آمریکا خواهان نشست اضطراری شورای امنیت شد در بارەی ایران . شورای امنیت میتواند بنا بە دلایلی برای پیشگیری از کشتار مردم ایران توسط حکومت ایران دخالت نظامی کند در ایران دقیقأ مثل لیبی امیدوارم کار بە آنجا نکشد و حکومت آخوندی تن بە یک رفراندوم برای تعین سرنوشت حکومت آیندە در ایران بدهد رفراندومی با نظارت کامل شورای امنیت
آقای لوائی، نوشته کوتاه تان چیزی جز یک مشت لفاظی های ارتجاعی نیست . کسانی مثل شما که شرکت نکردن خلق مبارز آذربایجان را در تظاهرات و قیامهای خونین توده های محروم و زحمتکش ایران تبلیغ می کنند و سخت مصرند که اهالی آذربایجان همراه با دیگر خلق های بپا خاسته ایران، فریاد خود را در این روزهای حساس تاریخی، علیه رژیم خون آشام جمهوری اسلامی بلند نکنند ، بدون هیچ تردیدی، آب به آسیاب جنایت کاران حاکم در ایران ریخته و خواسته و نا خواسته، خواهان بقای این رژیم ارتجاعی و سرکوبگر می باشند. 39 سال تمام است توده های محروم و زحمتکش آذربایجان و دیگر خلق های ایران از وجود رژیمی ضد مردمی در ایران ، رنج می برند . 39 سال تمام است رژیمی قرون وسطائی بر شئون توده ها حاکم بوده و در ارتکاب بدترین اعمال ضد انسانی و ضد دموکراتیک ،حد و مرزی نمی شناسند . اکنون که پس از سال ها
تحمل ظلم و خودکامگی ، توده های محروم و ستمدیده در سرتاسر ایران به پا خاسته و با دادن قربانی های بیشمار ،مجدانه و رزمنده علیه این رژیم آدمکش پیکار می کنند ، سازشکارانی مثل شما قلم به دست گرفته و با تبلیغ و اشاعه بی عملی و تسلیم در مقابل خودکامگان حاکم، بیاری رژیم فرتوت جمهوری اسلامی می شتابند. آیا این اقدام سازشکارانه شما می تواند معنائی جز دشمنی با توده های زحمتکش آذربایجان و یاری رساندن به رژیم درمانده و تبه کار جمهوری اسلامی داشته باشد؟.
جناب Y. Azerbaycan
کوبانی استالینگراد قرن 21 است و حماسه تاریخی فرزندان کردستان را با این سخنان بی پایه و نامستند نمی توان کم ارزش جلوه داد. کوبانی هنگامی در محاصره داعش، حکومت فاشیستی ترکیه و رژیم اسد بود؛ امریکائی آنجا نبودند و شهروندان کوبانی اسلحه برداشتند که تا آخرین نفر بجنگند و جنگیدند و پیروز شدند. امریکائی ها و روس ها و .. پس از سرخی صورت داعش از سیلی زنان و مردان کرد، به روژوا رفتند.
کردها در روژوا یک قدرت بوده هستند و مختارند که روابط بین المللی شان را بر اساس منافع شان تنظیم کنند. کوبانی ها را به داعش چسباندن (همسو نشان دادن)، ریشه در کینه کور ویا نادانی و ناآگاهی عمیق دارد. من متاسفم که شما پشت نام زیبای آذربایجان، این نظرات را بازتاب می دهید.
جناب لوایی با همین توهمات زندگی کن. تبریز شهری صنعتی و درصد بیکارانش پائین است و پرواری شده وگر نه اگر از توهمات جناب پیروی میکرد شاید بهترین فرصتی میبود تا خواستهای ملی و زبانی را در این برش از ناآرامیها اظهار میکرد.
اگر اما در آینده به هر شکلی تربریز و شما بخواهید برای خودتان کلاهی از نمد بسازید انگاه است که ضربه خواهید خورد که تا ابد فراموشش نکنید.
آقای شاملو من با شما هم عقیده ام و به تمام کسانی که درد آذربایجان و دمکراسی و درد تحقیر درد زبان مادری درد اقتصاد درد توسعه و درد تمام نیازهایی که میتواند آذربایجان را نجات دهند دارند میگویم که ما میتوانیم به مردم سراسر ایران بپیوندیم ولی خواسته هامان را در قالب شعارها هم نشان دهیم مثلا مامیتوانیم شعار استقلال آزادی جمهوری فدرال سر دهیم. ما میتوانیم مرگ بر دیکتاتور مرگ بر فاشیسم آریایی سر دهیم.یا دیکتاتور دیکتاتور منیم دیلیم تورکی دور. آزادلیق وار اولسون ایستمین خار اولسون. خامنه ای خار اولسون آذربایجان وار اولسون. .....
آقاى جدارى، يادمان نرفته كه با همين ايدئولوژى و توده توده بازى هايتان انقلاب ٥٧ را به ثمر نشانديد. آنكه بايد جوابگو باشد شماها هستيد. بايد برايمان توضيح دهيد كه چرا چنين رژيم فاسد و جبارى را سر كار آورديد؟
آزربايجان هم اسير اين رژيم و هم اسير كوتاه فكرى ها و عناد ناروشنفكرانى است كه فرسنگ ها از دموكراسى و تعقل دورند. آزربايجان خيلى وقت است كه از ايرانيت امثال شماها و ايرانيت رژيم و اپوزيسيون سلطنتى عبور كرده است.
خبری جالب از کوردستان مهاباد ، اشنویە ، پیرانشهر ، سردشت ، سقز ، بوکان تمامی عکسهای خامنەای و خمینی و پرچم ایران در این شهرها توسط خود پاسداران پائین کشیدە شدە و برداشتە شد دلیل آن احتمال آتش زدن آن در این شهرها میباشد
جناب peerooz دوست خوبم ضمن سلام به جنابعالی وآقای توکلی و همه دوستان :بنده با نظرات آقای بهنام و جنابعالی در مورد اتهام زدن وتوهین یک عده در این سایت موافق هستم البته این را هم میدانم که کنترل این همه نظر ونوشته توسط آقای توکلی وهمکارانشان در این سایت بسیار مشکل است ولی باید ترتیبی داده شود جلو توهین و اتهام گرفته شود چون بیشتر توهین واتهام ها برای کسانی زده می شود که افراد فریهخته ومعتقد به گفتگوی سالم هستند اگر این روش ادامه پیدا به کند این افراد از نوشتن در این سایت خوداری خواهند کرد ومیدان به نفع افراد توهین کننده و اتهام زن خالی خواهد. شاد باشید با تشکر انزابی
"" دو کلمه حرف حساب "" اگر در صورت بی ثباتی، قحطی، بی آبی، خشکی، نتوانید خود یا خانوادهٔ خود را، به رژاوا، کوبانی، اقلیم بارزانی بفرستید، مخصوصا اگر روژاوا، کوبانی، اقلیم بارزانی، توان جذب طبقه متوسط را ندارند، حمایت از روژاوا، اقلیم بارزانی، خیانت به جامعه است.
اگر درصد ناچیزی شعار "ما آریایی هستیم عرب نمیپرستیم" را سر دادند چه ربطی به کل مردم دارد؟ شعار " نه غزه ، نه لبنان جانم فدای ایران " کجایش فاشیستی است؟ ارجح بودن منافع ملی بر منافع کشورهای دیگر برای کسانی که به انترناسیونالیسم کارگری اعتقاد دارند اصلا قابل درک نیست. همان شوروی سابق که سمبل شما کمونیستها است برای تصاحب نفت شمال ایران از هر وسیله ای حتی حزب توده بهره برد حال چطور شعاری که برای خلاص شدن از انترناسیونالیسم امت اسلامی سر داده میشود اینگونه برای شما گران تمام شده است؟
دیگر مردم از شعارهایی که از نیروهای چپ به اسلامیون مرتجع به عاریت رسیده است خسته هستند. شعارهایی مانند مرگ بر این و آن! امپریالیسم! و.....
با ایدئولوژی های اتوپیایی همانند اسلام و مارکسیسم میتوان به ایران اسلامی و شوروی کمونیستی و کامبوج و کوبا و ونزوئلا رسید لطفا به مردم ما نسخه های شکست خورده نشان ندهید.
آقای محسن کردی، بله در کشور کثیرالملله ایران ما ترکهای آذربایجان میخواهیم با تکیه به مقررات بین المللی سرنوشت اجتماعی- اقتصادی خودمان را خودمان تعین کنیم . این حق ماست و تشکیلاتهای سراسری رنگارنگ نمیتوانند برای ما پلاتفرم سیاسی درست کرده و سرنوشت دلبخواه خویش را بما تحمیل کنند. ما میخواهیم صاحب دولت ملی ، مجلس ملی بوده وسیستم تحصیلی بزبان ترکی .... داشته باشیم . حالا شما و امثال شما خوشتان بیاید یا نیاید واقعیت این هست.
چه بزبان ترکی و یا کردی پارسی هدف ازادی میهن از چنگال خوش ریز اخوند و بیگانه پرست است. حرف و عمل ما باید همان حرف ستار خان باشد که گفت زیر بیرق بیگانه نرویم و هفت کشور را زیر بیرق ایران بیاوریم .
زنده باد ستار خان بزرگ مرد میهن پرست ایرانی .
تحلیل خوب و درستی است انهایی که از کوبانی بت ساختند دیگر تقریبا ساکت شده اندحقیقتا همه می فهمیدند کوبانی الکی بزرگنمایی شده که عاقبت با حمله حشدالشعبی همه چیز عوض شد
آقای محسن کردی کامنت آقای یزدانیدر معرض دید همگان است و این کمنت آقای یزدانی حداقل خواست ملت تورک آذربایجان است ولی اگر تو و امثال تو راضی به حکومت آخوندها هستید عین نوشته شما « این مردم آخوند را تحمل می کنند و جدایی را نه » ماندن زیر عبای آخوندها مبارکتان باد ولی به این آن توهمت عین نوشته ات « همپالکی های تان مامور وزارت اطلاعات و ارتش سایبری هستید » را نزن چون احمد یزانی همگان خوب میشناسند ولی تو را کی میشناسد ؟
Y. Azerbaycan این جناب نکاتی در مورد کوبانی و در کل کوردستان سوریە نوشتن کە لازم بە توضیح است ایشان همکاری ملت کورد با آمریکا برای رسیدن بە اهداف خود را تقبیح میکند چند سوال از ایشان دارم مگر تورکیە هواپیماهای اف ١٦ خود را از کجا تأمین میکند ؟ مگر اس ٤٠٠ را از کجا میخواهد بخرد ؟ مگر پایگاه انجرلیک ٨٠ سال است در خدمت آمریکا نیست ؟ مگر آذربایجان شمالی بە پایگاه اصلی اسرائیل تبدیل نشدە ؟ مگر ایران با روسیە و چین همکاری ندارد ؟ مگر بشار اسد بدون کمک روسیە و ایران کاری میتونست بکند ؟ انگار همکاری کشورها و خرید تسلیحات برای همە خوب است برای ملت کورد بد ؟ این را تو گوشتان فرو کنید ملت کورد هم محق است برای رسیدن بە آرزوهایش با هر کشور و هر دولتی ارتباط داشتە باشد
جناب یزدانی اگر برای خوابیدن حرکت مردم فقط یک وسیله لازم باشد همین نظر شما کافیست. کافیست که مردم تصور کنند که شماها به دنبال تشکیلات سیاسی ترکی هستید. مطمئن باشید که همه به خانه هایشان باز خواهند گشت. این مردم آخوند را تحمل می کنند و جدایی را نه. لذا پر بیراه نیست که بگوییم شما هم مثل همپالکی های تان مامور وزارت اطلاعات و ارتش سایبری هستید و در خدمت سیاستهای برقرار ماندن رژیم اسلامی.
