Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

ان جوان عرب و ازری و کرد و بلوچ که د رایران برای اهداف خودمختار ی و تجزیه طلبی گشته میشوند در حقیقت قربانی نظرات و تئوری های جریان چپ شده اند . جریان چپ با پذیرش شعار ویرانگر ملل تحت ستم مسئول خونهای ریخته شده در گذشته و کنون اینده است . با عملی شدن این شعار ما با ویرانی و جنگ روبرو خواهیم شد. عدالت با تجزیه و خود مختاری هر گز بدست نخواهد امد بلکه عدالت با رای ازاد مردم رشد خواهد کرد . انچه در زیر میخوانید بخشی مهم از برنامه حزب توده در کنگره ششم است . تازمانیکه این باور خیانت امیز حزبی وجود دارد ارامشی بوجود نخواهد امد و حزب توده مسئول هر گونه خونریزی در ایران است . امیدوارم خطرات اتی را حزب توده جدی بگیرد بیش از انکه خود قربانی شوند .

(مبارزه در راه به دست آوردن حقوق پایمال شده خلقهای زیر ستم ایران، از جمله
دیگر عرصههای فعالیت حزب ما در طول هفتاد سال گذشته بوده است. بنیادگذاری و
ٔ تأسیس حزب توده ایران با آغاز پیکار در راه رهایی خلقهای ایران از بند ستم ملی و
طبقاتی ارتباطی گسست ناپذیر دارد. حزب توده ایران نخستین سازمان سیاسی کشور بود
ِ واگذاری خودمختاری در چارچوب ایرانی واحد و دموکراتیک را در دستور
که خواست
کار مبارزات سیاسی کشور قرار داد، و تودهایها در صحنههای پیکار خونین خلقهای
آذربایجان، کردستان، و همچنین دیگر خلقهای محروم کشور، از جمله خلق عرب،
بلوچ، و ترکمن، در راه دست یافتن به حقوقشان از هیچ فداکاریای کوتاهی نکردهاند.)
نوشته شده توسط: Anonymous

جوانان يك خيابان در حي الثورة شهر احواز-پايتخت كافي هستند تا تمام مهاجرين وشهرك نشينان بختياري را به موطن اصليشان در پشت كوه بفرستند.

نوشته شده توسط: Anonymous

این جملەها تنها جملی یک پان ایرانیست نیست همە همدیگر را بە خویشتنداری و صلح و دمکراسی و حقوق بشر و هزار کوفت و زهرمار دیگر دعوت میکنند ولی تا آنجا کە منافعشان بە خطر نیفتادە ولی زمانی کە منافعشان زیر سوأل میرود اینگونە صحبت میکنند ... جملە از یک پان ایرانیست ...وظیفه اپوزیسیون آینده نگر و حکومت فعلی و حکومت آینده است که در سرکوب تجزیه طلبان ضد ایرانی با هم متحد شده و رحم به اینها نکنند و نابودشان کرده و متفرق شان کنند . و جناب اقبالی نیز همین جملە را بە زبان دیگر بیان میکند اگر شتر توانست .... آنگاه مردمان دیگری کە هیچ گونە منافعی در پایداری تمامیت مرضی ندارند باید تار مار شوند و همە از دم تیغ باید بگذرند ،، جالب است کە همین ها نیز دعوت بە خویشتن داری و صلح و دمکراسی میکنند

نوشته شده توسط: اقبال اقبالی

ادعاهای حق مالکیت بر اهواز را بین محافل خود و برای دلخوشی زمزمه کردن بدون اشکال است، اما وای به روز کسانی که گامی عملی بردارند!!!
ضرب المثل بختیاری ست که: "هم سو شتر ورگشت در قینس لست".
هنگامی شتر توانست در مقعد خود را بلیسد، آنگاه سند سرزمین لر بختیاری بنام شما تغییر داده میشود!

نوشته شده توسط: Anonymous

قبلا میگفتن سیاست پدر و مادر ندارد و بی اخلاق و بی شرف است .
اکنون می بینبم که تجزیه طلبی و شونیسم و قوم گرایی چقدر بی پرنسیپ است و حاضر است دست به هر خیانت و ارتجاع و فرصت طلبی و بیگانه پرستی و پابوسی همسایگان دشمن ایران را بنماید .
وظیفه اپوزیسیون آینده نگر و حکومت فعلی و حکومت آینده است که در سرکوب تجزیه طلبان ضد ایرانی با هم متحد شده و رحم به اینها نکنند و نابودشان کرده و متفرق شان کنند .
وظیفه تمام نیروهای مدافع تمامیت ارضی ایران از چپ و ملی و جمهوریخواه و لائیک و اصلاحگرا و مجاهد و مذهبی و مستقل است که در افشا و تارومارکردن و سرکوب نیروهای خائن تجزیه طلب کوتاهی نکنند تا هر روز عربستان و اسرائیل و ترکیه و امریکا نتوانند با طمع انداختن این چاپلوسان نادان ، مردم ایران را تهدید کنند .
هر گونه بحث با این ستون پنجم بیگانه و شرکت دادن آنان در جلسات اپوزیسیون ایرانی باید ممنوع گردد .

نوشته شده توسط: Anonymous

طایفه دزدان عرب بر سر کوهی نشسته بودند و منفذ کاروان بسته و رعیت بلدان از مکاید ایشان مرعوب و لشکر سلطان مغلوب به حکم آنکه ملاذی منیع از قلّه کوهی گرفته بودند و ملجأ و مأوای خود ساخته مدبران ممالک آن طرف در دفع مضرّت ایشان مشاورت همی‌کردند که اگر این طایفه هم برین نسق روزگاری مداومت نمایند مقاومت ممتنع گردد.


