چپ در هر کشوری در درجه نخست مدافع ملی کشور خود است .در ایران برای چپ منافع طبقه اساسن با پیروزی پرولتاریا و استقرار جامعه سوسیالیستی تعریف و توجیه می شود . چپ در ایران با تولد حزب توده و سپس فدائیان خلق شناخته میشود .حز ب توده در تاریخ هفتاد ساله خود نشان داد که منافع ملی از یک سو و باور به ازادی و حکومت قانون را برنمیتابد . نه تنها حزب توده علیه منافع ملی علیه و ازادی های رسمی و حکومت قانون اعلان جنگ و سرنگونی داد بلکه دو جریان خود مختار نیز منافع مردم اذربایجان و کردستان را قربانی اهداف دولت شوروی کردند . تعطیل کردن حوزهای حزبی توده در اذربایجان عملن در خدمت دولت روس و جریان دولت خود مختار قرار گرفت . چپ ایران اساسن میهن پر ست و یا ناسیونال نیست بلکه میهن انها در چهار چوب نظام سوسیالیستی تعریف میشود .
در جریان پیروزی ارتجاع سیاه ما شاهد بودیم که ازادی و حفظ منافع ملی و حکومت قانون که هدف و ارزوی اصلی مردم ایران برای انقلاب بود با اگاهی مطلق توسط حزب توده به سخره و مهمیز انقلابی کشیده شد . همکاری چپ با نظام اسلامی خود کارنامه ننگ اور دیگری است . نمونه زشت این همکاری را میتوان در همکاری فدائیان و لو دادن مخالف نظام اسلامی بیان کرد . شاهدان زنده نوشته و میگویند که در حسینه زندان اسلامی فدائیان شعار مرک بر اعضا پیکار میدادند .چپ در ایران هدفی جز کودتا و تسخیر قدرت ندارد .
اولین شرط زندگی و کار سیاسی ایجاد فضای ازاد است و چپ این فضای ازاد سیاسی را در دولت مصدق و بختیار و بازرگان به راحتی و اگاهانه از دست داد و پرچم کش ارتجاع سیاه گشت . بدون شک و اما و اگر اگر انقلابی صورت نمیگرفت چپ در ایران این همه انسان های پر ارج را از دست نمیداد و باید پذیرفت چپ در نظام سابق و حکومت ملی مصدق و دولت بختیار و بازرگان امنیت بیشتری داشتند . ایران نیازی به چپ ندارد بلکه به مردان و زنانی میهن پرست که باور به حکومت قانون و ازادی داشته باشند .