نه رفیق! غیب شدن کامنت من (کامنت شماره 97344) که در آن سخنانی را برای آقای حسن شریعتمداری نوشته بودم برای تصحیح مجدد نبود! پس برای چه بود؟ برای آن بود که پانستانی هائی که پاکستانی شده اند از آن خوششان نیامد و آن را پاک کردند!
این دوستان قومگرا دشمنی خود را با مردم آذربایجان نشان دادند وقتی که پیام میدهند "ما را رها كنيد، همان بهتر که خراسان سر ایران باشد نه آزربایجان!" و مردم را از همراهی برادران خود در شهرهای دیگر باز میدارند خدمت بزرگی به حکومت اسلامی میکنند. این است که بنده اعتقاد دارم قومگرایان خواسته یا ناخواسته از جانب حکومت سازماندهی میشوند.
با درود به آقای شریعتمداری که همواره در ۳۹ سال گذشته با تحلیل های منطقی و مستقل خود راهنمای ما بوده و هستید. اقای تبریزی کامنت شما بعد انتشار غیب شد آیا برای تصحیح مجدد است.کسانی که سلطنت را در کنار نژاد پرستان قرار میدهند میدانند صرفا داشتن زبان مادری برای تشکیل مجلس ملی کافی نیست. دولت ملی که سرکار باشد خواهیم دید که اقیانوس وار همه جریانات انحرافی به کنار رانده خواهند شد.
آقای اقبالی نوشته اید که به کوبانی برای دفع داعش ها تشریف فرما شده بودید ولی حالا مشخص شده که تمامی این ها سرپوش همکاری نیروهای امریکائی و کوردها که تبدیل به پیاده نظام ارتش امریکا شده و همین یک ماه قبل بی بی سی خبری منتشر کرد که بیش از ٣٥٠ نفر جنگنده داعشی با نظارت ارتش امریکا و تحت محافظت کورده از رقه خارج و به مناطق دیگر منتقل شدند و در ضمن در کوبانی نیز بر خلاف اخبار بزک شده کوردها وقتی وارد کوبانی شده بودند که در تبانی با داعش تمامی منطقه کاملا از نیروهای داعش تخلیه شده بوده و تمامی اینها بخاطر استقرار نیروهای امریکائی در سوریه بوده یعنی لنینگراد و استالینگراد « کوبانی » به پایگاه و PYD به پیاده نظا م امریکا تبدیل شده و شما ها هم آگاهانه و یا نا آگاهانه آتش بیار معرکه بوده اید
جناب شریعتمداری در همه گفتگوها و دیدگاهایش از یک هوشیاری و خرد سیاسی بالایی برخوردار بوده؛ واین بار نیز با پیام بجای خود تبریزی را خواستار شده از خواب بیدار شوند و به مبارزه مردم بپیوندند.
در وضعیت بسیار حساس کنونی تشکیلاتهای سیاسی آذربایجان بایستی کمیته یا جبهه مشترک ملی تشکیل داده ؛ کادرهای سیاسی خویش را آماده ساخته، مسائل روز را تحلیل نموده و راه مبارزه با رژیم ضد انسانی وقرون وسطائی ایران و جریانات نژادپرست و سلطنت طلب که میخواهند خویشتن را بمثابه آلترناتیو جا بزنند بیان کنند. در صورت اوج گیری اعتصابات و قیام مترقی - دموکراتیک عمومی در همه شهرهای ایران ما آذربایجانیها بایستی با شعارهائی از قبیل آزادی، دموکراسی، مجلس و دولت ملی برای آذربایجان ، سیستم تحصیلی بزبان مادری، نجات دریاچه ارومیه، جدائی دین از امور دولتی، حقوق مساوی برای زنان وارد مبارزه شویم. در ضمن تمام سران و رهبران این رژیم قاتل و دزد و جنایتکارند و تنها با رفتن این رژیم میتوان آینده بهتری را بدست آورد. زنده باد مبارزه ملتهای در بند ایران برای آزادی، دمکراسی و عدالت اجتماعی. برلین- احمد یزدانی
در وضعیت بسیار حساس کنونی تشکیلاتهای سیاسی آذربایجان بایستی کمیته یا جبهه مشترک ملی تشکیل داده ؛ کادرهای سیاسی خویش را آماده ساخته، مسائل روز را تحلیل نموده و راه مبارزه با رژیم ضد انسانی وقرون وسطائی ایران و جریانات نژادپرست و سلطنت طلب که میخواهند خویشتن را بمثابه آلترناتیو جا بزنند بیان کنند. در صورت اوج گیری اعتصابات و قیام مترقی - دموکراتیک عمومی در همه شهرهای ایران ما آذربایجانیها بایستی با شعارهائی از قبیل آزادی، دموکراسی، مجلس و دولت ملی برای آذربایجان ، سیستم تحصیلی بزبان مادری، نجات دریاچه ارومیه، جدائی دین از امور دولتی، حقوق مساوی برای زنان وارد مبارزه شویم. در ضمن تمام سران و رهبران این رژیم قاتل و دزد و جنایتکارند و تنها با رفتن این رژیم میتوان آینده بهتری را بدست آورد. زنده باد مبارزه ملتهای در بند ایران برای آزادی، دمکراسی و عدالت اجتماعی. برلین- احمد یزدانی
هر آذربایجانی که در جنبش ضد رژیمی اخیر که سرنگونی رژیم کشتار و جنایت جمهوری اسلامی را هدف قرار داده است شرکت فعال نداشته باشد و یا به نحوی از انجا ، آگاهانه و نا آگاهانه سبب اخلال و تفرقه و دو دستگی در این جنبش عادلانه توده های به پا خاسته ایران باشد ، بلاتردید دشمن رهائی توده های محروم و ستمدیده آذربایجان از بند اسارت و بردگی بوده و به مقاصد شوم ارتجاع حاکم در ایران ، یاری میرساند. همین !
من نمی دانم آقای صادق زیبا کلام چقدر صادق است و آنچه را بر زبان جاری می سازد از صدق دل است یا چیز دیگر. اما تا حدودی موافق نظر ایشان هستم که مسیر درستی در پیش روی معترضان نیست چون به نظر من این اعتراضات سرانجام خوشایندی نخواهدداشت، شکی ندارم چرا که از دو حال خارج نیست:
1 - یا بالاخره سرکوب می شود ( که محتمل تر است، تاکید میکنم حتمی نیست محتمل تر است)
2 - یا پیروز می شود.
گزینه نخست اگر سرکوب شود که خب میرود زیر خاکستر تا دوباره بابت ماجرای دیگری سرباز کند و دباره روز از نو وروزی از نو، و این روند آنقدر ادامه مییابد که یا اعتراضات سروسامانی می گیرند و به نتیجه ای ختم می شوند (حالا یا مثبت یا منفی) یا همچنان اعتراضات به راه خود ادامه می دهند ولی فشل باقی می مانند.
درباره گزینه دوم هم اگر پیروز شود با توجه به اینکه هیچ اپوزیسیون قدرتمندی که محبوبیت عام داشته باشد و تقریبا اکثریت یا
حتی نزدیک به اکثریت قبولش داشته باشند هنوز وجود ندارد بیم هرج و مرج، تشتت آرا به صورت خشونت بار آن، جدایی طلبی برخی اقوام متعصب و حتی فعالیت تکفیری ها و از همه مهمتر طرفداران شکست خورده نظام که مانند مار زخمی به دنبال ضربه زدن خواهند بود.
حتی اگر حکومت جدیدی هم تشکیل شود (که بعید می دانم مورد قبول اکثریت جامعه متنوع و رنگارنگ ایرانی باشد) باز هم با توجه به مشکلات ریشه ای که چند قرن است گرفتار آن هستیم و مردم خسته ورنجیده ای که دنبال گشایش آنی در روزگار خود هستند و خیلی دیگر وعده ها برایشان ارزش و اساسی ندارد و با توجه به وجود شدیدترین تفکرات ایدئولوژیکی تا لیبرال ترین تفکراتی که (آنهم در ایران باز طرفداران تندرویی دارد!) بعید است ما همچنان آب خوش از گلویمان پایین برود.
مدت هاست کشورهای خاورمیانه مدام انقلاب می کنند ولی چیز خاصی نصیبشان نمیشود. به نظر من کوچکترین، شاید باید بیشتر اندیشید و راه حل های بهتری یافت، شاید به جای آنکه مدام حاکمان را عوض کنیم، مقدسشان کنیم، بپرستیمشان، فربهشان کنیم، بعد تفالهشان کنیم و بریزیم دور و عمر و زندگی خود و فرزندانمان را بسوزانیم، خودمان را اصلاح کنیم چه در مقام فکر و چه در مقام عمل و نیز مصلحان و اندیشمندانی -که دنبال اندیشههای جاهطلبانه و حکومت گری و سهم خواهی نباشند - روی این موضوع تمرکز بیشتر کنند و با شناخت کامل جامعه ایرانی و بدون حب و بغض به اصلاحات ریشه ای و درونی جامعه اقذام کنند.
مسلما با افزایش آگاهی مردم وتبدیل مردم ار موجوداتی منفعل به انسانهایی فعال که هر اقدام حاکمان را زیر ذرهبین قرار ذاده و مطالبه گری کنند و سرنوشت نه فقط خود و خانواده خود که حتی همسایه دبوار به دیوار تا آن هموطن که در دورافتادهترین نقطه کشور ساکن است برایشان مهم باشد.
البته رسیدن به این مقصود در خاورمیانه به نظر بسیار بسیار بسیار دشوار است و این نفت لعنتی و این منابع غنی ثروت و این تعصبات قومی و نژادی و فرهنگی بیهوده ماجرا را سخت تر می کند اما به طور قطع رسیدن به این مقصود غیر ممکن نیست.
به امید روزهای شیرین
آقای شریعتمداری .چرا قبل از این بامردم خودتون ترکی صحبت نکردین. چرا اینقدر از ما دوری ؟ چرا با اینکه درد ما رو خیلی خوب میدونستی هیچ کاری برای ما انجام ندادی؟
آقای شریعتمداری زین پس قدرت اذربایجان فقط برای آذربایجان صرف خواهد شد.
به نظر من به ۲ نکته دیگر هم اشاره میکردید مقاله کاملتر می شد و تمام مهره ها در صفحه شطرنج منطقه سر جای خود قرار میگرفت:
۱ـ کودتای ترکیه که در صورت وقوع نه عقب نشینی از کرکوک اتفاق میافتاد و نه قلع و قمع داعش و نه عدم پیشروی به سمت آبهای گرم مدیترانه از سو امریکا
۲ـ دیدار حزب دموکرات کردستان ایران و کومله و .... از عربستان و بقیه داستان ...
بنظر میرسد نویسنده این مقاله نظراتش را ازاطاق فکر خامنه ای تغذیه میکند. توجه کنید به این بخش از مقاله:
ٌ 2- اصولا، موفقیت در خاورمیانه، حفظ تمامیت ارضی، حاکمیت ملی، تامین صلح و امنیت کشورهای منطقه و جلوگیری از مداخلات امپریالیستی، در گرو همکاری همه جانبه، سازمان یافته و پایدار ترکیه، ایران، عراق و سوریه است.ٌ
ویا به این قسمت از مقاله توجه کنید: ٌ بقای کشورهای منطقه، ضرورت همکاری با همسایگان را تحمیل می کند، همچنان که در داخل نیز ضرورت وحدت تمامی ملت را تحمیل می کند. ٌ
اما درواقع دیدگاهای ایشان بیانگر نظرات اردوغان و منافع ترکیه میباشد.
جناب کرمی عزیز، من سالهاست که شاهد مطالب شما هستم و تقریبا در همه موارد همنظریم. من هم امیدوارم که پس از این سالها بتوانیم به میهن عزیزمان باز گردیم و خاک عزیز آنرا ببوسیم و دوباره ما مردم ترک و فارس و کرد و بلوچ و عرب و ترکمن و هر لهجه و زبانی دست به دست هم ایران زیبای مان را باهم بسازیم.
