Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

درباره زبان توخاری: دانشمندان اروپائی الحمدللاه از هر زبان ملل قدیمی خاور میانه و آسیای مرکزی سر در نمی آورند, اول از همه مینویسند احتمالا از شاخه زبانهای هند و اروپائی باشد ولی با اکراه و زور دنبالش مینویسند , گرچه به زبانهای هندو اروپانی کمتر شباهت دارد یا اصلا شاهت ندارد. در مورد زبان سومری و زبان توخاری هم

نوشته شده توسط: Anonymous

غلط ميكنن به زن و دختراى بالغ هم گير بدن، شهيد واسه حجاب نرفته جنگ واسه سياستاى كثيف يك مشت سياستمداره آشغال مجبوووور شده بره جنگ كه بزنم به تخته هرچى فساد و گند و گه تو مملكته از گور همين سياست مداراى بى شرفه،پس لطفا از خون اون جووناى بدبخت كه كردن واسه حجاب مايه نزار.

نوشته شده توسط: اقبال اقبالی

جناب حسین بر گرامی؛
لازم می دانم چند نکته در باره آنچه را مکتوب کرده اید خدمتتان عرض کنم.
1- نوشتید که "شما هیچوقت قادر بدرک درست مسایل ایران نشده آید." بر خلاف ادعای شما من از روند موضعگیری ها سیاسی خود دفاع می کنم. زمانی که شما زیر پرچم حزب رستاخیز فعالیت می کردید (در دوران پهلوی) من بجرم دفاع از خلق های ایران شکنجه و زندان را تحمل میکردم. من از نسل جوانان سال های 1350 بودم که از خاستگاه نفی بیعدالتی در کشور بمبارزه علیه نظام ستمشاهی بپا خاستیم و هنگامی که در زندان های شاه بودیم؛ مرزهای خود را با اسلامگرایان روشن کردیم.
من افتخار می کنم که در زمره کسانی بودم که سازمان راه کارگر را ایجاد کردند و خود نیز حتی قبل از بقدرت رسیدن اسلامگرایان، از خطر قدرتگیری جریانی فاشیستی شبیه فالانژهای لبنان سخن گفتم.

2-حدود 25 سال پیش (پس از اشعاب نخست راه کارگر)، بجرم عدم تحمل بیعدالتی و سرکوب محفل حاکم بر تشکیلات راه کارگر و عدم گردن گذاشتن به خواست تشکیل کنگره و .. همکاری من با یارانم پایان یافت. من زندگی سیاسی خود در راه کارگر و خانواده چپ را مورد بررسی و نقد قرار دادم که حاصل آن پذیرش سمتگیری سیاسی سوسیال دمکراسی بود. در همین دوران بود که در کنار عزیزانم در تشکیل جمهوریخواهان دمکرات لائیک شرکت داشتم و در 15 سال گذشته در مقام دفاع سیاسی از یک جمهوری لائیک دمکراتیک (جمهوری ایران) ایستاده ام.
3-جناب حسین بر گرامی؛ بر خلاف ادعای شما من متاسفانه تا کنون در کنار هیچ جمع ملی گرائی حضور نداشته ام. تاریخ سیاسی زندگی من با سه جریان راه کارگر، جمهوریخواهان دمکرات لائیک و بیش از یکسال با سکولار دمکراتها تنیده شده و کاراکتر سیاسی من ، مهر و نشان این سه جریان را بر خود دارد.
در مورد کار با "جنبش سکولار دمکراتهای ایران" بدرازا نیانجامید و بهمان دلیل که از راه کارگر جدا شدم، بیعدالتی و بی توجهی و توهین به شعور دیگران را توسط هیئت دبیران جنبش سکولار دمکراسی را هم تحمل نکردم و از هیئت دبیران جنبش سکولار دمکراسی کناره گیری کردم.
4- حال این شما هستید که با استناد به نوشته های من، تصورات خود را مکتوب و مستدل کنید و نشان دهید که "تمام آن تحلیل هایتان غلط بوده است".
5-در مورد احزاب و سازمانهای قومی باید خدمت شما عرض کنم که در ایران حزب ارگانیک طبقاتی- اجتماعی نداریم. علت آنرا هم باید در فرهنگ رستاخیزی جستجو کرد که در این زمینه شما بیشتر حرف برای زدن دارید.
یک استثناء در ارتباط با کومله زحمتکشان و حزب دمکرات وجود دارد. در واقع تنها دو جریان در کردستان توانستند سیاسی اجتماعی شوند.
6-در مورد ادعای من در باره خوزستان. من جنگ زمین با هیچکدام از باشندگان ایران ندارم. هر نقطه ایران که باشم، آنجا خانه من و وجب به وجب ایران را متعلق به ساکنان کشور می دانم. سخن من در ارتباط با کسانی بود که با فزون طلبی قومی، مالکیت ارضی را طرح کرده و نام سرزمین تاریخی ما و استان مشترک خوزستانی ها را جعل کرده اند. برای اطلاع شما، اگر مرا مجبور کنید از خاستگاه قومی سخن بگویم، باید بگویم که بختیاری ها و لرها نزدیک ترین پیوندها را با ایرانیان عرب تبار داشته و دارند و مشکلی با هم نداشته و ندارند.
اما گروهی که بنام ایرانیان عرب تبار و با حنجره حاکمان عربستان سخن می گویند و در گذشته برهبری صدام و اکنون برهبری عربستان، داعیه ایجاد "عربستان" را دارند، باید نسبت به عواقب بازی با روحیات قومگرایانه و تملک گرایانه ارضی در استانی که پراکنده و در اقلیت هستند، هشیار باشند!
فرمایش شما که "خوزستان محل زندگی عربهای ایرانی است ولی در بخش هایی از آن لرها و بختیاری هم زندگی میکنند" برای من قابل درک است؛ زیارت قبول جناب حسین بر گرامی!
با احترام
اقبال اقبالی
نوشته شده توسط: Anonymous

نوشتن این گونه مقالات در سایت ایران گلوبال که سایت سیاسی جبهه گیرانه است فایده ای ندارد. تئوری های زبان شناختی دربارۀ خویشاوندی زبان ها مدت هاست اعتبار علمی شان را از دست داده اند. مخصوصاً تئوری هند و اروپایی. به این مطلب توجه کنید:

