جناب پیروز گرامی فرموده اید""با تشکر از کامنت نویسان و برای آنها که جهت جناب کیانوش برنامه تعیین میکنند که کامنت باید چنین باشد و چنان نباشد, در صورت امکان لطفا لیستی از آنچه که باید باشد و نباشد تهیه و آنرا به متخصص نرم افزار کامپیوتری ارایه دهید تا برنامه ای بنویسد که "" باید دوباره اذعان کنم که واقعا کاری غیر ممکن هست.نا کارامدی زبان فارسی انقدر شدید هست که در عمر صنعت دیجیتال و کامپیوتر نخواهید دید که برنامه ای به فارسی تهیه شود و بدون عیب و نقص زیاد باشد.مشکلاتی خط عربی و علی الخصوص ورژن پارسی ان با گ چ پ ژ اضافه دارند و انواع همزه و نقطه گذاری و بر عکس نویسی و استفاده از فونت های عجیب و غریب امکان پردازَش صحیح را از انواع برنامه می گیرد.
قبل از دوان فرو پاشی بلوک کمونیستی ، سیاستمداران وانقلابون از یک سییستم ونظام فکری سیاسی تبعیت میکردنند وبه راحتی با سیاه وسفید کردن کلیه امور به نتیجه می رسیدند واحتیاج زیادی به نجزیه وتحلیل کشور ویا محیط خود نمیدیدند .ولی امروز کار بسیار سخت شده ،منشور کلی آورده شده درنوشته خوب آقای دنیز هم مجموعه خواسته های گروهای چپ است نه پلاتفرم سیاسی-راهبردی ! وچنین پیچبدگی های اهست که سیاسیون چپ کشورمان از ارائه خط ومشی وحدت خود عاجزند وخجالت میکشند خود طرفدار سوسیال دموکرات های غربی بدانند.پس نه تنها این مقاله خواننده کمی خواهد داشت،بلکه نویسنده چنین مقالاتی نیز کم هستند.درصورتی که خواندن ،انتقاد کردن ونوشتن وبه چالش کشیدن چپامروزما از واجبات است.آقای رحمان عزیز با حذف دنیز به ب نتیجه نمی رسیم،باید با مقالات دنیز ها ورحمان ها وحقیر های مثل بنده راه حضور چپ امروزی بیابیم زنه باشید
دوست گرامی آقای اسلم ریگی: فرمودهاید "زورگویی و اجحافات قاجاریان بحدی بوده است که هنوز هم مردم بلوچ خاطرات آن روزهای تیره و تار را در اذهان خود دارند و هر فارسی زبان را بنام "گـجر" میشناسند.
در زمان سردارسیدخان ناروئئ، قاجاریان همه کاره بلوچستان شدند و چپاول و غارت، ظلم و بیعدالتی را به آخرین حد خود رساندند."" بله کاملا صحیح می فرمایید ولی باید توجه داشت که شما از زمانی صحبت می کنید که ایلات و عشایر و طایفه های موجود در عیران فعلی تازه با مفهوم کشور و مرز سیاسی به معنی امروزی اشنایی پیدا می کردند و بلوچ های عزیز و پاکستانی ها به دلیل ارتباط تنگاتنگ فرهنگی و زبانی که عاریایی شناخته می شدند از مرکز فاصله داشته و جزیی از ممالک محروسه قاجار نبود و در اثر تحریفات تاریخی بعدن ان را ضمیمه ممالک محروسه کردند انهم بدلیل عدم اشنایی حتی اعراب و پاکستانی ها و هندی ها با کشور گشایی
به سبک جدید و انهم زمانی بود که یهود در اوج اقتدار تاریخ نگاری و نقشه کشی های جعلی برای منطقه نقشه های عاریایی می کشیدند .خود قاجار هایی انقدر از ان ها بحث به میان امده در قامتی نبودهاند که از سیاست و کشور داری و مرزبانی چیزی حالیشان شود.شما باید از قصه های عجولانه ساخته شده و افسانه های فرطوسی بتوانید تشخیص دهید که هندی گویان انزما زمانی که فرزند زال خود را از ترس با اسب به کوه البرز در هندوستان می برد بفهمید که تا مرز بلوچستان قسمتی از خاک هند بود.
تاثیر قلم فرسایی ها باید روی ذهنیت علیل فرد فرد افراد جامعه علیل باشد.با ناتوانی مغزی مردم اگر هم رژیم یک مملکت عوض شود جایگزینی بدتر از ان پیدا نخواهد شد و پیدا هم شود تبدیل به بدتر از قبلی خواهد شد.این که دوستان اکثرا از تبعض و بی عدالتی شکایت می کنند درست عست ولی عایا درمانش فقط شعار هست ؟طرح و نقشه بلند مدت برای یک مملکت لازمه اش عین هست که روشنفکرش در بین متونش طرح و نقشه خرد ارایه دهد و بگوید اگر فلان کار انجام شود نتیجه اش فلان می شود و با انباشت این اطلاعات در افکار تک تک ها هست که اینده کم کم عوض می شود.هیچ یک از بر اندازی ها و تغییرات ناشی از تحریکات احساسی عوام منجر به تغییر پایدتر نبوده و نخواهد شد دلیلش هم نبود شرایط ذهنی هست.مردمی که در خانواده خود شدیدا با دموکراسی و لاییسم و خیلی مفاهیم دیگر مثل حقوق بشر و حق تعیین سرنوشت مشکل دارند و خیلی هایشان مخالف هستند نمی توانند
مخالف هستند نمی توانند پذیرای حاکمیت عقل و حقوق باشند.لازم هست روشنفکران جامعه ما راه و روشی مناسب پیش پای افراد عادی مثل من قرار دهند و فکر کردن یاد دهند.تا کی تغییراتمان باید با کمک چماقداران شعبان بی مخ ها و کهریزکی ها تعطیل المغز هایی مثل سربازان گمنام انجام شود؟اکثر مردم در شرایط فعلی و تحت تاثیر القاعات نادرست حاکمیت جرات یا توان بی کاری و زندان و کشته شدن ندارند.عایا روش معقول دیگر می شناسید؟ مراحل قابل بحث کلیدی دیگری هست که قابل بحث باشد یا فقط باید از داس و کلنگ و کار و کارگر و بهره کشی و غیره صحبت شود؟
سلام آقای آزاد،تمرکزبحث شما روی کمونیستهای آدزبایجان هست.اگر منظورتان تعدادی نفرات(داخل کشور) باشد که خوب آن موقع موضوع اهمیت چندانی ندارد که وارد تجزیه وتحلیل بیشتری آن شد.ولی تشکلات یا گروه حتی کوچکی دیده نمی شود که فعالیتی علیه حرکت ملی بکنند ؟همچنین از مخالفت فرقه دمکرات در زمان حزب خلق مسلمان صحبت میکنید .کدام فرقه ؟ میگویید مسله آزربایجان یک بحران ملی است وباید با ک اتحاد ملی حل شود ! منورتان اتحاد کل مردم ایرن هست یا مردم آذربلیجان ؟ نظرات کلی شما مثل یک سوسیال-دمکرات قابل ارزش گذاریست اما نکات کنک در مصداق ها کمی گیج کننده است
دوست عزیز خانم یا آقای بی نام اینکه فرمودهاید "قاچاقچیان مواد مخدر و قاچاق انسان، و مافیای هئروئین در مرزهای غربی ایران که بوسیله گروههای مسلح تروریستی با اعمال جنایتکارانه جامع بشری را به گند و جنایت مواد مخدر آلوده میکنند، جوانهای مردم را بد بخت و بیچاره، خانواده های بیشماری" "جای بازنگری دارد. بی شک بر اکثریت اشکار شده که سر مار مافیای موداد مخدر کجاست و اینکه مافیای سپاه و اطلاعات چه غلط های بزرگتری از این روش های غیر انسانی دارد بماند.بر فرض اگر هم مردمان فقیر مملکت عاهورایی از سر نداری و فقر به قاچاق مواد مخدر دست بزنند عامل ان که بی کاری و فساد نهفته در راس قدرت هست را باید ریشه یابی کرد.هر موقع جای گزین مناسبی برای کار و درامد مناسب برای این فقرا ایجاد شد ان وقت عست که باید در مورد این نا هنجاریهای اجتماعی دلایل ان را مو شکافی کرد.
سیاست های مرکز گرایانه رژیم کهریزکی مانع از رسیدگی و تجمع سرمایه در مناطق مرزی بوده و این امر سبب شده به هر روشی از احداث کارخانه و سرمایه گذاری در شهرهای مرزی جلو گیری شود.دلایل ان از شیعه استشهادی نبودن بخشهایی از مرز نشینان گرفته تا عاریایی اصیل نبودنشان در بخشهای دیگر را شامل می شود در مواردی هم خطر نزدیکی به کشورهای همسایه و در خطر بودن ان در زمان جنگ هست.سیاست های ناکارامد اطلاعاتی های اخوندی هیچ موقع قابل بحث نبوده و تصمیم گیری در موردشان فقط کار نماینده عاقا عمام ضمان هست.شاید هم این مردم لایق بهتر از این نیستند که خودشان با انواع حمایت از ولایت مداری عاقا مسبب این بدبختی هستند.
علی آقا سلام،اخیرا کتاب آناديلى، آلتى ايلليك ابتدائى مدرسه لر اوچون که دردبستان ها ی زنجان تدریس میشود به نظرم تقریبا از همان متد استفاد شده وبسیار مفید هست.نویستده از فعالین مدنی آذربایجان هست من هم فعالیت هاش آشنایی دارم.مؤلف:دکتر محمدرضا باغبان كريمى است.نتوانستم کتب را دراین سایت بگذارم چون فقط کامنت می توانم بزارم.شاید تلفون شما از بهروز بگیرم تلفنی تماس بگیرم احمد
در تایید نوشته تکمز رمانتيسم بیجا سر از بیراهه در میاورد. شیفتگی مفرط به آب و خاک و نژاد و زبان و خلیج و کوه و
بیابان باعث تحلیل غلط از شرايط و شکست هر حرکت سیاسی است. این احساسات را بگذاریم برای شعر و شاعری و ساز و آواز.
فرد تروریستی که مردم مسلمان را هنگام عبادت در مسجدی در کبک کانادا، به رگبار گلوله بسته شش تن آنان را گشته است، یک فرانسوی است. او گویا از فاشیستهای دست راست فرانسه است و در فرانسه دوره دیده. همدستان او در حوالی همان مسجد که در حال حمل سلاح بودند، بوسیله پلیس دستگیر و در حال باجوئی بسر میبرند. به گفته پزشکان بیمارستانی که زخمی شدگان در آن بستری هستند، حال تعداد شش تن از مجروحین وخیم گزارش شده است. نخست وزیر کانادا آقای "جاستین ترودو" این اقدام تروریستی بشدت محکوم کرده با قربانیان آن حادثه ابرازهمدردی کرده است.
سلام.اخیرا تدریس زبان ترکی آزربایجانی دردبستان های زنجان شروع شده است شما نظرتان در ای مورد چیست ؟ من عکس ومتن کتاب را نتوانستم ارسال کنم ،چگونه میشود آنها را برای اطلاع گذاشت باتشکر
دوست عزیز آذر یک کلمه فارسی هست نه عربی (نار -عربی هست) لذا نوشتن آن با ذ اجبار نیست .کلمات طهران واطاق نیزقبلا همین تور بود. و تبدیل به تهران و اتاق شد. با احترام
37 سال از اعدام رهبران خلق ترکمن، رفقا توماج، مختوم، واحدی و جرجانی توسط رژیم ضدبشری جمهوری اسلامی گذشت.
اعدام رهبران خلق ترکمن با انگيزۀ انتقامگيری از آنها و به خاطر ترس از گسترش شوراهای ترکمن صحرا به دیگر نقاط میهن صورت گرفت. شوراهای ترکمن صحرا در روند انقلاب ضدسلطنتی 57 شکل گرفته بودند. در ماههای مانده به انقلاب ضدسلطنتی بخش بزرگی از زمینداران و خانوادۀ پهلویها از منطقه فرار کردند. همزمان با فرار آنها، مردم ترکمن صحرا با کمک سازمان چریکهای فدائی خلق ایران و فعالين محلی، شوراهای ترکمن صحرا را تشکيل دادند و کاشت و برداشت زمینها را تحت مديريت شوراها، سازماندهی نمودند.
فدائیان خلق شیرمحمد درخشنده توماج، عبدالحکیم مختوم، حسین جرجانی و طواق محمد واحدی در سازماندهی و پیشبرد مبارزات خلق ترکمن نقش ارزنده ای داشتند.
بی تردید رژیم پست و پلید جمهوری اسلامی حساب این جنایت را-
خواهشاً آدرس غلط ندهید و دست از این بازی ها نیز بردارید! برای رژیم ضدبشری و ضدایرانی جمهوری اسلامی، استان فارس زبان و استان غیرفارس زبان تفاوتی ندارد؛ خلق ایرانی از فارس زبان و غیرفارس زبان همه از ستم و تبعیضات آخوندی در رنج و عذاب هستند. رژیم جمهوری اسلامی به دلیل ماهیت ضدخلقی اش با همۀ اقوام ایرانی در جنگ و ستیز است . صدالبته هموطنان شریف کرد و بلوچ و ترکمن به جرم ! سنی مذهب بودن تحت ستم مضاعف قرار دارند و مغضوب این آخوندهای پلید هستند و کینۀ حیوانی آخوندها متوجۀ آنهاست.در ایران تحت حاکمیت آخوندها و پاسدارها و دزدان بازاری، ستم ملی وجود ندارد، بلکه متاسفانه ستم مضاعف مذهبی وجود دارد. رژیم جمهوری اسلامی، یک رژیم آپارتاید مذهبی است و شهروندان را به خودی و غیر خودی تقسیم می کند. در ایران تبعیض بیداد می کند.
