اصلا بحث سنی و شیعه نیست. شما آمار جوانان ازادیخواه(شیعه و سنی)، کردها، بهایی ها، دراویش، هنرمندها، نویسندگان، روزنامه نگاران، اساتید ، دانشجویان و از همه مهمتر زنانی از همه این اقشار که در سالهای مورد بحث شما اعدام، کشته، شکنجه، زندانی، اخراج و محروم از حقوق اجتماعی خود شدند را هم همراه این امار بیاورید تا متوجه شوید زاویه بحث شما چقدر نادرست است.
سالام - جناب توکلی.بخاطراینکه کامنت اول من دیرچاپ شد.
ولازم دیدم کامنت دوم رابنویسم.
همزمان کامنت اول من چاپ شده وپس ازارسال متوجه چاپ اولی شدم.
ازبابت چاپ کامنت اول تشکرداشته.ودارم.
درکامنت دوم نیزمطالبی باموضوعات طرح شده جدید بود.
خواهشا آنرانیزدستورفرمایید.چاپ کنند.
ممنون.
دوست عزیز درست است، ما هیچ جاره ای جز گذر از کلیت رژیم مذهبی نداریم. و برای سرنگونی رژیم و سمتگیری بسوی فردائی آزاد، برابر، فدرال و بدور از تبعیض ها، و مهمتر از همه جدائی دین از دولت می بایست، در همان آغاز ظرف گسترده و رنگینی را یافت، تا وزن قطب های طبقاتی در آن مستقلا منسجم شود، و بتواند بسیج توده ای ـ کارگری ـ سراسری را در اعماق و پهنای اجتماعی ـ کارگری کشور مشترکا سازمان داده و راهبردهای کلان را بیابد و مدیریت ارگان خود را مردمی کند.
ظرفی، با هر نامی که می خواهد داشته باشد، ضرورتا می باید تنها به راهکارهای کوتاه مدت و دمکراتیک ـ توده ای متکی باشد. و اهداف اش در راستای همکاری های مشترک، معطوف به سرنگونی کل رژیم گردد. در این همکاری رنگین، حتی می تواند طیف های مذهبی رانده شده از خیمه ی خامنه ای نیز حضور بیابد؛ مشروط بر اینکه به نقد حکومت مذهبی و قانون
ا
اساسی آن صراحتا بپردازند و آن را رد کند. و همزمان، الزام جدائی دین از دولت را مطلقا گردن نهند.
اما، همانطوریکه خود شما می بینید، شگفتا که طیف های تندرو قومگرای ناسیونالیست از یکسو، تمایتگراهای شوینیست و پانیست از دیگر سو، و خوشباوران به پشتیبانی امپریالیسم آمریکا و صهیونیسم راسیست نیز همینطور در حال ایجاد دسیسه و ترفندهایند و مشغول برنامه ریزی اهداف خود می باشند و نتیجه اینکه: نیروی با ارزش ما را با این رودرروئی های بی هوده و یا خوشخیالی به دشمنان نوع بشر " امپریالیسم ـ صهیونیسم ـ فناتیسم "تباه می کنند و عملا جبهه ی اپوزیسیون را برابر رژیم را تضعیف کرده، و عملا منانع همگرائی ها و همکاری مستقل و مشترک برای سرنگونی رژیم با اراده ی توده ای می شوند و می باشند.
در حالیکه همگی می دانیم و یا لااقل اینک باید بدانیم که هیچکدام از طیف مذهبی، ملی و جریانی سیاسی سرکوب شده و تبعیض زده و دیده، آنهم با دعاوی انسامدارانه و سراسر، هرگز نمی تواند به تنهائی برابر رژیم بایستد و پیروز شود و به اهداف خود، حالا هرچه می خواهدباشد برسد. مانع عمومی و همگانی ما استبداد شیعی ست.
بنا بر این و با این استدلال کوتاه، ما جز با هم نمی توانیم ایران ویران مان را از چنگال پاسداران جماقت و جنایت و چپاول و تباهی ها و فسادها رهاساخته و دوباره، و کاملا "متفاوت و مردمی و سکولار " آنرا مشترکا بسازیم.
با سپاس از شما و پانویس تان
شما هم بهتر است در یکی از کعبه های سنی خود یعنی در پاکستان و یا در عربستان ساکن شوید و سرزمین خشک و برهوت جنوب شرقی ایران را برای طبیعت آزاد بگذارید، و اینقدر آرزوی جنگ و خونریزی حیدری نعمتی و سنی و شیعه در رسانه ننمایید !
سالام - حسین عزیز،مسئله ایران باور کنید،شیعه سونی گری نیست،
شما که یک سیاسی سونی ازشماگذشته ،چه نیازی به مطرح
کردن شیعه سونی دارید؟
از موضوع شیعه سونی تنها میتوان برای ایجاد خصومت بی نتیجه
وبرای انسان کشی استفاده کرده و نتیجه ایی نیزندارد،
برادرم، در ایران موضوع اصلی شعو بیه گری است،
شعوبیه مخلوطی ازاسلام، بهانه مدافعین از علی وحسین،
زرتشتی گری،مسیحی،یهودیت،مرده پرستی،ایرانی گری،شئونیسم فارسی،مخلوط شده وب قول زعمای اهل تسنن
این مسلک از اسلام خارج شده اند،
1.اگرشیعه هستند وچرا ازارامنه درمقابل شیعه آزربایجان درقره
باغ حمایت میکنند؟
2.اگر مسلمان هستند،چرا ازمسلمانان چچن،میانمار،تاتار کریمه،
ایغور ترکستان شرقی حمایت نمی کنند؟
3.اگر شیعه هستند دشمنی با شیعه ها درآزربایجان غربی عناد
داشته وکوردهای سنی مهاجر از عراق وسوریه را دچار جان این مردم کرده اند؟
آقای حسین بر،همین امروز
سخنگوی وزارت امورخارجه اعلام کرد،که تا آخر درکنار ارمنستان خواهیم بود،
هیچ میدانی ،که همان پاکستان اهل سنی ازهمان روزهای اول
برعکس ایران درکنارآزربایجان بود، حمایت کشورهای اسلامی غربی درتمام زمان درکنار آزربایجان بوده است؟
باورکن ،که بزرگترین آسیب به شیعه وتورک آزربایجان ،چه در ایران و چه درروسیه لاقل دراین صد سال گذشته توسط مراجع شیعه ودیگر
زعمای خود شیعه خوان به همین شیعیان تورک،آسیب زده شده است؟
جناب حسین بر،بجای مبارزه اصولی باشئونیسم، وشعوبیه گری درخدمت پان فارس، شیعه سونی را مطرح نسازید،
لا قل درصد سال گذشته هرچه بدبختی و عقب ماندگی برای کل مردم ایران سراغ دارم ،من ازهمدستی پان فارس شئونیست و
استعمارگران بخصوص انگلیس بوده است،
ملا ها هم از زمان شکست انقلاب مشروطه بتوسط این دو گروه
وبدست این دوگروه صورت گرفته است،
یعنی ملا و منافع برآن، داخلی و خارجی همدست وهم آخور بوده
فقط شکل ها ورشو ها فرق داشته است،
باورکنید،بلوچستان،آزربایجان،کوردستان،خوزستان، ووو،،،،هیچ کدام هیچ چیزکمترازآلمان،فرانسه،آمریکا،کانادا،استرالیا،ووو،،،
کم که نداشته بلکه بیشتر هم داشته اند،.
خواهشن،آدرس درست به مردم بدهید،
تاریخ اسلام از اغاز دروغ تاریخی محمد یهودی تبار برای پیامبری که با تبت یدا ابی لهیب عموی محمد شروع شد تا امروز همچنان به قتل و غارت ادامه میدهد . این ایرانی نیست که سنی میکشد نه این سنت و دعوای تاریخی عرب برای کسب قدرت است. قتل عام مردم بهائی در ایران ناشی از فرمان دینی است و در جهان عرب هم اینگونه است مانند کشتار قبطیان در مصر و ایزدی یان در عراق و عربهای شیعه در یمن.محمد دست به قتل عام همزبانان عر ب خود مانند یهودی ها و بت پرستان و مسیحیان زد و هنوز مورخی سنی ویا شیعه محمد را مجرم نمیشناسد .
بیش از 15 قرن است که مردم ایران قربانی فریب شیادی بنام محمد شده اند . با نابودی گروهی اخوند مشکل حل نخواهد شد . اگر اخوند هم برود علی شریعتی و یا رجوی ویا دباغ مانندی دکان شریعت را باز خواهند کرد .
ودر توایخ امده است که
چگونه ثروت مردم ایران شتر شتر از سیستان و خراسان به بغداد میرفت .
کج فهمی های متفکرین ایرانی ربطی به پار س ندارد بلکه دامنگیر همه باسوادهای کشور است و مهم تر اینکه قدرت حاکم نقش اساسی دارد .
قتل میرزا تقی خان امیر کبیر نمونه بارز این کج فهمی شاه قجر است که با حمایت اخوندها همراه بود .
قتل هزاران ازادی خواه ایرانی در دوران قاجار و سرکوب بی رحمانه بهائیان در ایران
جنگ قجر با روسها و ازدست رفتن سرزمینهای ایرانی
اشعال ایران در جنگ اول و دوم و ایجاد حزب توده و فرقه دمکرات پیشه وری
نقش منفی حزب توده در ارتباط با کودتای 28 مرداد و سرنگونی دولت مصدق
همکاری حزب توده و فدائیان با اخوندها در کشتار مردم ایران
لو دادن کودتای نوژه توسط حز ب توده
بزرگترین ز یان از سوی جریان چپ و دینی متوجه ایران شده است مانند
نقش منفی مجاهدین در ایران و رفتن به کمک صدام و
این کارنامه سیاه چپ و دینی پایانی ندارد .
هر بلوچی هر وقت خواسته است به پاکستان رفته و در آنجا زندگی کرده است. حاکمان پاکستان قبل از رفتن انگلیسی ها بلوچ بودند.
عربستان به صد هزا ر بلوچ اقامت داده است.
سالام - رژیم سفاک وسرگرده خونخوارش خمینی همچون اسلاف پلید خود،ازهمان روزهای اول قدرت گیری شروع به خوردن سر انقلابیون وانقلاب کردگان را آغازکرد.
این خونخوار پلید وبی همه چیز تمام انسانهاییکه چندین سال برای آزادی ودموکراسی در رژیم سفاک پهلوی مانده وزندگی خود وخانواده خودرافدای انسانیت کرده بودند،آنها رانیز اعدام ونابود کرد.
این سفاک راهی رارفت که رضاشاه وپسرش ناتمام گذاشته بود.
هیچ کسی ازاین سفاکان فکرنمی کرد،که روزی فراخواهدرسید وملت های تحت ستم کاسه صبرشان تمام وشناختن این مزدوران خواهند پرداخت.
ما هیچ وقت فراموش نکرده ونخواهیم کرد.که استعمارگران نفت خواراز این خونخواران فقط برای منافع خود استفاده وپس ازپایان تاریخ مصرفشان این عمال را رها میکنند.
درصدسال گذشته تفاله های شاه وشیخ تنها کاری که کردند،
تنها فرزندان راستین این ملت هاراازبین برده وبرای خودنام نگینی گذاشتند.
حال باید آنها
که برای رهایی وانسانیت وآزادی مبارزه میکنند.باید بدانند.
اگرراه درست انتخاب نکنند بازهم یک سفاک ویک خونخواررا
برگرده همه سوارخواهند کرد.
ننگ بر رضا شاه وپسرش محمدرضا
لعنت وننگ برخمینی جلاد وبیشرف وهندی انگلیسی.
"" جامعه شناسی و جامعه شناسان، به جامعه خیانت کردند "" در طول این چند قرن، یک جامعه شناس پیدا نشد که بگوید، "" در دنیای امروز، توسعه یعنی ثروتمند شدن جوامع پیش از پیر شدن آنها، نمون ژاپن ""، یک جامعه شناس پیدا نشد که بگوید "" لجستیک از الزامات مدرنیسم و مدرنتیه است ""، جامعه شناس ما، به جای اینکه بگوید "" روحی کار آفرینی، ضریب پیشرفت جوامع را بالا می‌‌برد "" ، بدلیل نه توانی ذهنی، دنبال کمونیست‌ها افتاد و به جان تنها کشور خاورمیانه با توان بالای روحیه کارآفرینی یعنی ترکیه افتاد. آیا در شگفت هستد تنها توشه جامعه شناس تحصیل کرده خارج ما، پروژهٔ نظریه پردازی برای پان تورکیزم کزائی است؟
"" در دوران قاجار، جامعه توان طرح پرسش را دارد "" دوران قاجار، هنوز دفتر " دیالوگ " بسته نشده بود، این دفتر بعد از دوران قاجار، به چند دلیل ذیل، بسته شد. ۱- در مقابل گفتمان عباس میرزا شاهزاده ترک که میگفت ""ای اجنبی تو چه داری که من ندارم؟ "" گفتمان پوچ آریائی با پشتوانه اقتصاد نفتی رواج یافت. ۲- گفتمان عباس میرزا، بر گرفته از دست کم ۷ هزار خرده مالکین دوره قاجار بود که رضا خان پوست سرشان را کند و ثروتشان را قبضه کرد. این دوره مقارن است با مرگ " دوران کار آفرینی در ایران ". ترکیه هیچوقت این مسیر را نرفت و مورد خشم و غضب کمنیستهای عصبی و جامعه شناس‌های ساده لوح تحصیل کرده خارج قرار گرفت. ۳- فرهنگ فارسی بر محور " پاسخ " قرار گرفته، مانند فرهنگ عصبی کمونیستی، در دوران جدید کسی پاسخی به هیچ مشکلی نداشت، بلکه این پرسش‌ها بودند که مسیر پیشرفت را، فتح میکردند. همین کمونیست و شاهنامه خوان، ا
امروز از تروریست‌های کمونیست پ ک ک حمایت میکند، از کودتای آخوند گولن حمایت میکند آنهم بعد از انقلاب ۵۷ و نتایج نکبت بار آن
درشمال سوریه همگرایی وجود دارد ؟آن کجای سوریه هست که دره بیلیک نیست ؟ آمریکا بخشی از سوریه را از دست ساکنین عربش گرفته و در اختیا ر کورد ها گذاشته است و خودش بنام کورد ، آنجا را برای کورد پاسداری میکند ،در حالیکه کورد، بدون حضور آمریکا در اربیل هم ، قادر به نگهداری اربیل نیست . برو .بریش خودت بخند کاکو ! و نه به ریش ما ....
سالام - جناب لوایی من باوجود تمام حرف هایی که میزنی،برعلیه شما می زنند،ارزش واحترام ویژه ایی برایتان قائلم.
جناب لوایی،بین شما و فردی که شما بدان اشاراتی دارید،
نمی دانم چی شده است،
ولی هدف وآرمان هردوی شما یکی است.
پریروز یک نفری متنی نوشت ،تاتحریکتان کند.
امروز شمادراصل جواب ایشان را داده ایی.
تورکی مثلی است.میگویند.
آغیر اوتور باتمان گئل.
شما به این مثل عمل کنید.
دوست عزیز ،لیدری از خود لیدر پنداری ایجاد نمیشود.
لیدری را باید بدنه حرکت انتخاب کند.
حرکت ملی آزربایجان افراد بزرگی دارد،که سرشان را انداخته بی منت
وکارخودرت میکنند،
شما هم زحمت فراوان میکشید،راهتان نیزدرست است.
اعتماد واهمیت ندادن به حاشیه ها وحرف اضافه نزدن ،بزرگواری
می آورد.
بازهم میگویم. آغیر اوتور باتمان گئل.
سالام - آقا بهنام عزیز.توقعی که من وشماداریم بااین نیروهای داعشی که توسط دو رژیم شاه وشیخ وبامهندسی استعمارگران
بخصوص انگلیس درصد سال گذشته پرورش یافته وبزرگ شده یک
امر ومعادله لاینحل است.
ما بخاطر کم سوادی داعش را درالبغدادی .خراسانی.وو...که جدیدا معروف شده اند،می فهمیم وخلاصه میکنیم.
درصورتیکه بزرگترازتفکرداعش جمودفکری درانواع واقسام نگرش های درون سیاسی وروشنفکری خودما خوابیده وما ازآنها خبرنداشته ونمی بینیم.
