لیلا خواهر نق زن که میخواهد تن به این زندگی به این سختی ندهد و قانع به آن نیست ولی در نهایت قادر نمی‌‌شود موقعیت کاری بهتری را پیدا کند و "" بهمن موحدی ، بامدان "" تشابهات زیادی دارند، لیلا به زمین و زمان فحش میدهد، بهمن موحدی به پان ترکها " هویت طلبان " توهین میکند، در نهایت لیلا مجبور میشود بسوزد و بسازد و تسلیم نکبت و بدبختی زندگی جامعه کهریزکانی / شاهنامه خوانی / چاه جمکرانی شود، "" بهمن موحدی هم مجبور میشود جلو چشمانش آب رفتن، نابودی "" تروریست‌های پ ک ک "" را ببیند که با مافیای سپاه و تروریست‌های شیعه حشد ال شعبی متحد شده اند. من ترک هم خودم را آماده میکنم که "" فیلم باشکوه "" The Ottoman Lieutenant "" ستوان عثمانی "" محصول مشترک هالیوود و ترکیه را در سال ۲۰۱۷ ببینم.
به تأثیر « هنر» خلقها و ملتها در یکدیگر کمی اشاره شد. نکته مهم دیگر تأثیر هنر در سیاست است.
چه «هنر شعر وموسیقی» وچه عرصه های دیگر. یعنی فرهنگ خلقها که متقابلا به هم تأثیرمیگذارند در عرصه سیاسی نیز
بهم دیگر اثر میکنند.
در آراز- آراز که یک یا چند بایاتی ست فعالان سیاسی با تغییر « من به خلق» ماهیت سیاسی به بایاتی داده اند.
سیاست از فرهنگ مردم بهره میگیرد و بر عکس آنهم صادق است.
این تأثیر پذیری و تأثیر گذاری در آهنگ ها هم صادق است.
آهنگ سحر با مراببوس یکی ست. و همینطور« تأثیرات متقابل»دیگر هم در شعر و موسیقی و غیره وجود دارد و اینها کاملاً طبیعی ست.
فرهنگ ها در سیاست اثر میکنند و برعکس. خلقها در فرهنگ هم دیگر نیز تأثیر متقابل دارند.
در سطح منطقه و جهان نیز چنین است. از این روست که افسانه های آسیا را در اروپا و برعکس مشاهده میکنیم.
فرهنگ و هنرها همدیگر را تکمیل میکنند.
به شرط اینکه فرهنگ ها آزاد باشند و بتوانند به فعالیت و حیات طبیعی خود ادامه دهند. وگرنه همه ی فرهنگها زیان و ضربه می بینند.
نقد فرهنگها نیز وجود دارد که خود داستان دیگری ست.
زمانی در فرهنگها، قربانی کردن انسان در پیشگاه خدایان رسم بود که از راه « نقد و مبارزه» این رسم برافتاد و جایش را به حیوانات داد که تاکنون نیز ادامه دارد. و اکنون حیوان دوستان به حق با این رسم عقب مانده مبارزه میکنند. و...
فرهنگها مخلوط و ترکیبی از ارزشها و اعمال « مثبت-منفی » هستند.
منفی ها به علت « کهنگی، کمی دانش، و ابتدایی بودن ابزار» پدید آمده ، دوام آورده ، و نیاز به تغییر دارند.
ضرورت زندگی ست که « پیشرفت » از میان موانع منفی راه خود را باز کند. هر چند چیزهای منفی برای ما عزیز باشند. و معمولا نیز « عزیز» اند. و « مقدس».
مانند عمل قربانی کردن انسان در پیشگاه خدایان. که هزاره ها ادامه داشته است.
در عمل « قربانی کردن انسان» تنها فرد قربانی نشده بل « بخشی از پیکر بشریت، تمدن، حیات بشری» ، قربانی شده است.
« روابط انسانی و اجتماعی» بخشی از بشرزمین قربانی شده است.
در چیزهای منفی که امروزه در فرهنگها وجود دارند نیز داستان و تراژدی چنین است. و نه جور دیگر.
ممنوعیت یک قرنی « فرهنگ خلقها در ایران» قربانی کردن فرهنگ اکثریت مردم ایران در پیشگاه خدایان است.
سر بردن این فرهنگ برپای خدایان است.
ضرورت زندگی ست که « این قربانی کردن» منسوخ شود.
هیچ چیز زیباتر از حفظ حیات زیبای« انسان و طبیعت» نیست.
این پان ترک نیرنگ باز به نام "لطیف حسنی" در اباطیلی که نوشته است مدام دم از ملت های جعلی در ایران زده است و به جای اینکه بنویسد "ملت بزرگ ایران" ، مضحکانه نوشته است: "ملتهای ایران"!!!!. ایران کشوری است یک ملیتی و چند قومیتی، که اکثریت مطلق ملتش را قومیت ایرانی تشکیل داده است ( با شاخه های فارس ، کرد ، بلوچ ، لر، لارستانی، گیلک، تالش،...) دومین قوم تشکیل دهندۀ ملت ایران قوم تُرک است با شاخه های آذربایجانی ، خراسانی، همدانی ، و چند جماعت کوچک پراکندۀ دیگر. عربها در مرتبۀ سوم قرار می گیرند و عمدتاً در خوزستان ساکنند. و علاوه بر اینها اقوام یهود و ارمنی و آسوری و کلدانی هستند. سراسر ایران ملک مشاع همۀ اقوام تشکیل دهندۀ ملت ایران است، و مردمی که در یک نقطه از ایران زندگی می کنند مالک مشاع همۀ دیگر نقاط ایران هستند، و در دفاع از این حق مشاع حق دارند که در قبال هرحرکت مشکوکی که در هرنقطه از ایران
رخ می دهد نظر بدهند و سمت گیری کنند.
ملت در قاموس سیاسی یک معنا دارد و قوم یک معنای دیگر. «قوم» یک مجموعه از جماعات انسانی است که دارای زبان و فرهنگ و سنتهای مشترک دیرینه اند و از یک منشاء نژادی برخاسته اند ، و در درون یک کشوری که چند قومیتی است در کنار اقوام دیگر تشکیل ملت می دهند. «ملت» یک مجموعه از جماعات انسانی شامل اقوام است که در درون یک سرزمینی به نام کشور با مرزهای مشخصی زندگی می کنند ، دارای تاریخ و سرگذشت مشترک و دارای دولت واحدی اند. یک ملت ممکن است از چند و چندین قوم تشکیل شده باشد (مثل ایران) ، چنانکه ملت ایران از اقوام فارس و تُرک و کرد و لر وبلوچ و ترکمن و عرب خوزستانی و گیلک و مازندرانی و یهود و ارمنی و آسوری و کلدانی تشکیل شده است. «ملت» اَعَم از «قوم» است؛ وجایگزین کردن هرکدام از این دو اصطلاح حقوقی با یکدیگر نشانۀ ناآگاهی از اصطلاحات و تعابیر حقوقی است.
اصرار اشرار تجزیه طلب آذربایجانی و پان ترکیستهای پلید بر به کاربردن «ملت آذربایجان» به جای «قوم ترک» نشانۀ تلاش توطئه آمیز در جهت پاره پاره کردن کشوری است که ایران نام دارد؛ وچنانکه می دانیم ، دیری است که اینها در تلاشند تا به بلوچها و کردها نیز القا کنند که شما نه از قوم ایرانی بلکه دو ملت متمایز و مشخص هستید؛ وبه این سان ، در جهت تحریک بخشهای مختلف ملت ایران برای ایجاد تفرقه و اختلاف قومی به هدف پاره پاره کردن کشور فعالیت می کنند.
پس از سرنگونی رژیم ضدایرانی و ضدبشری جمهوری اسلامی، دفاع از تمامیت ارضی ایران وظیفۀ فرد فرد ملت ایران است.
این پان ترک نیرنگ باز به نام "لطیف حسنی" در اباطیلی که نوشته است مدام دم از ملت های جعلی در ایران زده است و به جای اینکه بنویسد "ملت بزرگ ایران" ، مضحکانه نوشته است: "ملتهای ایران"!!!!. ایران کشوری است یک ملیتی و چند قومیتی، که اکثریت مطلق ملتش را قومیت ایرانی تشکیل داده است ( با شاخه های فارس ، کرد ، بلوچ ، لر، لارستانی، گیلک، تالش،...) دومین قوم تشکیل دهندۀ ملت ایران قوم تُرک است با شاخه های آذربایجانی ، خراسانی، همدانی ، و چند جماعت کوچک پراکندۀ دیگر. عربها در مرتبۀ سوم قرار می گیرند و عمدتاً در خوزستان ساکنند. و علاوه بر اینها اقوام یهود و ارمنی و آسوری و کلدانی هستند. سراسر ایران ملک مشاع همۀ اقوام تشکیل دهندۀ ملت ایران است، و مردمی که در یک نقطه از ایران زندگی می کنند مالک مشاع همۀ دیگر نقاط ایران هستند، و در دفاع از این حق مشاع حق دارند که در قبال هرحرکت مشکوکی که در هرنقطه از ایران
رخ می دهد نظر بدهند و سمت گیری کنند.
ملت در قاموس سیاسی یک معنا دارد و قوم یک معنای دیگر. «قوم» یک مجموعه از جماعات انسانی است که دارای زبان و فرهنگ و سنتهای مشترک دیرینه اند و از یک منشاء نژادی برخاسته اند ، و در درون یک کشوری که چند قومیتی است در کنار اقوام دیگر تشکیل ملت می دهند. «ملت» یک مجموعه از جماعات انسانی شامل اقوام است که در درون یک سرزمینی به نام کشور با مرزهای مشخصی زندگی می کنند ، دارای تاریخ و سرگذشت مشترک و دارای دولت واحدی اند. یک ملت ممکن است از چند و چندین قوم تشکیل شده باشد (مثل ایران) ، چنانکه ملت ایران از اقوام فارس و تُرک و کرد و لر وبلوچ و ترکمن و عرب خوزستانی و گیلک و مازندرانی و یهود و ارمنی و آسوری و کلدانی تشکیل شده است. «ملت» اَعَم از «قوم» است؛ وجایگزین کردن هرکدام از این دو اصطلاح حقوقی با یکدیگر نشانۀ ناآگاهی از اصطلاحات و تعابیر حقوقی است.
اصرار اشرار تجزیه طلب آذربایجانی و پان ترکیستهای پلید بر به کاربردن «ملت آذربایجان» به جای «قوم ترک» نشانۀ تلاش توطئه آمیز در جهت پاره پاره کردن کشوری است که ایران نام دارد؛ وچنانکه می دانیم ، دیری است که اینها در تلاشند تا به بلوچها و کردها نیز القا کنند که شما نه از قوم ایرانی بلکه دو ملت متمایز و مشخص هستید؛ وبه این سان ، در جهت تحریک بخشهای مختلف ملت ایران برای ایجاد تفرقه و اختلاف قومی به هدف پاره پاره کردن کشور فعالیت می کنند.
پس از سرنگونی رژیم ضدایرانی و ضدبشری جمهوری اسلامی، دفاع از تمامیت ارضی ایران وظیفۀ فرد فرد ملت ایران است.
بله عزیزآزاد، فولکلور خلقها با پیدایش آنها به وجود میاید و مدام تکمیل میشود. همه ی مردم در ساختن آنها میکوشند. طرز زندگی و عقاید و علم و هنر و رسوم خود را توسط فرهنگ شان بازتاب میدهند. در حقیقت ثروت مادی و معنوی خود را میافرینند . و این بسیار زیباست. و همیشه چنین باد.
تا جایی که من تحقیق کرده ام ریشه ی خیلی چیزها در فرهنگهای منطقه ی ما -خاورمیانه- آذربایجان- و ایران به فرهنگ شگفت انگیز سومر و خلقهای هم دوره با آنها و حتی پیش از آنها بر میگردد.
متاسفانه دید تنگ نظرانه و یکطرفه باعث شده که فرهنگ این دوره از انسان باستانی از دسترس مردمان کنونی حذف یا دور نگهداشته شود.
فرهنگ باستانی انسان کهن در منطقه ما به خصوص سومر واقعاً فوق العاده و حیرت انگیز است. ریشه خیلی چیزها را میتوان در فرهنگ مردم آن دوره یافت.
آنها با شناخت « خورشید»، آمد و رفت « شب و روز» و « دمیدن سپیده دم -دان» ، پایه ی مذهب و خدا باوری - dingir-
خود را به وجود میاورند. و سرودها و رقصها و ادبیات و بسیاری از هنر ها را پایه ریزی میکنند. این فرهنگ در منطقه ما منتشر شده و زندگی مادی و معنوی همه را تحت تأثیر قرار میدهد.
افسوس که چنین خلقها و فرهنگهایی نتوانستند تا به امروز دوام بیاورند و تحلیل رفتند.
فرهنگ آذربایجان به دلیل اتصالی زبان بودنش خویشی نزدیگی با فرهنگ همه ی خلقها ی اتصالی زبان در منطقه دارد ، بخصوص سومر و لولوبی و کوتی و غیره . فرهنگ اتصالی زبانها نخستین فرهنگ پیشرفته در منطقه ی ما بود.
ریشه ی چیزهای زیادی از فرهنگ امروزی را میتوان در فرهنگ باستان دید و شناخت.