جناب خواننده,
جناب محمد جلالی چیمه و مخالفان, هر یک بر طبل خود میکوبند و دوازده سال است که صدای همدیگر را نمیشنوند. ما هم در این میانه بر طبل خود میکوبیم و آنها صدای ما را هم نمیشنوند. شخصی شکایت به قاضی برد و قاضی گفت راست میگوئی. پس از آن, طرف او به قاضی رفت و قاضی گفت راست میگوئی. شخصی که آنجا نشسته بود از قاضی پرسید چطور هردو طرف راست میگویند ؟ قاضی فکری کرد و گفت تو هم راست میگوئی. اگر کسی نظر جدیدی دارد بهتر است این " گفتگو " را در پای مقاله " سر و سامان دادن به کامنتهای ایران‌گلوبال " ادامه دهد.
به kurdistan گرامی
پس طبق نظر شما باید کارگران و دهقانان و توده های زحمتکش و پابرهنه، فقر و بدبختی و فلاکت و زورگویی اربابان را تحمل کنند، به این دلیل که در زندگی آینده خود در شمار مرفهان قرار می گیرند!!!!!!
دوست عزیز, این نظر شما مبلغ بی عملی و انفعال است، و توسری خوردن و خموشی در برابر ظلم و ستم و استثمار را تبلیغ می کند.
کشیش های مسیحی و به نوعی آخوندهای شیعه هم می گویند که ای مردم در این دنیا بیچارگی را تحمل کنید و در آن دنیا به بهشت بروید!
اقای انزابی در کل من با دیدگاه شما در باره "حفظ تمامیت ارضی ایران" و " حق وحقوق ملتهای" ساکن در جغرافیای ایران موافق هستم . اما دوران قاجار درتاریخ بلوچستان بدترین و دوره بشمار میرود.شما مینویسید که : "دولت قاجار با همه ایراداتش به تمام ملیت ها احترام میگذاشت. ودر زمان قاجار بغیر از مشروطیت ، (در مشروطیت مبارزان خواهان تغییر سیستم اداره کشور بودند نه حذف ساسله قاجار) قیامی بر علیه دولت قاجار بدلیل احترام به ملیت های دیگر صورت نگرفته است.
زورگویی و اجحافات قاجاریان بحدی بوده است که هنوز هم مردم بلوچ خاطرات آن روزهای تیره و تار را در اذهان خود دارند و هر فارسی زبان را بنام "گـجر" میشناسند.
در زمان سردارسیدخان ناروئئ، قاجاریان همه کاره بلوچستان شدند و چپاول و غارت، ظلم و بیعدالتی را به آخرین حد خود رساندند.
گلچینی از مزخرفات بعضی از کامنت گزاران فقط در یک صفحە .......... با عرض معذرت از آنها کە درست حسابی کامنت میگذارند ......
از شخصی بە اسم A
به جمال پان کرد. آزربایجانی ها تا حال مانند یک ملت مترقی و از راه‌های مدنی برای احقاق حقوق خود میارزه کرده اند و بهمین خاطر هم همیشه موفق بوده اند. شما که امیدتان را به چند تا تروریست و قاچاقچی بسته اید و دل خوش کرده اید
از شخصی بە اسم yaradiciliq
گفتمان‌های کمونیستی، سترون و عقیم هستند "" اگر ترزا می انگلستان و ترکیه تبدیل به متحد "" اقتصادی / تکنولوژیک / امنیتی """ شوند این پرسش‌ها برای توسعه و پیشرفت ترکیه، برجسته خواهند شد. "
باز از شخصی بە اسم A
آقای کرمی غیر از ادیات کوچه بازاری و تبار بازی و بکار گیری ابیات توهین آمیز, نوشتاری هم دارید؟
از شخصی بە اسم فارس
دروغ بافی نکنید کوله بر یعنی قاچاقچی ، برای مثال قاچاق لباس ترک باعث بی کار شدن دهها هزارنفر در شهرهای بزرگ ایران شده است با این استدلال شما حتما قاچاقچی مواد مخدر در بلوچستان نیز راننده خودرو میباشد.
از شخصی بە اسم ناشناس
جناب توکلی. با این همه غلط املایی و انشایی که شما داری برای من این سوال پیش آمده که میزان سواد شما چقدر است ؟
از شخصی بە اسم راهی
فارسها توان مملکت داری نداشتند و هر بیگانه ای را به کشور راه دادند حالا هم باید تاوانش را با تکه پاره شدن بدهند. فارسها تنها موجوداتی هستند که حتی هویت خود را انکار می کنند
از شخصی بە اسم حامد
كلمه "آذري"درآذربايجان ايران شناخته شده نيست ومن اولين بار در ازايران اين كلمه را شنيدم مردم آذربايجان خودرا آذربايجاني وزبانشانرا تركي ميدانند لطفأ نويسنده زبان آذري راتعريف كنند ودرصورت امكان جمله اي باين زبان آذري بنويسند
از شخصی بە اسم آ الیار
این نوشته برای فریب نگاشته شده و در خدمت و تأیید « سیاست حکومت و پان ایرانیست» هاست.
و نویسنده نیر از « آذریست» ها.
اینگونه تبلیغات را باید بعکس خواند. که هدف نگارنده روشن شود. آنچه در نوشته به زبان آمده جهت پوشاندن واقعیت موجود
از شخصی بە اسم ALTAN
ناگفته پیداست که "فاشیسم" و تفکر فاشیستی واقعیت جامعه‌ی عیران است چه در عیران‌گلوبال سانسور شود چه نشود.
باز از شخصی بە اسم Altan
{کاربر ایمان!}
اگر به دلیل بیداری ملی ملتهای غیر ف-ا-ر-س عیران؛ لرزه بر اندام امثال شما نیفتاده و در واقع استیصال و واهمه از فروپاشی عیران ف-ا-ر-س-ی تمام وجودتان را فرا نگرفته بود اکنون اینجا اینقدر زور نمی‌زدید که ملتهای غیر ف-ا-ر-س را در زندان عیران نگه دارید
امید که بعد از تقریبا ۵۰ کامنت در اینجا و بیش از ۵۰ کامنت به مقاله دیگر جناب کیانوش در پاسخ به ایرج مصداقی, تکلیف سایت در باره مقالات و کامنت ها روشن شده باشد. در این کامنت اگر ضرب المثل و کلمات نازیبائی بکار میرود بهیچوجه منظور توهین نیست و موکدا در مثل مناقشه ای وجود ندارد. با این تفصیل باید عرض کنم که - با طلب بخشش - عو عو کردن بر درخت ایرج مصداقی, بیهوده و اتلاف وقت بوده و وجود و عدم ایشان ربطی به مطلب ندارد زیرا, گربه منظور و مقصود از بررسی کیفیت محتویات سایت ایران گلوبال بر درختی دیگر است, و به همین جهت من عو عوم را به اینجا میآورم.
ایران گلوبال - اگر اشتباه نکنم - در عرض دوازده سال گذشته به زبان فارسی به بیش از صد نفر مدعی اصلاح وضع ایران و احتمالا " روشنفکر " اجازه داده است که بدون سانسور آنچه میخواهد دل تنگشان بگویند و گفته اند. ظاهرا منظور اصلی این بوده است که اگر
ین افراد نماینده مردم ایران باشند - که اکثرا ادعا میکنند که هستند - و اگر " از هفت دولت آزاد " باشند - که در اینجا هستند - قادر خواهند بود که حکومتی به وجود آورند که " حکومت مردم بر مردم و برای مردم " باشد؟ و با توجه به اوضاع اتنیکی ایران شباهتی به " ایران باید سوئیس آسیا ..." داشته باشد ؟
ارزیابی من اینست که خیر - با عرض معذرت مجدد - ما در حال حاضر دیگر لیاقت چنین حکومتی را نداریم. چرا ؟ و پس از دوازده سال گفتگو بر این منوال, آیا چیز دیگری باقی مانده است که تکرار مکرر در مکرر ننمائیم ؟ مگر اینکه از این کشمکش های بی حاصل لذت برده و سرگرم گردیم ؟ و در پای این درخت - با عرض معذرت مجدد - عو عو نمائیم ؟ و یا مقصد دیگری در پیش گیریم.
عنوان مقاله « نقد باستانگرایی» ست.
و محتوا هم لاجرم نقد است.
در تأیید باستانگرایی چیمه خود به اندازه کافی در دو ویدئو سخن گفته است.
رجوع شود به « در باره باستانگرایی ایرانیان و نقد دعوی های پان ترکی- از چیمه- م . سحر» در ایران گلوبال.
م.سحر نظر خود را گفته و مخالف او نیز نظر خود را. دشمنی در کار نیست، دیالوگ درکار است.
و پرتوافکنی برتاریکیهای مسئله.
اینکه کامنت ها همه از مخالفان اقای سحر است خود نشان میدهد که دشمنی با فرهنگ ایران تا چه درجه است .یعنی کامنت مثبتی برای اقای سحر نوشته نشده است ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
در بین دعوا نرخ تعئین نکنیم. این حکومت بر اساس تصورات واهی و کوشش های خیانتکارانه صد ساله بلشویک ها و کمک غرب در ایران روی کار امد و ربطی مردم پارس زبان ندارد. شعار مرگ بر شاه / مرگ بر امپریالیسم امریگا و اشغال سفارت امریکا همه ارمغان چپ د رایران است. بکار گیری شعار ستم ملی خلقهای غیر فارس در واقع خود فریبی جاهلانه است و مردم پارس زبان نیز زیر ستم اسلام و چپ هستند . یکسان قرار دادن نظام با مردم پارس دروغی بیشرمانه و در خدمت اهداف تجزیه طلبانه است. بیش 1400 سال است که دین اسلام سرنوشت مردم ایران ر ا رقم میزند و مردم ایران از ترک و بلوچ و کرد مجبور هستند به زبان عربی نیایش کنند و نه به زبان پارسی و یا به زبان ترکی . یادتان نرود که مدافعان خلقهای تحت ستم خود حمایت بی دریغ از نظام اسلامی کردند که به اعدام هزاران ایرانی انجامید .
دوست گرامی آ. گل! باسلام از نظر جامعه فارس! ایرانیت! بر پایه ایده ئولژی پان ایرانیسم و پانفارسیسم بنا شده است. اینان خود را آقا بالاسر مردمان غیر فارس میدانند. از فردوسی بگیر تا رژیم معدوم پهلوی و خمینی معدوم، همه اینان نژاد پرست بودند. این جامعه چون از نظر تعداد جمعیت در جغرافیای موسوم به ایران در اقلیت قرار دارد، از این جهت تنها موجودیت خود را در استعمار و استثمار ملل غیر فارس می بیند. شما فکر کن اگر میلیونها مردم تورک آزرباجان، عرب، بلوچ، کرد، ترکمن،... و امثالم به زبان خود تحصیل کنند، دیگر چه نیازی به زبان فارسی دارند؟ آنوقت زبان فارسی تنها در فارسستان بدرد میخورد. اینان برای تحکیم قدرت خود بر ملل دیگر، زبان خود را به زور سرنیزه و قتل و کشتار، بر آنان تحمیل کرده بدینوسیله بر قدرت سیاسی تکیه زده خود را مالک ایران تلقی میکنند! از نظر اینان، ایران یعنی فارس! با توجه به این نکته،
باید توجه کرد که ملل غیر فارس ایران!، اکنون نه با یک اقلیت فارس، بلکه قبل از همه با یک ایده ئولژی راسیستی درحال مبارزه است. جامعه ای که به حقوق ملل غیر فارس ایران کمترین ارزشی قائل نیست. به آنان به مثابه برده زیر دست نگاه میکند، شب و روز در مطبوعات و رادیو تلویزیونها، شنیعترین جوکهای متعفن را علیه شان شایع میکند، زبان و فرهنگشان را مسخره میکند، ذخایر طبیعی، و منابعشان را غارت کرده، کویرهای فارسستان را آباد میکند، آیا از نظر شما زندگی با یک چنین جامعه نژاد پرست، در جغرافیای موسوم به ایران، در آینده ممکن است؟ با توجه به اینکه جامعه فارس یکی از عقب مانده ترین جوامع محسوب میشود. در هیچ زمینه ای چه در زمینه علمی، چه در زمینه صنعت و تکنولژی و اختراعات مدرن در هیچ کجای جهان مطرح نیست. و جامعه ای مصرف کننده، خرافات زده است.
جناب ناشناس؛ برادر شما هم داری مغالطه می کنی! اما اگه فقط فدایی حقیقتیم بد نیس به نکات زیر هم توجه کنیم!
من از خیلی پیش گفته ام، با توجه به شواهد؛ مصداقی مثل جمشید تفرشی از نفوذیهای رجوی یه! چون این دو همه انتقادهای درست به رقم سازیها، گزارشهای غیر واقعی زندان، فشارهای درون تشکیلات و بقیه رذالتهای رجوی رو به اسم خودشون منتشر کردن و بعد در یه خودزنی، تفرشی اعلام کرد نفوذی وزارت اطلاعاته! مصداقی هم همه سیاستهای جنگ طلبانه رجوی مثل تحریم رو قبول داره، در مکاتبه با گیلانی و حسیبی میگفت اکثر برو بچه های تیف اطلاعاتی و رژیمی ند، ... و مثل رجوی تقریباً همه اپوزیسیون رو رژیمی میخونه!
دافعه حاصل از این خودزنیها تماماً به سود رجوی تموم میشه که میگه این یارو در مورد همه از جمله رجوی رذل هم داره چرند میبافه!
مخلص همه جانهای شیفته آزادی و برابری،
بر و بچه های آلبانی و هزار اشرف یادتون نره!
