با برپائی وبلاگ ها و وبسایت های جعلی و هزار و یک ترفند دیگر و به یاری پان ترک نماهای دروغین وزارت اطلاعات این پندار خنده دار و یاوه را می خواهد در میان ترکان ایرانی جا بیاندازد که ریشه همه بدبختی های ترک ها زبان فارسی است! دلیل بیکاری زبان فارسی است، دلیل گرانی زبان فارسی است، دلیل تورم زبان فارسی است، دلیل کمبود مسکن زبان فارسی است، دلیل فساد اداری و رشوه خواری زبان فارسی است، دلیل فقر زبان فارسی است، دلیل بیماری زبان فارسی است، دلیل زلزله زبان فارسی است، دلیل سیل زبان فارسی است، دلیل ترافیک زبان فارسی است و دلیل همه بدبختی ها تنها یک چیز است و آن هم زبان فارسی است! و رژیم نیز در این میان هیچ کاره است! و اگر از رژیمی هم که گرداننده آن ترکی به نام خامنه ای است نامی برده شود این رژیم یا رژیم راسیست فارس است! یا رژیم قوم آریا است! یا رژیم پان فارس است! یا رژیم پان آریا است! یا رژیم فاشیست فارس است! یا رژیم نژادپرست فارس است! یا رژیم شوونیست فارس است! یا رژیم آریاپرست است! یا ..... یا ..... یا..... پس گردانندگان دانه درشت رژیم ولایت فقیه که همگی ترک آذربایجانی هستند را چه کنیم؟ مانند: علی خامنه ای آذربایجانی، میرحسین موسوی آذربایجانی، علی مشکینی آذربایجانی، عبدالکریم موسوی اردبیلی آذربایجانی، صادق خلخالی آذربایجانی، سیدحسین موسوی تبریزی آذربایجانی، یحیی رحیم صفوی آذربایجانی، صادق محصولی آذربایجانی، محمدرضا میرتاج الدینی آذربایجانی و .......... حتما این آذربایجانی ها هم که زبان مادری آنها ترکی است فارس هستند!!! ( بنازم به شعور گویندگان چنین سخنانی که در عالم هپروت سیر می کنند! ) دوست نازنین من، جناب آقای یونس شاملی، من با کسی برای ناسیونالیست بودن دشمن نیستم و هرگز نمی گویم سخنانم سروش ایزدی هستند و هر کس آنها ر ا بپذیرد روانه بهشت خواهد شد و هر کس آنها را نپذیرد رهسپار دوزخ! تنها باورداشت خودم را گفتم که همه خردمندان جهان زهر کشنده ای به نام ناسیونالیسم را که در ناسازگاری بی چون و چرا با خردورزی است دور ریخته اند و من نیز به پیروی از آنها به هیچ یک از چهره های ناسیونالیسم باورمند نیستم.
نوشته شده توسط: Anonymous

ملیتهای غیر فارس، حضور مهمانان ملیت فارس را در سرزمینهای خود گرامی می دارند و سعی بر تامین حقوق همه جانبه ان در سرزمین خود خواهند کرد. سرزمین آذربایجان سرزمین تورک است همان گونه که سمنان و فارس و سیستان و اصفهان سرزمین فارس است و کوردستان سرزمین کوردها و تورکمن صحرا سرزمین دیرینه تورکمنهاو...

مرد می خواهد من را از سرزمینم بیرون کند! بعد از فرو نشستن آتش جنگ و تحریم و یا حتی بریده شدن دست و پای این رژیم در صورت گفتگو با آمریکا و غرب، منتظر کسانی که تورک را در ایران غریبه می پندارند و در اینجا و جاهای دیگر مارتن یاوه گویی و تهدید و جعل راه انداخته اند در مرزهای خود هستیم!
نوشته شده توسط: Anonymous

ARAZمن به کوری چشم دشمنان عیلام ودیگر تمدن های باستانی وبومی فلات که مردم یک جا نشین داشتند واز ماورای خزر هجوم نیاورده بودند وسابقه بالای 5000 سال سکونت در نقاط مختلف فلات داشتند از کلیه تمدن های اقوام یک جاشین وصنعت گروکشاورز در سراسر فلات دفاع میکنم مردم بومی را متوجه گذشته شهری پر افتخارشان میکنم تا بحث استعماری پان اریا پان عرب وپان توران را که در 200 سال گذشته برای غارت

فلات علم شده پایان دهم تا اکثریت مردم بومی فلات بدانند که مهاجم آریایی یا التایی از اسیای میانه یا سیبری نیستند هیچ فرد مهاجم اریایی یا التایی نمیتواند همه مردم ایران را از ان خودبداند وفرهنگ وسرمایه ان ها را غارت کند بهتر است همه به فکر شهریگری ونجات تمدنمان باشیم که 1300 سال هجوم عربیت کوچرومسلمان از حجاز و1000 سال تورکیت کوچرومسلمان ازاسیای میانه و 500 سال تورکیت شیعه مهاجم از عثمانی تمدن هزاران ساله فلات را نشانه گرفته ویران کرده است در برابر مهاجمین کوچرو مسلمان وشیعه وارداتی استعمار گر واستحمارگر می ایستیم واز فرهنگ تمدن وشهریگری فلات دفاع میکنیم تسلیم یک تورک روستایی پان شیعه به نام آخوند قزوینی و یا فارسی مانند اخوند خاتمی نماز جمعه یا پناهیان مداح نخواهیم شد مشتی روستایی وکوچرو مهاجم شیعه فعلی و نمایندگان پان شیعه ایسم عربی تورکی مارا از پیگیری شهریگری در فلات ونجات سرمایه های فرهنگ باستانی فلات باز نمیدارند جلوی شیعه گری ساخته وپرداخته ترکان صفوی رانده شده از عثمانی خواهیم ایستاد و به وقتش تمام روستاییان شیعه مهاجم عامل استعمار را به کشورهای اصلی شان عودت میدهیم یا انهارا به دریا میریزیم ایران جای کوچرو های شیعه ودین فروش واحمق نیست تعلق یه هیچ زبانی چه فارسی وچه تورکی روستاییفکر بودن را تبرئه نمیکند هرکه عشق آل علی و دیگرعربان دین ساز را دارد جایش در قعر خزر یا خلیج است ایران تنها مال متمدنین وشهریگران است یک فارس شیعه که پای منبر آخوند قزوینی روستایی تورک می نشیند از همه خاین تر است تعلق به زبان فارسی تابعیت نمی اورد تعلق به شهریگری چند هزار ساله بومی فلات تابعیت میاورد داشتن آیین بومی تابعیت میاورد نه صحبت به زبان فارسی خمینی هم فارسی صحبت میکرد ولی بومی نبود وبر ایین دشمنان بود پس فارسی بودن
ملاک حق زندگی در فلات نیست داشتن ایین بومی وتمدن بومی ومنش بومی مهم است و دل در گرو افزایش این تمدن داشتن خاتمی فارس زبان مرکز نشین هم بومی نیست چون برایین دشمنان بود و دشمن ساز و دشمن پرور گول زبان فارسی مهاجمین ودشمن پرستان را نخواهیم خورد هر تورک وعرب واریایی را که به تمدن بومی فلات احترام بگذارد وانرا گسترش و باز تولید کند محترم است حتی اگر دیروز از عربستان یا ترکیه رانده شده باشد هرکس قصد کار مولد وسرمایه اور به داخل فلات را داشته باشد وایین وسنت وتمدن فلات را پاس بدارد حتی اگر اوباما باشد وفردا بخواهد با کار وسرمایه و اموختن تمدن فلات به ایران بیاید قدم اورا روی چشم میگذاریم ولی با غارتگران ونفی کنندگان فرهنگ و تمدن فلات تا اخرین قطره خون نبرد خواهیم کرد حتی اگرطرف از نوادگان کورش وداریوش واردشیر ساسانی باشد و بر ایین دشمنان رفته باشد ودل در گرو عظمت دشمنان فلات داشته باشد هر کس عظمت دشمنان اریایی تورک وعرب فلات را بخواهد دشمن ماست وسرسازش با او نخواهیم داشت وتا اورا از فلات بیرون نکنیم وبه سرزمین مورد علاقه اش باز پس ندهیم از پا نخواهیم نشست .مرگ ونیستی بر غارتگران فلات وانان که در فلات میزیند ولی بر ایین ومنش دشمنان فلاتند
نوشته شده توسط: Anonymous

در آمار گیری های رسمی در ایران در خصوص زبان ملیتها سوالی وجود ندارد.بنابر این در این زمینه تمام ادعاها مبنی بر مشاهدات و حدس و تجربه می باشد. رای اثبات ادعای هر ملیتی مبنی بر تعداد جمعیت خود، آمارگیری ها باید تصحیح شود. البته مطابق با آنچه در مناطق ملی مشاهده می شود، آمار حدود 70% ای ملیت های غیرفارس تقریبا صحیح است. انکار کنندگان این موضوع برای اثبات ادعای خود، آیا دلیلی ز داخل خود کشور دارند؟ امکان امارگیری در مناطق ملی برایشان فراهم است؟
یکبار برای همیشه می توان به این اختلاف پایان داد!