درختی که اکنون گرفتست پای
به نیروی شخصی برآید ز جای
و گر همچنان روزگاری هلی
به گردونش از بیخ بر نگسلی
سر چشمه شاید گرفتن به بیل
چو پر شد نشاید گذشتن به پیل
سخن بر این مقرر شد که یکی به تجسس ایشان بر گماشتند و فرصت نگاه می‌داشتند تا وقتی که بر سر قومی رانده بودند و مقام خالی مانده تنی چند مردان واقع دیده جنگ آزموده را بفرستادند تا در شعب جبل پنهان شدند شبانگاهی که دزدان باز آمدند سفر کرده و غارت آورده سلاح از تن بگشادند و رخت و غنیمت بنهادند نخستین دشمنی که بر سر ایشان تاختن آورد خواب بود چندان که پاسی از شب در گذشت
قرص خورشید در سیاهی شد
یونس اندر دهان ماهی شد
مردان دلاور از کمین به در جستند و دست یکان یکان بر کتف بستند و بامدادان به درگاه ملک حاضر آوردند همه را به کشتن اشارت فرمود اتفاقاً در آن میان جوانی بد میوه عنفوان شبابش نو رسیده و سبزه گلستان عذارش نو دمیده یکی از وزرا پای تخت ملک را بوسه داد و روی شفاعت بر زمین نهاد و گفت این پسر هنوز از باغ زندگانی بر نخورده و از زیعانجوانی تمتع نیافته توقّع به کرم و اخلاق خداوندیست که ببخشیدن خون او بر بنده منت نهد ملک روی از این سخن در هم کشید و موافق رای بلندش نیامد و گفت
پر تو نیکان نگیرد هر که بنیادش بدست
تربیت نااهل را چون گردکان بر گنبدست
نسل فساد اینان منقطع کردن اولی تر است و بیخ تبار ایشان بر آوردن که آتش نشاندن و اخگر گذاشتن و افعی کشتن و بچه نگه داشتن کار خردمندان نیست
ابر اگر آب زندگی بارد
هرگز از شاخ بید بر نخوری
با فرومایه روزگار مبر
کز نی بوریا شکر نخوری
وزیر این سخن بشنید طوعاً و کرهاً بپسندید و بر حسن رای ملک آفرین خواند و گفت آنچه خداوند دام ملکه فرمود عین حقیقت است که اگر در صحبت آن بدان تربیت یافتی طبیعت ایشان گرفتی و یکی از ایشان شدی امّا بنده امیدوارست که در صحبت صالحان تربیت پذیرد و خوی خردمندان گیرد که هنوز طفل است و سیرت بغی و عناد در نهاد او متمکن نشده و در خبرست کلُّ مولود یولدُ علی الفطرةِ فَاَبواهُ یهوّدانَه وَ یُنصرانه و یُمجّسانِه
با بدان یار گشت همسر لوط
خاندان نبوّتش گم شد
سگ اصحاب کهف روزی چند
پی نیکان گرفت و مردم شد
این بگفت و طایفه ای از ندمای ملک با وی به شفاعت یار شدند تا ملک از سر خون او در گذشت و گفت بخشیدم اگر چه مصلحت ندیدم
دانی که چه گفت زال با رستم گرد
دشمن نتوان حقیر و بیچاره شمرد
دیدیم بسی که آب سرچشمه خرد
چون بیشتر آمد شتر و بار ببرد
فی الجمله پسر را به ناز و نعمت بر آوردند و استادان به تربیت او نصب کردند تا حسن خطاب و ردّ جواب و آداب خدمت ملوکش در آموختند و در نظر همگان پسندیده آمد باری وزیر از شمایل او در حضرت ملک شمّه ای می‌گفت که تربیت عاقلان در او اثر کرده است و جهل قدیم از جبلت او به در برده ملک را تبسم آمد و گفت.
عاقبت گرگ زاده گرگ شود
گرچه با آدمی بزرگ شود
سالی دو برین بر آمد طایفه اوباش محلت بدو پیوستند و عقد موافقت بستند تا به وقت فرصت وزیر و هر دو پسرش را بکشت و نعمت بی قیاس برداشت و در مغاره دزدان به جای پدر بنشست و عاصی شد. ملک دست تحسّر به دندان گزیدن گرفت و گفت
شمشیر نیک از آهن بد چون کند کسی
ناکس به تربیت نشود ای حکیم کس
باران که در لطافت طبعش خلاف نیست
در باغ لاله روید و در شوره بوم خس
زمین شوره سنبل بر نیارد
درو تخم و عمل ضایع مگردان
نکویی با بدان کردن چنان است
که بد کردن به جای نیک مردان
نوشته شده توسط: Anonymous

یعقوب حر التستری، فردی سلفی _ وهابی است و ربطی به عرب ایرانی ندارد و مبلغ جنایتکار آن سعودی است. این شخص که خود عرب و شیعه مذهب بود، کشتار 10000 عرب یمنی را مورد تایید قرار می دهد

نوشته شده توسط: Anonymous

زندگی هر روز گرانتر میشود؟.........؟.........ا نمیتواند پر کند. ماهی گرفتن از آب گل آلود به هیچکس ضرر نرسانده. همه این داد و غالها هم در دو سال آینده با پیری و مرگ این و آن بپایان خواهد رسید . تنها کسی که قادر به تغیری در ایران خواهد بود همان ایرانیان در زنجیر کشیده شده هستند.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

باشه ، کیاجان دیدم.

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

ایلیار جان، بهت امیل زدم، نگاهی بیاندازد!

نوشته شده توسط: Anonymous

سلام-آقای ملکی عزیزاکثرمردم ایران مثل من وشمامیدانند،که پورمحمدی.یونسی.مرتضوی.خزعلی.روحانی.خاتمی.خمینی.رفسنجانی ووو...دراین سی وهشت سال کارشان جرم وجنایت وخیانت ودزدی وهمدستی بانگلیس وروس وفرانسه وآمریکا وغیربوده واسلام موردنظرشان دراصل لفافه وابزاری برای سرکوب وعوامفریبی بوده است.
اکنون شعارهای شما وآقای نوری زاده وخانم ستوده این همزبان ماومدال گیرنده نشان کورش! درزاهدان مقداری شجاعانه میباشد.
آقای ملکی شجاعت آن نیست که بروی وبخواهی بادست جلوی خلاف راننده کامیون رابگیری وبخواهی خلاف نکند.
مبارزه اصول وقاعده ایی دارد.گاندی یک پیرمردی بودولی توانست استعمارانگلیس راباآرامش بیرون کند.
مدارس بی هویت سازی درایران سه روزاست شروع شده است.نظرخودرادراین مواردکه میتواندریشه استبدادرابخشکاندبنویسید.
نظرخودرادرموردبچه های کاربنویسید.نظرخودرادرموردآسیملاسیون کردن ملل درون ایران بنویسید.نظرخودرا

درموردهزینه بودجه ملی برای زبان فارسی رابنویسید.نظرخودرادرموردخشکاندن عمدی دریاچه اورومی بنویسید.
نظرخودرادرموردسوژه سازی الکی ازخواندن ترانه های نژادپرست شهرام ناظری بنویسید.
ده هاموردکه میتواندمردم وجوانان رابه تفکرواداردبنویسید.
نظرخودرادرموردحاکمیت شئونیسم بنویسید.این هاهستندکه چالش های دموکراسی خواهی راپیش خواهدکشید.
نظرخودرادرموردکشاندن جوانان به تیم های سیاسی غیرمفیدپارس پلیس واستقلال که جوانان رابه لومپن پروری هدایت میکندبنویسید.
نوشته شده توسط: Anonymous

سالام-یاشا منیم عزیزدیلداشیم.یاشاسون منیم ائلیمین قارتال وعاقیلی یازیچیسی.(زندباشی همزبان عزیزم.زنده باشدعقاب ونویسنده عزیزایلم).
بخداوبدین وبه انسانیت ومارکس وهگل قسم مقاله شماهنوزنخوانده ام ونظرم رادرموردمکه رفتن تعدادی نوشته وبعدتنهاپراگراف قسمت اول مقاله شماراخوانده ودانستم که چقدرعالی به این موضوع برخوردکرده اید.
بعدازظهرمقاله شما راحتماخوانده ولی باخواندن همان قسمت اول فهمیدم که چقدرعاقلانه ومنطقی به این موضوع پرداخته اید.
من نمی دانم کی این چپول های متوهم میخواهندبه مسایل علمی ومنطقی برخوردکنند؟
واقعابرای تعدادی متاسفم که نام خودرامبارزگذاشته اند.یاشاسون مین ائللی عزیز.

نوشته شده توسط: Anonymous

سلام-من فکرمیکنم دوستان دراین موردبسیارسخت میگیرند!
البته هرکسی حق داردازدیدگاه تفکری حاکم برذهن خودنظردهد.خودشان بهترمیدانندولی بایدبه دیگران هم حق دهندبه نظرودیدگاه آنهاانتقادکنند.
حساسیت دراین موردخودیک بیماری ذهنی است.اگرراست میگویید.خودتان هم که چپ می اندیشید.وباسیستم کاپیتالیست دشمنی هیستیریک داریداروپاوآمریکاراترک کنید!
دراینصدسال اخیرتمام فرهنگ سازان ومهندسان سیاسی کشورایران استعماری انگلیسی ویاغربی بوده است.پس چراین هارانمی بینید؟
کارشماهاعین افراداممل وعقب مانده های پان های رنگارنگ ایرانیت پرست می ماند.خودشان صدسال است زبان بیش از70 درصدمردم راغدغن کرده اندولی اگریکی یک کلمه ویاجمله ازحقوق زبانی مادری بگویدفوراآن رامتهم به پان میکنند.
تمام سیستم حکومتی ایران وحتی طراحان فرهنگی ایرانی ،غربی واستعماری است ولی اگریک نفربه مکه یاکربلابرودمتهم به عقب ماندگی خیانت وجنایت میشود.

