فعال کارگری و زندانی سیاسی سابق جعفر عظیم زاده: مطلقاً ساکت نخواهم نشست و ایستادگی خواهم کرد
زندانی سیاسی سابق جعفر عظیم‌زاده عضو هیأت مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران بر ایستادگی بر خواستهای بر حق کارگران تأکید کرد. وی روز پنجشنبه 7بهمن 95 طی مصاحبه‌یی گفت: همانطور که در جریان هستید من بعد از 63روز اعتصاب‌غذا تو بیمارستان سینا به هر حال آقایون مجبور شدند من رو بفرستند خانه و از اون موقع روز دهم تیرماه بود دیگه از اونموقع من بیرون هستم و باز هم در جریان هستید همه میدانند که من و اسماعیل عبدی با هدف و خواست پایان دادن به امنیتی کردن اعتراضات صنفی و با خواست برداشته شدن اتهامات امنیتی از پرونده‌های صنفی بیانیه دادیم از داخل زندان اعتصاب‌غذا کردیم خواستمون این بود میلیونها نفر در داخل کشور و سازمانهای بزرگ کارگری حقوق‌بشری در سطح دنیا از این خواست حمایت کردند از خواست برداشتن اتهامات -
امنیتی از پرونده‌های فعالان صنفی اما گویا این حمایتها از نظر قوه قضاییه هیچ مشروعیتی نداشته و اصلاً نظر مردم برای این آقایون مهم نیست و هر کارگری رو هر انسانی که تو این مملکت لحظه‌ای حق خواهی میکنه اینها این رو اقدام علیه امنیت کشور تلقی میکنند و اقدام به دستگیری‌اش میکنند.
هر موقع امرالله ابراهیمی در این سایت مطالب امنیتی خود را قرار میدهد ، بعدا با دهها اسم مستعار دیگر زیر نوشته خود کمنت میگذارد و از خودش دفاع می نماید. او همیشه وقتی اینجا ظاهر میشود، این چند اسم مستعار او هم در این صفحه ظاهر میشوند.
این کار او توهین به کاربران این سایت است . ولی علاجی نیست برای فرهنگ حزب اللهی مجاهدی که هم امرالله ابراهیمی و هم ایرج مصداقی در آن تربیت شده اند.
بنظر میرسد قرآن جمع بندی کننده پیام های مشابه قبلی و ابهام زداینده از آنهاست (تصدیق کننده)...مضاعفا اینکه از نظر جمله بندی ها و چیدمان جملات و کلمات شگفت انگیز است ...معجزه کلامی و در شان انسان مدرن و هشیار و هوشمند شده می باشد...دیگر انسان خودش معجزات فنی و تکنوژیک تولید میکند و نیازی به ید بیضاء نیست.
پان تورک A در رابطە با پیشنویس قانونی اساسی کە برای سوریە روسیە تدوین کردە از من لیکن خواستە بود این هم لیک سمت چپ خبر دوم در رابتە با بە رسمیت شناختن فدرالیزم کوردها در سوریە کە در قانون اساسی سوریە آمدە
در بین کامنت نویسان " ایران گلوبال " که خود را مدافع آذربایجان قلمداد می کنند ضد کمونیست های قسم خورده ای نظیر " سازاخ" وجود دارند که کار و هنر شان تنها و تنها کوبیدن نظریات سوسیالیستی و کمونیستی و مبارزه با اندیشه رهائی کارگران و توده های زحمتکش می باشد. آنها همواره سرکوبگر بی امان نویسندگان ، اندیشمندان و صاحب نظران آذربایجانی هستند که از دید انقلابی و ترقی خواهانه اتفاقات سیاسی و وقایع تاریخی را تفسیر و تعبیر می کنند. از دید آنها آن آذربایجانی ها که نظرات چپ و کمونیستی دارند ، در شمار دشمنان آذربایجان محسوب میشوند! این چنین افراد ضد کمونیستی اگر روزی به قدرت برسند، بدون تردید کمونیست ها و آزاد اندیشان آذربایجان را از چوبه های دار آویزان کرده و به بیرحمانه ترین وجهی مبارزات حق طلبانه کارگران و زحمتکشان آذربایجان را سرکوب میکنند.
به راسیست پان ترک lachin
همانطوری که گفتم بیش از نود درصد از منابع نفتی و گازی جنوب و جنوب غرب کشور زیرپای فارس زبان ها و لرها میباشد.
هموطنان شریف و برادران وخواهران عرب خوزستانی ما از عراق به استان خوزستان مهاجرت کرده اند؛ اکثریت عربهای خوزستانی (نه تمامی آنها) در دوران زندیه و قاجاریه به خوزستان مهاجرت کردند . طایفه های بنی کعب و بنی طرف را میتوان از جمله عربهائی دانست که در زمان قاجاریه به درون خوزستان رسیدند . بر فرض محال هم اگر مناطق عرب نشین خوزستان از ایران جدا بشود هیچ مشکلی ایجاد نخواهد شد , به این دلیل که عمده منابع نفتی و گازی خوزستان زیر پای لرهای ایران پرست و فارس زبان ها می باشد.
آذربايجان و مناطق عرب نشین خوزستان و بلوچستان و کردستان قسمتی از خاک ايران می باشند و اين حق تمامی مردم ايران است كه بايد در اين مورد تصميم بگيرند؛ و برای اینکه خیالتان را راحت کنم و آب -
پاکی را بر دستانتان بریزم باید به شما بگویم که مردمان ایران اجازۀ جدایی این مناطق از خاک ایران را نخواهند داد، پس بیهوده به درودیوار نزنید و خود را خسته نکنید و فرهنگ فاشیستی پان ترکیستی و رویاهای جدایی طلبانه را از خود دور کنید.
خودگردانی داشتن و برخورداری از حقوق اجتماعی و سياسی هيچ ربطی به تجزيه طلبی ندارد.
حق خودگردانی و آموزش به زبان مادری ( در کنار زبان فارسی) آری ؛ تجزیه و تکه پاره کردن ایران هرگز.
اگر تو نمی‌توانی تفاوت اعتراض به هدایت سایت به سمت لمپنیسم از طرف خود سایت و رعایت آزادی بیان در سایت را درک نمایی مشکل خودت است. سایت از طرفی ادعا می‌نماید که میخواهد به کامنتها سر و سامان دهد از طرف دیگر با انتشار کامنتهای اجق وجق با نام کاربران دیگر، سایت را عمداً به سمت لمپنیسم هدایت می‌نماید درک این تناقض در ادعا و عملکرد سایت اینقدر سخت است که مثل همیشه آن را در قالب تعصب افراطی کوردی خود قرار می‌دهی!!!؟
بعضی اوقات در رابطە با نکاتی کە از طرف پان تورک مطرح میشود انسان نمیتواند سکوت کند ،،، جناب ALTAN بە کیانوش توکلی انتقاد میکند کە سر و سامان دادن بە کامنتها از طرف کیانوش توکلی فقط حرف بودە ...... پان اتراک انگار سر و سامان دادن بە کامنت را فقط محدود کردن غیر تورکها میدانند و فکر میکنند باید تورکها را آزاد گذاشت هر چە دلشان میخواهد بە دیگران بگویند و دیگران را سانسور کنند این جناب بهتر است کامنتهای خودشان و یلنیک و A و یکنفر و را با دقت بیشتری بخواند
نکاتی کوتاه در رابطە با جغرافیای استان مکریان ، یا استان ورمیە ، یا همانطور کە پان اتراک دوست دارند گفتە شود آذربایجان غربی هر چند نکاتی کە بیان میکنم در حد کامنت میباشد و احتیاج بە پژوهش و کار علمی دارد کە صد البتە در این مورد مطالب علمی زیاد وجود دارد ولی آنچە کە در کامنت من می آید نتیجە مطالعات و مشاهدات خودم میباشد و پراکندە هم است ،،، استان مکریان یا استان ورمیە از زمانهای خیلی قدیم همیشە طوایف و ملیتها و هویتهای متعدد در آن زندگی کردند و اگر چە این ملیتها با هم زندگی دوستانەای داشتەاند ولی گاهأ با همدیگر نیز بر سر چراگاها برخورد داشتەاند ولی از طرف دیگر این مناطق مورد هجوم طوایف تورک ، قجر ، سلجوق، صفوی ، افشار، قرپاپاغ ووو نیز واقع شدند کە در بیشتر موارد با کشتار و ویرانی مردمان اصیل این منطقە خود را اسکان دادند و هیچ وقت بە بیابانهای سرد و سوزان قزاقستان و بخشی از سیبری
باز نگشتند بنا بر این برای همیشە موی دماغ مردمان اصیل این منطقە ، کورد ، ارمنی ، آسوری ، شدند خود را صاحب خانە دانستند و صاحب خانە را بیگانە ،، تورک در این منطقە هیچ آثار یا سنگ نبشتەای ندارد کە قدمت آن از عصر معاصر یا 100سال اخیر بیشرە باشد در عوض ملت کورد ، و ارمنی و آسوری دنیای از آثار تاریخی و سنگ نبشتە و شهرهای ویران از خود بە جا گذاشتەاند کە بیشتر این آثار توسط همین مهاجمین طوایف تورک ویران شدە ،،، مقبرەی فرورتیش دومین پادشان ماد بە نام آگری قاش یا فقرقا . در نزدیکی مهاباد، برد کونتە آثار قدیمی ماناها باز در نزدیکی مهاباد در نزدیکی آبادی دریاز ، آتشکدەی بسیار قدیمی زردشتی باز در همین آبادی دریاز مهاباد ،، سنگ فرش ربط در نزدیکی سردش از زمان اورتورها، قلعەی ماکو ، قلعەی سارم بگ در کوهی نزدیکی مهاباد کە جنگهای سارم بگ با شاه عباس در همین قلعە مشهور است ، قلعەی دم دم در اورمیە و جنگ خان لپ زرین باز با شاه عباس صفوی در این قلعە و ویرانی آن بدست سپاهیان تورک ، قلعەی مشهور چهریق محل تولد اسماعیل سمیتقو . قرە کلیسا ارمنی در نزدیک ماکو ، تخت سلیمان در تکان تپە تکاپ کە در فهرست آثار تارخی ینسکو قرار دارد ، کونە کوتر در نزدیکی سقز کە خانەها را در دل کوه درست کردند و قدمت بسیار تاریخی دارد قلعەی پیچ در پیچ و دیدنی در وان کە آن نیز بە نوعی بە همین منطقە مربوط میشود ، کلیە شین در اشنویە سنگ نبشتەای بسیار قدیمی زمانا ماناها کە آن را اخیرأ از اشنویە بە موزەی اورمیە منتقل کردند و دریغ از یک آثار تاریخی کوچک کە قدمت آن بیشتر از ١٠٠ سال باشد کە بدست تورکها درست شدە باشد پان اتراک میدانند در منطقە بی هویت هستند و تمام تاریخ آنها بە مهاجرت دادنها و کشت کشتارهات سلاطین قجر و صفوی و افشار و اسکان آنها در این منطقە میباشد برای همین بە جعل سازی و دروغ متوسل دارند میشوند منجملە زبان التصاقی و ربط آن بە زبان سومر اینجاست باید از این پان اتراک سوأل کرد ٢ زبان اوروپائی فنلاندی و مجاری هم زبانهای التصاقی هستند بنا بە استدلال پان اتراک فنلاندی ها و مجاریها هم باید سومری باشند داستان زبان التصاقی و سومر کە اخیرأ از طرف بعضی از پان اتراک مطرح میشود دقیقأ آنها میدانند کە استان مکریان و ورمیە طوایف تورک مهاجرینی میباشند کە خود را بە این منطقە تحمیل کردند و میخواهند باجعل و خود را منتسب کردن بە سو مرها برای خود جایگاه قانونی پیدا کنند ولی تاریخ و آپار تاریخی بجا ماندە از ملتهای کورد ، ارمنی آسوری هیچ وقت این اجازە را بە آنها نخواهد داد آثار تاریخی عظیم اربیل ( هولیر) و نمرود، با تمام حملات ویران گر طوایف تورک هنوز پا بر جا هستند و هویت واقعی تورکها را در هجوم و حملە بە این مناطق بر ملا میکند آیا پان اتراک میدانند کە قلعەی اربیل بە هلاکو بزین یعنی شکست دهندەی هلاکو مشهور است کە هلاکو با محاصرە طولانی نتوانست قلعە را تسخیر کند در نهایت با گردن کج و مأیوس از تصرف قلعەی اربیل کە هنوز هم با آن عظمت پا بر جاست راهش را کج کرد برای تصرف بغداد این کامنت ادامە خواهد داشت
دوستان..... همانطور که آقای خمینی قبل از رسیدن به قدرت وعده های همچون برق مجانی, آب مجانی , زنان آزاد و ........میداد, آقای بهمن موحدی وعده بهشت موعود را میدهد و می نویسد که (( به آنها حق خودگردانی وآموزش به زبان مادری ( در کنار زبان فارسی) اعطا خواهد شد))... ایشان خیال میکنند دست یافتن به حقوق اولیه انسانی ملت های غیر فارس در ایران درست (( قاقالی )) دادن به بچه های ناراضی است که اگر این قاقالی را هم نگیرند (( تنبیه )) خواهند شد. تنها سوال من از ایشان و پان فارسیست های دیگر که افکار استعمار گری در سر دارند این است که اگر (( عرب های )) الاحواز مستقل شدند , از کدام کیسه حاتم طائی این همه بخشش خواهند کرد؟..
انتشار یک نظر اجق وجق با نام "عالطین" نشان میدهد که ادعاهای جناب توکلی در خصوص سر و سامان دادن به کامنتها کاملاً واهی بوده و در واقع خود سایت مقصر اصلی بی‌سر و سامانی کامنتها و هدایتشان به سمت لمپنیسم میباشد.
آقای ناشناس
منظور استاد این است که ما می توانسناین کار را دوباره هم بکنیم. در جریان سوسک و فتیله این کار را کردیم و نتیجه گرفتیم. تو می خواهی مردم را بریزی پای رای. استاد می خواهد مردم به اعتراض عمومی دست بزنند. کجای این کار غلط است؟ نظر تو اشتباهه
با محتویات مقاله موافقم،تناسخ ارواح یا چرخه کارما کاملا حقیقت دارد،دوزخ وشکنجه های وحشتناکی که آخوندها وسایر دغل کاران ادیان دیگر ساخته اند دروغ و مسخره است،بسیارظالمانه است انسان فقط یک بار بدنیا آید وسرنوشت ابدی او در همین یک بار آمدنش به دنیا تعیین شود،درحالی که شرایط زندگی انسان ها با هم اصلا در یک سطح قرار ندارد،اگر انسان فقط یک بار بدنیا می آمد هیچ کس نباید در کودکی وخرد سالی میمرد،زیرا آنان بعلت فوت در کودکی فاقد اعمال خیر وشر هستند.
بابا طاهر عریان میگوید من همان زانی هستم که با مادر خود زنا کردم،اونی که همسر باباطاهر بوده در زندگی های قبلی مادرش بوده است،منظور بابا طاهر تایید تناسخ ارواح بوده است
به آقا و یا خانم ترک
پس از سرنگونی رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی, تمامی قومهای ایرانی با هر نژاد و زبان و دین و رنگی به رسمیت شناخته خواهند شد و در همۀ امور اقتصادی و سیاسی، شریک و سهیم و برابر هستند، و به طور قطع به آنها حق خودگردانی وآموزش به زبان مادری ( در کنار زبان فارسی) اعطا خواهد شد . و فقط یک مرز سرخ داریم که جدایی‌طلبی و تجزیۀ ایران است. اکثریت اپوزیسیون ایرانی از چپگرا تا راستگرا به وحدت تمامیت ارضی ایران معتقد هستند و بدیهی است که برای جلوگیری از تکه پاره شدن و بالکانیزه شدن ایران به هر اقدامی از جمله اقدام قهرآمیز دست خواهند زد.
