Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

زنجانی عزیز بنده هم تقسیم بندی آقای کرمی را عرض میکنم نه تقسیم بندی شما را نه تقسیم بندی خودم را. بحث آذری و ترک و زبان و نژاد و تبار و ... سر دراز دارد.

نوشته شده توسط: بهنام چنگائی

جنبش، خیزش و مبارزه ی سرنوشت ساز طبقاتی کارگران علیه سرمایه سالاران انگل و مفتخور نیاز به پشتیبانی همه ی کارمزدان که اکثریت مطلق را در ایران و جهان تشکیل می دهند دارد.

در شرایط کنونی که جنبش صنفی و حقوقی کارگران توسط رژیم ضدبشری و دشمن کارمزدان و زحمتکشان همچنان و پیگیر بی رحمانه سرکوب می شود و حق آزاد هیچگونه تشکل کارگری موجود نیست، شایسته است و باید هدف عمده ما کمونیست ها، و همه نوعدوستان مترقی، هم کاسه کردن مبارزات خود به همراه کارگران باشد،

پیرامون این محور مشخص نظری، پرسیدنی ست: در شرایطی که امکان آزادِ تشکل و سازماندهی اراده ی مستقل صنفی ـ حقوقی کارگران که یک خواسته ی کاملا بورژوادمکراتیک می باشد، و ایجاد ظروف توده ای و اعِمال هریک از خواسته های اندکش هم متصور نیست! چگونه می توان جنبش کارگران را که زیر تیغ تیز و کور مستقیم رژیم و اوباشانش می باشد بوجودآورد و توسط خود آنها نگهبانی کرد؟

همزمان با این پرسش روشن که: آیا استعداد میانگین توده های طبقه ی کارگر و کارمزد و زحمتکشان برای پذیرش مفاهیم حقیقی مادی ـ معنوی ـ سیاسی ـ اقتصادی ـ فرهنگی ِ متفاوت با تجربه های گذشته مذهبی آنها کافی ست تا به تبع آن بتواند در برابر فرهنگ مسلط و ریشه دارِ سنتی و عادتی و مذهبی خود، و با دانش و آگاهی لازم و ضروری مقابل ریاکاران شیعی بایستد و از آن هم بسی مهمتر، یکجا پا بر روی عقاید هراسناک مذهبی و ترک گناه بار عقاید سمج و آسیب ناک آبااجدادی خود که هستی او را چنین بدست یک مشت معمم و مکلای فاسد و تبهکار ویران کرده، بیش از این وانگذارد، همه را پشت سر نهاده و بسادگی مخالف حکومت به اصطلاح الهی ولائی شود؟ آری بسیار سخت است، ولی می شود و باید از روی کل رژیم گذشت.

به دید من در ابتدای کار ساده نیست. اصولا چنین آرزوهائی از واقعیت جامعه بشدت مذهبی ما نیز چندان بدور نیست و خصوصا با توجه به ۳۸ سال غارت، فساد، زن ستیزی، نسل کشی، جنایت ضدشری، فروریزی ارزش های انسانی اجتماعی آزاد و سکولار، فریب و بمباران عقاید ذهنی پوچ و ایجاد تعلق های رمانتیک آسمانی و فقر و فاقه، و امید بستن به حمایت های غیبی الهی، آنهم در کشوری که بیش از نیمی از آن در زیر خطر فقر مانده و جز یاری ترادژیک خدا هیچ دادرسی و پناهگاه دیگری ندارد؛ نیرو گذاشتن برای ایجاد جامعه فرامذهبی و کارگری بیرون از خط زمان و مکان موجود ما لازم و حیاتی ست و شایسته است راهکارهای دیگری در پشتیبانی از کارگران یافت، مانند اتحادیه ها و سندیکاها و مجامع کارگری و به دیگر تشکل های صنفی آنها همت بی سازش گذاشت تا ابتدأ کفه ای طبقاتی "کار علیه سرمایه" برای تجمع غیرمذهبی کارگری در رشته های شغلی مختلف رشد بیابند و در شرایط لازم با همین اهرم، اهداف طبقاتی و سراسری خود را مستقلا نمایندگی کنند.

ایجاد تشکل ها و جنبش های وابسته غیرکارگری در هر حال لازم نیست و طبقه ی کارگر می باید بیرون از اراده ی این و یا آن جریان مذهبی و ایدئولوژیک باشد! زیرا با همه تلاش سترگی که کارگری نباشد، جامعه بشدت طبقاتی و مذهبی ما را ناآرامتر کرده، تحول توده ای آنرا تا دوره درازی همچنان متاثر از فرهنگ های سنتی گذشت ساخته، و دگرگونی بایسته را نمی پذیرد؛ چون: به زمان بسیار بلندتری نیاز دارد تا بتواند فواصل مادی و فرهنگی خود را با همگنان رنگین خود نزدیک کند.

به همین خاطر، طبقه ی کارگر پیش از همه نیاز به ظرفی گسترده، کلان و مشترک، و نه قوالبی ایدئولوژیک، عقیدتی و مذهبی با هر نامی که بخواهد داشته باشد دارد؛ تا بتواند با آن و فراخی اهرم های اش منافع سراسری و سیاسی و اقتصادی کل طبقه را با آن نمایندگی عام و مدیریت طبقاتی کند. در غیر اینصورت هر دسته بندی در درون طبقه ی کارگر به چنددستگی ها و فرقه گرائی دامن زده و بیش از پیش به پراکندگی آن می افزاید.
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای به اصطلاح "تبریزی" مدام اسم تبریز را با خود یدک میکشد، و میخواهد وانمود کند، تورک هست. ایشان خود را با آرم "ستاره سرخ" کمونیست معرفی میکند، همواره خواننده را به نوشته های بی معنی ارجاع میدهد، که چی بشود؟! جناب آقا! اگر آدم رو راستی است، اگر واقعا راست میگوئید، و به گفته خود باور دارد، اول خودش را به خواننده معرفی کند بعد برود بالای منبر. مثل امداد های غیبی جمهوری اسلامی، با این امام زمان بازیها خود را از خواننده پنان کردن چه معنی میدهد؟ همان آقای "مارکس" فیلسوف معروف که ایشان دنباله رواش است بخاطر دفاع از عقاید خود بارها بازاداشت و زندانی شد. اما خود را از چشم جامعه و مردم پنهان نکرد. این قدر شهامت و مردانگی داشت، حتا زندان را بجان خرید. اما حرفش را زد! ایشان فکر میکند با این جانی دالر بازیها که با مقالات بی محتوا وقت خوانندگان را میگیرد، چیزی دست گیرش

میشود؟ خواننده چطور باید به گروه امداد های غیبی که مرتب وقت خواننده را میگیرند، اعتماد کند؟ مگر تورک بودن سوغات تازه ای است که ایشان اسم تبریز را یدک میکشد؟ آیا ایشان کار و کاسبی و یا مشغله دیگری ندارد، وقت خوانندگان را میگیرد؟ فرض کنیم فردا در ایران رای گیری است، مردمی که ایشان را نه می شناسند، نه چهره اش را دیده اند، چطور باید بهش اطمینان کنند و بهش رای دهند؟ اگر قرار باشد فردا دمکراسی شد، و آقایان باریش نصیریان، آقای محمود خادمی، آقای دکتر یحیائی، آقای جداری شاعر، آقای توکلی مسئول سایت، آقای لوائی، خانم هدایتی، آقای روزبه، آقای روحانی ... و امثالهم کاندید شدند، خواننده به کسی رای میدهد، که چهره اش را میشناسد، افکارش را میشناسند. کم و بیش در نزد مردم محبوبیت دارند. کار سیاسی یک کار مردمی و فراگیر است. فرد سیاسی کار، باید در وهله اول اعتماد مردم را جلب کند. کسی که به گفته خود باور داشته باشد، اهداف سیاسی خود را با درج تصوریر خود در کنار مقاله اش، اعتماد مردم را جلب میکند، و چهره خود بمردم نشان میدهد. کسی که امروز قادر به جلب اعتماد مردم و خواننده نباشد، در حاشیه جریان سیاسی باقی میماند. اگر امروز تحت لوای نام مستعار یک چیز میگوید، فردا تحت نام دیگر، چیز کاملا دیگری تحویل خواننده میدهد. پس از همان اول بهتر است فرد سیاسی کار، به وظایف وجدانی، اخلاقی و حس مسئولیت خود آگاه و پایبند باشد. و با ماهیت حقیقی، خود را به جامعه معرفی کند. مگر آنانیکه در زیر فشار دژخیمان رژیم اسلامی زیر شکنجه میمیرند، آنانی که در زندانهای رژیم اسلامی بخاطر عقایدشان به جوخه های اعدام سپرده میشوند، خون ایشان از خون آنان رنگینتر است؟ ایشان خود را از مردم پنهان میکند که چه بشود؟! آیا فکر میکند شخصیت خیلی مهمی است؟ علم و سوادش، دنیا را گرفته ما خبر نداریم؟ کسی که در دمکراسی غرب در سیه چال گمنامی پیر میشود؟ اگر دو دهه نیز چنین ادامه دهد، سنش از مرز هشتاد خواهد گذشت. آنوقت از خود خواهد پرسید، چه بینام آمدم، گمنام رفتم!

