سالام ـ من یک مغولم،یک تورکمن ام.یک قزاق،یک تاتار،یک تورک آنادولی،تورک ایغور،چاوش،یک تورک آزربایجان،یک ازبک،یک قیرقزام،ولی یک تورکم،فارس نیستم،افتخارمیکنم که ازتورک های گوناگونم،ولی فارس نیستم،زبان فارسی در آزربایجان علاوه براینکه یک زبان تحمیلی است،بلکه یک زبان استعماری درکل سرزمین عرب،بلوچ،تورکمن،آزربایجان،قاشقایی،افشار است،دوست گرامی زبان هرملت مال خودش است،زبان دیگری باتحمیل زور وشمشیروزندان وپول برای هرملتی غیرخودی وتحمیلی است.زبان های علمی راسازمان یونسکو هرچندسالی یک باراعلام میکند.زبان علمی جهانی رانیز صنعت و فن آوری جهانی معرفی و پیش میبرد.زبان منطقه ایی نیززبان مادری من تورکی است.چه کسی گفته این زبان رسمی است؟هرکس گفته برای خودش گفته،ازروی نژادپرستی وبیسوادی گفته است.
تا کی میخواهید کینه دشمنی خودتان را نسبت به رضا شاه و محمد رضا شاه پهلوی مخفی کنید و به بهانه خرافات مرده پرستی غیره احساسات مردم را نسبت به خدمتگزاران خویش به سخره بگیرید وبا این عمل نابجا و ناخودآگاه به این رژیم ضد ایرانی کمک کنید که به وطن پرستان ایران توهین کنند و مجوز تخریب قبر به اینها بدهید .سیوال من اینه که بنظر شما خدماتی که رضا شاه بزرگ برای استقلال و پیشرفت این مملکت کرده سزاوار داشتن آرامگاهی نیست که در آن آسوده و بدور از دشمنی ودر آرامش ابدی خود باشد . خواسته مردم وادار کردن رژیم به احترام گذشتن به قهرمانان ملی شان است نه خرافات.
یه لیست داشتم از تاجران و بازرگانان خودساخته
یه لیست از صنف طلا و جواهر ..سراسر کشور
در پی شوکهایی که عامدانه به بازار وارد کردن
یک ساعته ورشکسته و هست و نیست شون رفت هوا .. خودکشی کردند
یا عقل شون را از دست .
1- تاریخ بجز وقایع نگاری عمل و عکس العمل جزء مهمتری هم دارد که تاریخ را کاملا علمی میکند و آن بررسی علت و معلول وقایع هم هست .
2- شنیده شده بمنظور وحدت گروههای متفرق چپ گویا یک حزب چپ جدید تاسیس شده و به انواع گروههای جپ اضافه شده . آیا قبل از تاسیس این گروهها دوغ وحدت را نوشیده اند . اگر ننوشیده اند زودتر برن بنوشند که تاریخ منحل شان خواهد کرد .
توضیحی به آقای کاوه جویا و خوانندگان گرامی
آقای کاوه جویای گرامی،
پیش‌ترها کامنت‌نویسی در ایرانگلوبال به اینگونه بود که هر کسی می‌توانست در زیر هر مطلبی کامنت بنویسد، چه کامنت او واقعا نظری بود درباره همان مطلب یا خارج از موضوع. متاسفانه مسؤلین کامنتها هم نمی‌توانستند تمام مطالب را بخوانند و کامنتهای نامربوط را تشخیص دهند و از زیر آن مطلب خارج کنند. همه کامنتها هم، چه در زیر مطالب نوشته میشدند و چه مستقیما در صفحه شما، در صفحه شما نمایش داده میشدند.
آنچه که تغییر کرده و هم اکنون جریان دارد، این است که بر اساس سیاست جدید آقای توکلی در کامنت‌نویسی، در زیر همه مطالب سایت، کسانی می‌توانند نظر بدهند که حساب کاربری سایت را داشته باشند. این کامنتها همزمان در همانجا و در صفحه شما نمایش داده می‌شوند.
کسانی که حساب کاربری نداشته باشند، تنها می‌توانند در صفحه شما نظر بدهند ولی این امکان را دارند که تیتر مطلب را در جای خود بنویسند تا مسؤل کامنتها بداند که آن نظر مربوط به کدام مطلب است. اگر کامنت‌نویسی این زحمت را به خود نمی‌دهد که تیتر مطلب را در آنجا کپی - پست بکند، احتمالا نمی‌خواهد که نظرش جدی تلقی شود و برایش مهم نیست که کامنتش در زیر مطلب مربوطه بیاید یا در صفحه شما. البته در مورد کامنتهایی که مشخص هستند که مربوط به کدام مطلب است، مسؤل کامنتها این امکان را دارد که با باز کردن آن مطلب، تنها با دو کلیک، آن نظر را به زیر مطلب مربوطه متنقل کند.
متاسفانه مسؤلین کامنتها وقت یا حوصله کافی ندارند که این کار را بکنند و گاهی حتی حوصله خواندن کامنتها را هم ندارند و کامنتهای اسپم را نیز منتشر میکنند!
شما می‌نویسید: "عنوان نوشتار باید در زیر هر کامنت به گونه ی خودکار درج شود تا خواننده بتواند با یک کلیک بر آن به مطلب مربوط دسترسی یابد."
اتفاقا همین حالا دقیقا چنین است. کامنتهایی که در زیر هر مطلبی نوشته می‌شوند (توسط کسانی که حساب کاربری دارند) عنوان نوشتار به گونه‌ی خودکار در زیر کامنت درج میشود. آنچه که شما به آن توجه ندارید این است که کسانی که حساب کاربری سایت را ندارند، کامنت خود را در "صفحه شما" مینویسند و همین عنوان نیز در زیر کامنت‌شان می‌آید.
آقای توکلی از من خواست که این امکان را فراهم آورم و من نیز این کار را کردم و به همین دلیل نیز این توضیح را نوشتم.
ولی اگر منظور شما این است که اگر کسانی که در "صفحه شما" کامنت مینویسند، نیتشان این است که درباره مطلب خاصی بنویسند، من برنامه‌ای نمی‌شناسم که بتواند نیت آنها را تشخیص دهد و به آن لینک بدهد.
من، خلاف آنچه که نوشته‌اید، هیچگونه آشفتگی در کامنتها نمی‌بینم. تنها کافی است با سیاست جدید آقای توکلی آشنا شوید و آن را به عنوان قانون و سیاست سایت بپذیریذ و با آن خو بگیرید.
سالام _ حدودسه ماهی است ،که تحریم شده بودم.امروزمتوجه شدم که یک فاشیست درلفافه چپ کنترلچی کامنت هابوده والحمدالله مثل اینکه ولایت ایشان همچون رهبرکره شمالی دراین سایت باتمام رسیده است.
ایرادی نیست،چون که نوشتجات .... امثال جمال راتوانستم مطالعه کنم.حسابی مثل صدسال حاکمیت راسیسم شاه وشیخ یکی بانام ودرلفافه ایرانیت ودومی اسلامیت رادرپرونده دارندگان این تفکررا توانسته ایم تحمل کنیم.
امروزباجمال زیبای آقادنیزایشچی نیزآشناشدم .انشالله که دوستان درمورد شجره واعمال عمرشریفشان رادراین سایت گذاشته تابیشترباایشان آشنا شویم.توقع این است که خودشان این زحمت راتقبل نمایند،تاازقلم دیگران نشوییم.
توقع بعدی ازجناب تبریزی ستاره داراست که خودرابیشتربمابنمایند.
دراین زمان تحریم خود،متن های زیادی نوشتم ولی هیچ کدام چاپ نشد.من قلم تیزوتندی دارم ولی سعی میکنم حرمت هاحفظ کنم.مگراینکه یکی این بی حرمتی را
ازمن بخواهد.
آقای توکلی نمی دانم متوجه این عمل زشت کامنتچی سایت خودرامیدانست یانه؟
بهرحال انشالله گربه باشد.
یک کره شمالی مانده بودآنهم نخواست به سرنوشت صدام حسین وقذافی دچارگردد.
پان ایرانیست های رنگارنگ پان فارس ازچپ بگیرتا ناسیونالیست ومذهبی واصلاح طلب قلابی کاری کردند،که فکرکنم حضرت امام خامنه ایی نیزدرمقابل ترامپ نرمش قهرمانه ایی واقعی رانشان دهند.
هدف ومهندسی غرب استعمارگرونوچه های رنگارنگش به پیسی افتادن حکومت بودتا بتوانند،بااربابان صدساله خودیک مهندسی دیگرپان فارسیستی را طراحی وبرگرده ملل مختلف سوارکنند.
دوستان...یکی از قربانیان استالین , شاعر پر آوازه آزربایجان میکائیل مشفق است که تنها بخاط شعری که برای (( تار )) آزربایجانی سروده بود اعدام شد.. در باره او میخوانیم..
مقاومت او در مقابل قانون ممنوعیت تار آزربایجانی که در سال 1930 از طرف استالین اعمال شد با شعر "اخو تار ، اخو تار" موجب دشمنی حکومت با او شد که در نهایت به دستگیری او به عنوان میهن پرست متعصب و شاعر بورژوا در سال 1937 انجامید که بدنبال آن در سال 1939 به جرم خیانت به کشور و دشمنی با حکومت در زندانی در باکو اعدام شد و جسدش را در خزر سر به نیست کردند........ اجازه بدهید به این شعر که به یکی از ترانه های مشهور آزربایجانی تبدیل شده است باهم گوش کنیم... https://www.youtube.com/watch?v=V7oh_mcTnNQ
خواننده- سرخان بنیاد زاده... برنده جایزه اول خواننده های موغام... بهترین ها را برایتان آرزومندم.
"" پایان توهم the end of illusion "" تکنولوژی تشخیص صورت " Facial recognition technology " که در چین پلیس‌ها استفاده میکنند چنان حریم شخصی افراد را تهدید میکند که در اوروپا و آمریکا، استفاده از آن، ممنو ع شده، با ۱۷۶ میلیون دوربین در چین، یک پلیس میتواند صورت‌های تمام مسافران در حال حرکت در قطار را، شناسائی کند، تا سال ۲۰۲۰، ۴۵۰ میلیون دوربین دیگر، به تعداد این دوربین ها، اضافه خواهد شد. "" کشورهای کمونیستی انگار کمتر شهروندان را کنترل میکردند و فقط این را کم داشتند "".
تاریخ چیزی نیست به جزء عمل و عکس العمل های انسانی وطبیعی در یک نقطه گذشته از زمان. و چون من و شما و جرج اورول مشاهده کننده و شرکت کننده در تاریخ هستیم , پس میتوانیم به اندازه درک و آگاهی خودمان قضاوت بکنیم. آنچه که بین من و شما و جرج اورول و استالین فرق دارد این است یکی از ما و یا یکی از ملت های ما می تواند (( تاریخ ساز )) باشد
ولی (( تاریخ نویس )) نباشد و یا تماشگر تاریخ باشد.شما به عنوان یک انسان آزاد این حق را دارید که آزادانه در باره موضوعی قضاوت بکنید. این حق اولیّه انسانی شماست و شما هم جزئی از تاریخ هستید. در ضمن , آزادی مردم اروپا تنها بوسیله شوروی انجام نگرفت. کشور های متفقین از جمله امریکا در آزادی کشورهای اروپای غربی نقش اساسی را بازی کردند. ولی هیچکس منکر آن نیست که مردمان شوروی سنگین ترین قیمت را برای آزادی کشورشان پرداختند. همچنین هیچ وقت فراموش نکنیم که همین (( نویسنده این
کتاب کثیف )) برای آزادی مردمان اسپانیا به اسپانیا رفت و در جنگ های داخلی اسپانیا بر علیه (( فاشیسم ژنرال فرانکو)) جنگید. این کتاب کثیف و کتاب 1984, حاصل تجربه های شخصی این (( پست ترین نویسنده در جهان )) است.