بر فرض محال هم اگر ایران تجزیه شود، اقوامی که می روند به شدت ضرر خواهند کرد و اقوامی که می مانند زندگی مرفه تری را خواهند داشت. بیش از نود درصد از منابع نفت و گاز جنوب و جنوب غرب کشور ، زیر پای فارس زبانها و لرها می باشد و غیر از جنوب و جنوب غرب -
جای جای این مملکت ثروتمند است.
بیهوده مبارزین و مردم را از تجزیۀ ایران نترسانید، ایرانیان به کسی باج نخواهند داد و منت هیچ کس را نخواهند کشید.
نامم ( حميد ع ) است ولی می توانید مرا ( مصداقی) هم بنامید یا که ننامید: اینجانب ایرج متولد 1339 ، فعالیت سیاسی‌ام را با کنفدراسیون در آمریکا شروع کردم ولی انقلاب که شد، 18 سال داشتم ، در7 سالگی روزنامه رستاخیر می خواندم با این وجود «از کودکی با فدائیان بزرگ شده‌ام. آنها سرنوشتم را رقم زده‌اند، » در دهسالگی درجنگل های سیاهکل همراه با چریک ها مشغول نبرد با شاه وطن پرست و متمدن بودم ؛ پس از آن برای ادامه مبارزه به خارجه رفتم .«هنگام بازگشتم به ایران، سوغاتم مجموعه آثار کامل لنین بود و ده کتاب جداگانه از آثار لنین و مارکس. آذین بخش اتاقم در سندیاگو، تصاویر حمید اشرف و بیژن جزنی و پرویز واعظ زاده مرجانی و رضایی‌ها و شریف‌واقفی بود.»پس از انقلاب به دلیل افراط گرایی چریک ها که از گبند تا سندج و مهاباد سر پاسدارها را می بریدند وبه جمهوری اسلامی هم رای «نه» داده بودند ؛
نا امید گشته «خط » عوض کرده وبجای خلق ، فدایی مسعود رجوی شدم .در21 سالگی بدون هیج دلیل و مدرکی راهی زندان اوین شدم و دهسال _ تاریخ دقیق اش یادم نیست_ که چند سال بود، بهر حال در زندان هم بیکار ننشسته و مشغول تدریس زبان انگلیسی روزانه 12 تا 14 ساعت به زندانیان در انتظار اعدامی بودم ...از این کار های آینده نگری ، صنفی _سیاسی زیاد کردم بطور مثال یک عدد انزجارنامه الکی نوشتم ،آقا؛ از زندان زدیم به چاک ..... بابا این بیشرف ها، خایه ها را نشمرده ،می کشند ؛ ان وقت ها به جای «انیترنت»؛ جنگ سرد بود، هنوز رژیم خریت نکرده بود که بخواد،بمب اتمی بسازه ..و سازمان های حقوق بشری در جنگ سرد،خوابشان برده بود و منتظر بودند یکی در کشور سوسیالیستی برای مخالفت با حکومت «موزی» نوش جان بفرمایند تا با عکس و تفصیلات گوش ادم وعالم را کر کنند. کشورهای ازاد دنیا چهار چشمی مواظب ایران بودند که پس از افغانستان ، توسط توده ای به اقمار شوروی اضافه نشود .بن لادن هم چاه های نفت را دست پیمان کاران امریکایی سپرد وبا چند عدد استینگر روانه کوههای توربره افغانستان شد کهاز آنجا هواپیماهای مسافری افغانی را هدف قرار دهد. از ان طرف دیگر، گروههای سیاسی هم مشغول جنگ حیدری و نعمتی بودند .خمینی دستورکشتار 5000 زندانی راداد من از ترس خوف کرده بودم می دیدم که رزیم بی پدر حتی به توده ای واکثریتی خائن وتواب هم رحم نمی کند ؛ چه برسد به من مجاهد بریده .. حالا بیا، ثابت کن که واقعا بریده ای ؛ راستش در زندان آدم عقل ش سرجایش می اید و شعار ها و شعرهای انقلابی که می گفت وارطان «سخن نگو » زندانیان با شلاق و بی شلاق سخن می گفتند_ مسخره بنظر می رسید. دلم می خواست یک چک تو گوش این شاعر تریاکی که در دو نظام شاه و شیخ علنی زندگی کرد و موجب مقاومت بیهوده زندانیان را فراهم کرد و کلمه تواب را ازارزش می انداخت،.بدینگونه بود که بهترین فرزندان این اب و خاک را، دسته دسته راهی کرم خانه کرد. اینکه انسان پس از اعدام از همه سو ، مورد هجوم کرمها قرار میگرند را قبل از نمابش ان توسط بی بی سکینه ؛خودم از انگلیسی به فارسی روان ترجمه کرده بودم ....حتما گذرتان برای چند روز هم شده به زندان افتاده است. برخلاف لاجوردی دماغ پهن، بیشرف که ادعا می کرد «پیج زندان اوین مثل عصای حضرت موسی معجزه می کند» آن .... دماغ پهن دروغ می گفت. زندان بیشتر انسان ها را اینده نگر می کند ؛ شوخی نیست کشته که شدی ،بجای حوریان بهشتی، این کرم ها بسراغت می ایند ؛ تو گوش ، دهنت ،....، دماغت ؛حتی توی سوراخ ... هم بالا می روند... گور پدر انها که بخواهند بعد ازاین که کرم ها ترتیب مان را داده اند « شهید» اعلام شویم و یک مشت شارلاتان سیاسی بیایند و برات اشک تماسح بریزند و با زنت بخوابند و نقش عمو را برای فرزندانت بازی کنند ؛ که چه بشه، مسعود و بقیه احزاب درب و داغون از جنازه کرم خورده ات پرچمی برای بقای خود بسازند .نه .نه بیخیال مگه خود رجوی پس از خرداد 60 نگفته بود که تواب الکی شوید و پس از ازادی ،تاکسی بگیرید و آدرس خونه تیمی را به راننده مجاهد بدهید ...بقیه کارتون نباشه ..اتومات درست می شه .... تازه کی می فهمه من تواب شدم .... پس از دهسال نه تنها از زندان رهاشده بودم دیگر گفتم این بار می روم فرنگ و انجا خوش می گذارنم ، بیخیال مبارزه ، سیاست ..مگه این سیاست کوفتتی و اینهمه کشته و زندانی ، چه گلی بر سر این ملت زدیدیم . می رویم خارج اگر شد ، درس می خوانم واگر نشد،یک عدد شرکت صادرات واردات ثبت می کنم و اگرباز هم نشد، کلاس زبان انگلیسی با لهجه شیرین فارسی برای سوئدی ها، تاسیس می کنم؛ بلاخره آسیاب هم نوبتی ... .به زنم قول دادم .که دیگه سیاست بی سیاست .... سریال شهید زنده ادامه دار است اگر مسئول کامنت سانسور نکند
واقعیت این است که مهدی فلاحتی با دعوت کردن از "بچه پررو" در برنامۀ خود و مصاحبه با او، آبرو و اعتبار و حیثیت خود را به شدت به دست خود لکه دار کرد. فلاحتی در آن برنامه بجای اینکه به وظیفۀ اصلی خود که همان مصاحبه گری است بپردازد با "بچه پررو" همراهی می کرد و لاطائلات و مزخرفات او را تایید می کرد. گفته ها و افشاگری های ایرج مصداقی در باره "بچه پررو" کاملاً صحیح و درست می باشد. اما متاسفانه رویکرد و برخورد ایرج مصداقی با مجاهدین و بیشتر نیروهای مارکسیستی کاملاً کینه توزانه ، غیرمنطقی و بچه گانه است.
"بچه پررو" در جوک نامۀ رفیق آیت الله ! با علم کردن خامنه ای و مزخرفاتی از این دست که این آخوند دوزاری روضه خوان در دهۀ 40 در دانشگاه پاتریس لومومبا تحصیل کرده است ! در یک کلام می خواهد بگوید که اتحاد شوروی انقلاب ضدسلطنتی 57 را به انحراف کشاند و خمینی و دارودستۀ مرتجع اش را به قدرت رساند !!!!!!!
او دراین جوک نامه می خواهد بگوید که امپریالیستهای غربی هیچ نقشی در روی کار آوردن خمینی و منحرف کردن انقلاب ضدسلطنتی نداشتند! واین همان چیزی است که وزارت اطلاعات رژیم می خواهد.
اگر اتحاد شوروی خمینی را روی کار آورد و پشتیبان او بود پس چرا در جریان جنگ ایران و عراق از دولت عراق پشتیبانی کرد و تامین کنندۀ اصلی تسلیحات نظامی عراق بود، شوروی با فروختن جنگندۀ MIG25 به عراق عملاً باعث شد که نیروی هوایی ایران فلج شود. حتی حافظ اسد و معمرقذافی از ترس شوروی جرات نمی کردند موشکهای اسکاد ساخت شوروی را به جمهوری اسلامی بفروشند که عاقبت رفسنجانی و رفیق دوست با خواهش والتماس و دادن امتیازهای بسیارو هزینه بالا موفق شدند موشکها را تحویل بگیرند.
همواره یک سوال برایم پیش می آید که چرا عناصر نفوذی رژیم مثل این"بچه پررو" همیشه دور سلطنت طلبان و رضا پهلوی جمع می شوند و با نام آنها مقاصد شوم خود را پیش می برند؛ آیا غیر از این است که سلطنت طلبان و رضا پهلوی هیچ سررشته ای در امورمبارزاتی و سیاسی ندارند ؟ و توان و لیاقت اداره کشور در دوران پسا آخوندی را دارا نمی باشند.
خانم راشل زرگریان....من برای اعتقادات شخصی شما احترام میگذارم چون این وظیفه انسانی من است که به باور های شخصی دیگران احترام بگذارم... ولی در عصری که علم پیشرفت می کند (( شاید)) وقت آن باشد که جهان هستی را از یک دید دیگری نظری بیافکنیم.. دوستان را دعوت به این بخث خیلی سازنده که توسط برنامه (( پرگار )) در باره ( منشاء هستی) پخش شد, دعوت میکنم.. بهترین ها را برایتان آرزومندم... https://www.youtube.com/watch?v=yecOcgmVe7s
تا ابد الدهر کسانی که توی این کشور زیر لوای میهن پرستی وایران دوستی خزیده اند واز هر آبشخوری تناول می فرمایند.ودرسایه فارس بودن بلبلشان همواره مست مستان نغمه سرایی می کند آویزه گوششان کنند که با هر انگی واتیکتی که به ترکان آزری حواله می دهندعزم این ملت درجهت احقاق حقوق مدنی واجتماعی واقتصادی بیشتر میشود.چسباندن این ملت به ترکیه وآزربایجان بهانه روبه صفتانه عده ایی است که در سایه حکومت مطلق فارسان بر خوان نعمات تکیه زده اند وبیم آن دارند که ملل غیرفارس دیگه هزینه نون شب خودرا تحت عنوا ن مالیات به جیب آقازادگان عادت کرده به کرامات باد آورده پان فارسیسم نریزند.توضیح اینکه خامنه ای را تحت نام ترک به ماغالب نکنید.یادمان باشدبزرگترین دغدغه رفسنجانی آنتی ترک وضعیت نظام بعد فوت خامنه ایی بود .وبرایش عیان شده بود که دیگه فردی چون خامنه ایی دیگر پیدا نمیشود تاباعنوان رهبر ترک سه دهه ساده لوحان را
فریب داده وکویرستان کرمان ویزد اصفهان و... آباد نمایند.ومخاطب بنده جناب بهمن موحدی است که از صبح تا شب از لب ولوچش فقط کلمه پان ترک وتجزیه طلبان می ریزد.هیچ جناب ایران دوست کذایی میدانی از بعد انقلاب یک صنعت مادر وارد آزربایجان نشده وهرچه بوده مانند تراکتور، ماشین سازی ،موتوژن ازیادگاران شاه (باز دمش گرم)می باشد.در ثانی بقول مثل شما فارسان :شما مورا می بینید ولی ما پیچش مو.چون شاگردی رانظاره گرم که با آگاهی فطری خویش روی جلد کتابش راکه شعرچندش آورو کذایی حداد عادل پر کرده با شعر ترکی زیبایی پوشانده است.واین دیگه محال از علیف یا اردوغان دلار تجزیه طلبی اخذ کرده باشد
جناب مجددی
مرا نگران کرده بودید که روزی 300 ملیون ترک از خواب بیدار خواهند شد و هاج و واج پی خواهند برد که قادر به مکالمه با یکدیگر نیستند چون زبانشان شب قبل مرده بود! البته
منظور این نیست که شما را نا امید کنم ولی زبان ترکی EGIDS ( ایندکسی برای بالندگی یک زبان) بالایی دارد که نشاندهنده پویایی بالای این زبان است.
در ضمن تبصره ای بنام مجددی ( قطعا اسامه را قبول نخواهند کرد) به اصول حقوق بشر باید اضافه شود تا دنیا بداند که این اصول شامل ترکها نمیشود.
دوست عزیزم آقای جمال ضمن سلام ما ترکان مردمان غیر ترک (کرد آسوری ارمنی تالشی فارس وغیره)را که در آزربایجان زندگی می کنند را جزو مردمان آزربایجان می دانیم و به اندازه ترکان ازربایجان از همه نظر باید حق و حقوق داشته باشند. مردمانی که به مدت 150-200 سال در منطقه ای زندگی می کنند صا حب ان منطقه اند. ما اختلافات عرضی مان را با هم وطنان کرد صلح طلب سر میز حل خواهیم کرد نه با جنگ .و ما ترک ها خون فرزندان دیگران را مثل خون فرزندان خودمان قرمز می بینیم واز ریختن خون
دیگران بیزاریم اما خاکمان را به هیچ قیمتی به کسی نخواهیم داد. اما دوست عزیز میشه بفرمایید قبل از آمدن مادها ( ۸۵۰–۶۱۶ پیش از میلاد)به این منطقه چه کسانی در این منطقه زندگی می کرده اند. آیا سومریان، ایلامیان ، ھوری ها و ماننا ها، لولوبی ها و قوتی ها، اورارتوها، کاسپی ها که در این مناطق قبل از آمدن مادها زندگی می کردند
و التصاقی زبان بودند ایا کرد بودند. منطقه را به اشوب نه کشید شاید شما کرد نباشید و به خواهید با این نوشته بین ترکان وهموطنان کرد اختلاف بیاندازید .با تشکر انزابی
دوستم می گفت که ایرج با یکی در جلسه ایران تریبونال حرفش شدد و جنگ و دعوا کردند. الان هم اون یکی برای مصداقی دام پهن کرد و مصداقی هم در دام افتاد. همین نشون میده که مصداقی هوش خوبی نداره
آقای ارسلان كامرانى ضمن سلام تشکر از این مقاله بسیار ارزنده تان. دوست عزیز ترک ها همیشه دایه مهربان تر از مادر شده اند
غزنویان زبان هندی دری تاجیکی =فارسی (شاخه ای از زبان سانسکریت هند) را از تاجیکستان به ایران آوردند (زبان مادری هم وطنان فارس پهلوی بو هم غزنویان و هم بعد از آن ها سلجوقیان بالاترین کمک ها را از همه نظر به این زبان کردند که سر انجام این زبان در حال نابودی تمام زبان ها در ایران از جمله زبان ترکی است که همین زبان بلای جان زبان مردمان غیر فارس در ایران شده است. اساسا ایران هم می رفت عرب بشود که پادشاهان ترک با تقویت زبان فارسی و جای گزین کردن ان با زبان عربی جلو عرب شدن ایران را گرفتند. این پادشاهان ترک چه خدمتی به زبان مادری شان ترکی کردند. اگر این پادشاهان ترک به اندازه یک دهم فارس ها ی (نژاد پرست) نژاد پرست بودند آیا
همه ایران در این 1150 سال حاکمیت ترکان ترک نشده بود. اگرپادشاهان ترک دولت عثمانی نژاد پرست بودند در عرض چند صد سال حاکمیت این ها منطقه حاکمیت آن ها ترک نمیشد اگر این ها منطقه را ترک کرده بودند هرگزاز متفقین شکست نمی خوردند و این مناطق ( هم ترک ها و هم غیر ترک ها)هم بعد از شکست دولت عثمانی بوسیله غرب غارت نمی شد . وقتش رسیده است از گذشته عبرت به گیریم و به خود بیاییم.