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب ایرانی میگویند شهر مهاباد اقلیت ترک زبان دارد باید به‌ عرض جناب ایرانی برسانم که‌ در داخل شهر مهاباد در کل 10 خانوار ترک زبان وجود ندارد یعنی از جمعیت شهری مهاباد اگر 400 هزار نفر باشد 100 نفر ترک زبان در تمام شهر مهاباد زندگی نمیکنند و در تمام آبادیهای مهاباد اصلأ یک ترک زبان نیز زندگی نمیکند به‌ همین نسبت در شهرهای سردشت . پیرانشهر، ربط.اشنویه‌،نیز به‌ همین منوال اصلأ یک ترک زبان نمیتوانید پیدا کنید شهر بوکان نیز در این به‌ اصطلاع آذربایجان غربی مثل مهاباد 10 خانوار ترک زبان وجود ندارد به‌ طرف بالا که‌ میروی ترکیب جمعیتی کرد و ترک شروع میشود یعنی از نقده‌ و بعد اورمیه‌ و خوی و سلماس و ماکو درصد داخل شهرها کرد و ترک است باز تمام دهات اطراف این شهرها یکدست ترکیب جمعیتی کرد زبان است مثل تر گور مرگور قوشچی،

نوشته شده توسط: Anonymous

بنابراین چند آمار رسمی اورده شد که نشان میدهد ترکزبانان دست بالا 20% جمعیت ایران هستند (یکی از سفارت ایران و یکی از سایت رسمی محسن قالیبافت..)..اما همه ما میدانیم ایران آمار درست حسابی ندارد. آماری که دستگاه اطلاعاتی آمریکا ارائه میکند به مراتب از آمارهای جمهوری اسلامی که همیشه بر اساس مصلحت آمار میدهد از دقت و صحت بیشتری برخوردارند چون در مورد همه دنیا آمار میدهند ولی لزومی ندارد جایی دروغ بگن اونا اینجا رو کاملا تحت نظر دارن و مملکت ما رو از خودمون بهتر میشناسن! تازه سیستم آمارگیری ایران به دست افراد غیر متخصص روز مزد و سیاهی لشکر که آموزش درستی هم ندیدن انجام میشه و پراز جهت گیریهای سیاسیه..آمار سی-آی فاکتبوک مجموع ترکزبانان ایران را 18% و مجموع ترکزبان آذری را 16% میداند..که کم و بیش اندازه آمار استانی و آمار جمهوری اسلامی (سفارت آلمان) است. اما مهمتر..

تا سال 2011، آمار سی-آی فاکتبوک مجموع ترکزبانان کشور را 26% جمعیت ایران برآورده میکردند ولی امروز 18%.. علتش اینست که آنها در این دهه اخیر بر ایران بسیار تحقیق کردند و آمار 26% مال دوران پهلوی بود و غیر دقیق بود. بنابراین آمار استانی با آمار سی-آی فاکتبوک هخوانی کامل دارد.

------------
شهردار تهران، جناب قالیبفاف به وضوح شمار ترکزبانان را بسیار کمتر از آنچه پانترکیستها ادعا میکنند ذکر نموده است و میگوید:

"اكثر ملت ايران فارس هستند، از نتايج سرشماري سال 1375 هـ .ش (1996م) درباره تركيب قومي ملت ايران اين برآورد‌ها حاصل مي‌شود: نسبت جمعيت فارس‌ها حدود 75-73 درصد جمعيت ايران است. آمار سرشماري سال 1365هـ .ش (1986م) نشان مي‌دهد كه 83/82 درصد مردم فارسي صحبت مي‌كنند و 86/2 درصد از آنها فقط فارسي را مي‌فهمند؛ همچنين 32/14 درصد از ملت ايران فارسي نمي‌دانند كه بخش عمده‌اي از آنان در مناطق عشايري و روستايي اقوام فارس زندگي مي‌كنند. آذري‌ها حدود 17-15 درصد و تركمن‌ها حدود 2/1 درصد جمعيت ايران را تشكيل مي‌دهند. 5-5/3 درصد از جمعيت به سومين گروه قومي، يعني كرد‌هاي سني و شيعه غرب كشور اختصاص دارد. پس از آنها به ترتيب قوم عرب در جنوب غربي كشور با حدود 3 درصد و قوم بلوچ در جنوب شرقي كشور با حدود 2 درصد از كل جمعيت قرار دارند."

(نقل از: http://www.ghalibaf.ir/Default.aspx?tabid=79&language=fa-IR)

و همچنین این مطلب در اینجا نیز آمده است:

http://zamaneh.info/articles/892.htm#_edn

http://www.farsnews.com/printable.php?nn=13900615000068
---------

بهترین آمار در ایران به علاوه پیوندهای بالا (که آمارهای انجام شده و نه تخیلی در آن نیز درج شده است) همان آمار استانی است.

http://www.statoids.com/uir.html

در همین آمار ساده تمامی دروغ‌های پان‌ترکیستها نابود میشود. برای نمونه کل جمعیت آذربایجان شرقی و اردبیل و زنجان و نیمی از آذربایجان غربی تنها هفت ملیون نفر است. در حالیکه جمعیت اصفهان و خراسان رضوی ده ملیون حساب میشود. با وجود آمار استانی، اگر این سه استان آذربایجان شرقی و اردبیل و زنجان و نیمی از آذربایجان غربی را بگیریم، حدود ترک‌زبانان این منطقه هفت ملیون نفر است. اگر یک ملیون دیگر (دست‌بالا) برای ترک‌زبانان همدان و قزوین و اراک و گیلان و کردستان حساب کنیم (در تمامی این استان‌ها ترک‌زبانان اقلیت هستند و نه آنچه پان‌ترکیستها ادعا میکند) میشود هشت ملیون. اگر چهار ملیون در تهران اضافه کنیم میشود دوازده ملیون. همانطور که آمار کنگره‌ی آمریکا و اتنولاژ نیز این حدود را یازده تا دوازده ملیون ذکر کرده‌اند(البته پان‌ترکیستها در آینده باز خواهند سعی کرد که با نامه‌های دروغین به سایت اتنولاژ دوباره آمار جعلی خود را بقبولانند). البته جمعیت کمتر از یک ملیون نفر قشقایی و کمتر از یک ملیون نفر ترکن (در سال 2010) و همچنین جمعیت ترک‌زبانان خراسان (در استان خراسان شمالی) نیز در مجموع کمتر از سه ملیون نفر است. بنابراین برخلاف نظر پان‌ترکیستها که ادعا میکنند سی‌پنج ملیون هستند در واقع آمار کل گویشوران به زبان‌های مختلف ترکی در ایران همان حدود هیژده تا بیست درصد جمعیت ایران است که میشود شامل دوازده تا چهارده ملیون نفر. آمار افرادی که به زبان‌های ایرانی‌تبار (پارسی و کردی و لکی و لری و بختیاری و مازنی و گیلکی و تالشی و راجی و سیوندی و تاتی ..) تکلم میکنند حدود هشتاد درصد جمعیت ایران است که از این میان زبان پارسی بزرگترین سهم آن را دارد.

----------

بنابراین در ایران پانترکیستها در اقلیت هستند..بویژه مسخره است که پانترکیستهایی مانند شاملی بخواهند خود را نماینده اقوام آریایی مانند کردها و بلوچها کنند که هیچ ربطی به پانترکیستها ندارند و جزو قوم ایرانی هستند.
نوشته شده توسط: Anonymous

در مورد تهران هم آمار رسمی وجود دارد (مانند منبع سفارت ایران)..

http://www.jahannews.com/vdcgw39qzak9tn4.rpra.html
" به عنوان مثال ما از اين طرح متوجه شديم كه 98 درصد تهراني‌ها زبان فارسي را مي‌فهمند و كمتر از 2 درصد ساكنان تهران فارسي را متوجه نمي‌شوند، 13 درصد تهراني‌ها يكي از زبان‌هاي لاتين را مي‌فهمند و 10درصد تهراني ها قادرند به يكي از زبان‌هاي دنيا صحبت كنند، 67درصد تهراني‌ها فارس هستند، 63 درصد از تهراني‌‌ها در تهران به دنيا آمده‌اند و 13 درصد تهراني‌ها بيش از 13 سال است كه در محل خود ساكن هستند."
بنابراین اگر دست بالا بگیرید..حدود ترکزبانان تهران شاید به بیست درصد برسد که اغلب آنها هم امروز فارسی صحبت میکنند..

نوشته شده توسط: Anonymous

http://www.iranembassy.gr/per/aboutiran_intro.htm
65 درصد جمعيت ايران را فارس ها( از نژاد آريايي) تشكيل مي دهند. 20 درصد تركهاي ايراني(آذري)، 7 درصد كرد، 3 درصد عرب و 2 درصد لر مي باشند این هم آمار دیگری که به آمار ایران اشاره میکند:
---

آمار رسمی یعنی چیزی که در سایتهای رسمی باشد..ده ها آمار وجود دارد (چه رسمی چه خارجی) که شمار ترکزبانان ایران کمتر از بیست درصد میدانند..بویژه آمارهای رسمی. و انجام شده:

همچنین پان‌ترکیستها برخی موقع‌ها از وبسایتهایی نقل قول میکنند(چه دولتی و غیردولتی) که هیچ کدام نشان نمیدهند چه زمانی و در چه مکانی و در کدام ماهی..آماری انجام داده شده است. برای نمونه اخیرا یکی از وزیران فرهنگی ادعا نمود که استان آذربایجان غربی کاملا کردنشین است و پان‌ترکیستها ناله فراوانی کردند.

