Skip to main content

● کامنت‌های پیشین کاربران تا 25 ژوئن 2022 برابر با 4 تیر 1401

نوشته شده توسط: Anonymous

کلا دین خوب نیست، حالا هر چه باشد. تمام بدبختی بشر از دین است.

نوشته شده توسط: Anonymous

من کتاب مجد را بزبان انگلیسی خوانده ام. مقصر اصلی انگلیسیها بودند با کمک نو کران حلقه به گوش پانفارس ها در ایران که حالا هم از حلقه بگوشی به انگلیسیها دست بردار نیستند.

نوشته شده توسط: Anonymous

کورش و تمدنی که هرگز وجود نداشته است.
تاریخ تمدن جعلی فارسها
هر قدر ما تاریخ باستانی فارسها را سیستماتیک و ریشه دار مطالعه میکنیم , بهمان قدر هم به جعلی و ساختگی بودن این تاریخ پی میبریم. ,, تاریخ پرشیا از زمان قدیم تا حال,, کتابی است 700 صفحه ای ونویسنده اش سیر جان مالکوم یک افسر انگلیسی است که در هندوستان خدمت میکرده و به نمایندگی کشور مطبوع خود در ایران هم بوده است و در دربار فتحلیشاه قاجار نفوذ داشته است. در این کتاب که در سال 1815 منتشر شده است, تاریخ پادشاهان و سلسله های ایرانی را , حتی سلسله های داستانی را بطور مبسوطی شرح داده است. از پیشدادیان و کیانیان( سلسله های داستانی از فردوسی) گرفته تا فاجار.

. ولی در باره سلسله هخامنشیان و شاهان آنها اثری در این کتاب وجود ندارد. یعنی تا 200 سال قبل اثری از هخامنشیان در تاریخ ایران وجود ندارد و هر چه هست در این 200 سال اخیر ساخته شده است.
https://dl.wdl.org/7310/service/7310_1.pdf
دوستانیکه بزبان انگلیسی مسلط هستند , می توانند پ د اف این کتاب را دانلود کرده واگر وقت داشتند بخونند.
ایران باستان، زنجیری ذهنی برای اسارت ملتهای در بند در ایران است.
یکی از مهمترین ابزار شونیسم فارس دروغ و فریب است. شونیسم فارس طی یکصد سال گذشته با تولید دروغ "شکوه و عظمت ایران باستان" و با اشاعه آن در بین مردمان ساکن و اسیر در کشور و نیز تبلیغ در سطح جهانی، برای خود یک تمدن و شکوه کذایی باستانی ایجاد کرده است. و با بیشرمی تمام هر روز بر این دروغ خود افزوده است. به گونه ای که با یک نگاه ساده ولی پرسشگرانه متوجه می شویم که تمدن و تاریخ ادعایی آنها بیشتر از آنکه نقش و رنگ افسانه و داستان داشته باشد ملغمه ای از چرندیات و دروغ بافی های مغزهایی بیمار و مغشوش است.
شونیسم فارس که برای امروز خود چیزی برای ارائه ندارد و کشوری عقب مانده از لحاظ علمی، فرهنگی، اجتماعی و تمدنی است، با تولید دروغ عظمت باستانی سعی دارد، با باشکوه جلوه دادن گذشته نداشته خود، ملتهای دربند را فریب داده و مانع از رهایی آنها گردد. در واقع دروغِ گذشته با شکوه ایران، عاملی ذهنی و روانی برای ادامه سلطه و استعمار بیشتر ملتها و اقوام کنونی دربند شونیسم فارس است. چرا که شونیسم فارس به خوبی می‌داند ذهنهای تسلیم دروغ و نیز انسانهای فریب خورده و فاقد درک حقایق و واقعیتهای ملموس، هیچگاه نمی توانند دارای آرمان رهایی و آزادی باشند. شونیسم سعی دارد با کاشتن تخم دروغ ایران باستان باشکوه، به فریب انسانها بپردازد و این دروغ در واقع زنجیر و پابندی نامرئی برای اسارت ملتهای دربند در زندان استعمار ایران است. بدین طریق سعی می شود با این توهمات و دروغها بر عمر استعمار ملتها و اشغال سرزمین آنها افزوده و در طول این مدت سعی در الینه نمودن و آسیمیله کردن آنها نماید. ولی با رشد آگاهی ملی و با پا به عرصه نهادن دانشمندان و محققان بی طرف و به پرسش و چالش کشیدن دروغ و توهمِ ایران باستان و عظمت سراب گونه آن، به نظر می رسد، دستگاه دروغ بافی و فریب شونیسم فارس در آینده دچار رکود گشته و کارایی خود را از دست بدهد. و این یعنی شکست امپراتوری دروغ و فریب شونیسم فارس و ناکارا شدن توهمات و فریبکاری آنها. و درنتیجه طلب رهایی ملی توسط ملتهای اسیر شونیسم فارس.
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای ایستا نمیدانم چرا هر وقت صحبتی از تاریخ گذشته به میان می آید و کسی نظری بر خلاف نظرات شوونیستی و غیر علمی امثال شما اظهار میدارد سخت عصبانی میشوید یا تظاهر به عصبانی شدن میکنید و به حربه پوسیده پرخاشگری ،دست می یازید. با این بد و بیراه گفتن قصد شما چیزی جز این نیست که دهان مخالفین و معترضین را به بندید . باید بگویم این شیوه ای بس زشت و ناهنجار است. شما بدون اینکه پاسخی به نوشته من در برخورد به مقاله آقای شهربراز در باره کورش بدهید، نخست ایراد گرفته اید که چرا من در نوشته خود به جای اصرار، اسرار نوشته ام و بجای توجیه ، توجیح. سپس متذکر گردیده اید که چرا من به کورش توهین کرده ام.

در مورد ایراد گیری املائی تان، باید به شما نکته گیر بهانه جو این تذکر را بدهم که در هر نوشته ای امکان اینکه غلط املائی رخ داده باشد، وجود دارد. اگر تکست مرا در زیر همین نوشته ام با دقت نگاه میکردی ملتفت میشدی که من خود تذکر داده ام که سهوا به جای اصرار ، اسرار تایپ شده . در مورد توجیه هم ضمن نوشته کوتاهی همین تذکر را دادم اما هر قدر کوشیدم نتوانستم این تذکر اخیر را وارد سایت کنم . ملاغلطی بودن، تنها دال بر کوتاه نظری آنهائی است که از پاسخ دادن به مطالب و نوشته های مخالفین عقیدتی خود اظهار عجز و ناتوانی میکنند. من بر خلاف اظهارات شما به هیچ وجه به کورش توهین نکرده ام. تنها حقایقی را در باره کورش و سلسله های سلطنتی هخامنشی و ساسانی بیان داشته ام . امثال شما از کورش و داریوش و نژاد " آریائی" حربه ای ساخته اید که با آن برتری طلبی قومی و زبانی و ستم ملی در حق ملت های غیر فارس ایران را توجیه کنید. وظیفه امثال من این است که تا حد توانائی این شوونیسم و پان ایرانیسم آزار دهنده و ارتجاعی شما ها را افشا و بر ملا کنیم . همین!
نوشته شده توسط: Anonymous

کامنت بیست وپنجم با عنوان(مقایسه رژیم پهلوی با جمهوری اسلامی قیاس مع الفارق است! ننگ بر جمهوری اسلامی) برای بنده نیست . واقعا متاسف هستم برای فردی که با نام من کامنت گذاشته واین کار زشت را انجام داده است.

نوشته شده توسط: Anonymous

چند وقت پیش چندافغانی به یک توریست فرانسویدر تهران تجاوز کردند چرا اینها برای همدردی جلوی سفارت فرانسه تجمع نکردند . اینهمه قتل و کشتار و تجاوز توسط مهاجرین در ایران میشود هر ماه چند سربازوظیفه مرزبان ایرانی توسط اینها کشته میشوند اما چرا تا حالا برای همدردی تجمع نکرده اند؟! تجمع کنندگان نیز به احتمال زیاد ایرانی نیستند

نوشته شده توسط: lachin

آقای اقبالی... اگر این مطلب در دهها رسانه ها منتشر شده بود و حتم دارم که شما صحیح می فرمائید و حتی ویکی پیدیای فارسی هم این قحطی را هم تنها به گردن احمد شاه انداخت, پس بطور آسانی به این نتیجه میرسیم که ( پان فارسیسم و شونیست فارس) تنها بخاطر بی ارزش کردن ترک و فرهنگ ترکی حاضر است که حتی کار های تحیقی و با ارزش یک پژوهنده را به نفع خود « تحریف» بکند و در همه جا منتشر بکند. آن هم در عصر دیجیتالی که واقعآ خنده آور است... و از شونیست فارس بیشتراز این هم نبایستی انتظار داشت.از موقعی که « شاهنامه» به (( کتاب آفرینش )) ارتقاء یافت , ما مشتاقانه منتظر هستیم آقای کورش هم به (( خداوندی)) برگزیده شود تا ما آزربایجانیهای ایرانیهای آریا نژاد نیک سرشت را, مخصوصآ دست فروشان تبریز از محله (( گجیل قاپسی)) را از گزند اهریمن دور بدارد. آمین یا ربّ العالمین ....

نوشته شده توسط: اقبال اقبالی

اقای lachin؛
1-این مطلب در دهها رسانه درج شده بود و من بعنوان یک مقاله تاریخی برای آگاهی خوانندگان آنرا درج کردم.
2- من نمی توانم عینک نگرش نژادی و قومی - عشیرتی بردارم و از این منظر مطلبی را درج کنم ویا قلم خود را بنویسم. درج این مقاله ویا مقالات دیگر مطلقن از موضع دوستی یا دشمنی با قوم یا نژادی نبوده و نیست. من به هزار و یک دلیل ، انگیزه ای برای چنین کاری ندارم.
3- من یک مقاله را بازتاب داده ام که در دهها سایت وجود داشته و دارد.
http://rozanehonline.com/%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE-%D9%88-%D8%AA%D…

4- مقالاتی که گوهر سه ارتجاع فاشیستی پان اسلامیسم، پان ترکیسم و پان عربیسم را فاش می کند و توسط من بازتاب داده میشود، به مذاق کسانی که پیوندهای سیاسی، عاطفی با سه جریان نامبرده دارند، خوشاید نیست.
5- قلم من از خاستگاه انسان جهان میهن، کوشنده سیاسی ایراندوست و ازادیخواه می چرخد و با راستی، دادگری و آزادیخواهی همپیمان است ولاغیر!
با احترام
نوشته شده توسط: lachin

آقای ناصر کرمی , ژورنالیست مدرن که میخواهید ایران را به جهنم تبدیل بکنید وساکن آلمان, کشوری که استقرارش تا اندازه ای مدیون آزربایجان و ترک هاست و شکست فاشیزم هیتلری را باور دارید که برای شما هیچ ارمغانی نیاورده است, متاسفانه شما نمیتوانید در یک کامنت بنویسید که ( من بخاطر « بی ارزش » بودن , کار و تحقیق تحلیل گران خارجی , به آنها اعتمادی ندارم ولی در کامنت های دیگر برای بی ارزش نشان دادن ترک ها و فرهنگ ترک ها , از رفرانس های تحلیل گران خارجی استفاده بکنید.).... (( این هر دو را را نمی توانید داشته باشید))...سن ساغ.. من سلامت

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب پرویز میشود به فرمایید کیانوری چه جنایت یا خیانت کرده و چه سندی در اختیار دارید که ایشان را متهم به جنایت و خیانت میکنید.
من با مابقی افرادی که شمردید کاری ندارم. کیانوری یک آدم سیاسی چپ و توده ای بود که هرگز منصب سیاسی نداشت و لابی روسیه در ایران بود اگر با گرایشات سیاسی یک فرد موافق نیستید او را متهم به جنایت نکنید. لازم به توضیح است که وقتی روسیه لابی به گردن کلفتی سید علی پیدا کرد دیگر نیازی به کیانوری نداشت و تاریخ مصرف کیانوری تمام شد.

در ضمن مقاله مربوط به کوروش بود چه گونه کیانوری را ربط دادید؟

در خاتمه لابی گری برای کشوری دیگر در دنیا امروز خیانت محسوب نمی شود و این سایت پر است از لابی گران غرب روسیه ترکیه و و و

نوشته شده توسط: Anonymous

در این اتفاق فهمیدیم که ارمنستان پایگاه های لجستیکی و ...گروهک پانکرد پژاک هست و گویا
اعضای سایبری این گروهک در فضای مجازی با ارمنیها متحد شدن تا جو را علیه آذری ها سنگین
تر بکنن

گرچه در مورد قره باغ باید با صلح تصمیمات اتخاذ گردد

نوشته شده توسط: Anonymous

خانم مینا احمدی در دیکتاتور مواب بودن اردوغان شکی نیست اما قبول کنید درگیری پانکردیسم در کشورهای ترکیه و عراق و سوریه را اگر از فعل مبارزه با فاشیست بدانیم تروریسم پانکردی در ایران را نمیتوانیم درک کنیم
یک آلمانی کمدین می آید با ربط کلمات بی ربط به نام هنر حرفی میزند که خوش آمد دوستان کرد را به ارمغان بیاورد و ...در کل چنین هنری و چنین آزادی بیانی را آزادی بیان تلقی نمیکنم

نوشته شده توسط: lachin

اقای اقبالی.. این هم مقاله شما که به عنوان (( تقسیر از فیس بوک)) برداشته شده و در ایران گلوبال منتشر کردید.
http://www.iranglobal.info/node/25888
اگر وقت کردید به کامنت من هم رجوع بکنید. در ضمن از اینکه جویای سلامتی من بودید خیلی متشکرم. سن که از 50 سالگی بگذرد, سلامتی فیزیکی انسان رو به تنزل می کند ولی سلامتی روحی و هوشیاری من تا بحال نمره قبولی را گرفته است. بهترین ها را برایتات آرزومندم...