چرا ایرج مصداقی نسبت به امیرعباس فخرآور اینهمه حسادت و دشمنی میکند ؟ و او را بچه پر رو می نامید .
فخرآور در برنامه صدای امریکا و به دعوت فلاحتی دوبار دعوت شده و از کتاب سازمان سیایی خود در آنجا دفاع نموده و مدعی شده که خامنه ای مامور شوروی است و همراه حزب توده ، جمهوری اسلامی را در ایران برقرار کرده اند.!
کتاب و ادعاهای توطئه گرانه فخرآور چنان مبتذل و جک است که نیازی به بحث و نقد ندارد و نشان میدهد سلطنت طلبان مانند تجزیه طلبان آذری چقدر جنجال دوست و بی منطق و ساده لوح و بی مسئولیت و فریبکار و شارلاتان هستند که سواد و آکاهی افراد اپوزیسیون را نادیده میگیرند و حرفهایی میزنند که در تربه هیچ عطاری یافت نمیسوند.
امید است ایرج مصداقی وقت و انرژی خود را صرف اینگونه افراد و موضوعات صوری جنجالی و گاهی هدایت شده تلف نکنند و قدری به استراخت بپردازند تا شفا یابند و دچار بیماری استهلاکی برن اوت نشن
مصاحبه بهبهانی با مصداقی را دیدم. اولین باری است که به امرالله حمله می کند ولی تضادش با فلاحتی و فخرآور هیستریک و همچنین ادامه دار است. مهدی فلاحتی هم تا الان که به او جواب نداد. شاید برایش اهمیتی ندارد
امرالله ابراهیمی .............ن ایرج مصداقی شک دارد که او را جناب خطاب می کند؟ با نظر آقای سیروس مهدوی موافقم.
با نظر آقای توکلی موافق نیستم. چرا می خواهید برنامه بهبهانی را در سایت بگذارید؟ در صورتی کار درستی می کنید که بهبهانی هم حق دفاع را برای شما محفوظ بدارد.
سلام. کمنت - میهن تی وی - را من گذاشتم . نه سعید بهبهانی
او گویا - یا سرش شلوغ است - یا فقط جواب کمک مالی ها را میدهد - یا تنبل است.
کیانوش گویا به ایرج مصداقی گفته تو بیکار هستی و درآمدت از کجاست ؟
ایرج مصداقی گفته بدلیل شکنجه آخوندها و 10 سال زندان - در سوئد معلول جسمی و بازنشسته اداره سوسیال است.
با اینهمه 15 جلد کتاب نوشته و صدها مقاله و سخنرانی افشاگری در باره مسعود رجوی و آخوندها .
ولی کیانوش توکلی لابی تحزیه طلبان ضد ایرانی است و یکی از دوستانش در زندان تیر خلاص میزده.
آن دوست که در خارج است . پاسخ داد که نه .جنازه اعدامیها را جمع میکرد وگرنه خودش را هم اعدام میکردند.
من. عالطین . از خواب بیدار شدم . دیدم در چه ایران و فضای آبزوردی در دنیای مجازی بسر میبرم ! .
اینجا همان جهنمی است که دانته . شاعر ایتالیایی . در کتاب کمدی الهی. توصیف میکند.
شب اول فبر را آخوندهای داعشی برای
در کشورهای دیکتاتور زده خود بخود مبارزین به این نتیجه می رسند که باید مخفیانه فعالیت کنند ، در ایران ، اپوزسیون یک دیکتاتور در مقابل حرکت های هویت خواهان است و این باعث شده که بالاجبار در ناف دمکراسی آمریکا و اروپا از دست اپوزسیون با ژست دمکرات سکولار به فعالیت مخفی با اسم مستعار و مرتبا به تعویض اسم و آدرس دست بزنند ، حرکت ملی آزربایجان به همانگونه که از طرف رژیم مورد تهدید است بدتر از آن ، از طرف اپوزسیون مورد تهدید است، و اپوزسیون در سرکوب حرکتهای هویتخواهانه بدتر از رژیم عمل می کند و حتی با رژیم همکاری می کند، و این عوامل باعث شده که جنبشهای هویت خواهانه تبدیل به اشباح بشوند
جناب سعید بهبهانی ، حتما آن فیلم و نقدش را یکجا در سایت ایرانگلوبال می گذارم و همینطور پاسخ منفی شما را در مقابل خواست دمکراتیک خود مبنی بر امکان پاسخگویی به ایرج مصداقی را هم ضمیمه می کنم :
سعید بهبهانی در پاسخ ام چنین نوشت:
"من ضرورتی در پاسخگوئی به ادمی مثل تو نمیبینم اما فقط جهت تذکار باید بدانی که تو همان روش اکتریتی رفیق لاجوردی را ترویج میکنی تو در سایت خودت همه نوع لجن پراکنی به دکتر نوری علا و سایر مبارزین مرتب مرتکب میشوی راجع به میهن تی وی نمی گویم که خود داستان علیحده ای است همین"
خوب ، پاسخ تان ، منطقی نیست ، اینها چه ربطی با چهارچوب یک رسانه دمکراتیک دارد، ایرج مصداقی به من و دیگران در میهن تی وی ،بد و بیراه و اتهامات امنیتی زده است، خوب ، حق پاسخگویی نمی دهید ، مشکلی نیست ، آنقدر مخاطب دارم که حرفم را بزنم
حسن جان ، کذشته راه آینده است، کتابی تاریخ گذشته که شما با فرم دیگر می خواهید استالین را در حلقوم ما فرو کنید ، من بارها گفتم بگذارید آن بچه هایی که والدینشان در راه کذایی کمونیسم تیر باران شدند ، بزرگ بشوند، و نگذارید یکبار دیگر در راه افکار نا سرنجام انسانها و کودکان دیگری قربانی شوند، لطفا به کودکان و خانواده ها رحم کنید ، و در خارج نشسته جوانان بیگناه را به طرف قربانگاه نفرستید، میلیونها انسان در راه این مرام بی سرنوشت قربانی شدند و تنها محصولی که از آنها مانده کره شمالی ونزویلا و کوبا می باشد که سیستم مافیای کمونیستی بر آنها حاکم است، حسن تو آزربایجان را فراموش کردی و بدنبال به به چه چه پانفارسیسم برای خوشایند آنها شعر می سرایی، من کاری ندارم اگر می خواهید در خدمت ادبیات و شعر پانفارسیسیم خدمت کنید، ولی لطفا دست از سر جوانان آزربایجان بردارید،
ایرج مصداقی، در برنامه آخر خود با " سعید بهبهانی از میهن-تی وی" در باره " امرااله ابراهیمی و کیانوش توکلی " افشاگریهای ناچیزی نموده . اگر ممکن است این فیلم مصاحبه را در این سایت قرار دهید.
دژخیمان خامنه ای جلاد روی تمام سفاکان تاریخ را سفید کرده اند. در مورد اقتدار رژیم جمهوری اسلامی همین بس که از زنان آزادۀ این کشور، نظیر این شیر زن، به خود میلرزد. سقوط این رژیم ضدبشری نزدیک است.
تخریب آذربایجان جنوبی از طرف دولت نژاد پرست ادامه دارد، معادن زیر زمینی مارا چپاول می کنند، نسل کشی فرهنگی ادامه دارد، بیش از نصف آذربایجانیها اجبارأ به مناطق فارس نشین مهاجرت کرده اند که شاید کاری پیدا کنند و لقمه نانی به خانه ببرند. بازوهای مختلف پان ایرانیزم برای از بین بردن ما متحد هستند. ما باید دست به عکس العملی بزنیم. از هر فرصتی برای اعتراض استفاده کنیم. از طریق نمایندگان مجلس، مسئولین استانی، شبکه های اجتماعی، دیوار نویسی، شعار های اعتراضی در میدانهای ورزشی، تظاهرات خیابانی و.....
به جای دمیدن روح امید به مردم و دعوت به اعتراض، کاشتن یأس و نا امیدی کار صحیحی نیست. طوری نکنید که مردم خانه نشین شوند. به این قسمت مقاله
دقت کنید " مسئله ى ما ايستادگى در برابر تبعيض است. به يك اعتراض عمومى و مردمى احتياج داريم. آيا اين كار شدنى است؟ ما چندين بار در اين دهه ها اين كار را كرده ايم." معنی این چیست؟ یعنی اعتراض کرده ایم و فایده ندارد پس کاری نکنیم؟
اعتراضات عمومی واجب است اما اگر شرایط آن مهیا نیست حد اقل از طرق دیگر به اعتراضات به پردازیم.
جناب لوائی عزیز
نوشته های شما مثل نوشته های پان ایرانیسیت ها می باشد برای امروزاست وبس،اتفاقاً آنها دوست دارند وسیاست گذاری می کنند که شما به همین روش مبارزه مدنی را ادامه بدهید وبقول خودشان درحاشیه به مانید اگرامکان آن را دارید کتابی بنویسید.
پیشنهادمی کنم درنوشتهای خود موارد ذیل را شاخص قرارداده وروی آنها تاکید کنید:
- زبان فارسی
- دین اسلام ومذهب شیعه
-کشورایران
باید بگویم ای کسانی که زبان فارسی ومذهب شیعه وایران را دوست دارید اینها یادگارماترکها است چون شما تا زمانی که ماترکها اعراب را ازایران بیرون نکرده بودیم فارسی زبان شما نبود .
اگرنبود شاهان غزنوی اکنون ایران یک کشورعربی زبان بود ایران درمقایسه بامصرهیچ است ازشاهان مصرآثار،زبانی وشهرهای آباد ماند ولی ازشاهان فارس هیچ نمانده چون نداشتند.
آوردن زبان فارسی صرفاً برای این بودکه اعراب ازرسمی شدن زبان ترکی سواستفاده نکنند.
فردا جمعە در ادامەی نشست استانە برای صلح و آتش بس در سوریە ، وزارت خارجەی روسیە در مسکو مذاکراتی با گروهای اپوزسیون سوریە خواهد داشت و نمایندگان کوردها YPG .. YPJ نیز بە میز مزاکرات فردا در روسیە دعوت شدند و نمایندگان کوردها نیز شرکت خواهند کرد و این حرکت روسیە هم تورکیە و هم اپزسیون سوریە نزدیک بە تورکیە را آچماز کردە در همان حال طرح پیش نویس روسیە برای قانون اساسی سوریە ارائە شدە کە دقیقأ در راستای حقوق ملت کورد میباشد در سوریە و این هم طرح روسیە ،،،،،،
خودمختاری کردهای سوریه در نشست قزاقستان،
در حالی که ترکیه خود را پیروز نبردی دیپلماتیک می‌دانست که مانع حضور نمایندگان کردها در نشست آستانه قزاقستان شده بود، روسیه با ارائه پیشنویس قانون اساسی سوریه، هم ترکیه و هم اپوزیسیون اسلامی را شوک کرده است.
در طرح روسیه برای قانون اساسی سوریه، این تغییرات مهم به چشم میخورد:
اولا نام کشور از جمهوری عربی سوریه، به جمهوری سوریه تغییر یافته است.
دوما زبان کردی به رسمیت شناخته شده است.
سوما خودمختاری کردها در مناطق تحت کنترل خود به رسمیت شناخته شده و سیستم سیاسی-اداری سوریه به سیستمی غیرمتمرکز و با تفویض قدرت به مناطق تبدیل شده است.
معلوم نیست ایران چه اندازه از این طرح شوک شده یا برای پذیرش آن آمادگی داشته است.
البته کسانی که با دقت تحولات سوریه را تعقیب کرده بودند متوجه شده بودند که روسیه در تلاشهایش برای پایان بحران سوریه، توان و تمایلی برای نادیده گرفتن کردها در آینده سوریه را ندارد و همکاریهایش با ترکیه در این زمینه، تاکتیکی و کوتاه مدت است.
در واقع روسیه مدتی بود که با علم به همه دشواریها و موانع پیش رو، به بسترسازی برای مطرح کردن جایگاه کردها تلاش میکرد.
اولین بار در اکتبر ٢٠١٦ روسیه پیشنهاد خودمختاری کردها را به دمشق ارائه کرد،
دومین بار پوتین در اواخر دسامبر ٢٠١٦ در نطق سالیانه‌اش، بر حقوق ملی کردها و نقش آنها در مبارزه با داعش تاکید کرد.
امروز هم با ارائه این طرح نشان داد که علی‌رغم مخالفت آنکارا، بی میلی دمشق و نگرانی تهران، باز هم بر جایگاه خاص کردها در آینده سوریه تاکید دارد
جمال گرامی
شما میتوانید بحث خود را در ص شما یا زیر مقاله مطرح کنید. اما نمیتوانید موضوع کامنت را تبدیل به بحث مسئله ی « ارضی و شلوار» کنید. چون اینها خارج از بحث من است.
من مسئله ی سروسامان دادن به کامنتها را طرح کرده ام و شما میاید « من را پان ترک، فاشیست، مخالف شلوار کردی» خطاب میکنید. چرا چنین میکنید؟ مگر قصد اذیت دارید؟
کافی توضیح داده ام که صحبت شما خارج از موضوع من است. باز متوجه نیستید!
جواب سئوال شما را داده ام باز متوجه نیستید!
شما که نمیدانید من فلان جمله را گفته ام یا نه ، پس چرا حکم صادر مکنید و به من اتهام میزنید؟!
چرا به مقاله من مراجعه نمی کنی؟ که چه گفته ام ؟
چرا به جوابی که داده ام توجه نمیکنی؟
وقتی من مسایل مورد اشاره ی شمارا طرح کردم شما هم میتوانید در ص. شما، یا زیر مقاله بحث کنید.
من وضع کامنتها را طرح کرده ام نه بحث سیاسی را.
-----
پاسخ شما را در کامنت اول داده ام.
مقاله هم دارم میتوانید مراجعه کنید.
------
آنچه اکنون مطرح میکنی
بدون فاکت و خارج از موضوع من است.
------
برای مخاطب قرار دادن دیگری لازم است موضوع صحبت را مد نظر قرار دهی. و مکان و زمان را.
نمی شود من از « باغ صحبت کنم -شما بیایید از داغ صحبت کنید». آنهم در حیاط باغ. و موقع شب.
امیدوارم این بار موضوع کاملا روشن شود.
