با درود و احترام به اقاى بهمن موحدى و انديشه هاى شريف و والا و انسانى شان .
اقاى موحدى، آنانكه آواز آفتاب را بر شاخه هاى جان آويختند و نثار مردم كردند، فرزندان پاك اين ديار بودند وتنها غم مردم و درد پرواز داشتند وبا طلوع آفتاب ، سرود شاليزاران و آواز گندم كاران خواهند شد . شاد باشى
به بهمن موحدی
اطلاعتت شما در مورد استاذ لوایی خیلی ناقص است.
حد اقل حوصله کنید و مقالات ایشان را راجع به رژیم جمهوری اسلامی در همین سایت بخوانید. برای نمونه این مطلب را : http://www.iranglobal.info/node/43849
جمهوریت زیر عبا را بخوانید.
" دموکراسی گشادگی نیست گشودگی است حاج آقا " را بخوانید: http://www.iranglobal.info/node/33818
همینطور از معده ی شریف هر چهآمد ننویسید. استاد لوایی جزو اولین کسانی است که در تبریز و خیلی قبل تر از اصلاحات بد علیه استبداد دینی آخوندها نوشته است. اما موضوع وی کلیت استبداد است . استبداد فرهنگی فاشیست ها و استبداد دینی و غیره... شما بهتر است فعلا یاد بگیرید و از چرخه ی اتهام زنی بیرون بیایید و به فقدان فهمتان بچسبید و حلش کنید. تکه از متن استاد در جمهوریت زیر عبا:
آمد ننویسید
" فرزندم، " جور دیگر ببین". زندگی مبارزه نیست، بلکه مبارزه، زندگی است. تو فرزند انتظار نیستی بلکه انتظار فرزند توست. کسی نخواهد آمد. عیسی و مهدی، تصویر اسطوره ای خود توست که بر قاب آرزوها و در چشم انداز خواسته هایت ظهور می کند. فرزندم، در کشاکش توفان کشتی شکن زندگی و در گیر و دار بگیر و ببندهای اجتماعی و سیاسی، و در این وانفسای سقوط انسانی آنچه بر من مسلم است ظهور خود توست. نترس. آنسان که نسیمی و حلاج خدا شدند، تو نیز منجی جهان خویشتنی. ظهور کن فرزند نسل ناجی پرست. گزینه ی چهارم را بر گزین. از ابهام "زاغ و روباه و پنیر" بیرون آی که نهایتش آواز تزویر و فریب است.این بازی، بازی ما نیست. بازی کوتوله های دین کودتایی است. پازل خشونت و دیکتاتوری و عصبیت. عصبیتی از جنس مطهری و خمینی و خامنه ای. چینش سیاسی پازل با تصاویر درهم مذهبی. آیت الله های موزاییکی، آیت الله های صیغه و استبرا و استبداد. فتوایی برای مرگ، فتوایی برای ارتداد، فتوایی برای زنده نگهداشتن فتوای بیداد. خبرگان بی خبری، مجمعی برای تشخیص مصلحت. که یادمان داده اند حقیقت تلخ است. و مگر شیرینتر از حقیقت یافت می شود؟
همه جا سموم اسامی سیاهی و سلطه. اسامی مستبد. خیابان، خامنه ای است. بیمارستان و تیمارستان، خمینی است. گمرگ خامنه ای باز است و فرودگاهش بسته. ووووو... جمهوریت اختصاصی، جمهوریت زیر عبا، جمهوریت عمامه به سر... جمهوری اسلامی خامنه ای، حریتنا له الفدا!
در چنین جامعه یی، پتانسیل گفتمان در باب آزادی به پتانسیل گفتمان برای بود و نبود استبداد بدل می شود. و این حماقت محض است... "
آقای کرمی ، جنابعالی در ارایه نظرات .... ضد عرب دست یهودیان را از پشت بسته اید.
جغرافیای ایران در زمان ساسانیان مگر شامل اعراب جنوب خلیج نبود؟
مگر جنوب شرقی عراق شامل بصره و ... فارس بودند؟
حالا فرض کنیم حرف شما درست است و عرب از زمان حمله به ایران که حدود ۱۳۵۰ سال است در اهواز اکثریت یافته اند آیا شما مجاز هستید امروز دموگرافی منطقه را بهم بزنید؟ و انگاه داعش و عرب صدر اسلام را به قتل و غارت متهم کنید؟
همان گونه که عرب از امپراطوری عثمانی استقلال یافتند از شما هم مستقل خواهند شد. وظیفه ما آنست که در هر حال شرافت انسانی را قربانی تعصب نکنیم.
شعر زیبائی بود و در همان سال 57.58 به همین مضمون این شعر در روزنامه ای چا پ رسید ..این شعر هشداری بود در برابر هیاهوی کسانیکه میخواستند از اب گل الود ماهی بگیرند و و متاسفانه ار حول حلیم به گرداب مرگ رفتند.
باانکه صد هزار شقایق به کوه دشت
پر پر شده است در ره ان سرخ انتظار
ا زگوشه مطبغ پیاز پیر
با ریش و ریشه ای که
فرو هشته در سبد
افروخته است رایت سبزی
که این منم پیام ان بهار .
سلام آقای بنی طرف
من نوشته جنابعالی می خواندم یاداین جمله معرف افتادم **وای به روزیکه گداپادشاه شود**
این پان ایرانیست ها.... که از هندوستان به ایران آمدند تنها مدرکی که دردست دارند برای اثبات حضورخود درایران اسلحه وزندان است ودیگر هیچی ....
ببنید وقتی ازاین نژادپرستان سوال می شود شما ازجهت دین چیزی ندارید اگردین قابل ارزشی داشتی چرا دین اسلام قبول کردید حالاکه نداشتی و دین اسلام پذیرفتید چرابه صاحبان اصلی آن اعراب که دینی به این مترقی را که امروزه شما چیزبرای ارائه ندارید در1500سال پیش به جهان ارائه دادند دوشنام می گوید ؟؟؟!!!
ویا ازجهت زبان تا قبل از غزنویان درایران کسی به فارسی حرف نمی زد چون هیچ سندی نداریم ویا حتی قبل از حافظ وسعدی درفلات مرکزی ایران کسی به فارسی شعری نه سرود است چرا به ترکها که بنیان گذارهای زبان فارسی می باشند دوشنام می گوید؟؟؟!!!
علت گسترش زبان فارسی
1-چون اعراب زبان عربی را رسمی کرده بودند وترکها اعراب راازایران بیرون کردند نخواستندزبان عربی وجود داشته باشد.
2-چرا ترکی رسمی نکردند غزنویان نخواستند به دست اعراب سرنخی بدن که آنها سواستفاده کرده شورشی راه به اندازند زبان سومی را که یک زبان محلی به نام دری درغزنین رواج داشت گسترش دادند
اعراب وترکها همیشه باهم جنگ داشتند فقط درزمان شاهپور باهم متعهد شدند واو را شکست دادند واندکی بعد ازاسلام ترکها اعراب ازصدر اسلام کنارزدند خود حاکم شدند
به ادامه بحث مان برگردیم این انحصار طلبان چنان از زبان وحکومت داری وازآثار باستانی سخن می گویند که گوی دردنیا چه ها دارند درصورتی تا قبل از 1000هیچ نداشتندآن هم نتیجه اختلاف ترک وعراب می باشد
درست گفتند وای به روزیکه گداپادشاه شود
اين استاد! برجسته، پديدهٌ غريبى است . شباهت هاى زيادى با استاد سيد كريم معروف دارد، ومانند او، ولى به شيوه ى ديگرى موجبات خنده ى ديگران را فراهم مى آورد . گاه و بيگاه انشاهايى مى نويسد و در اين توهم است كه دارد "نقد ويرانگر" مى كند . و هيج متوجه نيست كه تنها خود را ويران و عريانيش را آشكار ساخته است. اين استاد عظيم و شان انچنان در " آليناسيون" و وهم اسير است وخود را بزرگ و دانشمند مى انگارد كه به هيچ يك از پرسش ها و كامنت هاى ديگران پاسخ نمى گويد و همواره در برابر پرسش هاى ديگران سكوت مى كند و نام اين كار را نقد جسور مى گذارد كه صد البته تنها جسارتش باقى مى ماند ، چرا كه براى نقد كردن بايد دانش انرا داشت كه ايشان ندارند .
با خواندن خاطرات دوران کوددکی و نوجوانی نویسنده یاد دوران نوجوانی خود افتادم که دنیائی از شوق و عشق به ایران و شاهد نفرتی که اهل دین از رضا شاه داشتند افتادم. به این نتیجه رسیدم که ریشه ایران ستیزی هنوز هم اندیشه غالب مسلمین و چپها و مروجان دینی و مهاجران و اساسن مرده پرستی اهل تشیع در ایران است . به این فکر رسیدم که ایا همین مدعیان عرب میهن پرست هستند؟ عربهای سوریه علیه حاکم عرب بیش ا ز 5 سال است که سوریه و تمدن را نابود کردند. در عراق همین بربریت و در لیبی و یمن و اساسن جهان عرب جنگ قومی و قدرت عرب علیه عرب ادامه دارد و اساس باور این مردمان همان اسلام است . در باره تاریخ خوزستان و نام ان بسیاری نوشته اند و نیازی به پاسخگوئی نیست اما چندی پیش دکتر بنی طرفی از جهان رفت و نویسنده ای در باره ایشان نوشته است که
(مبارز نستوهِ خلق عرب
دکتر هاشم بنی طُرُفی یک عرب بود، آنهم از قبیله ی اصیل برادران طُرُف که در قرن هشتم هجری از یمن به عراق حرکت کرده و سپس گروههایی از آنها به ایران مهاجرت نموده و در اطراف محمره یا خرمشهر ساکن شدند و حالا کانون اصلیشان در اهواز و دشت آزادگان است. ) توجه دارید که از قرن هشتم تا کنون در ایران اقامت دارند و از یمن تشریف اوردند وهنوز هم عرب هستند و با این کارنامه عده ای مهاجر ادعای مالکیت میکنند.
این انرژی ات را صرف قوم ترک و مغول بنما که فاقد الفبا و خط و فرهنگ لغت و هویت و کشور و تاریخ و تمدن است که افتخارش در تاریخ مناره از کله گربه ها و ختنه شیعه صفوی و نوحه خوانی و قمه زنی است . از خود پرسیده ای که چرا ترکها از الفبای فارسی عربی لاتین کریل روسی چینی استفاده میکنند چون قومی چادرنشین و بیابان گرد و دامپرور و کوچی بودند و هستند . ایرانیان با همین الفبای حاضر توانستند در طول این چند هزار سال شما را در خود حل کنند و هزاران اثر کتابی و سنگی و لوحه ای در تمام رشته های علوم انسانی و علوم اجتماعی و سیاست و تاریخ و دین و فلسفه و زبانشناسی به مردم جهان عرضه کنند . شما ترکها در کعبه تان ترکیه و مغولستان و ازبکستان و تاتارستان ار خط و الفبای لاتین و روسی استفاده میکنید . اسامی تان تماما عربی اسلامی ایرانی مغولی روسی است ماند علی اووف و الهام اووف و زینب وا و سکینه کوا و ته چین و ماچبن است.
آقای ناصر کرمی که نام و فامیلت عرب است.آیا درمورد ترکها که بیشترین جمعیت غیر فارس را دارند هم همین نظر را داری.آنها امنیت شما را تهدید نمیکنند یا باید قبول کنی که دو طرف خط مرزی در کل کشور شامل ملیتهای دو طرف متقاباست.مانند بلوچها در سیستان ترکمنها درگلستان کردها در غرب وترکها در مرز ترکیه.کینه ورزی شما با عربها تمامی ندارد.انشاالله روزی تقاص پس خواهید داد.
