دوست عزيز جناب كيانوش تولكى عزيز ،
جنبش فدايي و تبليغ مسلحانه چريكى مشى بود كاملا درست و اين مشى تاكيد مى كنم جدا از توده تنوانست در ان دوره پاسخى باشد به خواست روشنفكران و مبارزان راه ازادى كه تمام راه هاى مبارزه مسالمت أميز را مسدود مى ديدند ، اين جنبش چريكى از انجائيكه نتوانست مبارزه مسلحانه توده اى كند ، ارى ناكام ماند اما اينكه توانست تاثير بسيار عميقى در جامعه روشنفكرى ايران و بخش عظيمى از مردم متمايل به مسائل سياسى - اجتماعى بگذارد دقيقا به كاميابى دست يافت ، نمونه ان پيوند ان جنبش چريكى در برامد توده اى سالهاى ٥٦ و ٥٧ و شركت محدود اما پر اوازه بخش بازمانده از ضربات در انقلاب و بخصوص دو روز ٢١ و ٢٢ بهمن بود ! اگر ان بذر كاشته شده در سياهكل نبود هرگز اين سازمان نمى توانست به بزرگترين سازمان چپ ايران و خاورميانه تبديل شود ، شكست اين جنبش متاسفانه از انجايي اغاز شد كه
جنبش چريكى ترور را براى ايجاد وحشت در بين نيروهاى مسلح رژيم بكار مى برد و هدف مشخص ان نه ترساندن مردم كه شجاعت بخشيدن و روحيه دادن به انان و نشان دادن ضربه پذير بودن ديكتاتور بود و اين نوع ابزار خشنونت در تمام جهان سياست با جنايت و حمله كردن به قصد منافع شخصى متفاوت است ( هرچند كه امروزه دولت ها با انواع و أقسام ترفندها سعى در يكى نشان دادن ان دارند و هر روزه ازاديهاى فردى را با همين بهانه محدودتير مى كنند ) . ترور هاى امروزى توسط جريانات اسلام گراى افراطى در واقع پاسخى است به تروريسم هاى دولتى ، اين روش از هر دو طرف محكوم است ! حملات هوايي نيروهاى غربى در مناطق جنگى عراق و أفغانستان به مردم عادى طبيعتا واكنش هاى بازمانده گان انان را در عمليات هاى تلافى جويانه بدنبال خواهد داشت ، نمى توان زيز گرفتن مردم عير نظامى را در پاريس و مادريد و برلين محكوم نموده و ماه ها راجب ان سخن گفت اما كشتن ٦٠ نفر از يك خانواده در جشن عروسى را با يك مغذرت خواهى چند دقيقه اى بفراموشى سپرد ! بهرحال مبارزات مردم مسلحانه مردمان چين و ويتنام و جنبش هاى مسلحانه در كوبا و نيكاراگوئه و الساروادر را نمى توان با داعش و طالبان مقايسه نمود ، اين جريانات ارتجاعى خود مانع اصلى مبارزات مردم ان مناطق براى دستيابى به ازادى و شرايط دمكراتيك متناسب با فرهنگ ان منطقه است ،كيست كه نداند پشت پرده اين جريانات دست هاى پليد جناح هاى مختلف دلا ل هاى اسحله و لابى هاى تاثير گذار انان قرار دارد ؟
كسانيكه در زندان به شيوه اى از مبارزه روى مى اورند كه خوشايند دستگاه حاكم است طبيعى است كه براى تبليغ ان نظام هم امكاناتى دريافت كند ، اما شما فقط يك نمونه به من نشان دهيد كه فرد يا گروهى با اعتقاد به مبارزه غير چريكى از خارج كشور وارد ايران شده بوده باشد و سر از زندان اوين و قصر و غيره در نياورده باشد ؟
نقد مشى مسلحانه با كرنش بسمت حاكميت بود كه اشكال داشت و نه نقد صرف ان !