این دومین متن من است که نوشته ام.
فکرکنم اولی رادیروزصبح اول وقت اینجا یعنی پریشب ایران نوشتم.
ولی داعش درون خودی،که ازداعش بودن خود بی خبراست.نگذاشته چاپ شود.
بیماری فکری دم دمی مجازی،یاهرنوع داعش نگری را من درچاپ
نشدن مطالبم میدانم.
بهرحال،اگربخواهیم جامعه بیماری مثل ایران .که واقعا بیماراست.
درست شود،راهش یکی،چاره جویی برای برون رفت ازبیماری روشنفکری درطیف های مختلف
سیاسی است.
این سیاسیون هستند،که نوع تفکرشاه اللهی.شیخ اللهی.استالین اللهی را در درون ملت پرورش.پالایش.و رشد میدهد.
تفکرپان ایرانیستی وپان فارسیستی پهلوی وحزب اللهی واکنون
ملی گرایی اللهی اسلامی را این روشنفکران هستند،که زاده وبزرگش میکنند.
اتحاد و وحدت درصورتی امکان پذیر است که داعشی گری وداعش پروری را اربین برده باشیم.
همین امروز،سایت مصاحبه باآقای بهروز خلیق ومحمد اعظمی را
گذاشته که این ها بقول خودشان ازدوسال پیش دنبال راهکار تشکیل تشکل های اتحاد چپ بوده وهنوز نتوانسته اند، راهکارمشخصی رایافته باشند.
آقای خلیق بفکرمن ازعرب های خوزستان ومحمداعظمی نیزلر بروجرد است.
هردو درمصاحبه بااینکه ازفعالین بسیارخوب فداییان وازمبارزین
صادق وتاوان ده سیاسی هستند،
من حتی میتوانم ومیدانم که آدرس خانه اعظمی ها کجاست.وآشنایی کامل با این خانواده عزیزدارم.
این گونه افرادسالم درابرازتفکرمی لنگند.چه برسد برافرادی که
وجودشان پرازنفرت نژادپرستی است.
آقابهنام.باورکن ،که خیلی سخت است بااین نیروها دریک جمع گرد
آمدن.
بهمین خاطر.ما ملل درون ایران ،باسختی.باتهمت. باتحقیر. باخودزنان.باهرگرفتاری باید نطفه های استقلال را کاشته ودرفکر
ملت خودباشیم.
میدانم که این بیچاره داعشی امکان دارد،نگذارد بازهم متن چاپ شود.
بهرحال من دردیگرسایت ها وتلگرام ها نظرات خودرامی نویسم.
دردنیای سیال امروزی کسی نمی تواند جلوی نشرافکارراگرفته باشد.
تنها زحمت های زیادی میکشم واین داعشی نمی دانم ازچه نوعی
زحمات من رادراین سایت اکثا هدر میدهد.
ازکدام داعشی است،نمی دانم. حکومتی.استالینی.پان ایرانی.پان فارسی.شاه اللهی. ملی اللهی.خاک پرستی.کوروش اللهی.فردوسی اللهی. بالاخره یکی ازاین داعشی هاست.که متون
من را حذف میکند.
درصورتیکه من به عقلانیت.منطق.علم وانسانیت معتقد وچندین بار
وباچندین روش این را ابراز داشته ام.
بە جناب امین رحیمی شما کە از ملی گرائی و مذهب سالاری بیزارید کە حق هم دارید و همین طور پان کوردیسیم ، پان عربیسم و پان تورکیسم را بە اندازەی پان فارسیسم خطرناک میدانید ، و خطر اسلام سنی را از داعش شیعە کمتر نمیدانید کە باز هم حق دارید ، و به جای تقدس خاک و مرز و ملیت انسان محوری حرف اول را می زند. باز هم حق دارید خوب راه حل عملی شما چیست ؟؟ آیا بڤرای من و برای نمونە کە یک کورد هستم باید بە اشغال سرزمین کوردستان توسط ایران تمکین کنم ؟ برای آن کورد در تورکیە و همین طور یک کورد در عراق و سوریە بە اشغال سرزمینشان توسط عراق و تورکیە و سوریە تمکین کنند ؟ مرز را ملت کورد درست نکردە و خاک را آنها تقدیس نکردند این مرز توسط اشغالگران بر ملت کورد تحمیل شدە و آنها را از تمامی حقوق انسانیشان محروم کردند راه حل چیست ؟ بە این مرز کشی ایران و عراق و تورکیە و سوریە تمکین کنیم ؟
جناب امین رحیمی آنچە کە شما میفرمائید تنها شعار است و بسیاری از اشغالگران نیز پشت همین شعارها خود را قایم کردند و مرز و خاک را تقدیس میکنند پشت گلوبالیزم جهانی خود را قایم کردند و در عمل از مرز و خاک دفاع میکنند و آن را تقدیس میکنند کسانی کە بە انسانیت باور دارند باید با شعار برداشتن این مرزهای جعلی و سپردن حاکمیت سرزمینهائی کە توسط اشغالگران اشغال شدە باید بە میدان بیاند تا بە صحبتهای آنها باور کرد کسی کە بە گلو بالیزب باور دارد یا بە انسانیت باید با شعار برابری کامل ملتها بحث خود را شروع کند با تجزیەی کامل ایران باید بحثش را شروع کند تا ما بدرستی شعار انسانیت آنها باور کنیم
"" چرا افاضات کاربری به نام امین رحیمی ساده لوحی محض است؟ "" عدالت بدون تضمین " پخش ثروت به شکل مساوی برای همه " امکان پذیر نیست. در این معاد‌له ساده "" داشتن ثروت "" اصل است چونکه " رسیدن به عدالت " بواسطه این " ثروت " امکان عملی شدن دارد. اگر مانند یک جامعه شناس ساده لوح، ابله نباشیم باید بپرسیم "" منبع این ثروت کجاست؟ "" منبع آب، بارش برف و باران است. آیا ثروت نیز مانند برف و باران، از آسمان به سوی زمین می‌‌آید؟ برای جوامع جهان سومی، منبع ثروت نفت و گاز بود که با کاهش قیمت‌های نفت و گاز در سطح جهانی، ما شاهد وضع و حال این جوامع پترو دولار هستیم، در جوامع پیشرفته، منبع ثروت، روحیه کار آفرینی است، لطفا از این کیلیشه ساده لوحی کمونیستی نیز دست بردایم که منبع ثروت، نیروی کارگر و فحله است. ونزوئلا نکبت زده به همراه آمریکای مرکزی / جنوبی جلو چشمان ماست.
""" هیچ نبردی، بدون پشتوانه اقتصادی که معیشت توده‌ها را بهتر نکند، به جائی نخواهد رسید """جامعه آمریکا یکی از مراکز "" کار آفرینی "" دنیاست، آخیرن طرح " ایجاد قرارداد‌های آزاد تجاری " بین ترکیه - آمریکا در بخشی از اقتصاددانان آمریکا مطرح شده، با شکست پروژهٔ " طرح تجاری آزاد ترانس - آتلانتیک "" بین آمریکا و اتحادیه اروپا، با خروج انگلستان از اتحادیه اروپا، نزدیکی تجاری انگلستان، آمریکا و ترکیه قوت گرفته، خواندن این مقاله خالی از فایده نیست. > http://www.washingtonexaminer.com/trump-country-republican-proposes-fre…
"" President Trump's team should negotiate a free trade agreement with Turkey, according to a Republican lawmaker. ""
"" چرا خطر بیخ گوش جامعه شاهنامه خان است؟ "" دو فاکتور باید برجسته شوند. ۱- با ورود تحولات سوریه به مرحله نهائی، باید یک کشور از صحنه سیاسی سوریه حذف شود، آسانترین کشور برای حذف کدام خواهد بود؟ ۲- در حالی اجلاس کشورهای نفتی اوپیک و غیر نفتی در " سن پطرزبورگ " ادامه دارد، اینبار کسی به قطعه تولید نفت برای حفظ یا بالا بردن هر بشکه نفت پافشاری نخواهد کرد، آیا در پشت درهای بسته، همه به حذف نفت / گاز جامعه شاهنامه خوان از بازار‌های جهانی، به توافق رسیده‌اند؟ برای درک تحولات دنیا، دو ۲ فاکتور مهم است. ۱- مانند همه ساده لوحان، در خارج جامعه شناسی نخوانده باشید. ۲- کمونیست نباشید چونکه این ساده لوحان، هیچ درکی از تحولات دنیا ندارند.
ملی گرایی و مذهب سالاری دو حقه سیاست بازان و فرصت طلبان هستند تا با شعله ور ساختن آتش دشمنی بین ملت ها و فرهنگ ها سوار بر احساسات گروههای ملی و مذهبی شده و قدرت و ثروت را در دستان خود قبضه کنند. پان تورکیسم ، پان کوردیسم، پان عربیسم همان اندازه خطرناک هستند که پان فارسیسم هست. اسلام سیاسی سنی به هیچ وجه خطر کمتری ندارد نسبت به اسلام سیاسی تشیع ... انسان و ارزشهای انسانی اصل است. و هر سیاستی که خارج از انسان محوری باشد منتهی به فاشیسم و خونریزی و جرم و جنایت می شود. اتحاد آزادانه ملیتها و فرهنگها در جهت برابری و حقوق بشر و رفاه اجتماعی و عدالت می تواند راهگشای نجات شود. آنارشیسم حقیقی جوابگوی نیازهای زمان است. در سایه این آنارشیسم می بینیم که در شمال سوریه برعکس سایر بخشهای آن کشور که همه به جان هم افتاده اند یک همگرایی زیبایی از ملیتها و فرهنگ ها پدید آمد
است. به جای تقدس خاک و مرز و ملیت انسان محوری حرف اول را می زند.
بهنام جان سلام،
مثل اینکه موعد جنگ فرا رسیده، دایَه دایَه وقت جنگه قطار که بالا سرم پرش دِ شَنگه
اینجوری که بویش می آید بعد از تغییر رژیم، ما شاهد صحنه های عجیبی خواهیم بود، مثلا خواهیم دید که سر چهار راه، مردم دارند یکنفر را دار می کشند، و وقتی از مردم خواهیم پرسید که جرم این شخص چی بوده؟ جواب خواهند داد که، هیچی بابا، از جیبش مهر تصبیح پیدا شده.
البته اینو من به شوخی گفتم، تا بحرانی بودن اوضاع را بیشتر تجسم کنم، واقعا مردم از دست این رژیم دیگر نفسهای آخر را می کشند، همه دنیا همه دولتها و همه مذاهب و همه ملتها در ایران از دست این رژیم بجان آمدند.
این جمال نشان داد که واقعا استعداد سیاسی و درک زبان فارسی را ندارد.
کسی اینجا از گلوبالیزم دفاع نکرده که تو آنرا به موضوعی ضد ایرانی عوض کنی.
اگر مثل قطر، همسایه ها شما را محاصره اقتصادی کنند،آنوقت شاید گلوبالیزم از هوا به داد تان برسد.
در نظر من با شما نباید بیش از 2 کمنت بحث نمود چون سواد لازم را نداری.
به این دلیل کردها همیشه آلت دست دیگران شده اند چون افرادی مثل تو برایشان شعار میدهند و تحلیل میدهند .
برو بجای کمنت نویسی قدری مطالعه کن . کم بنویس ! زیاد مطالعه کن !
تو از جمله کسانی هستی که سطح روشنفکری این سایت را پایین آورده اند .
باز هم بە جناب جمال و یا اسمی کە خودمان میدانیم کە کی هستند اولأ مگر شما اسم ندارید کە دیگران بتوانند شما را خطاب قرار دهند ؟ در بالای جائی کە شخصی میخواهد کامنت بگذارد نوشتە شدە نام ( شما ) ولی شخصی کە میخواهد با یک نظر و کامنت منازرە کند بە جای اینکە در همان جا اسم خودش را بنویسد بە جمال ، یا بە بهمن موحدی ، یا بە کیانوش توکلی مینویسد ،،، مشکل دارد جانم اولأ کە نمیخواهد پرنسیپهای این سایت را رعایت کند دومأ میخواهد زیر همان نام جعلی مطالب توهین آمیز بیان کند کە نمیتوانست با یک نام مشخص همان کار را بکند میبینید کە تا اینجا شما مشکل داری جانم کە یک نام حقیقی یا غیر حقیقی برای خودتان انتخاب نمیکنید و با لحاف و چادر و مقنعە کامنت گذاری میکنی
جنابعالی در بارەی گلوبالیزم مینویسید ولی چهار چوب مرضی ایران را از این گلوبالیزم معاف میدارید عجب از گلوبالیزم صحبت میکنی در حالی کە اسم رمزت شدە چهار چوب مرضی ایران و برای حفظ آن حتی حاضرید در کنار خمینی و خامنەای و لاجوردی و صادق خلخالی باشید اگر گلوبالیزم این است پیشکشتان شخصی کە اعتقاد واقعی بە گلوبالیزم و جهانی شدن داشتە باشد قبل از همە چیز باید بر ضذ مرزها و چهارچوب مرضی و دیوارها مبارزە کند شما یک دیوار بتونی محکم دور ایران کشیدید و شب روز بە دیگران بە نام حفظ این دیوار توهین و بی حرمتی میکنید و بعذ از گلوبالیزم و جهانی شدن صحبت میکنید اگر گلوبالیزم و جهانی شدن این باشد و با نام گلوبالیزم از ایران گرائی و پان ایرانیتتان دفاع میکنید پیشکشتان شما اگر اعتقاد بە گلوبالیزم و همگرائی و جهانی شدن داشتید قبل از هر چیزی میبایست با بیل و کلنک میافتاتید بە شکستن دیوار و مرزهای ایران و پرچم ایران را جلو همگان آتش میزید و خواستار پائین کشیدن پرچم 200 کشور جهان بر در سازمان ملل متحد میبودید ولی امثال شماها گلوبالیزم را کردید پتک بر سر ملتهائی کە کشورشان توسط شماها اشغال شدە این بند و بساط گلوبالیزم و انترناسیونالیزم و جهانی شدن را فعلأ برای خودتان نگە دارید تا زمانی کە ملتهائی کە سرزمینشآن توسط ایران اشغال شدە بە آزادی و استقلال برسند آن زمان بیاید از گلوبالیزم صحبت کنید نە حالا
سالام - آقابهنام،دست شمارد نکند،آغریماسون،مقاله خوبی وبا شناخت کامل تری نوشته ومیشود،گفت دردها را یکجاگفته ایی،
آقا بهنام عزیز،هنگام آشنایی با این سایت،فکرکنم،پنج سال پیش یا
قبل تر درگیرودار فارس وتورک، که حتی دوستان چپ تورک،هم با من جنگ نوشتاری وایدولوزی دراین سایت داشتند،
من یک پیشنهاد دادم ،راهکار را نیزنوشتم،حال که شما هم مقداری
به آن موضعگیری من نزدیک شده اید،بازهم کم وزیاد بدان می پردازم،راهکار برون رفت و بستن بقچه تحجر وستم و جور در ایران
را می نویسم،
هرکس دلش برای این خاک و این ملل می سوزد،بجای چرندنویسی،یا ایجاد انحراف بحث از اصل اگر توان وجوربوزه،اش رادارد،بسمه الله،
حال اصل راهکار،همه میدانند،که مردم ایران،ازتورک،فارس، تورکمن،کورد،عرب،بلوچ،گیل،مازنی،لر،تات،طالش،تشکیل شده است،
بعضی ازاین ملل بسیار کوچک وشایدهم به ده هزارنفرمیرسد،
ولی هریک ازنظرمن، اینها ملت ها عتیقه های
ملی این سرزمین هستند،و حق برابرازلحاظ جمعیتی دارند،
این هارا درگذشته بخاطر برداشت غلط از مدرنیسم،و ملی گرایی
تا مرز نابودی برده اند،
راهکارچیست،
مثل دیگرکشورهای مترقی،یک سازمان یاکنفدراسیونی ازسیاسیون حقوق دان،مثل آقای عبدالکریم لاهیجی،ودیگرحقوقدان
های ملت ها که بخاطر هویت طلبی ازکشورفراری میباشد،بعلاوه
تعدادی ازسیاسیونی که تاکنون تو زردی شان دیده نشده تحت عنوانی بنام مدافعان فدرالیست خواه تشکیل،وباهماهنگی و همکاری با تمام سازمانهای مدافعین حقوق بشر جهانی برای دادخواهی ملت های ایران و سازمان های سیاسی برپاشود،
این تشکیلات،میتواند،و باید هم از حکومت شاه و حکومت اسلامی
برای کل ستم دیده گان،درخواست کمک و مجازات وخسارت برای
خانواده شان شوند،
این گروه وظیفه داشته باشد،کمیته های پایین دستی،درشناسایی.