«آذربایجان غربی، ایلام و کرمانشاه متعلق به کردستان است»(رحیم مشائی)

اما خودشان اگر یک وزیر دیگر چیزی به نفعشان را بگوید (بدون اینکه پبرسدند در چه زمانی و چه مکانی چنین آماری انجام شده است و چه کسانی آن را انجام دادند) آن را ده برابر انتشار میکنند.

یا شهردار تهران، جناب قالیبفاف به وضوح شمار ترکزبانان را بسیار کمتر از آنچه پانترکیستها ادعا میکنند ذکر نموده است و میگوید:

"اكثر ملت ايران فارس هستند، از نتايج سرشماري سال 1375 هـ .ش (1996م) درباره تركيب قومي ملت ايران اين برآورد‌ها حاصل مي‌شود: نسبت جمعيت فارس‌ها حدود 75-73 درصد جمعيت ايران است. آمار سرشماري سال 1365هـ .ش (1986م) نشان مي‌دهد كه 83/82 درصد مردم فارسي صحبت مي‌كنند و 86/2 درصد از آنها فقط فارسي را مي‌فهمند؛ همچنين 32/14 درصد از ملت ايران فارسي نمي‌دانند كه بخش عمده‌اي از آنان در مناطق عشايري و روستايي اقوام فارس زندگي مي‌كنند. آذري‌ها حدود 17-15 درصد و تركمن‌ها حدود 2/1 درصد جمعيت ايران را تشكيل مي‌دهند. 5-5/3 درصد از جمعيت به سومين گروه قومي، يعني كرد‌هاي سني و شيعه غرب كشور اختصاص دارد. پس از آنها به ترتيب قوم عرب در جنوب غربي كشور با حدود 3 درصد و قوم بلوچ در جنوب شرقي كشور با حدود 2 درصد از كل جمعيت قرار دارند."

(نقل از: http://www.ghalibaf.ir/Default.aspx?tabid=79&language=fa-IR)

و همچنین این مطلب در اینجا نیز آمده است:

http://zamaneh.info/articles/892.htm#_edn

http://www.farsnews.com/printable.php?nn=13900615000068

برای نمونه یکی از پان‌ترکیستها ادعا کرده است که وزیر آموزش و فرهنگ گفته است:" 70 درصد دانش‌آموزان در سراسر كشور دو زبانه بوده و پس از ورود به كلاس اول و گذراندن يك سال تحصيلي هنوز زبان مادري آنها به فارسي تبديل نشده است؛ اين گونه دانش‌آموزان چگونه مي‌توانند با دانش‌آموزاني كه در تهران تحصيل مي‌كنند رقابت كنند" چند تناقض اینجا هست. یک مگر زبان مادری کودک عوض میشود؟ خود کودک به مدرسه میرود ولی زبان مادرش که همان است که پیش از مدرسه رفتن بوده است. زیرا زبان مادری هر کودکی ثابت است زیرا زبانیست که اول به او سخن گفتند. دومین تناقض اینست که ادعا میشود 70% دانش آموزان پیش از مدرسه رفتن دوزبانه بودند. آیا اینجا منظور تدریس زبان عربی یا انگلیسی در مدارس است؟ یا منظور اینست که قبل از ورود مدارس دوزبانه بودند؟ اگر قبل از ورود مدارس 70% کودکان دوزبانه بودند این دوزبان (یعنی فارسی را) در کجا یاد گرفتند؟ یعنی میگوید یا همه کودکان دوزبانه پیش از کلاس اول هستند یا یک زبانه. در حالیکه روشن نیست در مناطق تک قومی غیرفارسی زبان چگونه همه کودکان ایران دوزبانه شدند. سوم در کجا و چه سالی چنین آماری انجام شده است؟ چهارم آیبا گویشهای متعدد فارسی (بوشهری و سیستانی و شمالی و یزدی..) در اینجا جدا حساب شده اند؟

به علاوه این، آمارها نشان میدهد که رشد مناطق ایرانی‌زبان بویژه، بویژه مناطق رستان/کردستان/بوشهر/هرمزگان/خوزستان/سیستان/خراسان جنوبی/بخشهای کردنشین آذربایجان غربی/ تمایل بیشتر نسبت به خانواده بزرگتر (بیش از دو فرزند دارند):

http://www.amar.org.ir/Upload/Modules/Contents/asset27/tarikhche.pdf



بهترین آمار در ایران به علاوه پیوندهای بالا (که آمارهای انجام شده و نه تخیلی در آن نیز درج شده است) همان آمار استانی است.

http://www.statoids.com/uir.html

در همین آمار ساده تمامی دروغ‌های پان‌ترکیستها نابود میشود. برای نمونه کل جمعیت آذربایجان شرقی و اردبیل و زنجان و نیمی از آذربایجان غربی تنها هفت ملیون نفر است. در حالیکه جمعیت اصفهان و خراسان رضوی ده ملیون حساب میشود. با وجود آمار استانی، اگر این سه استان آذربایجان شرقی و اردبیل و زنجان و نیمی از آذربایجان غربی را بگیریم، حدود ترک‌زبانان این منطقه هفت ملیون نفر است. اگر یک ملیون دیگر (دست‌بالا) برای ترک‌زبانان همدان و قزوین و اراک و گیلان و کردستان حساب کنیم (در تمامی این استان‌ها ترک‌زبانان اقلیت هستند و نه آنچه پان‌ترکیستها ادعا میکند) میشود هشت ملیون. اگر چهار ملیون در تهران اضافه کنیم میشود دوازده ملیون. همانطور که آمار کنگره‌ی آمریکا و اتنولاژ نیز این حدود را یازده تا دوازده ملیون ذکر کرده‌اند(البته پان‌ترکیستها در آینده باز خواهند سعی کرد که با نامه‌های دروغین به سایت اتنولاژ دوباره آمار جعلی خود را بقبولانند). البته جمعیت کمتر از یک ملیون نفر قشقایی و کمتر از یک ملیون نفر ترکن (در سال 2010) و همچنین جمعیت ترک‌زبانان خراسان (در استان خراسان شمالی) نیز در مجموع کمتر از سه ملیون نفر است. بنابراین برخلاف نظر پان‌ترکیستها که ادعا میکنند سی‌پنج ملیون هستند در واقع آمار کل گویشوران به زبان‌های مختلف ترکی در ایران همان حدود هیژده تا بیست درصد جمعیت ایران است که میشود شامل دوازده تا چهارده ملیون نفر. آمار افرادی که به زبان‌های ایرانی‌تبار (پارسی و کردی و لکی و لری و بختیاری و مازنی و گیلکی و تالشی و راجی و سیوندی و تاتی ..) تکلم میکنند حدود هشتاد درصد جمعیت ایران است که از این میان زبان پارسی بزرگترین سهم آن را دارد.



در کل آمارهای استانی و آمارهای انجام شده بهترین پاسخ در رد نظر گزاف پان‌ترکیستها هستند و پان‌ترکیستها در مورد جمعیت استان تهران نیز غلو میکنند وگرنه در بهترین حالت برای آنها شاید یک چهارم این استان باشند که اغلب این آذری‌تبارها نیز ضدپان‌ترکیستها هستند و فارسی‌زبان میباشند.

آمار تازه‌ی سی‌-آی-فاکتبوک سال 2011 نیز شمار کل ترکزبانان آذربایجانی کشور را 16% میشمرد و شمار کل ترکزبانان کشور ایران را 18% جمعیت ایران میداند. همچنین میتوان به آمار دقیق زیر نیز رجوع کرد:

http://gulf2000.columbia.edu/images/maps/Iran_Languages_lg.jpg

بنابراین اغراق پان‌ترکیستها در مورد جمعیت ترکزبانان هیچ پایه‌ی علمی ندارد.
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب شاملی
هیچ آماری در ایران انجام نشده است.. اما آمار شما در تناقض است با چندین آمار رسمی دیگر است..
اگر بحث آمار باشد آمار سفارت جمهوری اسلامی که یک منبع رسمی است حدود ترکزبانان را 20% میداند:
talking about Iranian government official sources, here is one with official Statistics, from the Iranian Embassy:

http://www.iranembassy.gr/per/aboutiran_intro.htm

65 درصد جمعيت ايران را فارس ها( از نژاد آريايي) تشكيل مي دهند. 20 درصد تركهاي ايراني(آذري)، 7 درصد كرد، 3 درصد عرب و 2 درصد لر مي باشند این هم آمار دیگری که به آمار ایران اشاره میکند:

شهردار تهران، جناب قالیبفاف به وضوح شمار ترکزبانان را بسیار کمتر از آنچه پانترکیستها ادعا میکنند ذکر نموده است و میگوید:

"اكثر ملت ايران فارس هستند، از نتايج سرشماري سال 1375 هـ .ش (1996م) درباره تركيب قومي ملت ايران اين برآورد‌ها حاصل مي‌شود: نسبت جمعيت فارس‌ها حدود 75-73 درصد جمعيت ايران است. آمار سرشماري سال 1365هـ .ش (1986م) نشان مي‌دهد كه 83/82 درصد مردم فارسي صحبت مي‌كنند و 86/2 درصد از آنها فقط فارسي را مي‌فهمند؛ همچنين 32/14 درصد از ملت ايران فارسي نمي‌دانند كه بخش عمده‌اي از آنان در مناطق عشايري و روستايي اقوام فارس زندگي مي‌كنند. آذري‌ها حدود 17-15 درصد و تركمن‌ها حدود 2/1 درصد جمعيت ايران را تشكيل مي‌دهند. 5-5/3 درصد از جمعيت به سومين گروه قومي، يعني كرد‌هاي سني و شيعه غرب كشور اختصاص دارد. پس از آنها به ترتيب قوم عرب در جنوب غربي كشور با حدود 3 درصد و قوم بلوچ در جنوب شرقي كشور با حدود 2 درصد از كل جمعيت قرار دارند."

