کریم حقی و دوستانش مانند آن تخم مرغی هستند که فاسد شده باشه بنابراین بوی گندشان مشام هر نفس کشی را آزار میدهد صادقانه باید از همه دوستانی که چونین موجودات مزدوری را شناسایی و رد یابی میکنند و در نهایت باعث دستگیری این بی شرفها میشوند قدردانی کرد.
تا اینجایی که به دولت های غربی بر میگردد دنبال مماشات و زد و بند با اخوندها هستند، پس دستگیری این مزدوران نشان از آن دارد که تیم های ضد جاسوسی ، پیگیرانه دنبال قضیه جاسوسی و قاچاق مواد مخدر توسط کریم حقی و باند پلیدش بودند که دیگر پلیس نمی توانست آنها را در انکار کند .
بنابراین از آذرخش و تندر و اعضای این دو تشکل ضد جاسوسی به سهم خودم نهایت تشکر را دارم و امیدوارم سال پیش رو2017 سالی باشد که همه این مزدوران در اروپا و امریکا و امریکای شمالی جارو شوند. .
جناب عبدالستار دوشکی:
این از شاهکار های امام جمعه بوشهر هست کلا در بقیه استان ها به دلیل تبلیغات منفی درباره اهل سنت زیاد رفتار خوبی با سنی ها ندارند
در بقیه استان ها حتی برای فارسی زبانان این مشکل هست زمانی که بگویی سنی هستی انگار اب یخ رویشان ریخته ای
این رفتار مذهب پرستانه است نه انگونه که شما نوشتی نژادپرستانه. در ایران اگر نژاد پرستی حاکم بود الان تورک ها میبایست به سرنوشت بلوچستان گرفتار میشدنند نه اینکه مثل .. به هر کجای ایران خودشان را دعوت میکردنند
بعد از ان روی بیلبورد نوشته"به دستور مقام قضایی به دلیل تهیه و توزیع مواد مخدر" حق این کار را ندارند
توجه کنید:
جناب ....
چپ سه سر فصل را از سر گذرانده است که در هیچکدام از آنها کمونیستهای ایرانی مسبب هیچ تغییری واقعی در زندگی مردم ایران و بویژه طبقه کارگر نشده اند.نخست سر فصل تجاوز ارتش سرخ کمونیستی به ایران که "چپ ایران " تمام قد به حمایت از آن پرداخت و ایجاد "دولتهای محلی" وابسته به قدرت متجاوز را "حکومت های ملی" نامید. و دراین فرآیند در سال ۱۳۲۴در حالیکه شرایط تاریخی تکرار تاریخ مشروطیت و تبدیل تبریز به پایگاه انقلاب فراهم شده بود فرقه پیشه وری با جدا کردن سرنوشت زحمت کشان استان آذربایجان از مبارزه طبقاتی سراسری کارگران و دهقانان در میان جنبش دمکراتیک مردم ایران شکاف و خرابکاری بوجود آوردند و پیروی شان ازسیاست شوروی نه تنها مانع انقلاب در ایران شد که حتی شکست پروژه ی خودمختاری راهم رقم زد. دوم برهه زمانی دهه 30 شمسی در ارتباط با کودتای 28 امرداد که عملکرد.....
....حزب توده تکرار سیاست پیشه وری یعنی پیروی از سیاست شوروی بود و باز هم خرابکاری در جنبش کارگری بطر اخص و همچنین در میان جنبش دمکراتیک مردم ایران بطور عام . سوم دهه 40 شمسی است که دوران نوینی از جنبش کمونیستی ایران محسوب میشود و این دوره را باید دوره اتوپیستی نامید. چپ در دهه 40 شمسی با نسل جوانی روبرو است با ویژگیهای رومانتیک عصیان گر که عمده آبشخور نظرات شان و الگوی پراتیک شان جنبش های چریکى کوبا و الجزایر بود و تعمیم مکانیکی آن تجربیات به ایران بدون درک روشنی از استراتژی جنگ های توده‌ای و شرایط ویژه هر کشور که جنگ توده‌ای در آن جریان داشته است.تکیه کردن به تجربیات مبارزات کشورهای دیگر یعنی اینکه مردم ایران از نظر تجزیه مبارزاتی عقیم است چنین ملت فشلی بنا به چه عاملی باید تجربیات مردمان کشورهای دیگر را به کار ببندد. در ارتباط با تجربه جنگ مسلحانه چریک‌ها به گفته لنین توده ها با انگشت به بینی نظاره گر "قهرمانی های پیشاهنگ " بودند.
دوران نوین جنبش کمونیستی دهه 40 ایران که احمدزاده و پویان آنرا خلق کردند و وجه مشخصه آن حماسه گرایی رمانتیک بود چیزی نبود جز کپی برداری نظریات سوابودا. این خطاب انگلس به بلانکیستها که گفته بود " چه سادلوحی کودکانه ای است که انسان ناشکیبایی خود را استدلال تئوریک جلوه گر سازد ". مشخصه گروه های چریکى بود آنها درک نکرده بودند که انقلاب یک ضرورت تاریخی است و خارج از اراده چند دانشجوی عصیان گر. چریک‌های فدائی رویزیونیسم راست حزب توده را با رویزیونیسم چپ پاسخ دادند. و اما فروپاشی "چپ ایران " در دهه 60 با در نظر گرفتن عامل سرکوب از نظر ساختاری با آنکه اساس نظریه مارکسیسم سازماندهی طبقه کارگر استوار است اما مارکسیست های ایرانی در این مورد نتوانستند به ایجاد رابطه‌ای ارگانیک و جلب توده کارگر دست یابند. و دوم دلیل ساختاری مبتلا بودن " چپ ایران " به استالینیسم هست که هیچ پایبندی به دمکراسی نه داشتند و نه دارند. تصفیه های خونین درون تشکیلات نشان از مناسبات غیره دمکراتیک بود. نقض حقوق شهروندی وابستگان دولت گذشته و اعدام های فله‌ای آنها که همراه بود با رضایت چپ از دیگر پرسشهای تاریخی است که "کمونیستهای ایرانی " باید پاسخگوی آن باشند.
رستورانش جاییست که هم هلند و هم آلمان را دارد و قیمتش هم دور و بر یک میلیون یوروست. از آشنایی که کریم را میشناخت پرسیدم و او می گفت که چند سال زندانی میشه چون بحث کیلو و گرم نیست
-درست است، اسمهای خاص ترجمه نمیشوند. توضیح را به زیر مطلب منتقل کردم.
-ساری گلین نیز همینطور. میتوان توضیح اش داد.
- داستان سارا یکی از روایتهای مختلف است. در دوره ی ارباب و رعیتی از این رخداده ها زیاد بود.
داستانهای فرهنگ مردم نه از یک رویداد، بل از مجموعه ی رخداده های هم تیپ، به وجود میایند و منتشر شده و مدام تکامل مییابند. مثل غلتاندن گلوله ی برفی در میان برفها.
آنها بعد از طی مراحل رشد خود به داستانهای چند روایتی تبدیل میشوند.
-بایاتی ها نیز معمولا چنین روندی را طی میکنند.
-سخن شما صحیح است که « خان و سلطان» را به مفهوم مثبت در فرهنگمان داریم. ولی اینجا مورد خاصی ست:
- « خان» یا « سلطان» در بایاتی « چهره ی منفی» دارند: « آرزوی نابودی» آنها در مصرع دوم آمده.
« سلطان و خان» ، آراز را وسیله ی « تراژدیها» ساختند. ولی گوینده ی بایاتی یا مردم « دست و زورشان» به
« سلطان و خان» نمی رسد. این است که آراز را به جای آنها در شعر به آتش میکشند.
- ممنون از قید نظر.
-اگر دوستان علاقه داشتند میتوانند لینک چند ترانه را که در مورد « آذربایجان» خاسته اند - و سوراغ دارند-
اینجا قید کنند که ببینم، و در صورت امکان ، به مطلب اضافه کنیم.
دوست گرامی درابتدای مقا له به درستی اشاره فرمودید که- این کونه مطالب البته اهل خودرامیطلبد-با نکاهی اجمالی به کمنت اول بنده متانت این بیان اشکارترمیشود.
عزیزدلم .باقبول این که ترجمه خودکارسهل وممتنعی است علی الخصوص که شعرهم باشد وهرکسی میتواندبرداشت خودراارائه دهد وباتشکرازشماکه همتی برای شناساندن گوشه ای ازادبیات مردم مان به خرج دادید به زعم میل قلبی نتوانستم از ایراد دوسه نکته خودداری کنم وان نیست مگر نشئات گرفته ازعشق به فرهنگ بومیم واحساس یکی بودن باشما. 1ساری گلین را من وبعضی دوستان نه به معنی- عروس موطلایی -که به معنی-بازگردید.برگردید-میدانیم که بااحساس بینتیجه بودن خواستگاری اززبان جوان عاشق به ایلچی هاگفته میشود. ساری سمت وسومعنی میدهد -اویانا.بویاناساری-
2 -آراز-اسم خاص است ومطمئن نیستم که ترجمه آن به ارس موجبی داشته باشد. 3
3 اطلاق کلمه خان درترانه ها ومتون قدیمی برای بزرگداشت وتحسین به کارمیرفت مثل- قوربانام خان گوزونه..نازلاباخان گوزونه یار-که زیبائی چشم معشوق رامیستاید. 4 بندآخراین ترانه درمتون قدیمی واصلی نیست ولی اضافه کردن آنهم ناشی ازحسیات مثبت ملی میتواندباشد. 5احتمالا اطلاعاتم کافی نباشد ولی حداقل من نشنیده ام که سارابه دلیل نارضایتی ازازدواج اجباری خودکشی کرده باشد.بیشتر به تفاسیر چپی شهری ها شبیه است .مطمئن نیستم.
امید است با تلاش هر چه بیشتر گروه آذرخش و همچنین کمک هموطنان در اطلاع رسانی از مواردی که مطلعند به این دوستان؛ گروه آذرخش را در مسیر خنثی کردن توطئه های این خبیثان و نیز کوتاه کردن دست مزدوران وزارت از دخالت در امور هموطنان در خارج کشور و بویژه پناهندگان و پناهجویان یاری رسانند. خسته نباشید
خواهم که فریادی کشم از دست این جلاد ها
این حاکمان کینه جو، وین دیوخو شیادها
از جور این آدمکشان، وز کین این نامردمان
بر آسمان باید رسد از توده ها، فریاد ها
با این همه بیداد ها، دانم که آخر بگسلد
با قدرت زحمتکشان، زنجیراستبداد ها !
