ســالام دوســـلار..
در باره اهرام مصر و کلآ بناهای قدیمی در جهان که امروزه ما را به شگفتی وا میدارد, یک نظریه ای ( بطور علمی ثابت نشده است) از طرف دانشمندان مطرح شده است که تا اندازه ای منطقی بنظر
میرسد. و این نظریّه به این صورت است که بشر قبل از پیدا شدن دین و خرافات دینی در کره زمین , صاحب یک تکنولوژی بوده است که توانسته بود آثار شگفت انگیزی را برای نسل های بعدی به جای بگذارد. متاسفانه این تکنولوژی با پیدایش دین و
خرافات دینی برای چندین هزار سال کم کم از بین رفت تا بار دیگر در عصر روشنگری در اروپا دوباره ظهور کرد.
حسن گرامی / خبر کاملا درست است و حکم دادستانی سوئد را هم اکنون در لینک فوق اضافه کرده ام که ذر ان نام "کیا پیمان" بدون ذکر ملیت ذکر شده است ولی طبق قوانین سوئد نام شخص ویا کشور
حسن گرامی / خبر کاملا درست است و حکم دادستانی سوئد را هم اکنون در لینک فوق اضافه کرده ام که ذر ان نام "کیا پیمان" بدون ذکر ملیت ذکر شده است ولی طبق قوانین سوئد نام شخص ویا کشور اجازه درج در روزنامه های رسمی این کشور را ندارند و لی یک انجمن ایرانی باسم ffffi.se است که خودش کلمه ایرانی را در نوشتار سوئدی به خبر اضافه کرده است .
کیانوش جان سلام
زحمت بکشید شما به مرجع خبر که برایتان میفرستم مراجعه کنید ببینید اسم ایرانی یا ایران در آن خبر هست. لطفا که شما اهل فن هستید اینکار را بکنید و میدانم میتوانید روزنامه های سویدی
کیانوش جان سلام
زحمت بکشید شما به مرجع خبر که برایتان میفرستم مراجعه کنید ببینید اسم ایرانی یا ایران در آن خبر هست. لطفا که شما اهل فن هستید اینکار را بکنید و میدانم میتوانید روزنامه های سویدی را بخوانید.
Expressen.se
Aftonbladet.se
سپاسگذار میشوم
مردم افغانستان خیلی هم ممنون باشند مثل مردم ایران اخبار صحیح را از بی بی سی دریافت میکنند. همچی حرف میزنید که انگار بی بی سی توطئه کرده. خود آن مرحوم باید از خودش مراقبت میکرد. بی بی سی از آنطرف دنیا
بی بی سی از آنطرف دنیا مگر امکانات امنیتی دارد؟ هرکس مسئول جان خودش هست و اگر نمیتواند از جان خودش دفاع کند بهتر است مصاحبه نکند. این ننه من غریبم بازی ها چیست؟ به کجا میخواهید برسید؟ یک چیزی یاد گرفتید عذرخواهی عذرخواهی.. کشورتان را بباد دادید از همه طلبکارید مثل همیشه از میزبان از یاری رسان از خبرنگار و خبرگزاری. زندگی را مثل مردم متمدن یاد بگیرید کمی مسئولیت پذیر باشید و مسئولیت خرابی های کشورتان را به گردن بگیرید و دست بردارید از تاختن به این و آن. آمریکا 800 میلیارد دلار خرج کشورتان کرد از بس در کشورتان فساد بیداد میکند همه را نفله کردید رفت. بعد دو قورت و نیم تان باقی ست که چرا امریکا چنان کرد و چنان کرد. بس کنید!
رحمان خواسته این بابا رو دست بندازه شما جدی نگیرید. اینقدر که در رسانه ها به این دکترا پوزخند زدند و تمسخر کردند و در بیسوادی رئیسی افشاگری کردند بدون این دکترای افتخاری میسر نمیشد.
بی بی سی بی طرف ترین رسانه ای است که در طول عمرم شناخته ام. صدای آمریکا مقداری جانبدارانه است و ایران اینترنشنال تاحدی انگار حکم اپوزیسیون را دارد تا وظیفه رسانه ای ولی بازهم اخبار هر سه صحیح است.
Hassan Amanatbari
آخر من نمفهمم زندگی سیاسی و نفر اول یک ملت یک بام و دوهوا که نمیشه.
از حقوق بشر در سطح جهانی حرف میزند ولی دانشگاه مملکتش به جنایتکارترین ریس جمهور جهان دکترای افتخاری میدهد
Hassan Amanatbari
آخر من نمفهمم زندگی سیاسی و نفر اول یک ملت یک بام و دوهوا که نمیشه.
از حقوق بشر در سطح جهانی حرف میزند ولی دانشگاه مملکتش به جنایتکارترین ریس جمهور جهان دکترای افتخاری میدهد چکونه واقعا میشه انسان برای خودش حل میتونه بکنه یک ادم راحت در تحلیف ریاست جمهوری مملکتی شرکت کند که دستش بخون هر ایرانی هر روز الوده است. لعنت بر همه شما دودوزه بازان سیاستمدار باد.
Jilow Askar
نوشته ای در دفاع تمام قد از بی بی سی توسط اقای فرخنده جهرمی در همین ستون درج شده ا ست و من مانده ام که چرا علیرغم این نوشتها، بخش عمده ای ازفرازهای آن نوشته دوباره در زیر این مقاله
Jilow Askar
نوشته ای در دفاع تمام قد از بی بی سی توسط اقای فرخنده جهرمی در همین ستون درج شده ا ست و من مانده ام که چرا علیرغم این نوشتها، بخش عمده ای ازفرازهای آن نوشته دوباره در زیر این مقاله که در انتقاد از بی بی سی است تکرار شده است. هر کسی که چنین تکراری را نجام داده، یا اصولا نفهمیده وندانسته که هیچ کدام از این پاراگرافهای تکراری، کوچکتربن پاسخی به مقاله آقای بینا حجازی در تلاش برای منوجه کردن بی بی سی فارسی به خطاهای توضیحات آن در دو بیانیه و مقتاله اخیرش نداشته است ویا هم عمداخواسته با فریبکاری، اذهان را به نفع بی بی سی فارسی ار خطاهای آن منحرف کتد. بحث بخش بزرگی از اپوزیسیون با بی بی سی فارسی این است که چرا به چارتر و تعهدات قانونی واخلاقی مکنوب خودش پایبند نیست؟ کسانی از مدافعان متعصب بی بی سی، چنین بحثی را اصولا بر نمیتابند و مدعی اند که طراخان چنین انتقادی میخواهند بی بی سی فارسی صدای اپوزیسیون برانداز ایران باشد. چنین ادعایی هم بی پایه و هم مغرضانه است. لینک زیر نشان دهنده وسعت و عمق خطاهای بی بی سی فارسی در عدول از اصول روزنامه نگاری حرفه ای در فعالیتهای خویش است. https://iranglobal.info/node/79313
Ahmad Madah
همه این ها که فرمودید خوبست ،حتی اگر مامورین شهرداری خیابان ها راهم نظافت نکردند ،اگر اهل محل خودشان اقدام کنند بسیار به جاست.اما ازانجائیکه ما در قرن ۲۱ زندگی می کنیم نیاز به
Ahmad Madah
همه این ها که فرمودید خوبست ،حتی اگر مامورین شهرداری خیابان ها راهم نظافت نکردند ،اگر اهل محل خودشان اقدام کنند بسیار به جاست.اما ازانجائیکه ما در قرن ۲۱ زندگی می کنیم نیاز به دولت کارامد و مجلس ملی کارامد داریم ،که اولی انجام امو ر اصلی چون بر قراری موجبات شادابی اجتماعی و ازادی و امنیت و بهداشت و اموزش را عهده دار شود و چنانچه درست عمل نکرد بتوان بر کنارش کرد و دومی ضمن نظارت بر حکومت ،قوانینی تقنین کند که شایسته انسان امروزی است..این هرکسی به فکر خویش بودن انتهایش به جنگل و بیابان پناه بردن است و کنار گذاشتن زندگی اجتماعی.
نیم قرن با نوای جانبخش وحیاتی استاد زیستم گریستم اوج گرفتم وادامه دادم هرگز آن صدای ملکوتی با اشعار بزرگان شعر غزل عرفان موسیقی وترانه درخانه ماخاموش نشده ونخواهد شد غزلهای غزلسرایان وپیش
نیم قرن با نوای جانبخش وحیاتی استاد زیستم گریستم اوج گرفتم وادامه دادم هرگز آن صدای ملکوتی با اشعار بزرگان شعر غزل عرفان موسیقی وترانه درخانه ماخاموش نشده ونخواهد شد غزلهای غزلسرایان وپیش کسوتان شعر وترانه را با خوانش سحر آمیزشون شناخته و اموختم بوسع خویش قلمتون جناب محقق عزیز بیداد میکنه واین کار همیشه گی شماست که عاجزمیمونم چی بنویسم بوسه براندیشه ناب‌وقلم زیبایتان وبیکران درود بر استاد شجریان بزرگ که دیگر مادر گیتی چون او نزايد
" او بمردمانی ساده، بجان های آزادی تعلق داشت که حماسه آبان نود وهشت را آفریدند .
بمردانی جون شاهین ناصری که شکوه ایستادگی و پایداریش به حقیقت ،که خود را
" او بمردمانی ساده، بجان های آزادی تعلق داشت که حماسه آبان نود وهشت را آفریدند .
بمردانی جون شاهین ناصری که شکوه ایستادگی و پایداریش به حقیقت ،که خود را در سیمای دفاع از خون به ناحق ریخته بیگناهی بنام نوید افکاری نشان داد ودر مصافی نابرابر و ناجوانمردانه حماسه آفریذ وحان داد تعلق داشت.
هنرمندی از جنس مردمانی عادی "
Mehrdad Mehr
آخه این نظام مقدس از چی می‌ترسه الان کیوان صمیمی در یک کشور غربی می‌تونست بهترین زندگی باز نشستگی رو داشته باشه و فقط از زندگیش لذت ببره قهوه و شراب بخوره با دوستاش ماهی گیری ب
Mehrdad Mehr
آخه این نظام مقدس از چی می‌ترسه الان کیوان صمیمی در یک کشور غربی می‌تونست بهترین زندگی باز نشستگی رو داشته باشه و فقط از زندگیش لذت ببره قهوه و شراب بخوره با دوستاش ماهی گیری بره کتاب بنویسه و کتاب بخونه...
ابوالفضل عزیز بسیار عالیست و دست مریزاد، اما آیا گمان نمیکنی که شاید لازم باشد تمام جریانات و نیروهای سیاسی را که هرکدام همچنان و هنوز در پیلۀ خودمحوری و قبیله گرایی خود تنیده اند مورد
ابوالفضل عزیز بسیار عالیست و دست مریزاد، اما آیا گمان نمیکنی که شاید لازم باشد تمام جریانات و نیروهای سیاسی را که هرکدام همچنان و هنوز در پیلۀ خودمحوری و قبیله گرایی خود تنیده اند مورد خطاب قرار داد، با اسم از آنها نام برد و مسؤلیت تاریخی آنها را گوشزد نمود. آیا آنها نباید پاسخگوی تاثیر عملکرد تکروانۀ خود در بقای رژیم ویرانگر جمهوری اسلامی باشند؟ همگی در حرف بر مبانی مشترک و پایه ای برای یک اتحاد سیاسی تاکید دارند اما چرا این حرف و ادعا به عمل مشخصی نمی انجامد آیا دلیل دیگری بجز سهم خواهی و خودمحور بینی هم دارد؟! بنظر من قبل از اینکه تاریخ آینده در این مورد بخواهد قضاوت کند باید همین امروز آنها را مورد سؤال قرار داد و از آنها خواست که اگر آبی برای تشنگان رهایی ایران نمی آورند، سبویی را نیز نشکنند، اندوخته چندین و چند دهه فعالیت سیاسی بی ثمر و شاید گاهأ هم زیانبار را به صندوقچه افتخارات خود بسپارند ، از مرکب ادعا و خود رهبر پنداری پیاده شوند و به امور شخصی خود همت گمارند، شاید این به خیر و صلاح همه باشد.
مغلطه بمنظور ماله کشی؟
صغری و کبری را بهمن بافته. آزادی و حق نشر خبر را بهم جفت کرده تا بگه بی بی سی "آیت الله نیست.
اینکه خبری از شهری دست بدست به شنونده برسه خودش کلی وقت لازم داره.ولی
اینکه خبر گرماگرم از رادیوئی سراسری پخش بشه فرق نداره؟ پس چرا درمورد ج.ا. از آن "انجام وظیفه ها" نمیکنه؟
صافکار ناشی ای بودی رفیق!
Babak Sasani
در میدانی که نداریم، سرزمین ایران، فوتبال خیالی بازی میکنیم. در این ۴۳ سال اشغال کشور چنانچه هدف مشترکان پس گرفتن حاکمیت ملی بود به هم دلی رسیده بودیم. بیرون از متن زندگی
Babak Sasani
در میدانی که نداریم، سرزمین ایران، فوتبال خیالی بازی میکنیم. در این ۴۳ سال اشغال کشور چنانچه هدف مشترکان پس گرفتن حاکمیت ملی بود به هم دلی رسیده بودیم. بیرون از متن زندگی روزمره اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی درون کشور و نبود داوری و انتخاب مردم، جدال و رقابت حزبی و سیاسی بازی حرف است. به قولی(به مضمون) همه ی حرف های جهان آب یک کتری را بجوش نمی‌آورد.