نوشته شده توسط: Anonymous

باید در مقابل عاملان تفرقه در صفوف اپوزیسیون قاطعانه ایستاد و آنان را افشا نمود ). این عنوان درستی است ولی سیاست سازمان رجوی تا کنون عملن علیه نظریه بالا کوشش کرده است . اگر فقط منظور ازاوپوزسیون سازمان رجوی است خود این سازمان مخالفان خودی را تحمل نمیکند و نه حتاکی و توهین بلکه حکم قتل را نیز صادر میکند . صد ها انسان بخاطر دیدگاهی دیگر حاظر به همکاری با سازمان نیستند و به سازمان پشت کرده اند.اما برخورد سازمان با این افراد چگونه بود؟تهمت تحقیر و افترا و دشنام و برچسب نثار این انسانهای شریف شده است. نظام اخوندی بسیار بد است اما خود شما مجاهدین چه کردید ؟ شما جاسوسی نکردید ؟ جنگ راه اندازی نکردید ؟ اعدام نکردید ؟ ایا شما به لرد و سیاه پوست و سناتور غربی متوسل نشدید ؟ برای چه ؟ اسم این کار ها چیست؟
سازمان رجوی باید بداند و بپذیرد که سازمان

تنها سازمان مخالف نظام نیست و تا کنون کوششی برای اتحاد همه مخالفان نظام انجام نداده است . روشن است که هیچ انسان شرافتمند و یا حزب و سازمان سیاسی خود را بدون اما واگر در اختیار اهداف دیکتاتوری رهبر سازمان قرار نخواهد داد.
متاسفانه باید اعتراف کرد که همه مخالفان رجوی از امینت بیشتری از سوی نظام برخوردار هستند تا از سازما ن رجوی . باز گشت صد ها مجاهد به ایران و حتا کسانیکه در جنگ علیه ایران شرکت داشته اند خود کافی است تا بداینم سازمان رجوی همه پلها و اعتمادهای اجتماعی را از دست داده است . در انتخابات اخیر شاهد بودیم که چپ ایران به نظام رای داد و اگر سازمان در فکر اتحاد و مبارزه با نظام ارتجاعی اسلامی میبود میتوانست با همکار ی چپ انتخابات را به رسوائی نظام تبدیل کند.سیاست سازمان رجوی بیشتر به پیروزی ارتحاع سیاه کمک کرد تا پیروزی مخالفان نظام و یا خود سازمان.سازمان رجوی باید به سازمانی دمکرات و غیر دینی تبدیل شود تا بتواند خود را از گرداب خود ساخته نجات دهد.
نوشته شده توسط: Anonymous

جالب است که حتی یکی از این آیدی های پانترک ایران ستیز به اصل مقاله بالا نپرداخته بلکه تنها و تنها فراورده اینها خشم و توهین و بی ادبیست. از زلفعلی تا ترکعلی و از لاچین تا ماچین در کامنتهایشان فقط حسودی و بددهنی و ضدیت با ایران وایرانی ازخود بیرون میدهند و از استدلال عقلی در حرفهایشان اثری نیست. مقاله بالا خیلی سنجیده به ایرادهای اینها درباره کورش بزرگ پاسخ گفته که البته پانترکها بروی خودشان هم نمی آورند.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای یوسف آذربایجان ، از رضا همراز پانترک باسوادتر پیدا نکردید تا این حرفهای دروغ و مضحک را از قولش نقل کنید؟ یوسف و زلیخای فردوسی دیگر چه صیغه ایست که از خود و امثال رضا همراه درآوردید؟ این اقای رضا همراه خودش مرید تقی زهتابی پانترک بیسواد معروف است که ادعاهایش هنوز موجب خنده همگان است. اینها همانها هستند که میگویند سومریها و عیلامیها و اسکیموها و سرخپوستان و... همه ترک هستند! حالا شما از قول یک چنین "نابغه" ای برای ما نقل میکنی که فردوسی از نوشتن شاهنامه پشیمان شده بوده و برای جبران آن رفته یوسف و زلیخا نوشته! مثنوی یوسف و زلیخا صد سال پس از مرگ فردوسی نوشته شده و سراینده آن شرف‌الدین یزدی است. رضاهمراه بیسواد از تقی زهتابی بیسواد مهملات می آموزد و شماهم این مهملات را از رضا همراز یاد میگیرید و اینجا برای ما مینویسید! چرا نمیروید از آثار دانشمندان درس خوانده و معتبر مانند دکترخالقی و

نظامی عروضی و مجتبی مینوی یاد بگیرید؟
نوشته شده توسط: Anonymous

شخصی با آیدی Anonymous در بالا شعرهایی را به دروغ به فردوسی نسبت داده و بازهم به دروغ این نسبت را به دکتر خالقی منتسب کرده و نتیجه گرفته که فردوسی ضد زن است! دکتر جلال خالقی درست برعکس ادعای این پانترک دروغگو میگوید: "ما بارها گفته ایم که این بیت الحاقیست و در هیچ یک از نسخه های کهن نیست. در میان نسخه هایی که از سده هفتم هجری، تا یازدهم هجری داریم، این بیت نیست. بعداً سردرمیآورد از زمان جامی تقریباً. غیر از این بیت، دو سه بیت دیگرهم هست و در اینکه این ابیات الحاقیست در تصحیح شاهنامه، کوچکترین تردیدی نیست. در هیچ یک از شاهنامه هایی که چاپ شده، شما این بیتها را نمیبینید و اینهایی که این بیتها را در این سالهای اخیر علم کرده اند به اسم فردوسی، اینها فردوسی ستیزند و نه اینکه فردوسی زن ستیز باشد". http://www.dw.com/f http://www.dw.com/fa-ir//a-17870190

دکتر خالقی زنده است و اینها به او دروغ میبندند. تکلیف فردوسی دیگر معلوم است.دروغبافی هایی بعنوان کامنت که با بیشرمی مزخرفاتی را به این و ان نسبت میدهند تا هدف سیاسی خودرا پیش برند چهره پانترک نژادپرست را رسواتر میکند.
نوشته شده توسط: اقبال اقبالی

حماقت بی حد و مرز
*****************
کشورهای اسلامی در انتظار فرصت اند تا خشتک حکومت اسلامی ایران را پائین بکشند؛ آخوند حسن روحانی خودش را به کوچه علی چپ زده و؛
" درباره رشد افراط گرایی در منطقه و "خطر اسرائیل" هشدار داد"
**************
زمان آن فرا رسیده که ایران با کنار گذاشتن حکومت مذهبی و اعلام جمهوری سکولار دمکراتیک، از مدار کشورهای اسلامی خارج شود! اسلام و اسلامگرائی پیامدی جز خفت، خواری و نکبت برای ایران و ایرانیان نداشته است.

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب مسعود، من آذری تبار ایرانی و ترک زبان هستم و نه ترک تبار آذری.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای بهمن موحدی!
با درود.
من نیز پیشترها از شما خواستم که با نام و تصویر خودتان بیایید و نظر بدهید.
امروز با خواندن این توضیح در بالا آمده از شما، به این نتیجه رسیدم حق با شماست. بدین خاطر درخواست پیشترهای خود از شما را پس می گیرم.
در "ایران گلوبال" انسانها، کاربران، حتی بدون نام(ناشناس) نظر خود را می نویسند.

با احترام
کیانوش رشیدی قادی

نوشته شده توسط: Anonymous

نژادپرستان
پان فارسها درهرکجا دنیا با استفاده قوانین آن کشورها برای فرزندان خود مدرسه تشگیل می دهند درصورتی همین پان فارس ها ایران را تبدیل به زندان دیگران ملتها کردند واجازه تحصیل به فرزندان این آب وخاک نمی دهند
حاکمیت فارس ها دراین 100سال اخیر باعث عقب مانده گی ایران ودیگر ملتهای ساکن ایران شدند.
در حالی خود دررفاه کامل سرمی برند وبه غارت ایران مشغول هستند واکثریت ملت ایران را که ترکها تشکیل می دهند در فقر مطلق هستند.

نوشته شده توسط: Anonymous

ضربه ای محکم بر دهان گشاد خامنه ای جلاد ودزد.

نوشته شده توسط: Anonymous

رژیم جمهوری اسلامی نه ناسیونالیست است ونه سوسیالیست، چطور امکان دارد این رژیم پان اسلامیستی جزء بلوک ناسیونال سوسیالیست باشد.

نوشته شده توسط: اقبال اقبالی

بیانه "سازمان همکاری اسلامی" نشان آشکار شکست سیاست های 37 ساله پان اسلامیستی حکومت اسلامی، و خیانت در شوره زار ریختن هستی ایران و ایرانیان توسط رژیم اسلامی در طول عمر ننگین و نکبتبارش است.