سلام-من فکرمیکنم یک اطلاعاتی یاساواکی راآقای توکلی مسئول کامنت کرده تانظراتی راکه درراستای فاشیست های فارس وزبان فارسی نوشته شود اجازه چاپ دهد.هتاکانی همچون کرمی وایستا.موحدی ووو...آزادند وبقیه نوشته ها دفن میگردد.جل الخالق.
دوستان ... همان طور که متوجه هستید فقط سلطنت طلبان هستند که جغرافیا ی ایران را با (( ارز و دلار)) می سنجند و بدینسان طرفدار ( تمامیّت ارزی و دلاری ) هستند . اگر کاربر گرامی علاقه به بزرگ کردن مساحت ایران را دارند شاید به ( تمامیّت عرضی و طولی ) فکر میکنند. ولی اگر به یک پارچه گی ایران غلاقه دارند حتم دارم که ایشان به جای محاسبات هندسی قبر کورش به (( تمامیّت ارضی)) بیشتر تمرکز کرده بودند. ولی از این گذشته ها, ین همان اشتباه های هست که ما ترک ها گریبانگیرش هستیم. همانطور که قبلآ گفته ام زبان ترکی از نادرتری زبان های دنیاست که هرچه که تلفظ می کنیم , نوشته میشود. بخاطر اینکه توجه شما دوستان را زیاد به این مسئله جلب بکنم من کلمه (( اسیضاح )) یعنی « Impeachment» را 96 نوع می نویسم تازه با این شرط که تنها با دو حرف مستقل همچون حروف ( اِ ...در آغاز کلمه استقلال ) و ( ع)
و (ع ...در آغازکلمه عصمت و یا عفت ) این کلمات را نوشتم. اگر از مرکب این دو کلمه ( اِ و ع ) همچون در کلمه (( اعتبار)) بکار میگرفتم و یا بگیریم , کلمه « اسیضاح» را 196 نوع می توان نوشت. این همان فاجعه فرهنگی است که یک بچۀ ترک تنها بخاطر عدم توانائی به تحصیل با زبان مادری تا آخر زندگی گریبانگیر هست. در هر حال....
استیضاح 2- استیضاه 3- عستیضاح 4- عستیضاه 5- اسطیضاح 6- اسطیضاه -7 عسطیضاح 8- عسطیضاه 9-استیزاح 10- استیزاه 11- عستیزاح 12- عستیزاه 13-استیظاح 14- استیظاه 15- عستیظاح 16- عستیظاه 17- استیذاح 18- استیذاه 19- عستیذاح 20- عستیذاه 21- اسطیزاح 22- اسطیزاه 23-عسطیزاح 24- عسطیزاه 25-اسطیظاح 26- اسطیظاه 27- عسطیظاح 28- عسطیظاه 29- اسطیذاح 30- اسطیذاه 31- عسطیذاح 32- عسطیذاه 33- اثتیضاح 34- اثتیضاه 35- عثتیضاح 36- عثتیضاه 37- اثطیضاح 38- اثطیضاه 39- عثطیضاح 40- عثطیضاه 41- اثتیزاح 42- اثتیزاه 43- عثتیزاح 44- عثتیزاه 45- اثتیظاح46- اثتیظاه 47- عثتیظاح 48- عثتیظاه 49 اثتیذاح 50-اثتیذاه 51- عثتیذاح 52- عثتیذاه 53-اثطیزاح 54- اثطیزاه 55- عثطیزاح 56- عثطیزاه 57- اثطیظاح 58- اثطیظاه 59- عثطیظاح 60- عثطیظاه 61- اثطیذاح 62- اثطیذاه 63-عثطیذاح 64- عثطیذاه 65- اصتیضاح 66-اصتیضاه 67-عصتیضاح 68- عصتیضاه 69-اصطیضاح 70- اصطیضاه 71- عصطیضاح 72- عصطیضاه 73-اصتیزاح 74- اصتیزاه 75- عصتیزاح 76- عصتیزاه 77- اصتیظاح 78- اصتیظاه 79- عصتیظاح 80- عصتیطاه 81- اصتیذاح 82- اصتیذاه 83- عصتیذاح 84-عصتیذاه 85- اصطیزاح 86- اصطیزاه 87- عصطیزاح 88- عصطیزاه 89- اصطیظاح 90- اصطیظاه 91- عصطیظاح 92- عصطیظاه 93- اصطیذاح 94- اصطیذاه 95-عصطیذاح 96- عصطیذاه ....
نکته خنده دار این است که آقای حداد عادل رئیس فرهنگستان ایران با چنان معقوله های را بخاطر احیای زبان فارسی به فرهنگ زبان فارسی وارد میکند که انسان را تا اندازه ای به فکر وا میدارد. ایشان ( کراوات را به ... دراز آویز زینتی... پیتزا را به ... کش لقمه.... همبرگر را به ....گرد لقمه ) ترجمه کرده و به فرهنگ زبان فارسی چپانده است... ما منتظر هستیم که مترادف (( ساسج )) چه خواهد بود.....بهترین ها را برایتان ارزومندم...
کسانی که باید از ایران بروند آخوندهای مفتخور وجنایتکار هستند . ایران متعلق به تمامی ساکنین این سرزمین است از فارس وترک آذری و کرد ولر وبلوچ و........ این افکار وبحث های پوچ وبی فایده قومیتگرایی ونژاد پرستی را رها کنید، این حرفها چه دردی از خلق شریف ومحروم ایران درمان می کند، فریب این نفرت پراکنی ها وتفرقه اندازی های لوایی را نخورید، لوایی دارای افکاری راسیستی است و آرزویش این است که ایران تکه وپاره بشود، لوایی به هیچ وجه به فکر مبارزه با رژیم جنایتکار وچپاولگر جمهوری اسلامی نیست، تابه حال شده محمد رضا لوایی به صورت مستقیم در مقاله هایش به آخوندهای قاتل ودزد حاکم بر ایران حمله کند؟ هرگز! مهمترین وظیفه ایرانیان مبارزه با رژیم جنایتکار وچپاولگر جمهوری اسلامی است وسرنگونی این رژیم فاسد وجنایتکار وجایگزینی یک سامانه سیاسی مدرن وبرقراری حاکمیت دموکراتیک خلق ایران.
و تا زمانیکه هالیوود فیلمی از زندگی کوروش کبیر بر مبنا واقعیت یعنی پادشاه ایرانی، پیامبر یهوه، ناجی قم یهود از اسارت بابلی ها، جهانگشا با منشور حقوق بشر او و در آخر فیلم مراسم خاکسپاری این بزرگ مرد را در همین پاسارگاد به تصویر نکشد من همچنان به اینکه این آرامگاه به چه شخصی متعلق میباشد شک خواهم کرد. در آخر پانترکان و تجزیه طلبان ناامید، خوراک ذهنی شما را فعلا تا دهها سال تامین کردیم ولی زیاد هم ناامید نباشید، جنگ جهانی سوم بالاخره روی خواهد داد.
من اعلام میکنم که طرفدار تمامیت ارزی ایران هستم وبدلیل ساختار اجتماعی ایران و سنت، طرفدار نظام پادشاهی مشروطه می باشم و باور دارم که پادشاهی به اسم کورش کبیر با تمام مدارک و توضیحات تاریخی و دینی به عنوان بنیانگذار پادشاهی هخامنشیان از استان فارس وجود داشته است، نه به عنوان اولین بنیانگذار پادشاهی در ایران. همانطور که میدانید هیچ اثری و ردی از آرامگاههای پادشاهان مادی نمانده است و اولین آرامگاه مال کورش و باقیمانده متعلق به پادشاهان بعدی میباشد. پادشاهان هخامنشی جمعاً ۱۳ نفر بوده اند که از آنها با توجه به قدرت و اهمیتشان شش آرامگاه از خود به جا گذشته اند، البته بغیر از کوروش کبیر. شش آرامگاه همگی در دلم کوه و صخره کنده شده اند ولی آنچه قابل توجه است ادامه شیوه ساختن آرامگاه از زمان داریوش بزرگ تا اردشیر سوم یعنی کندن کوه ادامه داشته است. اگر سنت را مبنا ادامه این شیوه
معماری قرار دهیم، سوال بعدی و منطقی این است که چرا این پادشاهان از شیوه معماری ساختن مقبره کورش پیروی نکرده اند و سنت شکنی کرده اند. آیا میخواسته اند که خود را بزرگتر از کوروش کبیر معرفی کنند یا آثاری بزرگتر از آرامگاه کوروش از خود به یادگار بگذارند؟ همانطور که میدانید آرامگاه کورش از نظر اندازه و وسعت دست کمی از حجاریهای نقش رستم ندارد. و طول آن ۱۳،۵ متر در ۱۲،۵ متر میباشد. ارتفاع آن نیز ۱۱ متر میباشد. از طرف دیگر از بعد علم روانشناسی، تفکری که پشت ساختار آرامگاه کوروش میباشد پیچیده تر از کندن کوه و سخره برای ساختن آرامگاه میباشد. نکته مهم دیگر در آرامگاه کوروش شباهت آن با آرامگاههای یونانی میباشد. یک نکته مهم دیگر در مورد آرامگاه کوروش مطرح شدن آن در قدیمیترین منبع یونانی برای اولین بار توسط آریستو بولوس تاریخنگار اسکندر مقدونی میباشد. سوالی که در که در اینجا مطرح میشود این استکه چرا آریستو بولوس فقط از این بنا با تمام جزییات نام میبرد ولی ذکری از تخت جمشید(پرسپولیس) و یا نقش رستم با آرامگاه شش پادشاه هخامنشی دیگر نمیکند؟ آیا فاصله آرامگاه کوروش با تخت جمشید و نقش رستم آنقدر زیاد است که موفق به دیدن این بناها نمیشود؟ همانطور که میدانید حمله اسکندر مصادف با پادشاهی داریوش سوم آخرین پادشاه هخامنشیان بود و تمام این بناها وجود داشته اند. از طرف دیگر مرگ اسکندر مقدونی در راه برگشت از هند به بابل در وسط راه میباشد که ظاهراً ناشناخته میباشد و اگر مرز ایران و هند آنزمان را رود سند در نظر بگیریم، شیراز کمی بعد تر از حد وسط بین بابل و هند میباشد. چرا آریستو بولوس تاریخنگار چیزی در این مورد ننوشته است. چرا یونانیها خواسته اند که قبر اسکندر مقدونی ناشناس بماند. اصلا چرا باستان شناسان غربی که با استفاده از منابع دینی نظیر تورات و سایر نوشتههای یونانی توانسته اند آثار باستانی ایران را حتی تا زمان ایلامییان و قدیمیتر یعنی سومریها را کشف کنند، چرا نتوانسته اند قبر قهرمان تاریخی خود را پیدا کنند که امروزه فیلمی نظیر اسکندر کبیر را میسازند ولی از کوروش کبیر که در تورات از او به عنوان پیامبر یاد شده است فیلمی نمیسازند؟ آیا میدانستید که قبر کوروش در سقف میانی آرامگاه قرار داشت یا به شکلی ماهرانه مخفی کرده بودند که در سال ۱۳۳۸ بطور اتفاقی کشف به عمل میاید که قبلا بدانجا نیز دستبرد زده شده و محتوای آن خالی گشته است. آیا اینطور نیست که تاریخ ما را آنها نوشته اند و در جایی که مصلحت نبود دستکاریهایی کرده باشند؟ به هر حال اینجا آرامگاه هر شخصی باشد باید در نگهداری از آن کوشا باشیم که ارزش آن از هزاران چاه نفت بیشتر است و
تاریخِ جهان از ماموت تا فیسبوک (12) تمدنها میآیند و میروند؛ اما باورها میمانند
آریایی ها
آریا نامی است که به مهاجران هندواروپایی زبان که در طول هزاره دوم پ. م به فلات ایران و شبه قاره هند کوچ کردهاند، داده شدهاست.