کشور هلند در اروپا در رابطه با تولید و فروش و مصرف حشیش گویا آزاد ترین کشور اروپا است . خیلی ها روی بالکن یا در باغچه یا جای دیگر ممکن است به پرورش این گیاه بپردازند . معمولا بحث روی تعداد و مقدار است که پلیس ایراد میگیرد.
این امرالله ابراهیمی تاکنون در این سایت نشان داده که ادعا و اوهام و تهمت هایش معمولا خصوصی است. من هیجگاه نتوانستم بیش از 2 جمله از نوشته های او را بخوانم چون غیر طبیعی و غیرعلمی و از نظر روانی غیرمتعادل بنظر می آیند . کسیکه به دیگران اتهام مامور میزند ، خودش اول باید مورد شک قرار بگیرد که اغلب قصد خراب کردن اپوزیسیون را دارد . کریم حقی چون ترک است ممکن است دلایل راسیستی نیز بی تاثیر نباشند .
آقای کرمی، اگر شما تصور می فرمائید فرزند شما چون فارس است، پس برتر از فرزند من هست و حق دارد بیشتر از فرزند من ترک غذا بخورد، بزبان مادریش بنویسد و بخواند، فرزند شما حق دارد در جامغه مطرح شود و اگر روزی هم فرزند من حق مساوی با فرزند شما را داشته باشد، باید ساکش را جمع کند و برگردد به ایغورستان در چین، آقای کرمی اگر شما این حرفها را در دادگاه نورنبرگ آلمان مطرح کنید، می دانید دادگاه بین المللی با شما چه رفتاری می کند؟! همین است که می گویند، بعضی مواقع بی سوادی و بی اطلاعی از قوانین کار دست آدمی می دهد
الیار عزیز باور کن من احساس شما را به آزربایجان درک می کنم و بدین خاطر هست که همیشه دوستت دارم ولی در این سری ترانه های آراز و آیرلیق, بور خوردن اویان سحر یا همان مرا ببوس مرا یک کمی ....... در این لینک آیرلیق جدا شدن ناخن ازانگشت بوضوح دیده می شود لطفا نگاه کنید http://www.atropetan.com/1.html
اضداد سازمان مجاهدین خلق همگام با مزدوران نهان و آشکار سازمان اطلاعات سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات سعی دارند دستگیری و زندانی شدنِ این‌بارِ کریم حقی منیع را هم طبق معمول دفعات قبل و دستگیری دیگر مزدورانِ نظام جهل و جنایت حاکم بر ایران در خارج کشور، یک " توطئه و پرونده سازی" از جانب مجاهدین خلق القا کنند تا برای او کسبِ حمایت کرده و یا رسوایی‌اش را استتار نمایند اما واقعیت این است که کریم حقی این‌بار نه به جرم جاسوسی، بلکه به جرم مواد مخدر دستگیر شده است و نه سازمان مجاهدین در دستگیری اخیر او نقش دارد و نه گروه ضدجاسوسی آذرخش در آن دخیل است. از همه ایرانیان آزاده تقاضا دارم که بی‌توجه به تخطئه طیف مذکور، اقدامات لازمه را به عمل آورند.
روی آوردن ودست زدن به تقلب و توهین و نیرنگ و جعل ، شیوه و رویۀ همیشگیِ اشرارِ تجزیه طلب آذربایجانی و پان ترکهای پلید می باشد که دچار واماندگی و درماندگی مطلق علمی و عقلی اند. این تجزیه طلب پان ترک درنوشتۀ بالا به طرز چندش آور و نفرت انگیزی به شاعر بزرگ ایران "فردوسی" توهین و حمله کرده است و نام "خلیج همیشه فارس" را زیر سوال برده است. این پان ترک دغل باز بداند که باید اشعار و عقاید "فردوسی" را با توجه به اتفاقات زمانه اش سنجید و نباید فراموش کرد که در آن زمانها، عربها و ترکها در ایران ، جنایات و ظلمهای بسیاری را مرتکب شده بودند و عکس العمل فردوسی در شاهنامه در آن زمان کاملاً طبیعی و قابل درک بوده است. اما در زمان حال، عرب ستیزی و ترک ستیزی، تفکری به غایت ارتجاعی و انسان ستیزانه و راسیستی است.
اشرار تجزیه طلب آذربایجانی و پان ترکهای پلید بدانند که پس از سرنگونی رژیم ضدبشری و ضدایرانی
جمهوری اسلامی، اگر قصد دامن زدن به تنش های قومی و حرکتهای جدایی طلبانه را داشته باشند با مشت آهنین خلق ایران مواجه خواهند شد. خلق ایران برای سرکوب اشرار تجزیه طلب آذربایجانی، واهمه ای از بکارگیری قوای نظامی و روش های قهرآمیز ندارد و هزینه های آنهم کوچکترین اهمیتی ندارد.
جناب امیر احمدی ظاهرا دل پردردی دارند که محتویات یک کتاب را در این مقاله جای داده و احتمالا نتیجه گیری درستی نداشته اند. ترامپ نه یک " یک ملی‌گرای نژادپرست است " و نه یک فاشیست. ترامپ فرد خود شیفته و نمایشگر ( showman ) سوداگریست که با ضد و نقیض گویی بر موج عوام فریبی سوار شده و در تمام عمر خود از ابهامات قانونی جهت انباشتن کیسه خود سود برده است. او حتی برخلاف عرف, اسناد مالیاتی خود را هم منتشر نکرده است . مقام ریاست جمهوری اوج آرزو های ایشان برای خود نمایی و سود بیشتر است. اینکه ایشان چه خواهند کرد را نه خود او بلکه اعضای کابینه او میدانند.
بلیبورد نسب شدە در ایران و متعاقب آن دادگستری بیدخون عسلویه اوج رذالت و پستی و نژاد پرستی در ایران را بە نمایش میگذارد کە در کمتر جائی از کرەی زمین اینگونە شفاف و بدون پردە نژاد پرستی و رذالت خود را نشان می دهد زمانی کە انسان این همە رذالت و نژاد پرستی و فاشیزم بی در و پیکر را از مقامات و نهاد های حقوقی یک کشور میبیند آدم حق بە مردم بلوچ میدهد کە دنیا را بە سر این ویران شدە ایران خراب کنند این گونو رذالت و نژاد پرستی هست کە حرکت مسلحانە مردم بلوچ و مبارزە با ای همە پستی را حقانیت میبخشد ،، ولی آنچە کە جالب است پان تورک بیشتر نژاد پرست از مسئولین نژاد پرست ایرانی معرکە بیار این مسئلە شدند و دارند بە آقای دوشکی گوش زد میکنند کە بە جای پرداختن بە نژاد پرستی پان اتراک و گورگ خاکستری بە نژاد پرستی ایرانیان بە پردازد این نژاد پرستان تورک فراموش میکنند کە مبارزە با نژاد پرستی مکان
نمیشناسد انسانهای شریف و منزجر از نژاد پرستی وظیفە دارند همانگونە کە نژاد پرستی در ایران را محکوم میکنند نژاد پرستی در تورکیە ، افغانستان ، عراق ، انگلیس و یا هر کجای دنیا کە باشد محکوم کنند مسئلە اینجا نان بە قرض دادن نیست کسی کە از نژاد پرستی بیزار است این بیزاری نباید مرز و مکان بشناسد
جناب طهران تورکی, حرف من همانست که گفتم, حرف شما چیست ؟ شاید اگر جناب عزیزی بنی طرف آن مقاله کذایی را در اینجا هم منتشر کند من و شما حرف دیگری نداشته باشیم. شاید کسی که ۷ - ۶ سال پیش از لندن امید سلطنت بر " مملکت عربستان " را داشت امروز به امید سلطنت بر خوزستان قانع شده باشد. یکی دو روز پیش هم سرکار علیه خانم نخست وزیر بریتانیایی کبیر در شورای همکاری کشورهای عرب " خلیج " در بحرین وعده مساعدت برای مقابله با تهدید های ایران را داده بود. اعضای کابینه رییس جمهور آینده آمریکا هم که هر روز برای حمله به ایران روز شماری میکنند.
آقای دوشوکی از گرگهای خاکستری چه خبر . زمانی که ان مقاله مجعول را نوشتی در اعتراض ما کلی بدو بیراه نثار مردم ازربایجان کردی و شونیستها به به و چه چه حواله ات کردند حالا برای این حق کشی های ملت بلوچ همه ساکت شدند . تا زمانی که شما بلوچها دوست و دشمن خود را نشناخته اید جوانانتان را اعدام و در به در خواهند کرد اسم خاکهایتان را سگستان و زابلستان خواهند نامید و شما نتوان چیزی گفتن. آقای دوشوکی یک بدهی بابت توهین به ملیت ترک حداقل در این سایت بدهکاری یادت نره
رفیق ستاره دار حقیقتا تبریزی است , اما از جنس عناد گرترین تبریزی روی زمین . در مدرسه لقب ابو جهل داشت , چون هیچ صراطی را مستقیم نبود . اگر چه دکان سوسیالسیم ایشان دایر است , اما اگر طرف گفتگو به جد از سوسیالسیم طرفداری کند , ایشان ضد سوسیالیسم میشوند . شخصیتی بر جسته است ماشالله !! به لطف ایران گلوبال مقاله نویس هم شده !!!
""" طباطبايى، فروغ آنها و اتا ترک و نظریه پردازان ما """ آیا میدانید رئیس کوکا کو لا یک ترک است؟اسم ایشون " Ahmet Muhtar Kent is a Turkish-American business executive. He is the chairman and chief executive officer of The Coca-Cola Company " است. آیا میدانید نظریه پرداز ترک که یک اقتصاد دان توسعه گرا است بهترین کتاب با نام "" چرا جوامع / کشور‌ها فرو می‌‌ریزند؟ "" را نوشته " Why Nations Fail " است. " Acemoglu " آیا میدانید یکی از بهترین اقتصاد دان خاورمیانه " کمال درویش " ترک است؟ این جامعه شاهنامه خوانان کی را دارد؟ بزرگترین ریاضی دان ایران نیز، پروفوسور هشترودی بود که یک ترک است. فیزیکدان کزائی این شاهنامه خوانان " محمود حسابی " است که نه به خاطر توان علمی، بلکه به دلیل دروغ کزائی دعوت انشتین به " سفرهٔ کزائی هفت سین " مشهور شد.
Why Nations Fail: The Origins of Power, Prosperity, and Poverty, first published in 2012
آقای یحیایی سالار مظفر سقاقی وشش نفر دیگر از خانها بدست افسران حزب توده تیر باران شدند، که غلام یحیی دانشیان هم در جریانش بود، بعد از تجاوز شاه به ازربایجان جنوبی توده ایی ها یا رفتند به اغوش استالین و یا با یک گوسفند قربانی به پیشواز ارتش شاه رفتند و امان نامه گرفتند و با پولهایی که از حزب توده برایشان مانده بود کوره خانه های اجر پزی و یا هتل و یا به کارهای بزرگ زمین خواری دست زدند، فداییان فرقه دمکرات هم با سلاحهای ابتدایی در بالای کوهها به خون خود اغشته شدند، تاریخ را فاتحان می نویسند، تاریخ واقعی را از مادر بزرگها می شود شنید
تورکان حرف دلشان را زدنند:همچین که انگار روی صدها چاه نفت و گاز نشستند
اگر همین فردا شیر نفت و گاز گه به قیمت سمن بخس به تورکان داده میشود را ببنندند (بعلاوه دلار های خوشمزه نفتی و بودجه ) و تورکان تنها یک ماه مجبور به خام خواری و پهن سوزی و خر سواری شوند همه چیز درست میشود
ان وقت جایگاه واقعی خودشان در ایران را میشناسند و قمپز در کردن ها پایان می یابد
وقتی چیزی ندارید باید بروید در جای دیگر کار کنید نفت و گاز و معدن که مانند تاریخ تورکی نیست که بتوانید جعل کنید حساب حساب دو دوتا چهارتا است وقتی ندارید باید کار کنید حالا چه بوشهر چه یزد و اصفهان مفت خوری کردن و باج خواهی و حرف مفت هم ممنوع فارس ها چرا باید در مناطق تورکان کارخانه بسازند ؟ خوشکل اید یا رقص تان قشنگ است
ادعا که هزار هزار دارید بروید خودتان کارخانه بسازید
شما که صبح تا شب به ایران و ایرانی فحش میدهید کارخانه و کار و نفت و گاز و درامد و پول هم از ایرانی ها میخواهید
لطفا از معادن اذربایجان حرف نزنید که جز معدن سونگو چیزی ندارید اگر دارید با اسم و رسم به ما معرفی کنید پول مالیاتی هم که همه مردم ایران میپردازند به اندازه پول یارانه سه ماه است که میگیرند
جناب بنی طرف از کسانی هست که همسان مقتدای تاریخی اش شیخ مزدور (خزعل ) از برکت ماندگاری این ساختار فرمانروایی ایلی که استقلال نسبی خان‌های محلی و حاکمان بومی را تظمین میکرد محروم شده است. اما چگونه می توان واژه ی ممالک محروسه را گواهی از واحدهای مستقل سیاسی به شمار آورد و سامان اداری درهم ریخته ایران دوره ی قاجار را که هیچ ولایتی و حکومتی هم بدون پرداخت پول به شاه و درباریان به کسی واگذار نمی شده است را مدلی از فدرالیسم خواند، تنها به معجزه وقاحت و تحریف از لابلای خطوط سیاه زهر نوشته جناب بنی طرف بیرون کشید . بنی طرف طرفدار ساختار "فدرالیسم سنتی" یا همان ملوک طوایف هستند که تقسیم قدرت بر اساس موئلفه قوم و نژاد صورت میگیرد. مثل اقلیم کردستان عراق که بارزانی همه قدرت مالی و سیاسی و امنیتی را بین فرزندان و ایل خودش تقسیم کرده است.