تصور میکنم آقای کاوه جویا آخرین فردی است که صلاحیت اظهار نظر و ایرادگیری از وضعیت صفحه شما را دارد. از نظر من، دوره مدیریت ایشان بر این صفحه یکی از تاریکترین دوره هایی بود که صفحه شما تجربه کرده بود. در دوران مدیریت ایشان، درج موهن ترین کامنتهای همفکران ایشان و حذف نرمترین اظهار نظرهای مخالف در مقام مقایسه با آن توهینها، شکل و حالتی بسیار آشکار و زننده به خود گرفته بود. غیر پاسخگو بودن و برخورد از بالای ایشان نیز مزید بر علت بود.
واقعیت این است که در سیستم بی در و پیکر قبلی، بحث جدی چندانی صورت نمی گرفت. بلکه بیشتر جدلهای کاذب صورت می گرفت. اگر هم جایی بحثی سالم وجود داشت، بلافاصله و به شکلی هدفمند به انحراف کشیده میشد. بحثها تقریبا بلااستثنا به دعوای ترک و فارس منتهی میشد. فرقی نمی کرد مقاله در چه موردی باشد، در مورد سیاهچاله ها یا یک شخصیت تاریخی
یا خودروهای هیبریدی یا یک سبک شعر یا مقالات قومی/ملی یا ... همه چیز با توهینهای رنجش آور و تفرقه افکن نژادی به پایان میرسید و به نظر می آمد که هیچ پایانی برای آن به اصطلاح بحثها نمی توان متصور شد. هر دو طرف یکدیگر را به شروع توهین متهم میکردند و این در حالی بود که به شکلی مشخص، بسیاری از اسامی در واقع متعلق به یک شخص بودند. برخی افراد بیمار به لحاظ روحی - روانی نیز اینجا را مکانی مناسب برای تخلیه خود می دیدند و خلاصه صفحه شما دربست در اختیار دو دسته بود: یکی ترولها، دومی بیماران مبتلا به خودآزاری و دیگرآزاری. الان یاد کامنتهای مزخرف بی انتها در مورد حرف «ر» در ترکی افتادم.
واقعیت این است که اگر کسی واقعا قصد و نیت اظهار نظر داشته باشد، در سیستم جدید می تواند با گرفتن یک کد کاربری این کار را انجام دهد. همچنانکه اگر کسی قصد اظهار نظر در فیسبوک و غیره داشته باشد، باید ثبت نام کند. اگر کسی به هیچ وجه نمی خواهد چنین کاری انجام دهد، مشخص است که قصد اظهار نظر جدی ندارد و یا جدیتی در اظهار نظر ندارد. تنها نتیجه انتقال مستقیم کامنتها به زیر مقالات به معنای شروع دوباره تخریبات و مزه پراکنیهای پوچ ترولها و افراد مغرض است. خلاصه اش به نظر من، سیستم فعلی سیستمی است که کم کم باید جا بیفتد. یعنی، از دست دادن شهرت خوب کار راحتی است ولی کسب مجدد اعتبار از دست رفته زمان میبرد. فکر میکنم با کمی صبر و حوصله پس از مدتی شاهد اعتماد مجدد مقاله نویسان و کاربران جدی و به جریان افتادن بحثهای سالم در زیر مقالات خواهیم بود.
وضعیت کامنت های ایران گلوبال بسیار آشفته است. از آنجا که عنوان مطلب مربوط در بیشتر موارد نامعلوم است و کامنت هم نه در زیر مطلب، بلکه در "صفحه شما" منتشر می شود، خواننده نمی داند این کامنت چه معنا و مقصودی دارد! عنوان نوشتار باید در زیر هر کامنت به گونه ی خودکار درج شود تا خواننده بتواند با یک کلیک بر آن به مطلب مربوط دسترسی یابد. از سوی دیگر، کامنت باید افزون بر "صفحه شما" در زیر مطلب مربوط نیز درج شود. زیرا فلسفه ی کامنت گذاری ابراز دیدگاه درباره ی مطالب تارنماست.
این مقاله تا حدودی روشنگر برخی مسائل جاری در جامعه ترکیه است گرچه به نظر من خالی از ایراد هم نیست که بعضی از آنها شاید ناشی از ضعف ترجمه باشه. مثلا اسم رهبر حزب جمهوری خواه خلق - CHP (و نه حزب جمهوری خواه مردم)، کمال کیلیچداراوغلو است نه آن چیزی که در مقاله نوشته شده. ثانیا در وصف ایشان نوشته شده «محبوب اما بی لیاقت» که نمی دانم این صفتها چه جوری به ایشان چسبانده شده. واقعیت این است که طبق نظرسنجیها (آنکتها) محبوبیت کیلیچداراوغلو چیزی حدود 7% است (محبوبیت اردوغان چیزی بین 40 تا 45 درصد است). ثانیا کیلیچداراوغلو اصلا شخص بی لیاقتی نیست. در اصل این تبلیغ بی لیاقتی، از طرف اردوی اردوغان هدایت می شود. ج.ه.پ نه تنها قدیمی ترین حزب ترکیه است بلکه یکی از قدیمیترین احزاب جهان است (حزبی است که توسط مصطفی کمال آتاتورک بنیانگذاری شده). این حزب سالهاست رایی در حد 25% را بدست میاورد
که کم رایی هم نیست. ولی با این وجود نمی تواند حکومت را بدست بگیرد چون رای آک پارتی همیشه حدود 40% در این سالها بوده. در اصل کیلیچداراوغلو سیاستمدار زیرکی است اما واقعیت این است که برای یک حزب چپگرا مثل ج.ه.پ، تصاحب اقتدار حاکم در جامعه محافظه کار ترکیه کار بسیار مشکلی است. برای احزاب محافظه کار همراه کردن مردم با گفتمانهای مبتنی بر ملی گرایی و مذهب گرایی کار راحتی است ولی برای احزاب سوسیالیست و سوسیال دموکرات این کار سختی است. رهبری این شخص و آن شخص هم نمی تواند چندان تغییری در این قاعده ایجاد کند. همچنانکه زمان زمامداری دنیز بایکال بر ج.ه.پ هم اوضاع بر همین منوال بود. در اصل، بعد از عصمت اینونو، در ترکیه زمامداری همیشه در دست راستگرایان بوده. تورگوت اوزال، تانسو چیللر، دمیرل، اربکان و... تنها استثنا دوره بولنت اجویت بود. برخی ممکن است اعتراض بکنند که ج.ه.پ مدتهاست که یک حزب چپگرا نیست. ولی این قضاوت چندان منصفانه نیست. هنوز در ج.ه.پ سنت چپ و عدالت خواهی اجتماعی قدرتمندی وجود دارد. وجود چهره های چپگرای تاثیرگذاری مثل محرم اینجه، جانان کافتانچی اوغلو، یونس امره و خیلیهای دیگر دلیلی بر این مدعاست.
واقعیتی که در این مقاله به درستی به آن اشاره شده، هدایت ترکیه به سمت یک دیکتاتوری جهان سومی تحت رهبری اردوغان است. با این تفاوت که وضعیت در ترکیه بسیار وخیمتر از آن است که تشریح شده. مثلا مدتی است که بحث کاندیتاتوری عبدالله گول (رئیس جمهور سابق) به عنوان کاندیدای مشترک اوپوزوسیون مطرح شده بود. امروز، اردوغان، سخنگوی ریاست جمهوری (ابراهیم کالین) و فرمانده ارتش (حلوصی آکار) را برای «صحبت» روانه منزل گول کرد. خبر مربوط به این ملاقات چند دقیقه ای روی سایت هابرتورک منعکس شد ولی بعد برداشته شد. هرچند که رسانه های مستقل این خبر را بازتاب دادند و از نوعی کودتای پست مدرن و تلاش برای منصرف کردن گول صحبت کردند. در کنار همه اینها، دولت باغچه لی رهبر حزب حرکت ملی (MHP) که متحد آک پارتی است دیروز صراحتا گفت که امیدوار است عبدالله گول اخطارهایی که به او داده میشود جدی بگیرد. این دولت باغچه لی خودش شخصیت جالبی است. بنا به دست نوشته آلپ ارسلان تورکش که بنیانگذار حزب حرکت ملی است، باغچه لی مامور میت ( استخبارات ملی) است. حالا چطور شده که به سمت حزب حرکت ملی رسیده را من نمی دانم. ولی سیاستمدار بسیار کارکشته و مرموزیست و مشهور است در ترکیه که هر وقت دلش بخواهد میز بازی را می چیند و هر وقت بخواهد میز بازی را به هم میریزد. این پیشنهاد انتخابات زودهنگام را هم دولت باغچه لی مطرح کرد و حتی این موضوع هم مطرح است که این پروژه ایست از طرف باغچه لی برای کله معلق کردن اردوغان.
این ادعا هرچند ممکن است در نگاه اول مضحک به نظر برسد، ولی برای کسانی که سابقه باغچه لی را می دانند، آن قدرها هم بی اساس نیست. مثلا باغچه لی و اردوغان در زمان رفراندوم اخیر قانون اساسی نیز با هم متحد بودند اما جالب بود که اولا به رغم دوندگیهای آک پارتی، حزب حرکت ملی اصلا فعالیتی نمی کرد، میتینگ برگزار نمی کرد و کاملا کم کاری میکرد. ثانیا درست قبل از روز رفراندوم باغچه لی حرفهای عجیبی زد که باعث ریزش آرای «آری» شد. باز این دولت باغچه لی بود که در سال 2002 با اعلام انتخابات زودهنگام زمینه ساز قدرت گرفتن اردوغان شد. سالها این دو سیاستمدار بدترین توهینها را به هم کردند، بعد متحد شدند و حالا مثل دو گانگستر که با هم متحد هستند، هر دو مجبورند با چشمهای باز بخوابند.
در این بین وضعیت آرای کردها و افکار عمومی کردها با کاندیتاتوری صلاح الدین دمیرتاش که زندانی است نیز شرایط ویژه ایست. اگر وقت کردم باز در مورد انتخابات ترکیه می نویسم چون در یک قدمی ورود به فاجعه دیکتاتوری، ترکیه شرایط بسیار حساس و جالبی را می گذراند.
به به! مبارک باشد! بالاخره چهره تابناک رفیق دنیز ایشچی از چاه ظلمت استتار بیرون آمد! تا قیافه نورانی اش مردم کارگر و برزگر را شاد نماید. لازم به یاد آوریست از آنجائی که جمهوری اسلامی دارد به آخر خط نزدیک میشود، بقول رئیس جمهور اسبق حضرت محمود احمدی نژاد نواده کوروش کبیر صلوات الله علیه و صلم، که ایران اثناالعشری را به هول قوه امدادهای غیبی، با نبوغ بی نظیرش نجات بخش خواهد بود، بقول فرمایش وی خطاب به برادران لاریجانی و حضرت آیت الله آخوند خامنه ای عج الله تعالی فرحه و تشریف، که گویا توفان در راه است، رهبر باید مسئولیت چپاول و غارت مملکت و خرابکاریهای خود را بر دوش گیرد، از هم اکنون لازم است برادران کمونیست با نشان دادن چهره های نورانیشان در صحنه مبارزه، قلوب امت مسلمان شیعه اثناالعشری را شاد نمایند. به امید دیدار در صحن مبارک چاه جمکران!
استالین شخصیتی چند وجهی داشت .شاید سه تا از آن وجوه برجسته تر از بقیه بود.طبق اسناد رسمی شوروی حدود 600 هزار نفر در زمان استالین بناحق تیرباران شدند . تیرباران یک نفر از آنها هم ریاد بود . احتمالا تاریخ در این زمینه اورا با جنبه هایی از فروپاشی محکوم کرد.غرب استالین را براه کشتار کشاند .این یک وجه آن.یک وجه دیگر آن این بود که در بیست سال (تقریبا هزمان با رضاشاه ) شوروی عقب مانده را به دومین کشور قدرتمند صنعتی آن سالها بعد از آمریکا تبدیل کرد.یک روبل هم از خود به ارث نگذاشت . وجه سوم آن این بود که در همان زمانی که این کتاب کثیف نوشته شد توسط رهبری جمعی زمان استالین که روی سخن کتاب لمپن مابانه "مزرعه حیوانات " با آنهاست میلیونها نفر از مردم اروپا از شر نازیسم نجات یافتند (سال 1945-46). تحولات زمان استالین یک تجربه جهانی است و گرنه قضاوت نهایی با تاریخ است نه من و شما و جرج اورول.
» اسناد آمریکایی نشان می دهند که رضا شاه حدود 200 میلیون دلار در بانک های خارج و معادل 50 میلیون دلار در ایران ذخیره پولی شخصی داشت«
خب بفرمایید و اینجاهم حتی یکبرگ از آن اسناد را نشان مردمان دهید. بفرمائید در کدام کتابخانه آمریکا این اسنادموجود است؟ در آمد کل نفت ایران در تمام دوران 16 ساله زمامداری رضا شاه چه اندازه بوده است؟ 200 میلیون دلار؟ در آنزمان پول نفت به دلار پرداخت می شده یا فرانک؟....ای کذابان
آقای شیخ اشراق....آنچه که شوروی را متلاشی کرد « سوسیالیسم روستائی » نبود . آنچه که شوروی را متلاشی کرد (( وجود دولت تک حزبی کمونیستی)) بود . تمام دولت های تک حزبی متلاشی شده اند و خواهند شد. همانطور که کمونیست تک حزبی, شوروی را متلاشی کرد, حزب رستاخیز تک حزبی , ایران را متلاشی کرد. حزب الله که تفاله و پس مانده های حزب رستاخیز است , باز ایران را متلاشی خواهد کرد.
آقای محسن حیدریان و سلطنت طلبان رنگارنگ..... شما هر چه به این « دیکتاتور » در عصر شکوفائی دیجیتالی (( تصویر مردمی )) بدهید به همان اندازه وقتتان را به هدر میدهید. شما هر وقت دولت (( اگستو پینوشه )) که با کودتا در شیلی به سر قدرت رسید بود (( مردمی و قانونی )) قبول بکنید, ما هم کودتای رضا میر پنجه را (( قانونی )) حساب میکنیم. شما اول ثابت بکنید که ایشان از راه (( قانونی )) به سر قدرت رسیدند و بعد در باره نوسازی ایران حرف به میان بکشید . در سوم اسفند 1299 قوانین مشروطه که با خون اجدادمان بدست آمده بود , بوسیله رضا میر پنجه از هم متلاشی شد. این همان دیکتاتوری است که به مجلس شورای ملی « طویله » می گفت. در ضمن برای شناسائی بیشتر این (( پدر تاجدار)), شما را به خواندن کتاب « رضا شاه و بریتانیای کبیر » بر اساس اسناد وزارت خارجه امریکا توسط دکتر قلی مجد دعوت میکنم.
دوستان... همانطوری که اشاره شده است ادبیّات سیاسی جوامع دیکتاتوری مثل جامعه فلاکت زده ایران , به ادبیّات « لمپنی» نزدیک تر است . چون در این جوامع است که مشاهدات انسان ها یا سیاه است و یا سفید. به کامنت کاربر شیخ اشراق نظری بیفکنیم...(( جرج اورول کثیف ترین نویسنده ایست که بشریت میتواند بخود ببیند)).. و بعد ایشان ادامه میدهد که این نویسنده مردمان دلاور شوروی را به « قضاوت » کشید. خیلی خوب میشد که این کاربر گرامی , قبل از اینکه کامنت گذاری میکرد کتاب ( مزرعه حیوانات ) را چند بار میخواند و بعد عکس العمل نشان میداد. این کتاب , انتقاد از (( دیکتاتوری استالین و مکتب استالینزم )) است نه انتقاد از مردم شوروی..تنها دلیلی که در اوایل حمله آلمان به شوروی صد هزار صد هزار تا سربازان شوروی دستگیر و به زندانهای آلمان رهسپار میشدند , خود استالین بود. ارتش آلمان در عرض کمتر از سه ماه به دروازه های مسکو
رسیده بود. آن ارتش سرخی که « تروتسکی » بنیانگذارش بود بوسیله خود استالین از هم پاشیده شده بود. سران , افسران ارشد , ژنرال های خیلی فداکار و حتی سربازان خیلی از نیروهای زمینی , و هوائی به وسیله استالین یا پاک سازی شده بودند یا در دادگاهای کذائی مشهور استالین به اعدام محکوم شده بودند و یا به گولاک های سیبری تبعید شده بودند. ارتش سرخ در زمان دیکتاتوری استالین و در سالهای 1940-1941فرماندهان موثری نداشت. به این خاطر است که در اوایل جنگ (( میلیون ها میلیون )) سربازان شوروی قربانی دیکتاتوری استالین شدند. یکی از مشهورترین ژنرالهای ارتش سرخ که باعث شد ارتش آلمان در استالینگراد شکست بخورد « ژنرال کنستانتین روکوسفسکی » بود. ایشان بعد از دادگاهای کذائی استالین , دو بار به اعدام محکوم شد ولی بعد به سیبری تعبید شد. موقعی که استالین کنترل جنگ را از دست داده بود خیلی از ارتشیان تعبیدی منجمله این ژنرال , دوباره به ارتش فرا خوانده تا سر و سامانی به ارتش سرخ داده شود که در نتیجه با بیش از 27 میلیون قربانی , آلمان شکست خورد. وجود آزربایجان و منابع طبیعی زیر زمینی , از جمله نفت که 95 در صد سوخت ارتش سرخ را تهیّه میکرد هیچ وقت از ورقه های تاریخ پاک نخواهد شد.
اقی ولایتی شما از ترس خروج امریکا از برجام دست بدامن انگلیس و فرانسه المان روسیه و چین شده‌اید وقول حراج منابع غنی نفت و گاز و واردات کالای بنجل روس و چین را به غارتگران داده‌اید که علنا از شما دارند دغاع میکنند خوب دیگه این خالی بندی برای چیه چرا برای ملت لاف میزنید سرتون زیر برف کرده فکر میکنند مردم ایران ماجرا را نمیدانند مگر مملکت وزیر امور خارجه و ریس جمهور ندارد که شما دخالت میکنند و بر علیه منافع ایران شعار میدهید.
انقلاب اکتبر فضای لازم برای پیشرفت در زمینه پیشرفت صنعتی و الکتریفیکاسیون و ماشینیزم و اتوماسیون و در ادامه آن روباتیک قرن بیست و بیست و یک در اختیار مردم شوروی قرار داد ولی انحراف آن انقلاب به علل مختلف و برقراری سوسیالیسم روستائی کار شوروی را بعد از 70 سال به رکود و فروپاشی کشاند . چین از این تجربه عظیم و شکست عظیم فروپاشی شوروی درس بزرگی گرفته و بین سالهای 1935- 1950 در زمینه روباتیک و اتوماسیون و تولید و توزیع پیشرفته پیشتاز خواهد بود . این است زیر بنای سوسیالسم پیشرفته . بیت کوین برای آن زمان طراحی شده است . آمریکا به علت فرو رفتن در لاک ناسیونالیسم افراطی و گران شدن تولید در آن کشور احتمالا در آنزمان دچار فروپاشی خواهد شد.
مطلب مهمی بود البته از این فاکتها در سالهای گذشته به وفور بوده است که رژیم به مخالفانش گفته هر چی میخواهی علیه ما بنویس ولی به مجاهدین نزدیک نشو. چون در بقای مجاهدین فنای خودش را میبیند. همان آنانی که به طور واقعی خواهان نابودی رژیم هستند نه اصلاح رژیم ، حتما به چنین سازمانی با چنین تشکیلات وتاریخچه ای نیاز دارند.
"" عصر دوم ماشین و تابوت کمونیزم "" کسانی که با ترم " Cognitive robotics " آشنائی دارند میدانند که جوامع پیشرفته، در حال ورود به انقلابی دیگر هستند، اقتصاد دانان این جوامع، مراحلی را، برای ورود جوامع به عصر دوم ماشین پیشنهاد کرده اند از جمله "" پایین آوردن ارزش تولید کالا با استفاده بهینه از روبات‌ها "" و تعیین مقرری ماهیانه برای شهروندان " بیکار و شاغل "، یعنی این جوامع، سطح نیاز به کارگر و داشتن درامد برای یک زندگی مطلوب را به تدریج کاهش خواهند داد و همه اینها، با توسل به تکنولوژی روبات ها، میسر خواهد شد. جوامع آمریکای لاتین، به دلیل عقب ماندگی ساختار جامعه زیر سلطه سیستم‌های کمنیستی، وارد این روند نخواهد شد. جوامع خاورمیانه ای، با کاهش نیاز در سطح دنیا به " گاز - نفت " وارد بحران خواهند شد. خاورمیانه فرصت زیادی برای باز سازی اقتصادی / صنعتی ندارد، دلمشغولی جامعه شناس‌های
جامعه شناس‌های ساده لوح تحصیل خارج ما هم، حمایت از پ ک ک و کوه‌های قندیل است و ئلان جنگ به تنها کشور موفق خاورمیانه، ۱۷ اقتصاد برتر دنیا، ترکیه
اتفاقا صد در صد در اشتباه هستی بایستی مردم مقابله بمثل کنند و تهدید به اینکار کنند که رژیم پیکر ابر مرد تاریخ ایران را به پاس خدماتی که بایران کرده و مانع از نابودی ایران توسط شوروی سابق و پیر استعما ر بوسیله حکومت ایران بر باد ده قاجار کرده . والا این رژیم در مقابل سکوت مردم ایران همانطور که ارامگاه رضا شاه بزرگ را ویران کرد دست به ویرانی و نابودی آرامگاه تمام مردان تاریخی ایران خواهد زد پس یا شما از خاندان پهلوی متنفری ویا ارزش برای رضا شاه قایل نیستی .بدان که این حکومت از مغولها و وتیمور لنگ هم بد تر است.
مقابله به مثل
پووف
مردم بی بخار بی کینه تر از هیولاهایی هستند که با کمک شما سال 57 اومدند.
چه عرض کنیم حکومت تا همین پارسال سعی کرد با چن اغفال شده ... مفبره خمینی را بفرسته هوا .
مثل اینکه فراموش کردی یا غیر مستقیم پیشنهاد میدی به سپاه
در یکی از کامنتها توصیه شده کتاب قلعه حیوانات را بخوانند . عیبی ندارد که توصیه شود کتابی خوانده شود ولی جرج اورول کثیف ترین نویسنده ایست که بشریت میتواند بخود ببیند. این نویسنده در سال 1945 که جنگ دوم تمام شده بود و مردم شوروی با دلاوریهای خود نازیسم را در اروپا به تله انداخته بودند و نیمی از کشورشان هم سوخته و یا تخریب شده بود و نان شب نداشتند بخورند این کتاب را نوشت و قضاوت کرد . قضاوتی ضد انسانی . البته در اصل برای نظام انگلستان نوشته بود ولی چرخوند بسمت شوروی .
زحمت کشیدی ولی بی ربط مثل همیشه
شما هم لنگه حاکمان فعلیمون قادر به شناخت اینکه ما از کدام خطه هستیم .. تا حالاکه نشدی
چه برسه که بفهمی مشکلاتمون وحلشون
ولله آذربایجان و جنبش هایش که حکومت از آن می ترسد که فقط اسمشو می شنویم
....منافعشو اول می سنجه بعد
هرزمان هم حکومت سرباز لازم داشت به شرط گرفتن پول اون هم پیش ،داوطلب بودن
به هر حال جنگ مون که بی خود هشت سال طول نکشید
آقای بهمن موحدی.... نوشته بودید که " به ناسیونالیست قوم گرا Lachin "... اگر شما هم مثل من و اجدادم در یک فرهنگ مالیخولیائی رستاخیزی که بیش از 90 سال تنها بخاطر « ترک» بودن, « آدم » حساب نشدیم , این تحقیر حتمآ در رشد فکری
شما و سایر انسان ها اثر میکرد. بنده نه ناسیونالیست هستم و نه قوم گرا. ولی این به این دلیل نیست که به فرهنگ و زبان مادریم و به سرزمین مادریم عشق نه ورزم.
-آنچه که بشر در سالهای 1991 تجربه کرد (( نابودی کمونیست بود ))..
-در ضمن موقعی که شعار " یا مرگ یا سوسیالسم " را میدهید , مجاهدین خلق, مسعود رجوی و مریم رجوی را از یاد نبرید. شعار شما به این مضمون باشد خیلی پرولتاریائی تر میشود " یا مرگ یا سوسیالیسم یا مجاهدین یا مسعود یا مریم "..
به امید دیدار در کشور جمهوری کمونیستی ایران , شهر سوسیالیستی تهران ,میدان مارکس, خیابان لنین, کوچه استالین , هشت متری مسعود و مریم...
دوست گرامی، کیانوش توکلی، اگر شما می گوئید که این نوشتار باید در بخش احزاب گنجانده شود بسیار خوب، گنجانده شود اما با آن که تیتر این نوشتار (اصول حزب) است چون یک جستار تئوریک و کلاسیک است که در سال ۱۹۲۱ نوشته شده است و سخنان حزب و یا سازمان سیاسی ویژه ای را بازتاب نمی دهد من نیز آن را به بخش دیدگاه ها فرستادم و این چنین نیست که اگر یک نوشتار تئوریک در تارنمای یک حزب و یا سازمان گنجانده شود پس آن نوشتار حتما بازتاب دهنده دیدگاه های آن حزب یا سازمان است، این نوشتار را نخستین بار حزب توده ایران منتشر کرده بود و سپس سازمان های سیاسی، نویسندگان و کسان دیگری نیز که دیدگاه هائی ناهمسان با حزب توده داشتند آن را بازنویسی و بازپخش کردند، البته بازپخش این نوشتار از سوی من نیز برابر با هماواز بودن خود من با همه سخنانی که در این نوشتار دیده می شوند نیست!
کمنت بهمن موحدی به 2 نفر دیگر ذر زیر ،مشکوک است و آن شخص شناخته شده بیمار روانی و مامور رژیم ، بازهم با اسم دیگران اینجا کمنت میگذارد.
لطفن بررسی شوذ !
به ناسیونالیست قوم گرا : lachin
من هم به شما می گویم که کاپیتالیسم محکوم به نابودی است.
منافع سرمایه داری جهانی در بهره کشی از انسانها و نابودی طبیعت استوار است و به همین علت نظام سرمایه داری باید نابود شود.
حاصل ارتجاع نظم نوین کاپیتالیستی بر جهان چه بوده است؟
غیر از اینکه جنگهای خونین را سازمان دادند؛ میلیون میلیون کشتار کردند؛ جوامع را تکه پاره کردند؛ به نیروهای آدمخوار مذهبی و قومی و نژاد پرست میدان دادند؛ کثیف ترین جنایات را در تاریخ جوامع ثبت کردند؛ فقر و فاقه و فحشا و اعتیاد و بی مسکنی و بیکاری و بیماری را به جزء لاینفک زندگی صدها میلیون انسان تبدیل کردند؛ زیر پرچم بازار آزاد و دمکراسی لیبرالی و پایان دیکتاتوریها و پایان ایدئولوژی ها شنیع ترین جنایات و افسارگسیخته ترین دیکتاتوریها را با ارتجاعی ترین ایدئولوژی ها رسمیت دادند تا یک مشت حکم پا در هوا را اثبات کنند : سرمایه داری
ازلی و ابدی است ! سوسیالیسم مرده است! انقلاب خشونت است! زنده باد سود! زنده باد بربریت مدرن سرمایه!
باید با صدای رسا اعلام کرد که بشریت برای آزادی خود راهی جز انقلاب علیه سرمایه داری ندارد. باید از هر تریبونی جهان را به تغییر و انقلاب فراخوان داد.
☆ سوسیالیسم تنها راه نجات بشریت است☆
☆ یا مرگ یا سوسیالیسم☆
این داستان پیدا شدن جسد مومیایی رضاخان میرپنج، یک بازی و ترفند جدید از جانب خود رژیم آخوندی است.
قصد رژیم از این حقه، و سیاه بازی جدید این است که تا به خیال خود ، اقبال روز افزون ملت ایران به " سازمان پرافتخار مجاهدین خلق و شورای ملی مقاومت ایران" را متوقف کند و مجاهدین و شورا را به حاشیه برانند.
واقعیت این است که از جانب پادشاهی خواهان و رضاپهلوی، کوچکترین خطری متوجه ی رژیم نیست؛ و دستگاههای بدنام اطلاعاتی و امنیتی رژیم اشغالگر و جنایتکار آخوندی با علم به این موضوع و با گنده کردن پهلوی چی ها، قصد دارند جنبش انقلابی و آزادیخواهانه ی خلق های بپاخاسته ی ایران را منحرف کنند و تنها آلترناتیو دمکراتیک و مقاومت سازمانیافته ی ایران را که همانا " سازمان مجاهدین خلق و شورا " باشد را از میدان بدر کنند. اما کور خوانده اند، کانونهای شورشی در ایران ، برای قیام و نبرد آخرین به منظور سرنگونی تمام و ..
کمال رژیم پلید و اشغالگر آخوندی در آمادگی کامل بسر می برند و با اولین جرقه ها کار را تمام خواهند کرد.
باری ؛ همانطور که پیشتر گفته بودم ، رضا پهلوی و سلطنت طلبان، مرد میدان نیستند و هیچگونه شانسی و اراده ای و توانی برای سرنگونی رژیم آخوندی ندارند و این مجاهدین خلق و هوادارانشان هستند که میدان را در دست خواهند گرفت.
در ضمن باید خاندان پهلوی، رویای بازگشت تاج و تخت به ایران را از سر خود بیرون کنند و از مردم ایران به خاطر ۵۳ سال دیکتاتوری و اختناق و غارتگری " پدر و پسر" عذرخواهی کنند که تا شاید ملت آنها را بخشیدند.
مسبب اصلی و بانی فاجعه ی " جمهوری اسلامی" و سیه روزی مردمان ایران ، تنها و تنها رژیم ساواکی محمد رضا شاه خائن است. اگر شاه در مقطع کودتای ننگین ۲۸ مرداد به نوکری و مزدوری انگلیس و آمریکا تن در نمی داد و با آخوندهای مرتجع و اوباش متحد نمی شد، مردم هیچگاه درسال ۵۷ تصویر خمینی خون آشام را در ماه نمی دیدند و وعده های فریبنده اش را درباره مجانی شدن آب و برق و اتوبوس و اینکه همه ی مردم صاحب خانه خواهند شد را باور نمی کردند و گفته های کفتاران عمامه به سر ریاکار را در مورد آزادی و عدالت نادیده گرفته و به حمایت از آنها بر نمی خواستند.
و حالا چقدر مضحک و صد البته شرم آور است که پهلوی چی ها گستاخانه از پستوهای خود بیرون آمده و از خلق ایران طلبکار می باشند و برای مردم شاه و شاهزاده تعیین می کنند که انگاری خلق قهرمان و شریف ایران رعیت است !
☆ به امید پیروزی خلق های قهرمان ایران ☆
" سرنگون باد حکومت ضدملی و اشغالگر آخوندی"
دوستان... وینستون چرچیل سحن مشهوری دارد که می گوید...." اگر در بیست سالگی کمونیست نباشی «قلب» نداری, اگر در چهل سالگی کمونیست باشی « عقل» نداری... و یا در یکی از سخنانش در پارلمان انگلستان گفت که .. " من هم میدانم که سیستم دولتی پارلمانی با احزاب مختلف ما , یکی از « بدترین » نوع حکومت هاست , ولی تا بحال بهتر از این را کشف
نکرده ایم........
دوران داس و چکش خیلی وقت است که سپری شد.....بهترین ها را برایتان آرزومندم......
به استوانه کورش !!
شما با گستاخی به هموطنان شریف و غیور تورک ما توهین کردید. شما دارید تفرقه افکنی می کنید، فکر نکنید که کسی متوجه نمی شود.
ضد ایرانی تر از این پاسداران و آخوندهای پلید، در هیچ کجای جهان وجود ندارد. رژیم آخوندی ، تنها حکومتی در جهان است که سیاست محوری و اصلی اش ، تضعیف میهن پرستی و وطن دوستی است . در "ضدایرانی بودن" حکومت ضدملی آخوندی همین بس که باید فاشیست های پان ترک و جدایی طلبان خائن مثلا آذربایجانی ، در محضر این آخوندهای کثیف درس پس بدهند!
☆ هرچه مستحکم تر باد اتحاد خلق های ایران از فارس و تورک و لر و گیلک و مازندرانی و کورد و بلوچ و ترکمن و عرب خوزستانی☆
☆ پاینده باد ایران☆
" سرنگون باد حکومت ضدملی و ضدایرانی آخوندی"
نه می شناسم
و نه کارهاش برای من اهمیتی داره
ازاین شیادهای هفت رنگ زیاد دیدم
این صحبت ها کمکی به ما نمی کنه
فرزانه درد را گذاشت و پرکشید، یادش گرامی باد
سالام ـ من یک مغولم،یک تورکمن ام.یک قزاق،یک تاتار،یک تورک آنادولی،تورک ایغور،چاوش،یک تورک آزربایجان،یک ازبک،یک قیرقزام،ولی یک تورکم،فارس نیستم،افتخارمیکنم که ازتورک های گوناگونم،ولی فارس نیستم،زبان فارسی در آزربایجان علاوه براینکه یک زبان تحمیلی است،بلکه یک زبان استعماری درکل سرزمین عرب،بلوچ،تورکمن،آزربایجان،قاشقایی،افشار است،دوست گرامی زبان هرملت مال خودش است،زبان دیگری باتحمیل زور وشمشیروزندان وپول برای هرملتی غیرخودی وتحمیلی است.زبان های علمی راسازمان یونسکو هرچندسالی یک باراعلام میکند.زبان علمی جهانی رانیز صنعت و فن آوری جهانی معرفی و پیش میبرد.زبان منطقه ایی نیززبان مادری من تورکی است.چه کسی گفته این زبان رسمی است؟هرکس گفته برای خودش گفته،ازروی نژادپرستی وبیسوادی گفته است.