نوشته شده توسط: lachin

آقا و یا خانم Anonymous .. اگر شما می بینید که من در جواب کاربری کنایه وار از زبان عربی سخن به میان میکشم , دلیل بر آن است که این کاربر تمام بدبجتی ها و عقب مانده گی ها ای آریائی های 12 هزار ساله را بر سر دو ملت ترک و عرب می اندازد بدون اینکه خودشان را مسئول بدانند. اگر دزدی به خانه من بیاید, مقصر اصلی دزد نیست بلکه من خودم هستم که شرایطی درست کردم ( آگاهانه و یا بی آگاهانه) ,که دزد بطور آسانی وارد خانه من بشود. همیشه گفته ام یکی از نقطه های مثبت شکست ساسانیان از اعراب این بوده است که علم و دانش به روی همه ایرانیان ( نه دولتمردان و اقازاده های درباری) باز شد و همانطور که می بینیم تمام شاعزان , ونویسنده گان و دانشمندان ایرانی بعد از این شکست پا به عرصه وجود گذاشتند و زبان عربی تبدیل به زبان علمی ایرانیان میگردد به حدی که ابن سینا کتاب مشهورش را به زبان عربی مینویسد. شما یک پاراگراف

علمی و یا فلسفی را بدون کمک از زبان عربی نمی توانید بنویسید. عربی یکی از زبان های زسمی سازمان ملل هست و پنجمین زبان از نظر جمعیّتی در دنیا ست . به همین دلایل است که به ان کاربر گوش زد بکنیم که آنطوری که شما از عرب ها بد گوئی میکنید آنطور نیست...لااقل اگر این عربها « معذرت از هم وطنان عرب و تمام اعراب» ( پا برهنه و سوسمار خوار) بودند , زبانی که شما آریائیان استفاده میکنید بیشتر به عربی نزدیک است . هسچ وقت نمک نشناس نباشید. . این نزدیکی هم نه عیبی دارد و نه ایرادی. یکی از زیبائی های زبان که که شامل علوم ( ظریفه ) میشود همین تداخل و نزدیکی فرهنگ هاست که باعث میشود لغات فرهنگ های مختلف درهم ادغام شوند. این یک امر طبیعی است و در این عصر اینترنتی این پروسس با سرعت تمام در حال پیشرفت است. ولی نمیدانم چرا کشورهای مثل فرانسه و یا ایران می خواهند جلو تداخل فرهنگ ها را بگیرند , چه منظوری دارند. درکشور فرانسه مئوسسه ای برای احیای زبان فرانسه است که سعی دارند کلمات روزمره انگلیسی را به فرانسه ترجمه بکنند
کلماتی مانند (( اوردیناتور به جای کامپیوتر .. مانیاتاسکوپ به جای ویدیو رکوردر .....)) را به جامعه فرانسوی تحویل بدهند. ماشالله فرهنگستان ایران در این نوع ترجمه کردن ها دست فرانسوی ها را از پشت بسته اند . کلمه پیتزا را به « کش لقمه» و کروات را به « دراز آویز زینتی» ترجمه کردند. ولی متاسفانه ملت در خیابان های پاریس و تهران کلماتی ( همبرگر و مک دونالد) را بیشتر از مسئولین فرهنگی استفاده میکنند. همانطور که بطور صحیح اشاره کردید , در زبان ترکی آزربایجان در ایران لغات عربی و فارسی بیشتر از لغات روسی است. در صورتی که د ر زبان ترکی در آزربایجان شمالی, لغات روسی بیشتر از لغات عربی و یا فارسی است. احیای فرهنگی را بایستی از انگلیسی ها یاد گرفت به این مضمون که هئیت تحریری و نظارت بر دیکشنری آکسفورد, تشکیلاتی دارد که وظایف اعضای این گروه فقط جستجو و پیدا کردن لغات از زبان های دیگر و وارد کردن آنها به زبان انگلیسی است. بی جهت نیست که در هر 90 دقیقه یک کلمه جدید به زبان انگلیسی وارد میشود. اتفاقآ چند ماه پیش راجع به این موضوع یکی از اعضای این گروه در یکی از برنامه های رادیو در باره چندین کلماتی که از نظر ایشان بهترین ( پیدا ) در ان ماه بود اشاره کرد و گفت این کلمه ( متاسفانه از یاد بردم) در اطراف اصفهان و یزد استفاده میشود و معنی ان مربوط به (( شتری که توانای شیر دادن را ندارد و تنها با عمل ققلک دادن شروع به شیر دهی میکند استفاده میشود)) . لغت دوم هم کلمه ای بود که به ( نوزاد خوابیده و در حال تبسم)) در در یکی از ایالت های تانزانیا استفاده میشود, بود در راجع به خط ترکی در آزربایجان بایستی بگویم که آن خط روسی نیست بلکه خطّ لاتین است. یکی از ابتکارهای دولت جدید در آزربایجان همان برگرداندن خطّ لاتین که همان خطّ اصلی ترک هاست از خطّ سیریلیک روسی بود. و اما در باره ( مثلآ اپرا) بایستی اضافه بکنم که ما معقوله ای ( مثلآ اپرا ) نداریم . اپرا , اپراست. مثل این می ماند که به یک
زنی بگوییم که شما مثلآ ( حامله ) هستید. یک زن در شرایط معین با حامله هست و یا نیست. ( مثلآنی) در کار نمی تواند باشد. بهترین ها را برایتان آرزومندم..
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای پیوند
به جای خنده اسناد ارائه نماید کدام یک از 5 بند خلاف است ولی خنده .... دراختیارشما است
درجامع بی تمدن وبی قانون پان فارسیست ، نژاد پرست فارس می تواند جوک بکوید
ببینید استاد جوکها سید کریم بود که عضوفرهگنستان ایران نیز بوده وقتی به خارج ازکشور رفت درفرهنگستان را گل گرفت .
چون درخارج ازکشورایران قانون حاکم است کسی نمی تواند جوک بگوید چون درمقابل توهینها باید جواب بدهد دیدکه خفکن گرفت
ولی درایران تحت حاکمیت پان فارس ها بعضی مزدوران .... به دیگران نسبت می دهند.

نوشته شده توسط: Anonymous

Azad عزیز! شما به چه علت به بنده حقیر به قول بچه های امروزی گیر سه پیچ داده اید؟ من مگر جزء نویسندگان ایران گلوبال هستم ویا از گردانندگان سایت هستم که تصویر خود را بر بالای نظرم بیاورم ، من یک فرد عادی ویک خواننده این سایت هستم مانند شما ، مانند بسیاری دیگر من فقط نظر خود را می نویسم وکامنت گذاشتن احتیاجی به این ندارد که شما تصویر خود را بالای نظرت بگذاری. اصلا چرا شما به جناب ائلیار وتبریزی معترض نمی شوی که چرا عکس خود را بالای نوشته های خود نمی گذارند آنها که جزء نویسندگان سایت هستند؟! ودیگر اینکه خواهش میکنم از دل وجرات صحبت نکنید، بنده نمی خواستم مطرح کنم بنده حقیر در زمان رژیم پهلوی 5 ماه در زندان بودم (در سال 1357 ) به جرم پخش اعلامیه های سازمان مجاهدین خلق، زمانی که هجده سال بیشتر نداشتم، ودر دوره رژیم جهل وجنایت وچپاول جمهوری اسلامی سه سال و دوماه به جرم مخالفت با رژیم ولایت فقیه

در زندان بودم. هنوز جای داغ و درفش بر تنم مانده....
نوشته شده توسط: Anonymous

من که یک هفته پیش گفتم دیگر ایران را نمی توان جزو کشورهای اسلامی بحساب آورد. ایران بهتر است به همراه رژیم اسد از سازمان همکاریهای اسلامی خارج و با روسها ارمنی ها کره شمالی کوبا و ... بلوک ناسیونال سوسیالیست تشکیل دهند

نوشته شده توسط: Anonymous

ویدئوی کوتاهی کە باید دید فاشیزم پان تورک و بربریت آن هیچ حد و مرزی نمیشناسد . این ویدئو توضیح بیشتری نمیخواهد

https://www.facebook.com/880984518619874/videos/1112991935419130/?fref=…

https://www.facebook.com/880984518619874/videos/1112991935419130/?fref=nf
نوشته شده توسط: Anonymous

آذربایجان متعلق به تمامی ساکنین ایران است وبخشی جدایی ناپذیر از سرزمین ایران. فارس وترک آذری ودیگر ساکنین ایران باید دست در دست یکدیگر ومتحد وهمصدا اقدام به سرنگونی رژیم جنایتکار وچپاولگر جمهوری اسلامی کنند ویک سیستم سیاسی مدرن را جایگزین کنند که دیگر فردی به خاطر دین وقومیتش مورد تبعیض قرار نگیرد.

نوشته شده توسط: Anonymous

فردا نوبت حضرت لوایی است که با آیه جدیدش بیاد.

نوشته شده توسط: Anonymous

درود بر حسن داعی که لابی های رژیم در خارج از کشور وهمچنین اپوزیسیون نماها را افشاء ومفتضح می کند.
هوشنگ امیراحمدی ها وتریتا پارسی ها وابراهیم نبوی ها وکدیورها ومسعود بهنودها واکبرگنجی ها وفرخ نگهدارها تشنه به خون آقای حسن داعی هستند.

نوشته شده توسط: Anonymous

حالا ديدى چرا برايتان جوك مى سازند، يك بار خودت بخوان ببين خنده ات نمى گيره .

نوشته شده توسط: Anonymous

آقاى لاچين جدى گرفتيد مثل اينكه آقاى كرمى را؟ ما بيزى نيستيم كه با اين بادها بلرزيم، ايشان آتش باشند نهايتاً خودشان را مى سوزانند. ايران همين حالا جهنم است و امثال ايشان سالها است كه ترس به خارج پناهنده شده اند، براى رها شدن از جهنم ايران از جهنمتر از اين هم باكى نيست. فحاشى و توهين و تحقير امثال ايشان و يا موحدى ها از احساس عجز و ترس شان نشات مى گيرد تا از علم و قدرتشان. مرده وقتى در حال جان دادن است دست به آخرين تقلا مى زند كه بعضاً اشتباهاً تعبير به جان گرفتن دوباره مرده مى كنند، اين هاى و هوى زاگرس نشينان پاك خون و جويا و موحدى هم از همين رو به موت بودن ايده و افكارشان نشات مى گيرند، مى ترسند قربان! كابوس مى بينند فدايت شوم!