Changiz A-Vandchali
من قطاری دیدم که سیاست میبرد؛ و چه خالی می رفت
قاطری دیدم بارش انشاء بود
اشتری دیدم بارش سبد خالی پند و امثال
عارفی دیدم بارش تمنایاهو
Changiz A-Vandchali
من قطاری دیدم که سیاست میبرد؛ و چه خالی می رفت
قاطری دیدم بارش انشاء بود
اشتری دیدم بارش سبد خالی پند و امثال
عارفی دیدم بارش تمنایاهو
من قطاری دیدم روشنایی می برد
من قطاری دیدم فقه می برد
و چه سنگین می رفت
من قطاری دیدم که سیاست می برد
و چه خالی می رفت
سپهری
Mohammad Barzanjah
نکته که در میان اصلاح طلبان وجود دارد علاقه زیادی به تحلیل کردن نیروهای درون حکومت و عشق عجیبی به تحلیل های خود دارند. این کارهای ممکن است برای یک روزنامه نگار جالب باشد،
Mohammad Barzanjah
نکته که در میان اصلاح طلبان وجود دارد علاقه زیادی به تحلیل کردن نیروهای درون حکومت و عشق عجیبی به تحلیل های خود دارند. این کارهای ممکن است برای یک روزنامه نگار جالب باشد، اما برای یک سیاستمدار وقتی بدرد میخورد که بتوان از طریق آن یک سیاست را به پیش ببرد؛ سیاسیتی که بتوان میزان آن را در یک پروسه زمانی اندازه گیری کرد. 25 سال است که انها در انتظار هستند که آشی از آن بپزند، در حالیکه سر آشپز کار خود را میکند و انها آب در هاون میکوبند.
شوربختانه ما فقط از نوک کوه یخ جنایات جمهوری اسلامی آگاهی داریم.
جمهوری اسلامی پنهانی، در سکوت بین‌المللی و بی‌تفاوتی مردم ما دست به جنایتی کلان و هولناک زد.
در شهر کوچک من (شاهی، قائمشهر کنونی) که آن دوران فقط سی هزار نفر جمعیت داشت، بیش از سیصد نفر را اعدام کردند.
از همه‌ی کسانی که عزیران آنها را اعدام کردند تعهد گرفتند که نباید عزاداری و افشاگری کنند. اگر عزاداری و افشاگری کنید فرزندان دیگر و نزدیکان دیگر شما را مجازات می کنیم.
باشد که داغ سوزان و غم کلان در دل جوانت، به نیرویی پایان‌ناپذیر برای دادخواهی و مبارزه برای حقوق انسانی در میهن ما بدل شود.
دوستدار شما،
احد قربانی دهناری
Marzieh Javanmardi
نوشته ای بسیار زیبا و‌خواندی در عین حال حقیقتی تلخ و‌غم انگیز که گویای وضع اسفناک رندگی مردم و ورزشکاران در ایران است.
سالهای سال است که این حکومت جلاد شادی را از دل
Marzieh Javanmardi
نوشته ای بسیار زیبا و‌خواندی در عین حال حقیقتی تلخ و‌غم انگیز که گویای وضع اسفناک رندگی مردم و ورزشکاران در ایران است.
سالهای سال است که این حکومت جلاد شادی را از دل مردم و خنده را از لبان آنها با بیرحمی به غارت برده است.
Mansour Ghasemi
همزمانی بازی فینال با فوت حسین کاظمی مربی جوان سی و چند ساله والیبال و رسیدن خبر به این بچه ها شادی پیروزی را براشون تلخ کرد . البته که تمام مواردی که شما گفتید روی روح و
Mansour Ghasemi
همزمانی بازی فینال با فوت حسین کاظمی مربی جوان سی و چند ساله والیبال و رسیدن خبر به این بچه ها شادی پیروزی را براشون تلخ کرد . البته که تمام مواردی که شما گفتید روی روح و روان ایرانی جماعت سوهان میکشه . اما دلیل حال و روز بد دیروز بچه های والیبال از دست رفتن رفیق و مربی شون بود .
خانم سرمدى به عنوان يك فعال سياسي، كنشگر حقوق زنان و روزنامه نگار بر اين مسائل واقف هستند و سال ها از نزديك دست به آتش داشته و دارند و در جهت رفع اين تبعيض هاى ناروا كوش
Isa Saharkhiz
خانم سرمدى به عنوان يك فعال سياسي، كنشگر حقوق زنان و روزنامه نگار بر اين مسائل واقف هستند و سال ها از نزديك دست به آتش داشته و دارند و در جهت رفع اين تبعيض هاى ناروا كوشيده و زندان كشيده اند، اما خود و همسرشان مى كوشند تا بر اين مشكلات فايق آيند، از جمله از طريق نوشتن و…
Ahmad Madah
خانم سرمدی در کشور ما جمهوری اسلامی بر قرار است و طبق قانون اساسی قوانین باید بر اساس کتاب و سنت و نصوص اسلام تدوین شود ووظیفه اصلی شورای نگهبان نیز کنترل عدم تخلف از شرع است..ز
Ahmad Madah
خانم سرمدی در کشور ما جمهوری اسلامی بر قرار است و طبق قانون اساسی قوانین باید بر اساس کتاب و سنت و نصوص اسلام تدوین شود ووظیفه اصلی شورای نگهبان نیز کنترل عدم تخلف از شرع است..زن نصف مرد ارث می برد...مردمیتواند شرعا هرشب با چهار زن مختلف هم بستر شود اما زن شرعا نمی تواند و گرنه سنگسار می شود ..پدر و جد پدری و بعد عمو مالک اطفالند..یا باید اسلامیت را از جمهوری برداشت...یا فقها باید با یک حکم کلی احکامی از این قبیل را که متعلق به قرن ششم میلادی است امضائی تلقی و یکجا باطل کنند...
Ahmad Madah
اقای عبدی شاید تقسیم غنائم رادر دوره امام علی از راه گوش و یا منبع نادرستی بیان می کنند...۱- مسلمانان خارج از مکه و مدینه هرگز از بیت المال نصیبی نداشتند-۲-فرزندان حضرت فاطمه
Ahmad Madah
اقای عبدی شاید تقسیم غنائم رادر دوره امام علی از راه گوش و یا منبع نادرستی بیان می کنند...۱- مسلمانان خارج از مکه و مدینه هرگز از بیت المال نصیبی نداشتند-۲-فرزندان حضرت فاطمه (س )دو برابر مهاجر وانصار سهم داشتند-۳- شرکت کنندگان در جنگ بدر بیش از بقیه مهاجرین و انصار سهم می گرفتند.. تاریخ تمدن اسلام-جرجی زیدان (از حافظه )
کارگران و رنجبران و دهقانان بی پول و گرسنه ای که بیل و کلنگ و داس و چکش به دست گرفته و از بام تا شام کار می کنند چگونه می توانند هزینه های گزاف بلیت هواپیما و غیره را پرداخته و به گردش بروند؟
Hassan Amanatbari
دنیای دیوانه دیوانه!!! قاتلان آزادانه میگردند و عضو هینت علمی؟؟؟ چی میشوند؟؟؟ عضو هنیت مرگ دردانشگاه تاجیکستان. انگار دانشگاهش مخصوص دادن مدارج عالی جرم و جنایت است،
Hassan Amanatbari
دنیای دیوانه دیوانه!!! قاتلان آزادانه میگردند و عضو هینت علمی؟؟؟ چی میشوند؟؟؟ عضو هنیت مرگ دردانشگاه تاجیکستان. انگار دانشگاهش مخصوص دادن مدارج عالی جرم و جنایت است، لطفا ملا برادر و دیگر سران طالبان و داعش را همراه خامنه ای دعوت کنید که هنیت مرگ دکترای افتخاری تکمیل بشوند
بیچاره مردم مسخ شده تاجیک.
خوشم آمد از امامعلی رحمان.. به بهترین صورتی این آدم را مضحکه خاص و عام کرد. اینقدر که مردم به این دکترای افتخاری خندیدند هیچ زمانی به رئیسی نخندیده بودند. بهتر از این نمیشد مضحکه کرد.
Rahmat Azizi
دو روز از تحویل کابل نگذشته بود که طالبان اجازه داد دختران خواستار حقوق خود باشند، دیگر کسی خواستار مبارزه مسلحانه خیابانی و یا تظاهرات میلیونی علیه طالبان در کابل نشد، این یعنی
Rahmat Azizi
دو روز از تحویل کابل نگذشته بود که طالبان اجازه داد دختران خواستار حقوق خود باشند، دیگر کسی خواستار مبارزه مسلحانه خیابانی و یا تظاهرات میلیونی علیه طالبان در کابل نشد، این یعنی منحرف کردن مردم از خواسته اصلی که می‌بایست مبارزه و جنگ با طالبان می‌بود.
البته نباید گفت زیر تیغ طالبان
این تیغ سرمایه داری عدول کرده از تمامی وعده وعیدهای رنگ و لعابدارش است٬ سرمایه داری گل و بلبلهای دهان پر کن٬ سرمایه داری پایان تاریخ و اتمام نزاع
البته نباید گفت زیر تیغ طالبان
این تیغ سرمایه داری عدول کرده از تمامی وعده وعیدهای رنگ و لعابدارش است٬ سرمایه داری گل و بلبلهای دهان پر کن٬ سرمایه داری پایان تاریخ و اتمام نزاع
و مهمتر از همه
سرمایه داری نسبیت فرهنگی به جای فرهنگ زمینی کل جهان
گردش آزاد اطلاعات، که کمک به پیشرفت دمکراسی و رعایت حقوق بشر و به سود مردم ایران و در جهت منافع ملی ماست، چرا نتواند منطبق بر منافع ملی مردم و دولت بریتانیا نیز باشد؟ چرا پذیرش
گردش آزاد اطلاعات، که کمک به پیشرفت دمکراسی و رعایت حقوق بشر و به سود مردم ایران و در جهت منافع ملی ماست، چرا نتواند منطبق بر منافع ملی مردم و دولت بریتانیا نیز باشد؟ چرا پذیرش این نکته برای گروهی سخت است که خبرسانی آزاد و بی‌طرفانه، گام‌برداری به سوی دمکراسی در ایران، هم به سود ملت ما و هم به سود منافع ملی بریتانیا است؟ ایران برخوردار از دمکراسی و صلح دارای روابط تجاری و سیاسی حسنه و سودمند با بریتانیا و متحدان این کشور در منطقه نیز خواهد بود. اینکه آنها اهداف خودشان را دارند درست، ولی چرا آن اهداف لزوما مخالف منافع ملی ما باشد؟ چرا به‌جای نتیجه برد-برد همیشه باید یکی را برنده و دیگری را بازنده بدانیم؟
خبرگزاری‌ها می‌توانند اینجا و آنجا خطا کنند و یا منافع ملی کشور خود را مد نظر داشته باشند، اگر هر ایرانی اما به سهم خود مسئولیت‌پذیری در سرنوشت سیاسی کشور داشته باشد، گام مهمی به سوی ایجاد تحولات دمکراسی‌خواهانه برداشته‌ایم. سهم بزرگی از مسئولیت البته متوجه حاکمانی است که با جلوگیری از گردش آزاد خبر و انحصاری کردن رسانه‌های صوتی و تصویری و چاپی کشور در خدمت حلقه اصلی قدرت، باعث بی‌اعتباری رسانه‌های کشور و انتقال مرجع رسانه‌ای کشور از داخل به خارج کشور شده‌اند.
اینکه انقلاب ایران را محصول توافق سران کشورهای مهم غربی در کنفرانس گوادالوپ و نوع انتشار اخبار پیرامون بیانیه‌های آیت الله خمینی از سوی رادیو بی بی سی در جریان اوج گیری اعتراضات علیه حکومت شاه در
اینکه انقلاب ایران را محصول توافق سران کشورهای مهم غربی در کنفرانس گوادالوپ و نوع انتشار اخبار پیرامون بیانیه‌های آیت الله خمینی از سوی رادیو بی بی سی در جریان اوج گیری اعتراضات علیه حکومت شاه در سال ۵۷ بدانیم، توهین به ملت ایران و خوانش واژگونه از از این رویداد بزرگ تاریخی است. انقلاب ایران با همه جنبه‌های خوب و بدش محصول گفتمان مسلط در دهه پنجاه و حرکت ملت ایران و تجربه تاریخی این مردم و نمایندگان فکری‌اش در ۴۳ سال پیش است.
اگر حرکت ملتی را با گزارش‌ها و نحوه انتشار اخبار یک خبرگزاری خارجی می‌توان سمت و جهت داد، چنین ملتی به طریق اولی و قبل از هرچیز می‌تواند تحت تاثیر روشنفکران و رهبران مذهبی خودش قرار بگیرد، که گرفت.
اگر اطلاعیه‌های آیت‌الله خمینی و هوادارانش در داخل کشور برای اعتصابات و تظاهرات در رادیو بی‌بی‌سی پخش نشده بود، این دعوت‌ها از طریق ارتباطات تلفنی و پخش از مساجد که به مکان‌هایی برای گردهمایی مردم تبدیل شده بود نهایتا به گوش مردم می‌رسید. چنانکه نوار سخنرانی او با چند روز تاخیر در ابعاد گسترده توسط هواداران او و بخشی از مردم انقلابی اکسیر میشد و به دست عموم می‌رسید.
اینکه کشورهای خارجی و در مورد مشخص و بریتانیا و برند رسانه‌ای آن بی‌بی‌سی، در پی منافع ملی خود هستند البته سخن درستی است. اما همیشه و همواره چنین نیست که منافع ملی کشورها مغایر هم باشد. اگر دیروز انگلستان سابقه استعماری یا مغایر منافع ملی ایران داشته است، آیا لزوما امروز فعالیت بنگاه خبرگزاری این کشور در چنین راستایی عمل میکند؟
سرنگونی‌طلبان البته حق دارند اگر به این نتیجه رسیده‌اند که سرنگونی نظام بهترین راه برای گذار از جمهوری اسلامی و دفاع از منافع ملی مردم ایران است، این راه و روش را تبلیغ کنند. اما ندیدن
سرنگونی‌طلبان البته حق دارند اگر به این نتیجه رسیده‌اند که سرنگونی نظام بهترین راه برای گذار از جمهوری اسلامی و دفاع از منافع ملی مردم ایران است، این راه و روش را تبلیغ کنند. اما ندیدن واقعیت‌های درونی جامعه ایران و تناسب قوای موجود به خود آنها و اهداف سیاسی‌شان نیز ضرر می‌رساند. از سوی دیگر اگر عده‌ای یک رسانه خبری را به عنوان بوق سیاسی بخواهند و از آن توقع بلندگوی اپوزیسیون شدن داشته باشند، البته انتظار ناروایی را مطرح میکنند که با اصول آزادی‌خواهی و دمکراسی مغایرت دارد.
