مسئول محترم كامنت ها، من توهينى نكردم فقط گفتم كه نويسنده مقاله يعقوب حر وپدر زنش حبيب نبگان مسؤول تشكيلات و برادرش منفور اكثريت گروههاى اهوازى شده اند و اين حقيقت را همه ميدانند.. تعجب كردم كه بدون دليل كامنت من را حذف كرديد
چپ ایران با برده گی خود به در گاه کرملین راه خیانت و وطن فروشی و تجزیه طلبی را برای نسل چپی باز کرد. اسناد فراوان از وابستگی اسارت بار چپی مانند پیشه وری و حزب توده به بیگانه وجود دارد . افشا فیلم های ....رجوی و ادعای (خون ما و شما یکی ) اکنون در اینترنت موجود است . فیلم زیر نشان میدهد که دستگاه جنایتکار انگلیس چگونه عوامل خائن خود را برای تجزیه ایران مورد حمایت قرار داده است . بی زحمت برای اگاهی خودتان انرا تماشا کننید .
جناب اقايان مدعی فدرالیسم در ایران هر حرکت یا حزب در چهار چوب اساسی و مشخص و پایه معلوم حرکت میکند لطفا درباره چه نوع فدرالیسم هستید آیا منافع مشترک با بقیه دارید آیا مکان و مرز این ایالت مشخص شده آیا اصول فدرالیسم مبنی بر اینکه فقط باید بگویید فدرالیسم هستم تازه اگر هم مشخص شده چه مشترکات با بقیه دارید چه منافعی که به این ایالت داده میشود و چه امتیازات گرفته میشود ایالت که در نظر دارید چه کم دارد گاهی با توافق با بقیه ایالات برای شما فراهم خواهد شد در مقابل آنها چه کم دارند که بتوانید برایشان تامین کنید و چه مصلحتی مشترک میبینید تا این ایران تفکیک نشود با در نظر گرفتن جغرافیایی این سرزمین و منابع طبیعی و انسانی و اجتماعی و اقتصادی و سیاسی و فرهنگی آیا معادله منصفانه هست آیا چیزی این موارد در سرزمین احواز کم داری تا از ایالت دیگر تامین بکنی و بتوانی جایگزین آن از ایالات دیگر تأمی
تأمین بکنید تازه در همین چیزی که مدعی هستید آیا بقیه ایالات که با شما هستند به شما اهمیت میدهند آیا واقعا شمارا عدد و رقمی حساب میکنند آیا به شما اهمیتی قائل هستند اگر قائل بودند چرا دهها تظاهرات و چندین اجلاس ودعوته و مراسم این حزب کسی از این ایالات حضور نداشته اگر واقعا همانطور که مدعی هستید چرا فقط تظاهرات را با آزادی خواهان و استقلال طلبان جمع میشوید اگر هریک از این ایالات ۵۰ نفر از مریدانشان یا اعضایی که دارند بنا به دعوت شما حاظر میشدنند کمترین دعوت که داشته باشید باید ۳۰۰ نفر حضور داشته باشد اما یا اینکه واقعا خود باوری کورکورانه دارید یا اینکه فکر میکنید که مردم نمی بینند یا مصلحت این ایجاب میکند که شما باید تبعیت آنها را با جان ودل بخرید شاید هم من بد بین باشم لذا بنده به عنوان یک احوازی انتظار دارم که جواب واضح و شفاف و روشن ببینم که شما دنبال چه حقوق مزایایی سلب شده ازمن دفاع میکنید و از چه حقوق و مزایا من ورود چه سرزمینی دفاع میکنید
با کمال تشکر
بهنام جان تصور می کنم، درک درد هویت زدائی و هویت انکاری برای شما لر و ترک، با زبان رسمی حاکم زبان فارسی خیلی سخت است، کسی که بخاطر ترکی حرف زدن در سر کلاس کتک نخورد و یا با تحقیر ها و جوکهای بی حیثیت ساز یه ترکه بود یا یه لره بود مواجه نشود و در جو رفقای بلشویک گل بگویند و گل بشنود امکان درک درد آزربایجانی و کزد و عرب و بلوچ برایتان غیر ممکن است، درک این مساله یک امر مادی است ، وقتی شما برف را ندیده و لمس نکرده باشید هرگز نمی توانید بطور دقیق شناختی از برف و سرما داشته باشید و وقتی شما بخاطر ترک بودن مورد تبعیض واقع نشدید هرگز نمی توانید در مورد تبعیض دید روشنی داشته باشید، حالا شما شاید فکر می کنید که خوب اتفاقی است که افتاده، و بزبان مادری شما تجاوز شده، بیائید خون راه نیندازیم و با مسالمت مساله را حل کنیم، بهنام جان فراموش نکنید که دیکتاتورها هرگز از تاریخ درس یاد نمی گیرند،
و کسی که سوار بر اسب قدرت است حاظر نمی شود از اسب پیاده شده واسب را به پیاده بدهد و خودش پیاده راه برود و همین پانفارسیستها در ایران خونی بپا خواهند کرد که کارهای میلسویچ موشتلوق جنایات آنها نخواهد شد و شما ها و آقای جداری غرق در عالم اومانیسم و کمونیسم و سوسیالیم شاهد صحنه های دلخراشی خواهید بود که به ارواح خمینی و محمد رضا شاه روزی صد بار صلوات خواهید فرستاد،
ائلیار عزیز . در جنگ برنده ای نیست. اما !؟
در یکی از روزهای تابستان امسال من با خیلی از همکاران خود در مورد تعطیلات تابستانی صحبت می کردیم. تصور بفرمائید در این جمع از تمامی ملل که شما بتوانید فکر کنید موجود بوده اند. خیلی ها بهم دیگر مصلحت می دادند که کجا برای تعطیلات بهتر است یا خود کجا ارزان و جالب و برای تفریح مناسب هست . در این میان بعضی ها ترکیه را به هم دیگر پیشنهاد می کردند که خیلی ارزان و از کیفیت هتلها می گفتند. در این میان یک جوان آریائی تبار نیز جز همکاران ماست در کنار ما بود، با شنیدن ترکیه ، ترکیه یک مرتبه عصبانی شد گفت اگر مجانی هم باشد من به ترکیه و کشورهای عربی نمی روم. بلافاصله من پرسیدم چرا؟ من ادامه دادم.
آخر از تمامی دنیا از کشورهای اروپا با پولهای کلان برای دیدن امارات عربی ،دوبی ،یا کویت ابوذبی و...یا ترکیه می روند و کلی پول خرج می کنند، آخر چرا اگر چه مجانی هم باشد نمی خواهی بروی ؟ ایشان در برابر سئوال من گفت ولمان کن بابا من از ترکها واز عراب خوشم نمی آید. من با شنیدن این جملات گفتم پس جناب نژاد پرست تشریف داری از بچگی ان قدر این کلمات را شنیده اید بدون دلیل مثل طوطی تکرار می کنی .تو چطور منافع خود را نمی توانی تشخیص بدهی ، ناسیونالیسم کور یعنی این ! من تکرار کردم و گفتم نژادپرستی چشمهای شمارا کور کرده است ببین بارها تکرار می کنی اگر مجانی هم باشد من نخواهم پذرافت.حالا آقای ائلیار تصور بفرمائید این اندیشه در سطح بالا سرنوشت ما را رقم می زند.یعنی این هژمونی حاکم بدون در نظر گرفتن خواستها، منافع ما با همه در منطقه بر علیه خواستها و منافعه ما درگیر هست. آخر چرا با همه جنگید ؟ آخر چرا سیاست دشمن تراشی؟ آخر چرا ما نتوانیم در سر نوشت خود دخیل باشیم ؟ ما آذربایجانیها موافق جنگ طلبی این هژمونی نیستیم ، ما می خواهیم در تصمیمگیری های مملکت خود شریک باشیم ما می خواهیم همسایگان ما بعنوان پتانسیل دیده شوند نه بعنوان دشمن ! دیگر بس هست آذربایجانیها با نیت سازندگی دنبال گفتمان هستند.بلی طبق نوشتۀ شما آنها یعنی این هژمونی که حتی تمامی ملت فارس را نیز نمایندگی نمی کند. واقعا دنبال دعواست. موفق باشید.
اینها هر وقت در انزوا قرار هی گیرند برای فرار ازاین اشفتگی' حزب تضامن و سایر احزاب فدرال را هدف قرار می دهند و شروع به .... می کنند و کلماتی را بدون ارزش علمی در کنار هم ردیف می کنند و مستحکم‌ترین تشکیلات اپوزیسیون که سیزده حزب فعال ملیتها را در بر گرفته است ناجوانمردانه و بیشرمانه سعی در ضربه زدن به این تشکیلات عظیم و بزرگ کنند
....
آقای کیانوش توکلی گرامی، هم اکنون کامنتی از "محمد" دیدم که به اشخاصی( حبيب نبگان، ناصر نبگان، یعقوب حر تستری) توهین های شخصی کرده بود و شما آن را منتشر ساخته بودید. از آنجا که توهین به اشخاص در این تارنما ممنوع است، من این کامنت را بلوک کردم. من کمترین آشنایی با کامنت گذار و اشخاص مورد توهین ندارم و گرایش سیاسی اشخاص مورد توهین نیز با اندیشه ی من کاملاً در تضاد است. اما توهین به اشخاص با بردن نام آنان به دید من هیچ توجیهی ندارد. تاکنون بارها این دشواری روی داده است و من با دیدن کامنت های تخلف آمیزی که ظاهراً به دست شما منتشر شده اند، غافلگیر شده ام. در مورد انتشار کامنت های "جعلی" با آیدی دیگران نیز مشکل همانندی وجود دارد. لطفاً این مشکل را در نظر بگیرید، تا از ناهماهنگی در رسیدگی به کامنت ها جلوگیری شود.
دوستانی که با نام های ثابت کامنت می گذارند، بایستی اکانت کامنت نویسی را دریافت نمایند که اولا بلافاصله در سایت درج شود و کسانی که با نام آنها کامنت می گذارند از سوی ما اجازه چاپ پیدا نخواهند کرد، چرا از این پیشنهاد استقبال نمی کنید ؟ تا برای همیشه این مشکل حل شود و به لحاظ زمانی هم بسود همه است در مقابل این پیشنهاد آنوقت بهم اتهام می زنید که کامنت نویسی بنام دیگران کار کیانوش توکلی است، آخه رفیق خوش انصاف ، من وقت ندارم کامنت را ها بخوانم ، آنوقت بیام با دهها نام کامنت بگذارم
سلام جناب فاضلی ، خوب شد این نوشته را در نقد یعقوب حرتستری نوشته آید ، چون شخصا فکر می کردم نظر کل گنگر ملیت ها ی ایران فدرال است که با این نوشته خط فاصل خود را با نظرات وهابی -سلفی ایشان روشن کرده اید
بخدمت آقای نوری علا ! فکر کردن به این مشکل اصلی ایران خیلی مثبت ومفید می باشد، نشان ازخیرخواهی شما بوده از خوش نیتی شما حکایت دارد.اراء ندادن راه حل در این مورد نگران کننده است.و اما تمامی این جمع بندی شما نه از برای یک زندگانی شرافتمندانه و بدون تبعیض ملل غیر فارس در کنار ملت فارس است بلکه طبق گفتۀ شما از برای جلوگیری تجزیۀ ایران هست .یعنی ترس از تجزیۀ ایران تا احترام به حقوق بشر در ایران خیلی فاصله هست. لطفا توضیح دهید صرفا ایران برای شما مهم است یا شهروندان ایرانی و خوشبختی ملتهای ایرانی ؟
آقای چنگائی سلام ، برای کنترول حاکمیتهای مطلق ، تمامیت خواه ،تمرکزگرا و برای روال تقصیم عادلانۀ قدرت و تشکیل اعتلاف نیروهای منطقه ای و تشویق رقابت بین آنها در همین رابط همکاری آنها بر اساس خواستۀ آنها در اصل فدرالیسم را رسم می کند.
طرح عملی شما برای این اعتلاف فدرالی چه بوده ؟ و چه می تواند باشد ؟ و چه رلی به پتانسیل سازندۀ آذربایجان قائل هستید ؟
پاسخی کاملا منطقی به آقای حر تستری دادید اما کو گوش شنوا؟ اینها عادت دارند با دروغ گفتن و زدن اتهام به رقبای خود آنها را به دور از مروت از صحنه خارج کنند و هیچگاه وجدان آنها بیدار نخواهد شد! در نظر اینها تشکیلات جای قبیله را گرفته است و هرکس جزو قبیله آنها نباشد دشمن به حساب میآید!!!
دوستان... در سرزمینی که حتی به مردان در زندان های رژیم عهد بوق تجاوز میشود و در سرزمینی که منابع طبیعی زیر زمینی به تاراج میرود , پان فارسیست ها و شونیست های رنگارنگ از جمله آقای (( اسامه مجددی )) دنبال « سوراخ سنبه و باجا» هست...این همان قفسی است که دوست عزیز آقای لولئی اشاره می کند...بهترین ها را برایتان آرزومندم
از کامنت یک پان تورک کە فکر میکند با فاشیزم فارس مبارزە میکند ،،،،،،،،،،،،،،و یک شعار دیگر آند اولا ستارخانا - اوت وروراریق تهرانا یعنی قسم به ستارخان آتش میزنیم به تهران . ما شااللە فاشیزم پان تورک دست بە آتش زدنش خوب است هنوز کبریت و بنزین دستش نیست دارد تهدید بە آتش زدن یک شهر 10 میلونی میکند فکرش را بکنید این فاشیزم کبریت و بنزین دستش باشد همە کرەی زمین را آتش میزند
کیانوش توکلی بقول آخوندها خود یکی از عوامل فتنه در این سایت و در استفاده از اسامی جعلی است چون ضد کمونیست است و ضد تمامیت ارضی و ضد جمهوری لائیک و ضد بهمن بامدادان و ضد چند نفر دیگر و کارش اغلب لابی بازیست .
حق تعیین سرنوشت، شامل دو حق است،
1- حق انتخاب برای اتحاد و زندگی مشترک
2- حق انتخاب برای جدایی و استقلال
کسانی که کار تعیین سرنوشت را تنها « جدایی» معنی میکنند، به خطا میروند.