داردسته رجوی وتوده ایی وملی گراهاواصلاح طلبان هرروزباماموران سیاوانتلجس سرویس .کاگ ب ووو..نشست وبرخواست میکنندودرتلویزیون ونشریات آنها علناظاهرشده این راپیشرفت ولی رفتن به مکه یک نفررامنکوب میکنند!
آمریکا وفرانسه وروس وچین باهواپیما نقدونیسیه ووو..به سران ایران دلاربدون حساب وکتاب میدهند.این دوستان آنهارانمی بینندولی دعوت حاکمان عربستان ازچندنفربخاطرتبلیغات راپیراهن عثمان میکنند.
آقای دنیزایشچی خودش چهل وپنج سال است درآغوش هرتروریست ضدتورک خوابیده ومقالات هدایتی به پ کا کا.داشناک ودیگرتروریست های ضدتورک می نویسد.حال شده طرفدارایران وآزربایجان!
نوشته شده توسط: Anonymous

کامنت ساعت 22:01 از من نیست و کار آن جاعل است.

نوشته شده توسط: Anonymous

سلام-جناب آقای پیروزفرمایش شمامتین.اماآدم عاقل ازحال سخن میگویدنه ازاستخوان های پوسیده یکصدسال پیش.
جناب پیروزبایدگفت که هرکسی دراین عصرومخصوصادراین پنجاه سال ازگذشته های دورحرف بمیان می آورد،دراصل مغلطه میکند.
همه میدانندکه جنبش مدرنیسم ومدنیت خواهی اززمان ناصرالدین شاه بااعزام دانشجوبه روسیه واروپاشروع ودرزمان مظفرالدین شاه منشورحکومت مشروطه امضاء وباتحریک ودخالت روس وانگلیس این قانون الغاشده وبازدرزمان احمدشاه برقرارشد.
باآوردن رضاشاه وایجادحکومت بی دخالت روس .انگلیس وعوام آن کشورمثل محمدعلی فروغی.نفیسی.سیدضیاء. قوام.احمدکسروی ووو..میدانداروتعیین کننده سیاست درایران شد.
بگذریم بایدگفت که پیشرفت واعتلای یک ملت بادموکراسی پیوندناگسستنی داشته والحمدالله اززمان روی کارآمدن رضاشاه ودیگرعوامل انگلیس تاکنون وبارسمیت دادن به زبان فارسی وقتل وعام دیگرزبان این اتفاق نامیمون عقب ماندگی

گریبانگیرملت های درون ایران راگرفته وول کن نیست.
جناب پیروزمن نمیگویم فارس هاعامل این همه بدبختی وعقب ماندگی هستند ولی بایدقبول کردکه یکی ازارکان عقب ماندگی دیکتاتوری خروجی ازحاکمیت این نگرش به دیگرزبان توسط پان فارس ها ودردرجه دوم پان ایرانیست های رنگارنگ چپ وراست میباشد.
درضمن حاکمان وحکومت های گذشته دراعصارگذشته هیچ تقصیری نداشته وپیشرفت جهانی رادراین دوران بایددیدنه درگذشته .
چین.تورکیه.هنگ کنک.مالزی.هند.برزیل.دراین چهل یاصدسال به این درجه ازرشدرسیده است نه دردوران استعماری انگلیس واسپانیا.ایتالیا ویافرانسه .
آقایان راه دورنرویددراین سی سال تورکیه وچین وبرزیل تمام مصارف نفت وگازخودراخریده وماصدهامیلیاردهادلارفروخته ایم
پس چراآنهاخودرابه 20کشوربرتراقتصادی جهان رسانده اندوما هنوزنمیتوانیم راه برون رفت پیداکنیم؟
پس لطفافرافکنی نکرده ودنبال پیشرفت دردرون دموکراسی خواهی وآزادی بگردید.بباوردشماهاکاری نکنیدکه خودراتابلوکرده وعین پینوکیودماغتان هرچندکه برای ما مشخص است برای هرننه قمری درهرجای دنیاآشکارشود.
هرکس بیسوادهم میداندکه اختراعات وپیشرفت دنیا پس ازاختراع برق توسط ادیسون اتفاق افتاده است.پس شما چرااستخوان های غزنوی.سلجوقی وصفوی.قاجاررابیرون می آورید؟
من میدانم دردشماچیست.خودت خوب میدانی ولی دوران عوامفریبی سپری شده است.
نوشته شده توسط: peerooz

با عرض معذرت, درست ضرب المثل عربی اینست: " الاسماء تنزل من السماء " که یعنی اسم هرکسی با خود آن شخص مناسبت دارد. امید که چنین نباشد.

نوشته شده توسط: peerooz

نمیدانم چرا هر واقعه ای در دنیا محتاج تعبیر و تفسیر است. در پاراگراف دوم, اوضاع جهان بخوبی توضیح داده شده و اشکال آن اینست که " سازمان دول " را " سازمان ملل " مینامند و هنوز از مائده آسمانی " حقوق بشر" ی صحبت میکنند که عملا وجود خارجی ندارد.

اما اینکه آلمان به خاطر تقاضای گاندی به انگلیس حمله کرد مساله ای قدیمی و دور از ذهن است. مساله نزدیکتر یکی نقش احمد چلبی در حمله امریکا به عراق و دیگر نقش " اپوزیسیون آزادی خواهان" لیبی و سوریه در تقاضای کمک از دشمن دشمن است.

اما راجع به " حزب دموکرات کردستان سنی نشین, تامین هزینه گزاف و پشتیبانی لجستیکی جنگ مسلحانه در شهرهای آزربایجان غربی را تضمین خواهد کرد." آیا عربستان آنقدر ابله است که این کمک را در بوق و سرنا در سفر حج اعلام کند؟ این دعوت چیزی جز آگهی تجارتی مانند آگهی پپسی کولا و یا صابون عروس و جهت دهن کجی به جمهوری اسلامی نبود. همین.

نوشته شده توسط: Anonymous

سلام-جناب آقای علی های گوناگون همچون خودم که کامنت نویس محترم همه رابهم ریخته است.من جواب شماهارابصورت منطقی درچندموردداده ام .ولی سانسورچی آقای طوکلی عزیزآنهاراکلان هزف کرده است.
لعنت برآن دهانی که نتواندفکرکرده وبازشود.لعنت برآن قلمی که نفحمدچی می نویصد.

نوشته شده توسط: peerooz

اینکه ۶-۵ نفر دیگر به چه منظوری دعوت عربستان وهابی را لبیک گفته اند ربطی به این مصاحبه ندارد. منظور از این سفر ایشان ظاهرا جواب سوالی بود که مسکوت گذارده شد و آن اینکه آیا عربستان خرج این سفر را داده است؟ که مسلما داده است و گرنه ایشان اگر قصد تحقیق دارند, در طول این عمر دراز فرصت فراوان داشته اند. برای عربستان هم خرج این سفر ها قطره ای در دریای مخارج تبلیغات است. میگویند هر کسی قابل خرید است, قیمت ها فرق میکند. قیمت ایشان هم همین بود.