آقای منوچهرعزیز
دراشتباهی آزربایجان شوروی وازربایجان ایران قابل مقایسه نیستندآزربایحان شوروی درقدرت سهیم بود وبه زبان خود می نوشت وفرهنگ سرا ودانشگاه داشت ولی آزربایجان ایران هیچی ؟؟
فرق این دورا فقط یک فارس تمامیت خواه نمی تواند بفهمد ودرک کند.
اولاً حکومت خود مختارآزربایجان هیچ موقع قصد جدائی ازایران را نداشت.
دوماً مثال لهستان زدید تمامی این کشورهای بلوک شرق یک کشور پیشرفته بودندوهستند وآلان تاجیکستان وترکمنستان بخصوص آزربایجان بعنوان یک کشور، حتی ایران با تاریخ 2000هزارساله نمی تواند قابل مقایسه آزربایجان باشد.
آیاایران با آزربایجان ازنظرسطح تحصیلات مردم باهم قابل مقایسه هستند!؟
که دوآزربایجان باهم قابل مقایسه باشند.
و....
دزدی ناشی از فرط بی چیزی است .دزدی میتواند بالا رفتن از دیوار خانه دیگری باشد و یا دیوار پیشینه تاریخی ملتی دیگر . و برای انجام این دو تنها بی حیایی و وقاحت میخواهد.
جناب عبدالستار دوشکی عزیزسلام
اجازه بدهید حرف دلم را بزنم الحمدوله جنابعالی حداقل دردونوشته خودنشان دادید که فارس تمامیت خواه وفاشیست را شناختیدهیچ می دانید درعسلویه هیچ کارگر از یزد ، کرمان ،شیراز؛اصفهان ، سمنان نمی بینید فارسها تماما درمدیریت حضوردارندکارهای سخت وزیان آوربا حداقل دستمزد دراختیار ترک .بلوچ ، عرب است .
دولت تمام واحدهای تولید را درمناطق فارس تاسیس کرده است .
دیروزما ترکها این حرف ها می زدیم شما همرا ه با مزدوران ارتجاع عقب مانده فارس مارا نوکر الهام واردوغان می دانیستید.
فارس تمامیتخواه فارشیست حتی به حامیان خودهم رحم نمی کند هویدا را دید شاه این سمبل فارس ختی موقع فرارحاضرنشداو وتیمساررحیمی را آزادکند به خلخالی می گفتندآیت الله ، الان می گویند خرخالی به میرحسین موسوی ،سرفتنه ومنتظری...
جنگ فارس (زرگری) رفسنجانی ، خاتمی باحکومت درسرقدرت است نه منافه ملیت های غیرفارس
خلاصه جریان را میتوان از کامنتی در آن زمان بیاد آورد:
فرستاده شده توسط علیرزاده در چ., 02/18/2015 - 09:16
نظر:
اینجانب که هفتاد سال از عمرم می گذرد وبجز از 18 سال اول زندگی ام ،سرم تو ی سیاست ایران گرم است ولی تا کنون با اسامی مینو همیلی و یا گیتی شیرزاد به گوشم نخورده بود ولی انبوه نوشته جات در دو هفته گذشته پیرامون خانم گیتی شیرزاد مرا بر آن داشت که تحقیقات مستقلی انجام دهم. از سوی دیگر در مورد امرالله ابراهیمی، گیتی ، مینو ، ابوالفضل محققی، اضغر جیلو حس کنجکاوری ام را برانگیخته و توسط موتور جستجو گر گوگل بسراغ این موضوع و اشخاص حقیقی رفتم . نتایج حاصله نشان داد که گوگول بیچاره سرگیجه گرفت و اطلاعاتی جمع آوری کرد که هیج کدام با پرنیسب های سیاست در گذشته نمی خواند, می پرسید چرا؟! پس در ادامه بخوانید:
ادامه نظر...:
گیتی شیرزاد که همسر جاویدی شهید است
و کل خانواده جاویدی ها که رنجانی باشند ، به سازمان پیکار تعلق داشتند.امرالله ابراهیمی که در عراق با سازمان مجاهدین فعالیت داشته است و اکنون در هلند سازمانی تاسیس کرده است و ظاهرا با سازمان امنیت کشور هلند کار می کند و بشدت در جستجوی اعضای جدا شده مجاهدین می گردد . مینو همیلی را در صفحه فیس بوکی اش پیدا کردم که دستش را انداخته روی پاهای مجسمه مارکس و انگلس و از لحاظ فکری بیشتر با اسرف دهقانی و مارکسیست های یخ زده در قبل از انقلاب کثیف 57 مطابقت دارد.اضغر جیلو و ابوالفضل محققی هر دو روزگاری به سازمان فدائیان خلق اکثریت تعلق داشته اند وسالهاست که ارتباطی با اکثریت و اقلیت ندارند. اضغر جیلو با اتحاد برای دمکراسی فعالیت دارد و ابوالفضل محققی نویسنده و روزنامه نگار مستقلی است و تنها نقطه اشتراک آنان با گیتی شیرزاد ، ترک وزنجانی بودن آنان است . برخی منابع می گوید که ارتباط مینو و ابراهیمی به واسطه هم سازمانی بودنشان در تشکیلات مهدی سامع است .
جمع بندی گوگل چنین نشان می دهد که مینو و امرالله ابراهیمی بشکلی با شورای مقاومت مجاهدین قرار دارند و از انجا که سازمان پیکار که همان سازمان مجاهدین خلق اصلی بودند که تغییر ایدئو لوژیک داد ه و مارکسیست شدند وکینه مسعود رجوی و رزیم خمینی از پیکاری ها قابل درک است ، یپکاری ها، همواره هدف مجاهدین خلق قرار داشته اند و مسعود رجوی حتی از مرده پیکاری هم می ترسد. رزیم در سال 59 و 60 بشکل بسیار بی رحمانه ای سازمان پیکار را نابود کرد و کسانی که در زندانهای رژیم بوده اند حکایت های وحشتناکی از شکنجه پیکاری ها می گویند و به دلیل سرکوب شدید ، سازمان پیکار تنها سازمان سیاسی بود به وسیله رزیم منحل شد و کلیه رهبران و اعضا و هواداران پیکار اعدام شدند و انانی که مثل گیتی شیرزاد تواستند از مرگ رهایی یابند ، چاره ای جز اینکه ازاینکه از عقاید خود ظاهرا توبه نمایند ؛ نمانده بود و منهم اگر جای گیتی بودم ؛ همین کار را می کردم و افتخار می کردم که توانستم سر رزیم را کلاه بگذارم و جان عزیز خودم را نجات دهم. اما اینکه چرا مینو پس از 30 سال که از زندان ازاد شد ، به تقلید و یا بدستور امرالله ابراهیمی سازمان ضد جاسسوی تند را تشکیل داد که وظیفه اش شناسایی عوامل رزیم است و تقسیم کاری کردند اعضای جدا شده مجاهدین بعهده ابراهیمی قرار گرفت و اعضای قدیمی سازمان پیکار بعهده مینو همیلی مارکسیست قرار گرفت. تا درسی باشد برای جدا شدگان مجاهدین آتی که یکهو هوس جدایی از سازمان نکنند. اری چنین بود که مینو خانم فیل اش یاد هندوستون کرد و به سی سال و اندی سال قبل بازگشت که گیتی شیرزاد او را به درمانگاه زندان برد.
آیا کسی میداند که جریان دادگاهی شدن گیتی شیرزاد و شکایت از او و پی گیری های خانم مینا همیلی و رویا غیاثی و امرالله ابراهیمی و غیره به کجا کشید؟ ظاهرا این ماجرا با مجاهدین خلق بی ارتباط نبود. کسی میداند مسعود رجوی کجاست ؟ گذشته از راست و یا دروغ بودن این ماجرا, مانند داستان سرایی های حسینقلی مستعان و صدر الدین الهی, مدتی مردم را مشغول و ما را سر کار گذاردند.
جناب اقبالی تاخیر من درپاسخ توجه دوستانه تان به کمنت ارسالیم به دلیل مشغله وتاخیر درمراجعه به کمپیوترم بود به بی ادبی تعبیرنشود.واما نقاط همرائی وتفاوت نظرات.اول این که حل تفاوت نظرها (اگرهدف باشد)وبخصوس درمباحثات این چنینی ازمسیر گفتوگووارائه فاکت هامیگذرد.دومین اصل لازم حفظ حداقل مبانی بحث نرم ومودبانه واجتناب از به کاربردن الفاظ خشن وتندبرای ادامه وپیش برد این مباحث ورسیدن یانزدیک شدن به نتیجه(اگرهدف باشد )است.پس باقبول این دواصل اظهارات تند وافترائات
تنها یک پیام رامیرسانند وآن هم دعوت واصراربرهتاکی ها وتهدید های دوجانبه میباشد که شاید عده ای دراین دام بیفتند. درعبورازاین دواصل برسیم برسر مسئله آلیازی که ازآن صحبت کردید.جوامع ایران به صورت آلیازدرهم دیگرممزوج نیستند
ونه تنها نیستند بلکه روزبه روزهم (البته به موازات آسیمیله شدن عده ای) اقوام وملیت ها آگاهی های ملی(شمابخوانیدقومی)قویتری پیدامیکنند .جوفکری وملی دراکراد(عمداوباهدف) متفرق ودرهم شده دراستان های مختلف امروزه دیگرآن جو چنددهه قبل نیست. برای بلوچ هامسئله ملی روشنترمیشود.تورک هارانده شدنشان راازمتن وبطن جامعه به رای العین میبینند وهرچه فحش ها وتوهین ها بیشتر میشود به منزله سوگندی بریک ادعا ویاشاهدی موثق بریک واقعیت جلوه مینماید . اگروضع همین باشد که هست این صحنه به جز تورک وکورد وعرب بازیگران دیگری را نیزبایدکه منتظر باشد. ظاهراایران خواهانی که دغدغه تمامیت ارضی دارند(با آتش بیاران اشتباه نشود)تمام راه کارهارابرای حل این مشکل منحصر درچنداقدام ابتدائی دیده اند 1انکارکل مسئله وخلاصه کرد ن آن درحرکات چند پان مزدوراجانب وفحاشی وتوهین آن ها به منظور ازروبردن اقلیتی بسیار ناچیز .که اگر این گونه باشد که جه حاجتی به صرف انرزی میباشد واینجا ست که سرکنگبین صفرا میفزاید..2 تهدید کشتار های خونین ونمایش حلب وعراق .3فحش سازی بعضی اصطلاحات واطلاق آن ها به هویت طلبان مثل پان تورک وتجزه خواه ومغول واوغورو....غیره درموردتورک ها که بحث جدی وعلمی وغیرلمپنی درتک تک این کلمات خودبحث دیگری را میطلبد. حرف من آغاز یاادامه گفتمانی جدی یرسرعلل عینی این مطالبات ومنشاء یابی چرائی تبدیل مطالبات به حساسیت ها واعتراضات وگریزازبیراهه ها وبرگزیدن راهی هموارو کوبیده شده میباشد.به باور شخص من حتی ده یک هویت خواهان نورک ایران درعالم جد وواقع پان تورکی را انتخاب نمیکنند.وقتی علل تمام مصایب مملکت را ناشی ازوجودآنهابرسرشان فریادبزنیم چه عکس العملی باید توقع داشت؟وقتی درجواب اشاره به محرومیت های امروزشان (کم یازیاد)بلاوقفه صحبت ازکوروش وآریاوپارس وهزاره های خاک شده میکنیم آیا باد نمیکاریم؟
ائلیار گرامی! باسلام و تشکر از شناساندن قطره ای از دریای بیکران ادبیات و موزیک کلاسیک آزربایجان در سایت ایرانگلوبال برای علاقه مندان، اقدامات فرهنگی ارزنده تان مایه سپاسگزاری است. هر کدام این ترانه های اساطیری، برای خود داستانی دارد. در اینجا اشاره کوچکی به ترانه ساری گلین میکنم که استاد ارجمند عالم قاسم با دختر هنرمندش به ایفای آن نیز پرداخته اند. این ترانه که در قالب تغزل خوانده میشود. حکایت از سوز و گداز و حسرت و حرمانهای دور و دراز دارد. داستان ساری گلین که سه مفهوم عشق و مبارزه و حسرت را در بتن خود تجلی میکند، در واقع یکی از قدیمی ترین اساطیر مردم ترک زبان آزربایجان است. این ترانه اساطیری که قدمت آن به بیش از پانزده هزار سال تخمین زده میشود، در واقع از جنگ بین نور و ظلمت حکایت دارد و داستان پرومته یونانی نیز از آن اقتباس شده است. در راز ترانه محبوب ساری
گلین از "فرهاد علیپور" میخوانیم: ساری گلین یعنی عروس زرد یا عروس موطلایی که در افسانه‌های آذربایجان اشاره به خورشید است، یکی از تصنیف‌های فولکلور آذربایجان است. براساس این افسانه، خورشید در سه هزارمین سال خلقت دزدیده می شود. تلاش برای آزادی خورشید و حسرت آن در موسیقی آذربایجانی ماتریالیزه شده است. برای ساری گلین در آذربایجان رقص زیبایی وجود دارد که حرکات آن حس تمنا و خواستن را در انسان زنده می کند. دستها به سمت آسمان باز می شود و با ملودی نرم ۴/۳ حرکات پا و دست انجام می شود.یافته های باستان شناختی در سال ۱۳۷۶ از منطقه سؤنگؤن در شهرستان ورزقان، استان آذربایجان شرقی، قدمت این رقص باستانی را به هزاره های قبل از میلاد می برد.