مسئله دو حالت و شقه و طرف دارد.
بهتر است و رهگشاست که تعصب کور را کنار بگذاریم .
اگر خواهان خشونت نیستید
آقای جداری ضمن احترام به حسن نیت شما میخواهم بگویم که کمونیست ها به معنی طرفداران جامعه شناسی علمی (بنیانگذاری شده توسط مارکس و سپس انگلس) طرفدار حق ملل در سرنوشت خویش نیستند، لنینیست ها و بلشویک ها هستند. عاقبت تئوری لنین هم سرکوب و الحاق وحشیانه آسیای میانه و تئوری سلطه جویانه راه رشد با خروجی هائی امثال قذافی و رابرت موگابه بود.
دوستانه خواهشمندم مقاله های کوتاه "نقش بریتانیا در هند - مارکس" و "نقش فرانسه در الجزایر- انگلس" را بخوانید.
مارکسیست ها طرفدار طبقه کارگر هستند نه بورژوازی ملی، علی الخصوص در قرن 21 ام !
البته کاملا می فهمم که نوشته های مارکس و انگلس نیز مربوط به 150 سال پیش بوده و نیاز به روز آوری دارند.
مردم ایران از دل و جون این پول رو پرداخت میکنند باور نداری یک سر به داخل ضریح ها تو ایران بزن تازه چه فرقی داره نجف هم شیعه است مثل مشهد مثل اهواز مثل تبریز و....
دوستان گرامی، لطفا از « معدوم کردن مخالف و انسان» ننویسید
جنبش حق طلبانه ی آذربایجان دهه هاست که اعلام کرده « مخالف اعدام و هر نوع خشونت و شکنجه» است. و طرفدار حقوق بشر و آزادی ست. در قطعنامه ی آمستردام نیز قید شده. خواهش من اینه که بکوشیم « ایده و اندیشه های فرا گیر انسانی را که مبتنی بر حقوق بشر و مکمل های آن است و یا در آثار روشنگران میاید ، در کار خود رعایت کنیم.»
تنها با افکار مدرن و متمدنانه و انسانی میتوان جلو بیعدالتی و طرف داران اسارت را گرفت. رفتارها و ایده های عقب مانده و ارتجاعی و غیر انسانی به زیان حقوق ما و همگان است. و کار را خراب میکنند.
تهرانلی عزیز
واقعیت اینه که وضعیت جامعه ی ایران بسیار مشکل ساز شده است.
آمریکا و متحدین اش عربستان را حمایت میکنند. عربستان در کار تغییر حکومتهای منطقه و صدور هرچه بیشتر وهابیسم است.
متقابلاً ایران نیز در پی صدور انقلاب اسلامی و خمینسم است و با ریاض رقابت میکند.
تحلیل عربستان اینه که جامعه ی ایران به دلیل ستم ملی و دیکتاتوری موجود و خمینسم در حال انفجار است.
از اینرو میتواند حرکت ایران را با حمایت از سارمانهای اتنیکی و آغاز جنگ داخلی خنثی یا کاهش دهد کند.
به نظر میرسد بخشی از سازمانها و گروههای اتنیکی و غیر اتنیکی بی میل نیستند که در این ماجراجویی شرکت کنند- و در راه درگیری نظامی-سیاسی با حکومت ایران پیش روند.
این وضعیت در بدترین حالت میتواند پای دولتهای همسایه و جهانی را به جنگ داخلی بکشد.
رئیس جمهورجدید آمریکا نیز در راه است که میتواند تأثیرات منفی خود را بگذارد و مشکل ابعاد تازه و چه بسا خطرناکی پیدا کند.
از طرف دیگر مردمان جامعه در آرزوی صلخ و زندگی بهتر و پیشرفت اند.
در این میان نیروهای « حکومتی و اسلام چی ، شاه چی، پان ایران چی، و مانند اینها»
در نظر فعالان اتنیکی ، حامیان رفع تبعیض و برابری خواه و عدالت اجتماعی طلب ،
سد راه « تعیین سرنوشت مردم » و پیشرفت به حساب میایند.
و متقابلا « نیروهای نامبرده» نیز « استقلال طلبان و فدرالیستها و چپ حامی تعیین سرنوشت و اتحاد داوطلبانه طلب» را دشمن می شمارند.
یعنی جامعه بین « دشمن- و دشمن» قطبندی میشود یا میکنند اش.
اینجاست که مشکل جنگ داخلی پیش میاید. راه حل این مشکل « قبول تعیین سرنوشت یا اتحاد داوطلبانه ی ملیتهاست» ،
که در مقاله تحت عنوان « آزادی یا آزادی انتخاب » ذکر شده است. در غیر این صورت جامعه دیر یا زود در گیر خشونتهای داخلی خواهد شد.
ما نمیدانیم موضع گیری « افراد و گروهها و سازمانها» و از سوی دیگر « اقشار اجتماعی» در این شرایط چه خواهد شد.
اکنون لازم است شرایط، احتمالات، راه حلها روشنگری شوند.
هدف در قدم اول رفع خطر جنگ داخلی ست. باقی مسایل میتواند مسالمت آمیز حل شوند.
ایران در حال حاضر هم تانک میسازه هم تو بخش استفاده از ربات تو جنگ در حال انجام فعالیت تحقیقاتی و...گرچه یک عده مخالف ساخت موشک ها و تانک ها رو انکار کنند مهم اینه که عربستان و امارات و...باور دارند ساخت این تجهیزات و توان اون رو در ایران لذا همه مرزهای ایرانی امن وتمام سعی اونا برای به راه انداختن جنگ داخلی وبس
نکاتی درباره ی کامنت های "جعلی"، که با آیدی دیگران نوشته می شوند:
1 ـ چنانکه پیش از این نیز یادآوری کرده ام، من هیچگونه دسترسی به امکانات فنی تارنمای ایران گلوبال ندارم تا بتوانم فرستنده ی هر کامنت را از راه آی پی رایانه ای یا احتمالاً راه های دیگر شناسایی کنم. امکانات فنی ایران گلوبال در اختیار آقای کیانوش توکلی ـ مدیر تارنماـ و آقای اژدر بهنام ـ مسؤول فنی تارنماـ می باشد.
2 ـ من با شناختی که از کامنت گذاران شناخته شده ی ایران گلوبال دارم، هر روز بسیاری از این کامنت های "جعلی" را که با آیدی دیگری فرستاده می شوند، بلوک می کنم. اما زمانی که من حضور ندارم، آقای کیانوش توکلی شماری از این کامنت ها را منتشر می کند، که بعداً موجب اعتراض دارندگان واقعی آیدی مربوط می شود.
3 ـ درباره ی جلوگیری از ارسال کامنت "جعلی" بارها با مدیر تارنما گفتگو کرده و پیشنهادهایی داده ام، که بی نتیجه مانده اند.
4 ـ از آنجا که نمی توان بی دلیل شخصی را عامل گذاشتن کامنت "جعلی" معرفی کرد، از این پس چنین تهمت زنی هایی منتشر نخواهند شد.
5 ـ از انجا که آیدی های ساده، چون "علی"، "حسن"، "حسین"، می توانند مورد استفاده ی بسیاری از افراد قرار گیرند و نمی توان آنها را به شخص خاصی منتسب کرد، بهتر است کامنت گذاران گرامی از آیدی های پیچیده تر، که بتوان آنها را به شخص خاصی نسبت داد، استفاده کنند، مثلاً: " علی انتظاری راد"، "حسن آرمانی"، "حسین راهنما"،....
درپاسخ به سوآل کامنت نویس گرامی آتش دوست عزیر، در ایران طی ده ها سال، پان ایرانیسم،پان فارسیسم و شوونیسم و برتری طلبی قومی و زبانی تبلیغ و ترویج شده است. مغز های پوسیده عناصر شوونیست و پان ایرانیست آمادگی برای پذیرفتن حقایق ملموس سیاسی و اجتماعی و فرهنگی ملت های غیر فارس ساکن در ایران را ندارند. از دید این قبیل افراد متعصب و واپسگرا در ایران برای همیشه تنها یک زبان باید رایج و رسمی باشد، آنهم زبان برتر فارسی است. کساتی که به زبانهای دیگر تکلم میکنند، باید با میل و اشتیاق، به زبان برتر فارسی در مدارس تحصیل کنند!!! از دید این شوونیست ها، در این کشور پهناور تنها یک ملت وجود دارد ، آنهم ملت ایران است . ملتی باستانی دارای ریشه های اصیل آریائی! شوونیست های متصب فارس ، هر آن کسی را که سخن از وجود ملت ها در ایران به میان می آورد و
از حق تعیین سرنوشت ملل دم میزند، خائن و بیوطن و بیگانه پرست نامیده و به منظورتخطئه و سرکوب چنین شخصی از هیچ دروغ و بهتان و افترا ابا نمیکنند. چنین افراد شوونیست پوسیده مغز که در ایران فراوان یافت میشوند، جلو هر بحث و گفتگوی سازنده در زمینه مساله ملی و ستم ملی رایج در ایران را میگیرند. همین عناصر شوونیست بی منطًق، ملت های غیر فارس و زبانهای غیر زبان فارسی متداول در ایران را سخت خوار شمرده و زبان ترکی متداول در آذربایجان را زبانی اجنبی که با زور شمسیر ترک های مهاجم به مردم آذربایجان تحمیل شده است ، قلمداد میکنند. کم نیستند پان ایرانیست های شوونیستی که خود را کمونیست میدانند و همه جا مغرضانه اهالی آذربایجان را آذری و زبان آنها را هم آذری می نامند!! حال آنکه زبان خاق آذربایجان زبان ترکی میباشد که بهیچوجه زبان بیگانه برای میلیون ها ترک زبان های ساکن آذربایجان نمی باشد. قرنها پیش، قبایل مختلف ترک به آذربایجان آمدند و در این سرزمین وسیع و حاصلخیز ساکن شدند . انها زبان خود رانیزکه ترکی بود با خود همراه آوردند. در کشوری که به مدت ۹۰ سال رژیمهای سرکوبگر شوونیست با زور و قلدری زبان دیگر ملت ها را ممنوع کرده و زبان بیکانه ای را برای بیش از نصف اهالی کشور تحمیل کرده اند طبیعته افراد و گروه بندیهای سیاسی شوونیست و پان ایرانیستی وجود خواهند داشت که مبلغ و اشاعه گر روند ها و سیاست های های شوونیستی و پان ایرانیستی و پان فارسیستی رژیم های ارتجاعی حاکم باشند. در دوران تسلط رضا شاه بر ایران ، در بین اطرافیان پان ایرانیست این دیکتاتور خود کامه کسانی بودند که در زمینه فارسی زبان ساختن کل اهالی آذربایجان، طرح ریزی میکردند!!! یکی دیگر از سیاست های ارتجاعی علیه ملت های غیر فارس ایران در طول ۹۰ سال گذشته، تغییر اسامی شهرها و دهات از زبان محلی به زبان فارسی بوده است . در زمان رضا شاه بویژه این سیاست شوونیستی به شدت اعمال میشد. مغز های برخی از شوونیست ها و پان ایرانیست ها آن چنان انباشته با ترهات نژاد پرستانه است که بحث و گفتگوی معمولی دموکراتیک در باره مساله ملی و رواج ستم ملی درایران کوچک ترین تاثیری در این قبیل اشخاص سرسخت و عقبگرا نخواهد داشت .مواضع ارتجاعی و شوونیستی آنها را باید در سطح وسیع افشاکرده و توده های مردم را از دروغین بودن ادعاهای برتری طلبانه آنها آگاه ساخت. مبارزه پردامنه علیه شوونیسم و برتری طلبی زبانی و قومی ، یکی از طرق طرد و رد نظرات شوونیستی و پان ایرانیستی رایج در محافل روشنفکری میباشد.
من هم با دیدگاه "فرستاده شده توسط Anonymous در س., 09/20/2016 - 21:59" موافقم. به همین خاطر بعنوان یه مثال از نفوذیهای درون رژیم نوشته بودم: اگه اشتباه نکرده باشم نهضت آزادی در آغاز ریاست جمهوری احمدی نژاد نوشته بود که این بابا نفوذی یه دارودسته ای یه! البته در عمل هم دیدیم که دارودسته احمدی نژاد واسه جنگ افروزی خارجی و ذلت اجتماعی داخلی با سواستفاده از شعارهای مردم پسند، و ... هر رذالتی که فکرش رو هم نتوان کرد بکار بست!!
آی نفرین بر دجال و دجالیت در همه اشکالش!
مخلص همه جانهای شیفته آزادی و برابری،
بر و بچه های اسیر هزار اشرف یادتون نره!
سلام-راه هایی که جناب ائلیارارائه میدهند،دراصل اصول رهیافت برای نجات کل مردم ایران ازسیاه چال است.
این راه هااول ازهمه بفکرمن بایدتوسط گروه ها واحزاب واشخاص مطالعه وچاره جویی شود.کسانیکه ادعادی انساندوستی وسیاسی گری وروشنفکری میکنند،ودرهرموردی نظری میدهند،دلسوزوعدالتخواه وضدخشونت ازهرنوع میباشندبایددراین مواردتلاش کنند،راهکارپیداکنند.چاره جویی نموده وبرای خودیک نتیجه بدست آورند؛تابتوانندبامطالعه حرفی برای زدن داشته باشند.
اکنون عصرزنجیر.قفل.زندان.اسارت.برده داری .آقابالاسری.پدرسالاری نیست.اکنون بایدبازمان پیش رفت.بایدعلم ودانش بشری رادرک کرد.
اکنون دوران شاهنامه خوانی وسیبل گذاشتن کوراوغلی وگلسرخی نیست.همه دریک دقیقه ازاتفاقات دنیاباخبرمیشوند.
دوستان همه اتینیک هاموضع خودرادرهرموردی بایداعلان کنند.هیچ کسی دیگرباطناب دیگری واردچاه وچاه جمکرانی رجوی واستالینی.لنینی.امام زمانی وکلاه بردار
عوامفریبان نمیشود.همه باچشم های باز ازنوع لاقل پاولی (تلگرام )به دنیانگاه میکند.