با سلام به دوست عزیز سازاخ، با شما همفکرم که باید زمین های بزرگ مکانیزه و برداشت افزایش یابد ولی نظام ارباب و رعیتی خود یکی از موانع بزرگ آن است زیرا بهره کشی از دهقان که با خانواده کار می کنند سود بیشتری برای آنان دارد، از دیگر سو تقسیم محصول بسیار غیر عادلانه بود. در مرحله نخست فرقه دمکرات آذربایجان املاک خالصه را بین دهقانان تقسیم کردند و هیچ اربابی را هم به قتل نرساندند، تنها حادثه حاج احتشام بود که آنهم خود افراد مسلح داشت. یکی از اهداف فرقه مشارکت دهقانان در تعاونی ها بود که هم افراد آموزش ببینند و هم از ابزار پیشرفته در کاشت استفاده کنند. ولی فرصت کم و تبلیغات دشمن فراوان بود. بازهم فراموش نکنید که حسن ارسنجانی مسئول اصلاحات ارضی در دوران شاه، عملکرد فرقه را الگو قرار داد و از همان منطقه شروع کرد...
دژخیمان دادگستری رژیم در عسلویه, نه از سر نژادپرستی، بلکه به دلیل افکار فرقه گرایانۀ شیعی و دشمنی با سنی مذهبها این عمل زشت و تبعیض آمیز و ناروا را در حق هموطنان شریف بلوچ ما مرتکب شده اند. هموطنان شریف بلوچ ما، به دلیل سنی مذهب بودن ، مغضوبِ رژیم جنایتکار و فرقه گرای جمهوری اسلامی هستند. شوربختانه در ایران "ستم مضاعف مذهبی" از سوی حاکمیت پلید جمهوری اسلامی، به طور سیستماتیک و نهادینه شده علیه هموطنانی که شیعه مذهب نیستند اعمال می شود.
رژیم جنایتکار و غارتگر جمهوری اسلامی، یک نظام دیکتاتوری مذهبی تمام عیار است که در عمل هیچ حقی برای هیچ عقیده و ایدئولوژی و دین و مذهب و فکری به جز اندیشۀ رسمی آخوندهای پلید قائل نیست. در اصل دوازده قانون اساسی این رژیم ارتجاعی و فرقه گرا تصریح شده است که : «"دین رسمی ایران، اسلام و مذهب جعفری اثنی عشری است و این اصل الی الابد غیر قابل تغییر است"»
بر مبنای این مقاله اگر تن سری هم وجود داشته و از جعلیات شعوبه نباشد , ایشان موبد موبدان , یعنی شخصی است در ردیف خمینی و ایت الله مصباح یزدی !! این نامه کذایی حاوی چه پیامی برای بشریت است ؟ حکمت افلاطون ؟ فلسفه سقراط ؟؟ هندسه اقلیدسی ؟ . یا علوم ریاضی و نجوم عهد قدیم ؟؟؟
مشتی سخنان آخوندی که مقابل ادبیات و حکمت و فلسفه روم و یونان به جوکی بیمزه شبیه است !! هر چه هم دروغ برای تاریخ سازی است به این بیچاره شخصیت خیالی ابن مقفع نسبت ندهید . بهتر است خودتان را بیشتر از این مورد ریشخند و مزاح نزد عالمیان نکنید .
تمام مناطق واستان هاوحتی شاید محلات وادارات ودانشگاه های مملکت درچنگ این قبیل عناصرومقامات هستند وادعایی غیرازاین قابل باورنیست.چه موافق باشید یا مخالف.جزءهرگروه ودسته وفرقه ای باشید.جزءهرملیت وقومیت وتباری باشیداین حقیقت رامطمئنا قبول دارید که اگرنه باعرض پوزش طرف خطاب این نوشته شمانیستید. حالااین وسط عده ای ازتورک های آذربایجانی که به مطالبی برمی خورند احساس تکلیف کرده وبازحماتی سعی میکنندروی این دانسته های خودحداقل درمنطقه وشهرواستان واطراف خود کارکرده وآنهارا تنظیم ودراختیارمن وشما قراردهند.اگرحسن نیتی باشد باید که این افشاگری هارا قدردانسته وحتی اهالی هرمنطقه راتشویق به تاسی ازاین حرکت وادامه آن در
شهرومنطقه خود بنمایند.نه این که درقبال ااین افشاگری ها چنان جبهه گیری نمایند که گویابه وکالت ازطرف اشخاص مورد گفت وگووافشاشده صحبت میکنند که حتی ازحد مرزهای توهین وتحقیرفراتررفته وفحاشی وهتاکی رامباح به دانند.
جناب کریم زاده هموطن عزیزآذربایجانی ، نکته مهمی را خاطرنشان کردید. پانترکهایی مانند اقای ایلیار چون زبان ترکی را فقط با لهجه ده خودشان میشناسند هر لهجه دیگرترکی را ببینند میگویند این ترکی نیست و جعل است!! بخصوص که محتوای این شعر هم با مذاق ایران ستیزانه این پانترکها جور درنمی آید. البته گذاشتن مطالبی از این نوع در سایت بسیار مفیداست و یک فایده اش هم این است که چهره زشت ایران ستیزهای دورو را که میخواهند زیر نقاب چپ وهویت و... پنهان کنند آشکار و رسوا میکند.
جناب انتی راسیزم:
تنها منابع غربی به علت بی طرفی مورد قبولن (نه نفعی در فارس بودن سکاها دارن نه ضرری در ترک بودنشون) وقتی ملتی چیزی برای تفاخر نداشته باشد انوقت تاریخ دیگران را می دزد دیروز مادهاو امروز سکاها و فردا همین کورش که فحشش می دهند
خوانندگان ایرانگلوبال شما قضاوت کنید: چرا اسلم تورکی با نوشتن یک کامنت به زبان بلوچی خیال همه را درباره بلوچ بودن خوداش راحت نمیکند یا مینویسد یا در کامنت بعدی که به زبان فارسی مینویسد توضیح میدهد که با اینکه بلوچ است؟چرا نمیتواند دو جمله بلوچی بدون کپی پیست کردن بگذارد
درباره بقیه روضه حضرت بلوچ تان هم شما اول بلوچ بودان ات را اثبات کن بعد دادعای ارث مرحوم جلیل خان نارویی را بکن
................................................
این نهایت درماندگی، ماهیت پانفارسی، و اوج مردم فریبی است! به بیش از " سی و پنج میلیون" مردم تورک آزربایجان، "قوم" خطاب میکنید! سالی که نکوست از بهارش پیداست. آقایان به اصطلاح چپ اکثریت!!، مردم آزربایجان وکیل و قیم نیاز ندارند. به اندازه کافی روشنفکر و سیاستمدار و نخبه گان سیاسی لازم را دارا هستند. کسانیکه موجویت ملی، زبانی ـ فرهنگی، آزادیهای سیاسی ـ اقتصادی، مخصوصا هویت ملی، ملت شدگی مردم آرزبایجان به رسمیت نشناسد، اجازه ندارد از طرف مردم آزربایجان صحبت کند، برای ما تعیین تکلیف نکنید! سعی نکنید با این تبلغات پان ایرانیستی سلطه استعماری پانفارسیسم را مدام العمر بر گرده ملل ایران سوار بکنید، و خلقها را بر یوغ بردگی پانفارسیم بکشید! ما را به خیر شما امید نیست! لطفا .......ان! برای خودتان مشغله دیگری پیدا کنید!
نه .راز پنهانی وجود نداشت انچه وجود داشت ودارد نادانی و درک نکردن منافع ایران است والبته برنامه مخوف دولت شوروی برای بلعیدن ازربایجان بود.دولت شوروی این جنایت تاریخی را در باره لهستان المان شرقی و اروپای شرقی نیز انجام داد .
متاسفانه هر گونه منطق و استدلال در باره پیشه وری و دولت شوروی به گوش چپ نمیرود و انها نمیخواهند بدانند که ابزار سیاست خارجی دولت شوروی شدند و این مصیب هنوز ادامه دارد .
برای فهمیدن قضیه ماباید به فاجعه انقلاب اکتبر و تاثیر مهلک تاریخی ان بویژه بر ایران تامل کننیم.
فرض پیشه وری پیروز میشد امروز ما با فاجعه ای دیگر روبرو بودیم .مانند وابسته بودن تمام عیار به روسیه و اموزش زبان روسی و زیر پرچم روسیه رفتن .نگاهی به باکو و تاجیکستان و ترکمنستان نشان میدهد که سرنوشت اذربایجان بهتر از انها نمیتوانست باشد .
مردم اروپای شرقی به رویدادهای جنگ اول و دوم و همین گونه مناسبات انها با دولت روسیه بسیار بدبین هستند و گریز از شوروی و روسیه و سوسیالیسم برای انها یک خوشبختی بشمار میاید . در دانشگاهای اروپا سیاست روس و اروپای شرقی به عنوان یک رشته تحصیلی اموزش داده میشود و در ایران و بویژه در جریانات روشنفکری عکس ان است . زمینه اصلی و فکری انقلاب سیاه 57 راباید در وجود تفکر حز ب توده فرقه و کودتای 28 مرداد و ارمان چپی جستجو کرد .
تم نظریه‌ی«فارس هراسی» در عرصه سیاسی پدیده زشتی بود که تخم آنرا استالین در دهان "چپ ایران " و محافل تجزیه طلب در جهت پروژه-ی سزارین " هویت های تازه " شکست و به ساختن«ملیتهای ایرانی» دست زدند که در تضاد و تعارض آشکار با نظرسازمان ملل است. بنا بر نظر سازمان ملل به عنوان مرجع تفسیر منشور و میثاق های بین المللی ،کشور ایران را در درون چهار چوب مرزهای معین با زبان و فرهنگ مشخص و برخوردار ازمشروعيت تاریخی ،بعنوان یک ملت واحد پذیرفته است و نه «ملتهایی» جدا ازهم و کرد،ترک،فارس وعرب را بعنوان گروهای قومی ایرانی برسمیت میشناسد.
تنها در نگاه طیفهای " چپ " و تجزیه طلب قوم پرست است که تنها جنبه نژادی و بیولوژیک و زبان
را معيار تشخيص ملت قرار ميدهند و به عوامل تاريخی و اقتصادی کم توجه هستند...