تمدن ودایی که در شمال و شمال باختری شبهقاره هند شکلگرفت، همچنین وداها (کهنترین نوشته به زبان هند و اروپایی) متاثر از آریایی هاست.
وداها مهمترین نوشتار موثر در شکل گیری فرهنگ کنونی شبه قاره هند هستند. سندی تاریخی است از جهش فرهنگی کسانی که قربانیکردن را مهمترین بخش زندگی خود میدانستند به سوی مردمانی با تفکرات فلسفی و ضد خشونت.
یکی از مهمترین خدایان دوره ودایی «آگنی» است. در زبان هندی و همچنین در زبان سانسکریت، آگنی به معنای آتش است.
در وداها آگنی خدای آتش و از مهمترین ایزدان بشمار میرود. دوره ودایی در هند با حضور آریاییها آغاز میشود.
سلام درود بر جناب آقای لوایی
جناب لوایی از این جماعت ....هندی چه انتظار دارید
1-این جماعت دین شان زرتشتی است یک دین هندی است
2-این جماعت زبان اش فارسی جزو گروه زبانهای هند ارویایی است
3-این جماعت غیر ایرانی و غیر بومی کولی های که به صورت دورگردزندگی می کردند منبع درآمد آنها ارائه خدمات وفروش ابزاز آلات ورقص وآوازبوده که درصدراسلام به زورمسلمان شدندوقسمتی هم کوچ کردند به اروپا برای نمونه به مثال ذیل توجه کنید:
اسامی طوایف کولی ها که به ثبت رسیده اند مشابه اسامی طوایف کردها است. مانند:
طوایف کردی: کلیایی، گورانی، سورانی، خرات، زور، جاف، اردلان، کاویانی، کرمانچی، قادری، خانی، بوکان
اعراب خوزستان به کولی واژه «کوت» را بکار می برند و در آذربایجان واژه «کوت» را به «کرد»
اطلاق میکنند. در شرق پاکستان و غرب هندوستان منطقه ای بزرگ بنام «کوت» وجود دارد و شهرها و روستاهای بسیاری با پیشوند و پسوند «کوت» وجود دارند. در زبان تورکی به کولی می گویند «قراچی» که از واژه «کراچی» گرفته شده و در خراسان به آنها «کرمانچی» می گویند.
4-این جماعت وقتی اعراب به ایران حمله کردندهمدست اعراب شدند وترکها که با اعراب می جکیند رهبرشان بابک را توسط افشین فارس وسمباد ارمنی دست گیر کردند دست بسته تحویل خلیفه عرب دادند
5-این جماعت وقتی ترکها اعراب را ازایران بیرون کردندبرایران سلسه های غزنویان وسلجوقیان وخوارزمشاهیان برایران حاکم شدند درجنگ خوارزمشاهیان با مغولان ،همدست مغولان شدند باعث گردیدند تا مغولان ترکها رابه کشند برایران حاکم شوند و امروزه همدستی با مغولان را ازهوش دانایی می دانند
6- این جماعت نمک نشناس تا قبل حاکمیت ترکها هیچی نداشتند نه کتابی ازخود داشتند ونه زبانی که به آن سخن می گفتند ازهخامنشیان وساسانیان واعراب هیچی ندارند هرچه دارند از ترکها است
کولی ها برگردید بروید به هند دوستان ....
بە خبری از تورکیە توجە کنید ......... بالاترین دادگاه استیناف در ترکیه احکام قضایی ۲۷۵ نفر را که پیش از این در پرونده "ارگنکون" به جرم توطئه برای کودتا علیه دولت رجب طیب اردوغان، نخست وزیر وقت و رئیس جمهوری فعلی ترکیه، محکوم شده بودند، نقض کرده است. ارگنکون نامی آشناست در تورکیە تشکیلاتی و سازمانی فاشیستی و بە غایت بربر منش بیشتر اعضاء ارگنکون از سران و ژنرالهای ارتش تورکیە و افسران تشکیل میدادند ارگنکون در دهەی 70 و 80 و 90 و تا 20 جنایتهای هولناکی علیە بشریت مرتکب شدند بیشتر جنایت ارگنکون بە کشتار و جنوساید ملت کورد مرتبط است کشتار های جمعی و دفن دست جمعی در گورهای بی نام نشان کە کوردهائی کە توسط ارگنکون با پشتیبانی دولت و حکومتهای تورکیە در کوردستان تورکیە انجام میگرفت در سر تاسر کوردستان تورکیە این گورهای دستجمعی وجود دارد
اکنون بار دیگر فاشیزم حکومتی تورکیە با آزاد کردن جنایت کاران فاشیست از زندانها دوبارە میخواهند از پتانسیل و نیروی جنایتکارانەی ارگنکون در کشتار های بی رحمانە استفادە کنند انگار مبارزەی منلت کورد در تورکیە وارد فاز جدیدی خواهد شد اینبار مبارزەی ملت کورد نە برای آزادی کوردستان نە برای دمکراسی نە برای لیبرالیسم و رفاه و اقتصاد حکومت فاشیست تورکیە انگار بە سیم آخر زدە و از تمام کرافت و نیروهای فاشیستی و جنایتکار استفادە میکند برای حذف و جنوساید و نابودی ملت کورد و مبارزەی ملت کورد اینبار بر برای بقا و ماندگاری خواهد بود و هیچ شکی نیست کە جنایت کاران تورک هیچ وقت قادر نخواهند بود یک ملت را حذف و نابود کنند بنا بر این در این نبرد آن نیروی پیروز خواهد شد کە از ماندگاری خود دفاع میکند و شکست برای نیروی فاشیستی خواهد بود کە کر بە حذف دیگران بستە
جناب بهمن موحدی گرامی، کسی که با نام شما کامنت می گذارد مرتب ای پی عوض می کند، راحل این است که به شما اکانت کامنت گذاری بدهیم که کامنت خود را بطور مستقیم در سایت بگذارید و ایشان را عدم انتشار بزنیم
جناب بهمن موحدی گرامی، کسی که با نام شما کامنت می گذارد از کشور انگلیس است و مرتب ای پی عوض می کند، راحل این است که به شما اکانت کامنت گذاری بدهیم که کامنت خود را بطور مستقیم در سایت بگذارید و ایشان را عدم انتشار بزنیم
سلام بر شما دوست عزیز
بحث «تاریخ جهان از ماموت تا فیسبوک»؛ که از داستان تکامل و انسانهای اولیه آغاز شده و تا دوران کنونی ادامه خواهد داشت، در مورد تجربه و حافظه گذشته بشر است. فلسفه تاریخ - کشف قوانین عامی که بر روند رویدادها حاکم است - نیست. با مسامحه؛ «علم تاریخ» یا بهتر بگویم بیان رویدادهاست. من دادهها و اطلاعات مربوط به روزگار سپریشده را یافته؛ جمعآوری و سازمان دادهام و گرچه در وقایعنگاری صرف نماندهام اما از تحلیل و تفسیر روابط بین این وقایع و اینکه چگونه و چرا رُخ دادهاند، گذشتهام. (از جمله به این خاطر که بدان اشراف کافی ندارم.) توجه داشته باشیم که تاریخ یک علم است؛ و کرونولوژی، بخشی از آن.
از زنده یاد حمید مومنی در قسمت ۳۶ و ۳۸ «خاطرات خانه زندگان» یاد کردهام. راست میگفت آن انسان شریف که تاریخ، تنها سرگذشت جنگها و شکست و پیروزی نیست.
با کمال احترام: همنشین بهار
سلام بر شما دوست عزیز
بخشهای آغازین «ناریخ جهان از ماموت تا فیسبوک» را لطقاً ببینید. آنچه شما فرمودید(دو هزار سال دیگر تاریخ فرهنگ غرب...و نه فقط تاریخ هزار ساله سدههای میانه) بیان شده، همچنین «فرهنگهای چند هزار ساله قدیمی در چین و هند و مصر و ایران» و نیز روم و یونان و مکزیک و پرو...
بگذریم که معرفی یونان به عنوان خاستگاه تاریخنگاری برخاسته از سیاستی است که سعی دارد همهی فضایل علمی را تنها مستند به غرب کند. درحالیکه شماری از آثار تاریخی در خاورمیانه، به پیش از هرودوت و هومر اشاره دارند. در منطقه بین النهرین و عیلام به آثار شگفتی برمیخوریم. ازجمله الواح گلی مربوط به حماسه گیلگمش در منطقه اکد و بابل و یا الواح گلی کتابخانه آشوربانی پال یعنی «قانون حمور ابی». همچنین کشف یک زیگورات کهن در جیرفت با قدمت بیش از پنج هزار سال...
با کمال احترام: همنشین بهار
سَلجوقیان؛ دودمانی ایرانی و ترکتبار بود که در سدههای یازدهم و دوازدهم میلادی، بر بخشهای بزرگی از آسیای غربی و ایران فرمانروایی داشتند. آنان در اصل غزهای ترکمان بودند که در دوران سامانی در اطراف دریاچه خوارزم (آرال)، سیردریا و آمودریا میزیستند.
غز(اوغوز) اشاره به مجموعه مردمان ترک است. «سنگنبشته اورخون» نیز که ترکان اولیه را توصیف میکند، به غزها اشاره دارد.
سنگنبشته اورخون قدیمیترین نمونههای موجود از زبان ترکی باستان ، در دو بنای تاریخی واقع در دشت اورخون در مغولستان امروزی میان سالهای ۷۳۲ تا ۷۳۵ میلادی نگاشته شدهاند.
با این یادآوری که مردم ایران چه ترک چه غیر ترک همه عزیز و دوستداشتنی هستند، اجازه میخواهم این بحث را ادامه ندهیم.
باکمال احترام: همنشین بهار
در مورد سنگنگاره های منطقه تیمره
مجموعهای از سنگ نگارههای ایران در منطقهای به نام «تیمره» واقع شدهاست. تیمره نزدیک شهرستانهای گلپایگان، الیگودرز و خمین قرار دارد و بیشتر آن در منطقه جغرافیایی گلپایگان بین کوچری و غرقاب است. گفته میشود در منطقه تیمره(نزدیک خمین)، قدمت بعضی از سنگ نگارهها که تصاویر بزکوهی و...در آن نقش بسته به چهل هزار سال پیش برمیگردد. واقعش روشهای علمی مانند آزمایش موسوم به نیمه عمر کربن، پتاسیم آرگون و تعیین جهت قطب مغناطیسی (magnetic polarity chronology) و یا مقدار اورانیوم توریوم که برای تعیین تاریخ دورههای پارینه سنگی به کار میرود، هنوز بر روی آثار بهدستآمده از تیمره انجام نشده، و به همین دلیل نمیتوان بهطور دقیق صحبت از چهل هزار سال پیش کرد. (ادامه دارد)
البته برخی از سنگنگارهها گویای دورانی است که بشر به ابزار نخستین شکار(سنگهای تیز) و رام کردن حیوانات و پس از آن کشاورزی و کاشت گیاهان روی آورد.