نوشته شده توسط: Anonymous

دريا متعلق به ماهي هايى است كه در آن مى زيند و آذربايجان متعلق به توركهايى است كه در آن مى زيند و به طريق ديگر بابك و قلعه بابك هم متعلق به توركان آذربايجان است. البته محدوده آذربايجان تاريخى محدود به چهار استان آذربايجان غربى، شرقى، اردبيل و آذربايجان نيست . اينكه شما قهرمانان شما همطراز و يا معروفيت قهرمانان تورك را ندارند يا اشكال از شما و يا از قهرمانان تان است كه شايسته نيستند، پيشنهاد مى شود عوض دشمنى با توركان بهتر است كمى تاريخ خود را كنكاش كنيد تا بلكه از گل رَس براى خود قهرمانى خلق كرديد. هر چند كه عارضم كه اصولاً بدون توركان شما حتى قادر نيستيد يك روستا را اداره كنيد و پيشتر دنبال رقص بندرى و باباكرم هستيد تا وطن، اين پزهاى وطن پرستانه هم ناشى از همين احساس بطالت و حقارت تان است.

نوشته شده توسط: Anonymous

تطهیر فردوسی توسط این آقای فردوسی پرست, به مانند تطهیر قرآن توسط فیلسوفان مسلمان هست. در قرآن به صراحت قتل و جنایت به مسلمانان امر داده میشود, مفسران اسلامی همه میگویند منظور از این همه " و قتلوا " در قرآن ,صلح و مهربانی نسبت به دیگران !! بوده است. به علاوه باید شما مکان و زمان را در نظر بگیرید... حال این آقای شاهنامه پرست هم, همان سفسطه ملایان را بکار میبرد. واقعیت این هست که فردوسی به صراحت به زنان و قومیت ها در شاهنامه شدیدا اهانت میکند. و به همین خاطر شاهنامه را میتوان فحش نامه نیز خواند.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای بهمن عزیز! شما در مسائل ادبی نیز نخود هر آش شده ای. تا زمانیکه خودت را، مثل نویسندگان ایرانگلوبال بدون شیله پیله و بدون ترس و مهابا، به خوانندگان معرفی نکنی، و مثل محجبه های رژیم اسلامی، سرت را در چاه ظلمت فرو کرده، در پشت پرده ابهام سنگر گرفته بطرف کامنت نویسان شلیک کنی، حرفهایت برای من خواننده شک بر انگیز و سئوال آمیزاست. شما .... مگر چه ریگی در کفش داری در قلب اروپا خود را مثل امداد های غیبی، از چشم خوانندگان پنهان میکنی؟ شاید فکر میکنی با این جیمز باند بازی ها آدم مهمی بحساب می آئی. شاید فکر میکنی از کسانیکه در ایران گلوبال مطلب مینویسند، و بالای مطلبشان عکس خود را درج نموده اند، سوادت بیشتر است؟ و یا میخواهی با این جمیز باند بازیها خودت را فرد مهم جلوه دهی؟ خواننده چطور باید به

حرفهایت اطمینان کند، وقتی سر خود را در سیاه چال ظلمت فرو کرده ازکمینگاه ظلمت بطرف دیگران پرخاش میکنی؟ شما فردا در ایران کاره ای شوی، باز میخواهی خود را در صندوق پنهان کنی؟ برادر عزیز! رفیق شفیق! اگر جرات شنیدن حرفهای تنقید نداری، اگر جرات نداری رک و راست باشی، اگر جرات نداری خود را مثل آقای توکلی، آقای اقبابال، آقای ائلیار، آقای باریش، آقای کرمی، آقای دکتر یحیائی، آقای جداری، خانم هدایتی، آقای لوائی، آقای روحانی، آقای دنیز ....و امثالهم به جامعه معرفی کنی شما به چه درد سیاست میخوری؟ اولین قدم یک فرد سیاسی جرات اوست. وقتی جرات نداری خود را به خواننده معرفی کنی و مثل مدل امام زمان غایب میشوی، چرا کار سیاست میکنی؟ کسی که جرات ندارد در ملا عام حرفش را بگوید، به چه درد میخورد؟ ....

نوشته شده توسط: Anonymous

تا زمانیکه حزبی ملی و میهن پرست درایران بوجود نیاید تا به دفاع از منافع ملی بپردازد جریان چپ همچنان کشور ما را به دره سقوط رهبری خواهد کرد. سایه و خیل قلم بدستان توده ای در حقیقت فاقد اندیشه ملی و ازادی خواهانه هستند.
سایه چه به عنوان هنزمند ویا یک عضو حزب توده در فاجعه کنونی سهم مهم دارد. در حقیقت این نوع شاعران و مدیحه سرایان ارتجاع سیاه هنر را به ذلت و برده گی کشانده اند. دفاع سایه ازتجاعی ترین عنصر ضد ایرانی متاسفانه همه اثار شعری ایشانر ا مانند یک پول سیاه کرده است . همه میپرسند ایا سراینده این غزل همان مجیز گوی جلاد است ؟اری او خود نیز جلادی در لباس ادب است. اما او تنها نیست باهم بخوانیم.(