که البته این بی توجهی به عوامل تاريخی و اقتصادی در ارتباط با مفهوم ملت بیشتر در راستای اهداف جدائی خواهی است.
" کمونیستهای ایرانی " هنوز یاد نگرفته اند که هر جا تمرکز ثروت صورت گرفته، همانجا هم قدرت سیاسی حکومت متمرکز است.در ایران طایفه تُرک هست که بیشترین امتیازات اقتصادی و سیاسی را در نظام های سرکوبگر چه پیشین و چه حال را در چنگ خودش داشته و دارد.
کمونیستوم ، آفتِ اين سرزمينُم !
به راهِ راست ها چَپ می زنُم مو
مو در هر تکّه ، ملّت می تراشُم !
مو قومِ خويش را شرّ می تراشُم
به ضدّش قومِ ديگر می تراشُم
ستيزِ حيدري و نعمتي را
چو نعمت هست ، حيدر می تراشُم !
خیلی از پان ایرانیستهای سینه چاک! فارس پرستان به اصطلاح چپ! اکنون ترس به دلشان راه افتاده، هرگاه علیه منافع ملی ـ مدنی مردم آزربایجان قدم بردارند، جواب خود را از مردم دریافت خواهند کرد. همین امر سبب شده است که خیلی از مانقوردها از معرکه خوش رقصی برای پانفارسها عقب نشینی کنند! زیرا بخوبی میدانند که تبلیغات پانفارس و ضد انسانیشان علیه مردم مظلوم آزربایجان در ذهن اینترنت باقی میماند. از این نیز آگاهند که در آینده پاسخگوی اعمال ضد خلقی خود خواهند بود. اینان در برابر مردم آزربایجان چنان شرمنده و خجل خواهند شد که دیگر جرات نخواهند کرد سر خود را در پیشگاه ملت آزربایجان بلند کنند!
آقای یحیایی تقسیم زمینهای بزرگ که قابلیت تبدیل به مزارع و باغات به روش کشت صنعتی بین دهقانان عمل کوته بینانه که بعد از دو نسل بدست وراث تقسیم و تبدیل به باغچه هائی بیش شد این چه خدمت آینده نگرانه ائی بود که حزب توده و سرسپردگان استالین با اعدام مالکین آزربایجان مدیریت و زمینها بزرگ کشاوزی را لت و پار، نابود و فلج کردند در اروپا و ترکیه هیچ مالکی اعدم نشد و به مرور زمان زمینهای بزرگ تبدیل به کشت صنعت های بزرگ گردید و مالکان به صاحبان کشت و صنعت و رعیتها تبدیل به گارگران صنعت کشاورزی شدند. اومانیستها و کمونیستها فقط برای امروز فکر می کنند اگر یک مرغ داشته باشند، امروز می خورند و فردا دوباره گرسنه اند، ولی در سیستم آینده نگر با تکثیر یک مرغ، درعرض دو سه سال به صدها مرغ تبدیل می کنند و درد رنج انباشت سرمایه را بخاطر آینده ائی بهتر بجان می خرند و نسل های بعدی را از بابت پروتئین
بی نیاز می کنند، با مقایسه آلمان شرقی با غربی و کره جنوبی با شمالی، دقیقا کوته بینی فرصت طلبی روشنفکران کمونیست را که از هیچ، با دستان خالی با شعار زنده باد مرده باد مفت و مجانی صاحب کشوری شده بودند، می شود مشاهده کرد، و کوته بینی و سر سپردگی حزب توده و رل اساسی آنها بعنوان ماسونهای روسی را در نابودی حرکت ملی نوپای فرقه دمکرات را نباید فراموش کرد، تجربه برای عاقلان یکبار بس است.
تنها از "کمونیستهای ایرانی" بر میآید که "دولتی منطقه ای" را که با پشتوانه یک دولت متجاوز شکل گرفته آنرا حکومت مردمی خودمختار جا بزنند. از طریق این نگاه جزمی و وابسته گرا بهتر میشود فهمید که "کمونیستهای ایرانی" چقدر به منافع ملی ایران وفادار هستند. آنجا که مسئله ایدئولوژی مطرح است تجاوز ارتش سرخ باید به نفع کمونیسم توجیه شود. دو "طایفه " غیر ایرانی یعنی ملا و کمونیستها اولین چیزی که دشمن میدارند ایران است. مواظب باشیم که کمونیستها بعد از سه دهه حاکمیت اسلامی این بار به نام حقوق " ملیتها "توبرهِ ما آشغال نریزند و بارمان کنند. کمونیستها به همراه همزادشان یعنی محافل قوم پرست تجزیه طلب به نام «حقوق ملیت ها »در قرن ۲۱، زبان و نژاد را به عنوان مبنایی در سیاست گرایی قرار داده اند وخیال تشکیل دولتهایی بر مبنای تک نژادی و تک قومی را در سر می گذرانند.
"کمونیستهای" قومگرای فرقه دمکرات سرود " انترناسیونالیسم "می خواندند اما در عمل هیچ نشانی از دیدگاه های «فرا میهنی» و «فراسازمانی» که همان «انترناسیونالیسم» است دیده نمیشد؟از کلماتی همچون «سوسیالیسم »دم می‌زدند اما در نگاه و عمل هیچ فرقی با راست ارتجاعی نداشتند. سوء استفاده از ابزار «سوسیالیسم » برای عقده ریزی بود تا که آب را به آسیاب اقتدارگرایی قومی بریزند.مثل نژاد پرست های تجزیه طلب نگاه شان متمرکز بود بر "نزاع فارس و ترک " که اساساً در تضاد با تحليل علمی پديده هاست. مولفه نژاد هم مثل مذهب ، تابع بنياد های زيربنایی جامعه هستند و نه بالعکس، بايد آن ها را با تغيير و تحول ساختار قدرت سنجيد.
آقای تبریزی، ایشاالله بعد از سرنگونگی رژیم منحوس جمهوری اسلامی، و ایجاد وزارت انگل زدائی سیاسی برای رفت و روب پانترکیست و تجزیه طلب، آیا افرادی مثل احد اصغر زاده عاکف، بعد اظهار ندامت و توبه می توانند در وزارت انگل زدائی با یک درجه ترفیع بکار رفت و روب ادامه بدهند؟؟
این آدم مریض باز هم از نا من یوسف آذربایجان سو استفاده کرده و این کامنت که رنگ و بوی وزارت اطلاعات رژیم را دارد گذاشه عین نوشته این آدم مریض « ننگ بر این دژخیم رژیم که آبروی ما تورک ها را برده است. »
عنوان مقاله یعنی راز های پنهان در جنبش 21 آذر مناسب نیست.
هیچ چیزی و رازی پنهان نیست. استعمار و استثمار باعث شد مردم آذربایجان به مبارزه برخیزند. در آن دوره کمونیستها و سوسیالیستها این مبارزه را رهبری کردند و دستاوردهای بزرگ و تاریخی را به آذربایجان به ارمغان آوردند. اشغالگران و دشمن استعارگر قوی بود، ترکیه و امریکا با خودمختاری و استقلال آذربایجان دشمنی کردند و روسیه تنها دوست آذربایجان کنار کشید و بلاخره آذربایجان شکست خورد
از اینکه تجزیه طلبان ضد ایرانی به این مطلب تاریخی امتیاز منفی داده اند ما می بینبم که با چه کسانی و با چه دیوانگان انسان ستیزی روبرو هیستیم .
کینه اینها نسبت به ایران و ایرانی وبه فارس نشان میدهد که از داعش ارتجاعی تر و کینه توزانه تر هستند و اگر در ایران بقدرت برسند حتی موزهها و آثار باستانی را مانند طالبان و داعش نابود میکنند و یا میسوزاندد . تکلیف کتب و انسانها را خدا میداند. به این دلیل هیچ ایرانی در هیچ زمانی و هیچ مکانی نباید به این گروه مغول تبار رحم کند و در آینده باید در درون ایران دستگیر و محاکمه و نابود گردند تا بیاد اشغال قره باغ بیفتند .
جناب که خود را منم پاپک خرمدین مینویسید ,
شما کجا و بابک خرم دین کجا !! شما جرات نوشتن نام خود را هم ندارد و اسم عقاب آذربایجان را سو استفاده میکنید برای بد نام کردن این شخصیت تاریخی . حالا چرا از نامهای مستعار شخصیتهای مورد ستایشتان استفاده نمیکنید ؟ بنویسید منم کوروش و داریوش , یا منم رضا شاه پالانی, یا منم شعبان بی مخ تاج بخش و یا منم پرویز ثابتی !!!
واقعا، اینها در عصر سرود و پرچم زندگی می کند، کلیب با دو سرود ایران آغاز می شود وبا کلی مقدمه چینی... خوب هر کی جای من باشد، علامت ضربدر را می زد و می رفت سراغ یک کلیک امروز...آقا برای وقت مردم ارزش قایل شید
اینهم منطق یک فرد زابلی (اسامه مجددی) فقط فحاشی ، توهین و تحقیر!؟
در اکثر کامنت های این فرد "بی ادب " به دشنامهای رکیک و خارج از نزاکت : بی حرمتی به "مادر و پدر" ، " به هویت انسانی - ملی" و ....برمیخوریم.
این شخص بخت برگشته و بدون درک فکر میکند که با ترور شخصیت و سفسطه بازی و تحریف تاریخ بلوچها،تورکها، عرب ها و .....منکر هویت ملی - تاریخی انان گردد.
این فرد و اکثر زابلی ها که شیعه مذهب هستند در دوران رضا شاه به بلوچستان کوچ داده شده اند ، اینها میخواهند از جیب خلیفه برای خود "هویت سیستانی" درست کنند.
وای که مردم بلوچ از دست اینها چه میکشند !!؟؟ ظلم و ستمی که این "مهمانان ناخوانده" بر علیه مردم بلوچ میکنند ، در تاریخ بلوچستان هرگز فراموش نمشود.
اینکه ما بلوچها با افردای مانند (اسامه مجددی) در یک منطقه ، شهر، روستا و...زندگی میکنم، شما کاربران سایت قضاوت کنید !؟.