نوشته شده توسط: Anonymous

خلیج و فارس هر دو واژه عربی است

نوشته شده توسط: ناصر کرمی

طبق نظرمورخ و خاور شناس و پژوهشگر روسیه" ای.پ. پتروشفسکی، بابک خرمدین ایرانی بوده. این استاد دانشگاه لنینگراد خرمدینان را پیرو مزدکیان (نو مزدکیان) و مانویان میداند. "بابک" یک واژه ایرانی و "خرّم " هم یک واژه ایرانی و پهلوی (فهلوی)است. واژهء خرّم نام خانوادگی بابک نبوده بلکه پیوستگی او به جنبش و گروهی بنام خرمدینان ایرانی است.
جنبش دهقانی خرمدینان فراگیر جغرافیای ایران، در کوهای تالش در آذرابادیگان آغاز گردید و بعد از شکست به جغرافیای خراسان، طبرستان، بلخ، ارمنستان، آذرآبادگان، همدان، کرج، لرستان، کرمان، اصفهان، کاشان، قم، قزوین، خوزستان و سایر جغرافیای ایران پراکنده شدند. گرچه بارها ارتش بزرگ خلیفه را در هم شکستند.

دلایل شکست خرمدینان این بود که بابک رهبر خرمدینان با فئودالهای ارمنی، آلبانی و با افشین فئودال آسیای میانه، پیمان اتحاد بست، از سویی خلیفه ارتش خود را باز سازی کرد، و افشین فئودال آسیای میانه را به فرماندهی آن گماشت. فئودالهای نامبرده با دریافت زمینهای تازه و امتیازات دیگر با خلیفه از درآشتی در آمدند.
در سال 837 میلادی دژ خرمدینان(دژ بذ در کوهای تالش پس از یک سال محاصره سقوط کرد، و بابک نزد یک پادشاه "آلبانی" گریخت و پناه بُرد. بدستور همین شاهزادهء آلبانی بابک را دستگیر کردند، و به خلیفه تحویل دادند، و او را به قتل رساندند.
در سال 839 میلادی شورش و جنبش "مازیار" در طبرستان که زمینهای مالکان عرب را تصر ف کرده بود هم سرکوب گردید. اینکه گویند بابک خرمدین ایرانی تبار بدست ایرانیان کشته شده است، بی اساس است. این همان داستانی است که برای اسب سوار ستارخان می بافند.
اگر از زوایای دیگر هم به موضوع بابک نگاه کنیم، او هرگز تُرک نبوده و نیست. تُرک تباران در قرن هشتم میلادی هنوز به آذرآبادگان مهاجرت نکرده بودند، تازه غزنویان هم در بخش شرقی ایران حضور نداشتند. اوّلین خانواده های تُرک تبار بطور پراکنده از سال 1071 میلادی در ناحیّه قفقاز پیدا شدند.

از همهء اینها گذشته، تُرک تباران هیچگاه، مزدکی و یا مانوی و پیرو خرمدینان نبودند، اوّلین دین و مسلکی که تُرک تباران بعد از مهاجرت خود به غرب برگزیدند، دین اسلام بود. دین اسلام مدیون غلامان و بردگان تُرک تباری بوده است که حاکمان عرب آنها را از برده داران خریداری و برای گسترش دین اسلام بکار میگرفتند، مانند بکار گیری افغانی ها از سوی نظام جمهوری اسلامی و یا بکار گیری غلامان امروزی از مردمان دیگر بوسیلهء عربستان سعودی.

از زمانیکه تُرک تباران صفوی و عثمانی خود حکومتها را بدست گرفتند، خود را جانشین امامان و حتّی جانشین محمد ابن عبدالله میدانستند و به ترویخ اسلام سنتی پرداختند. در هیچ تاریخی پیدا نمیشود که زمانی تُرک تباران بطور جدی بر علیه اسلام و حاکمیّت اعراب بپا خواسته باشند، امروز هم تُرک تباران و حکومت عثمانی ترکیه مانند گذشته غلامان دین اسلام میباشند.
نوشته شده توسط: اقبال اقبالی

اقای lachin؛
امیدوارم که از سلامتی کامل برخوردار باشید و سخنان تان را در هوشیاری مکتوب کرده باشید. خطاب به من نوشتید:
"شما بدون اینکه این کتاب انگلیسی را بخوانید از قول دکتر محمد قلی مجد , به تحریف وقایع تاریخی این اسناد پرداختید".
شما سندی را که من تحریف کرده ام مکتوب بفرمائید و سخن تان را مستند کنید.
با احترام

نوشته شده توسط: Anonymous

زبان تورکی به عنوان 25 امین زبان رسمی اتحادیه اروپا به رسمیت شناخته شد
زبان فارسی هم در قسمتی از افغانستان رسمی شده

نوشته شده توسط: اقبال اقبالی

در یک پلیمیک سیاسی می تواند نظرات گوناگون و از زوایای مختلف طرح گردد، اما اتهامزنی و به افراد دور از پرنسیب های گفتگوی سالم است.
آقای رضا محمدزاده بحث سیاسی را شخصی کرد و با اتهام زنی به خانم مینا احدی و همسرشان فضای مباحثات را تغییر داد. رعایت احترام، حیثیت و حقوق افراد الزامی ست و اجتناب از اتهام زنی یکی از ابتدائی ترین شروط اخلاقی، انسانی، سیاسی و دمکراتیک در این سایت است که نقض آن قابل انتقاد می باشد.
با احترام

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای کرمی بنده با هر نوع پان از جمله پان ترکیسم پان عربیسم پان فارسیسم پان کردیسم مخالف هستم و برای من اول انسان فارغ از دین و مذهب و زبان و قومیت مهم است و کشتار مردم کرد در ترکیه محکوم است و شکی در آن نیست و باعث این کشتار را هم اردوغان و هم افراطی های کرد میدانم . اما آقای کرمی من میخواهم بگوییم هویت خود را در نفی دیگران نبینیم آری در ترکیه به کردها به علوی ها ظلم شده و میشود اما مگر در ایران ما به اعراب ظلم نمکنیم به ترکمن ها به کردها به بلوچها و البته به ترکهای آذری .شما ببینید معاون همین دولت به اصطلاح اعتدال میگوید در بلوچستان روستایی داریم که تمام مردانش اعدام شده اند.
خواهش میکنم نگویید چون آخوندها حکومت میکنند زمان پهلوی هم اینگونه بود مشکل ما این حکومت و یا آن دیگری نیست مشکل ما بعد از رضا شاه بوجود آمدن یک ناسیونالیست افراطی فارس محور بود و هست.
آخر کلام اینکه آقای کرمی

تعریف ملت ایران را دوباره باید نوشت که ستون آن همه مردم ایران است فارغ از زبان و دین و قومیت است و ناسیونالیسم ایران برپایه انسان و حقوق بشر باید باشد. ما تافته جدا بافته نیستیم اگر ترکها و اعراب بین شرق و غرب جدایی انداختند روسیه که اینگونه نبود آیا وضعی بهتر از ما دارد . آقای کرمی شما اگر به انقلابهای دنیا نگاه کنید آنهایی موفق بوده اند که اعوام ( بدون بار معنایی) انقلاب کردند و خواص (بدون بار معنایی) حکومت اما در ایران خواص انقلاب کردند و اعوام حکومت.
نوشته شده توسط: Anonymous