بنا به تفسیر محقق برجسته اساطیر و هنر آذربایجان، میرعلی سیدسلامت، این رقص مراسم آزاد کردن خورشید از اسارت است (سیدسلامت ۱۳۸۲). همچنانکه در تصویر سنگ نگاره دیده می شود، انسانی در سمت چپ دستی بر شانه به نشانه ایثار و اهریمنی در سمت راست خورشید اسیر را در دست دارد. رقص ساری گلین، رقص مبارزه برای رهایی خورشیدی است که اهریمن آن را به اسارت برده است. انسانی که برای رهایی آن آمده، چنان شیفته خورشید است که حاضر به فدای جان خویش در راه رهایی آن است.هنر آذربایجان در انواع خود این اندیشه رهایی بخشی به دیگری را بازنمود می سازد: هنر صخره ای با نگاره رقص ساری گلین، هنر موسیقی با آهنگ ساری گلین، هنر رقص با رقص ساری گلین، هنر گلیم بافی با طرح های خورشید اسیر. بنابراین می توان گفت هنر آذربایجان، هنر رهایی بخش است. آزادی نتیجه این هنر رهایی بخش است. آزادیی که خود مبنای کنش هنری است. ترانه ای مردمی که بر ساکنین منطقه آذربایجان تداعی گر هنر رهایی بخشی است که از ایثار به رهایی می انجامد.آهنگ و موسیقی ساری گلین سالهای سال سینه به سینه به ما رسیده و ساری گلین از تصنیف های فولکولور آذربایجان محسوب می شود. خواننده های بسیاری این آهنگ و شعر را خوانده اند و به آن افتخار می کنند، از آن جمله می توان به قدیر رستمف اشاره کرد. البته نه باید ازنظر دور داشت خوانندگانی مانند سامی یوسف، رشید بهبودف خواننده پر آوازه و دیگر خوانندگان آزربایجانی این ترانه اساطیری را نیز اجرا کرده اند.
.. بهر حال یادتان باشد که بنیاد جاسوسی و دو بهم زنی را در کشور ما جریانی بنام حزب توده بنیان نهاد و در همه مراکز دولتی ارتشی و فرهنگی نفوذ کردند و ایران را برای همیشه به دست ارتجاع سیاه دادند .
یادتان باشد که همین حزب توده به همراه فدائی رسوا و بی ا برو در سال 57با جاسوسی به حمایت از نظام اسلامی بر خاساتند و هزاران انسان بیگناه را به گشتن دادند . جاسوسی حزب توده منجر به افشای قیام نوژه شد که در ان صدها نظامی ایران پرست و شریف اعدام شدند . جاسوسی بداست چه برای روسیه چه برای غرب و چه برای صدام وچه برای محمد قریشی پیامبر خود خوانده اسلام عرب . یادتان باشد که وقتی زنی مجاهد در برابر جمع شوهر خود و یا پدر خود را منفور مینامد نامی جز جاسوسی اشکار و تکامل حیوانی و سقوط ندارد .حزب توده و فدائی هنوربرای نظام سیاه جاسوسی میکنند
بیش از 5 ماه است که کریم حقی بنابر خبرهای که از گوشه و کنار می اید به اتهام داشتن و پرورش درخچه حشیش در بالای رستوان خود در آلمان دستگیر شده است.
سازمان مجاهدین که در طول این سالها صدها ساعت برنامه و هزاران مطلب نوشتاری در رابطه با وی درست و پخش نموده است حال چه شده در طول این زمان طولانی حتی یک خبر در این رابطه در سایتها و میدیا خود پخش نکرده است
آنها که به قول خودشان از کوچکترین حرکتی اتمی رژیم خبر دارند ؟!!!!!!! چه شده در این رابطه بی خبر هستند؟
نکند زبانم لال کاسه ای زیر نیم کاسه است که آقای حقی نفر نفوذی آنها در دروان رژیم بوده ؟
علت سکوت چیست؟
سازمانی که با درست کردن هزاران دروغ در خراب کردن مخالفین تجربه چند ده دارد چرا حال که یک واقعیت به دستش رسیده سکوت کرده ؟
آدم که پا به سن میگذارد حافظه اش هم ضعیف میشود. ۷ -۶ سال پیش جناب عزیزی بنی طرف در مقاله ای در اخبار روز از " مملکت عربستانی " صحبت میفرمودند که زمانی شامل خوزستان, لرستان , کرمانشاه و قسمت های مجاور آن در عراق منجمله کرکوک بوده است. شاید هم با گذشت زمان معده ضعیف و اشتها کم میشود. نمیدانم.
آقای یحیایی یکی از درد های پنهان نگه داشته شده حکمت ملی آذربایجان بر میگردد به درد ها ، آوارگی ، فرار ، در به دری و زندان و شکنجه و تجاوز به خانواده های باز ماندگان حکومت ملی است که کمتر در اینمورد بحث و صحبت شده و متعصفانه تنها نیروئی که میتوانست در زمان شاه اینها را بزبان آورد چپ بود ولی چپ آذربایجان در گرو و اسیر فکری چپ ایرانی و زیر تبلیغات جریانات ناسیونالیزیم ایرانی بود و سکوت چپ بمنزله رضایت بود و آقای فرزانه که با ایرج اسکندری هم بند بود وقتی سوال کردم نظر ایرج اسکندری در رابطه با حکومت ملی آذربایجان چه بود جواب داد او میگفت فاجعه برای ایران بود که دفع شد . ولی این درد ها و قتل عام ملت آذربایجان و جریان فاجعه کتابسوزی توسط ارتش ایران و امثالهم فراموش شدنی نیست و باید در ابعاد گسترده بیان شود و ملت آذربایجان بالخص جوانان ما از آنچه که بر سر ملتمان توسط ارتش و دولت ایران اعمال
اعمال شده آگاه شوند همانطور که یهودی ها به خوبی جنایات نازی ها را به ملت یهود و ملل دنیا میشناسایند .
خانمها آقایان این در واقع سند ورشکستگی سیستم دولت ایران است علارغم اینکه خیلی درد آور است که با انسانها چنین برخورد میکنند ولی افشای حقیقت توسط خود رژیم خیلی خوشایند است چون نیت کثیف حاکمان بر ملل تحت ستم بنمایش گذاشته میشود .
بادیدن کمنت یک سطری جناب حامدعزیزکه متضمن هشداری متین ومنطقی بود
موظف شدم دردنباله نظر قبلی خود اضافه نمایم مورد نظرمن افشاگری های مستند وصحیحی هستندکه نتیجه تحقیقات دقیق بوده وپشتوانه یقین نویسنده راداشته باشند.وگلایه ام ازندیده گرفتن این امر بدیهی بود که سرتاسر این سرزمین درحال حاظرمملو ازانواع پلشتی هامیباشد ودرست نیست که بادیدن هرمطلب منفی داستان های صدهابارگفته شده راکه فی النفسه هم منفی بوده وبرای مقاصد خاصی وهربارشدیدترتکرارمیشوند مکررکرد. گاه تذکر کوتاهی میتواند بیشترازیک مقاله مطول ویایک کلاس دانشگاهی تکان دهنده باشد.
كار شما عزيزان در افشاي مزدوران شايسته تقدير است،بايد در هر كجا و هر زمان به اين مزدوران و جنايت پيشگان عوامل حكومت سركوب و ترور اجازه نداد و آنان را نزد جامعه ايرانيان و جامعه جهاني بي آبرو كرد.سكوت همه ما خيانت به همه زندانيان و جانباختگان و نه تنها مردم ايران بلكه خاورميانه و جهان است
كار شما عزيزان در افشاي مزدوران شايسته تقدير است،بايد در هر كجا و هر زمان به اين مزدوران و جنايت پيشگان عوامل حكومت سركوب و ترور اجازه نداد و آنان را نزد جامعه ايرانيان و جامعه جهاني بي آبرو كرد.سكوت همه ما خيانت به همه زندانيان و جانباختگان و نه تنها مردم ايران بلكه خاورميانه و جهان است
داستان شبیه آن دزدی است که جار میزد دزد را بگیرید.
شرکت کنندگان در این نوشته و دو کلیک پایین مطلب ،خودشان سابقه و وضعیت روانی و هدف و سبک مشکوکی دارند.
نکته مهم دبگر این است که چون کریم حقی یکی از جداشدگان و فعالین ضد رجوی و ضد مجاهد است ، بعید نیست در این داستان و ماجرا و اتفاق که برای او پیش آمده ، پای محاهدین بشکل مستقیم یا غیر مستقیم،درمیان نباشد چون سالهاست که مجاهدین علیه او در هلند پرونده سازی و شکایت کرده اند . و کثیف ترین کاری که مجاهدیم علیه کریم حقی نمود ، یاد داشت های خصوصی و درون سازمانی او را چند سال پیش در نشریه مجاهد منتشر نمود و ادعا کرد که کریم حقی در زمان انقبلاب در ایران به ترور حزب اللهی ها دست زده است . توضیح اینکه برادر و زن سابق کریم حقی قبلا از طرف جمهوری اسلامی کشته شده اند . بهزاد علیشاهی نیز از جداشدگان و فعالین ضد رجوی است که مدتی پیش به جرم جاسوسی
برای ایران دستگیر ولی بعد از مدتی آزاد شد . منظور اینکه سازمان رجوی میکوشد تا در اروپا برای مخالفین فعال خود پرونده سازی کند و آنان را به دام پلیس اروپا بیندازد. برای اطلاع بیشتر میتوان با "کانون آوا " تماس گرفت که مرکز جداشدگان از سازمان مجاهدین هستند و دهها کلیک و مصاحبه و افشاگری در یوتوپ دارند.
بزرگترین تهیه و توزیع کنندگان مواد مخدر در ایران و خارج از ایران خود گردانندگان حکومت (سپاه پاسداران) هستند.
هر زمان به ارای ملت بلوچ نیاز دارند ، انان را مدافعان و نگهبانان مرزی های شرق کشور مینامند.
و هرگاه بخواهند با اهانت و تحقیر به انانها " مهاجر" می گویند.
اگر هم بلوچی به فروش و توزیع مواد مخدر دست دارد از طریق قانون با او برخورد شود ، نبایدهیچ شخصی جای شخص دیگری محاکمه و مجازات شود،و نباید یک اجتماع و یا قومیتی در قبال اعمال یک شخص و یا اشخاصی تاوان پس دهند،این کار به صورت علنی نژاد پرستی و فاقد توجیه میباشد.
تمام پرسنل امور دولتی ، اداری، نظامی، اقتصادی و .. در بلوچستان غیر بومی و ساکنان دیگر مناطق فارس نشین هستند، و بلوچها مجبور هستند برای یافتن کار به دیگر نقاط کشور سفر کنند، که انجا هم مورد توهین و تبعض قرار میگرند.
خسته نباشید به گروه تندر و سخنگو آن مینو همیلی که با تلاش و پیگیری شان، چهره جانیان و شکنجه گران دیروز نظام و به‌اصطلاح مخالفین امروز را در خارج کشور، شناسایی و برملا میکنند.
رژیم و فارسها هر کار بکنند، نمیتوانند بیداری ملیتها را خدشه دار و یا محمد کنند، این قطار عظیم هویت طلبی و حقوق قومی سالها است که به حرکت در امده و صد در صد به مقصد خواهد رسید.
نوشته کامل بیلبورد:
بدینوسیله در اجرای دستور مقام محترم قضایی مقرر گردید هیچ یک از مشاورین املاک و ساکنین محترم بیدخون حق واگذاری و اجاره منزل مسکونی یا تجاری جهت فعالیت مهاجرین بلوچ را به دلیل تهیه و توزیع مواد مخدر نداشته و در صورت برخورد و اعلام گزارش طبق تدابیر مقام محترم قضایی به شدت برخورد خواهد شد
کلانتری 12 بیدخون
پس لطفا انصاف داشته باشید و از این جهت اغراض سیاسی و امراض ضد ایرانی استفاده نکنید
تبیعض هست کسی نمی‌تواند انکار کند ولی قبول کنیم این گستاخی استثناء است.
لیلا خواهر نق زن که میخواهد تن به این زندگی به این سختی ندهد و قانع به آن نیست ولی در نهایت قادر نمی‌‌شود موقعیت کاری بهتری را پیدا کند و "" بهمن موحدی ، بامدان "" تشابهات زیادی دارند، لیلا به زمین و زمان فحش میدهد، بهمن موحدی به پان ترکها " هویت طلبان " توهین میکند، در نهایت لیلا مجبور میشود بسوزد و بسازد و تسلیم نکبت و بدبختی زندگی جامعه کهریزکانی / شاهنامه خوانی / چاه جمکرانی شود، "" بهمن موحدی هم مجبور میشود جلو چشمانش آب رفتن، نابودی "" تروریست‌های پ ک ک "" را ببیند که با مافیای سپاه و تروریست‌های شیعه حشد ال شعبی متحد شده اند. من ترک هم خودم را آماده میکنم که "" فیلم باشکوه "" The Ottoman Lieutenant "" ستوان عثمانی "" محصول مشترک هالیوود و ترکیه را در سال ۲۰۱۷ ببینم.