نوشته شده توسط: peerooz

جناب بشریت حیران,
میدانید که فرق تفنگ ساچمه ای با تفنگ فشنگی چیست؟ فرقش اینست که تفنگ فشنگی با یک تیر, هدف ر ا میزند و شکارچی ساچمه ای امیدوارست که شاید یکی از ساچمه ها کارگر شود. از مجموع ۱۸ کامنت, ۹ تای آن ساچمه های شماست و هنوز یکی به هدف نخورده است. گمانم آنست که شما میخواهید ثابت کنید که السماء تنزل من السماء است. عزیز من در دو پاراگراف منظور خود را بیان کن تا دیگران مقصود را بفهمند و اگر بیانی ارزشمند بود دیگران تعقیب میکنند. این شلپ و شاپ جز گل آلود کردن بحث و گفتگو نتیجه ای ندارد.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

آقای حسین بر گفتند : سفر عبادی بود.
آقای صدرالاشرافی گفتند: برای من فرهنگی بود.
آقای یعقوب حر التستری نوشتند:دیدار با خادم حرمین شریفین و دیگر مسئولان تراز اول کشور[ عربستان] بود. یعنی سیاسی بود.
رهبر حزب استقلال آذربایجان بنا به نوشته ی دنیز ایشچی عزیز، گویا گفته عبادی بود.
در ویدئو منتشر شده از این مراسم : صحبتها سیاسی بود.
-------
با تمام اینها من شخصا یک گزارش « استاندارد» که با اصول خبرنگاری بخواند، از این دوستان اهل خبر و قلم و سیاست ندیدم.
بنابرین به خودم حق میدهم بگویم : دوستان گرامی، شما که اهل قلم و رسانه و سیاست هستید لطف کنید یک گزارش
استاندارد حداقلی تحویل خواننده بدهید. این چه عملی ست که مدام با حاشیه روی ما را از یک گزارش استاندارد حداقلی محروم میکنید؟

و اما تحلیل این « سفر» به اصطلاح آقایان « عبادی-فرهنگی-سیاسی»:
در تضاد ایران-عربستان این سفر به دعوت عربستان برای این بود که:
-عربستان میخواست از نزدیک با اعضای گروه کنگره ی ملیتها آشنا بشود و ببیند در تضاد خود با ایران چه استفاده ای از این ابزار
میتواند بکند؟
- اعضای گروه کنگره رفته بودند ببینند تو دل آل سعود چه هست و چه میگوید و چه استفاده ای از تضاد موجود بین دو حکومت میتوانند بکنند؟
-----
بدیهی ست که هرکس و هر گروه آزاد است به هرجا خواست برود و با هرکس خواست تماس بگیرد.
اما از آنجایی که خلقهای آذربایجان-کردستان-بلوچ-عرب در هیچ مکانی و زمانی این دوستان سفر کرده را « نماینده ی رسمی خود انتخاب نکرده اند» که با دولت و حتی ملت عربستان تماس بگیرند، کار آنها « شخصی و گروهی» ست که هیچ ربطی به خلقها ندارد.

خلقها طبق اصل تاریخی خود آزادیشان را با دستان خودشان کسب خواهند کرد، بدون تکیه به حکومتهای مرتجع.
یاد ستارخان به خیر. گفتند بیا زیر پرچم روس ترا حمایت کنیم.
گفت من میخواهم هفت دولت زیر پرچم ما بیاید. ( اشاره به حفظ استقلال خود).
----
رهبر به اصطلاح حزب استقلال آذربایجان رفته بود سفر عبادی -چون در گذشته مجاهد بود.
اینان فکر میکنند با بچه ها سرو کار دارند.
نوشته شده توسط: بهنام چنگائی

سلام جناب اسامه مجددی؛

و نوشته ی شما:
جناب چنگایی مگر من چی نوشتم که شما لطف کرده برتابیدید
الف: چرا این مکتب کومونیست که شما داری براش بال بال میزنید خروجی هایی مثل کره شمالی -چین مائو-کوبا -رژیم خمر های سرخ داشته لطفا حرف اخوندی تکرار نکنید که نا در این 1400 سال اسلام ناب نبوده حالا من میخوام برای شما بیاورام

دوست گرامی پیش از همه خواهش دارم که به من حق انتخاب عقیده و وجدان آزاد را بدهید، تا خود شما نیز متقابلا شامل این حق انتخاب آزاد و داشتن عقیده مستقل باشید. آیا من تا بامروز مانع ابراز عقیده شما بوده و یا شده ام؟ اگر چنان بوده بگویید تا آنرا سریع به کنار نهم!

من بارها برایتان نوشته ام که ترجیح می دهم شما را به همفکری سالم و سازنده دعوت کنم، تا هرگونه مشاجره ی بی هوده و تعصب برانگیز! زیرا که برای هردومان و دیگر خوانندگان نوشته های ما، هرگز و هیچگونه سودی نخواهدداشت.

من شخصا بسیار مسرورم که در این سایت ایران گلوبال فضای مجازی بسیار باز و جاری و مستعدی برای ابراز هرگونه گفتمان بی حد و مرزِ مترقی، متنوع و متفاوت، بی هر اما و اگری فراهم و مهیاست. و هریک از ما بی قید و شرط می تواند با ارائه دیدگاه های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اتنیکی، طبقاتی و...خود، به بیداری و هوشیاری و رهائی اجتماعی از خور مستبدان یاری رساند. تا مگر به گفته ی شما فرصت پیدایش دوباره حکومت های (( خمرهای سرخی، ستمگری های مذهبی و خودکامگی های شاهی در آینده ایران ما ممکن و متصور نگردد.

از شما می خواهم هربار که با من وارد دیالوگ می شوید، لطف کرده و تنها پیرامون سوژه ی مورد بحث گفتمان کنید تا بتوانیم با یاری هم به نقاط مبهم دیدگاه های همدیگر قدری بی تعصبانه و مسئولانه نورپردازی کنیم. این روش بسیار مفیدتر است تا بکاربردن متقابل شیوه و روش تاکنونی شما! زیرا من آن سبک را مفید بحال فضای موجود که در اختیار هردوی ماست ندانسته و نمی بینم.

بنا بر این من به شما پیشنهادمی کنم که هرباره بیشتر مواضع سیاسی مرا و (( نه هویتم)) را با هر اهرمی که لازم می دانید بشدت نقد کنید تا من هم متقابل مواضع خود را در برابر دیدگاه های شما برشمرم. و آنگاه بگذارید خود خوانندگان ما مستقلا قضاوت کنند که کدامین نگرش به سود مبارزه ی عمومی ماست.
باسپاس
نوشته شده توسط: Anonymous

فرقی نمیکنی عرب باشی یا تورک یا بلوچ در هر حال زندگی خرج داره و زبان مادری و فدرال و دموکرات و سایر ارزو ها و تخیلات برای کسی اب و نون نشده و نمیشه پول رو بچسب اینها همه جوک است
این هم مثل مهاجرانی که برای هزینه بورسیه بچه اش دست پادشاه عربستان را لیسید
به هر حال شرف بعضی ها روی زانو هاشون هست همین که بلند بشوند به زمین می افتد
....اگر اسمان را هم به زمین بیاوری هر قومی به یک خصیصه و نشان اشکار شناخته میشود