یک نکته:
در یکی از روستاهای منطقه تیمره، مردم به زبان ترکی تکلم میکنند (ترکی تغییر یافته زبان مادری آنها که همان ترکی آذری است) آنها در زمان صفویه از آذربایجان به این نواحی کوچانده شدند و همه در شمار مردم خوب میهنمان هستند. هنرهای صخرهای، مرز جغرافیایی مشخصی ندارد و همه مردم فارغ از فرهنگ، نژاد و حتی اقلیمهای جغرافیایی برغم دوری از آن گذر کردهاند.
با کمال احترام: همنشین بهار
یکبار چنین گزاشهایی در مورد استان خوزستان، در رسانه های گروهی بویژه رسانه های بیکار و مفتخور ایرانی مانند آقای رأفت انتشار یابد تا از تبعیض نسبت به شهروندان ایرانی عرب تبار اشاره ای کند، بد نیست، امّا اینکه چنین برنامه ای را مرتّب تکرار و به یک اصل و اهرم سیاسی تبدیل کردن، قابل بررسی و اصولأ درست نیست. از این گذشته وقتی ماهیّت و جوهر مسئله و صورت موضوع بی پایه و اساس است، چرا باید آنرا تکرار کنند!.
اوّل اینکه تا دورهء ساسانیان نام و اثری و رد پایی از مردم عرب در ایران و در خوزستان نیست، و با حملهء اعراب است که دروازه های جغرافیای ایران بر روی اعراب باز میشود، بنا بر این استان خوزستان و یا مالکیّتی از یک وجب از خاک ایران خوزستان به اعراب، تجاوز به امنیّت ملّی یک کشور و توهین به همهء ساکنان جغرافیای غرب، جنوب غربی و جنوب کشور است.
دوّم اینکه استان خوزستان و استان کهگیلویه و بویراحمد، و استانهای جنوبی کشور مرکز منابع نفت و گاز ایران، و به مناسبت بنادر و ارتباط باجهان، مرکز بازار کار ایران هست، و هر ایرانی و شهروند ایرانی از این حقوق برخوردار است که به این مناطق مهاجرت و کار کنند. و هیچ کسی اجازه ندارد برای آنها ممانعتی بوجود آورد.
در این استانها به نیروی انسانی کار ماهر نیازمند است، و متأسفانه شهروندان عرب خوزستان تنبل هستند، حتّی در کشاورزی و برای مایحتاج زندگی روزمرهء خود فعالیّتی ندارند، و انتظار دارند، فقط از منابع در آمد نقت و گاز ایران، روزگار بگذرانند، مانند سایر مردمان عرب حوزهء خلیج فارس، که بازدهی و کار نمیکنند، و مردمان دیگر از جمله هندی، پاکستانی، آفریقایی و غیره.. برایشان کار میکنند.
یک وجب از خاک اهواز و استان خوزستان به مردم عرب تعلق ندارد و ایرانیان ساکن خوزستان و سایر استانهای دیگر جنوب غربی و جنوب ایران، هم هندی و پاکستانی و آفریقایی و گماشتهء نیستند، که خدمتگزار اقلیّت کم مردم عرب در خوزستان باشند. حقوق شهروندی این مردم محترم، ولی ملکیّت نه!
گذشته از دوستان و وابستگان دور و نزدیک، تنها دو خانوادهء درجهء یک من سالهاست که در اهواز ساکن هستند و کار و کوشش تلاش دارند، کشور و میهن باستانی مادری و پدری آنهاست، اصولأ این جابجایی در اثر رشد اقتصادی و بازار کار و نیازمندی به نیروی انسانی کار ماهر در همهء جوامع مرسوم بوده و هست، آیا مهاجران از سایر قاره ها و کشورهای دیگر به آلمان به دانمارک، با اروپا و کشورهای صنعتی برای برهم زدن بافت قومی و نژادی است، این چه افکار عقب مانده ای است !
آقای رأفت و عرب تباران باید این را بدانند، حکومتهای ایران مرکزی، بفکر امنیّت استان خوزستان باشند و یا نباشند، مردمان ایرانی تبار در استان خوزستان و سایر استانهای همسایه و اصولأ استانهای غرب، جنوب غربی، و جنوب کشور هوشیارانه، مسائل را تحت کنترل دارند و به اقلیّت عرب توصیه میشود، با پشتیبانی پان عربیسم کاری را از پیش نخواهید بُرد، طرف گفتگوی شما افرادی مانند رآفت ها و از این بزرگترها ، تهران، قم و سمنان و کرمان و حکومت مرکزی نیست، همان بهتر که با مدارایی با مردم منطقه خوزستان، و استانهای همسایه و جنوب غربی و جنوب کشور به گفتگو بنشینید و دعوی حقوق دمکراتیک خود را بکنید. در غیر انصورت بخوبی میدانید که این موضوع آتش زیر خاکستر هست.
دوستان... هرچند نتیجه و برایند سیستم حکومتی استبدادی استالینیستی شوروی بعد از سالیان داراز هنوز بر روی جامع روسیه و جمهوری ها تازه استقلال یافته شوروی سابق مشاهده میشود و بطور کلی از بین نرفته, خوشبختانه جوان های متعهد آزربایجان , این مبارزه را در روی صحنه تئاتر و با آزادی با قوت قلب ادامه میدهند. شما را دعوت به تماشای صحنه های کمدی (( مجلس ملی آزربایجان) که الهام علی اف همراه با خانمش ( مهربان علی اف) و اردغان زیر چاقوی تیز منتقدان قرار میگیرند جلب می کنم. کاش این آزادی نسبی هم در ایران بود.. https://www.youtube.com/watch?v=JTZgWFdSE4E
اقای لوائی من به خودم قول داده ام که کتاب ر ابخوانم. اما اگر ریگی در گفش نداری چرا کتابی در باره زندگی مردم اران پس از جنگ ایران و روس نمینویسی؟ مردم اران در باره دولت روس چه میگویند ؟ در این باره چند کتاب و مقاله و مطلب نوشته شده است ؟ بیگانه ای همانند شما کوشش کرد در قالب رمان همین وظبفه شما را به سر انجام برساند که موفق نشد. اشکال از مردم پارس زبان نیست ایراد از اندیشه حاکم بر روشنفکران این مرزو بوم است . ایراد به پیشه وری و کیانوری و جریان چپ است که تا بن دندان روسی بودند و مردم ازری زبان را به مسلخ و گشتار گاه استالین تا سیبری کشاندند.. حال که کتاب مینویسی شرط انصاف است که در باره قاجار ها هم یک مقاله بنویسی و 150سال حکومت قجرها را بررسی کن چه کردند و چه نکردند .
اینجا ایران است . زبان فارسی است . با دشمن ایران سخنی نیست . شما تجزیه طلبان را به قول شاعر باید انکار کرد . و در لحظه مناسب نابود نمود . ما دیگر بیش از این بشما اجازه نخواهیم داد به فریب خود و هم قومی هایتان در خانه میزبان تان به پردازید . مطلوم نمابی تان را زیر ممبر آخوندها فریاد کنید . واحسینا . وا زهرا . یا سیداشهدا !
دوستان... همانطور که متوجه هستید ( شونیست فارس ) با انتشار کتاب آقای لوائی به لرزش در آمد.. باور کنید هیچ کامنت گذار بالائی بدون اینکه یک صفحه از این کتاب را بخواند , شروع به بد و بیرا ها گفتن ها و ترور شخصیتی نویسنده را دنبال می کند. اگر به غیر از این بود, لاقل کامنت گذاری یک پاراگراف از این کتاب را درج میکرد و بحث با احترام متقابل پیش می رفت. ولی همانطور که می بینیم بخث هنوز بر سر رفتن به مغولستان , سر کچل , دکان باز کردن در جای دیگر, تیر های آزمایشی , بوز قورد ها, پان ترک نژاد پرست و... است. با خواندن همین کامنت ها هست که باستی به آقای لوائی بگوئیم واقعآ دستتان درد نکند چه ( عنوان شایسته ای ) برای این کتاب دادید. ...
آقای جمال درست می گوید، محمدرضا لوایی یک پان ترک نژاد پرست ومعتقد به گروه راسیستی وتبهکار وفاشیستی گرگهای خاکستری ترکیه است، اما نکته جالب اینجاست که لوایی از ضدیت با راسیسم می گوید وبه راسیستهای آریایی وپان ایرانیستها حمله می کند.
لوایی باید این ضرب المثل (رطب خورده منع رطب چون کند؟) را به یاد داشته باشد.
مسئول محترم کامنتها وگردانندگان گرامی ایران گلوبال
اگر جلوی این فرد موذی که با نام بنده کامنت می گذارد واظهار نظر می کند گرفته نشود این عمل زشت واین بدعت تنفر انگیز ایپیدمی می شود وافراد بی اخلاق دیگری بانام دیگران کامنت می گذارند واظهار نظر می کنند واین کار باعث کدورت وتوهین خوانندگان ایران گلوبال به یکدیگر می شود.
ای کاش امکان داشت تورا پیدا می کردم وتورا متوجه عمل زشتی که می کنی می کردم که دیگر هیچ وقت این عمل زشت وموذیانه را انجام ندهی وبا نام دیگران اظهار نظر نکنی. آخر یعنی چه! تو ظاهرا طرفدار سلطنت هستی ولی فراموش کرده ای که همه می دانند که بنده از سلطنت طلبها متنفر هستم وهمچنین دشمن خونی رژیم جنایتکار وچپاولگر جمهوری اسلامی هستم وبا تجزیه طلبان نیز دشمن هستم.
جناب آقای توکلی گرامی و مسئول محترم کامنتها، فردی مغرض و موذی با تفکر سلطنت طلبی ویا شاید با تفکر طرفداری از جمهوری اسلامی با مقاصد خاص، که به طورقطع متوجه منظور من هستید(با پوشش سلطنت طلبی) با نام بنده کامنت می گذارد وبنده حقیر نیز چند بار به شما اعلام کردم، خواهش می کنم جلوی رفتار ضد اخلاقی ومغرضانه وموذیانه این فرد را بگیرید. منتظر جواب واقدام شما بزرگوران هستم. لطف کنید وبرای خوانندگان ارزش قائل شوید. متشکرم
با درود و احترام به اقاى بهمن موحدى و انديشه هاى شريف و والا و انسانى شان .
اقاى موحدى، آنانكه آواز آفتاب را بر شاخه هاى جان آويختند و نثار مردم كردند، فرزندان پاك اين ديار بودند وتنها غم مردم و درد پرواز داشتند وبا طلوع آفتاب ، سرود شاليزاران و آواز گندم كاران خواهند شد . شاد باشى
اقای بنی طرف ان طور که شما باید در فضای مجازی فعال باشی ولی متئسفا نه نیستی. و همچننین سایر عربها
به بهمن موحدی
آمد ننویسیداطلاعتت شما در مورد استاذ لوایی خیلی ناقص است.
حد اقل حوصله کنید و مقالات ایشان را راجع به رژیم جمهوری اسلامی در همین سایت بخوانید. برای نمونه این مطلب را :
http://www.iranglobal.info/node/43849
جمهوریت زیر عبا را بخوانید.