گویا جناب اشجی کلمه ای در زبان توکی کشف کرده اند که با "ر" اغاز میشود خب بنویسند تا ما هم فیض ببریم
تا کی میخواهید کینه دشمنی خودتان را نسبت به رضا شاه و محمد رضا شاه پهلوی مخفی کنید و به بهانه خرافات مرده پرستی غیره احساسات مردم را نسبت به خدمتگزاران خویش به سخره بگیرید وبا این عمل نابجا و ناخودآگاه به این رژیم ضد ایرانی کمک کنید که به وطن پرستان ایران توهین کنند و مجوز تخریب قبر به اینها بدهید .سیوال من اینه که بنظر شما خدماتی که رضا شاه بزرگ برای استقلال و پیشرفت این مملکت کرده سزاوار داشتن آرامگاهی نیست که در آن آسوده و بدور از دشمنی ودر آرامش ابدی خود باشد . خواسته مردم وادار کردن رژیم به احترام گذشتن به قهرمانان ملی شان است نه خرافات.
خوشبختانه فوتبال فعلا نه مشکل من و نه اولویت من
پس به ما ربطی نداره
....
یه لیست داشتم از تاجران و بازرگانان خودساخته
یه لیست از صنف طلا و جواهر ..سراسر کشور
در پی شوکهایی که عامدانه به بازار وارد کردن
یک ساعته ورشکسته و هست و نیست شون رفت هوا .. خودکشی کردند
یا عقل شون را از دست .
1- تاریخ بجز وقایع نگاری عمل و عکس العمل جزء مهمتری هم دارد که تاریخ را کاملا علمی میکند و آن بررسی علت و معلول وقایع هم هست .
2- شنیده شده بمنظور وحدت گروههای متفرق چپ گویا یک حزب چپ جدید تاسیس شده و به انواع گروههای جپ اضافه شده . آیا قبل از تاسیس این گروهها دوغ وحدت را نوشیده اند . اگر ننوشیده اند زودتر برن بنوشند که تاریخ منحل شان خواهد کرد .
توضیحی به آقای کاوه جویا و خوانندگان گرامی
شما می‌نویسید: "عنوان نوشتار باید در زیر هر کامنت به گونه ی خودکار درج شود تا خواننده بتواند با یک کلیک بر آن به مطلب مربوط دسترسی یابد."آقای کاوه جویای گرامی،
پیش‌ترها کامنت‌نویسی در ایرانگلوبال به اینگونه بود که هر کسی می‌توانست در زیر هر مطلبی کامنت بنویسد، چه کامنت او واقعا نظری بود درباره همان مطلب یا خارج از موضوع. متاسفانه مسؤلین کامنتها هم نمی‌توانستند تمام مطالب را بخوانند و کامنتهای نامربوط را تشخیص دهند و از زیر آن مطلب خارج کنند. همه کامنتها هم، چه در زیر مطالب نوشته میشدند و چه مستقیما در صفحه شما، در صفحه شما نمایش داده میشدند.
آنچه که تغییر کرده و هم اکنون جریان دارد، این است که بر اساس سیاست جدید آقای توکلی در کامنت‌نویسی، در زیر همه مطالب سایت، کسانی می‌توانند نظر بدهند که حساب کاربری سایت را داشته باشند. این کامنتها همزمان در همانجا و در صفحه شما نمایش داده می‌شوند.
کسانی که حساب کاربری نداشته باشند، تنها می‌توانند در صفحه شما نظر بدهند ولی این امکان را دارند که تیتر مطلب را در جای خود بنویسند تا مسؤل کامنتها بداند که آن نظر مربوط به کدام مطلب است. اگر کامنت‌نویسی این زحمت را به خود نمی‌دهد که تیتر مطلب را در آنجا کپی - پست بکند، احتمالا نمی‌خواهد که نظرش جدی تلقی شود و برایش مهم نیست که کامنتش در زیر مطلب مربوطه بیاید یا در صفحه شما. البته در مورد کامنتهایی که مشخص هستند که مربوط به کدام مطلب است، مسؤل کامنتها این امکان را دارد که با باز کردن آن مطلب، تنها با دو کلیک، آن نظر را به زیر مطلب مربوطه متنقل کند.
متاسفانه مسؤلین کامنتها وقت یا حوصله کافی ندارند که این کار را بکنند و گاهی حتی حوصله خواندن کامنتها را هم ندارند و کامنتهای اسپم را نیز منتشر میکنند!
اتفاقا همین حالا دقیقا چنین است. کامنتهایی که در زیر هر مطلبی نوشته می‌شوند (توسط کسانی که حساب کاربری دارند) عنوان نوشتار به گونه‌ی خودکار در زیر کامنت درج میشود. آنچه که شما به آن توجه ندارید این است که کسانی که حساب کاربری سایت را ندارند، کامنت خود را در "صفحه شما" مینویسند و همین عنوان نیز در زیر کامنت‌شان می‌آید.
آقای توکلی از من خواست که این امکان را فراهم آورم و من نیز این کار را کردم و به همین دلیل نیز این توضیح را نوشتم.
ولی اگر منظور شما این است که اگر کسانی که در "صفحه شما" کامنت مینویسند، نیتشان این است که درباره مطلب خاصی بنویسند، من برنامه‌ای نمی‌شناسم که بتواند نیت آنها را تشخیص دهد و به آن لینک بدهد.
من، خلاف آنچه که نوشته‌اید، هیچگونه آشفتگی در کامنتها نمی‌بینم. تنها کافی است با سیاست جدید آقای توکلی آشنا شوید و آن را به عنوان قانون و سیاست سایت بپذیریذ و با آن خو بگیرید.
کدام یک بیگانه تر است ؟
وجود چهره مغولی تو در ایران و در امریکا بیگانه است یا زبان فارسی ، زبان ملی ایران در میان خلقهای این کشور ؟ !
سالام _ حدودسه ماهی است ،که تحریم شده بودم.امروزمتوجه شدم که یک فاشیست درلفافه چپ کنترلچی کامنت هابوده والحمدالله مثل اینکه ولایت ایشان همچون رهبرکره شمالی دراین سایت باتمام رسیده است.
ازمن بخواهد.ایرادی نیست،چون که نوشتجات .... امثال جمال راتوانستم مطالعه کنم.حسابی مثل صدسال حاکمیت راسیسم شاه وشیخ یکی بانام ودرلفافه ایرانیت ودومی اسلامیت رادرپرونده دارندگان این تفکررا توانسته ایم تحمل کنیم.
امروزباجمال زیبای آقادنیزایشچی نیزآشناشدم .انشالله که دوستان درمورد شجره واعمال عمرشریفشان رادراین سایت گذاشته تابیشترباایشان آشنا شویم.توقع این است که خودشان این زحمت راتقبل نمایند،تاازقلم دیگران نشوییم.
توقع بعدی ازجناب تبریزی ستاره داراست که خودرابیشتربمابنمایند.
دراین زمان تحریم خود،متن های زیادی نوشتم ولی هیچ کدام چاپ نشد.من قلم تیزوتندی دارم ولی سعی میکنم حرمت هاحفظ کنم.مگراینکه یکی این بی حرمتی را
آقای توکلی نمی دانم متوجه این عمل زشت کامنتچی سایت خودرامیدانست یانه؟
بهرحال انشالله گربه باشد.
یک کره شمالی مانده بودآنهم نخواست به سرنوشت صدام حسین وقذافی دچارگردد.
پان ایرانیست های رنگارنگ پان فارس ازچپ بگیرتا ناسیونالیست ومذهبی واصلاح طلب قلابی کاری کردند،که فکرکنم حضرت امام خامنه ایی نیزدرمقابل ترامپ نرمش قهرمانه ایی واقعی رانشان دهند.
هدف ومهندسی غرب استعمارگرونوچه های رنگارنگش به پیسی افتادن حکومت بودتا بتوانند،بااربابان صدساله خودیک مهندسی دیگرپان فارسیستی را طراحی وبرگرده ملل مختلف سوارکنند.
دوستان...یکی از قربانیان استالین , شاعر پر آوازه آزربایجان میکائیل مشفق است که تنها بخاط شعری که برای (( تار )) آزربایجانی سروده بود اعدام شد.. در باره او میخوانیم..
مقاومت او در مقابل قانون ممنوعیت تار آزربایجانی که در سال 1930 از طرف استالین اعمال شد با شعر "اخو تار ، اخو تار" موجب دشمنی حکومت با او شد که در نهایت به دستگیری او به عنوان میهن پرست متعصب و شاعر بورژوا در سال 1937 انجامید که بدنبال آن در سال 1939 به جرم خیانت به کشور و دشمنی با حکومت در زندانی در باکو اعدام شد و جسدش را در خزر سر به نیست کردند........ اجازه بدهید به این شعر که به یکی از ترانه های مشهور آزربایجانی تبدیل شده است باهم گوش کنیم...
https://www.youtube.com/watch?v=V7oh_mcTnNQ
خواننده- سرخان بنیاد زاده... برنده جایزه اول خواننده های موغام... بهترین ها را برایتان آرزومندم.
"" پایان توهم the end of illusion "" تکنولوژی تشخیص صورت " Facial recognition technology " که در چین پلیس‌ها استفاده میکنند چنان حریم شخصی افراد را تهدید میکند که در اوروپا و آمریکا، استفاده از آن، ممنو ع شده، با ۱۷۶ میلیون دوربین در چین، یک پلیس میتواند صورت‌های تمام مسافران در حال حرکت در قطار را، شناسائی کند، تا سال ۲۰۲۰، ۴۵۰ میلیون دوربین دیگر، به تعداد این دوربین ها، اضافه خواهد شد. "" کشورهای کمونیستی انگار کمتر شهروندان را کنترل میکردند و فقط این را کم داشتند "".
تاریخ چیزی نیست به جزء عمل و عکس العمل های انسانی وطبیعی در یک نقطه گذشته از زمان. و چون من و شما و جرج اورول مشاهده کننده و شرکت کننده در تاریخ هستیم , پس میتوانیم به اندازه درک و آگاهی خودمان قضاوت بکنیم. آنچه که بین من و شما و جرج اورول و استالین فرق دارد این است یکی از ما و یا یکی از ملت های ما می تواند (( تاریخ ساز )) باشد
کتاب کثیف )) برای آزادی مردمان اسپانیا به اسپانیا رفت و در جنگ های داخلی اسپانیا بر علیه (( فاشیسم ژنرال فرانکو)) جنگید. این کتاب کثیف و کتاب 1984, حاصل تجربه های شخصی این (( پست ترین نویسنده در جهان )) است.ولی (( تاریخ نویس )) نباشد و یا تماشگر تاریخ باشد.شما به عنوان یک انسان آزاد این حق را دارید که آزادانه در باره موضوعی قضاوت بکنید. این حق اولیّه انسانی شماست و شما هم جزئی از تاریخ هستید. در ضمن , آزادی مردم اروپا تنها بوسیله شوروی انجام نگرفت. کشور های متفقین از جمله امریکا در آزادی کشورهای اروپای غربی نقش اساسی را بازی کردند. ولی هیچکس منکر آن نیست که مردمان شوروی سنگین ترین قیمت را برای آزادی کشورشان پرداختند. همچنین هیچ وقت فراموش نکنیم که همین (( نویسنده این
تصور میکنم آقای کاوه جویا آخرین فردی است که صلاحیت اظهار نظر و ایرادگیری از وضعیت صفحه شما را دارد. از نظر من، دوره مدیریت ایشان بر این صفحه یکی از تاریکترین دوره هایی بود که صفحه شما تجربه کرده بود. در دوران مدیریت ایشان، درج موهن ترین کامنتهای همفکران ایشان و حذف نرمترین اظهار نظرهای مخالف در مقام مقایسه با آن توهینها، شکل و حالتی بسیار آشکار و زننده به خود گرفته بود. غیر پاسخگو بودن و برخورد از بالای ایشان نیز مزید بر علت بود.