جناب کیانوش, مازندران را نمیدانم ولی در ولایت ما در دوران ماقبل تلویزیون و در سال های آخر دبستان سواد ما پسرها به حدی رسیده بود که کتاب میخواندیم و از کتب قابل دسترس و مورد علاقه, یکی رستم نامه بود که در آن معمولا نبرد بین دو پهلوان اغلب با این جمله شروع میشد که " نامت را بگو که بی نام در دست من کشته نشوی " و یا چیزی شبیه آن. امروزه و بیشتر در اینترنت, " شبح " با نام مستعاری چون من, با شبح بی نامی صحبت میکند و سه " شبح در شبح بی نام با پوینت منفی " به پشتبانی شبح بی نام بر میخیزند. در این گفتگوی بین اشباح , شبح من اقلا نام دارد و میدانم با کی طرفم. این شبح های بی نام کیانند و از طرف کی ها صحبت میکنند ؟ دون کیشوت با شبح مخلوق ذهن خود سرو کار داشت و ما با شبح واقعی.
جناب آ الیار من در کامنت قبلی گفتم هیچ علاقەای بە بحث سیاسی با شما و یا هیچ یک از ترک زبانانی کە اینجا کامنت می گذارند و بدون وقفە بە همە توهین میکنند ندارم و در این صفحە نظرات خودم را مینویسم و خود را یک فعال جنبش آذادیخواه ملت کورد برای رهائی و حاکمیت ملی خود میدانم و در همین ضمینە هم کامنت میگزارم و این صفحە یک صفحە آزاد هست بدین معنا من زمانی کە کامنت میگزارم باید انتظار برخورد کسانی را کە با من موافق نیستم باشم شما کامنتهایتان را در صفحەی آزاد میگزارید و این شما نیستید کە تعین میکنید کجا و چگونە بە نظراتتان باید برخورد شود ،،،،،،،،در رابطە با یک موضوع جناب آ الیار آیا این شما بودید یا نە کە گفتید کوردها در اورمیە حق پوشیدن لباس کوردی نباید داشتە باشند یا نە ؟ اگر شما بودید یا هر کس دیگری این را بیان کند بنا بر هر تعریفی در جایگاه فاشیزم قرار میگیرد دقیقأ همان
جملەای کە لوائی نیز در همین صفحە بیان داشتند کە اگر در تورکیە بودن بدون چون و چرا در آتش زدن دفاتر حیزبی کە 61 نمایندە در پارلمان تورکیە دارد و فعالیت آزاد دارد خوب این جملە هر کس بە زبان بیاورد در جایگاه فاشیزم قرار دارد جملە شما برای ممنوع کردن شلوار کوردی و جملەی لوائی برای آتش زدن دفاتر یک حزب آزاد یک پلمیک سیاسی و 2 طرفە نیست یک تهیج پوپولیستی و رهنمود عملی برای انجام دادن یک عمل فاشیستی است و چە بسا بودند کسانی کە رهنمود شما و لوائی را در اعتراضات و برامدها عملی کنند ،،، جناب آ الیار هر زمانی کە من گفتم هیچ تورکی در اورمیە حق ندارد تورکی حرف بزند بدون هیچ چون چرای شما حق دارید من را و جملە من را یک جملەی فاشیستی بدانید
حقیقتا خواستم به حرفهای این آقا شاعر گوش دهم تا اینکه رسید به اصلاحهای آذری و اران ، و پایان گوش دادن من به جعلیات شاه و شیخ .چون این رژیم شاه بود که ملت تورک را آذری خواند و دولت شیخ هم بعد از استقلال آذربایجان شمالی دنبال اصطلاح آران رفت و این شاعر از معجون فکری شاه و شیخ استفاده میکند و ما تورکها و عربها را به جعل تاریخ متهم میکند حال آنکه هم زبان یک ملت را و هم نام جغرافیای یک ملت در جلو چشم همه گان جعل میکند و بنده اگر در سالهای زندان محکوم به اعدام میشدم و چون عضو یک تشکیلات سراسری بودم امروز متعصفانه در لیست ایران دوستان = فارستانی یاد میشدم و همانند آخوند زاده و امثالهم مورد سو استفاده این حضرات میشدم و یا اگر دو سه سطر از نوشته های غلامحسین ساعدی در تعریف و تمجید زبان مادری و حکومت ملی آذربایجان نمیبود آنهم به جرقه کسروی ها میپیوست و از یاد نبرید که آخوند زاده بزرگترین
بزرگترین درام نویس منطقه تمامی آثارش را به تورکی نوشته و این مکتوباتش فقط برای به بیداری و به عقل آوردن فارس زبانان بود منتها چقدر این حضرات مورد سو استفاده قرار میدهند و خیلی شادم از اینکه دیگر در آذربایجان جنوبی نه شاعر و نه نویسنده فارسی نویس دست اول پا به ارصه میگذارد که این حضرات در آینده از آن بر علیه ملت تورک آذربایجان استفاده کنند .یعنی علی مانده و حوضش با یک زبان عقیم دری « فارسی »که هیچ عرض اندامی در مقابل زبان عربی و تورکی ندارد واین حضرات سر گیجه در مقابل حقایق سر ه جمله شان را با پان تورک آغاز میکنند تا شاید راه نجاتی از این بن بست فرهنگی و اجتماعی پیدا کنند ولی آن صبو بشکست و آن باده بریخت و دوران عوام فریبی از نوع شاه و شیخ تمام شده و الان دنیای اینترنت و ماهواره است و تمامی دنیا شاهد عجز و ناچاری دولت فارس ایران را هستند که حتی چطوری از تدریس زبان مادری میترسد چون میداند که لانه عنکوب شونیزیم فارس با یک نوک انگشت بهم خواهد ریخت و حسنی خواهد ماند و حوض اش .
جناب ارسی، این اسم مستعار تبدیل بفارسی شده آراز برازنده شما و آقای حشمت الله رییسی نمی تواند باشد، متاسفانه شما بدجوری تحت تاثیر شاهنامه فردوسی واقع شده ایید، یا در سایت گویا در لفافه یک قصه از یک سفر هوایی بایک عرب ، تلاش کرده اید عربها و حرکت ملی آزربایجان را لوث کنید و در این نوشته هم که هدف کوبیدن ترک است و اردوغان بهانه است، البته بهتر بود آقای دکتر آراز همشهریتان برای نوشته شما نظر می دادند،
جمال گرامی،
1- نوشته ام پانگرایی موضوع بحث انگیزی ست.
شما بحث راه انداختید. یعنی تشخیص من درست بود.
2- شما اقدام کردید به بحث. و موضوع کامنتها را قاطی بحث سیاسی کرده اید. که عمل اشتباهی ست.
3- بحث سیاسی دوست دارید بروید زیر مقالات من که به موضوع مورد علاقه شما مربوط اند کامنت بنویسید .
شما هنوز قدرت تشخیص « جای سخن خود را ندارید». جای سخن شما موضوع کامنتها نیست بل موضوع « مسایل ارضی» ست
که من چندین مقاله در آن مورد نوشته ام. بروید آنجا و بحث را شروع کنید.
4- اول مرا پان ترک و بعد هم فاشییست نامیدید. دست شما درد نکند. و کامنت تان هم منتشر شده.
اینکه من در مقالاتم پانگرایی و فاشیسم را رد کرده ام ، سند آن است که حرف شما تنها اتهام نارواست و درست نیست.
و فاقد « فاکت و استدلال و سند» است. یعنی متد کامنت شما « اتهام زنی» ست. همین متدی ست که وضع کامنت ها را خراب کرده و میکند.
5- شما هم جای سخن خود را درست انتخاب نکرده اید و هم متد علط اتهام زنی را به کاربرده اید. و همینطور موضوع کامنت نویسی را به بیراهه برده اید.
-----
و اما بحث بیجای سیاسی شما
هر وقت زیر مقالات مربوط به موضوع چیز نوشتید منهم برای شما جواب میدهم.
بعد از کودتای مخملی کیانوش توکلی علیه کاوه جویا، از 5 کمنت بنده 3 فروند آنها سانسور شده است.
کودتا غیر منتظره بود چون همه راضی بودند و تجزیه طلبان آذری افشا شده و موضعی تدافعی گرفته بودند.
معلوم نشد چه کسانی تهدید به ترک ایران گلوبال کرده بودند چون هر دو طرف ایرانی و آذری حرفشان را میزدند.
امید است دوستان دیگری که این سایت را بیشتر می شناسند ، دلیل حقیقی این کودتا را افشا کنند ، مخصوصا کاوه جویا حرف آخر را بزند.
با درودهای سوسیالیستی !
اگر هیچوقت به نظرات تو پاسخ نداده‌ام علتش این است که هیچگاه نظرات فاشیستی مملو از تعصب کوردی تو را جدی نگرفته‌ام اما برای اینکه از دنیای توهمات و تخیلاتت بیرون بیایی نظر بگیر که:
اول: برای دیدن جهان آنطور که هست نه آنگونه که در توهماتت کوردی خود می‌اندیشی باید عینک کوردی را برای لحظه‌ای هم که شده کنار بگذاری تا جهان را نه از دریچه‌ی تنگ کوردی بلکه فارغ از تخیل‌پردازی‌‌های فاشیستی‌ات ببینی.
دوم: باید یاد بگیری که در یک فضای گفتگو قرار داری نه در کوههای قندیل با کلاشینکف آماده به شلیک و ملزومات فضای گفتگو با شبیخون زدن برای انجام عمل تروریستی متفاوت است.
سوم: دست گروههای شبه نظامی مانند پژاک که امثال شما می‌خواهید این گروههای تروریستی را به عنوان سازمانهای سیاسی کوردستان معرفی نمایید تا آرنج به خون جوانان تورک آزربایجان جنوبی آغشته است بنابراین
با مظلوم‌نمایی کوردی هرگز قادر به قرار دادن تروریستها در جایگاه مبارز سیاسی نخواهید شد.
چهارم: کوردها باید یاد بگیرند که تروریسم نه راه حل مسئله‌ی کورد و نه هیچ مسئله‌ی سیاسی دیگری در جهان نیست
پنجم: پان‌اکراد نمی‌توانند هم خدا را بخواهند هم خرما را. از طرفی با توهم ایجاد کوردستان بزرگ با اشغال سرزمین‌های دیگران به کشتار و قتل عام مردم منطقه پرداخته و از طرف دیگر تروریسم کوردی را به عنوان راه حل مسئله‌ی کورد جا بزنند. مسئله‌ی کوردهای تورکیه صرفاً مسئله‌ی داخلی تورکیه میباشد و به پان‌اکرادی مانند تو ارتباطی ندارد.
ششم: وجب به وجب خاک آزربایجان جنوبی سرزمین ازلی و ابدی تورکها میباشد و هیچگاه هیچ رفراندومی در جغرافیای آزربایجان جنوبی برگزار نخواهد شد اما اگر کوردها بخواهند پایشان را از گلیم‌شان بیشتر دراز نمایند مثل زمان اوایل انقلاب با پاسخ کوبنده‌ی ملت ما که امروز بیدارتر از هر زمان دیگریست مواجه خواهند شد بنابراین از توهم الحاق حتی یک وجب از خاک آزربایجان جنوبی به کوردستان بزرگ خیالی‌تان بیرون بیایید.
هفتم: بله ژست گرفتن در مقابل دوربین‌های تلویزیونی برای نشان دادن اورمیه به عنوان شهری کوردنشین قطعاً مسئله داشته و این هوشمندی فعالان حرکت ملی تورک آزربایجان جنوبی را می‌رساند که با پاسخی قاطع پان‌اکراد را از توهم الحاق اورمیه به کوردستان بزرگ خیالی‌شان بیرون آوردند.
هشتم: اگر امثال تو نمی‌توانند درک نمایند که شعارهایی مانند "مرگ بر ف-ا-ر-س" به دلیل تقابل‌های شدید هویتی نشأت گرفته از سلطه‌ی فاشیسم فا-ر-س سر داده میشوند مشکل خودت است البته می‌دانیم که کوردها برخلاف خوش‌رقصی برای فاشیسم ف-ا-رس در ظاهر، در باطنشان از اینگونه شعارها قند در دلشان آب میشود. ملت ما برخلاف پان‌اکراد بجای دست زدن به اعمال وحشیانه‌ی تروریستی، با این قبیل شعارها اعتراض مدنی خود را نشان میدهد. ملت ما در طول تاریخ نشان داده است که خواهان مرگ هیچ ملتی نیست به شرطی که ملتهای سلطه‌طلب مانند ف-ا-رس و کورد نیز این اصل انسانی را رعایت نمایند اما برای کسانی که پایشان را فراتر از اصول انسانی گذاشته و ملت بزرگ چند ده میلیونی را قربانی نسل‌کشی فاشیستی خود می‌نمایند شعارهایی مانند "مرگ بر" طبیعی‌ترین پاسخ ممکن میباشد.
نهم: آن زمانی که جنگ در سوریه بین گروههای مختلف چنان بالا گرفته بود که سگ صاحبش را نمی‌شناخت و پان‌اکراد به دلیل اعلام خودمختاری در سوریه با کانتون‌بازی شاخه‌ی سوری پ.ک.ک، "pyd" چنان در توهم کوردستان بزرگ غوطه‌ور شده بودند که چشمشان جلویشان را نمی‌دید در همین سایت نوشتم به دلیل روی هم افتادن منافع ابرقدرت‌های جهانی و قدرت‌های منطقه، هیچ تغییری در وضعیت کوردها نه در سوریه، نه در تورکیه، نه در عراق و نه در عیران رخ نخواهد داد اما توهم‌اندیشی مانع از واقع‌بینی پان‌اکرادی مانند شما شده بود که نمی‌توانستند این را درک نمایند که حماقت پ.ک.ک با اعلام استقلال از طریق کندن خندق در شهر کوچک جیزره، صرفاً کوردهای بیچاره را به کشتن داده و شهرهایشان را ویران می‌نماید اما به مرور که با شکست مخالفان دورنمای سیاسی سوریه مشخص‌تر شد پان‌اکراد خواهند فهمید که بازیچه شدن برای ابرقدرت‌هایی مانند آمریکا صرفاً سبب گوشت دمِ توپ شدنشان شده و اگر امروز با غوطه‌ور بودن در توهم ایجاد کوردستان بزرگ با کشتار مردم منطقه باد می‌کارند فردا طوفان درو نموده و یک لنگه دمپایی هم نصیبشان نشده و هیچ دستاوردی غیر از به کشتن دادن مردم کورد و ویرانی شهرهایشان نخواهند داشت.
دهم: گرچه ما در آزربایجان جنوبی در معرض تهاجم پان‌اکراد هستیم اما من همان حقوقی که به تورکها قایلم به کوردها نیز قایلم به شرطی که برادری خود را ثایت نمایند و گرنه با دشمنی برخورد متقابلی غیر از دشمنی نخواهند دید.
فعال کارگری و زندانی سیاسی سابق جعفر عظیم زاده: مطلقاً ساکت نخواهم نشست و ایستادگی خواهم کرد
زندانی سیاسی سابق جعفر عظیم‌زاده عضو هیأت مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران بر ایستادگی بر خواستهای بر حق کارگران تأکید کرد. وی روز پنجشنبه 7بهمن 95 طی مصاحبه‌یی گفت: همانطور که در جریان هستید من بعد از 63روز اعتصاب‌غذا تو بیمارستان سینا به هر حال آقایون مجبور شدند من رو بفرستند خانه و از اون موقع روز دهم تیرماه بود دیگه از اونموقع من بیرون هستم و باز هم در جریان هستید همه میدانند که من و اسماعیل عبدی با هدف و خواست پایان دادن به امنیتی کردن اعتراضات صنفی و با خواست برداشته شدن اتهامات امنیتی از پرونده‌های صنفی بیانیه دادیم از داخل زندان اعتصاب‌غذا کردیم خواستمون این بود میلیونها نفر در داخل کشور و سازمانهای بزرگ کارگری حقوق‌بشری در سطح دنیا از این خواست حمایت کردند از خواست برداشتن اتهامات -
امنیتی از پرونده‌های فعالان صنفی اما گویا این حمایتها از نظر قوه قضاییه هیچ مشروعیتی نداشته و اصلاً نظر مردم برای این آقایون مهم نیست و هر کارگری رو هر انسانی که تو این مملکت لحظه‌ای حق خواهی میکنه اینها این رو اقدام علیه امنیت کشور تلقی میکنند و اقدام به دستگیری‌اش میکنند.هر موقع امرالله ابراهیمی در این سایت مطالب امنیتی خود را قرار میدهد ، بعدا با دهها اسم مستعار دیگر زیر نوشته خود کمنت میگذارد و از خودش دفاع می نماید. او همیشه وقتی اینجا ظاهر میشود، این چند اسم مستعار او هم در این صفحه ظاهر میشوند.