(نقل از: http://www.ghalibaf.ir/Default.aspx?tabid=79&language=fa-IR)

و همچنین این مطلب در اینجا نیز آمده است:

http://zamaneh.info/articles/892.htm#_edn

http://www.farsnews.com/printable.php?nn=13900615000068

برای نمونه یکی از پان‌ترکیستها ادعا کرده است که وزیر آموزش و فرهنگ گفته است:" 70 درصد دانش‌آموزان در سراسر كشور دو زبانه بوده و پس از ورود به كلاس اول و گذراندن يك سال تحصيلي هنوز زبان مادري آنها به فارسي تبديل نشده است؛ اين گونه دانش‌آموزان چگونه مي‌توانند با دانش‌آموزاني كه در تهران تحصيل مي‌كنند رقابت كنند" چند تناقض اینجا هست. یک مگر زبان مادری کودک عوض میشود؟ خود کودک به مدرسه میرود ولی زبان مادرش که همان است که پیش از مدرسه رفتن بوده است. زیرا زبان مادری هر کودکی ثابت است زیرا زبانیست که اول به او سخن گفتند. دومین تناقض اینست که ادعا میشود 70% دانش آموزان پیش از مدرسه رفتن دوزبانه بودند. آیا اینجا منظور تدریس زبان عربی یا انگلیسی در مدارس است؟ یا منظور اینست که قبل از ورود مدارس دوزبانه بودند؟ اگر قبل از ورود مدارس 70% کودکان دوزبانه بودند این دوزبان (یعنی فارسی را) در کجا یاد گرفتند؟ یعنی میگوید یا همه کودکان دوزبانه پیش از کلاس اول هستند یا یک زبانه. در حالیکه روشن نیست در مناطق تک قومی غیرفارسی زبان چگونه همه کودکان ایران دوزبانه شدند. سوم در کجا و چه سالی چنین آماری انجام شده است؟ چهارم آیبا گویشهای متعدد فارسی (بوشهری و سیستانی و شمالی و یزدی..) در اینجا جدا حساب شده اند؟

به علاوه این، آمارها نشان میدهد که رشد مناطق ایرانی‌زبان بویژه، بویژه مناطق رستان/کردستان/بوشهر/هرمزگان/خوزستان/سیستان/خراسان جنوبی/بخشهای کردنشین آذربایجان غربی/ تمایل بیشتر نسبت به خانواده بزرگتر (بیش از دو فرزند دارند):

http://www.amar.org.ir/Upload/Modules/Contents/asset27/tarikhche.pdf



بهترین آمار در ایران به علاوه پیوندهای بالا (که آمارهای انجام شده و نه تخیلی در آن نیز درج شده است) همان آمار استانی است.

http://www.statoids.com/uir.html

در همین آمار ساده تمامی دروغ‌های پان‌ترکیستها نابود میشود. برای نمونه کل جمعیت آذربایجان شرقی و اردبیل و زنجان و نیمی از آذربایجان غربی تنها هفت ملیون نفر است. در حالیکه جمعیت اصفهان و خراسان رضوی ده ملیون حساب میشود. با وجود آمار استانی، اگر این سه استان آذربایجان شرقی و اردبیل و زنجان و نیمی از آذربایجان غربی را بگیریم، حدود ترک‌زبانان این منطقه هفت ملیون نفر است. اگر یک ملیون دیگر (دست‌بالا) برای ترک‌زبانان همدان و قزوین و اراک و گیلان و کردستان حساب کنیم (در تمامی این استان‌ها ترک‌زبانان اقلیت هستند و نه آنچه پان‌ترکیستها ادعا میکند) میشود هشت ملیون. اگر چهار ملیون در تهران اضافه کنیم میشود دوازده ملیون. همانطور که آمار کنگره‌ی آمریکا و اتنولاژ نیز این حدود را یازده تا دوازده ملیون ذکر کرده‌اند(البته پان‌ترکیستها در آینده باز خواهند سعی کرد که با نامه‌های دروغین به سایت اتنولاژ دوباره آمار جعلی خود را بقبولانند). البته جمعیت کمتر از یک ملیون نفر قشقایی و کمتر از یک ملیون نفر ترکن (در سال 2010) و همچنین جمعیت ترک‌زبانان خراسان (در استان خراسان شمالی) نیز در مجموع کمتر از سه ملیون نفر است. بنابراین برخلاف نظر پان‌ترکیستها که ادعا میکنند سی‌پنج ملیون هستند در واقع آمار کل گویشوران به زبان‌های مختلف ترکی در ایران همان حدود هیژده تا بیست درصد جمعیت ایران است که میشود شامل دوازده تا چهارده ملیون نفر. آمار افرادی که به زبان‌های ایرانی‌تبار (پارسی و کردی و لکی و لری و بختیاری و مازنی و گیلکی و تالشی و راجی و سیوندی و تاتی ..) تکلم میکنند حدود هشتاد درصد جمعیت ایران است که از این میان زبان پارسی بزرگترین سهم آن را دارد.



در کل آمارهای استانی و آمارهای انجام شده بهترین پاسخ در رد نظر گزاف پان‌ترکیستها هستند و پان‌ترکیستها در مورد جمعیت استان تهران نیز غلو میکنند وگرنه در بهترین حالت برای آنها شاید یک چهارم این استان باشند که اغلب این آذری‌تبارها نیز ضدپان‌ترکیستها هستند و فارسی‌زبان میباشند.

آمار تازه‌ی سی‌-آی-فاکتبوک سال 2011 نیز شمار کل ترکزبانان آذربایجانی کشور را 16% میشمرد و شمار کل ترکزبانان کشور ایران را 18% جمعیت ایران میداند. همچنین میتوان به آمار دقیق زیر نیز رجوع کرد:

http://gulf2000.columbia.edu/images/maps/Iran_Languages_lg.jpg

بنابراین اغراق پان‌ترکیستها در مورد جمعیت ترکزبانان هیچ پایه‌ی علمی ندارد.
نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

برخي مطالب بي ارزش، ارزش هاي خوب را نمايان مي كند، در مقايسه است كه ارزش ها مشخص مي شود

نوشته شده توسط: Anonymous

رژیم اسلامی قتل و دروغ همه دنیا را به استهزا گرفته است. مامورین وزارت اطلاعات ستار بهشتی را در حین بازجویی شکنجه کرده و کشته اند. اداره پلیس معذرت خواهی میکند. اصلا امکان ندارد سپاه شخصی را که به دلایل امنیتی بازداشتش کرده به دست پلیس بسپارد. این حادثه به پلیس ربطی ندارد. البته پلیس دستور وزارت اطلاعات را اجرا کرده است. حال وزارت اطللاعات به دنبال شخصی مناسب میگردد که بر صندلی محاکمه بنشاندش و برای عموم نمایش برگزار بکند. همان شعبده بازی ها یی را که در ماجرای قتل زهرا کاظمی روزنامه نگار ایرانی کانادایی رژیم به نمایش گذاشت. البته سناریو این نمایش ممکن است مقداری با نمایش مربوط به زهرا کاظمی مقداری فرق داشته باشد. مثلا ممکن هست پاسبانی معمولی از پلیس را بیاورند و محاکمه و محکوم و اعدامش بکنند. در روزهای آینده خواهیم دید که وزارت اطلاعات این بازی را چه نحوی ادامه میدهد. اگر قوه قضا

رژیم قتل و دروغ همه دنیا را به استهزا گرفته است. مامورین وزارت اطلاعات ستار بهشتی را در حین بازجویی شکنجه کرده و کشته اند. اداره پلیس معذرت خواهی میکند. اصلا امکان ندارد سپاه شخصی را که به دلایل امنیتی بازداشتش کرده به دست پلیس بسپارد. این حادثه به پلیس ربطی ندارد. البته پلیس دستور وزارت اطلاعات را اجرا کرده است. حال وزارت اطللاعات به دنبال شخصی مناسب میگردد که بر صندلی محاکمه بنشاندش و برای عموم نمایش برگزار بکند. همان شعبده بازی ها یی را که در ماجرای قتل زهرا کاظمی روزنامه نگار ایرانی کانادایی رژیم به نمایش گذاشت. البته سناریو این نمایش ممکن است با نمایش مربوط به زهرا کاظمی مقداری فرق داشته باشد. مثلا ممکن هست پاسبانی معمولی از پلیس را بیاورند و محاکمه و محکوم و اعدامش بکنند. در روزهای آینده خواهیم دید که وزارت اطلاعات این بازی را چه نحوی ادامه میدهد. اگر قوه قضاییه واقعا دنبال شخص خاطی هست، باید به دنبال شکنجه گر پاسدار وزارت اطللاعات بگردد, نه یک پاسبان در پلیس شهربانی.
نوشته شده توسط: Anonymous

پاسخ به پرسشها

من تلاش کرده ام به پرسشها و یا چالشهای فکری بعضی از دوستان در اینجا پاسخ دهم. در اینجا به چالشهای فکری آقایان ایران، غلام شامقازان و تبریزی پرداخته شده است.

