فوریه 2012

… کارکرد شمشیر داموکلس کشاندن احمدی نژاد به معامله بر سر همان “آرایش احتمالی مجلس آینده” است، و ظاهراً ابلاغ این تهدید توخالی به او که “وگرنه مرگ را آماده باش”. علیرغم ظاهر پرتنش وضعیت، مطلوب عموم گرایشهای درون حاکمیت رسیدن به توافق و تعادلی پشت پرده است و مشکل در این میان ابداً عدم آمادگی احمدی نژاد برای رفتن به پای معامله نیست، بلکه سهم و تعادلی است که طرفهای مختلف از این معامله انتظار دارند.

برابری طلبان کامل,نیروهای شرکت کننده متشکل از افراد و سازمانهایی باشند که اعتقاد کامل به برابری طلبی را دارا باشند یعنی‌ شرکت کنندگان باید آن بخش از نیروهایی که راهکارهای مشخصی‌ در تقابل مطالبات تمامی جنبشهای موجود ‌اعم ازجنبشهای,. کارگران،زنان،ملی‌،صنفی،دموکراتیک،بدون اولویت دادن به هر یک از آنها را می‌بایست شامل شوند.

"بهار عرب"- یا به تعبیر آیت الله خامنه ای "بیداری اسلامی"- شاید مهمترین عامل امیدبخش به آیت الله خامنه ای- نه تنها برای بقای جمهوری اسلامی - که احتمالاً شکست دولت های غربی به رهبری دولت آمریکا و اسرائیل باشد.

خبرهای ضد و نقیضی از ترور "تسیوی اشکالف" نایب رئیس سازمان اطلاعات اسرائیل (موساد) در رسانه ها منتشر شده است.
شماری از رسانه ها صبح پنجشنبه 16-2-2012 اعلام کردند که نایب رئیس موساد در پی انفجار بمبی در خودرویش در اسپانیا کشته شد.

تایلند قصد دارد از مالزی استرداد ایرانی بازداشت شده‌ای را درخواست کند که گفته می‌شود در تدارک سوء‌قصد‌ علیه دیپلمات‌های اسرائیلی دست داشته است. پلیس تایلند پیش‌تر دو ایرانی دیگر را بازداشت کرده بود.
پروپان داماپونگ، رئیس پلیس تایلند، روز پنجشنبه (۱۶ فوریه/۲۷ بهمن) گفت که دادگستری تایلند دستور جلب ایرانی بازداشت شده در مالزی را صادر کرده است. وی افزود، پلیس تایلند از دادستانی این کشور خواهد خواست که از مقامات مالزی استرداد وی را درخواست کند.

ابتدا به عواملی که آمریکا، غرب واسرائیل را به تحریم اقتصادی و مالی و در نهایت جنگ با ایران ترغیب می کند، می پردازم:

یک مقام امنیتی در تایلند اعلام کرد در مالزی یک مرد ایرانی مظنون به ارتباط با انفجارهای روزسه شنبه در بانکوک بازداشت شده است.

در ماه‌های اخیر شاهد چند فیلم و گزارش تصویری از منابع غیر رسمی درباره رفتار ناشایست برخی هم‌میهن ایرانی نسبت به مهاجران همزبان افغانی در ایران بوده ایم؛ رفتارهایی دور از معیارهای انسانی که علاوه بر رنجش برادران و خواهران افغانی، مایه شرم و آزردن وجدان جمعی ما ایرانیان شده است.