طبیعتا چون یک خبرگزاری معتبر و حرفه‌ای به چنین خواستی تن درنمی‌دهد، این نهاد خبری و خبرنگاران آن را مورد آماج حمله‌های خود قرار میدهند و به آنها اتهام طرفداری از حکومت ایران میزنند. این درحالیست که وظیفه روزنامه‌نگاری حرفه‌ای کمک به گردش آزاد خبر است، نه بر له یا بر علیه حکومت موضع گیری کردن. اتفاقا همین که بی بی سی و خبرنگارانش هم از سوی حکومت و هم از سوی اپوزیسیون تندرو یا سرنگونی طلب مورد حمله قرار می‌گیرند نشانه این است که این خبرگزاری به رسالت روزنامه نگاری خود وفادار و در کار خود مجموعا موفق بوده است.
آخوند منفور و فاسد و جنایتکار، فخرالدین موسوی ننه کرانی که ننگ آذربایجان است پس از ده ها سال خوش رقصی و خوش خدمتی برای رژیم دوزخی ولایت فقیه مُرد! (باشوا داش دوشسون!)
Esmail Zargarian
جالبه برخی هم علیه ظریف و هم علیه عراقچی دست به افشاگری ونه انتقاد میزنند وهم علیه باقری کنی به این پست احمد مربوط نمیشود به مواضع اعلام شده برخی از دوستان مربوط میشود .
Esmail Zargarian
جالبه برخی هم علیه ظریف و هم علیه عراقچی دست به افشاگری ونه انتقاد میزنند وهم علیه باقری کنی به این پست احمد مربوط نمیشود به مواضع اعلام شده برخی از دوستان مربوط میشود . من از ظریف در جریان توافق هسته ای و این دوره توسط عراقچی دفاع کرده و میکنم اینکه باقری کنی چه خواهد کرد روشن نیست همه اینها بسته به تصمیم نظام دارد باقر کنی باشد ویا جلیلی فرقی نمیکند . ظریف را نگذاشتند روحانی را هم شایع هست محاکمه نمایند بیچاره هر دو زیر حملات دوست و دشمن خرد شدند.
Ahmad Moghimi
سال منجر به انقلاب، مؤسس و رئیس دانشکده ما دکتر عباس آریان پور کاشانی هم در سالنی می نشست، که هر مراجعه کننده به راحتی امکان دسترسی می یافت. او باتفاق پسرش دکتر منوچهر که استاد
Ahmad Moghimi
سال منجر به انقلاب، مؤسس و رئیس دانشکده ما دکتر عباس آریان پور کاشانی هم در سالنی می نشست، که هر مراجعه کننده به راحتی امکان دسترسی می یافت. او باتفاق پسرش دکتر منوچهر که استاد همان دانشکده بود، معتبر ترین فرهنگ لغات انگلیسی به فارسی و بالعکس را انتشار دادند.
انقلاب که پیروز شد، دیگر رئیس به دانشکده نیامد، پسرش را هم هنگام ورود انجمن اسلامی ها با توهین به بیرون هل دادند!
کمی بعد فردی به نام دکتر عضدی از انجمن اسلامی های حزب الهی خارج از کشور رئیس دانشکده شد. بلافاصله در اتاق مخصوص مستقر گردید و یک حزب الهی بی ادب و پاچه گیر را هم منشی کرد. رئیس هنگام ورود و خروج حتی سلام کسی را پاسخ نمی داد. آن زمان به عینه دیدم؛ که چه یاقوتی را از دست دادیم تا طاغوت واقعی بر ما مسلط شد.
دکتر عضدی رئیس حزب الهی دانشکده که در جریان انقلاب فرهنگی، تخریب بسیاری در دانشگاه‌ها را موجب شده بود، در انفجار هفتم تیر سال شصت به درک واصل شد
ســـالام دوســلار..
پر رویی و گستاخی پان فارسیست ها و نژاد پرستان آریایی حد و حسابی ندارد. خانم گوینده محترم, آن اشخاصی که در جلو وزارت کشور جمع شده بودند با تفکر عصر قاجار تجمع نکرده بودند بلکه با
افکار رستاخیزی و افکار پهلویان جمع شده بودند . لااقل در دوره قاجاریان مدرسه ( دارالفنون ) ساخته شده بود ولی در دوره شکوفایی تمدن بزرگ شاهنشاهی , ملت عکس یک آخوند مرتجع را در ماه جستجو میکردند. شما ها , ای نژاد پاک آریایی که برایتان خارجی ها تاریخ ساخته اند, در عصر دیجیتالی , نمی توانید برای ما ترک ها تاریخ بسازید. بیش از 90% آثار فرهنگی معاصر ایران به دوره قاجاریان مربوط می شود. اگر وقت هم داشتید سری هم به اصفهان بزنید.
Hoas Asadi
آنها با کار احمقانه دستگیری جوان هنرمند توماج دو اشتباه بزرگی را مرتکب شده اند .
۱- خود مجبور خواهند شد ، زودتر از همگان سوراخ موشی انتخاب کنند.
Hoas Asadi
آنها با کار احمقانه دستگیری جوان هنرمند توماج دو اشتباه بزرگی را مرتکب شده اند .
۱- خود مجبور خواهند شد ، زودتر از همگان سوراخ موشی انتخاب کنند.
۲- با این دستگیری عملا توماچ را به عنوان سمبل اعتراض هنرمندان نسل شورشی در سطح ایران و جهان معرفی کرده اند.
آنها بدانند کوچکترین آسیبی به هنرمند معترض برسد ،سیلی محکمی خواهد بود که بر صورت خودشان زده خواهد شد .
هنر ابن الوقت بودن نه با این طایفه شروع شده و نه تمام خواهد شد اما سنگ پای قزوین ازاین دست دستمال داران متفکر رو دست سختی خورده و دست به عقب نشینی تاکتیکی زده...
هنر ابن الوقت بودن نه با این طایفه شروع شده و نه تمام خواهد شد اما سنگ پای قزوین ازاین دست دستمال داران متفکر رو دست سختی خورده و دست به عقب نشینی تاکتیکی زده...
اهداف نظام جمهوری اسلامی از روز اول مشخص بود: تحمیل یک دیکتاتوری مذهبی به مردم ایران تحت نام ولایت فقیه. هدف، تعطیل کردن قوانین عرفی و جایگزین کردن آنان با قوانین شرع و اجرای آنان بود. هدف، به عرش رساندن جایگاه آخوند، عشیره خوان و حاجی بازاری و سوار کردن آنان بر گرده مردم بود. هدف، توسعه قدرت نظامی، توسعه نهادهای سرکوب و توسعه دایره نفوذ در کشورهای منطقه بود. آیا آنان در این اهداف موفق شدند. به نظر من تا حد زیادی موفق هستند! امروز قوانین شرع در تمام کشور در حال اجراست، زن بدون اذن همسر حتی حق مسافرت ندارد؛ مشروبات الکلی قدغن هستند؛ مسائلی بینهایت ارتجاعی مانند چند همسری، کودک همسری و غیره قانونی، مقبول و معمول است؛ ولی فقیه جایگاه الهی دارد؛ نوعی از الیگارشی، نوعی از طبقه ای جدید از متمولین کلان سرمایه دار که فرزندان آخوند و پاسدار باشند در کشور کنترل شاید 80% تجارت و واردات و صادرات و در نتیجه ثروت را در دست دارند؛ جهوری اسلامی امروز در تقریبا تمام کشورهای منطقه، از یمن تا عراق و افغانستان و سوریه نیروهای نیابتی وفاداری را در اختیار دارد و هر روز بیشتر به ساخت تسلیحات هسته ای نزدیک میشود. برخی ممکن است ادعا کنند که جمهوری اسلامی موفق نشده تا فرهنگ خود را در جامعه همه گیر کند. این سخن هم صحیح و هم تا حدی ناصحیح است به نظرم. صحیح است چون بسیاری از مردم (و البته نه همه آنان) از آخوند، از لباسش، از طرز صحبت و فرهنگش متنفر هستند. بسیاری از زنان در شهرهای بزرگ قوانین اجباری حجاب را بر نمی تابند و آزادی پوشش خود را طلب می کنند و یا بسیاری از افراد سابقا دیندار، از دین و علائم آن گریزان شده اند. ولی، پارامترهایی از فرهنگ قشر دیندار سنتی نیز وجود دارد که پس از به قدرت رسیدنشان بسیارشایع شد؛ مثلا ریاکاری، دورویی، نان به نرخ روز خوری، تقلید و تنبلی و تن پروری، فقط به فکر خویش بودن و ... در کل اما تصور من این است که رژیم جمهوری اسلامی در پیاده کردن آن چه به عنوان هدف برای خود تعریف کرده، موفق بوده و از این جهت اصلا و ابدا تصور نمی کنم در حال کما باشد.
عدم درک صحیح از ماهیت رژیم حاکم و توانمندیهایش، باعث قضاوتهای عجولانه، داوریهای غیر صحیح و اخذ روشهای ناکارآمد می شود. اگر 10 سال است که ملت ایران نمی تواند از جنازه عبور کند، پس به سادگی باید نتیجه گرفت که اوضاع متفاوت است با آن چه در نگاه غیر دقیق دیده می شود. درست نیست کار به حماسه سراییهایی نظیر آن قضیه تلنگر کشیده شود. چون واقعیت این است که عاقبت حماسه سراییهای بی پشتوانه، معمولا انتظارات غیر منطقی و سرخوردگی است.
2- جامعه ایران (از جمله حضرت آشچی) بایستی این موضوع را بپذیرد که از طریق حاکمیتش، در جهان امروزی و در منطقه در حال ایفای نقشی بسیار منفی و ارتجاعیست. عملکرد حاکمیت ایران در عمل به پای مردم ایران نوشته خواهد شد همچنان که عملکرد نازیها عملا به حساب مردم آلمان نوشته شد و هنوز که هنوز است پایگاههای آمریکاییها در آلمان وجود دارند و حاکمیت ملی مردم این کشور را تحقیر میکنند، آلمان حق دستیابی به سلاح هسته ای را ندارد، عضو دائم شورای امنیت نیست و دهها مورد دیگر. بنابراین نباید از این که فلان سیاستمدار از ایران انتقاد کرده برآشفت. چه انتظار دیگری غیر از این می رود؟ البته که این بازخوردها و بی احترامیها تاوان اشتباهات کلان و غیر قابل هضم و تصور این ملت است چون این بیگانگان نبودند که با حمایت میلیونی قاتلان بی فرهنگ را بر ایران حاکم و فرمانروا کردند.
3- جناب آشچی بر خلاف جناب اقبالی علاقه ای به اندرز دادن ندارد و هرکس هم که از حضرت آشچی پند نگیرد لزوما نادان نمی باشد!
من هم از آقای اقبالی تشکر میکنم و فکر میکنم دو موضوع مهم در اینجا وجود دارد:
1- آقای اقبالی همچنان نظرشان این است که جمهوری اسلامی لاشه ای متعفن است و «کل سیستم در بخش اورژاتس و با تنفس مصنوعی زنده نگهداسته شده است» ولی توضیحی ندادند که اگر حکومت در حال کماست، پس جامعه ایران چرا قادر نیست از آن عبور کند. تصور من این است که اینجا تناقضی وجود دارد که ناشی از مقایسه نابجای حکومت ایران با نظامهای دموکراتیک و یا حتی دیکتاتوریهای معمولی و اهداف، برنامه ها و معیارهای موفق و ناموفق دیدن آنهاست. می دانیم که در کشورهای دموکراتیک، سیاستمداران تلاش دارند تا رضایت مردم را از راه افزایش سطح خدمات، رفاه، بهداشت، امنیت و غیره بدست آورند و بدین ترتیب برای بار دیگر در انتخابات رای جمع کنند. آنها تلاش دارند تا اگر درآمد سالانه مردمشان به طور متوسط فرضا 30 هزار دلار است، آن درامد در پایان دوره خدمت آنان 35 هزار دلار شده باشد و یا سرعت اینترنت بالا رفته باشد و یا ارزش پاسپورت کشور بهبود یافته باشد و نظایر اینها. اگر مسوولین موفق به ثمر رساندن این برنامه های خود شدند، موفق ارزیابی خواهند شد وبار دیگر شانس انتخاب خواهند داشت وگرنه رای نخواهند آورد.
در ایران اما اوضاع متفاوت است. یعنی معیار موفقیت برای دولت، افزایش سطح رفاه مردم نیست. اساسا حاکمیت ایران به سبب ذات مرتجع خود و تکیه بر نیروهای واپسگرا برای ادامه حیات اسقبالی از افزایش سطح رفاه مردم یا دسترسی آنان به امکانات رسانه ای و مراوده با جهان نمی کند و کارش شنا در خلاف جهت جریان جهانی است. آنها افرادی ایدوئولوژیک هستند و معیارهای خاص خود را دارند. علاقه ای ندارند تا سطح درامد مردم افزایش یابد چون در این صورت ممکن است خدای نکرده هوس کنند کتب ضاله بخوانند و منحرف شوند یا بدتر سفر فرنگ بروند و اخلاقشان خراب شود. حکومت ایران کوششی ندارد تا ارزش پاسپورت ایران افزایش یابد و یا دوست ندارد رفت و آمد گردشگر خارجی به ایران تسهیل شود چون در این صورت مراودات فرهنگی بین مردم افزایش می یابد و ممکن است خدای نکرده چشم و گوش مردم باز شود و توقعات «غیرمنطقی» از حاکمیت بوجود بیاید. مثلا کدام کشور است در دنیا که تلاش بکند تا سرعت اینترنتش را پایین بیاورد غیر از جمهوری اسلامی؟
یک مثال: در این دوران کرونا، بسیاری از کشورها (چه دموکراتیک، چه غیر دموکراتیک) تلاش کردند هر طور شده بهترین واکسنها را تهیه بکنند و برنامه واکسیناسیون سریع و نظام مندی پیاده کنند. چرا که موفقیت در این کار سمبل کارامدی و یا ناکارآمدی انها به حساب می آمد. برخی نظیر کانادا آن قدر هول شدند که چند برابر نیاز واکسن خریداری و انبار کردند. اما جمهوری اسلامی چه؟ اساسا جمهوری اسلامی هیچ مشکلی با گروه گروه فوت مردم ندارد. در کل آخوند و عشیره خوان از بدبختی و مصیبت مردم استقبال می کنند چرا که شخص مرفه احتمالا کمتر به خدمات آنان نیاز خواهد داشت. مردم هر چه خاک بر سرتر، به همان اندازه خرافاتی تر و برای آخوند و روضه خوان مقبولتر. به همین سبب حاکمیت آخوندسالار ایران اساسا علاقه ای برای واکسینه کردن مردم ندارد، علاقه ای برای افزایش سطح رفاه مردم ندارد، برایش بسیار مطلوب است که در مملکت فرار مغزها در بالاترین سطح باشد چون به این ترتیب از شر عده ای مزاحم خلاص می شود. به طور خلاصه افزایش سطح و جایگاه کشور برایش هدف نیست که عدم دستیابی به آن نشان شکست باشد. پس اهداف جمهوری اسلامی چه بود و چگونه می توان موفقیت یا عدم موفقیتش در دستیابی و عدم دستیابی به آن اهداف را ارزیابی کرد؟
مواردی که ذکرشد قبول ولی بگمان من آنچه موتوراصلی تغییر سیاست رژیم صد در صد اسلامی شد این واقعیت بود که تنها عوامل دور و بر مقامات واکسینه شدن آنهم برای حفظ مقامات نه خود آن افراد.