جناب نسیم، برای آنکه سایت بدست شما یا بهمن موجدی یا اغلوها بیافتد حتما لازم نیست که کد سایت را در اختیار داشته باشید. اتفاقا بهترین روش آن است که یک غیر تورک کد سایت را داشته باشد و شما بعنوان مخاطب در بحثها شرکت کنید. و سپس با استفاده از نقطه ضعف مدیر سایت در مورد درکش از دمکراسی و آزادی بیان اختیار سایت را بدست بگیرید. چاک دهان را باز کنید و مخالفان تان را با زشت ترین کلامها زیر حمله بگیرید و مدیر سایت جرات نکند پاسخ تان را بدهد چرا که از انگ خوردن میترسد. نمیخواهد که شما ناشناس ها او را به هواداری از نژادپرستها و فاشیستهای پهلوی چی متهم کنید. و این درحالی که او شناختی دستکم بیست ساله از من و دیگرانی مانند من دارد و میداند که چنین نیستیم. و شماها از این آب گل آلود خوب ماهی میگیرید.
آقاى احمد، سى سال هم لوايى در حركت بوده و با كتاب و مقاله و برنامه ها و سخنرانى هايش حضور خود را نشان داده. تو در اين بيست سال هنوز نامت را نمى توانى با جسارت بيان كنى. ميليونها لوايى در آزربايجان وجود دارد. اگر تو بهتر بلدى بسم الله. كسى جلويت را نگرفته
امروز هم بهترین برخورد با اینها این است که اجازه نشر عقاید شان را ندهی. فوقش میگویند که تو در مقابل فشارهای ما وا دادی و یا دمکرات نیستی. خب بگویند. هم تو خودت و سابقه ات را میدانی و هم دیگران. در همین مدت که به تو تهمت زده شد تعدادی از همرزمانت پس از سی چهل سال پیدای شان شد و حیثیت سیاسی شان را گذاشتند و از تو دفاع کردند و گفتند که جان شان را نجات دادی. شاید بگویی این شده روش سایت که نظرات آنها را نیز درج کنی بسیار خوب. اما دیگر اجازه لجن پراکنی و مزه پراندن و متلک را به آنها نده. این که دیگر دمکراسی نیست. توهین به رضاپهلوی و چاک دهن را باز کردن که دمکراسی نیست. رضاپهلوی میتواند قانونا شخص تو را بعنوان مسئول سایت به اتهام بردن آبرو و حیثیت وی به دادگاه بکشد. در همان دانمارک که تو زندگی میکنی حق ندارند به یک الکلی دائم الخمر که روی نیمکت کنار میدان می نشیند توهین کنند چه برسد به یک شخصیت
سیاسی شناخته شده. حال اگر رضا پهلوی چنین نمی کند نه از آن روست که این حق مخالفان وی است که به وی توهین کنند بلکه از این روست که برخورد با این توهین کنندگان را دون شان خود میداند. اما این درست که در دیزی باز است اما حیای گربه کجاست؟ خب گربه حیا ندارد اگرنه گربه نبود. کسانی که زشت ترین لجن پراکنی ها را بر علیه رضا پهلوی و هواداران او بنام آزادی بیان و دمکراسی روا میدارند بجز همان گربه بی حیا کس دیگری هستند؟ شما به به اصطلاح «نظرات» اینان پای مقالات سیاسی ما که در مورد رژیم نوشته ایم نگاه کنید. اصلا حرف شان ربطی به بحث مقاله ندارد فقط آمده اند که پارازیت بیاندازند و متلک بگویند و نامش را بگذارند استفاده از دمکراسی. درست مثل بیکاره های سر چهار راه که به رهگذران تکه ای می پراندند و نیش شان باز میشد. حال بانگ بر میدارند که من به آنها توهین کرده ام. نه آقا.. عمل تو مثل آن گربه بی حیاست که از گشاده دستی این سایت سوء استفاده میکنی و توهین میکنی این که بیکار در خانه ات نشسته ای و زیر هر مقاله ای یک پارازیت میاندازی و رجز میخوانی و حرفی برای گفتن همان «تورکهایت» نداری که چیزی از تو یاد بگیرند. بد نیست چند مثال بیاورم. هنگامی که داعشی ها به داگستری تهران حمله کردند من یک مطلب 5 خطی در دیدگاه ها گذاشتم. طرف 6 خط فقط متلک و تمسخر در بخش نظرات گذاشته که اول از زیر ممیزی سایت رد شده و با تایید مسئولین سایت زیر مقاله من نهاده شده چرا که طرف از نویسندگان سایت نیست. این یعنی این که مسئولین سایت نیز در تمسخر و توهین به من با طرف همنظر هستند. این هم لینک آن مطلب
http://www.iranglobal.info/node/60572
اما کیانوش عزیز، برای آنکه درد را خوب بفهمی این یکی خیلی جالب است. اینجا تماشا کن که «بهمن موجدی» یکی از همین افراد که در خانه نشسته که چوب لای چرخ مبارزین بگذارد چگونه تو را با یک نظر تحریک کننده در مشت خود میگیرد. من یک مطلب در مورد سریال شهرزاد نوشتم و صحبت ما یک صحبت تاریخی بود. بهمن موحدی آمد نتیجه گرفت که تو گرایشات سلطنت طلبانه پیدا کرده ای و چند کلفت و نازک بار تو کرد. خب این سخن بهمن موحدی کجایش سیاسی و منطقی هست؟ او رجز میخواند که اعصاب فعالین سیاسی را خرد کند و نگذارد که افکار بر مبارزه با جمهروی اسلامی متمرکز شود. فقط یک فرستاده وزارت اطلاعات میتواند اینچنین در کار مخالفت با جمهوری اسلامی اختلال ایجاد کند و هرکجا بحث ریشه ای در میگیرد خودش را وسط بیاندازد و هم بحث را به انحراف ببرد و هم بین تبریزی و تهرانی اختلاف بیاندازد درحالی هیچ اختلافی وجود ندارد. این لیکنک را نگاه کن، ببین زیر نظر تو چه نوشته:
http://www.iranglobal.info/node/53506
در مقاله «احتمال دارد تهدید داعش دامن ایران را هم بگیرد در بخش نظرات yenklik یکی از آن موارد به انحراف بردن بحث را به میان می کشد . حرفی که میزند چیزی بجز متلک و مزه پرانی یک بیکاره سر کوچه به یک فرد محترم نیست. اصلا بحث سیاسی نیست. و اگر سایت «پاسبان» بفرستد که بساط لودگی او را جمع کند تو فریاد میزند که آزادی نیست. آزادی هست اما تو بلد نیستی استفاده کنی. آزادی تو تا مرز حرمت و آزادی دیگری است که تو درکی از آن نداری و فقط آزادی بی نهایت خودت را می بینی. این هم لینک این یکی
http://www.iranglobal.info/node/37983
خلاصه هرکجا ما که علاقه به مسائل ایران داشتیم و همانقدر ترک را دوست داریم که فارس و کرد و بلوچ را از جانب این پان ترکها مورد تمسخر و حمله قرار گرفتیم. خب .. من هم که کم نمیارم. تلاش کردم با همان زبان خودشان پاسخ بگویم اما هرچه کردم نتوانستم به اندازه آنها وقیح و بی حیا باشم. و آنها با وقاحت با قلمی آلوده و زشت به من مینوشتند و تازه مدعی میشدند که من به آنها توهین کرده ام.
کیانوش عزیز، تجزیه طلبی در حد برخورد نظری جرم سیاسی نیست و اگر هم باشد مگر ما آریایی های نژاد پرست میتوانیم تا وقتی در ایران دولت مرکزی ارتش و یگانهای سرکوب بدست مان نیافتاده آنگونه که اینها خیال میکنند و زندان و شکنجه و هزار هزار اعدام شان کنیم؟ نه تنها برخورد نظری و تئوریک تجزیه طلبی جرم نیست بلکه لازم هم هست تا این موضوع شکافته شود. و ما همان اوایل که سر و کله اینها پیدا شد مقاله پشت مقاله با اینها برخورد نظری کردیم. بسیار هم خوب بود. اما دیگر رسید به جایی که دیگر حرفی برای گفتن نماند. یعنی آنها حرفهای شان را زده بودند و ما هم زده بودیم و نه ما از موضع مان پایین آمدیم و نه انتظار داشتیم با دوتا مقاله ما آنها از موضع شان پایین بیایند اما خوشحال بودیم که با نظریات اینها آشنا شدیم. ولی وقتی ما گفتیم که دو طرف تیر جعبه حجت شان را بیانداخته اند و دیگر حرفی در این مورد نمانده بیایید مسائل مرب
بیایید راهی برای بقول زنده یاد داریوش همایون برای «همرایی چپ و راست ایران» بیابیم اینها نه تنها گامی در این زمینه حاضر نشدند بردارند بلکه بصورت معنا داری هربار با کامنتهای شان بحث را به بیراهه بردند. ما صحبت از این میکردیم که چگونه با رژیم برخورد کنیم اینها هی می آمدند و بحث ها را به بیراهه میبردند و میگفتند شماها نژاد پرست هستید چون در بحث تان صحبت از حق جدایی خلقهای ایران نکرده اید و آنرا برسمیت نشناخته اید. آقا اولا که ما شش ماهی با شماها بحث کردیم و قبلا گفته ایم که حق جدایی خلقها را برسمیت نمی شناسیم و میدانیم که از نگاه شما فاشیست و نژادپرست هستیم اینجا سنگ ننداز برو یه جای دیگه قال چاق کن. اما اینها مانند بچه های لوس هربار خود را داخل بحثهای ما کردند مانع شدند که هدف اولیه سایت که همانا برخورد نظری چپ و راست ایران و مهیا شدن پایه های یک آلترناتیو (آنگونه که همان 15 سال قبل حرفش بود) به ثمر برسد. مزه پرانی ها و لجن پراکنی ها از قبیل فاشیست و نوکر رضاپالانی و آن ممه را لولو برد و این لجن پراکنی ها که قبلا هم ما به ریش گرفته بودیم که آقا بلکه ما نوکر رضاپالانی هستیم بگذارید بحث مان را بکنیم و این قبیل لودگی ها را در پوشش دادن نظر و پاسخ و نوشتن مقاله را در سایت شروع کردند که کلا با ماهیت برخوردهای نظری مشترکی که با آنها داشتیم تفاوت داشت. گویی یک طرح از پیش تعیین شده بود که تفکر بوجود آوردن آلترناتیو پا نگیرد. و کیانوش عزیز مگر دلیل اقدام تو برای برپا کردن چنین سایتی بجز آن بود که می دیدی که سایتها و نیروهای دیگر آن زمان این ضرورت مبرم را برای تشکیل یک آلترناتیو برای جمهوری اسلامی نمی بینند و باید فکری در این مورد میشد؟ مگر ما تلفنی و یک بار هم حضوری در این مورد حرف نزدیم و تو قضیه را با بسیاری دیگر از صاحبنظرانی که این مهم را حس میکردند در میان نگذاشتی و حمایت و تشویق آنان نصیبت نشد؟ تو فکر میکنی که اگر میگفتی که قصد ساختن سایتی داری که در آن جدایی طلبان هم حق نوشتن مطلب دارند تو فکر میکنی کسی حاضر بود حتا جواب تلفنت را بدهد؟ و این نه به این دلیل که ما آنگونه که اینها می پندارند مخالف آزادی بیان باشیم بلکه می گفتیم بروید سایت خودتان را بزنید و تمایلات جدایی طلبانه تان را آنجا مطرح کنید. نشریاتی مثل کیهان لندن، نیمروز، و تارنماهایی مثل گویا، روز و غیره هرگز اجازه چنین بلبشو و بی در و پیکر بودن را نمیدادند. و این نه به این دلیل که مخالف آزادی بیان باشند بلکه میگفتند که دلیل پایه ریزی ما این نیست که بخواهیم بلندگوی جدایی طلبان باشیم. همین سایت ایران گلوبال اگر کسی بیاید و مطلبی در مورد سینما بنویسد و تو آن مطلب را برداری و در بخش فرهنگ و هنر قرار بدهی نویسنده آن مطلب باید بیاید و بگوید کیانوش فاشیست است و دمکرات نیست؟ اینجاست که میگویم کج فهمی در مورد دمکراسی نباید وجود داشته باشد. یک نشریه هم مثل یک حزب است، مثل یک تلویزیون است و برای هدفی پایه ریزی شده. در یک حزب چپ شما نمیتوانید افکار نژادپرستانه تبلیغ کنید پس گردن تان را میگیرند و می اندازند بیرون و وقتی روی کف خیابان افتاده اید آیا حق دارید فغان کنید که حزب چپ دمکرات نیست؟ عزیز من دمکراسی نظم خودش را دارد و آزادی بیان به معنای از میان رفتن نظم نظری یک رسانه نیست. شایسته این بود که پس از بارها برخورد نظری با تجزیه طلبان بعنوان مدیر سایت به آنها میگفتی که در این مورد آنقدر بحث شده که حتا در سایت خودتان نشده وقت آن است که از این مرحله گذر کنیم و اگر در مورد آلترناتیو نه نه تبلیغ جدایی طلبی حرفی دارید بسم الله. مسلم است که آنها حرفی نداشتند و هدف شان سوء استفاده از گشاده دستی تو بود. سایت گویا تو را برداشت و بسیاری نویسندگان دمکرات اینجا را ترک کردند.