به تأثیر « هنر» خلقها و ملتها در یکدیگر کمی اشاره شد. نکته مهم دیگر تأثیر هنر در سیاست است.
به شرط اینکه فرهنگ ها آزاد باشند و بتوانند به فعالیت و حیات طبیعی خود ادامه دهند. وگرنه همه ی فرهنگها زیان و ضربه می بینند.چه «هنر شعر وموسیقی» وچه عرصه های دیگر. یعنی فرهنگ خلقها که متقابلا به هم تأثیرمیگذارند در عرصه سیاسی نیز
بهم دیگر اثر میکنند.
در آراز- آراز که یک یا چند بایاتی ست فعالان سیاسی با تغییر « من به خلق» ماهیت سیاسی به بایاتی داده اند.
سیاست از فرهنگ مردم بهره میگیرد و بر عکس آنهم صادق است.
این تأثیر پذیری و تأثیر گذاری در آهنگ ها هم صادق است.
آهنگ سحر با مراببوس یکی ست. و همینطور« تأثیرات متقابل»دیگر هم در شعر و موسیقی و غیره وجود دارد و اینها کاملاً طبیعی ست.
فرهنگ ها در سیاست اثر میکنند و برعکس. خلقها در فرهنگ هم دیگر نیز تأثیر متقابل دارند.
در سطح منطقه و جهان نیز چنین است. از این روست که افسانه های آسیا را در اروپا و برعکس مشاهده میکنیم.
فرهنگ و هنرها همدیگر را تکمیل میکنند.
نقد فرهنگها نیز وجود دارد که خود داستان دیگری ست.
زمانی در فرهنگها، قربانی کردن انسان در پیشگاه خدایان رسم بود که از راه « نقد و مبارزه» این رسم برافتاد و جایش را به حیوانات داد که تاکنون نیز ادامه دارد. و اکنون حیوان دوستان به حق با این رسم عقب مانده مبارزه میکنند. و...
فرهنگها مخلوط و ترکیبی از ارزشها و اعمال « مثبت-منفی » هستند.
منفی ها به علت « کهنگی، کمی دانش، و ابتدایی بودن ابزار» پدید آمده ، دوام آورده ، و نیاز به تغییر دارند.
ضرورت زندگی ست که « پیشرفت » از میان موانع منفی راه خود را باز کند. هر چند چیزهای منفی برای ما عزیز باشند. و معمولا نیز « عزیز» اند. و « مقدس».
مانند عمل قربانی کردن انسان در پیشگاه خدایان. که هزاره ها ادامه داشته است.
در عمل « قربانی کردن انسان» تنها فرد قربانی نشده بل « بخشی از پیکر بشریت، تمدن، حیات بشری» ، قربانی شده است.
« روابط انسانی و اجتماعی» بخشی از بشرزمین قربانی شده است.
در چیزهای منفی که امروزه در فرهنگها وجود دارند نیز داستان و تراژدی چنین است. و نه جور دیگر.
ممنوعیت یک قرنی « فرهنگ خلقها در ایران» قربانی کردن فرهنگ اکثریت مردم ایران در پیشگاه خدایان است.
سر بردن این فرهنگ برپای خدایان است.
ضرورت زندگی ست که « این قربانی کردن» منسوخ شود.
هیچ چیز زیباتر از حفظ حیات زیبای« انسان و طبیعت» نیست.
این پان ترک نیرنگ باز به نام "لطیف حسنی" در اباطیلی که نوشته است مدام دم از ملت های جعلی در ایران زده است و به جای اینکه بنویسد "ملت بزرگ ایران" ، مضحکانه نوشته است: "ملتهای ایران"!!!!. ایران کشوری است یک ملیتی و چند قومیتی، که اکثریت مطلق ملتش را قومیت ایرانی تشکیل داده است ( با شاخه های فارس ، کرد ، بلوچ ، لر، لارستانی، گیلک، تالش،...) دومین قوم تشکیل دهندۀ ملت ایران قوم تُرک است با شاخه های آذربایجانی ، خراسانی، همدانی ، و چند جماعت کوچک پراکندۀ دیگر. عربها در مرتبۀ سوم قرار می گیرند و عمدتاً در خوزستان ساکنند. و علاوه بر اینها اقوام یهود و ارمنی و آسوری و کلدانی هستند. سراسر ایران ملک مشاع همۀ اقوام تشکیل دهندۀ ملت ایران است، و مردمی که در یک نقطه از ایران زندگی می کنند مالک مشاع همۀ دیگر نقاط ایران هستند، و در دفاع از این حق مشاع حق دارند که در قبال هرحرکت مشکوکی که در هرنقطه از ایران
رخ می دهد نظر بدهند و سمت گیری کنند.ملت در قاموس سیاسی یک معنا دارد و قوم یک معنای دیگر. «قوم» یک مجموعه از جماعات انسانی است که دارای زبان و فرهنگ و سنتهای مشترک دیرینه اند و از یک منشاء نژادی برخاسته اند ، و در درون یک کشوری که چند قومیتی است در کنار اقوام دیگر تشکیل ملت می دهند. «ملت» یک مجموعه از جماعات انسانی شامل اقوام است که در درون یک سرزمینی به نام کشور با مرزهای مشخصی زندگی می کنند ، دارای تاریخ و سرگذشت مشترک و دارای دولت واحدی اند. یک ملت ممکن است از چند و چندین قوم تشکیل شده باشد (مثل ایران) ، چنانکه ملت ایران از اقوام فارس و تُرک و کرد و لر وبلوچ و ترکمن و عرب خوزستانی و گیلک و مازندرانی و یهود و ارمنی و آسوری و کلدانی تشکیل شده است. «ملت» اَعَم از «قوم» است؛ وجایگزین کردن هرکدام از این دو اصطلاح حقوقی با یکدیگر نشانۀ ناآگاهی از اصطلاحات و تعابیر حقوقی است.
اصرار اشرار تجزیه طلب آذربایجانی و پان ترکیستهای پلید بر به کاربردن «ملت آذربایجان» به جای «قوم ترک» نشانۀ تلاش توطئه آمیز در جهت پاره پاره کردن کشوری است که ایران نام دارد؛ وچنانکه می دانیم ، دیری است که اینها در تلاشند تا به بلوچها و کردها نیز القا کنند که شما نه از قوم ایرانی بلکه دو ملت متمایز و مشخص هستید؛ وبه این سان ، در جهت تحریک بخشهای مختلف ملت ایران برای ایجاد تفرقه و اختلاف قومی به هدف پاره پاره کردن کشور فعالیت می کنند.
پس از سرنگونی رژیم ضدایرانی و ضدبشری جمهوری اسلامی، دفاع از تمامیت ارضی ایران وظیفۀ فرد فرد ملت ایران است.
این پان ترک نیرنگ باز به نام "لطیف حسنی" در اباطیلی که نوشته است مدام دم از ملت های جعلی در ایران زده است و به جای اینکه بنویسد "ملت بزرگ ایران" ، مضحکانه نوشته است: "ملتهای ایران"!!!!. ایران کشوری است یک ملیتی و چند قومیتی، که اکثریت مطلق ملتش را قومیت ایرانی تشکیل داده است ( با شاخه های فارس ، کرد ، بلوچ ، لر، لارستانی، گیلک، تالش،...) دومین قوم تشکیل دهندۀ ملت ایران قوم تُرک است با شاخه های آذربایجانی ، خراسانی، همدانی ، و چند جماعت کوچک پراکندۀ دیگر. عربها در مرتبۀ سوم قرار می گیرند و عمدتاً در خوزستان ساکنند. و علاوه بر اینها اقوام یهود و ارمنی و آسوری و کلدانی هستند. سراسر ایران ملک مشاع همۀ اقوام تشکیل دهندۀ ملت ایران است، و مردمی که در یک نقطه از ایران زندگی می کنند مالک مشاع همۀ دیگر نقاط ایران هستند، و در دفاع از این حق مشاع حق دارند که در قبال هرحرکت مشکوکی که در هرنقطه از ایران
رخ می دهد نظر بدهند و سمت گیری کنند.ملت در قاموس سیاسی یک معنا دارد و قوم یک معنای دیگر. «قوم» یک مجموعه از جماعات انسانی است که دارای زبان و فرهنگ و سنتهای مشترک دیرینه اند و از یک منشاء نژادی برخاسته اند ، و در درون یک کشوری که چند قومیتی است در کنار اقوام دیگر تشکیل ملت می دهند. «ملت» یک مجموعه از جماعات انسانی شامل اقوام است که در درون یک سرزمینی به نام کشور با مرزهای مشخصی زندگی می کنند ، دارای تاریخ و سرگذشت مشترک و دارای دولت واحدی اند. یک ملت ممکن است از چند و چندین قوم تشکیل شده باشد (مثل ایران) ، چنانکه ملت ایران از اقوام فارس و تُرک و کرد و لر وبلوچ و ترکمن و عرب خوزستانی و گیلک و مازندرانی و یهود و ارمنی و آسوری و کلدانی تشکیل شده است. «ملت» اَعَم از «قوم» است؛ وجایگزین کردن هرکدام از این دو اصطلاح حقوقی با یکدیگر نشانۀ ناآگاهی از اصطلاحات و تعابیر حقوقی است.
اصرار اشرار تجزیه طلب آذربایجانی و پان ترکیستهای پلید بر به کاربردن «ملت آذربایجان» به جای «قوم ترک» نشانۀ تلاش توطئه آمیز در جهت پاره پاره کردن کشوری است که ایران نام دارد؛ وچنانکه می دانیم ، دیری است که اینها در تلاشند تا به بلوچها و کردها نیز القا کنند که شما نه از قوم ایرانی بلکه دو ملت متمایز و مشخص هستید؛ وبه این سان ، در جهت تحریک بخشهای مختلف ملت ایران برای ایجاد تفرقه و اختلاف قومی به هدف پاره پاره کردن کشور فعالیت می کنند.
پس از سرنگونی رژیم ضدایرانی و ضدبشری جمهوری اسلامی، دفاع از تمامیت ارضی ایران وظیفۀ فرد فرد ملت ایران است.
بله عزیزآزاد، فولکلور خلقها با پیدایش آنها به وجود میاید و مدام تکمیل میشود. همه ی مردم در ساختن آنها میکوشند. طرز زندگی و عقاید و علم و هنر و رسوم خود را توسط فرهنگ شان بازتاب میدهند. در حقیقت ثروت مادی و معنوی خود را میافرینند . و این بسیار زیباست. و همیشه چنین باد.
آنها با شناخت « خورشید»، آمد و رفت « شب و روز» و « دمیدن سپیده دم -دان» ، پایه ی مذهب و خدا باوری - dingir-تا جایی که من تحقیق کرده ام ریشه ی خیلی چیزها در فرهنگهای منطقه ی ما -خاورمیانه- آذربایجان- و ایران به فرهنگ شگفت انگیز سومر و خلقهای هم دوره با آنها و حتی پیش از آنها بر میگردد.
متاسفانه دید تنگ نظرانه و یکطرفه باعث شده که فرهنگ این دوره از انسان باستانی از دسترس مردمان کنونی حذف یا دور نگهداشته شود.
فرهنگ باستانی انسان کهن در منطقه ما به خصوص سومر واقعاً فوق العاده و حیرت انگیز است. ریشه خیلی چیزها را میتوان در فرهنگ مردم آن دوره یافت.
خود را به وجود میاورند. و سرودها و رقصها و ادبیات و بسیاری از هنر ها را پایه ریزی میکنند. این فرهنگ در منطقه ما منتشر شده و زندگی مادی و معنوی همه را تحت تأثیر قرار میدهد.
افسوس که چنین خلقها و فرهنگهایی نتوانستند تا به امروز دوام بیاورند و تحلیل رفتند.
فرهنگ آذربایجان به دلیل اتصالی زبان بودنش خویشی نزدیگی با فرهنگ همه ی خلقها ی اتصالی زبان در منطقه دارد ، بخصوص سومر و لولوبی و کوتی و غیره . فرهنگ اتصالی زبانها نخستین فرهنگ پیشرفته در منطقه ی ما بود.
ریشه ی چیزهای زیادی از فرهنگ امروزی را میتوان در فرهنگ باستان دید و شناخت.
کشور هلند در اروپا در رابطه با تولید و فروش و مصرف حشیش گویا آزاد ترین کشور اروپا است . خیلی ها روی بالکن یا در باغچه یا جای دیگر ممکن است به پرورش این گیاه بپردازند . معمولا بحث روی تعداد و مقدار است که پلیس ایراد میگیرد.
این امرالله ابراهیمی تاکنون در این سایت نشان داده که ادعا و اوهام و تهمت هایش معمولا خصوصی است. من هیجگاه نتوانستم بیش از 2 جمله از نوشته های او را بخوانم چون غیر طبیعی و غیرعلمی و از نظر روانی غیرمتعادل بنظر می آیند . کسیکه به دیگران اتهام مامور میزند ، خودش اول باید مورد شک قرار بگیرد که اغلب قصد خراب کردن اپوزیسیون را دارد . کریم حقی چون ترک است ممکن است دلایل راسیستی نیز بی تاثیر نباشند .