وایشان که محافظان هسته ی نظام هستند؛اقوام و آشنایانی دارند که بسیار دوستشان میداشتن و ازکرونا مردن.
اینجابود که مقامات را وحشت گرفت که نکند یکی از این محافظان از کوره در رود.
ولی یک نکته هم در باره ی تظمینی که برای تولید واکسن داخلی به رهبرشان داده شد برایم هنوز جای سوال است.
چطور میشود اینهم خالی بخیک رهبر بست و وی را بی آبرو کرد و هیچ مجازاتی هم نباشد. این درحالیست که اگر کسی در جائی بگوید بالای چشمش ابروست چندین سال زندان با شکنجه را باید متحمل شود.
بازی استعمار مدرن: تشدید تضاد منافع در منطقه با تثبیت قانون مومن و کافر
بازیگر مزدور: پاکستان
بازیگر رایگان: جمهوری اسلامی ایران
بازی استعمار مدرن: تشدید تضاد منافع در منطقه با تثبیت قانون مومن و کافر
بازیگر مزدور: پاکستان
بازیگر رایگان: جمهوری اسلامی ایران
انقلابیون هم انقلابیون مزدور حقانی امریکایی! نه انقلابیون رایگان امریکایی که دلشان به برجام ولایی برای زنده نگاه داشتن حزب الله لبنان خوش است.
فرمول بازی رایگان قانونمداران قانون اساسی جمهوری اسلامی به نفع امریکا یک بازی احمقانه است که بیانگر هوش نخودی ایشان است!
در عوض پاکستان هوشمندانه در قبال همین بازی حرفه ای پول میستاند!
چرا؟
به این دلایل:
1. امریکا حامی عمران خان در پاکستان اتمی هم پیمان خود است
2. عمران خان حامی مالی و حکومتی مدرسه حقانی و طالبان و ملاثانی‌الحق
3. ملاثانی‌الحق صادرکننده حکم جهاد علیه امریکا
4. امریکا تنش میخارد؟ و یا آتشبیارانی برای آتش به اختیارانش تعلیم میدهد؟!
===
استراتژی مافیای قدرت در جهان: تشدید تضاد منافع
دارالعلوم حقانیه(جهاد 101 مدرسه طالبان)= دانشگاه جهاد پاکستان در پیشاور در آن واحد 4000 طلبه آموزش میدهد!
دانشگاه جهاد پاکستان، محل تعلیم نیروهای حقانی و طالبان و داعش و القاعده و نیروهای تکفیری و خشونت طلب اسلامی است!
مطمئنا به بیکاران خشک‌مغز منطقه پول میدهند که آنها دسته دسته اینقدر مشتاق علمند! اینجا محل تربیت تروریستهای بنیادگرای منطقه است!
پرسش: منابع مالی برای تشدید تضاد منافع ایدئولوژیک در منطقه در فکر کدام تجارتند؟
ملاثانی‌الحق رهبر فقید مدرسه پدر معنوی مدرسه، مدرس ملاعمر بوده است
او در سال 2009 به شاگردانش حکم جهاد علیه امریکا را صادر کرد
دو سال بعد در امریکا شاهد جنایت 11 سپتامبر بودیم!
جلال الدین حقانی، ملاعمر، و 95 درصد رهبران تکفیریها اینجا آموزش می بینند!
در سال 2018 فرمانداری ایالت خیبر پختوم دو نیم میلیون دلار یاری رساند
حزب عمران خان(تحریک انصاف) سرمایه ای از محل مالیاتهای دولتی از حامیان مالی این مرکز است!
با درود و سپاس از توجه شما،
ممنونم از اینکه نظرتان را بازتاب دادید.
پاسخ:
با درود و سپاس از توجه شما،
ممنونم از اینکه نظرتان را بازتاب دادید.
پاسخ:
۱- اشاره کردید که ۱۰ سال پیش نوشتم دیگر از حکومت اسلامی چیزی جز یک جنازه متعفن باقی نمانده است.
سخن دقیقی است. خیزش های مردمی یکدهه اخیر بیانگر خفگی جامعه ایرانی از تعفن نظام بود. حکومت اسلامی یک جنازه متعفن است و با اتکاء به نیروی سرکوب شبکه های تروریستی حزب الله ایران، حزب الله لبنان، حشد الشعبی و .. به حیات خود ادامه می دهد.
کل سیستم در بخش اورژاتس و با تنفس مصنوعی زنده نگهداسته شده است.
۲- سخن شما کاملن درست است که هر کشوری با نام رسمی حکومت آن مورد خطاب قرار می گیرد.
دولت ها عمری گذرا، و کشورها حیات طولانی دارند.
دولت ها مورد خطاب قرار داده می شوند، زیرا ظاهرا اراده باشندگان کشور را نمایندگی می کنند. تفاوت در تفکیک میان دولت و ملت، بویژه در کشورهائی که فاشیسم، دیکتاتوری و استبداد حاکم است، مهم می باشد.
اگر وزیر امور خارجه اسرائیل از "جمهوری اسلامی ایران" سخن می گفت، و آنرا به ایران تعمیم نمی داد، نیازی به اندرز نداشت.
۳- من منتظر پاسخ آقای یائیر لاپید نبودم ولی هدف روشنگرانه شفافی داشتم:
3- مرقوم فرموده اید که « بگذارید ملت ایران خود با حکومت اسلامی تعیین تکلیف کند و تهدید این رژیم علیه خود (ایران و جامعه ایرانی)، علیه اسرائیل و جهانیان را با سرنگونی آن ممکن سازد». راستش جناب اقبالی عزیز، بدون هر گونه تعارف دیپلوماتیک می گویم که خدا از دهانتان بشنود، کور شود چشم حسود و بدخواه و کسی دست و پای ملت ایران را نگرفته. آخر نهایتش یک تلنگر بی مقدار است دیگر! ما هم از خدایمان است که به جای آن که این همه پول و انرژی صرف گرفتن اطلاعات از این جماعت پشمالو بکنیم، بودجه بیشتری صرف آموزش، بهداشت، شهرداریها و تحقیقات علمی بکنیم. اما راستش جناب اقبالی عزیز، مدتهاست که به این نتیجه رسیده ایم که اگر امید به تلنگر زدن ملت ایران داشته باشیم، ممکن است 40 سال دیگر هم همین جوری منتظر بمانیم به نحوی که زیر پایمان جنگل چنار سبز شود! می دانید جناب اقبالی، چه بسا شما را خوش نیاید اما هر سیاستمداری در جهان در درجه اول مسئول رفاه و امنیت مردم خود است و به این دلیل نمی شود او را محکوم کرد. این است که بهتر است به قول شما ایرانیها، خودمان به فکر خاراندن پشت خودمان باشیم.
با دورود و احترام مجدد،
ارادتمند شما یائیر
آقای اقبالی این اندرزنامه را خطاب به یائیر لاپید وزیر امور خارجه اسرائیل نوشته. راستش چند روزی منتظر شدم تا جواب آقای لاپید را بخوانم. اما جوابی داده نشد و از آنجا که تصور نمیکنم جوابی بیاید، خود را
آقای اقبالی این اندرزنامه را خطاب به یائیر لاپید وزیر امور خارجه اسرائیل نوشته. راستش چند روزی منتظر شدم تا جواب آقای لاپید را بخوانم. اما جوابی داده نشد و از آنجا که تصور نمیکنم جوابی بیاید، خود را به جای یائیر لاپید گذاشته و تلاش کردم تصور کنم اگر ایشان می خواست به آقای اقبالی جواب بدهد، چه چیزی از آب در می آمد:
استاد گرامی جناب آقای اقبالی،
با درود!
شاید خبر نداشته باشید ولی بنده از دیرباز از هواداران و تعقیب کنندگان نوشتارهای جنابعالی هستم و نمی دانید چه اندازه مسرور شدم زمانی که دیدم اندرزنامه ای خطاب به این حقیر مرقوم فرموده اید. به رغم همه گرفتاریهای کاری، در راه بازگشت از مسکو با اشتیاق فراوان و به دقت آن را مطالعه کرده، در مقام پاسخی از سر ادب و احترام برآمدم:
1- در همان گام نخست بایستی عرض کنم بسیار متاسفم که در الفبای سیاست با یکدیگر دچار اختلاف هستیم. خدمت شما عارض هستم که در تمامی مجامع، کنوانسیونها و اسناد بین المللی نام رسمی کشور شما «جمهوری اسلامی ایران» قید می شود و به طور خلاصه و غیر رسمی «ایران» گفته می شود. یعنی از بیانیه های سازمان ملل گرفته تا تصمیمات اوپک تا آرای سازمان همکاری اسلامی تا کمیته بین المللی پارالمپیک. زمانی که یک ورزشکار از کشور شما مدال طلا می گیرد، پرچم «جمهوری اسلامی ایران» به اهتزاز در می آید نه پرچم حکومت اسلامی یا رژیم آخوندی و از این قبیل! همچنین سرود رسمی «جمهوری اسلامی ایران» خوانده می شود (سر زد از افق مهر خاوران....پیامت ای امام ... الی آخر) و گفته می شود «ایران» صاحب مدال طلا شد. به همین ترتیب، زمانی که تروریستی از کشور شما جایی بمبی منفجر می کند، این ترور را «جمهوری اسلامی ایران» انجام داده است. ای کاش تصور می فرمودید که اگر ما سیاستمداران قرار بود بنا به میل و علاقه این یا آن شخص منفرد اسامی رسمی کشورها را عوض کنیم چه هرج و مرجی در دنیا حاکم میشد. ولی شخصا به شما قول می دهم به مجرد این که ملت ایران قبول زحمت فرمود و آن تلنگر مورد نظر شما را به رژیم فعلی زد و نظام جدیدی جایگزین نظام فعلی کرد، اولین شخصی باشم که از اسم جدید کشور شما (هر چه که باشد) استفاده کنم. همچنانکه پیش از استقرار «جمهوری اسلامی ایران» بعد از انقلاب 57 توسط «ملت ایران» (نه مثلا اعراب شبه جزیره عربستان) و پیش از آن که «ملت ایران» اتوموبیل مرحوم امام را کول بگیرند و تا بهشت زهرا ببرند و پیش از آنکه «ملت ایران» با 98 و خرده ای درصد آرا به قانون اساسی فعلی رای آری دهند و ولی فقیه را حاکم جان و مال و ناموسشان بکنند و پیش از آنکه عکس حضرتشان را در ماه ببینند، نام کشور حضرتعالی «کشور شاهنشاهی ایران» بود و ما نیز با همین عنوان کشور شما را مورد خطاب قرار می دادیم.
2- از آن جا که در بالا به «تلنگر» مورد نظر شما اشاره رفت، بد نیست به خاطره ای آموزنده و شیرین که از یکی از نوشتارهای جنابعالی در ذهنم مانده اشاره کنم. حدود 10 سال پیش بود که با اشتیاق فراوان یکی از تحلیلهای جنابعالی را می خواندم. در آنجا به یک عبارتی برخوردم که از حافظه نقل میکنم. چنین نوشته بودید که «اکنون دیگر از رژیم اسلامی چیزی جز یک جنازه متعفن باقی نمانده که ملت ایران به زودی از آن گذر خواهد کرد». نمی توانید تصور کنید که آن روز از خواندن آن جمله چه اندازه ذوق زده شدم. بلافاصله نوشته را نشان دوست فابریکم «ایهود» دادم؛ با ایهود باراک اشتباه نشود، این دوستم ایهود از برو بچه های موساد و متخصص امور ایران (و نه متخصص امور حکومت آخوندی) است. گفتم ایهود جان! مژده که دیگر این قدر لازم نیست خودت را با این موضوع ایران خسته بکنی! یکی از تحلیل گران اپوزوسیون ایران که من خیلی قبولش دارم نوشته که اصولا از رژیم اسلامی چیزی جز یک جنازه متعفن باقی نمانده و ملت ایران به زودی از روی آن جهش کرده، جمهوری ایرانی سوسیال و لائیک و دموکراتیک را برپا خواهد نمود. می دانید، دوستم ایهود در پاسخ هیچ نگفت. فقط سری تکان داد، پوزخندی زد و نگاهی عاقل اندر سفیه به بنده انداخت. راستش 10 سال بود که دنبال معنای آن نگاه و پوزخند بودم اما دلیلش را متوجه نمی شدم. اما آن اصطلاح «تلنگر» جنابعالی، چنان تلنگری به من زد که می توانم ادعا کنم چرایی آن رفتار ایهود را امروز شیرفهم شده ام.
ســالام دوســـلار..
میرسد. و این نظریّه به این صورت است که بشر قبل از پیدا شدن دین و خرافات دینی در کره زمین , صاحب یک تکنولوژی بوده است که توانسته بود آثار شگفت انگیزی را برای نسل های بعدی به جای بگذارد. متاسفانه این تکنولوژی با پیدایش دین ودر باره اهرام مصر و کلآ بناهای قدیمی در جهان که امروزه ما را به شگفتی وا میدارد, یک نظریه ای ( بطور علمی ثابت نشده است) از طرف دانشمندان مطرح شده است که تا اندازه ای منطقی بنظر
خرافات دینی برای چندین هزار سال کم کم از بین رفت تا بار دیگر در عصر روشنگری در اروپا دوباره ظهور کرد.
