سالام - درزیراین مقاله متنی،نوشته بودم متاسفانه هنوز چاپ نشده است.
می گویند در مثل مناقشه نیست،ولی متن بعلت مثل و یک داستان ،که چند کلمهای بی پرده داشت چاپ نشد،
بهانه های مسئول محترم کامنتچی برای چاپ نکردن متون زیادی است.
درضمن، اعلام کرده اند که به اعتراض ها جواب داده نخواهدشد.
جالب کار اینجاست که باز اگر به کسی توهینی میشد میگفتم حق با آنها ست.
دو پیش یعنی یکشنبه ،در ونکوور کانادا روز همجنس گرا بود،
منهم باالاجبار، میگویند،مهمان هر صاحبخانه است،با دوستان به
تماشای این راهپیمایی رفتم.
اگر اطلاع داشته باشید،حدود 10 تا12 درصد این شهر 1.5 میلیونی را ایرانی ها تشکیل میدهند.
تماشاگر ،حتی دردرون راهپیمایی ایران زیاد بود.
دربین تماشاگران ایرانیان با روسری وغیرزیاد بود،
دربین تماشاگران، از چینی و انگلیس تبار وسیاه،وسفید خلاصه
همه جور و همه رنگ آدم بود،
این راهپیمایی کنندگان،
دیده میشد،
حتی تعدادی خانم جوان بودن کرست دربین مردم و دربین راهپیمایان دیده میشد،
دنیای رنگارنگ و تفکر مختلفی را ازخود نشان میدادند،
دو جوان ایران ،نزدیک ما تشریف داشتند، نگاهشان گفتارشان
باهم فقط کلماتی، ازقبیل ک،،، ک،،، بود.
هی بهم میگفتند،اینجا وآن جای ،این وآن را نگاه کن،
حال جناب توکلی و مسئول محترم کامنت،کجا نوشته من ایراد آنچنانی داشت ، که آن را حذف کردید؟
با نگاه آیا ما میتوانیم فردایی بدون سانسور،خود را حتی یک
پله به این دنیای مدرن برسانیم؟
آقای مسئول کامنت،من یکی واقعا برایت متاسفم،
اگر ملاحظه یک تعداد عقب مانده را میکنی،به تفکرت فکری بکن،
با حلوا حلوا گفتن، دهن کسی شیرین نمیشود.
لا قل سعی کن 2 یا سه قدم از دنیا فاصله بگیری،
والا فرق تو با یک مسئول کنترل وزارت ارشاد،یا باممیزی ساواک
درکجاست؟