گروه های سیاسی وافرادازهم اکنون بایدنظرخودرادرموردهزینه بودجه فرهنگی برای تدریس زبان هادرمدارس. دردانشگاهها. درصداوسیما.فرهنگ سازی .تئاتر.سینما.درموردفدرالیسم.درمورددموکراسی درمورددین درموردلائیسم.درمورداستقلال ملل.درموردحکومت های محلی فدرالی ودرموردنوع مشارکت ها.درموردسرکوب های فرهنگی یکصدسال گذشته ووو...ابرازدارند،والاتفکرآن گروه ها وافرادسرپوشیده ومشکوک وزیرسئوال میباشد.
ناسیونالیسم وتفکرتمامیت خواهی(پان ایرانیستی)بایدبرای همه روشن شود.
بقول دوستان وخودم سه راه بیشترنداریم.1-حکومت های توتالیترسرکوبگرمثل شاه وشیخ . واستالین.رجوی.صدام. سیسی. ووو...
2-فدرالیسم واقعی هرچندکه صدسال دیرشده است وامکان تاوان فراوان دارد.وجاافتادنش خطرات جنگ داخلی وکشت وکشتار میتواندداشته باشد.دراین سیستم هرملتی باندازه جمعیت خودحق ابرازنظرداشته وزیادی آن زیاده خواهی خواهدبود.دراین سیستم بهترین روش زبان انگلیسی وجهانی برای زبان ملی بفکرمن بهترین خواهدبود.والازبان فارسی ازهمین الان فقط برای فارس لازم الاجرابوده ومارابدان نیازی نیست.
3- استقلال ملت هاهمچون چک اسلاواکی وبدون خون وخونریزی جغرافیای ملت هابرای آنهامرزهای حکومتی خواهدبود.
اگرازهم اکنون گروه ها واحزاب واشخاص موضع خودرااعلام نکنند،بدان معنی است که آنهانمیتواننددست ازمحافظه کاری برداشته وهنوزدررویاهای نژادپرستی وناسیونالیسم کوررادرسردارند.
این شعرفریدون مشیری ها بدردده کوره های تاجیکستان هم نمی خورد.
هرکسی برای دموکراسی وعدالتخواهی وعدم خشونت قدم بردارد،آنهارابایدچالشگران انسانیت بخوانیم ودرغیراینصورت آنهافقط حرف میزنندوبه حکومت دیکتاتوری کمک می رسانند.
پس ازطی این مراحل بایدزیرنطرسازمان ملل وسازمان حقوق بشروکشورهای بی طرف تفاهم نامه ویاقراردادنامه هایی بین گروه های سیاسی واتینیکی تهیه تاهرکس باسهم خوددرسرنوشت ملت خودآشناگشته وبرای سهم خودمبارزه نماید.
کاری نشودکه خمینی ورضاشاه بامردم کردند.کلاه سرمابرود.
عدول کنندگان ازعهدنامه یاقراردادبعنوان خاین وجاده صاف کن وهمدست بیگانه معدوم بایدشود.
هرکس راست میگوید،ازفردانظرات خودرادرموردتمام مواردیادشده ابرازدارد.
ائلیار گرامی! با ارج و احترام بر صلح دوستی و آزادیخواهی تان، که خود یکی از خصیصه های بارز و ارزشمند مردم تورک آزربایجان است، هیچکس در جغرافیای موسوم به ایران خواهان جنگ نیست. مردمان و ملل جغرافیای موسوم به ایران خواهان کسب حقوق انسانی ، حقوق برابر ملی مدنی، زبانی فرهنگی و مهمتر از همه خواهان آزادیهای سیاسی، و حق تعیین سرنوشت خویش اند. درواقع این پانفارسیسم و پان ایرانیسم نژاد پرست است با انکار حقوق ملی مدنی، زبانی فرهنگی ملل ایران، آنرا بسوی جنگهای خونین داخلی و فرو پاشی سوق میدهند. مگر در آزربایجان کم بود رجل سیاسی است یک آخوند روضه خوان از تهران برای مردم آزربایجان تصمیم میگیرد؟ برای ما تعیین تکیف میکند؟ سیاستمداران و نخبه گان مردم آزرباجان که هم سوادشان از اینان بیشتر است و هم
درایتشان، به چه دلیلی پانفارسیسم و نماینده گان نژاد پرستش بخود اجازه میدهند به ما زور بگویند؟ بما امر و نهی کنند؟ زمام امورما را در دست خود قبضه کنند؟ زبان ما را قذغن کنند. موسیقی ما را قدغن کنند. ادبیات ما را قدغن کنند. تاریخ مارا قدغن کنند. با سر کوب مردم آزربایجان، جوانان را دستگیرکرده دربیدادگاه هایشان به جوخه های اعدام بسپارند. صدای مردم ما را در گلو خفه کنند؟ منابع و ذخایر ملت آزربایجان را به غارت برند. دریاجه اورمو را خشک کنند. آزرباجان را ویران کرده چاههای آب را نمکسود کنند. کشتزارهای حاصل خیز آن را به نمکزار بدل نمایند؟ کی به پانفارسیم و نماینده گان گستاخش این اجازه را داده است برای ما تصمیم گیرند؟ برای ما تعیین تکلیف کنند؟! ملت آزرباجان به قیم نیاز ندارد! ملت آزربایجان به آقا بالا سر نیاز ندارد.
چه کسی به این پانفارسهای نژاد پرست اجازه داده، یک تبریری، اردبیلی و یا ارومیه ای برای یک مهر پاسپورت باید به تهران سفر کند؟ برای یک مهر پاسپورت دوهزار کیلومتر راه رفت و برگشت طی کند. دو روزدرهتل بماند؟ کار و زندگیش فلج شود؟ کی به پانفارس شونیست اجازه داده است با ماشین تبلیغاتی اش شب وروزعلیه ملت شریف آزربایجان جوکهای شنیع و توهین آمیز شایع کند. در مطبوعات و رادیو تلویزن به ملت مظلوم آزبایجان توهین و دهن کجی کند؟
ائلیار گرامی! راسیسم فارس و پان ایرانیستهای تمامیت خواه کوچکترین حقوقی برای مردم و ملل غیر فارس جهنم ایران قائل نیستند، شما با کی میخواهی سر یک میز بنشینی و با آنان مذاکره کنی؟ اینان که ملل غیر فارس را اصلا هیچ بحساب می آورند، با چه کسی میخواهی از حقوق انسان صحبت کنی؟ با کی میخواهی از برابری حقوق، از آزادی و دمکراسی صحبت کنی...؟ اینان اصلا مفهوم دمکراسی بگوششان نخورده است؟ با آن کاملا بیگانه اند؟ اینان به برده داری عادت کرده اند! اینان جزچپاول وغارت مملکلت و استثمارخلقها چیزی سرشان نمیشود. با کی میخواهی بحث حقوق برابرانسان، بحث دمکراسی، بحث عدالت، بحث استرداد حقوق ملی مدنی، زبانی فرهنگی، بحث آزدیهای سیاسی را پیش ببری؟ با کی...؟ ممکن است برای آگاهی خوانندگان یک یا چند سازمان معرفی کنی؟
حیران گرامی،
فکر شخصی،،تصمیم شخصی، مقدمه ی تصمیم و انتخاب جمعی ست.
فکر مقدمه ی عمل است.
کار عملی در مرحله ی نخست همین «فکرو تصمیم شخصی» ست که بعد در قدم دوم ، به هنگام « رأی گیری عمومی»
تبدیل به کار جمعی میشود.
افراد جامعه ما لازم است در قدم اول تصمیم فردی بگیرند- و در قدم دوم تصمیم جمعی.
حالا صلاح خودشان را در جدایی می بینند یا در اتحاد ، « خودشان انتخاب کنند». روشنه که هر فرد نیز بیش از یک
رأی ندارد. درست یا غلط دوست دارند انتخابی را انجام دهند. اگر تصمیم غلط بگیرند حتما دودش به چشم خودشان خواهد رفت.
فرد سیاسی، و گروه و حزب و سازمان هم ، تنها میتوانند « نظر» خود را بگویند و رأی بدهند. باز مشکل « تصمیم صحیح و غلط» اینجا نیز وجود دارد- و باز در نهایت « سرنوشت همه چیز را جمع تعیین میکند».
ممکن است تصمیم جمعی غلط از آب دربیاید- مثل تصمیم جمعی انتخاب خمینی. و حالا نزدیک به چهل سال است
خونریزی میکند و جامعه را در فقر وفحشا و بیداد غرق کرده است.
جمع همیشه تصمیم درست نمیگیرد. ولی چاره ای غیر از این نیست. راه دیگر « به جان یکدیگر افتادن و غرق شدن در جنگ داخلی» ست.
راه حل مشکل در قدم اول اینه که قبول کنیم
-« مردم سرنوشت خودشان و کشور را تعیین کنند- با تصمیم درست یا غلط- با جدایی یا اتحاد» یعنی اتحاد یا جدایی داوطلبانه است.، و به کارگیری زور و خشنونت و خونریزی ممنوع ست.
- بعد میتوان به کمک هم - همه ی مردمان-« سد حکومت خونریر» را از میان برداشت و شرایط را برای تصمیم گیری جمعی جهت « اتحاد یا جدایی» مهیا کرد.
- اگر عملا « آزادی » وجود داشته باشد -کسی جدایی را انتخاب نمیکند. انتخاب جدایی به علت عدم آزادی ست. با وجود آزادی برای « جدایی یا اتحاد» - که نخست اعتقادی ست- مشکل به مقدار بسیار زیادی حل میشود. و این میتواند طرف« اتحاد و همدلی و زندگی مشترک» را قدرتمند سازد. از اینروست که میگویم راه حل مشکل رفع جنگ داخلی، ایجاد نزدیکی، « انتخاب آزادی» ست.
یعنی باید گفت: عزیز من، میخواهی جدا بشوی، بسیار خوب ، نمیخواهی، باز هم بسیار خوب. ما مشکل « جنگ» با هم نداریم.
این آن ایده و راه حلی ست که بوی تمدن میدهد و میتواند ما را به سوی تمدن و مدرنیت رهنمون شود.
وگرنه ایده ی « فریدون مشیری» در شعر اش که توسط حسن گرامی نقل شده، که تکیه به « تیغ تیز- و ناسیونالیسم» میکند همان راه « خونریزی و جنگ داخلی و ویرانی» ست.
کاملا درست است پیرامون حق تعیین سرنوشت ملیت ها ایده ی برجسته ای بعنوان الگو وجود ندارد و اینجوری هم بهتر و مفید تراست. زیرا سمبول های فدرالیسم و اشکال جهانی آن، بیشتر محصول منطقه ای خود آنها بوده و ناگزیر ما هم ضروری، بایسته و سزاواراست برای قوانین انسامدارخویش و رنگین فرهنگ خود، چگونگی این ساختار فدرالیسم ایرانی پیداکنیم.
پس تمام تلاش مقاله بر سر این می چرخد که کشورما چندملیتی ست، دچار نابرابری ها و سرخوردگی های تاریخی فرهنگی کهنه و پاسخ نداده شده است و چگونه می توان اراده سراسری انسان های همدرد و رنگین سنت و سرکوب شده، و البته انسان های محصول جامعه بشدت طبقاتی را از یوغ تاکنونی فرهنگ کردنکش و خودکامه شاه و شیخ توسط خود آنها رهانید، و بدون واسطه های بورکراتیک مرسوم و هیراشی های "دست بالای دست" هدایت زندگی سیاسی اقتصادی فرهنگی جاری شان را بدست خود آنها سپرد. چگونگی کشف و برداشت از این اهرم ها و ابزارها آتی، مورد نظر این مقاله است و شایسته است با همفکری گسترده به ابعاد و اعماق ناشناخته ی آن هرچه بیشتر روشنا بیفکنیم.
سود این کار یا (تمرکززدائیِ فدرالیستی)بیش از همه در این است که نمی تواند از دل چنین ساختاری، کمتر یک قدرت مافوق و سرکش بازتولید کند و محصولش شاه و خمینی شود. چرا؟ چون اراده ی سیاسی کلان حول چندین قطب قدرت غیرمتمرکز می گردد. و در این کانون سیاسی (مانی پولاسیون) وزن آنچنانی که در هردو ساختار شاه و شیخ بوده و هست ندارد. و اراده گرائی مستقل هرقطب مانع آن شده و دیگر قطب ها مقابل هم برابر ناراستی ها و ناهنجاری ها خواهندایستاد! و جای تردید ندارد که سازش میان چند قطب موازی جهت دسیسه پردازی ها و توطئه گری های فرقه ای بسیار ناچیزخواهدبود. لازم می دانم تأکید کنم این چشم انداز سیاسی تنها زمانی اهرم اجرائی و مردمی خواهدداشت که در همان آغاز علیه نابرابری ها کارشود تا زدوده شوند و توده های ملیت ها هم سهم برابر حق زندگی شهروندی را لمس کرده و ببیند.
کوچکترین دستآورد چنین ساختاری حضور مستقیم و دلبخواهانه ی ملیت ها در کشور یکپارچه ایران است که عملا و قانونا می تواند منافع ملیت ها را در چهارچوب چنان دستگاهی نرمش پذیر و مردمی، سازگار با سود و هدف خود و همگان بیشتر از همیشه تاریخِ تاکنونی تأمین و تضمین کند. و این شیوه حکومت مداری انسانی همان فقدان تاریخی ست که از یکسو فرهنگ تمامیتگرائی را بدست تاریخ می سپارد و نقطه مقابل آن یعنی( اراده ی اجتماعی ت طبقاتی) را به میدان می کشد.