آقای ایراج و منبع آماری
منبع من در مورد آمار جمعیت فارس در ایران، را میتوان در جاهای مختلفی یافت. اما منبع رسمی دولتی هم گاه و بیگاه به دلایلی بسیار مهم است. برای نمونه برنامه ریزی نظام آموزشی حتما به آمار نیاز دارد، بویژه وقتی این برنامه ریزی برای اعمال وسیع آسیمیلاسیون علیه ملتهای غیرحاکم باشد. اینست که من در این مورد به گفته وزیر آموزش و پرورش ایران تکیه کرده ام که در سال گذشته علت تغییر نظام آموزشی دوره اول دبستان را چنین توضیح داد: هفتاد درصد کودکان در تمامی مدارس ایران دو زبانه (بخوان غیرفارس زبان) هستند. این بدان معنی است که کودکان فارس در تمامی مدارس ایران سی در صد کشور را تشکیل میدهند. روشن نیست؟ بقیه خبر و تفسیر را در لینک زیر دنبال کنید؛
http://www.akhbar-rooz.com/article.jsp?essayId=25955
آقای غلام شامقازان عزیز و مطالبات معیشتی
اگراز تبلیغات منفی ایشان علیه من بگذریم، پرسش مهمی را در میان گذاشته و مینویسند: "اگر فارسها برای آزادیهای سیاسی، رفاهی، اجتماعی در گیر شدند، باید طبق نظر شما ملیتهای غیر فارس خودشان را از این مبارزه ها کنار بکشند!" پایان نقل قول
آقای غلام تصور کرده اند که من مبارزه برای آزادیهای سیاسی و رفاه اقتصادی را از مبارزه برای حقوق ملی دمکراتیک خلق ترک و یا خلقهای غیرفارس جدا میدانم. در صورتیکه چنین نیست. مبارزه برای آزادیهای سیاسی و مبارزه برای بهتر شدن معیشت مردم و بویژه بخش های کم درآمد و زحمتکش جامعه ترک در ایران مثل دیگر جوامع موجود اموری اضطراری و تعطیل ناپذیرند. زحمتکشان، طبقات کم درآمد، کارمندان دون پایه و بدتر از آنان کارگران فصلی، زنان و بویژه بیوه زنان و جامعه بازنشستگان جامعه ترک در آذربایجان جنوبی و ایران برای اعاده حقوق خود نمیتوانند و نباید لحظه ایی از مبارزه و سازماندهی خود برای دستیابی زندگی و معیشت بهتر باز باز ایستند. آنچه که برای مبارزه ملی دمکراتیک خلق ترک در آذربایجان جنوبی و ایران اهمیت دارد، سازمانیابی مستقل بخشها مختلف جامعه ترک و اقشار و طبقات آن تحت لوای جنبش ملی دمکراتیک این خلق ماست. مستحیل شدن این اعتراضات و قرار گرفتن آنان مثل یک زیر مجموعه در جنبش های سیاسی، طبقاتی و اجتماعی ملت حاکم، عملا به استمرار حیات ننگین دولت استبدادی و استعماری ایران کمک خواهد کرد. مبارزه و سازمانیابی مستقل طبقات، اقشار زحمتکش و گروههای مختلف اجتماعی متعلق به خلق ترک در ایران، در عین مبارزه با آسیمیلاسیون حاکم، پروسه ملت شوندگی خلق ترک را تسریع کرده و جنبش ملی دمکراتیک خلق ترک در آذربایجان جنوبی و ایران را از هر جهت تقویت میکند. بنابراین مبارزه سیاسی علیه دولت استعماری و استبدادی جمهوری اسلامی برای جنبش ملی دمکراتیک خلق ترک در ایران نه تنها تعطیل پذیر نیست بلکه بصورت بی امانی دنبال میشود. اساسا دستیابی به آرمان ملی دمکراتیک خلق ترک ساکن در ایران از این مسیر محقق خواهد شد.

آقای غلام شامقازان در ادامه پرسش دیگری را نیز در میان گذاشته و نوشته اند: سوال من این است اگر مبارزات فارسها تا حدی رژیم را به عقب نشینی مجبور کرد و رژیم بک سری امتیاز های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی داد ملل غیر فارس هم از آنها استفاده بکنند و یا در جلو این امتیار ها باستند؟" پایان نقل قول
واقعا نمیتوانم خودم را از زوایه ایی که دوستمان آقای شامقازان به مسئله نگاه میکند قرار دهم تا ببینم منظر نگاه ایشان کجاست که چنین غفلتی در نگاه ایشان به مبارزات ملی دمکراتیک خلق ترک در ایران وجود دارد. اولا امروز مهمترین اهرم فشار به رژیم جمهوری اسلامی نه از مبارزات مرکز (ملت حاکم)، بلکه از مبارزات خلقهای پیرامونی (ملتهای محکوم) وارد میشود. در شرایطی که موج اعدام ها در مرکز پایین تر آمده است، اعدامهای فله ایی از افزایش این رفتار به غایت ضدانسانی در بلوچستان، عربستان، کردستان در ایران خبر میدهد. اگر مرکز دقت خودتان را بعد از اعتراضات میدانی جنبش موسوم به سبز به آذربایجان بازگردانید، متوجه خواهید شد که بعد از سرکوبهای وحشیانه در مرکز و پیرامون، فریاد اعتراض آذربایجان به حقوق ملی و خشک شدن دریاچه اورمیه سکوت در سراسر کشور را در سالهای اخیر علیه استبداد و استعمار حاکم شکست. اگر امروز مسئله حقوق ملیتهای غیرفارس به گفتمان سیاسی در کل کشور وارد شده است، مدیون تلاش و مبارزه ملیتهای غیرفارس و بویژه وارد شدن خلق ترک در ایران به صحنه این مبارزه است. با نگاهی گذرا فشار علیه جمهوری اسلامی و فشار جمهوری اسلامی هر دو عمدتا در مناطق پیرامونی (ملیتهای غیرفارس) دور میزند. در عین حال ما با خلق فارس نه مشاجره ایی داریم و تعارضی با منافع دمکراتیک آن خلق در ایران داریم. به نظر من خلق ترک با خلق فارس حداقل در یک هدف سیاسی با هم اشتراک دارند، و آن مبارزه برای برکناری رژیم جمهوری اسلامی از اریکه قدرت در ایران است. بعد از آن خلق فارس برای تحکیم مناسبات دمکراتیک در دولت جدید فارسی خود بایستی تلاش کند و خلق ما به همراه جنبش ملی دمکراتیک آن برای تحقق حق تعیین سرنوشت خود به تشکیل مجلس موسسان در آذربایجان جنوبی فراخوان بدهد و دولت ملی مورد نظر خود را در وطن آذربایجان جنوبی برپادارد. این هردو، یعنی مبارزه خلق فارس برای دمکراتیزه کردن دولت خود، و مبارزه ملی دمکراتیک خلق ترک برای برپایی دولت خود، هیچ تعارضی باهمدیگر ندارند. آنچه که در این رابطه نقش بسیار منفی دارد گرایش بسیار افراطی ناسیونال شونیسم فارس است که با تفکر استعماری تلاش میکند انقیاد دولت فارسی را در وطن خلق ترک در آذربایجان جنوبی حفظ کند.
در نهایت بایستی بگویم که مبارزات مردم ما و مردم فارس و دیگر ملیتهای ساکن در ایران به صورت همسو و برای عقب راندن رژیم جمهوری اسلامی و برای آرمانهای سیاسی آن خلقهاست. تفاوت استراتژی سیاسی در میان جنبش های سیاسی متفاوت (و بویژه استراتژی ملی دمکراتیک ملت ترک ساکن در ایران) دلیل تخاصم میان آن ملیتها نیست. هر کسی که چنین تفسیری از مسئله دارد یا ناآگاه است و یا منافعی در بهم خوردن مناسبات دوستانه ملتها با همدیگر دارد.

آقای تبریزی و ناسیونالیسم و انترناسیونالیسم
در کامئنت طولانی و در مخالفت با ناسیونالیسم قلم فرسایی کرده و البته قلم اشان به سمت و سوی مختلف چرخش دارد. این چرخش گاه با ربط و گاهی بی ربط است. اما من تلاش میکنم بصورت خیلی خلاصه به بعضی از نکات مطرح در نوشته ایشان بپردازم.

