لزوم آغازعتراضات گسترده درآذربایجان
---------------------------------------------------
اعتراضات خودجوش مردم در بعضی از شهرهای بزرگ ایران علیه بی عدالیتها، استبداد مذهبی، فقر، بیکاری و گرانی شروع شده است و روز به روز گسترش می یابد. این اعتراضات با اعتراضات جنبش سبز متفاوت به نظر میرسد و هیچ جناح حکومتی و یا احزاب شوونیست و ضد دمکراتیک ایرانگرا در رهبری این اعتراضات قرار نگرفته اند. در این اعتراضات مطالبات مردم اجرای قوانین جمهوری اسلامی و یا مطالبه اصلاح طلبانه "رای من کو" و حمایت از جناح اصلاح طلب رژیم فاشیستی ایران نیست. مردم بر علیه وضعیت فلاکتبار بپا خاستند و شعارهای سیاسی ضد رژیمی ضد دولتی وشعارهایی در زمینه مطالبات اقتصادی میدهند.
اعتراضات توده های محروم در شهرهای بزرگ، رژیم فاشیستی و اسلامی ایران را در تنکنا قرار داده است. بنابر این اکنون زمان و شرایط مناسبی برای
اکنون شرایط برای اعتراض مردم آذربایجان جهت کسب مطالبات ملی، مطالبات کارگری و مطالبات زنان و همه حقوق و مطالبات دمکراتیک دیگر ایجاد شده است.
اعتراضات کنونی در شهرهای فارس با جنبش سبزچند سال قبل متفاوت است. این اعتراضات خود جوش و بدون رهبری حزبی هستند. از اینرو آذربایجانیها نگرانی گذشته را ندارند که با آغاز مبارزه به آلت دست نیروهای فاشیست ایرانیگرا تبدیل شوند و دشمنان خود را به قدرت برسانند.
مردم آذربایجان می توانند با صف مستقل خود، همسو و همزمان با مبارزات مردم دیگر شهرها اعتراض و راهپیمایی کنند بدون اینکه به زیر سلطه و اتوریته جریانات سیاسی ایرانیگرا بروند.
حفظ صف مستقل و طرد جریانات ایرانیگرا از اولویتهای مبارزه ملی، دیگر مبارزات دمکراتیک و کارگری آذربایجانیها است. اکنون مردم آذربایجان از ستمهای ملی، تبعیض جنسی علیه زنان، از فقر و بیکاری و گرانی و دیکتاتوری رژیم فاشیستی و اسلامی ذله شده و به تنک آمده اند و روحیه اعتراضی و تعرضی پیدا کردند.
خیلی از مردم آذربایجان در حد انفجار قرار دارند و میخواهند خشم و نفرت خود را به جنایتکاران اسلامی، کاپیتالیستهای استثمارگر، دولت دیکتاتور، دزد و چپاولگر نشان دهند.
کارگران و زحمتکشان آذربایجان تحت شدیدترین فشارهای اقتصادی هستند، زنان آذربایجان از تبعیض و آپارتاید جنسی، از قوانین ضد زن اسلام و قران، از حجاب و غیره به جان آمدند و خواهان زندگی انسانی، آزاد و برابر هستند.
جوانان آذربایجان در فقر، بیکاری و محرومیت بسر میبرند و با ناامیدی زندگی میکنند. آنها برای زندگی مرفه و آینده ای شاد و موفق حاضر به مبارزه هستند.
مردم آذربایجان بخاطر تورک و آذربایجانی بودن ستم سیاسی، ستم اقتصادی مضاف، ستم فرهنگی را متحمل میشود و هویت و موجودیت ملی شان نفی و انکار میشود. ملت تورک آذربایجان برای رهایی از اسارت و بردگی ملی و برای تشکیل دولت مستقل و کشور مستقل مبارزه میکند.
دولت سرمایه داری، اشقالگر و فاشیست اسلامی ایران دریاچه زیبا و شور ارومیه را خشک کرده و آنرا به کویر نمک تبدیل کرده است که بزودی زندگی همه مردم شهرهای آذربایجان را در خطر جدی قرار خواهد داد. مردم برای نجات دریاچه و پیکار میکنند.
اکنون که اعتراضات خودجوش در دیگر شهرهای ایران آغاز و اوج گرفته است، شرایط و موقعیتی مناسب برای آغاز اعتراضات مردم آذربایجان هم می باشد. از این فرصت باید استفاده کرد. مردم آذربایجان باید به خیابانها بریزند و خواسته و مطالبات خود را مطرح کنند. اعتراضات عمومی، راهپیمایی ها و تظاهراتهای مسالمت آمیز قدرت و اتحاد مردم را بیشتر میکند، صف و جبهه جنبش های ملی، طبقاتی، زنان و جوانان آذربایجان را مستحکمتر میکند.
فعالین سیاسی چپ و دمکرات و سوسیالیست باید به آرایش، سازماندهی و رهبری مبارزات و اعتراضات طرح و برنامه داشته باشند.
در آذربایجان جنبشهای اعتراضی ملی، طبقانی، جنسی و دیگر جنبشهای دمکراتیک در جریان هستند. پیشروان و رهبران این جنبشهای اجتماعی باید با مطالبات و شعارهای خود به میدان مبارزه بیایند. تنها حضورهمه جنبشهای اجتماعی میتوانند ماهیت دمکراتیک و آزادیخواهانه مردم آذربایجان را به نمایش بگذارند. حضور همه اقشار و طبقات ستمدیده آذربایجان بویژه حضور گسترده کارگران و زنان در اعتراضات عمومی ضروری است.
برخی از جریانات چنین وانمود میکنند که مردم آذربایجان فقط و فقط برای مطالبات ملی مبارزه میکنند. بی شک چنین نیست. درآذربایجان علاوه بر مسئله ملی و جنبش ملی جنبشهای کارگری و زنان هم در جریان هستند و میلیونها کارگر محروم آذربایجانیو میلیونها زن اسیر و برده تورک
ادامه در کامنت بعدی