زبان‌شناسان خانوادۀ بزرگ زبان‌های هند-و-اروپایی را دربرگیرندۀ هزار زبان می‌دانند و کل آن‌ها را به چهارده خانوادۀ فرعی تقسیم کرده‌اند. فرضیۀ خویشاوندی این زبان‌ها که سه قرن پیش مطرح شد، تنها زبان‌شناسان را به خود مشغول نکرد، بلکه رهنمون بسیاری از پژوهش‌‌ها در رشته‌های گوناگون علوم انسانی و حتی علوم طبیعی شد. به عبارت دیگر، به چهارچوب نظری زورآوری تبدیل شد، چندان که مرزهای عالم پژوهش را درنوردید و بر اندیشه و کردار اهل سیاست نیز اثر گذاشت. امروز برخی از پژوهشگران از فرضیۀ خویشاوندی ریشه‌ای زبان‌های هند-و-اروپایی زیر عنوان اسطورۀ هند-و-اروپایی یاد ‌می‌کنند. زیرا کوشش‌های پژوهشگران در سه قرن گذشته در جهت بازسازی «زبان هند-و-اروپایی نخستین» برای نشان دادن خویشاوندی این زبان‌ها به جایی نرسیده است. پژوهش دربارۀ دامنۀ اثرگذاری‌ و نتایج این اسطوره از زمان مطرح شدنش تاکنون ادامه دارد. ژان پل دمول، باستان‌شناس فرانسوی، معتقد است که پی افکندن و ساختن هر فرضیه‌ای تاریخی دارد. بنابراین، نمی‌توان فرضیۀ زبان‌های هند-و-اروپایی را - که او از آن زیر عنوان «مسئلۀ هند-و-اروپایی» یاد می‌کند -، بدون پرداختن به تاریخ آن توضیح داد. دُمول، نظریه‌هایی را که تاکنون برای اثبات این فرضیه و تبدیل کردن آن به یک حقیقت بی چون و چرای علمی مطرح کرده‌اند، گردآوری و بررسی کرده و چگونگی به بن بست رسیدن این فرضیه را نشان داده است. یکی از مهم‌ترین نظریه‌هایی که زبان‌شناسان برای نشان دادن اعتبار فرضیۀ خویشاوندی زبان‌های هند-و-اروپایی مطرح کرده‌اند، نظریۀ سرچشمه گرفتن این زبان‌ها از یک زبان فرضی مشترک در یک زمان نامعلوم است. برای این منظور، آنان این زبان‌ها را به صورت شاخه‌های یک درخت در نظر گرفته‌اند و مدل‌های گوناگون درخت‌سان عرضه کرده‌اند که هیچ‌یک تاکنون پذیرش علمی نیافته است. از همین رو، منتقدان این نظریه معتقدند که سرچشمۀ همانندی‌های موجود میان این زبان‌ها را نه در ریشۀ مشترک فرضی آن‌ها بلکه در جای دیگری باید جست. به گفتۀ دُمول، از سه قرن پیش که جست و جو برای یافتن خویشاوندی ریشه‌ای میان این زبان‌ها و جایگاه جغرافیایی شکل‌گیری فرضی آن‌ها آغاز شد، اروپاییان کوشیدند اسطورۀ دینی اصل و تبار خود را چنان که در تورات، کتاب یهودیان، آمده است کنار بگذارند و به اسطوره‌ای به ظاهر عقلانی بیاویزند. فرضیۀ سرچشمه گرفتن زبان‌های موسوم به هند-و-اروپایی از یک زبان فرضی مشترک، سبب شد که بخش مهمی از نیروی زبان‌شناسان صرف بازسازی آن زبان فرضی شود. نتیجه‌ای که از کوشش‌های آنان به دست آمد، این بود که همۀ زبان‌های موسوم به هند-و-اروپایی ریشۀ مشترک ندارند و برای توضیح همانندی‌هایی که میان آن‌ها دیده می‌شود، ‌می‌باید راه‌ها‌و روش‌های پیچیده‌تر دیگری را آزمود. پذیرش این فرضیه، باستان‌شناسان و مورخان را نیز به یافتن زیستگاه جغرافیایی نخستین قوم هند-و-اروپایی واداشت. زیرا فرض را بر این گذاشته بودند که مردمانی که به زبان‌های موسوم به هند-و-اروپایی سخن می‌گویند، از یک قوم فرضی واحدی در گذشته‌های دور جدا شده‌اند و به سرزمین‌های کنونی‌شان مهاجرت کرده‌اند. این کوشش‌ها نیز به رغم ظاهر منطقی‌شان به نتیجه‌ای نرسید. برای مثال، زمانی اسکاندیناوی را زیستگاه نخستینِ آن قوم فرضی پنداشتند، زمانی دیگر آناتولی را، و زمانی، استپ‌های شمال دریای سیاه را. زبان‌ها مرزهای مشخص ندارند. مطالعات در زمینۀ گویش‌شناسی و زبان‌شناسی قومی نشان می‌دهند که در جامعه‌های پیش مدرن، زبان از روستایی به روستایی دیگر فرق می‌‌کرد. ممکن بود مردم دو روستای نزدیک به هم زبان یکدیگر را بفهمند. اما مردمان روستاهای دور از هم، زبان یکدیگر را درست نمی‌فهمیدند و هرچه بر فاصله‌ها افزوده می‌شد، زبان‌ها نیز از هم دور می‌شدند. امروز زبان‌شناسان جدی به این نتیجه
نوشته شده توسط: Anonymous

این مغول گرامی والبته نکته سنج وتیز بین ومخصوصا باخبر! سلام برشما.این آرم - سازمان چریک های فدائی خلق ایران -است که درمتن آرم هم درج شده.ومقاله هم پیام این سازمان است وهرسازمان وحزب واداره وموسسه ای هم حق دارد آرم یالگویش را بربالای بیانیه هایش درج کند.وارتکاب قبول وچاپ این مقاله هم با آن آرم مربوطه اش به عهده ایران گلوبال است .همان طورکه کامنت های من وشمارا چاپ میکنند.شماتوهمتان برداشته که کارکارپان تورک هااست! ضمنا اگر خواستید تشری به من بزنید بنده پان تورک نبوده ویک تورک آزری ساده هستم .
(باعرض معذرت ازتصدیع بیشترمغول هم نیستم.)

نوشته شده توسط: Anonymous

باید مثل دوره انوشیروان ساسانی که دشمنان از همه طرف حمله کرده بودند ایران به 4 منطقه تقسیم شود و فرماندار آنجا با همکاری ایرانیان به بیگانه زدایی و مقابله با انیرانیان اقدام کنند. گیلان و تالشها و تاتها وظیفه بیگانه زدایی از اردبیل را انجام دهند. ایرانیان قزوین و همدان، زنجان و آذ شرقی را بیگانه زدایی کنند، کرمانشاه ، استان اردلان ( کردستان ) را ایرانیزه کنند. مردم فارس و بوشهر و ذزفول نیز خوزستان را ، کرمان و یزد و سیستان ، جنوب شرق را کامل ایرانیزه کنند و انیران را به آنسوی مرزها برانند. ایرانیان سمنان و خراسان و گرگان نیز شمال شرق را بطور کامل ایرانیزه کنند همه تجزیه طلبان در مجاورت خود ایرانخواهان وطن پرستی دارند که باید با حمایت از آنها جلوی تجزیه طلبان را گرفت و آنرها را بیرون کرد. حامیان خارجی آنها را نیز با اقدامات مقابله به مثل باید سرجا نشاند.

با این تقسیم بندی نام های استانهایی که به اشتباه در دوره رضاشاه بشکل قومی تعیین شده از بین می رود.
علاوه بر آن بر خلاف الان که اقامت مهاجر خارجی با سیاسیتی خائنانه در مناطق قومی ممنوع است باید همه مهاجران خارجی را در مناطق قومی اسکان داد. سیاست گردش جمعیت را بین مناطق قومی اجرا کرد یعنی اینکه ترکها به تهران هجوم بیاورند باید به سنندج بروند و برعکس
این است راه حل معضلات قومی ایران نه فدارلبازی نه افزایش اختیارات محلی راه حل نیست و همه مقدمه ای برای تفرقه و جدایی است .
بسیاری از بی شناسنامه ها هم باید شناسایی و اخراج شوند
نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

اگر سیاست را تنها«مرده باد رزیم آخوندی و زنده باد مخالفین » ندانیم و «حقوق بشر» و «حقوق اتنیکی»را تنها در چهارچوب نقص شده ایران نبینیم و اختلافات فی مابین را چهارچوب خاورمیانه که در آتش جنگ خانماسوز بدانیم که چند بازیگر عمده منطقه ای و جهانی دارد که تغییر نقشه ژئوپلتیک منطقه در سر دارند که در این بین برخی گروههای اتینکی و دولتی سخت بدنبال توسعه طلبی به کمک پهپاد ها یی _از فاصله ده هزار کیلومتری هدایت می شوند_هستند. آری نادانی محض خواهد بود که همه مشکلات منطقه را تنها در جمهوری اسلامی ایران بدانیم . اما بپردازیم به انتقاداتی که در اینجا از سوی آقای حسین بر بطور مشخص طرح شده است:

1_ایشان نوشته اند :« جناب توکلی اسرار دارند که سفر مرا به سعودی به یک نقشه سیاسی تبدیل کنند. اول، سفر من صرفا یک سفر مذهبی بود و هیچ ارتباطی به سیاست نداشت.» این من نیستم که اصراری دارم که اقدام شما دوستان سیاسی بود .می دانیم که حکومت عربستان؛ ایران را متهم به استفاده سیاسی از حادثه منا کرده و ایران می‌گوید عربستان باید بابت بی‌مسئولیتی‌اش عذرخواهی کند. دو طرف یکدیگر را متهم می‌کنند . درست یک سال بعد ؛شما و دیگر دوستان عضو «گنگره ملیت ها..» با مصاحبه های متعددی که در مکه و مدینه انجام داده اید ؛ اعلام کرده اید که در دعوای سیاسی _ عبادی سال گذشته که منجر به مرگ بیش از 2000 حاجی شده؛ بی هیج وجه بی طرف نیستید و مقصراصلی را جمهوری اسلامی ایران دانسته اید در حالی که حکومت سعودی حاضر نشد ه است که گروه تحقیق مستقل بین المللی را بپذیرد، به کشته شدگان ،غرامت بپردازد و از خانواده کشته شدگان عذر خواهی کند .شما دوستان با آن رادای سفید رنگ در مراسم حج موضوع گیری سیاسی کرده اید. در واقع سعودی ها بودند که از دوستان گنگره میلیت ها سوء استفاده سیاسی کردند. چیزی نصیب گنگره ملیت ها نشد . حاصل : یک اشنعاب و فاصله گیری بخش عمده اپوزیسیون به قول شما مرکز گرا از جمع سیاسی گنگره شده است .. البته نام تان در همه ی رسانه ها طرح شده است ولی به اعتبار سیاسی گنگره لطمه وارد شده است .2_جناب حسین بر نوشته اند«دخالت سعودی در یمن به تقاضای دولت قانونی آن کشور بدنبال دخالت جمهوری اسلامی انجام شده است.» بنده متخصص مسایل یمن نیستم .امیر طاهری کارشناس یمن می‌گوید: «در یمن احساسات خوبی نسبت به عربستان سعودی وجود ندارد. عربستان سعودی اگر طرفدارانی دارد، آن​ها را با چک خریده و طرفداران ایران اگرچه از ایران پول زیادی می​گیرند، ولی یک تعلق خاطر مذهبی و فرقه​ای هم نسبت به ایران دارند.» با این وجو د اتئلاف به رهبری عربستان است که تا کنون 10000 یمنی غیر نظامی را کشته و کلیه زیر ساخت های یمن را نا بود کرده است . سعودی ها با« استراتژی دسته چک» توانسته دهان دبیر کل سازمان ملل را به بندند و دبیر کل سازمان ملل به دلیل مالی نا گزیر شد که بیانیه سازمان ملل علیه عربستان را پس بگیرد. همین چند روز پیش بود که هواپیماهای عربستان به یک مراسم ختم در صنعا حمله کردند و بیش از 200 کشته و شش صد زخمی بجا گذاشتند . سعودی ها ؛ اولش که انکار کردند و آن را به گروههای نامعلوم نسبت دادند ولی دیروزسعودی ها اعلام کردند که به دلیل اطلاعات نادرست، یک هواپیمایی ائتلاف به اشتباه مکانی را هدف گرفت که به کشته و زخمی شدن غیرنظامیان انجامید» . از لحاظ نقص حقوق بشر عربستان سعودی وضعیت بسیار خراب تری از ایران دارد. زنان مطلقا هیج حقی بعنوان یک انسان در این کشورندارند .بطور مثال اجازه سفر یک زن تنها بدست پسر اوست . تنها امتیاز عربستان روابط حسنه ان با غرب است . این کشور مجهزترین تسلیحات نظامی را از امریکا دریافت می کند وبهمین خاطر هیج گزارشگر ویژه حقوق بشری هم برای آن تعینن نمی شود ولی بتدریج سیاست غرب نسبت به سعودی ها در حال تغییر است ...این کامنت ادامه خواهد داشت
نوشته شده توسط: Anonymous

سلام-بااینکه من به فکرافرادی که کورش رایهودیان کشف کرده ویک بت خانه ایی جدیددرست کرده اند،به باورمندان آن احترام میگذارم ،ولی چه فرقی میکندکسی که به یک بتکده میرودویاقبرمشکوک الهویه این کورش راسجده میکند؟
موضوع اینجاست که ،ملتی که نتواندراه راازچاه تشخیص دهدبایدپناه به امازاده های جعلی ودروغین برای شفای درمان خودپناه ببرد.
باینکه حدود70 سال تئوریسن ها وائدولوک های سوسیالیت سیستم حکومتی کمونیستی راعلمی ترین حکومت دنیا برای رهایی انسانهاوبشریت می ستودند،دیدیم که عاقبتش چی شد.
درایران وبنظرمن عقب مانده های تاریخی ونژادپرست فارس وبیسوادن بامدرک وبی مدرک نیزبه این تفکرغلط تولید استعمارگران گرفتارند،وبخاطرارضای روحی خودهمچون آب درهاون کوبیدن دوریک قبرجمع شده ودرنهایت به چماق حاکمیت جهل وتاریک اندیش تبدیل خواهندشد.
اگرچنانچه این جماعت کمی اندیشه کنندخواهندفهمیدکه هیچ امازاده ایی جعلی

قادربه شفای دردمردم ایران نیست.
دردنیای علمی وعقلانیت وتحلیل ،مدنیت خواهی وقوانین حقوقی مدرن راه پیشرفت جوامعه انسانی است نه استخوان های پوسیده ویا نوشتجات انحرافی یهودیان تاریخ سازجاعل.
بگذاریدنادانی حاکمان اسلامی صدساله شاه وشیخ واین باستانگراهای خرافی وجاهل درعالم نادانی خودزندگی متوهم خودراپیش ببرند.
نوشته شده توسط: Anonymous

اینکه با نام مغول علیه تورکها بی جهت با جهت فحاشی می کند فکر کنم از ارمنی های ایران باشد

نوشته شده توسط: رضا حسین بر

‫آقای اقبالی، شما هیچوقت قادر بدرک درست مسایل ایران نشده آید. دلیلش نگاه ایدولوژیک شما به مسایل است. یک زمانی از دیدگاه مارکس و کمونیزم به مسایل نگاه میکردی که اکنون معلوم شده که تمام آن تحلیل هایتان غلط بوده است. مدتی در جمع ملیگرایان و از دیدگاه انها مینوشتید. بعدا هم وارد جرگه سکولار دمکرات ها شدید و همه چیز را از دیدگاه انها مینوشتید.
‫در تمام این موارد، نوشته های شما بر اساس تخیلات وعقاید شخصی خودتان بود و نه واقعیت. احزاب قومی-ملی در پیوند کامل ارگانیک با مردمان ایران تشکیل و ادامه فعالی داده اند و به ریشه های خود وفادار مانده اند. اکنون هم تنها سازمانهایی هستند که میتوان‌ند در ایران دست به مبارزه بزن‌ند.

‫گاهی هم ادعا های عجیب میکنید ، منجمله این ادعا که خوزستان سرزمین لر ها ست. اگر چنین است شیخ خزعل عرب حاکم خوزستان نبوده است. خوزستان محل زندگی عربهای ایرانی است ولی در بخش هایی از آن لرها و بختیاری هم زندگی میکنند.
نوشته شده توسط: Anonymous

من نمی دانم این مصاحبه بود یا بازجویی؟ آقای کیانوش به اسم سوال و اینکه عده ایی میگویند فلان و بهمان!!،؟ مرتب جواب آقای اهوازی را قطع میکرد و اجازه نمی داد پاسخ کامل دهد و در کل بیشتر از مصاحبه کننده حرف زد، آیا این دمکراتیک است؟

نوشته شده توسط: رضا حسین بر

‫بنا بر ارقام رسمی، جمهوری اسلامی در طول۳۷ سال گذشته ۳۵ میلیارد بشکه نفت فروخته است. اگر هر بشکه را به قیمت کم ۵۰ دلار فروخته باشند، تاکنون ۱۷۵۰ میلیارد دلار فقط از نفت درامد داشته است. اگر این در آمد را به مالیاتها و قیمت گاز و منابع دیگر اضافه کنیم، جمهوری اسلامی حدود ۲۵۰۰ میلیارد دلار درامد داشته است. با این پول امکان داشت که ایران به یک مملکت بسیار اباد تبدیل شود و جلو ویرانی ایران و سیه روزی ایرانیان گرفته شود.‬‬‬‬
‫رژیم میتوانست با این پول کلان و مدیریت درست ایران را به سطح رفاه سنگاپور و کره جنوبی برساند.