بلی اقای جداری هدف اینها از زنده کردن کوروش همان است که شما در اخرین سطر کامنت خود کفته ای.
الان دیگر فازس زبانها از همه دیدکاه ها با زنده کردن نام کوروش هم عقیده هستند حتی چبهای فارس.ایا تا حال دیده ای که شخصی یا حزب یا سزمانی فارس از این کار کوروش بازی انتقاد بکنند؟؟ من معتقدم در اینده نزدیک
حتی در مجلس شورای اسلامی از کوروش پرده برداری کنند و عکسی یا نشانی از کوروش خیالی از دیوار مجلس اویزان کنند
هدف فلرس زبانها از هر دیدکاهی در حال حاظر اوردن رفسنجانی به جای خامنه ای و زنده کردن تاریخ قلابی که در رژیم شاه پی ریزی شد.در مقابل چپهای ازربایجان جنوبی وقت و بی وقت به فعا لین ملی ازربایجان حمله می کنند و می خواهند به فارسها نشان دهند که اینها ادمهای مترقی هستند و این سرگذشت همچنان ادادمه دارد

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب اقای حسن جداری ، کورش بزرگ و فرمان حقوق بشر او مایه افتخار ایرانیان است و جهانی از این شخصیت بزرگ ستایش میکند. چطور شما که خودرا ایرانی مینامید به این شخصیت ملی ما توهین میکنید؟ خواندن مقاله های مانند مقاله ارزشمند بالا برای کسانی چون شما که سوادتان در حدیست که کلمه "توجیه" را با "ح" مینویسید و "اصرار" را با "سین" و.... بسیار لازم است تا شاید بتوانید نا آگاهی عمیق ادبی و تاریخی خودرا کمی جبران کنید و دیگر چنین نظریات بیمایه ای از خود ارائه ندهید.

نوشته شده توسط: Anonymous

از دیکتاتوری آخوندی خلاص شویم و در دام کمونیسم بیفتیم! کمونیسم فقط روی کاغذ خوب است! به به... چه شود

نوشته شده توسط: Anonymous

تعجب من در این است، وقتیکه حضرات پانفارس اینهمه از تمدن عصر پارینه سنگی تعریف و توصیف میکنند، و از فرط خود ستائی، و کبکه و دبدبه واهی، در پوست خود نمی گنجند، و با گستاخی تمام!، به ملل غیر فارس جغرافیای موسوم به ایران، قلدری میکنند، و کسی را جز خود آدم بحساب نمی آورند، و خود را مبانی فرهنگ و تمدن اروپا و آمریکا، وهمچنین خود را مبانی فرهنگ چین و ژاپن میدانند، با این همه طنزهای خنده دار، و افتخارات کاذب، چرا در قرن 21 یک آخوند روضه خوان دیکتاتور و یک مانقورد تورک به آقایان حکومت میکند؟ آیا منظور آقایان از این تعریف و تمجیدهای چاخان، و اینگونه خیالات باطل؛ اعدامهای روزانه، سنگسار زنان، سرکوب مردم ایران، غارت و چپاول ثروت مملکت منظورشان است؟ آیا به این جور چیزها افتخار میکنند؟

نوشته شده توسط: Anonymous

مقایسه رژیم پهلوی با جمهوری اسلامی قیاس مع الفارق است! ننگ بر جمهوری اسلامی

نوشته شده توسط: Anonymous

ترکهای اشغالگر باید قفقاز ، آسیای صغیر یعنی تزکیه ، فلات ایران ، و آسیای میانه را ترک کنند و به مرزهای توران و مغولستان و اویغورستان و آبزوردستان کوچ داده شوند .

نوشته شده توسط: Anonymous

این اخبار کذایی جیست که دقیقه به دقیقه درج میکنی ؟ ایکاش یکروز فاش شود که تو چه اهدافی را اینجا دنبال میکنی که اینهمه اخبار غیرمهم را بجای مسائل مهم جهان و انسان اینجا می گنجانی ! !؟ ؟

نوشته شده توسط: Anonymous

ادامه نظر(2).4- اگر این زبان هندو دری تاجیکی (به اصطلاح فارسی) زبان پارسی هخامنشی باشد به چه علت آثار این زبان (واژه هایی) در آن مناطقی که هخامنشیان از آنجا به ایران آمده اند موجود نیست. باید گفت که تاریخ هموطنان فارس تا اوایل ساسانیان می تواند باشد.
امااجداد ترکان هزاران سال در بخش های شمالی وشمال غربی وشرقی ایران زندگی می کرده اند. اصل ومنشا ترکان و نام ونشان گرو ههای بزرگ ایشان: چنانکه می دانیم سرزمین خاستگاهی ترکان را اراضی بین کوههای اورال آلتای می داننداز سو ی دیگرسومریان را هم با توجه به قرابت زبانی ایشان با ترکان واشاره صریح تورات بدان منطقه منسوب داشته اند. معهذا چنان که گفته شداز این میان زبان سومری نزدیکی بیشتری با زبان های ترکی و مغولی داردوبعضی کلمات ناب سومری به عینه یا به ریشه در این زبان ها موخود است.

. سرزمین بومیان سومری زبان از نواهی کردستان وکرمانشاهان شروع شده و به سوی خراسان و آسیای میانه امتداد می یافته است و سومریان در پایان هزاره چهارم پیش از میلاد از این توده جداشده و در امتداد رود دیاله به بین النهرین سرازیر شده اند. (مراجعه شود به مقاله:اوتیان قدیمی ترین ترک زبانان سر زمین آتش روزنامه ایران تایمزمورخه ژانویه 2004). بودن اسم اورومیه (شهر آب) واورشلیم و اورقلی (پایتخت) ترکان اویقوردر چین موید این نظر است که سومریان واژه اور به معنی شهر را از این مناطق به بین النهرین برده اند. لازم به تذکر است که . آذربایجان از زمان های دور ترک زبان بودند وبعد ها سلجوقیان به آن ها اضافه شدند چون آنها دامدار بودند و دنبال چرا گاه بودند. با تشکردکتر انزابی
نوشته شده توسط: Anonymous

آقای ناصر کرمی ضمن سلام
ضدیت شما با ترکان به دلیل بهبود وضعیت اقتصادی گسترش دموکراسی قدغن بودن اعدام و..... ترکیه و جمهوری آذربایجان و تاثیر این دو دولت در حرکت ملی آذربایجان جنوبی است. این جنبش بابک خرمدین ایرانی تبار اصیل، شورایی که ها بودند آیا فارس ها بودند. ( در این صورت زبان مردمان آذربایجان یا باید فارسی می بود یا پهلوی) آقای کرمی: در عرض حکومت 1150 ساله ترکان درایران بعد ازحمله اعراب به ایران در آذربایجان هیچ زمان مکتب به زبان ترکی نبوده و همیشه مکتب به زبان فارسی بوده. و شعرای ترک که به قارسی شعر گفتند در این مکتب ها فارسی یاد کرفتند و به فارسی شعر گفتند و پادشاهان ترک هم زبان فارسی رادر دربار یاد می گرفتند و آنرا ترویج میکردند وکسی را وادار نمی کردند که زبان ترکی را یاد به گیرند. میشه به فرمایید به چه علت زبان مردم آذری فهلوی آذربایجان فارسی نشد.

