Behzad Karimi
کیانوش توکلی
Behzad Karimi
پاسخ دوست عزیز ، بهزاد کریمی را به نقل از فیس بوک در اینجا میآورم :کیانوش عزیز با سلام، تشکر از درج نوشته در "ایران گلوبال"، سپاس از تقدیر تواز مفاد آن، و اینکه گشاده رویانه سایت را بر روی جمع منتقدین باز گذاشتهای. از نقد و نقد متقابل است که حقیقت زاده خواهد شد و گل خواهد داد. و اما به اختصار چند نکته در رابطه با ابراز نظرهایی که مرتبط با نوشته مربوطه یا پای آن آمده یا که به این بهانه اما بگونه مستقل در همین سایت درج شدهاند. و از آنجا که همهشان هم آذربایجانیاند، پس اول از همه سلام لار اولسین هامی سینا:
Behzad Karimi
کیانوش عزیز با سلام، تشکر از درج نوشته در "ایران گلوبال"، سپاس از تقدیر تواز مفاد آن، و اینکه گشاده رویانه سایت را بر روی جمع منتقدین باز گذاشتهای. از نقد و نقد متقابل است که حقیقت زاده خواهد شد و گل خواهد داد. و اما به اختصار چند نکته در رابطه با ابراز نظرهایی که مرتبط با نوشته مربوطه یا پای آن آمده یا که به این بهانه اما بگونه مستقل در همین سایت درج شدهاند. و از آنجا که همهشان هم آذربایجانیاند، پس اول از همه سلام لار اولسین هامی سینا:
ائلیار یولداش نقد شما می تواند بستر مباحثه سازندهای در زمینه همین موضوع بغرنج قرار گیرد. اما از صاحب اندیشه در این نقد انتظار می رود که با فراتر نهادن پا از انتقاد صرف برداشت خود از روندهای طی شده را در شکل اثباتی هم ارایه دهد تا بتوان از چالش بین دیدگاه های اثباتی به آن نتیجه مطلوبی رسید که سطر به سطر نوشته شما اشتیاق سوزان رسیدن به آن را دارد.
حرمتلی علیرضا اردبیلی اول از همه انتقاد شما در مورد یکی گرفتن دو استادیوم قدیمی و جدید از طرف من درست و بجاست و حتماً هم ناشی از دور افتادن من از دیارم به مدت حدوداً چهار دهه به تقصیر جمهوری اسلامی. اما از این و دیگر مواردی که ایراد گرفتهاید و اما آدرس مشخص ندادهاید، نتیجه گیری تان مبنی بر بیگانگی با وضع کنونی، بی علاقه بودن به مناسبات سازنده با ناسیونالیستهای آذربایجانی، "تنبلی" و غیره شاید هم جای بحث داشته باشد!
یاشار قارداش، باشد من "جاده صاف کن" فارسها، اما تو بگو که چه می خواهی بکنی با فارسها؟ اگر قصد حل مسئله باشد در ایران و نه که جدایی و استقلال و ...
شانلی داداش، یامان ده یامان گوراخ هارا چاتا بیلرسن؟! (دشنام بده و دشنام تا ببینیم کجا می رسی؟!)
امود دوزگون، لطفاً اندکی بر معنی "شوینیسم" بیشتر تامل کنید تا دریابید که تنها مصداق آن در ایران "فارس"ها نیستند!
حمد الله سلیمانی بیگ، نیچه اسیر "ابر مرد" بود البته توجهی هم به زرتشت داشت اما بخاطر صداقت فلسفی به پوچی هم می رسید! من اما خوشبختانه نه گیر زرتشت هستم و نه درگیر "ابر ایران" تا در شوینیسم غرق شوم. توصیه می کنم در معنی شوینیسم بیشتر تامل کنید تا دریابید که ما در ایران انواع شوینیست ها را داریم از آریایی و فارس تا ترک و کرد. برای من ابر مرد و ابر زن، انسان است.