نوشته شده توسط: رضا حسین بر

‫آقای چار روستایی
‫مقاله شما ، سراسر تحریف واقعیت و منشورهای سازمان ملل است. فقط کافی است که بدو منشور آن اشاره کنم:
‫منشور حق تعیین سرنوشت که بر اساس آن بیش از ۱۵۰ کشور جدید در صد سال اخیر بوجود آمده است.
‫منشور حقوق مردمان بومی که حق خود مختاری کامل را برسمیت میشناسد.
‫‫چهار ماده با بخشی از مقدمه آن در اینجا نقل میشود.
با باور به اینکه به رسمیت شناختن حقوق مردمان بومی در این اعلامیه روابط همکاری و هماهنگی بین دولت و مردمان بومی را بر مبنای اصول عدالت، دموکراسی، احترام به حقوق بشر، عدم تبعیض و حسن نیت افزایش می دهد،

با تشویق دولت ها به رعایت و اجرای موثر همه تعهدات مربوط به مردمان بومی در اسناد بین المللی، به ویژه موارد مربوط به حقوق بشر، در مشورت و همکاری با مردمان مربوطه،

با تاکید بر اینکه سازمان ملل متحد نقش مهم و مداومی در ترویج و حمایت از حقوق مردمان بومی دارد،

نوشته شده توسط: Anonymous

مغول زاده های اذری هم در ترکستان سورتمه و چادر و قره قورت و پنیر از شیر اسب دارند .

نوشته شده توسط: Anonymous

مگر حزب پ ی د سوریه که چند ده کیلومتر آنطرفتر از حزب دموکرات کردستان ایران با حمایت صد در صد آمریکا دعوا نمیکند؟ چطور مبارزه آنهارا دموکراتیک و.... بقلم میکشید ولی مبارزه حزب دموکرات کردستان را در خدمت آمریکا و ضد خلقی. آخر تناقض به این گندگی چه معنی دارد؟

نوشته شده توسط: Anonymous

خروج جنبش فدرال دمکرات اذربایجان از کنگره فدرال حزب دمکرات کردستان بحثهای فدرالیستها و ایرانگرایان و استقلال طلبان را باعث شد. بحث آقای اقبالی اصلا تازه نیست. هدف حفظ ایران واحد و تجزیه نابذیر (ایرانی بهتربا رعایت حقوق شهروندی) است.
آقای اقبال هم غول جنبش های رهایی بخش ملی و استقلال طلبانه را در ایران بعنوان زندان بزرگ ملتها را نمی بینند و فکر میکنند که" در ایران امروز شهروندان کشور خود را با هویت های دینی و قومی و نژادی تعریف نمی کنند و عقب ماندگی و خرافات ارتجاع دینی حاکم و ارتجاع قومی و نژادی را پشت سر گذاشته اند."

شما می توانید به روی مسئله ملی که سوسیالیسها و ناسیونالیستهای قومگرا مطرح میکنند خط قرمز بکشید و آنرا ندیده بگیرید و انکار کنید.
اما در دنیای امروزی یک ملت استعمارگر و اشغالگر عقب مانده نمی تواند بیش از این شش یا هفت ملت را در زیر چنگالهای خود به اسارت بکشد. استعمار و اشغالگری ملت حاکم فارس بزودی به آخر خواهد رسید و ایران امروزی به چندین کشور مستقل تبدیل خواهد شد کشورهایی که مردمانشان به آزادی، برابری، عدالت اجتماعی و دولت لائیک و یا سکولار مبارزه میکنند. آنها هیچ لزومی نمی بینند با سرافکندگی با ملتی(فارس) زندگی کنند که صد سال با آنها دشمنی کرده و برای نابودی آنها تلاش کرده است.
دوست عزیز شعله های کینه و نفرت ملی در ایران سر به فلک کشیده و شعارهای زیبای شما دیگر خریداری ندارند. فدرالیستهای آذربایجان هم باید از خط مرکز و بینابینی خارچ شوند و جایگاه واقعی خود را پیدا کنند. چون جنبش ضد استعماری، جنبش ضد اشفالگری و جنبش رهایی بخش ملی و استقلال طلبی در میان ملل تحت ستم و ایران حرف اول و آخر را میزنند.
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای اقبال اقبالی چشمهایتان روشن. حزب دموکرات کردستانتان دارد به خاک پاک . منزه و تبرک ایران حمله کرده و میخواهد تجزیه اش کند. چطوره؟ بازهم بیژی بیژی میزنید؟

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب لاچین جایزه به اثر داده میشود این اورهان پوماک هم کتابی درباره نسل کشی ارامنه (یک رمان) نوشته بود که سر همین کلی با دولت و تند روهای تورک مشکل دارد

نوشته شده توسط: Anonymous

سلام: همانطوریکه که مصاحبه کننده گفت هیچ اختلافی در درون کنگره وجود ندارد، و تاکتیک دفاعی حزب دمکرات مربوط به سیاست منطقه ایی و در ارتباط با قضایا کردستان است و باز همانطوریکه که مصاحبه کننده اعلام کرد، 20 سال منطقه بدون مبارزه مسلحانه بوده و رژین تهران فقط مردم را کشته و اعدام کرده است، مطمئن باشید که حرکت حرب دمکرات بدون نظر و حمایت مردم کرد است که به زیر سرکوب فریاد میزنند.
چرا بعضی ها توجه به این مسئله و عمر طولانی سرکوب کردها و بقیه ملیتها نمی کنند!!!!!؟؟؟ مردم که دیگر پوست خیار نیستند.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب یکنفر یا بولان یا اسلم یا 40 تا نام دیگر: تو میتوانی زنجان همدان ارومیه یا هر جای دیگر را تورک کنی ولی حق نداری تقلب درباره دیگران کنی
اگر تو بلوچ بودی یک کلمه به بلوچی میتوانستی بنویسی همین حالا هم دیر نیست به حسین بر به بلوچی بنویس همین کامنت هایی را که به فارسی مینویسی اینجوری تاثیر بیشتری هم دارد (البته در کامنت بعدی به فارسی مینویسی چرا که نه اگر حسین بر بخواهد برایش بلوچی مینویسم)
توی همین تایپک تا حالا با نام های ازادی خواه - یکنفر -نوچه عبدل زابلی - سازاخ -Anonymous- انتی راسیزم- بولان بلوچ کامنت گذاشتی
همه ی کامنت های تو هم تنها تکرار یک چیز بود" کار خوبی کردی از عربستان علیه فارس ها کمک گرفتی"

چند تا لینک منبع برای خوانندگان که دنبال حرف من دراوردی نیستند که سیستان و بلوچستان یعنی بلوچ :

https://fa.wikipedia.org/wiki/اقوام_و_طایفه‌های_سیستان_و_بلوچستان

منابع انگلیسی :
https://en.wikipedia.org/wiki/Sistan_and_Baluchestan_Province

https://en.wikipedia.org/wiki/Sistan


http://rangvarehayeyekrang.ir/%D8%A7%D9%82%D9%88%D8%A7%D9%85-%D9%88-%D8%B7%D8%A7%DB%8C%D9%81%D9%87%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B3%DB%8C%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D8%A8%D9%84%D9%88%DA%86%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86/


http://af.samta.ir/atlas/index.php?title=%D9%86%DA%98%D8%A7%D8%AF_%D9%88_%D8%AA%DB%8C%D8%B1%D9%87_%D8%AF%D8%B1_%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86_%D8%B3%DB%8C%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86_%D9%88_%D8%A8%D9%84%D9%88%DA%86%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86

نوشته شده توسط: Anonymous

دوستان فکر نمیکنم که حزب دمکرات به اراضی ترک اذربایجانی نظر داشته باشند، یادتان نرود که در دوران قاضی محمد و
پیشه وری چقدر براهتی مشکلات خود را حل کردند و مناطق همدیگر را برسیمت شناختند، و ترکهایی که در مناطق کردی ساکن بودند از همه مزایا فرهنگی و اجتماعی و سیاسی برخوردار بودند و همچنین کردهایی که در مناطق ترکها بودند.
این شونیست فارس و رژیم ایران است که به بهانه مختلف خواهان اختلاف بین این دو ملیت است، تا خود اسوده باشد، این را هر بچه ایی میتواند ببیند.