نوشته جاتی به فارسی در بعضی مناطق دولت عتمانی دیده می شود که توسط پادشاهان دولت عتمانی که فارسی یاد می گرفتند نوشته شده است آیا می توان گفت که مردم این مناطق فارس بودند. در زمان شاه زبان تدریس دانشگاه پهلوی شیرازانگلیسی بود. آیا میشود گفت زبان مردم شیراز انگلیسی بود؟ عزیزبودن چند نقر مامور دولتی در آذربایجان وباقی ماندن آتاری از آن ها به زبان فهلوی دلیل بر آذری فهلوی بودن مردم نیست . به علاوه اکتریت مردم آذربایجان(به غیر از تعداد انگشت شمار) درزمان ساسانیان بی سواد بودند که نه میتوانستند به ترکی یا آذری فهلوی به نویسند. اگر دقت کنید اتری از سفره 7سین در آذربایجان نیست این سنت فارس ها را ترک ها از بین بردند ؟ بس چرا عید نوروز را ازبین نه بردند.
ممکن است سند هایی که در دست دارید که نشان می دهد ایران و آریا دارای پیشینه چندین هزار ساله در ایران دارد. سومریان و ایلامیان هردو دولت مانند ترک ها التصاقی زبان بودند. کدام دولت آریایی (یا تحلیلی زبان) را قبل از هخامنشیان در ایران می شناسید؟. دولت های هخامنشیان اشکانیان وساسانیان هیچ ربطی به هم نداشتند.بدلایل زیر: 1-هیچگونه باقی مانده از این سه دولت که بتوان آزمایش زنتیکی کرد در دست نیست. 2- زبان این سه دولت هم یکی نبوده فقط هخامنشیان و ساسانیان تحلیلی زبان بودند. اشکانیان سکا ها بودند(که احتمالا ترک های توران بودند و از ترکمنستان به ایران آمده اند) مراجعه شود به لغت نا مه دهخدا.3- اگر این سه دولت آریایی واز یک قوم بودند چرا اسامی (حتی یک اسم) پادشاهان اشکانی و ساسانی با پادشاهان هخامنشی یکی نیست. چه بسا با ید حدس زد که هندو اروپایی ها از مسیر ایران به اروپا رفته اند. چه بسا کسانی از این مهاجرت در ایران مانده باشند ولی زیا د نبودند که دولت تشکیل دهند. ودر بین مردم ایران از بین رفته اند. هخامنشیان از نژاد اسلاو بودند وازاوستیای شمالی به ایران آمده اند این هاهندواروپایی وغیر ایرانی بودند. اگر شما هخامنشیان را ایرانی بدونید باید روس ها و صرب هارادر درجه اول ایرانی بدونید ودر درجه دوم باید تمام اروپایی ها را ایرانی بدونید. شما فارس ها نه از نظر نژادی ونه ازنظر زبانی ربطی به هخامنشیان ندارید به دلایل زیر: 1- هیچ باقی مانده ای از هخامنشیان در دست نیست که با آزمایش ژنتیکی اثبات کرد که شما فارسها نوادگان کوروش و هخامنشیان هستید. 2- این زبان به اصطلاح فارسی زبان پارسی هخامنشی نیست. بلکه شاخه ای از زبان هندی دری تاجیکی است که توسط غزنویان ازتاجیکستان به ایران کنونی آورده شده است. وزبان مادری شما فارسها فهلوی ساسانی بود که از بین رفته وبا این زبان جای گزین شده است.زبان مادری سعدی و حافظ هم فهلوی بود. بخشی از واژه های زبان هندی با فارسی مشابه یا یکسان است مانند: (هندی:کوش کبر=خوش خبر، اِک=یک، دُ= دو، چار=چهار، پانچ=پنج ، اَت=هشت، دَس=ده، بابو=بابا، ما=مادر،برا=برادر، چا=چای، نان=نان، که حاله=حالت چطوره و....سه پادشاه سلطان محمود غزنوی، نادر شاه افشار و امیر تیمور که ترک بودند و ارتش هر سه ترک بود به هند حمله کرده اند فارسها و این واژه ها توسط این پادشاهان به هندوستان نرفته است. 3- اگر این زبان هندو دری تاجیکی (به اصطلاح فارسی) زبان پارسی هخامنشی باشد به چه علت داریوش در کتیبه بیستون هیچکدام از ماههای 12 گانه فروردین-اردیبهشت ....ننوشته است. ماههای 12 گانه به زبان هخامنشی که داریوش در کتیبه بیستون نوشته از این قرار است: آدکان یسه، تورا-واهارا، ای گارسیس، گرما پادا، بدون اسم، بدون اسم، باغیادیس، ورکزن، اسیادیسه ، آنامکه ، بدون اسم ، وییاکن.
نوشته شده توسط: Anonymous

کوروش مسکن و مخدر فرهنگهای تاریخی برای استحمار فکری قوم فارس زبانان است . همه گفتار تاریخی در مورد کوروش نقل قول و کپی برداری از همدیگر است . یونانیان در تاریخ و میتولوژی به قدری چاخان سرایی کرده اند که همین خدایان یونانی مشت نمونه خروار است . آیا کسی میداند کتاب هرودوت کجاست ؟ ان زمانی که بشر با خط میخی بر سنگ مینوشت , صحبت کردن از کتاب هرودوت جوک بی مزه ای است که فقط بر مزاق اهل بلاهت شیرین است .

نوشته شده توسط: Anonymous

.... با زبان انگلیسی کسی ادم نمیشود .اگر قرار بود زبان انگلیسی انسانیت بیاورد نیازی به این همه جنگ وویرانی نبود. خانم جان .... در این باره اساسن قضاوت نکن .. همانند یک عروسک کوکی هستی و نه بیشتر . مشکل این است که ان انگلیسی و یا امریگائی تورا .... نمیداند .حالابرو ببین نویسندهای اسیائی و افریگائی و یا امریکای لاتین در باره زبان دشمن چه مینویسند.فردی مانند انشیتن زبان مورد علاقه شما را سطحی و بی معنا میداند .زبان مورد علاقه شما با یک رای اضافه زبان رسمی امریکا شد و زبان ژرمهنا از بین رفت. فرض افرادی از دیگر کشور ها نظر شما را داشته باشند دیگر فرهنگی باقی نمی ماند. برای امتحان اینبار با عمه و مادرتان به زبان عنگلیسی صحبت کننید .

نوشته شده توسط: Anonymous

بعضی از دوستان وقتی تا اینقدر از زبان فارسی خسته و متنفر هستند لطف کنند با این زبان صحبت نکنند و ننویسند هم خستگی شان بیشتر میشود و هم انتقاد باعث تکامل بیشتر این زبان میشود در نتیجه بیشتر خسته تر متنفرتر میشوند

نوشته شده توسط: Anonymous

این روزها چقدر بر تعداد مقاله و نوشته در باره کورش و داریوش و ایران باستان در سایت ایران گلوبال و دیگر سایت ها افزوده شده است. راستی هدف از اینهمه شرح و بسط در زمینه تاریخ گذشته و بررسی مردگان اعصار و قرون گذشته چیست؟ تمجید و ستایش از شاهان خودکامه و کشور گشایان دورانهای باستانی چه دردی از دردهای جامعه تحت ستم کنونی را درمان میکند؟ در طول تاریخ، توده های محروم و زحمتکش همواره در زیر یوع فرمانروایان و شاهان خودکامه ای نظیر کورش، داریوش ، شاپور ذوالاکتاف و انوشیروان بیدادگر،