یا خودروهای هیبریدی یا یک سبک شعر یا مقالات قومی/ملی یا ... همه چیز با توهینهای رنجش آور و تفرقه افکن نژادی به پایان میرسید و به نظر می آمد که هیچ پایانی برای آن به اصطلاح بحثها نمی توان متصور شد. هر دو طرف یکدیگر را به شروع توهین متهم میکردند و این در حالی بود که به شکلی مشخص، بسیاری از اسامی در واقع متعلق به یک شخص بودند. برخی افراد بیمار به لحاظ روحی - روانی نیز اینجا را مکانی مناسب برای تخلیه خود می دیدند و خلاصه صفحه شما دربست در اختیار دو دسته بود: یکی ترولها، دومی بیماران مبتلا به خودآزاری و دیگرآزاری. الان یاد کامنتهای مزخرف بی انتها در مورد حرف «ر» در ترکی افتادم.واقعیت این است که در سیستم بی در و پیکر قبلی، بحث جدی چندانی صورت نمی گرفت. بلکه بیشتر جدلهای کاذب صورت می گرفت. اگر هم جایی بحثی سالم وجود داشت، بلافاصله و به شکلی هدفمند به انحراف کشیده میشد. بحثها تقریبا بلااستثنا به دعوای ترک و فارس منتهی میشد. فرقی نمی کرد مقاله در چه موردی باشد، در مورد سیاهچاله ها یا یک شخصیت تاریخی
واقعیت این است که اگر کسی واقعا قصد و نیت اظهار نظر داشته باشد، در سیستم جدید می تواند با گرفتن یک کد کاربری این کار را انجام دهد. همچنانکه اگر کسی قصد اظهار نظر در فیسبوک و غیره داشته باشد، باید ثبت نام کند. اگر کسی به هیچ وجه نمی خواهد چنین کاری انجام دهد، مشخص است که قصد اظهار نظر جدی ندارد و یا جدیتی در اظهار نظر ندارد. تنها نتیجه انتقال مستقیم کامنتها به زیر مقالات به معنای شروع دوباره تخریبات و مزه پراکنیهای پوچ ترولها و افراد مغرض است. خلاصه اش به نظر من، سیستم فعلی سیستمی است که کم کم باید جا بیفتد. یعنی، از دست دادن شهرت خوب کار راحتی است ولی کسب مجدد اعتبار از دست رفته زمان میبرد. فکر میکنم با کمی صبر و حوصله پس از مدتی شاهد اعتماد مجدد مقاله نویسان و کاربران جدی و به جریان افتادن بحثهای سالم در زیر مقالات خواهیم بود.
وضعیت کامنت های ایران گلوبال بسیار آشفته است. از آنجا که عنوان مطلب مربوط در بیشتر موارد نامعلوم است و کامنت هم نه در زیر مطلب، بلکه در "صفحه شما" منتشر می شود، خواننده نمی داند این کامنت چه معنا و مقصودی دارد! عنوان نوشتار باید در زیر هر کامنت به گونه ی خودکار درج شود تا خواننده بتواند با یک کلیک بر آن به مطلب مربوط دسترسی یابد. از سوی دیگر، کامنت باید افزون بر "صفحه شما" در زیر مطلب مربوط نیز درج شود. زیرا فلسفه ی کامنت گذاری ابراز دیدگاه درباره ی مطالب تارنماست.
این مقاله تا حدودی روشنگر برخی مسائل جاری در جامعه ترکیه است گرچه به نظر من خالی از ایراد هم نیست که بعضی از آنها شاید ناشی از ضعف ترجمه باشه. مثلا اسم رهبر حزب جمهوری خواه خلق - CHP (و نه حزب جمهوری خواه مردم)، کمال کیلیچداراوغلو است نه آن چیزی که در مقاله نوشته شده. ثانیا در وصف ایشان نوشته شده «محبوب اما بی لیاقت» که نمی دانم این صفتها چه جوری به ایشان چسبانده شده. واقعیت این است که طبق نظرسنجیها (آنکتها) محبوبیت کیلیچداراوغلو چیزی حدود 7% است (محبوبیت اردوغان چیزی بین 40 تا 45 درصد است). ثانیا کیلیچداراوغلو اصلا شخص بی لیاقتی نیست. در اصل این تبلیغ بی لیاقتی، از طرف اردوی اردوغان هدایت می شود. ج.ه.پ نه تنها قدیمی ترین حزب ترکیه است بلکه یکی از قدیمیترین احزاب جهان است (حزبی است که توسط مصطفی کمال آتاتورک بنیانگذاری شده). این حزب سالهاست رایی در حد 25% را بدست میاورد
که کم رایی هم نیست. ولی با این وجود نمی تواند حکومت را بدست بگیرد چون رای آک پارتی همیشه حدود 40% در این سالها بوده. در اصل کیلیچداراوغلو سیاستمدار زیرکی است اما واقعیت این است که برای یک حزب چپگرا مثل ج.ه.پ، تصاحب اقتدار حاکم در جامعه محافظه کار ترکیه کار بسیار مشکلی است. برای احزاب محافظه کار همراه کردن مردم با گفتمانهای مبتنی بر ملی گرایی و مذهب گرایی کار راحتی است ولی برای احزاب سوسیالیست و سوسیال دموکرات این کار سختی است. رهبری این شخص و آن شخص هم نمی تواند چندان تغییری در این قاعده ایجاد کند. همچنانکه زمان زمامداری دنیز بایکال بر ج.ه.پ هم اوضاع بر همین منوال بود. در اصل، بعد از عصمت اینونو، در ترکیه زمامداری همیشه در دست راستگرایان بوده. تورگوت اوزال، تانسو چیللر، دمیرل، اربکان و... تنها استثنا دوره بولنت اجویت بود. برخی ممکن است اعتراض بکنند که ج.ه.پ مدتهاست که یک حزب چپگرا نیست. ولی این قضاوت چندان منصفانه نیست. هنوز در ج.ه.پ سنت چپ و عدالت خواهی اجتماعی قدرتمندی وجود دارد. وجود چهره های چپگرای تاثیرگذاری مثل محرم اینجه، جانان کافتانچی اوغلو، یونس امره و خیلیهای دیگر دلیلی بر این مدعاست.واقعیتی که در این مقاله به درستی به آن اشاره شده، هدایت ترکیه به سمت یک دیکتاتوری جهان سومی تحت رهبری اردوغان است. با این تفاوت که وضعیت در ترکیه بسیار وخیمتر از آن است که تشریح شده. مثلا مدتی است که بحث کاندیتاتوری عبدالله گول (رئیس جمهور سابق) به عنوان کاندیدای مشترک اوپوزوسیون مطرح شده بود. امروز، اردوغان، سخنگوی ریاست جمهوری (ابراهیم کالین) و فرمانده ارتش (حلوصی آکار) را برای «صحبت» روانه منزل گول کرد. خبر مربوط به این ملاقات چند دقیقه ای روی سایت هابرتورک منعکس شد ولی بعد برداشته شد. هرچند که رسانه های مستقل این خبر را بازتاب دادند و از نوعی کودتای پست مدرن و تلاش برای منصرف کردن گول صحبت کردند. در کنار همه اینها، دولت باغچه لی رهبر حزب حرکت ملی (MHP) که متحد آک پارتی است دیروز صراحتا گفت که امیدوار است عبدالله گول اخطارهایی که به او داده میشود جدی بگیرد. این دولت باغچه لی خودش شخصیت جالبی است. بنا به دست نوشته آلپ ارسلان تورکش که بنیانگذار حزب حرکت ملی است، باغچه لی مامور میت ( استخبارات ملی) است. حالا چطور شده که به سمت حزب حرکت ملی رسیده را من نمی دانم. ولی سیاستمدار بسیار کارکشته و مرموزیست و مشهور است در ترکیه که هر وقت دلش بخواهد میز بازی را می چیند و هر وقت بخواهد میز بازی را به هم میریزد. این پیشنهاد انتخابات زودهنگام را هم دولت باغچه لی مطرح کرد و حتی این موضوع هم مطرح است که این پروژه ایست از طرف باغچه لی برای کله معلق کردن اردوغان.
این ادعا هرچند ممکن است در نگاه اول مضحک به نظر برسد، ولی برای کسانی که سابقه باغچه لی را می دانند، آن قدرها هم بی اساس نیست. مثلا باغچه لی و اردوغان در زمان رفراندوم اخیر قانون اساسی نیز با هم متحد بودند اما جالب بود که اولا به رغم دوندگیهای آک پارتی، حزب حرکت ملی اصلا فعالیتی نمی کرد، میتینگ برگزار نمی کرد و کاملا کم کاری میکرد. ثانیا درست قبل از روز رفراندوم باغچه لی حرفهای عجیبی زد که باعث ریزش آرای «آری» شد. باز این دولت باغچه لی بود که در سال 2002 با اعلام انتخابات زودهنگام زمینه ساز قدرت گرفتن اردوغان شد. سالها این دو سیاستمدار بدترین توهینها را به هم کردند، بعد متحد شدند و حالا مثل دو گانگستر که با هم متحد هستند، هر دو مجبورند با چشمهای باز بخوابند.
در این بین وضعیت آرای کردها و افکار عمومی کردها با کاندیتاتوری صلاح الدین دمیرتاش که زندانی است نیز شرایط ویژه ایست. اگر وقت کردم باز در مورد انتخابات ترکیه می نویسم چون در یک قدمی ورود به فاجعه دیکتاتوری، ترکیه شرایط بسیار حساس و جالبی را می گذراند.
به به! مبارک باشد! بالاخره چهره تابناک رفیق دنیز ایشچی از چاه ظلمت استتار بیرون آمد! تا قیافه نورانی اش مردم کارگر و برزگر را شاد نماید. لازم به یاد آوریست از آنجائی که جمهوری اسلامی دارد به آخر خط نزدیک میشود، بقول رئیس جمهور اسبق حضرت محمود احمدی نژاد نواده کوروش کبیر صلوات الله علیه و صلم، که ایران اثناالعشری را به هول قوه امدادهای غیبی، با نبوغ بی نظیرش نجات بخش خواهد بود، بقول فرمایش وی خطاب به برادران لاریجانی و حضرت آیت الله آخوند خامنه ای عج الله تعالی فرحه و تشریف، که گویا توفان در راه است، رهبر باید مسئولیت چپاول و غارت مملکت و خرابکاریهای خود را بر دوش گیرد، از هم اکنون لازم است برادران کمونیست با نشان دادن چهره های نورانیشان در صحنه مبارزه، قلوب امت مسلمان شیعه اثناالعشری را شاد نمایند. به امید دیدار در صحن مبارک چاه جمکران!