این کار او توهین به کاربران این سایت است . ولی علاجی نیست برای فرهنگ حزب اللهی مجاهدی که هم امرالله ابراهیمی و هم ایرج مصداقی در آن تربیت شده اند.
سلام
جناب ایجادی
آیا تورات نیز مانند قرآن نهایی و فعلی (حالا به هر نحوی جمع آوری شده باشد) شگفتی ها و عحایب دارد؟ آیا مانند قرآن مدعی است :
قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَالْجِنُّ عَلَى أَنْ يَأْتُوا بِمِثْلِ هَذَا الْقُرْآنِ لَا يَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَلَوْ كَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِيرًا
بنظر میرسد قرآن جمع بندی کننده پیام های مشابه قبلی و ابهام زداینده از آنهاست (تصدیق کننده)...مضاعفا اینکه از نظر جمله بندی ها و چیدمان جملات و کلمات شگفت انگیز است ...معجزه کلامی و در شان انسان مدرن و هشیار و هوشمند شده می باشد...دیگر انسان خودش معجزات فنی و تکنوژیک تولید میکند و نیازی به ید بیضاء نیست.
والسلام
پان تورک A در رابطە با پیشنویس قانونی اساسی کە برای سوریە روسیە تدوین کردە از من لیکن خواستە بود این هم لیک سمت چپ خبر دوم در رابتە با بە رسمیت شناختن فدرالیزم کوردها در سوریە کە در قانون اساسی سوریە آمدە
http://farsi.alarabiya.net/
در بین کامنت نویسان " ایران گلوبال " که خود را مدافع آذربایجان قلمداد می کنند ضد کمونیست های قسم خورده ای نظیر " سازاخ" وجود دارند که کار و هنر شان تنها و تنها کوبیدن نظریات سوسیالیستی و کمونیستی و مبارزه با اندیشه رهائی کارگران و توده های زحمتکش می باشد. آنها همواره سرکوبگر بی امان نویسندگان ، اندیشمندان و صاحب نظران آذربایجانی هستند که از دید انقلابی و ترقی خواهانه اتفاقات سیاسی و وقایع تاریخی را تفسیر و تعبیر می کنند. از دید آنها آن آذربایجانی ها که نظرات چپ و کمونیستی دارند ، در شمار دشمنان آذربایجان محسوب میشوند! این چنین افراد ضد کمونیستی اگر روزی به قدرت برسند، بدون تردید کمونیست ها و آزاد اندیشان آذربایجان را از چوبه های دار آویزان کرده و به بیرحمانه ترین وجهی مبارزات حق طلبانه کارگران و زحمتکشان آذربایجان را سرکوب میکنند.
به راسیست پان ترک lachin
پاکی را بر دستانتان بریزم باید به شما بگویم که مردمان ایران اجازۀ جدایی این مناطق از خاک ایران را نخواهند داد، پس بیهوده به درودیوار نزنید و خود را خسته نکنید و فرهنگ فاشیستی پان ترکیستی و رویاهای جدایی طلبانه را از خود دور کنید.همانطوری که گفتم بیش از نود درصد از منابع نفتی و گازی جنوب و جنوب غرب کشور زیرپای فارس زبان ها و لرها میباشد.
هموطنان شریف و برادران وخواهران عرب خوزستانی ما از عراق به استان خوزستان مهاجرت کرده اند؛ اکثریت عربهای خوزستانی (نه تمامی آنها) در دوران زندیه و قاجاریه به خوزستان مهاجرت کردند . طایفه های بنی کعب و بنی طرف را میتوان از جمله عربهائی دانست که در زمان قاجاریه به درون خوزستان رسیدند . بر فرض محال هم اگر مناطق عرب نشین خوزستان از ایران جدا بشود هیچ مشکلی ایجاد نخواهد شد , به این دلیل که عمده منابع نفتی و گازی خوزستان زیر پای لرهای ایران پرست و فارس زبان ها می باشد.
آذربايجان و مناطق عرب نشین خوزستان و بلوچستان و کردستان قسمتی از خاک ايران می باشند و اين حق تمامی مردم ايران است كه بايد در اين مورد تصميم بگيرند؛ و برای اینکه خیالتان را راحت کنم و آب -
خودگردانی داشتن و برخورداری از حقوق اجتماعی و سياسی هيچ ربطی به تجزيه طلبی ندارد.
حق خودگردانی و آموزش به زبان مادری ( در کنار زبان فارسی) آری ؛ تجزیه و تکه پاره کردن ایران هرگز.
{کاربر پان‌کورد جمال}
اگر تو نمی‌توانی تفاوت اعتراض به هدایت سایت به سمت لمپنیسم از طرف خود سایت و رعایت آزادی بیان در سایت را درک نمایی مشکل خودت است. سایت از طرفی ادعا می‌نماید که میخواهد به کامنتها سر و سامان دهد از طرف دیگر با انتشار کامنتهای اجق وجق با نام کاربران دیگر، سایت را عمداً به سمت لمپنیسم هدایت می‌نماید درک این تناقض در ادعا و عملکرد سایت اینقدر سخت است که مثل همیشه آن را در قالب تعصب افراطی کوردی خود قرار می‌دهی!!!؟
بعضی اوقات در رابطە با نکاتی کە از طرف پان تورک مطرح میشود انسان نمیتواند سکوت کند ،،، جناب ALTAN بە کیانوش توکلی انتقاد میکند کە سر و سامان دادن بە کامنتها از طرف کیانوش توکلی فقط حرف بودە ...... پان اتراک انگار سر و سامان دادن بە کامنت را فقط محدود کردن غیر تورکها میدانند و فکر میکنند باید تورکها را آزاد گذاشت هر چە دلشان میخواهد بە دیگران بگویند و دیگران را سانسور کنند این جناب بهتر است کامنتهای خودشان و یلنیک و A و یکنفر و را با دقت بیشتری بخواند
سلام
جناب ایجادی
آیا امکان دارد از انسجام قرآن و عحایب و شگفتی های آن چیزی نتیجه بگیریم؟
همانطور که مثلا از یک نقاشی زیبا یا یک اختراع عجیب به نبوغ آفریینده و راز پنهان در طبیعت پی می بریم.
والسلام
نکاتی کوتاه در رابطە با جغرافیای استان مکریان ، یا استان ورمیە ، یا همانطور کە پان اتراک دوست دارند گفتە شود آذربایجان غربی هر چند نکاتی کە بیان میکنم در حد کامنت میباشد و احتیاج بە پژوهش و کار علمی دارد کە صد البتە در این مورد مطالب علمی زیاد وجود دارد ولی آنچە کە در کامنت من می آید نتیجە مطالعات و مشاهدات خودم میباشد و پراکندە هم است ،،، استان مکریان یا استان ورمیە از زمانهای خیلی قدیم همیشە طوایف و ملیتها و هویتهای متعدد در آن زندگی کردند و اگر چە این ملیتها با هم زندگی دوستانەای داشتەاند ولی گاهأ با همدیگر نیز بر سر چراگاها برخورد داشتەاند ولی از طرف دیگر این مناطق مورد هجوم طوایف تورک ، قجر ، سلجوق، صفوی ، افشار، قرپاپاغ ووو نیز واقع شدند کە در بیشتر موارد با کشتار و ویرانی مردمان اصیل این منطقە خود را اسکان دادند و هیچ وقت بە بیابانهای سرد و سوزان قزاقستان و بخشی از سیبری
باز نگشتند بنا بر این برای همیشە موی دماغ مردمان اصیل این منطقە ، کورد ، ارمنی ، آسوری ، شدند خود را صاحب خانە دانستند و صاحب خانە را بیگانە ،، تورک در این منطقە هیچ آثار یا سنگ نبشتەای ندارد کە قدمت آن از عصر معاصر یا 100سال اخیر بیشرە باشد در عوض ملت کورد ، و ارمنی و آسوری دنیای از آثار تاریخی و سنگ نبشتە و شهرهای ویران از خود بە جا گذاشتەاند کە بیشتر این آثار توسط همین مهاجمین طوایف تورک ویران شدە ،،، مقبرەی فرورتیش دومین پادشان ماد بە نام آگری قاش یا فقرقا . در نزدیکی مهاباد، برد کونتە آثار قدیمی ماناها باز در نزدیکی مهاباد در نزدیکی آبادی دریاز ، آتشکدەی بسیار قدیمی زردشتی باز در همین آبادی دریاز مهاباد ،، سنگ فرش ربط در نزدیکی سردش از زمان اورتورها، قلعەی ماکو ، قلعەی سارم بگ در کوهی نزدیکی مهاباد کە جنگهای سارم بگ با شاه عباس در همین قلعە مشهور است ، قلعەی دم دم در اورمیە و جنگ خان لپ زرین باز با شاه عباس صفوی در این قلعە و ویرانی آن بدست سپاهیان تورک ، قلعەی مشهور چهریق محل تولد اسماعیل سمیتقو . قرە کلیسا ارمنی در نزدیک ماکو ، تخت سلیمان در تکان تپە تکاپ کە در فهرست آثار تارخی ینسکو قرار دارد ، کونە کوتر در نزدیکی سقز کە خانەها را در دل کوه درست کردند و قدمت بسیار تاریخی دارد قلعەی پیچ در پیچ و دیدنی در وان کە آن نیز بە نوعی بە همین منطقە مربوط میشود ، کلیە شین در اشنویە سنگ نبشتەای بسیار قدیمی زمانا ماناها کە آن را اخیرأ از اشنویە بە موزەی اورمیە منتقل کردند و دریغ از یک آثار تاریخی کوچک کە قدمت آن بیشتر از ١٠٠ سال باشد کە بدست تورکها درست شدە باشد پان اتراک میدانند در منطقە بی هویت هستند و تمام تاریخ آنها بە مهاجرت دادنها و کشت کشتارهات سلاطین قجر و صفوی و افشار و اسکان آنها در این منطقە میباشد برای همین بە جعل سازی و دروغ متوسل دارند میشوند منجملە زبان التصاقی و ربط آن بە زبان سومر اینجاست باید از این پان اتراک سوأل کرد ٢ زبان اوروپائی فنلاندی و مجاری هم زبانهای التصاقی هستند بنا بە استدلال پان اتراک فنلاندی ها و مجاریها هم باید سومری باشند داستان زبان التصاقی و سومر کە اخیرأ از طرف بعضی از پان اتراک مطرح میشود دقیقأ آنها میدانند کە استان مکریان و ورمیە طوایف تورک مهاجرینی میباشند کە خود را بە این منطقە تحمیل کردند و میخواهند باجعل و خود را منتسب کردن بە سو مرها برای خود جایگاه قانونی پیدا کنند ولی تاریخ و آپار تاریخی بجا ماندە از ملتهای کورد ، ارمنی آسوری هیچ وقت این اجازە را بە آنها نخواهد داد آثار تاریخی عظیم اربیل ( هولیر) و نمرود، با تمام حملات ویران گر طوایف تورک هنوز پا بر جا هستند و هویت واقعی تورکها را در هجوم و حملە بە این مناطق بر ملا میکند آیا پان اتراک میدانند کە قلعەی اربیل بە هلاکو بزین یعنی شکست دهندەی هلاکو مشهور است کە هلاکو با محاصرە طولانی نتوانست قلعە را تسخیر کند در نهایت با گردن کج و مأیوس از تصرف قلعەی اربیل کە هنوز هم با آن عظمت پا بر جاست راهش را کج کرد برای تصرف بغداد این کامنت ادامە خواهد داشتدوستان..... همانطور که آقای خمینی قبل از رسیدن به قدرت وعده های همچون برق مجانی, آب مجانی , زنان آزاد و ........میداد, آقای بهمن موحدی وعده بهشت موعود را میدهد و می نویسد که (( به آنها حق خودگردانی وآموزش به زبان مادری ( در کنار زبان فارسی) اعطا خواهد شد))... ایشان خیال میکنند دست یافتن به حقوق اولیه انسانی ملت های غیر فارس در ایران درست (( قاقالی )) دادن به بچه های ناراضی است که اگر این قاقالی را هم نگیرند (( تنبیه )) خواهند شد. تنها سوال من از ایشان و پان فارسیست های دیگر که افکار استعمار گری در سر دارند این است که اگر (( عرب های )) الاحواز مستقل شدند , از کدام کیسه حاتم طائی این همه بخشش خواهند کرد؟..
انتشار یک نظر اجق وجق با نام "عالطین" نشان میدهد که ادعاهای جناب توکلی در خصوص سر و سامان دادن به کامنتها کاملاً واهی بوده و در واقع خود سایت مقصر اصلی بی‌سر و سامانی کامنتها و هدایتشان به سمت لمپنیسم میباشد.
آقای ناشناس
منظور استاد این است که ما می توانسناین کار را دوباره هم بکنیم. در جریان سوسک و فتیله این کار را کردیم و نتیجه گرفتیم. تو می خواهی مردم را بریزی پای رای. استاد می خواهد مردم به اعتراض عمومی دست بزنند. کجای این کار غلط است؟ نظر تو اشتباهه
با محتویات مقاله موافقم،تناسخ ارواح یا چرخه کارما کاملا حقیقت دارد،دوزخ وشکنجه های وحشتناکی که آخوندها وسایر دغل کاران ادیان دیگر ساخته اند دروغ و مسخره است،بسیارظالمانه است انسان فقط یک بار بدنیا آید وسرنوشت ابدی او در همین یک بار آمدنش به دنیا تعیین شود،درحالی که شرایط زندگی انسان ها با هم اصلا در یک سطح قرار ندارد،اگر انسان فقط یک بار بدنیا می آمد هیچ کس نباید در کودکی وخرد سالی میمرد،زیرا آنان بعلت فوت در کودکی فاقد اعمال خیر وشر هستند.
بابا طاهر عریان میگوید من همان زانی هستم که با مادر خود زنا کردم،اونی که همسر باباطاهر بوده در زندگی های قبلی مادرش بوده است،منظور بابا طاهر تایید تناسخ ارواح بوده است
به آقا و یا خانم ترک
جای جای این مملکت ثروتمند است.پس از سرنگونی رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی, تمامی قومهای ایرانی با هر نژاد و زبان و دین و رنگی به رسمیت شناخته خواهند شد و در همۀ امور اقتصادی و سیاسی، شریک و سهیم و برابر هستند، و به طور قطع به آنها حق خودگردانی وآموزش به زبان مادری ( در کنار زبان فارسی) اعطا خواهد شد . و فقط یک مرز سرخ داریم که جدایی‌طلبی و تجزیۀ ایران است. اکثریت اپوزیسیون ایرانی از چپگرا تا راستگرا به وحدت تمامیت ارضی ایران معتقد هستند و بدیهی است که برای جلوگیری از تکه پاره شدن و بالکانیزه شدن ایران به هر اقدامی از جمله اقدام قهرآمیز دست خواهند زد.