رنج و آزار دیده و در معرض بدترین استثمارها قرار داشته اند.تردیدی نداشته باشیم که 25 قرن پیش اکثریت عظیم ساکنین ایران کنونی و سرزمین های مجاور اسیر در چنگ کورش ها و داریوش ها، بیرحمانه ترین ستمگریها را متحمل گردیده و فریاد و ناله شان شب و روز بر آسمان ها بلند بوده است. از " فر و شکوه" دربار شاهان هخامنشی و ساسانی تنها و تنها شاهان خودکامه زورگو و درباریان و نزدیکان شاه بهرهمند میشدند و به برکت رنج و زحمت جانفرسای توده های زحمتکش، در ناز و نعمت و تجمل زندگی میکردند. سرنوشت اقوامی که در معرض تاخت و تاز ها و جهان گشائی های شاهان خودکامه این دو سلسله سلطنتی قرار داشتند بسیار دردناک و آزار دهنده بود. استثمار و ستمدیدگی آنها حد و حصری نداشت. همین شاهان خودکامه هر وقت توده های تحت ستم بپا خاسته دست به عصیان و پیکار میزدند، جنبش های مردمی آنها را با بدترین سرکوبگریها و جنایتکاریها پاسخ میدادند. رفتار انوشیروان " عادل" با مزدک و مزدکیان که علیه ظلم و بیدادگری طبقه حاکم پرچم مبارزه را بر افراشته بودند، نمونه بارزی از عملکرد خشن و وحشیانه شاهان ساسانی با جنبش های اعتراضی توده های تحت ستم می باشد. نگرش به تاریخ گذشته اگر از دید علمی و طبقاتی نباشد، چیزی جز برشمردن جهانگشائی ها و فتوحات و آدمکشی های شاهان مستبد و خودکامه گذشته نخواهد بود. احساس من همواره این بوده است که آنها که اینهمه در مدح و ستایش از کورش و دیگر شاهان هخامنشی و ساسانی به دراز گوئی و قصه پردازی مشغولند، هدفی جز جاودانه ساختن ستم طبقاتی و ستم ملی در ایران اسیر و تحت ستم کنونی را دنبال نمی کنند.
نوشته شده توسط: تبریزی

تارنگاری با نوشته هائی ارزنده برای شناختن دین خردسوز اسلام

https://zandiqiran.wordpress.com

نوشته شده توسط: ناصر کرمی

به کاربر ..گرامی...من نوعی.... حملهء اعراب با ایران و فروپاشی سیستم دوران ساسانی و فروپاشی امپراطوری روُم شرقی بوسیلهء سلجوقیان و عثمانیان با ایدئولوژی اسلام که پیامد آن جدایی جهان شرق و غرب و برپایی ایدئولوژی اسلام و فرهنگ اسلامی است."
در پاراگراف در بالا که مورد انتقا شماست، بر تاریخ و زمان دقیق ماه و سال و ساعت، بین هجوم اعراب در قرن هفتم میلادی به ایران ساسانی و عثماینان در قرن پانزدهم با فروپاشی رُم شرقی تآکیدی نیست و مورد هدف من نبوده، بلکه بر عملکرد و نتیجهء پیروزی اعراب بر ایران و عثمانیان بر رُم شرقی است که پیامد آن جدایی شرق از غرب، و برکناری فلسفهء اروپایی یونان و رُم و ایرانی، با جایگزینی فلسفه و دیدگاه اسلامی و اعراب و ادامهء آن بوسیلهء تُرک تباران بوده است.

چنانکه عملکرد اسلامگرایان در 1400سال پیش و امروز در خاورمیانه یکسان و تغییری نکرده است، و حتّی در بعضی از مواقع بنا به شرایط زمانی شدیدتر هم شده است.

دیشب تقریبأ دیرقت در کانال 2 تلویزیون آلمان، بررسی تاریخی جالبی در مورد حاکمیّت تُرک تباران در قرون وسطی بیشتر در مورد سلطان سلیمان بخش شد که درستی نوشتهء مرا ثابت میکند.. سلطان سلیمان حتّی خود را خلیفهء جانشین خلفای راشدین نمیدانست، بلکه خود را خود جانشین پیامبر اسلام "محمّد ابن عبدالله" میدانست، و وظیفهء خود میدانست که جهان مسیحیّت (اروپا) و جهان را زیر سیطرهء اسلام در آورد که با 2 بار حمله به اطریش و به اروپا شکست خورد، و بتازگی گویند که استخوانهای جنازهء او در تپه ای در مجارستان پیدا شده است.

این نوشتار من طولانی بود و حتّی چند بخشی میشد، ولی به دلیل نداشتن وقت کافی آنرا بسیار فشرده در یک بخش انتشار دادم. اگر کسی بدون غرض ورزی و بدون تعصب با داشتن کمی آگاهی به مسائل مربوطه، بنگرد همین یک بخش کافی است و من اشتباه و یا تناقض گویی در آن نمی بینم، اگر هم اشتباهی کرده باشم با کمال احترام و سپاسگزاری می پذیرم. اکنون که این کامنت را برای شما می نویسم هم وقت کاری من هست،
هدف آقای اقبالی و من و دیگران، روشنگری، و گذار از دوران فئودالیته و عشیره ای است که باعث استحکام و استمرار نظام جمهوری اسلامی است، و کشاندن افرادی مانند شما بر روی مسائل مهم و آینده نگری از جمله سکولار دمکراسی، و مسائل ضروری امروز و فردای جامعهء ایرانی و منطقه است،

اگر شما طبق گفتهء خودتان آماده بحث سکولار دمکراسی و در جستجوی ساختارهای دمکراتیک سیاسی و حکومتی برای ایران هستید این گوی و این هم میدان. ولی در هیمن راستا قدم اوّل شما مقابله با نئوعثمانیسم ترکیه، و مبارزه با پان تُرکیسم در جامعهء تُرک اذری و محکومیّت ترور و کشتار ملّت کُرد در ترکیه بوسیلهء حکومت و ارتش این کشور است.
نوشته شده توسط: Anonymous

اگر نام کورش در تاریخ قدیم نیامده ایرادی ندارد و لی در قرن ما نام این افراد به رشتی و متهم به خیانت و و جنایت برده میشود . لنین استالین مائو سید جعفر پیشه وری کیانوری و مسعود رجوی و خمینی و سید علی و هیچ کس نمیتواند نقش مخرب این افراد را انکار کند. هنوز پس از هزار سا ل گاهی از دل زمین اثاری از گذشته پیدا میشود و راهی موزه ها میشود در حالیکه ارمغان افراد بالا پیدا شنده جمجمه ویا استخوانی و یا اسناد شگنجه و ترس و وحشت است .ایا میتوان به فردی مانند پیشه وری و یا رجوی و رفیق کیا پس از هزار سال افتخار کرد ؟ پیشه وری که متاسفانه بازیچه ساده لوح استالین بود ولی به خود استالین چه افتخاری میتوان داشت ؟ یک ادم کش حرفه ای قاتل چند ملیون انسان یبگناه .به همین حزب توده پس از هزار سال چه افتخاری میتوان کرد ؟ مثلن افتخار حزب این بود

که دو قیام ملی را لو داد و هزاران انسان گشته شدند. کورش را رها کن در باره رجوی و فتوجات و افتخارات او و حزب بدنا م توده و قبیله ظفرنمون قاجار و خمینی اهل دین و محمد رسول الله ووو چه میگوئی ؟
نوشته شده توسط: lachin

آقایان کاوه جویا و روزبه زرّین کوب..... اگر آسیای صغیر به تصرف کورش درامده بود ,لطفآ اسم یکی از بنا های تاریخی را در این سرزمین پهناور آسیای صغیر را به ما اطلاع بدهید. در اروپا و حتی در مصر, شما آثار امپراطوری « رم» را در همه جا مشاهده میکنید. یک امپراطوری که هیچ سکه ای از خود بر جای نگذاشته است , یک امپراطوری که فقط یک آثار باستانی که فقط ( کارهای اولیّه بنا سازیش را مشاهده میکنیم نه بنای تمام شده و نه آروارهای تخت جمشید را) آیا واقعآ فکر میکنید که غلو سازیها خریداری دارد؟. اگر ایران و ایرانی بخواهد به کسی افتخار بکند , ابو علی سینا ها, عمر خیام ها , خواجه نصیرالدین طوسی هاست , نه کورش , داریوش , فردوسی هاست...