" دموکراسی گشادگی نیست گشودگی است حاج آقا " را بخوانید:
http://www.iranglobal.info/node/33818
همینطور از معده ی شریف هر چهآمد ننویسید. استاد لوایی جزو اولین کسانی است که در تبریز و خیلی قبل تر از اصلاحات بد علیه استبداد دینی آخوندها نوشته است. اما موضوع وی کلیت استبداد است . استبداد فرهنگی فاشیست ها و استبداد دینی و غیره... شما بهتر است فعلا یاد بگیرید و از چرخه ی اتهام زنی بیرون بیایید و به فقدان فهمتان بچسبید و حلش کنید. تکه از متن استاد در جمهوریت زیر عبا:
" فرزندم، " جور دیگر ببین". زندگی مبارزه نیست، بلکه مبارزه، زندگی است. تو فرزند انتظار نیستی بلکه انتظار فرزند توست. کسی نخواهد آمد. عیسی و مهدی، تصویر اسطوره ای خود توست که بر قاب آرزوها و در چشم انداز خواسته هایت ظهور می کند. فرزندم، در کشاکش توفان کشتی شکن زندگی و در گیر و دار بگیر و ببندهای اجتماعی و سیاسی، و در این وانفسای سقوط انسانی آنچه بر من مسلم است ظهور خود توست. نترس. آنسان که نسیمی و حلاج خدا شدند، تو نیز منجی جهان خویشتنی. ظهور کن فرزند نسل ناجی پرست. گزینه ی چهارم را بر گزین. از ابهام "زاغ و روباه و پنیر" بیرون آی که نهایتش آواز تزویر و فریب است.این بازی، بازی ما نیست. بازی کوتوله های دین کودتایی است. پازل خشونت و دیکتاتوری و عصبیت. عصبیتی از جنس مطهری و خمینی و خامنه ای. چینش سیاسی پازل با تصاویر درهم مذهبی. آیت الله های موزاییکی، آیت الله های صیغه و استبرا و استبداد. فتوایی برای مرگ، فتوایی برای ارتداد، فتوایی برای زنده نگهداشتن فتوای بیداد. خبرگان بی خبری، مجمعی برای تشخیص مصلحت. که یادمان داده اند حقیقت تلخ است. و مگر شیرینتر از حقیقت یافت می شود؟
همه جا سموم اسامی سیاهی و سلطه. اسامی مستبد. خیابان، خامنه ای است. بیمارستان و تیمارستان، خمینی است. گمرگ خامنه ای باز است و فرودگاهش بسته. ووووو... جمهوریت اختصاصی، جمهوریت زیر عبا، جمهوریت عمامه به سر... جمهوری اسلامی خامنه ای، حریتنا له الفدا!
در چنین جامعه یی، پتانسیل گفتمان در باب آزادی به پتانسیل گفتمان برای بود و نبود استبداد بدل می شود. و این حماقت محض است... "
آقای کرمی ، جنابعالی در ارایه نظرات .... ضد عرب دست یهودیان را از پشت بسته اید.
جغرافیای ایران در زمان ساسانیان مگر شامل اعراب جنوب خلیج نبود؟
مگر جنوب شرقی عراق شامل بصره و ... فارس بودند؟
حالا فرض کنیم حرف شما درست است و عرب از زمان حمله به ایران که حدود ۱۳۵۰ سال است در اهواز اکثریت یافته اند آیا شما مجاز هستید امروز دموگرافی منطقه را بهم بزنید؟ و انگاه داعش و عرب صدر اسلام را به قتل و غارت متهم کنید؟
همان گونه که عرب از امپراطوری عثمانی استقلال یافتند از شما هم مستقل خواهند شد. وظیفه ما آنست که در هر حال شرافت انسانی را قربانی تعصب نکنیم.
شعر زیبائی بود و در همان سال 57.58 به همین مضمون این شعر در روزنامه ای چا پ رسید ..این شعر هشداری بود در برابر هیاهوی کسانیکه میخواستند از اب گل الود ماهی بگیرند و و متاسفانه ار حول حلیم به گرداب مرگ رفتند.
باانکه صد هزار شقایق به کوه دشتپر پر شده است در ره ان سرخ انتظار
ا زگوشه مطبغ پیاز پیر
با ریش و ریشه ای که
فرو هشته در سبد
افروخته است رایت سبزی
که این منم پیام ان بهار .
سلام آقای بنی طرف
علت گسترش زبان فارسیمن نوشته جنابعالی می خواندم یاداین جمله معرف افتادم **وای به روزیکه گداپادشاه شود**
این پان ایرانیست ها.... که از هندوستان به ایران آمدند تنها مدرکی که دردست دارند برای اثبات حضورخود درایران اسلحه وزندان است ودیگر هیچی ....
ببنید وقتی ازاین نژادپرستان سوال می شود شما ازجهت دین چیزی ندارید اگردین قابل ارزشی داشتی چرا دین اسلام قبول کردید حالاکه نداشتی و دین اسلام پذیرفتید چرابه صاحبان اصلی آن اعراب که دینی به این مترقی را که امروزه شما چیزبرای ارائه ندارید در1500سال پیش به جهان ارائه دادند دوشنام می گوید ؟؟؟!!!
ویا ازجهت زبان تا قبل از غزنویان درایران کسی به فارسی حرف نمی زد چون هیچ سندی نداریم ویا حتی قبل از حافظ وسعدی درفلات مرکزی ایران کسی به فارسی شعری نه سرود است چرا به ترکها که بنیان گذارهای زبان فارسی می باشند دوشنام می گوید؟؟؟!!!
1-چون اعراب زبان عربی را رسمی کرده بودند وترکها اعراب راازایران بیرون کردند نخواستندزبان عربی وجود داشته باشد.
2-چرا ترکی رسمی نکردند غزنویان نخواستند به دست اعراب سرنخی بدن که آنها سواستفاده کرده شورشی راه به اندازند زبان سومی را که یک زبان محلی به نام دری درغزنین رواج داشت گسترش دادند
اعراب وترکها همیشه باهم جنگ داشتند فقط درزمان شاهپور باهم متعهد شدند واو را شکست دادند واندکی بعد ازاسلام ترکها اعراب ازصدر اسلام کنارزدند خود حاکم شدند
به ادامه بحث مان برگردیم این انحصار طلبان چنان از زبان وحکومت داری وازآثار باستانی سخن می گویند که گوی دردنیا چه ها دارند درصورتی تا قبل از 1000هیچ نداشتندآن هم نتیجه اختلاف ترک وعراب می باشد
درست گفتند وای به روزیکه گداپادشاه شود
اين استاد! برجسته، پديدهٌ غريبى است . شباهت هاى زيادى با استاد سيد كريم معروف دارد، ومانند او، ولى به شيوه ى ديگرى موجبات خنده ى ديگران را فراهم مى آورد . گاه و بيگاه انشاهايى مى نويسد و در اين توهم است كه دارد "نقد ويرانگر" مى كند . و هيج متوجه نيست كه تنها خود را ويران و عريانيش را آشكار ساخته است. اين استاد عظيم و شان انچنان در " آليناسيون" و وهم اسير است وخود را بزرگ و دانشمند مى انگارد كه به هيچ يك از پرسش ها و كامنت هاى ديگران پاسخ نمى گويد و همواره در برابر پرسش هاى ديگران سكوت مى كند و نام اين كار را نقد جسور مى گذارد كه صد البته تنها جسارتش باقى مى ماند ، چرا كه براى نقد كردن بايد دانش انرا داشت كه ايشان ندارند .
با خواندن خاطرات دوران کوددکی و نوجوانی نویسنده یاد دوران نوجوانی خود افتادم که دنیائی از شوق و عشق به ایران و شاهد نفرتی که اهل دین از رضا شاه داشتند افتادم. به این نتیجه رسیدم که ریشه ایران ستیزی هنوز هم اندیشه غالب مسلمین و چپها و مروجان دینی و مهاجران و اساسن مرده پرستی اهل تشیع در ایران است . به این فکر رسیدم که ایا همین مدعیان عرب میهن پرست هستند؟ عربهای سوریه علیه حاکم عرب بیش ا ز 5 سال است که سوریه و تمدن را نابود کردند. در عراق همین بربریت و در لیبی و یمن و اساسن جهان عرب جنگ قومی و قدرت عرب علیه عرب ادامه دارد و اساس باور این مردمان همان اسلام است . در باره تاریخ خوزستان و نام ان بسیاری نوشته اند و نیازی به پاسخگوئی نیست اما چندی پیش دکتر بنی طرفی از جهان رفت و نویسنده ای در باره ایشان نوشته است که
(مبارز نستوهِ خلق عربدکتر هاشم بنی طُرُفی یک عرب بود، آنهم از قبیله ی اصیل برادران طُرُف که در قرن هشتم هجری از یمن به عراق حرکت کرده و سپس گروههایی از آنها به ایران مهاجرت نموده و در اطراف محمره یا خرمشهر ساکن شدند و حالا کانون اصلیشان در اهواز و دشت آزادگان است. ) توجه دارید که از قرن هشتم تا کنون در ایران اقامت دارند و از یمن تشریف اوردند وهنوز هم عرب هستند و با این کارنامه عده ای مهاجر ادعای مالکیت میکنند.
این انرژی ات را صرف قوم ترک و مغول بنما که فاقد الفبا و خط و فرهنگ لغت و هویت و کشور و تاریخ و تمدن است که افتخارش در تاریخ مناره از کله گربه ها و ختنه شیعه صفوی و نوحه خوانی و قمه زنی است . از خود پرسیده ای که چرا ترکها از الفبای فارسی عربی لاتین کریل روسی چینی استفاده میکنند چون قومی چادرنشین و بیابان گرد و دامپرور و کوچی بودند و هستند . ایرانیان با همین الفبای حاضر توانستند در طول این چند هزار سال شما را در خود حل کنند و هزاران اثر کتابی و سنگی و لوحه ای در تمام رشته های علوم انسانی و علوم اجتماعی و سیاست و تاریخ و دین و فلسفه و زبانشناسی به مردم جهان عرضه کنند . شما ترکها در کعبه تان ترکیه و مغولستان و ازبکستان و تاتارستان ار خط و الفبای لاتین و روسی استفاده میکنید . اسامی تان تماما عربی اسلامی ایرانی مغولی روسی است ماند علی اووف و الهام اووف و زینب وا و سکینه کوا و ته چین و ماچبن است.
آقای ناصر کرمی که نام و فامیلت عرب است.آیا درمورد ترکها که بیشترین جمعیت غیر فارس را دارند هم همین نظر را داری.آنها امنیت شما را تهدید نمیکنند یا باید قبول کنی که دو طرف خط مرزی در کل کشور شامل ملیتهای دو طرف متقاباست.مانند بلوچها در سیستان ترکمنها درگلستان کردها در غرب وترکها در مرز ترکیه.کینه ورزی شما با عربها تمامی ندارد.انشاالله روزی تقاص پس خواهید داد.
سلام-من فکرمیکنم یک اطلاعاتی یاساواکی راآقای توکلی مسئول کامنت کرده تانظراتی راکه درراستای فاشیست های فارس وزبان فارسی نوشته شود اجازه چاپ دهد.هتاکانی همچون کرمی وایستا.موحدی ووو...آزادند وبقیه نوشته ها دفن میگردد.جل الخالق.