آقای لوائی از 20 سال پیش در حرکت ملی بوده و هستم اما بیشترین رنجی که الان میکشم حتی بیشتر از شکنجه های سالهای 75 و 76 این است که حق خواهی ملت آذربایجان به مبارزه با فارس تبدیل شده است و بجای عقل احساسات جای آن را گرفته است. احساسات شاعرانه در دنیا سیاست جایی ندارد و مطمئن باشید اگر این جریانی که به راه افتاده و ما کنار گود ایستاده آیم بعد از پیروزی تره هم برای ما خورد ن خواهند کرد. ما هم حرکت حق طلبانه و حقوق بشری مان را به بازی تراختور پرسپولیس تقلیل داده آیم . بنشین تا دولتت دهند.
در کامنت های قبلی اشاره کردم ایشان نان را به نرخ روز میخورد، برای حفظ موقعیت خود هم به نعل میکوبد هم به میخ. شده بلند گوی تبلیغاتی رژیم اسلامی! چنانکه با اظهار افاضات میفرماید: " نمیتوانم مسیر معترضان (تظاهرات) را تأیید کنم. میدانم این تأیید نکردن و همراهینکردن با راهی که میروند...چقدر اسباب بغض و نفرتشان از نگارنده.. خواهد شد." پایان نقل قول. ایشان عصیانهای مردم بجان آمده را که محتاج نان فردا هستند، مردمی که هستی اش بدست رژیم مافیا و سردمدارانش به تاراج رفته است، مردمانیکه عصیانشان در قبال ظلم و بیعدالتی، سراسر ایران را گرفته است، بقول خودش؛ علت را در لشکر بیکاران تحصیل کرده دانشگاه خلاصه میکند!" عجب حرفهای مفت و آبکی ارائه میفرماید! انگار در طول چهل سال قتل عام مردم ایران، سرکوب آزادیهای سیاسی، اجتماعی و تبدیل ایران به زندان خلقها اصلا خبر ندارد. گویا تو باغ نیست. حتا
دوستان عزیز سلام و عرض ادب دوباره اقای محسن کردی اسم من علی است و فامیلی ام انزابی دیگر چه میخواهی. ببین دوست عزیز اکثریت ایرانیان هر حکومتی را بخواهند سر کار بیاورند چه سلطنتی - جه اسلامی -چه سوسیالیستی چه جمهوری وووووو باقبول شرایط زیر برای بنده قابل قبول است. 1- متوقف شدن اعدام 2- آزادی قلم وبیان 3- استقلال قوه قضائیه 4- تقسیم عادلانه ثروت 5- تقسیم عادلانه در امد 6- حقوق برابر زن و مرد 6- به رسمیت شناختن حقوق اقلیت های مذهبی و دینی 7- به رسمیت شناختن حقوق ملیت ها از جمله تحصیل به زبان مادری ویادگیری زبان ارتباطی ایرانیان 8- به رسمیت شناختن حقوق انسانی و حقوق بشر 9- رعایت عدالت اجتماعی برای آحاد مردمان ساکن ایران از همه نظر وووووو.
دوست عزیز تهمت زدن و توهین کردن جزو فرهنگ شما ها شده اولا بنده 70 سالم است از چه باید به ترسم
ثانیا بنده شرافتم را نه به پول فروختم نه به مقام و نه به زن ودر این سن وسال مامور اطلاعات بودن چه خیری به من دارد. و بنده در خارج از کشور هستم چطوری میتوانم جلو شما به ایستم که نه گذارم جمهوری اسلامی را سر نگون بکنید اگر می خواهید جمهوری اسلامی را سر نگون به کنید لطف کنید فردا سرنگون نکنید همین امروز برید سرنگون بکنید . و بنده هم جلو شما نه ایستاده ام. بنده با این فرهنگی که دارید به شما اعتماد نمیکنم که دستم را به دست شما به گذارم که بعد از رفتن جمهوری اسلامی دوباره سوار کول ما بشید و به حقوق ما ها تجاوز به کنید بنده دستم را روی دست کسی میگذارم که به خواسته های بالا معتقد باشد. در زمان رژیم شاه به ما ترک گفتند ترک خ.. در زمان حمهوری اسلامی به ما ترک ها گفتند ترک سوسک که از مدفوع توالت تغذیه می کنند اگر شما ها به قدر ت برسید لا بد ایندفعه هم خواهید گفت ترک خوک و حقی برای ما ها قایل نه خواهید شد خدا آخر عاقبتمان را به خیر به کند. شاد باشید انزابی
در رابطه با حوادث پر شور ضد رژیم خودکامه که اینک در سرتاسر ایران بوقوع می پیوندد، میخواهم این واقعیت ملموس را بار دیگر مطرح سازم که رژیم جمهوری اسلامی، دشمن بی امان خلق آذربایجان و دیگر ملت های تحت ستم ایران می باشد . تا این رژیم ارتجاعی به موجودیت ننگین خود ادامه میدهد، رهائی توده های زحمتکش آذربایجان از چنگال انواع ستمدیدگی ها و سیاه روزی ها امکان ندارد. به همین جهت نیز خلق آذربایجان تنها و تنها با اتحاد و همبستگی با زحمتکشان دیگر خلق های ایران در مبارزه بی امان به منظور سرنگونی سلطه استبدادی رژیم جمهوری اسلامی می تواند به خواست های حقه خود از آنجمله حق تعیین سرنوشت ، برسد هر گونه دست روی دست گذاشتن و امتناع از مبارزه و در گیری با رژیم خودکامه حاکم، بدون تردید به اهداف پلید جمهوری اسلامی در ظلم و ستمگری بر خلق آذربایجان، یاری میرساند.
در این فیلم ،رسانه دولتی آخوندی، میکوشد تا به مردم نشان دهد که ایران و پرچم ایران و هویت ایران و آبروی ایران ،از طریق شورشیان و غربیها مورد حمله و توهین قرار گرفته.!
چه خوب ! که نیروی اعتراض مردمی، اکنون آخوندها را به یاد حیله و فریب ، ایرانیت و پرچم ایران انداخته.
به امید روزی که آخوند دست از امت سلامی و فرهنگ اسلامی عربی و دین عربی اسلامی بردارد و اعتراف کند در یک مملکت ایرانی و با مردمی ایرانی زندگی میکند.
فشار سنبه که زیاد شد، آخوند هم بیاد میهن و وطن می افتد.
آخوند، عنصری است غیر ایرانی و بیگانه و اهل سود و تجارت و فساد و خمس و ذکات و صدقه و صیغه؛ که در قرن 21 ننگی است برای ایران و ایرانی و بشریت.
این هم از گروهبان محسن کوردی ... آذربایجان ارث پدری من است و خون هر فلان فلان شده ای را به زمین خواهم ریخت اگر بخواهد میراث پدری مرا از چنگ من بدر آورد. 4 سال حضور من جنگ ایران و عراق برای دفاع از آخوند نبود بلکه برای دفاع از سرزمین پدری ام بود تا بیگانگان را بیرون راندم
اصلأ اینها همیشە تشنەی خون بودن با چنین تفکری اصلأ میتوان یک کشور و هویت ساخت ؟ بی خود نیست من کورد میگویم باید هر اشغالگری از سرزمین کوردستان باید یا گورش را گم کند یا با اوردنگی بیرونش خواهیم انداخت کوردستان ملک مشاع ملت کورد است و هیچ اشغالگری چە ایرانی ، عراقی ، تورکی ، عربی در سرزمین کوردستان خوش نیامدند تا زمانی کە ادعای مایملک خانە ملت کورد را دارند ایران تاریخ مصرفش تمام شدە جناب محسن خوان کردی دارید با چشمان خود میبینید فکر میکنی شما گروهبان میتوانید خلاء قدرت سیاسی را پر کنید ؟ زمان اسماعیل شکاک گروهبان
هائی مثل شما یک تفنگ برنو را با یک شلوار کردی عوض میکردند کە از کوردستان فرار کنند زمان قاضی محمد رشاس و ماشین جیب ارتشی را با همان شلوار کوردی عوض میکردند برای فرار از کوردستان و سال ١٣٥٧ خودتم بهتر میدانی کە چگونە تانکهای چیفتن پادگان مهاباد را ارتشیان ایران با همان شلوار کوردی عوض میکردند برای فرار از کوردستان و امروز هم اگر من من بکنی از این مزخرفات کە برای ادامەی اشغالگری خون بریزی مجبورت خواهند کرد در کوردستان موشکهای اسکادت را با شلوار کوردی عوض کنی برای فرار ما میگوئیم فعلأ وقت این حرفها نیست بذارید این رژیم خون آشام برود و اینقدر متمدن باشیم بزاریم رفراندوم و رأی اکثریت بە تمام مناقشات این کشور نا همگون پایان دهد
جناب محسن کردی گرامی ، آیا از نظر شما ، "تجزیه طلبی " جرم سیاسی است؟ و باید آن را ممنوع کرد و دستورسرکوب آن را داد ویا بایستی با آن برخورد فکری کرد وقتی آن فکر هم در حد فکر است ، حد و حدود آزادی بیان از نظر شما دقیقا چیست؟
آمریکا خواهان نشست اضطراری شورای امنیت شد در بارەی ایران . شورای امنیت میتواند بنا بە دلایلی برای پیشگیری از کشتار مردم ایران توسط حکومت ایران دخالت نظامی کند در ایران دقیقأ مثل لیبی امیدوارم کار بە آنجا نکشد و حکومت آخوندی تن بە یک رفراندوم برای تعین سرنوشت حکومت آیندە در ایران بدهد رفراندومی با نظارت کامل شورای امنیت
آقای لوائی، نوشته کوتاه تان چیزی جز یک مشت لفاظی های ارتجاعی نیست . کسانی مثل شما که شرکت نکردن خلق مبارز آذربایجان را در تظاهرات و قیامهای خونین توده های محروم و زحمتکش ایران تبلیغ می کنند و سخت مصرند که اهالی آذربایجان همراه با دیگر خلق های بپا خاسته ایران، فریاد خود را در این روزهای حساس تاریخی، علیه رژیم خون آشام جمهوری اسلامی بلند نکنند ، بدون هیچ تردیدی، آب به آسیاب جنایت کاران حاکم در ایران ریخته و خواسته و نا خواسته، خواهان بقای این رژیم ارتجاعی و سرکوبگر می باشند. 39 سال تمام است توده های محروم و زحمتکش آذربایجان و دیگر خلق های ایران از وجود رژیمی ضد مردمی در ایران ، رنج می برند . 39 سال تمام است رژیمی قرون وسطائی بر شئون توده ها حاکم بوده و در ارتکاب بدترین اعمال ضد انسانی و ضد دموکراتیک ،حد و مرزی نمی شناسند . اکنون که پس از سال ها
تحمل ظلم و خودکامگی ، توده های محروم و ستمدیده در سرتاسر ایران به پا خاسته و با دادن قربانی های بیشمار ،مجدانه و رزمنده علیه این رژیم آدمکش پیکار می کنند ، سازشکارانی مثل شما قلم به دست گرفته و با تبلیغ و اشاعه بی عملی و تسلیم در مقابل خودکامگان حاکم، بیاری رژیم فرتوت جمهوری اسلامی می شتابند. آیا این اقدام سازشکارانه شما می تواند معنائی جز دشمنی با توده های زحمتکش آذربایجان و یاری رساندن به رژیم درمانده و تبه کار جمهوری اسلامی داشته باشد؟.منظور شما از "نامه ای بس کودتا" چیست؟ فکر کنم کودتا بای تبدیل به کوتاه شود.