افراد اعدام شدگان،فراری وشکنجه دیده گان،در دادگاه های بین المللی،شکایت و درخواست خسارت،نمایند.
آقا بهنام این قدم اول است،
دومی،از سازمان یونسکو،و سازمان های حقوق بشری،درخواست کمک،بازخواست از دولت ایران،
پرداخت خسارت توقیف اموال ایران و وابستگان دو رژیم شاه وشیوخ در خارج کنند،
دراین بین تعدادی بعلت ترس از حکومت و یا شیخ و شاه اللهی ها
نمی توانند،اسم فرزندشان را اعلام کنند،ولی وظیفه کمیته باید
شامل همه شود؟
بهنام جان ،این شروع گردهم آیی،همکاری در اتحاد و عمل خواهد
بود،
مبارزه طبقاتی اکنون درحدی نیست که بتواند،کاری انجام دهد،
پس ،ما دراین بعدسیاسی نمیتوانیم کاری کارساز انجام دهیم،
بیایید،
دوستان وکلا را براین محور جمع ویاریشان کنیم،
ازوکلای عزیز هم درخواست التماس همکاری درتشکیل چنین سازمان غیروابسته به پان های فارس،کوروش پرستی،تمامیت خواهی پان فارسی،یاشعوبیه گری داشته ،و من امیدم بیشتر
به شماها میرود،
جمهوری اسلامی،شاه اللهی ها،استالین اللهی ها،مذهبی ها،دیگر
تاریخ مصرف شان تمام شده است،
اکنون دوران،عقلانیت،علم،منطق است،
تاریخ مصرف ایدئولوژی ومکتب های گوناگون گذشته است،
این شروع راه است،غیر ازاین راهی نیست،
بحای اینکه مثل امنیتی ها، ساواکی بازی دربیاوری و دنبال اسم افراد و شناسایی آنان باشی، بهتر است به موضوع بحث بپردازی و سئوالات را پاسخ بگویی .خودت اسمت اینجا جعلی است، آنوقت در باره دیگران خیالپردازی میکنی. ما وقت نداریم که به یک آدم ناوارد مثل سرکار،همه چیز را اینجا گوشزد گنیم و بیاموزیم و چرا مثل امید دانا و سلطنت طلب ها با گلوبالیزم مخالفی ؟ اصلا تو از مزایا و مضرات گلوبالیزم چه میدانی؟ تو در اینحا نمی توانی یک جمله فارسی بدون غلط املایی انشایی مفهومی، بنویسی و این سایت برای شما افراد ضد ایرانی و ضد فارس، بهترین کلاس ودانشکده نویسندگی شده.
سرنوشت یک فریب خورده تجزیه طلب.تولد سیاسی در سازمان تروریستی مجاهدین واقدامات تر وریستی مسلحانه.ترک فرقه وبازگشت به باورهای تجزیه طلبانه پیشه وری.این فرد تاکنون ازاد نبوده و از فرقه رجوی به فرقه پیشه وری نقل مکان کرده است.او در سازمان رجوی جز استبداد چیزی یاد نگرفت و اکنون یک تروریست تجزیه طلب است.
سالام - عزیز دلم،عمو قربونت بره،خوشگل وخوش فکر وخود پسند،متن قبلی من را چاپ کن،
چرا سانسورمیکنی،افشاگری پالایش فکر است،من که دروغ ننوشته ام،
چرامتون،من را درب خواهی چاپ میکنی،
اگر از باندی و رانتی گروهی تابعیت نمی کنی،مطالب من را چاپ کن،
کشور و منطقه با تفکر سانسور و حذف نظرات دیگران درست نمی شود،
سالام - آقای روحانی یکی ازطرفداران معروف و مخوف مثلا خط امام است،
این دو خط امام یا اصلاح طلبان هردو دراصل ازیک آبشخور ارتزاق میکنند،
این دو خط در واقع جناح عاقل تر درون حکومت است،
ولی جناح اقتدارگرا که بشکل های اصولگرا،تند رو،اقتدارگر،راست،وووو،،،،ازحدادعادل تام مصباح و المهدی ،شریعتمداری،نیزطیف دیگر درون حکومتی میباشند،
هردو جناح هدف حفظ نظام،بروش خود دارند،جناح راست و اصلاح طلب دلش برای هیچ خطی در به مدرنیسم بردن کشور یا دموکراسی ندارند،
تسلط بر دلار های نفتی و سهم زیاد بردن از صندوق بیت المال،و حفظ نظام برسرپوش گذاشتن به اعمال خود و امام امت از ارکان،فکری هردومیباشد،
ازاکبرگنجی وسازگارا،مهاجرانی،سروش، ودیگر ماموران قبلی و جدید ساکن در غرب هرطور تفاسیری دارند،هیچ گلایه ایی نیست،
کسانیکه در خارج نشسته چندین سال است،پیروان و مردم ایران
را برای ایستادن در صف انتخابات فتوا میدهند،
باید پرسید، آیا غیر ازاین است؟
باید پرسید،هیچ میدانید،که شماها مسئول اصلی باقی ماندن جور وستم،
دراین سی و هشت سال بوده و میباشد؟
روحانی وظیفه اش هماهنگی درانتخاب وزرا است،
مگر کاری غیراز این میتواند بکند؟
اصلا بفرمایید،مگرروحانی، خارج درنظام میباشد،که بخواهند کار
جداگانه‌ای داشته باشد؟
بخدا این تحلیل و نظرات آب دوغ خیاری شما مارا هم کلافه کرده است،
کاملا منطقی و درست نظر دادند.کسانی که با اهداف شوم خود منتظرند تا از آب گل آلود ماهی بگیرند و موفقیت خود را در انحراف مردم می بینند ازهرگونه آگاهی واطلاع رسانی مثبت به مردم وحشت دارند.
با درود به روان پاک شهدای به خون خفتۀ خلق وتمامی قربانیان حاکمیت پلید خمینی به خصوص شهیدان سرفراز کشتار 67 .
فردی به نام پرویز با مغالطه و آدرس عوضی دادن قصد دارد رژیم ملاها را تبرئه کند و با دجال گری ،نیروهای انقلابی و چپ را مسبب بدبختی و فلاکت ایرانیان معرفی کند. این شخص نعل وارونه می زند و هدفی جز سرپوش گذاشتن بر جنایتها و خیانتهای آخوندها را ندارد. نمونه ای از افاضات این شخص:
"« حقیقت این است که مردم ایران قربانی اهداف خیالی جامعه سوسیالیستی حزب توده و جامعه بی طبقه توحیدی سازمان مجاهدین شدند ."»
این شخص باید بداند که کسی را به جرم ناکرده محکوم نمی کنند، مگر در مسلک شاه اللهی ها و شیخ اللهی ها. چپ بر سر قدرت نیامد ولی مفهوم عدالت، برابر حقوقی زن و مرد، برابر حقوقی قومیتها و .... ارمغان اوست. سر قدرت نیامد که ببینیم چه می کند. ولی شما شاه اللهی ها و شیخ اللهی ها ، ایرانیان
را به خاک سیاه نشاندید و ایران را ویران کردیدو خیانتها و جنایتهای بزرگی را در حق ایران و ایرانی روا داشتید.
بنابرین بر شیخ و شیخ پرستان و شاه و شاه پرستان ننگ و نفرت.
جناب بە جمال و تازە سیاسی شدە ، فکر میکنی کسی ادبیات کامنت گزاری شما را تشخیص نمیدهد اگر با همان اسم واقعیت محسن کردی کامنتها را میگذاشتی فکر نمیکنید راحت تر میبودید و لزومی بە چادر و م`نعەی کامنی نبود ؟ در هر کامنی اسمتان را عوض میکنید من هر چە هستم یا نیستم خودمم ترە برام خورد کنند یا نکنند این نظر و تفکر من است خارج باشم یا نباشم چە اهمیتی دارد ؟ من تفکر فاشیستی پان ایرانیستی را بە چالش کشیدم و هیچ خصومتی هم نە با شخص شما دارد و نە دیگری ولی با تفکر ایران گرائی و فاشیزم اشغالگرانەی ایران در کوردستان مشکل دارم و بازم هم خواهم نوشت حداقل امثال شما باید متوجە بشوید کە هویت جعلی و اشغالگرانەی ایران در سرزمین دیگران باید بە پایان برسد شاید من آرزوی کوردستان مستقل و دیدن اوردنگی و بیرون کردن اشغالگران ایرانی بر سرزمین کوردستان را بە قول امثال سما بە گور ببرم ولی مطمئن باشید فرزندان
و نوهای من و نتیجە های من در کوردستانی آزاد بدون حضور اشغالگران ایرانی زندگی خواهند کرد هیچ نیروی نمیتواند تاریخ این آزادی و بیرون کردن اشغالگران ایرانی در کوردستان را بە تأخیر بندازد اگر زمان آن رسید و مطمئن باشید راه درازی تا آن زمان باقی نیست
نظام جبار و جنون امیز اسلامی محکوم ولی این واقعیت راباید پذیرفت که همکاری نکردن همه سازمانها و حزبها برای اصول اولیه حقوق بشر بخشی از این جنایت علیه ملت ایران بود .
حزب توده اگاهانه اتش زدن سینما رکس ابادان را به گردن نظام سابق گذاشت که این خود یک دروغ تاریخی بود .
حزب توده و فدائیان خلق با دفاع از نظام خونریز اسلامی در استبدا د کنونی نقش مهمی دارند .
سازمان مجاهدین با سیاست های نابخردانه و شروع ترور در بقا نظام اسلامی نقش مخربی ایفا کرد .
سازمان مجاهدین با رفتن به عراق و حمله به ایران بهانه و یا عاملی شد که نظام به کشتار هزاران زندانی اقدام کند .
در سالهای تسلط اخوندها بر ایران هیچ گونه همکاری بین سازمانها نه تنها وجود نداشت بلکه دشمنی از ویژه گی خاصی بر خوردار بود .
حقیقت این است که مردم ایران قربانی اهداف خیالی جامعه سوسیالیستی حزب توده و جامعه بی طبقه توحیدی سازمان مجاهدین شدند .
هنوز هم پس از این همه جنایت و تخریب و فاجعه که نظام دینی در ایران و جهان بوجود اورده است هیچ گونه همکاری بین جریانات مدعی وجود ندارد .
عکس العمل ات نشان میدهد که ظرفیت هیج بحث و نظری را نداری و مثل آخوند موضوع را امنیتی میکنی. ناسیونالیسم و شونیسم را باید فقط با قدرت زور مردم با واقعیات آشنا کرد.
به شعار و دروغ و خیالپردازی و توهین در این صفحه مثل گذشته ادامه بده ! مسائل سیاسی اجتماعی را در ایران و منطقه مردم تصمیم میگیرند.
شما خارج نشین های تحزیه طلب فقط اینجا خودتان را ارضا میکنید . کسی در ایران و در خاورمیانه برایتان تره هم خورد نمیکند.
شخصی بە اسم ( تازە سیاسی شدە ) و ( بە جمال ) از دیروز 2 بار در رابطە با کامنتهای من کامنت گذاشتە جدای از آنکە این شخص معلوم است در همین سایت با یک نام همیشگی نیز کامنت میگذارد ولی شهامت جواب دادن کامنتهای من را با همان اسم ندارد چون بیشتر محتوای کامنتهایش بی ادبانە هست ایشان در کامنتهایشان چپ و راست میزند در حالی کە میخواهد خود را چپ نشان دهد و از گلوبالیزم جهانی صحبت میکند در همان حال روی دیگر راست خود و فاشیزم ایرانی را نشان میدهد کە حتی برای حفظ چهار چوب مرضی میتواند در سنگر اسلام بربر شیعەی داعش امام زمانی نیز قرار بگیرد ایشان در همان حالی کە از یک ملت یک دولت صحبت بە میان میآورد و ایرانگرائی را تقدیس میکند نمیتواند منکر این مسئلە هم بشود کە جنبشی در همین سرزمین اشغال شدە توسط ایران بە نام کوردستان وجود دارد کە برای رهائی از سلطەی اشغال ایران مبارزە میکند
خلاصە معلوم نیست ایشان چە میخواهند و چگونە وضعیت را تحلیل میکنند فقط اینکە برای حفظ تمامیت مرضی بە هر ترفندی متوسل میشوند از موضع چپ و راست و اسلامی برای حفظ تمامیت مرضی وارد معرکە میشوند و مثل کبک سرشان را زیر برف کردند فکر میکند خودش را استثار کردە ولی نمیداند کە با عرض معذرت کونشان بیرون است ( این یک ضرب المثل است ) و ما میدانیم کە در سنگر فاشیزم ایرانی اینگونە کامنت گزاری میکند ..
جناب ((( تازە سیاسی شدە ))) اینگونە در جواب کامنت من مینویسد ،،،،
اشاره ای هم به تاریخ یکپارچگی ایران بکن که سه هزار سال پوژه دشمنانش را خونی مالی خاکی کرده .ازیونان و رم و مغول و عرب و امریکا و اسرائیل و روس و.......... قس علیهذا.
این جناب حتی 2 کلمە در مورد تاریخ هم نمیداند پس مجبور میشویم تاریخ واقعی ایران و آنچە کە بر سر این سرزمین بی هویت آمدە و عکس نظر ایشان هست برای ایشان توضیح بدهیم اتفاقأ جناب تازە سیاسی شدە ایران در طول تاریخ بر خلاف نظر شما در هیچ جنگی پیروز نشدە ساسانیان با آن همە کبکبە و دبدبە با ایوان مداینشان از اعراب بە قول خودتان پا برهنە شکست خوردند و از آن زمان 1400 سال است از خود آحراب بیشتر کاسەی داغتر از آش شدند و اسلامی و تمام منطقە را بە لجن کشیدن با اسلامشان و عاشورا و تاسوعا ، غلام رضا ، غلام علی ، غلام مهدی
شکست 500000 ارتش داریوش سوم از سپاه 10000 نفری اسکندر
شکست ایران از مغول و تیمور و ازبک
شکست شاه سلطان حوسین از محمود افغان
و شکست ایران در جنگهای بی پایان با روس و عثمانی و کوچک و کوچک شدن ایران
و در آخرین بار هم شکست ایران در جنگ با عراق و پذیرفتن قطعنامەی 598 شورای امنیت و سر کشیدن جام زهر
شما فقط یک نمونە در تمام تاریخ و ادوار برای ما بیاورید کو ایران در آن جنگ پیروز شدە باشد البتە بە غیر از افسانە و حکایت رستم و اسفندیار و تسخیر بابل و شلاق زدن دریای مدیترانە توسط خشایار شاه
شما هر آنچە کە دارید از کوردها دارید جناب و اکنون ملت کورد بە آن درجە از شعور سیاسی رسیدە کە برای خود داشتە باشد نە اینکە هر بار باشما تقسیم کند و در نهایت خود را صاحب تمام اختیار بدانید
نبوت از جوانی در مدار گروهی از کوشندگان سیاسی قرار گرفت که به "گروه فلسطین" معروف شد. در مبارزات ضد استبدادی دوران پهلوی کوشا بود و پس از انقلاب به "راه کارگر" پیوست. با اغاز بحران تشکیلاتی - سیاسی در "راه کارگر"، از تشکیلات جدا شد، اما همچنان از آرمان ها و ارزش های آزادی خواهانه، برابری طلبانه و دادگرانه دفاع می کرد.
پس از تشکیل "جنبش جمهوریخواهان دمکرات لائیک" ، این سمتگیری سیاسی برای گذر از حکومت اسلامی را درست دانست، اما با مشاهده عمق تفرقه در صفوف این حرکت، بدرستی همبستگی نیروهای ناهمگون دست اندرکار را در چشم انداز سیاسی نمی دید.
نبوت با اینکه سال های طولانی از بیماری قلبی رنج می برد، اما در تناسب با توان جسمی خود، با تلاش های فرهنگی - اجتماعی و سیاسی همراه بود و هرگز نسبت به ماهیت حکومت اسلامی و اندیشه براندازی نظام، تردید نکرد.