منم بابک خرمدین ازآذربایجان : با تشکر از جناب همنشین بهار امیدوارم بیشتر از این گونه تحقیقات را مشاهده کنیم و بذر گفتگو درمیان آندازید. بعنوانه یک ایرانی و میراث دار یک امپراتوری سکلولار با آن عظمت و جا ه و جلال از چندین دهه قبل تحقیق در مورد دکترین امپرتوری ایران شروع کردم. با زلزله خمینی تمامه لایه های هزاره ای مدفون شده در نظر ها نمایان گشت گنجی است غیر قا بله تصور . متاسفانه با هجوم قبیل تمام وحشی تا نیمه وحشی خیلی از آ ثار از میان رفته ۱- حمله اسکندر گجستک ۲- حمله عراب ۳- باز شدن پا ی قبا یل تمام وحشی آلتایی ترک ۴- حمله مغولان باعث از بین رفتن بسیاری از آ ثارشده .البته جنگ های چهار صد ساله بین ایران و روم که نود درصد حملات پی در پی از رومیان بوده. هنوز که هنوز است به شرق با عنوانه آورینت می نگرند که انباشته از ثروت است. رومیان که از اسرای ایرانی آیین میترای را فراگرفته بودند
با رفرمه مسیحیت از یهودیت جدا کردند و از مسیحیان باعنوانه پیشاهنگان استفاده کردند و در پشت سر آنان به تجاوزات به دیگر ملل ادامد دادند و میدهند تا به ارمنستان. پایتخت شرقی به پا کردند بنام بیزانس شرقی.برای تقابل با رومیان موبدان زرتشتیت را بپا کردند و اولین اتحاد دینی را در تاریخ ایران وقه زدند شروع به ساختن الهیات زرتشتی شد ند لازم به ذکر است دومین اتحاد دینی زمان شاه اسمایل گجستک ترک با دستورات واتیکان برای تخریب پشت جبهه ترکان عثمانی وقه خورد .سومین اتحاد دینی را هم در عصر حاضر خمینی گجستک ملعون انجام داد. در جستجو و مو شکافی برای پیدا کردن اولین آغاز تقابل بین دو نهاد دین و دولت بودم. کوتاه سخن هرچه سنگ نوشته بود از شاهان بود ! اولین سنگ نوشته ثبت شده متعلق به همین کر تیر بود. و دلالت بر زمانی دارد که جای فر کیانی با فر ایزدی جابجا یا یکی میشود و اولین ولایت فقیح وقه تاریخی می خورد .از ان قبل تر فر کیانی را از پادشاه قبلی می ستاندند اما بعد ها باید از مؤبد میگرفتند حتی در مقطعی ثبت شده خسرو پرویز این فر را در نبرد با شیران بدست می آورد .همین مشکل را محمد رضاشاه با آخوندها داشت و در زمان پدرش رضا شاه آخوندها از ترس جمهوری سکولار آ تاترک رضایت به پادشاهی رضا شاه دادند . خود فر کیانی که تبدیل شد به فر ایزدی هم ثمبل دارد همانند یک حلقه با دو گوی در شروع حلقه و ان را در دست داریوش و کورش کبیر دیده می شود .حتی در تصویر شما هم که زحمت کشیده و در متن نوشتاری خود قرار داده اید طا ق بستان نمودار است همچنین در تصویر فره وهر. دکترین هخامنشیان و اشکانیان بسیار متفاوت است از بنیاد سکولار است و جهانبینی کاملا منحصر بفرد است با آشنای با این ایرانشهری که در آن جان مقدس بوده و حا صل ان در ان مقطع شهر نشینی بوده یعنی مدنیت یعنی شهریور جان آدمی در شهردر مدنیت در امان بوده . دو خدا از پنج خدای ایران خرداد و امرداد که سمبل خوش زیستی و دیرزیستی که توسط محمد تازی سروته در چاه ابی آویزانند و در حسرت جرعه ای آب .زرتشت و الهیات زرتشتی، کوشیدند که تصاویر خرداد وامرداد را چنان تغییر شکل بدهند که بیانگرآرمانهای مینوئی وآسمانی آنها بشوند و چهره های اصیل خرداد و امرداد را، تا توانستند کوبیدند و پوشانیدند که سپس درقران نیز همین راستا دنبال شد و ، هاروت ( خرداد ) وماروت ( امرداد ) از فرشتگان مطرود گردیدند . ولی غایت مدنیت جمشیدی ، رسیدن به همین دوآرمان بود ، که به قول شاهنامه مردمان درشهرجمشید ، « زرنج و زبدشان نبود آگهی » و « زرامش جهان بد پرآوازنوش » و « ندیدند مرگ اندرآن روزگار» و « جهان بد بآرام ازآن شادکام » . اینها بازتاب ویژگیهای خرداد وامردادند. بیراهه رفتن تمدن بشری از زمانه حمله اسکندر گجستک آغاز شد و این انحطاط ادامه ان است . سمبل جان مقدس تصویر گاو بود که در همه آثار باقی مانده مشهود است . و تصویر درندگی کشتار بی رحمی و شقاوت هم گرگ بود که ترکان سمبل اشان است . گفتنی بسیار است فرهنگ ایران، استوار برتصویر ِ خالقی که مخلوقات مختلف را خلق میکند، نیست ، بلکه استوار براصلی هست که خود، یکجا ، استحاله به تنوع می یابد و کثرتی میشود که همه باهم متفاوت ، ولی به هم بسته اند . متآسفانه جمعی به گدای عادت کرده اند سوسیالیسم , سکلولاریسم همین کنار دستمان است فرهنگ ایران بر مبنای "creation آفرینش" نیست بلکه " evolution " تکامل است . درجامعه ای که اکثریت مردم، مقلدآخوندها هستند ، و روشنفکرش ، فقط از غربیان، رونوشت برمیدارد، و میخواهند سرمشق تازه ملت باشد ، انتظار جامعه سکولارساختن، انتظاری بیجاست اما حقیقت آرام آرام در پس ما میاید در پایان با قدردانی از زحمات جناب عا لی
پاینده و جاوید باش ای ایران گهواره تمدن بشری و بدور باش از دورغ و دروغگویان
جناب یوسف بنی طرف بهتره برای اولاد تورک جلیل خان نارویی نام بلوچستان را هم به مقاله خودتان اضافه کنید چطور شما که اینهمه مطالعه دارید نامی از بلوچستان نبرده ان را مکران نوشتید مگر نمیدانستید
برای افزایش نشاط خاطر خوانندگان درباره دزدیدن اجداد بقیه توسط تورکان :
روزى انورى از بازار بلخ مى گذشت، هنگامه اى دید، پیش رفت و سرى در میان کرد، مردى دید که قصاید انورى به نام خود مى خواند و مردم او را تحسین مى کردند.
انورى پیش رفت و گفت: اى مرد این اشعار کیست که مى خوانى؟
گفت: اشعار انورى
انورى گفت: انورى را مى شناسى؟
گفت: انورى منم.
انورى بخندید و گفت: «شعر دزد» دیده بودم اما «شاعر دزد» ندیده بودم.
درباره سیستان و موقعیت تاریخی ان هم اگر کسی منطقه ای به نام سیستان در افغانستان پیدا کرد نشان ما هم بدهد:
نقشه ولایات افغانستان: https://fa.wikipedia.org/wiki/ولایت‌های_افغانستان
البته ما مثل پسر تورک جلیل خان نارویی به .... یبوست مغز مبتلا نیستیم ولی انصاف حکم میکند درباره منابع ایشان برای روش معمول شان یعنی کپی پیست که ایشان که تا کنون کسی حتی یک جمله هم از ایشان به زبان بلوچی ندیده توضیحاتی به خوانندگان داده شود: برای این خزعبلات تنها دو سایت برای منبع در اینترنت بیشتر یافت نمیشود
https://www.instagram.com/p/BFwTErjnylS/
جناب اسلم تورک:
میتوانید اگر واقعا پدر بلوچی داری و قطعا افتخار خواهد کرد که به پسراش بلوچی یاد بدهد همین کامنت ات را به بلوچی بنویسی
البته این در صورتی هست که پدری در کار باشد
جناب همنشین بهار، دامت افاضاتو ! - در پاسخ به امثال پان ترک های فالانژی مثل " امشا " نیروی خود را در آینده پیرامون معرفی تاریخ پر افتخار فرهنگ و تمدن ایران تابان بکذارید تا مشتی به دهن تجزیه طلبان بیسواد ،بی منطق ،غرض ورز ،وبیگانه پرست آذری مغول تبار کوبیده باشید . در این زمینه بیش از هر مورد دیگری بشما نیاز است. در مورد صحرای کربلا و خیمه های قاسم وعباس و علی اضغر و لب تشنه حسین سلام الله علیه، در ایران آخوندی به اندازه کافی روضه خوانی میشود. در باره تاریخ مسیحیت و شاهان فرنک و جنگهای صلیبی هم به اندازه کافی در مدارس و رسانه ها و کلیساهای غربی امپریالیستی ،اروپا مرکزی تبلیغ میگردد . ایران اشغال شده توسط اسلام ارتجاعی آخوندی اکنون به فرزندان رشیدی چون شما به معزفی صادقانه و میهن پرستانه نیاز دارد .
پیروز باشید .
علی یار و یاورتان !
انا للاه انا علیه الراجعون .
و تقبل والشفاعه
ننگ و شرم بر مزدوران و كأسه ليسان ژيم ضد انساني و ضد ايراني جمهوري ننگين إسلامي ايران.ظ
کریم حقی و دوستانش مانند آن تخم مرغی هستند که فاسد شده باشه بنابراین بوی گندشان مشام هر نفس کشی را آزار میدهد صادقانه باید از همه دوستانی که چونین موجودات مزدوری را شناسایی و رد یابی میکنند و در نهایت باعث دستگیری این بی شرفها میشوند قدردانی کرد.
تا اینجایی که به دولت های غربی بر میگردد دنبال مماشات و زد و بند با اخوندها هستند، پس دستگیری این مزدوران نشان از آن دارد که تیم های ضد جاسوسی ، پیگیرانه دنبال قضیه جاسوسی و قاچاق مواد مخدر توسط کریم حقی و باند پلیدش بودند که دیگر پلیس نمی توانست آنها را در انکار کند .
بنابراین از آذرخش و تندر و اعضای این دو تشکل ضد جاسوسی به سهم خودم نهایت تشکر را دارم و امیدوارم سال پیش رو2017 سالی باشد که همه این مزدوران در اروپا و امریکا و امریکای شمالی جارو شوند. .