آقای کرمی، اگر شما تصور می فرمائید فرزند شما چون فارس است، پس برتر از فرزند من هست و حق دارد بیشتر از فرزند من ترک غذا بخورد، بزبان مادریش بنویسد و بخواند، فرزند شما حق دارد در جامغه مطرح شود و اگر روزی هم فرزند من حق مساوی با فرزند شما را داشته باشد، باید ساکش را جمع کند و برگردد به ایغورستان در چین، آقای کرمی اگر شما این حرفها را در دادگاه نورنبرگ آلمان مطرح کنید، می دانید دادگاه بین المللی با شما چه رفتاری می کند؟! همین است که می گویند، بعضی مواقع بی سوادی و بی اطلاعی از قوانین کار دست آدمی می دهد
الیار عزیز باور کن من احساس شما را به آزربایجان درک می کنم و بدین خاطر هست که همیشه دوستت دارم ولی در این سری ترانه های آراز و آیرلیق, بور خوردن اویان سحر یا همان مرا ببوس مرا یک کمی ....... در این لینک آیرلیق جدا شدن ناخن ازانگشت بوضوح دیده می شود لطفا نگاه کنید
http://www.atropetan.com/1.html
اضداد سازمان مجاهدین خلق همگام با مزدوران نهان و آشکار سازمان اطلاعات سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات سعی دارند دستگیری و زندانی شدنِ این‌بارِ کریم حقی منیع را هم طبق معمول دفعات قبل و دستگیری دیگر مزدورانِ نظام جهل و جنایت حاکم بر ایران در خارج کشور، یک " توطئه و پرونده سازی" از جانب مجاهدین خلق القا کنند تا برای او کسبِ حمایت کرده و یا رسوایی‌اش را استتار نمایند اما واقعیت این است که کریم حقی این‌بار نه به جرم جاسوسی، بلکه به جرم مواد مخدر دستگیر شده است و نه سازمان مجاهدین در دستگیری اخیر او نقش دارد و نه گروه ضدجاسوسی آذرخش در آن دخیل است. از همه ایرانیان آزاده تقاضا دارم که بی‌توجه به تخطئه طیف مذکور، اقدامات لازمه را به عمل آورند.
روی آوردن ودست زدن به تقلب و توهین و نیرنگ و جعل ، شیوه و رویۀ همیشگیِ اشرارِ تجزیه طلب آذربایجانی و پان ترکهای پلید می باشد که دچار واماندگی و درماندگی مطلق علمی و عقلی اند. این تجزیه طلب پان ترک درنوشتۀ بالا به طرز چندش آور و نفرت انگیزی به شاعر بزرگ ایران "فردوسی" توهین و حمله کرده است و نام "خلیج همیشه فارس" را زیر سوال برده است. این پان ترک دغل باز بداند که باید اشعار و عقاید "فردوسی" را با توجه به اتفاقات زمانه اش سنجید و نباید فراموش کرد که در آن زمانها، عربها و ترکها در ایران ، جنایات و ظلمهای بسیاری را مرتکب شده بودند و عکس العمل فردوسی در شاهنامه در آن زمان کاملاً طبیعی و قابل درک بوده است. اما در زمان حال، عرب ستیزی و ترک ستیزی، تفکری به غایت ارتجاعی و انسان ستیزانه و راسیستی است.
جمهوری اسلامی، اگر قصد دامن زدن به تنش های قومی و حرکتهای جدایی طلبانه را داشته باشند با مشت آهنین خلق ایران مواجه خواهند شد. خلق ایران برای سرکوب اشرار تجزیه طلب آذربایجانی، واهمه ای از بکارگیری قوای نظامی و روش های قهرآمیز ندارد و هزینه های آنهم کوچکترین اهمیتی ندارد.اشرار تجزیه طلب آذربایجانی و پان ترکهای پلید بدانند که پس از سرنگونی رژیم ضدبشری و ضدایرانی
جناب امیر احمدی ظاهرا دل پردردی دارند که محتویات یک کتاب را در این مقاله جای داده و احتمالا نتیجه گیری درستی نداشته اند. ترامپ نه یک " یک ملی‌گرای نژادپرست است " و نه یک فاشیست. ترامپ فرد خود شیفته و نمایشگر ( showman ) سوداگریست که با ضد و نقیض گویی بر موج عوام فریبی سوار شده و در تمام عمر خود از ابهامات قانونی جهت انباشتن کیسه خود سود برده است. او حتی برخلاف عرف, اسناد مالیاتی خود را هم منتشر نکرده است . مقام ریاست جمهوری اوج آرزو های ایشان برای خود نمایی و سود بیشتر است. اینکه ایشان چه خواهند کرد را نه خود او بلکه اعضای کابینه او میدانند.
بلیبورد نسب شدە در ایران و متعاقب آن دادگستری بیدخون عسلویه اوج رذالت و پستی و نژاد پرستی در ایران را بە نمایش میگذارد کە در کمتر جائی از کرەی زمین اینگونە شفاف و بدون پردە نژاد پرستی و رذالت خود را نشان می دهد زمانی کە انسان این همە رذالت و نژاد پرستی و فاشیزم بی در و پیکر را از مقامات و نهاد های حقوقی یک کشور میبیند آدم حق بە مردم بلوچ میدهد کە دنیا را بە سر این ویران شدە ایران خراب کنند این گونو رذالت و نژاد پرستی هست کە حرکت مسلحانە مردم بلوچ و مبارزە با ای همە پستی را حقانیت میبخشد ،، ولی آنچە کە جالب است پان تورک بیشتر نژاد پرست از مسئولین نژاد پرست ایرانی معرکە بیار این مسئلە شدند و دارند بە آقای دوشکی گوش زد میکنند کە بە جای پرداختن بە نژاد پرستی پان اتراک و گورگ خاکستری بە نژاد پرستی ایرانیان بە پردازد این نژاد پرستان تورک فراموش میکنند کە مبارزە با نژاد پرستی مکان
نمیشناسد انسانهای شریف و منزجر از نژاد پرستی وظیفە دارند همانگونە کە نژاد پرستی در ایران را محکوم میکنند نژاد پرستی در تورکیە ، افغانستان ، عراق ، انگلیس و یا هر کجای دنیا کە باشد محکوم کنند مسئلە اینجا نان بە قرض دادن نیست کسی کە از نژاد پرستی بیزار است این بیزاری نباید مرز و مکان بشناسدجناب طهران تورکی, حرف من همانست که گفتم, حرف شما چیست ؟ شاید اگر جناب عزیزی بنی طرف آن مقاله کذایی را در اینجا هم منتشر کند من و شما حرف دیگری نداشته باشیم. شاید کسی که ۷ - ۶ سال پیش از لندن امید سلطنت بر " مملکت عربستان " را داشت امروز به امید سلطنت بر خوزستان قانع شده باشد. یکی دو روز پیش هم سرکار علیه خانم نخست وزیر بریتانیایی کبیر در شورای همکاری کشورهای عرب " خلیج " در بحرین وعده مساعدت برای مقابله با تهدید های ایران را داده بود. اعضای کابینه رییس جمهور آینده آمریکا هم که هر روز برای حمله به ایران روز شماری میکنند.
چی شده که نویسنده این زهر نامه و منتشر کننده علی رضا اردبیلی شدند. ... چپ عربها و نگران منافع منطقه ای آنها شدند.
آقای دوشوکی از گرگهای خاکستری چه خبر . زمانی که ان مقاله مجعول را نوشتی در اعتراض ما کلی بدو بیراه نثار مردم ازربایجان کردی و شونیستها به به و چه چه حواله ات کردند حالا برای این حق کشی های ملت بلوچ همه ساکت شدند . تا زمانی که شما بلوچها دوست و دشمن خود را نشناخته اید جوانانتان را اعدام و در به در خواهند کرد اسم خاکهایتان را سگستان و زابلستان خواهند نامید و شما نتوان چیزی گفتن. آقای دوشوکی یک بدهی بابت توهین به ملیت ترک حداقل در این سایت بدهکاری یادت نره
رفیق ستاره دار حقیقتا تبریزی است , اما از جنس عناد گرترین تبریزی روی زمین . در مدرسه لقب ابو جهل داشت , چون هیچ صراطی را مستقیم نبود . اگر چه دکان سوسیالسیم ایشان دایر است , اما اگر طرف گفتگو به جد از سوسیالسیم طرفداری کند , ایشان ضد سوسیالیسم میشوند . شخصیتی بر جسته است ماشالله !! به لطف ایران گلوبال مقاله نویس هم شده !!!
""" طباطبايى، فروغ آنها و اتا ترک و نظریه پردازان ما """ آیا میدانید رئیس کوکا کو لا یک ترک است؟اسم ایشون " Ahmet Muhtar Kent is a Turkish-American business executive. He is the chairman and chief executive officer of The Coca-Cola Company " است. آیا میدانید نظریه پرداز ترک که یک اقتصاد دان توسعه گرا است بهترین کتاب با نام "" چرا جوامع / کشور‌ها فرو می‌‌ریزند؟ "" را نوشته " Why Nations Fail " است. " Acemoglu " آیا میدانید یکی از بهترین اقتصاد دان خاورمیانه " کمال درویش " ترک است؟ این جامعه شاهنامه خوانان کی را دارد؟ بزرگترین ریاضی دان ایران نیز، پروفوسور هشترودی بود که یک ترک است. فیزیکدان کزائی این شاهنامه خوانان " محمود حسابی " است که نه به خاطر توان علمی، بلکه به دلیل دروغ کزائی دعوت انشتین به " سفرهٔ کزائی هفت سین " مشهور شد.
Why Nations Fail: The Origins of Power, Prosperity, and Poverty, first published in 2012Acemoglu
آقای یحیایی سالار مظفر سقاقی وشش نفر دیگر از خانها بدست افسران حزب توده تیر باران شدند، که غلام یحیی دانشیان هم در جریانش بود، بعد از تجاوز شاه به ازربایجان جنوبی توده ایی ها یا رفتند به اغوش استالین و یا با یک گوسفند قربانی به پیشواز ارتش شاه رفتند و امان نامه گرفتند و با پولهایی که از حزب توده برایشان مانده بود کوره خانه های اجر پزی و یا هتل و یا به کارهای بزرگ زمین خواری دست زدند، فداییان فرقه دمکرات هم با سلاحهای ابتدایی در بالای کوهها به خون خود اغشته شدند، تاریخ را فاتحان می نویسند، تاریخ واقعی را از مادر بزرگها می شود شنید
تورکان حرف دلشان را زدنند:همچین که انگار روی صدها چاه نفت و گاز نشستند
شما که صبح تا شب به ایران و ایرانی فحش میدهید کارخانه و کار و نفت و گاز و درامد و پول هم از ایرانی ها میخواهیداگر همین فردا شیر نفت و گاز گه به قیمت سمن بخس به تورکان داده میشود را ببنندند (بعلاوه دلار های خوشمزه نفتی و بودجه ) و تورکان تنها یک ماه مجبور به خام خواری و پهن سوزی و خر سواری شوند همه چیز درست میشود
ان وقت جایگاه واقعی خودشان در ایران را میشناسند و قمپز در کردن ها پایان می یابد
وقتی چیزی ندارید باید بروید در جای دیگر کار کنید نفت و گاز و معدن که مانند تاریخ تورکی نیست که بتوانید جعل کنید حساب حساب دو دوتا چهارتا است وقتی ندارید باید کار کنید حالا چه بوشهر چه یزد و اصفهان مفت خوری کردن و باج خواهی و حرف مفت هم ممنوع فارس ها چرا باید در مناطق تورکان کارخانه بسازند ؟ خوشکل اید یا رقص تان قشنگ است
ادعا که هزار هزار دارید بروید خودتان کارخانه بسازید
لطفا از معادن اذربایجان حرف نزنید که جز معدن سونگو چیزی ندارید اگر دارید با اسم و رسم به ما معرفی کنید پول مالیاتی هم که همه مردم ایران میپردازند به اندازه پول یارانه سه ماه است که میگیرند
جناب بنی طرف از کسانی هست که همسان مقتدای تاریخی اش شیخ مزدور (خزعل ) از برکت ماندگاری این ساختار فرمانروایی ایلی که استقلال نسبی خان‌های محلی و حاکمان بومی را تظمین میکرد محروم شده است. اما چگونه می توان واژه ی ممالک محروسه را گواهی از واحدهای مستقل سیاسی به شمار آورد و سامان اداری درهم ریخته ایران دوره ی قاجار را که هیچ ولایتی و حکومتی هم بدون پرداخت پول به شاه و درباریان به کسی واگذار نمی شده است را مدلی از فدرالیسم خواند، تنها به معجزه وقاحت و تحریف از لابلای خطوط سیاه زهر نوشته جناب بنی طرف بیرون کشید . بنی طرف طرفدار ساختار "فدرالیسم سنتی" یا همان ملوک طوایف هستند که تقسیم قدرت بر اساس موئلفه قوم و نژاد صورت میگیرد. مثل اقلیم کردستان عراق که بارزانی همه قدرت مالی و سیاسی و امنیتی را بین فرزندان و ایل خودش تقسیم کرده است.
آقای منوچهرعزیز
دراشتباهی آزربایجان شوروی وازربایجان ایران قابل مقایسه نیستندآزربایحان شوروی درقدرت سهیم بود وبه زبان خود می نوشت وفرهنگ سرا ودانشگاه داشت ولی آزربایجان ایران هیچی ؟؟
فرق این دورا فقط یک فارس تمامیت خواه نمی تواند بفهمد ودرک کند.
