دين سیاسی پارادوكس دموكراسي و آزادی
اصلاحات دین سیاسی در غرب به مفهوم حذف آن از دایره سیاسی بوده است و نه سلطه دگرگونه ای از آن. حاکمیت دین تنها اهداف سلطه وتامین منافع قشری و منافع حکومتی خود را درخلاء فکری – فرهنگی توده ها دنبال کرده است و هیچگاه بدنبال خوشبختی بشر در این جهان نبوده است، سلطه دین در تاریخ گذشته بشر امری اجتناب ناپذیر بود، اما امروز برای نیکبختی بشر، عبور از آن به یک ضرورت اجتناب ناپذیری دیگری تبدیل شده است.