نوشته شده توسط: Anonymous

در جواب کامنت نویسهائی که تا می بینند کسی مطلبی به طرفداری از سوسیالیسم نوشته است در اغلب موارد بدون اینکه حتی مقاله آن نویسنده را دقیق بخوانند، شروع به حمله و هتاکی به سوسیالیسم و کمونیسم می کنند. از دید این عناصر ضد کمونیست ، سخن راندن از کمونیسم و سوسیالیسم، کار بیخود و بیهوده ایست . چون کمونیسم وسوسیالیسم مرده و سرمایه داری تا ابد همچنان درقدرت خواهد بود. به نظر من، سوسیالیسم و کمونیسم نمرده و زنده است. بشریت برای اینکه در چنگ تضادهای سرمایه داری نابود نشود ، مجبور به حرکت به سمت سوسیالیسم می باشد . اینهمه فساد و تباهی و جنگ ها و آدم کشی ها، اینهمه نابرابریها و اختلافات فاحش طبقاتی، همه و همه زائیده نظام ظالمانه سرمایه داری است. در قرن بیستم، در پروسه جنگ های بین المتتی اول و دوم ، ده ها میلیون تن کشته شدند و ویرانیهای فراوانی به وجود آمد. سبب

این دو جنگ خانمانسوز بین المللی همانا وجود تضادهای غیر قابل حل بین قدرتهای سرمایه داری امپریالیستی بر سر تسلط بر جهان بود . در دوران امپریالیسم که همان دوران سرمایه داری انحصاری میباشد ، تضاد بین قدرت های امپریالیستی بر سر سلطه طلبی وغارت هستی خلق های جهان هرچه شدید تر میشود. بهمین جهت نیز تا سرمایه داری و امپریالیسم هست خطر جنگ جهانی از بین نمی رود. آیا این مبلغین و دلباختگان نظام های سرمایه داری تا حال با خود فکر کرده ند که آمریکا و روسیه و دیگر قدرت های امپریالیستی در خاورمیانه چکار می کنند؟ البته نه! امپریالیسم امریکا برای منافع امپریالیستی به عراق لشکر کشید و آنهمه کشتار و ویرانی را سبب شد. روسیه به خاطر مقاصد امپریالیستی است که در نهایت وحشیگری خاک سوریه را بمباران میکند و دسته دسته انسان های مظلوم و بی پناه را میکشد. ۱۶۰ سال پیش، کارل مارکس تضاد های ذاتی نظام سرمایه داری را کشف کرده و نابودی حتمی سرمایه داری را توسط گورکن خودش که طبقه کارگر می باشد، مطرح ساخت. در جزوه معروف مانیفست کمونیسم که در سال ۱۸۴۸ انتشار یافت، مارکس گفت شبحی اروپا را تهدید میکند، آنهم شبح کمونیسم است . باید گفت هم اکنون نیز شبحی نظام های سرمایه داری را در سرتاسر دنیا تهدید میکند که همان ترس از کمونیسم میباشد. اگر مدافعین سرمایه داری بر آنند که کمونیسم مرده و از بین رفته است پس چرا اینهمه به کمونیسم حمله میکنند. چرا تا کسی اسم از کمونیسم و سوسیالیسم می برد، عنان گسیخته به بد و بیرا ه گفتن به مارکس و لنین و دیگر رهبران کمونیسم بین المللی می پردازند؟ این حملات و هتاکی ها و وارونه نشان دادن تاریخ از حانب مخالفین سوسیالیسم، خود دلیلی روشن بر ترس و هراسی است که مدافعین سرمایه داری از وقوع انقلاب های سوسیالیستی دارند. .
نوشته شده توسط: Anonymous

جناب چنگایی:
فرمول هایی که حضرت عالی می پیچی برای ایران ناکارامد است به دلایل زیر
الف: ایران نه اروپا است و نه حتی کشوری در یک منطقه ارام، ایران در جایی قرار گرفته با نام خاورمیانه که الان نزدیک به 100 سال است رنگ ارامش را ندیده(تاکید میشود حتی یک ثانیه در این صد سال بی درگیری و جنگ نبوده)
ب: تکثر گرایی در جامعه جهان سومی ؟؟؟؟ همین الان من اگر فرصت پیدا کنم با چند تا از این اقوام محترم تصویه حسابی میکنم در حد استالین(بدون شوخی برات نوشتم)
پ- فدرالیسم در جهان سوم = عراق = سوریه = نیجریه
شما در محیطی نشستی که مردام اش به بلوغی رسیدند که حتی نژادهای دیگر را هم تحمل کنند همان مردمی که هفتاد سال پیش برای هم کوره ادم سوزی میساختند پس لطفا این بحث ها را بگذار برای یک دویست سال دیگه که مردم ایران هم به این نقطه برسند غوره نشده کسی مویز نشده یک شبه هم کسی ملا نمیشه (نمونه تجربه شوروی )

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

عزیز، ممنون از راهنمایی شما. بله دیدم و پاسخم را گرفتم. زبان مازندارانی ست.
امیدوارم نه تنها جان و سلامتی انسانها و حیوانات و گیاهان و طبیعت حفظ بشود بل حیات و سلامتی و رشد زبانها هم حفظ بشود.
که زیبایی های زندگی و محیط ما به اینها بستگی دارند. موفق و پیروز باشید.

نوشته شده توسط: بهنام چنگائی

سلام جناب تهرانلی؛

نوشته اید:
با تشکر از اسامه مجددی. من هم با صحبت ایشان موافقم. آقای چنگائی واقعا اگر کمونیست است، باید به چین یا کره شمالی برود. شترسواری دولا دولا نمیشود.

دوست گرامی! قدری به فضای نفرین شده سیاسی گذشته و حال کشورمان بنگرید و محصول آنرا درست بازنگری کنید، تا دریابید که چه بر همه ما بیرون از دیدگاه فردی و پایگاه طبقاتی و صف بندی اجتماعی مان رفته است.

و تنها آنگاه خواهیددید که شخصیت، تفکر و چشم اندازهای انسانی ـ آرمانی من و شما و اسامه مجددی محصول جامعه ای فقیر، ساختاری خودکامه و قوانینی بشدت یکسویه و خفقانی بوده است.

ساختارهائی بسته ای که هیچگاه در آن برای هیچکس، فرصت همفکری متمدنانه، دیالوگ بی تعصب و دادستد بدردبخور و اندیشه ورزانه ی آزاد وجودنداشته است.
اگر شما هم چنین می بینید؟! پس بیایید به همدیگر فرصت ابراز عقیده دهیم و دست از روش های منحط برداریم

چراکه دوست گرامی می بینید من هرگز شماها را بخاطر باورها، وابستگی های سیاسی، فرهنگی و دلبستگی های اتنیکی تان سرزنش و ملامت نکرده و نمی کنم، و این حق را تحت هیچ شرایطی برای خود قائل نیستم و آنرا قطعا تعدی به حقوق فردی شما می دانم. بلکه درست برعکس آن، من مواضع تک تک شماها را با همه ی اختلاف نظرهائی که ممکن است با آنها داشته باشم و دارم مورد پشتیبانی قرارداده و می دهم.

پس دعوای من سمت اش به بسوی شماها نیست، شماها بنوعی همدرد و همراه فردای من هستید. زیرا ما می خواهیم ساختاری بوجود بیاوریم که انسانمدار باشد.
جدال سازش ناپذیر من با ساختاری ست که زندگی همه ما را تباه کرده، شهروندانش را یا کشته و یا آنها را ناچار از ترس مرگ ویلان ساخته، و زهر کشنده ی زور و ستم اش را همگی ما بارها چشیده و به ریای آسمانی آنها پی برده و آگاه هستیم.