بر فرض محال هم اگر ایران تجزیه شود، اقوامی که می روند به شدت ضرر خواهند کرد و اقوامی که می مانند زندگی مرفه تری را خواهند داشت. بیش از نود درصد از منابع نفت و گاز جنوب و جنوب غرب کشور ، زیر پای فارس زبانها و لرها می باشد و غیر از جنوب و جنوب غرب -
بیهوده مبارزین و مردم را از تجزیۀ ایران نترسانید، ایرانیان به کسی باج نخواهند داد و منت هیچ کس را نخواهند کشید.
نامم ( حميد ع ) است ولی می توانید مرا ( مصداقی) هم بنامید یا که ننامید: اینجانب ایرج متولد 1339 ، فعالیت سیاسی‌ام را با کنفدراسیون در آمریکا شروع کردم ولی انقلاب که شد، 18 سال داشتم ، در7 سالگی روزنامه رستاخیر می خواندم با این وجود «از کودکی با فدائیان بزرگ شده‌ام. آنها سرنوشتم را رقم زده‌اند، » در دهسالگی درجنگل های سیاهکل همراه با چریک ها مشغول نبرد با شاه وطن پرست و متمدن بودم ؛ پس از آن برای ادامه مبارزه به خارجه رفتم .«هنگام بازگشتم به ایران، سوغاتم مجموعه آثار کامل لنین بود و ده کتاب جداگانه از آثار لنین و مارکس. آذین بخش اتاقم در سندیاگو، تصاویر حمید اشرف و بیژن جزنی و پرویز واعظ زاده مرجانی و رضایی‌ها و شریف‌واقفی بود.»پس از انقلاب به دلیل افراط گرایی چریک ها که از گبند تا سندج و مهاباد سر پاسدارها را می بریدند وبه جمهوری اسلامی هم رای «نه» داده بودند ؛
نا امید گشته «خط » عوض کرده وبجای خلق ، فدایی مسعود رجوی شدم .در21 سالگی بدون هیج دلیل و مدرکی راهی زندان اوین شدم و دهسال _ تاریخ دقیق اش یادم نیست_ که چند سال بود، بهر حال در زندان هم بیکار ننشسته و مشغول تدریس زبان انگلیسی روزانه 12 تا 14 ساعت به زندانیان در انتظار اعدامی بودم ...از این کار های آینده نگری ، صنفی _سیاسی زیاد کردم بطور مثال یک عدد انزجارنامه الکی نوشتم ،آقا؛ از زندان زدیم به چاک ..... بابا این بیشرف ها، خایه ها را نشمرده ،می کشند ؛ ان وقت ها به جای «انیترنت»؛ جنگ سرد بود، هنوز رژیم خریت نکرده بود که بخواد،بمب اتمی بسازه ..و سازمان های حقوق بشری در جنگ سرد،خوابشان برده بود و منتظر بودند یکی در کشور سوسیالیستی برای مخالفت با حکومت «موزی» نوش جان بفرمایند تا با عکس و تفصیلات گوش ادم وعالم را کر کنند. کشورهای ازاد دنیا چهار چشمی مواظب ایران بودند که پس از افغانستان ، توسط توده ای به اقمار شوروی اضافه نشود .بن لادن هم چاه های نفت را دست پیمان کاران امریکایی سپرد وبا چند عدد استینگر روانه کوههای توربره افغانستان شد کهاز آنجا هواپیماهای مسافری افغانی را هدف قرار دهد. از ان طرف دیگر، گروههای سیاسی هم مشغول جنگ حیدری و نعمتی بودند .خمینی دستورکشتار 5000 زندانی راداد من از ترس خوف کرده بودم می دیدم که رزیم بی پدر حتی به توده ای واکثریتی خائن وتواب هم رحم نمی کند ؛ چه برسد به من مجاهد بریده .. حالا بیا، ثابت کن که واقعا بریده ای ؛ راستش در زندان آدم عقل ش سرجایش می اید و شعار ها و شعرهای انقلابی که می گفت وارطان «سخن نگو » زندانیان با شلاق و بی شلاق سخن می گفتند_ مسخره بنظر می رسید. دلم می خواست یک چک تو گوش این شاعر تریاکی که در دو نظام شاه و شیخ علنی زندگی کرد و موجب مقاومت بیهوده زندانیان را فراهم کرد و کلمه تواب را ازارزش می انداخت،.بدینگونه بود که بهترین فرزندان این اب و خاک را، دسته دسته راهی کرم خانه کرد. اینکه انسان پس از اعدام از همه سو ، مورد هجوم کرمها قرار میگرند را قبل از نمابش ان توسط بی بی سکینه ؛خودم از انگلیسی به فارسی روان ترجمه کرده بودم ....حتما گذرتان برای چند روز هم شده به زندان افتاده است. برخلاف لاجوردی دماغ پهن، بیشرف که ادعا می کرد «پیج زندان اوین مثل عصای حضرت موسی معجزه می کند» آن .... دماغ پهن دروغ می گفت. زندان بیشتر انسان ها را اینده نگر می کند ؛ شوخی نیست کشته که شدی ،بجای حوریان بهشتی، این کرم ها بسراغت می ایند ؛ تو گوش ، دهنت ،....، دماغت ؛حتی توی سوراخ ... هم بالا می روند... گور پدر انها که بخواهند بعد ازاین که کرم ها ترتیب مان را داده اند « شهید» اعلام شویم و یک مشت شارلاتان سیاسی بیایند و برات اشک تماسح بریزند و با زنت بخوابند و نقش عمو را برای فرزندانت بازی کنند ؛ که چه بشه، مسعود و بقیه احزاب درب و داغون از جنازه کرم خورده ات پرچمی برای بقای خود بسازند .نه .نه بیخیال مگه خود رجوی پس از خرداد 60 نگفته بود که تواب الکی شوید و پس از ازادی ،تاکسی بگیرید و آدرس خونه تیمی را به راننده مجاهد بدهید ...بقیه کارتون نباشه ..اتومات درست می شه .... تازه کی می فهمه من تواب شدم .... پس از دهسال نه تنها از زندان رهاشده بودم دیگر گفتم این بار می روم فرنگ و انجا خوش می گذارنم ، بیخیال مبارزه ، سیاست ..مگه این سیاست کوفتتی و اینهمه کشته و زندانی ، چه گلی بر سر این ملت زدیدیم . می رویم خارج اگر شد ، درس می خوانم واگر نشد،یک عدد شرکت صادرات واردات ثبت می کنم و اگرباز هم نشد، کلاس زبان انگلیسی با لهجه شیرین فارسی برای سوئدی ها، تاسیس می کنم؛ بلاخره آسیاب هم نوبتی ... .به زنم قول دادم .که دیگه سیاست بی سیاست .... سریال شهید زنده ادامه دار است اگر مسئول کامنت سانسور نکندواقعیت این است که مهدی فلاحتی با دعوت کردن از "بچه پررو" در برنامۀ خود و مصاحبه با او، آبرو و اعتبار و حیثیت خود را به شدت به دست خود لکه دار کرد. فلاحتی در آن برنامه بجای اینکه به وظیفۀ اصلی خود که همان مصاحبه گری است بپردازد با "بچه پررو" همراهی می کرد و لاطائلات و مزخرفات او را تایید می کرد. گفته ها و افشاگری های ایرج مصداقی در باره "بچه پررو" کاملاً صحیح و درست می باشد. اما متاسفانه رویکرد و برخورد ایرج مصداقی با مجاهدین و بیشتر نیروهای مارکسیستی کاملاً کینه توزانه ، غیرمنطقی و بچه گانه است.
او دراین جوک نامه می خواهد بگوید که امپریالیستهای غربی هیچ نقشی در روی کار آوردن خمینی و منحرف کردن انقلاب ضدسلطنتی نداشتند! واین همان چیزی است که وزارت اطلاعات رژیم می خواهد."بچه پررو" در جوک نامۀ رفیق آیت الله ! با علم کردن خامنه ای و مزخرفاتی از این دست که این آخوند دوزاری روضه خوان در دهۀ 40 در دانشگاه پاتریس لومومبا تحصیل کرده است ! در یک کلام می خواهد بگوید که اتحاد شوروی انقلاب ضدسلطنتی 57 را به انحراف کشاند و خمینی و دارودستۀ مرتجع اش را به قدرت رساند !!!!!!!
اگر اتحاد شوروی خمینی را روی کار آورد و پشتیبان او بود پس چرا در جریان جنگ ایران و عراق از دولت عراق پشتیبانی کرد و تامین کنندۀ اصلی تسلیحات نظامی عراق بود، شوروی با فروختن جنگندۀ MIG25 به عراق عملاً باعث شد که نیروی هوایی ایران فلج شود. حتی حافظ اسد و معمرقذافی از ترس شوروی جرات نمی کردند موشکهای اسکاد ساخت شوروی را به جمهوری اسلامی بفروشند که عاقبت رفسنجانی و رفیق دوست با خواهش والتماس و دادن امتیازهای بسیارو هزینه بالا موفق شدند موشکها را تحویل بگیرند.
همواره یک سوال برایم پیش می آید که چرا عناصر نفوذی رژیم مثل این"بچه پررو" همیشه دور سلطنت طلبان و رضا پهلوی جمع می شوند و با نام آنها مقاصد شوم خود را پیش می برند؛ آیا غیر از این است که سلطنت طلبان و رضا پهلوی هیچ سررشته ای در امورمبارزاتی و سیاسی ندارند ؟ و توان و لیاقت اداره کشور در دوران پسا آخوندی را دارا نمی باشند.
خانم راشل زرگریان....من برای اعتقادات شخصی شما احترام میگذارم چون این وظیفه انسانی من است که به باور های شخصی دیگران احترام بگذارم... ولی در عصری که علم پیشرفت می کند (( شاید)) وقت آن باشد که جهان هستی را از یک دید دیگری نظری بیافکنیم.. دوستان را دعوت به این بخث خیلی سازنده که توسط برنامه (( پرگار )) در باره ( منشاء هستی) پخش شد, دعوت میکنم.. بهترین ها را برایتان آرزومندم...
https://www.youtube.com/watch?v=yecOcgmVe7s
سلام
جناب ایجادی
آیا امکان دارد از انسجام قرآن و عحایب و شگفتی های قرآن چیزی نتیجه بگیریم؟
مثلا از یک نقاشی زیبا یا یک اختراع عجیب به نبوغ آفریینده ها پی می بریم.
والسلام
تا ابد الدهر کسانی که توی این کشور زیر لوای میهن پرستی وایران دوستی خزیده اند واز هر آبشخوری تناول می فرمایند.ودرسایه فارس بودن بلبلشان همواره مست مستان نغمه سرایی می کند آویزه گوششان کنند که با هر انگی واتیکتی که به ترکان آزری حواله می دهندعزم این ملت درجهت احقاق حقوق مدنی واجتماعی واقتصادی بیشتر میشود.چسباندن این ملت به ترکیه وآزربایجان بهانه روبه صفتانه عده ایی است که در سایه حکومت مطلق فارسان بر خوان نعمات تکیه زده اند وبیم آن دارند که ملل غیرفارس دیگه هزینه نون شب خودرا تحت عنوا ن مالیات به جیب آقازادگان عادت کرده به کرامات باد آورده پان فارسیسم نریزند.توضیح اینکه خامنه ای را تحت نام ترک به ماغالب نکنید.یادمان باشدبزرگترین دغدغه رفسنجانی آنتی ترک وضعیت نظام بعد فوت خامنه ایی بود .وبرایش عیان شده بود که دیگه فردی چون خامنه ایی دیگر پیدا نمیشود تاباعنوان رهبر ترک سه دهه ساده لوحان را
فریب داده وکویرستان کرمان ویزد اصفهان و... آباد نمایند.ومخاطب بنده جناب بهمن موحدی است که از صبح تا شب از لب ولوچش فقط کلمه پان ترک وتجزیه طلبان می ریزد.هیچ جناب ایران دوست کذایی میدانی از بعد انقلاب یک صنعت مادر وارد آزربایجان نشده وهرچه بوده مانند تراکتور، ماشین سازی ،موتوژن ازیادگاران شاه (باز دمش گرم)می باشد.در ثانی بقول مثل شما فارسان :شما مورا می بینید ولی ما پیچش مو.چون شاگردی رانظاره گرم که با آگاهی فطری خویش روی جلد کتابش راکه شعرچندش آورو کذایی حداد عادل پر کرده با شعر ترکی زیبایی پوشانده است.واین دیگه محال از علیف یا اردوغان دلار تجزیه طلبی اخذ کرده باشدجناب مجددی
مرا نگران کرده بودید که روزی 300 ملیون ترک از خواب بیدار خواهند شد و هاج و واج پی خواهند برد که قادر به مکالمه با یکدیگر نیستند چون زبانشان شب قبل مرده بود! البته
منظور این نیست که شما را نا امید کنم ولی زبان ترکی EGIDS ( ایندکسی برای بالندگی یک زبان) بالایی دارد که نشاندهنده پویایی بالای این زبان است.
در ضمن تبصره ای بنام مجددی ( قطعا اسامه را قبول نخواهند کرد) به اصول حقوق بشر باید اضافه شود تا دنیا بداند که این اصول شامل ترکها نمیشود.
دوست عزیزم آقای جمال ضمن سلام ما ترکان مردمان غیر ترک (کرد آسوری ارمنی تالشی فارس وغیره)را که در آزربایجان زندگی می کنند را جزو مردمان آزربایجان می دانیم و به اندازه ترکان ازربایجان از همه نظر باید حق و حقوق داشته باشند. مردمانی که به مدت 150-200 سال در منطقه ای زندگی می کنند صا حب ان منطقه اند. ما اختلافات عرضی مان را با هم وطنان کرد صلح طلب سر میز حل خواهیم کرد نه با جنگ .و ما ترک ها خون فرزندان دیگران را مثل خون فرزندان خودمان قرمز می بینیم واز ریختن خون
و التصاقی زبان بودند ایا کرد بودند. منطقه را به اشوب نه کشید شاید شما کرد نباشید و به خواهید با این نوشته بین ترکان وهموطنان کرد اختلاف بیاندازید .با تشکر انزابیدیگران بیزاریم اما خاکمان را به هیچ قیمتی به کسی نخواهیم داد. اما دوست عزیز میشه بفرمایید قبل از آمدن مادها ( ۸۵۰–۶۱۶ پیش از میلاد)به این منطقه چه کسانی در این منطقه زندگی می کرده اند. آیا سومریان، ایلامیان ، ھوری ها و ماننا ها، لولوبی ها و قوتی ها، اورارتوها، کاسپی ها که در این مناطق قبل از آمدن مادها زندگی می کردند
دوستم می گفت که ایرج با یکی در جلسه ایران تریبونال حرفش شدد و جنگ و دعوا کردند. الان هم اون یکی برای مصداقی دام پهن کرد و مصداقی هم در دام افتاد. همین نشون میده که مصداقی هوش خوبی نداره
آقای ارسلان كامرانى ضمن سلام تشکر از این مقاله بسیار ارزنده تان. دوست عزیز ترک ها همیشه دایه مهربان تر از مادر شده اند
همه ایران در این 1150 سال حاکمیت ترکان ترک نشده بود. اگرپادشاهان ترک دولت عثمانی نژاد پرست بودند در عرض چند صد سال حاکمیت این ها منطقه حاکمیت آن ها ترک نمیشد اگر این ها منطقه را ترک کرده بودند هرگزاز متفقین شکست نمی خوردند و این مناطق ( هم ترک ها و هم غیر ترک ها)هم بعد از شکست دولت عثمانی بوسیله غرب غارت نمی شد . وقتش رسیده است از گذشته عبرت به گیریم و به خود بیاییم.غزنویان زبان هندی دری تاجیکی =فارسی (شاخه ای از زبان سانسکریت هند) را از تاجیکستان به ایران آوردند (زبان مادری هم وطنان فارس پهلوی بو هم غزنویان و هم بعد از آن ها سلجوقیان بالاترین کمک ها را از همه نظر به این زبان کردند که سر انجام این زبان در حال نابودی تمام زبان ها در ایران از جمله زبان ترکی است که همین زبان بلای جان زبان مردمان غیر فارس در ایران شده است. اساسا ایران هم می رفت عرب بشود که پادشاهان ترک با تقویت زبان فارسی و جای گزین کردن ان با زبان عربی جلو عرب شدن ایران را گرفتند. این پادشاهان ترک چه خدمتی به زبان مادری شان ترکی کردند. اگر این پادشاهان ترک به اندازه یک دهم فارس ها ی (نژاد پرست) نژاد پرست بودند آیا
چرا ایرج مصداقی نسبت به امیرعباس فخرآور اینهمه حسادت و دشمنی میکند ؟ و او را بچه پر رو می نامید .