آقای یزدانی شما به فکر برپائی پارلمان آزربایجان جنوبی باشید. فعالان آزربایجانی نیازی به راهنمائی غیر منطقی شما ندارند. اگر راه رفتن بلدی خود راه برو.
جناب Y. Azerbaycan
کوبانی استالینگراد قرن 21 است و حماسه تاریخی فرزندان کردستان را با این سخنان بی پایه و نامستند نمی توان کم ارزش جلوه داد. کوبانی هنگامی در محاصره داعش، حکومت فاشیستی ترکیه و رژیم اسد بود؛ امریکائی آنجا نبودند و شهروندان کوبانی اسلحه برداشتند که تا آخرین نفر بجنگند و جنگیدند و پیروز شدند. امریکائی ها و روس ها و .. پس از سرخی صورت داعش از سیلی زنان و مردان کرد، به روژوا رفتند.
کردها در روژوا یک قدرت بوده هستند و مختارند که روابط بین المللی شان را بر اساس منافع شان تنظیم کنند. کوبانی ها را به داعش چسباندن (همسو نشان دادن)، ریشه در کینه کور ویا نادانی و ناآگاهی عمیق دارد. من متاسفم که شما پشت نام زیبای آذربایجان، این نظرات را بازتاب می دهید.
علی جوانمردی: اینترنت پر سرعت و رایگان آمریکا در راه ایران است
جناب لوایی با همین توهمات زندگی کن. تبریز شهری صنعتی و درصد بیکارانش پائین است و پرواری شده وگر نه اگر از توهمات جناب پیروی میکرد شاید بهترین فرصتی میبود تا خواستهای ملی و زبانی را در این برش از ناآرامیها اظهار میکرد.
اگر اما در آینده به هر شکلی تربریز و شما بخواهید برای خودتان کلاهی از نمد بسازید انگاه است که ضربه خواهید خورد که تا ابد فراموشش نکنید.
مثل اینکە امشب تبریز خیلی شلوغ شدە امیدوارم تبریز آن صلابت سال ١٣٥٧ را داشتە باشد کە برای همیشە همراه هم رژیم داعش آخوندی را بە گور بسپارند
آقای شاملو من با شما هم عقیده ام و به تمام کسانی که درد آذربایجان و دمکراسی و درد تحقیر درد زبان مادری درد اقتصاد درد توسعه و درد تمام نیازهایی که میتواند آذربایجان را نجات دهند دارند میگویم که ما میتوانیم به مردم سراسر ایران بپیوندیم ولی خواسته هامان را در قالب شعارها هم نشان دهیم مثلا مامیتوانیم شعار استقلال آزادی جمهوری فدرال سر دهیم. ما میتوانیم مرگ بر دیکتاتور مرگ بر فاشیسم آریایی سر دهیم.یا دیکتاتور دیکتاتور منیم دیلیم تورکی دور. آزادلیق وار اولسون ایستمین خار اولسون. خامنه ای خار اولسون آذربایجان وار اولسون. .....
آقاى جدارى، يادمان نرفته كه با همين ايدئولوژى و توده توده بازى هايتان انقلاب ٥٧ را به ثمر نشانديد. آنكه بايد جوابگو باشد شماها هستيد. بايد برايمان توضيح دهيد كه چرا چنين رژيم فاسد و جبارى را سر كار آورديد؟
آزربايجان هم اسير اين رژيم و هم اسير كوتاه فكرى ها و عناد ناروشنفكرانى است كه فرسنگ ها از دموكراسى و تعقل دورند. آزربايجان خيلى وقت است كه از ايرانيت امثال شماها و ايرانيت رژيم و اپوزيسيون سلطنتى عبور كرده است.
جناب عظیمی،
بهتر بود چند شعار برای نمونه مینوشتید تا برای آینده الگویی شود.
مواضع ضد مردمی برهان عظیمی که آن را بسوی استراتژی قاسم سلیمانی و امید دانا پیش خواهد برد! این همان خط امام است.
خبری جالب از کوردستان مهاباد ، اشنویە ، پیرانشهر ، سردشت ، سقز ، بوکان تمامی عکسهای خامنەای و خمینی و پرچم ایران در این شهرها توسط خود پاسداران پائین کشیدە شدە و برداشتە شد دلیل آن احتمال آتش زدن آن در این شهرها میباشد
جناب peerooz دوست خوبم ضمن سلام به جنابعالی وآقای توکلی و همه دوستان :بنده با نظرات آقای بهنام و جنابعالی در مورد اتهام زدن وتوهین یک عده در این سایت موافق هستم البته این را هم میدانم که کنترل این همه نظر ونوشته توسط آقای توکلی وهمکارانشان در این سایت بسیار مشکل است ولی باید ترتیبی داده شود جلو توهین و اتهام گرفته شود چون بیشتر توهین واتهام ها برای کسانی زده می شود که افراد فریهخته ومعتقد به گفتگوی سالم هستند اگر این روش ادامه پیدا به کند این افراد از نوشتن در این سایت خوداری خواهند کرد ومیدان به نفع افراد توهین کننده و اتهام زن خالی خواهد. شاد باشید با تشکر انزابی
"" دو کلمه حرف حساب "" اگر در صورت بی ثباتی، قحطی، بی آبی، خشکی، نتوانید خود یا خانوادهٔ خود را، به رژاوا، کوبانی، اقلیم بارزانی بفرستید، مخصوصا اگر روژاوا، کوبانی، اقلیم بارزانی، توان جذب طبقه متوسط را ندارند، حمایت از روژاوا، اقلیم بارزانی، خیانت به جامعه است.
اگر درصد ناچیزی شعار "ما آریایی هستیم عرب نمیپرستیم" را سر دادند چه ربطی به کل مردم دارد؟ شعار " نه غزه ، نه لبنان جانم فدای ایران " کجایش فاشیستی است؟ ارجح بودن منافع ملی بر منافع کشورهای دیگر برای کسانی که به انترناسیونالیسم کارگری اعتقاد دارند اصلا قابل درک نیست. همان شوروی سابق که سمبل شما کمونیستها است برای تصاحب نفت شمال ایران از هر وسیله ای حتی حزب توده بهره برد حال چطور شعاری که برای خلاص شدن از انترناسیونالیسم امت اسلامی سر داده میشود اینگونه برای شما گران تمام شده است؟
دیگر مردم از شعارهایی که از نیروهای چپ به اسلامیون مرتجع به عاریت رسیده است خسته هستند. شعارهایی مانند مرگ بر این و آن! امپریالیسم! و.....
با ایدئولوژی های اتوپیایی همانند اسلام و مارکسیسم میتوان به ایران اسلامی و شوروی کمونیستی و کامبوج و کوبا و ونزوئلا رسید لطفا به مردم ما نسخه های شکست خورده نشان ندهید.
آقای محسن کردی، بله در کشور کثیرالملله ایران ما ترکهای آذربایجان میخواهیم با تکیه به مقررات بین المللی سرنوشت اجتماعی- اقتصادی خودمان را خودمان تعین کنیم . این حق ماست و تشکیلاتهای سراسری رنگارنگ نمیتوانند برای ما پلاتفرم سیاسی درست کرده و سرنوشت دلبخواه خویش را بما تحمیل کنند. ما میخواهیم صاحب دولت ملی ، مجلس ملی بوده وسیستم تحصیلی بزبان ترکی .... داشته باشیم . حالا شما و امثال شما خوشتان بیاید یا نیاید واقعیت این هست.
چه بزبان ترکی و یا کردی پارسی هدف ازادی میهن از چنگال خوش ریز اخوند و بیگانه پرست است. حرف و عمل ما باید همان حرف ستار خان باشد که گفت زیر بیرق بیگانه نرویم و هفت کشور را زیر بیرق ایران بیاوریم .
زنده باد ستار خان بزرگ مرد میهن پرست ایرانی .
تحلیل خوب و درستی است انهایی که از کوبانی بت ساختند دیگر تقریبا ساکت شده اندحقیقتا همه می فهمیدند کوبانی الکی بزرگنمایی شده که عاقبت با حمله حشدالشعبی همه چیز عوض شد
آقای محسن کردی کامنت آقای یزدانیدر معرض دید همگان است و این کمنت آقای یزدانی حداقل خواست ملت تورک آذربایجان است ولی اگر تو و امثال تو راضی به حکومت آخوندها هستید عین نوشته شما « این مردم آخوند را تحمل می کنند و جدایی را نه » ماندن زیر عبای آخوندها مبارکتان باد ولی به این آن توهمت عین نوشته ات « همپالکی های تان مامور وزارت اطلاعات و ارتش سایبری هستید » را نزن چون احمد یزانی همگان خوب میشناسند ولی تو را کی میشناسد ؟
Y. Azerbaycan این جناب نکاتی در مورد کوبانی و در کل کوردستان سوریە نوشتن کە لازم بە توضیح است ایشان همکاری ملت کورد با آمریکا برای رسیدن بە اهداف خود را تقبیح میکند چند سوال از ایشان دارم مگر تورکیە هواپیماهای اف ١٦ خود را از کجا تأمین میکند ؟ مگر اس ٤٠٠ را از کجا میخواهد بخرد ؟ مگر پایگاه انجرلیک ٨٠ سال است در خدمت آمریکا نیست ؟ مگر آذربایجان شمالی بە پایگاه اصلی اسرائیل تبدیل نشدە ؟ مگر ایران با روسیە و چین همکاری ندارد ؟ مگر بشار اسد بدون کمک روسیە و ایران کاری میتونست بکند ؟ انگار همکاری کشورها و خرید تسلیحات برای همە خوب است برای ملت کورد بد ؟ این را تو گوشتان فرو کنید ملت کورد هم محق است برای رسیدن بە آرزوهایش با هر کشور و هر دولتی ارتباط داشتە باشد
عوامل حقوق بگیر اردوغان اینجا کم سروصدا نمی کنند.
جناب یزدانی اگر برای خوابیدن حرکت مردم فقط یک وسیله لازم باشد همین نظر شما کافیست. کافیست که مردم تصور کنند که شماها به دنبال تشکیلات سیاسی ترکی هستید. مطمئن باشید که همه به خانه هایشان باز خواهند گشت. این مردم آخوند را تحمل می کنند و جدایی را نه. لذا پر بیراه نیست که بگوییم شما هم مثل همپالکی های تان مامور وزارت اطلاعات و ارتش سایبری هستید و در خدمت سیاستهای برقرار ماندن رژیم اسلامی.