تردید نکنید که من دشمن ساختار تکقطبی، و با تمام وجود مدافع حاکمیتی دمکراتیک ـ مردمی و برابرجویانه می باشیم. آری من چپ و کمونیست بی تعارف تک تکتان را یاران راه پیشاروی فردا می دانم. یکایک ما بعنوان پناهندگان، تا زمانیکه در این دیاران غربت باشیم، پیوسته موجودهائی بیگانه با خویش و درخود شده و رفته باقی می مانیم و در این فضا تهی و تحمیلی به آسودگی نمی رسیم، و هرگز آرامش مطلوب خود را نخواهیم یافت و داشت.

(( زیرا اهداف انسانمدارانه ما یقه ی ما را رها نخواهند ساخت.)) هرکدام از ما در هر گوشه و سوئی که باشد هدفمند آرمان هایمان توده ای هستیم.

پس بهتر است با هم کنار بیاییم و نقاط مبهم فکری همدیگر را روشن کنیم. و همزمان بیایید یکدیگر را آنگونه بینیم و بپذیریم که هرکدام هستیم؛ تا فرصت دوستی و آرامش و تراکم نیروی مشترک را بیابیم، و بتوانیم با همبستگی و همگامی یکدیگر هرچه زودتر بپا بایستانیم و توانمان را صرف افشاگری و سرنگونی رژیم شیعی کنیم تا با بیداری توده ها و گذر از کلیت دستگاه مذهبی، شرایط وقوع آن مهیا و فراهم شود.
و سپس بتوانیم با خواست و اراده ی رنگین توده ها و ملیت ها برای ساختن فدرالیسمی مردمی، دنیائی انسانی تر و مردمی تر و علیه هرگونه دیکتارتوری با هم همکاری کرده و وارد گود مبارزه ی طبقاتی ـ آزادیخواهانه در ایران بلازده شویم.
تندرست باشید

من ترجیح می دهم بجای برخوردی مشابه روش شما که جز دشمنی افکنی نیست، بیشتر همگان را دعوت به همفکری و دیالوگ روشنگرانه و شفاف کرده و همزمان کارمشترک علیه گذر از کلیت ستمگری مذهبی ولائی تدارک کنیم.

زیرا نیروی ما نباید صرف رودرروئی های سلیقه ای، عقیدتی و یا اتنیکی شود. اگر رژیم خودکامه خامنه ای از پیش پا برداشته شود، آنگاه می توانیم آزادنه تر با هم ساختاری را بوجود بیاوریم که در آن نه ترس سرخ، نه قلدری شاه و نه همین بیدادگری و چپاولگری شیعی می ماند. راه و راهکار همه ما جز این نیست. آیا شما چاره ای بهتر سراغ دارید؟
نوشته شده توسط: Anonymous

مسئولین محترم کامنتها. از کامنت من که بحث سر مصاحبه با دکتر ضیا صدر است خبری نیست. باز هم محالفت با عقاید یکی دو نفرتان را میخواهید یا بایگانی کنید و یا زیر صدها کامنت مدفون کنید. کامنت من یک کلمه هم توهین به کسی ندارد.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

ادامه
فلسفه ی وجودی حزب یا کار آن « طرح و دفاع از خواسته های انسانی و تمام نشدنی مردم- حهت اجرا و بهزیستی » ست.
کار دولت اجرا خواسته هاست. که وظیفه اش میباشد.
وقتی دولت به وظیفه اش عمل کرد- شاهکار نکرده- تنها کارش را انجام داده است.
اما دولتها عملا کار خود را « انجام نمیدهند-ناقض انجام میدهند-یا وارونه و خلاف» عمل میکنند.
اینجا در «کار» و ماهیت حزب در مقابل دولت (در رابطه با خواسته ها و بهریستی)، خصلت مدافع و « معترض» بودن آن مجال ظهور پیدا کرده و ضرورت وجودیش را تثبیت میکند. و« دو عمل متضاد» در مقابل هم قرار میگیرند.
این در حالتی ست که حزب و دولت در یک جامعه قرار دارند.
-----
رابطه ی یک حزب با یک دولت خارجی ، گفتیم میتواند « حقوق بشری» باشد. بدین معنی که دولت خارجی از حقوق مردم جامعه دیگر دفاع کند.

اینکه « برویم از دولت خارجی پول و اسلحه و چه و چه بگیریم» و با دولت دیکتاتوری جامعه ی خود بجنگیم ، و بگوییم ما استقلال عمل و خواست مردم خود را رعایت کرده ایم ، دروغ است. حفظ استقلال و خواست مردم ، در این جریان ممکن نیست. چیزی که ممکن است « ابزار شدن و نوکر شدن برای دولت خارجی » ست.
البته هر کس و هر گروهی آزاد است خودش انتخاب کند که چه کار بکند، بعضی ها همکاری با دولت خارجی را لازم میدانند.
ولی اینان نباید این نوع همکاری را مخفی کنند و آنرا انکار نمایند. لازم است علنی اعلام کنند و مردم بدانند و از درستی کار خود دفاع کنند.
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای کرمی شما که مخالف آموزش دین هستید، در ایران آموزش بزبان فارسی تبدیل بدین شده و دیگر زبانها زالله می باشد، زبان فارسی تبدیل به بتی شده که باید شکسته شود،

نوشته شده توسط: Anonymous

سلام-این شخص فکرمیکنم یک پان ایرانیست .... دونظام شاه وشیخی بوده ووحشت برش داشته است.
من رامجبورکرده سایت ایران گلوبال راگشته تاهرجامتن میگذارد،برایش جواب بنویسم.
متاسفانه ازخواندن مقالات دوستان مانده ام.
مسئول کامنت گرامی نیزبطریقی دنبال متن های من است تاآنهاراخذف ویاکنترل نماید.من تنهاشکی که میکنم به این مسئول محترم است.
بهرحال دنبال خودم این دوی یک تن راراه انداخته ام.

نوشته شده توسط: Anonymous

والله من که اشاره اندک رو خوندم و هیچ چی متوجه نشدم. خواننده دیگر شما چطور...؟ آیا سطر های نوشته شده رو که می خونید متوجه منظور نویسنده می شوید..؟

نوشته شده توسط: احد قربانی دهناری

ائلیار عزیز زبان مازندرانی است. بحث نسبتن مفصلی در یو.آر.ال زیر راجع به زبان مازندرانی شده است. نگاه کنید اگر پاسخ پرسش شما نیت، من در خدمت شما هستم برای بحث بیشتر.
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86_%D9%85%D8%A7%D8%…

نوشته شده توسط: Anonymous

با گفته های در ضیاء صدر هر طور باشد در نهایت نظر های شخصی او است. از طرف دیگر دولت عربستان هیچ بدی به مردم ایران نکرده است. اگر کرده است, انگشتتان را بلند کنید و اسم ببرید. به ملت ایران چه در داخل و چه در خارج هر چه بدی و ظلم شده از طرف جمهوری اسلامی ایران است. مردم در مملکت ایران از هر نظر در مضیقه است و هر که صدایشرا در می آورد جزایش یا اعدام است , یا تبعید و یا زندان. اگر در عربستان آزادی نیست, ایران که صد مرتبه بدتر است. از چین و روسیه تا مرزهای اروپا , از آفریقا گرفته تا آمریکای لاتین , کدامش دموکراسی دارد؟ گناه دولت ایران است یا گناه دولت عربستان که ملیونها ضیا صدر ها در تبعید خارج از ایران زندگی میکنند؟ بیائید اقلا بهمدیگر روراست باشیم. سفر به مکه و عربستان

بهمان اندازه قابل نکوهش است مانند سفر" مثلا به روسیه" . آیا کسی سفر به روسیه را نکوهش میکند؟
نوشته شده توسط: Anonymous

نیروهای سیاسی مبارز مدافع منافع توده های زحمتکش ایران، در پیکار مرگ و زندگی علیه رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی ، با الهام از پایداریها و جانفشانی های پویندگان راه آزادی و دموکراسی که بسیاری از آنها در زندانها و سیاهچال های رژیم ددمنش، انواع شکنجه های وحشیانه را تحمل کرده و تسلیم نمی شوند، همواره تکیه به نیروی خود کرده و هرگز به مزدوری قدرت های امپریالیستی و مرتجعین منطقه نظیر اسرائیل و عربستان سعودی ، تن نمیدهند.