جنای FsAz
از این که 30 تا اسم قبلی شما بلوک شدند باید این را جای پیشرفت دانست
قوم بی هویت به قومی میگویند که یک روز خوداش را به سومری ها اویزان میکند روز بعد به زرد پوست های سلجوقی یک روز اویزان اورارتو ها است روز بعد اجداد اش را به زردپوستان التای می بندد یک روز اویزان نظامی و مولوی پارسی سرا میشود روز بعد دده قور قود در اغوش میکشد
جناب یوسف از اذربایجان
یک اینکه تمام کسانی که نوشتم تورکانی اند مشغول ستم بر من فارس هستند چرا من فارس سنی در کشور خودام نباید حق رئیس جمهور شدن داشته باشم چرا من باید شهروند درجه دو باشم
دوم: درباره اینکه فرزندان خامنه ای تورکی نمیدانند باید به عرض برسانم که نه تنها فرزندان خامنه ای بلکه فرزندان بسیاری از تورکان دیگر در همه ایران حتی اذربایجان و تبریز به فرزندانشان تورکی یاد نمیدهند این یک واقعیت هست همین الان کار زبان تورکی در همدان و قزوین و زنجان دیگه تمام شده هست
البته من اطلاعاتی نیستم امکان اش هست ولی من ان اتدازه هنوز با شرف نشده ام ولی بدام هم نمی امد اخر ماه به جای فیش حقوقی یک چک سفید امضا مثل برادران بلوچ شیعه دواتیشه شده (حضرات مصتبصرین) بگیرم و خوش باشم
جناب موحدی
هیچ ببری با دندان عاریتی شکار نمیرود. در اینده هم باید کارخانه های تانک سازی و هواپیماسازی و... در ایران ساخته شود نه خرید تانک و هواپیما . ملاها با همه نفهمی شان این را فهمیدنند که مثل شاه نباید خریدار صرف باشند و هرچه را توان تولید داخل اش را باید داشته باشند
با مقایسه دست نوشته ها، معلوم میشود. کسی که با نام دیگران کامنت میگذارد، جو سایت ایرانگلوبال را بر هم میریزد فردی با نام "بهمن موحدی بامدان" تشریف دارند! عنصری که از کمینگاه ظلمت بر دیگران حمله میکرد. این فرد که با سو استفاده از نام من بارها کامنت گذاشته بود، در آخر آن جمله تورکی را نیز آورده بود. بی آنکه فکر کند سرنخی بدست خواننده میدهد، خود را لو داد. لحن گفتارایشان، انشا و تکیه کلامش! بدتر از همه تشابه کامنتهایش ماهیت او را بر ملا کرد. البته خوانندگان انتظاری جز این از چنین عنصر ندارند. جای تعجب نیست دست پرورده رجوی سرانجام قادر به چنین کاری است.
چرا کشور ما شده زیردست
چرا رشته ملک از هم گسست
چرا هر که آید ز بیگانگان
پی قتل ایران ببندد میان
چرا جان ایرانیان شد عزیز
چرا بر ندارد کسی تیغ تیز
برانید دشمن ز ایران زمین
که دنیا بود حلقه، ایران نگین
چو از خاتمی این نگین کم شود
همه دیده‌ها پر ز شبنم شود.
الانم قدرت موشکی ایران اسمان ایران رو به گونه ای امن نگه داشته که امارات که هیچ عربستان جرات حمله به ایران رو نداره هواپیماهاش سالم برنخواهند گشت اگه یک درصد به این موضوع شک داشت این همه هزینه برای به راه انداختن جنگ داخلی در ایران نمیکرد
سلام -باتشکرازجناب آقای جداری من درزیرمقاله شماچیزی ننوشته ام .این جاعل فکرمیکنم قابل شناسایی توسط سایت است .
ولی چراجلوی این کاررانمی گیردبرایم سئوال براگیزشده است.
آقای توکلی اگرچنانچه برایتان قابل شناسایی است لطفاجلوی این شخص بی منطق وجاعل رابگیرید.
ممنون میشوم/
رسیدن به آزادیبدیهی است در بعد فردی، هر شخصی هم حالا که این نوشته می خواند می تواند بگوید من ازدانه تصیمی گرفتم مثلا کشور تجزیه شود یا متحد بماند/ ولی این تصمی شخصی وقتی جمعی شود باز باید در عمل اجرا شود/ تا حد حرف همه می توانند/تصمیم تا جرا نشود تنها ذهنیت است.
راه رسیدن به ازادی عملی چیست؟
1- دمکراسی، مبارزه به سبک گاندی 20 تا 30 سال دیگر شاید/ یا انقلاب دموکراتیک به سبک تونس.
2- ایجاد کشورهای قومی از طریق جنگ و شورش مسلحانه مثل اقلیم کردستان عراق.
http://iranglobal.info/node/56788
در گذشته در زمینه ماهیت شوونیستی و پان ایرانیستی آقای تبریزی نظر خود را در ایران گلوبال مطرج ساخته ام . از دید من، ستاره سرخی که ایشان در بالای کامنت های خود میگذارد، تمهیدی برای پوشاندن جهره عمیقا شوونیستی و ضد کمونیستی می باشد. بیش از این نمی خواهم در مورد ماهیت فرد بی منطق پان فارسیستی بنام تبریزی حرف بزنم
باریش جان خدا را خوش نمی آید، از این کارها دست بردار، با آبروی آزربایجانی ها بازی نکن، برای مطرح شدن در جو مدیای سیاسی ایران ترتیب این مصاحبه های نه نه من غریبم ها را نده، مردم ایران امروزه همه به نان شبشان فکر می کنند، دیگر کسی حال شنیدن مصیبت را ندارد، تازه ایران پر است از آخوند مصیبت سرا....
آقا بهمن موحدی تو مسئله حقوق ملل و غیره را ول کن و برای ما بگو که این رهبر غایب مسغود رجوی کی ظهور خواهد کرد و جامعه بی طبقه توحیدی دولت دموکراتیک اسلامی امام زمان مسعود رجوی کی برقرار خواهد شد و قتل عام تجزیه طلب ها کی شروع خواهد عین نوشته بهمن موحدی « بنده برعکس شما خواهان برخورد شدید و سرکوب تجزیه طلبان خائن وطن فروش می باشم و باید آنها را به جایی فرستاد که عرب نی بیندازد ».
جناب بشریت شما همان خراسانی سابق هستی که چند کامنت با همین مضمون دارد؟
دست بردار از این فدرال بازی ها. ایران قابل مقایسه با سوییس و کانادا یا انگلیس و اسکاتلند نیست. ما در اینجا صاحبخانه داریم و مهمان. مهمان حق تقسیم خانه مهمان را ندارد. فکر نکن کشور از هم بپاشد و کوچکتر شود مشکلات هم کوچکتر میشود. مملکت را تکه پاره می کنند در همان تکه های کوچک نیز همین تفرقه ها را درست می کنند. وضع کشور کوچکی مثل بحرین را ببینید یا ارمنستان و جمهوری باکو. رد قوم و قبیله ها یا بقول اینها ملیتها را بگیرید به زمان صفویه به بعد می رسد. این تازه واردان که کاری بجز تخریب تمدن ایرانی نداشتند امروز باید سربه زیر به حقوق شهروندی زیر سایه فرهنگ غالب ایرانی قناعت کنند. با قوانین تجاری ایران اگر آشنا باشید باید بگویم قومیتها حق سرقفلی ممکن است داشته باشند نه حق مالکیت
تمام کن این بحثها را ساده لوحی هم حدی دارد
.... این عین نوشته یک فرد فاشیست است « بنده برعکس شما خواهان برخورد شدید و سرکوب تجزیه طلبان خائن وطن فروش می باشم و باید آنها را به جایی فرستاد که عرب نی بیندازد ». آقا بهمن در استادیوم های ورزشی و کوچه و بازار آذربایجان و حتی تهران شعار تظاهرات .تبریز باکی آنکارا - بیزهارا فارسلار هارا یعنی تبریز باکی آنکارا - ما کجا فارسها کجا و یک شعار دیگر آذربایجان مال ماست افغانستان ماشما « آذربایجان بیزیمدیر افغانستان سیزیندیر و یک شعار دیگر آند اولا ستارخانا - اوت وروراریق تهرانا یعنی قسم به ستارخان آتش میزنیم به تهران .حالا اگر جرئت دارید بفرمائید در مقابل این ملت که به پا خاسته بایستد البته منتظر ظهور امام زمان و رهبر عقیدتی تو آقا مسعود رجوی بشو که رهبری فاشیستها را به عهده بگیرند و تو و امثال تو را برای لشکر کشی فروغ جاودان 2 برای مقابله
برای پیشرفت دین مبین اسلام مسلمانان باید به ساختن بتخانه ها همت گمارند تا مؤمنان در برابر آن بت ها سجده کنند و فرهنگ قرآنی در همه جا گسترده شود و برای آن که خداوندی که قرآن را فرستاده است از مسلمانان خشنود شود باید بت هائی مانند لات و منات و هبل و عزی یا پیدا شوند و یا بازسازی شوند تا مسلمانان مؤمن در برابر آنها به خاک بیفتند و سجده کنند و گر نه بدون آن بت ها دین اسلام پیشرفت نخواهد کرد! ***** دوستان گرامی، آیا بت پرست بودن با مسلمان بودن سازگار است؟ روشن است که ما در جهان حتی یک خر را نیز نمی توانیم پیدا کنیم که بگوید برای مسلمان بودن باید در برابر بت ها سجده کرد! همچنان که بت پرست بودن با مسلمان بودن سازگار نیست سوسیالیسم و کمونیسم نیز با ناسیونالیسم و پندارهای زهرآگین ناسیونالیستی مانند نژادپرستی و زبان پرستی و خاک پرستی و مرزپرستی و کهنه پرستی و مرده پرستی سازگار .....
..... نیستند! پس یا باید کسی سوسیالیست باشد و یا ناسیونالیست و همچنان که ما مسلمان بت پرست نداریم کمونیست ناسیونالیست نیز نداریم! ***** از سوی دیگر ناسیونالیست هائی را نیز می توان یافت که ادای سوسیالیست ها و کمونیست ها درآورده و در پان نامه هائی که می نویسند واژه هائی مانند کارگر، دهقان، بورژوا، رنجبر، بهره کشی، سرمایه داری، زرسالاری، امپریالیسم و ..... را به کار می برند اما چکیده سخنشان ناسیونالیستی است! چنین کسانی سوسیالیست یا کمونیست نیستند و چنین کسانی در گروه راست گراها گنجانده می شوند نه در گروه چپ گراها ! و کسانی مانند ولادیمیر ایلیچ اولیانوف (لنین) چنین کسانی را ریشخند کرده و آنها را سوسیال شوونیست نامیده اند! (مانند مسلمان بت پرست که از آن یاد شد!) ***** دوست گرامی ما جناب آقای حسن جداری یک ناسیونالیست درجه یک، یک راست گرای درجه یک و یک پان ترک درجه یک است و سخنان ایشان کوچکترین پیوندی با سوسیالیسم و کمونیسم ندارند! ایشان می نویسد: ( ..... کار روشنگرانه در بین کارگران و توده های زحمتکش ملت های غیر فارس افشای ماهیت فرصت طلبانه بورژوازی ملت های تحت ستم، دفاع بدون قید و شرط از اصل حق تعیین سرنوشت ملل و مبارزه با شوونیسم ملت غالب صد چندان می گردد ..... ) ملت غالب!!! رژیم غالب نه! دولت غالب نه! حکومت غالب هم نه! بلکه ملت غالب! نبرد ایشان با ملت غالب فارس است که حتما در انبارهای پر از پول دارند پول پارو می کنند! برای شناختن کسانی مانند جناب آقای حسن جداری نگاه کردن به نوشتاری در لینک زیر سودمند است
برای اینکه مقایسه‌ای بین اقتصاد جامعه شاهنامه خوان، و کشور کوچک کویت به دستتان بیاد، بهتر است بدانید که کویت که در فقط ۵ سال آینده، ۵۲۳ پروژه را، به ارزش ۱۵۰ میلیارد دلار، شروع خواهد کرد، این در حالیست که جامعه شاهنامه خوان ما، تازه وارد بحران آب، لشگر بیکاران، بی ثباتی و هزاران درد بی دارمان شده است. Turkey looking to invest in Kuwait’s $150B projects https://www.middleeastmonitor.com/20160920-turkey-looking-to-invest-in-…
Kuwait is planning to complete within a five-year development plan 523 projects that are worth around $150 billion.
ایران و جامعه شاهنامه خوان، در بین کشورهای منطقه، بدترین شرایط را به ارث برده است،۱- جامعه شاهنامه خوان، در بعد اقتصادی، به دنیای تورک و عرب نمی‌‌رسد. 2 جامعه شاهنامه خوانان، در مرکز ایران واقع شده، در حالیکه شاهرگ‌های ایران، دست غیر شاهنامه خوانان و غیر فارس هاست، نفت دست عرب هاست و راه ارتباط با جمهوری آزربایجان و تورکیه دست تورکان آزربایجانی است. ۳- زبان فارسی، در مقایسه با زبانهای قدرتمند تورکی و عربی، هر دو جایزهٔ نوبل ادبیات گرفته اند، نمیتواند کمر راست کند. ۴- جغرافیای فارس، مثل زبان فارسی، بسیار محدود است، بر خلاف جغرافیای و زبان تورکی و عربی، یارادیجیلیق yaradiciliq به خوبی گفت که جامعه شاهنامه خوان، قادر به تشخیص جایگاه خود، در بعد بومی، منطقه‌ای و جهانی نیست.
با اجازه یارادیجیلیق yaradiciliq عزیز، کامنت ۳۱ را، به کامنت‌های شما، اضافه خواهم کرد. (( آموزش، دانشگاه و آگاهی فرهنگی )) کشور تورکیه، سیستم‌های پیشرفته زیر دریائی را، توسعه داده است. ما افتخار می‌کنیم که یک کشور خاورمیانه، در حال ورود به تکنولوژی سیستم‌های پیشرفته است.
Turkish Havelsan Develops Submarine Systems http://www.defensenews.com/articles/turkish-havelsan-develops-submarine…
These systems are: Submarine Defense Combat Firing Control System; Submarine Information Distribution System; Situational Target Movement Analysis capabilities; and Online Performance Analysis System.
گویا شوونیسم فارس اختیار خود را از دست داده و به هر دری میزند تا راه نفسی بیابد.