نه رفیق! غیب شدن کامنت من (کامنت شماره 97344) که در آن سخنانی را برای آقای حسن شریعتمداری نوشته بودم برای تصحیح مجدد نبود! پس برای چه بود؟ برای آن بود که پانستانی هائی که پاکستانی شده اند از آن خوششان نیامد و آن را پاک کردند!
این دوستان قومگرا دشمنی خود را با مردم آذربایجان نشان دادند وقتی که پیام میدهند "ما را رها كنيد، همان بهتر که خراسان سر ایران باشد نه آزربایجان!" و مردم را از همراهی برادران خود در شهرهای دیگر باز میدارند خدمت بزرگی به حکومت اسلامی میکنند. این است که بنده اعتقاد دارم قومگرایان خواسته یا ناخواسته از جانب حکومت سازماندهی میشوند.
با درود به آقای شریعتمداری که همواره در ۳۹ سال گذشته با تحلیل های منطقی و مستقل خود راهنمای ما بوده و هستید. اقای تبریزی کامنت شما بعد انتشار غیب شد آیا برای تصحیح مجدد است.کسانی که سلطنت را در کنار نژاد پرستان قرار میدهند میدانند صرفا داشتن زبان مادری برای تشکیل مجلس ملی کافی نیست. دولت ملی که سرکار باشد خواهیم دید که اقیانوس وار همه جریانات انحرافی به کنار رانده خواهند شد.
آقای اقبالی نوشته اید که به کوبانی برای دفع داعش ها تشریف فرما شده بودید ولی حالا مشخص شده که تمامی این ها سرپوش همکاری نیروهای امریکائی و کوردها که تبدیل به پیاده نظام ارتش امریکا شده و همین یک ماه قبل بی بی سی خبری منتشر کرد که بیش از ٣٥٠ نفر جنگنده داعشی با نظارت ارتش امریکا و تحت محافظت کورده از رقه خارج و به مناطق دیگر منتقل شدند و در ضمن در کوبانی نیز بر خلاف اخبار بزک شده کوردها وقتی وارد کوبانی شده بودند که در تبانی با داعش تمامی منطقه کاملا از نیروهای داعش تخلیه شده بوده و تمامی اینها بخاطر استقرار نیروهای امریکائی در سوریه بوده یعنی لنینگراد و استالینگراد « کوبانی » به پایگاه و PYD به پیاده نظا م امریکا تبدیل شده و شما ها هم آگاهانه و یا نا آگاهانه آتش بیار معرکه بوده اید
کاش در عالم نشان از عنصر ملا، نبود
وین بساط زهد و تزویر و ریا بر پا نبود
در میان این همه سفاک ها، ضحاک ها
کس به تاریخ بشر، وحشی تر از ملا نبود
جناب شریعتمداری در همه گفتگوها و دیدگاهایش از یک هوشیاری و خرد سیاسی بالایی برخوردار بوده؛ واین بار نیز با پیام بجای خود تبریزی را خواستار شده از خواب بیدار شوند و به مبارزه مردم بپیوندند.
در وضعیت بسیار حساس کنونی تشکیلاتهای سیاسی آذربایجان بایستی کمیته یا جبهه مشترک ملی تشکیل داده ؛ کادرهای سیاسی خویش را آماده ساخته، مسائل روز را تحلیل نموده و راه مبارزه با رژیم ضد انسانی وقرون وسطائی ایران و جریانات نژادپرست و سلطنت طلب که میخواهند خویشتن را بمثابه آلترناتیو جا بزنند بیان کنند. در صورت اوج گیری اعتصابات و قیام مترقی - دموکراتیک عمومی در همه شهرهای ایران ما آذربایجانیها بایستی با شعارهائی از قبیل آزادی، دموکراسی، مجلس و دولت ملی برای آذربایجان ، سیستم تحصیلی بزبان مادری، نجات دریاچه ارومیه، جدائی دین از امور دولتی، حقوق مساوی برای زنان وارد مبارزه شویم. در ضمن تمام سران و رهبران این رژیم قاتل و دزد و جنایتکارند و تنها با رفتن این رژیم میتوان آینده بهتری را بدست آورد. زنده باد مبارزه ملتهای در بند ایران برای آزادی، دمکراسی و عدالت اجتماعی. برلین- احمد یزدانی
در وضعیت بسیار حساس کنونی تشکیلاتهای سیاسی آذربایجان بایستی کمیته یا جبهه مشترک ملی تشکیل داده ؛ کادرهای سیاسی خویش را آماده ساخته، مسائل روز را تحلیل نموده و راه مبارزه با رژیم ضد انسانی وقرون وسطائی ایران و جریانات نژادپرست و سلطنت طلب که میخواهند خویشتن را بمثابه آلترناتیو جا بزنند بیان کنند. در صورت اوج گیری اعتصابات و قیام مترقی - دموکراتیک عمومی در همه شهرهای ایران ما آذربایجانیها بایستی با شعارهائی از قبیل آزادی، دموکراسی، مجلس و دولت ملی برای آذربایجان ، سیستم تحصیلی بزبان مادری، نجات دریاچه ارومیه، جدائی دین از امور دولتی، حقوق مساوی برای زنان وارد مبارزه شویم. در ضمن تمام سران و رهبران این رژیم قاتل و دزد و جنایتکارند و تنها با رفتن این رژیم میتوان آینده بهتری را بدست آورد. زنده باد مبارزه ملتهای در بند ایران برای آزادی، دمکراسی و عدالت اجتماعی. برلین- احمد یزدانی
هر آذربایجانی که در جنبش ضد رژیمی اخیر که سرنگونی رژیم کشتار و جنایت جمهوری اسلامی را هدف قرار داده است شرکت فعال نداشته باشد و یا به نحوی از انجا ، آگاهانه و نا آگاهانه سبب اخلال و تفرقه و دو دستگی در این جنبش عادلانه توده های به پا خاسته ایران باشد ، بلاتردید دشمن رهائی توده های محروم و ستمدیده آذربایجان از بند اسارت و بردگی بوده و به مقاصد شوم ارتجاع حاکم در ایران ، یاری میرساند. همین !
من نمی دانم آقای صادق زیبا کلام چقدر صادق است و آنچه را بر زبان جاری می سازد از صدق دل است یا چیز دیگر. اما تا حدودی موافق نظر ایشان هستم که مسیر درستی در پیش روی معترضان نیست چون به نظر من این اعتراضات سرانجام خوشایندی نخواهدداشت، شکی ندارم چرا که از دو حال خارج نیست:
حتی نزدیک به اکثریت قبولش داشته باشند هنوز وجود ندارد بیم هرج و مرج، تشتت آرا به صورت خشونت بار آن، جدایی طلبی برخی اقوام متعصب و حتی فعالیت تکفیری ها و از همه مهمتر طرفداران شکست خورده نظام که مانند مار زخمی به دنبال ضربه زدن خواهند بود.1 - یا بالاخره سرکوب می شود ( که محتمل تر است، تاکید میکنم حتمی نیست محتمل تر است)
2 - یا پیروز می شود.
گزینه نخست اگر سرکوب شود که خب میرود زیر خاکستر تا دوباره بابت ماجرای دیگری سرباز کند و دباره روز از نو وروزی از نو، و این روند آنقدر ادامه مییابد که یا اعتراضات سروسامانی می گیرند و به نتیجه ای ختم می شوند (حالا یا مثبت یا منفی) یا همچنان اعتراضات به راه خود ادامه می دهند ولی فشل باقی می مانند.
درباره گزینه دوم هم اگر پیروز شود با توجه به اینکه هیچ اپوزیسیون قدرتمندی که محبوبیت عام داشته باشد و تقریبا اکثریت یا
حتی اگر حکومت جدیدی هم تشکیل شود (که بعید می دانم مورد قبول اکثریت جامعه متنوع و رنگارنگ ایرانی باشد) باز هم با توجه به مشکلات ریشه ای که چند قرن است گرفتار آن هستیم و مردم خسته ورنجیده ای که دنبال گشایش آنی در روزگار خود هستند و خیلی دیگر وعده ها برایشان ارزش و اساسی ندارد و با توجه به وجود شدیدترین تفکرات ایدئولوژیکی تا لیبرال ترین تفکراتی که (آنهم در ایران باز طرفداران تندرویی دارد!) بعید است ما همچنان آب خوش از گلویمان پایین برود.
مدت هاست کشورهای خاورمیانه مدام انقلاب می کنند ولی چیز خاصی نصیبشان نمیشود. به نظر من کوچکترین، شاید باید بیشتر اندیشید و راه حل های بهتری یافت، شاید به جای آنکه مدام حاکمان را عوض کنیم، مقدسشان کنیم، بپرستیمشان، فربهشان کنیم، بعد تفالهشان کنیم و بریزیم دور و عمر و زندگی خود و فرزندانمان را بسوزانیم، خودمان را اصلاح کنیم چه در مقام فکر و چه در مقام عمل و نیز مصلحان و اندیشمندانی -که دنبال اندیشههای جاهطلبانه و حکومت گری و سهم خواهی نباشند - روی این موضوع تمرکز بیشتر کنند و با شناخت کامل جامعه ایرانی و بدون حب و بغض به اصلاحات ریشه ای و درونی جامعه اقذام کنند.
مسلما با افزایش آگاهی مردم وتبدیل مردم ار موجوداتی منفعل به انسانهایی فعال که هر اقدام حاکمان را زیر ذرهبین قرار ذاده و مطالبه گری کنند و سرنوشت نه فقط خود و خانواده خود که حتی همسایه دبوار به دیوار تا آن هموطن که در دورافتادهترین نقطه کشور ساکن است برایشان مهم باشد.
البته رسیدن به این مقصود در خاورمیانه به نظر بسیار بسیار بسیار دشوار است و این نفت لعنتی و این منابع غنی ثروت و این تعصبات قومی و نژادی و فرهنگی بیهوده ماجرا را سخت تر می کند اما به طور قطع رسیدن به این مقصود غیر ممکن نیست.
به امید روزهای شیرین
پیام شیرین عبادی به مردم معترض ایران، به حکومت اعتماد نکنید! فریب وعدههای دروغ را نخورید!
https://www.youtube.com/watch?v=a3xLPDxJFM4
آقای شریعتمداری .چرا قبل از این بامردم خودتون ترکی صحبت نکردین. چرا اینقدر از ما دوری ؟ چرا با اینکه درد ما رو خیلی خوب میدونستی هیچ کاری برای ما انجام ندادی؟
آقای شریعتمداری زین پس قدرت اذربایجان فقط برای آذربایجان صرف خواهد شد.
به نظر من به ۲ نکته دیگر هم اشاره میکردید مقاله کاملتر می شد و تمام مهره ها در صفحه شطرنج منطقه سر جای خود قرار میگرفت:
۱ـ کودتای ترکیه که در صورت وقوع نه عقب نشینی از کرکوک اتفاق میافتاد و نه قلع و قمع داعش و نه عدم پیشروی به سمت آبهای گرم مدیترانه از سو امریکا
۲ـ دیدار حزب دموکرات کردستان ایران و کومله و .... از عربستان و بقیه داستان ...
بنظر میرسد نویسنده این مقاله نظراتش را ازاطاق فکر خامنه ای تغذیه میکند. توجه کنید به این بخش از مقاله:
ٌ 2- اصولا، موفقیت در خاورمیانه، حفظ تمامیت ارضی، حاکمیت ملی، تامین صلح و امنیت کشورهای منطقه و جلوگیری از مداخلات امپریالیستی، در گرو همکاری همه جانبه، سازمان یافته و پایدار ترکیه، ایران، عراق و سوریه است.ٌ
ویا به این قسمت از مقاله توجه کنید: ٌ بقای کشورهای منطقه، ضرورت همکاری با همسایگان را تحمیل می کند، همچنان که در داخل نیز ضرورت وحدت تمامی ملت را تحمیل می کند. ٌ
اما درواقع دیدگاهای ایشان بیانگر نظرات اردوغان و منافع ترکیه میباشد.