نوشته شده توسط: Anonymous

جایزه نوبل در ادبیات « بصورت معمول و عرف » به نویسنده ایی اهدا خواهد شد که چندین و یا یکی تا دوتا اثر ادبی نوشته باشد. افکار و نظرات این نویسنده که دریافت نوبل را از آن خود کرده در یکی از کتابهایش و یا در چندین کتابش نمودار شده اند. در زیر، نام چندین نویسنده که نایل بدریافت جایزه نوبل در ادبیات « تنها برای یک و یا دو کتاب » شده اند را میآورم:
مومسن : برای کتاب تاریخ روم
رولان: برای کتاب ژان کریستف
توماس مان: برای بودن بروکس
هرمان هسه: برای بازی مهره شیشه ای
ژید: برای مائده های زمینی
همینگوی: برای پیرمرد و دریا
کامو: برای طاعون و بیگانه
باسترناک: برای دکتر ژیواگو
ساتر: برای تهوع
شلوخوف: برای دُن آرام
مارتین دو گار: برای خانواده دوگار
به هرحال امیدوارم این لیست برای شیرفهم شدن کافی باشد

نوشته شده توسط: peerooz

جناب سازاخ,
آوازه خوان یا آواز ؟ چه فرقی میکند که نام من چه باشد به آواز گوش کن. کسی چه میداند که در یک ماه یک سال و یک قرن آینده چه پیش خواهد آمد. دنیا همشه به این شکل نبوده و همیشه به این شکل نخواهد ماند. ما گروهی مردمیم که اقلا از زمان صفویه تا کنون چه خواسته و چه نه خواسته با هم زندگی کرده ایم, با هم معامله کرده ایم, با هم ازدواج کرده ایم, گاه با هم جنگیده ایم. پدر من کرد - فارس و مادرم ترک - فارس است. برای من تمام اقوام/ ملت ها یکی اند گرچه زبان بسیاری از آنها را نمیدانم. من زبان هندی ها و نروژی ها را هم نمیدانم ولی اگر لازم شد به نحوی با آنها رابطه برقرار میکنم که بنفع دو طرف باشد.
ما نه تنها تحت فشار نیروهای خارجی و داخلی هستیم که هرکس بفکر منافع خویش است بلکه با مصیبت بزرگ تری روبروئیم که افزایش جمعیت دنیا و تخریب محیط زیست میباشد. اگر اوضاع به همین منوال پیش رود

نه از تاک نشان خواهد من و نه از تاک نشان. و این زد و خورد حیدری نعمتی ما هم قوز بالا قوزاست. ضمنا از منتقدان جدی جناب نوری علا بوده و هستم. حرف من هم یکی از صد های دیگر است. شما هم هرطور میل دارید حساب بفرمائید.
نوشته شده توسط: Anonymous

انشالله تجزیه نزدیک است زنده باد مللهای در بند تحت ستم ایران تحت ستم

نوشته شده توسط: lachin

آقا و یا خانم به وکیل تسخیری که نوشته بودید(( .جایزه به موضوع کتاب اعطاء نمیشود بلکه به نویسنده اهدا میشود! این دیگه خنده دار است.)) .. آن چیزی که خنده دارد این است که شما جمله را نخوانده و درک نکرده شروع به خندیدن می کنید. سبک و نوع نویسنده گی با (( خود نویسنده )) در این جمله فرق دارد. اگر قرار باشد نتها به موضوع (( نویسنده گی )) جایزه بدهند پس سالی بیش از 85 هزار به نویسنده های مقاله علمی به زبان انگلیسی, 38 هزار به نویسنده گان مقالات علمی به زبان آلمانی و فقریبآ 20 هزار به نویسنده گان جایزه به مقالات علمی به زبان فرانسوی داده شود. باب دیلن بخاطر ( شعر هایش ) جایزه گرفت مثل شاعر نامدار (( پابلو نرودا)) و لی ارنست همینگوی بخاطر داستان نویسی , و وینستون چرچیل بخاطر سبک (( گزارش نویسی)) جایزه نوبل را دریافت کردند...نویسنده معروف اسکاتلند " جیمز کلمن" در کتابی که (چقدر دیر بود, چقدر

دیر) که پر از فحش های رکیک زبان طبقه کارگر شهر گلاسگو در این کتاب آورده بود , توانست بهترین جایزه ادبیّات انگلستان را از آن خود بکند...
نوشته شده توسط: Anonymous

سلام-این نوشته انسان رایادمفسران دوران عومفریبان رضاشاه می آورد.ویااینکه خمینی میگفت آب وبرق وگازمفتی خواهدشد.
نظریه پردازی که هنوزمعنی قوم رانمی داند وبه یک ملت 40 و5و3و2میلیونی قوم میگویند.بخوان تاآخراین قصه بی غصه را.
ازطرفی سیستم فدرال راکوبیده وآنراعلت اصلی تجزیه خوانده وازطرفی ازسیستم نامتمرکز البته درستش (غیرمتمرکز)حرف زده است.یکی نیست بگویدپسرخوب حکومت غیرمتمرکزدرسیستم های غیرفدرال دموکراسی ناممکن است اجرایی شود.ازطرفی به ملت چندتیکه کوردهاتوهین میکندوازطرفی باادعای خاک درسرزمین تورکیه وعراق وسوریه خاکپرستی خودرابروزکرده وباتروریست خواندن تمام فدرال خواهان آنهارادعوت به پیوستن به ایران تخیلی میکند.
به همه توهین کرده آنهارانوکران اجانب خوانده ولی روی کارآورندگان فارس ها وفارس های دم بسته به پای کشورهای غربی رافراموش میکند.
البته ازاین آقاکه دومین مقاله خودرامی نویسدنباید

توقع بالاترازاین داشت.من صداقت ایشان راستوده چون حرفهایش راعریان بیان میکند.
من فکرنمی کنم این نوشته متمدن انه ازآقای استخانلوباشد.چون درایشان چنین ادبیاتی تابحال دیده نشده است.
نوشته شده توسط: Anonymous

این آرم چریکها چه ربطی با حزب دمکرات دارد ؟
پان ترک بی خبر و غرض ورز گویا برایش هر گردی گردو است !

نوشته شده توسط: Anonymous

peerooz عزیز شما گاها به این سایت برمیگردید با رگباری از کامنت، با حالتی بر خورد از بالا، مثل برخورد ارباب با رعایای خود و یا مامورین نهی از منکر، ژست بیطرفی بخود گرفته عملا بطور غیر مستقیم خط فکری پانفارسیسم را به پیش می برید، خط فکری جناب اسماعیل نوری علا را به پیش می برید و یا شاید هم خود اسماعیل هستید با این نام، در هرحال فرقی نمی کند، خیلی ها از ترس اینکه راسیست نامیده شوند در لفافه اسم مستعار خود را محافظت می کنند.

نوشته شده توسط: peerooz

ادامه,
منظور من این ست که با نشستن در کنار حوضی که نه تنها اختیار کلی, بلکه شاید اختیار جزئی آنهم به دست ما نباشد و با قاشق آرزو, آب موهوم را به هم زدن که اگر بشه خیلی کره میشه نمیتوان نان و کره خورد. پدران ما و پدر پدران ما این قضییه را سالها پیش درک کرده بودند که " با کار قضا ! نمیشود کاری کرد ", پس " هرچه پیش آید خوش آید". امروز در عهد اینترنت و آگاهی باید بدانیم که اگر,اگر راه نجاتی - احتمالا - بدست ما برای رهائی از خواب وحشتناک - خود کرده - جمهوری اسلامی وجود داشته باشد در قدم اول جلوگیری از نفاق و چند دستگی ست. تا زمانی که ترک و فارس کرد و عرب و بلوچ و ترکمن و لر بیهوده و شاید ابلهانه بهم میتازند, نه تنها آب موهوم حوض, بلکه آش جمهوری اسلامی را بهم میزنیم و کره ای حاصل نخواهد شد. سالها پیش شاد روان نیما یوشیج همین را گفت و هنوز میگوید و احتمالا سالهای سال خواهد گفت:

بر قایقم

بر قایقم که نه موزون،
بر حرف هایم در چه ره و رسم؛
بر التهابم از حد بیرون.
.............
.............
فریاد می زنم؛
من چهره ام گرفته،
من قایقم نشسته به خشکی؛
مقصود من ز حرفم معلوم بر شماست:
یک دست بی صداست،
من، دست من کمک از دست شما می کند طلب.

