جنایتکار جنایتکار است . صادق
کیانوش توکلی
جنایتکار ،جنایتکار است . صادق خلخالی یکی ازبی رحم ترین آدمکشان خمینی بود و بعدها خودش اعتراف کرد که جنایت ها را بدستور خمینی انجام داده بود، عکس بالا که بدستور خلخالی که تعدادی زخمی و بیمار را روی تخت دراز کشیده بودند در حال تیرباران می بینید . اما همینطور که دخترش تعریف می کند . خلخالی در اواخر عمرش اصلاح طلب و منتقد حکومت شده بود و به همین خاطر در انتخابات د هم رد صلاحیت شد. به یاد دارم که در ان دوران اصلاح طلبان نزد خالخالی رفتند و از ایشان خواستند ؛ خواهشا خود را اصلاح طلب ننامد که برای ما خیلی بد می شه(هر دو طرف او را کنار گذاشته بودند) .در
همان دوران هم ایت های دیگری بودند . همچون آیت الله طالقانی ، منتظری ، بهشتی و... که با این اعدام ها مخالف بودند.
صدها نفر به حکم خلخالی اعدام شدند که بسیاری از آنان وابستگان به حکومت پهلوی بودند. خلخالی در شب پیروزی انقلاب قصد داشت ۲۴ نفر را اعدام کند که در نهایت پس از موافقت خمینی چهار نفر اعدام شدند: مهدی رحیمی، نعمتالله نصیری، منوچهر خسروداد و رضا ناجی. خمینی به مهدی عراقی دستور داد که برود و نظارت کند تا آن چهار نفر با خانوادههایشان تماس بگیرند و اگر مطالبی دارند بنویسند. اما خلخالی به سرعت از مدرسه علوی به مدرسه رفاه رفت و حاج مهدی عراقی زمانی رسید که اعدام آن چهار نفر صورت گرفته بود. ابراهیم یزدی در خاطراتش مینویسد: «وقتی من رسیدم، خلخالی و تیماش مشغول مذاکره برای نوشتن ادعانامه علیه اعدام شدگان بودند. من بسیار عصبانی شدم و بر سر آنها فریاد زدم که شما چه دینی دارید؟ اول میکشید بعد میخواهید کیفرخواست بنویسید.»[۹]
از دیگر محکومین این دادگاهها امیرعباس هویدا نخست وزیر حکومت پهلوی بود. در روز هجده فروردین سال ۵۸، خلخالی با سیزده مأمور فدائی خود وارد زندان قصر تهران شد و تلفنهای آن را قطع کرد تا از اعمال نفوذها جلوگیری کند و به دنبال محاکمهای کوتاه وی را اعدام کرد.[۱۰]
خلخالی در تابستان ۵۸ بعنوان حاکم شرع راهی کردستان شد که با اعتراض دولت موقت نهایتاً منجر به دخالت هیئت حسن نیت گردید. وی سپس برای سرکوب ناآرامیها راهی گنبد شد و حکم اعدام ۹۴ نفر را در آنجا صادر کرد.[۴] بنا به گزارش سازمان عفو بینالملل ۴۳۸ نفر تا اسفند ۱۳۵۸ (طی یکسال) در ایران اعدام شدند.[۱۱] تجاوز جنسی به زندانیان زن و مرد طی بازجویی به منظور گرفتن اعتراف از طرف خلخالی مجاز عنوان شده بود همچنین برای زنان محکوم پیش از اعدام صیغه (ازدواج موقت) اجباری با پاسدارها به منظور تجاوز بدون گناه در نظر گرفته بود و در این مورد گاهی حتی حامله بودن زن زندانی نیز مانع نمیشد.[۱۲]
از اولین اقدامات بهشتی در آغاز ریاستش به عنوان رئیس قوه قضاییه در اسفند ۵۸ برکناری خلخالی بود.[۱۳] او با عملکرد خلخالی مخالف بود و دربارهٔ وی میگفت: من بساط اینگونه دادگاهها را جمع خواهم کرد.[۱۴] خلخالی سپس در اسفند ماه ۱۳۶۰ سرپرست کمیته مبارزه با مواد مخدر شد و به محاکمه و اعدام کسانی که در قاچاق و توزیع مواد مخدر دست داشتند مبادرت ورزید.[۱۰][۵]
وی در خاطراتش در مورد نحوه انتخابش به عنوان حاکم شرع مینویسد: «خدا شاهد است که ما برای تصدی این مقام کوچکترین تلاشی نکردیم و حتی تا زمانی که به من ابلاغ شد از آن اطلاعی نداشتم. آقا سید روحالله خمینی با شناختی که از روحیه انقلابی من داشتند عصر روز ۲۴ بهمن ۵۷ مرا به دفترشان احضار کردند و فرمودند: این حکم را به نام شما نوشتهام. حقیر پس از دیدن حکم به حضورشان عرض کردم: آقا این حکم سنگین است. فرمودند: برای شما سنگین نیست. گفتم مخالفین و وابستگان به طاغوتیان علیه من تبلیغ میکنند. آقا فرمود: من پشتیبان شما هستم و بالاخره این حکم را به کسی بدهم که به او اطمینان داشته باشم.»