ﭘﺸﺘﻴﺒﺎﻧﯽ ﻧﻮﻳﺴﻨﺪﮔﺎن ﻣﺘﻌﻬﺪ ازﻣﺸﯽ ﺿﺪ اﻣﭙﺮﻳﺎﻟﻴﺴﺘﯽ وﺧﻠﻘﯽ اﻣﺎم ﺧﻤﻴﻨﯽ وروزﻧﺎﻣ ۴١ ﺗﺎﮐﻨﻮن ﻧﻮﻳﺴﻨﺪﻩ، ﺷﺎﻋﺮ، ﻣﺘﺮﺟﻢ، ﻣﺤﻘﻖ اﻳﺮان ﻪ ﻧﮕﺎرﻋﻀﻮ ﮐﺎﻧﻮن ﻧﻮﻳﺴﻨﺪﮔﺎن درﺗﻠﮕﺮاﻣﯽ ﺑﻪ اﻣﺎم ، ﺧﻤﻴﻨﯽ، رهﺒﺮاﻧﻘﻼب، ﭘﺸﺘﻴﺒﺎﻧﯽ ﺧﻮدرا ازﻣﺸﯽ ﺿﺪ اﻣﭙﺮﻳﺎﻟﻴﺴﺘﯽ وﺧﻠﻘﯽ اﻣﺎم اﻋﻼم داﺷﺘﻪ وازاﺷﻐﺎل ﺳﻔﺎر ت اﻣﺮﻳﮑﺎ ﺣﻤﺎﻳﺖ ﮐﺮدﻩ اﻧﺪ. ﻣﺘﻦ اﺳﺖ ﺗﻠﮕﺮام ﺑﺎﻳﻦ ﺷﺮح ١۵ ﻗﻢ ــ دﻓﺘﺮاﻣﺎم ــ ١٣۵٨ ﺁﺑﺎن ﺣﻀﻮرﻋﺎﻟﯽ ﺁﻳﺖ اﷲ اﻟﻌﻈﻤﯽ اﻳﺮان اﻣﺎم ﺧﻤﻴﻨﯽ، رهﺒﺮﺁزﻣﻮدﻩ ورهﺸﻨﺎس اﻧﻘﻼب اﺳﻼﻣﯽ ، درﺗﺎﺋﻴﺪ ﺳﻴﺎﺳﺖ اﺳﺘﻮارﺿﺪاﻣﭙﺮﻳﺎﻟﻴﺴﺘﯽ ﺁن ﺑﺰرﮔﻮار، درهﻢ ﭘﻴﻮﺳﺘﮕﯽ ﺑﺎﻣﻮج ﺑﺰرگ وﺗﺎزﻩ ﺟﻨﺒﺶ رهﺎﺋﯽ ﺑﺨﺶ ﻣﻠﯽ اﻳﺮا ن ﮐﻪ ﺑﺎاﺷﻐﺎل ﻻﻧﻪ ﻓﺘﻨﻪ اﻧﮕﻴﺰﯼ وﺟﺎﺳﻮﺳﯽ ﺳﻔﺎرت اﻣﺮﻳﮑﺎ ازﺳﻮﯼ ﺟﻮاﻧﺎن ﻋﺰﻳﺰ وارﺟﻤﻨﺪ داﻧﺸﺠﻮﯼ ﻣﺎ، ﻣﻴﺮود ﺗﺎ ﺑﻪ اوج ﻗﻠﻪ ﭘﻴﺮوزﯼ ﺑﺮﺳﺪ. درهﻤﮕﺎﻣﯽ ﺑﺎﻗﺸﺮهﺎﯼ اﻧﺒﻮﻩ زﺣﻤﺘﮑﺶ وﻣﺤﺮوم اﻳﺮان ﮐﻪ اﻧﻘﻼب اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ، اﺳﺘﻘﺮارﻋﺪل وﺑﺮاﺑﺮﯼ، وﻧﻴﻞ ﺑﻪ ﺣﺪ ﺁﺑﺮوﻣﻨﺪﯼ ازرﻓﺎﻩ درﺳﺎﻳﻪ ﮐﺎرﺷﺮﻳﻒ وﺑﺎروررا داﻧﻨﺪ دﻧﺒﺎﻟﻪ ﻃﺒﻴﻌﯽ وﺿﺮورﯼ اﻧﻘﻼب ﺳﻴﺎﺳﯽ ﻣﯽ . وﺑﻪ اﻣﻴﺪ ﺁن ﮐﻪ ﺧﻠﻖ ﻗﻬﺮﻣﺎن اﻳﺮان ﺑﺎ ﻣﺠﺎهﺪات ﺟﺎﻧﺒﺎزاﻧﻪ ﺧﻮد ﻣﻮﻓﻖ ﮔﺮدد ﺗﺎ اﺳﺘﻘﻼل ﺳﻴﺎﺳﯽ، اﻗﺘﺼﺎدﯼ، ﻣﺎﻟﯽ، ﻧﻈﺎﻣﯽ وﻓﺮهﻨﮕﯽ ﮐﺸﻮرراﺑﻪ ﻧﺤﻮ اﮐﻤﻞ ﺗﺤﻘﻖ ﺑﺨﺸﺪ، ودرﺳﺎﻳﻪ اﻳﻦ ﭼﻨﻴﻦ اﺳﺘﻘﻼل واﻗﻌﯽ، ﺣﻘﻮق وﺁزادﻳﻬﺎﯼ ﻣﺪﻧﯽ واﺟﺘﻤﺎﻋﯽ را ﺑﺮاﯼ ه ﻤﻪ اﻓﺮاد ﻣﺮدم وﺷﺮﮐﺖ ﻋﻤﻠﯽ ﺷﺎن رادرادارﻩ اﻣﻮرﻣﻠﯽ وﻣﺤﻠﯽ، ﺑﺪورازهﺮﮔﻮﻧﻪ ﺗﺒﻌﻴﺾ، ﺗﺎﻣﻴﻦ ﮐﻨﺪ. ﻣﺎ اﻣﻀﺎ ﮐﻨﻨﺪﮔﺎن زﻳﺮ، اﻋﻀﺎﯼ ﮐﺎﻧﻮن ﻧﻮﻳﺴﻨﺪﮔﺎن اﻳﺮان اﻋﻼم ﻣﻴﺪارﻳﻢ ﮐﻪ ﺻﻒ ﻣﺒﺎرزﻩ ﻣﺎ هﻤﺎن ﺻﻒ واﺣﺪ اﻧﻘﻼب ﺑﻪ رهﺒﺮﯼ اﻣﺎم اﺳﺖ وازاﻳﻦ ﭘﺲ ﻧﻴﺰ، هﻤﭽﻨﺎن ﮐﻪ درﮔﺬﺷﺘﻪ، ﻧﻴﺮوﯼ اﻧﺪﻳﺸﻪ وﻗﻠﻢ وﺑ ﻴﺎن هﺮﻳﮏ ازﻣﺎ، وﻗﻒ ﺧﺪﻣﺖ ﺑﻪ ﺧﻠﻖ واﻧﻘﻼب ﺧﻠﻘﯽ واﺳﻼﻣﯽ اﻳﺮان ﺧﻮاهﺪ ﺑﻮد. ﺑﺎﺳﻼم ودرود ﮔﺮم اﻧﻘﻼﺑﯽ ﻣﺤﻤﻮداﻋﺘﻤﺎدزادﻩ )ﺁذﻳﻦ ﺑﻪ (اﺑﺘﻬﺎج ــ ﺳﻴﺎوش ﮐﺴﺮاﺋﯽ ــ اﻣﻴﺮهﻮﺷﻨﮓ )ﺳﺎﻳﻪ ( ـــ ﻓﺮﻳﺪون ﺗﻨﮑﺎﺑﻨﯽ ــ ﻣﺤﻤﺪﺗﻘﯽ ﺑﺮوﻣﻨﺪ ﻧﻮﻳﺴﻨﺪﮔﺎن زﻳﺮﻳﻦ هﻢ ﭘﺲ ازارﺳﺎل ﺗﻠﮕﺮام ﺑﻪ ﻗﻢ، ﻣﺘﻦ ﺁﻧﺮا اﻧﺪ اﻣﻀﺎ ﮐﺮدﻩ اﻣﻴﺮﺣﺴﻴﻦ ﺁرﻳﺎن ﭘﻮرــ ﻣﻬﺪﯼ اﺳﻔﻨﺪﻳﺎرﻓﺮدــ ﻧﺎﺻﺮاﻳﺮاﻧﯽ ــ هﺎﻧﻴﺒﺎل اﻟﺨﺎص ـــ ﻋﻠﯽ اﻣﻴﻨﯽ ﻧﺠﻔﯽ ــ اﺻﻐﺮاﻟﻬﯽ ـــ ﻣﺤﻤﻮد ﺑﺮﺁﺑﺎدﯼ ــ ﻧﺎﺻﺮﭘﻮرﻗﻤﯽ ــ ﺟﺎهﺪ ﺟﻬﺎﻧﺸﺎهﯽ ــ ﺟﻌﻔﺮﺟﻬﺎﻧﺒﺨﺶ ــ ﺑﻬﺮام ﺣﺒﻴﺒﯽ ــ ﻣﺤﻤﺪ ﺧﻠﻴﻠﯽ ـــ رﮐﻦ اﻟﺪﻳﻦ ﺧﺴﺮوﯼ ـــ ﺑﻬﺎ اﻟﺪﻳﻦ ﺧﺮﻣﺸﺎهﯽ ــ ﺑﻬﺮا م داورﯼ ــ ﺷﻴﺦ ﻣﺼﻄﻔﯽ رهﻨﻤﺎ ــ ﺟﻼل ﺳﺮﻓﺮازـــ اﺣﺴﺎن ﻃﺒﺮﯼ ـــ ﻧﺎزﯼ ﻋﻈﻴﻤﺎ ــ اﺳﺪاﷲ ﻋﻤﺎدﯼ ـــ ﺑﻬﺰاد ﻓﺮاهﺎﻧﯽ ــ ﮐﺎﻣﺮان ﻓﺎﻧﯽ ـــ ﻣﺤﻤﺪ ﻗﺎﺿﯽ ـــ ﺟﻌﻔﺮﮐﻮش ﺁﺑﺎدﯼ ــ ﮐﺎﻣﺒﻮزﻳﺎ ﮔﻮﻳﺎ ـــ ﺟﻤﺎل ﻣﻴﺮﺻﺎدﻗﯽ ـــ ﻧﺎﺻﺮ ﻣﻮذن ـــ ﻏﻼﻣﺤﺴﻴﻦ ﻣﺘﻴﻦ ــ ﻣﺤﻤﺪ ﻋﻠﯽ ﻣﻬﻤﻴﺪ ــ ﭘﺮوﻳﺰ ﻣﺴﺠﺪﯼ ــ ـ ﮐﻴﻮﻣﺮث ﻣﻨﺸﯽ زادﻩ ـــ هﻮﺷﻨﮓ ﻧﺎﻇﻤﯽ ) ﻧﻴﮏ ﺁﺋﻴﻦ ( ــ ﻧﺼﺮت اﷲ ﻧﻮﺣﻴﺎن ) ﻧﻮح ( ــ رﺣﻴﻢ ﻧﺎﻣﻮرــ ﮐﺎﻇﻢ هﮋﻳﺮﺁزادﯼ ٩٣ ﻣﺮدم ﺷﻤﺎرﻩ ، ﭘﻨﺞ ﻣﺎﻩ ٢۴ﺷﻨﺒﻪ ﺁﺑﺎن ١٣۵٨)
نوشته شده توسط: Anonymous

در چه زمانی دولت بیزانس وارد ارمنستان شد و ارامنه را مسیحی کرد و کلیسا ساختند ؟ سواد شما میگوید در زمان عیسی و مریم ؟ پس شما صلاحیت نظر دادن در هر موردی را ندارید و باید به اندازه دانش.... تان کمنت بگذارید و نه اینکه با عینک .... نعصب وارد تمام موضوعات میگردید . شما گویا بلد نیستید با ماشین جستجوگر اینترنت دنبال چیزی بگردید چون یا پیدا نمی کنید یا به دروغ می گویید نتوانستید بیابید . شما هنوز نفهمیداه اید که اینجا با ایرانیان و پارسیان ، مهمان هستید و باید متعادل باشید و دقت کنید و با گرد و خاک راه انداختن موفق نمیشوید برای خود هویت درست کنید و فرهنگ و تمدن 7 هزار ساله ایرانیان یا بقول شما فارسها را زیر سئوال ببرید . حالا که نتوانستید در ایران جامعه و تاریخ را بشناسید ، در غرب هفته ای یکبار به موزههای شهرتان بروبد و آثار بیشمار کهن ایرانی را تماشا کنید و یک اشهد صفوی بگویید و از 70میلیون

ایرانی عذر خواهی کنید و بچه هایتان را ضد فارس و ضد ایرانی و ضد ارمنی و ضد کرد و ضد آریایی و ضد شاهناه و ضد داریوش و ضد استوانه کورش تربیت نکنید !
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای کیانوش رشیدی قادی
به چی افتخارمی کنید ترکها راکه برعکس افکارشما ایرانی اصل هستند غیرایرانی میدانید؟
چند دلیلی می آورم که ان شاء الله یاد بگیرید ورها شوید از افکار پان فارسیستی :
1- وقتی مغولان به ایران آمدند با ترکها جنگیدند وسلسه ترکان راکه اعراب را ازایران بیرن کرده بودندرا کشتند جای ترکها را گرفتند همدستان مغولان فارسها بودند .
2- فرق زبان مغولی با زبان ترکی مثل زبان ژاپنی با انگلیسی است بس ازاین جهت نیزربط دادن ترکها به مغولان ناآگاهی است وتکرار این موضوع جهل وبی خردی است .
3- مغولان زبان فارسی تقویت کردن نه زبان ترکی
4- تازه این کتاب آفرینش {شاهنامه} را ترکها به شما دادند فارس قبل ازترکها کتاب نداشتنید چه در زمان هخامنشیان ویا اعراب
5- ازنظرشکل قیافه شما بیشتربه مغولان نزدیک هستید تا ترکها به مغولان مثلا اقبالی،رفسنجانی،صانعی
ترکها درایران 7000سال تاریخ دارند شماچی ..