قاچاقچیان مواد مخدر و قاچاق انسان، و مافیای هئروئین در مرزهای غربی ایران که بوسیله گروههای مسلح تروریستی با اعمال جنایتکارانه جامع بشری را به گند و جنایت مواد مخدر آلوده میکنند، جوانهای مردم را بد بخت و بیچاره، خانواده های بیشماری بر خاک ذلت می نشانند، با کسب درآمدهای نجومی منطقه و مرزها را نا امن کرده، مایه کشته شدن هزاران انسان بیگناه میشوند، گذاشتن اسم "کولبر" بر این مافیای مسلح، و تطهیر کردن آن، از نظر اخلاقی درست نیست! اینان قاچاقچیانی هستند که منطقه را به آشوب میکشند، مرزها را نا امن میکنند، به جنگ و گریز مسلحانه با دول منطقه پرداخته، با کشتن مرزداران و سربازان وظیفه، منطقه غرب ایران را به صحنه جنگ تبدیل کرده اند!
""" گویا حال و احوال اسد، دیکتاتور سوریه، خوب نیست و دچار سکته شده """ در حالیکه ترامپ و ترکیه پیرامون ایجاد "" نواحی امن در سوریه "" به تفاهماتی رسیده اند به کما رفتن اسد، تمام پروژهٔ "" حلال شیعه شاهنامه خوانان "" را بر باد خواهد داد. آیا اسد زودتر از خامنه‌ای جان به جان آفرین تسلیم خواهد کرد؟ آیا سفر با عجله ترزا می به ترکیه حامل پیامی پیرامون آینده سوریه بود؟
خوب با این هشدار چه میخواهید بگوئید. ده هزار، بیست هزار، صدهزارنفر از ملت "شریف" بیایند جلو ارک و تظاهرات براه بیاندازند. دوست عزیز برای حفاظت از آثار باستانی و هویت ملی - فرهنگی یک ملت احتیاج به سطح نسبتا بالائی از دانش فرهنگی ، سیاسی و اجتماعی لازم است. وقتی این ارزشها بین توده های مردم وجود ندارند این نوع هشدارها نیز به درد کسی نمیخورد. توده های ملت در انتظار ظهور امام غایب هست و بس.
نامم ( حميد ع ) است ولی می توانید مرا ( مصداقی) هم بنامید یا که ننامید: اینجانب ایرج متولد 1339 ، فعالیت سیاسی‌ام را با کنفدراسیون در آمریکا شروع کردم ولی انقلاب که شد، 18 سال داشتم ، در7 سالگی روزنامه رستاخیر می خواندم با این وجود «از کودکی با فدائیان بزرگ شده‌ام. آنها سرنوشتم را رقم زده‌اند، » در دهسالگی درجنگل های سیاهکل همراه با چریک ها مشغول نبرد با شاه وطن پرست و متمدن بودم ؛ پس از آن برای ادامه مبارزه به خارجه رفتم .«هنگام بازگشتم به ایران، سوغاتم مجموعه آثار کامل لنین بود و ده کتاب جداگانه از آثار لنین و مارکس. آذین بخش اتاقم در سندیاگو، تصاویر حمید اشرف و بیژن جزنی و پرویز واعظ زاده مرجانی و رضایی‌ها و شریف‌واقفی بود.»پس از انقلاب به دلیل افراط گرایی چریک ها که از گبند تا سندج و مهاباد سر پاسدارها را می بریدند وبه جمهوری اسلامی هم رای «نه» داده بودند ؛
نا امید گشته «خط » عوض کرده وبجای خلق ، فدایی مسعود رجوی شدم .در21 سالگی بدون هیج دلیل و مدرکی راهی زندان اوین شدم و دهسال _ تاریخ دقیق اش یادم نیست_ که چند سال بود، بهر حال در زندان هم بیکار ننشسته و مشغول تدریس زبان انگلیسی روزانه 12 تا 14 ساعت به زندانیان در انتظار اعدامی بودم ...از این کار های آینده نگری ، صنفی _سیاسی زیاد کردم بطور مثال یک عدد انزجارنامه الکی نوشتم ،آقا؛ از زندان زدیم به چاک ..... بابا این بیشرف ها، خایه ها را نشمرده ،می کشند ؛ ان وقت ها به جای «انیترنت»؛ جنگ سرد بود، هنوز رژیم خریت نکرده بود که بخواد،بمب اتمی بسازه ..و سازمان های حقوق بشری در جنگ سرد،خوابشان برده بود و منتظر بودند یکی در کشور سوسیالیستی برای مخالفت با حکومت «موزی» نوش جان بفرمایند تا با عکس و تفصیلات گوش ادم وعالم را کر کنند. کشورهای ازاد دنیا چهار چشمی مواظب ایران بودند که پس از افغانستان ، توسط توده ای به اقمار شوروی اضافه نشود .بن لادن هم چاه های نفت را دست پیمان کاران امریکایی سپرد وبا چند عدد استینگر روانه کوههای توربره افغانستان شد کهاز آنجا هواپیماهای مسافری افغانی را هدف قرار دهد. از ان طرف دیگر، گروههای سیاسی هم مشغول جنگ حیدری و نعمتی بودند .خمینی دستورکشتار 5000 زندانی راداد من از ترس خوف کرده بودم می دیدم که رزیم بی پدر حتی به توده ای واکثریتی خائن وتواب هم رحم نمی کند ؛ چه برسد به من مجاهد بریده .. حالا بیا، ثابت کن که واقعا بریده ای ؛ راستش در زندان آدم عقل ش سرجایش می اید و شعار ها و شعرهای انقلابی که می گفت وارطان «سخن نگو » زندانیان با شلاق و بی شلاق سخن می گفتند_ مسخره بنظر می رسید. دلم می خواست یک چک تو گوش این شاعر تریاکی که در دو نظام شاه و شیخ علنی زندگی کرد و موجب مقاومت بیهوده زندانیان را فراهم کرد و کلمه تواب را ازارزش می انداخت،.بدینگونه بود که بهترین فرزندان این اب و خاک را، دسته دسته راهی کرم خانه کرد. اینکه انسان پس از اعدام از همه سو ، مورد هجوم کرمها قرار میگرند را قبل از نمابش ان توسط بی بی سکینه ؛خودم از انگلیسی به فارسی روان ترجمه کرده بودم ....حتما گذرتان برای چند روز هم شده به زندان افتاده است. برخلاف لاجوردی دماغ پهن، بیشرف که ادعا می کرد «پیج زندان اوین مثل عصای حضرت موسی معجزه می کند» آن .... دماغ پهن دروغ می گفت. زندان بیشتر انسان ها را اینده نگر می کند ؛ شوخی نیست کشته که شدی ،بجای حوریان بهشتی، این کرم ها بسراغت می ایند ؛ تو گوش ، دهنت ،....، دماغت ؛حتی توی سوراخ ... هم بالا می روند... گور پدر انها که بخواهند بعد ازاین که کرم ها ترتیب مان را داده اند « شهید» اعلام شویم و یک مشت شارلاتان سیاسی بیایند و برات اشک تماسح بریزند و با زنت بخوابند و نقش عمو را برای فرزندانت بازی کنند ؛ که چه بشه، مسعود و بقیه احزاب درب و داغون از جنازه کرم خورده ات پرچمی برای بقای خود بسازند .نه .نه بیخیال مگه خود رجوی پس از خرداد 60 نگفته بود که تواب الکی شوید و پس از ازادی ،تاکسی بگیرید و آدرس خونه تیمی را به راننده مجاهد بدهید ...بقیه کارتون نباشه ..اتومات درست می شه .... تازه کی می فهمه من تواب شدم .... پس از دهسال نه تنها از زندان رهاشده بودم دیگر گفتم این بار می روم فرنگ و انجا خوش می گذارنم ، بیخیال مبارزه ، سیاست ..مگه این سیاست کوفتتی و اینهمه کشته و زندانی ، چه گلی بر سر این ملت زدیدیم . می رویم خارج اگر شد ، درس می خوانم واگر نشد،یک عدد شرکت صادرات واردات ثبت می کنم و اگرباز هم نشد، کلاس زبان انگلیسی با لهجه شیرین فارسی برای سوئدی ها، تاسیس می کنم؛ بلاخره آسیاب هم نوبتی ... .به زنم قول دادم .که دیگه سیاست بی سیاست .... سریال شهید زنده ادامه دار است اگر مسئول کامنت سانسور نکند
اگر راهتان به دهات کردنشین بیفتد در هر دهی در فصل کار میبینید که مردان در میدان ده وقت گذرانی میکنند و زنان درحال کار در مزاره هستند. پس دروغ بافی نکنید کوله بر یعنی قاچاقچی ، برای مثال قاچاق لباس ترک باعث بی کار شدن دهها هزارنفر در شهرهای بزرگ ایران شده است با این استدلال شما حتما قاچاقچی مواد مخدر در بلوچستان نیز راننده خودرو میباشد. چون به خاطر احتیاج رانندگی اتومبیل حامل مواد مخدر را می کند.ننه من غریبم بازی را کنار بگذارید. ریشه قاچاق باید از بن کنده شود چه دولتی چه خصوصی چون از "65% درصد کالای قاجاق 28% مربوط به مناطق غرب کشور می شود"منبع گزارش کالای قاچاق منشر شده 1394/ هر کوله بر باعث بیکار شدن چند کارگر در شهر میشود . پس جناب به جای داد و فغان به کوله بران نصیحت کنید که غیرت کار را از خانمهای کرد یاد بگیرند و از راه درست کسب درامد کنند
این روی داد در واقع زنگ خطری برای مروجان ان اسلام پاک و انسانی است که میگویند اسلام بوی خوش عنبر میدهد. پیروان دیگر ادیان در برابر اسلام زانو نخواهند زد و سرنوشت کشور خود را به دست گروهی مسلمان نخواهند سپرد.این ترور نقطه انفجار یک تنفر است و انرا باید پیروان اسلام و اخوندها جدی بگیرند که کسی ازادی را قربانی اسلام نمیکند بلکه این مسلمانها هستند که باید قربانی میشوند تا دست از اسلامی کردن جهان بردارند. تجربه تلخ مردم ایران به دقت زیر ذربین دیگر ادیان قرار دارد . مردم اسلام زده ایران باید بین زندگی در ازادی و برای دین اسلام زندگی کردن و به جنگ جهان رفتن یکی را انتخاب کنند.دین اسلام و قران باید پالایش شود تا جهان را به اتش نکشد .ادعای حکومت اسلامی به هر ترفند در خدمت ارتجاع دین خواهد بود .
یادمان نرود که حکومت اسلامی در برون مرز چه مردان بزرگی را به خاک انداخت و اینک پاسخ از کاناد میرسد .
به کاربر ... سازاخ....یقین دارم که مسئولین کامنت به معنی و مفهوم " باز گشت به جوهر ماده و کولون" توجهی نکردند وگرنه کامنت شما انتشار نمی یافت. درخواست هم نمی کنم که آنرا بردارند، بگذار خوانندگان عمیق تر و ریشه ای تر به فرهنگ و شخصیّت اجتماعی و روش دیالوگ و بکار گیری واژه های مانند مادهء کولونی شما و امثال شما پی ببرند و بدانند که ما به چه افرادی با چه سطح فرهنگ فرومایه ای سرو کار داریم.
دریدگی و بی پرنسیپی در فرهنگ ما نیست، ولی مجبورم پاسخ شما را بدهم. روشنفکران و پیشتازان و قشر اکادمیک جامعهء تُرک تباری که از فرهنگ و تربیّت خانوادگی و اجتماعی و از جهان بینی مانند شما برخوردارند، مطالعات خود را در همین حوزهء " جوهر ماده و کولون" کرده اند که جهان شرق و خاورمیانه و ایران و آسیای کوچک (ترکیه امروز) را به لجن زار تبدیل کرده اند و میکنند.
از فردی مانند شما و امثال شما فرهنگی جز پرتاب کردن "جوهر مادهء کولونی" به سر و صورت سایر مردمان و فرهنگ آنها دیگرانتظاری نبوده و نیست، تمدن شما بر این روش شکل گرفته است.
انسانهای امروزی درصدد کسب انرژی پاک هستند، شما تُرک تباران مطالعات خود را در همان شاخهء ماده کولونی ادامه دهید و آنرا مبدأ فرهنگ و تمدن سازی خود قرار دهید،
در آخر به شما پیشنهاد میکنم اگر توان آنرا دارید از این فرهنگ جوهر مادهء کولونی کمی فاصله بگیرید، که بوی بد آن نه فقط خاورمیانه را بلکه کل جهان را کم کم در بر میگیرد.
هر روحی انواع زندگی را باید تجربه کند،روحی که دریک زندگی در خانواده ای ثروتمند بدنیا می آید ،در زندگی های بعدی قطعا فقر را هم تحربه خواهد کرد،این بدین معنا نیست که یک نفر که فقیر است حتما گناهکار بوده است،اون کاپیتالیست هایی که باعث فقر مردم میشوند،بعد از مرگشان روحشان در خانواده هایی که باعث فقر آنها شده اند بدنیا می آیند تا هم ثمره کارهای خود را ببینید وهم انواع زندگی را تجربه کنند ،برعکس روح هایی که دریک زندگی از نظر مادی فقیر هستند در خانواده های ثروتمند بدنیا می آیند،تا این گفته متین عیسی مسیح که میفرماید با همان دستی که بکارید کنید با همان دست درو خواهید کرد بوقوع بپیوندد.