با تشکر از گروه آذرخش وزحماتشان
فرقه دمکرات آذربایجان و حکومت ملی-دمکراتیک آذربایجان نه متعلق به جنبش چپ، راست، ... بلکه متعلق به ملت آذربایجان است و بس!
جناب عبدالستار دوشکی:
این از شاهکار های امام جمعه بوشهر هست کلا در بقیه استان ها به دلیل تبلیغات منفی درباره اهل سنت زیاد رفتار خوبی با سنی ها ندارند
در بقیه استان ها حتی برای فارسی زبانان این مشکل هست زمانی که بگویی سنی هستی انگار اب یخ رویشان ریخته ای
این رفتار مذهب پرستانه است نه انگونه که شما نوشتی نژادپرستانه. در ایران اگر نژاد پرستی حاکم بود الان تورک ها میبایست به سرنوشت بلوچستان گرفتار میشدنند نه اینکه مثل .. به هر کجای ایران خودشان را دعوت میکردنند
بعد از ان روی بیلبورد نوشته"به دستور مقام قضایی به دلیل تهیه و توزیع مواد مخدر" حق این کار را ندارند
توجه کنید:
http://news.gooya.com/politics/archives/images/balouch-081216.jpg
عزیزان انتشار اتهام و یا افشاگری بدون مدارک مستند خیلی خترناک است.
جناب ....
....حزب توده تکرار سیاست پیشه وری یعنی پیروی از سیاست شوروی بود و باز هم خرابکاری در جنبش کارگری بطر اخص و همچنین در میان جنبش دمکراتیک مردم ایران بطور عام . سوم دهه 40 شمسی است که دوران نوینی از جنبش کمونیستی ایران محسوب میشود و این دوره را باید دوره اتوپیستی نامید. چپ در دهه 40 شمسی با نسل جوانی روبرو است با ویژگیهای رومانتیک عصیان گر که عمده آبشخور نظرات شان و الگوی پراتیک شان جنبش های چریکى کوبا و الجزایر بود و تعمیم مکانیکی آن تجربیات به ایران بدون درک روشنی از استراتژی جنگ های توده‌ای و شرایط ویژه هر کشور که جنگ توده‌ای در آن جریان داشته است.تکیه کردن به تجربیات مبارزات کشورهای دیگر یعنی اینکه مردم ایران از نظر تجزیه مبارزاتی عقیم است چنین ملت فشلی بنا به چه عاملی باید تجربیات مردمان کشورهای دیگر را به کار ببندد. در ارتباط با تجربه جنگ مسلحانه چریک‌ها به گفته لنین توده ها با انگشت به بینی نظاره گر "قهرمانی های پیشاهنگ " بودند.چپ سه سر فصل را از سر گذرانده است که در هیچکدام از آنها کمونیستهای ایرانی مسبب هیچ تغییری واقعی در زندگی مردم ایران و بویژه طبقه کارگر نشده اند.نخست سر فصل تجاوز ارتش سرخ کمونیستی به ایران که "چپ ایران " تمام قد به حمایت از آن پرداخت و ایجاد "دولتهای محلی" وابسته به قدرت متجاوز را "حکومت های ملی" نامید. و دراین فرآیند در سال ۱۳۲۴در حالیکه شرایط تاریخی تکرار تاریخ مشروطیت و تبدیل تبریز به پایگاه انقلاب فراهم شده بود فرقه پیشه وری با جدا کردن سرنوشت زحمت کشان استان آذربایجان از مبارزه طبقاتی سراسری کارگران و دهقانان در میان جنبش دمکراتیک مردم ایران شکاف و خرابکاری بوجود آوردند و پیروی شان ازسیاست شوروی نه تنها مانع انقلاب در ایران شد که حتی شکست پروژه ی خودمختاری راهم رقم زد. دوم برهه زمانی دهه 30 شمسی در ارتباط با کودتای 28 امرداد که عملکرد.....
دوران نوین جنبش کمونیستی دهه 40 ایران که احمدزاده و پویان آنرا خلق کردند و وجه مشخصه آن حماسه گرایی رمانتیک بود چیزی نبود جز کپی برداری نظریات سوابودا. این خطاب انگلس به بلانکیستها که گفته بود " چه سادلوحی کودکانه ای است که انسان ناشکیبایی خود را استدلال تئوریک جلوه گر سازد ". مشخصه گروه های چریکى بود آنها درک نکرده بودند که انقلاب یک ضرورت تاریخی است و خارج از اراده چند دانشجوی عصیان گر. چریک‌های فدائی رویزیونیسم راست حزب توده را با رویزیونیسم چپ پاسخ دادند. و اما فروپاشی "چپ ایران " در دهه 60 با در نظر گرفتن عامل سرکوب از نظر ساختاری با آنکه اساس نظریه مارکسیسم سازماندهی طبقه کارگر استوار است اما مارکسیست های ایرانی در این مورد نتوانستند به ایجاد رابطه‌ای ارگانیک و جلب توده کارگر دست یابند. و دوم دلیل ساختاری مبتلا بودن " چپ ایران " به استالینیسم هست که هیچ پایبندی به دمکراسی نه داشتند و نه دارند. تصفیه های خونین درون تشکیلات نشان از مناسبات غیره دمکراتیک بود. نقض حقوق شهروندی وابستگان دولت گذشته و اعدام های فله‌ای آنها که همراه بود با رضایت چپ از دیگر پرسشهای تاریخی است که "کمونیستهای ایرانی " باید پاسخگوی آن باشند.
رستورانش جاییست که هم هلند و هم آلمان را دارد و قیمتش هم دور و بر یک میلیون یوروست. از آشنایی که کریم را میشناخت پرسیدم و او می گفت که چند سال زندانی میشه چون بحث کیلو و گرم نیست
-درست است، اسمهای خاص ترجمه نمیشوند. توضیح را به زیر مطلب منتقل کردم.
-ساری گلین نیز همینطور. میتوان توضیح اش داد.
- داستان سارا یکی از روایتهای مختلف است. در دوره ی ارباب و رعیتی از این رخداده ها زیاد بود.
داستانهای فرهنگ مردم نه از یک رویداد، بل از مجموعه ی رخداده های هم تیپ، به وجود میایند و منتشر شده و مدام تکامل مییابند. مثل غلتاندن گلوله ی برفی در میان برفها.
-سخن شما صحیح است که « خان و سلطان» را به مفهوم مثبت در فرهنگمان داریم. ولی اینجا مورد خاصی ست:آنها بعد از طی مراحل رشد خود به داستانهای چند روایتی تبدیل میشوند.
-بایاتی ها نیز معمولا چنین روندی را طی میکنند.
- « خان» یا « سلطان» در بایاتی « چهره ی منفی» دارند: « آرزوی نابودی» آنها در مصرع دوم آمده.
« سلطان و خان» ، آراز را وسیله ی « تراژدیها» ساختند. ولی گوینده ی بایاتی یا مردم « دست و زورشان» به
« سلطان و خان» نمی رسد. این است که آراز را به جای آنها در شعر به آتش میکشند.
- ممنون از قید نظر.
-اگر دوستان علاقه داشتند میتوانند لینک چند ترانه را که در مورد « آذربایجان» خاسته اند - و سوراغ دارند-
اینجا قید کنند که ببینم، و در صورت امکان ، به مطلب اضافه کنیم.
دوست گرامی درابتدای مقا له به درستی اشاره فرمودید که- این کونه مطالب البته اهل خودرامیطلبد-با نکاهی اجمالی به کمنت اول بنده متانت این بیان اشکارترمیشود.
عزیزدلم .باقبول این که ترجمه خودکارسهل وممتنعی است علی الخصوص که شعرهم باشد وهرکسی میتواندبرداشت خودراارائه دهد وباتشکرازشماکه همتی برای شناساندن گوشه ای ازادبیات مردم مان به خرج دادید به زعم میل قلبی نتوانستم از ایراد دوسه نکته خودداری کنم وان نیست مگر نشئات گرفته ازعشق به فرهنگ بومیم واحساس یکی بودن باشما. 1ساری گلین را من وبعضی دوستان نه به معنی- عروس موطلایی -که به معنی-بازگردید.برگردید-میدانیم که بااحساس بینتیجه بودن خواستگاری اززبان جوان عاشق به ایلچی هاگفته میشود. ساری سمت وسومعنی میدهد -اویانا.بویاناساری-
2 -آراز-اسم خاص است ومطمئن نیستم که ترجمه آن به ارس موجبی داشته باشد. 3
3 اطلاق کلمه خان درترانه ها ومتون قدیمی برای بزرگداشت وتحسین به کارمیرفت مثل- قوربانام خان گوزونه..نازلاباخان گوزونه یار-که زیبائی چشم معشوق رامیستاید. 4 بندآخراین ترانه درمتون قدیمی واصلی نیست ولی اضافه کردن آنهم ناشی ازحسیات مثبت ملی میتواندباشد. 5احتمالا اطلاعاتم کافی نباشد ولی حداقل من نشنیده ام که سارابه دلیل نارضایتی ازازدواج اجباری خودکشی کرده باشد.بیشتر به تفاسیر چپی شهری ها شبیه است .مطمئن نیستم.سلام-من دیگرچیزی نمی نویسم .چون جاعل خودش جای قاضی نشسته است.
یاحذف میکندیاجعل میکند.یانمره منفی ومثبت میدهد.
باآبروی توکلی هم بازی میکنذ
امید است با تلاش هر چه بیشتر گروه آذرخش و همچنین کمک هموطنان در اطلاع رسانی از مواردی که مطلعند به این دوستان؛ گروه آذرخش را در مسیر خنثی کردن توطئه های این خبیثان و نیز کوتاه کردن دست مزدوران وزارت از دخالت در امور هموطنان در خارج کشور و بویژه پناهندگان و پناهجویان یاری رسانند. خسته نباشید
آقای دوشوکی خیلی ایران ایران میزدید, حالا ببینید.
قدرت زحمتکشان !
حسن جداری
خواهم که فریادی کشم از دست این جلاد ها
این حاکمان کینه جو، وین دیوخو شیادها
از جور این آدمکشان، وز کین این نامردمان
بر آسمان باید رسد از توده ها، فریاد ها
با این همه بیداد ها، دانم که آخر بگسلد
با قدرت زحمتکشان، زنجیراستبداد ها !