نوشته شده توسط: ناصر کرمی

جنبشها و شورشهای مردمی و خلقی در زمان حاکمیّت عباسیان عرب در ایران در سده میانهء 8 و 9 میلادی در نتیجه ناراضی بودن کشاورزان از نظام فئودالیته عرب تباران عباسی و بهره کشی آنها از همه مهمتر قتل عهدنامه شکنانهءِ" ابومسلم" که دهقانان او رار رهبر خود میدانستند بوجود آمدند. این جنبشها در سراسر ایران بپا خاست و تنها در ناحیّهء آذربایجان نبود: ازجمله:

شورش دهقانان 755 میلادی به رهبری "سنباذمغ" تحت شعار " قصاص خون" ابومسلم که سراسر شمال ایران را از خراسان تا آذرآبادگان فرا گرفت.
767 میلادی قیامی دیگر در ناحیّهء خراسان به رهبری "استاذسیس"
778 میلادی قیامی دیگر در گرگان مرسوم به قیام(سرخ علمان) رخ داد.
در همان سال قیام خلقی دیگر بنام "سپید جامگان" به رهبری مردی گازر ملقب به مقنع( نقابدار)
قیام خوارج در سیستان به رهبری "حمزت ابن اترک که به قهستان و تا خراسان گسترش یافت
قیامها در کرانهء خزر- طبرستان، گیلان، و دیلم، در ایران مرکزی، در قم، کرمان و اصفهان
تقریبأ در تمام شهرهای ئر سایر ولایتهای دیگر ایران، نیز چنین قیامهایی و شورشهای برعلیه حکومت حاکمهء وقت صورت گرفت، که این شورشها سرکوب و رهبران آنها به اشکال مختلف از میان برداشته می شدند،
قیام بابک خرمدین ایرانی تبار ساکن آذرآبادگان( جایگاه آتش و آتشکده، نگهدارندهء آتش) هم یکی از این صدها قیام و شورشهای ایرانیان بر علیه استبداد عرب تباران عباسی است،
امّا چرا در این میان فقط بابک خرمدین برجسته میشود ؟ فقط بر اثر تبیلغات عشیره ای و فئودالیتهء مردم تُرک آذری مهاجر به سرزمین آذربایجان است. در صورتیکه بابک خرمدین میتواند یک فرد آفریقایی در دور افتاده ترین و گم نامترین نقطهء باشد، امّا تحت هیچ شرایطی نمیتواند بابک تُرک تبار باشد،
بابک خرمدین یک "تالشی" است و دژ خرم دینان ایرانی تبار و سنگر و دژ بابک ایرانی اصیل در کوهای تالش بوده و "بذ" نام داشت و دارد.
تُرک تبار نامیدن بابک خرمدین، یک آدم ربایی در روز روشن و آنهم در قرن 21 میباشد.
نوشته شده توسط: Anonymous

با درود.
سپاسگزاری می کنم از آقای کاوه جویا و آقای کیانوش توکلی!
من نیز با گفتۀ "هنر ورای سیاست است" موافقم. من نیز حق هرکس را برای شرکت یا عدم شرکت در انتخابات را محترم می شمرم. من نیز بازگشت بدون قید و شرط و سفر به ایران از سوی ایرانیان برون مرز را حق هر انسان ایرانی می دانم. اما در اینجا سخن بر سر آقای هوشنگ ابتهاج است که خود و بطور مستقیم در سیاست دخالت می کند و بیش از هنر در بارۀ مسایل سیاسی سخن می گوید.

در اینجا سخن بر انسانی که اتفاقا دارای حافظۀ بسیار خوبی است و گفتگوهایش با رسانه ها , و از جمله در "پیر پرنیان اندیش" که خاطرات مانندی از نامبرده است،حتی از ریز دیدارهایش با این و یا آن هنرمند و این یا آن سیاستمدار سخن می گوید، اما از دیدار "احتمالی"اش با علی خامنه ای واژه ای بر لب نمی آورد.
پرسش من از آقای هوشنگ ابتهاج که به ابتکار خویش،عمری را بیشتر در سیاست بسربرده تا هنر پابرجاست و آن این است:
"آیا آقای هنوشنگ ابتهاج در سالهای گذشته با علی خامنه ای دیدار داشته است و یا خیر؟" و اینکه اگر ایشان با خامنه ای دیدار داشته، چرا این مسئله را پنهان می کند؟
من حتی نمی پرسم که چرا آقای هوشنگ ابتهاج با علی خامنه ای دیدار داشته است؟ چون حق وی می شمارم که با هرکسی که دلش می خواهد دیدار کند. اما دیدار داریم تا دیدار!

به نظر من حق هر ایرانی و بویژه ایرانیانی که با رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی مخالفند، نیز می باشد که واپسین روزها، ماه ها و یا سال زندگی آقای هوشنگ ابتهاج از زبان ایشان در بارۀ دیدارش و یا تکذیب دیدارش با علی خامنه ای بدانند.
من امید دارم که آقای هوشنگ ابتهاج در این باره لب به سخن باز کند.

کیانوش رشیدی قادی
نوشته شده توسط: Anonymous

زنجانی عزیز، اتفاقا از دیدگاه و در تقسیم بندی آقای کرمی، شمایی که (همانند من) زنجانی هستید و بزبان ترکی صحبت میکنید، "ترک تبار آذری" محسوب میشوید. پس این صحبتهای ایشان شامل جنابعالی، بنده و بسیاری از هموطنانمان نیز میشود.

نوشته شده توسط: Anonymous

کلمات بیت اول این مثلا اپرای تورکی را بررسی کنیم:
قوش - سنگر - هر - هیچ - دشمن - آزاد - قهرمان ( فارسی هستند)
محکم - قصد ( عربی)
یعنی در این شعر مثلا قهرمانانه واژگان کلیدی فارسی هستند و بعد عربی حالا شما ادعا می کنی فارسی فلان درصدش عربی است کورِ خود هستید و بینای دیگران . همین الان زبان استانبولی به گفته کارشناسان خود ترکیه 60 درصدش خارجی است با تمام انقلاب زبانی آتاتورکی
ترکی حتی برای واژگان ساده ای مثل هر و هیچ و هرکسی جایگزین ندارید
شما امروز به زبان تغییر شکل یافته ترکمنی صحبت می کنید که 90 درصد آن واژگان فارسی و عربی و فرنگی ( در زبان استانبولی و روسی در زبان باکو) می باشد در ایران به خط به قول شما عربی می نویسید و در ترکیه به خط لاتین و در باکو به خط روسی این همه ادعایتان برای چیست
در زمان بابک هنوز مهاجرت عظیم قبایل موسوم به ترک از پشت دیوار چین هنوز شروع نشده بود!

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

کاوه گرامی، علی خامنه ای، رفسنجانی ، فرخ نگهدار و...شخصیت های سیاسی هستند در حالی که هوشنگ ابتهاج فردی هنر مند است. از نظر من هنر و سیاست دو مقوله جداگانه هستند که چپ ها و اسلامیستها سعی می کنند این دو را با هم در آمیزند. این که کسی رای داد و یا یا در انتخابات شرکت نکرد هر دو از حقوق پایه انسانها ست، کسی را بخاطر شرکت در انتخابات نبایستی محکوم کرد. میلیون ها ایرانی در انتخابات اخیر شرکت کرده اند، پس همه آنان را خا..... هستند؟

منهم با آقای فطانت موافقم نوشت که . تا وقتی روشنفکران ما برای دیدن هنر چشمها را از خس و خاشاک سیاسی نشویند هنر را نخواهند فهمید. هنر ورای سیاست است.
نوشته شده توسط: lachin

جناب بیسواد, از اینکه تعریف علوم دقیقه و ظریفه را برایم شرح دادید, بی نهایت سپاسگزارم. آقای بیسواد و باسوادان عزیز... تمام ملل دنیا , چه کوچک و یا چه بزرگ هم دارای «تاریخ» هستند و هم دارای « فرهنگ». .من هیچ دشمنی با مردم فارس, ترک , عرب و کرد و.. فرهنگ ایرانی که شامل همه فرهنگ های سایر ملل ایران میشود , ندارم و هیج وقت هم نداشتم. من هیچ وفت دشمنی شخصی با کسی و یا چیزی ندارم که شما را ناراحت بکند. من با ( مردم فارس , ترک , عرب و کرد ) هیچ وقت مسئله ای نداشتم و نخواهم داشت. خوشبختانه من در یک خانواده چند فرهنگی بزرگ شدم که یکی از مزایای خانواده گی ماست. مشکل من با عقاید ( پان فارسیسم و شونیست فارس ) است.. مشکل من با ایران نیست, مشکل من با کسی است که با کلمه ( ایران ) میخواهد برای من تاریخ بسازد. همانطور که اشاره کردم, همه دارای فرهنگ

و هنر هستند که که قابل احترام می باشند, ( هنر نزد ایرانیان هست و بس نیست)..من مسئله ای با تاریخ باستان ایران ندارم . مشکل من با کسانی است که تاریخ باستان را چنان به اوج آسمان می رسانند که نه از تاریخ منطقی می ماند و نه عقل و خردی که این تاریخ را قبول بکند..مسئله من با دانشگاه های 6 هزار سال پیش در ایران است که علوم فیزیک, شیمی, ریاضیّات , ستاره شناسی, ادبیّات و زیبا شناسی و استتیک در آن تدریس میشد. مسئله من با کلیسا های در قارا باغ است که موقعی که عیسی مسیح 14 ساله بود ع بنا سازی میکردند. مسئله من با تاریخ نگاری بعضی از کاربرانی است تاریخ 7000 سال می نویسند و یا تاریخ 1200سال.. خوب بهترین کار این می تواند باشد که اصلآ تاریخ 4.5 بیلیون سال ( عمر زمین ) را بنویسند و خودشان را راحت بکنند. به امید روزی که غقل و خرد جایگزین احساسات ناسیونالیستی گردد تا تاریخ حقیقی را ( انچه هست) جستجو بکنیم. به امید هر چه زودتر آنروز. بهترین ها برایتان آرزومندم.
نوشته شده توسط: lachin