حسن گرامی / خبر کاملا درست است و حکم دادستانی سوئد را هم اکنون در لینک فوق اضافه کرده ام که ذر ان نام "کیا پیمان" بدون ذکر ملیت ذکر شده است ولی طبق قوانین سوئد نام شخص ویا کشور
حسن گرامی / خبر کاملا درست است و حکم دادستانی سوئد را هم اکنون در لینک فوق اضافه کرده ام که ذر ان نام "کیا پیمان" بدون ذکر ملیت ذکر شده است ولی طبق قوانین سوئد نام شخص ویا کشور اجازه درج در روزنامه های رسمی این کشور را ندارند و لی یک انجمن ایرانی باسم ffffi.se است که خودش کلمه ایرانی را در نوشتار سوئدی به خبر اضافه کرده است .کیانوش جان سلام
کیانوش جان سلامزحمت بکشید شما به مرجع خبر که برایتان میفرستم مراجعه کنید ببینید اسم ایرانی یا ایران در آن خبر هست. لطفا که شما اهل فن هستید اینکار را بکنید و میدانم میتوانید روزنامه های سویدی
زحمت بکشید شما به مرجع خبر که برایتان میفرستم مراجعه کنید ببینید اسم ایرانی یا ایران در آن خبر هست. لطفا که شما اهل فن هستید اینکار را بکنید و میدانم میتوانید روزنامه های سویدی را بخوانید.
Expressen.se
Aftonbladet.se
سپاسگذار میشوم
نیست ما که سی چل ساله در کشورهای غربی نشستیم و شراب و قهوه میخوریم.. اینجا هم همون بساط و گرفتاری هست.
مردم افغانستان خیلی هم ممنون باشند مثل مردم ایران اخبار صحیح را از بی بی سی دریافت میکنند. همچی حرف میزنید که انگار بی بی سی توطئه کرده. خود آن مرحوم باید از خودش مراقبت میکرد. بی بی سی از آنطرف دنیا
بی بی سی از آنطرف دنیا مگر امکانات امنیتی دارد؟ هرکس مسئول جان خودش هست و اگر نمیتواند از جان خودش دفاع کند بهتر است مصاحبه نکند. این ننه من غریبم بازی ها چیست؟ به کجا میخواهید برسید؟ یک چیزی یاد گرفتید عذرخواهی عذرخواهی.. کشورتان را بباد دادید از همه طلبکارید مثل همیشه از میزبان از یاری رسان از خبرنگار و خبرگزاری. زندگی را مثل مردم متمدن یاد بگیرید کمی مسئولیت پذیر باشید و مسئولیت خرابی های کشورتان را به گردن بگیرید و دست بردارید از تاختن به این و آن. آمریکا 800 میلیارد دلار خرج کشورتان کرد از بس در کشورتان فساد بیداد میکند همه را نفله کردید رفت. بعد دو قورت و نیم تان باقی ست که چرا امریکا چنان کرد و چنان کرد. بس کنید!رحمان خواسته این بابا رو دست بندازه شما جدی نگیرید. اینقدر که در رسانه ها به این دکترا پوزخند زدند و تمسخر کردند و در بیسوادی رئیسی افشاگری کردند بدون این دکترای افتخاری میسر نمیشد.
بی بی سی بی طرف ترین رسانه ای است که در طول عمرم شناخته ام. صدای آمریکا مقداری جانبدارانه است و ایران اینترنشنال تاحدی انگار حکم اپوزیسیون را دارد تا وظیفه رسانه ای ولی بازهم اخبار هر سه صحیح است.
اعدام‌های سال ۶۷ در زندان اوین به روایت عفت ماهباز
https://www.radiozamaneh.com/686349
Hassan Amanatbari
Hassan Amanatbariآخر من نمفهمم زندگی سیاسی و نفر اول یک ملت یک بام و دوهوا که نمیشه.
از حقوق بشر در سطح جهانی حرف میزند ولی دانشگاه مملکتش به جنایتکارترین ریس جمهور جهان دکترای افتخاری میدهد
آخر من نمفهمم زندگی سیاسی و نفر اول یک ملت یک بام و دوهوا که نمیشه.
از حقوق بشر در سطح جهانی حرف میزند ولی دانشگاه مملکتش به جنایتکارترین ریس جمهور جهان دکترای افتخاری میدهد چکونه واقعا میشه انسان برای خودش حل میتونه بکنه یک ادم راحت در تحلیف ریاست جمهوری مملکتی شرکت کند که دستش بخون هر ایرانی هر روز الوده است. لعنت بر همه شما دودوزه بازان سیاستمدار باد.
Jilow Askar
Jilow Askarنوشته ای در دفاع تمام قد از بی بی سی توسط اقای فرخنده جهرمی در همین ستون درج شده ا ست و من مانده ام که چرا علیرغم این نوشتها، بخش عمده ای ازفرازهای آن نوشته دوباره در زیر این مقاله
نوشته ای در دفاع تمام قد از بی بی سی توسط اقای فرخنده جهرمی در همین ستون درج شده ا ست و من مانده ام که چرا علیرغم این نوشتها، بخش عمده ای ازفرازهای آن نوشته دوباره در زیر این مقاله که در انتقاد از بی بی سی است تکرار شده است. هر کسی که چنین تکراری را نجام داده، یا اصولا نفهمیده وندانسته که هیچ کدام از این پاراگرافهای تکراری، کوچکتربن پاسخی به مقاله آقای بینا حجازی در تلاش برای منوجه کردن بی بی سی فارسی به خطاهای توضیحات آن در دو بیانیه و مقتاله اخیرش نداشته است ویا هم عمداخواسته با فریبکاری، اذهان را به نفع بی بی سی فارسی ار خطاهای آن منحرف کتد. بحث بخش بزرگی از اپوزیسیون با بی بی سی فارسی این است که چرا به چارتر و تعهدات قانونی واخلاقی مکنوب خودش پایبند نیست؟ کسانی از مدافعان متعصب بی بی سی، چنین بحثی را اصولا بر نمیتابند و مدعی اند که طراخان چنین انتقادی میخواهند بی بی سی فارسی صدای اپوزیسیون برانداز ایران باشد. چنین ادعایی هم بی پایه و هم مغرضانه است. لینک زیر نشان دهنده وسعت و عمق خطاهای بی بی سی فارسی در عدول از اصول روزنامه نگاری حرفه ای در فعالیتهای خویش است. https://iranglobal.info/node/79313
Ahmad Madah
Ahmad Madahهمه این ها که فرمودید خوبست ،حتی اگر مامورین شهرداری خیابان ها راهم نظافت نکردند ،اگر اهل محل خودشان اقدام کنند بسیار به جاست.اما ازانجائیکه ما در قرن ۲۱ زندگی می کنیم نیاز به
همه این ها که فرمودید خوبست ،حتی اگر مامورین شهرداری خیابان ها راهم نظافت نکردند ،اگر اهل محل خودشان اقدام کنند بسیار به جاست.اما ازانجائیکه ما در قرن ۲۱ زندگی می کنیم نیاز به دولت کارامد و مجلس ملی کارامد داریم ،که اولی انجام امو ر اصلی چون بر قراری موجبات شادابی اجتماعی و ازادی و امنیت و بهداشت و اموزش را عهده دار شود و چنانچه درست عمل نکرد بتوان بر کنارش کرد و دومی ضمن نظارت بر حکومت ،قوانینی تقنین کند که شایسته انسان امروزی است..این هرکسی به فکر خویش بودن انتهایش به جنگل و بیابان پناه بردن است و کنار گذاشتن زندگی اجتماعی.
نیم قرن با نوای جانبخش وحیاتی استاد زیستم گریستم اوج گرفتم وادامه دادم هرگز آن صدای ملکوتی با اشعار بزرگان شعر غزل عرفان موسیقی وترانه درخانه ماخاموش نشده ونخواهد شد غزلهای غزلسرایان وپیش
نیم قرن با نوای جانبخش وحیاتی استاد زیستم گریستم اوج گرفتم وادامه دادم هرگز آن صدای ملکوتی با اشعار بزرگان شعر غزل عرفان موسیقی وترانه درخانه ماخاموش نشده ونخواهد شد غزلهای غزلسرایان وپیش کسوتان شعر وترانه را با خوانش سحر آمیزشون شناخته و اموختم بوسع خویش قلمتون جناب محقق عزیز بیداد میکنه واین کار همیشه گی شماست که عاجزمیمونم چی بنویسم بوسه براندیشه ناب‌وقلم زیبایتان وبیکران درود بر استاد شجریان بزرگ که دیگر مادر گیتی چون او نزايد" او بمردمانی ساده، بجان های آزادی تعلق داشت که حماسه آبان نود وهشت را آفریدند .
" او بمردمانی ساده، بجان های آزادی تعلق داشت که حماسه آبان نود وهشت را آفریدند .بمردانی جون شاهین ناصری که شکوه ایستادگی و پایداریش به حقیقت ،که خود را
بمردانی جون شاهین ناصری که شکوه ایستادگی و پایداریش به حقیقت ،که خود را در سیمای دفاع از خون به ناحق ریخته بیگناهی بنام نوید افکاری نشان داد ودر مصافی نابرابر و ناجوانمردانه حماسه آفریذ وحان داد تعلق داشت.
هنرمندی از جنس مردمانی عادی "
Mehrdad Mehr
Mehrdad Mehrآخه این نظام مقدس از چی می‌ترسه الان کیوان صمیمی در یک کشور غربی می‌تونست بهترین زندگی باز نشستگی رو داشته باشه و فقط از زندگیش لذت ببره قهوه و شراب بخوره با دوستاش ماهی گیری ب
آخه این نظام مقدس از چی می‌ترسه الان کیوان صمیمی در یک کشور غربی می‌تونست بهترین زندگی باز نشستگی رو داشته باشه و فقط از زندگیش لذت ببره قهوه و شراب بخوره با دوستاش ماهی گیری بره کتاب بنویسه و کتاب بخونه...
ابوالفضل عزیز بسیار عالیست و دست مریزاد، اما آیا گمان نمیکنی که شاید لازم باشد تمام جریانات و نیروهای سیاسی را که هرکدام همچنان و هنوز در پیلۀ خودمحوری و قبیله گرایی خود تنیده اند مورد
ابوالفضل عزیز بسیار عالیست و دست مریزاد، اما آیا گمان نمیکنی که شاید لازم باشد تمام جریانات و نیروهای سیاسی را که هرکدام همچنان و هنوز در پیلۀ خودمحوری و قبیله گرایی خود تنیده اند مورد خطاب قرار داد، با اسم از آنها نام برد و مسؤلیت تاریخی آنها را گوشزد نمود. آیا آنها نباید پاسخگوی تاثیر عملکرد تکروانۀ خود در بقای رژیم ویرانگر جمهوری اسلامی باشند؟ همگی در حرف بر مبانی مشترک و پایه ای برای یک اتحاد سیاسی تاکید دارند اما چرا این حرف و ادعا به عمل مشخصی نمی انجامد آیا دلیل دیگری بجز سهم خواهی و خودمحور بینی هم دارد؟! بنظر من قبل از اینکه تاریخ آینده در این مورد بخواهد قضاوت کند باید همین امروز آنها را مورد سؤال قرار داد و از آنها خواست که اگر آبی برای تشنگان رهایی ایران نمی آورند، سبویی را نیز نشکنند، اندوخته چندین و چند دهه فعالیت سیاسی بی ثمر و شاید گاهأ هم زیانبار را به صندوقچه افتخارات خود بسپارند ، از مرکب ادعا و خود رهبر پنداری پیاده شوند و به امور شخصی خود همت گمارند، شاید این به خیر و صلاح همه باشد.مغلطه بمنظور ماله کشی؟
اینکه خبر گرماگرم از رادیوئی سراسری پخش بشه فرق نداره؟ پس چرا درمورد ج.ا. از آن "انجام وظیفه ها" نمیکنه؟صغری و کبری را بهمن بافته. آزادی و حق نشر خبر را بهم جفت کرده تا بگه بی بی سی "آیت الله نیست.
اینکه خبری از شهری دست بدست به شنونده برسه خودش کلی وقت لازم داره.ولی
صافکار ناشی ای بودی رفیق!
Babak Sasani
Babak Sasaniدر میدانی که نداریم، سرزمین ایران، فوتبال خیالی بازی میکنیم. در این ۴۳ سال اشغال کشور چنانچه هدف مشترکان پس گرفتن حاکمیت ملی بود به هم دلی رسیده بودیم. بیرون از متن زندگی
در میدانی که نداریم، سرزمین ایران، فوتبال خیالی بازی میکنیم. در این ۴۳ سال اشغال کشور چنانچه هدف مشترکان پس گرفتن حاکمیت ملی بود به هم دلی رسیده بودیم. بیرون از متن زندگی روزمره اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی درون کشور و نبود داوری و انتخاب مردم، جدال و رقابت حزبی و سیاسی بازی حرف است. به قولی(به مضمون) همه ی حرف های جهان آب یک کتری را بجوش نمی‌آورد.
Changiz A-Vandchali
Changiz A-Vandchaliمن قطاری دیدم که سیاست میبرد؛ و چه خالی می رفت
قاطری دیدم بارش انشاء بود
اشتری دیدم بارش سبد خالی پند و امثال
عارفی دیدم بارش تمنایاهو
من قطاری دیدم که سیاست میبرد؛ و چه خالی می رفت
قاطری دیدم بارش انشاء بود
اشتری دیدم بارش سبد خالی پند و امثال
عارفی دیدم بارش تمنایاهو
من قطاری دیدم روشنایی می برد
من قطاری دیدم فقه می برد
و چه سنگین می رفت
من قطاری دیدم که سیاست می برد
و چه خالی می رفت
سپهری
Mohammad Barzanjah
Mohammad Barzanjahنکته که در میان اصلاح طلبان وجود دارد علاقه زیادی به تحلیل کردن نیروهای درون حکومت و عشق عجیبی به تحلیل های خود دارند. این کارهای ممکن است برای یک روزنامه نگار جالب باشد،
نکته که در میان اصلاح طلبان وجود دارد علاقه زیادی به تحلیل کردن نیروهای درون حکومت و عشق عجیبی به تحلیل های خود دارند. این کارهای ممکن است برای یک روزنامه نگار جالب باشد، اما برای یک سیاستمدار وقتی بدرد میخورد که بتوان از طریق آن یک سیاست را به پیش ببرد؛ سیاسیتی که بتوان میزان آن را در یک پروسه زمانی اندازه گیری کرد. 25 سال است که انها در انتظار هستند که آشی از آن بپزند، در حالیکه سر آشپز کار خود را میکند و انها آب در هاون میکوبند.