با سلام به دوست عزیز سازاخ، با شما همفکرم که باید زمین های بزرگ مکانیزه و برداشت افزایش یابد ولی نظام ارباب و رعیتی خود یکی از موانع بزرگ آن است زیرا بهره کشی از دهقان که با خانواده کار می کنند سود بیشتری برای آنان دارد، از دیگر سو تقسیم محصول بسیار غیر عادلانه بود. در مرحله نخست فرقه دمکرات آذربایجان املاک خالصه را بین دهقانان تقسیم کردند و هیچ اربابی را هم به قتل نرساندند، تنها حادثه حاج احتشام بود که آنهم خود افراد مسلح داشت. یکی از اهداف فرقه مشارکت دهقانان در تعاونی ها بود که هم افراد آموزش ببینند و هم از ابزار پیشرفته در کاشت استفاده کنند. ولی فرصت کم و تبلیغات دشمن فراوان بود. بازهم فراموش نکنید که حسن ارسنجانی مسئول اصلاحات ارضی در دوران شاه، عملکرد فرقه را الگو قرار داد و از همان منطقه شروع کرد...
دژخیمان دادگستری رژیم در عسلویه, نه از سر نژادپرستی، بلکه به دلیل افکار فرقه گرایانۀ شیعی و دشمنی با سنی مذهبها این عمل زشت و تبعیض آمیز و ناروا را در حق هموطنان شریف بلوچ ما مرتکب شده اند. هموطنان شریف بلوچ ما، به دلیل سنی مذهب بودن ، مغضوبِ رژیم جنایتکار و فرقه گرای جمهوری اسلامی هستند. شوربختانه در ایران "ستم مضاعف مذهبی" از سوی حاکمیت پلید جمهوری اسلامی، به طور سیستماتیک و نهادینه شده علیه هموطنانی که شیعه مذهب نیستند اعمال می شود.
رژیم جنایتکار و غارتگر جمهوری اسلامی، یک نظام دیکتاتوری مذهبی تمام عیار است که در عمل هیچ حقی برای هیچ عقیده و ایدئولوژی و دین و مذهب و فکری به جز اندیشۀ رسمی آخوندهای پلید قائل نیست. در اصل دوازده قانون اساسی این رژیم ارتجاعی و فرقه گرا تصریح شده است که : «"دین رسمی ایران، اسلام و مذهب جعفری اثنی عشری است و این اصل الی الابد غیر قابل تغییر است"»
بر مبنای این مقاله اگر تن سری هم وجود داشته و از جعلیات شعوبه نباشد , ایشان موبد موبدان , یعنی شخصی است در ردیف خمینی و ایت الله مصباح یزدی !! این نامه کذایی حاوی چه پیامی برای بشریت است ؟ حکمت افلاطون ؟ فلسفه سقراط ؟؟ هندسه اقلیدسی ؟ . یا علوم ریاضی و نجوم عهد قدیم ؟؟؟
مشتی سخنان آخوندی که مقابل ادبیات و حکمت و فلسفه روم و یونان به جوکی بیمزه شبیه است !! هر چه هم دروغ برای تاریخ سازی است به این بیچاره شخصیت خیالی ابن مقفع نسبت ندهید . بهتر است خودتان را بیشتر از این مورد ریشخند و مزاح نزد عالمیان نکنید .
سلام. مرگ بر جمهوری اسلامی
تمام مناطق واستان هاوحتی شاید محلات وادارات ودانشگاه های مملکت درچنگ این قبیل عناصرومقامات هستند وادعایی غیرازاین قابل باورنیست.چه موافق باشید یا مخالف.جزءهرگروه ودسته وفرقه ای باشید.جزءهرملیت وقومیت وتباری باشیداین حقیقت رامطمئنا قبول دارید که اگرنه باعرض پوزش طرف خطاب این نوشته شمانیستید. حالااین وسط عده ای ازتورک های آذربایجانی که به مطالبی برمی خورند احساس تکلیف کرده وبازحماتی سعی میکنندروی این دانسته های خودحداقل درمنطقه وشهرواستان واطراف خود کارکرده وآنهارا تنظیم ودراختیارمن وشما قراردهند.اگرحسن نیتی باشد باید که این افشاگری هارا قدردانسته وحتی اهالی هرمنطقه راتشویق به تاسی ازاین حرکت وادامه آن در
شهرومنطقه خود بنمایند.نه این که درقبال ااین افشاگری ها چنان جبهه گیری نمایند که گویابه وکالت ازطرف اشخاص مورد گفت وگووافشاشده صحبت میکنند که حتی ازحد مرزهای توهین وتحقیرفراتررفته وفحاشی وهتاکی رامباح به دانند.جناب کریم زاده هموطن عزیزآذربایجانی ، نکته مهمی را خاطرنشان کردید. پانترکهایی مانند اقای ایلیار چون زبان ترکی را فقط با لهجه ده خودشان میشناسند هر لهجه دیگرترکی را ببینند میگویند این ترکی نیست و جعل است!! بخصوص که محتوای این شعر هم با مذاق ایران ستیزانه این پانترکها جور درنمی آید. البته گذاشتن مطالبی از این نوع در سایت بسیار مفیداست و یک فایده اش هم این است که چهره زشت ایران ستیزهای دورو را که میخواهند زیر نقاب چپ وهویت و... پنهان کنند آشکار و رسوا میکند.
جناب انتی راسیزم:
تنها منابع غربی به علت بی طرفی مورد قبولن (نه نفعی در فارس بودن سکاها دارن نه ضرری در ترک بودنشون) وقتی ملتی چیزی برای تفاخر نداشته باشد انوقت تاریخ دیگران را می دزد دیروز مادهاو امروز سکاها و فردا همین کورش که فحشش می دهند
خوانندگان ایرانگلوبال شما قضاوت کنید: چرا اسلم تورکی با نوشتن یک کامنت به زبان بلوچی خیال همه را درباره بلوچ بودن خوداش راحت نمیکند یا مینویسد یا در کامنت بعدی که به زبان فارسی مینویسد توضیح میدهد که با اینکه بلوچ است؟چرا نمیتواند دو جمله بلوچی بدون کپی پیست کردن بگذارد
درباره بقیه روضه حضرت بلوچ تان هم شما اول بلوچ بودان ات را اثبات کن بعد دادعای ارث مرحوم جلیل خان نارویی را بکن
................................................
این نهایت درماندگی، ماهیت پانفارسی، و اوج مردم فریبی است! به بیش از " سی و پنج میلیون" مردم تورک آزربایجان، "قوم" خطاب میکنید! سالی که نکوست از بهارش پیداست. آقایان به اصطلاح چپ اکثریت!!، مردم آزربایجان وکیل و قیم نیاز ندارند. به اندازه کافی روشنفکر و سیاستمدار و نخبه گان سیاسی لازم را دارا هستند. کسانیکه موجویت ملی، زبانی ـ فرهنگی، آزادیهای سیاسی ـ اقتصادی، مخصوصا هویت ملی، ملت شدگی مردم آرزبایجان به رسمیت نشناسد، اجازه ندارد از طرف مردم آزربایجان صحبت کند، برای ما تعیین تکلیف نکنید! سعی نکنید با این تبلغات پان ایرانیستی سلطه استعماری پانفارسیسم را مدام العمر بر گرده ملل ایران سوار بکنید، و خلقها را بر یوغ بردگی پانفارسیم بکشید! ما را به خیر شما امید نیست! لطفا .......ان! برای خودتان مشغله دیگری پیدا کنید!
نه .راز پنهانی وجود نداشت انچه وجود داشت ودارد نادانی و درک نکردن منافع ایران است والبته برنامه مخوف دولت شوروی برای بلعیدن ازربایجان بود.دولت شوروی این جنایت تاریخی را در باره لهستان المان شرقی و اروپای شرقی نیز انجام داد .
مردم اروپای شرقی به رویدادهای جنگ اول و دوم و همین گونه مناسبات انها با دولت روسیه بسیار بدبین هستند و گریز از شوروی و روسیه و سوسیالیسم برای انها یک خوشبختی بشمار میاید . در دانشگاهای اروپا سیاست روس و اروپای شرقی به عنوان یک رشته تحصیلی اموزش داده میشود و در ایران و بویژه در جریانات روشنفکری عکس ان است . زمینه اصلی و فکری انقلاب سیاه 57 راباید در وجود تفکر حز ب توده فرقه و کودتای 28 مرداد و ارمان چپی جستجو کرد .متاسفانه هر گونه منطق و استدلال در باره پیشه وری و دولت شوروی به گوش چپ نمیرود و انها نمیخواهند بدانند که ابزار سیاست خارجی دولت شوروی شدند و این مصیب هنوز ادامه دارد .
برای فهمیدن قضیه ماباید به فاجعه انقلاب اکتبر و تاثیر مهلک تاریخی ان بویژه بر ایران تامل کننیم.
فرض پیشه وری پیروز میشد امروز ما با فاجعه ای دیگر روبرو بودیم .مانند وابسته بودن تمام عیار به روسیه و اموزش زبان روسی و زیر پرچم روسیه رفتن .نگاهی به باکو و تاجیکستان و ترکمنستان نشان میدهد که سرنوشت اذربایجان بهتر از انها نمیتوانست باشد .
تم نظریه‌ی«فارس هراسی» در عرصه سیاسی پدیده زشتی بود که تخم آنرا استالین در دهان "چپ ایران " و محافل تجزیه طلب در جهت پروژه-ی سزارین " هویت های تازه " شکست و به ساختن«ملیتهای ایرانی» دست زدند که در تضاد و تعارض آشکار با نظرسازمان ملل است. بنا بر نظر سازمان ملل به عنوان مرجع تفسیر منشور و میثاق های بین المللی ،کشور ایران را در درون چهار چوب مرزهای معین با زبان و فرهنگ مشخص و برخوردار ازمشروعيت تاریخی ،بعنوان یک ملت واحد پذیرفته است و نه «ملتهایی» جدا ازهم و کرد،ترک،فارس وعرب را بعنوان گروهای قومی ایرانی برسمیت میشناسد.
که البته این بی توجهی به عوامل تاريخی و اقتصادی در ارتباط با مفهوم ملت بیشتر در راستای اهداف جدائی خواهی است.تنها در نگاه طیفهای " چپ " و تجزیه طلب قوم پرست است که تنها جنبه نژادی و بیولوژیک و زبان
را معيار تشخيص ملت قرار ميدهند و به عوامل تاريخی و اقتصادی کم توجه هستند...