آقای ناصر کرمی , ژورنالیست مدرن که میخواهید ایران را به جهنم تبدیل بکنید وساکن آلمان, کشوری که استقرارش تا اندازه ای مدیون آزربایجان و ترک هاست و با زبان دری که دارای 70% کلماتش عربیست تکلّم میکنید و با خطّ عربی کامنت میگذارید و شکست فاشیزم هیتلری را باور دارید که برای شما هیچ ارمغانی نیاورده است, ترک های ایران نه به تبلیغ احتیاج دارند, و نه کسب هویّت و نه میزبانی مثل شما ونه به تسخیر کوه ودشت. ملتی که تصمیم بگیرد که ( طلاق سیاسی) بگیرد , هم هویتش را می شناسد و هم سر حداد مرزی جغراقیای و سیاسی اش را..بابک ها و کور اغلو ها سینه های هر ترک ایرانی را خیلی وقت است که تسخیر کرده اند . رشد و اگاهی سیاسی ترک های ایران به آن حد رسیده است که راه « چئنلی بل» را تشخیص بدهند. (( چئنلی بل اولکم.. هر یری محکم محکم... قوش گئچه بیلمز بو سنگرلر دن... قصد ایده بیلمز بو یر لره هیچ بیر دشمن ...

آزادلیق یوردی دی چئنلی بل.... قهرمانلار یودری چئنلی بل))....{ چئنلی بل وطنم... هر گوشه اش محکم و استوار..هیچ پرنده ای بر فراز این سنگر هم نمی تواند پرواز بکند....هیچ دشمنی قصد تسخیرش را نمی تواند داشته باشد ... چئنلی بل سرزمین آزادگان ... چئنلی بل سرزمین قهرمانان)).... شروع پرده سوم از اپرای کواوغلو ... یکی از شاهکارهای موسیقی آزربایجان.
نوشته شده توسط: Anonymous

استان خوزستان با 4/5مایون جمعیت که از قمیتهای مختلفی تشکیل شده که هموطنان عرب زبان ما هم جزیی از این قمیوتها هستند
بسیاری از مدیران استان هم از هم استانی های عرب زیان هستند.
مطلب حاظر توسط گروه تروریستی که کل اعضای ان به تعداد انگشتان یک دست نمیرسد تحریر شده که این گروهک خودش در انفحارهای اهواز در سال 1384 دستاش تا مرفق به خون همشهرهای اهوازی و اعراب اغشته است.
نکته قابل تامل در این به اصطلاح بیانیه ها استناط به اماری است که معلوم نیست این تئورسین ها ی باهوش از کجای خود در می اورند!

نوشته شده توسط: Anonymous

عقب ماندگی ۱۸۶ درصدی قدرت خرید کارگران

http://iranaccnews.com/1395/01/24/%D8%B9%D9%82%D8%A8-%D9%85%D8%A7%D9%86…

نوشته شده توسط: Anonymous

به موقع نشونتون میدیم کی باید بره.عربها کینه شتری دارند هرچی باشه دشمنمون را فراموش نمی کنیم.ضمنا شما که دم از شجاعت ایرانی ها میزنید .لطفا چند مورد رو ذکر کنین که جنگيدين و پیروز شده باشین ..

از کتاب چیزی ذکر نکن. توی همین صد سال کدوم جنگ را بردین منظورم جهان واقعیت نه افسانه ها
نوشته شده توسط: Anonymous

..
خانواده فدایی خلق ، هوشنگ پور کریمی متولد شهر لاهیجان ، در سایت عصر نو از همه مبارزان و انساندوستان تقاضای کمک کرده اند که برای یافتن یا خبری از این فدایی گم شده کمک کنند . او گویا در سال 1352 دستگیر و ناپدید شده است . آنها اشاره کرده اند که نه آخوندها در اسناد ساواک ، و نه سازمان اکثریت ، و نه دیگر فداییان ، تاکنون نتوانسته اند کمکی بنمایند . از مراجعین و مسئولین این سایت تقاضا میشود چنانچه نظر یا خبری دارند ، آنرا پیشنهاد کنند . چون خانواده این فدایی گمنام مدام رنج میبرند . او متولد سال 1330 شمسی بود .

نوشته شده توسط: Anonymous

اگر ممکن است این مقاله را بصورت صدا منتشر کنید تا از طریق شنوایی علاقمندان بتوانند به آن دسترسی داشته باشند . خیلی ممنون .

نوشته شده توسط: ناصر کرمی

این نوشتار به اصطلاح تاریخی سیاسی، از اوّل تا آخر داستانسرایی و تبلیغات قومی برای کسب امتیاز در کشوری بنام ایران است که مردم تُرک تبار در قرن 12 به آن مهاجرت کرده اند، اینک تلاش بر آن دارند که با چنین نوشته هایی کسب هویّت و تعیین مرزهای قومی و تسخیر بخشی از جغرافیای سیاسی کشور مهمان است.

عنوان این نوشتار (آنارشیسم) از نظر واژه ای سیاسی و از منظر دوران شناسی تکاملی، کاملأ اشتباه میباشد. نام مناسب این دوران " جنبش و یا شورشهای خلقی در ایران در سده های هشت و نه میلادی است. که حداقل 200 سال بعد از این جنیشها مردمان تُرک تبار به ناحیّه آذربایجان و قفقاز و آسیای کوچک ( ترکیه امروز) بصورت پراکنده مهاجرت کردند، بنا بر این مردم تُرک تبار در این جنبش ها هیچگونه مشارکت و دخالتی نداشتند، چون در جغرافیای ایران و قفقاز و در حوالی دریای حزر نبودند.

اگر جنبش بابک خرمدین ایرانی تبار اصیل، شورایی بوده است، پس عنوان انتخاب شدهء آنارشیسم مخالف مبانی سیستم شورایی است. در ادبیّات سوسیالیستی چهرهء نمادین نظریهء آنارشیسم "پرودون" است که نظریهء آن مورد انتقاد شدید متفکرین سیستم شورایی و سوسیالیستی بود. بنا بر این نویسنده یا اطلاعات پایه ای از سیستم شورایی و سویالیسم ندارد، و اصولأ مفهوم و ساختار و پروسهء آنارشیسم نمی شناسد. چرا که اگر میشناخت آنرا این چنین بکار نمی گرفت.

نویسنده بدون پشتوانه ادعا میکند که: (...وسعت این حکم رانی تمامی شامل تمامی بخشهای اذربایجان شمالی و جنوبی و بخشی از ارمنستان و گرجستان فعلی تا دامنه قفقاز را در بر میگرفت .وسعت ان در غرب بخش بزرگی از ترکیه و عراق شمالی فعلی و در جنوب تا همدان و کرمانشاه گسترش داشت . در شرق نیز تا کناره های دریای خزر گسترده میبود...)
در چند سطر بالا میشود به هدف اصلی و داستانسرای نویسنده پی برد، که فقط قصد دارد برای قوم خود تسخیر سرزمین و تعیین مرز بکند، حتی تا کرمانشاه و همدان قفقاز ارمنستان، ترکیه و عراق و غیره.

جوهر اصلی مطرح کردن بابک خرمدین، باز هم فقط قصد تسخیر سرزمین و کوه و دشت و قلعهء بابک است. در این نوشتار واژه آنارشیسم را فقط میشود در مورد دانستنی ها و اطلاعات و طرز تفکر و هدف پنهان شدهء قومی فئودالیته نویسنده بکار برد.
نوشته شده توسط: کاوه جویا

آقای کیانوش توکلی گرامی، نمی دانم چرا از انتشار این نوشتار متأسف هستید! نوشتار آقای کیانوش رشیدی قادی درباره ی هوشنگ ابتهاج نقد رفتار یک شخصیت شناخته شده ی ادبی و اجتماعی است. عدم حضور آقای ابتهاج در تارنمای ایران گلوبال نمی تواند دلیل ممنوعیت نقد رفتار ایشان باشد. اگر چنین باشد، پس نقد علی خامنه ای و اکبر رفسنجانی و فرخ نگهدار و بسیاری دیگز از شخصیت های سیاسی و اجتماعی نیز باید ممنوع باشد، تنها به این دلیل که اینان در ایران گلوبال حضور ندارند! به دید من، آنچه که "کالبد شکافی شخصیت ها" می خوانید یکی از حقوق و تکالیف یک رسانه ی گروهی جدی و مردمی است. روشن است که "شخصیت" مربوط یا دوستداران او نیز می توانند به دفاع از وی برخاسته، متقابلاً منتقدان را نقد کنند. آنچه که در هر حال باید ممنوع باشد، توهین است و تهمت بی دلیل، که در نوشتار بالا دیده نمی شود.