مسئول محترم كامنت ها، من توهينى نكردم فقط گفتم كه نويسنده مقاله يعقوب حر وپدر زنش حبيب نبگان مسؤول تشكيلات و برادرش منفور اكثريت گروههاى اهوازى شده اند و اين حقيقت را همه ميدانند.. تعجب كردم كه بدون دليل كامنت من را حذف كرديد
چپ ایران با برده گی خود به در گاه کرملین راه خیانت و وطن فروشی و تجزیه طلبی را برای نسل چپی باز کرد. اسناد فراوان از وابستگی اسارت بار چپی مانند پیشه وری و حزب توده به بیگانه وجود دارد . افشا فیلم های ....رجوی و ادعای (خون ما و شما یکی ) اکنون در اینترنت موجود است . فیلم زیر نشان میدهد که دستگاه جنایتکار انگلیس چگونه عوامل خائن خود را برای تجزیه ایران مورد حمایت قرار داده است . بی زحمت برای اگاهی خودتان انرا تماشا کننید .
https://www.youtube.com/watch?v=FSUO6vKWNmUجناب اقايان مدعی فدرالیسم در ایران هر حرکت یا حزب در چهار چوب اساسی و مشخص و پایه معلوم حرکت میکند لطفا درباره چه نوع فدرالیسم هستید آیا منافع مشترک با بقیه دارید آیا مکان و مرز این ایالت مشخص شده آیا اصول فدرالیسم مبنی بر اینکه فقط باید بگویید فدرالیسم هستم تازه اگر هم مشخص شده چه مشترکات با بقیه دارید چه منافعی که به این ایالت داده میشود و چه امتیازات گرفته میشود ایالت که در نظر دارید چه کم دارد گاهی با توافق با بقیه ایالات برای شما فراهم خواهد شد در مقابل آنها چه کم دارند که بتوانید برایشان تامین کنید و چه مصلحتی مشترک میبینید تا این ایران تفکیک نشود با در نظر گرفتن جغرافیایی این سرزمین و منابع طبیعی و انسانی و اجتماعی و اقتصادی و سیاسی و فرهنگی آیا معادله منصفانه هست آیا چیزی این موارد در سرزمین احواز کم داری تا از ایالت دیگر تامین بکنی و بتوانی جایگزین آن از ایالات دیگر تأمی
تأمین بکنید تازه در همین چیزی که مدعی هستید آیا بقیه ایالات که با شما هستند به شما اهمیت میدهند آیا واقعا شمارا عدد و رقمی حساب میکنند آیا به شما اهمیتی قائل هستند اگر قائل بودند چرا دهها تظاهرات و چندین اجلاس ودعوته و مراسم این حزب کسی از این ایالات حضور نداشته اگر واقعا همانطور که مدعی هستید چرا فقط تظاهرات را با آزادی خواهان و استقلال طلبان جمع میشوید اگر هریک از این ایالات ۵۰ نفر از مریدانشان یا اعضایی که دارند بنا به دعوت شما حاظر میشدنند کمترین دعوت که داشته باشید باید ۳۰۰ نفر حضور داشته باشد اما یا اینکه واقعا خود باوری کورکورانه دارید یا اینکه فکر میکنید که مردم نمی بینند یا مصلحت این ایجاب میکند که شما باید تبعیت آنها را با جان ودل بخرید شاید هم من بد بین باشم لذا بنده به عنوان یک احوازی انتظار دارم که جواب واضح و شفاف و روشن ببینم که شما دنبال چه حقوق مزایایی سلب شده ازمن دفاع میکنید و از چه حقوق و مزایا من ورود چه سرزمینی دفاع میکنیدبا کمال تشکر
بهنام جان تصور می کنم، درک درد هویت زدائی و هویت انکاری برای شما لر و ترک، با زبان رسمی حاکم زبان فارسی خیلی سخت است، کسی که بخاطر ترکی حرف زدن در سر کلاس کتک نخورد و یا با تحقیر ها و جوکهای بی حیثیت ساز یه ترکه بود یا یه لره بود مواجه نشود و در جو رفقای بلشویک گل بگویند و گل بشنود امکان درک درد آزربایجانی و کزد و عرب و بلوچ برایتان غیر ممکن است، درک این مساله یک امر مادی است ، وقتی شما برف را ندیده و لمس نکرده باشید هرگز نمی توانید بطور دقیق شناختی از برف و سرما داشته باشید و وقتی شما بخاطر ترک بودن مورد تبعیض واقع نشدید هرگز نمی توانید در مورد تبعیض دید روشنی داشته باشید، حالا شما شاید فکر می کنید که خوب اتفاقی است که افتاده، و بزبان مادری شما تجاوز شده، بیائید خون راه نیندازیم و با مسالمت مساله را حل کنیم، بهنام جان فراموش نکنید که دیکتاتورها هرگز از تاریخ درس یاد نمی گیرند،
و کسی که سوار بر اسب قدرت است حاظر نمی شود از اسب پیاده شده واسب را به پیاده بدهد و خودش پیاده راه برود و همین پانفارسیستها در ایران خونی بپا خواهند کرد که کارهای میلسویچ موشتلوق جنایات آنها نخواهد شد و شما ها و آقای جداری غرق در عالم اومانیسم و کمونیسم و سوسیالیم شاهد صحنه های دلخراشی خواهید بود که به ارواح خمینی و محمد رضا شاه روزی صد بار صلوات خواهید فرستاد،Mane Azerbayjane Janubi_Esteghlale Mikhahm-Iran nemikham
ائلیار عزیز . در جنگ برنده ای نیست. اما !؟
آخر از تمامی دنیا از کشورهای اروپا با پولهای کلان برای دیدن امارات عربی ،دوبی ،یا کویت ابوذبی و...یا ترکیه می روند و کلی پول خرج می کنند، آخر چرا اگر چه مجانی هم باشد نمی خواهی بروی ؟ ایشان در برابر سئوال من گفت ولمان کن بابا من از ترکها واز عراب خوشم نمی آید. من با شنیدن این جملات گفتم پس جناب نژاد پرست تشریف داری از بچگی ان قدر این کلمات را شنیده اید بدون دلیل مثل طوطی تکرار می کنی .تو چطور منافع خود را نمی توانی تشخیص بدهی ، ناسیونالیسم کور یعنی این ! من تکرار کردم و گفتم نژادپرستی چشمهای شمارا کور کرده است ببین بارها تکرار می کنی اگر مجانی هم باشد من نخواهم پذرافت.حالا آقای ائلیار تصور بفرمائید این اندیشه در سطح بالا سرنوشت ما را رقم می زند.یعنی این هژمونی حاکم بدون در نظر گرفتن خواستها، منافع ما با همه در منطقه بر علیه خواستها و منافعه ما درگیر هست. آخر چرا با همه جنگید ؟ آخر چرا سیاست دشمن تراشی؟ آخر چرا ما نتوانیم در سر نوشت خود دخیل باشیم ؟ ما آذربایجانیها موافق جنگ طلبی این هژمونی نیستیم ، ما می خواهیم در تصمیمگیری های مملکت خود شریک باشیم ما می خواهیم همسایگان ما بعنوان پتانسیل دیده شوند نه بعنوان دشمن ! دیگر بس هست آذربایجانیها با نیت سازندگی دنبال گفتمان هستند.بلی طبق نوشتۀ شما آنها یعنی این هژمونی که حتی تمامی ملت فارس را نیز نمایندگی نمی کند. واقعا دنبال دعواست. موفق باشید.در یکی از روزهای تابستان امسال من با خیلی از همکاران خود در مورد تعطیلات تابستانی صحبت می کردیم. تصور بفرمائید در این جمع از تمامی ملل که شما بتوانید فکر کنید موجود بوده اند. خیلی ها بهم دیگر مصلحت می دادند که کجا برای تعطیلات بهتر است یا خود کجا ارزان و جالب و برای تفریح مناسب هست . در این میان بعضی ها ترکیه را به هم دیگر پیشنهاد می کردند که خیلی ارزان و از کیفیت هتلها می گفتند. در این میان یک جوان آریائی تبار نیز جز همکاران ماست در کنار ما بود، با شنیدن ترکیه ، ترکیه یک مرتبه عصبانی شد گفت اگر مجانی هم باشد من به ترکیه و کشورهای عربی نمی روم. بلافاصله من پرسیدم چرا؟ من ادامه دادم.
اینها هر وقت در انزوا قرار هی گیرند برای فرار ازاین اشفتگی' حزب تضامن و سایر احزاب فدرال را هدف قرار می دهند و شروع به .... می کنند و کلماتی را بدون ارزش علمی در کنار هم ردیف می کنند و مستحکم‌ترین تشکیلات اپوزیسیون که سیزده حزب فعال ملیتها را در بر گرفته است ناجوانمردانه و بیشرمانه سعی در ضربه زدن به این تشکیلات عظیم و بزرگ کنند
....
آقای کیانوش توکلی گرامی، هم اکنون کامنتی از "محمد" دیدم که به اشخاصی( حبيب نبگان، ناصر نبگان، یعقوب حر تستری) توهین های شخصی کرده بود و شما آن را منتشر ساخته بودید. از آنجا که توهین به اشخاص در این تارنما ممنوع است، من این کامنت را بلوک کردم. من کمترین آشنایی با کامنت گذار و اشخاص مورد توهین ندارم و گرایش سیاسی اشخاص مورد توهین نیز با اندیشه ی من کاملاً در تضاد است. اما توهین به اشخاص با بردن نام آنان به دید من هیچ توجیهی ندارد. تاکنون بارها این دشواری روی داده است و من با دیدن کامنت های تخلف آمیزی که ظاهراً به دست شما منتشر شده اند، غافلگیر شده ام. در مورد انتشار کامنت های "جعلی" با آیدی دیگران نیز مشکل همانندی وجود دارد. لطفاً این مشکل را در نظر بگیرید، تا از ناهماهنگی در رسیدگی به کامنت ها جلوگیری شود.
دوستانی که با نام های ثابت کامنت می گذارند، بایستی اکانت کامنت نویسی را دریافت نمایند که اولا بلافاصله در سایت درج شود و کسانی که با نام آنها کامنت می گذارند از سوی ما اجازه چاپ پیدا نخواهند کرد، چرا از این پیشنهاد استقبال نمی کنید ؟ تا برای همیشه این مشکل حل شود و به لحاظ زمانی هم بسود همه است در مقابل این پیشنهاد آنوقت بهم اتهام می زنید که کامنت نویسی بنام دیگران کار کیانوش توکلی است، آخه رفیق خوش انصاف ، من وقت ندارم کامنت را ها بخوانم ، آنوقت بیام با دهها نام کامنت بگذارم
دار و دسته حبيب نبكان مخبرانى صغيرى بيش نيستند
سلام جناب فاضلی ، خوب شد این نوشته را در نقد یعقوب حرتستری نوشته آید ، چون شخصا فکر می کردم نظر کل گنگر ملیت ها ی ایران فدرال است که با این نوشته خط فاصل خود را با نظرات وهابی -سلفی ایشان روشن کرده اید
بخدمت آقای نوری علا ! فکر کردن به این مشکل اصلی ایران خیلی مثبت ومفید می باشد، نشان ازخیرخواهی شما بوده از خوش نیتی شما حکایت دارد.اراء ندادن راه حل در این مورد نگران کننده است.و اما تمامی این جمع بندی شما نه از برای یک زندگانی شرافتمندانه و بدون تبعیض ملل غیر فارس در کنار ملت فارس است بلکه طبق گفتۀ شما از برای جلوگیری تجزیۀ ایران هست .یعنی ترس از تجزیۀ ایران تا احترام به حقوق بشر در ایران خیلی فاصله هست. لطفا توضیح دهید صرفا ایران برای شما مهم است یا شهروندان ایرانی و خوشبختی ملتهای ایرانی ؟
آقای چنگائی سلام ، برای کنترول حاکمیتهای مطلق ، تمامیت خواه ،تمرکزگرا و برای روال تقصیم عادلانۀ قدرت و تشکیل اعتلاف نیروهای منطقه ای و تشویق رقابت بین آنها در همین رابط همکاری آنها بر اساس خواستۀ آنها در اصل فدرالیسم را رسم می کند.
طرح عملی شما برای این اعتلاف فدرالی چه بوده ؟ و چه می تواند باشد ؟ و چه رلی به پتانسیل سازندۀ آذربایجان قائل هستید ؟
پاسخی کاملا منطقی به آقای حر تستری دادید اما کو گوش شنوا؟ اینها عادت دارند با دروغ گفتن و زدن اتهام به رقبای خود آنها را به دور از مروت از صحنه خارج کنند و هیچگاه وجدان آنها بیدار نخواهد شد! در نظر اینها تشکیلات جای قبیله را گرفته است و هرکس جزو قبیله آنها نباشد دشمن به حساب میآید!!!
واژگان انتزاعی در زبان ترکی
http://yuvamiz.blogfa.com/post/12
دوستان... در سرزمینی که حتی به مردان در زندان های رژیم عهد بوق تجاوز میشود و در سرزمینی که منابع طبیعی زیر زمینی به تاراج میرود , پان فارسیست ها و شونیست های رنگارنگ از جمله آقای (( اسامه مجددی )) دنبال « سوراخ سنبه و باجا» هست...این همان قفسی است که دوست عزیز آقای لولئی اشاره می کند...بهترین ها را برایتان آرزومندم
از کامنت یک پان تورک کە فکر میکند با فاشیزم فارس مبارزە میکند ،،،،،،،،،،،،،،و یک شعار دیگر آند اولا ستارخانا - اوت وروراریق تهرانا یعنی قسم به ستارخان آتش میزنیم به تهران . ما شااللە فاشیزم پان تورک دست بە آتش زدنش خوب است هنوز کبریت و بنزین دستش نیست دارد تهدید بە آتش زدن یک شهر 10 میلونی میکند فکرش را بکنید این فاشیزم کبریت و بنزین دستش باشد همە کرەی زمین را آتش میزند
کیانوش توکلی بقول آخوندها خود یکی از عوامل فتنه در این سایت و در استفاده از اسامی جعلی است چون ضد کمونیست است و ضد تمامیت ارضی و ضد جمهوری لائیک و ضد بهمن بامدادان و ضد چند نفر دیگر و کارش اغلب لابی بازیست .
حق تعیین سرنوشت، شامل دو حق است،
1- حق انتخاب برای اتحاد و زندگی مشترک
2- حق انتخاب برای جدایی و استقلال
کسانی که کار تعیین سرنوشت را تنها « جدایی» معنی میکنند، به خطا میروند.