جناب کرمی عزیز، من سالهاست که شاهد مطالب شما هستم و تقریبا در همه موارد همنظریم. من هم امیدوارم که پس از این سالها بتوانیم به میهن عزیزمان باز گردیم و خاک عزیز آنرا ببوسیم و دوباره ما مردم ترک و فارس و کرد و بلوچ و عرب و ترکمن و هر لهجه و زبانی دست به دست هم ایران زیبای مان را باهم بسازیم.
جناب نسیم، برای آنکه سایت بدست شما یا بهمن موجدی یا اغلوها بیافتد حتما لازم نیست که کد سایت را در اختیار داشته باشید. اتفاقا بهترین روش آن است که یک غیر تورک کد سایت را داشته باشد و شما بعنوان مخاطب در بحثها شرکت کنید. و سپس با استفاده از نقطه ضعف مدیر سایت در مورد درکش از دمکراسی و آزادی بیان اختیار سایت را بدست بگیرید. چاک دهان را باز کنید و مخالفان تان را با زشت ترین کلامها زیر حمله بگیرید و مدیر سایت جرات نکند پاسخ تان را بدهد چرا که از انگ خوردن میترسد. نمیخواهد که شما ناشناس ها او را به هواداری از نژادپرستها و فاشیستهای پهلوی چی متهم کنید. و این درحالی که او شناختی دستکم بیست ساله از من و دیگرانی مانند من دارد و میداند که چنین نیستیم. و شماها از این آب گل آلود خوب ماهی میگیرید.
آقاى احمد، سى سال هم لوايى در حركت بوده و با كتاب و مقاله و برنامه ها و سخنرانى هايش حضور خود را نشان داده. تو در اين بيست سال هنوز نامت را نمى توانى با جسارت بيان كنى. ميليونها لوايى در آزربايجان وجود دارد. اگر تو بهتر بلدى بسم الله. كسى جلويت را نگرفته
امروز هم بهترین برخورد با اینها این است که اجازه نشر عقاید شان را ندهی. فوقش میگویند که تو در مقابل فشارهای ما وا دادی و یا دمکرات نیستی. خب بگویند. هم تو خودت و سابقه ات را میدانی و هم دیگران. در همین مدت که به تو تهمت زده شد تعدادی از همرزمانت پس از سی چهل سال پیدای شان شد و حیثیت سیاسی شان را گذاشتند و از تو دفاع کردند و گفتند که جان شان را نجات دادی. شاید بگویی این شده روش سایت که نظرات آنها را نیز درج کنی بسیار خوب. اما دیگر اجازه لجن پراکنی و مزه پراندن و متلک را به آنها نده. این که دیگر دمکراسی نیست. توهین به رضاپهلوی و چاک دهن را باز کردن که دمکراسی نیست. رضاپهلوی میتواند قانونا شخص تو را بعنوان مسئول سایت به اتهام بردن آبرو و حیثیت وی به دادگاه بکشد. در همان دانمارک که تو زندگی میکنی حق ندارند به یک الکلی دائم الخمر که روی نیمکت کنار میدان می نشیند توهین کنند چه برسد به یک شخصیت
سیاسی شناخته شده. حال اگر رضا پهلوی چنین نمی کند نه از آن روست که این حق مخالفان وی است که به وی توهین کنند بلکه از این روست که برخورد با این توهین کنندگان را دون شان خود میداند. اما این درست که در دیزی باز است اما حیای گربه کجاست؟ خب گربه حیا ندارد اگرنه گربه نبود. کسانی که زشت ترین لجن پراکنی ها را بر علیه رضا پهلوی و هواداران او بنام آزادی بیان و دمکراسی روا میدارند بجز همان گربه بی حیا کس دیگری هستند؟ شما به به اصطلاح «نظرات» اینان پای مقالات سیاسی ما که در مورد رژیم نوشته ایم نگاه کنید. اصلا حرف شان ربطی به بحث مقاله ندارد فقط آمده اند که پارازیت بیاندازند و متلک بگویند و نامش را بگذارند استفاده از دمکراسی. درست مثل بیکاره های سر چهار راه که به رهگذران تکه ای می پراندند و نیش شان باز میشد. حال بانگ بر میدارند که من به آنها توهین کرده ام. نه آقا.. عمل تو مثل آن گربه بی حیاست که از گشاده دستی این سایت سوء استفاده میکنی و توهین میکنی این که بیکار در خانه ات نشسته ای و زیر هر مقاله ای یک پارازیت میاندازی و رجز میخوانی و حرفی برای گفتن همان «تورکهایت» نداری که چیزی از تو یاد بگیرند. بد نیست چند مثال بیاورم. هنگامی که داعشی ها به داگستری تهران حمله کردند من یک مطلب 5 خطی در دیدگاه ها گذاشتم. طرف 6 خط فقط متلک و تمسخر در بخش نظرات گذاشته که اول از زیر ممیزی سایت رد شده و با تایید مسئولین سایت زیر مقاله من نهاده شده چرا که طرف از نویسندگان سایت نیست. این یعنی این که مسئولین سایت نیز در تمسخر و توهین به من با طرف همنظر هستند. این هم لینک آن مطلبhttp://www.iranglobal.info/node/60572
اما کیانوش عزیز، برای آنکه درد را خوب بفهمی این یکی خیلی جالب است. اینجا تماشا کن که «بهمن موجدی» یکی از همین افراد که در خانه نشسته که چوب لای چرخ مبارزین بگذارد چگونه تو را با یک نظر تحریک کننده در مشت خود میگیرد. من یک مطلب در مورد سریال شهرزاد نوشتم و صحبت ما یک صحبت تاریخی بود. بهمن موحدی آمد نتیجه گرفت که تو گرایشات سلطنت طلبانه پیدا کرده ای و چند کلفت و نازک بار تو کرد. خب این سخن بهمن موحدی کجایش سیاسی و منطقی هست؟ او رجز میخواند که اعصاب فعالین سیاسی را خرد کند و نگذارد که افکار بر مبارزه با جمهروی اسلامی متمرکز شود. فقط یک فرستاده وزارت اطلاعات میتواند اینچنین در کار مخالفت با جمهوری اسلامی اختلال ایجاد کند و هرکجا بحث ریشه ای در میگیرد خودش را وسط بیاندازد و هم بحث را به انحراف ببرد و هم بین تبریزی و تهرانی اختلاف بیاندازد درحالی هیچ اختلافی وجود ندارد. این لیکنک را نگاه کن، ببین زیر نظر تو چه نوشته:
http://www.iranglobal.info/node/53506
در مقاله «احتمال دارد تهدید داعش دامن ایران را هم بگیرد در بخش نظرات yenklik یکی از آن موارد به انحراف بردن بحث را به میان می کشد . حرفی که میزند چیزی بجز متلک و مزه پرانی یک بیکاره سر کوچه به یک فرد محترم نیست. اصلا بحث سیاسی نیست. و اگر سایت «پاسبان» بفرستد که بساط لودگی او را جمع کند تو فریاد میزند که آزادی نیست. آزادی هست اما تو بلد نیستی استفاده کنی. آزادی تو تا مرز حرمت و آزادی دیگری است که تو درکی از آن نداری و فقط آزادی بی نهایت خودت را می بینی. این هم لینک این یکی
http://www.iranglobal.info/node/37983
خلاصه هرکجا ما که علاقه به مسائل ایران داشتیم و همانقدر ترک را دوست داریم که فارس و کرد و بلوچ را از جانب این پان ترکها مورد تمسخر و حمله قرار گرفتیم. خب .. من هم که کم نمیارم. تلاش کردم با همان زبان خودشان پاسخ بگویم اما هرچه کردم نتوانستم به اندازه آنها وقیح و بی حیا باشم. و آنها با وقاحت با قلمی آلوده و زشت به من مینوشتند و تازه مدعی میشدند که من به آنها توهین کرده ام.
کیانوش عزیز، تجزیه طلبی در حد برخورد نظری جرم سیاسی نیست و اگر هم باشد مگر ما آریایی های نژاد پرست میتوانیم تا وقتی در ایران دولت مرکزی ارتش و یگانهای سرکوب بدست مان نیافتاده آنگونه که اینها خیال میکنند و زندان و شکنجه و هزار هزار اعدام شان کنیم؟ نه تنها برخورد نظری و تئوریک تجزیه طلبی جرم نیست بلکه لازم هم هست تا این موضوع شکافته شود. و ما همان اوایل که سر و کله اینها پیدا شد مقاله پشت مقاله با اینها برخورد نظری کردیم. بسیار هم خوب بود. اما دیگر رسید به جایی که دیگر حرفی برای گفتن نماند. یعنی آنها حرفهای شان را زده بودند و ما هم زده بودیم و نه ما از موضع مان پایین آمدیم و نه انتظار داشتیم با دوتا مقاله ما آنها از موضع شان پایین بیایند اما خوشحال بودیم که با نظریات اینها آشنا شدیم. ولی وقتی ما گفتیم که دو طرف تیر جعبه حجت شان را بیانداخته اند و دیگر حرفی در این مورد نمانده بیایید مسائل مرب
بیایید راهی برای بقول زنده یاد داریوش همایون برای «همرایی چپ و راست ایران» بیابیم اینها نه تنها گامی در این زمینه حاضر نشدند بردارند بلکه بصورت معنا داری هربار با کامنتهای شان بحث را به بیراهه بردند. ما صحبت از این میکردیم که چگونه با رژیم برخورد کنیم اینها هی می آمدند و بحث ها را به بیراهه میبردند و میگفتند شماها نژاد پرست هستید چون در بحث تان صحبت از حق جدایی خلقهای ایران نکرده اید و آنرا برسمیت نشناخته اید. آقا اولا که ما شش ماهی با شماها بحث کردیم و قبلا گفته ایم که حق جدایی خلقها را برسمیت نمی شناسیم و میدانیم که از نگاه شما فاشیست و نژادپرست هستیم اینجا سنگ ننداز برو یه جای دیگه قال چاق کن. اما اینها مانند بچه های لوس هربار خود را داخل بحثهای ما کردند مانع شدند که هدف اولیه سایت که همانا برخورد نظری چپ و راست ایران و مهیا شدن پایه های یک آلترناتیو (آنگونه که همان 15 سال قبل حرفش بود) به ثمر برسد. مزه پرانی ها و لجن پراکنی ها از قبیل فاشیست و نوکر رضاپالانی و آن ممه را لولو برد و این لجن پراکنی ها که قبلا هم ما به ریش گرفته بودیم که آقا بلکه ما نوکر رضاپالانی هستیم بگذارید بحث مان را بکنیم و این قبیل لودگی ها را در پوشش دادن نظر و پاسخ و نوشتن مقاله را در سایت شروع کردند که کلا با ماهیت برخوردهای نظری مشترکی که با آنها داشتیم تفاوت داشت. گویی یک طرح از پیش تعیین شده بود که تفکر بوجود آوردن آلترناتیو پا نگیرد. و کیانوش عزیز مگر دلیل اقدام تو برای برپا کردن چنین سایتی بجز آن بود که می دیدی که سایتها و نیروهای دیگر آن زمان این ضرورت مبرم را برای تشکیل یک آلترناتیو برای جمهوری اسلامی نمی بینند و باید فکری در این مورد میشد؟ مگر ما تلفنی و یک بار هم حضوری در این مورد حرف نزدیم و تو قضیه را با بسیاری دیگر از صاحبنظرانی که این مهم را حس میکردند در میان نگذاشتی و حمایت و تشویق آنان نصیبت نشد؟ تو فکر میکنی که اگر میگفتی که قصد ساختن سایتی داری که در آن جدایی طلبان هم حق نوشتن مطلب دارند تو فکر میکنی کسی حاضر بود حتا جواب تلفنت را بدهد؟ و این نه به این دلیل که ما آنگونه که اینها می پندارند مخالف آزادی بیان باشیم بلکه می گفتیم بروید سایت خودتان را بزنید و تمایلات جدایی طلبانه تان را آنجا مطرح کنید. نشریاتی مثل کیهان لندن، نیمروز، و تارنماهایی مثل گویا، روز و غیره هرگز اجازه چنین بلبشو و بی در و پیکر بودن را نمیدادند. و این نه به این دلیل که مخالف آزادی بیان باشند بلکه میگفتند که دلیل پایه ریزی ما این نیست که بخواهیم بلندگوی جدایی طلبان باشیم. همین سایت ایران گلوبال اگر کسی بیاید و مطلبی در مورد سینما بنویسد و تو آن مطلب را برداری و در بخش فرهنگ و هنر قرار بدهی نویسنده آن مطلب باید بیاید و بگوید کیانوش فاشیست است و دمکرات نیست؟ اینجاست که میگویم کج فهمی در مورد دمکراسی نباید وجود داشته باشد. یک نشریه هم مثل یک حزب است، مثل یک تلویزیون است و برای هدفی پایه ریزی شده. در یک حزب چپ شما نمیتوانید افکار نژادپرستانه تبلیغ کنید پس گردن تان را میگیرند و می اندازند بیرون و وقتی روی کف خیابان افتاده اید آیا حق دارید فغان کنید که حزب چپ دمکرات نیست؟ عزیز من دمکراسی نظم خودش را دارد و آزادی بیان به معنای از میان رفتن نظم نظری یک رسانه نیست. شایسته این بود که پس از بارها برخورد نظری با تجزیه طلبان بعنوان مدیر سایت به آنها میگفتی که در این مورد آنقدر بحث شده که حتا در سایت خودتان نشده وقت آن است که از این مرحله گذر کنیم و اگر در مورد آلترناتیو نه نه تبلیغ جدایی طلبی حرفی دارید بسم الله. مسلم است که آنها حرفی نداشتند و هدف شان سوء استفاده از گشاده دستی تو بود. سایت گویا تو را برداشت و بسیاری نویسندگان دمکرات اینجا را ترک کردند.
