رفتن به محتوای اصلی

جناب آقای لوایی

جناب آقای لوایی
ناشناس

جناب آقای لوایی
یک روز یک آلمانی و یک انگلیسی و یک پان تورک به نزد خدا رفتند! آلمانی از خدا پرسید ما چه زمانی ماشینی میسازیم که سرعت آن از سرعت صوت بیشتر شود؟ خدا جواب داد میسازید! اما تو اون روز را نخواهی دید! او هم با ناراحتی و گریه از درگاه خداوند خارج شد.
نوبت آمریکائی رسید! از خدا پرسید خداوندا ما چه وقت یک سفینه فضایی میسازیم که بتواند با سرعت نور در کهکشان به اکتشاف بپردازد؟ خدا جواب داد میسازید! اما تو اون روز را نخواهی دید! او هم با ناراحتی و گریه از درگاه خداوند خارج شد.
نوبت پان تورک رسید! او هم از خدا سئوال کرد ما چه وقت آزربایجان را از ایران جدا میکنیم؟ خداوند در جواب گفت جدا میکنید اما من اون روز را نخواهم دید!!! در این لحظه خدا با گریه و زاری از درگاه خویش خارج شد!!!