استالین شخصیتی چند وجهی داشت .شاید سه تا از آن وجوه برجسته تر از بقیه بود.طبق اسناد رسمی شوروی حدود 600 هزار نفر در زمان استالین بناحق تیرباران شدند . تیرباران یک نفر از آنها هم ریاد بود . احتمالا تاریخ در این زمینه اورا با جنبه هایی از فروپاشی محکوم کرد.غرب استالین را براه کشتار کشاند .این یک وجه آن.یک وجه دیگر آن این بود که در بیست سال (تقریبا هزمان با رضاشاه ) شوروی عقب مانده را به دومین کشور قدرتمند صنعتی آن سالها بعد از آمریکا تبدیل کرد.یک روبل هم از خود به ارث نگذاشت . وجه سوم آن این بود که در همان زمانی که این کتاب کثیف نوشته شد توسط رهبری جمعی زمان استالین که روی سخن کتاب لمپن مابانه "مزرعه حیوانات " با آنهاست میلیونها نفر از مردم اروپا از شر نازیسم نجات یافتند (سال 1945-46). تحولات زمان استالین یک تجربه جهانی است و گرنه قضاوت نهایی با تاریخ است نه من و شما و جرج اورول.
بسیار عالی
سنت گِل مالی مال لورستان
ضمنا مرحوم رضا خان شاه کبیر سالی یکبار محرم کاه روی سرش می ریخت
"دستاوردهای بزرگ لویاتان ایران برخلاف روایت اسلام‌گرایان حکومتی هیچ ربطی به عامل قدرتهای خارجی نداشت."
بس کن ایشون تبعید کردند آفریقا
» اسناد آمریکایی نشان می دهند که رضا شاه حدود 200 میلیون دلار در بانک های خارج و معادل 50 میلیون دلار در ایران ذخیره پولی شخصی داشت«
خب بفرمایید و اینجاهم حتی یکبرگ از آن اسناد را نشان مردمان دهید. بفرمائید در کدام کتابخانه آمریکا این اسنادموجود است؟ در آمد کل نفت ایران در تمام دوران 16 ساله زمامداری رضا شاه چه اندازه بوده است؟ 200 میلیون دلار؟ در آنزمان پول نفت به دلار پرداخت می شده یا فرانک؟....ای کذابان
آقای شیخ اشراق....آنچه که شوروی را متلاشی کرد « سوسیالیسم روستائی » نبود . آنچه که شوروی را متلاشی کرد (( وجود دولت تک حزبی کمونیستی)) بود . تمام دولت های تک حزبی متلاشی شده اند و خواهند شد. همانطور که کمونیست تک حزبی, شوروی را متلاشی کرد, حزب رستاخیز تک حزبی , ایران را متلاشی کرد. حزب الله که تفاله و پس مانده های حزب رستاخیز است , باز ایران را متلاشی خواهد کرد.
آقای محسن حیدریان و سلطنت طلبان رنگارنگ..... شما هر چه به این « دیکتاتور » در عصر شکوفائی دیجیتالی (( تصویر مردمی )) بدهید به همان اندازه وقتتان را به هدر میدهید. شما هر وقت دولت (( اگستو پینوشه )) که با کودتا در شیلی به سر قدرت رسید بود (( مردمی و قانونی )) قبول بکنید, ما هم کودتای رضا میر پنجه را (( قانونی )) حساب میکنیم. شما اول ثابت بکنید که ایشان از راه (( قانونی )) به سر قدرت رسیدند و بعد در باره نوسازی ایران حرف به میان بکشید . در سوم اسفند 1299 قوانین مشروطه که با خون اجدادمان بدست آمده بود , بوسیله رضا میر پنجه از هم متلاشی شد. این همان دیکتاتوری است که به مجلس شورای ملی « طویله » می گفت. در ضمن برای شناسائی بیشتر این (( پدر تاجدار)), شما را به خواندن کتاب « رضا شاه و بریتانیای کبیر » بر اساس اسناد وزارت خارجه امریکا توسط دکتر قلی مجد دعوت میکنم.
دوستان... همانطوری که اشاره شده است ادبیّات سیاسی جوامع دیکتاتوری مثل جامعه فلاکت زده ایران , به ادبیّات « لمپنی» نزدیک تر است . چون در این جوامع است که مشاهدات انسان ها یا سیاه است و یا سفید. به کامنت کاربر شیخ اشراق نظری بیفکنیم...(( جرج اورول کثیف ترین نویسنده ایست که بشریت میتواند بخود ببیند)).. و بعد ایشان ادامه میدهد که این نویسنده مردمان دلاور شوروی را به « قضاوت » کشید. خیلی خوب میشد که این کاربر گرامی , قبل از اینکه کامنت گذاری میکرد کتاب ( مزرعه حیوانات ) را چند بار میخواند و بعد عکس العمل نشان میداد. این کتاب , انتقاد از (( دیکتاتوری استالین و مکتب استالینزم )) است نه انتقاد از مردم شوروی..تنها دلیلی که در اوایل حمله آلمان به شوروی صد هزار صد هزار تا سربازان شوروی دستگیر و به زندانهای آلمان رهسپار میشدند , خود استالین بود. ارتش آلمان در عرض کمتر از سه ماه به دروازه های مسکو
رسیده بود. آن ارتش سرخی که « تروتسکی » بنیانگذارش بود بوسیله خود استالین از هم پاشیده شده بود. سران , افسران ارشد , ژنرال های خیلی فداکار و حتی سربازان خیلی از نیروهای زمینی , و هوائی به وسیله استالین یا پاک سازی شده بودند یا در دادگاهای کذائی مشهور استالین به اعدام محکوم شده بودند و یا به گولاک های سیبری تبعید شده بودند. ارتش سرخ در زمان دیکتاتوری استالین و در سالهای 1940-1941فرماندهان موثری نداشت. به این خاطر است که در اوایل جنگ (( میلیون ها میلیون )) سربازان شوروی قربانی دیکتاتوری استالین شدند. یکی از مشهورترین ژنرالهای ارتش سرخ که باعث شد ارتش آلمان در استالینگراد شکست بخورد « ژنرال کنستانتین روکوسفسکی » بود. ایشان بعد از دادگاهای کذائی استالین , دو بار به اعدام محکوم شد ولی بعد به سیبری تعبید شد. موقعی که استالین کنترل جنگ را از دست داده بود خیلی از ارتشیان تعبیدی منجمله این ژنرال , دوباره به ارتش فرا خوانده تا سر و سامانی به ارتش سرخ داده شود که در نتیجه با بیش از 27 میلیون قربانی , آلمان شکست خورد. وجود آزربایجان و منابع طبیعی زیر زمینی , از جمله نفت که 95 در صد سوخت ارتش سرخ را تهیّه میکرد هیچ وقت از ورقه های تاریخ پاک نخواهد شد.خوبه
اقی ولایتی شما از ترس خروج امریکا از برجام دست بدامن انگلیس و فرانسه المان روسیه و چین شده‌اید وقول حراج منابع غنی نفت و گاز و واردات کالای بنجل روس و چین را به غارتگران داده‌اید که علنا از شما دارند دغاع میکنند خوب دیگه این خالی بندی برای چیه چرا برای ملت لاف میزنید سرتون زیر برف کرده فکر میکنند مردم ایران ماجرا را نمیدانند مگر مملکت وزیر امور خارجه و ریس جمهور ندارد که شما دخالت میکنند و بر علیه منافع ایران شعار میدهید.
این پرت و پلاها مشکل ما را حل نمی کنه
ماشاء الله ما کارشناس زیاد داریم
انقلاب اکتبر فضای لازم برای پیشرفت در زمینه پیشرفت صنعتی و الکتریفیکاسیون و ماشینیزم و اتوماسیون و در ادامه آن روباتیک قرن بیست و بیست و یک در اختیار مردم شوروی قرار داد ولی انحراف آن انقلاب به علل مختلف و برقراری سوسیالیسم روستائی کار شوروی را بعد از 70 سال به رکود و فروپاشی کشاند . چین از این تجربه عظیم و شکست عظیم فروپاشی شوروی درس بزرگی گرفته و بین سالهای 1935- 1950 در زمینه روباتیک و اتوماسیون و تولید و توزیع پیشرفته پیشتاز خواهد بود . این است زیر بنای سوسیالسم پیشرفته . بیت کوین برای آن زمان طراحی شده است . آمریکا به علت فرو رفتن در لاک ناسیونالیسم افراطی و گران شدن تولید در آن کشور احتمالا در آنزمان دچار فروپاشی خواهد شد.
بی ربط
خوشبختانه همه این جماعت را گذاشتیم کنار
مطلب مهمی بود البته از این فاکتها در سالهای گذشته به وفور بوده است که رژیم به مخالفانش گفته هر چی میخواهی علیه ما بنویس ولی به مجاهدین نزدیک نشو. چون در بقای مجاهدین فنای خودش را میبیند. همان آنانی که به طور واقعی خواهان نابودی رژیم هستند نه اصلاح رژیم ، حتما به چنین سازمانی با چنین تشکیلات وتاریخچه ای نیاز دارند.
دوست گرامی، اقبال اقبالی، نویسنده این نوشتار محمد نوری زاد است اما در تیتر سیدهاشم خواستار نوشته شده است که باید ویرایش شود.
"" عصر دوم ماشین و تابوت کمونیزم "" کسانی که با ترم " Cognitive robotics " آشنائی دارند میدانند که جوامع پیشرفته، در حال ورود به انقلابی دیگر هستند، اقتصاد دانان این جوامع، مراحلی را، برای ورود جوامع به عصر دوم ماشین پیشنهاد کرده اند از جمله "" پایین آوردن ارزش تولید کالا با استفاده بهینه از روبات‌ها "" و تعیین مقرری ماهیانه برای شهروندان " بیکار و شاغل "، یعنی این جوامع، سطح نیاز به کارگر و داشتن درامد برای یک زندگی مطلوب را به تدریج کاهش خواهند داد و همه اینها، با توسل به تکنولوژی روبات ها، میسر خواهد شد. جوامع آمریکای لاتین، به دلیل عقب ماندگی ساختار جامعه زیر سلطه سیستم‌های کمنیستی، وارد این روند نخواهد شد. جوامع خاورمیانه ای، با کاهش نیاز در سطح دنیا به " گاز - نفت " وارد بحران خواهند شد. خاورمیانه فرصت زیادی برای باز سازی اقتصادی / صنعتی ندارد، دلمشغولی جامعه شناس‌های
جامعه شناس‌های ساده لوح تحصیل خارج ما هم، حمایت از پ ک ک و کوه‌های قندیل است و ئلان جنگ به تنها کشور موفق خاورمیانه، ۱۷ اقتصاد برتر دنیا، ترکیهما اینجور مواقع این مطالب را با پوزخند رد می کنیم یعنی که بگذر
تازه حالم خوب شده
مدتیه بود که هی بالا می آوردم
اتفاقا صد در صد در اشتباه هستی بایستی مردم مقابله بمثل کنند و تهدید به اینکار کنند که رژیم پیکر ابر مرد تاریخ ایران را به پاس خدماتی که بایران کرده و مانع از نابودی ایران توسط شوروی سابق و پیر استعما ر بوسیله حکومت ایران بر باد ده قاجار کرده . والا این رژیم در مقابل سکوت مردم ایران همانطور که ارامگاه رضا شاه بزرگ را ویران کرد دست به ویرانی و نابودی آرامگاه تمام مردان تاریخی ایران خواهد زد پس یا شما از خاندان پهلوی متنفری ویا ارزش برای رضا شاه قایل نیستی .بدان که این حکومت از مغولها و وتیمور لنگ هم بد تر است.