مسئله دو حالت و شقه و طرف دارد.
بهتر است و رهگشاست که تعصب کور را کنار بگذاریم .
اگر خواهان خشونت نیستید
آقای جداری ضمن احترام به حسن نیت شما میخواهم بگویم که کمونیست ها به معنی طرفداران جامعه شناسی علمی (بنیانگذاری شده توسط مارکس و سپس انگلس) طرفدار حق ملل در سرنوشت خویش نیستند، لنینیست ها و بلشویک ها هستند. عاقبت تئوری لنین هم سرکوب و الحاق وحشیانه آسیای میانه و تئوری سلطه جویانه راه رشد با خروجی هائی امثال قذافی و رابرت موگابه بود.
دوستانه خواهشمندم مقاله های کوتاه "نقش بریتانیا در هند - مارکس" و "نقش فرانسه در الجزایر- انگلس" را بخوانید.
مارکسیست ها طرفدار طبقه کارگر هستند نه بورژوازی ملی، علی الخصوص در قرن 21 ام !
البته کاملا می فهمم که نوشته های مارکس و انگلس نیز مربوط به 150 سال پیش بوده و نیاز به روز آوری دارند.
مردم ایران از دل و جون این پول رو پرداخت میکنند باور نداری یک سر به داخل ضریح ها تو ایران بزن تازه چه فرقی داره نجف هم شیعه است مثل مشهد مثل اهواز مثل تبریز و....
باشه ولی بعد از سقوط ال صعود همین مونده تو نظر بدی واسه ایران تو فعلا فکر یمن باش
دوستان گرامی، لطفا از « معدوم کردن مخالف و انسان» ننویسید
تهرانلی عزیزجنبش حق طلبانه ی آذربایجان دهه هاست که اعلام کرده « مخالف اعدام و هر نوع خشونت و شکنجه» است. و طرفدار حقوق بشر و آزادی ست. در قطعنامه ی آمستردام نیز قید شده. خواهش من اینه که بکوشیم « ایده و اندیشه های فرا گیر انسانی را که مبتنی بر حقوق بشر و مکمل های آن است و یا در آثار روشنگران میاید ، در کار خود رعایت کنیم.»
تنها با افکار مدرن و متمدنانه و انسانی میتوان جلو بیعدالتی و طرف داران اسارت را گرفت. رفتارها و ایده های عقب مانده و ارتجاعی و غیر انسانی به زیان حقوق ما و همگان است. و کار را خراب میکنند.
واقعیت اینه که وضعیت جامعه ی ایران بسیار مشکل ساز شده است.
آمریکا و متحدین اش عربستان را حمایت میکنند. عربستان در کار تغییر حکومتهای منطقه و صدور هرچه بیشتر وهابیسم است.
متقابلاً ایران نیز در پی صدور انقلاب اسلامی و خمینسم است و با ریاض رقابت میکند.
تحلیل عربستان اینه که جامعه ی ایران به دلیل ستم ملی و دیکتاتوری موجود و خمینسم در حال انفجار است.
از اینرو میتواند حرکت ایران را با حمایت از سارمانهای اتنیکی و آغاز جنگ داخلی خنثی یا کاهش دهد کند.
به نظر میرسد بخشی از سازمانها و گروههای اتنیکی و غیر اتنیکی بی میل نیستند که در این ماجراجویی شرکت کنند- و در راه درگیری نظامی-سیاسی با حکومت ایران پیش روند.
این وضعیت در بدترین حالت میتواند پای دولتهای همسایه و جهانی را به جنگ داخلی بکشد.
رئیس جمهورجدید آمریکا نیز در راه است که میتواند تأثیرات منفی خود را بگذارد و مشکل ابعاد تازه و چه بسا خطرناکی پیدا کند.
از طرف دیگر مردمان جامعه در آرزوی صلخ و زندگی بهتر و پیشرفت اند.
در این میان نیروهای « حکومتی و اسلام چی ، شاه چی، پان ایران چی، و مانند اینها»
در نظر فعالان اتنیکی ، حامیان رفع تبعیض و برابری خواه و عدالت اجتماعی طلب ،
سد راه « تعیین سرنوشت مردم » و پیشرفت به حساب میایند.
و متقابلا « نیروهای نامبرده» نیز « استقلال طلبان و فدرالیستها و چپ حامی تعیین سرنوشت و اتحاد داوطلبانه طلب» را دشمن می شمارند.
یعنی جامعه بین « دشمن- و دشمن» قطبندی میشود یا میکنند اش.
اینجاست که مشکل جنگ داخلی پیش میاید. راه حل این مشکل « قبول تعیین سرنوشت یا اتحاد داوطلبانه ی ملیتهاست» ،
که در مقاله تحت عنوان « آزادی یا آزادی انتخاب » ذکر شده است. در غیر این صورت جامعه دیر یا زود در گیر خشونتهای داخلی خواهد شد.
ما نمیدانیم موضع گیری « افراد و گروهها و سازمانها» و از سوی دیگر « اقشار اجتماعی» در این شرایط چه خواهد شد.
اکنون لازم است شرایط، احتمالات، راه حلها روشنگری شوند.
هدف در قدم اول رفع خطر جنگ داخلی ست. باقی مسایل میتواند مسالمت آمیز حل شوند.
ایران در حال حاضر هم تانک میسازه هم تو بخش استفاده از ربات تو جنگ در حال انجام فعالیت تحقیقاتی و...گرچه یک عده مخالف ساخت موشک ها و تانک ها رو انکار کنند مهم اینه که عربستان و امارات و...باور دارند ساخت این تجهیزات و توان اون رو در ایران لذا همه مرزهای ایرانی امن وتمام سعی اونا برای به راه انداختن جنگ داخلی وبس
نکاتی درباره ی کامنت های "جعلی"، که با آیدی دیگران نوشته می شوند:
4 ـ از آنجا که نمی توان بی دلیل شخصی را عامل گذاشتن کامنت "جعلی" معرفی کرد، از این پس چنین تهمت زنی هایی منتشر نخواهند شد.1 ـ چنانکه پیش از این نیز یادآوری کرده ام، من هیچگونه دسترسی به امکانات فنی تارنمای ایران گلوبال ندارم تا بتوانم فرستنده ی هر کامنت را از راه آی پی رایانه ای یا احتمالاً راه های دیگر شناسایی کنم. امکانات فنی ایران گلوبال در اختیار آقای کیانوش توکلی ـ مدیر تارنماـ و آقای اژدر بهنام ـ مسؤول فنی تارنماـ می باشد.
2 ـ من با شناختی که از کامنت گذاران شناخته شده ی ایران گلوبال دارم، هر روز بسیاری از این کامنت های "جعلی" را که با آیدی دیگری فرستاده می شوند، بلوک می کنم. اما زمانی که من حضور ندارم، آقای کیانوش توکلی شماری از این کامنت ها را منتشر می کند، که بعداً موجب اعتراض دارندگان واقعی آیدی مربوط می شود.
3 ـ درباره ی جلوگیری از ارسال کامنت "جعلی" بارها با مدیر تارنما گفتگو کرده و پیشنهادهایی داده ام، که بی نتیجه مانده اند.
5 ـ از انجا که آیدی های ساده، چون "علی"، "حسن"، "حسین"، می توانند مورد استفاده ی بسیاری از افراد قرار گیرند و نمی توان آنها را به شخص خاصی منتسب کرد، بهتر است کامنت گذاران گرامی از آیدی های پیچیده تر، که بتوان آنها را به شخص خاصی نسبت داد، استفاده کنند، مثلاً: " علی انتظاری راد"، "حسن آرمانی"، "حسین راهنما"،....
درپاسخ به سوآل کامنت نویس گرامی آتش دوست عزیر، در ایران طی ده ها سال، پان ایرانیسم،پان فارسیسم و شوونیسم و برتری طلبی قومی و زبانی تبلیغ و ترویج شده است. مغز های پوسیده عناصر شوونیست و پان ایرانیست آمادگی برای پذیرفتن حقایق ملموس سیاسی و اجتماعی و فرهنگی ملت های غیر فارس ساکن در ایران را ندارند. از دید این قبیل افراد متعصب و واپسگرا در ایران برای همیشه تنها یک زبان باید رایج و رسمی باشد، آنهم زبان برتر فارسی است. کساتی که به زبانهای دیگر تکلم میکنند، باید با میل و اشتیاق، به زبان برتر فارسی در مدارس تحصیل کنند!!! از دید این شوونیست ها، در این کشور پهناور تنها یک ملت وجود دارد ، آنهم ملت ایران است . ملتی باستانی دارای ریشه های اصیل آریائی! شوونیست های متصب فارس ، هر آن کسی را که سخن از وجود ملت ها در ایران به میان می آورد و
از حق تعیین سرنوشت ملل دم میزند، خائن و بیوطن و بیگانه پرست نامیده و به منظورتخطئه و سرکوب چنین شخصی از هیچ دروغ و بهتان و افترا ابا نمیکنند. چنین افراد شوونیست پوسیده مغز که در ایران فراوان یافت میشوند، جلو هر بحث و گفتگوی سازنده در زمینه مساله ملی و ستم ملی رایج در ایران را میگیرند. همین عناصر شوونیست بی منطًق، ملت های غیر فارس و زبانهای غیر زبان فارسی متداول در ایران را سخت خوار شمرده و زبان ترکی متداول در آذربایجان را زبانی اجنبی که با زور شمسیر ترک های مهاجم به مردم آذربایجان تحمیل شده است ، قلمداد میکنند. کم نیستند پان ایرانیست های شوونیستی که خود را کمونیست میدانند و همه جا مغرضانه اهالی آذربایجان را آذری و زبان آنها را هم آذری می نامند!! حال آنکه زبان خاق آذربایجان زبان ترکی میباشد که بهیچوجه زبان بیگانه برای میلیون ها ترک زبان های ساکن آذربایجان نمی باشد. قرنها پیش، قبایل مختلف ترک به آذربایجان آمدند و در این سرزمین وسیع و حاصلخیز ساکن شدند . انها زبان خود رانیزکه ترکی بود با خود همراه آوردند. در کشوری که به مدت ۹۰ سال رژیمهای سرکوبگر شوونیست با زور و قلدری زبان دیگر ملت ها را ممنوع کرده و زبان بیکانه ای را برای بیش از نصف اهالی کشور تحمیل کرده اند طبیعته افراد و گروه بندیهای سیاسی شوونیست و پان ایرانیستی وجود خواهند داشت که مبلغ و اشاعه گر روند ها و سیاست های های شوونیستی و پان ایرانیستی و پان فارسیستی رژیم های ارتجاعی حاکم باشند. در دوران تسلط رضا شاه بر ایران ، در بین اطرافیان پان ایرانیست این دیکتاتور خود کامه کسانی بودند که در زمینه فارسی زبان ساختن کل اهالی آذربایجان، طرح ریزی میکردند!!! یکی دیگر از سیاست های ارتجاعی علیه ملت های غیر فارس ایران در طول ۹۰ سال گذشته، تغییر اسامی شهرها و دهات از زبان محلی به زبان فارسی بوده است . در زمان رضا شاه بویژه این سیاست شوونیستی به شدت اعمال میشد. مغز های برخی از شوونیست ها و پان ایرانیست ها آن چنان انباشته با ترهات نژاد پرستانه است که بحث و گفتگوی معمولی دموکراتیک در باره مساله ملی و رواج ستم ملی درایران کوچک ترین تاثیری در این قبیل اشخاص سرسخت و عقبگرا نخواهد داشت .مواضع ارتجاعی و شوونیستی آنها را باید در سطح وسیع افشاکرده و توده های مردم را از دروغین بودن ادعاهای برتری طلبانه آنها آگاه ساخت. مبارزه پردامنه علیه شوونیسم و برتری طلبی زبانی و قومی ، یکی از طرق طرد و رد نظرات شوونیستی و پان ایرانیستی رایج در محافل روشنفکری میباشد.من هم با دیدگاه "فرستاده شده توسط Anonymous در س., 09/20/2016 - 21:59" موافقم. به همین خاطر بعنوان یه مثال از نفوذیهای درون رژیم نوشته بودم: اگه اشتباه نکرده باشم نهضت آزادی در آغاز ریاست جمهوری احمدی نژاد نوشته بود که این بابا نفوذی یه دارودسته ای یه! البته در عمل هم دیدیم که دارودسته احمدی نژاد واسه جنگ افروزی خارجی و ذلت اجتماعی داخلی با سواستفاده از شعارهای مردم پسند، و ... هر رذالتی که فکرش رو هم نتوان کرد بکار بست!!
آی نفرین بر دجال و دجالیت در همه اشکالش!
مخلص همه جانهای شیفته آزادی و برابری،
بر و بچه های اسیر هزار اشرف یادتون نره!
رفیق سائل.
سلام-راه هایی که جناب ائلیارارائه میدهند،دراصل اصول رهیافت برای نجات کل مردم ایران ازسیاه چال است.
عوامفریبان نمیشود.همه باچشم های باز ازنوع لاقل پاولی (تلگرام )به دنیانگاه میکند.این راه هااول ازهمه بفکرمن بایدتوسط گروه ها واحزاب واشخاص مطالعه وچاره جویی شود.کسانیکه ادعادی انساندوستی وسیاسی گری وروشنفکری میکنند،ودرهرموردی نظری میدهند،دلسوزوعدالتخواه وضدخشونت ازهرنوع میباشندبایددراین مواردتلاش کنند،راهکارپیداکنند.چاره جویی نموده وبرای خودیک نتیجه بدست آورند؛تابتوانندبامطالعه حرفی برای زدن داشته باشند.
اکنون عصرزنجیر.قفل.زندان.اسارت.برده داری .آقابالاسری.پدرسالاری نیست.اکنون بایدبازمان پیش رفت.بایدعلم ودانش بشری رادرک کرد.
اکنون دوران شاهنامه خوانی وسیبل گذاشتن کوراوغلی وگلسرخی نیست.همه دریک دقیقه ازاتفاقات دنیاباخبرمیشوند.