" کمونیستهای ایرانی " هنوز یاد نگرفته اند که هر جا تمرکز ثروت صورت گرفته، همانجا هم قدرت سیاسی حکومت متمرکز است.در ایران طایفه تُرک هست که بیشترین امتیازات اقتصادی و سیاسی را در نظام های سرکوبگر چه پیشین و چه حال را در چنگ خودش داشته و دارد.
کمونیستوم ، آفتِ اين سرزمينُم !
به راهِ راست ها چَپ می زنُم مو
مو در هر تکّه ، ملّت می تراشُم !
مو قومِ خويش را شرّ می تراشُم
به ضدّش قومِ ديگر می تراشُم
ستيزِ حيدري و نعمتي را
چو نعمت هست ، حيدر می تراشُم !
خیلی از پان ایرانیستهای سینه چاک! فارس پرستان به اصطلاح چپ! اکنون ترس به دلشان راه افتاده، هرگاه علیه منافع ملی ـ مدنی مردم آزربایجان قدم بردارند، جواب خود را از مردم دریافت خواهند کرد. همین امر سبب شده است که خیلی از مانقوردها از معرکه خوش رقصی برای پانفارسها عقب نشینی کنند! زیرا بخوبی میدانند که تبلیغات پانفارس و ضد انسانیشان علیه مردم مظلوم آزربایجان در ذهن اینترنت باقی میماند. از این نیز آگاهند که در آینده پاسخگوی اعمال ضد خلقی خود خواهند بود. اینان در برابر مردم آزربایجان چنان شرمنده و خجل خواهند شد که دیگر جرات نخواهند کرد سر خود را در پیشگاه ملت آزربایجان بلند کنند!
آقای یحیایی تقسیم زمینهای بزرگ که قابلیت تبدیل به مزارع و باغات به روش کشت صنعتی بین دهقانان عمل کوته بینانه که بعد از دو نسل بدست وراث تقسیم و تبدیل به باغچه هائی بیش شد این چه خدمت آینده نگرانه ائی بود که حزب توده و سرسپردگان استالین با اعدام مالکین آزربایجان مدیریت و زمینها بزرگ کشاوزی را لت و پار، نابود و فلج کردند در اروپا و ترکیه هیچ مالکی اعدم نشد و به مرور زمان زمینهای بزرگ تبدیل به کشت صنعت های بزرگ گردید و مالکان به صاحبان کشت و صنعت و رعیتها تبدیل به گارگران صنعت کشاورزی شدند. اومانیستها و کمونیستها فقط برای امروز فکر می کنند اگر یک مرغ داشته باشند، امروز می خورند و فردا دوباره گرسنه اند، ولی در سیستم آینده نگر با تکثیر یک مرغ، درعرض دو سه سال به صدها مرغ تبدیل می کنند و درد رنج انباشت سرمایه را بخاطر آینده ائی بهتر بجان می خرند و نسل های بعدی را از بابت پروتئین
بی نیاز می کنند، با مقایسه آلمان شرقی با غربی و کره جنوبی با شمالی، دقیقا کوته بینی فرصت طلبی روشنفکران کمونیست را که از هیچ، با دستان خالی با شعار زنده باد مرده باد مفت و مجانی صاحب کشوری شده بودند، می شود مشاهده کرد، و کوته بینی و سر سپردگی حزب توده و رل اساسی آنها بعنوان ماسونهای روسی را در نابودی حرکت ملی نوپای فرقه دمکرات را نباید فراموش کرد، تجربه برای عاقلان یکبار بس است.تنها از "کمونیستهای ایرانی" بر میآید که "دولتی منطقه ای" را که با پشتوانه یک دولت متجاوز شکل گرفته آنرا حکومت مردمی خودمختار جا بزنند. از طریق این نگاه جزمی و وابسته گرا بهتر میشود فهمید که "کمونیستهای ایرانی" چقدر به منافع ملی ایران وفادار هستند. آنجا که مسئله ایدئولوژی مطرح است تجاوز ارتش سرخ باید به نفع کمونیسم توجیه شود. دو "طایفه " غیر ایرانی یعنی ملا و کمونیستها اولین چیزی که دشمن میدارند ایران است. مواظب باشیم که کمونیستها بعد از سه دهه حاکمیت اسلامی این بار به نام حقوق " ملیتها "توبرهِ ما آشغال نریزند و بارمان کنند. کمونیستها به همراه همزادشان یعنی محافل قوم پرست تجزیه طلب به نام «حقوق ملیت ها »در قرن ۲۱، زبان و نژاد را به عنوان مبنایی در سیاست گرایی قرار داده اند وخیال تشکیل دولتهایی بر مبنای تک نژادی و تک قومی را در سر می گذرانند.
"کمونیستهای" قومگرای فرقه دمکرات سرود " انترناسیونالیسم "می خواندند اما در عمل هیچ نشانی از دیدگاه های «فرا میهنی» و «فراسازمانی» که همان «انترناسیونالیسم» است دیده نمیشد؟از کلماتی همچون «سوسیالیسم »دم می‌زدند اما در نگاه و عمل هیچ فرقی با راست ارتجاعی نداشتند. سوء استفاده از ابزار «سوسیالیسم » برای عقده ریزی بود تا که آب را به آسیاب اقتدارگرایی قومی بریزند.مثل نژاد پرست های تجزیه طلب نگاه شان متمرکز بود بر "نزاع فارس و ترک " که اساساً در تضاد با تحليل علمی پديده هاست. مولفه نژاد هم مثل مذهب ، تابع بنياد های زيربنایی جامعه هستند و نه بالعکس، بايد آن ها را با تغيير و تحول ساختار قدرت سنجيد.
آقای تبریزی، ایشاالله بعد از سرنگونگی رژیم منحوس جمهوری اسلامی، و ایجاد وزارت انگل زدائی سیاسی برای رفت و روب پانترکیست و تجزیه طلب، آیا افرادی مثل احد اصغر زاده عاکف، بعد اظهار ندامت و توبه می توانند در وزارت انگل زدائی با یک درجه ترفیع بکار رفت و روب ادامه بدهند؟؟
این آدم مریض باز هم از نا من یوسف آذربایجان سو استفاده کرده و این کامنت که رنگ و بوی وزارت اطلاعات رژیم را دارد گذاشه عین نوشته این آدم مریض « ننگ بر این دژخیم رژیم که آبروی ما تورک ها را برده است. »
عنوان مقاله یعنی راز های پنهان در جنبش 21 آذر مناسب نیست.
هیچ چیزی و رازی پنهان نیست. استعمار و استثمار باعث شد مردم آذربایجان به مبارزه برخیزند. در آن دوره کمونیستها و سوسیالیستها این مبارزه را رهبری کردند و دستاوردهای بزرگ و تاریخی را به آذربایجان به ارمغان آوردند. اشغالگران و دشمن استعارگر قوی بود، ترکیه و امریکا با خودمختاری و استقلال آذربایجان دشمنی کردند و روسیه تنها دوست آذربایجان کنار کشید و بلاخره آذربایجان شکست خورد
از اینکه تجزیه طلبان ضد ایرانی به این مطلب تاریخی امتیاز منفی داده اند ما می بینبم که با چه کسانی و با چه دیوانگان انسان ستیزی روبرو هیستیم .
کینه اینها نسبت به ایران و ایرانی وبه فارس نشان میدهد که از داعش ارتجاعی تر و کینه توزانه تر هستند و اگر در ایران بقدرت برسند حتی موزهها و آثار باستانی را مانند طالبان و داعش نابود میکنند و یا میسوزاندد . تکلیف کتب و انسانها را خدا میداند. به این دلیل هیچ ایرانی در هیچ زمانی و هیچ مکانی نباید به این گروه مغول تبار رحم کند و در آینده باید در درون ایران دستگیر و محاکمه و نابود گردند تا بیاد اشغال قره باغ بیفتند .
جناب که خود را منم پاپک خرمدین مینویسید ,
شما کجا و بابک خرم دین کجا !! شما جرات نوشتن نام خود را هم ندارد و اسم عقاب آذربایجان را سو استفاده میکنید برای بد نام کردن این شخصیت تاریخی . حالا چرا از نامهای مستعار شخصیتهای مورد ستایشتان استفاده نمیکنید ؟ بنویسید منم کوروش و داریوش , یا منم رضا شاه پالانی, یا منم شعبان بی مخ تاج بخش و یا منم پرویز ثابتی !!!
واقعا، اینها در عصر سرود و پرچم زندگی می کند، کلیب با دو سرود ایران آغاز می شود وبا کلی مقدمه چینی... خوب هر کی جای من باشد، علامت ضربدر را می زد و می رفت سراغ یک کلیک امروز...آقا برای وقت مردم ارزش قایل شید
ننگ بر این دژخیم رژیم که آبروی ما تورک ها را برده است.
درود بر ولیعهد ایران شاهزاده رضا پهلوی. پاینده باشید.
اینهم منطق یک فرد زابلی (اسامه مجددی) فقط فحاشی ، توهین و تحقیر!؟
در اکثر کامنت های این فرد "بی ادب " به دشنامهای رکیک و خارج از نزاکت : بی حرمتی به "مادر و پدر" ، " به هویت انسانی - ملی" و ....برمیخوریم.
این شخص بخت برگشته و بدون درک فکر میکند که با ترور شخصیت و سفسطه بازی و تحریف تاریخ بلوچها،تورکها، عرب ها و .....منکر هویت ملی - تاریخی انان گردد.
این فرد و اکثر زابلی ها که شیعه مذهب هستند در دوران رضا شاه به بلوچستان کوچ داده شده اند ، اینها میخواهند از جیب خلیفه برای خود "هویت سیستانی" درست کنند.
وای که مردم بلوچ از دست اینها چه میکشند !!؟؟ ظلم و ستمی که این "مهمانان ناخوانده" بر علیه مردم بلوچ میکنند ، در تاریخ بلوچستان هرگز فراموش نمشود.
اینکه ما بلوچها با افردای مانند (اسامه مجددی) در یک منطقه ، شهر، روستا و...زندگی میکنم، شما کاربران سایت قضاوت کنید !؟.