مقابله به مثل
پووف
مردم بی بخار بی کینه تر از هیولاهایی هستند که با کمک شما سال 57 اومدند.
چه عرض کنیم حکومت تا همین پارسال سعی کرد با چن اغفال شده ... مفبره خمینی را بفرسته هوا .
مثل اینکه فراموش کردی یا غیر مستقیم پیشنهاد میدی به سپاه
کی هست ؟
حالم به خورد
کی هست ؟
در یکی از کامنتها توصیه شده کتاب قلعه حیوانات را بخوانند . عیبی ندارد که توصیه شود کتابی خوانده شود ولی جرج اورول کثیف ترین نویسنده ایست که بشریت میتواند بخود ببیند. این نویسنده در سال 1945 که جنگ دوم تمام شده بود و مردم شوروی با دلاوریهای خود نازیسم را در اروپا به تله انداخته بودند و نیمی از کشورشان هم سوخته و یا تخریب شده بود و نان شب نداشتند بخورند این کتاب را نوشت و قضاوت کرد . قضاوتی ضد انسانی . البته در اصل برای نظام انگلستان نوشته بود ولی چرخوند بسمت شوروی .
زحمت کشیدی ولی بی ربط مثل همیشه
شما هم لنگه حاکمان فعلیمون قادر به شناخت اینکه ما از کدام خطه هستیم .. تا حالاکه نشدی
چه برسه که بفهمی مشکلاتمون وحلشون
ولله آذربایجان و جنبش هایش که حکومت از آن می ترسد که فقط اسمشو می شنویم
....منافعشو اول می سنجه بعد
هرزمان هم حکومت سرباز لازم داشت به شرط گرفتن پول اون هم پیش ،داوطلب بودن
به هر حال جنگ مون که بی خود هشت سال طول نکشید
آقای بهمن موحدی.... نوشته بودید که " به ناسیونالیست قوم گرا Lachin "... اگر شما هم مثل من و اجدادم در یک فرهنگ مالیخولیائی رستاخیزی که بیش از 90 سال تنها بخاطر « ترک» بودن, « آدم » حساب نشدیم , این تحقیر حتمآ در رشد فکری
شما و سایر انسان ها اثر میکرد. بنده نه ناسیونالیست هستم و نه قوم گرا. ولی این به این دلیل نیست که به فرهنگ و زبان مادریم و به سرزمین مادریم عشق نه ورزم.
-آنچه که بشر در سالهای 1991 تجربه کرد (( نابودی کمونیست بود ))..
-در ضمن موقعی که شعار " یا مرگ یا سوسیالسم " را میدهید , مجاهدین خلق, مسعود رجوی و مریم رجوی را از یاد نبرید. شعار شما به این مضمون باشد خیلی پرولتاریائی تر میشود " یا مرگ یا سوسیالیسم یا مجاهدین یا مسعود یا مریم "..
به امید دیدار در کشور جمهوری کمونیستی ایران , شهر سوسیالیستی تهران ,میدان مارکس, خیابان لنین, کوچه استالین , هشت متری مسعود و مریم...
دوست گرامی، کیانوش توکلی، اگر شما می گوئید که این نوشتار باید در بخش احزاب گنجانده شود بسیار خوب، گنجانده شود اما با آن که تیتر این نوشتار (اصول حزب) است چون یک جستار تئوریک و کلاسیک است که در سال ۱۹۲۱ نوشته شده است و سخنان حزب و یا سازمان سیاسی ویژه ای را بازتاب نمی دهد من نیز آن را به بخش دیدگاه ها فرستادم و این چنین نیست که اگر یک نوشتار تئوریک در تارنمای یک حزب و یا سازمان گنجانده شود پس آن نوشتار حتما بازتاب دهنده دیدگاه های آن حزب یا سازمان است، این نوشتار را نخستین بار حزب توده ایران منتشر کرده بود و سپس سازمان های سیاسی، نویسندگان و کسان دیگری نیز که دیدگاه هائی ناهمسان با حزب توده داشتند آن را بازنویسی و بازپخش کردند، البته بازپخش این نوشتار از سوی من نیز برابر با هماواز بودن خود من با همه سخنانی که در این نوشتار دیده می شوند نیست!
کمنت بهمن موحدی به 2 نفر دیگر ذر زیر ،مشکوک است و آن شخص شناخته شده بیمار روانی و مامور رژیم ، بازهم با اسم دیگران اینجا کمنت میگذارد.
لطفن بررسی شوذ !
این مطلب مربوط به بخش احزاب است
به ناسیونالیست قوم گرا : lachin
ازلی و ابدی است ! سوسیالیسم مرده است! انقلاب خشونت است! زنده باد سود! زنده باد بربریت مدرن سرمایه!من هم به شما می گویم که کاپیتالیسم محکوم به نابودی است.
منافع سرمایه داری جهانی در بهره کشی از انسانها و نابودی طبیعت استوار است و به همین علت نظام سرمایه داری باید نابود شود.
حاصل ارتجاع نظم نوین کاپیتالیستی بر جهان چه بوده است؟
غیر از اینکه جنگهای خونین را سازمان دادند؛ میلیون میلیون کشتار کردند؛ جوامع را تکه پاره کردند؛ به نیروهای آدمخوار مذهبی و قومی و نژاد پرست میدان دادند؛ کثیف ترین جنایات را در تاریخ جوامع ثبت کردند؛ فقر و فاقه و فحشا و اعتیاد و بی مسکنی و بیکاری و بیماری را به جزء لاینفک زندگی صدها میلیون انسان تبدیل کردند؛ زیر پرچم بازار آزاد و دمکراسی لیبرالی و پایان دیکتاتوریها و پایان ایدئولوژی ها شنیع ترین جنایات و افسارگسیخته ترین دیکتاتوریها را با ارتجاعی ترین ایدئولوژی ها رسمیت دادند تا یک مشت حکم پا در هوا را اثبات کنند : سرمایه داری
باید با صدای رسا اعلام کرد که بشریت برای آزادی خود راهی جز انقلاب علیه سرمایه داری ندارد. باید از هر تریبونی جهان را به تغییر و انقلاب فراخوان داد.
☆ سوسیالیسم تنها راه نجات بشریت است☆
☆ یا مرگ یا سوسیالیسم☆
این داستان پیدا شدن جسد مومیایی رضاخان میرپنج، یک بازی و ترفند جدید از جانب خود رژیم آخوندی است.
کمال رژیم پلید و اشغالگر آخوندی در آمادگی کامل بسر می برند و با اولین جرقه ها کار را تمام خواهند کرد.قصد رژیم از این حقه، و سیاه بازی جدید این است که تا به خیال خود ، اقبال روز افزون ملت ایران به " سازمان پرافتخار مجاهدین خلق و شورای ملی مقاومت ایران" را متوقف کند و مجاهدین و شورا را به حاشیه برانند.
واقعیت این است که از جانب پادشاهی خواهان و رضاپهلوی، کوچکترین خطری متوجه ی رژیم نیست؛ و دستگاههای بدنام اطلاعاتی و امنیتی رژیم اشغالگر و جنایتکار آخوندی با علم به این موضوع و با گنده کردن پهلوی چی ها، قصد دارند جنبش انقلابی و آزادیخواهانه ی خلق های بپاخاسته ی ایران را منحرف کنند و تنها آلترناتیو دمکراتیک و مقاومت سازمانیافته ی ایران را که همانا " سازمان مجاهدین خلق و شورا " باشد را از میدان بدر کنند. اما کور خوانده اند، کانونهای شورشی در ایران ، برای قیام و نبرد آخرین به منظور سرنگونی تمام و ..
باری ؛ همانطور که پیشتر گفته بودم ، رضا پهلوی و سلطنت طلبان، مرد میدان نیستند و هیچگونه شانسی و اراده ای و توانی برای سرنگونی رژیم آخوندی ندارند و این مجاهدین خلق و هوادارانشان هستند که میدان را در دست خواهند گرفت.
در ضمن باید خاندان پهلوی، رویای بازگشت تاج و تخت به ایران را از سر خود بیرون کنند و از مردم ایران به خاطر ۵۳ سال دیکتاتوری و اختناق و غارتگری " پدر و پسر" عذرخواهی کنند که تا شاید ملت آنها را بخشیدند.
مسبب اصلی و بانی فاجعه ی " جمهوری اسلامی" و سیه روزی مردمان ایران ، تنها و تنها رژیم ساواکی محمد رضا شاه خائن است. اگر شاه در مقطع کودتای ننگین ۲۸ مرداد به نوکری و مزدوری انگلیس و آمریکا تن در نمی داد و با آخوندهای مرتجع و اوباش متحد نمی شد، مردم هیچگاه درسال ۵۷ تصویر خمینی خون آشام را در ماه نمی دیدند و وعده های فریبنده اش را درباره مجانی شدن آب و برق و اتوبوس و اینکه همه ی مردم صاحب خانه خواهند شد را باور نمی کردند و گفته های کفتاران عمامه به سر ریاکار را در مورد آزادی و عدالت نادیده گرفته و به حمایت از آنها بر نمی خواستند.
و حالا چقدر مضحک و صد البته شرم آور است که پهلوی چی ها گستاخانه از پستوهای خود بیرون آمده و از خلق ایران طلبکار می باشند و برای مردم شاه و شاهزاده تعیین می کنند که انگاری خلق قهرمان و شریف ایران رعیت است !
☆ به امید پیروزی خلق های قهرمان ایران ☆
" سرنگون باد حکومت ضدملی و اشغالگر آخوندی"
دوستان... وینستون چرچیل سحن مشهوری دارد که می گوید...." اگر در بیست سالگی کمونیست نباشی «قلب» نداری, اگر در چهل سالگی کمونیست باشی « عقل» نداری... و یا در یکی از سخنانش در پارلمان انگلستان گفت که .. " من هم میدانم که سیستم دولتی پارلمانی با احزاب مختلف ما , یکی از « بدترین » نوع حکومت هاست , ولی تا بحال بهتر از این را کشف
نکرده ایم........
دوران داس و چکش خیلی وقت است که سپری شد.....بهترین ها را برایتان آرزومندم......
به استوانه کورش !!
شما با گستاخی به هموطنان شریف و غیور تورک ما توهین کردید. شما دارید تفرقه افکنی می کنید، فکر نکنید که کسی متوجه نمی شود.
ضد ایرانی تر از این پاسداران و آخوندهای پلید، در هیچ کجای جهان وجود ندارد. رژیم آخوندی ، تنها حکومتی در جهان است که سیاست محوری و اصلی اش ، تضعیف میهن پرستی و وطن دوستی است . در "ضدایرانی بودن" حکومت ضدملی آخوندی همین بس که باید فاشیست های پان ترک و جدایی طلبان خائن مثلا آذربایجانی ، در محضر این آخوندهای کثیف درس پس بدهند!
☆ هرچه مستحکم تر باد اتحاد خلق های ایران از فارس و تورک و لر و گیلک و مازندرانی و کورد و بلوچ و ترکمن و عرب خوزستانی☆
☆ پاینده باد ایران☆
" سرنگون باد حکومت ضدملی و ضدایرانی آخوندی"