جناب توکلی. با این همه غلط املایی و انشایی که شما داری برای من این سوال پیش آمده که میزان سواد شما چقدر است ؟
در زبان فارسی به این که " چرا «میهن تی وی » که مراجعین بالایی داره و .... " میگویند سوال . نمیگویند دیسکورس یا گفتمان . شما یاد بگیر یک کامنت بدون مغالطه بگذاری ( همچنان که در جواب من دوباره مغالطه کرده ای - مغالطه توسل به شخص – تو مرید مصداقی هستی - دستکم دو تا مغلطه جدید یاد بگیر ) و یک کامنت بدون اشکالات املایی و انشایی بنویس دیسکورس و گفتمان پیشکش . 2 – آقا یا خانم کیمیا خاوری اگر فرد شناخته شده ای است لطفا خودش جلو بیاید و از نظرش دفاع کند و با آبروی دوستان" سرشار از تجارب " خود بازی نکند . . 3 – گفته اید اگر جای ایرج بودید آن مقاله را نقد میکردید . مقاله چه کسی را ؟ زن است یا مرد ؟ با سواد است یا بیسواد ؟ شناخته شده است یا گمنام ؟ آن گونه که ادعا میکند همسر و برادرش جزء
قربانیان رژیم هستند یا دروغ میگوید ؟ این همسر و برادر اسم و فامیل دارند یا نه ؟ فردی که جرات ندارد خود را علنی کند و از تاریکی تیر پرتاب میکند که" به نظر من تو جاسوسی و داری سناریو را پیش میبری " توقع دارد خیلی محترمانه نقد شود ! چطور به اینجا که میرسید نمیگویید به نظر من ایرج باید با کیمیا مثل خودش رفتار کند ولی به ایرج که میرسید میگویید به نظر من باید با ایرج مثل خودش رفتار کرد ؟
رسیدیم به تناقض ! گفته اید " به نظر من با ایرج باید مثل خودش برخورد کرد " شما که دو سطر بالاتر گفتی من دارم دیسکورس راه می اندازم . حالا میگی اگر ایرج فحش میده من هم باید فحش بدم اگر به جان شکنجه شدگان افتاد ( به ادعای شما البته ) من هم به جان او بیفتم .... پس بحث "دیسکورس " نیست بحث قدیمی محسن درزی رفیق گرمابه و گلستان شماست .
متاسفانه ایرج مصداقی بلد نبود مثل شما در کابل و تاشکند و از طریق مخفیانه قدم زدن در کوچه باغهای شهر زادگاه مقاومت رادیکال کند .این تواناییها را فقط شما داری و بس .
کلیپ امید دانا هزار کامنت دارد اما ایشان اعلام میکند حمید اشرف کودکان شایگان را کشته . نژاد پرست همان پرستاری از نژاد است و پرستاری هم همان پاسداری کردن است . 28 مرداد قیام ملی بود و .....
خیلی جالب است آدمی که در فایل صوتی به مصداقی میگوید تف تو صورتت درباره پرخاشگری و ... اظهار نظر میکنه . وقتی شما مقاله ای منتشر میکنی از کسی که نه نام دارد نه نشان و به مصداقی لقب جاسوس و مزدور و ... میدهد توقع داری مصداقی به تو نگوید مامور وزارت اطلاعات ؟ خودت گفتی ( و البته درست هم گفتی ) که با هر کس باید مثل خودش رفتار کرد . پایان پیام /
متاسفم برای ایران گلبول که با نشر چنین مقاله های بی ارزش فقط به خاطر اینکه ساز مخالف میزنند اجازه نشر پیدا میکنند . اعتراض و مخالف با سیاست های و یا خود یک رژیم فرق دارد با اینکه ما تمام آن هویت و فرهنگ و زحمات نسلی که در درون کشور با همه سختی ها همچنان پرچم اعتراض را برافراشته نگاه داشته به لجن بکشیم
جناب آقای حبیب خسروی شما نه تنها هویت ها را جعل میکنید، مرزها را جعل میکنید، ملت ها را جعل میکنید، بلکه در اقدامی شگرف دست به جعل قوانین کشورها هم زده اید، اینکه میگوئید صحبت از نزاد آریایی و بحث راجع به آن در برخی کشورها جرم محسوب میشه و همه این رو به عنوان یک تئوری نژاد پرستانه و راسییتی پذیرفته اند!!! نکنه فکر کردید با یک بچه بیسواد که پاشو از شهرش بیرون نذاشته صحبت میکنید؟! مرد حسابی من حداقل نصف اروپای غربی رو گشتم و دور زدم، شما نه تنها به اون سوالهای که از شما پرسیده شد پاسخ نگفتید بلکه در عوض متوسل به داستان سرایی و جعل قانون برای کشورهای دیگر میشوید، چیزی که شما هنوز بلد نیستی اینه که نمی دونی نژاد شناسی نژاد پرستی نیست بلکه بخشی از علم انسان شناسیه که اتفاقا جلوی بسیاری از جعل ها و دروغ ها و تحریفات ملت سازها و مرزباف های خیالی رو میگیره، اینکه یک ملتی نژاد یا نژادهای انسانی خودش
فارسها توان مملکت داری نداشتند و هر بیگانه ای را به کشور راه دادند حالا هم باید تاوانش را با تکه پاره شدن بدهند. فارسها تنها موجوداتی هستند که حتی هویت خود را انکار می کنند و گروه های مهاجم و اشغالگر سرزمینشان را اقوام ایرانی می نامند در حالیکه اکثر قومیتهای ایران مهاجران تازه وارد و بیگانگان اشغالگر هستند مثلا در شاهنامه می گوید
از ایران وز ترک وز تازیان / نژادی پدید آید اندر میان
نه دهقان نه ترک و نه تازی بود / سخنها به کردار بازی بود
یعنی در زمان شاهنامه تنها 3 قوم ایرانی و ترک و تازی بوده و فردوسی هشدار می دهد که این باعث نابودی کشور می شود که واقعا هم اختلاط نژادها عامل نابودی آنهاست.در حالیکه امروز می بینیم یک چندین قوم و قبیله دیگر نیز اضافه شده که همه از بعد صفویه به ایران وارد شده اند
. از کرد و لر و بختیاری گرفته تا بلوچ و عرب.
کردها نیمی عرب هستند بقیه هم از هند و افغانستان آمده اند. بلوچ در زمان حمله محمود افغان آمده و شاخه ای از آنها هستند. عربها در زمان اواخر قاجار. بختیاریها از زمان صفویه تا قاجار در حالا مهاجرت از آناتولی به ایران بوده اند. لرها طبق کتاب حمداله مستوفی در زمان صفویه از شام وارد منطقه شدند. حتی ترکهای قشقایی مهاجران زمان قاجار هستند که در منابع تاریخی ذکر شده
حتی طایفه همین توکلی از هندوستان آمده اند و قیافه و فرم دماغ و نامهای جغرافیایی آن منطقه شاهد این ادعاست. مثل فومنات که شبیه سومنات و گجرات در هند!!
دلیل بی علاقگی او به ایران نیز همین مهاجر بودنش است.
من هم نیمه ترکی هستم که مثل روز برایم روشن است اجدادم از آسیای میانه آمده اند قیافه های شرقی که ژن مغلوب در خانواده پدری مان هست گویای این است
مانده ام با درد هویت و خسته از دعواهای قومی ای کاش حرف کسروی را مبنی بر نابودی زبانها و هویتهای حاشیه ای اجرا می کردند تا از این دعوای حیدری نعمتی خلاص می شدیم هر چند موضوع زبان و قومیت را حل کنیم با ایدوئولوژیهای رنگارنگ بین مردم اختلاف می اندازند که چاره کار همان سخن کسروی است:
یک کشور یک زبان یک دین یک ایدئولوژی یک پرچم یک ملت
سلام خوشحالم از اينكه تحليلهاي علمي ومطالب خوبتان را ميخوانم
قدر مسلم اينكه جامعه ي سياست زده ي ما در كنار هجوم وطغيان تروريسم وخرافه گرايي مذهبي چشم خود را بر واقعيات دنياي مدرن بسته ومتأسفانه هنوز بحران فكري ناشي از جريانات چپ راديكال وتبليغات سراب گونه ي كمونيسم استالينيستي مانع از درك واقعيات دمكراسي ورهايي از توهم توطئه اي كه چونان تار عنكبوت بر پاي ما ايرانيان واهال خاورميانه راه راست گزيني رابسته چونان كه ميخواهيم تقاس بي عرضگي عقب ماندگي وتمامي ناشده هايمان را با تخريب ساختارهاي دمكراتيك وبالاخص نابودي ليبراليسم وغرب جبران كنيم
در كشوري كه كانديدي به علت اسم بردن از ايران در كنار اسلام رد صلاحيت ميشود واز طرفي صبح تا شب بر طبل ايران ايران ميكوبد انتظاري جز تخريب هرچه بيشتر داشته هايش وعدم كسب بايسته هايش نميشود متصور بود
اميدوارم همچنان در كسب علم وكنكاش واقعيات ودرج نيازها موفق
كلمه "آذري"درآذربايجان ايران شناخته شده نيست ومن اولين بار در ازايران اين كلمه را شنيدم مردم آذربايجان خودرا آذربايجاني وزبانشانرا تركي ميدانند لطفأ نويسنده زبان آذري راتعريف كنند ودرصورت امكان جمله اي باين زبان آذري بنويسند
این نوشته برای فریب نگاشته شده و در خدمت و تأیید « سیاست حکومت و پان ایرانیست» هاست.
و نویسنده نیر از « آذریست» ها.
اینگونه تبلیغات را باید بعکس خواند. که هدف نگارنده روشن شود. آنچه در نوشته به زبان آمده جهت پوشاندن واقعیت موجود
است که میخواهد جنبش هویت و رفع تبعیض را مخفی کند و نابود شده بنمایاند. چون از آن وحشت دارند.
وجود انترنت و جنبش هویت شناسی ، نشان دهنده ی آنست که ، اطلاعات این نوشته ، نادرسته و جهت فریب تهیه شده است.
جبر و قانون تاریخ و طبیعت نشان داد هر زبانی که فاقد الفبا و خط باشد از بین رفتنی است. با پروسه گلوبال شدن این عمل شدت بیشتری یافته. 80 درصد مردم ایران با یکی از لهجه های زبان پارسی صحبت میکنند. ناسیونالیستها قادر به نگه داشتن چرخ تاریخ نیستند. دولتهای دمکرات باید رعایت حقوق فولکلوریک و فرهنگی اقوام ایرانی را بنمایند.
پر.لتاریا چیزی برای از دست دادن ندارد غیر از زنجیرهایش.
پیش بسوی جمهوری سکولار لیبرال سوسیال مونوگام !
نظریۀ دینی تناسخ می گوید که باز گشت دوباره به زندگی، گاهی برای دریافت پاداش، و یا برای کیفر بینی است، مثلا کسانی که در زندگی پیشین خود درست کار و پاکدامن بودند بار دیگر که به این جهان باز میگردند و از زندگی بسیار مرفه و دور از غم و ناراحتی (به عنوان پاداش) برخوردار میشوند، در حالی که آن گروه که در زندگی پیشین خود تجاوزکار و ستمگر بودند برای کیفر، به زندگی پست تر باز میگردند. عجب !!! پس اگر امروز گروهی را مرفه و گروه دیگری را گرسنه و پا برهنه میبینیم این به خاطر نتیجه اعمال پیشین آنها است که به این صورت تجلی میکند و هرگز تقصیری متوجۀ سیستم کاپیتالیستی و یا جامعه نیست ! به طور قطع اعتقاد به تناسخ اهرمی محکم در دست زالوهای سرمایه دار و جهانخواران امپریالیست می باشد.
زالوهای سرمایه دار با اهرم تناسخ ، عزت و رفاه خود را معلول درستکاری و پارسائی زندگی قبلی خود، و بدبختی و بخت برگشتگی بیچارگان را نتیجه زشتکاریهای آنان در زندگیهای قبلی قلمداد می کنند و از این طریق، بر دیگ خشم فروزان و جوشان خلق های تحت ستم که پیوسته خواستار انقلاب و نبرد بر ضد مرفهان و سرمایه داران میباشند، آب سرد بریزند و همه را خاموش نمایند . پس آموزگار کبیر کمونیسم کارل مارکس حق داشت دین را افیون توده ها بنامد و آن را در خدمت بورژوازی و غارتگران بداند. اندیشۀ تناسخ در سرزمینهائی مانند «هند» رشد نموده که از نظر بدبختی و گسترش فاصله طبقاتی وحشت زا و هولناک میباشد.به طور مسلم صاحبان زر و زور برای توجیه کارهای خود، و برای فرو نشاندن خشم خلقهای گرسنه و پا برهنه به چنین اصلی پناه میبردند، و رفاه خود و سیه روزی همسایه دیوار به دیوار را از این طریق توجیه مینمودند، تا آن هندی مظلوم به جای فکر در انقلاب، بر زندگی قبلی خود تاسف ورزد، و با خود بگوید چرا من در هزاران سال پیشین در این جهان که زندگی میکردم چنین و چنان کرده ام که اکنون دامنگیرم شده است، ولی خوشا به حال آن خواجگان که هم اکنون میوه نیکوکاری خود را می چینند، بدون آنکه ستمی به کسی بنمایند. یک چنین اصلی درست در خدمت ستمگران زورگو بوده است که متاسفانه در سرزمین هند رشد و نمو کرده است.
کابالیستهای یهودی و مبلغان هندی نظریۀ تناسخ در خدمت و مزدوری بورژوازی جهانی می باشند.
بهشت و جهنم انسانها همین کره خاکی است و هیچ روح و خدایی وجود ندارد.
آخوند و کشیش و خاخام و مفتی و مغ و ... همه گرگهای یک گله می باشند و نوکر سرمایه داران و امپریالیستها هستند.
جناب پیروز گرامی فرموده اید""با تشکر از کامنت نویسان و برای آنها که جهت جناب کیانوش برنامه تعیین میکنند که کامنت باید چنین باشد و چنان نباشد, در صورت امکان لطفا لیستی از آنچه که باید باشد و نباشد تهیه و آنرا به متخصص نرم افزار کامپیوتری ارایه دهید تا برنامه ای بنویسد که "" باید دوباره اذعان کنم که واقعا کاری غیر ممکن هست.نا کارامدی زبان فارسی انقدر شدید هست که در عمر صنعت دیجیتال و کامپیوتر نخواهید دید که برنامه ای به فارسی تهیه شود و بدون عیب و نقص زیاد باشد.مشکلاتی خط عربی و علی الخصوص ورژن پارسی ان با گ چ پ ژ اضافه دارند و انواع همزه و نقطه گذاری و بر عکس نویسی و استفاده از فونت های عجیب و غریب امکان پردازَش صحیح را از انواع برنامه می گیرد.