نوشته شده توسط: Anonymous

جامعەی فاشیستی تورکها در سوئد خوب بە مخمصە افتادە من گمان نمیکنم کە سایت ایران گلوبال از جامعەی سوئد از مردم سوئد و از قانون اساسی سوئد دمکرات تر و سکولارتر باشد ولی جامعەی سوئد با تمام نعلە های فکری آن با احزاب آن با هنرمندان آن با نخبگان و روشنفکران آن با تلویزیون و روزنامە نگارانش در حال انفجار بر علیەی فاشیزم تورک و بل اخص بر علیە گرگهای خاکستری د ر حال موضع گیری است موضع گیری تمام جامعەی سوئد حتی مردم عادی آنچنان در مقابل فاشیزم پان تورک موضع گیری کردند کە سابقە نداشتە

چند روز پیش بود کە بە فراخوان فدراسیون تورکهای سوئد تظاهراتی در مرکز شهر استکهلم بر گزار شد کە بە زحمت بە 70 یا 80 نفر میرسیدند و بیشتر شرکت کنندگان این تظاهرات از پان تورکهای آذربایجانی بودند با تعدادی تورک تورکیە و ترکمن تظاهرات بر علیەی ارمنستان و در رابطە با جنگ قرباغ بود سخنرانان این تظاهرات در مرکز سوئد پا از گلیم خود بیشتر دراز کردند و شعار ارمنی سگ ، خون ارمنیها را آنچنان بە زمین میریزم کە از خون آنها رودخانە درست شود ، مرگ بر ارمنی مرگ بر ارمنی و کورد و فارس این سخنرانی با فیلم و صدا ضبط شد و روز بعد شود سوژەی تمامی روزنامەها تلویزیونها، و بحث گرم جامعەی سوئد ، مردم سوئد در مقابل فاشیزم تورک سکوت نخواهند کرد و اجازە نخواهند داد در اصلی ترین مرکز این کشور فاشیزم برای کل یک ملت شعار مرگ بدهد و با صدای بلند خواهان ریختن خون ارمنیهای سگ شوند شکایت پشت سر شکایت و استعفای مسئولین فدراسیون ولی جامعەی سوئد بە این راضی نیست و تقاضای باز پرداخت میلونها کرون بە دولت شدند کە دولت سوئد کمک هزینە بە فدراسیون تورکها کردە و بستن کامل فعالیتهای فدراسیون تورکها چون فعالیت فاشیستی در آن جریان دارد مردم سوئد بە همین بسندە نکردند حزب سبز سوئد میلیو پارتی کە همراه سوسیال دمکرات دولت ائتلافی دارد یکی از وزیران حکومت از طرف میلو پارتی حزب سبز ، بە اسم کاپلان با رهبران فدراسیون و یکی از رهبران گرگهای خاکستری نهار خوردە این دیگە مثل بمب صدا دادە کە مردم سوئد اجازە نخواهند داد کسی در پست وزیری با فاشیزم نهار بخورد خلاصە پان تورک تظاهرات بە راه انداخت کە مردم را علیە اشغال قرباغ توسط ارمنیها بسیج کند ،، تظاهرات فاشیستی آنها موجب شدە کل جامعەی تورک زبان بە مخمصە افتادە و بە بعنوان جامعەی کە از فاشیزم طرفداری میکنند اکنون شناختە شدە هستند و درست در همین زمان است کە فرماندەی نیروهای زن YPJ کوردهای سوریە بە سوئد آمدە برای همکاری و تبادل نظر بر علیەی داعش آن چنان گرم مورد استقبال قرار گرفتە از طرف دولت سوئد و جامعەی سوئد پارلمان سوئد کە سابقە نداشتە مردم میدانند کە کی تروریست و داعش است و کدام فاشیست و همکار داعش
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای کیانوش توکلی گرامی.
با درود. نخست اینکه سپاس از مهرتان.
دو دیگر آنکه اگر کمان شما براین است که نوشتۀ بالا از من سیاست و خطوط اعلام شده در "ایران گلوبال" را نقض می کند، و تصمیم به حذف نوشته بگیرید، مطمئن باشید من از این تصمیم شما دلگیر نخواهم شد. شما مدیر سایت هستید و تصمیم گیر اصلی.
در پایان و سوم آنکه، من نوشتۀ بالا را باز انتشار دادم. این نوشته در هنگامۀ خویش برای آقای هوشنگ ابتهاج (ه.ا.سایه) فرستاده شد، اما تا کنون پاسخی به آن داده نشد.
با احترام
کیانوش رشیدی قادی

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

منهم از چنین سوژه هایی که به کالبد شکافی شخصیت هایی که در اینجا حضور ندارند ، می پردازند، نه تنها خوشم نمی آید بلکه با این روش ها مخالفم، درست این بود که گفتگویی را سازمان می داد ، مثلا نامه سرگشاده و از این قبیل روش ها که طرف مقابل از وجود چنین نامه ای آگاه می شد تا بتواند از خودش دفاع نماید، راستش انگشتم رفت که این مطلب را عدم انتشار بزنم ولی بخاطر دوستی که با کیانوش رشیدی دارم ، از این کار صرف نظر کردم.

نوشته شده توسط: تبریزی

دوستان گرامی، مر شما را گفتم پیش از این که پیامد باورمندی مردم یک سرزمین به دین خردسوز اسلام برپائی رژیم طالبان در افغانستان، رژیم سعودی در عربستان و رژیم ولایت فقیه در ایران و پیدایش گروه هائی مانند القاعده و داعش و بوکوحرام و ..... است و در سرتاسر تاریخ و سرتاسر جهان حتی یک بار نیز دیده نشده است که در سایه دین خردسوز اسلام آب خوش از گلوی مردم یک سرزمین پائین برود اما هنگامی که یک رژیم آمده و با نام اسلام در سرزمینی فرمانروائی کرده و از آن سرزمین دوزخ ساخته است کسانی پیدا شده اند که چون نتوانسته اند از باورمندی به دین خردسوز اسلام دست بکشند کوشیده اند روکشی خوش آب و رنگ به روی خرافه های اسلامی بکشند و گفته اند که ای مردم، اسلامی که شما دیدید اسلام راستین نبود و اسلامی که ما از آن سخن می گوئیم چیز دیگری بوده و اسلام راستین است! همچنان که کسانی مانند دکتر علی شریعتی، گروه فرقان، .....

..... نهضت آزادی، مجاهدین خلق، ملی - مذهبی ها، اصلاح طلبان، جنبش سبزی ها و ..... سخنشان این است که اسلام رژیم آخوندی در ایران و اسلام طالبان در افغانستان اسلام راستین نیستند و اسلامی که ما از آن سخن می گوئیم اسلام راستین است! این دوستان نازنین روشن نمی کنند آن اسلام راستین که از آن سخن می گویند در کجای تاریخ دیده شده است و کدام سرزمین را به جای آن که دوزخ کند بهشت کرده است؟ این دوستان نازنین درباره تازش مسلمانان به ایران و روم و مصر و سرزمین های دیگر و کشتار هزاران تن و برده کردن مردان و واداشتن آنها به کار در کشتزارها و کارگاه ها مانند جانوران و به زنجیر کشیدن زنان و دختران و بهره کشی جنسی از آنها و تاراج هست و نیست مردم سرزمین های اشغالی چه پاسخی دارند؟ هنگامی که مسلمان ها به ایران و روم و مصر تاختند بر پایه قانون برده داری اسلامی هر جا زنی را دیدند حتی اگر شوهر داشت به او تجاوز کردند و سپس مانند جانوران در بازار برده فروشان فروختند تا خریداران دیگری پیدا شده و به آنها تجاوز کنند! خود پیغمبر اسلام که بنیانگزار دین اسلام است و مسلمان تر از او را در هیچ جا نمی توان یافت فرمان داد صدها تن از مردان بنی قریظه را کشتند و کودکانشان را در بازار برده فروشان فروخت و دختران و زنان بنی قریظه را برای بهره کشی جنسی به یارانش بخشید و یکی از زنان بنی قریظه به نام ریحانه را که شوهرش با فرمان وی کشته شده بود برای بهره کشی جنسی و کنیزی خودش برگزید و شب همان روزی که شوهر و خویشاوندان ریحانه کشته شده بودند در چادری که نگهبانی را نیز بر آن گمارده بود تا بامداد به ریحانه تجاوز کرد! هنگامی که مسلمان تر از پیغمبر اسلام کسی را در جهان نمی توان یافت آیا این است آن اسلام راستینی که کسانی مانند دکتر علی شریعتی و مجاهدین خلق و ملی - مذهبی ها و ..... خواهان پیاده شدن آن هستند؟ دوستان نازنین من که دشمن رژیم آخوندی هم هستید چرا دست از خودفریبی برنمی دارید؟ و چرا دست از دین خردسوز اسلام که ساخته و پرداخته پیغمبر اسلام است و هیچ پیوندی با خدا ندارد برنمی دارید؟
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای توکلی اجازۀ نشر مطلبی رو دادید که هیچ کس رو جز متولیان حکومت فعلی ایران رو خوشحال نمی کند... آقای ابتهاج به آلمان سفر می کند. به رادیو تلویزیون ایران می رود. روی شعرش آخوندها آهنگ گذاشته ان. قبلنا برای سرباز شوروی شعر گفنه. در انتخابات رای داده. با آقای خامنه دیدار کرده. این ها خلاصۀ دلیل های آورده شده در نوشته است که نویسنده بتواند منظور اصلی خودش را از توهین گرفته تا و نفرت و خصومت و کینه پراکنی، در قالب نوشته بیاورد....آقای توکلی من اشتباه می کنم. بسیار خوب. خودتان فرصت کنید نوشتۀ آقای کیانوش رشیدی قادی را بخوانید. چی قضاوت می کنید.؟

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب موحدی تا حال دیده اید یک نفر فارس به قلعه بابک بیاید؟