یادشان گرامی باد.
سالام - این آقا سر کلاف،ردگم کرده حیف است،ازچنین افرادی گفتگومیشود،
این آقا بد،تراز ملا ها یک پان ایرانیست عقب مانده دیگراست،
مگر در ایران تولیدی بوده که تولید فکر داشته باشیم؟مگر ملا
و شاه چه فرقی دارند؟
فرق خمینی عوامفریب بارضاشاه درچیست؟
بهتر است با چپهای آذری هم مصاحبه شود.
سران اکثر سازمانهای مبارز زمان شاه و شیخ، آذری بودند که برای رهایی خلق مسلمان مجاهد، و پرولتاریای ایران ، مبارزه میکردند و از هویت ترک خود ، خبر نداشتند.
آذری ها بعد از تشکیل حمهوری علی اوف در باکو ، متوجیه شدند که با فارسها و ایرانیان فرق دارند.
چون آذری ها فرصت طلب و فاقد هویت ترکی هستند، حاضر نشدند در آن جلسه علی زرکش با این اسد؛ بنده خدا، اظهار همدردی و وحدت کنند . یعنی عیب از ترک است و نه از دیگران.
یک مجاهد سابق بدلیل ضعف تئوری نمی تواند به طرح و اثبات اینگونه موضوعات پیچیده بپردازد. باید با دهها ترک که اکنون در سازمانهای مبارز ایران هستند مصاحبه نمود ؛ ولی احتمالا اینها حاضر نمیشوند با ؟..............د بحث و مصاحبه کنند!
افتخار این جناب اسد در مورد بچه هایش که فارسی یاد نگرفتند نشان میدهد
که وی چه میزان دچار شونیسم ضد ایرانی و ضد فارس است و با چه تنفری در مورد فارسها و ایرانیان سخن میگوید. به این دلیل وی صلاحیت طرح اینگونه موضوعات در مورد سازمانهای مبارز سراسری ایرانی را ندارد.
سلام به آقای بابک آزاد و مهمان برنامه هر دو از جان و دل یکی هزاران فعال مدنی واقعی آذربایجان برای دفاع از حقوق ابتدایی ترکهای ایران و بلاخره جزء پیشگامان دست ترمز کشی ماشین بی رحم نسل کشی ترکان در ایران و خارج از ایران توسط تمام تشکیلات ، حزب ها و اپوزیسیون های بحساب ایرانی که از زمان شاه و شیخ شروع شده و رژیم دیگری هم که اگر در ایران توسط همان سیستم های ایرانی تشکیل شود یعنی در عمل نسل کشی غیر فارس و مخصوصا ترکها تمدید خواهد شد !
ولی بقول مهمان برنامه این بار آتش زیر خاکستر ( ترکان زیر مستعمره رژیم فارس در ایران ) همچن شانسی به آنها نخواهد داد که گستاخانه زبان غیر فارس را ممنوع کنند !
اینها که زبان رسمی خود را با پول بیت المال تدریس می کنند و به غیر فارسها تحمیل می کنند و تازه با گستاخی تمام اجازه نمی دهند غیر فارس در خاک خود زبان خود را در کنار زبان زوری که بحساب رسمی هست
من خودم یک آدم سیاسی نبودم اما داخل خلق ایرانی فارسگرا بودم و تعصب ترکی داشتم ولی ده سال در مناطق فارس نشین بودم البته اقلیت اندک خلق فارس دموکراتیک بودند ولی اکثریت از ترک بخاطر تاثیر هدفدار تبلیغات پر از کینه مدیا ، نفرت داشتند و خیلی راحت در پشت پرده برملا می کردند البته الان همان نفرت ده برابر شده ، مخصوصا من بعضی جاها که از محیط پر از فاشیست غافلگیر می شدم مجبورا از ترس هجوم جاهلان می گفتم اصلیت من ارمنی هست و حرف از ترک ها که می افتاد عمق نفرت باور نکردنی آنها به ترکها را می سنجیدم و بلاخره مثل دیگر میلیون ها آذربایجانی که در فشار پروژه نسل کشی سیستماتیک رژیم های فارسگرا بطریقی مستقیم یا غیر مستقیم مناطق فارس کوچ کرده بودند ، بنده ذره ای از یک گوشه را برای شما باز گو می کنم .
جوشکار بودم و کارهای ساختمانی می کردم همیشه دلم می خواست تمام ایران را بگردم و عاشق ایران بودم اما در طول زمان حس ضد ترکی آنها را از جان و دل درک کردم و خیلی آزارم داد که فکرم عوض شد ، عقده ای نشدم ولی فهمیدم که ترک با فارس دیگر هرگز نمی توانند هموطن شوند و دوستی شان را حفظ کننده مگر در همسایگی!
ولی چون پول کافی نداشتم و از طرفی هم باید به خانواده فقیر خود کمک مالی می کردم در هر شهر چند ماهی و گاها سالی کار ساده یا فنی می کردم و می گشتم و هر جا هم که می رفتم اول در داخل آن شهر حالا چه کرمان ، یزد ، شیراز ، مشهد هر کدام آنها اول چند روزی در مسافر خانه می ماندم و دنبال کار سراغ قهوه خانه ترکها را در همان شهر می گرفتم و در کنار آنها کار پیدا می کردم و شهری نبود که آنجا پر از کارگر آذربایجانی نباشد ، بقول یک همزبان میگفت " من میدانم که هیچ شهر ترک نشین کار نیست وقتی می روم به ترمینال آنجا به شهرهای فارس نشین شئر خط می اندازم که کدامش امسال کار کنم " ، همه مثل سرباز هایی بودند که 6 ماه باید در فارسستان کار می کردند یا آنجا کوچ می کردند ، از میلیون ها ترک، فقط روستای کوچک ما در آذربایجان شرقی 300 تا (قربت کش= کارگر فارسستان ) داشت بعضی ها فارسی بدون لحجه تمرین می کردند که خیلی ها متوجه ترک بودن آنها نشده که حمله ور نشوند گاه عده ای مانقورد می شدند ولی هیچ کس در دفاع از آذربایجان مثل امروز جدی و مصمم نبود ، فکر می کردیم همه جای ایران سرای ماست ! به یکی گفتم که مشهد 5 تا آموزشگاه فنی حرفه ای دارد با آسایشگاه و رستوران مجانی اما در کل آذربایجان همچنین چیزی نیست ، گفت برو آنجا دیگه " !
یک ماه می رفتن پیش خانواده شان در آذربایجان فلج بگویم که هیچ چیز از خودش نداشت !
حالا از لحاظ توهین ، تمسخر ، تهدید ، تخریب ، انکار و عوام فریبی در مورد ترکهای ایران من هم مثل هزاران ترک دربه در فارسستان، هزاران خاطره تلخ باور نکردنی نژادپرستی مستند دارم و تازه چون جثه من هم کوچک بود و بیشتر تنها هم بودم خیلی ها وقتی چند نفر می شدند بدون چون و چرا برای من شیر شده خیلی واضح می گفتند " ترک خر اینجا چکار می کنی " ! ولی شکر خدا توانایی دفاعی خوبی هم از لحاظ زبانی و هم فیزیکی داشتم که در مواقع هجوم از خود براحتی دفاع می کردم و آنها را پشیمان می کردم و بعدا راه دوستی را پیش می گرفتند ! ولی دوست ترک زبان هر جای ایران براحتی پیدا می کردم ، یک اصل را فهمیدم که آنها ( ضد ترک ها ) از سایه یک ترک هم ترس دارند و وقتی دو تا ترک با همدیگر در کنار جمع بزرگ آنها ترکی حرف می زنند آنها وحشت کرده و فکر می کنند دو تا لشگر مخالف انها متحد شده اند !
اما آنها در اصل انسان های معصومی هستند فقط توسط مدیا شست شوی مغزی شده اند ، سادیسم گرفته اند ، یاد گرفته اند و باور کرده اند که ایران یعنی فارسستان و بقیه مهاجر ، متجاوز و یا مهمان هستند و به هر قیمتی که شده باید پاک سازی شوند !
ای
بهتر نیست ایران گلوبال بیشتر درباره این اقا بنویسه. شاید هم بقیه خوانندگان این اقا رو میشناسند و برای بنده ایشون چهره ای ناشناخته است. که در اینصورت مشکل از بنده است.
سالام - دوستان همانطورمیدانید،این حقیرنامم یک اسم غربی ایرانی و منطقه ایی است،
مثلا فرض کنید ع.ب.تورک اوغلی، عین مثلا،عباس،عین الله، عبدالقادر،علی،علی رضا،عیسی،عباد،یا در اینگونه نام میباشد،
نام فامیلی ام نیزمثل بنیاد،بیدار،بی غم،ووو،،،،،،
تورو اوغلی،نیز اسم ،مستعار است، بخاطراینکه این نام برای تعدادی حساسیت،ترس.،الرژی،یک نوع مشکل سازی،ایجاد میکند،
برخود گذاشته ام،
این اسم و نام ها نظریان حقیرانه برای شناسایی انسانها تفکیک
هم گذاشته می شو د،نه شخصیت می آورد،نه چیزی از روی انسان برمیدارد،نه چیزی بر انسان ها اضافه میکند،
تنها برای دلخوشی پدرمادران می باشد که به این فرزندان خود
می گذارند،.
فرض کنید، اسم من آلفرد باشد،چیانگچی،یا چوب ،چکش باشد،
آیابنظرشما تفکر من دراینجا ارجحیت دارد یا اسم من؟
قیافه من که هیچ کس ندیده یا تفکروتیره نژادی من؟
برای نمونه اگر نام مرحوم،مریم میرزاخانی؟
بجای مریم، مرجان،شیدا،گل نسا،اریکا،الناز،سولماز،بود،درعلم ودانش او باید دقت وتعمل میکردیم،یا در نام او،
تعدادی بااینکه درس خوتنده ودانشگاه رفته دارای مدرک ویا سابقه سیاسی،یا پز سیاسی دارند،چه عاملی،باعث این نگرش در نگاه هاشان میشود؟
ای آقایانیکه به افراد ازخود نام های ،مختلف می‌گذارید، نظر شما دراین موارد،چیست؟
ایشان به عمد در هیچ سایت پانتکری مطلب منتشر نمیکند فقط همین جا به عمد قصد تحریک و ایجاد حس انزجار بین ایرانیان اذربایجانی و دیگر نقاط ایران را دارد به عمد ادا در میاورد حتی در سایت گوناز هم چیزی منتشر نمیکند مانند سنگ پرانی کودکان تخس به عابران پیاده. اگر سایتهای حرکت شما ارزشی برای مردم ایران و بخوصوص اذربایجانیان داشت چرا اینجا مطلب منتشر میکنید به اغوش ملت خودتان برگردید :) اهااااا کسی انجا نیست نه؟؟؟ حتی اذربایجانیان هم در سایتهای غیر ترکی هستند بله این انتخاب مردم اذربایجان است باید و مجبورا باید احترام بگذارید.
در تمام عمر ؟.........یک خط مطلب اکادمیک تحقیقی نمیتوان یافت جز همین پریشان گویها که جرات مطرح شدن در هیچ مرکز علمی ندارد حتی ایشان در سایتهای حرکت قدرتمند پانتکری هم جرات نشر این خزعبلات را ندارد
حرکت سرتاسر دروغ پانتکری ، ملی ، مدنی .... هرچه می خواهید اسمش را بگذارید تنها هدفش بی ابروی آذربایجان به دست عده قلیلی از بی سوادترین قشر منطقه آذربایجان و ایجاد نفرت بین مردم ایرانی اذربایجان و دیگر نقاط ایران با تحریک و توهینهای دیوانه وار به ملیت ایرانیان و هرز گویهای ممتد و بی معنا است.
این تصادفی نیست که بر خلاف تمام حرکاتهای روشنفکری حرکت پانترکی ریشه در رهبرانی دارد که تقریبا همه گی انها از روستا و مناطق محروم هستند که حتی سالی یک کتاب هم به انجا نمیرسد متاسفانه.
سالام - تمام واقعیت ها رازیبا کلام فرموده است،
ولی،خیلی دیر خودش هم این هارا متوجه شده است،
چه خون ها که ناحق ریخته نشد، چه جنایتی که نشد،
چه خون دل ها که خورده نشد،ونمیشود.
چه کارها که این سهمیه خورهای بورس تحصیلی نکردند،
حال دیگردیراست،حال دیگر،،،قاطیرآلان سووشیب، یعنی دیر شده است،
تفکرمان اسلامی ست به تفکرمان ایرانیست، درنهایت به پوچ گرایی تبدیل تبدیل شده است،
یادمان نرفته که ازهمان روزهای اول پیروزی انقلاب،چه فرصت طلبی،
چه انقلابی زنی،چه علم شنگه ایی دردانشگاه،دراداره،درمدرسه،
راه انداختید،
شما باز انسان صادقی هستید،که این حرف هارا می زنید،
جناب جمال تازه سیاسی شده.
اکر سواد تاریخی داشتی میدانستی که تمام کشورهای منطقه و جهان بقول آریانپور هر 70-30 سالی دجار تحول و خوادث و انقلاب و شکست و پیروزی میشوند. تو چیز حدیدی را کشف نکرده ای . بسیار مشکل است شما ناسیونالیستهای تازه سیاسی شده را تفهیم کرد . سراب ناسیونالیسم با تاخیر، شونیسم و فاشیسم و سپاراتیسم و خودکشی و رمانتیسم پرخاشگراست. اشاره ای هم به تاریخ یکپارچگی ایران بکن که سه هزار سال پوژه دشمنانش را خونی مالی خاکی کرده .ازیونان و رم و مغول و عرب و امریکا و اسرائیل و روس و.......... قس علیهذا.
در سیاست باید جدی بود. شعار دادن و دروغ و خیانت و خیالپردازی دیگر زمانش گذشته.جنبش کرد بدلیل افردی مثل تو ، دهها بار شکست خورده و مردم بیچاره را به کشتن دادید.جهان بسوی وحدت و تشکیل اتخادیه ها و فدرال ها پیش میرود . زمان دهاتی بازی و خان خان بازی سپری شده. بهتر است در غرب بمانی و
سال های آخر عمرت را جور دیگری بگذرانی.
آنروزها که نوجوانان غربی و خارجی برای کمک به کردهای سوریه به آنجا میرفتند، تو باز هم اینجا اخبار دروغ پخش میکردی و شعار یک من غازی میدادی . دکانت در این حمع گلوبال دیگر حنایی ندارد.
با سلام و عرض ادب خدمت دوستان، ودیگر خوانندگان و تازه واردان عزیز،
سالام - در سازمان ملل فکرکنم حدود200 کشور عوض رسمی هستند،
اگرچنانچه آلمان ویا تعدادی ازاروپا این کار یعنی قطع ارتباط با
تورکیه،را پیش کشند،شاید هم بنفع تور کیه باشد،
ازطرفی طبق آمار رسمی حدود 5،5 میلیون تو رکیه آیی ازجنگ جهانی دوم به این ور در تور کیه ساکن وریشه دارنده اند،
در بحث های غیراصولی تورک ها خود راپدران آلمانی ها اعلام کرده، میگویند،وقتی آلمان از کشورهای روس ودیگرملل درجنگ جهانی دوم شکست خورد،مردهای آلمانی فرار کرده و مردان تورک،به آلمان آمده و نسل آلمان ازماست،
شما جناب اقبالی خودت را زیاد دراین مورد ناراحت مکن،
بالاخره تعدادی پیدا شده راهکاری پیدا میکنند، یا آشتی میکنند،
یا با یک کشور دیگر مثل انگلیس ،روس ،آمریکا،پاکستان، چینی پیداشده وکار میکنند،
برایت روز و شبی خوش آرزو دارم.
این واژه ملی ناظر به ملت است و سوء استفاده از ان برای گرایش سلطنت طلبی یا گرایش قومی/تجزیه طلبی نادرست است.
اصلا بحث سنی و شیعه نیست. شما آمار جوانان ازادیخواه(شیعه و سنی)، کردها، بهایی ها، دراویش، هنرمندها، نویسندگان، روزنامه نگاران، اساتید ، دانشجویان و از همه مهمتر زنانی از همه این اقشار که در سالهای مورد بحث شما اعدام، کشته، شکنجه، زندانی، اخراج و محروم از حقوق اجتماعی خود شدند را هم همراه این امار بیاورید تا متوجه شوید زاویه بحث شما چقدر نادرست است.