قبل از دوان فرو پاشی بلوک کمونیستی ، سیاستمداران وانقلابون از یک سییستم ونظام فکری سیاسی تبعیت میکردنند وبه راحتی با سیاه وسفید کردن کلیه امور به نتیجه می رسیدند واحتیاج زیادی به نجزیه وتحلیل کشور ویا محیط خود نمیدیدند .ولی امروز کار بسیار سخت شده ،منشور کلی آورده شده درنوشته خوب آقای دنیز هم مجموعه خواسته های گروهای چپ است نه پلاتفرم سیاسی-راهبردی ! وچنین پیچبدگی های اهست که سیاسیون چپ کشورمان از ارائه خط ومشی وحدت خود عاجزند وخجالت میکشند خود طرفدار سوسیال دموکرات های غربی بدانند.پس نه تنها این مقاله خواننده کمی خواهد داشت،بلکه نویسنده چنین مقالاتی نیز کم هستند.درصورتی که خواندن ،انتقاد کردن ونوشتن وبه چالش کشیدن چپامروزما از واجبات است.آقای رحمان عزیز با حذف دنیز به ب نتیجه نمی رسیم،باید با مقالات دنیز ها ورحمان ها وحقیر های مثل بنده راه حضور چپ امروزی بیابیم زنه باشید
دوست گرامی آقای اسلم ریگی: فرمودهاید "زورگویی و اجحافات قاجاریان بحدی بوده است که هنوز هم مردم بلوچ خاطرات آن روزهای تیره و تار را در اذهان خود دارند و هر فارسی زبان را بنام "گـجر" میشناسند.
به سبک جدید و انهم زمانی بود که یهود در اوج اقتدار تاریخ نگاری و نقشه کشی های جعلی برای منطقه نقشه های عاریایی می کشیدند .خود قاجار هایی انقدر از ان ها بحث به میان امده در قامتی نبودهاند که از سیاست و کشور داری و مرزبانی چیزی حالیشان شود.شما باید از قصه های عجولانه ساخته شده و افسانه های فرطوسی بتوانید تشخیص دهید که هندی گویان انزما زمانی که فرزند زال خود را از ترس با اسب به کوه البرز در هندوستان می برد بفهمید که تا مرز بلوچستان قسمتی از خاک هند بود.در زمان سردارسیدخان ناروئئ، قاجاریان همه کاره بلوچستان شدند و چپاول و غارت، ظلم و بیعدالتی را به آخرین حد خود رساندند."" بله کاملا صحیح می فرمایید ولی باید توجه داشت که شما از زمانی صحبت می کنید که ایلات و عشایر و طایفه های موجود در عیران فعلی تازه با مفهوم کشور و مرز سیاسی به معنی امروزی اشنایی پیدا می کردند و بلوچ های عزیز و پاکستانی ها به دلیل ارتباط تنگاتنگ فرهنگی و زبانی که عاریایی شناخته می شدند از مرکز فاصله داشته و جزیی از ممالک محروسه قاجار نبود و در اثر تحریفات تاریخی بعدن ان را ضمیمه ممالک محروسه کردند انهم بدلیل عدم اشنایی حتی اعراب و پاکستانی ها و هندی ها با کشور گشایی
تاثیر قلم فرسایی ها باید روی ذهنیت علیل فرد فرد افراد جامعه علیل باشد.با ناتوانی مغزی مردم اگر هم رژیم یک مملکت عوض شود جایگزینی بدتر از ان پیدا نخواهد شد و پیدا هم شود تبدیل به بدتر از قبلی خواهد شد.این که دوستان اکثرا از تبعض و بی عدالتی شکایت می کنند درست عست ولی عایا درمانش فقط شعار هست ؟طرح و نقشه بلند مدت برای یک مملکت لازمه اش عین هست که روشنفکرش در بین متونش طرح و نقشه خرد ارایه دهد و بگوید اگر فلان کار انجام شود نتیجه اش فلان می شود و با انباشت این اطلاعات در افکار تک تک ها هست که اینده کم کم عوض می شود.هیچ یک از بر اندازی ها و تغییرات ناشی از تحریکات احساسی عوام منجر به تغییر پایدتر نبوده و نخواهد شد دلیلش هم نبود شرایط ذهنی هست.مردمی که در خانواده خود شدیدا با دموکراسی و لاییسم و خیلی مفاهیم دیگر مثل حقوق بشر و حق تعیین سرنوشت مشکل دارند و خیلی هایشان مخالف هستند نمی توانند
مخالف هستند نمی توانند پذیرای حاکمیت عقل و حقوق باشند.لازم هست روشنفکران جامعه ما راه و روشی مناسب پیش پای افراد عادی مثل من قرار دهند و فکر کردن یاد دهند.تا کی تغییراتمان باید با کمک چماقداران شعبان بی مخ ها و کهریزکی ها تعطیل المغز هایی مثل سربازان گمنام انجام شود؟اکثر مردم در شرایط فعلی و تحت تاثیر القاعات نادرست حاکمیت جرات یا توان بی کاری و زندان و کشته شدن ندارند.عایا روش معقول دیگر می شناسید؟ مراحل قابل بحث کلیدی دیگری هست که قابل بحث باشد یا فقط باید از داس و کلنگ و کار و کارگر و بهره کشی و غیره صحبت شود؟سلام آقای آزاد،تمرکزبحث شما روی کمونیستهای آدزبایجان هست.اگر منظورتان تعدادی نفرات(داخل کشور) باشد که خوب آن موقع موضوع اهمیت چندانی ندارد که وارد تجزیه وتحلیل بیشتری آن شد.ولی تشکلات یا گروه حتی کوچکی دیده نمی شود که فعالیتی علیه حرکت ملی بکنند ؟همچنین از مخالفت فرقه دمکرات در زمان حزب خلق مسلمان صحبت میکنید .کدام فرقه ؟ میگویید مسله آزربایجان یک بحران ملی است وباید با ک اتحاد ملی حل شود ! منورتان اتحاد کل مردم ایرن هست یا مردم آذربلیجان ؟ نظرات کلی شما مثل یک سوسیال-دمکرات قابل ارزش گذاریست اما نکات کنک در مصداق ها کمی گیج کننده است
دوست عزیز خانم یا آقای بی نام اینکه فرمودهاید "قاچاقچیان مواد مخدر و قاچاق انسان، و مافیای هئروئین در مرزهای غربی ایران که بوسیله گروههای مسلح تروریستی با اعمال جنایتکارانه جامع بشری را به گند و جنایت مواد مخدر آلوده میکنند، جوانهای مردم را بد بخت و بیچاره، خانواده های بیشماری" "جای بازنگری دارد. بی شک بر اکثریت اشکار شده که سر مار مافیای موداد مخدر کجاست و اینکه مافیای سپاه و اطلاعات چه غلط های بزرگتری از این روش های غیر انسانی دارد بماند.بر فرض اگر هم مردمان فقیر مملکت عاهورایی از سر نداری و فقر به قاچاق مواد مخدر دست بزنند عامل ان که بی کاری و فساد نهفته در راس قدرت هست را باید ریشه یابی کرد.هر موقع جای گزین مناسبی برای کار و درامد مناسب برای این فقرا ایجاد شد ان وقت عست که باید در مورد این نا هنجاریهای اجتماعی دلایل ان را مو شکافی کرد.
سیاست های مرکز گرایانه رژیم کهریزکی مانع از رسیدگی و تجمع سرمایه در مناطق مرزی بوده و این امر سبب شده به هر روشی از احداث کارخانه و سرمایه گذاری در شهرهای مرزی جلو گیری شود.دلایل ان از شیعه استشهادی نبودن بخشهایی از مرز نشینان گرفته تا عاریایی اصیل نبودنشان در بخشهای دیگر را شامل می شود در مواردی هم خطر نزدیکی به کشورهای همسایه و در خطر بودن ان در زمان جنگ هست.سیاست های ناکارامد اطلاعاتی های اخوندی هیچ موقع قابل بحث نبوده و تصمیم گیری در موردشان فقط کار نماینده عاقا عمام ضمان هست.شاید هم این مردم لایق بهتر از این نیستند که خودشان با انواع حمایت از ولایت مداری عاقا مسبب این بدبختی هستند.
علی آقا سلام،اخیرا کتاب آناديلى، آلتى ايلليك ابتدائى مدرسه لر اوچون که دردبستان ها ی زنجان تدریس میشود به نظرم تقریبا از همان متد استفاد شده وبسیار مفید هست.نویستده از فعالین مدنی آذربایجان هست من هم فعالیت هاش آشنایی دارم.مؤلف:دکتر محمدرضا باغبان كريمى است.نتوانستم کتب را دراین سایت بگذارم چون فقط کامنت می توانم بزارم.شاید تلفون شما از بهروز بگیرم تلفنی تماس بگیرم احمد
در تایید نوشته تکمز رمانتيسم بیجا سر از بیراهه در میاورد. شیفتگی مفرط به آب و خاک و نژاد و زبان و خلیج و کوه و
بیابان باعث تحلیل غلط از شرايط و شکست هر حرکت سیاسی است. این احساسات را بگذاریم برای شعر و شاعری و ساز و آواز.
فرد تروریستی که مردم مسلمان را هنگام عبادت در مسجدی در کبک کانادا، به رگبار گلوله بسته شش تن آنان را گشته است، یک فرانسوی است. او گویا از فاشیستهای دست راست فرانسه است و در فرانسه دوره دیده. همدستان او در حوالی همان مسجد که در حال حمل سلاح بودند، بوسیله پلیس دستگیر و در حال باجوئی بسر میبرند. به گفته پزشکان بیمارستانی که زخمی شدگان در آن بستری هستند، حال تعداد شش تن از مجروحین وخیم گزارش شده است. نخست وزیر کانادا آقای "جاستین ترودو" این اقدام تروریستی بشدت محکوم کرده با قربانیان آن حادثه ابرازهمدردی کرده است.
جناب مرادی
لطف کنید و این " آسمان" را توضيح دهید تا ببینیم منظورتان کجاست.
سلام.اخیرا تدریس زبان ترکی آزربایجانی دردبستان های زنجان شروع شده است شما نظرتان در ای مورد چیست ؟ من عکس ومتن کتاب را نتوانستم ارسال کنم ،چگونه میشود آنها را برای اطلاع گذاشت باتشکر
اسماعیلی گرامی، مشکل شما رفع شد ؟
آقای اسماعیلی , کلمه فارس هم عربی است. اسم خودت و اسم فامیلی تان هم عربی است.
من بااینکه اسم کاربری دارم وگذرواژه ولی نتوانستم کامنت بزارم واین ترجمه شعر دوست دوران کودکی آفای عزیز سلامی را اینجا میزارم:
چشمه
چشمه ایی
از آذربایجانم
جوشیده از خاکش
جاری کنان
به تماشایای
این جهانم
گرتشنه ایی خواهد
آب زلالم:
"ازهر قومی
به هرزبانی؛
من جاری
به
عشق آنم ------------- ااحمد اسم
دوست عزیز آذر یک کلمه فارسی هست نه عربی (نار -عربی هست) لذا نوشتن آن با ذ اجبار نیست .کلمات طهران واطاق نیزقبلا همین تور بود. و تبدیل به تهران و اتاق شد. با احترام
این آزربایجان یعنی چی؟ میشه توضیح بدین از کجا اومده این نوع نوشتن و ....
37 سال از اعدام رهبران خلق ترکمن، رفقا توماج، مختوم، واحدی و جرجانی توسط رژیم ضدبشری جمهوری اسلامی گذشت.
پس خواهد داد.اعدام رهبران خلق ترکمن با انگيزۀ انتقامگيری از آنها و به خاطر ترس از گسترش شوراهای ترکمن صحرا به دیگر نقاط میهن صورت گرفت. شوراهای ترکمن صحرا در روند انقلاب ضدسلطنتی 57 شکل گرفته بودند. در ماههای مانده به انقلاب ضدسلطنتی بخش بزرگی از زمینداران و خانوادۀ پهلویها از منطقه فرار کردند. همزمان با فرار آنها، مردم ترکمن صحرا با کمک سازمان چریکهای فدائی خلق ایران و فعالين محلی، شوراهای ترکمن صحرا را تشکيل دادند و کاشت و برداشت زمینها را تحت مديريت شوراها، سازماندهی نمودند.
فدائیان خلق شیرمحمد درخشنده توماج، عبدالحکیم مختوم، حسین جرجانی و طواق محمد واحدی در سازماندهی و پیشبرد مبارزات خلق ترکمن نقش ارزنده ای داشتند.
بی تردید رژیم پست و پلید جمهوری اسلامی حساب این جنایت را-
خواهشاً آدرس غلط ندهید و دست از این بازی ها نیز بردارید! برای رژیم ضدبشری و ضدایرانی جمهوری اسلامی، استان فارس زبان و استان غیرفارس زبان تفاوتی ندارد؛ خلق ایرانی از فارس زبان و غیرفارس زبان همه از ستم و تبعیضات آخوندی در رنج و عذاب هستند. رژیم جمهوری اسلامی به دلیل ماهیت ضدخلقی اش با همۀ اقوام ایرانی در جنگ و ستیز است . صدالبته هموطنان شریف کرد و بلوچ و ترکمن به جرم ! سنی مذهب بودن تحت ستم مضاعف قرار دارند و مغضوب این آخوندهای پلید هستند و کینۀ حیوانی آخوندها متوجۀ آنهاست.در ایران تحت حاکمیت آخوندها و پاسدارها و دزدان بازاری، ستم ملی وجود ندارد، بلکه متاسفانه ستم مضاعف مذهبی وجود دارد. رژیم جمهوری اسلامی، یک رژیم آپارتاید مذهبی است و شهروندان را به خودی و غیر خودی تقسیم می کند. در ایران تبعیض بیداد می کند.