آقای تبریزی مینویسند: "ناسیونالیسم به هر سرزمینی پا گذاشته است جز ویرانی و جنگ و مرگ و بدبختی پیامدی نداشته است". پایان نقل قول

بهتر میبود آقای تبریزی به جای ناسیونالیسم صرف، ناسیونالیسم شان را با صفت مشخصی مزین میکردند تا بهتر بتوانیم از آن سخن بگوییم. چوخ صرف ناسیونالیسم توضیح کافی در خود نیست. اما من با ایشان در اینکه ایشان بصورت مطلق ناسیونالیسم را مردود بدانند هم نظر نیستم، چون مصدق ناسیونالیست، در مبارزه با استعمار انگلیس، حداقل نفت در ایران را ملی کرد (حواشی این بحث را به جای دیگری واگذار میکنیم و تنها برای استدلال خود در این زمینه میپردازیم)، جمال عبدالناصر در مصر، سوهارتو در اندونزی و آلنده ده شیلی با تکیه به ناسیونالیسم روشن به مبارزه علیه فشار و تعرض استعماری پرداختند. تمامی ملل استعمار زده با تکیه بر ناسیونالیسم روشن به آزادی ملل و یا کشورهای خود دست یافتند. بنابراین سیاه جلوه دادن ناسیونالیسم و همسان دیدن آن با هیتلر غیر از عوامفریبی چیز دیگری نیست.
اما اگر ایشان ناسیونالیسم افراطی را که گاه ناسیونالیسم کور نیز خواند میشود، سخن می گفتند و آن را ویرانگر میدانستند و حتی این ناسیونالیسم اگر خود هیتلر را بازتولید نکند پدیده هایی شبیه آن را (میلوشویج... قاراجیک... که در واقع محصول ناسیونالیسم حاکم صرب در یوگسلاوی است) تولید میکنید، با آقای تبریزی هم عقیده میشدم. آقای تبریزی در این تفکر از یک چیز بسیار بسیار عمده و مهم غافل اند و آن سیطره ناسیونالیسم افراطی (فارسی) در دولتمداری ایران را از زمان رضا شاه را نمی بینند. اتفاقا و دقیقا ریشه مصیبتهای موجود در ایران همین است که که آقای تبریزی میگوید، یعنی ناسیونالیسم افراطی، اما ایشان سوراخ دعا را گم کرده و بجای تاختن و پرداختن به ناسیونالیسم شونیسم حاکم در هشتاد سال گذشته، یقه مرا و یا فعالین جنبش سیاسی در آذربایجان را می دراند که چرا ما میخواهیم خلق ترک در ایران از اسارت استعمار (داخلی) دولت فارس محور ایران خارج شود!
پاسخ من به آقای تبریزی در این نکته اینست که دقیق تشخیص داده اید که ناسیونالیسم افراطی خانمان برانداز است، اما اگر در میان ما ناسیونالیسمی هم هست ناسیونالیسم تدافعی است، صاحب قدرت نیست و لذا ظلمی هم نمیتواند روا دارد. اما شما غول بی شاخ و دم ناسیونالیسم شونیسم حاکم در دو دوره شاه و شیخ را نمی بینید و اعتراضی هم نمیکنید، اما مورچه را که هر آن در حال له و لورده شدن است، مقصر میدانید. عجب منطقی است این منطق... کمی که درون این نظر کاویده میشود آگاهانه و یا ناخودآگاه این نظر سر بسوی طرفداری از نظام حاکم را دارد و جنبش مخالف آن را که بر بنیاد حقوق بین الملل (حق تعیین سرنوشت) عمل میکند مورد سرزنش قرار میدهد.

آقای تبریزی مینویسند: :"فلسفه ای به نام مارکسیسم از آغاز پیدایش آن تا کنون هرگز در هیچ کجای جهان با ناسیونالیسم سازگار نبوده است" پایان نقل قول

باز هم در این بیان آقای تبریزی خبط و خطای زیادی دارند. اگر یکی از مهمترین مفسرین فلسفه مارکسیسم را ایلیچ لنین بدانیم، نظامی که وی در اتحاد شوروی سابق برقرار کرد به ناسیونالیسم توجه و دقت کافی داشت، هر چند که به زودی این دقت و توجه منفعت جویانهء وی برملا شد، اما این از اهمیت توجه به حقوق ملتها در برپایی یک دولت نمیکاهد. دولتی که مارکسیستها در کشور روسیه تزاری برپاداشتند اسمش "اتحاد جمهوری های شورایی" بود و نظامی که این اتحاد در آن شکل گرفت نظامی فدرال بود. حالا شما اینجا از فلسفه مارکسیسم برای ما موعظه میکنید. البته من میتوانستم تنها با این سوآل به این بیان شما پاسخ دهم که منظورتان از مارکسیسم چیست؟ و کدام مارکسیسم و کدام فلسفه منظورتان است؟ آیه که نازل نشده، برداشت کسی از مارکسیسم را میخواستید توضیح دهید. و حتما میدانید که دهها توضیح از فلسفه مارکسیسم در گوشه و کنار جهان وجود دارد. اما کدامیک از این تفسیرها از حقیقت خبر داده اند؟

آقای تبریزی مینویسد: "هم اکنون همه جهانیان رو به سوی جهانی شدن (globalization) و تک میهنی (اینترناسیونالیسم) آورده اند. " پایان نقل قول

اگر واقعا همه جهانیان به سوی جهانی شدن میرفتند که خیلی عالی بود. تا آنجا که من میدانم فعالین جنبش ملی دمکراتیک خلق ترک در آذربایجان جنوبی و ایران و خود من جهانی شدن را اگر در سمت و سوی منافع عمومی مردم جهان باشد بسیار ارزشمند و قابل تقدیر میدانیم و اساسا در این سمت و سو هم حرکت میکنیم. اما اگر این جهانی شدن منافع شرکت ها بین المللی و منافع بخشی از دولتهای معظم جهان را تامین کند نمیتوانیم موافق آن باشیم. در این رابطه گوش کنید به مباحثه من با آقای حسن شریعتمداری در خصوص گولوبالیزاسیون تحت عنوان: مسئله هویت در دنیای گولوبال/ قولوبال دونیادا هویت مسئله سی
http://www.youtube.com/watch?v=54ejJ0883vE&feature=relmfu
در مورد انترناسیونالیسم، نمیدانم منظورتان در استفاده از این مفهوم چیست؟ این مفهوم سابقه بسیار بدی از خود برجای گذاشته است. اتحاد شوروی سابق در پروسه تحولات خویش مارکسیسم را به مثابه ابزار حاکمیت خود در جهان مورد بهره برداری قرار داد و برمبنای این منافع و البته با تمسک جستن به مارکسیسم به فرموله کردن یک ایدئولوژی سیاسی و دولتی دست یازید که حتی امروز هم آثار مخرب آن را میتوان در اذهان بعضی از فعالین چپ به عینه مشاهده کرد. مرا نمیتوانید به آن انترناسیونالیسم دعوت کنید. راحتر بگویم که من با دولت کمونیستی هم بشدت مخالفم و آن را یک دولت ایدئولوژیک (یا دینی) تلقی میکنم و غیردمکراتیک میدانم. انترناسیونالیسم من این چنین است. تمامی بشریت یک خانه برای زندگی دارند و آن کره زمین است. تمامی امکانات این کره بایستی در استخدام منافع تمامی مردم جهان و در سمت و سوی خوشبختی این مردم باشد. تشکیل دولتهای در این سو و آن سو و تعارض منافع آنان در واقع منافع مردم جهان را با مشکلات عدیده ایی مواجه ساخته است. یکی از این مشکلات توافقات این دولت هاست. همچنانکه میدانید منافع دولتها گاه در تعارض با منافع عموم در جهان است. برای نمونه به گرمایش زمین دقت کنید. تمامی دولتها ضرر و زیان حاصل از این گرمایش را که میرود حیات انسان را در کره زمین تهدید کند، باخبراند، اما اقدامات وافی و کافی در این سمت انجام نمیدهند. بنابراین برای دستیابی به منافع عمومی و جمعی در جهانی مسیری غیر از دمکراتیزاسیون کشورها و یا دولتها باقی نمی ماند. مهمتر اینکه گاه خود تشکیل دولت ها پروسه برقراری یک نظام عادلانه را تسریع میکنند و تحولات دمکراتیک در این عرصه را سرعت بیشتری میدهند. جنبش ملی دمکراتیک خلق ترک در آذربایجان جنوبی و ایران نیز دقیقا در این مرحله قرار دارد و در حال گذار از این گردنه است. این هم از انترناسیونالیسمی کی من می فهمم. انترناسیونالیسمی که هیچ تعارضی با مبارزه ملی دمکراتیک مردم ما در آذربایجان و ایران ندارد.
یک جمله را هم در خصوص سطح آگاهی سیاسی آقای تبریزی بدون اینکه تفسیر بر آن بگذارم برایتان نقل میکنم. آقای تبریزی مینویسند: "رژیم جمهوری اسلامی ایران رژیمی ناسیونالیستی نیست و رژیمی باورداشتی (ایدئولوژیک) است" پایان نقل قول
آیا واقعا این سخن درستی است؟ برای روشن شدن مسئله لینک زیر را بخوانید:
http://www.facebook.com/notes/yunes-shameli-ii/%D8%AF%D9%88%D9%84%D8%AA-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%DB%8C%DA%A9-%D8%AF%D9%88%D9%84%D8%AA-%D8%AA%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%B9%DB%8C%D8%A7%D8%B1-%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D8%AA/450820984961245
نوشته شده توسط: Anonymous

دوستان توجه داشته باشید که اینها شهرهایی مانند همدان و مهاباد و قزوین و رشت و اراک و تهران که ترکزبانان در اقلیت محض هستند را از آن خود میدانند! جالب است که آمار 2012 سی-آی فاکتبوک حتی ترکزبانان آذربایجانی را تنها 16% جمعیت ایران میداند در حالیکه تا سال 2011 این آمار همواره 24% بود. بخاطر تحقیقات بیشتر این مراکز کم کم آمار واقعی دارد روشن میشود و چون ترکی آذربایجانی تنها در سه استان اکثریت هست (آذربایجان شرقی و زنجان و اردبیل) (که حدودا 6 ملیون نفر است)..تنها میتوان حدا اکثر 6 ملیون نفر خارج از این مناطق را حساب کرد و برای همین آمار 16% سی-آی فاکتبوک امروز نیز بروز شده است و همخوانی با آمار 11 ملیون اتنولاژ دارد..خوشبختانه مردم ایران نیز از آمارهای استانها آگاه هستند و میدانند برای نمونه اراک یا قزوین یا گیلان و آذربایجان غربی عموما ترکزبان نیست.