سالام - جناب توکلی.بخاطراینکه کامنت اول من دیرچاپ شد.
ولازم دیدم کامنت دوم رابنویسم.
همزمان کامنت اول من چاپ شده وپس ازارسال متوجه چاپ اولی شدم.
ازبابت چاپ کامنت اول تشکرداشته.ودارم.
درکامنت دوم نیزمطالبی باموضوعات طرح شده جدید بود.
خواهشا آنرانیزدستورفرمایید.چاپ کنند.
ممنون.
سلام جناب سازاخ گرامی؛
از شما می خواهم برایم روشن کنید که شما از کجا می دانستید که در زبان لری، به فشنگ " شنگ " می گویند؟
باسپاس از دقت شما
سلام جناب تورک اوغلی؛
دوست عزیز درست است، ما هیچ جاره ای جز گذر از کلیت رژیم مذهبی نداریم. و برای سرنگونی رژیم و سمتگیری بسوی فردائی آزاد، برابر، فدرال و بدور از تبعیض ها، و مهمتر از همه جدائی دین از دولت می بایست، در همان آغاز ظرف گسترده و رنگینی را یافت، تا وزن قطب های طبقاتی در آن مستقلا منسجم شود، و بتواند بسیج توده ای ـ کارگری ـ سراسری را در اعماق و پهنای اجتماعی ـ کارگری کشور مشترکا سازمان داده و راهبردهای کلان را بیابد و مدیریت ارگان خود را مردمی کند.
ظرفی، با هر نامی که می خواهد داشته باشد، ضرورتا می باید تنها به راهکارهای کوتاه مدت و دمکراتیک ـ توده ای متکی باشد. و اهداف اش در راستای همکاری های مشترک، معطوف به سرنگونی کل رژیم گردد. در این همکاری رنگین، حتی می تواند طیف های مذهبی رانده شده از خیمه ی خامنه ای نیز حضور بیابد؛ مشروط بر اینکه به نقد حکومت مذهبی و قانون
ا
اساسی آن صراحتا بپردازند و آن را رد کند. و همزمان، الزام جدائی دین از دولت را مطلقا گردن نهند.اما، همانطوریکه خود شما می بینید، شگفتا که طیف های تندرو قومگرای ناسیونالیست از یکسو، تمایتگراهای شوینیست و پانیست از دیگر سو، و خوشباوران به پشتیبانی امپریالیسم آمریکا و صهیونیسم راسیست نیز همینطور در حال ایجاد دسیسه و ترفندهایند و مشغول برنامه ریزی اهداف خود می باشند و نتیجه اینکه: نیروی با ارزش ما را با این رودرروئی های بی هوده و یا خوشخیالی به دشمنان نوع بشر " امپریالیسم ـ صهیونیسم ـ فناتیسم "تباه می کنند و عملا جبهه ی اپوزیسیون را برابر رژیم را تضعیف کرده، و عملا منانع همگرائی ها و همکاری مستقل و مشترک برای سرنگونی رژیم با اراده ی توده ای می شوند و می باشند.
در حالیکه همگی می دانیم و یا لااقل اینک باید بدانیم که هیچکدام از طیف مذهبی، ملی و جریانی سیاسی سرکوب شده و تبعیض زده و دیده، آنهم با دعاوی انسامدارانه و سراسر، هرگز نمی تواند به تنهائی برابر رژیم بایستد و پیروز شود و به اهداف خود، حالا هرچه می خواهدباشد برسد. مانع عمومی و همگانی ما استبداد شیعی ست.
بنا بر این و با این استدلال کوتاه، ما جز با هم نمی توانیم ایران ویران مان را از چنگال پاسداران جماقت و جنایت و چپاول و تباهی ها و فسادها رهاساخته و دوباره، و کاملا "متفاوت و مردمی و سکولار " آنرا مشترکا بسازیم.
با سپاس از شما و پانویس تان
شما هم بهتر است در یکی از کعبه های سنی خود یعنی در پاکستان و یا در عربستان ساکن شوید و سرزمین خشک و برهوت جنوب شرقی ایران را برای طبیعت آزاد بگذارید، و اینقدر آرزوی جنگ و خونریزی حیدری نعمتی و سنی و شیعه در رسانه ننمایید !
سالام - حسین عزیز،مسئله ایران باور کنید،شیعه سونی گری نیست،
سخنگوی وزارت امورخارجه اعلام کرد،که تا آخر درکنار ارمنستان خواهیم بود،شما که یک سیاسی سونی ازشماگذشته ،چه نیازی به مطرح
کردن شیعه سونی دارید؟
از موضوع شیعه سونی تنها میتوان برای ایجاد خصومت بی نتیجه
وبرای انسان کشی استفاده کرده و نتیجه ایی نیزندارد،
برادرم، در ایران موضوع اصلی شعو بیه گری است،
شعوبیه مخلوطی ازاسلام، بهانه مدافعین از علی وحسین،
زرتشتی گری،مسیحی،یهودیت،مرده پرستی،ایرانی گری،شئونیسم فارسی،مخلوط شده وب قول زعمای اهل تسنن
این مسلک از اسلام خارج شده اند،
1.اگرشیعه هستند وچرا ازارامنه درمقابل شیعه آزربایجان درقره
باغ حمایت میکنند؟
2.اگر مسلمان هستند،چرا ازمسلمانان چچن،میانمار،تاتار کریمه،
ایغور ترکستان شرقی حمایت نمی کنند؟
3.اگر شیعه هستند دشمنی با شیعه ها درآزربایجان غربی عناد
داشته وکوردهای سنی مهاجر از عراق وسوریه را دچار جان این مردم کرده اند؟
آقای حسین بر،همین امروز
هیچ میدانی ،که همان پاکستان اهل سنی ازهمان روزهای اول
برعکس ایران درکنارآزربایجان بود، حمایت کشورهای اسلامی غربی درتمام زمان درکنار آزربایجان بوده است؟
باورکن ،که بزرگترین آسیب به شیعه وتورک آزربایجان ،چه در ایران و چه درروسیه لاقل دراین صد سال گذشته توسط مراجع شیعه ودیگر
زعمای خود شیعه خوان به همین شیعیان تورک،آسیب زده شده است؟
جناب حسین بر،بجای مبارزه اصولی باشئونیسم، وشعوبیه گری درخدمت پان فارس، شیعه سونی را مطرح نسازید،
لا قل درصد سال گذشته هرچه بدبختی و عقب ماندگی برای کل مردم ایران سراغ دارم ،من ازهمدستی پان فارس شئونیست و
استعمارگران بخصوص انگلیس بوده است،
ملا ها هم از زمان شکست انقلاب مشروطه بتوسط این دو گروه
وبدست این دوگروه صورت گرفته است،
یعنی ملا و منافع برآن، داخلی و خارجی همدست وهم آخور بوده
فقط شکل ها ورشو ها فرق داشته است،
باورکنید،بلوچستان،آزربایجان،کوردستان،خوزستان، ووو،،،،هیچ کدام هیچ چیزکمترازآلمان،فرانسه،آمریکا،کانادا،استرالیا،ووو،،،
کم که نداشته بلکه بیشتر هم داشته اند،.
خواهشن،آدرس درست به مردم بدهید،
تاریخ اسلام از اغاز دروغ تاریخی محمد یهودی تبار برای پیامبری که با تبت یدا ابی لهیب عموی محمد شروع شد تا امروز همچنان به قتل و غارت ادامه میدهد . این ایرانی نیست که سنی میکشد نه این سنت و دعوای تاریخی عرب برای کسب قدرت است. قتل عام مردم بهائی در ایران ناشی از فرمان دینی است و در جهان عرب هم اینگونه است مانند کشتار قبطیان در مصر و ایزدی یان در عراق و عربهای شیعه در یمن.محمد دست به قتل عام همزبانان عر ب خود مانند یهودی ها و بت پرستان و مسیحیان زد و هنوز مورخی سنی ویا شیعه محمد را مجرم نمیشناسد .
چگونه ثروت مردم ایران شتر شتر از سیستان و خراسان به بغداد میرفت .بیش از 15 قرن است که مردم ایران قربانی فریب شیادی بنام محمد شده اند . با نابودی گروهی اخوند مشکل حل نخواهد شد . اگر اخوند هم برود علی شریعتی و یا رجوی ویا دباغ مانندی دکان شریعت را باز خواهند کرد .
ودر توایخ امده است که
کج فهمی های متفکرین ایرانی ربطی به پار س ندارد بلکه دامنگیر همه باسوادهای کشور است و مهم تر اینکه قدرت حاکم نقش اساسی دارد .
قتل میرزا تقی خان امیر کبیر نمونه بارز این کج فهمی شاه قجر است که با حمایت اخوندها همراه بود .
قتل هزاران ازادی خواه ایرانی در دوران قاجار و سرکوب بی رحمانه بهائیان در ایران
جنگ قجر با روسها و ازدست رفتن سرزمینهای ایرانی
اشعال ایران در جنگ اول و دوم و ایجاد حزب توده و فرقه دمکرات پیشه وری
نقش منفی حزب توده در ارتباط با کودتای 28 مرداد و سرنگونی دولت مصدق
همکاری حزب توده و فدائیان با اخوندها در کشتار مردم ایران
لو دادن کودتای نوژه توسط حز ب توده
بزرگترین ز یان از سوی جریان چپ و دینی متوجه ایران شده است مانند
نقش منفی مجاهدین در ایران و رفتن به کمک صدام و
این کارنامه سیاه چپ و دینی پایانی ندارد .
هر بلوچی هر وقت خواسته است به پاکستان رفته و در آنجا زندگی کرده است. حاکمان پاکستان قبل از رفتن انگلیسی ها بلوچ بودند.
عربستان به صد هزا ر بلوچ اقامت داده است.
سالام - رژیم سفاک وسرگرده خونخوارش خمینی همچون اسلاف پلید خود،ازهمان روزهای اول قدرت گیری شروع به خوردن سر انقلابیون وانقلاب کردگان را آغازکرد.
که برای رهایی وانسانیت وآزادی مبارزه میکنند.باید بدانند.این خونخوار پلید وبی همه چیز تمام انسانهاییکه چندین سال برای آزادی ودموکراسی در رژیم سفاک پهلوی مانده وزندگی خود وخانواده خودرافدای انسانیت کرده بودند،آنها رانیز اعدام ونابود کرد.
این سفاک راهی رارفت که رضاشاه وپسرش ناتمام گذاشته بود.
هیچ کسی ازاین سفاکان فکرنمی کرد،که روزی فراخواهدرسید وملت های تحت ستم کاسه صبرشان تمام وشناختن این مزدوران خواهند پرداخت.
ما هیچ وقت فراموش نکرده ونخواهیم کرد.که استعمارگران نفت خواراز این خونخواران فقط برای منافع خود استفاده وپس ازپایان تاریخ مصرفشان این عمال را رها میکنند.
درصدسال گذشته تفاله های شاه وشیخ تنها کاری که کردند،
تنها فرزندان راستین این ملت هاراازبین برده وبرای خودنام نگینی گذاشتند.
حال باید آنها
اگرراه درست انتخاب نکنند بازهم یک سفاک ویک خونخواررا
برگرده همه سوارخواهند کرد.
ننگ بر رضا شاه وپسرش محمدرضا
لعنت وننگ برخمینی جلاد وبیشرف وهندی انگلیسی.
از این متن لوایی چیزی دستگیرم نشد، نقد و رد مشخص است.
آیا عربستان و پاکستان به سنی های بلوچ به راحتی پاسپورت و اقامت میدهد ؟
"" جامعه شناسی و جامعه شناسان، به جامعه خیانت کردند "" در طول این چند قرن، یک جامعه شناس پیدا نشد که بگوید، "" در دنیای امروز، توسعه یعنی ثروتمند شدن جوامع پیش از پیر شدن آنها، نمون ژاپن ""، یک جامعه شناس پیدا نشد که بگوید "" لجستیک از الزامات مدرنیسم و مدرنتیه است ""، جامعه شناس ما، به جای اینکه بگوید "" روحی کار آفرینی، ضریب پیشرفت جوامع را بالا می‌‌برد "" ، بدلیل نه توانی ذهنی، دنبال کمونیست‌ها افتاد و به جان تنها کشور خاورمیانه با توان بالای روحیه کارآفرینی یعنی ترکیه افتاد. آیا در شگفت هستد تنها توشه جامعه شناس تحصیل کرده خارج ما، پروژهٔ نظریه پردازی برای پان تورکیزم کزائی است؟
"" در دوران قاجار، جامعه توان طرح پرسش را دارد "" دوران قاجار، هنوز دفتر " دیالوگ " بسته نشده بود، این دفتر بعد از دوران قاجار، به چند دلیل ذیل، بسته شد. ۱- در مقابل گفتمان عباس میرزا شاهزاده ترک که میگفت ""ای اجنبی تو چه داری که من ندارم؟ "" گفتمان پوچ آریائی با پشتوانه اقتصاد نفتی رواج یافت. ۲- گفتمان عباس میرزا، بر گرفته از دست کم ۷ هزار خرده مالکین دوره قاجار بود که رضا خان پوست سرشان را کند و ثروتشان را قبضه کرد. این دوره مقارن است با مرگ " دوران کار آفرینی در ایران ". ترکیه هیچوقت این مسیر را نرفت و مورد خشم و غضب کمنیستهای عصبی و جامعه شناس‌های ساده لوح تحصیل کرده خارج قرار گرفت. ۳- فرهنگ فارسی بر محور " پاسخ " قرار گرفته، مانند فرهنگ عصبی کمونیستی، در دوران جدید کسی پاسخی به هیچ مشکلی نداشت، بلکه این پرسش‌ها بودند که مسیر پیشرفت را، فتح میکردند. همین کمونیست و شاهنامه خوان، ا
امروز از تروریست‌های کمونیست پ ک ک حمایت میکند، از کودتای آخوند گولن حمایت میکند آنهم بعد از انقلاب ۵۷ و نتایج نکبت بار آندرشمال سوریه همگرایی وجود دارد ؟آن کجای سوریه هست که دره بیلیک نیست ؟ آمریکا بخشی از سوریه را از دست ساکنین عربش گرفته و در اختیا ر کورد ها گذاشته است و خودش بنام کورد ، آنجا را برای کورد پاسداری میکند ،در حالیکه کورد، بدون حضور آمریکا در اربیل هم ، قادر به نگهداری اربیل نیست . برو .بریش خودت بخند کاکو ! و نه به ریش ما ....
سالام - جناب لوایی من باوجود تمام حرف هایی که میزنی،برعلیه شما می زنند،ارزش واحترام ویژه ایی برایتان قائلم.
جناب لوایی،بین شما و فردی که شما بدان اشاراتی دارید،
نمی دانم چی شده است،
ولی هدف وآرمان هردوی شما یکی است.
پریروز یک نفری متنی نوشت ،تاتحریکتان کند.
امروز شمادراصل جواب ایشان را داده ایی.
تورکی مثلی است.میگویند.
آغیر اوتور باتمان گئل.
شما به این مثل عمل کنید.
دوست عزیز ،لیدری از خود لیدر پنداری ایجاد نمیشود.
لیدری را باید بدنه حرکت انتخاب کند.
حرکت ملی آزربایجان افراد بزرگی دارد،که سرشان را انداخته بی منت
وکارخودرت میکنند،
شما هم زحمت فراوان میکشید،راهتان نیزدرست است.
اعتماد واهمیت ندادن به حاشیه ها وحرف اضافه نزدن ،بزرگواری
می آورد.
بازهم میگویم. آغیر اوتور باتمان گئل.
سالام - آقا بهنام عزیز.توقعی که من وشماداریم بااین نیروهای داعشی که توسط دو رژیم شاه وشیخ وبامهندسی استعمارگران
سیاسی است.بخصوص انگلیس درصد سال گذشته پرورش یافته وبزرگ شده یک
امر ومعادله لاینحل است.
ما بخاطر کم سوادی داعش را درالبغدادی .خراسانی.وو...که جدیدا معروف شده اند،می فهمیم وخلاصه میکنیم.
درصورتیکه بزرگترازتفکرداعش جمودفکری درانواع واقسام نگرش های درون سیاسی وروشنفکری خودما خوابیده وما ازآنها خبرنداشته ونمی بینیم.