جناب خواننده,
جناب محمد جلالی چیمه و مخالفان, هر یک بر طبل خود میکوبند و دوازده سال است که صدای همدیگر را نمیشنوند. ما هم در این میانه بر طبل خود میکوبیم و آنها صدای ما را هم نمیشنوند. شخصی شکایت به قاضی برد و قاضی گفت راست میگوئی. پس از آن, طرف او به قاضی رفت و قاضی گفت راست میگوئی. شخصی که آنجا نشسته بود از قاضی پرسید چطور هردو طرف راست میگویند ؟ قاضی فکری کرد و گفت تو هم راست میگوئی. اگر کسی نظر جدیدی دارد بهتر است این " گفتگو " را در پای مقاله " سر و سامان دادن به کامنتهای ایران‌گلوبال " ادامه دهد.
به جمال سوپر پان کرد.بهتر بود از کامنتهای خودتان هم درج میکردید/ چه عرض کنم.
به kurdistan گرامی
پس طبق نظر شما باید کارگران و دهقانان و توده های زحمتکش و پابرهنه، فقر و بدبختی و فلاکت و زورگویی اربابان را تحمل کنند، به این دلیل که در زندگی آینده خود در شمار مرفهان قرار می گیرند!!!!!!
دوست عزیز, این نظر شما مبلغ بی عملی و انفعال است، و توسری خوردن و خموشی در برابر ظلم و ستم و استثمار را تبلیغ می کند.
کشیش های مسیحی و به نوعی آخوندهای شیعه هم می گویند که ای مردم در این دنیا بیچارگی را تحمل کنید و در آن دنیا به بهشت بروید!
اقای انزابی در کل من با دیدگاه شما در باره "حفظ تمامیت ارضی ایران" و " حق وحقوق ملتهای" ساکن در جغرافیای ایران موافق هستم . اما دوران قاجار درتاریخ بلوچستان بدترین و دوره بشمار میرود.شما مینویسید که : "دولت قاجار با همه ایراداتش به تمام ملیت ها احترام میگذاشت. ودر زمان قاجار بغیر از مشروطیت ، (در مشروطیت مبارزان خواهان تغییر سیستم اداره کشور بودند نه حذف ساسله قاجار) قیامی بر علیه دولت قاجار بدلیل احترام به ملیت های دیگر صورت نگرفته است.
زورگویی و اجحافات قاجاریان بحدی بوده است که هنوز هم مردم بلوچ خاطرات آن روزهای تیره و تار را در اذهان خود دارند و هر فارسی زبان را بنام "گـجر" میشناسند.
در زمان سردارسیدخان ناروئئ، قاجاریان همه کاره بلوچستان شدند و چپاول و غارت، ظلم و بیعدالتی را به آخرین حد خود رساندند.
گلچینی از مزخرفات بعضی از کامنت گزاران فقط در یک صفحە .......... با عرض معذرت از آنها کە درست حسابی کامنت میگذارند ......
از شخصی بە اسم Aبه جمال پان کرد. آزربایجانی ها تا حال مانند یک ملت مترقی و از راه‌های مدنی برای احقاق حقوق خود میارزه کرده اند و بهمین خاطر هم همیشه موفق بوده اند. شما که امیدتان را به چند تا تروریست و قاچاقچی بسته اید و دل خوش کرده اید
از شخصی بە اسم yaradiciliq
گفتمان‌های کمونیستی، سترون و عقیم هستند "" اگر ترزا می انگلستان و ترکیه تبدیل به متحد "" اقتصادی / تکنولوژیک / امنیتی """ شوند این پرسش‌ها برای توسعه و پیشرفت ترکیه، برجسته خواهند شد. "
باز از شخصی بە اسم A
آقای کرمی غیر از ادیات کوچه بازاری و تبار بازی و بکار گیری ابیات توهین آمیز, نوشتاری هم دارید؟
از شخصی بە اسم فارس
دروغ بافی نکنید کوله بر یعنی قاچاقچی ، برای مثال قاچاق لباس ترک باعث بی کار شدن دهها هزارنفر در شهرهای بزرگ ایران شده است با این استدلال شما حتما قاچاقچی مواد مخدر در بلوچستان نیز راننده خودرو میباشد.
از شخصی بە اسم ناشناس
جناب توکلی. با این همه غلط املایی و انشایی که شما داری برای من این سوال پیش آمده که میزان سواد شما چقدر است ؟
از شخصی بە اسم راهی
فارسها توان مملکت داری نداشتند و هر بیگانه ای را به کشور راه دادند حالا هم باید تاوانش را با تکه پاره شدن بدهند. فارسها تنها موجوداتی هستند که حتی هویت خود را انکار می کنند
از شخصی بە اسم حامد
كلمه "آذري"درآذربايجان ايران شناخته شده نيست ومن اولين بار در ازايران اين كلمه را شنيدم مردم آذربايجان خودرا آذربايجاني وزبانشانرا تركي ميدانند لطفأ نويسنده زبان آذري راتعريف كنند ودرصورت امكان جمله اي باين زبان آذري بنويسند
از شخصی بە اسم آ الیار
این نوشته برای فریب نگاشته شده و در خدمت و تأیید « سیاست حکومت و پان ایرانیست» هاست.
و نویسنده نیر از « آذریست» ها.
اینگونه تبلیغات را باید بعکس خواند. که هدف نگارنده روشن شود. آنچه در نوشته به زبان آمده جهت پوشاندن واقعیت موجود
از شخصی بە اسم ALTAN
ناگفته پیداست که "فاشیسم" و تفکر فاشیستی واقعیت جامعه‌ی عیران است چه در عیران‌گلوبال سانسور شود چه نشود.
باز از شخصی بە اسم Altan
{کاربر ایمان!}
اگر به دلیل بیداری ملی ملتهای غیر ف-ا-ر-س عیران؛ لرزه بر اندام امثال شما نیفتاده و در واقع استیصال و واهمه از فروپاشی عیران ف-ا-ر-س-ی تمام وجودتان را فرا نگرفته بود اکنون اینجا اینقدر زور نمی‌زدید که ملتهای غیر ف-ا-ر-س را در زندان عیران نگه دارید
امید که بعد از تقریبا ۵۰ کامنت در اینجا و بیش از ۵۰ کامنت به مقاله دیگر جناب کیانوش در پاسخ به ایرج مصداقی, تکلیف سایت در باره مقالات و کامنت ها روشن شده باشد. در این کامنت اگر ضرب المثل و کلمات نازیبائی بکار میرود بهیچوجه منظور توهین نیست و موکدا در مثل مناقشه ای وجود ندارد. با این تفصیل باید عرض کنم که - با طلب بخشش - عو عو کردن بر درخت ایرج مصداقی, بیهوده و اتلاف وقت بوده و وجود و عدم ایشان ربطی به مطلب ندارد زیرا, گربه منظور و مقصود از بررسی کیفیت محتویات سایت ایران گلوبال بر درختی دیگر است, و به همین جهت من عو عوم را به اینجا میآورم.
ایران گلوبال - اگر اشتباه نکنم - در عرض دوازده سال گذشته به زبان فارسی به بیش از صد نفر مدعی اصلاح وضع ایران و احتمالا " روشنفکر " اجازه داده است که بدون سانسور آنچه میخواهد دل تنگشان بگویند و گفته اند. ظاهرا منظور اصلی این بوده است که اگر
ین افراد نماینده مردم ایران باشند - که اکثرا ادعا میکنند که هستند - و اگر " از هفت دولت آزاد " باشند - که در اینجا هستند - قادر خواهند بود که حکومتی به وجود آورند که " حکومت مردم بر مردم و برای مردم " باشد؟ و با توجه به اوضاع اتنیکی ایران شباهتی به " ایران باید سوئیس آسیا ..." داشته باشد ؟ارزیابی من اینست که خیر - با عرض معذرت مجدد - ما در حال حاضر دیگر لیاقت چنین حکومتی را نداریم. چرا ؟ و پس از دوازده سال گفتگو بر این منوال, آیا چیز دیگری باقی مانده است که تکرار مکرر در مکرر ننمائیم ؟ مگر اینکه از این کشمکش های بی حاصل لذت برده و سرگرم گردیم ؟ و در پای این درخت - با عرض معذرت مجدد - عو عو نمائیم ؟ و یا مقصد دیگری در پیش گیریم.
عنوان مقاله « نقد باستانگرایی» ست.
و محتوا هم لاجرم نقد است.
در تأیید باستانگرایی چیمه خود به اندازه کافی در دو ویدئو سخن گفته است.
رجوع شود به « در باره باستانگرایی ایرانیان و نقد دعوی های پان ترکی- از چیمه- م . سحر» در ایران گلوبال.
م.سحر نظر خود را گفته و مخالف او نیز نظر خود را. دشمنی در کار نیست، دیالوگ درکار است.
و پرتوافکنی برتاریکیهای مسئله.
اینکه کامنت ها همه از مخالفان اقای سحر است خود نشان میدهد که دشمنی با فرهنگ ایران تا چه درجه است .یعنی کامنت مثبتی برای اقای سحر نوشته نشده است ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
در بین دعوا نرخ تعئین نکنیم. این حکومت بر اساس تصورات واهی و کوشش های خیانتکارانه صد ساله بلشویک ها و کمک غرب در ایران روی کار امد و ربطی مردم پارس زبان ندارد. شعار مرگ بر شاه / مرگ بر امپریالیسم امریگا و اشغال سفارت امریکا همه ارمغان چپ د رایران است. بکار گیری شعار ستم ملی خلقهای غیر فارس در واقع خود فریبی جاهلانه است و مردم پارس زبان نیز زیر ستم اسلام و چپ هستند . یکسان قرار دادن نظام با مردم پارس دروغی بیشرمانه و در خدمت اهداف تجزیه طلبانه است. بیش 1400 سال است که دین اسلام سرنوشت مردم ایران ر ا رقم میزند و مردم ایران از ترک و بلوچ و کرد مجبور هستند به زبان عربی نیایش کنند و نه به زبان پارسی و یا به زبان ترکی . یادتان نرود که مدافعان خلقهای تحت ستم خود حمایت بی دریغ از نظام اسلامی کردند که به اعدام هزاران ایرانی انجامید .
آقای توکلی عزیز! ممکن بفرمائید علت تاخیر نشر کامنت ارسالی ما چیست؟ با تشکر از پاسختان.
دوست گرامی آ. گل! باسلام از نظر جامعه فارس! ایرانیت! بر پایه ایده ئولژی پان ایرانیسم و پانفارسیسم بنا شده است. اینان خود را آقا بالاسر مردمان غیر فارس میدانند. از فردوسی بگیر تا رژیم معدوم پهلوی و خمینی معدوم، همه اینان نژاد پرست بودند. این جامعه چون از نظر تعداد جمعیت در جغرافیای موسوم به ایران در اقلیت قرار دارد، از این جهت تنها موجودیت خود را در استعمار و استثمار ملل غیر فارس می بیند. شما فکر کن اگر میلیونها مردم تورک آزرباجان، عرب، بلوچ، کرد، ترکمن،... و امثالم به زبان خود تحصیل کنند، دیگر چه نیازی به زبان فارسی دارند؟ آنوقت زبان فارسی تنها در فارسستان بدرد میخورد. اینان برای تحکیم قدرت خود بر ملل دیگر، زبان خود را به زور سرنیزه و قتل و کشتار، بر آنان تحمیل کرده بدینوسیله بر قدرت سیاسی تکیه زده خود را مالک ایران تلقی میکنند! از نظر اینان، ایران یعنی فارس! با توجه به این نکته،
باید توجه کرد که ملل غیر فارس ایران!، اکنون نه با یک اقلیت فارس، بلکه قبل از همه با یک ایده ئولژی راسیستی درحال مبارزه است. جامعه ای که به حقوق ملل غیر فارس ایران کمترین ارزشی قائل نیست. به آنان به مثابه برده زیر دست نگاه میکند، شب و روز در مطبوعات و رادیو تلویزیونها، شنیعترین جوکهای متعفن را علیه شان شایع میکند، زبان و فرهنگشان را مسخره میکند، ذخایر طبیعی، و منابعشان را غارت کرده، کویرهای فارسستان را آباد میکند، آیا از نظر شما زندگی با یک چنین جامعه نژاد پرست، در جغرافیای موسوم به ایران، در آینده ممکن است؟ با توجه به اینکه جامعه فارس یکی از عقب مانده ترین جوامع محسوب میشود. در هیچ زمینه ای چه در زمینه علمی، چه در زمینه صنعت و تکنولژی و اختراعات مدرن در هیچ کجای جهان مطرح نیست. و جامعه ای مصرف کننده، خرافات زده است.جناب ناشناس؛ برادر شما هم داری مغالطه می کنی! اما اگه فقط فدایی حقیقتیم بد نیس به نکات زیر هم توجه کنیم!
من از خیلی پیش گفته ام، با توجه به شواهد؛ مصداقی مثل جمشید تفرشی از نفوذیهای رجوی یه! چون این دو همه انتقادهای درست به رقم سازیها، گزارشهای غیر واقعی زندان، فشارهای درون تشکیلات و بقیه رذالتهای رجوی رو به اسم خودشون منتشر کردن و بعد در یه خودزنی، تفرشی اعلام کرد نفوذی وزارت اطلاعاته! مصداقی هم همه سیاستهای جنگ طلبانه رجوی مثل تحریم رو قبول داره، در مکاتبه با گیلانی و حسیبی میگفت اکثر برو بچه های تیف اطلاعاتی و رژیمی ند، ... و مثل رجوی تقریباً همه اپوزیسیون رو رژیمی میخونه!
دافعه حاصل از این خودزنیها تماماً به سود رجوی تموم میشه که میگه این یارو در مورد همه از جمله رجوی رذل هم داره چرند میبافه!