دوستان همه اتینیک هاموضع خودرادرهرموردی بایداعلان کنند.هیچ کسی دیگرباطناب دیگری واردچاه وچاه جمکرانی رجوی واستالینی.لنینی.امام زمانی وکلاه بردار
گروه های سیاسی وافرادازهم اکنون بایدنظرخودرادرموردهزینه بودجه فرهنگی برای تدریس زبان هادرمدارس. دردانشگاهها. درصداوسیما.فرهنگ سازی .تئاتر.سینما.درموردفدرالیسم.درمورددموکراسی درمورددین درموردلائیسم.درمورداستقلال ملل.درموردحکومت های محلی فدرالی ودرموردنوع مشارکت ها.درموردسرکوب های فرهنگی یکصدسال گذشته ووو...ابرازدارند،والاتفکرآن گروه ها وافرادسرپوشیده ومشکوک وزیرسئوال میباشد.
ناسیونالیسم وتفکرتمامیت خواهی(پان ایرانیستی)بایدبرای همه روشن شود.
بقول دوستان وخودم سه راه بیشترنداریم.1-حکومت های توتالیترسرکوبگرمثل شاه وشیخ . واستالین.رجوی.صدام. سیسی. ووو...
2-فدرالیسم واقعی هرچندکه صدسال دیرشده است وامکان تاوان فراوان دارد.وجاافتادنش خطرات جنگ داخلی وکشت وکشتار میتواندداشته باشد.دراین سیستم هرملتی باندازه جمعیت خودحق ابرازنظرداشته وزیادی آن زیاده خواهی خواهدبود.دراین سیستم بهترین روش زبان انگلیسی وجهانی برای زبان ملی بفکرمن بهترین خواهدبود.والازبان فارسی ازهمین الان فقط برای فارس لازم الاجرابوده ومارابدان نیازی نیست.
3- استقلال ملت هاهمچون چک اسلاواکی وبدون خون وخونریزی جغرافیای ملت هابرای آنهامرزهای حکومتی خواهدبود.
اگرازهم اکنون گروه ها واحزاب واشخاص موضع خودرااعلام نکنند،بدان معنی است که آنهانمیتواننددست ازمحافظه کاری برداشته وهنوزدررویاهای نژادپرستی وناسیونالیسم کوررادرسردارند.
این شعرفریدون مشیری ها بدردده کوره های تاجیکستان هم نمی خورد.
هرکسی برای دموکراسی وعدالتخواهی وعدم خشونت قدم بردارد،آنهارابایدچالشگران انسانیت بخوانیم ودرغیراینصورت آنهافقط حرف میزنندوبه حکومت دیکتاتوری کمک می رسانند.
پس ازطی این مراحل بایدزیرنطرسازمان ملل وسازمان حقوق بشروکشورهای بی طرف تفاهم نامه ویاقراردادنامه هایی بین گروه های سیاسی واتینیکی تهیه تاهرکس باسهم خوددرسرنوشت ملت خودآشناگشته وبرای سهم خودمبارزه نماید.
کاری نشودکه خمینی ورضاشاه بامردم کردند.کلاه سرمابرود.
عدول کنندگان ازعهدنامه یاقراردادبعنوان خاین وجاده صاف کن وهمدست بیگانه معدوم بایدشود.
هرکس راست میگوید،ازفردانظرات خودرادرموردتمام مواردیادشده ابرازدارد.
ائلیار گرامی! با ارج و احترام بر صلح دوستی و آزادیخواهی تان، که خود یکی از خصیصه های بارز و ارزشمند مردم تورک آزربایجان است، هیچکس در جغرافیای موسوم به ایران خواهان جنگ نیست. مردمان و ملل جغرافیای موسوم به ایران خواهان کسب حقوق انسانی ، حقوق برابر ملی مدنی، زبانی فرهنگی و مهمتر از همه خواهان آزادیهای سیاسی، و حق تعیین سرنوشت خویش اند. درواقع این پانفارسیسم و پان ایرانیسم نژاد پرست است با انکار حقوق ملی مدنی، زبانی فرهنگی ملل ایران، آنرا بسوی جنگهای خونین داخلی و فرو پاشی سوق میدهند. مگر در آزربایجان کم بود رجل سیاسی است یک آخوند روضه خوان از تهران برای مردم آزربایجان تصمیم میگیرد؟ برای ما تعیین تکیف میکند؟ سیاستمداران و نخبه گان مردم آزرباجان که هم سوادشان از اینان بیشتر است و هم
درایتشان، به چه دلیلی پانفارسیسم و نماینده گان نژاد پرستش بخود اجازه میدهند به ما زور بگویند؟ بما امر و نهی کنند؟ زمام امورما را در دست خود قبضه کنند؟ زبان ما را قذغن کنند. موسیقی ما را قدغن کنند. ادبیات ما را قدغن کنند. تاریخ مارا قدغن کنند. با سر کوب مردم آزربایجان، جوانان را دستگیرکرده دربیدادگاه هایشان به جوخه های اعدام بسپارند. صدای مردم ما را در گلو خفه کنند؟ منابع و ذخایر ملت آزربایجان را به غارت برند. دریاجه اورمو را خشک کنند. آزرباجان را ویران کرده چاههای آب را نمکسود کنند. کشتزارهای حاصل خیز آن را به نمکزار بدل نمایند؟ کی به پانفارسیم و نماینده گان گستاخش این اجازه را داده است برای ما تصمیم گیرند؟ برای ما تعیین تکلیف کنند؟! ملت آزرباجان به قیم نیاز ندارد! ملت آزربایجان به آقا بالا سر نیاز ندارد.چه کسی به این پانفارسهای نژاد پرست اجازه داده، یک تبریری، اردبیلی و یا ارومیه ای برای یک مهر پاسپورت باید به تهران سفر کند؟ برای یک مهر پاسپورت دوهزار کیلومتر راه رفت و برگشت طی کند. دو روزدرهتل بماند؟ کار و زندگیش فلج شود؟ کی به پانفارس شونیست اجازه داده است با ماشین تبلیغاتی اش شب وروزعلیه ملت شریف آزربایجان جوکهای شنیع و توهین آمیز شایع کند. در مطبوعات و رادیو تلویزن به ملت مظلوم آزبایجان توهین و دهن کجی کند؟
ائلیار گرامی! راسیسم فارس و پان ایرانیستهای تمامیت خواه کوچکترین حقوقی برای مردم و ملل غیر فارس جهنم ایران قائل نیستند، شما با کی میخواهی سر یک میز بنشینی و با آنان مذاکره کنی؟ اینان که ملل غیر فارس را اصلا هیچ بحساب می آورند، با چه کسی میخواهی از حقوق انسان صحبت کنی؟ با کی میخواهی از برابری حقوق، از آزادی و دمکراسی صحبت کنی...؟ اینان اصلا مفهوم دمکراسی بگوششان نخورده است؟ با آن کاملا بیگانه اند؟ اینان به برده داری عادت کرده اند! اینان جزچپاول وغارت مملکلت و استثمارخلقها چیزی سرشان نمیشود. با کی میخواهی بحث حقوق برابرانسان، بحث دمکراسی، بحث عدالت، بحث استرداد حقوق ملی مدنی، زبانی فرهنگی، بحث آزدیهای سیاسی را پیش ببری؟ با کی...؟ ممکن است برای آگاهی خوانندگان یک یا چند سازمان معرفی کنی؟
حیران گرامی،
ممکن است تصمیم جمعی غلط از آب دربیاید- مثل تصمیم جمعی انتخاب خمینی. و حالا نزدیک به چهل سال استفکر شخصی،،تصمیم شخصی، مقدمه ی تصمیم و انتخاب جمعی ست.
فکر مقدمه ی عمل است.
کار عملی در مرحله ی نخست همین «فکرو تصمیم شخصی» ست که بعد در قدم دوم ، به هنگام « رأی گیری عمومی»
تبدیل به کار جمعی میشود.
افراد جامعه ما لازم است در قدم اول تصمیم فردی بگیرند- و در قدم دوم تصمیم جمعی.
حالا صلاح خودشان را در جدایی می بینند یا در اتحاد ، « خودشان انتخاب کنند». روشنه که هر فرد نیز بیش از یک
رأی ندارد. درست یا غلط دوست دارند انتخابی را انجام دهند. اگر تصمیم غلط بگیرند حتما دودش به چشم خودشان خواهد رفت.
فرد سیاسی، و گروه و حزب و سازمان هم ، تنها میتوانند « نظر» خود را بگویند و رأی بدهند. باز مشکل « تصمیم صحیح و غلط» اینجا نیز وجود دارد- و باز در نهایت « سرنوشت همه چیز را جمع تعیین میکند».
خونریزی میکند و جامعه را در فقر وفحشا و بیداد غرق کرده است.
جمع همیشه تصمیم درست نمیگیرد. ولی چاره ای غیر از این نیست. راه دیگر « به جان یکدیگر افتادن و غرق شدن در جنگ داخلی» ست.
راه حل مشکل در قدم اول اینه که قبول کنیم
-« مردم سرنوشت خودشان و کشور را تعیین کنند- با تصمیم درست یا غلط- با جدایی یا اتحاد» یعنی اتحاد یا جدایی داوطلبانه است.، و به کارگیری زور و خشنونت و خونریزی ممنوع ست.
- بعد میتوان به کمک هم - همه ی مردمان-« سد حکومت خونریر» را از میان برداشت و شرایط را برای تصمیم گیری جمعی جهت « اتحاد یا جدایی» مهیا کرد.
- اگر عملا « آزادی » وجود داشته باشد -کسی جدایی را انتخاب نمیکند. انتخاب جدایی به علت عدم آزادی ست. با وجود آزادی برای « جدایی یا اتحاد» - که نخست اعتقادی ست- مشکل به مقدار بسیار زیادی حل میشود. و این میتواند طرف« اتحاد و همدلی و زندگی مشترک» را قدرتمند سازد. از اینروست که میگویم راه حل مشکل رفع جنگ داخلی، ایجاد نزدیکی، « انتخاب آزادی» ست.
یعنی باید گفت: عزیز من، میخواهی جدا بشوی، بسیار خوب ، نمیخواهی، باز هم بسیار خوب. ما مشکل « جنگ» با هم نداریم.
این آن ایده و راه حلی ست که بوی تمدن میدهد و میتواند ما را به سوی تمدن و مدرنیت رهنمون شود.
وگرنه ایده ی « فریدون مشیری» در شعر اش که توسط حسن گرامی نقل شده، که تکیه به « تیغ تیز- و ناسیونالیسم» میکند همان راه « خونریزی و جنگ داخلی و ویرانی» ست.
سلام جناب شمار1
کاملا درست است پیرامون حق تعیین سرنوشت ملیت ها ایده ی برجسته ای بعنوان الگو وجود ندارد و اینجوری هم بهتر و مفید تراست. زیرا سمبول های فدرالیسم و اشکال جهانی آن، بیشتر محصول منطقه ای خود آنها بوده و ناگزیر ما هم ضروری، بایسته و سزاواراست برای قوانین انسامدارخویش و رنگین فرهنگ خود، چگونگی این ساختار فدرالیسم ایرانی پیداکنیم.
پس تمام تلاش مقاله بر سر این می چرخد که کشورما چندملیتی ست، دچار نابرابری ها و سرخوردگی های تاریخی فرهنگی کهنه و پاسخ نداده شده است و چگونه می توان اراده سراسری انسان های همدرد و رنگین سنت و سرکوب شده، و البته انسان های محصول جامعه بشدت طبقاتی را از یوغ تاکنونی فرهنگ کردنکش و خودکامه شاه و شیخ توسط خود آنها رهانید، و بدون واسطه های بورکراتیک مرسوم و هیراشی های "دست بالای دست" هدایت زندگی سیاسی اقتصادی فرهنگی جاری شان را بدست خود آنها سپرد. چگونگی کشف و برداشت از این اهرم ها و ابزارها آتی، مورد نظر این مقاله است و شایسته است با همفکری گسترده به ابعاد و اعماق ناشناخته ی آن هرچه بیشتر روشنا بیفکنیم.سود این کار یا (تمرکززدائیِ فدرالیستی)بیش از همه در این است که نمی تواند از دل چنین ساختاری، کمتر یک قدرت مافوق و سرکش بازتولید کند و محصولش شاه و خمینی شود. چرا؟ چون اراده ی سیاسی کلان حول چندین قطب قدرت غیرمتمرکز می گردد. و در این کانون سیاسی (مانی پولاسیون) وزن آنچنانی که در هردو ساختار شاه و شیخ بوده و هست ندارد. و اراده گرائی مستقل هرقطب مانع آن شده و دیگر قطب ها مقابل هم برابر ناراستی ها و ناهنجاری ها خواهندایستاد! و جای تردید ندارد که سازش میان چند قطب موازی جهت دسیسه پردازی ها و توطئه گری های فرقه ای بسیار ناچیزخواهدبود. لازم می دانم تأکید کنم این چشم انداز سیاسی تنها زمانی اهرم اجرائی و مردمی خواهدداشت که در همان آغاز علیه نابرابری ها کارشود تا زدوده شوند و توده های ملیت ها هم سهم برابر حق زندگی شهروندی را لمس کرده و ببیند.
کوچکترین دستآورد چنین ساختاری حضور مستقیم و دلبخواهانه ی ملیت ها در کشور یکپارچه ایران است که عملا و قانونا می تواند منافع ملیت ها را در چهارچوب چنان دستگاهی نرمش پذیر و مردمی، سازگار با سود و هدف خود و همگان بیشتر از همیشه تاریخِ تاکنونی تأمین و تضمین کند. و این شیوه حکومت مداری انسانی همان فقدان تاریخی ست که از یکسو فرهنگ تمامیتگرائی را بدست تاریخ می سپارد و نقطه مقابل آن یعنی( اراده ی اجتماعی ت طبقاتی) را به میدان می کشد.