شوربختانه ما فقط از نوک کوه یخ جنایات جمهوری اسلامی آگاهی داریم.
در شهر کوچک من (شاهی، قائمشهر کنونی) که آن دوران فقط سی هزار نفر جمعیت داشت، بیش از سیصد نفر را اعدام کردند.جمهوری اسلامی پنهانی، در سکوت بین‌المللی و بی‌تفاوتی مردم ما دست به جنایتی کلان و هولناک زد.
از همه‌ی کسانی که عزیران آنها را اعدام کردند تعهد گرفتند که نباید عزاداری و افشاگری کنند. اگر عزاداری و افشاگری کنید فرزندان دیگر و نزدیکان دیگر شما را مجازات می کنیم.
باشد که داغ سوزان و غم کلان در دل جوانت، به نیرویی پایان‌ناپذیر برای دادخواهی و مبارزه برای حقوق انسانی در میهن ما بدل شود.
دوستدار شما،
احد قربانی دهناری
Marzieh Javanmardi
Marzieh Javanmardiنوشته ای بسیار زیبا و‌خواندی در عین حال حقیقتی تلخ و‌غم انگیز که گویای وضع اسفناک رندگی مردم و ورزشکاران در ایران است.
سالهای سال است که این حکومت جلاد شادی را از دل
نوشته ای بسیار زیبا و‌خواندی در عین حال حقیقتی تلخ و‌غم انگیز که گویای وضع اسفناک رندگی مردم و ورزشکاران در ایران است.
سالهای سال است که این حکومت جلاد شادی را از دل مردم و خنده را از لبان آنها با بیرحمی به غارت برده است.
Mansour Ghasemi
Mansour Ghasemiهمزمانی بازی فینال با فوت حسین کاظمی مربی جوان سی و چند ساله والیبال و رسیدن خبر به این بچه ها شادی پیروزی را براشون تلخ کرد . البته که تمام مواردی که شما گفتید روی روح و
همزمانی بازی فینال با فوت حسین کاظمی مربی جوان سی و چند ساله والیبال و رسیدن خبر به این بچه ها شادی پیروزی را براشون تلخ کرد . البته که تمام مواردی که شما گفتید روی روح و روان ایرانی جماعت سوهان میکشه . اما دلیل حال و روز بد دیروز بچه های والیبال از دست رفتن رفیق و مربی شون بود .
Isa Saharkhiz
خانم سرمدى به عنوان يك فعال سياسي، كنشگر حقوق زنان و روزنامه نگار بر اين مسائل واقف هستند و سال ها از نزديك دست به آتش داشته و دارند و در جهت رفع اين تبعيض هاى ناروا كوش
Isa Saharkhizخانم سرمدى به عنوان يك فعال سياسي، كنشگر حقوق زنان و روزنامه نگار بر اين مسائل واقف هستند و سال ها از نزديك دست به آتش داشته و دارند و در جهت رفع اين تبعيض هاى ناروا كوشيده و زندان كشيده اند، اما خود و همسرشان مى كوشند تا بر اين مشكلات فايق آيند، از جمله از طريق نوشتن و…
Ahmad Madah
Ahmad Madahخانم سرمدی در کشور ما جمهوری اسلامی بر قرار است و طبق قانون اساسی قوانین باید بر اساس کتاب و سنت و نصوص اسلام تدوین شود ووظیفه اصلی شورای نگهبان نیز کنترل عدم تخلف از شرع است..ز
خانم سرمدی در کشور ما جمهوری اسلامی بر قرار است و طبق قانون اساسی قوانین باید بر اساس کتاب و سنت و نصوص اسلام تدوین شود ووظیفه اصلی شورای نگهبان نیز کنترل عدم تخلف از شرع است..زن نصف مرد ارث می برد...مردمیتواند شرعا هرشب با چهار زن مختلف هم بستر شود اما زن شرعا نمی تواند و گرنه سنگسار می شود ..پدر و جد پدری و بعد عمو مالک اطفالند..یا باید اسلامیت را از جمهوری برداشت...یا فقها باید با یک حکم کلی احکامی از این قبیل را که متعلق به قرن ششم میلادی است امضائی تلقی و یکجا باطل کنند...
Ahmad Madah
Ahmad Madahاقای عبدی شاید تقسیم غنائم رادر دوره امام علی از راه گوش و یا منبع نادرستی بیان می کنند...۱- مسلمانان خارج از مکه و مدینه هرگز از بیت المال نصیبی نداشتند-۲-فرزندان حضرت فاطمه
اقای عبدی شاید تقسیم غنائم رادر دوره امام علی از راه گوش و یا منبع نادرستی بیان می کنند...۱- مسلمانان خارج از مکه و مدینه هرگز از بیت المال نصیبی نداشتند-۲-فرزندان حضرت فاطمه (س )دو برابر مهاجر وانصار سهم داشتند-۳- شرکت کنندگان در جنگ بدر بیش از بقیه مهاجرین و انصار سهم می گرفتند.. تاریخ تمدن اسلام-جرجی زیدان (از حافظه )
کارگران و رنجبران و دهقانان بی پول و گرسنه ای که بیل و کلنگ و داس و چکش به دست گرفته و از بام تا شام کار می کنند چگونه می توانند هزینه های گزاف بلیت هواپیما و غیره را پرداخته و به گردش بروند؟
Hassan Amanatbari
Hassan Amanatbariدنیای دیوانه دیوانه!!! قاتلان آزادانه میگردند و عضو هینت علمی؟؟؟ چی میشوند؟؟؟ عضو هنیت مرگ دردانشگاه تاجیکستان. انگار دانشگاهش مخصوص دادن مدارج عالی جرم و جنایت است،
دنیای دیوانه دیوانه!!! قاتلان آزادانه میگردند و عضو هینت علمی؟؟؟ چی میشوند؟؟؟ عضو هنیت مرگ دردانشگاه تاجیکستان. انگار دانشگاهش مخصوص دادن مدارج عالی جرم و جنایت است، لطفا ملا برادر و دیگر سران طالبان و داعش را همراه خامنه ای دعوت کنید که هنیت مرگ دکترای افتخاری تکمیل بشوند
بیچاره مردم مسخ شده تاجیک.
خوشم آمد از امامعلی رحمان.. به بهترین صورتی این آدم را مضحکه خاص و عام کرد. اینقدر که مردم به این دکترای افتخاری خندیدند هیچ زمانی به رئیسی نخندیده بودند. بهتر از این نمیشد مضحکه کرد.
Rahmat Azizi
Rahmat Aziziدو روز از تحویل کابل نگذشته بود که طالبان اجازه داد دختران خواستار حقوق خود باشند، دیگر کسی خواستار مبارزه مسلحانه خیابانی و یا تظاهرات میلیونی علیه طالبان در کابل نشد، این یعنی
دو روز از تحویل کابل نگذشته بود که طالبان اجازه داد دختران خواستار حقوق خود باشند، دیگر کسی خواستار مبارزه مسلحانه خیابانی و یا تظاهرات میلیونی علیه طالبان در کابل نشد، این یعنی منحرف کردن مردم از خواسته اصلی که می‌بایست مبارزه و جنگ با طالبان می‌بود.
البته نباید گفت زیر تیغ طالبان
البته نباید گفت زیر تیغ طالباناین تیغ سرمایه داری عدول کرده از تمامی وعده وعیدهای رنگ و لعابدارش است٬ سرمایه داری گل و بلبلهای دهان پر کن٬ سرمایه داری پایان تاریخ و اتمام نزاع
این تیغ سرمایه داری عدول کرده از تمامی وعده وعیدهای رنگ و لعابدارش است٬ سرمایه داری گل و بلبلهای دهان پر کن٬ سرمایه داری پایان تاریخ و اتمام نزاع
و مهمتر از همه
سرمایه داری نسبیت فرهنگی به جای فرهنگ زمینی کل جهان
گردش آزاد اطلاعات، که کمک به پیشرفت دمکراسی و رعایت حقوق بشر و به سود مردم ایران و در جهت منافع ملی ماست، چرا نتواند منطبق بر منافع ملی مردم و دولت بریتانیا نیز باشد؟ چرا پذیرش
گردش آزاد اطلاعات، که کمک به پیشرفت دمکراسی و رعایت حقوق بشر و به سود مردم ایران و در جهت منافع ملی ماست، چرا نتواند منطبق بر منافع ملی مردم و دولت بریتانیا نیز باشد؟ چرا پذیرش این نکته برای گروهی سخت است که خبرسانی آزاد و بی‌طرفانه، گام‌برداری به سوی دمکراسی در ایران، هم به سود ملت ما و هم به سود منافع ملی بریتانیا است؟ ایران برخوردار از دمکراسی و صلح دارای روابط تجاری و سیاسی حسنه و سودمند با بریتانیا و متحدان این کشور در منطقه نیز خواهد بود. اینکه آنها اهداف خودشان را دارند درست، ولی چرا آن اهداف لزوما مخالف منافع ملی ما باشد؟ چرا به‌جای نتیجه برد-برد همیشه باید یکی را برنده و دیگری را بازنده بدانیم؟خبرگزاری‌ها می‌توانند اینجا و آنجا خطا کنند و یا منافع ملی کشور خود را مد نظر داشته باشند، اگر هر ایرانی اما به سهم خود مسئولیت‌پذیری در سرنوشت سیاسی کشور داشته باشد، گام مهمی به سوی ایجاد تحولات دمکراسی‌خواهانه برداشته‌ایم. سهم بزرگی از مسئولیت البته متوجه حاکمانی است که با جلوگیری از گردش آزاد خبر و انحصاری کردن رسانه‌های صوتی و تصویری و چاپی کشور در خدمت حلقه اصلی قدرت، باعث بی‌اعتباری رسانه‌های کشور و انتقال مرجع رسانه‌ای کشور از داخل به خارج کشور شده‌اند.
اینکه انقلاب ایران را محصول توافق سران کشورهای مهم غربی در کنفرانس گوادالوپ و نوع انتشار اخبار پیرامون بیانیه‌های آیت الله خمینی از سوی رادیو بی بی سی در جریان اوج گیری اعتراضات علیه حکومت شاه در
اینکه انقلاب ایران را محصول توافق سران کشورهای مهم غربی در کنفرانس گوادالوپ و نوع انتشار اخبار پیرامون بیانیه‌های آیت الله خمینی از سوی رادیو بی بی سی در جریان اوج گیری اعتراضات علیه حکومت شاه در سال ۵۷ بدانیم، توهین به ملت ایران و خوانش واژگونه از از این رویداد بزرگ تاریخی است. انقلاب ایران با همه جنبه‌های خوب و بدش محصول گفتمان مسلط در دهه پنجاه و حرکت ملت ایران و تجربه تاریخی این مردم و نمایندگان فکری‌اش در ۴۳ سال پیش است.اگر حرکت ملتی را با گزارش‌ها و نحوه انتشار اخبار یک خبرگزاری خارجی می‌توان سمت و جهت داد، چنین ملتی به طریق اولی و قبل از هرچیز می‌تواند تحت تاثیر روشنفکران و رهبران مذهبی خودش قرار بگیرد، که گرفت.
اگر اطلاعیه‌های آیت‌الله خمینی و هوادارانش در داخل کشور برای اعتصابات و تظاهرات در رادیو بی‌بی‌سی پخش نشده بود، این دعوت‌ها از طریق ارتباطات تلفنی و پخش از مساجد که به مکان‌هایی برای گردهمایی مردم تبدیل شده بود نهایتا به گوش مردم می‌رسید. چنانکه نوار سخنرانی او با چند روز تاخیر در ابعاد گسترده توسط هواداران او و بخشی از مردم انقلابی اکسیر میشد و به دست عموم می‌رسید.
اینکه کشورهای خارجی و در مورد مشخص و بریتانیا و برند رسانه‌ای آن بی‌بی‌سی، در پی منافع ملی خود هستند البته سخن درستی است. اما همیشه و همواره چنین نیست که منافع ملی کشورها مغایر هم باشد. اگر دیروز انگلستان سابقه استعماری یا مغایر منافع ملی ایران داشته است، آیا لزوما امروز فعالیت بنگاه خبرگزاری این کشور در چنین راستایی عمل میکند؟
سرنگونی‌طلبان البته حق دارند اگر به این نتیجه رسیده‌اند که سرنگونی نظام بهترین راه برای گذار از جمهوری اسلامی و دفاع از منافع ملی مردم ایران است، این راه و روش را تبلیغ کنند. اما ندیدن
سرنگونی‌طلبان البته حق دارند اگر به این نتیجه رسیده‌اند که سرنگونی نظام بهترین راه برای گذار از جمهوری اسلامی و دفاع از منافع ملی مردم ایران است، این راه و روش را تبلیغ کنند. اما ندیدن واقعیت‌های درونی جامعه ایران و تناسب قوای موجود به خود آنها و اهداف سیاسی‌شان نیز ضرر می‌رساند. از سوی دیگر اگر عده‌ای یک رسانه خبری را به عنوان بوق سیاسی بخواهند و از آن توقع بلندگوی اپوزیسیون شدن داشته باشند، البته انتظار ناروایی را مطرح میکنند که با اصول آزادی‌خواهی و دمکراسی مغایرت دارد.طبیعتا چون یک خبرگزاری معتبر و حرفه‌ای به چنین خواستی تن درنمی‌دهد، این نهاد خبری و خبرنگاران آن را مورد آماج حمله‌های خود قرار میدهند و به آنها اتهام طرفداری از حکومت ایران میزنند. این درحالیست که وظیفه روزنامه‌نگاری حرفه‌ای کمک به گردش آزاد خبر است، نه بر له یا بر علیه حکومت موضع گیری کردن. اتفاقا همین که بی بی سی و خبرنگارانش هم از سوی حکومت و هم از سوی اپوزیسیون تندرو یا سرنگونی طلب مورد حمله قرار می‌گیرند نشانه این است که این خبرگزاری به رسالت روزنامه نگاری خود وفادار و در کار خود مجموعا موفق بوده است.