مخلص همه جانهای شیفته آزادی و برابری،
بر و بچه های آلبانی و هزار اشرف یادتون نره!
قاچاقچیان مواد مخدر و قاچاق انسان، و مافیای هئروئین در مرزهای غربی ایران که بوسیله گروههای مسلح تروریستی با اعمال جنایتکارانه جامع بشری را به گند و جنایت مواد مخدر آلوده میکنند، جوانهای مردم را بد بخت و بیچاره، خانواده های بیشماری بر خاک ذلت می نشانند، با کسب درآمدهای نجومی منطقه و مرزها را نا امن کرده، مایه کشته شدن هزاران انسان بیگناه میشوند، گذاشتن اسم "کولبر" بر این مافیای مسلح، و تطهیر کردن آن، از نظر اخلاقی درست نیست! اینان قاچاقچیانی هستند که منطقه را به آشوب میکشند، مرزها را نا امن میکنند، به جنگ و گریز مسلحانه با دول منطقه پرداخته، با کشتن مرزداران و سربازان وظیفه، منطقه غرب ایران را به صحنه جنگ تبدیل کرده اند!
""" گویا حال و احوال اسد، دیکتاتور سوریه، خوب نیست و دچار سکته شده """ در حالیکه ترامپ و ترکیه پیرامون ایجاد "" نواحی امن در سوریه "" به تفاهماتی رسیده اند به کما رفتن اسد، تمام پروژهٔ "" حلال شیعه شاهنامه خوانان "" را بر باد خواهد داد. آیا اسد زودتر از خامنه‌ای جان به جان آفرین تسلیم خواهد کرد؟ آیا سفر با عجله ترزا می به ترکیه حامل پیامی پیرامون آینده سوریه بود؟
آقای کرمی غیر از ادیات کوچه بازاری و تبار بازی و بکار گیری ابیات توهین آمیز, نوشتاری هم دارید؟
خوب با این هشدار چه میخواهید بگوئید. ده هزار، بیست هزار، صدهزارنفر از ملت "شریف" بیایند جلو ارک و تظاهرات براه بیاندازند. دوست عزیز برای حفاظت از آثار باستانی و هویت ملی - فرهنگی یک ملت احتیاج به سطح نسبتا بالائی از دانش فرهنگی ، سیاسی و اجتماعی لازم است. وقتی این ارزشها بین توده های مردم وجود ندارند این نوع هشدارها نیز به درد کسی نمیخورد. توده های ملت در انتظار ظهور امام غایب هست و بس.
نامم ( حميد ع ) است ولی می توانید مرا ( مصداقی) هم بنامید یا که ننامید: اینجانب ایرج متولد 1339 ، فعالیت سیاسی‌ام را با کنفدراسیون در آمریکا شروع کردم ولی انقلاب که شد، 18 سال داشتم ، در7 سالگی روزنامه رستاخیر می خواندم با این وجود «از کودکی با فدائیان بزرگ شده‌ام. آنها سرنوشتم را رقم زده‌اند، » در دهسالگی درجنگل های سیاهکل همراه با چریک ها مشغول نبرد با شاه وطن پرست و متمدن بودم ؛ پس از آن برای ادامه مبارزه به خارجه رفتم .«هنگام بازگشتم به ایران، سوغاتم مجموعه آثار کامل لنین بود و ده کتاب جداگانه از آثار لنین و مارکس. آذین بخش اتاقم در سندیاگو، تصاویر حمید اشرف و بیژن جزنی و پرویز واعظ زاده مرجانی و رضایی‌ها و شریف‌واقفی بود.»پس از انقلاب به دلیل افراط گرایی چریک ها که از گبند تا سندج و مهاباد سر پاسدارها را می بریدند وبه جمهوری اسلامی هم رای «نه» داده بودند ؛
نا امید گشته «خط » عوض کرده وبجای خلق ، فدایی مسعود رجوی شدم .در21 سالگی بدون هیج دلیل و مدرکی راهی زندان اوین شدم و دهسال _ تاریخ دقیق اش یادم نیست_ که چند سال بود، بهر حال در زندان هم بیکار ننشسته و مشغول تدریس زبان انگلیسی روزانه 12 تا 14 ساعت به زندانیان در انتظار اعدامی بودم ...از این کار های آینده نگری ، صنفی _سیاسی زیاد کردم بطور مثال یک عدد انزجارنامه الکی نوشتم ،آقا؛ از زندان زدیم به چاک ..... بابا این بیشرف ها، خایه ها را نشمرده ،می کشند ؛ ان وقت ها به جای «انیترنت»؛ جنگ سرد بود، هنوز رژیم خریت نکرده بود که بخواد،بمب اتمی بسازه ..و سازمان های حقوق بشری در جنگ سرد،خوابشان برده بود و منتظر بودند یکی در کشور سوسیالیستی برای مخالفت با حکومت «موزی» نوش جان بفرمایند تا با عکس و تفصیلات گوش ادم وعالم را کر کنند. کشورهای ازاد دنیا چهار چشمی مواظب ایران بودند که پس از افغانستان ، توسط توده ای به اقمار شوروی اضافه نشود .بن لادن هم چاه های نفت را دست پیمان کاران امریکایی سپرد وبا چند عدد استینگر روانه کوههای توربره افغانستان شد کهاز آنجا هواپیماهای مسافری افغانی را هدف قرار دهد. از ان طرف دیگر، گروههای سیاسی هم مشغول جنگ حیدری و نعمتی بودند .خمینی دستورکشتار 5000 زندانی راداد من از ترس خوف کرده بودم می دیدم که رزیم بی پدر حتی به توده ای واکثریتی خائن وتواب هم رحم نمی کند ؛ چه برسد به من مجاهد بریده .. حالا بیا، ثابت کن که واقعا بریده ای ؛ راستش در زندان آدم عقل ش سرجایش می اید و شعار ها و شعرهای انقلابی که می گفت وارطان «سخن نگو » زندانیان با شلاق و بی شلاق سخن می گفتند_ مسخره بنظر می رسید. دلم می خواست یک چک تو گوش این شاعر تریاکی که در دو نظام شاه و شیخ علنی زندگی کرد و موجب مقاومت بیهوده زندانیان را فراهم کرد و کلمه تواب را ازارزش می انداخت،.بدینگونه بود که بهترین فرزندان این اب و خاک را، دسته دسته راهی کرم خانه کرد. اینکه انسان پس از اعدام از همه سو ، مورد هجوم کرمها قرار میگرند را قبل از نمابش ان توسط بی بی سکینه ؛خودم از انگلیسی به فارسی روان ترجمه کرده بودم ....حتما گذرتان برای چند روز هم شده به زندان افتاده است. برخلاف لاجوردی دماغ پهن، بیشرف که ادعا می کرد «پیج زندان اوین مثل عصای حضرت موسی معجزه می کند» آن .... دماغ پهن دروغ می گفت. زندان بیشتر انسان ها را اینده نگر می کند ؛ شوخی نیست کشته که شدی ،بجای حوریان بهشتی، این کرم ها بسراغت می ایند ؛ تو گوش ، دهنت ،....، دماغت ؛حتی توی سوراخ ... هم بالا می روند... گور پدر انها که بخواهند بعد ازاین که کرم ها ترتیب مان را داده اند « شهید» اعلام شویم و یک مشت شارلاتان سیاسی بیایند و برات اشک تماسح بریزند و با زنت بخوابند و نقش عمو را برای فرزندانت بازی کنند ؛ که چه بشه، مسعود و بقیه احزاب درب و داغون از جنازه کرم خورده ات پرچمی برای بقای خود بسازند .نه .نه بیخیال مگه خود رجوی پس از خرداد 60 نگفته بود که تواب الکی شوید و پس از ازادی ،تاکسی بگیرید و آدرس خونه تیمی را به راننده مجاهد بدهید ...بقیه کارتون نباشه ..اتومات درست می شه .... تازه کی می فهمه من تواب شدم .... پس از دهسال نه تنها از زندان رهاشده بودم دیگر گفتم این بار می روم فرنگ و انجا خوش می گذارنم ، بیخیال مبارزه ، سیاست ..مگه این سیاست کوفتتی و اینهمه کشته و زندانی ، چه گلی بر سر این ملت زدیدیم . می رویم خارج اگر شد ، درس می خوانم واگر نشد،یک عدد شرکت صادرات واردات ثبت می کنم و اگرباز هم نشد، کلاس زبان انگلیسی با لهجه شیرین فارسی برای سوئدی ها، تاسیس می کنم؛ بلاخره آسیاب هم نوبتی ... .به زنم قول دادم .که دیگه سیاست بی سیاست .... سریال شهید زنده ادامه دار است اگر مسئول کامنت سانسور نکند" باز گشت به جوهر ماده و کولون" آقای کرمی برای اطلاعات بیشتر این جمله را باز کنید تا مفهوم شود.
اگر راهتان به دهات کردنشین بیفتد در هر دهی در فصل کار میبینید که مردان در میدان ده وقت گذرانی میکنند و زنان درحال کار در مزاره هستند. پس دروغ بافی نکنید کوله بر یعنی قاچاقچی ، برای مثال قاچاق لباس ترک باعث بی کار شدن دهها هزارنفر در شهرهای بزرگ ایران شده است با این استدلال شما حتما قاچاقچی مواد مخدر در بلوچستان نیز راننده خودرو میباشد. چون به خاطر احتیاج رانندگی اتومبیل حامل مواد مخدر را می کند.ننه من غریبم بازی را کنار بگذارید. ریشه قاچاق باید از بن کنده شود چه دولتی چه خصوصی چون از "65% درصد کالای قاجاق 28% مربوط به مناطق غرب کشور می شود"منبع گزارش کالای قاچاق منشر شده 1394/ هر کوله بر باعث بیکار شدن چند کارگر در شهر میشود . پس جناب به جای داد و فغان به کوله بران نصیحت کنید که غیرت کار را از خانمهای کرد یاد بگیرند و از راه درست کسب درامد کنند
این روی داد در واقع زنگ خطری برای مروجان ان اسلام پاک و انسانی است که میگویند اسلام بوی خوش عنبر میدهد. پیروان دیگر ادیان در برابر اسلام زانو نخواهند زد و سرنوشت کشور خود را به دست گروهی مسلمان نخواهند سپرد.این ترور نقطه انفجار یک تنفر است و انرا باید پیروان اسلام و اخوندها جدی بگیرند که کسی ازادی را قربانی اسلام نمیکند بلکه این مسلمانها هستند که باید قربانی میشوند تا دست از اسلامی کردن جهان بردارند. تجربه تلخ مردم ایران به دقت زیر ذربین دیگر ادیان قرار دارد . مردم اسلام زده ایران باید بین زندگی در ازادی و برای دین اسلام زندگی کردن و به جنگ جهان رفتن یکی را انتخاب کنند.دین اسلام و قران باید پالایش شود تا جهان را به اتش نکشد .ادعای حکومت اسلامی به هر ترفند در خدمت ارتجاع دین خواهد بود .
یادمان نرود که حکومت اسلامی در برون مرز چه مردان بزرگی را به خاک انداخت و اینک پاسخ از کاناد میرسد .به کاربر ... سازاخ....یقین دارم که مسئولین کامنت به معنی و مفهوم " باز گشت به جوهر ماده و کولون" توجهی نکردند وگرنه کامنت شما انتشار نمی یافت. درخواست هم نمی کنم که آنرا بردارند، بگذار خوانندگان عمیق تر و ریشه ای تر به فرهنگ و شخصیّت اجتماعی و روش دیالوگ و بکار گیری واژه های مانند مادهء کولونی شما و امثال شما پی ببرند و بدانند که ما به چه افرادی با چه سطح فرهنگ فرومایه ای سرو کار داریم.
دریدگی و بی پرنسیپی در فرهنگ ما نیست، ولی مجبورم پاسخ شما را بدهم. روشنفکران و پیشتازان و قشر اکادمیک جامعهء تُرک تباری که از فرهنگ و تربیّت خانوادگی و اجتماعی و از جهان بینی مانند شما برخوردارند، مطالعات خود را در همین حوزهء " جوهر ماده و کولون" کرده اند که جهان شرق و خاورمیانه و ایران و آسیای کوچک (ترکیه امروز) را به لجن زار تبدیل کرده اند و میکنند.از فردی مانند شما و امثال شما فرهنگی جز پرتاب کردن "جوهر مادهء کولونی" به سر و صورت سایر مردمان و فرهنگ آنها دیگرانتظاری نبوده و نیست، تمدن شما بر این روش شکل گرفته است.
انسانهای امروزی درصدد کسب انرژی پاک هستند، شما تُرک تباران مطالعات خود را در همان شاخهء ماده کولونی ادامه دهید و آنرا مبدأ فرهنگ و تمدن سازی خود قرار دهید،
در آخر به شما پیشنهاد میکنم اگر توان آنرا دارید از این فرهنگ جوهر مادهء کولونی کمی فاصله بگیرید، که بوی بد آن نه فقط خاورمیانه را بلکه کل جهان را کم کم در بر میگیرد.
هر روحی انواع زندگی را باید تجربه کند،روحی که دریک زندگی در خانواده ای ثروتمند بدنیا می آید ،در زندگی های بعدی قطعا فقر را هم تحربه خواهد کرد،این بدین معنا نیست که یک نفر که فقیر است حتما گناهکار بوده است،اون کاپیتالیست هایی که باعث فقر مردم میشوند،بعد از مرگشان روحشان در خانواده هایی که باعث فقر آنها شده اند بدنیا می آیند تا هم ثمره کارهای خود را ببینید وهم انواع زندگی را تجربه کنند ،برعکس روح هایی که دریک زندگی از نظر مادی فقیر هستند در خانواده های ثروتمند بدنیا می آیند،تا این گفته متین عیسی مسیح که میفرماید با همان دستی که بکارید کنید با همان دست درو خواهید کرد بوقوع بپیوندد.