این دومین متن من است که نوشته ام.
فکرکنم اولی رادیروزصبح اول وقت اینجا یعنی پریشب ایران نوشتم.
ولی داعش درون خودی،که ازداعش بودن خود بی خبراست.نگذاشته چاپ شود.
بیماری فکری دم دمی مجازی،یاهرنوع داعش نگری را من درچاپ
نشدن مطالبم میدانم.
بهرحال،اگربخواهیم جامعه بیماری مثل ایران .که واقعا بیماراست.
درست شود،راهش یکی،چاره جویی برای برون رفت ازبیماری روشنفکری درطیف های مختلف
این سیاسیون هستند،که نوع تفکرشاه اللهی.شیخ اللهی.استالین اللهی را در درون ملت پرورش.پالایش.و رشد میدهد.
تفکرپان ایرانیستی وپان فارسیستی پهلوی وحزب اللهی واکنون
ملی گرایی اللهی اسلامی را این روشنفکران هستند،که زاده وبزرگش میکنند.
اتحاد و وحدت درصورتی امکان پذیر است که داعشی گری وداعش پروری را اربین برده باشیم.
همین امروز،سایت مصاحبه باآقای بهروز خلیق ومحمد اعظمی را
گذاشته که این ها بقول خودشان ازدوسال پیش دنبال راهکار تشکیل تشکل های اتحاد چپ بوده وهنوز نتوانسته اند، راهکارمشخصی رایافته باشند.
آقای خلیق بفکرمن ازعرب های خوزستان ومحمداعظمی نیزلر بروجرد است.
هردو درمصاحبه بااینکه ازفعالین بسیارخوب فداییان وازمبارزین
صادق وتاوان ده سیاسی هستند،
من حتی میتوانم ومیدانم که آدرس خانه اعظمی ها کجاست.وآشنایی کامل با این خانواده عزیزدارم.
این گونه افرادسالم درابرازتفکرمی لنگند.چه برسد برافرادی که
وجودشان پرازنفرت نژادپرستی است.
آقابهنام.باورکن ،که خیلی سخت است بااین نیروها دریک جمع گرد
آمدن.
بهمین خاطر.ما ملل درون ایران ،باسختی.باتهمت. باتحقیر. باخودزنان.باهرگرفتاری باید نطفه های استقلال را کاشته ودرفکر
ملت خودباشیم.
میدانم که این بیچاره داعشی امکان دارد،نگذارد بازهم متن چاپ شود.
بهرحال من دردیگرسایت ها وتلگرام ها نظرات خودرامی نویسم.
دردنیای سیال امروزی کسی نمی تواند جلوی نشرافکارراگرفته باشد.
تنها زحمت های زیادی میکشم واین داعشی نمی دانم ازچه نوعی
زحمات من رادراین سایت اکثا هدر میدهد.
ازکدام داعشی است،نمی دانم. حکومتی.استالینی.پان ایرانی.پان فارسی.شاه اللهی. ملی اللهی.خاک پرستی.کوروش اللهی.فردوسی اللهی. بالاخره یکی ازاین داعشی هاست.که متون
من را حذف میکند.
درصورتیکه من به عقلانیت.منطق.علم وانسانیت معتقد وچندین بار
وباچندین روش این را ابراز داشته ام.
بە جناب امین رحیمی شما کە از ملی گرائی و مذهب سالاری بیزارید کە حق هم دارید و همین طور پان کوردیسیم ، پان عربیسم و پان تورکیسم را بە اندازەی پان فارسیسم خطرناک میدانید ، و خطر اسلام سنی را از داعش شیعە کمتر نمیدانید کە باز هم حق دارید ، و به جای تقدس خاک و مرز و ملیت انسان محوری حرف اول را می زند. باز هم حق دارید خوب راه حل عملی شما چیست ؟؟ آیا بڤرای من و برای نمونە کە یک کورد هستم باید بە اشغال سرزمین کوردستان توسط ایران تمکین کنم ؟ برای آن کورد در تورکیە و همین طور یک کورد در عراق و سوریە بە اشغال سرزمینشان توسط عراق و تورکیە و سوریە تمکین کنند ؟ مرز را ملت کورد درست نکردە و خاک را آنها تقدیس نکردند این مرز توسط اشغالگران بر ملت کورد تحمیل شدە و آنها را از تمامی حقوق انسانیشان محروم کردند راه حل چیست ؟ بە این مرز کشی ایران و عراق و تورکیە و سوریە تمکین کنیم ؟
جناب امین رحیمی آنچە کە شما میفرمائید تنها شعار است و بسیاری از اشغالگران نیز پشت همین شعارها خود را قایم کردند و مرز و خاک را تقدیس میکنند پشت گلوبالیزم جهانی خود را قایم کردند و در عمل از مرز و خاک دفاع میکنند و آن را تقدیس میکنند کسانی کە بە انسانیت باور دارند باید با شعار برداشتن این مرزهای جعلی و سپردن حاکمیت سرزمینهائی کە توسط اشغالگران اشغال شدە باید بە میدان بیاند تا بە صحبتهای آنها باور کرد کسی کە بە گلو بالیزب باور دارد یا بە انسانیت باید با شعار برابری کامل ملتها بحث خود را شروع کند با تجزیەی کامل ایران باید بحثش را شروع کند تا ما بدرستی شعار انسانیت آنها باور کنیم"" چرا افاضات کاربری به نام امین رحیمی ساده لوحی محض است؟ "" عدالت بدون تضمین " پخش ثروت به شکل مساوی برای همه " امکان پذیر نیست. در این معاد‌له ساده "" داشتن ثروت "" اصل است چونکه " رسیدن به عدالت " بواسطه این " ثروت " امکان عملی شدن دارد. اگر مانند یک جامعه شناس ساده لوح، ابله نباشیم باید بپرسیم "" منبع این ثروت کجاست؟ "" منبع آب، بارش برف و باران است. آیا ثروت نیز مانند برف و باران، از آسمان به سوی زمین می‌‌آید؟ برای جوامع جهان سومی، منبع ثروت نفت و گاز بود که با کاهش قیمت‌های نفت و گاز در سطح جهانی، ما شاهد وضع و حال این جوامع پترو دولار هستیم، در جوامع پیشرفته، منبع ثروت، روحیه کار آفرینی است، لطفا از این کیلیشه ساده لوحی کمونیستی نیز دست بردایم که منبع ثروت، نیروی کارگر و فحله است. ونزوئلا نکبت زده به همراه آمریکای مرکزی / جنوبی جلو چشمان ماست.
""" هیچ نبردی، بدون پشتوانه اقتصادی که معیشت توده‌ها را بهتر نکند، به جائی نخواهد رسید """جامعه آمریکا یکی از مراکز "" کار آفرینی "" دنیاست، آخیرن طرح " ایجاد قرارداد‌های آزاد تجاری " بین ترکیه - آمریکا در بخشی از اقتصاددانان آمریکا مطرح شده، با شکست پروژهٔ " طرح تجاری آزاد ترانس - آتلانتیک "" بین آمریکا و اتحادیه اروپا، با خروج انگلستان از اتحادیه اروپا، نزدیکی تجاری انگلستان، آمریکا و ترکیه قوت گرفته، خواندن این مقاله خالی از فایده نیست. >
http://www.washingtonexaminer.com/trump-country-republican-proposes-fre…
"" President Trump's team should negotiate a free trade agreement with Turkey, according to a Republican lawmaker. ""
"" چرا خطر بیخ گوش جامعه شاهنامه خان است؟ "" دو فاکتور باید برجسته شوند. ۱- با ورود تحولات سوریه به مرحله نهائی، باید یک کشور از صحنه سیاسی سوریه حذف شود، آسانترین کشور برای حذف کدام خواهد بود؟ ۲- در حالی اجلاس کشورهای نفتی اوپیک و غیر نفتی در " سن پطرزبورگ " ادامه دارد، اینبار کسی به قطعه تولید نفت برای حفظ یا بالا بردن هر بشکه نفت پافشاری نخواهد کرد، آیا در پشت درهای بسته، همه به حذف نفت / گاز جامعه شاهنامه خوان از بازار‌های جهانی، به توافق رسیده‌اند؟ برای درک تحولات دنیا، دو ۲ فاکتور مهم است. ۱- مانند همه ساده لوحان، در خارج جامعه شناسی نخوانده باشید. ۲- کمونیست نباشید چونکه این ساده لوحان، هیچ درکی از تحولات دنیا ندارند.
باز هم تصویه حسابهای شخصی شروع شد؟ آقای توکلی طفأ اجازه ندهید ایران گلوبال به میدان دعواها، انگ زنیها و عقده خالی کردنها تبدیل شود.
ملی گرایی و مذهب سالاری دو حقه سیاست بازان و فرصت طلبان هستند تا با شعله ور ساختن آتش دشمنی بین ملت ها و فرهنگ ها سوار بر احساسات گروههای ملی و مذهبی شده و قدرت و ثروت را در دستان خود قبضه کنند. پان تورکیسم ، پان کوردیسم، پان عربیسم همان اندازه خطرناک هستند که پان فارسیسم هست. اسلام سیاسی سنی به هیچ وجه خطر کمتری ندارد نسبت به اسلام سیاسی تشیع ... انسان و ارزشهای انسانی اصل است. و هر سیاستی که خارج از انسان محوری باشد منتهی به فاشیسم و خونریزی و جرم و جنایت می شود. اتحاد آزادانه ملیتها و فرهنگها در جهت برابری و حقوق بشر و رفاه اجتماعی و عدالت می تواند راهگشای نجات شود. آنارشیسم حقیقی جوابگوی نیازهای زمان است. در سایه این آنارشیسم می بینیم که در شمال سوریه برعکس سایر بخشهای آن کشور که همه به جان هم افتاده اند یک همگرایی زیبایی از ملیتها و فرهنگ ها پدید آمد
است. به جای تقدس خاک و مرز و ملیت انسان محوری حرف اول را می زند.بهنام جان سلام،
مثل اینکه موعد جنگ فرا رسیده، دایَه دایَه وقت جنگه قطار که بالا سرم پرش دِ شَنگه
اینجوری که بویش می آید بعد از تغییر رژیم، ما شاهد صحنه های عجیبی خواهیم بود، مثلا خواهیم دید که سر چهار راه، مردم دارند یکنفر را دار می کشند، و وقتی از مردم خواهیم پرسید که جرم این شخص چی بوده؟ جواب خواهند داد که، هیچی بابا، از جیبش مهر تصبیح پیدا شده.
البته اینو من به شوخی گفتم، تا بحرانی بودن اوضاع را بیشتر تجسم کنم، واقعا مردم از دست این رژیم دیگر نفسهای آخر را می کشند، همه دنیا همه دولتها و همه مذاهب و همه ملتها در ایران از دست این رژیم بجان آمدند.
این جمال نشان داد که واقعا استعداد سیاسی و درک زبان فارسی را ندارد.
کسی اینجا از گلوبالیزم دفاع نکرده که تو آنرا به موضوعی ضد ایرانی عوض کنی.
اگر مثل قطر، همسایه ها شما را محاصره اقتصادی کنند،آنوقت شاید گلوبالیزم از هوا به داد تان برسد.
در نظر من با شما نباید بیش از 2 کمنت بحث نمود چون سواد لازم را نداری.
به این دلیل کردها همیشه آلت دست دیگران شده اند چون افرادی مثل تو برایشان شعار میدهند و تحلیل میدهند .
برو بجای کمنت نویسی قدری مطالعه کن . کم بنویس ! زیاد مطالعه کن !
تو از جمله کسانی هستی که سطح روشنفکری این سایت را پایین آورده اند .
باز هم بە جناب جمال و یا اسمی کە خودمان میدانیم کە کی هستند اولأ مگر شما اسم ندارید کە دیگران بتوانند شما را خطاب قرار دهند ؟ در بالای جائی کە شخصی میخواهد کامنت بگذارد نوشتە شدە نام ( شما ) ولی شخصی کە میخواهد با یک نظر و کامنت منازرە کند بە جای اینکە در همان جا اسم خودش را بنویسد بە جمال ، یا بە بهمن موحدی ، یا بە کیانوش توکلی مینویسد ،،، مشکل دارد جانم اولأ کە نمیخواهد پرنسیپهای این سایت را رعایت کند دومأ میخواهد زیر همان نام جعلی مطالب توهین آمیز بیان کند کە نمیتوانست با یک نام مشخص همان کار را بکند میبینید کە تا اینجا شما مشکل داری جانم کە یک نام حقیقی یا غیر حقیقی برای خودتان انتخاب نمیکنید و با لحاف و چادر و مقنعە کامنت گذاری میکنی
جنابعالی در بارەی گلوبالیزم مینویسید ولی چهار چوب مرضی ایران را از این گلوبالیزم معاف میدارید عجب از گلوبالیزم صحبت میکنی در حالی کە اسم رمزت شدە چهار چوب مرضی ایران و برای حفظ آن حتی حاضرید در کنار خمینی و خامنەای و لاجوردی و صادق خلخالی باشید اگر گلوبالیزم این است پیشکشتان شخصی کە اعتقاد واقعی بە گلوبالیزم و جهانی شدن داشتە باشد قبل از همە چیز باید بر ضذ مرزها و چهارچوب مرضی و دیوارها مبارزە کند شما یک دیوار بتونی محکم دور ایران کشیدید و شب روز بە دیگران بە نام حفظ این دیوار توهین و بی حرمتی میکنید و بعذ از گلوبالیزم و جهانی شدن صحبت میکنید اگر گلوبالیزم و جهانی شدن این باشد و با نام گلوبالیزم از ایران گرائی و پان ایرانیتتان دفاع میکنید پیشکشتان شما اگر اعتقاد بە گلوبالیزم و همگرائی و جهانی شدن داشتید قبل از هر چیزی میبایست با بیل و کلنک میافتاتید بە شکستن دیوار و مرزهای ایران و پرچم ایران را جلو همگان آتش میزید و خواستار پائین کشیدن پرچم 200 کشور جهان بر در سازمان ملل متحد میبودید ولی امثال شماها گلوبالیزم را کردید پتک بر سر ملتهائی کە کشورشان توسط شماها اشغال شدە این بند و بساط گلوبالیزم و انترناسیونالیزم و جهانی شدن را فعلأ برای خودتان نگە دارید تا زمانی کە ملتهائی کە سرزمینشآن توسط ایران اشغال شدە بە آزادی و استقلال برسند آن زمان بیاید از گلوبالیزم صحبت کنید نە حالاسالام - آقابهنام،دست شمارد نکند،آغریماسون،مقاله خوبی وبا شناخت کامل تری نوشته ومیشود،گفت دردها را یکجاگفته ایی،
ملی این سرزمین هستند،و حق برابرازلحاظ جمعیتی دارند،آقا بهنام عزیز،هنگام آشنایی با این سایت،فکرکنم،پنج سال پیش یا
قبل تر درگیرودار فارس وتورک، که حتی دوستان چپ تورک،هم با من جنگ نوشتاری وایدولوزی دراین سایت داشتند،
من یک پیشنهاد دادم ،راهکار را نیزنوشتم،حال که شما هم مقداری
به آن موضعگیری من نزدیک شده اید،بازهم کم وزیاد بدان می پردازم،راهکار برون رفت و بستن بقچه تحجر وستم و جور در ایران
را می نویسم،
هرکس دلش برای این خاک و این ملل می سوزد،بجای چرندنویسی،یا ایجاد انحراف بحث از اصل اگر توان وجوربوزه،اش رادارد،بسمه الله،
حال اصل راهکار،همه میدانند،که مردم ایران،ازتورک،فارس، تورکمن،کورد،عرب،بلوچ،گیل،مازنی،لر،تات،طالش،تشکیل شده است،
بعضی ازاین ملل بسیار کوچک وشایدهم به ده هزارنفرمیرسد،
ولی هریک ازنظرمن، اینها ملت ها عتیقه های
این هارا درگذشته بخاطر برداشت غلط از مدرنیسم،و ملی گرایی
تا مرز نابودی برده اند،
راهکارچیست،
مثل دیگرکشورهای مترقی،یک سازمان یاکنفدراسیونی ازسیاسیون حقوق دان،مثل آقای عبدالکریم لاهیجی،ودیگرحقوقدان
های ملت ها که بخاطر هویت طلبی ازکشورفراری میباشد،بعلاوه
تعدادی ازسیاسیونی که تاکنون تو زردی شان دیده نشده تحت عنوانی بنام مدافعان فدرالیست خواه تشکیل،وباهماهنگی و همکاری با تمام سازمانهای مدافعین حقوق بشر جهانی برای دادخواهی ملت های ایران و سازمان های سیاسی برپاشود،
این تشکیلات،میتواند،و باید هم از حکومت شاه و حکومت اسلامی
برای کل ستم دیده گان،درخواست کمک و مجازات وخسارت برای
خانواده شان شوند،
این گروه وظیفه داشته باشد،کمیته های پایین دستی،درشناسایی.
