رفتن به محتوای اصلی

افزودن دیدگاه جدید

محمد علی اصفهانی

عنوان مقاله
پرسش اصلی، چگونگی هلاکت رییسی نیست/ پرسش اصلی، چگونگی پس از هلاکت اوست

سه نکته در بارهٔ مقالهٔ حاضر:

یک:
در مقاله تأکید شده است که «بالقوه» می توانیم از تک تک تضاد های کوچک یا بزرگ، «فرصت» هایی «بسازیم» و بر فرصت های مستقل از این نوع تضاد ها «بیافزاییم»، نه این که به این فرصت ها به عنوان محور مبارزه نگاه کنیم.
البته، دقت کنید که صحبت از تأثیر خود به خودی این تضاد ها و تقابل ها و تعارض ها نیست، بلکه صحبت از ساختن فرصت از این هاست.
«ساختن فرصت»، با استفاده از فرصت فرق دارد.

دو:
با انتصاب رییسی به ریاست جمهوری، دوران تضاد های «درون حاکمیتی» میان اصلاح طلب و اعتدالی با اصولگرا (و طبعاً استفاده از این تضاد ها) تقریباً تمام شد. اما من همان زمان نوشتم که این حرف که ج.ا با کنار گذاشتن اصلاح طلب و اعتدالی، یکدست شده است حرف ساده نگرانه یی است، و حالا تازه دوران رشد و بروز هرچه بیشتر تضاد های پایان ناپذیر میان خود اصولگرایان است.
این تضاد ها بعد از حذف رییسی ـ همانطور که در مقاله آمده است ـ ابعاد بزرگتری خواهند یافت، و باید از آنچه پیش خواهد آمد به نفع توانمند کردن جنبش، فرصت ساخت، و بر فرصت های پیشین و فرصت های مستقل از این تضاد ها افزود و به پیش رفت.
عنوان مقاله هم بر همین موضوع تکیه دارد و این که پرسش اصلی، چگونگی هلاکت رییسی نیست، بلکه چگونگی پس از این هلاکت است؛ و به جای یافتن پاسخ های مناسب به این پرسش اصلی، تمام نیروی خودمان را روی بحث و بررسی چگونگی این هلاکت نباید بگذاریم و نباید پرسش اصلی را فراموش و یا تبدیل به فرعی کنیم.

سه:
استراتژی کلان انقلاب بحث دیگری است که نباید ما را از استرتژی مرحله یی نخست باز دارد یا غافل کند.
استراتژی مرحله یی نخست، به اعتقاد من باید حول محور چهار اصل اولیهٔ تفکیک ناپذیر

و به هم پیوستهٔ زیر شکل بگیرد:

ـ سرنگونی ج.ا
ـ استقرار دموکراسی (دموکراسی با همان معنا و تعریف متداول آن، نه با شرط و شروط اضافی)
ـ سکولاریسم (و نفی هر نوع مشروعیت سازی با نام ایده‌ئولوژی)
ـ و تأمین حد اقل های رفاهی یک زندگی اقتصادی متوسط برای تمام آحاد جامعه.

[مخصوصاً شماره گذاری از یک تا چهار نکردم تا بر غیر قابل تفکیک بودن این چهار اصل در جنبش و مرحلهٔ پیشرفتهٔ فعلی آن تأکید کنم.]

جامعهٔ ایده آل من طبعاً خصوصیات بسیار دقیق تر و گسترده تری دارد، از جمله در مورد نفی ستم طبقاتی. ولی معتقدم که هیچکدام از ما (باهر نگاهی که به جامعهٔ ایده‌آل خود داریم) نباید خود را در حال حاضر بر تحقق جامعهٔ ایده‌آل، متمرکز کنیم، و متحدان خود در مبارزه را هم به هیچ وجه نباید مشروط به آن سازیم.

به طور خلاصه:
در این مرحله، فقط بر سرنگونی ج.ا (با تمام دسته بندی های درونی آن، از اصلاح طلب و اعتدالی تا اصولگرا)، با هدف معین و محدود اولیه یعنی استقرار دموکراسی، سکولاریسم (و نفی هر نوع مشروعیت سازی با نام ایده‌ئولوژی)، به علاوهٔ تأمین حد اقل های رفاهی یک زندگی اقتصادی متوسط برای تمام آحاد جامعه، باید متمرکز شویم.

ش., 01.06.2024 - 21:39 پیوند ثابت

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید