جناب فرانافکنی سلام، از توجه شما به مقاله و نقد سوژه آن متشکرم.
دوست گرامی بدانید که من آقای محسن کدیور، همراهان و همرایان او را می شناسم. بهتر است بگویم: من با دیدگاه های رنگین طیف های رفرمیستِ ملی مذهبی و با نقدهای آنها به بنیادگرائی شیعی و سنی آشنائی دارم که گفت و شنود پیرامون آن بیرون از فضای این مقاله است. نقد من به قوانین بنیادی قضا اسلامیِ عملا موجود و تجربه شده است که وجوه مشترک فجایع آنرا می توان بسادگی در هردو الگوی حاکمیت ولائی شیعی ـ خلافتی سنی دید.
اما اینکه آنها " طیف ملی و ملی مذهبی های رفرمیست" می خواهند و شاید روزی بتوانند عامل رفرماسیون مذهبی "شیعه و سنی» در ایران شوند" و همزمان در صف سکولاریسم و پلورالیسم ایستاده و جسورانه تن به نقد قضای اسلامی داده و حکم به جدائی "دین از دولت" می دهند؛ این بتنهائی برای امروز و فردا موضعی درست، و اقدام آتی آن شایسته ارجگذاری ست.
به امید آن و یافتن و داشتن فضای سالم داد و سند خردگرائی و سپاس از شما!