فخرآور در برنامه صدای امریکا و به دعوت فلاحتی دوبار دعوت شده و از کتاب سازمان سیایی خود در آنجا دفاع نموده و مدعی شده که خامنه ای مامور شوروی است و همراه حزب توده ، جمهوری اسلامی را در ایران برقرار کرده اند.!
کتاب و ادعاهای توطئه گرانه فخرآور چنان مبتذل و جک است که نیازی به بحث و نقد ندارد و نشان میدهد سلطنت طلبان مانند تجزیه طلبان آذری چقدر جنجال دوست و بی منطق و ساده لوح و بی مسئولیت و فریبکار و شارلاتان هستند که سواد و آکاهی افراد اپوزیسیون را نادیده میگیرند و حرفهایی میزنند که در تربه هیچ عطاری یافت نمیسوند.
امید است ایرج مصداقی وقت و انرژی خود را صرف اینگونه افراد و موضوعات صوری جنجالی و گاهی هدایت شده تلف نکنند و قدری به استراخت بپردازند تا شفا یابند و دچار بیماری استهلاکی برن اوت نشن
مصاحبه بهبهانی با مصداقی را دیدم. اولین باری است که به امرالله حمله می کند ولی تضادش با فلاحتی و فخرآور هیستریک و همچنین ادامه دار است. مهدی فلاحتی هم تا الان که به او جواب نداد. شاید برایش اهمیتی ندارد
امرالله ابراهیمی .............ن ایرج مصداقی شک دارد که او را جناب خطاب می کند؟ با نظر آقای سیروس مهدوی موافقم.
با نظر آقای توکلی موافق نیستم. چرا می خواهید برنامه بهبهانی را در سایت بگذارید؟ در صورتی کار درستی می کنید که بهبهانی هم حق دفاع را برای شما محفوظ بدارد.
سلام. کمنت - میهن تی وی - را من گذاشتم . نه سعید بهبهانی
ما چه خوب در روز قیامت اسلامی درست کردند.او گویا - یا سرش شلوغ است - یا فقط جواب کمک مالی ها را میدهد - یا تنبل است.
کیانوش گویا به ایرج مصداقی گفته تو بیکار هستی و درآمدت از کجاست ؟
ایرج مصداقی گفته بدلیل شکنجه آخوندها و 10 سال زندان - در سوئد معلول جسمی و بازنشسته اداره سوسیال است.
با اینهمه 15 جلد کتاب نوشته و صدها مقاله و سخنرانی افشاگری در باره مسعود رجوی و آخوندها .
ولی کیانوش توکلی لابی تحزیه طلبان ضد ایرانی است و یکی از دوستانش در زندان تیر خلاص میزده.
آن دوست که در خارج است . پاسخ داد که نه .جنازه اعدامیها را جمع میکرد وگرنه خودش را هم اعدام میکردند.
من. عالطین . از خواب بیدار شدم . دیدم در چه ایران و فضای آبزوردی در دنیای مجازی بسر میبرم ! .
اینجا همان جهنمی است که دانته . شاعر ایتالیایی . در کتاب کمدی الهی. توصیف میکند.
شب اول فبر را آخوندهای داعشی برای
به امرالله خان نصیحت می کنم که دست از محافظه کاری بر دارد و حال ایرج مصداقی و بهبهانی اش را جا بیاورد
در کشورهای دیکتاتور زده خود بخود مبارزین به این نتیجه می رسند که باید مخفیانه فعالیت کنند ، در ایران ، اپوزسیون یک دیکتاتور در مقابل حرکت های هویت خواهان است و این باعث شده که بالاجبار در ناف دمکراسی آمریکا و اروپا از دست اپوزسیون با ژست دمکرات سکولار به فعالیت مخفی با اسم مستعار و مرتبا به تعویض اسم و آدرس دست بزنند ، حرکت ملی آزربایجان به همانگونه که از طرف رژیم مورد تهدید است بدتر از آن ، از طرف اپوزسیون مورد تهدید است، و اپوزسیون در سرکوب حرکتهای هویتخواهانه بدتر از رژیم عمل می کند و حتی با رژیم همکاری می کند، و این عوامل باعث شده که جنبشهای هویت خواهانه تبدیل به اشباح بشوند
جناب سعید بهبهانی ، حتما آن فیلم و نقدش را یکجا در سایت ایرانگلوبال می گذارم و همینطور پاسخ منفی شما را در مقابل خواست دمکراتیک خود مبنی بر امکان پاسخگویی به ایرج مصداقی را هم ضمیمه می کنم :
سعید بهبهانی در پاسخ ام چنین نوشت:"من ضرورتی در پاسخگوئی به ادمی مثل تو نمیبینم اما فقط جهت تذکار باید بدانی که تو همان روش اکتریتی رفیق لاجوردی را ترویج میکنی تو در سایت خودت همه نوع لجن پراکنی به دکتر نوری علا و سایر مبارزین مرتب مرتکب میشوی راجع به میهن تی وی نمی گویم که خود داستان علیحده ای است همین"
خوب ، پاسخ تان ، منطقی نیست ، اینها چه ربطی با چهارچوب یک رسانه دمکراتیک دارد، ایرج مصداقی به من و دیگران در میهن تی وی ،بد و بیراه و اتهامات امنیتی زده است، خوب ، حق پاسخگویی نمی دهید ، مشکلی نیست ، آنقدر مخاطب دارم که حرفم را بزنم
حسن جان ، کذشته راه آینده است، کتابی تاریخ گذشته که شما با فرم دیگر می خواهید استالین را در حلقوم ما فرو کنید ، من بارها گفتم بگذارید آن بچه هایی که والدینشان در راه کذایی کمونیسم تیر باران شدند ، بزرگ بشوند، و نگذارید یکبار دیگر در راه افکار نا سرنجام انسانها و کودکان دیگری قربانی شوند، لطفا به کودکان و خانواده ها رحم کنید ، و در خارج نشسته جوانان بیگناه را به طرف قربانگاه نفرستید، میلیونها انسان در راه این مرام بی سرنوشت قربانی شدند و تنها محصولی که از آنها مانده کره شمالی ونزویلا و کوبا می باشد که سیستم مافیای کمونیستی بر آنها حاکم است، حسن تو آزربایجان را فراموش کردی و بدنبال به به چه چه پانفارسیسم برای خوشایند آنها شعر می سرایی، من کاری ندارم اگر می خواهید در خدمت ادبیات و شعر پانفارسیسیم خدمت کنید، ولی لطفا دست از سر جوانان آزربایجان بردارید،
ایرج مصداقی، در برنامه آخر خود با " سعید بهبهانی از میهن-تی وی" در باره " امرااله ابراهیمی و کیانوش توکلی " افشاگریهای ناچیزی نموده . اگر ممکن است این فیلم مصاحبه را در این سایت قرار دهید.
به جمال, سخگوی وزارت امور خارجه روسیه گفته, روسیه برای سوریه قانونی ننوشته است. این هم لینک آن. اگر شما هم بنوشته تان لینکی دارید, همینجا بنویسید.
https://de.sputniknews.com/politik/20170126314278307-moskau-verfassungs…
دژخیمان خامنه ای جلاد روی تمام سفاکان تاریخ را سفید کرده اند. در مورد اقتدار رژیم جمهوری اسلامی همین بس که از زنان آزادۀ این کشور، نظیر این شیر زن، به خود میلرزد. سقوط این رژیم ضدبشری نزدیک است.
تخریب آذربایجان جنوبی از طرف دولت نژاد پرست ادامه دارد، معادن زیر زمینی مارا چپاول می کنند، نسل کشی فرهنگی ادامه دارد، بیش از نصف آذربایجانیها اجبارأ به مناطق فارس نشین مهاجرت کرده اند که شاید کاری پیدا کنند و لقمه نانی به خانه ببرند. بازوهای مختلف پان ایرانیزم برای از بین بردن ما متحد هستند. ما باید دست به عکس العملی بزنیم. از هر فرصتی برای اعتراض استفاده کنیم. از طریق نمایندگان مجلس، مسئولین استانی، شبکه های اجتماعی، دیوار نویسی، شعار های اعتراضی در میدانهای ورزشی، تظاهرات خیابانی و.....
دقت کنید " مسئله ى ما ايستادگى در برابر تبعيض است. به يك اعتراض عمومى و مردمى احتياج داريم. آيا اين كار شدنى است؟ ما چندين بار در اين دهه ها اين كار را كرده ايم." معنی این چیست؟ یعنی اعتراض کرده ایم و فایده ندارد پس کاری نکنیم؟به جای دمیدن روح امید به مردم و دعوت به اعتراض، کاشتن یأس و نا امیدی کار صحیحی نیست. طوری نکنید که مردم خانه نشین شوند. به این قسمت مقاله
اعتراضات عمومی واجب است اما اگر شرایط آن مهیا نیست حد اقل از طرق دیگر به اعتراضات به پردازیم.
جناب لوائی عزیز
نوشته های شما مثل نوشته های پان ایرانیسیت ها می باشد برای امروزاست وبس،اتفاقاً آنها دوست دارند وسیاست گذاری می کنند که شما به همین روش مبارزه مدنی را ادامه بدهید وبقول خودشان درحاشیه به مانید اگرامکان آن را دارید کتابی بنویسید.
پیشنهادمی کنم درنوشتهای خود موارد ذیل را شاخص قرارداده وروی آنها تاکید کنید:
- زبان فارسی
- دین اسلام ومذهب شیعه
-کشورایران
باید بگویم ای کسانی که زبان فارسی ومذهب شیعه وایران را دوست دارید اینها یادگارماترکها است چون شما تا زمانی که ماترکها اعراب را ازایران بیرون نکرده بودیم فارسی زبان شما نبود .
اگرنبود شاهان غزنوی اکنون ایران یک کشورعربی زبان بود ایران درمقایسه بامصرهیچ است ازشاهان مصرآثار،زبانی وشهرهای آباد ماند ولی ازشاهان فارس هیچ نمانده چون نداشتند.
آوردن زبان فارسی صرفاً برای این بودکه اعراب ازرسمی شدن زبان ترکی سواستفاده نکنند.
فردا جمعە در ادامەی نشست استانە برای صلح و آتش بس در سوریە ، وزارت خارجەی روسیە در مسکو مذاکراتی با گروهای اپوزسیون سوریە خواهد داشت و نمایندگان کوردها YPG .. YPJ نیز بە میز مزاکرات فردا در روسیە دعوت شدند و نمایندگان کوردها نیز شرکت خواهند کرد و این حرکت روسیە هم تورکیە و هم اپزسیون سوریە نزدیک بە تورکیە را آچماز کردە در همان حال طرح پیش نویس روسیە برای قانون اساسی سوریە ارائە شدە کە دقیقأ در راستای حقوق ملت کورد میباشد در سوریە و این هم طرح روسیە ،،،،،،
خودمختاری کردهای سوریه در نشست قزاقستان،در حالی که ترکیه خود را پیروز نبردی دیپلماتیک می‌دانست که مانع حضور نمایندگان کردها در نشست آستانه قزاقستان شده بود، روسیه با ارائه پیشنویس قانون اساسی سوریه، هم ترکیه و هم اپوزیسیون اسلامی را شوک کرده است.
در طرح روسیه برای قانون اساسی سوریه، این تغییرات مهم به چشم میخورد:
اولا نام کشور از جمهوری عربی سوریه، به جمهوری سوریه تغییر یافته است.
دوما زبان کردی به رسمیت شناخته شده است.
سوما خودمختاری کردها در مناطق تحت کنترل خود به رسمیت شناخته شده و سیستم سیاسی-اداری سوریه به سیستمی غیرمتمرکز و با تفویض قدرت به مناطق تبدیل شده است.
معلوم نیست ایران چه اندازه از این طرح شوک شده یا برای پذیرش آن آمادگی داشته است.
البته کسانی که با دقت تحولات سوریه را تعقیب کرده بودند متوجه شده بودند که روسیه در تلاشهایش برای پایان بحران سوریه، توان و تمایلی برای نادیده گرفتن کردها در آینده سوریه را ندارد و همکاریهایش با ترکیه در این زمینه، تاکتیکی و کوتاه مدت است.
در واقع روسیه مدتی بود که با علم به همه دشواریها و موانع پیش رو، به بسترسازی برای مطرح کردن جایگاه کردها تلاش میکرد.
اولین بار در اکتبر ٢٠١٦ روسیه پیشنهاد خودمختاری کردها را به دمشق ارائه کرد،
دومین بار پوتین در اواخر دسامبر ٢٠١٦ در نطق سالیانه‌اش، بر حقوق ملی کردها و نقش آنها در مبارزه با داعش تاکید کرد.
امروز هم با ارائه این طرح نشان داد که علی‌رغم مخالفت آنکارا، بی میلی دمشق و نگرانی تهران، باز هم بر جایگاه خاص کردها در آینده سوریه تاکید دارد
جمال گرامی
شما میتوانید بحث خود را در ص شما یا زیر مقاله مطرح کنید. اما نمیتوانید موضوع کامنت را تبدیل به بحث مسئله ی « ارضی و شلوار» کنید. چون اینها خارج از بحث من است.
من مسئله ی سروسامان دادن به کامنتها را طرح کرده ام و شما میاید « من را پان ترک، فاشیست، مخالف شلوار کردی» خطاب میکنید. چرا چنین میکنید؟ مگر قصد اذیت دارید؟
کافی توضیح داده ام که صحبت شما خارج از موضوع من است. باز متوجه نیستید!
جواب سئوال شما را داده ام باز متوجه نیستید!
شما که نمیدانید من فلان جمله را گفته ام یا نه ، پس چرا حکم صادر مکنید و به من اتهام میزنید؟!
وقتی من مسایل مورد اشاره ی شمارا طرح کردم شما هم میتوانید در ص. شما، یا زیر مقاله بحث کنید.چرا به مقاله من مراجعه نمی کنی؟ که چه گفته ام ؟
چرا به جوابی که داده ام توجه نمیکنی؟
من وضع کامنتها را طرح کرده ام نه بحث سیاسی را.
-----
پاسخ شما را در کامنت اول داده ام.
مقاله هم دارم میتوانید مراجعه کنید.
------
آنچه اکنون مطرح میکنی
بدون فاکت و خارج از موضوع من است.
------
برای مخاطب قرار دادن دیگری لازم است موضوع صحبت را مد نظر قرار دهی. و مکان و زمان را.