باسپاس از پانویس تان تندرست باشید
جنای FsAz
از این که 30 تا اسم قبلی شما بلوک شدند باید این را جای پیشرفت دانست
قوم بی هویت به قومی میگویند که یک روز خوداش را به سومری ها اویزان میکند روز بعد به زرد پوست های سلجوقی یک روز اویزان اورارتو ها است روز بعد اجداد اش را به زردپوستان التای می بندد یک روز اویزان نظامی و مولوی پارسی سرا میشود روز بعد دده قور قود در اغوش میکشد
جناب یوسف از اذربایجان
یک اینکه تمام کسانی که نوشتم تورکانی اند مشغول ستم بر من فارس هستند چرا من فارس سنی در کشور خودام نباید حق رئیس جمهور شدن داشته باشم چرا من باید شهروند درجه دو باشم
دوم: درباره اینکه فرزندان خامنه ای تورکی نمیدانند باید به عرض برسانم که نه تنها فرزندان خامنه ای بلکه فرزندان بسیاری از تورکان دیگر در همه ایران حتی اذربایجان و تبریز به فرزندانشان تورکی یاد نمیدهند این یک واقعیت هست همین الان کار زبان تورکی در همدان و قزوین و زنجان دیگه تمام شده هست
البته من اطلاعاتی نیستم امکان اش هست ولی من ان اتدازه هنوز با شرف نشده ام ولی بدام هم نمی امد اخر ماه به جای فیش حقوقی یک چک سفید امضا مثل برادران بلوچ شیعه دواتیشه شده (حضرات مصتبصرین) بگیرم و خوش باشم
کیانوش گرامی پوزش من را که ناشی از عدم اگاهیس من بود بپذیرید.شرمنده ام کردید با تصحیح صفحه
جناب موحدی
هیچ ببری با دندان عاریتی شکار نمیرود. در اینده هم باید کارخانه های تانک سازی و هواپیماسازی و... در ایران ساخته شود نه خرید تانک و هواپیما . ملاها با همه نفهمی شان این را فهمیدنند که مثل شاه نباید خریدار صرف باشند و هرچه را توان تولید داخل اش را باید داشته باشند
با مقایسه دست نوشته ها، معلوم میشود. کسی که با نام دیگران کامنت میگذارد، جو سایت ایرانگلوبال را بر هم میریزد فردی با نام "بهمن موحدی بامدان" تشریف دارند! عنصری که از کمینگاه ظلمت بر دیگران حمله میکرد. این فرد که با سو استفاده از نام من بارها کامنت گذاشته بود، در آخر آن جمله تورکی را نیز آورده بود. بی آنکه فکر کند سرنخی بدست خواننده میدهد، خود را لو داد. لحن گفتارایشان، انشا و تکیه کلامش! بدتر از همه تشابه کامنتهایش ماهیت او را بر ملا کرد. البته خوانندگان انتظاری جز این از چنین عنصر ندارند. جای تعجب نیست دست پرورده رجوی سرانجام قادر به چنین کاری است.
چرا کشور ما شده زیردست
چرا رشته ملک از هم گسست
چرا هر که آید ز بیگانگان
پی قتل ایران ببندد میان
چرا جان ایرانیان شد عزیز
چرا بر ندارد کسی تیغ تیز
برانید دشمن ز ایران زمین
که دنیا بود حلقه، ایران نگین
چو از خاتمی این نگین کم شود
همه دیده‌ها پر ز شبنم شود.
فریدون مشیری .
الانم قدرت موشکی ایران اسمان ایران رو به گونه ای امن نگه داشته که امارات که هیچ عربستان جرات حمله به ایران رو نداره هواپیماهاش سالم برنخواهند گشت اگه یک درصد به این موضوع شک داشت این همه هزینه برای به راه انداختن جنگ داخلی در ایران نمیکرد
سلام -باتشکرازجناب آقای جداری من درزیرمقاله شماچیزی ننوشته ام .این جاعل فکرمیکنم قابل شناسایی توسط سایت است .
ولی چراجلوی این کاررانمی گیردبرایم سئوال براگیزشده است.
آقای توکلی اگرچنانچه برایتان قابل شناسایی است لطفاجلوی این شخص بی منطق وجاعل رابگیرید.
ممنون میشوم/
رسیدن به آزادیبدیهی است در بعد فردی، هر شخصی هم حالا که این نوشته می خواند می تواند بگوید من ازدانه تصیمی گرفتم مثلا کشور تجزیه شود یا متحد بماند/ ولی این تصمی شخصی وقتی جمعی شود باز باید در عمل اجرا شود/ تا حد حرف همه می توانند/تصمیم تا جرا نشود تنها ذهنیت است.
1- دمکراسی، مبارزه به سبک گاندی 20 تا 30 سال دیگر شاید/ یا انقلاب دموکراتیک به سبک تونس.راه رسیدن به ازادی عملی چیست؟
2- ایجاد کشورهای قومی از طریق جنگ و شورش مسلحانه مثل اقلیم کردستان عراق.
http://iranglobal.info/node/56788
در گذشته در زمینه ماهیت شوونیستی و پان ایرانیستی آقای تبریزی نظر خود را در ایران گلوبال مطرج ساخته ام . از دید من، ستاره سرخی که ایشان در بالای کامنت های خود میگذارد، تمهیدی برای پوشاندن جهره عمیقا شوونیستی و ضد کمونیستی می باشد. بیش از این نمی خواهم در مورد ماهیت فرد بی منطق پان فارسیستی بنام تبریزی حرف بزنم
باریش جان خدا را خوش نمی آید، از این کارها دست بردار، با آبروی آزربایجانی ها بازی نکن، برای مطرح شدن در جو مدیای سیاسی ایران ترتیب این مصاحبه های نه نه من غریبم ها را نده، مردم ایران امروزه همه به نان شبشان فکر می کنند، دیگر کسی حال شنیدن مصیبت را ندارد، تازه ایران پر است از آخوند مصیبت سرا....
آقا بهمن موحدی تو مسئله حقوق ملل و غیره را ول کن و برای ما بگو که این رهبر غایب مسغود رجوی کی ظهور خواهد کرد و جامعه بی طبقه توحیدی دولت دموکراتیک اسلامی امام زمان مسعود رجوی کی برقرار خواهد شد و قتل عام تجزیه طلب ها کی شروع خواهد عین نوشته بهمن موحدی « بنده برعکس شما خواهان برخورد شدید و سرکوب تجزیه طلبان خائن وطن فروش می باشم و باید آنها را به جایی فرستاد که عرب نی بیندازد ».
جناب بشریت شما همان خراسانی سابق هستی که چند کامنت با همین مضمون دارد؟
دست بردار از این فدرال بازی ها. ایران قابل مقایسه با سوییس و کانادا یا انگلیس و اسکاتلند نیست. ما در اینجا صاحبخانه داریم و مهمان. مهمان حق تقسیم خانه مهمان را ندارد. فکر نکن کشور از هم بپاشد و کوچکتر شود مشکلات هم کوچکتر میشود. مملکت را تکه پاره می کنند در همان تکه های کوچک نیز همین تفرقه ها را درست می کنند. وضع کشور کوچکی مثل بحرین را ببینید یا ارمنستان و جمهوری باکو. رد قوم و قبیله ها یا بقول اینها ملیتها را بگیرید به زمان صفویه به بعد می رسد. این تازه واردان که کاری بجز تخریب تمدن ایرانی نداشتند امروز باید سربه زیر به حقوق شهروندی زیر سایه فرهنگ غالب ایرانی قناعت کنند. با قوانین تجاری ایران اگر آشنا باشید باید بگویم قومیتها حق سرقفلی ممکن است داشته باشند نه حق مالکیت
تمام کن این بحثها را ساده لوحی هم حدی دارد
.... این عین نوشته یک فرد فاشیست است « بنده برعکس شما خواهان برخورد شدید و سرکوب تجزیه طلبان خائن وطن فروش می باشم و باید آنها را به جایی فرستاد که عرب نی بیندازد ». آقا بهمن در استادیوم های ورزشی و کوچه و بازار آذربایجان و حتی تهران شعار تظاهرات .تبریز باکی آنکارا - بیزهارا فارسلار هارا یعنی تبریز باکی آنکارا - ما کجا فارسها کجا و یک شعار دیگر آذربایجان مال ماست افغانستان ماشما « آذربایجان بیزیمدیر افغانستان سیزیندیر و یک شعار دیگر آند اولا ستارخانا - اوت وروراریق تهرانا یعنی قسم به ستارخان آتش میزنیم به تهران .حالا اگر جرئت دارید بفرمائید در مقابل این ملت که به پا خاسته بایستد البته منتظر ظهور امام زمان و رهبر عقیدتی تو آقا مسعود رجوی بشو که رهبری فاشیستها را به عهده بگیرند و تو و امثال تو را برای لشکر کشی فروغ جاودان 2 برای مقابله
مقابله با ملل غیر فارس و بالخص تورکها هدایت کندبرای پیشرفت دین مبین اسلام مسلمانان باید به ساختن بتخانه ها همت گمارند تا مؤمنان در برابر آن بت ها سجده کنند و فرهنگ قرآنی در همه جا گسترده شود و برای آن که خداوندی که قرآن را فرستاده است از مسلمانان خشنود شود باید بت هائی مانند لات و منات و هبل و عزی یا پیدا شوند و یا بازسازی شوند تا مسلمانان مؤمن در برابر آنها به خاک بیفتند و سجده کنند و گر نه بدون آن بت ها دین اسلام پیشرفت نخواهد کرد! ***** دوستان گرامی، آیا بت پرست بودن با مسلمان بودن سازگار است؟ روشن است که ما در جهان حتی یک خر را نیز نمی توانیم پیدا کنیم که بگوید برای مسلمان بودن باید در برابر بت ها سجده کرد! همچنان که بت پرست بودن با مسلمان بودن سازگار نیست سوسیالیسم و کمونیسم نیز با ناسیونالیسم و پندارهای زهرآگین ناسیونالیستی مانند نژادپرستی و زبان پرستی و خاک پرستی و مرزپرستی و کهنه پرستی و مرده پرستی سازگار .....
..... نیستند! پس یا باید کسی سوسیالیست باشد و یا ناسیونالیست و همچنان که ما مسلمان بت پرست نداریم کمونیست ناسیونالیست نیز نداریم! ***** از سوی دیگر ناسیونالیست هائی را نیز می توان یافت که ادای سوسیالیست ها و کمونیست ها درآورده و در پان نامه هائی که می نویسند واژه هائی مانند کارگر، دهقان، بورژوا، رنجبر، بهره کشی، سرمایه داری، زرسالاری، امپریالیسم و ..... را به کار می برند اما چکیده سخنشان ناسیونالیستی است! چنین کسانی سوسیالیست یا کمونیست نیستند و چنین کسانی در گروه راست گراها گنجانده می شوند نه در گروه چپ گراها ! و کسانی مانند ولادیمیر ایلیچ اولیانوف (لنین) چنین کسانی را ریشخند کرده و آنها را سوسیال شوونیست نامیده اند! (مانند مسلمان بت پرست که از آن یاد شد!) ***** دوست گرامی ما جناب آقای حسن جداری یک ناسیونالیست درجه یک، یک راست گرای درجه یک و یک پان ترک درجه یک است و سخنان ایشان کوچکترین پیوندی با سوسیالیسم و کمونیسم ندارند! ایشان می نویسد: ( ..... کار روشنگرانه در بین کارگران و توده های زحمتکش ملت های غیر فارس افشای ماهیت فرصت طلبانه بورژوازی ملت های تحت ستم، دفاع بدون قید و شرط از اصل حق تعیین سرنوشت ملل و مبارزه با شوونیسم ملت غالب صد چندان می گردد ..... ) ملت غالب!!! رژیم غالب نه! دولت غالب نه! حکومت غالب هم نه! بلکه ملت غالب! نبرد ایشان با ملت غالب فارس است که حتما در انبارهای پر از پول دارند پول پارو می کنند! برای شناختن کسانی مانند جناب آقای حسن جداری نگاه کردن به نوشتاری در لینک زیر سودمند استhttp://www.iranglobal.info/node/51666
برای اینکه مقایسه‌ای بین اقتصاد جامعه شاهنامه خوان، و کشور کوچک کویت به دستتان بیاد، بهتر است بدانید که کویت که در فقط ۵ سال آینده، ۵۲۳ پروژه را، به ارزش ۱۵۰ میلیارد دلار، شروع خواهد کرد، این در حالیست که جامعه شاهنامه خوان ما، تازه وارد بحران آب، لشگر بیکاران، بی ثباتی و هزاران درد بی دارمان شده است. Turkey looking to invest in Kuwait’s $150B projects
Kuwait is planning to complete within a five-year development plan 523 projects that are worth around $150 billion.https://www.middleeastmonitor.com/20160920-turkey-looking-to-invest-in-…
ایران و جامعه شاهنامه خوان، در بین کشورهای منطقه، بدترین شرایط را به ارث برده است،۱- جامعه شاهنامه خوان، در بعد اقتصادی، به دنیای تورک و عرب نمی‌‌رسد. 2 جامعه شاهنامه خوانان، در مرکز ایران واقع شده، در حالیکه شاهرگ‌های ایران، دست غیر شاهنامه خوانان و غیر فارس هاست، نفت دست عرب هاست و راه ارتباط با جمهوری آزربایجان و تورکیه دست تورکان آزربایجانی است. ۳- زبان فارسی، در مقایسه با زبانهای قدرتمند تورکی و عربی، هر دو جایزهٔ نوبل ادبیات گرفته اند، نمیتواند کمر راست کند. ۴- جغرافیای فارس، مثل زبان فارسی، بسیار محدود است، بر خلاف جغرافیای و زبان تورکی و عربی، یارادیجیلیق yaradiciliq به خوبی گفت که جامعه شاهنامه خوان، قادر به تشخیص جایگاه خود، در بعد بومی، منطقه‌ای و جهانی نیست.
با اجازه یارادیجیلیق yaradiciliq عزیز، کامنت ۳۱ را، به کامنت‌های شما، اضافه خواهم کرد. (( آموزش، دانشگاه و آگاهی فرهنگی )) کشور تورکیه، سیستم‌های پیشرفته زیر دریائی را، توسعه داده است. ما افتخار می‌کنیم که یک کشور خاورمیانه، در حال ورود به تکنولوژی سیستم‌های پیشرفته است.
These systems are: Submarine Defense Combat Firing Control System; Submarine Information Distribution System; Situational Target Movement Analysis capabilities; and Online Performance Analysis System.Turkish Havelsan Develops Submarine Systems
http://www.defensenews.com/articles/turkish-havelsan-develops-submarine…