نوشته شده توسط: lachin

آقای اقبال اقبالی.... کاش شما هم روی کتاب دکترمحمد قلی مجد در باره قحطی 1919-1917که باعث کشته شدن میلیون ها ایرانی شده بود کار کرده بودید .شما بدون اینکه این کتاب انگلیسی را بخوانید از قول دکتر محمد قلی مجد , به تحریف وقایع تاریخی این اسناد پرداختید و بخاطر ترک ستیزی شما , مقصر اصلی این قحطی را احمد شاه , مثل ویکی پیدای فارسی قلمداد کردید. در صورتی که آن عکسی که شما در ایران گلوبال وگذاشته بودید نه در این کتاب تحقیقی بکار گرقته شده بود و نه اسمی از احمد شاه در این کتاب به چشم میخورد. اصلآ هیچ عکسی در این کتاب نبوده و نیست.موقعی که شما را به چالش کشیدم شما طبق معمول همیشه ( عذر بدتر از گناه) که من انتشاراتی در باره این مقاله منتشر میکنم را بکار بردید. نویسنده مقاله بالا هم
را هم میشناسیم کسی که مواد رادیو آکتیو یک عنصر را بخاطر « ترک » بودن خامنه ای ارتباط میدهد. مثل

آن پروپاگاندیست استالین می ماند که گفته بود ( انسان دارای ژن های کارگری است و هم ژن های بورژوازی)....در پایان بایستی اضافه بکنم که هر دو شما خسته نباشید.!!!!!!
نوشته شده توسط: Anonymous

سلام-آقای توکلی من فکرمیکنم اکثراین دوستان دموکراسی راازدیدگاه خودتعریف کرده واگریکی ازدوستان زحمت کشیده وتعریفی ازدموکراسی راشرح دهدممنون گشته ،تاسوادمادرمورددموکراسی روشن ترگردد.اگرتوجه فرمایید،یکی دموکراسی راازدیدگاه دیکتاتوری پرولتالیا یکی ازنظراتینیکی ویکی ازدیدفاشیستی ویا ازدیدگاه جانبداری ازپ کا کا شرح میدهد.بخاطراین است که من درنوشته ها تعدادی راکم سوادخطاب کرده وآنهارادعوت به خارج شدن ازتونل سیاه عقب ماندگی فرامیخوانم.

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای اقبالی ضدیت با ترکها و اعراب دلیل موجهی برای تاریخ سازی نیست. میخواهم بدانم دو واقعه زیر چقدر همزمان است که آقای کرمی آنها را در یک بخش قرار داده اند: "حملهء اعراب با ایران و فروپاشی سیستم دوران ساسانی و فروپاشی امپراطوری روُم شرقی بوسیلهء سلجوقیان و عثمانیان با ایدئولوژی اسلام که پیامد آن جدایی جهان شرق و غرب و برپایی ایدئولوژی اسلام و فرهنگ اسلامی است." ضمنا اگر شما میتوانید اسلام را ازبین ببرید یا ترکیه را بفرمایید اما چه دردی از ما درمان خواهد شد ایران سکولار و دمکرات خواهد شد . بهار عربی را ترکیه و عربستان بخون نکشید و هر کشور عربی به خاطر وضعیت داخلیش راه جداگانه ای را پیمود و اگر نظرتان سوریه هست آنجا را ایران و روسیه به جهنم تبدیل کردند. من آقای کرمی و آقای اقبالی فقط میخواهم بگوییم که ما هر بلایی سرمان آمده از رادیکالیزم و تعصبات دینی، قومی،زبانی و عشیره ای بوده است.

این ادبیاتی که شما استفاده میکنید همان ادبیات رجا نیوز و فارس نیوز و غیره است. اگر آینده ای برای ایران هست آن آینده در سایه سکولاریزم و دمکراسی و حقوق بشر به معنای واقعی است نه دمکراسی یا سکولاریزم ایرانی و بومی (مردم سالاری دینی یا حقوق بشر کوروشی هر دو یکی هست). امیدوارم نوشته های من را حمل بر جسارت ندانید.
نوشته شده توسط: اقبال اقبالی

مقاله جناب کرمی نشان می دهد که روی موضوع مورد بحث از لحاظ تاریخی و سیاسی متمرکز کار کرده اند و نمی توان این نوشته ارزشمند را با واکنش های بی مایه، سطحی و عامیانه انکار کرد.
خسته نباشید جناب کرمی گرامی!

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب زلفعلی‌ ، توجه شما به مطلب ناچیز من جای سپاس دارد . از اینکه هموطنان عزیز اینقدر دچار شک و بدبینی شده اند ، متاسفم . شما می‌‌توانید با مراجعه صفحه فیسبوک من ، شناخت بیشتری کسب کنید . و یا ؛ با معرفی خود و اینکه در کدام کشور ساکن هستید ، من کسانی‌ را جهت تأیید خواهم یافت ! .

نوشته شده توسط: Anonymous

آقای تبریزی ، از اینکه نوشته بسیار کوتاه مرا خواندید تشکر می‌‌کنم . من این متن را با هدف صرفاً یاد آوری از آن فاجعه فرهنگی‌ در صفحه فیس بوکی‌ام انتشار دادم ، بنابر این بلحاظ عرف رایج می‌‌بایستی‌ کوتاه باشد ، وگرنه نوشتن در مورد انقلاب به‌اصطلاح فرهنگی‌ مثنوی هفتاد من کاغذ می‌‌شود . سخنرانی خمینی که در واقع دستور تهاجم به دانشگاهها بود و با همان محتوی که شما اشاره کردید ، در پیام نوروزی او صورت گرفت و نه در ۲۹ فروردین . ضمناً اولین حمله‌ها در همان روز انجام شد که در بعضی‌ از دانشگاه‌ها بدلیل مقاومت جانانه ، تا چند روز ادامه یافت . مثل دانشگاه تهراه پس از سه روز و دانشگاه تربیت معلم پس از چهار روز اشغال گردیدند .

