جناب رضا دولت سلام؛
دوست من با قدردانی از پانویس تان!
بیایید با هم برداشت درست، سمتگیری روشن و شناخت هوشیارانه تری از دیدگاه های آشکار امروز مردم دریافت کنیم و خود را با اهداف مردم کارمزد و بیدادرس تطبیق دهیم و نه آن را بمیل خویش، سازمان، حزب و یا آرزوهای خود تفسیر و تعبیر و ای بسا تغییردهیم.
برای اینکار تنها کافی ست که به خواست خود مردم بپاخاسته گوش کنیم که فریاد دادخواهی های شان در سراسر ایران، جای کوچکترین ابهام، گمان و تفسیری برای هیچکدام ما در شعارهای تاکنونی شان باقی نگذاشته و نمی گذارند. و همچنان در این هفت روز پیاپی به اشکال و انحای مختلف آنرا جار زده و می زنند.
آنها هدف پایه ای خود را سرنگونی رژیم، نابودی بساط رهبری و از ریشه درآوردن کل حکومت مذهبی دانسته، و کلیت نظام را نشانه رفته اند. این در حالی ست که برای اولین بار، دست دزد طیف اصلاحچی ها از گمراهی مسیر خواست سراسری
با اندکی تجربه سیاسی، و توامان شناخت از مواضع ازلی و ابدی اصولگراها و اصلاحچی ها، و همچنین با آگاهی از ( قوانین به اصطلاح الهی، حکومت ولائی و دوایر بی چون و چرای مذهبی آن) ما می بایست نا حالا می دانستیم که این ساختار و اصولا دولت دینی نه نرمش پذیراست، و نه در حالت عادی قادراست در برابر خواست توده ها، به "بخوان" اراده الهی را فراموش کند و یا بسادگی دست از نمایندگی خدا بر روی زمین بردارد.
البته مگر در برابر حفظ زندکی، یا برای جان بدربردن از دریای طوفانی خشم و انتقام مردم گرسنه و بیکار و ستمزده از خودکامگی کاست مذهبی!
و هماهنگ با آن نیز فراموش نکنیم که از زمان فرار بنی صدر تا همین احمدی نژاد چپاولگرِ و معترض امرور نظام، و قطعا و نچندان دور همین روحانی مکار در فردای پیشارو، همگی مورد غضب آقا قرارگرفته، و همه روسای جمهوری و باندها و مافیاهای همه سویه ی آنها، نه تنها دشمنان، و اپوزیسیون همدیگر در این رژیم بوده اند؛ و همزمان در عین دشمنی های شان هرجا که مصلحت نظام مطرح بوده با هم بسرعت همه کاسه و متحدشده و بسان همینک روحانی و طیف اصلاحگرا با هم همکاری بی کم و کاست داشته، تا توانسته اند در نوبت خود پوست و استخوان مردم حتی باورمند شیعی و خودِ خودی را هم کباب کرده اند.
و سهم سیاسی و کارزار ناگزیر مردم در تمام این 39 سال، جز فریبخوردگی، گوش بفرمانی و سرآخر هم قربانی شدن در میان جنگِ قدرت و ثروت آنها بیش نبوده است، و جاره اغلب شان امیدبستن به این فریبکاران، یگانه راه بردباری و تحمل این تبهکاران ضدبشری بوده و می باشد!
سال ها توده های جان بلب رسیده، و با ناامیدی صِرف از وعده های پوچ و دروغین رفرمیست های لیبرال مذهبی؛، ملی مذهبی ها و حتی طیف سازشکار رفرمیست چپ و... گزیده شده اند زیرا: همگی آنها آنگاه که رژیم زیر اراده ی و خواست انقلابی توده ها قرارگرفته اند، همگی بسوی رژیم رفته و بیاری بقای نظام شتافته، و سرمردم بارهای بار کلاه گذاشته اند.
اینک اما،
مردم بیدار و هوشیار پی برده اند که رژیم در همه جناح ها و طیف های دور و نزدیک به آن هیچکدام اصلاح پذیر نیستند و تحت هیچ شرایطی اراده ی مسالمتجوی مردمی را در اشکال تاکنونی انتخابی و اصلاحی برنتابیده، و فردا هم با تجدید قوا و با هزار دوز و کلک دیگر رفراندوم سالمی و بی دخل و تصرفی را برنمی تابد و کوچکترین اعتماد و اطمینان از نتایج آن رفراندوم تضمین ندارد.. چون حکومت حکومت خداست و آنها کارگزار اویند و به هرشیوه ممکن و از جمله تقییه و تقلب مانع سلامتش خواهندشد؛ غربی هم یک حکومت مذهبی و گوش بفرمان را بر یک اراده ی آگاه سیاسی اجتماعی طبقاتی ارجیح می دهند و نتایج رفراندوم را جابجا می کنند، همانگونه که بارها کرده اند !!!!
ناگزیر و بنا برین مردم متقاعد شده اند که با همیاری و همگامی و همکاری گسترده و سراسری کلیت این رژیم و همه ی طیف ها و جناح های خوشبین و وابسته و کاسه لیس حکومت دینی و یاران آنها را به زباله دادن تاریخ بریزند. و می باید هم کل دولت دینی و وابستگان به ساختارس یکجا فروپاشیده شود و خواهدشد.
این هدف، خواست تنها ما نیست، بل بیشتر محصول تجربی خود کارگران و زحمتکشان و جوانان و زنان و خانه خرابان و روشنفکران مردمی و اراده ی 99%هاست و ما خود را در پیوند با آنان می بینیم و متعهد به تبعیت از اراده ی آگاه آنها هستیم
باسپاس از شما