بیانیه همبستگی زنان ایرانی با زنان افغانستان
https://www.facebook.com/102129061883300/posts/226890066073865/?d=n&_fb…
آخوند منفور و فاسد و جنایتکار، فخرالدین موسوی ننه کرانی که ننگ آذربایجان است پس از ده ها سال خوش رقصی و خوش خدمتی برای رژیم دوزخی ولایت فقیه مُرد! (باشوا داش دوشسون!)
طالبان: موسیقی در اسلام حرام است!
https://www.youtube.com/watch?v=9JWQtsSweFE
Esmail Zargarian
Esmail Zargarianجالبه برخی هم علیه ظریف و هم علیه عراقچی دست به افشاگری ونه انتقاد میزنند وهم علیه باقری کنی به این پست احمد مربوط نمیشود به مواضع اعلام شده برخی از دوستان مربوط میشود .
جالبه برخی هم علیه ظریف و هم علیه عراقچی دست به افشاگری ونه انتقاد میزنند وهم علیه باقری کنی به این پست احمد مربوط نمیشود به مواضع اعلام شده برخی از دوستان مربوط میشود . من از ظریف در جریان توافق هسته ای و این دوره توسط عراقچی دفاع کرده و میکنم اینکه باقری کنی چه خواهد کرد روشن نیست همه اینها بسته به تصمیم نظام دارد باقر کنی باشد ویا جلیلی فرقی نمیکند . ظریف را نگذاشتند روحانی را هم شایع هست محاکمه نمایند بیچاره هر دو زیر حملات دوست و دشمن خرد شدند.
Ahmad Moghimi
Ahmad Moghimiسال منجر به انقلاب، مؤسس و رئیس دانشکده ما دکتر عباس آریان پور کاشانی هم در سالنی می نشست، که هر مراجعه کننده به راحتی امکان دسترسی می یافت. او باتفاق پسرش دکتر منوچهر که استاد
سال منجر به انقلاب، مؤسس و رئیس دانشکده ما دکتر عباس آریان پور کاشانی هم در سالنی می نشست، که هر مراجعه کننده به راحتی امکان دسترسی می یافت. او باتفاق پسرش دکتر منوچهر که استاد همان دانشکده بود، معتبر ترین فرهنگ لغات انگلیسی به فارسی و بالعکس را انتشار دادند.
انقلاب که پیروز شد، دیگر رئیس به دانشکده نیامد، پسرش را هم هنگام ورود انجمن اسلامی ها با توهین به بیرون هل دادند!
کمی بعد فردی به نام دکتر عضدی از انجمن اسلامی های حزب الهی خارج از کشور رئیس دانشکده شد. بلافاصله در اتاق مخصوص مستقر گردید و یک حزب الهی بی ادب و پاچه گیر را هم منشی کرد. رئیس هنگام ورود و خروج حتی سلام کسی را پاسخ نمی داد. آن زمان به عینه دیدم؛ که چه یاقوتی را از دست دادیم تا طاغوت واقعی بر ما مسلط شد.
دکتر عضدی رئیس حزب الهی دانشکده که در جریان انقلاب فرهنگی، تخریب بسیاری در دانشگاه‌ها را موجب شده بود، در انفجار هفتم تیر سال شصت به درک واصل شد
امید سحر
با اجازه جمله آخر پست را این چنین تغییر یا تعبیر کنم:
"...فقط از یک فرد کاملا مافنگی مانند حسین بازجو بر می آید."
ســـالام دوســلار..
افکار رستاخیزی و افکار پهلویان جمع شده بودند . لااقل در دوره قاجاریان مدرسه ( دارالفنون ) ساخته شده بود ولی در دوره شکوفایی تمدن بزرگ شاهنشاهی , ملت عکس یک آخوند مرتجع را در ماه جستجو میکردند. شما ها , ای نژاد پاک آریایی که برایتان خارجی ها تاریخ ساخته اند, در عصر دیجیتالی , نمی توانید برای ما ترک ها تاریخ بسازید. بیش از 90% آثار فرهنگی معاصر ایران به دوره قاجاریان مربوط می شود. اگر وقت هم داشتید سری هم به اصفهان بزنید.پر رویی و گستاخی پان فارسیست ها و نژاد پرستان آریایی حد و حسابی ندارد. خانم گوینده محترم, آن اشخاصی که در جلو وزارت کشور جمع شده بودند با تفکر عصر قاجار تجمع نکرده بودند بلکه با
Hoas Asadi
Hoas Asadiآنها با کار احمقانه دستگیری جوان هنرمند توماج دو اشتباه بزرگی را مرتکب شده اند .
۱- خود مجبور خواهند شد ، زودتر از همگان سوراخ موشی انتخاب کنند.
آنها با کار احمقانه دستگیری جوان هنرمند توماج دو اشتباه بزرگی را مرتکب شده اند .
۱- خود مجبور خواهند شد ، زودتر از همگان سوراخ موشی انتخاب کنند.
۲- با این دستگیری عملا توماچ را به عنوان سمبل اعتراض هنرمندان نسل شورشی در سطح ایران و جهان معرفی کرده اند.
آنها بدانند کوچکترین آسیبی به هنرمند معترض برسد ،سیلی محکمی خواهد بود که بر صورت خودشان زده خواهد شد .
چه خوابی، کمتر از رمان نبود
هنر ابن الوقت بودن نه با این طایفه شروع شده و نه تمام خواهد شد اما سنگ پای قزوین ازاین دست دستمال داران متفکر رو دست سختی خورده و دست به عقب نشینی تاکتیکی زده...
هنر ابن الوقت بودن نه با این طایفه شروع شده و نه تمام خواهد شد اما سنگ پای قزوین ازاین دست دستمال داران متفکر رو دست سختی خورده و دست به عقب نشینی تاکتیکی زده...ادامه از کامنت پیشین
اهداف نظام جمهوری اسلامی از روز اول مشخص بود: تحمیل یک دیکتاتوری مذهبی به مردم ایران تحت نام ولایت فقیه. هدف، تعطیل کردن قوانین عرفی و جایگزین کردن آنان با قوانین شرع و اجرای آنان بود. هدف، به عرش رساندن جایگاه آخوند، عشیره خوان و حاجی بازاری و سوار کردن آنان بر گرده مردم بود. هدف، توسعه قدرت نظامی، توسعه نهادهای سرکوب و توسعه دایره نفوذ در کشورهای منطقه بود. آیا آنان در این اهداف موفق شدند. به نظر من تا حد زیادی موفق هستند! امروز قوانین شرع در تمام کشور در حال اجراست، زن بدون اذن همسر حتی حق مسافرت ندارد؛ مشروبات الکلی قدغن هستند؛ مسائلی بینهایت ارتجاعی مانند چند همسری، کودک همسری و غیره قانونی، مقبول و معمول است؛ ولی فقیه جایگاه الهی دارد؛ نوعی از الیگارشی، نوعی از طبقه ای جدید از متمولین کلان سرمایه دار که فرزندان آخوند و پاسدار باشند در کشور کنترل شاید 80% تجارت و واردات و صادرات و در نتیجه ثروت را در دست دارند؛ جهوری اسلامی امروز در تقریبا تمام کشورهای منطقه، از یمن تا عراق و افغانستان و سوریه نیروهای نیابتی وفاداری را در اختیار دارد و هر روز بیشتر به ساخت تسلیحات هسته ای نزدیک میشود. برخی ممکن است ادعا کنند که جمهوری اسلامی موفق نشده تا فرهنگ خود را در جامعه همه گیر کند. این سخن هم صحیح و هم تا حدی ناصحیح است به نظرم. صحیح است چون بسیاری از مردم (و البته نه همه آنان) از آخوند، از لباسش، از طرز صحبت و فرهنگش متنفر هستند. بسیاری از زنان در شهرهای بزرگ قوانین اجباری حجاب را بر نمی تابند و آزادی پوشش خود را طلب می کنند و یا بسیاری از افراد سابقا دیندار، از دین و علائم آن گریزان شده اند. ولی، پارامترهایی از فرهنگ قشر دیندار سنتی نیز وجود دارد که پس از به قدرت رسیدنشان بسیارشایع شد؛ مثلا ریاکاری، دورویی، نان به نرخ روز خوری، تقلید و تنبلی و تن پروری، فقط به فکر خویش بودن و ... در کل اما تصور من این است که رژیم جمهوری اسلامی در پیاده کردن آن چه به عنوان هدف برای خود تعریف کرده، موفق بوده و از این جهت اصلا و ابدا تصور نمی کنم در حال کما باشد.عدم درک صحیح از ماهیت رژیم حاکم و توانمندیهایش، باعث قضاوتهای عجولانه، داوریهای غیر صحیح و اخذ روشهای ناکارآمد می شود. اگر 10 سال است که ملت ایران نمی تواند از جنازه عبور کند، پس به سادگی باید نتیجه گرفت که اوضاع متفاوت است با آن چه در نگاه غیر دقیق دیده می شود. درست نیست کار به حماسه سراییهایی نظیر آن قضیه تلنگر کشیده شود. چون واقعیت این است که عاقبت حماسه سراییهای بی پشتوانه، معمولا انتظارات غیر منطقی و سرخوردگی است.
2- جامعه ایران (از جمله حضرت آشچی) بایستی این موضوع را بپذیرد که از طریق حاکمیتش، در جهان امروزی و در منطقه در حال ایفای نقشی بسیار منفی و ارتجاعیست. عملکرد حاکمیت ایران در عمل به پای مردم ایران نوشته خواهد شد همچنان که عملکرد نازیها عملا به حساب مردم آلمان نوشته شد و هنوز که هنوز است پایگاههای آمریکاییها در آلمان وجود دارند و حاکمیت ملی مردم این کشور را تحقیر میکنند، آلمان حق دستیابی به سلاح هسته ای را ندارد، عضو دائم شورای امنیت نیست و دهها مورد دیگر. بنابراین نباید از این که فلان سیاستمدار از ایران انتقاد کرده برآشفت. چه انتظار دیگری غیر از این می رود؟ البته که این بازخوردها و بی احترامیها تاوان اشتباهات کلان و غیر قابل هضم و تصور این ملت است چون این بیگانگان نبودند که با حمایت میلیونی قاتلان بی فرهنگ را بر ایران حاکم و فرمانروا کردند.
3- جناب آشچی بر خلاف جناب اقبالی علاقه ای به اندرز دادن ندارد و هرکس هم که از حضرت آشچی پند نگیرد لزوما نادان نمی باشد!
من هم از آقای اقبالی تشکر میکنم و فکر میکنم دو موضوع مهم در اینجا وجود دارد:
1- آقای اقبالی همچنان نظرشان این است که جمهوری اسلامی لاشه ای متعفن است و «کل سیستم در بخش اورژاتس و با تنفس مصنوعی زنده نگهداسته شده است» ولی توضیحی ندادند که اگر حکومت در حال کماست، پس جامعه ایران چرا قادر نیست از آن عبور کند. تصور من این است که اینجا تناقضی وجود دارد که ناشی از مقایسه نابجای حکومت ایران با نظامهای دموکراتیک و یا حتی دیکتاتوریهای معمولی و اهداف، برنامه ها و معیارهای موفق و ناموفق دیدن آنهاست. می دانیم که در کشورهای دموکراتیک، سیاستمداران تلاش دارند تا رضایت مردم را از راه افزایش سطح خدمات، رفاه، بهداشت، امنیت و غیره بدست آورند و بدین ترتیب برای بار دیگر در انتخابات رای جمع کنند. آنها تلاش دارند تا اگر درآمد سالانه مردمشان به طور متوسط فرضا 30 هزار دلار است، آن درامد در پایان دوره خدمت آنان 35 هزار دلار شده باشد و یا سرعت اینترنت بالا رفته باشد و یا ارزش پاسپورت کشور بهبود یافته باشد و نظایر اینها. اگر مسوولین موفق به ثمر رساندن این برنامه های خود شدند، موفق ارزیابی خواهند شد وبار دیگر شانس انتخاب خواهند داشت وگرنه رای نخواهند آورد.
در ایران اما اوضاع متفاوت است. یعنی معیار موفقیت برای دولت، افزایش سطح رفاه مردم نیست. اساسا حاکمیت ایران به سبب ذات مرتجع خود و تکیه بر نیروهای واپسگرا برای ادامه حیات اسقبالی از افزایش سطح رفاه مردم یا دسترسی آنان به امکانات رسانه ای و مراوده با جهان نمی کند و کارش شنا در خلاف جهت جریان جهانی است. آنها افرادی ایدوئولوژیک هستند و معیارهای خاص خود را دارند. علاقه ای ندارند تا سطح درامد مردم افزایش یابد چون در این صورت ممکن است خدای نکرده هوس کنند کتب ضاله بخوانند و منحرف شوند یا بدتر سفر فرنگ بروند و اخلاقشان خراب شود. حکومت ایران کوششی ندارد تا ارزش پاسپورت ایران افزایش یابد و یا دوست ندارد رفت و آمد گردشگر خارجی به ایران تسهیل شود چون در این صورت مراودات فرهنگی بین مردم افزایش می یابد و ممکن است خدای نکرده چشم و گوش مردم باز شود و توقعات «غیرمنطقی» از حاکمیت بوجود بیاید. مثلا کدام کشور است در دنیا که تلاش بکند تا سرعت اینترنتش را پایین بیاورد غیر از جمهوری اسلامی؟
یک مثال: در این دوران کرونا، بسیاری از کشورها (چه دموکراتیک، چه غیر دموکراتیک) تلاش کردند هر طور شده بهترین واکسنها را تهیه بکنند و برنامه واکسیناسیون سریع و نظام مندی پیاده کنند. چرا که موفقیت در این کار سمبل کارامدی و یا ناکارآمدی انها به حساب می آمد. برخی نظیر کانادا آن قدر هول شدند که چند برابر نیاز واکسن خریداری و انبار کردند. اما جمهوری اسلامی چه؟ اساسا جمهوری اسلامی هیچ مشکلی با گروه گروه فوت مردم ندارد. در کل آخوند و عشیره خوان از بدبختی و مصیبت مردم استقبال می کنند چرا که شخص مرفه احتمالا کمتر به خدمات آنان نیاز خواهد داشت. مردم هر چه خاک بر سرتر، به همان اندازه خرافاتی تر و برای آخوند و روضه خوان مقبولتر. به همین سبب حاکمیت آخوندسالار ایران اساسا علاقه ای برای واکسینه کردن مردم ندارد، علاقه ای برای افزایش سطح رفاه مردم ندارد، برایش بسیار مطلوب است که در مملکت فرار مغزها در بالاترین سطح باشد چون به این ترتیب از شر عده ای مزاحم خلاص می شود. به طور خلاصه افزایش سطح و جایگاه کشور برایش هدف نیست که عدم دستیابی به آن نشان شکست باشد. پس اهداف جمهوری اسلامی چه بود و چگونه می توان موفقیت یا عدم موفقیتش در دستیابی و عدم دستیابی به آن اهداف را ارزیابی کرد؟
مواردی که ذکرشد قبول ولی بگمان من آنچه موتوراصلی تغییر سیاست رژیم صد در صد اسلامی شد این واقعیت بود که تنها عوامل دور و بر مقامات واکسینه شدن آنهم برای حفظ مقامات نه خود آن افراد.