نوشته شده توسط: Anonymous

هیچ چیز بدتر از نابود کردن حیوانات بیگناه نیست چه اهلی و چه غیر اهلی. طبیعت در واقع به آنها تعلق دارد اما انسانهای بیرحم و سنگدل آنها را آرام نمیگذارند. فقط در افریقا در سه سال گذشته 100 هزار فیل توسط صیادان بیرحم کشته شدند بخاطر اینکه عاجهای آنها را در چین و آسیا بفروشند. متاسفانه این قصاوت نسبت به این موجودات زیبا در همه جای دنیا بوده و هست. اما چقدر خوب است که راجع به این موضوع هرچقدر بیشتر نوشت و انسانهای ناآگاه را هوشیار کرد که به حیوانات نباید آسیب زد.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب آقای توکلی
ممنون از امکانی که برای همه فراهم کردید.
ضمنا چنانچه حتمآًخبردارید زمانی که اسناد دولت امریکا افشاء شد دربین اسناد نام آقای مهاجرانی بوده مبنی براینکه ازعربستان پول دریافت داشته است .
درخبرها بوده که مهاجرانی گفته بود بعداً جواب می دهم که خبری ازجواب نشده ؟
برای من جالب بوده که شما هم ازکناراین موضوع به راحتی گذشتید!

نوشته شده توسط: اقبال اقبالی

پاسخ جناب صدرالاشرافی بسیار ضعیف و متناقض است و حتی صداقت ایشان در ارتباط با دعوت کنندگان به زیارت عبادی - سیاسی را مورد پرسش قرار می دهد. این رفتار صادقانه است که به دعوت سیاسی -عبادی عربستانی ها "لبیک" گفته شود؛ اما نیات شخصی تحقیق، پژوهش و تحلیل دنبال شود؟؟؟!!! نام اینکار فرصت طلبی نیست؟ با توسل به نیت ها نمی توان پراتیک (اقدام سیااسی-عبادی) را توجیه کرد.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

اندکی اشاره کنم به « تضاد، تضاد بیرونی و درونی، اصلی و فرعی، و دنیای فونکسیونل»، در طبیعت و عالم انسانی. شاید موضوع کمی روشن شود :

تضاد نسبت جهت ها ، گرایشها، و عملگرهای متقابل و متباین یک کل ، و یا دو کل در یک مجموعه ی وحدت دار است، که طی این روند، همدیگر را وضع ، مشروط یا نفی میکنند.
جهت های مادی متضاد همیشگی ست ولی یگانگی آنها نسبی می باشد.

حزب به عنوان یک نهاد اجتماعی یا فنومن « طبیعی-روحی»، در درون و برون خود شامل تضاد است، و همین طور دولت-حزب نیز به عنوان دو چیز وحدت دار در یک مجموعه، دارای « وحدت و تضاد» هستند. که این خاصه حرکت آنها را سبب میشود.
تفاوت دو چیز گرچه تضاد نیست، اما استعمال این تفاوتها در عمل انسانی میتواند وحدت یا تضاد بیافریند. که به آنها تضاد دو عملکر یا وحدت دو فونکسیون میگوییم. مثال : استعمال عکس دو نفر به جای یکدیگر دو عمل متضاد است. یعنی عملکرد تفاوتها میتواند نافی هم باشند.
0 عدد است. 1 نیز عدد است. با هم تفاوت دارند ولی «عمل» استعمال آنها به جای یکدیگر متضاداند.


همدیگر را نفی میکنند. ( دنیای فونکسیون)
تضادها درونی یا بیرونی هستند. یک چیز هر دو تضاد را هم دارد. و فرعی و اصلی یا عمده و غیر عمده هستند.
حزب و دولت به عنوان نهاد، یا « مادیت -معنویت» وحدت و تضاد دارند- در ساختار و عملکرد. هم بیرونی و هم درونی. در عین حال که « تفاوت» نیز دارند.
تفاوتها تمایزات دو چیزاند. استعمال تفاوت توسط انسان میتواند « تضاد فونکسیون» ایجاد کند. میتواند درست استعمال شود و تضاد هم ایجاد نشود. مثلا عکس دو نفر را به مکان خود به چسبانیم. (تضاد و عدم تضاد عمل)
تضادها در دنیای انسانی و مادی فونکسیون و عدم فونکسیون دارند. و به « مکان و زمان» بسته اند.

--
در مقاله عمدتا تضاد «عملکرد» حزب و دولت-تضاد بیرونی- در کل جامعه درونی- بحث شده. واز « تابعیت و عدم تابعیت»- که دو پدیده ی متضاد با یکدیگراند- سخن رفته است.
در یک سیستم چند حزبی ، عملکرد دولت « برایند نیروی چند حزب » است، اما حزب « برایند نیروی افراد آن تشکل»است.
این دو عملکرد میتوانند نسبت به هم « ساز یا ناساز» باشند. وجود عملکرد « ساز» با دولت در حزب یعنی « جزیی» از فونکسیون آن بودن.
در این حالت (زمان-مکان) حزب از « وضع اعتراضی» خارج میشود و ماهیت عملکرد خود را گم میکند- که ناقض غرض وجودی حزب است.

نوشته شده توسط: Anonymous

لطفا انانی که مخالف هستند، یک بار دیگر مقاله اقای دنیل برت را بخوانید، ایشان قبل از ارائه یک راه حل به زمینه های سرکوب و تبعیض در چند ده سال اخیر در ایران اشاره کرده است که با وجود رژیم های دیکتاتوری ایران، محال است که اوضاع و حقوق شهروندی بدست اید.
ایشان نسخه ایی رائه داده که به دلیل تنوع قومی در ایران در حال حاضر میتواند بهترین باشد و همچنین مورد قبول جامعه بین المللی، به همین دلیل جمهوری اسلامی ایران و سپاه و سلطنت طلبان و شونیستها با ان مخالف هستند.

نوشته شده توسط: Anonymous

مسئله اقوام و ستم برا انان به یک مسئله حاد تبدیل شده است و نظام ایران و وزارت اطلاعات با اعزام افرادی به فعالین قومی، سعی در منحرف کردن و مشوش کردن فکار در خارج از کشور کرده است، اما کور خواندند، طلبات مردم و ملیتها کامل مشخص است و هر کسی این طلبات را منکر شود، حتی اگر وابسته هم نباشد به طور اتومات در کنار رژیم دیکتاتوری و جنایتکار تهران قرار خواهد. در ضمن دیگر نمی توان به بهانه حفظ تمامیت ارضی طلبات مردم را سرکوب و یا نادیده گرفت.