افراد اعدام شدگان،فراری وشکنجه دیده گان،در دادگاه های بین المللی،شکایت و درخواست خسارت،نمایند.
آقا بهنام این قدم اول است،
دومی،از سازمان یونسکو،و سازمان های حقوق بشری،درخواست کمک،بازخواست از دولت ایران،
پرداخت خسارت توقیف اموال ایران و وابستگان دو رژیم شاه وشیوخ در خارج کنند،
دراین بین تعدادی بعلت ترس از حکومت و یا شیخ و شاه اللهی ها
نمی توانند،اسم فرزندشان را اعلام کنند،ولی وظیفه کمیته باید
شامل همه شود؟
بهنام جان ،این شروع گردهم آیی،همکاری در اتحاد و عمل خواهد
بود،
مبارزه طبقاتی اکنون درحدی نیست که بتواند،کاری انجام دهد،
پس ،ما دراین بعدسیاسی نمیتوانیم کاری کارساز انجام دهیم،
بیایید،
دوستان وکلا را براین محور جمع ویاریشان کنیم،
ازوکلای عزیز هم درخواست التماس همکاری درتشکیل چنین سازمان غیروابسته به پان های فارس،کوروش پرستی،تمامیت خواهی پان فارسی،یاشعوبیه گری داشته ،و من امیدم بیشتر
به شماها میرود،
جمهوری اسلامی،شاه اللهی ها،استالین اللهی ها،مذهبی ها،دیگر
تاریخ مصرف شان تمام شده است،
اکنون دوران،عقلانیت،علم،منطق است،
تاریخ مصرف ایدئولوژی ومکتب های گوناگون گذشته است،
این شروع راه است،غیر ازاین راهی نیست،
بحای اینکه مثل امنیتی ها، ساواکی بازی دربیاوری و دنبال اسم افراد و شناسایی آنان باشی، بهتر است به موضوع بحث بپردازی و سئوالات را پاسخ بگویی .خودت اسمت اینجا جعلی است، آنوقت در باره دیگران خیالپردازی میکنی. ما وقت نداریم که به یک آدم ناوارد مثل سرکار،همه چیز را اینجا گوشزد گنیم و بیاموزیم و چرا مثل امید دانا و سلطنت طلب ها با گلوبالیزم مخالفی ؟ اصلا تو از مزایا و مضرات گلوبالیزم چه میدانی؟ تو در اینحا نمی توانی یک جمله فارسی بدون غلط املایی انشایی مفهومی، بنویسی و این سایت برای شما افراد ضد ایرانی و ضد فارس، بهترین کلاس ودانشکده نویسندگی شده.
سرنوشت یک فریب خورده تجزیه طلب.تولد سیاسی در سازمان تروریستی مجاهدین واقدامات تر وریستی مسلحانه.ترک فرقه وبازگشت به باورهای تجزیه طلبانه پیشه وری.این فرد تاکنون ازاد نبوده و از فرقه رجوی به فرقه پیشه وری نقل مکان کرده است.او در سازمان رجوی جز استبداد چیزی یاد نگرفت و اکنون یک تروریست تجزیه طلب است.
سالام - عزیز دلم،عمو قربونت بره،خوشگل وخوش فکر وخود پسند،متن قبلی من را چاپ کن،
چرا سانسورمیکنی،افشاگری پالایش فکر است،من که دروغ ننوشته ام،
چرامتون،من را درب خواهی چاپ میکنی،
اگر از باندی و رانتی گروهی تابعیت نمی کنی،مطالب من را چاپ کن،
کشور و منطقه با تفکر سانسور و حذف نظرات دیگران درست نمی شود،
سالام - آقای روحانی یکی ازطرفداران معروف و مخوف مثلا خط امام است،
باید پرسید، آیا غیر ازاین است؟این دو خط امام یا اصلاح طلبان هردو دراصل ازیک آبشخور ارتزاق میکنند،
این دو خط در واقع جناح عاقل تر درون حکومت است،
ولی جناح اقتدارگرا که بشکل های اصولگرا،تند رو،اقتدارگر،راست،وووو،،،،ازحدادعادل تام مصباح و المهدی ،شریعتمداری،نیزطیف دیگر درون حکومتی میباشند،
هردو جناح هدف حفظ نظام،بروش خود دارند،جناح راست و اصلاح طلب دلش برای هیچ خطی در به مدرنیسم بردن کشور یا دموکراسی ندارند،
تسلط بر دلار های نفتی و سهم زیاد بردن از صندوق بیت المال،و حفظ نظام برسرپوش گذاشتن به اعمال خود و امام امت از ارکان،فکری هردومیباشد،
ازاکبرگنجی وسازگارا،مهاجرانی،سروش، ودیگر ماموران قبلی و جدید ساکن در غرب هرطور تفاسیری دارند،هیچ گلایه ایی نیست،
کسانیکه در خارج نشسته چندین سال است،پیروان و مردم ایران
را برای ایستادن در صف انتخابات فتوا میدهند،
باید پرسید،هیچ میدانید،که شماها مسئول اصلی باقی ماندن جور وستم،
دراین سی و هشت سال بوده و میباشد؟
روحانی وظیفه اش هماهنگی درانتخاب وزرا است،
مگر کاری غیراز این میتواند بکند؟
اصلا بفرمایید،مگرروحانی، خارج درنظام میباشد،که بخواهند کار
جداگانه‌ای داشته باشد؟
بخدا این تحلیل و نظرات آب دوغ خیاری شما مارا هم کلافه کرده است،
کاملا منطقی و درست نظر دادند.کسانی که با اهداف شوم خود منتظرند تا از آب گل آلود ماهی بگیرند و موفقیت خود را در انحراف مردم می بینند ازهرگونه آگاهی واطلاع رسانی مثبت به مردم وحشت دارند.
با درود به روان پاک شهدای به خون خفتۀ خلق وتمامی قربانیان حاکمیت پلید خمینی به خصوص شهیدان سرفراز کشتار 67 .
را به خاک سیاه نشاندید و ایران را ویران کردیدو خیانتها و جنایتهای بزرگی را در حق ایران و ایرانی روا داشتید.فردی به نام پرویز با مغالطه و آدرس عوضی دادن قصد دارد رژیم ملاها را تبرئه کند و با دجال گری ،نیروهای انقلابی و چپ را مسبب بدبختی و فلاکت ایرانیان معرفی کند. این شخص نعل وارونه می زند و هدفی جز سرپوش گذاشتن بر جنایتها و خیانتهای آخوندها را ندارد. نمونه ای از افاضات این شخص:
"« حقیقت این است که مردم ایران قربانی اهداف خیالی جامعه سوسیالیستی حزب توده و جامعه بی طبقه توحیدی سازمان مجاهدین شدند ."»
این شخص باید بداند که کسی را به جرم ناکرده محکوم نمی کنند، مگر در مسلک شاه اللهی ها و شیخ اللهی ها. چپ بر سر قدرت نیامد ولی مفهوم عدالت، برابر حقوقی زن و مرد، برابر حقوقی قومیتها و .... ارمغان اوست. سر قدرت نیامد که ببینیم چه می کند. ولی شما شاه اللهی ها و شیخ اللهی ها ، ایرانیان
بنابرین بر شیخ و شیخ پرستان و شاه و شاه پرستان ننگ و نفرت.
جناب بە جمال و تازە سیاسی شدە ، فکر میکنی کسی ادبیات کامنت گزاری شما را تشخیص نمیدهد اگر با همان اسم واقعیت محسن کردی کامنتها را میگذاشتی فکر نمیکنید راحت تر میبودید و لزومی بە چادر و م`نعەی کامنی نبود ؟ در هر کامنی اسمتان را عوض میکنید من هر چە هستم یا نیستم خودمم ترە برام خورد کنند یا نکنند این نظر و تفکر من است خارج باشم یا نباشم چە اهمیتی دارد ؟ من تفکر فاشیستی پان ایرانیستی را بە چالش کشیدم و هیچ خصومتی هم نە با شخص شما دارد و نە دیگری ولی با تفکر ایران گرائی و فاشیزم اشغالگرانەی ایران در کوردستان مشکل دارم و بازم هم خواهم نوشت حداقل امثال شما باید متوجە بشوید کە هویت جعلی و اشغالگرانەی ایران در سرزمین دیگران باید بە پایان برسد شاید من آرزوی کوردستان مستقل و دیدن اوردنگی و بیرون کردن اشغالگران ایرانی بر سرزمین کوردستان را بە قول امثال سما بە گور ببرم ولی مطمئن باشید فرزندان
و نوهای من و نتیجە های من در کوردستانی آزاد بدون حضور اشغالگران ایرانی زندگی خواهند کرد هیچ نیروی نمیتواند تاریخ این آزادی و بیرون کردن اشغالگران ایرانی در کوردستان را بە تأخیر بندازد اگر زمان آن رسید و مطمئن باشید راه درازی تا آن زمان باقی نیستدر سیاست جریان فکری حاکم بیشتر مورد توجه قرار میگیرد. اشخاص مهره هایی بیش نیستند. جریان حاکم در تشکیلات مجاهدین فارس محور میباشد.
نظام جبار و جنون امیز اسلامی محکوم ولی این واقعیت راباید پذیرفت که همکاری نکردن همه سازمانها و حزبها برای اصول اولیه حقوق بشر بخشی از این جنایت علیه ملت ایران بود .
حزب توده اگاهانه اتش زدن سینما رکس ابادان را به گردن نظام سابق گذاشت که این خود یک دروغ تاریخی بود .
حزب توده و فدائیان خلق با دفاع از نظام خونریز اسلامی در استبدا د کنونی نقش مهمی دارند .
سازمان مجاهدین با سیاست های نابخردانه و شروع ترور در بقا نظام اسلامی نقش مخربی ایفا کرد .
سازمان مجاهدین با رفتن به عراق و حمله به ایران بهانه و یا عاملی شد که نظام به کشتار هزاران زندانی اقدام کند .
در سالهای تسلط اخوندها بر ایران هیچ گونه همکاری بین سازمانها نه تنها وجود نداشت بلکه دشمنی از ویژه گی خاصی بر خوردار بود .
حقیقت این است که مردم ایران قربانی اهداف خیالی جامعه سوسیالیستی حزب توده و جامعه بی طبقه توحیدی سازمان مجاهدین شدند .
هنوز هم پس از این همه جنایت و تخریب و فاجعه که نظام دینی در ایران و جهان بوجود اورده است هیچ گونه همکاری بین جریانات مدعی وجود ندارد .
عکس العمل ات نشان میدهد که ظرفیت هیج بحث و نظری را نداری و مثل آخوند موضوع را امنیتی میکنی. ناسیونالیسم و شونیسم را باید فقط با قدرت زور مردم با واقعیات آشنا کرد.
به شعار و دروغ و خیالپردازی و توهین در این صفحه مثل گذشته ادامه بده ! مسائل سیاسی اجتماعی را در ایران و منطقه مردم تصمیم میگیرند.
شما خارج نشین های تحزیه طلب فقط اینجا خودتان را ارضا میکنید . کسی در ایران و در خاورمیانه برایتان تره هم خورد نمیکند.
شخصی بە اسم ( تازە سیاسی شدە ) و ( بە جمال ) از دیروز 2 بار در رابطە با کامنتهای من کامنت گذاشتە جدای از آنکە این شخص معلوم است در همین سایت با یک نام همیشگی نیز کامنت میگذارد ولی شهامت جواب دادن کامنتهای من را با همان اسم ندارد چون بیشتر محتوای کامنتهایش بی ادبانە هست ایشان در کامنتهایشان چپ و راست میزند در حالی کە میخواهد خود را چپ نشان دهد و از گلوبالیزم جهانی صحبت میکند در همان حال روی دیگر راست خود و فاشیزم ایرانی را نشان میدهد کە حتی برای حفظ چهار چوب مرضی میتواند در سنگر اسلام بربر شیعەی داعش امام زمانی نیز قرار بگیرد ایشان در همان حالی کە از یک ملت یک دولت صحبت بە میان میآورد و ایرانگرائی را تقدیس میکند نمیتواند منکر این مسئلە هم بشود کە جنبشی در همین سرزمین اشغال شدە توسط ایران بە نام کوردستان وجود دارد کە برای رهائی از سلطەی اشغال ایران مبارزە میکند
خلاصە معلوم نیست ایشان چە میخواهند و چگونە وضعیت را تحلیل میکنند فقط اینکە برای حفظ تمامیت مرضی بە هر ترفندی متوسل میشوند از موضع چپ و راست و اسلامی برای حفظ تمامیت مرضی وارد معرکە میشوند و مثل کبک سرشان را زیر برف کردند فکر میکند خودش را استثار کردە ولی نمیداند کە با عرض معذرت کونشان بیرون است ( این یک ضرب المثل است ) و ما میدانیم کە در سنگر فاشیزم ایرانی اینگونە کامنت گزاری میکند ..جناب ((( تازە سیاسی شدە ))) اینگونە در جواب کامنت من مینویسد ،،،،
اشاره ای هم به تاریخ یکپارچگی ایران بکن که سه هزار سال پوژه دشمنانش را خونی مالی خاکی کرده .ازیونان و رم و مغول و عرب و امریکا و اسرائیل و روس و.......... قس علیهذا.
این جناب حتی 2 کلمە در مورد تاریخ هم نمیداند پس مجبور میشویم تاریخ واقعی ایران و آنچە کە بر سر این سرزمین بی هویت آمدە و عکس نظر ایشان هست برای ایشان توضیح بدهیم اتفاقأ جناب تازە سیاسی شدە ایران در طول تاریخ بر خلاف نظر شما در هیچ جنگی پیروز نشدە ساسانیان با آن همە کبکبە و دبدبە با ایوان مداینشان از اعراب بە قول خودتان پا برهنە شکست خوردند و از آن زمان 1400 سال است از خود آحراب بیشتر کاسەی داغتر از آش شدند و اسلامی و تمام منطقە را بە لجن کشیدن با اسلامشان و عاشورا و تاسوعا ، غلام رضا ، غلام علی ، غلام مهدی
شکست 500000 ارتش داریوش سوم از سپاه 10000 نفری اسکندر
شکست ایران از مغول و تیمور و ازبک
شکست شاه سلطان حوسین از محمود افغان
و شکست ایران در جنگهای بی پایان با روس و عثمانی و کوچک و کوچک شدن ایران
و در آخرین بار هم شکست ایران در جنگ با عراق و پذیرفتن قطعنامەی 598 شورای امنیت و سر کشیدن جام زهر
شما فقط یک نمونە در تمام تاریخ و ادوار برای ما بیاورید کو ایران در آن جنگ پیروز شدە باشد البتە بە غیر از افسانە و حکایت رستم و اسفندیار و تسخیر بابل و شلاق زدن دریای مدیترانە توسط خشایار شاه
شما هر آنچە کە دارید از کوردها دارید جناب و اکنون ملت کورد بە آن درجە از شعور سیاسی رسیدە کە برای خود داشتە باشد نە اینکە هر بار باشما تقسیم کند و در نهایت خود را صاحب تمام اختیار بدانید
نبوت از جوانی در مدار گروهی از کوشندگان سیاسی قرار گرفت که به "گروه فلسطین" معروف شد. در مبارزات ضد استبدادی دوران پهلوی کوشا بود و پس از انقلاب به "راه کارگر" پیوست. با اغاز بحران تشکیلاتی - سیاسی در "راه کارگر"، از تشکیلات جدا شد، اما همچنان از آرمان ها و ارزش های آزادی خواهانه، برابری طلبانه و دادگرانه دفاع می کرد.