وایشان که محافظان هسته ی نظام هستند؛اقوام و آشنایانی دارند که بسیار دوستشان میداشتن و ازکرونا مردن.اینجابود که مقامات را وحشت گرفت که نکند یکی از این محافظان از کوره در رود.
ولی یک نکته هم در باره ی تظمینی که برای تولید واکسن داخلی به رهبرشان داده شد برایم هنوز جای سوال است.
چطور میشود اینهم خالی بخیک رهبر بست و وی را بی آبرو کرد و هیچ مجازاتی هم نباشد. این درحالیست که اگر کسی در جائی بگوید بالای چشمش ابروست چندین سال زندان با شکنجه را باید متحمل شود.
بازی استعمار مدرن: تشدید تضاد منافع در منطقه با تثبیت قانون مومن و کافر
بازی استعمار مدرن: تشدید تضاد منافع در منطقه با تثبیت قانون مومن و کافربازیگر مزدور: پاکستان
بازیگر رایگان: جمهوری اسلامی ایران
بازیگر مزدور: پاکستان
بازیگر رایگان: جمهوری اسلامی ایران
انقلابیون هم انقلابیون مزدور حقانی امریکایی! نه انقلابیون رایگان امریکایی که دلشان به برجام ولایی برای زنده نگاه داشتن حزب الله لبنان خوش است.
فرمول بازی رایگان قانونمداران قانون اساسی جمهوری اسلامی به نفع امریکا یک بازی احمقانه است که بیانگر هوش نخودی ایشان است!
در عوض پاکستان هوشمندانه در قبال همین بازی حرفه ای پول میستاند!
چرا؟
به این دلایل:
1. امریکا حامی عمران خان در پاکستان اتمی هم پیمان خود است
2. عمران خان حامی مالی و حکومتی مدرسه حقانی و طالبان و ملاثانی‌الحق
3. ملاثانی‌الحق صادرکننده حکم جهاد علیه امریکا
4. امریکا تنش میخارد؟ و یا آتشبیارانی برای آتش به اختیارانش تعلیم میدهد؟!
===
استراتژی مافیای قدرت در جهان: تشدید تضاد منافع
دارالعلوم حقانیه(جهاد 101 مدرسه طالبان)= دانشگاه جهاد پاکستان در پیشاور در آن واحد 4000 طلبه آموزش میدهد!
دانشگاه جهاد پاکستان، محل تعلیم نیروهای حقانی و طالبان و داعش و القاعده و نیروهای تکفیری و خشونت طلب اسلامی است!
مطمئنا به بیکاران خشک‌مغز منطقه پول میدهند که آنها دسته دسته اینقدر مشتاق علمند! اینجا محل تربیت تروریستهای بنیادگرای منطقه است!
پرسش: منابع مالی برای تشدید تضاد منافع ایدئولوژیک در منطقه در فکر کدام تجارتند؟
ملاثانی‌الحق رهبر فقید مدرسه پدر معنوی مدرسه، مدرس ملاعمر بوده است
او در سال 2009 به شاگردانش حکم جهاد علیه امریکا را صادر کرد
دو سال بعد در امریکا شاهد جنایت 11 سپتامبر بودیم!
جلال الدین حقانی، ملاعمر، و 95 درصد رهبران تکفیریها اینجا آموزش می بینند!
در سال 2018 فرمانداری ایالت خیبر پختوم دو نیم میلیون دلار یاری رساند
حزب عمران خان(تحریک انصاف) سرمایه ای از محل مالیاتهای دولتی از حامیان مالی این مرکز است!
با درود و سپاس از توجه شما،
با درود و سپاس از توجه شما،ممنونم از اینکه نظرتان را بازتاب دادید.
پاسخ:
ممنونم از اینکه نظرتان را بازتاب دادید.
پاسخ:
۱- اشاره کردید که ۱۰ سال پیش نوشتم دیگر از حکومت اسلامی چیزی جز یک جنازه متعفن باقی نمانده است.
سخن دقیقی است. خیزش های مردمی یکدهه اخیر بیانگر خفگی جامعه ایرانی از تعفن نظام بود. حکومت اسلامی یک جنازه متعفن است و با اتکاء به نیروی سرکوب شبکه های تروریستی حزب الله ایران، حزب الله لبنان، حشد الشعبی و .. به حیات خود ادامه می دهد.
کل سیستم در بخش اورژاتس و با تنفس مصنوعی زنده نگهداسته شده است.
۲- سخن شما کاملن درست است که هر کشوری با نام رسمی حکومت آن مورد خطاب قرار می گیرد.
دولت ها عمری گذرا، و کشورها حیات طولانی دارند.
دولت ها مورد خطاب قرار داده می شوند، زیرا ظاهرا اراده باشندگان کشور را نمایندگی می کنند. تفاوت در تفکیک میان دولت و ملت، بویژه در کشورهائی که فاشیسم، دیکتاتوری و استبداد حاکم است، مهم می باشد.
اگر وزیر امور خارجه اسرائیل از "جمهوری اسلامی ایران" سخن می گفت، و آنرا به ایران تعمیم نمی داد، نیازی به اندرز نداشت.
۳- من منتظر پاسخ آقای یائیر لاپید نبودم ولی هدف روشنگرانه شفافی داشتم:
من آنچه شرط بلاغست با تو می‌گویم
تو خواه از سخنم پند گیر و خواه ملال
محل قابل و آنگه نصیحت قائل
چو گوش هوش نباشد چه سود حسن مقال
به چشم و گوش و دهان آدمی نباشد شخص
که هست صورت دیوار را همین تمثال
نصیحت همه عالم چو باد در قفس است
به گوش مردم نادان چو آب در غربال
با احترام
اقبال
ادامه از کامنت پیشین:
3- مرقوم فرموده اید که « بگذارید ملت ایران خود با حکومت اسلامی تعیین تکلیف کند و تهدید این رژیم علیه خود (ایران و جامعه ایرانی)، علیه اسرائیل و جهانیان را با سرنگونی آن ممکن سازد». راستش جناب اقبالی عزیز، بدون هر گونه تعارف دیپلوماتیک می گویم که خدا از دهانتان بشنود، کور شود چشم حسود و بدخواه و کسی دست و پای ملت ایران را نگرفته. آخر نهایتش یک تلنگر بی مقدار است دیگر! ما هم از خدایمان است که به جای آن که این همه پول و انرژی صرف گرفتن اطلاعات از این جماعت پشمالو بکنیم، بودجه بیشتری صرف آموزش، بهداشت، شهرداریها و تحقیقات علمی بکنیم. اما راستش جناب اقبالی عزیز، مدتهاست که به این نتیجه رسیده ایم که اگر امید به تلنگر زدن ملت ایران داشته باشیم، ممکن است 40 سال دیگر هم همین جوری منتظر بمانیم به نحوی که زیر پایمان جنگل چنار سبز شود! می دانید جناب اقبالی، چه بسا شما را خوش نیاید اما هر سیاستمداری در جهان در درجه اول مسئول رفاه و امنیت مردم خود است و به این دلیل نمی شود او را محکوم کرد. این است که بهتر است به قول شما ایرانیها، خودمان به فکر خاراندن پشت خودمان باشیم.با دورود و احترام مجدد،
ارادتمند شما یائیر
آقای اقبالی این اندرزنامه را خطاب به یائیر لاپید وزیر امور خارجه اسرائیل نوشته. راستش چند روزی منتظر شدم تا جواب آقای لاپید را بخوانم. اما جوابی داده نشد و از آنجا که تصور نمیکنم جوابی بیاید، خود را
آقای اقبالی این اندرزنامه را خطاب به یائیر لاپید وزیر امور خارجه اسرائیل نوشته. راستش چند روزی منتظر شدم تا جواب آقای لاپید را بخوانم. اما جوابی داده نشد و از آنجا که تصور نمیکنم جوابی بیاید، خود را به جای یائیر لاپید گذاشته و تلاش کردم تصور کنم اگر ایشان می خواست به آقای اقبالی جواب بدهد، چه چیزی از آب در می آمد:استاد گرامی جناب آقای اقبالی،
با درود!
شاید خبر نداشته باشید ولی بنده از دیرباز از هواداران و تعقیب کنندگان نوشتارهای جنابعالی هستم و نمی دانید چه اندازه مسرور شدم زمانی که دیدم اندرزنامه ای خطاب به این حقیر مرقوم فرموده اید. به رغم همه گرفتاریهای کاری، در راه بازگشت از مسکو با اشتیاق فراوان و به دقت آن را مطالعه کرده، در مقام پاسخی از سر ادب و احترام برآمدم:
1- در همان گام نخست بایستی عرض کنم بسیار متاسفم که در الفبای سیاست با یکدیگر دچار اختلاف هستیم. خدمت شما عارض هستم که در تمامی مجامع، کنوانسیونها و اسناد بین المللی نام رسمی کشور شما «جمهوری اسلامی ایران» قید می شود و به طور خلاصه و غیر رسمی «ایران» گفته می شود. یعنی از بیانیه های سازمان ملل گرفته تا تصمیمات اوپک تا آرای سازمان همکاری اسلامی تا کمیته بین المللی پارالمپیک. زمانی که یک ورزشکار از کشور شما مدال طلا می گیرد، پرچم «جمهوری اسلامی ایران» به اهتزاز در می آید نه پرچم حکومت اسلامی یا رژیم آخوندی و از این قبیل! همچنین سرود رسمی «جمهوری اسلامی ایران» خوانده می شود (سر زد از افق مهر خاوران....پیامت ای امام ... الی آخر) و گفته می شود «ایران» صاحب مدال طلا شد. به همین ترتیب، زمانی که تروریستی از کشور شما جایی بمبی منفجر می کند، این ترور را «جمهوری اسلامی ایران» انجام داده است. ای کاش تصور می فرمودید که اگر ما سیاستمداران قرار بود بنا به میل و علاقه این یا آن شخص منفرد اسامی رسمی کشورها را عوض کنیم چه هرج و مرجی در دنیا حاکم میشد. ولی شخصا به شما قول می دهم به مجرد این که ملت ایران قبول زحمت فرمود و آن تلنگر مورد نظر شما را به رژیم فعلی زد و نظام جدیدی جایگزین نظام فعلی کرد، اولین شخصی باشم که از اسم جدید کشور شما (هر چه که باشد) استفاده کنم. همچنانکه پیش از استقرار «جمهوری اسلامی ایران» بعد از انقلاب 57 توسط «ملت ایران» (نه مثلا اعراب شبه جزیره عربستان) و پیش از آن که «ملت ایران» اتوموبیل مرحوم امام را کول بگیرند و تا بهشت زهرا ببرند و پیش از آنکه «ملت ایران» با 98 و خرده ای درصد آرا به قانون اساسی فعلی رای آری دهند و ولی فقیه را حاکم جان و مال و ناموسشان بکنند و پیش از آنکه عکس حضرتشان را در ماه ببینند، نام کشور حضرتعالی «کشور شاهنشاهی ایران» بود و ما نیز با همین عنوان کشور شما را مورد خطاب قرار می دادیم.
2- از آن جا که در بالا به «تلنگر» مورد نظر شما اشاره رفت، بد نیست به خاطره ای آموزنده و شیرین که از یکی از نوشتارهای جنابعالی در ذهنم مانده اشاره کنم. حدود 10 سال پیش بود که با اشتیاق فراوان یکی از تحلیلهای جنابعالی را می خواندم. در آنجا به یک عبارتی برخوردم که از حافظه نقل میکنم. چنین نوشته بودید که «اکنون دیگر از رژیم اسلامی چیزی جز یک جنازه متعفن باقی نمانده که ملت ایران به زودی از آن گذر خواهد کرد». نمی توانید تصور کنید که آن روز از خواندن آن جمله چه اندازه ذوق زده شدم. بلافاصله نوشته را نشان دوست فابریکم «ایهود» دادم؛ با ایهود باراک اشتباه نشود، این دوستم ایهود از برو بچه های موساد و متخصص امور ایران (و نه متخصص امور حکومت آخوندی) است. گفتم ایهود جان! مژده که دیگر این قدر لازم نیست خودت را با این موضوع ایران خسته بکنی! یکی از تحلیل گران اپوزوسیون ایران که من خیلی قبولش دارم نوشته که اصولا از رژیم اسلامی چیزی جز یک جنازه متعفن باقی نمانده و ملت ایران به زودی از روی آن جهش کرده، جمهوری ایرانی سوسیال و لائیک و دموکراتیک را برپا خواهد نمود. می دانید، دوستم ایهود در پاسخ هیچ نگفت. فقط سری تکان داد، پوزخندی زد و نگاهی عاقل اندر سفیه به بنده انداخت. راستش 10 سال بود که دنبال معنای آن نگاه و پوزخند بودم اما دلیلش را متوجه نمی شدم. اما آن اصطلاح «تلنگر» جنابعالی، چنان تلنگری به من زد که می توانم ادعا کنم چرایی آن رفتار ایهود را امروز شیرفهم شده ام.