آقای لوائی از 20 سال پیش در حرکت ملی بوده و هستم اما بیشترین رنجی که الان میکشم حتی بیشتر از شکنجه های سالهای 75 و 76 این است که حق خواهی ملت آذربایجان به مبارزه با فارس تبدیل شده است و بجای عقل احساسات جای آن را گرفته است. احساسات شاعرانه در دنیا سیاست جایی ندارد و مطمئن باشید اگر این جریانی که به راه افتاده و ما کنار گود ایستاده آیم بعد از پیروزی تره هم برای ما خورد ن خواهند کرد. ما هم حرکت حق طلبانه و حقوق بشری مان را به بازی تراختور پرسپولیس تقلیل داده آیم . بنشین تا دولتت دهند.
در کامنت های قبلی اشاره کردم ایشان نان را به نرخ روز میخورد، برای حفظ موقعیت خود هم به نعل میکوبد هم به میخ. شده بلند گوی تبلیغاتی رژیم اسلامی! چنانکه با اظهار افاضات میفرماید: " نمیتوانم مسیر معترضان (تظاهرات) را تأیید کنم. میدانم این تأیید نکردن و همراهینکردن با راهی که میروند...چقدر اسباب بغض و نفرتشان از نگارنده.. خواهد شد." پایان نقل قول. ایشان عصیانهای مردم بجان آمده را که محتاج نان فردا هستند، مردمی که هستی اش بدست رژیم مافیا و سردمدارانش به تاراج رفته است، مردمانیکه عصیانشان در قبال ظلم و بیعدالتی، سراسر ایران را گرفته است، بقول خودش؛ علت را در لشکر بیکاران تحصیل کرده دانشگاه خلاصه میکند!" عجب حرفهای مفت و آبکی ارائه میفرماید! انگار در طول چهل سال قتل عام مردم ایران، سرکوب آزادیهای سیاسی، اجتماعی و تبدیل ایران به زندان خلقها اصلا خبر ندارد. گویا تو باغ نیست. حتا
حتا کک اش هم بحال مردم نمی گزد! عجب روئی!دوستان عزیز سلام و عرض ادب دوباره اقای محسن کردی اسم من علی است و فامیلی ام انزابی دیگر چه میخواهی. ببین دوست عزیز اکثریت ایرانیان هر حکومتی را بخواهند سر کار بیاورند چه سلطنتی - جه اسلامی -چه سوسیالیستی چه جمهوری وووووو باقبول شرایط زیر برای بنده قابل قبول است. 1- متوقف شدن اعدام 2- آزادی قلم وبیان 3- استقلال قوه قضائیه 4- تقسیم عادلانه ثروت 5- تقسیم عادلانه در امد 6- حقوق برابر زن و مرد 6- به رسمیت شناختن حقوق اقلیت های مذهبی و دینی 7- به رسمیت شناختن حقوق ملیت ها از جمله تحصیل به زبان مادری ویادگیری زبان ارتباطی ایرانیان 8- به رسمیت شناختن حقوق انسانی و حقوق بشر 9- رعایت عدالت اجتماعی برای آحاد مردمان ساکن ایران از همه نظر وووووو.
ثانیا بنده شرافتم را نه به پول فروختم نه به مقام و نه به زن ودر این سن وسال مامور اطلاعات بودن چه خیری به من دارد. و بنده در خارج از کشور هستم چطوری میتوانم جلو شما به ایستم که نه گذارم جمهوری اسلامی را سر نگون بکنید اگر می خواهید جمهوری اسلامی را سر نگون به کنید لطف کنید فردا سرنگون نکنید همین امروز برید سرنگون بکنید . و بنده هم جلو شما نه ایستاده ام. بنده با این فرهنگی که دارید به شما اعتماد نمیکنم که دستم را به دست شما به گذارم که بعد از رفتن جمهوری اسلامی دوباره سوار کول ما بشید و به حقوق ما ها تجاوز به کنید بنده دستم را روی دست کسی میگذارم که به خواسته های بالا معتقد باشد. در زمان رژیم شاه به ما ترک گفتند ترک خ.. در زمان حمهوری اسلامی به ما ترک ها گفتند ترک سوسک که از مدفوع توالت تغذیه می کنند اگر شما ها به قدر ت برسید لا بد ایندفعه هم خواهید گفت ترک خوک و حقی برای ما ها قایل نه خواهید شد خدا آخر عاقبتمان را به خیر به کند. شاد باشید انزابیدوست عزیز تهمت زدن و توهین کردن جزو فرهنگ شما ها شده اولا بنده 70 سالم است از چه باید به ترسم
در رابطه با حوادث پر شور ضد رژیم خودکامه که اینک در سرتاسر ایران بوقوع می پیوندد، میخواهم این واقعیت ملموس را بار دیگر مطرح سازم که رژیم جمهوری اسلامی، دشمن بی امان خلق آذربایجان و دیگر ملت های تحت ستم ایران می باشد . تا این رژیم ارتجاعی به موجودیت ننگین خود ادامه میدهد، رهائی توده های زحمتکش آذربایجان از چنگال انواع ستمدیدگی ها و سیاه روزی ها امکان ندارد. به همین جهت نیز خلق آذربایجان تنها و تنها با اتحاد و همبستگی با زحمتکشان دیگر خلق های ایران در مبارزه بی امان به منظور سرنگونی سلطه استبدادی رژیم جمهوری اسلامی می تواند به خواست های حقه خود از آنجمله حق تعیین سرنوشت ، برسد هر گونه دست روی دست گذاشتن و امتناع از مبارزه و در گیری با رژیم خودکامه حاکم، بدون تردید به اهداف پلید جمهوری اسلامی در ظلم و ستمگری بر خلق آذربایجان، یاری میرساند.
در این فیلم ،رسانه دولتی آخوندی، میکوشد تا به مردم نشان دهد که ایران و پرچم ایران و هویت ایران و آبروی ایران ،از طریق شورشیان و غربیها مورد حمله و توهین قرار گرفته.!
چه خوب ! که نیروی اعتراض مردمی، اکنون آخوندها را به یاد حیله و فریب ، ایرانیت و پرچم ایران انداخته.
به امید روزی که آخوند دست از امت سلامی و فرهنگ اسلامی عربی و دین عربی اسلامی بردارد و اعتراف کند در یک مملکت ایرانی و با مردمی ایرانی زندگی میکند.
فشار سنبه که زیاد شد، آخوند هم بیاد میهن و وطن می افتد.
آخوند، عنصری است غیر ایرانی و بیگانه و اهل سود و تجارت و فساد و خمس و ذکات و صدقه و صیغه؛ که در قرن 21 ننگی است برای ایران و ایرانی و بشریت.
این هم از گروهبان محسن کوردی ... آذربایجان ارث پدری من است و خون هر فلان فلان شده ای را به زمین خواهم ریخت اگر بخواهد میراث پدری مرا از چنگ من بدر آورد. 4 سال حضور من جنگ ایران و عراق برای دفاع از آخوند نبود بلکه برای دفاع از سرزمین پدری ام بود تا بیگانگان را بیرون راندم
اصلأ اینها همیشە تشنەی خون بودن با چنین تفکری اصلأ میتوان یک کشور و هویت ساخت ؟ بی خود نیست من کورد میگویم باید هر اشغالگری از سرزمین کوردستان باید یا گورش را گم کند یا با اوردنگی بیرونش خواهیم انداخت کوردستان ملک مشاع ملت کورد است و هیچ اشغالگری چە ایرانی ، عراقی ، تورکی ، عربی در سرزمین کوردستان خوش نیامدند تا زمانی کە ادعای مایملک خانە ملت کورد را دارند ایران تاریخ مصرفش تمام شدە جناب محسن خوان کردی دارید با چشمان خود میبینید فکر میکنی شما گروهبان میتوانید خلاء قدرت سیاسی را پر کنید ؟ زمان اسماعیل شکاک گروهبان
هائی مثل شما یک تفنگ برنو را با یک شلوار کردی عوض میکردند کە از کوردستان فرار کنند زمان قاضی محمد رشاس و ماشین جیب ارتشی را با همان شلوار کوردی عوض میکردند برای فرار از کوردستان و سال ١٣٥٧ خودتم بهتر میدانی کە چگونە تانکهای چیفتن پادگان مهاباد را ارتشیان ایران با همان شلوار کوردی عوض میکردند برای فرار از کوردستان و امروز هم اگر من من بکنی از این مزخرفات کە برای ادامەی اشغالگری خون بریزی مجبورت خواهند کرد در کوردستان موشکهای اسکادت را با شلوار کوردی عوض کنی برای فرار ما میگوئیم فعلأ وقت این حرفها نیست بذارید این رژیم خون آشام برود و اینقدر متمدن باشیم بزاریم رفراندوم و رأی اکثریت بە تمام مناقشات این کشور نا همگون پایان دهدجناب محسن کردی گرامی ، آیا از نظر شما ، "تجزیه طلبی " جرم سیاسی است؟ و باید آن را ممنوع کرد و دستورسرکوب آن را داد ویا بایستی با آن برخورد فکری کرد وقتی آن فکر هم در حد فکر است ، حد و حدود آزادی بیان از نظر شما دقیقا چیست؟
لوایی عزیز، نوشته ها و نظرات تو را شنیدیم. در سختترین شرایط بی هیچ چشمداشتی برای
آزربایجان نوشتی. یاشاسین سنین کیمی وطن بالالاری