خلخالی در پاسخ مخالفان به اعدامها، آنها را به خمینی ارجاع میداد:
هرکس در مقابل شما ایستاد همینطور یقهاش را میگیری و کنارش میاندازی. من با اتکاء به همین حمایتهای جدی کار خودم را ادامه میدادم و به آنها میگفتم امام فهمیده حکم را به چه کسی بدهد و من یک قدم از انجام وظیفهام عقبنشینی نمیکنم.[۱۰]
اما ابراهیم یزدی از اعضای شورای انقلاب معتقد است که خمینی گرچه اعدام چند نفر از سران ارتش را تأیید کرد، اما نه شکل اعدام و نه برخی دیگر از رفتارهای خلخالی را قبول نداشت. در عین حال روشن نمیکند که در اینصورت چرا هیچگاه خلخالی را عزل یا توبیخ نکرد.[۱۵]
از دیگر محکومین این دادگاهها امیرعباس هویدا نخست وزیر حکومت پهلوی بود. در روز هجده فروردین سال ۵۸، خلخالی با سیزده مأمور فدائی خود وارد زندان قصر تهران شد و تلفنهای آن را قطع کرد تا از اعمال نفوذها جلوگیری کند و به دنبال محاکمهای کوتاه وی را اعدام کرد.[۱۰]
خلخالی در تابستان ۵۸ بعنوان حاکم شرع راهی کردستان شد که با اعتراض دولت موقت نهایتاً منجر به دخالت هیئت حسن نیت گردید. وی سپس برای سرکوب ناآرامیها راهی گنبد شد و حکم اعدام ۹۴ نفر را در آنجا صادر کرد.[۴] بنا به گزارش سازمان عفو بینالملل ۴۳۸ نفر تا اسفند ۱۳۵۸ (طی یکسال) در ایران اعدام شدند.[۱۱] تجاوز جنسی به زندانیان زن و مرد طی بازجویی به منظور گرفتن اعتراف از طرف خلخالی مجاز عنوان شده بود همچنین برای زنان محکوم پیش از اعدام صیغه (ازدواج موقت) اجباری با پاسدارها به منظور تجاوز بدون گناه در نظر گرفته بود و در این مورد گاهی حتی حامله بودن زن زندانی نیز مانع نمیشد.[۱۲]
از اولین اقدامات بهشتی در آغاز ریاستش به عنوان رئیس قوه قضاییه در اسفند ۵۸ برکناری خلخالی بود.[۱۳] او با عملکرد خلخالی مخالف بود و دربارهٔ وی میگفت: من بساط اینگونه دادگاهها را جمع خواهم کرد.[۱۴] خلخالی سپس در اسفند ماه ۱۳۶۰ سرپرست کمیته مبارزه با مواد مخدر شد و به محاکمه و اعدام کسانی که در قاچاق و توزیع مواد مخدر دست داشتند مبادرت ورزید.[۱۰][۵]
وی در خاطراتش در مورد نحوه انتخابش به عنوان حاکم شرع مینویسد: «خدا شاهد است که ما برای تصدی این مقام کوچکترین تلاشی نکردیم و حتی تا زمانی که به من ابلاغ شد از آن اطلاعی نداشتم. آقا سید روحالله خمینی با شناختی که از روحیه انقلابی من داشتند عصر روز ۲۴ بهمن ۵۷ مرا به دفترشان احضار کردند و فرمودند: این حکم را به نام شما نوشتهام. حقیر پس از دیدن حکم به حضورشان عرض کردم: آقا این حکم سنگین است. فرمودند: برای شما سنگین نیست. گفتم مخالفین و وابستگان به طاغوتیان علیه من تبلیغ میکنند. آقا فرمود: من پشتیبان شما هستم و بالاخره این حکم را به کسی بدهم که به او اطمینان داشته باشم.»
خلخالی در پاسخ مخالفان به اعدامها، آنها را به خمینی ارجاع میداد:
هرکس در مقابل شما ایستاد همینطور یقهاش را میگیری و کنارش میاندازی. من با اتکاء به همین حمایتهای جدی کار خودم را ادامه میدادم و به آنها میگفتم امام فهمیده حکم را به چه کسی بدهد و من یک قدم از انجام وظیفهام عقبنشینی نمیکنم.[۱۰]
اما ابراهیم یزدی از اعضای شورای انقلاب معتقد است که خمینی گرچه اعدام چند نفر از سران ارتش را تأیید کرد، اما نه شکل اعدام و نه برخی دیگر از رفتارهای خلخالی را قبول نداشت. در عین حال روشن نمیکند که در اینصورت چرا هیچگاه خلخالی را عزل یا توبیخ نکرد.[۱۵]