جناب توکلی. با این همه غلط املایی و انشایی که شما داری برای من این سوال پیش آمده که میزان سواد شما چقدر است ؟
در زبان فارسی به این که " چرا «میهن تی وی » که مراجعین بالایی داره و .... " میگویند سوال . نمیگویند دیسکورس یا گفتمان . شما یاد بگیر یک کامنت بدون مغالطه بگذاری ( همچنان که در جواب من دوباره مغالطه کرده ای - مغالطه توسل به شخص – تو مرید مصداقی هستی - دستکم دو تا مغلطه جدید یاد بگیر ) و یک کامنت بدون اشکالات املایی و انشایی بنویس دیسکورس و گفتمان پیشکش . 2 – آقا یا خانم کیمیا خاوری اگر فرد شناخته شده ای است لطفا خودش جلو بیاید و از نظرش دفاع کند و با آبروی دوستان" سرشار از تجارب " خود بازی نکند . . 3 – گفته اید اگر جای ایرج بودید آن مقاله را نقد میکردید . مقاله چه کسی را ؟ زن است یا مرد ؟ با سواد است یا بیسواد ؟ شناخته شده است یا گمنام ؟ آن گونه که ادعا میکند همسر و برادرش جزء
قربانیان رژیم هستند یا دروغ میگوید ؟ این همسر و برادر اسم و فامیل دارند یا نه ؟ فردی که جرات ندارد خود را علنی کند و از تاریکی تیر پرتاب میکند که" به نظر من تو جاسوسی و داری سناریو را پیش میبری " توقع دارد خیلی محترمانه نقد شود ! چطور به اینجا که میرسید نمیگویید به نظر من ایرج باید با کیمیا مثل خودش رفتار کند ولی به ایرج که میرسید میگویید به نظر من باید با ایرج مثل خودش رفتار کرد ؟رسیدیم به تناقض ! گفته اید " به نظر من با ایرج باید مثل خودش برخورد کرد " شما که دو سطر بالاتر گفتی من دارم دیسکورس راه می اندازم . حالا میگی اگر ایرج فحش میده من هم باید فحش بدم اگر به جان شکنجه شدگان افتاد ( به ادعای شما البته ) من هم به جان او بیفتم .... پس بحث "دیسکورس " نیست بحث قدیمی محسن درزی رفیق گرمابه و گلستان شماست .
متاسفانه ایرج مصداقی بلد نبود مثل شما در کابل و تاشکند و از طریق مخفیانه قدم زدن در کوچه باغهای شهر زادگاه مقاومت رادیکال کند .این تواناییها را فقط شما داری و بس .
کلیپ امید دانا هزار کامنت دارد اما ایشان اعلام میکند حمید اشرف کودکان شایگان را کشته . نژاد پرست همان پرستاری از نژاد است و پرستاری هم همان پاسداری کردن است . 28 مرداد قیام ملی بود و .....
خیلی جالب است آدمی که در فایل صوتی به مصداقی میگوید تف تو صورتت درباره پرخاشگری و ... اظهار نظر میکنه . وقتی شما مقاله ای منتشر میکنی از کسی که نه نام دارد نه نشان و به مصداقی لقب جاسوس و مزدور و ... میدهد توقع داری مصداقی به تو نگوید مامور وزارت اطلاعات ؟ خودت گفتی ( و البته درست هم گفتی ) که با هر کس باید مثل خودش رفتار کرد . پایان پیام /
متاسفم برای ایران گلبول که با نشر چنین مقاله های بی ارزش فقط به خاطر اینکه ساز مخالف میزنند اجازه نشر پیدا میکنند . اعتراض و مخالف با سیاست های و یا خود یک رژیم فرق دارد با اینکه ما تمام آن هویت و فرهنگ و زحمات نسلی که در درون کشور با همه سختی ها همچنان پرچم اعتراض را برافراشته نگاه داشته به لجن بکشیم
جناب آقای حبیب خسروی شما نه تنها هویت ها را جعل میکنید، مرزها را جعل میکنید، ملت ها را جعل میکنید، بلکه در اقدامی شگرف دست به جعل قوانین کشورها هم زده اید، اینکه میگوئید صحبت از نزاد آریایی و بحث راجع به آن در برخی کشورها جرم محسوب میشه و همه این رو به عنوان یک تئوری نژاد پرستانه و راسییتی پذیرفته اند!!! نکنه فکر کردید با یک بچه بیسواد که پاشو از شهرش بیرون نذاشته صحبت میکنید؟! مرد حسابی من حداقل نصف اروپای غربی رو گشتم و دور زدم، شما نه تنها به اون سوالهای که از شما پرسیده شد پاسخ نگفتید بلکه در عوض متوسل به داستان سرایی و جعل قانون برای کشورهای دیگر میشوید، چیزی که شما هنوز بلد نیستی اینه که نمی دونی نژاد شناسی نژاد پرستی نیست بلکه بخشی از علم انسان شناسیه که اتفاقا جلوی بسیاری از جعل ها و دروغ ها و تحریفات ملت سازها و مرزباف های خیالی رو میگیره، اینکه یک ملتی نژاد یا نژادهای انسانی خودش
فارسها توان مملکت داری نداشتند و هر بیگانه ای را به کشور راه دادند حالا هم باید تاوانش را با تکه پاره شدن بدهند. فارسها تنها موجوداتی هستند که حتی هویت خود را انکار می کنند و گروه های مهاجم و اشغالگر سرزمینشان را اقوام ایرانی می نامند در حالیکه اکثر قومیتهای ایران مهاجران تازه وارد و بیگانگان اشغالگر هستند مثلا در شاهنامه می گوید
. از کرد و لر و بختیاری گرفته تا بلوچ و عرب.از ایران وز ترک وز تازیان / نژادی پدید آید اندر میان
نه دهقان نه ترک و نه تازی بود / سخنها به کردار بازی بود
یعنی در زمان شاهنامه تنها 3 قوم ایرانی و ترک و تازی بوده و فردوسی هشدار می دهد که این باعث نابودی کشور می شود که واقعا هم اختلاط نژادها عامل نابودی آنهاست.در حالیکه امروز می بینیم یک چندین قوم و قبیله دیگر نیز اضافه شده که همه از بعد صفویه به ایران وارد شده اند
کردها نیمی عرب هستند بقیه هم از هند و افغانستان آمده اند. بلوچ در زمان حمله محمود افغان آمده و شاخه ای از آنها هستند. عربها در زمان اواخر قاجار. بختیاریها از زمان صفویه تا قاجار در حالا مهاجرت از آناتولی به ایران بوده اند. لرها طبق کتاب حمداله مستوفی در زمان صفویه از شام وارد منطقه شدند. حتی ترکهای قشقایی مهاجران زمان قاجار هستند که در منابع تاریخی ذکر شده
حتی طایفه همین توکلی از هندوستان آمده اند و قیافه و فرم دماغ و نامهای جغرافیایی آن منطقه شاهد این ادعاست. مثل فومنات که شبیه سومنات و گجرات در هند!!
دلیل بی علاقگی او به ایران نیز همین مهاجر بودنش است.
من هم نیمه ترکی هستم که مثل روز برایم روشن است اجدادم از آسیای میانه آمده اند قیافه های شرقی که ژن مغلوب در خانواده پدری مان هست گویای این است
مانده ام با درد هویت و خسته از دعواهای قومی ای کاش حرف کسروی را مبنی بر نابودی زبانها و هویتهای حاشیه ای اجرا می کردند تا از این دعوای حیدری نعمتی خلاص می شدیم هر چند موضوع زبان و قومیت را حل کنیم با ایدوئولوژیهای رنگارنگ بین مردم اختلاف می اندازند که چاره کار همان سخن کسروی است:
یک کشور یک زبان یک دین یک ایدئولوژی یک پرچم یک ملت
سلام خوشحالم از اينكه تحليلهاي علمي ومطالب خوبتان را ميخوانم
قدر مسلم اينكه جامعه ي سياست زده ي ما در كنار هجوم وطغيان تروريسم وخرافه گرايي مذهبي چشم خود را بر واقعيات دنياي مدرن بسته ومتأسفانه هنوز بحران فكري ناشي از جريانات چپ راديكال وتبليغات سراب گونه ي كمونيسم استالينيستي مانع از درك واقعيات دمكراسي ورهايي از توهم توطئه اي كه چونان تار عنكبوت بر پاي ما ايرانيان واهال خاورميانه راه راست گزيني رابسته چونان كه ميخواهيم تقاس بي عرضگي عقب ماندگي وتمامي ناشده هايمان را با تخريب ساختارهاي دمكراتيك وبالاخص نابودي ليبراليسم وغرب جبران كنيم
در كشوري كه كانديدي به علت اسم بردن از ايران در كنار اسلام رد صلاحيت ميشود واز طرفي صبح تا شب بر طبل ايران ايران ميكوبد انتظاري جز تخريب هرچه بيشتر داشته هايش وعدم كسب بايسته هايش نميشود متصور بود
اميدوارم همچنان در كسب علم وكنكاش واقعيات ودرج نيازها موفق
كلمه "آذري"درآذربايجان ايران شناخته شده نيست ومن اولين بار در ازايران اين كلمه را شنيدم مردم آذربايجان خودرا آذربايجاني وزبانشانرا تركي ميدانند لطفأ نويسنده زبان آذري راتعريف كنند ودرصورت امكان جمله اي باين زبان آذري بنويسند
این نوشته برای فریب نگاشته شده و در خدمت و تأیید « سیاست حکومت و پان ایرانیست» هاست.
و نویسنده نیر از « آذریست» ها.
اینگونه تبلیغات را باید بعکس خواند. که هدف نگارنده روشن شود. آنچه در نوشته به زبان آمده جهت پوشاندن واقعیت موجود
است که میخواهد جنبش هویت و رفع تبعیض را مخفی کند و نابود شده بنمایاند. چون از آن وحشت دارند.
وجود انترنت و جنبش هویت شناسی ، نشان دهنده ی آنست که ، اطلاعات این نوشته ، نادرسته و جهت فریب تهیه شده است.
جبر و قانون تاریخ و طبیعت نشان داد هر زبانی که فاقد الفبا و خط باشد از بین رفتنی است. با پروسه گلوبال شدن این عمل شدت بیشتری یافته. 80 درصد مردم ایران با یکی از لهجه های زبان پارسی صحبت میکنند. ناسیونالیستها قادر به نگه داشتن چرخ تاریخ نیستند. دولتهای دمکرات باید رعایت حقوق فولکلوریک و فرهنگی اقوام ایرانی را بنمایند.
پر.لتاریا چیزی برای از دست دادن ندارد غیر از زنجیرهایش.
پیش بسوی جمهوری سکولار لیبرال سوسیال مونوگام !
نظریۀ دینی تناسخ می گوید که باز گشت دوباره به زندگی، گاهی برای دریافت پاداش، و یا برای کیفر بینی است، مثلا کسانی که در زندگی پیشین خود درست کار و پاکدامن بودند بار دیگر که به این جهان باز میگردند و از زندگی بسیار مرفه و دور از غم و ناراحتی (به عنوان پاداش) برخوردار میشوند، در حالی که آن گروه که در زندگی پیشین خود تجاوزکار و ستمگر بودند برای کیفر، به زندگی پست تر باز میگردند. عجب !!! پس اگر امروز گروهی را مرفه و گروه دیگری را گرسنه و پا برهنه میبینیم این به خاطر نتیجه اعمال پیشین آنها است که به این صورت تجلی میکند و هرگز تقصیری متوجۀ سیستم کاپیتالیستی و یا جامعه نیست ! به طور قطع اعتقاد به تناسخ اهرمی محکم در دست زالوهای سرمایه دار و جهانخواران امپریالیست می باشد.
زالوهای سرمایه دار با اهرم تناسخ ، عزت و رفاه خود را معلول درستکاری و پارسائی زندگی قبلی خود، و بدبختی و بخت برگشتگی بیچارگان را نتیجه زشتکاریهای آنان در زندگیهای قبلی قلمداد می کنند و از این طریق، بر دیگ خشم فروزان و جوشان خلق های تحت ستم که پیوسته خواستار انقلاب و نبرد بر ضد مرفهان و سرمایه داران میباشند، آب سرد بریزند و همه را خاموش نمایند . پس آموزگار کبیر کمونیسم کارل مارکس حق داشت دین را افیون توده ها بنامد و آن را در خدمت بورژوازی و غارتگران بداند. اندیشۀ تناسخ در سرزمینهائی مانند «هند» رشد نموده که از نظر بدبختی و گسترش فاصله طبقاتی وحشت زا و هولناک میباشد.به طور مسلم صاحبان زر و زور برای توجیه کارهای خود، و برای فرو نشاندن خشم خلقهای گرسنه و پا برهنه به چنین اصلی پناه میبردند، و رفاه خود و سیه روزی همسایه دیوار به دیوار را از این طریق توجیه مینمودند، تا آن هندی مظلوم به جای فکر در انقلاب، بر زندگی قبلی خود تاسف ورزد، و با خود بگوید چرا من در هزاران سال پیشین در این جهان که زندگی میکردم چنین و چنان کرده ام که اکنون دامنگیرم شده است، ولی خوشا به حال آن خواجگان که هم اکنون میوه نیکوکاری خود را می چینند، بدون آنکه ستمی به کسی بنمایند. یک چنین اصلی درست در خدمت ستمگران زورگو بوده است که متاسفانه در سرزمین هند رشد و نمو کرده است.کابالیستهای یهودی و مبلغان هندی نظریۀ تناسخ در خدمت و مزدوری بورژوازی جهانی می باشند.
بهشت و جهنم انسانها همین کره خاکی است و هیچ روح و خدایی وجود ندارد.
آخوند و کشیش و خاخام و مفتی و مغ و ... همه گرگهای یک گله می باشند و نوکر سرمایه داران و امپریالیستها هستند.