خیلی از فعالین دو آتشه پانترکیست و تورکچولوق چند سالی است میدان را خالی کرده اند. خیلی از آنها فکر میکردند که آذربایجان بزودی استقلال میگیرد و اینها وزیر و وکیل میشوند. اما متوجه شدند که مبارزه سخت تر و بیرحمانه تر از آن است که آنها فکر میکردند. نویسنده مقاله با این نوشته ها فعلا نمایندگی این جریان را گاه و بیگاه میکند.
در این نوشته عقاید نویسنده تا حدودی عیان میشود. آقای مین ائللی در ابتدای مقاله از امپراطوری قاجار و از رفرمهای آن حمایت میکند و روشنفکران آن زمان را در دکتر افشار و ارانی خلاصه کرده و همه را از دم کج اندیش معرفی میکند. ایشان پا را فراتر گذاشتند و از امپراطوری روسیه تژاری هم حمایت میکند. آقای مین ائللی مخالفان و انقلابیون ضد تزار را فقط در لنین و استالین خلاصه میکند و از تزاریسم در مقابل مخالفان (بلشویکها - منشویکها_ اس ارها و غیره) حمایت میکند.
من به آقای دیرنج آفرین و زنده باد میگویم که در این شرایط دل و جرئت دفاع از امپراطوریهای جهانی و فاشیسم را دارند.
اقای دیرنج یک اشکال و اشتباه دارند که لازم است برایشان بگویم. ایشان در دشمنی به با کمونیسم به لنین و استالین و کشورهای سوسیالیست سابق را مورد حمله قرار می دهند. حمله و دشمنی این فعال بی مورد شده است چون قبل از ایشان اکثریت چپ و کمونیست لنین، استالین، مائو ، کاسترو و سوسیالیزم آنها را نقد کرده اند. امروزه سوسیالیسم و کمونیسم بشکل کمونیسم سابق نمانده است. امروز حتی احزاب چریک اکثریت و توده هم تا حدی روسیه و بلشویسم را نقد میکنند . اکثریت چپ دنیا ئ ایران لنین و استایلین و مائو را مدافع کاپیتالیسم معرفی میکنند. شما باید خوشحال باشید که آنها با شما هم نظر بودند. این واقعیت را باید اقرار کنیم که لنین - استالین - مائو این جنایتکاران به اصطلاح کمونیست خدمت بزرگی به ملت خود کردند. لنین و استاین 100 سال پیش و مائو 60 سال پیش روسیه فئودالی و بسیار عقب مانده و چین بسیار عقب مانده و فئودالی را در بیست - سی سال به صعنتی ترین و مدرنترین کشور کاپیتالیستی جهان تبدیل کردند. و اکنون چین و روسیه حرف اول را در جهان میزنند.