فریاد من شکسته اگر در گلو، وگر
فریاد من رسا،
من از برای راه خلاص خود و شما،
فریاد می زنم.
فریاد می زنم!


نوشته شده توسط: Anonymous

(( جمله ی کليشه يی «خشونت، بر ما تحميل شد»، گزاره ی درستی است؛ اما استدلال درستی نيست. ماجرای سال های اول دهه ی شصت را می گويم.
دقيقاً به همين دليل که «خشونت، برما تحميل شد»، نمی بايست به آن تن در می داديم. آن هم به آن صورت کودکانه، آوانتوريست، و پيشاپيش محکوم به شکست.
وقتی بر ما چيزی را تحميل می کنند، و ما به آنچه بر ما تحميل کرده اند تن می دهيم، با آن ها که بر ما تحميل کرده اند، مبارزه نکرده ايم، بلکه به خواست شان تسليم شده ايم! ))

همین طور است که نوشته اید.
حالا که گذشته ها گذشته اند و بهای زیادی هم برای ساده انگاری ها و غفلت هایمان پرداخته ایم اقلا بیاییم برای امروز و فردایمان بیشتر به این منطق مبارزه توجه داشته باشیم.

نوشته شده توسط: Anonymous

Anonymous اگر شما راست می فرمودید اسم این متخصص و تاریخدان آمریکا یاداشت کنید! ولی مطمئین هستید کە دروغ غلیظ است
انسان محترم! کدام نیم ملیارد انسان هستند کە در کشورهای همسایە کوردستان زندگی می کنند یا وجود دارند؟؟ شما بخواهید یا نخواهید دیگر زمن ترکیای اشغالگر تمام میشود.
انسان محترم! چرا اسم خودتان بیان نکردید؟ چون متاکید هستید کە کینە در دل دارید.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب اقای توکلی! سیستم امتیاز دهی شما ایراد دارد. در یک لحظه کامنت من منهای ۱۰ بال گرفت و کامنت فرد دیگری) بعلاوه ۱۰ بال گرفت.
اگر عمدا از طرف شما مسئولین سایت این حرکات ناشایسته ( تقلب) صورت گرفته که جای بسی تاسف است.

نوشته شده توسط: Anonymous

تمام نوشته اسامه مجددی در باره اقوام و طایفه های سیستان و بلوچستان من دراوردی و دروغ محض است.
این فرد که خودش از مهاجرین دوران رضاشاه به منطقه زابل است .... دشمن قسم خورده بلوچهاست .
این شخص با آگاهی و دانش ابتدایی خود منکر هویت و تاریخ بلوچ و بلوچستان میشود.
سیستان مانند مکران بخشی از بلوچستان است و تمام ساکنین سیستان به غیر از کولی های مهاجر که توسط رضا شاه برای تغییر بافت جمعیتی بلوچستان از گوشه و کنار ایران کوچ داده شده اند بلوچ های اصیل هستند.
سیستان فردوسی در خاک افغانستان قرار دارد و هنوز با این نام شناخته می شود.
این .... " زابلی " چونکه شیعه مذهب هستند توسط این رژیم فاسد ایران در منطقه به پست و مقام و قدرت رسیدند و میخواهند با حذف هویت و تاریخ بلوچ و بلوچستان برای خود هویت " سیستانی" درست کنند.

بلاخره عمر این رژیم آخوندی به پایان میرسد، این زابلی ها.... باید جواب تمام ظلم و ستمی که در حق مردم بلوچ کرده اند، بدهند.
نوشته شده توسط: peerooz

من این مقاله دراز با ۴۵ رفرانس را نخوانده ام و احتیاجی به خواندن آن هم نمی بینم. روی سخن من با کامنت گذارانی ست که صد ها بار این آرمان ها را تکرار کرده اند. ما نه در اروپا زندگی میکنیم نه در کانادا و نه در آمریکا. ما نه چشمانمان آبی ست نه مویمان طلائی و نه مذهبمان مسیحی, نه مسلکمان کاپیتالیسم و سوسیال دمکرات و نه سیستم مان دمکراسی ست. ما حتی شکل هندی ها و چینی ها و ژاپنی ها و کره ای ها هم نیستیم.( بگوئید خوک نژاد پرست ).
در ناحیه ما در کدام یک از کشورهای مصر, عربستان سعودی, امارات متحده عربی, قطر , یمن, افغانستان, جمهوری های آسیای میانه, جمهوری آذربایجان, ترکیه, عراق, سوریه و اردن, آرمان و آرزوهایی که ذکر شده اجرا گردیده است؟ آیا این دولت - ملت ها که بیش از ۶۰۰ -۵۰۰ سال طعمه استعمار بوده اند حتی تا به امروز به میل و اراده خود به اینجا رسیده اند؟ اگر نه چرا ما غول نامرئی در صحنه را

نمی بینیم و با موهومات به امید آنکه غول به نفع ما وارد میدان شود خیال بافی می نمائیم؟ و یا اگر ما خود قادر به حل مشکلات خود نبوده ایم کدام معجزه میتواند کرم درخت ما را اصلاح نماید؟ آیا تجربه " اتحاد ! " اوپوزیسیون برای ما کافی نیست؟
نوشته شده توسط: Anonymous

شما در اینجا نوشته اید که در سایت شما مطلقاً هیچ نظری سانسور نشده است ولی مسئول گرامی کامنتی را از من که در زیر کفشتان گذاشته بودید و گوشه اش از زیر پاشنه کفشتان برون زده بود، دیده و آنرا با انبردست از زیر پاشنه کفشتان توانسته بیرون بکشد. من البته چندان خرده گیر نیستم. از جهت دیگر فکر میکنم گاهی بر اثر کار فشرده و از دست دادن تمرکز فکر این اتفاقات میتواند پیش بیاید. هماطور که شما کامنت بالا را نیمه نیمه نوشته ای و یادآوری کرده اید که این کامنت ادامه داشت ولی پس از چهل و هشت ساعت هنوز ادامه ایی از آن رخ نداده است.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب ایستا !
معیار پتم ترک آذری. نژاد و چشم مغولی و خون و زمین است و نه عدالت و همدردی و ادبیات مترقی مردمی .
اگر اردوغان هیتلر هم بشود ، برای آذری راسیست ، او یک پدر و برادر ناجی است .
در حالیمه ترکهای سنی ترکیه ، اذری ها را کولی و فارس و شیعه ملحد میدانند .
عادت آذری در طول تاریخ همیشه پرواز و چاپلوسی در اطراف قدرت و حاکمان بوده .

نوشته شده توسط: Anonymous

عربستان سعودی توضیح بدهد چرا با دشمن قسم خورده ملت ایران فرقه مجاهدین خلق دست دوستی داده ؟ هدف ترکی فیصل با حمایت از مجاهدین خلق شمشیر کشیدن به روی مردم ایران می باشد نه شمشیرکشیدن به روی رژیم ضد مردمی جمهوری اسلامی ایران. ایا ترکی فیصل از طرف پادشاهی سعودی در نشست مجاهدین خلق شرکت کرده ؟ یا صرفا به عنوان یک شخص عادی ؟ وقتی عربستان از مجاهدین خلق حمایت کند شما انتظار نداشته باشید ملت ایران از شما و امثال شما حمایت کنند منتظرپاسخ شما هستیم.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

عزیزجان ،
نوشته ات را خواندم، شعری ست علیه جنگ، در دفاع از صلح و آسایش بر باذ رفته ی انسانهای بیگناه، به دست ناسیونالیستها ی شونیست و تروریستهای متحجر اسلامیست، و گردن کلفتهای مداخله گر. و جایتگاران جنگی.

این شعر اوج رئالیسم است،
بگذار شونیستها مغرضانه و بیسوادانه آنرا « رمانتیک» بگویند،
اگر رومانتیک این است آری ما رمانتیکیم.

از اینکه می بینند کتابسوزی های آذر جواب نداده و فرزندان به دار شدگان بدون مکتب و معلم سرایندگان توانای رنج و ستم بیگناهان هستند ، و استادان شونیست دانشگاهاشان در عرصه ی قلم پادر گل مانند اند،
از خشم به خود پیچیده و هذیان میسرایند...