نوشته شده توسط: Anonymous

ناصر کرمی عزیز با تشکر که نوشته های من مورد توجه شما است. در باره پاسخ من باید بگویم که افرادی و خصوصا حکومتی ها تلاش می کنند آن چه را که علمی است به جای درست بودن و مبتنی بودن بر پژوهش های متدیک علمی صرفا ضد مذهبی بخوانند، دادم. من در نوشته های دیگرم همواره گفته ام آن چه علمی است مذهبی نیست و اما این که برای علم این وظیفه را قائل شویم که ضد مذهب باشد به دلایل بسیاری درست نمی دانم. وظیفه علم و دانشمندان این است که با کشفباتشان زندگی را به جهانیان بهتر سازند. مسلما هستند دانشمندانی که همزمان برای خود این وظیفه را در نظر بگیرند که با مذاهب مقابله بکنند و این هم البته در چهارچوب دمکراسی برای همه پذیرفته شده است.

نوشته شده توسط: Anonymous

کامنت نوشته شده در ساعت 16:17 از من نیست. این کامنت را آن جاعل نوشته است.

نوشته شده توسط: آ. ائلیار

دهناری عزیز،
اگر در مورد زبان شعرهای آمده در متن کمی توضیح بدهید روشنگر خواهد بود.
-نام زبان، تعلق گروهی از نظر زبان شناسان ، منطقه گویش، تعداد تقریبی صحبت گنندگان، نوشته های منتشر شده .
از زحمت شما تشکر میکنم.

نوشته شده توسط: Anonymous

شما هنور بورژواری مورژوازی می کنید و رژیم اینهمه چا\سده؟؟ الحقکه چبها چب اند

نوشته شده توسط: Anonymous

سلام-باتشکرازجناب آقای توکلی وباتوجه به اینکه شمایک انسان دموکرات ودموکراسی خواه ویابفکرمن یک آزادیخواه باروح آزادگی هستی ،من ازشمادرخواست اکانت نکرده ام .این جاعل بی وجدان هردوکامنت رانوشته است.
کامنت های امروز.ساعت ها 11/38 و10/53 رامن ننوشته ام .من ازکمات بی شرف استفاده نمیکنم.
شمابزرگوارچندسال پیش هم برای اینکارازمن درخواست ایمیل کردید.من راضی نشدم .من درایران ودرنقاط مختلف حضورپیدامیکنم بخاطراین تنهابه همفکران صددرصد خودکه اعتماددارم علنا خودرامعرفی میکنم .
شماعزیزوقابل اعتمادهستید.ولی مسئول کامنت های شمانه چون بهترین متن های من راحذف میکند.ولی متن های نوشته شده درهنگام عصبانیت ام رابخاطردری وری گویی بعضی بی منطقان چاپ میکند.
اگرمیتوانید این جاعل راپیداکنید.درغیراینصورت بگذارید .دل خودراخوش کند.
من مستقیم هیچ وقت نگفته ونمیگویم کی جاعل است.ولی مسئول کامنت شمامیتواندآنراپیداومعرفی

کند.
نوشته شده توسط: peerooz

طبق نوشته خانم Brooke Binkowski روزنامه نویس تحقیقی, سایت AWDnews سایت مجازی ست که اخبار جعلی و هیجان انگیز را برای جلب توجه انتشار میدهد. چند ماه گذشته این سایت مشابها خبر داد که ملک عبدالله اردن همسر خود را کشته است و بسیار اخبار جعلی دیگر. محل این سایت ظاهرا در برلن به این آدرس است : Address
Nordufer 28-29
City
Berlin
State / Province
Berlin
Postal Code
13351

http://www.snopes.com/king-abdullah-ii-kills-queen-rania-in-rome/

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای چنگائی، دوست گرامی بهتر است از کمونیسم دست برداری. مستحضر هستید که کمونیسم هم مثل اسلام سیاسی، مانیفست خشونت و استبداد است. کمونیسم محکوم به نابودی است. بهتر است چشم خود را بیشتر باز کنید. کمونیسم، مارکسیسم، فاشیسم، نازیسم، مجاهدیسم، خمینیسم، لنینیسم، مائوئیسم و ..... همگی مانیفست خشونت و استبداد و سرکوب و شکنجه و اعدام هستند.

نوشته شده توسط: Anonymous

کسی که از آزادی ملتی و اقلیتهای ملی صحبت میکند هرگز نباید از فدرالیسم صحبت کند. فدرالیسم هرگز مسئله ملی را حل نکرده است. تجربه جهانی آن را اثبات کرده است. فدرالیسم برابر با حق ملل در تعیین سرنوشت ملتها نیست. این تئوریهای ورشکسته بار دیگر در ایران و در میان ملتهای تحت ستم جان نمی گیرند. استقلال ملی، تشکیل کشور مستقل و دولت مستقل تنها راه حل ملتهای استعمارزده کورد، تورک، عرب، بلوچ و ترکمن در ایران می باشد. زنده باد استقلال ملی

نوشته شده توسط: ناصر کرمی

اولین بار نیست که مقالات تحقیقی سودمند در زمینه سیستم آموزشی از آقای مزدک لیماکشی میخوانم. امّا آن موردی که در این تحقیقات بر آن تأکید نشده است شاخص سکولار و لائیسم بودن مطالب و کتب درسی است.گرچه آقای لیماکشی علمی بودن مواد درسی را برجسته کرده است، ولی ایشان در کامنت خود در پاسخ به خوانندگان نفی کرده اند که علمی بودن با دین و مذهب منافات دارد. در صورتیکه علوم تجربی بطور کلی با دین و مذهب در تضاد کامل هست....

در سیستم آموزشی فراسنه لائیسم نقش برجسته و مهمی دارد. در آلمان در کنار دروس دینی رشتهء دیگری بنام اِتیک گذاشته شده است .تا داشن آموزانی که خواهان یادگیری دین و مذهب نیستند امکان بر گزیدن رشتهء اِتیک را داشته باشند. بطور مثال من دو فرزندم را به کلاسن درس اِتیک گذاشتم.
موضوع سیستم آموزشی در ساختارهای سیاسی مختلف پیوسته از اساسی ترین مسائل و حتّی سیاسی ترین است، بویژه در کشورهای در حال رشد و یا همان جهان سوّم مانند ایران. در حقیقت در ایران زمانی انقلاب اسلامی پیروز شد، که با پروسهء انقلاب فرهنگی سیستم آموزشی اسلامی را جایگزین کرد. قربانی دادن بسیار فرهنگیان در ایران نشان از اهمیّت و تأثیر پذیری این قشر و طبقه در تغییر و تحولات ایران است.
من چند بار در گوشه و کنار و حتّی در مقاله ای رسمی کردن زبان انگلیسی را برای جایگزینی یک سیسم آموزشی مدرن و علمی که آقای لیماکشی به آن چند بار پرداخته اند از ضرورتها دانسته و میدانم که در فرصت مناسب به آن خواهم پرداخت.

قومی و اِتنیکی کردن یک سیسم آموزشی سکولار و لائیک (علمی) و مطرح کردن زبان مادری امری واپسگرایانه است که ضرورتها و نیازمندیهای پایه ای آینده نگری جوامع را در نظر نمی گیرد، یک سیستم آموزشی مدرن و علمی باید بر اساس فاکتورهای آینده نگری علمی برنامه ریزی شدهء یک کشور و جهان پیرامونی تهیه و تنظیم شود. با سپاس از اقای لیماکشی.