اولاً حکومت خود مختارآزربایجان هیچ موقع قصد جدائی ازایران را نداشت.
دوماً مثال لهستان زدید تمامی این کشورهای بلوک شرق یک کشور پیشرفته بودندوهستند وآلان تاجیکستان وترکمنستان بخصوص آزربایجان بعنوان یک کشور، حتی ایران با تاریخ 2000هزارساله نمی تواند قابل مقایسه آزربایجان باشد.
آیاایران با آزربایجان ازنظرسطح تحصیلات مردم باهم قابل مقایسه هستند!؟
که دوآزربایجان باهم قابل مقایسه باشند.
و....
دزدی ناشی از فرط بی چیزی است .دزدی میتواند بالا رفتن از دیوار خانه دیگری باشد و یا دیوار پیشینه تاریخی ملتی دیگر . و برای انجام این دو تنها بی حیایی و وقاحت میخواهد.
جناب عبدالستار دوشکی عزیزسلام
اجازه بدهید حرف دلم را بزنم الحمدوله جنابعالی حداقل دردونوشته خودنشان دادید که فارس تمامیت خواه وفاشیست را شناختیدهیچ می دانید درعسلویه هیچ کارگر از یزد ، کرمان ،شیراز؛اصفهان ، سمنان نمی بینید فارسها تماما درمدیریت حضوردارندکارهای سخت وزیان آوربا حداقل دستمزد دراختیار ترک .بلوچ ، عرب است .
دولت تمام واحدهای تولید را درمناطق فارس تاسیس کرده است .
دیروزما ترکها این حرف ها می زدیم شما همرا ه با مزدوران ارتجاع عقب مانده فارس مارا نوکر الهام واردوغان می دانیستید.
فارس تمامیتخواه فارشیست حتی به حامیان خودهم رحم نمی کند هویدا را دید شاه این سمبل فارس ختی موقع فرارحاضرنشداو وتیمساررحیمی را آزادکند به خلخالی می گفتندآیت الله ، الان می گویند خرخالی به میرحسین موسوی ،سرفتنه ومنتظری...
جنگ فارس (زرگری) رفسنجانی ، خاتمی باحکومت درسرقدرت است نه منافه ملیت های غیرفارس
مداخله سیاسی "چپ ایران" به نفع گروههای نژادی یعنی نفی اندیشه جدایی دولت از قومیت که در تضاد با تلاش برای برقراری یک جامعه بری از مسائل نژادی است.
خلاصه جریان را میتوان از کامنتی در آن زمان بیاد آورد:
فرستاده شده توسط علیرزاده در چ., 02/18/2015 - 09:16
نظر:
اینجانب که هفتاد سال از عمرم می گذرد وبجز از 18 سال اول زندگی ام ،سرم تو ی سیاست ایران گرم است ولی تا کنون با اسامی مینو همیلی و یا گیتی شیرزاد به گوشم نخورده بود ولی انبوه نوشته جات در دو هفته گذشته پیرامون خانم گیتی شیرزاد مرا بر آن داشت که تحقیقات مستقلی انجام دهم. از سوی دیگر در مورد امرالله ابراهیمی، گیتی ، مینو ، ابوالفضل محققی، اضغر جیلو حس کنجکاوری ام را برانگیخته و توسط موتور جستجو گر گوگل بسراغ این موضوع و اشخاص حقیقی رفتم . نتایج حاصله نشان داد که گوگول بیچاره سرگیجه گرفت و اطلاعاتی جمع آوری کرد که هیج کدام با پرنیسب های سیاست در گذشته نمی خواند, می پرسید چرا؟! پس در ادامه بخوانید:
ادامه نظر...:
و کل خانواده جاویدی ها که رنجانی باشند ، به سازمان پیکار تعلق داشتند.امرالله ابراهیمی که در عراق با سازمان مجاهدین فعالیت داشته است و اکنون در هلند سازمانی تاسیس کرده است و ظاهرا با سازمان امنیت کشور هلند کار می کند و بشدت در جستجوی اعضای جدا شده مجاهدین می گردد . مینو همیلی را در صفحه فیس بوکی اش پیدا کردم که دستش را انداخته روی پاهای مجسمه مارکس و انگلس و از لحاظ فکری بیشتر با اسرف دهقانی و مارکسیست های یخ زده در قبل از انقلاب کثیف 57 مطابقت دارد.اضغر جیلو و ابوالفضل محققی هر دو روزگاری به سازمان فدائیان خلق اکثریت تعلق داشته اند وسالهاست که ارتباطی با اکثریت و اقلیت ندارند. اضغر جیلو با اتحاد برای دمکراسی فعالیت دارد و ابوالفضل محققی نویسنده و روزنامه نگار مستقلی است و تنها نقطه اشتراک آنان با گیتی شیرزاد ، ترک وزنجانی بودن آنان است . برخی منابع می گوید که ارتباط مینو و ابراهیمی به واسطه هم سازمانی بودنشان در تشکیلات مهدی سامع است .گیتی شیرزاد که همسر جاویدی شهید است
جمع بندی گوگل چنین نشان می دهد که مینو و امرالله ابراهیمی بشکلی با شورای مقاومت مجاهدین قرار دارند و از انجا که سازمان پیکار که همان سازمان مجاهدین خلق اصلی بودند که تغییر ایدئو لوژیک داد ه و مارکسیست شدند وکینه مسعود رجوی و رزیم خمینی از پیکاری ها قابل درک است ، یپکاری ها، همواره هدف مجاهدین خلق قرار داشته اند و مسعود رجوی حتی از مرده پیکاری هم می ترسد. رزیم در سال 59 و 60 بشکل بسیار بی رحمانه ای سازمان پیکار را نابود کرد و کسانی که در زندانهای رژیم بوده اند حکایت های وحشتناکی از شکنجه پیکاری ها می گویند و به دلیل سرکوب شدید ، سازمان پیکار تنها سازمان سیاسی بود به وسیله رزیم منحل شد و کلیه رهبران و اعضا و هواداران پیکار اعدام شدند و انانی که مثل گیتی شیرزاد تواستند از مرگ رهایی یابند ، چاره ای جز اینکه ازاینکه از عقاید خود ظاهرا توبه نمایند ؛ نمانده بود و منهم اگر جای گیتی بودم ؛ همین کار را می کردم و افتخار می کردم که توانستم سر رزیم را کلاه بگذارم و جان عزیز خودم را نجات دهم. اما اینکه چرا مینو پس از 30 سال که از زندان ازاد شد ، به تقلید و یا بدستور امرالله ابراهیمی سازمان ضد جاسسوی تند را تشکیل داد که وظیفه اش شناسایی عوامل رزیم است و تقسیم کاری کردند اعضای جدا شده مجاهدین بعهده ابراهیمی قرار گرفت و اعضای قدیمی سازمان پیکار بعهده مینو همیلی مارکسیست قرار گرفت. تا درسی باشد برای جدا شدگان مجاهدین آتی که یکهو هوس جدایی از سازمان نکنند. اری چنین بود که مینو خانم فیل اش یاد هندوستون کرد و به سی سال و اندی سال قبل بازگشت که گیتی شیرزاد او را به درمانگاه زندان برد.
آقای ,peerooz, حرفت چیست؟ ماشاءاللاه شما هم قاضی هستید هم پاضی هستید, هم همه چیز دان هستید و هم داروئی کشف کرده اید که همیشه جوان بمانید ....
آیا کسی میداند که جریان دادگاهی شدن گیتی شیرزاد و شکایت از او و پی گیری های خانم مینا همیلی و رویا غیاثی و امرالله ابراهیمی و غیره به کجا کشید؟ ظاهرا این ماجرا با مجاهدین خلق بی ارتباط نبود. کسی میداند مسعود رجوی کجاست ؟ گذشته از راست و یا دروغ بودن این ماجرا, مانند داستان سرایی های حسینقلی مستعان و صدر الدین الهی, مدتی مردم را مشغول و ما را سر کار گذاردند.
جناب اقبالی تاخیر من درپاسخ توجه دوستانه تان به کمنت ارسالیم به دلیل مشغله وتاخیر درمراجعه به کمپیوترم بود به بی ادبی تعبیرنشود.واما نقاط همرائی وتفاوت نظرات.اول این که حل تفاوت نظرها (اگرهدف باشد)وبخصوس درمباحثات این چنینی ازمسیر گفتوگووارائه فاکت هامیگذرد.دومین اصل لازم حفظ حداقل مبانی بحث نرم ومودبانه واجتناب از به کاربردن الفاظ خشن وتندبرای ادامه وپیش برد این مباحث ورسیدن یانزدیک شدن به نتیجه(اگرهدف باشد )است.پس باقبول این دواصل اظهارات تند وافترائات
ونه تنها نیستند بلکه روزبه روزهم (البته به موازات آسیمیله شدن عده ای) اقوام وملیت ها آگاهی های ملی(شمابخوانیدقومی)قویتری پیدامیکنند .جوفکری وملی دراکراد(عمداوباهدف) متفرق ودرهم شده دراستان های مختلف امروزه دیگرآن جو چنددهه قبل نیست. برای بلوچ هامسئله ملی روشنترمیشود.تورک هارانده شدنشان راازمتن وبطن جامعه به رای العین میبینند وهرچه فحش ها وتوهین ها بیشتر میشود به منزله سوگندی بریک ادعا ویاشاهدی موثق بریک واقعیت جلوه مینماید . اگروضع همین باشد که هست این صحنه به جز تورک وکورد وعرب بازیگران دیگری را نیزبایدکه منتظر باشد. ظاهراایران خواهانی که دغدغه تمامیت ارضی دارند(با آتش بیاران اشتباه نشود)تمام راه کارهارابرای حل این مشکل منحصر درچنداقدام ابتدائی دیده اند 1انکارکل مسئله وخلاصه کرد ن آن درحرکات چند پان مزدوراجانب وفحاشی وتوهین آن ها به منظور ازروبردن اقلیتی بسیار ناچیز .که اگر این گونه باشد که جه حاجتی به صرف انرزی میباشد واینجا ست که سرکنگبین صفرا میفزاید..2 تهدید کشتار های خونین ونمایش حلب وعراق .3فحش سازی بعضی اصطلاحات واطلاق آن ها به هویت طلبان مثل پان تورک وتجزه خواه ومغول واوغورو....غیره درموردتورک ها که بحث جدی وعلمی وغیرلمپنی درتک تک این کلمات خودبحث دیگری را میطلبد. حرف من آغاز یاادامه گفتمانی جدی یرسرعلل عینی این مطالبات ومنشاء یابی چرائی تبدیل مطالبات به حساسیت ها واعتراضات وگریزازبیراهه ها وبرگزیدن راهی هموارو کوبیده شده میباشد.به باور شخص من حتی ده یک هویت خواهان نورک ایران درعالم جد وواقع پان تورکی را انتخاب نمیکنند.وقتی علل تمام مصایب مملکت را ناشی ازوجودآنهابرسرشان فریادبزنیم چه عکس العملی باید توقع داشت؟وقتی درجواب اشاره به محرومیت های امروزشان (کم یازیاد)بلاوقفه صحبت ازکوروش وآریاوپارس وهزاره های خاک شده میکنیم آیا باد نمیکاریم؟تنها یک پیام رامیرسانند وآن هم دعوت واصراربرهتاکی ها وتهدید های دوجانبه میباشد که شاید عده ای دراین دام بیفتند. درعبورازاین دواصل برسیم برسر مسئله آلیازی که ازآن صحبت کردید.جوامع ایران به صورت آلیازدرهم دیگرممزوج نیستند
ائلیار گرامی! باسلام و تشکر از شناساندن قطره ای از دریای بیکران ادبیات و موزیک کلاسیک آزربایجان در سایت ایرانگلوبال برای علاقه مندان، اقدامات فرهنگی ارزنده تان مایه سپاسگزاری است. هر کدام این ترانه های اساطیری، برای خود داستانی دارد. در اینجا اشاره کوچکی به ترانه ساری گلین میکنم که استاد ارجمند عالم قاسم با دختر هنرمندش به ایفای آن نیز پرداخته اند. این ترانه که در قالب تغزل خوانده میشود. حکایت از سوز و گداز و حسرت و حرمانهای دور و دراز دارد. داستان ساری گلین که سه مفهوم عشق و مبارزه و حسرت را در بتن خود تجلی میکند، در واقع یکی از قدیمی ترین اساطیر مردم ترک زبان آزربایجان است. این ترانه اساطیری که قدمت آن به بیش از پانزده هزار سال تخمین زده میشود، در واقع از جنگ بین نور و ظلمت حکایت دارد و داستان پرومته یونانی نیز از آن اقتباس شده است. در راز ترانه محبوب ساری
گلین از "فرهاد علیپور" میخوانیم: ساری گلین یعنی عروس زرد یا عروس موطلایی که در افسانه‌های آذربایجان اشاره به خورشید است، یکی از تصنیف‌های فولکلور آذربایجان است. براساس این افسانه، خورشید در سه هزارمین سال خلقت دزدیده می شود. تلاش برای آزادی خورشید و حسرت آن در موسیقی آذربایجانی ماتریالیزه شده است. برای ساری گلین در آذربایجان رقص زیبایی وجود دارد که حرکات آن حس تمنا و خواستن را در انسان زنده می کند. دستها به سمت آسمان باز می شود و با ملودی نرم ۴/۳ حرکات پا و دست انجام می شود.یافته های باستان شناختی در سال ۱۳۷۶ از منطقه سؤنگؤن در شهرستان ورزقان، استان آذربایجان شرقی، قدمت این رقص باستانی را به هزاره های قبل از میلاد می برد.بنا به تفسیر محقق برجسته اساطیر و هنر آذربایجان، میرعلی سیدسلامت، این رقص مراسم آزاد کردن خورشید از اسارت است (سیدسلامت ۱۳۸۲). همچنانکه در تصویر سنگ نگاره دیده می شود، انسانی در سمت چپ دستی بر شانه به نشانه ایثار و اهریمنی در سمت راست خورشید اسیر را در دست دارد. رقص ساری گلین، رقص مبارزه برای رهایی خورشیدی است که اهریمن آن را به اسارت برده است. انسانی که برای رهایی آن آمده، چنان شیفته خورشید است که حاضر به فدای جان خویش در راه رهایی آن است.هنر آذربایجان در انواع خود این اندیشه رهایی بخشی به دیگری را بازنمود می سازد: هنر صخره ای با نگاره رقص ساری گلین، هنر موسیقی با آهنگ ساری گلین، هنر رقص با رقص ساری گلین، هنر گلیم بافی با طرح های خورشید اسیر. بنابراین می توان گفت هنر آذربایجان، هنر رهایی بخش است. آزادی نتیجه این هنر رهایی بخش است. آزادیی که خود مبنای کنش هنری است. ترانه ای مردمی که بر ساکنین منطقه آذربایجان تداعی گر هنر رهایی بخشی است که از ایثار به رهایی می انجامد.آهنگ و موسیقی ساری گلین سالهای سال سینه به سینه به ما رسیده و ساری گلین از تصنیف های فولکولور آذربایجان محسوب می شود. خواننده های بسیاری این آهنگ و شعر را خوانده اند و به آن افتخار می کنند، از آن جمله می توان به قدیر رستمف اشاره کرد. البته نه باید ازنظر دور داشت خوانندگانی مانند سامی یوسف، رشید بهبودف خواننده پر آوازه و دیگر خوانندگان آزربایجانی این ترانه اساطیری را نیز اجرا کرده اند.