قلمین وار اولسون . مین یاشا

نوشته شده توسط: ماندگار، خبرنگار آزاد

آقای کیانوش توکلی این کامنت را بلوک کرده است:
تاریخ مطلب:
شنبه, اکتبر 15, 2016 - 07:14
نام:
به وکیل تسخیری لاشین
نظر:
جایزه به موضوع کتاب اعطاء نمیشود بلکه به نویسنده اهدا میشود! این دیگه خنده دار است.
جناب حسین بر میگوید چرا از سفر من به عریستان انتقاد میکنید بجای اینکه از رژیم آخودها انتقاد کنید!
نوشته شده در:
نوبل ادبیات 2016 برای Bob Dylan خنیاگر ارزشهای انسانی

من در متن این کامنت چیزی که مستلزم سانسور باشد، ندیدم و نمی دانم چرا آقای توکلی آن را برداشته و در پیام جداگانه ای به من نیز بر عدم انتشار آن تأکید کرده است.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب آرمان چاروستانی عزیز، از اینکه آگاهی ملتهای غیر فارس اسیر در دست پانفارسیسم را به توطعه فدرت های جهانی نسبت می دهید، امری تازه ایی نیست، زبان ابزاری است که امروزه نان شب همه نه با بازو بلکه با زبان میسر است و هر کس با زبان مادری خود سخن می گوید تسلط بیشتر به گفتمان دارد و بطبع سود بیشتی نصیبش می شود، ولی کسانی که مثل من ترک با مصیبت زبان فارسی حرف می زند در بازار امروز کلاهش پس معرکه است، پیوند زبان با نان شب امروزه آنقدر مهم شده که همه ترکها متوجه شدند که چه کلاه گشادی بنام هموطن و ملت ایران توسط پانفارسیسم بر سرشان گذاشته شده آرمان عزیز مساله مساله اقتصادی است، حتما خودتان هم خیلی خوب می دانید که ترکها در همه جای دنیا چقدر مقتصد و روح تجارت دارند، و خوب متوجه شدند که در رابطه با همدینی وهموطنی چقدر از غافله عقب ماندند، تخم فروپاشی ایران را رضا شاه کاشته و امروز هم فصل برداشت رسیده.

نوشته شده توسط: Anonymous

فعلا من در موافقت یا مخالفت چیزی نمی گویم. قبلا نوشته بودم که بدون دلایل محکم و منظقی وارد اتئلاف شدید و بدون دلایل منطقی و قابل قبول از ائتلاف خارج شدید. تاکنون خیلی ها وارد کنگره ملیتهای فدرال ایران وارد و خارج شدند. سوال این است که شما فدرالیستهای تورک، کورد، عرب، بلوچ و تورکمن همدیگر را یک جمع کوچکی بنام کنگره تحمل نمی کنید شما چگونه میخواهید فردا در ایران با همدیگر دولت فدرال و ایالات فدرال ایجاد کنید؟ تاکنون فارسها موجودیت ملل تحت ستم و کنگره ملتها را قبول نکرده اند، برسمیت نشناختند و وارد کنگره نشدند و اختلافات بدتر از آن است شما فکر میکنید. آیا بدون شرکت، بدون حضور فارسها در کنگره و دولت فدرال میشود در ایران فدرالیسم ایجاد کرد؟ اکنون تورکها هم از کنگره خارج شدند، آیا شعار فدرالیسم با این اختلاف تورک، کورد - اختلاف فارس با شش هفت ملت، اختلافات مختلف آنها با همدیگر میتوان در

ایران سیستم فدرالی ایجاد کرد؟
ترکیب ناجور کنگره و تناقضات و اختلافات آنها در بعدی کوچک نشان داد که جنبش فدرالیی در ایران از روز اول شکست خوذده است و نباید انرژی ها را در این مسیر هدر داد. مخصوصا جنبش فدرال دمکرات آذربایجان که از جنبش سوسیالیستی سنتی تاثیر گرفته و ایران واحد اعتقاد دارد. حزب دمکرات و جریانات سوسیالیستی کورد واقع گرا هستند و نان را به نرخ روز میخورند. آنها دم از فدرالیسم میزنند اما همیشه مردم کورد را با روحیه استقلال طلبی آموزش و برورش دادند. بطوریکه اگر امروز رفراندوم شود 95 درصد کوردها به استقلال کردستان رای میدهند و رهبران کورد فدرالچی اولین کسانی خواهند بود که به استقلال رای خواهند داد. اما رهبران فدرال تورک بر عکس کورد، اگر آنها را بکشی باز از شعار فدرال و ایرانیگری کوتاه نخواهند آمد. دوستان جنبش فدرال دموکرات آذربايجان شما که در جریان جنبش رهایی بخش آذربایجان نیستید و شرکت نیمه فعال هم در فعالیت و مبارزات روزمره ندارید. لطفا از دنیای انزوای خود، از دنیای انترنت بیرون بیایید و فکری سیاست، برنامه، استراتژی خود بکنید. با این وضع در ایران فدرال هرگز برپا نمی شود .
نوشته شده توسط: peerooz

جناب حسین بر,
از مزاحمت مجدد خود عذر میخواهم ولی شما در کامنت ماقبل آخر خود فرمودید " ‫در شرایط کنونی، باید بدور از احساسات ولی با تعهد به انسانیت و کرامت آن نظر بدهیم و مبارزه کنیم.". ظاهرا پس از همه کش و قوس رفتن ها و نعل وارونه زدن ها باید به آنچه فرمودید و من با همه سعی در اجتناب از باور آن و انشالله گربه گفتن, باید بگویم اگر واقعا منظور شما از رفتن به مکه بند ۱۱ و ۱۲ و ۱۳ مقاله باشد باید از عدم درک یک " رهبر اپوزیسیون " نه جوان, بلکه پا به سن گذارده از اوضاع دنیا, انگشت حیرت به دندان گرفت. شما فرمودید:

" ‫۱۱. هنگامی که مخالفان رژیم از اتحاد با اقوام و ملیت ها خود داری میکنند، ملیتها ها باید متحدین دیگری برای بقای خود پیداکنند.".
" ۱۲. موضع خیلی روشن است. ملیت ها در خطر نابودی هستند، و مرکز گرایان، نابودی انهارا به نفع خود میدانند. برای همین هم هست که از اتحاد با ملیت ها

خود داری میکنند، اما ما که در انزوای ساخته شده توسط جمهوری اسلامی و مخالفان آن داریم نابود میشویم، با استفاده از منشور های سازمان ملل، و افکار انسان دوستانه جامعه جهانی، ناگزیر و به عنوان آخرین چاره، دست بکار شویم و از تبلیغات دشمنان نا هموطن خود باکی نداشته باشیم.".
" ‫۱۳. ایرانیان ۳۰% زمانی هموطن ما محسوب میگردند که در پی نابودی ما به نفع خود نباشند. اما هنگامی که در پی نجات ما نیستند و ما را هم از نجات دادن خود منع میکنند، دیگر، فقط یک رابطه حاکم و محکوم باقی میماند.".

جناب حسین بر, شما برای " نجات ملیتها ها " به عربستانی پناه برده اید که دخالت جنایت کارانه آن با همکاری " منشور های سازمان ملل [دول] ", در افغانستان , پاکستان, عراق, لیبی, سوریه و غیره موجب تخریبی شده است که از زمان حمله مغول تا کنون در خاور میانه بی سابقه بوده است. من هنوز نمیتوانم ونمیخواهم باور کنم که شما فعالانه دنبال تحقق سناریوی چنین تخریبی برای " وطن " خود و " نجات ! " " ملت " خود باشید. من هنوز میخواهم باور کنم که شما زیرکانه " زرنگی " کرده و به خرج عربستان, زیارت و سیاحتی کرده اید. لطفا نظری دیگر به افغانستان, عراق , لیبی و سوریه بیندازید.
نوشته شده توسط: Anonymous

پدر جان اگه نمیخواهی اظهار نظر بنده و بعضی را چاپ کنی و مشمول سانسور میشه بگو تا بیهوده وقت ارزشمند را تلف نکنیم . و بگید این سایت متعلق به افراد خاصه از یکی میتواند ده تا نظر چاپ بشه چون در ارتباطه از شخص دیگه دوست نداشته باشیم مشمول سانسوره . و ما هم میفهمیم وقت وهزنیه اینترنت و باقی را هدر ندیم . بنده و بعضی ها پول پناهندگی و حق الحاج و امثالهم نمیگیریم که دلمون نسوزه از عرق جبین و کد یمین و زیر سنگ در میآد .

نوشته شده توسط: Anonymous

جریان چپ یعنی حزب توده و فدائیان باید موضع خود را در برابر مواضع دشمنانه و تجزیه طلبانه عوامل استعمار بیگانه روشن سازند. نیاز به یاداور ی است که حز ب توده مروج و پرچمکش ازادی (خلقهای تحت ستم ) در ایران است . در گنگره فدائیان سند جریان تجزیه طلب به 60 در صد ارا نرسید و مسکوت ماند . سازمان فدائی مانند حزب توده از دو گروه تجزیه طلب تشکیل شده است .

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب توكلى ، چيزى كه عيان است چه حاجت به بيان است .وزارت محترم اطلاعات و يكى از قلم زنان آن ، چه كس و چه نام اش چه فرقى مى كند. پان فارس آخوندى تماميت خواه و فاسد و سر كوبگر. اينها يا خواب هستند كه نيستند، پس خود را به خواب و ناداني زده اند. يكى را به ده راه نمى دادند سراغ خانه كدخدا را مى گرفت. دوران فدراليسم خواهى به سر آمده است ، اين حرفها زمانش سپرى شده است . فدراليسم يعنى توافق بين ملت هاى ايران ، آيا كسي تفاهم و توافقي بين ملت هاى ايران با فارس هاى تماميت خواه و سركوب گر و نسل كش مى بيند. به ما هم نشان بدهد .

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای ااستحوانلوباشادباش اولین باراست که که مقاله ای بدون فحش وشعار های آن چنانی ازشما می خوانم .پیشنهادات تان بسیار قابل دقت وقابل مذاکره هستند .این شد زمینه یک شروع مطلوب ومدنیوگفتمانی مدنی وقال ادامه .تفاوت های فکری وعقیدتی داریم ولی زمینه کفت وکو هم فراهم است.

نوشته شده توسط: دیرنج مین ائللی

ایرادهای اساسی به مقاله فوق:
1- ملت های ترک کرد, عرب, ترکمن و بلوچ در ایران جزو ملتهای بدون دولت سازمان ملل محسوب می شوند و همه ساله از نمایندگان این ملتها در اجلاس سالانه " ملتهای بدون دولت سازمان ملل" Nations without State دعوت بعمل می آید. قوم خواندن ماها از جانب انهائی که تظاهر به پایبندی به قوانین بین المللی دارند تخلف محسوب میشود.
2- اکثر منابع استفاده شده به فارسیست که زبان رسمی راسیسم نهادینه در ایران است و بشدت آلوده و سانسور شده میباشد.
3- فدرالیسم در ایران نمی تواند پا بگیرد چرا که سیاسیون ایران فارس-محور اعم از پوزیسیون و اپوزیسیون, فاقد تجربه دیالوگ و فرهنگ گفتگو هستند. ایران بدنبال قیام خونین از هم خواهد پاشید. تا زمانی که کهریزکیان و داریوش همایونها میخواهند در کنار هم بر ما بتازند مطمئنا ایران فرو خواهد پاشید و کینه بین ملتها دست کم یک نسل دوام خواهد داشت که

به نفع اقتصاد منطقه و همزیستی مسالمت آمیز نخواهد بود.
4- رفراندوم حق تعیین سرنوشت تنها در محدوده سرزمین ملت اتنیکی-سرزمینی برگزار میشود و نه در کل یک کشور درست مثل تمامی رفراندوم های حق تعیین سرنوشت که در نروژ, کورسیکای فرانسه و یا اسکاتلند, اسلواکیا, کبک, بوسنیا, سودان جنوبی, اریتره, کرواسی, تیمور شرقی, پاکستان شرقی (بنگلادش) و ... تاکنون اعمال شده است. اقای چار روستائی از لوله تفنگ با مردم ازربایجان سخن می گوید و تازه حق رای در رفراندم برای خود قائل است!!!! .
5- تجربه توافق بین قوام السطنه و پیشه وری هنوز حتی در حافظه شفاهی ما آزربایجانیها زنده است. درست یکسال بعد از این توافق, ارتش جنایتکار ایران, آنرا پاره کرده, آزربایجان را اشقال کرد و هنوز این اشغال ادامه دارد. بر اساس قوانین بین المللی که در خصوص سرزمینهای اشغالی جاریست, نه تنها مردمان منطقه اشغال شده قانونا میتوانند خواهان اعمال " حق تعیین سرنوشت" خود از طرف مجامع بین المملی گردند, حتی مجازند با مقاومت مسلحانه از منابع رو زمینی, معادن , مردم, فرهنگ , آثار تاریخی و حقوق دموکراتیک خود در برابر اشغالگران محافظت کنند.
6- مقاله تنها به یک تعریف از سه تعریف ملت از دید سازمان ملل پرداخته است. دولت ملت Nation State تنها یکی از تعاریف قانونی سازمان ملل متحد است. آنچه که عامدانه و یا ناآگاهانه به آن پرداخته نشده است, ملت اتنیکی با زبان مشترک, تاریخ مشترک و سرزمین مشترک می باشد که حتی ااگر دولتی از خود نداشته باشند و تحت سلطه دولتی دیگر ببست برند, باز ملت بدون دولت خوانده میشوند.

ایرانیانی که خواهان صلح و رفتار متمدنانه قرن بیست ویکمی در منطقه هستند , بهتر است سرنوشت خود را با جمهوری اسلامی گره نزنند وراه را برای برقراری صلح آمیز فدرالیسم و یا استقلال ملل دربند از طریق رفراندوم هموار سازند. تنها در این صورت است که احتمال فروپاشی ایران کمتر خواهد شد. البته من چشمم آب نمی خورد و ما ترکها اگر قرار است باخون خود, مجبور به خاموش کردن تفنگهای سیاه کهریزکیان و همایونیستها شویم, به کمتر از استقلال کامل رضایت نخواهیم داد.
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب نویسنده مقاله! رضا حسین بر رهبر "حزب مردم بلوچستان "نیست و هیچ‌وقت هم نبوده.
بنابراین یا شما اطلاع ندارید و یا اینکه دروغ میگوید.
.... محتوای این نوشته اندیشه و تفکر پان ایرانیستهای تمامیت‌خواه، نژاد پرست وتنگ نظر است.

نوشته شده توسط: Anonymous

شما هم مثل سایر تجزیه طلبان ترک گویا استعداد درک مسائل اجتماعی سیاسی را ندارید و نمی فهمید که رفتار ایرانیان در مقابل عوامل ارتجاعی صعودی و اسرائیل که اعلان جنگ و مبارزه مسلحانه کرده اند، عکس العمل شدیدتری دارد .

نوشته شده توسط: Anonymous

آنچه برای من جای سوال است که چرا به ما تورکها در این نوشته حمله نشده و تا آنجا که من میدانم در بین نیروهای سیاسی آذربایجان جنوبی طرفداران حکومت فدرال در حد بسیار نامرئی هستند و اکثر نیرو ها و افراد سیاسی تورک آذربایجان خواهان استقلال هستند .منتها برای من جای سوال است که چه شده که حملات به تورک زبانان کم شده و عربها و کورد ها در نوک حمله مطبوعات و رسانه های فارس زبان قرار گرفته اند حتی بجز دوکتور ضیا ء صدر که به زیارت عربستان تشریف فرما شده بود یک تشکیلات آذربایجانی بنام حزب استقلال آذربایجان نیز در آنجا تشریف داشت منتها مطبوعات فارس زبان نه تنها حمله به تورکها را کم کرده اند بلکه با چشمک مثبت نیز به قلم زنی شروع کرده اند آیا این تاکتیک است یا چی ؟