منم بابک خرمدین ازآذربایجان : با تشکر از جناب همنشین بهار امیدوارم بیشتر از این گونه تحقیقات را مشاهده کنیم و بذر گفتگو درمیان آندازید. بعنوانه یک ایرانی و میراث دار یک امپراتوری سکلولار با آن عظمت و جا ه و جلال از چندین دهه قبل تحقیق در مورد دکترین امپرتوری ایران شروع کردم. با زلزله خمینی تمامه لایه های هزاره ای مدفون شده در نظر ها نمایان گشت گنجی است غیر قا بله تصور . متاسفانه با هجوم قبیل تمام وحشی تا نیمه وحشی خیلی از آ ثار از میان رفته ۱- حمله اسکندر گجستک ۲- حمله عراب ۳- باز شدن پا ی قبا یل تمام وحشی آلتایی ترک ۴- حمله مغولان باعث از بین رفتن بسیاری از آ ثارشده .البته جنگ های چهار صد ساله بین ایران و روم که نود درصد حملات پی در پی از رومیان بوده. هنوز که هنوز است به شرق با عنوانه آورینت می نگرند که انباشته از ثروت است. رومیان که از اسرای ایرانی آیین میترای را فراگرفته بودند
با رفرمه مسیحیت از یهودیت جدا کردند و از مسیحیان باعنوانه پیشاهنگان استفاده کردند و در پشت سر آنان به تجاوزات به دیگر ملل ادامد دادند و میدهند تا به ارمنستان. پایتخت شرقی به پا کردند بنام بیزانس شرقی.برای تقابل با رومیان موبدان زرتشتیت را بپا کردند و اولین اتحاد دینی را در تاریخ ایران وقه زدند شروع به ساختن الهیات زرتشتی شد ند لازم به ذکر است دومین اتحاد دینی زمان شاه اسمایل گجستک ترک با دستورات واتیکان برای تخریب پشت جبهه ترکان عثمانی وقه خورد .سومین اتحاد دینی را هم در عصر حاضر خمینی گجستک ملعون انجام داد. در جستجو و مو شکافی برای پیدا کردن اولین آغاز تقابل بین دو نهاد دین و دولت بودم. کوتاه سخن هرچه سنگ نوشته بود از شاهان بود ! اولین سنگ نوشته ثبت شده متعلق به همین کر تیر بود. و دلالت بر زمانی دارد که جای فر کیانی با فر ایزدی جابجا یا یکی میشود و اولین ولایت فقیح وقه تاریخی می خورد .از ان قبل تر فر کیانی را از پادشاه قبلی می ستاندند اما بعد ها باید از مؤبد میگرفتند حتی در مقطعی ثبت شده خسرو پرویز این فر را در نبرد با شیران بدست می آورد .همین مشکل را محمد رضاشاه با آخوندها داشت و در زمان پدرش رضا شاه آخوندها از ترس جمهوری سکولار آ تاترک رضایت به پادشاهی رضا شاه دادند . خود فر کیانی که تبدیل شد به فر ایزدی هم ثمبل دارد همانند یک حلقه با دو گوی در شروع حلقه و ان را در دست داریوش و کورش کبیر دیده می شود .حتی در تصویر شما هم که زحمت کشیده و در متن نوشتاری خود قرار داده اید طا ق بستان نمودار است همچنین در تصویر فره وهر. دکترین هخامنشیان و اشکانیان بسیار متفاوت است از بنیاد سکولار است و جهانبینی کاملا منحصر بفرد است با آشنای با این ایرانشهری که در آن جان مقدس بوده و حا صل ان در ان مقطع شهر نشینی بوده یعنی مدنیت یعنی شهریور جان آدمی در شهردر مدنیت در امان بوده . دو خدا از پنج خدای ایران خرداد و امرداد که سمبل خوش زیستی و دیرزیستی که توسط محمد تازی سروته در چاه ابی آویزانند و در حسرت جرعه ای آب .زرتشت و الهیات زرتشتی، کوشیدند که تصاویر خرداد وامرداد را چنان تغییر شکل بدهند که بیانگرآرمانهای مینوئی وآسمانی آنها بشوند و چهره های اصیل خرداد و امرداد را، تا توانستند کوبیدند و پوشانیدند که سپس درقران نیز همین راستا دنبال شد و ، هاروت ( خرداد ) وماروت ( امرداد ) از فرشتگان مطرود گردیدند . ولی غایت مدنیت جمشیدی ، رسیدن به همین دوآرمان بود ، که به قول شاهنامه مردمان درشهرجمشید ، « زرنج و زبدشان نبود آگهی » و « زرامش جهان بد پرآوازنوش » و « ندیدند مرگ اندرآن روزگار» و « جهان بد بآرام ازآن شادکام » . اینها بازتاب ویژگیهای خرداد وامردادند. بیراهه رفتن تمدن بشری از زمانه حمله اسکندر گجستک آغاز شد و این انحطاط ادامه ان است . سمبل جان مقدس تصویر گاو بود که در همه آثار باقی مانده مشهود است . و تصویر درندگی کشتار بی رحمی و شقاوت هم گرگ بود که ترکان سمبل اشان است . گفتنی بسیار است فرهنگ ایران، استوار برتصویر ِ خالقی که مخلوقات مختلف را خلق میکند، نیست ، بلکه استوار براصلی هست که خود، یکجا ، استحاله به تنوع می یابد و کثرتی میشود که همه باهم متفاوت ، ولی به هم بسته اند . متآسفانه جمعی به گدای عادت کرده اند سوسیالیسم , سکلولاریسم همین کنار دستمان است فرهنگ ایران بر مبنای "creation آفرینش" نیست بلکه " evolution " تکامل است . درجامعه ای که اکثریت مردم، مقلدآخوندها هستند ، و روشنفکرش ، فقط از غربیان، رونوشت برمیدارد، و میخواهند سرمشق تازه ملت باشد ، انتظار جامعه سکولارساختن، انتظاری بیجاست اما حقیقت آرام آرام در پس ما میاید در پایان با قدردانی از زحمات جناب عا لیپاینده و جاوید باش ای ایران گهواره تمدن بشری و بدور باش از دورغ و دروغگویان
ویکی پدیا ها آنهم انگلیسی اش بدرد شما میخورد. مثل استوانه کورش
لینک منابع دانشنامه بریتانیکا معتبر ترین دانشنامه علمی درباره سکا ها(اسکیت ها):
https://www.britannica.com/search?query=Scythian
هر کجا شما نامی از تورک بودن سکاها دیدید به ما هم نشان دهید
جناب یوسف بنی طرف بهتره برای اولاد تورک جلیل خان نارویی نام بلوچستان را هم به مقاله خودتان اضافه کنید چطور شما که اینهمه مطالعه دارید نامی از بلوچستان نبرده ان را مکران نوشتید مگر نمیدانستید
برای افزایش نشاط خاطر خوانندگان درباره دزدیدن اجداد بقیه توسط تورکان :
روزى انورى از بازار بلخ مى گذشت، هنگامه اى دید، پیش رفت و سرى در میان کرد، مردى دید که قصاید انورى به نام خود مى خواند و مردم او را تحسین مى کردند.
انورى پیش رفت و گفت: اى مرد این اشعار کیست که مى خوانى؟
گفت: اشعار انورى
انورى گفت: انورى را مى شناسى؟
گفت: انورى منم.
انورى بخندید و گفت: «شعر دزد» دیده بودم اما «شاعر دزد» ندیده بودم.
منابع مطالعه اسکیت ها(سکاییان) به زبان انگلیسی(البته برای کسانی که به استمنائ روحی مبتلا نیستند)
https://en.wikipedia.org/wiki/Scythians
زبان اسکیت ها(سکایان):
https://en.wikipedia.org/wiki/Scythian_languages
سرزمین اسکیت ها(سکاییان)
https://en.wikipedia.org/wiki/Scythia
درباره سیستان و موقعیت تاریخی ان هم اگر کسی منطقه ای به نام سیستان در افغانستان پیدا کرد نشان ما هم بدهد:
البته ما مثل پسر تورک جلیل خان نارویی به .... یبوست مغز مبتلا نیستیم ولی انصاف حکم میکند درباره منابع ایشان برای روش معمول شان یعنی کپی پیست که ایشان که تا کنون کسی حتی یک جمله هم از ایشان به زبان بلوچی ندیده توضیحاتی به خوانندگان داده شود: برای این خزعبلات تنها دو سایت برای منبع در اینترنت بیشتر یافت نمیشودنقشه ولایات افغانستان:
https://fa.wikipedia.org/wiki/ولایت‌های_افغانستان
https://www.instagram.com/p/BFwTErjnylS/
https://plus.google.com/113763470368649116530/posts/VYHb7BXoMMK
جناب اسلم تورک:
میتوانید اگر واقعا پدر بلوچی داری و قطعا افتخار خواهد کرد که به پسراش بلوچی یاد بدهد همین کامنت ات را به بلوچی بنویسی
البته این در صورتی هست که پدری در کار باشد
جناب همنشین بهار، دامت افاضاتو ! - در پاسخ به امثال پان ترک های فالانژی مثل " امشا " نیروی خود را در آینده پیرامون معرفی تاریخ پر افتخار فرهنگ و تمدن ایران تابان بکذارید تا مشتی به دهن تجزیه طلبان بیسواد ،بی منطق ،غرض ورز ،وبیگانه پرست آذری مغول تبار کوبیده باشید . در این زمینه بیش از هر مورد دیگری بشما نیاز است. در مورد صحرای کربلا و خیمه های قاسم وعباس و علی اضغر و لب تشنه حسین سلام الله علیه، در ایران آخوندی به اندازه کافی روضه خوانی میشود. در باره تاریخ مسیحیت و شاهان فرنک و جنگهای صلیبی هم به اندازه کافی در مدارس و رسانه ها و کلیساهای غربی امپریالیستی ،اروپا مرکزی تبلیغ میگردد . ایران اشغال شده توسط اسلام ارتجاعی آخوندی اکنون به فرزندان رشیدی چون شما به معزفی صادقانه و میهن پرستانه نیاز دارد .
پیروز باشید .
علی یار و یاورتان !
انا للاه انا علیه الراجعون .
و تقبل والشفاعه
شما را باید با زبان خودتان مورد عنایت قرار داد
این محمد امینی هم ایران گلوبال را بیلبورد تبلیغاتی خود کرده
با اين جعليات و.. هويت وتاريخ نميشه ساخت خودتونو خسته نكنيد