بهزاد خالص ترين انساني بود كه

بهزاد خالص ترين انساني بود كه ديده بودم ،تقريبا همه دوستش داشتيم ،از بهزاد خاطره اي چونً يك راز امنيتي داشتم ،طفلك تا سي سال بعد هم نمي دانست،چطور يك شبه از كابل راهي غرب شد،پارسال بطرزاتفاقي ديدمش،بهزاد مترجم بود و براي نشربه حقيقت ثور كار مي كرد، أفغانستان سر زمين كار هاي جاسوسي بود روزي كه طبق روال هميشگي از خانه راهي محل كار بود. مأموران ك گ ب ،داشتند يكي از جاسوسان سيا را تعقيب مي كردند كه جاسوس امريكايى با بهزاد براي رد گم كردن،كلماتي را رد و بدل كرد.نتيجه فشار روس ها براي اخراج بهزاد از أفغانستان بود.اين انتقال بدون اينكه بهزاد بداند،انجام شد، يادش گرامي ،بهزاد انساني پاك و صميمي از درد زنو رنج مي برد و شايد به همين خاطر زمين خورد