نوشته شده توسط: کیانوش توکلی

خلاصه کنم: مصرف کنندگان «آزادی بی نهایت » می تواند بی نهایت باشند ولی باور مندان و سازندگان دمکراسی بی نهایت آنهم در بین مردمان خاورمیانه نه تنها اندک اند بلکه می شود گفت که اصولا وجود ندارند. امروز می توان به جرات گفت که «داعش » بیش از همه از دمکراسی غربی ، علیه جامعه دمکراتیک غرب سود می جوید. سخن علیه کسانی است که در این آشفته بازار خود را قهرمان دمکراسی بی نهایت جلوه می دهند. علیه همه داد سخن می رانند. پز دمکراتیک می گیرند در نفی همه بجز گروه بندی خود می کوشند . انان هوشمندانه نیاز جامعه غرب را می فهمنند که چگونه موج سواری کنند برایشان طرح «خود» مطرح است و بس !

نوشته شده توسط: Anonymous

نام حقیقی خودت چیست که مثل جناب جم از دیگران افشای نام می خواهی ؟ انگار کهولت و شارلاتانیسم مجازی ، صفات جدایی ناپذیر بعضی ها شده !

نوشته شده توسط: Anonymous

در کتاب تاریخ پرشیا از قدیم تا زمان حال نوشته از سیر جان مالکولم انگلیسی منتشره در سال 1815
https://www.wdl.org/en/item/7310/
نه از هخامنشیان نام برده شده ونه از امپراتوری آنها. به همه کاربران توصیه میشود پ د اف این کتاب را دانلود کرده و حد اقل قسمتهائی از آن را بزبان انگلیسی بخوانند.
https://dl.wdl.org/7310/service/7310_1.pdf

فصل سوم و چهارم این کتاب 700 صفحه ای مربوط میشود به پیشدادیان و کیانیان و آنهم از روی داستانهای شاهنامه فردوسی. فصل پنجم مربوط است به اسکند و سلوکیها. فصل ششم مربوط است به ساسانیان با تاریخ سالشان . فصلهای بعدی مربوط میشوند به تاریخ به بعد از اسلام. حال سئوال این است که یک محقق اروپائی و خودش هم انگلیسی چرا در این کتاب تاریخی تحقیقی خود اسمی از هخامنشیان نبرده است؟
گویای این حقیقت است که در آنزمان انگلیسیها درفکر تاریخ و تاریخ تمدن سازی جعلی به پرشیا ها نبوده اند.
امکان ندارد یک امپرطوری مانند هخامنشیان در تاریخ پرشیا ها باشد و محققی با این نام و آوازه مانند جان مالکولم از آن اطلاعی نداشته ودر کتاب خود ننوشته باشد.
نوشته شده توسط: Anonymous

اخیرا عده ای از کمونیستهای ایرانی ، "دیکتاتوری " پرولتاریای مارکس را یک اشتباه لفظی ، لپی و لغوی او دانسته و منظور وی را "هژمونی " و رهبری پرولتاریا دانسته اند ، که به نظر منطقی می آید . یعنی دولت برای مدتی زیر اتوریته و رهبری پرولتاریا و نمایندگانش انجام وظیفه میکند تا طبقات استثمارگر بورژوا و باقیمانده مالکین بزرگ و آیات عظام ، روانه لس آنجلس ، دوبی ، ابوظبی ، اندونزی و مالزی گردند . سپس دولت به دست همه خلق و زحماکشان اداره گردد تا به دروازه تمدن بزرگ یعنی سوسیالیسم و کمونیسم هدایت گردد .

نوشته شده توسط: Anonymous

ادبيات آقاى احمد مقيمى چقدر شبيه است به كامنت هاى آقاى موحدى( بامدادان). أنشالله كه لطف كنند و از اين ببعد با نام حقيقى خود بنويسند. يكى از مزاياى استفاده از نام حقيقى مسوليت پذيرى است كه اميدوارم كسانى كه ادعا دارند از خود شروع كنند. هر چند كه در حقيقى بودن نام احمد مقيمى هم شبهه دارم، اما استفاده از دو نام مستعار ديگر از آن حرفهاست! اما در اين شبهه ندارم كه مقيمى و موحدى يك فرد است و البته ممكن است نامهاى ديگر هم داشته باشد، آيا دارد؟ آيا ندارد؟ انشالله كه جمهورى اسلامى نيست و ساكن فرانسه است، بگيد أنشالله !

نوشته شده توسط: Anonymous

جناب آقای کیانوش توکلی گمان می کنند با مطرح کردن مداوم "دیکتاتوری پرولتاریا" می توانند از کمونیستها نقطه ضعف وآتو بگیرند وآنها را در منگنه قرار بدهند ، ایشان گمان می کنند دیکتاتوری پرولتاریا در حال حاضر یک پوئن منفی برای کمونیستها است که البته آقای توکلی اشتباه می کنند. دیکتاتوری پرولتاریا دوران انتقالی وگذاری است برای رسیدن به آزادی کامل انسان وحاکمیت دموکراتیک خلق ها ورهایی از دیکتاتوری بورژوازی که جهان را به لجن کشیده است.معنای دیکتاتوری پرولتاریا جز معنای غالبی است که از کلمه دیکتاتوری بر داشت می شود وبه هیچ وجه وجه اشتراکی با سرکوب وخفقان واستبداد ندارد.دولت کمون پاریس در سال 1871 با اینکه عمری کوتاهی داشت اما بسیاری از آرمانهای انسانی در آن مدت کوتاه به وقوع پیوست ومارکس ولنین دولت کمون پاریس را اولین دیکتاتوری پرولتاریای جهان می دانستند.

نوشته شده توسط: Anonymous

دیکتاتورها در طول تاریخ اجازه ندادند تا نام ونشانی از بزرگان و نام آوران سیاسی تاریخی در کتاب ها رسانه هایشان آورده شود . شما حکومت جمهوری اسلامی را ببینید فقط نور چشمی های این رژیم در رسانه هایشان حق نام بردن دارند بقیه سانسور شده اند کوروش و داریوش هم مطمئنا بدست دیکتاتورها سانسور شده اند در اشعار و کتاب های آن دوره . .

نوشته شده توسط: Anonymous

خوب شد آقای حسن جداری توضیح دادند سهوا کلمه اصرار را اسرار نوشته اند، گمان بردم نکند دشمنی پان ترکها با حروف الفبا به آقای جداری نیز سرایت کرده که خوشبختانه اینچنین نبود.
دشمنی پان ترکها با حروف الفبا بسیار مضحک وهمچنین سوال برانگیز وعجیب است وهمچنین وقتی به عمد تلاش می کنند کلمات را غلط بنویسند که این غلط نوشتن یک لجبازی بچه گانه است واز حرص و لج وبی منطقی آنها سرچشمه می گیرد مثلا ایران را گاهی اوقات عیران می نویسند آریایی را عاریایی می نویسند فارس را فاس می نویسند که واقعا تاسف آور است. نمی دانم این جماعت با حرف(ذ) دیگر چه دشمنی دارند. "آذربایجان" را به عمد واز سر لجبازی "آزربایجان " می نویسند "آذری" را "آزری" می نویسند، بی منطقی وکینه کور وبچه بازی دیگر تا کجا؟!! این پان ترکها به قدری بی منطق هستند واخلاقهای بچه گانه دارند که اسم وفامیل خود را نیز غلط می نویسند مثلا یکی از

آنها که اسم وفامیلش ناصر ناصری است اسم وفامیلش را به غلط ناسر ناثری می نویسد ، واقعا که!!!!