نوشته شده توسط: Anonymous

نقشه خیالی پانترکیستها که مناطق تالش/کرد/فارسیزبان را برمیگرد خریدار ندارد.. آمار دقیق کنگره آمریکا و سی-آی فاکتبوک درصد ترکزبانان آذری را 16% جمعیت ایران میداند..این آمار کاملا با آمارهای استانی تطبیق میکند..سازمان ملل هم هیچ زمان در ایران آمارگیری نکرده است و طبق معمول پانترکیستها یا دروغ میگویند یا یک گزارشی برای UNHCR از خود آماده کردند که از آن نقل قول شده است.. سایت اتنولاژ که منبع پیشین پانترکیستها نیز بود همان 11 ملیون ترکزبان آذری در ایران میشناسد..همه اینها نشان میدهد که ترکان دنبال نسلکشی همسان نسلکشی ارمنیان/یونانیان/آسوریان در ایران هستند.

نوشته شده توسط: Anonymous

آمار تهران را درگذریم و این آمار را تنها با گذری به تهران شاید بتوان خیلی راحت تر دریافت. اما منبع من در مورد آمار جمعیت فارس زبان در ایران، به گفته وزیر آموزش و پرورش باز میگردد که در سال گذشته علت تغییر نظام آموزشی دوره اول دبستان را چنین توضیح داد: هفتاد درصد کودکان در تمامی مدارس ایران دو زبانه (بخوان غیرفارس زبان) هستند.
خبر و تفسیر خبر را در لینک زیر بخوانید:
http://www.akhbar-rooz.com/article.jsp?essayId=25955

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای ناصر کرمی عین شاگرد دبستانیها احساساتی مطلب ننویسید. تحصیلات دانشگاهی داشتنتان هم دروغ از آب در آمد. با مش مندلی بازی خودتان را لوث نکنید.در سایت ایرانگلوبال صرفنظر از بعضی نوشتجات دبستانی, مقاله های بدرد بخوری هم گیر آدم می آید. این هومن خان هم با عیلام بازی هایش سرش را کرده زیر برف خبال میکنه کسی نمی شناسدش.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای کاضم رنحبر چند ایراد به نوشته شما هست . 1 کتاب در دامگه حادثه گفتگوی آقای عرفانی پژوهش گر تاریخ با آقای پرویز صابتی که یکی از مسئولین نظام گذشته بوده و داری موضوعات بسیار با ارزش در روشن شدن چه عواملی باعث که ما ایرانیان یکباره فرو بریزم . و فر مایشات شما در مورد ژئوپولیتک و ژئواستراتژی است هیچ مناسبتی با بحث کتاب ندارد. 2 شما کتاب را نفد نه می کنید بلکه به آقای عرفانی و پرویز صابتی حمله می کنید و اعتبار فرمایشات شما ضعیف است . 3 نیاز است که بخش روشنفکری ایران برای رسیدن به نگاه سوم تلاش بیشتری کند تا دیگر شاکی یا متشاکی نباشد

نوشته شده توسط: Anonymous

Dear Mr: همنشین بهار
Each articl of you shows you are getting away from today's reality.
من اگرچه در تکثیر آن نامه بحث انگیز، بی‌نقش نبودم ولی پیام و صداقت نهفته در آن بود که راه گشود و چونان نسیم به هر کوی و برزن رسید.
More & more i see another selfish self center person show himself to us.
Don't you think at this time you write these kind of article you should be working with Irantribunal?
Tell me just onething in your article that help we underestand something? anything?.
از آن به بعد دیگر به دیسکوی «درشکه» که چشم و دلم در آنجا می‌لولید و می‌چرید و تنها چیزی که در آن نبود «شادی» به معنی واقعی کلمه بود، پانگذاشتم و به قول زنده یاد فرهاد: «به خودم هی زدم از اینجا، از اینجا‌ها برو» از آن به بعد به هرزه خانه‌های مشابه هم نرفتم و زشتی و پستی‌ام اندکی فروکش کرد.

Hope one day look for cause of these changes n your life.
The harm you did wth those women is nothinf to compare to what you done between Shariatei & Khameni.
Worst today you are same islamist person been before.
سلول که برگشتم از فکر کروات بیرون نمی‌رفتم. انگار عزیزی را از دست داده‌ام. (من به عمد روی این نکات انگشت می‌گذارم.)
بعد کرواتم را هم گرفتند و گفتند چرا این را اول از شما نگرفتند؟ آن کروات را خیلی دوست داشتم و خیلی هم گران قیمت بود.
نوشته شده توسط: Anonymous

انتخابات ۹۲ شاید به سرنوشت ساز ترین انتخابات کشور ما در طول ۳۵ سال حیات جمهوری اسلامی ایران بدل شود. شاید اهمیت برگزاری خوب یا بد این انتخابات به اهمیتی در حد بود یا نبودِ وحدتِ سرزمینی و ملی ما ربط پیدا کند. چنانچه، در پرتو این انتخابات، ایران به مقامی بازگردد که در خرداد ۷۶ در جامعه بین المللی کسب کرد،
This idiot want to go back in time.
Shall we all wish him good luck?

نوشته شده توسط: Anonymous

فرانسه ائتلاف ملی‌ سوریه را به رسمیت شناخت، اولین کشور غربی، بزودی همه به رسمیت خواهند شناخت، رژیم منحوس ایران بعد از رفتن اسد نوبت تو است.

نوشته شده توسط: Anonymous

""" پایان ماه عسل روابط آلمان و روسیه """" این هفته خانم مارکل در حالی‌ پوتین روسیه را ملاقات خواهد کرد که تحولات منطقه پوتین را سخت به لرزش در آورده، آلمان از پروژهٔ کمپانی شل " فرکینگ "" برای استخراج میادین گازی لهستان پشتیبانی می‌کند، همچنین هر دو کشور آلمان و لهستان سیاست روسیه در قبال انتخابات بلاروس را سخت به نقد کشیده اند، همچنین اتحادیه اروپا "" گاز پروم "" روس را به انحصار گرائی محکوم کرده است. اگر آلمان بخواهد کشور‌های یونان، پرتغال، اسپانیا..را از بحران اقتصادی نجات دهد بدون شک حرف اصلی‌ را پیرامون قیمت صادراتی گاز به اروپا را آلمان خواهد زد، به همین دلیل آلمان این هفته خواستار کاهش بهای گاز صادراتی روسیه به اروپا خواهد شد.نتایج این سیاستها بر """ آزربایجان"""" سفیر روسیه در آزربایجان این هفته طی‌ نطقی "" ساختن فرود گاه در قره باغ اشغالی "" توسط ارمنستان را محکوم کرد. بدون شک

روسیه خود را به آذربایجان نزدیک خواهد کرد. عدم تایید انتخابات قره باغ توسط روسیه دلیلی‌ دیگر بر دوری روسیه از ارمنستان است. تردد ارمنستان در پیوستن به پروژهٔ "" اتحادیه ارواسیا "" پوتین نیز در بعد قابل فهم است. تاثیر این تحولات بر ترکیه """" پوتین هیچ راهی‌ ندارد مگر اینکه پروژهٔ """ جریان یا نوار جنوبی """ را که رقیب خط لوله "" نوباکو"" است را تایید کند. این خط لوله از زیر درایی سیاه در بخش ترکیه به بلقارستان، صربستان، مجارستان و اتریش امتداد خواهد یافت، در مسیر راه به کشور‌های یونان، رمانی، کرواسی، سلوانیا نیز منشعب خواهد شد. هزینهٔ این خط لوله ۹۰۰ کیلومتری ۲۰ بیلیون دلار بر آورد شده،
نوشته شده توسط: Anonymous

اقای مستشار چرا مردم بنگلادش ونظامشو با" امپراطوری آل علی ودهاتیان " مقایسه کردی بهشون بی احترامی کردی خوبه فردا بیان جلو دفتر سایت ایران گلوبال علیه شما شعار بدن مظلوم تر از بنگلادش پیدا نکردی فقط این امپراطوری رو با خلافت علی مولای مفتخوران در کوفه 1300 سال پیش مقایسه کن این کارت نوعی جنایت جنگی در حق مردم مظلوم بنگلادش بود تازه مردم بنگلادش همه سیاه و زغالین ایرانیا همشون اریایی اصیل هیتلوری بلوند چشم ابی هستن با قدای دومتری اصل اریایی مردم سوئد وآلمانم از ایران مهاجرت کردن به اونجا و اون کشورارو صنعتی کردن هیتلورم مال کرمان یا همان جرمان بود بعد که رفت آلمان برای تشکیل رایش سوم از طرف اریایی های ایران چون اونجا هوا ابری بود یه کم رنگش پرید هر چی سفید قشنگ تو یورپ دیدی بشون بگو سلام داش اونا همه ایرانین زود جواب سلامتو فارسی میدن چاکریم داش

