اگر عده ای بر زندگی عده ای دیگر تسلط داشته و استثمارشان کنند، جامعه را مثل مزرعه می بینند و اسم آنرا میگذارند قوم-ملیت. در هر قوم و ملیتی ، عده بیشماری استثمار می شوند. استثمارگران منابع زیستی را از بقیه گرفته و در انحصار خود قرار میدهند و قربانیان را برده میکنند. من بعنوان یک برده مزدی، به قوم و ملیتم کاری ندارم. من نمی خواهم نیروی کار من استثمار شود و توانائی های عقلی و انسانیم در خدمت استثمارگران قوم من قرار بگیرد. بدبختی بردگان مزدی فارس و ترک و بلوچ و کرد و عرب این نیست که استقلال فرهنگی ندارند، بدبختی آنها این است که استثمارشان میکنند و آنها را در محدودیت و محرومیت قرار میدهند. با از بین رفتن استثمارگری، مرزها از بین رفته و اقوام تلفیق می شوند چون عده ای نمیتوانند برای خود (قوم) مزرعه خاص خود را داشته باشند. جنگ قومی، نه، وحدت بین المللی بردگان مزدی علیه استثمار، آری.
اگر عده ای بر زندگی عده ای
اگر عده ای بر زندگی عده ای
ناشناس