دوستان چند اشتباه تایپی... 1- غلاقه= علاقه 2- ین همان= این همان3- من کلمه (( استیضاح )) یعنی 4- کلمه « اسیضاح» را 196= کلمه استیضاح را 196
دوستان ... همان طور که متوجه هستید فقط سلطنت طلبان هستند که جغرافیا ی ایران را با (( ارز و دلار)) می سنجند و بدینسان طرفدار ( تمامیّت ارزی و دلاری ) هستند . اگر کاربر گرامی علاقه به بزرگ کردن مساحت ایران را دارند شاید به ( تمامیّت عرضی و طولی ) فکر میکنند. ولی اگر به یک پارچه گی ایران غلاقه دارند حتم دارم که ایشان به جای محاسبات هندسی قبر کورش به (( تمامیّت ارضی)) بیشتر تمرکز کرده بودند. ولی از این گذشته ها, ین همان اشتباه های هست که ما ترک ها گریبانگیرش هستیم. همانطور که قبلآ گفته ام زبان ترکی از نادرتری زبان های دنیاست که هرچه که تلفظ می کنیم , نوشته میشود. بخاطر اینکه توجه شما دوستان را زیاد به این مسئله جلب بکنم من کلمه (( اسیضاح )) یعنی « Impeachment» را 96 نوع می نویسم تازه با این شرط که تنها با دو حرف مستقل همچون حروف ( اِ ...در آغاز کلمه استقلال ) و ( ع)
و (ع ...در آغازکلمه عصمت و یا عفت ) این کلمات را نوشتم. اگر از مرکب این دو کلمه ( اِ و ع ) همچون در کلمه (( اعتبار)) بکار میگرفتم و یا بگیریم , کلمه « اسیضاح» را 196 نوع می توان نوشت. این همان فاجعه فرهنگی است که یک بچۀ ترک تنها بخاطر عدم توانائی به تحصیل با زبان مادری تا آخر زندگی گریبانگیر هست. در هر حال....استیضاح 2- استیضاه 3- عستیضاح 4- عستیضاه 5- اسطیضاح 6- اسطیضاه -7 عسطیضاح 8- عسطیضاه 9-استیزاح 10- استیزاه 11- عستیزاح 12- عستیزاه 13-استیظاح 14- استیظاه 15- عستیظاح 16- عستیظاه 17- استیذاح 18- استیذاه 19- عستیذاح 20- عستیذاه 21- اسطیزاح 22- اسطیزاه 23-عسطیزاح 24- عسطیزاه 25-اسطیظاح 26- اسطیظاه 27- عسطیظاح 28- عسطیظاه 29- اسطیذاح 30- اسطیذاه 31- عسطیذاح 32- عسطیذاه 33- اثتیضاح 34- اثتیضاه 35- عثتیضاح 36- عثتیضاه 37- اثطیضاح 38- اثطیضاه 39- عثطیضاح 40- عثطیضاه 41- اثتیزاح 42- اثتیزاه 43- عثتیزاح 44- عثتیزاه 45- اثتیظاح46- اثتیظاه 47- عثتیظاح 48- عثتیظاه 49 اثتیذاح 50-اثتیذاه 51- عثتیذاح 52- عثتیذاه 53-اثطیزاح 54- اثطیزاه 55- عثطیزاح 56- عثطیزاه 57- اثطیظاح 58- اثطیظاه 59- عثطیظاح 60- عثطیظاه 61- اثطیذاح 62- اثطیذاه 63-عثطیذاح 64- عثطیذاه 65- اصتیضاح 66-اصتیضاه 67-عصتیضاح 68- عصتیضاه 69-اصطیضاح 70- اصطیضاه 71- عصطیضاح 72- عصطیضاه 73-اصتیزاح 74- اصتیزاه 75- عصتیزاح 76- عصتیزاه 77- اصتیظاح 78- اصتیظاه 79- عصتیظاح 80- عصتیطاه 81- اصتیذاح 82- اصتیذاه 83- عصتیذاح 84-عصتیذاه 85- اصطیزاح 86- اصطیزاه 87- عصطیزاح 88- عصطیزاه 89- اصطیظاح 90- اصطیظاه 91- عصطیظاح 92- عصطیظاه 93- اصطیذاح 94- اصطیذاه 95-عصطیذاح 96- عصطیذاه ....
نکته خنده دار این است که آقای حداد عادل رئیس فرهنگستان ایران با چنان معقوله های را بخاطر احیای زبان فارسی به فرهنگ زبان فارسی وارد میکند که انسان را تا اندازه ای به فکر وا میدارد. ایشان ( کراوات را به ... دراز آویز زینتی... پیتزا را به ... کش لقمه.... همبرگر را به ....گرد لقمه ) ترجمه کرده و به فرهنگ زبان فارسی چپانده است... ما منتظر هستیم که مترادف (( ساسج )) چه خواهد بود.....بهترین ها را برایتان ارزومندم...
کسانی که باید از ایران بروند آخوندهای مفتخور وجنایتکار هستند . ایران متعلق به تمامی ساکنین این سرزمین است از فارس وترک آذری و کرد ولر وبلوچ و........ این افکار وبحث های پوچ وبی فایده قومیتگرایی ونژاد پرستی را رها کنید، این حرفها چه دردی از خلق شریف ومحروم ایران درمان می کند، فریب این نفرت پراکنی ها وتفرقه اندازی های لوایی را نخورید، لوایی دارای افکاری راسیستی است و آرزویش این است که ایران تکه وپاره بشود، لوایی به هیچ وجه به فکر مبارزه با رژیم جنایتکار وچپاولگر جمهوری اسلامی نیست، تابه حال شده محمد رضا لوایی به صورت مستقیم در مقاله هایش به آخوندهای قاتل ودزد حاکم بر ایران حمله کند؟ هرگز! مهمترین وظیفه ایرانیان مبارزه با رژیم جنایتکار وچپاولگر جمهوری اسلامی است وسرنگونی این رژیم فاسد وجنایتکار وجایگزینی یک سامانه سیاسی مدرن وبرقراری حاکمیت دموکراتیک خلق ایران.
و تا زمانیکه هالیوود فیلمی از زندگی کوروش کبیر بر مبنا واقعیت یعنی پادشاه ایرانی، پیامبر یهوه، ناجی قم یهود از اسارت بابلی ها، جهانگشا با منشور حقوق بشر او و در آخر فیلم مراسم خاکسپاری این بزرگ مرد را در همین پاسارگاد به تصویر نکشد من همچنان به اینکه این آرامگاه به چه شخصی متعلق میباشد شک خواهم کرد. در آخر پانترکان و تجزیه طلبان ناامید، خوراک ذهنی شما را فعلا تا دهها سال تامین کردیم ولی زیاد هم ناامید نباشید، جنگ جهانی سوم بالاخره روی خواهد داد.
من اعلام میکنم که طرفدار تمامیت ارزی ایران هستم وبدلیل ساختار اجتماعی ایران و سنت، طرفدار نظام پادشاهی مشروطه می باشم و باور دارم که پادشاهی به اسم کورش کبیر با تمام مدارک و توضیحات تاریخی و دینی به عنوان بنیانگذار پادشاهی هخامنشیان از استان فارس وجود داشته است، نه به عنوان اولین بنیانگذار پادشاهی در ایران. همانطور که میدانید هیچ اثری و ردی از آرامگاههای پادشاهان مادی نمانده است و اولین آرامگاه مال کورش و باقیمانده متعلق به پادشاهان بعدی میباشد. پادشاهان هخامنشی جمعاً ۱۳ نفر بوده اند که از آنها با توجه به قدرت و اهمیتشان شش آرامگاه از خود به جا گذشته اند، البته بغیر از کوروش کبیر. شش آرامگاه همگی در دلم کوه و صخره کنده شده اند ولی آنچه قابل توجه است ادامه شیوه ساختن آرامگاه از زمان داریوش بزرگ تا اردشیر سوم یعنی کندن کوه ادامه داشته است. اگر سنت را مبنا ادامه این شیوه
معماری قرار دهیم، سوال بعدی و منطقی این است که چرا این پادشاهان از شیوه معماری ساختن مقبره کورش پیروی نکرده اند و سنت شکنی کرده اند. آیا میخواسته اند که خود را بزرگتر از کوروش کبیر معرفی کنند یا آثاری بزرگتر از آرامگاه کوروش از خود به یادگار بگذارند؟ همانطور که میدانید آرامگاه کورش از نظر اندازه و وسعت دست کمی از حجاریهای نقش رستم ندارد. و طول آن ۱۳،۵ متر در ۱۲،۵ متر میباشد. ارتفاع آن نیز ۱۱ متر میباشد. از طرف دیگر از بعد علم روانشناسی، تفکری که پشت ساختار آرامگاه کوروش میباشد پیچیده تر از کندن کوه و سخره برای ساختن آرامگاه میباشد. نکته مهم دیگر در آرامگاه کوروش شباهت آن با آرامگاههای یونانی میباشد. یک نکته مهم دیگر در مورد آرامگاه کوروش مطرح شدن آن در قدیمیترین منبع یونانی برای اولین بار توسط آریستو بولوس تاریخنگار اسکندر مقدونی میباشد. سوالی که در که در اینجا مطرح میشود این استکه چرا آریستو بولوس فقط از این بنا با تمام جزییات نام میبرد ولی ذکری از تخت جمشید(پرسپولیس) و یا نقش رستم با آرامگاه شش پادشاه هخامنشی دیگر نمیکند؟ آیا فاصله آرامگاه کوروش با تخت جمشید و نقش رستم آنقدر زیاد است که موفق به دیدن این بناها نمیشود؟ همانطور که میدانید حمله اسکندر مصادف با پادشاهی داریوش سوم آخرین پادشاه هخامنشیان بود و تمام این بناها وجود داشته اند. از طرف دیگر مرگ اسکندر مقدونی در راه برگشت از هند به بابل در وسط راه میباشد که ظاهراً ناشناخته میباشد و اگر مرز ایران و هند آنزمان را رود سند در نظر بگیریم، شیراز کمی بعد تر از حد وسط بین بابل و هند میباشد. چرا آریستو بولوس تاریخنگار چیزی در این مورد ننوشته است. چرا یونانیها خواسته اند که قبر اسکندر مقدونی ناشناس بماند. اصلا چرا باستان شناسان غربی که با استفاده از منابع دینی نظیر تورات و سایر نوشتههای یونانی توانسته اند آثار باستانی ایران را حتی تا زمان ایلامییان و قدیمیتر یعنی سومریها را کشف کنند، چرا نتوانسته اند قبر قهرمان تاریخی خود را پیدا کنند که امروزه فیلمی نظیر اسکندر کبیر را میسازند ولی از کوروش کبیر که در تورات از او به عنوان پیامبر یاد شده است فیلمی نمیسازند؟ آیا میدانستید که قبر کوروش در سقف میانی آرامگاه قرار داشت یا به شکلی ماهرانه مخفی کرده بودند که در سال ۱۳۳۸ بطور اتفاقی کشف به عمل میاید که قبلا بدانجا نیز دستبرد زده شده و محتوای آن خالی گشته است. آیا اینطور نیست که تاریخ ما را آنها نوشته اند و در جایی که مصلحت نبود دستکاریهایی کرده باشند؟ به هر حال اینجا آرامگاه هر شخصی باشد باید در نگهداری از آن کوشا باشیم که ارزش آن از هزاران چاه نفت بیشتر است وتاریخِ جهان از ماموت تا فیسبوک (12) تمدنها میآیند و میروند؛ اما باورها میمانند
آریایی ها
آریا نامی است که به مهاجران هندواروپایی زبان که در طول هزاره دوم پ. م به فلات ایران و شبه قاره هند کوچ کردهاند، داده شدهاست.
تمدن ودایی که در شمال و شمال باختری شبهقاره هند شکلگرفت، همچنین وداها (کهنترین نوشته به زبان هند و اروپایی) متاثر از آریایی هاست.
وداها مهمترین نوشتار موثر در شکل گیری فرهنگ کنونی شبه قاره هند هستند. سندی تاریخی است از جهش فرهنگی کسانی که قربانیکردن را مهمترین بخش زندگی خود میدانستند به سوی مردمانی با تفکرات فلسفی و ضد خشونت.
یکی از مهمترین خدایان دوره ودایی «آگنی» است. در زبان هندی و همچنین در زبان سانسکریت، آگنی به معنای آتش است.
در وداها آگنی خدای آتش و از مهمترین ایزدان بشمار میرود. دوره ودایی در هند با حضور آریاییها آغاز میشود.
سلام درود بر جناب آقای لوایی
جناب لوایی از این جماعت ....هندی چه انتظار دارید
1-این جماعت دین شان زرتشتی است یک دین هندی است
2-این جماعت زبان اش فارسی جزو گروه زبانهای هند ارویایی است
3-این جماعت غیر ایرانی و غیر بومی کولی های که به صورت دورگردزندگی می کردند منبع درآمد آنها ارائه خدمات وفروش ابزاز آلات ورقص وآوازبوده که درصدراسلام به زورمسلمان شدندوقسمتی هم کوچ کردند به اروپا برای نمونه به مثال ذیل توجه کنید:
اسامی طوایف کولی ها که به ثبت رسیده اند مشابه اسامی طوایف کردها است. مانند:
طوایف کولی: کلیلایی، گورونی، سوران، خرات، سور، جات، اردل، کاولی، کراچی، قادریا، خانی، بوکان
طوایف کردی: کلیایی، گورانی، سورانی، خرات، زور، جاف، اردلان، کاویانی، کرمانچی، قادری، خانی، بوکان
اطلاق میکنند. در شرق پاکستان و غرب هندوستان منطقه ای بزرگ بنام «کوت» وجود دارد و شهرها و روستاهای بسیاری با پیشوند و پسوند «کوت» وجود دارند. در زبان تورکی به کولی می گویند «قراچی» که از واژه «کراچی» گرفته شده و در خراسان به آنها «کرمانچی» می گویند.اعراب خوزستان به کولی واژه «کوت» را بکار می برند و در آذربایجان واژه «کوت» را به «کرد»
4-این جماعت وقتی اعراب به ایران حمله کردندهمدست اعراب شدند وترکها که با اعراب می جکیند رهبرشان بابک را توسط افشین فارس وسمباد ارمنی دست گیر کردند دست بسته تحویل خلیفه عرب دادند
5-این جماعت وقتی ترکها اعراب را ازایران بیرون کردندبرایران سلسه های غزنویان وسلجوقیان وخوارزمشاهیان برایران حاکم شدند درجنگ خوارزمشاهیان با مغولان ،همدست مغولان شدند باعث گردیدند تا مغولان ترکها رابه کشند برایران حاکم شوند و امروزه همدستی با مغولان را ازهوش دانایی می دانند
6- این جماعت نمک نشناس تا قبل حاکمیت ترکها هیچی نداشتند نه کتابی ازخود داشتند ونه زبانی که به آن سخن می گفتند ازهخامنشیان وساسانیان واعراب هیچی ندارند هرچه دارند از ترکها است
کولی ها برگردید بروید به هند دوستان ....
برادر پیوند، خوب جلوی گریهٔ شما را کسی نگرفته، هرچه دل تنگت میخواد گریه کن!
باید تمام تلاشمان را در جهت جلوگیری از نفوذ پان ترک تجزیه طلب به کار بریم. فردا دیر است.
شاه بیچاره را همین قدرتهای غربی برای منافعشان سر به نیست کردند و خمینی جنایتکار سیک هندی را به جایش نشاندند!
اردوغان فاشیست جنایتکار است
به راستى بايد براى آن قوم، گروه يا ملتى كه لوايى استادشان باشد گريست .
بە خبری از تورکیە توجە کنید ......... بالاترین دادگاه استیناف در ترکیه احکام قضایی ۲۷۵ نفر را که پیش از این در پرونده "ارگنکون" به جرم توطئه برای کودتا علیه دولت رجب طیب اردوغان، نخست وزیر وقت و رئیس جمهوری فعلی ترکیه، محکوم شده بودند، نقض کرده است. ارگنکون نامی آشناست در تورکیە تشکیلاتی و سازمانی فاشیستی و بە غایت بربر منش بیشتر اعضاء ارگنکون از سران و ژنرالهای ارتش تورکیە و افسران تشکیل میدادند ارگنکون در دهەی 70 و 80 و 90 و تا 20 جنایتهای هولناکی علیە بشریت مرتکب شدند بیشتر جنایت ارگنکون بە کشتار و جنوساید ملت کورد مرتبط است کشتار های جمعی و دفن دست جمعی در گورهای بی نام نشان کە کوردهائی کە توسط ارگنکون با پشتیبانی دولت و حکومتهای تورکیە در کوردستان تورکیە انجام میگرفت در سر تاسر کوردستان تورکیە این گورهای دستجمعی وجود دارد
اکنون بار دیگر فاشیزم حکومتی تورکیە با آزاد کردن جنایت کاران فاشیست از زندانها دوبارە میخواهند از پتانسیل و نیروی جنایتکارانەی ارگنکون در کشتار های بی رحمانە استفادە کنند انگار مبارزەی منلت کورد در تورکیە وارد فاز جدیدی خواهد شد اینبار مبارزەی ملت کورد نە برای آزادی کوردستان نە برای دمکراسی نە برای لیبرالیسم و رفاه و اقتصاد حکومت فاشیست تورکیە انگار بە سیم آخر زدە و از تمام کرافت و نیروهای فاشیستی و جنایتکار استفادە میکند برای حذف و جنوساید و نابودی ملت کورد و مبارزەی ملت کورد اینبار بر برای بقا و ماندگاری خواهد بود و هیچ شکی نیست کە جنایت کاران تورک هیچ وقت قادر نخواهند بود یک ملت را حذف و نابود کنند بنا بر این در این نبرد آن نیروی پیروز خواهد شد کە از ماندگاری خود دفاع میکند و شکست برای نیروی فاشیستی خواهد بود کە کر بە حذف دیگران بستەاردوغان فاشیست پان ترک، ترکیه را به لجن کشیده است.
90 در صد اعضای رهبری حزب توده در زندان کشته و یا اعدام شده اند.
جناب بهمن موحدی گرامی، کسی که با نام شما کامنت می گذارد مرتب ای پی عوض می کند، راحل این است که به شما اکانت کامنت گذاری بدهیم که کامنت خود را بطور مستقیم در سایت بگذارید و ایشان را عدم انتشار بزنیم
جناب بهمن موحدی گرامی، کسی که با نام شما کامنت می گذارد از کشور انگلیس است و مرتب ای پی عوض می کند، راحل این است که به شما اکانت کامنت گذاری بدهیم که کامنت خود را بطور مستقیم در سایت بگذارید و ایشان را عدم انتشار بزنیم
چقدر تاسف آوره كه آدم اكثريتي -توده اي بوده باشه و بعد زنداني و شكنجه و إعدام هم بشه
سلام بر شما دوست عزیز
بحث «تاریخ جهان از ماموت تا فیسبوک»؛ که از داستان تکامل و انسانهای اولیه آغاز شده و تا دوران کنونی ادامه خواهد داشت، در مورد تجربه و حافظه گذشته بشر است. فلسفه تاریخ - کشف قوانین عامی که بر روند رویدادها حاکم است - نیست. با مسامحه؛ «علم تاریخ» یا بهتر بگویم بیان رویدادهاست. من دادهها و اطلاعات مربوط به روزگار سپریشده را یافته؛ جمعآوری و سازمان دادهام و گرچه در وقایعنگاری صرف نماندهام اما از تحلیل و تفسیر روابط بین این وقایع و اینکه چگونه و چرا رُخ دادهاند، گذشتهام. (از جمله به این خاطر که بدان اشراف کافی ندارم.) توجه داشته باشیم که تاریخ یک علم است؛ و کرونولوژی، بخشی از آن.
از زنده یاد حمید مومنی در قسمت ۳۶ و ۳۸ «خاطرات خانه زندگان» یاد کردهام. راست میگفت آن انسان شریف که تاریخ، تنها سرگذشت جنگها و شکست و پیروزی نیست.
با کمال احترام: همنشین بهار
سلام بر شما دوست عزیز
بخشهای آغازین «ناریخ جهان از ماموت تا فیسبوک» را لطقاً ببینید. آنچه شما فرمودید(دو هزار سال دیگر تاریخ فرهنگ غرب...و نه فقط تاریخ هزار ساله سدههای میانه) بیان شده، همچنین «فرهنگهای چند هزار ساله قدیمی در چین و هند و مصر و ایران» و نیز روم و یونان و مکزیک و پرو...
بگذریم که معرفی یونان به عنوان خاستگاه تاریخنگاری برخاسته از سیاستی است که سعی دارد همهی فضایل علمی را تنها مستند به غرب کند. درحالیکه شماری از آثار تاریخی در خاورمیانه، به پیش از هرودوت و هومر اشاره دارند. در منطقه بین النهرین و عیلام به آثار شگفتی برمیخوریم. ازجمله الواح گلی مربوط به حماسه گیلگمش در منطقه اکد و بابل و یا الواح گلی کتابخانه آشوربانی پال یعنی «قانون حمور ابی». همچنین کشف یک زیگورات کهن در جیرفت با قدمت بیش از پنج هزار سال...
با کمال احترام: همنشین بهار
ایران 63 سال تاریخ دارد.یعنی از ساال .1933
سَلجوقیان؛ دودمانی ایرانی و ترکتبار بود که در سدههای یازدهم و دوازدهم میلادی، بر بخشهای بزرگی از آسیای غربی و ایران فرمانروایی داشتند. آنان در اصل غزهای ترکمان بودند که در دوران سامانی در اطراف دریاچه خوارزم (آرال)، سیردریا و آمودریا میزیستند.
غز(اوغوز) اشاره به مجموعه مردمان ترک است. «سنگنبشته اورخون» نیز که ترکان اولیه را توصیف میکند، به غزها اشاره دارد.
سنگنبشته اورخون قدیمیترین نمونههای موجود از زبان ترکی باستان ، در دو بنای تاریخی واقع در دشت اورخون در مغولستان امروزی میان سالهای ۷۳۲ تا ۷۳۵ میلادی نگاشته شدهاند.
با این یادآوری که مردم ایران چه ترک چه غیر ترک همه عزیز و دوستداشتنی هستند، اجازه میخواهم این بحث را ادامه ندهیم.
باکمال احترام: همنشین بهار
مسئول محترم کامنتها چرا ترتیب اثری نمی دهید وجلوی این فرد را نمی گیرید که به جای من کامنت می گذارد
تقصیر تو نیست، تقصیر آقای توکلی است که اجازه می دهد فردی مثل تو به جای من اظهار نظر کند ومن را تخریب کند.
مسئول محترم کامنتها چرا رسیدگی نمی کنید ؟!من چند بار به شما گفتم فردی با نام بنده کامنت می گذارد
آقای لوایی دست از سرشان بر ندار که بدجایی گیر افتاده است!
ممنون از استاد لوایی. واقعا جای این کتاب خالی بود.
در مورد سنگنگاره های منطقه تیمره
البته برخی از سنگنگارهها گویای دورانی است که بشر به ابزار نخستین شکار(سنگهای تیز) و رام کردن حیوانات و پس از آن کشاورزی و کاشت گیاهان روی آورد.مجموعهای از سنگ نگارههای ایران در منطقهای به نام «تیمره» واقع شدهاست. تیمره نزدیک شهرستانهای گلپایگان، الیگودرز و خمین قرار دارد و بیشتر آن در منطقه جغرافیایی گلپایگان بین کوچری و غرقاب است. گفته میشود در منطقه تیمره(نزدیک خمین)، قدمت بعضی از سنگ نگارهها که تصاویر بزکوهی و...در آن نقش بسته به چهل هزار سال پیش برمیگردد. واقعش روشهای علمی مانند آزمایش موسوم به نیمه عمر کربن، پتاسیم آرگون و تعیین جهت قطب مغناطیسی (magnetic polarity chronology) و یا مقدار اورانیوم توریوم که برای تعیین تاریخ دورههای پارینه سنگی به کار میرود، هنوز بر روی آثار بهدستآمده از تیمره انجام نشده، و به همین دلیل نمیتوان بهطور دقیق صحبت از چهل هزار سال پیش کرد. (ادامه دارد)
یک نکته:
در یکی از روستاهای منطقه تیمره، مردم به زبان ترکی تکلم میکنند (ترکی تغییر یافته زبان مادری آنها که همان ترکی آذری است) آنها در زمان صفویه از آذربایجان به این نواحی کوچانده شدند و همه در شمار مردم خوب میهنمان هستند. هنرهای صخرهای، مرز جغرافیایی مشخصی ندارد و همه مردم فارغ از فرهنگ، نژاد و حتی اقلیمهای جغرافیایی برغم دوری از آن گذر کردهاند.
با کمال احترام: همنشین بهار
چشم اسلام روشن! ننگ و نفرین ابدی بر آخوندان وطن فروش
یکبار چنین گزاشهایی در مورد استان خوزستان، در رسانه های گروهی بویژه رسانه های بیکار و مفتخور ایرانی مانند آقای رأفت انتشار یابد تا از تبعیض نسبت به شهروندان ایرانی عرب تبار اشاره ای کند، بد نیست، امّا اینکه چنین برنامه ای را مرتّب تکرار و به یک اصل و اهرم سیاسی تبدیل کردن، قابل بررسی و اصولأ درست نیست. از این گذشته وقتی ماهیّت و جوهر مسئله و صورت موضوع بی پایه و اساس است، چرا باید آنرا تکرار کنند!.
دوّم اینکه استان خوزستان و استان کهگیلویه و بویراحمد، و استانهای جنوبی کشور مرکز منابع نفت و گاز ایران، و به مناسبت بنادر و ارتباط باجهان، مرکز بازار کار ایران هست، و هر ایرانی و شهروند ایرانی از این حقوق برخوردار است که به این مناطق مهاجرت و کار کنند. و هیچ کسی اجازه ندارد برای آنها ممانعتی بوجود آورد.اوّل اینکه تا دورهء ساسانیان نام و اثری و رد پایی از مردم عرب در ایران و در خوزستان نیست، و با حملهء اعراب است که دروازه های جغرافیای ایران بر روی اعراب باز میشود، بنا بر این استان خوزستان و یا مالکیّتی از یک وجب از خاک ایران خوزستان به اعراب، تجاوز به امنیّت ملّی یک کشور و توهین به همهء ساکنان جغرافیای غرب، جنوب غربی و جنوب کشور است.
در این استانها به نیروی انسانی کار ماهر نیازمند است، و متأسفانه شهروندان عرب خوزستان تنبل هستند، حتّی در کشاورزی و برای مایحتاج زندگی روزمرهء خود فعالیّتی ندارند، و انتظار دارند، فقط از منابع در آمد نقت و گاز ایران، روزگار بگذرانند، مانند سایر مردمان عرب حوزهء خلیج فارس، که بازدهی و کار نمیکنند، و مردمان دیگر از جمله هندی، پاکستانی، آفریقایی و غیره.. برایشان کار میکنند.
یک وجب از خاک اهواز و استان خوزستان به مردم عرب تعلق ندارد و ایرانیان ساکن خوزستان و سایر استانهای دیگر جنوب غربی و جنوب ایران، هم هندی و پاکستانی و آفریقایی و گماشتهء نیستند، که خدمتگزار اقلیّت کم مردم عرب در خوزستان باشند. حقوق شهروندی این مردم محترم، ولی ملکیّت نه!
گذشته از دوستان و وابستگان دور و نزدیک، تنها دو خانوادهء درجهء یک من سالهاست که در اهواز ساکن هستند و کار و کوشش تلاش دارند، کشور و میهن باستانی مادری و پدری آنهاست، اصولأ این جابجایی در اثر رشد اقتصادی و بازار کار و نیازمندی به نیروی انسانی کار ماهر در همهء جوامع مرسوم بوده و هست، آیا مهاجران از سایر قاره ها و کشورهای دیگر به آلمان به دانمارک، با اروپا و کشورهای صنعتی برای برهم زدن بافت قومی و نژادی است، این چه افکار عقب مانده ای است !
آقای رأفت و عرب تباران باید این را بدانند، حکومتهای ایران مرکزی، بفکر امنیّت استان خوزستان باشند و یا نباشند، مردمان ایرانی تبار در استان خوزستان و سایر استانهای همسایه و اصولأ استانهای غرب، جنوب غربی، و جنوب کشور هوشیارانه، مسائل را تحت کنترل دارند و به اقلیّت عرب توصیه میشود، با پشتیبانی پان عربیسم کاری را از پیش نخواهید بُرد، طرف گفتگوی شما افرادی مانند رآفت ها و از این بزرگترها ، تهران، قم و سمنان و کرمان و حکومت مرکزی نیست، همان بهتر که با مدارایی با مردم منطقه خوزستان، و استانهای همسایه و جنوب غربی و جنوب کشور به گفتگو بنشینید و دعوی حقوق دمکراتیک خود را بکنید. در غیر انصورت بخوبی میدانید که این موضوع آتش زیر خاکستر هست.
دوستان... هرچند نتیجه و برایند سیستم حکومتی استبدادی استالینیستی شوروی بعد از سالیان داراز هنوز بر روی جامع روسیه و جمهوری ها تازه استقلال یافته شوروی سابق مشاهده میشود و بطور کلی از بین نرفته, خوشبختانه جوان های متعهد آزربایجان , این مبارزه را در روی صحنه تئاتر و با آزادی با قوت قلب ادامه میدهند. شما را دعوت به تماشای صحنه های کمدی (( مجلس ملی آزربایجان) که الهام علی اف همراه با خانمش ( مهربان علی اف) و اردغان زیر چاقوی تیز منتقدان قرار میگیرند جلب می کنم. کاش این آزادی نسبی هم در ایران بود..
https://www.youtube.com/watch?v=JTZgWFdSE4E
اقای لوائی من به خودم قول داده ام که کتاب ر ابخوانم. اما اگر ریگی در گفش نداری چرا کتابی در باره زندگی مردم اران پس از جنگ ایران و روس نمینویسی؟ مردم اران در باره دولت روس چه میگویند ؟ در این باره چند کتاب و مقاله و مطلب نوشته شده است ؟ بیگانه ای همانند شما کوشش کرد در قالب رمان همین وظبفه شما را به سر انجام برساند که موفق نشد. اشکال از مردم پارس زبان نیست ایراد از اندیشه حاکم بر روشنفکران این مرزو بوم است . ایراد به پیشه وری و کیانوری و جریان چپ است که تا بن دندان روسی بودند و مردم ازری زبان را به مسلخ و گشتار گاه استالین تا سیبری کشاندند.. حال که کتاب مینویسی شرط انصاف است که در باره قاجار ها هم یک مقاله بنویسی و 150سال حکومت قجرها را بررسی کن چه کردند و چه نکردند .
اینجا ایران است . زبان فارسی است . با دشمن ایران سخنی نیست . شما تجزیه طلبان را به قول شاعر باید انکار کرد . و در لحظه مناسب نابود نمود . ما دیگر بیش از این بشما اجازه نخواهیم داد به فریب خود و هم قومی هایتان در خانه میزبان تان به پردازید . مطلوم نمابی تان را زیر ممبر آخوندها فریاد کنید . واحسینا . وا زهرا . یا سیداشهدا !
دوستان... همانطور که متوجه هستید ( شونیست فارس ) با انتشار کتاب آقای لوائی به لرزش در آمد.. باور کنید هیچ کامنت گذار بالائی بدون اینکه یک صفحه از این کتاب را بخواند , شروع به بد و بیرا ها گفتن ها و ترور شخصیتی نویسنده را دنبال می کند. اگر به غیر از این بود, لاقل کامنت گذاری یک پاراگراف از این کتاب را درج میکرد و بحث با احترام متقابل پیش می رفت. ولی همانطور که می بینیم بخث هنوز بر سر رفتن به مغولستان , سر کچل , دکان باز کردن در جای دیگر, تیر های آزمایشی , بوز قورد ها, پان ترک نژاد پرست و... است. با خواندن همین کامنت ها هست که باستی به آقای لوائی بگوئیم واقعآ دستتان درد نکند چه ( عنوان شایسته ای ) برای این کتاب دادید. ...
به جمال طرفدار تروریستها
لوائی تا حال یک گنجشک را هم نکشته است, ولی شما؟
آقای جمال درست می گوید، محمدرضا لوایی یک پان ترک نژاد پرست ومعتقد به گروه راسیستی وتبهکار وفاشیستی گرگهای خاکستری ترکیه است، اما نکته جالب اینجاست که لوایی از ضدیت با راسیسم می گوید وبه راسیستهای آریایی وپان ایرانیستها حمله می کند.
لوایی باید این ضرب المثل (رطب خورده منع رطب چون کند؟) را به یاد داشته باشد.
مسئول محترم کامنتها وگردانندگان گرامی ایران گلوبال
اگر جلوی این فرد موذی که با نام بنده کامنت می گذارد واظهار نظر می کند گرفته نشود این عمل زشت واین بدعت تنفر انگیز ایپیدمی می شود وافراد بی اخلاق دیگری بانام دیگران کامنت می گذارند واظهار نظر می کنند واین کار باعث کدورت وتوهین خوانندگان ایران گلوبال به یکدیگر می شود.
ای کاش امکان داشت تورا پیدا می کردم وتورا متوجه عمل زشتی که می کنی می کردم که دیگر هیچ وقت این عمل زشت وموذیانه را انجام ندهی وبا نام دیگران اظهار نظر نکنی. آخر یعنی چه! تو ظاهرا طرفدار سلطنت هستی ولی فراموش کرده ای که همه می دانند که بنده از سلطنت طلبها متنفر هستم وهمچنین دشمن خونی رژیم جنایتکار وچپاولگر جمهوری اسلامی هستم وبا تجزیه طلبان نیز دشمن هستم.
جناب آقای توکلی گرامی و مسئول محترم کامنتها، فردی مغرض و موذی با تفکر سلطنت طلبی ویا شاید با تفکر طرفداری از جمهوری اسلامی با مقاصد خاص، که به طورقطع متوجه منظور من هستید(با پوشش سلطنت طلبی) با نام بنده کامنت می گذارد وبنده حقیر نیز چند بار به شما اعلام کردم، خواهش می کنم جلوی رفتار ضد اخلاقی ومغرضانه وموذیانه این فرد را بگیرید. منتظر جواب واقدام شما بزرگوران هستم. لطف کنید وبرای خوانندگان ارزش قائل شوید. متشکرم