هرچی سفید قشنگه مال ایرانه آریایی الانم تودوره رایش چهارم اریایی هستیم واقا مهدی هم که مامانش نرگس خانوم از اریایی های رومی فک فامیلمون بود بزودی میاد ورایش پنجم رو راه میندازه و همه سیاه پیاهارو قتل عام میکنه احمدی نزادم یکی از یاراشه اونم اریایی خالصه ولی چون تواهنگری باباش هی باد میزده برا کوره یکم سیاه زغالی شده و لاغر ونروکه چون زیاد باد داده بادش خالی شده اگه یه کم وقت کنه بره حمام همچین سفید میشه عینهو براد پیت یه کمی هم توروب سیاه بخوره باز باد تو دلش جمع بشه تپل میشه بیچاره همه باداشاو زمانی که برای پیشرفت رعد اسای اهنگری باباش هی باد میداد توکوره از دست داد
نوشته شده توسط: Anonymous

""" ۶ پرسش اساسی‌ که ذهنیت ملول معتاد به فرهنگ شعر و وری را به حاشیه رانده و روشنائی و "" شفافیت"" را بر مسیر "" توسعه "" می‌‌افکند."""" نخبگان یک جامعه باید قادر به جواب گویی به این پرسش‌ها باشند تا جامعه از باتلاق روزمره گی‌‌ و توهّم در بیاد. ۱- این جامعه از نظر فرهنگی‌ کجا بوده است. ۲- این جامعه از نظر فرهنگی‌ کجا است؟۳-این جامعه از نظر فرهنگی‌ به کجا میرود؟ "" تشکیل یک انبار فکر و اندیشه "" که باید به این سه‌ پرسش جواب فراهم بیاورد. ۱- جایگاه و وضعیت ما در جهان چگونه است و ما در کجا ایستاده ایم؟ ۲- بررسی و تحقیق پیرامون منطقه‌ای که در آن زندگی‌ می‌کنیم و فراهم آوردن شناخت نسبت به تحولات و پیچیده گیهای منطقه ما. ۳- این جامعه در داخل بر بستر کدام ارزش‌ها و هنجار‌ها به مجودیت خود ادامه میدهد؟ مشکل ایران از این لحاظ بسیار بغرنج و پیچیده است چونکه "" دانشگاه از نظر عملکردی ""

در این جامعه شکست خورده و رفوزه شده، بدین جهت علمی‌ که توان فهم واقعیت را فراهم کند در دسترس نیست.
نوشته شده توسط: Anonymous

""" بحثی‌ پیرامون توسعه و دلایل اضمحلال کشوری به نام ایران به دلیل عدم توسعه """ لوکوموتیو توسعه یافتگی را انسجام، عقلانیت، برنامه ریزی و توانائی‌های داخلی‌ به جلو میراند. این لوکوموتیو ارتباط تنگاتنگ با کشور‌های پیرامونی و منطقه‌ای دارد و "" منزوی و بومی "" نیست.جامعه‌ای که این لوکوموتیو توسعه را به راه انداخته دارای انسان سخت کوش، نظم پذیر و مسئولیت پذیر است که "" تضاد "" را داخل تا حدی حذف کرده و در حوزه‌های "" اقتصاد، سیاست و فرهنگ "" قادر به حصول مخرج مشترک شده. بدون به حداقل رساندن این "" تضاد‌ها "" جامعه به تولید "" تناقض "" ادامه خواهد داد.و "" انباشت تناقض "" اضمحلال سیستم "" ناکارا "" را در پی‌ خواهد داشت. جامعه قطر، امارات متحده عربی‌، ترکیه، مالزی و این تناقضات را حل کرده اند در حالیکه ایران هر روز بیشتر در درایی تناقضات غوطه ور می‌‌شود.

نوشته شده توسط: Anonymous

چرا کامنت من را که زیر این مقاله درج کرده بودم منتشر نکردین؟

نوشته شده توسط: Anonymous

خوبه همه ما ها شاهدیم که ترکیه چندسال پیش چقدر گدا وفقیر بود وبا سرمایه ایرانی های تازه بدوران رسیده ساخته شده از قدیم همه یادشونه هر کس ترکیه میرفت چند بکس سیگار میگرفت تا وقتی پلیس های تورک سرگردنه جلوی جاده تیر می انداختند وجاده رو مبستند چندتاسیگار مردم براشون پرت میکردند وراه باز میشد از پلیس تا رئیس جمهور ترکیه رو با چندبکس سیگار مردم میخریدن خوبه مردم توی

ایران شاهدن توی این 30 سال چقدر ایران ازترکیه جنس وارد کرد واقتصادشو رونق داد مدیران اریایی وتورک اقتصاد ایران رو فلج کردن وبه واردات از ترکیه پرداختن مبل تورکی وارد کردن از تورکیه در صورتیکه در مناطقی از ایران تورکای ایرانی خودشون بهترین مبلارو تولید میکردند درروستاها تولید پنبه ایرانو بخصوص توی ترکمن صحرا وگرگان منهدم کردن سالهاست لباس های کتانی از ترکیه میارن تورکاواریایی های حکومتی شرکت های توریستی برای سفر به تورکیه وسوریه درست کردن مردم برن سکس وزیارت کنن پول ایران تو ترکیه سرمایه گذاری بشه اگه الان ترکیه وامارات به جایی رسیدن با خیانت ایرانیایی بوده که این کشورهارو مرکز واردات به ایران کردن ودر ترکیه و امارات با پول ایران زمین خریدن شرکت زدن خیلی هاشون تورکم نبودن فارس مدعی اریایی بودن وبا سودگرایی فردیشون امارات وترکیه رو قدرتمند کردن که الان این دوکشور دارن ایرانو تهدید میکنن ایران وایرانیان خائن همیشه دشمن پرور ودشمن پرست بودن حالا ایرانیای نفت دزد ودشمن پرور وارداتچی ببنن چه دشمن های عرب و تورکی با پول نفت غارتی ساختن ایرانیایی کورش پرست زیادی دیدم که ادعای ارایی بودنسون میشه ولی همش به امارات وترکیه سود رسوندن پان ترکیست وپان عرب واقعی همین مدعیان اریایی گرایی هستند که به پول نفت دسترسی دارن واونو باواردات به امارات وترکیه منتقل کردن همیشه مدعیان میهن پرستی دشمن بزرگ کنای واقعی بودن اگه خواستین میتونم ببرم خیلی ازین کورش پرستای سرمایه دزد امارات ترکیه ساز رو بهتون معرفی کنم اینا با دزدی سرمایه ایران ایران رو از نظر اقتصادی توی ترکیه وامارات بردن وایرانو از بین بردن .سال هاست به اسم ایران پرستی سرمایه دارن نفت خوار دولتی و وابسته بدولت دارن ایرانو به ترکیه وامارات میدن اگه باور ندارین بیاین حجم واردات از این دوکشور رو خصوصا بصورت قاچاق بررسی کنید چند وقته دیگه تایلند هم که زنای خونه دار وطن پرست اریایی میرن اونجا لباس میارن میفروشن و مردای وطن پرست اریایی برای سکس میرن اونجا ادعای ارضی به ایران میکنه ومیگه هرکی توایران چشم بادمی تخم تایلتده و تایلندستان روتجزیه میکنه میهن پرستی ایرانیارو تو هتلای دبی وفاحشه خونه های ترکیه برید ببنید چقدر برای میهنشون اونجاها دارن سرمایه گذاری میکنن عربستان هم که جای خود داره توی این 1300 سال که اسلام به ایران انزال شد چقدر حاجی پان عرب رفته اونجا پوله ایرانو خرج اقا الله کرده و......بگم سایت میگه بی ادبی وسانسورم میکنه هرجا مردم ایران پول خرج کردن الان برا ایران شاخ شده فاحشه های ارمنستان هم سرد مزاجن وگرنه اگه مردم بیشتر از ترکیه میرفتن ارمنستان هم یه تیکه برا خودش از کشور حاجی ها فاحشه باز ها زنان خانه دار چترباز(زنی که جنس مصرفی قاچاق وارد میکند )و وادراتچی های وطن پرست بر میداشت کشوری که 50 درصد مردمش خاین هستن ووطن فروش ایا واقعا کشوره ؟کشوری که مردم کوچرو درش قدرت سیاسی اقتصادی پیدا کنند طبیعیه که همیشه ازش دزدی میکنن وبا پولش توی دنیا ولخرجی وولگردی میکنن وکشورسازی می کنن برای بیگانه ها حالا خوبه ایرانیایی که با انتالیا رفتن شخصیت پیدا میکردن ببنن با پول اونها داره اذربایجان میچسبه به انتالیا ودیگه حتی نمیتونن تبریز برن حتی با پاسپورت ودم مرز با تیر میزننشون .ایا سکس ولگردی وپوشیدن لباس های خارجی ومبل های خارجی ومصرف کالاهای خارجی اینقدر برای ایرانیان مهم بود؟