پس از تشکیل "جنبش جمهوریخواهان دمکرات لائیک" ، این سمتگیری سیاسی برای گذر از حکومت اسلامی را درست دانست، اما با مشاهده عمق تفرقه در صفوف این حرکت، بدرستی همبستگی نیروهای ناهمگون دست اندرکار را در چشم انداز سیاسی نمی دید.
نبوت با اینکه سال های طولانی از بیماری قلبی رنج می برد، اما در تناسب با توان جسمی خود، با تلاش های فرهنگی - اجتماعی و سیاسی همراه بود و هرگز نسبت به ماهیت حکومت اسلامی و اندیشه براندازی نظام، تردید نکرد.
یادشان گرامی باد.
سالام - این آقا سر کلاف،ردگم کرده حیف است،ازچنین افرادی گفتگومیشود،
این آقا بد،تراز ملا ها یک پان ایرانیست عقب مانده دیگراست،
مگر در ایران تولیدی بوده که تولید فکر داشته باشیم؟مگر ملا
و شاه چه فرقی دارند؟
فرق خمینی عوامفریب بارضاشاه درچیست؟
نصف مجاهدین تورک هستند . ماهیت ضد تورک مجاهدین را قبول ندارم
بهتر است با چپهای آذری هم مصاحبه شود.
که وی چه میزان دچار شونیسم ضد ایرانی و ضد فارس است و با چه تنفری در مورد فارسها و ایرانیان سخن میگوید. به این دلیل وی صلاحیت طرح اینگونه موضوعات در مورد سازمانهای مبارز سراسری ایرانی را ندارد.سران اکثر سازمانهای مبارز زمان شاه و شیخ، آذری بودند که برای رهایی خلق مسلمان مجاهد، و پرولتاریای ایران ، مبارزه میکردند و از هویت ترک خود ، خبر نداشتند.
آذری ها بعد از تشکیل حمهوری علی اوف در باکو ، متوجیه شدند که با فارسها و ایرانیان فرق دارند.
چون آذری ها فرصت طلب و فاقد هویت ترکی هستند، حاضر نشدند در آن جلسه علی زرکش با این اسد؛ بنده خدا، اظهار همدردی و وحدت کنند . یعنی عیب از ترک است و نه از دیگران.
یک مجاهد سابق بدلیل ضعف تئوری نمی تواند به طرح و اثبات اینگونه موضوعات پیچیده بپردازد. باید با دهها ترک که اکنون در سازمانهای مبارز ایران هستند مصاحبه نمود ؛ ولی احتمالا اینها حاضر نمیشوند با ؟..............د بحث و مصاحبه کنند!
افتخار این جناب اسد در مورد بچه هایش که فارسی یاد نگرفتند نشان میدهد
سلام به آقای بابک آزاد و مهمان برنامه هر دو از جان و دل یکی هزاران فعال مدنی واقعی آذربایجان برای دفاع از حقوق ابتدایی ترکهای ایران و بلاخره جزء پیشگامان دست ترمز کشی ماشین بی رحم نسل کشی ترکان در ایران و خارج از ایران توسط تمام تشکیلات ، حزب ها و اپوزیسیون های بحساب ایرانی که از زمان شاه و شیخ شروع شده و رژیم دیگری هم که اگر در ایران توسط همان سیستم های ایرانی تشکیل شود یعنی در عمل نسل کشی غیر فارس و مخصوصا ترکها تمدید خواهد شد !
ولی بقول مهمان برنامه این بار آتش زیر خاکستر ( ترکان زیر مستعمره رژیم فارس در ایران ) همچن شانسی به آنها نخواهد داد که گستاخانه زبان غیر فارس را ممنوع کنند !
اینها که زبان رسمی خود را با پول بیت المال تدریس می کنند و به غیر فارسها تحمیل می کنند و تازه با گستاخی تمام اجازه نمی دهند غیر فارس در خاک خود زبان خود را در کنار زبان زوری که بحساب رسمی هست
من خودم یک آدم سیاسی نبودم اما داخل خلق ایرانی فارسگرا بودم و تعصب ترکی داشتم ولی ده سال در مناطق فارس نشین بودم البته اقلیت اندک خلق فارس دموکراتیک بودند ولی اکثریت از ترک بخاطر تاثیر هدفدار تبلیغات پر از کینه مدیا ، نفرت داشتند و خیلی راحت در پشت پرده برملا می کردند البته الان همان نفرت ده برابر شده ، مخصوصا من بعضی جاها که از محیط پر از فاشیست غافلگیر می شدم مجبورا از ترس هجوم جاهلان می گفتم اصلیت من ارمنی هست و حرف از ترک ها که می افتاد عمق نفرت باور نکردنی آنها به ترکها را می سنجیدم و بلاخره مثل دیگر میلیون ها آذربایجانی که در فشار پروژه نسل کشی سیستماتیک رژیم های فارسگرا بطریقی مستقیم یا غیر مستقیم مناطق فارس کوچ کرده بودند ، بنده ذره ای از یک گوشه را برای شما باز گو می کنم .
جوشکار بودم و کارهای ساختمانی می کردم همیشه دلم می خواست تمام ایران را بگردم و عاشق ایران بودم اما در طول زمان حس ضد ترکی آنها را از جان و دل درک کردم و خیلی آزارم داد که فکرم عوض شد ، عقده ای نشدم ولی فهمیدم که ترک با فارس دیگر هرگز نمی توانند هموطن شوند و دوستی شان را حفظ کننده مگر در همسایگی!
ولی چون پول کافی نداشتم و از طرفی هم باید به خانواده فقیر خود کمک مالی می کردم در هر شهر چند ماهی و گاها سالی کار ساده یا فنی می کردم و می گشتم و هر جا هم که می رفتم اول در داخل آن شهر حالا چه کرمان ، یزد ، شیراز ، مشهد هر کدام آنها اول چند روزی در مسافر خانه می ماندم و دنبال کار سراغ قهوه خانه ترکها را در همان شهر می گرفتم و در کنار آنها کار پیدا می کردم و شهری نبود که آنجا پر از کارگر آذربایجانی نباشد ، بقول یک همزبان میگفت " من میدانم که هیچ شهر ترک نشین کار نیست وقتی می روم به ترمینال آنجا به شهرهای فارس نشین شئر خط می اندازم که کدامش امسال کار کنم " ، همه مثل سرباز هایی بودند که 6 ماه باید در فارسستان کار می کردند یا آنجا کوچ می کردند ، از میلیون ها ترک، فقط روستای کوچک ما در آذربایجان شرقی 300 تا (قربت کش= کارگر فارسستان ) داشت بعضی ها فارسی بدون لحجه تمرین می کردند که خیلی ها متوجه ترک بودن آنها نشده که حمله ور نشوند گاه عده ای مانقورد می شدند ولی هیچ کس در دفاع از آذربایجان مثل امروز جدی و مصمم نبود ، فکر می کردیم همه جای ایران سرای ماست ! به یکی گفتم که مشهد 5 تا آموزشگاه فنی حرفه ای دارد با آسایشگاه و رستوران مجانی اما در کل آذربایجان همچنین چیزی نیست ، گفت برو آنجا دیگه " !
یک ماه می رفتن پیش خانواده شان در آذربایجان فلج بگویم که هیچ چیز از خودش نداشت !
حالا از لحاظ توهین ، تمسخر ، تهدید ، تخریب ، انکار و عوام فریبی در مورد ترکهای ایران من هم مثل هزاران ترک دربه در فارسستان، هزاران خاطره تلخ باور نکردنی نژادپرستی مستند دارم و تازه چون جثه من هم کوچک بود و بیشتر تنها هم بودم خیلی ها وقتی چند نفر می شدند بدون چون و چرا برای من شیر شده خیلی واضح می گفتند " ترک خر اینجا چکار می کنی " ! ولی شکر خدا توانایی دفاعی خوبی هم از لحاظ زبانی و هم فیزیکی داشتم که در مواقع هجوم از خود براحتی دفاع می کردم و آنها را پشیمان می کردم و بعدا راه دوستی را پیش می گرفتند ! ولی دوست ترک زبان هر جای ایران براحتی پیدا می کردم ، یک اصل را فهمیدم که آنها ( ضد ترک ها ) از سایه یک ترک هم ترس دارند و وقتی دو تا ترک با همدیگر در کنار جمع بزرگ آنها ترکی حرف می زنند آنها وحشت کرده و فکر می کنند دو تا لشگر مخالف انها متحد شده اند !
اما آنها در اصل انسان های معصومی هستند فقط توسط مدیا شست شوی مغزی شده اند ، سادیسم گرفته اند ، یاد گرفته اند و باور کرده اند که ایران یعنی فارسستان و بقیه مهاجر ، متجاوز و یا مهمان هستند و به هر قیمتی که شده باید پاک سازی شوند !
ای
بهتر نیست ایران گلوبال بیشتر درباره این اقا بنویسه. شاید هم بقیه خوانندگان این اقا رو میشناسند و برای بنده ایشون چهره ای ناشناخته است. که در اینصورت مشکل از بنده است.
سالام - دوستان همانطورمیدانید،این حقیرنامم یک اسم غربی ایرانی و منطقه ایی است،
بجای مریم، مرجان،شیدا،گل نسا،اریکا،الناز،سولماز،بود،درعلم ودانش او باید دقت وتعمل میکردیم،یا در نام او،مثلا فرض کنید ع.ب.تورک اوغلی، عین مثلا،عباس،عین الله، عبدالقادر،علی،علی رضا،عیسی،عباد،یا در اینگونه نام میباشد،
نام فامیلی ام نیزمثل بنیاد،بیدار،بی غم،ووو،،،،،،
تورو اوغلی،نیز اسم ،مستعار است، بخاطراینکه این نام برای تعدادی حساسیت،ترس.،الرژی،یک نوع مشکل سازی،ایجاد میکند،
برخود گذاشته ام،
این اسم و نام ها نظریان حقیرانه برای شناسایی انسانها تفکیک
هم گذاشته می شو د،نه شخصیت می آورد،نه چیزی از روی انسان برمیدارد،نه چیزی بر انسان ها اضافه میکند،
تنها برای دلخوشی پدرمادران می باشد که به این فرزندان خود
می گذارند،.
فرض کنید، اسم من آلفرد باشد،چیانگچی،یا چوب ،چکش باشد،
آیابنظرشما تفکر من دراینجا ارجحیت دارد یا اسم من؟
قیافه من که هیچ کس ندیده یا تفکروتیره نژادی من؟
برای نمونه اگر نام مرحوم،مریم میرزاخانی؟
تعدادی بااینکه درس خوتنده ودانشگاه رفته دارای مدرک ویا سابقه سیاسی،یا پز سیاسی دارند،چه عاملی،باعث این نگرش در نگاه هاشان میشود؟
ای آقایانیکه به افراد ازخود نام های ،مختلف می‌گذارید، نظر شما دراین موارد،چیست؟
ایشان به عمد در هیچ سایت پانتکری مطلب منتشر نمیکند فقط همین جا به عمد قصد تحریک و ایجاد حس انزجار بین ایرانیان اذربایجانی و دیگر نقاط ایران را دارد به عمد ادا در میاورد حتی در سایت گوناز هم چیزی منتشر نمیکند مانند سنگ پرانی کودکان تخس به عابران پیاده. اگر سایتهای حرکت شما ارزشی برای مردم ایران و بخوصوص اذربایجانیان داشت چرا اینجا مطلب منتشر میکنید به اغوش ملت خودتان برگردید :) اهااااا کسی انجا نیست نه؟؟؟ حتی اذربایجانیان هم در سایتهای غیر ترکی هستند بله این انتخاب مردم اذربایجان است باید و مجبورا باید احترام بگذارید.
در تمام عمر ؟.........یک خط مطلب اکادمیک تحقیقی نمیتوان یافت جز همین پریشان گویها که جرات مطرح شدن در هیچ مرکز علمی ندارد حتی ایشان در سایتهای حرکت قدرتمند پانتکری هم جرات نشر این خزعبلات را ندارد
حرکت سرتاسر دروغ پانتکری ، ملی ، مدنی .... هرچه می خواهید اسمش را بگذارید تنها هدفش بی ابروی آذربایجان به دست عده قلیلی از بی سوادترین قشر منطقه آذربایجان و ایجاد نفرت بین مردم ایرانی اذربایجان و دیگر نقاط ایران با تحریک و توهینهای دیوانه وار به ملیت ایرانیان و هرز گویهای ممتد و بی معنا است.این تصادفی نیست که بر خلاف تمام حرکاتهای روشنفکری حرکت پانترکی ریشه در رهبرانی دارد که تقریبا همه گی انها از روستا و مناطق محروم هستند که حتی سالی یک کتاب هم به انجا نمیرسد متاسفانه.
Azergun@uw.edu
سالام - تمام واقعیت ها رازیبا کلام فرموده است،
ولی،خیلی دیر خودش هم این هارا متوجه شده است،
چه خون ها که ناحق ریخته نشد، چه جنایتی که نشد،
چه خون دل ها که خورده نشد،ونمیشود.
چه کارها که این سهمیه خورهای بورس تحصیلی نکردند،
حال دیگردیراست،حال دیگر،،،قاطیرآلان سووشیب، یعنی دیر شده است،
تفکرمان اسلامی ست به تفکرمان ایرانیست، درنهایت به پوچ گرایی تبدیل تبدیل شده است،
یادمان نرفته که ازهمان روزهای اول پیروزی انقلاب،چه فرصت طلبی،
چه انقلابی زنی،چه علم شنگه ایی دردانشگاه،دراداره،درمدرسه،
راه انداختید،
شما باز انسان صادقی هستید،که این حرف هارا می زنید،
جناب جمال تازه سیاسی شده.
سال های آخر عمرت را جور دیگری بگذرانی.اکر سواد تاریخی داشتی میدانستی که تمام کشورهای منطقه و جهان بقول آریانپور هر 70-30 سالی دجار تحول و خوادث و انقلاب و شکست و پیروزی میشوند. تو چیز حدیدی را کشف نکرده ای . بسیار مشکل است شما ناسیونالیستهای تازه سیاسی شده را تفهیم کرد . سراب ناسیونالیسم با تاخیر، شونیسم و فاشیسم و سپاراتیسم و خودکشی و رمانتیسم پرخاشگراست. اشاره ای هم به تاریخ یکپارچگی ایران بکن که سه هزار سال پوژه دشمنانش را خونی مالی خاکی کرده .ازیونان و رم و مغول و عرب و امریکا و اسرائیل و روس و.......... قس علیهذا.
در سیاست باید جدی بود. شعار دادن و دروغ و خیانت و خیالپردازی دیگر زمانش گذشته.جنبش کرد بدلیل افردی مثل تو ، دهها بار شکست خورده و مردم بیچاره را به کشتن دادید.جهان بسوی وحدت و تشکیل اتخادیه ها و فدرال ها پیش میرود . زمان دهاتی بازی و خان خان بازی سپری شده. بهتر است در غرب بمانی و
آنروزها که نوجوانان غربی و خارجی برای کمک به کردهای سوریه به آنجا میرفتند، تو باز هم اینجا اخبار دروغ پخش میکردی و شعار یک من غازی میدادی . دکانت در این حمع گلوبال دیگر حنایی ندارد.
با سلام و عرض ادب خدمت دوستان، ودیگر خوانندگان و تازه واردان عزیز،
سالام - در سازمان ملل فکرکنم حدود200 کشور عوض رسمی هستند،اگرچنانچه آلمان ویا تعدادی ازاروپا این کار یعنی قطع ارتباط با
تورکیه،را پیش کشند،شاید هم بنفع تور کیه باشد،
ازطرفی طبق آمار رسمی حدود 5،5 میلیون تو رکیه آیی ازجنگ جهانی دوم به این ور در تور کیه ساکن وریشه دارنده اند،
در بحث های غیراصولی تورک ها خود راپدران آلمانی ها اعلام کرده، میگویند،وقتی آلمان از کشورهای روس ودیگرملل درجنگ جهانی دوم شکست خورد،مردهای آلمانی فرار کرده و مردان تورک،به آلمان آمده و نسل آلمان ازماست،
شما جناب اقبالی خودت را زیاد دراین مورد ناراحت مکن،
بالاخره تعدادی پیدا شده راهکاری پیدا میکنند، یا آشتی میکنند،
یا با یک کشور دیگر مثل انگلیس ،روس ،آمریکا،پاکستان، چینی پیداشده وکار میکنند،
برایت روز و شبی خوش آرزو دارم.