نمی شود من از « باغ صحبت کنم -شما بیایید از داغ صحبت کنید». آنهم در حیاط باغ. و موقع شب.
امیدوارم این بار موضوع کاملا روشن شود.
جناب کیانوش, مازندران را نمیدانم ولی در ولایت ما در دوران ماقبل تلویزیون و در سال های آخر دبستان سواد ما پسرها به حدی رسیده بود که کتاب میخواندیم و از کتب قابل دسترس و مورد علاقه, یکی رستم نامه بود که در آن معمولا نبرد بین دو پهلوان اغلب با این جمله شروع میشد که " نامت را بگو که بی نام در دست من کشته نشوی " و یا چیزی شبیه آن. امروزه و بیشتر در اینترنت, " شبح " با نام مستعاری چون من, با شبح بی نامی صحبت میکند و سه " شبح در شبح بی نام با پوینت منفی " به پشتبانی شبح بی نام بر میخیزند. در این گفتگوی بین اشباح , شبح من اقلا نام دارد و میدانم با کی طرفم. این شبح های بی نام کیانند و از طرف کی ها صحبت میکنند ؟ دون کیشوت با شبح مخلوق ذهن خود سرو کار داشت و ما با شبح واقعی.
جناب آ الیار من در کامنت قبلی گفتم هیچ علاقەای بە بحث سیاسی با شما و یا هیچ یک از ترک زبانانی کە اینجا کامنت می گذارند و بدون وقفە بە همە توهین میکنند ندارم و در این صفحە نظرات خودم را مینویسم و خود را یک فعال جنبش آذادیخواه ملت کورد برای رهائی و حاکمیت ملی خود میدانم و در همین ضمینە هم کامنت میگزارم و این صفحە یک صفحە آزاد هست بدین معنا من زمانی کە کامنت میگزارم باید انتظار برخورد کسانی را کە با من موافق نیستم باشم شما کامنتهایتان را در صفحەی آزاد میگزارید و این شما نیستید کە تعین میکنید کجا و چگونە بە نظراتتان باید برخورد شود ،،،،،،،،در رابطە با یک موضوع جناب آ الیار آیا این شما بودید یا نە کە گفتید کوردها در اورمیە حق پوشیدن لباس کوردی نباید داشتە باشند یا نە ؟ اگر شما بودید یا هر کس دیگری این را بیان کند بنا بر هر تعریفی در جایگاه فاشیزم قرار میگیرد دقیقأ همان
جملەای کە لوائی نیز در همین صفحە بیان داشتند کە اگر در تورکیە بودن بدون چون و چرا در آتش زدن دفاتر حیزبی کە 61 نمایندە در پارلمان تورکیە دارد و فعالیت آزاد دارد خوب این جملە هر کس بە زبان بیاورد در جایگاه فاشیزم قرار دارد جملە شما برای ممنوع کردن شلوار کوردی و جملەی لوائی برای آتش زدن دفاتر یک حزب آزاد یک پلمیک سیاسی و 2 طرفە نیست یک تهیج پوپولیستی و رهنمود عملی برای انجام دادن یک عمل فاشیستی است و چە بسا بودند کسانی کە رهنمود شما و لوائی را در اعتراضات و برامدها عملی کنند ،،، جناب آ الیار هر زمانی کە من گفتم هیچ تورکی در اورمیە حق ندارد تورکی حرف بزند بدون هیچ چون چرای شما حق دارید من را و جملە من را یک جملەی فاشیستی بدانیدحقیقتا خواستم به حرفهای این آقا شاعر گوش دهم تا اینکه رسید به اصلاحهای آذری و اران ، و پایان گوش دادن من به جعلیات شاه و شیخ .چون این رژیم شاه بود که ملت تورک را آذری خواند و دولت شیخ هم بعد از استقلال آذربایجان شمالی دنبال اصطلاح آران رفت و این شاعر از معجون فکری شاه و شیخ استفاده میکند و ما تورکها و عربها را به جعل تاریخ متهم میکند حال آنکه هم زبان یک ملت را و هم نام جغرافیای یک ملت در جلو چشم همه گان جعل میکند و بنده اگر در سالهای زندان محکوم به اعدام میشدم و چون عضو یک تشکیلات سراسری بودم امروز متعصفانه در لیست ایران دوستان = فارستانی یاد میشدم و همانند آخوند زاده و امثالهم مورد سو استفاده این حضرات میشدم و یا اگر دو سه سطر از نوشته های غلامحسین ساعدی در تعریف و تمجید زبان مادری و حکومت ملی آذربایجان نمیبود آنهم به جرقه کسروی ها میپیوست و از یاد نبرید که آخوند زاده بزرگترین
بزرگترین درام نویس منطقه تمامی آثارش را به تورکی نوشته و این مکتوباتش فقط برای به بیداری و به عقل آوردن فارس زبانان بود منتها چقدر این حضرات مورد سو استفاده قرار میدهند و خیلی شادم از اینکه دیگر در آذربایجان جنوبی نه شاعر و نه نویسنده فارسی نویس دست اول پا به ارصه میگذارد که این حضرات در آینده از آن بر علیه ملت تورک آذربایجان استفاده کنند .یعنی علی مانده و حوضش با یک زبان عقیم دری « فارسی »که هیچ عرض اندامی در مقابل زبان عربی و تورکی ندارد واین حضرات سر گیجه در مقابل حقایق سر ه جمله شان را با پان تورک آغاز میکنند تا شاید راه نجاتی از این بن بست فرهنگی و اجتماعی پیدا کنند ولی آن صبو بشکست و آن باده بریخت و دوران عوام فریبی از نوع شاه و شیخ تمام شده و الان دنیای اینترنت و ماهواره است و تمامی دنیا شاهد عجز و ناچاری دولت فارس ایران را هستند که حتی چطوری از تدریس زبان مادری میترسد چون میداند که لانه عنکوب شونیزیم فارس با یک نوک انگشت بهم خواهد ریخت و حسنی خواهد ماند و حوض اش .آقای کاوه جویا , امسال جشن سده چه روزی است ؟ پارسال شما این جشن ماندگار را چگونه برگزار کردید ؟؟
یا پانترکان بیسوادند یا ازقصدفارسی را غلط میتویسند.بقیه مسایلی که مطرح می کنند ارزش پاسخ گویی ندارد.
جناب ارسی، این اسم مستعار تبدیل بفارسی شده آراز برازنده شما و آقای حشمت الله رییسی نمی تواند باشد، متاسفانه شما بدجوری تحت تاثیر شاهنامه فردوسی واقع شده ایید، یا در سایت گویا در لفافه یک قصه از یک سفر هوایی بایک عرب ، تلاش کرده اید عربها و حرکت ملی آزربایجان را لوث کنید و در این نوشته هم که هدف کوبیدن ترک است و اردوغان بهانه است، البته بهتر بود آقای دکتر آراز همشهریتان برای نوشته شما نظر می دادند،
عالی بود. دستت درد نکند .مسرور شدیم .شاد زی و پاک زی .
جمال گرامی،
1- نوشته ام پانگرایی موضوع بحث انگیزی ست.
شما بحث راه انداختید. یعنی تشخیص من درست بود.
2- شما اقدام کردید به بحث. و موضوع کامنتها را قاطی بحث سیاسی کرده اید. که عمل اشتباهی ست.
3- بحث سیاسی دوست دارید بروید زیر مقالات من که به موضوع مورد علاقه شما مربوط اند کامنت بنویسید .
شما هنوز قدرت تشخیص « جای سخن خود را ندارید». جای سخن شما موضوع کامنتها نیست بل موضوع « مسایل ارضی» ست
که من چندین مقاله در آن مورد نوشته ام. بروید آنجا و بحث را شروع کنید.
4- اول مرا پان ترک و بعد هم فاشییست نامیدید. دست شما درد نکند. و کامنت تان هم منتشر شده.
5- شما هم جای سخن خود را درست انتخاب نکرده اید و هم متد علط اتهام زنی را به کاربرده اید. و همینطور موضوع کامنت نویسی را به بیراهه برده اید.اینکه من در مقالاتم پانگرایی و فاشیسم را رد کرده ام ، سند آن است که حرف شما تنها اتهام نارواست و درست نیست.
و فاقد « فاکت و استدلال و سند» است. یعنی متد کامنت شما « اتهام زنی» ست. همین متدی ست که وضع کامنت ها را خراب کرده و میکند.
-----
و اما بحث بیجای سیاسی شما
هر وقت زیر مقالات مربوط به موضوع چیز نوشتید منهم برای شما جواب میدهم.
بعد از کودتای مخملی کیانوش توکلی علیه کاوه جویا، از 5 کمنت بنده 3 فروند آنها سانسور شده است.
کودتا غیر منتظره بود چون همه راضی بودند و تجزیه طلبان آذری افشا شده و موضعی تدافعی گرفته بودند.
معلوم نشد چه کسانی تهدید به ترک ایران گلوبال کرده بودند چون هر دو طرف ایرانی و آذری حرفشان را میزدند.
امید است دوستان دیگری که این سایت را بیشتر می شناسند ، دلیل حقیقی این کودتا را افشا کنند ، مخصوصا کاوه جویا حرف آخر را بزند.
با درودهای سوسیالیستی !
{کاربر پان‌کورد جمال}
اگر هیچوقت به نظرات تو پاسخ نداده‌ام علتش این است که هیچگاه نظرات فاشیستی مملو از تعصب کوردی تو را جدی نگرفته‌ام اما برای اینکه از دنیای توهمات و تخیلاتت بیرون بیایی نظر بگیر که:
اول: برای دیدن جهان آنطور که هست نه آنگونه که در توهماتت کوردی خود می‌اندیشی باید عینک کوردی را برای لحظه‌ای هم که شده کنار بگذاری تا جهان را نه از دریچه‌ی تنگ کوردی بلکه فارغ از تخیل‌پردازی‌‌های فاشیستی‌ات ببینی.
دوم: باید یاد بگیری که در یک فضای گفتگو قرار داری نه در کوههای قندیل با کلاشینکف آماده به شلیک و ملزومات فضای گفتگو با شبیخون زدن برای انجام عمل تروریستی متفاوت است.
سوم: دست گروههای شبه نظامی مانند پژاک که امثال شما می‌خواهید این گروههای تروریستی را به عنوان سازمانهای سیاسی کوردستان معرفی نمایید تا آرنج به خون جوانان تورک آزربایجان جنوبی آغشته است بنابراین
با مظلوم‌نمایی کوردی هرگز قادر به قرار دادن تروریستها در جایگاه مبارز سیاسی نخواهید شد.چهارم: کوردها باید یاد بگیرند که تروریسم نه راه حل مسئله‌ی کورد و نه هیچ مسئله‌ی سیاسی دیگری در جهان نیست
پنجم: پان‌اکراد نمی‌توانند هم خدا را بخواهند هم خرما را. از طرفی با توهم ایجاد کوردستان بزرگ با اشغال سرزمین‌های دیگران به کشتار و قتل عام مردم منطقه پرداخته و از طرف دیگر تروریسم کوردی را به عنوان راه حل مسئله‌ی کورد جا بزنند. مسئله‌ی کوردهای تورکیه صرفاً مسئله‌ی داخلی تورکیه میباشد و به پان‌اکرادی مانند تو ارتباطی ندارد.
ششم: وجب به وجب خاک آزربایجان جنوبی سرزمین ازلی و ابدی تورکها میباشد و هیچگاه هیچ رفراندومی در جغرافیای آزربایجان جنوبی برگزار نخواهد شد اما اگر کوردها بخواهند پایشان را از گلیم‌شان بیشتر دراز نمایند مثل زمان اوایل انقلاب با پاسخ کوبنده‌ی ملت ما که امروز بیدارتر از هر زمان دیگریست مواجه خواهند شد بنابراین از توهم الحاق حتی یک وجب از خاک آزربایجان جنوبی به کوردستان بزرگ خیالی‌تان بیرون بیایید.
هفتم: بله ژست گرفتن در مقابل دوربین‌های تلویزیونی برای نشان دادن اورمیه به عنوان شهری کوردنشین قطعاً مسئله داشته و این هوشمندی فعالان حرکت ملی تورک آزربایجان جنوبی را می‌رساند که با پاسخی قاطع پان‌اکراد را از توهم الحاق اورمیه به کوردستان بزرگ خیالی‌شان بیرون آوردند.
هشتم: اگر امثال تو نمی‌توانند درک نمایند که شعارهایی مانند "مرگ بر ف-ا-ر-س" به دلیل تقابل‌های شدید هویتی نشأت گرفته از سلطه‌ی فاشیسم فا-ر-س سر داده میشوند مشکل خودت است البته می‌دانیم که کوردها برخلاف خوش‌رقصی برای فاشیسم ف-ا-رس در ظاهر، در باطنشان از اینگونه شعارها قند در دلشان آب میشود. ملت ما برخلاف پان‌اکراد بجای دست زدن به اعمال وحشیانه‌ی تروریستی، با این قبیل شعارها اعتراض مدنی خود را نشان میدهد. ملت ما در طول تاریخ نشان داده است که خواهان مرگ هیچ ملتی نیست به شرطی که ملتهای سلطه‌طلب مانند ف-ا-رس و کورد نیز این اصل انسانی را رعایت نمایند اما برای کسانی که پایشان را فراتر از اصول انسانی گذاشته و ملت بزرگ چند ده میلیونی را قربانی نسل‌کشی فاشیستی خود می‌نمایند شعارهایی مانند "مرگ بر" طبیعی‌ترین پاسخ ممکن میباشد.
نهم: آن زمانی که جنگ در سوریه بین گروههای مختلف چنان بالا گرفته بود که سگ صاحبش را نمی‌شناخت و پان‌اکراد به دلیل اعلام خودمختاری در سوریه با کانتون‌بازی شاخه‌ی سوری پ.ک.ک، "pyd" چنان در توهم کوردستان بزرگ غوطه‌ور شده بودند که چشمشان جلویشان را نمی‌دید در همین سایت نوشتم به دلیل روی هم افتادن منافع ابرقدرت‌های جهانی و قدرت‌های منطقه، هیچ تغییری در وضعیت کوردها نه در سوریه، نه در تورکیه، نه در عراق و نه در عیران رخ نخواهد داد اما توهم‌اندیشی مانع از واقع‌بینی پان‌اکرادی مانند شما شده بود که نمی‌توانستند این را درک نمایند که حماقت پ.ک.ک با اعلام استقلال از طریق کندن خندق در شهر کوچک جیزره، صرفاً کوردهای بیچاره را به کشتن داده و شهرهایشان را ویران می‌نماید اما به مرور که با شکست مخالفان دورنمای سیاسی سوریه مشخص‌تر شد پان‌اکراد خواهند فهمید که بازیچه شدن برای ابرقدرت‌هایی مانند آمریکا صرفاً سبب گوشت دمِ توپ شدنشان شده و اگر امروز با غوطه‌ور بودن در توهم ایجاد کوردستان بزرگ با کشتار مردم منطقه باد می‌کارند فردا طوفان درو نموده و یک لنگه دمپایی هم نصیبشان نشده و هیچ دستاوردی غیر از به کشتن دادن مردم کورد و ویرانی شهرهایشان نخواهند داشت.
دهم: گرچه ما در آزربایجان جنوبی در معرض تهاجم پان‌اکراد هستیم اما من همان حقوقی که به تورکها قایلم به کوردها نیز قایلم به شرطی که برادری خود را ثایت نمایند و گرنه با دشمنی برخورد متقابلی غیر از دشمنی نخواهند دید.
جناب محمد جلالی چیمه.م. سحر دات کام، امیدوارم در اسرع وقت به راه راست هدایت شوید.!