.. بهر حال یادتان باشد که بنیاد جاسوسی و دو بهم زنی را در کشور ما جریانی بنام حزب توده بنیان نهاد و در همه مراکز دولتی ارتشی و فرهنگی نفوذ کردند و ایران را برای همیشه به دست ارتجاع سیاه دادند .
یادتان باشد که همین حزب توده به همراه فدائی رسوا و بی ا برو در سال 57با جاسوسی به حمایت از نظام اسلامی بر خاساتند و هزاران انسان بیگناه را به گشتن دادند . جاسوسی حزب توده منجر به افشای قیام نوژه شد که در ان صدها نظامی ایران پرست و شریف اعدام شدند . جاسوسی بداست چه برای روسیه چه برای غرب و چه برای صدام وچه برای محمد قریشی پیامبر خود خوانده اسلام عرب . یادتان باشد که وقتی زنی مجاهد در برابر جمع شوهر خود و یا پدر خود را منفور مینامد نامی جز جاسوسی اشکار و تکامل حیوانی و سقوط ندارد .حزب توده و فدائی هنوربرای نظام سیاه جاسوسی میکنند
بیش از 5 ماه است که کریم حقی بنابر خبرهای که از گوشه و کنار می اید به اتهام داشتن و پرورش درخچه حشیش در بالای رستوان خود در آلمان دستگیر شده است.
سازمان مجاهدین که در طول این سالها صدها ساعت برنامه و هزاران مطلب نوشتاری در رابطه با وی درست و پخش نموده است حال چه شده در طول این زمان طولانی حتی یک خبر در این رابطه در سایتها و میدیا خود پخش نکرده است
آنها که به قول خودشان از کوچکترین حرکتی اتمی رژیم خبر دارند ؟!!!!!!! چه شده در این رابطه بی خبر هستند؟
نکند زبانم لال کاسه ای زیر نیم کاسه است که آقای حقی نفر نفوذی آنها در دروان رژیم بوده ؟
علت سکوت چیست؟
سازمانی که با درست کردن هزاران دروغ در خراب کردن مخالفین تجربه چند ده دارد چرا حال که یک واقعیت به دستش رسیده سکوت کرده ؟
آدم که پا به سن میگذارد حافظه اش هم ضعیف میشود. ۷ -۶ سال پیش جناب عزیزی بنی طرف در مقاله ای در اخبار روز از " مملکت عربستانی " صحبت میفرمودند که زمانی شامل خوزستان, لرستان , کرمانشاه و قسمت های مجاور آن در عراق منجمله کرکوک بوده است. شاید هم با گذشت زمان معده ضعیف و اشتها کم میشود. نمیدانم.
آقای یحیایی یکی از درد های پنهان نگه داشته شده حکمت ملی آذربایجان بر میگردد به درد ها ، آوارگی ، فرار ، در به دری و زندان و شکنجه و تجاوز به خانواده های باز ماندگان حکومت ملی است که کمتر در اینمورد بحث و صحبت شده و متعصفانه تنها نیروئی که میتوانست در زمان شاه اینها را بزبان آورد چپ بود ولی چپ آذربایجان در گرو و اسیر فکری چپ ایرانی و زیر تبلیغات جریانات ناسیونالیزیم ایرانی بود و سکوت چپ بمنزله رضایت بود و آقای فرزانه که با ایرج اسکندری هم بند بود وقتی سوال کردم نظر ایرج اسکندری در رابطه با حکومت ملی آذربایجان چه بود جواب داد او میگفت فاجعه برای ایران بود که دفع شد . ولی این درد ها و قتل عام ملت آذربایجان و جریان فاجعه کتابسوزی توسط ارتش ایران و امثالهم فراموش شدنی نیست و باید در ابعاد گسترده بیان شود و ملت آذربایجان بالخص جوانان ما از آنچه که بر سر ملتمان توسط ارتش و دولت ایران اعمال
اعمال شده آگاه شوند همانطور که یهودی ها به خوبی جنایات نازی ها را به ملت یهود و ملل دنیا میشناسایند .آقای دوشوکی این طبیعی است کسانی که خود را در آخوش پانفارسیسم خوشبخت احساس می کنند باید چنین بلایایی را هم تحمل کنند،
ابرازمهربرادرانه وهمدردی باملت شریف بلوچ.وتوقع همدردی ومهربرادرانه ازسخن گویان ونمایندگان رسمی یا غیررسمی آین ملت مظلوم ترین ها......
خانمها آقایان این در واقع سند ورشکستگی سیستم دولت ایران است علارغم اینکه خیلی درد آور است که با انسانها چنین برخورد میکنند ولی افشای حقیقت توسط خود رژیم خیلی خوشایند است چون نیت کثیف حاکمان بر ملل تحت ستم بنمایش گذاشته میشود .
بادیدن کمنت یک سطری جناب حامدعزیزکه متضمن هشداری متین ومنطقی بود
موظف شدم دردنباله نظر قبلی خود اضافه نمایم مورد نظرمن افشاگری های مستند وصحیحی هستندکه نتیجه تحقیقات دقیق بوده وپشتوانه یقین نویسنده راداشته باشند.وگلایه ام ازندیده گرفتن این امر بدیهی بود که سرتاسر این سرزمین درحال حاظرمملو ازانواع پلشتی هامیباشد ودرست نیست که بادیدن هرمطلب منفی داستان های صدهابارگفته شده راکه فی النفسه هم منفی بوده وبرای مقاصد خاصی وهربارشدیدترتکرارمیشوند مکررکرد. گاه تذکر کوتاهی میتواند بیشترازیک مقاله مطول ویایک کلاس دانشگاهی تکان دهنده باشد.كار شما عزيزان در افشاي مزدوران شايسته تقدير است،بايد در هر كجا و هر زمان به اين مزدوران و جنايت پيشگان عوامل حكومت سركوب و ترور اجازه نداد و آنان را نزد جامعه ايرانيان و جامعه جهاني بي آبرو كرد.سكوت همه ما خيانت به همه زندانيان و جانباختگان و نه تنها مردم ايران بلكه خاورميانه و جهان است
كار شما عزيزان در افشاي مزدوران شايسته تقدير است،بايد در هر كجا و هر زمان به اين مزدوران و جنايت پيشگان عوامل حكومت سركوب و ترور اجازه نداد و آنان را نزد جامعه ايرانيان و جامعه جهاني بي آبرو كرد.سكوت همه ما خيانت به همه زندانيان و جانباختگان و نه تنها مردم ايران بلكه خاورميانه و جهان است
داستان شبیه آن دزدی است که جار میزد دزد را بگیرید.
برای ایران دستگیر ولی بعد از مدتی آزاد شد . منظور اینکه سازمان رجوی میکوشد تا در اروپا برای مخالفین فعال خود پرونده سازی کند و آنان را به دام پلیس اروپا بیندازد. برای اطلاع بیشتر میتوان با "کانون آوا " تماس گرفت که مرکز جداشدگان از سازمان مجاهدین هستند و دهها کلیک و مصاحبه و افشاگری در یوتوپ دارند.شرکت کنندگان در این نوشته و دو کلیک پایین مطلب ،خودشان سابقه و وضعیت روانی و هدف و سبک مشکوکی دارند.
نکته مهم دبگر این است که چون کریم حقی یکی از جداشدگان و فعالین ضد رجوی و ضد مجاهد است ، بعید نیست در این داستان و ماجرا و اتفاق که برای او پیش آمده ، پای محاهدین بشکل مستقیم یا غیر مستقیم،درمیان نباشد چون سالهاست که مجاهدین علیه او در هلند پرونده سازی و شکایت کرده اند . و کثیف ترین کاری که مجاهدیم علیه کریم حقی نمود ، یاد داشت های خصوصی و درون سازمانی او را چند سال پیش در نشریه مجاهد منتشر نمود و ادعا کرد که کریم حقی در زمان انقبلاب در ایران به ترور حزب اللهی ها دست زده است . توضیح اینکه برادر و زن سابق کریم حقی قبلا از طرف جمهوری اسلامی کشته شده اند . بهزاد علیشاهی نیز از جداشدگان و فعالین ضد رجوی است که مدتی پیش به جرم جاسوسی
بزرگترین تهیه و توزیع کنندگان مواد مخدر در ایران و خارج از ایران خود گردانندگان حکومت (سپاه پاسداران) هستند.
هر زمان به ارای ملت بلوچ نیاز دارند ، انان را مدافعان و نگهبانان مرزی های شرق کشور مینامند.
و هرگاه بخواهند با اهانت و تحقیر به انانها " مهاجر" می گویند.
اگر هم بلوچی به فروش و توزیع مواد مخدر دست دارد از طریق قانون با او برخورد شود ، نبایدهیچ شخصی جای شخص دیگری محاکمه و مجازات شود،و نباید یک اجتماع و یا قومیتی در قبال اعمال یک شخص و یا اشخاصی تاوان پس دهند،این کار به صورت علنی نژاد پرستی و فاقد توجیه میباشد.
تمام پرسنل امور دولتی ، اداری، نظامی، اقتصادی و .. در بلوچستان غیر بومی و ساکنان دیگر مناطق فارس نشین هستند، و بلوچها مجبور هستند برای یافتن کار به دیگر نقاط کشور سفر کنند، که انجا هم مورد توهین و تبعض قرار میگرند.
خسته نباشید به گروه تندر و سخنگو آن مینو همیلی که با تلاش و پیگیری شان، چهره جانیان و شکنجه گران دیروز نظام و به‌اصطلاح مخالفین امروز را در خارج کشور، شناسایی و برملا میکنند.
رژیم و فارسها هر کار بکنند، نمیتوانند بیداری ملیتها را خدشه دار و یا محمد کنند، این قطار عظیم هویت طلبی و حقوق قومی سالها است که به حرکت در امده و صد در صد به مقصد خواهد رسید.
از جمهوری خونخوار هیچی بعید نیست
باتشکر از گروه اذرخشنوشته کامل بیلبورد:
بدینوسیله در اجرای دستور مقام محترم قضایی مقرر گردید هیچ یک از مشاورین املاک و ساکنین محترم بیدخون حق واگذاری و اجاره منزل مسکونی یا تجاری جهت فعالیت مهاجرین بلوچ را به دلیل تهیه و توزیع مواد مخدر نداشته و در صورت برخورد و اعلام گزارش طبق تدابیر مقام محترم قضایی به شدت برخورد خواهد شد
کلانتری 12 بیدخون
پس لطفا انصاف داشته باشید و از این جهت اغراض سیاسی و امراض ضد ایرانی استفاده نکنید
http://news.gooya.com/politics/archives/images/balouch-081216.jpg
باتشکر از گروه ازرخش وهمکارانشان
میکونوس
در تاریخ وجنایات جمهوری اعدام احتمال ان هست
که هر لحظه داستانی اینگونه را کارآفرینی کنن
ننگ و شرم بر مزدوران و كأسه ليسان جمهوري ننگين ضد ايراني و ضد إسلامي جمهرري إسلامي ايران.
این همون کریم حقی است که در ارتباط نزدیک با ناصر خواجه نوری بود که سالها پیش عکس های ملاقات شون را منتشر کردند؟