راه حل نجات اکثریت قاطع
ناشناس
عنوان مقاله:
نوش دارو؛ برای شرایط رو به موت خانه کارگر
راه حل نجات اکثریت قاطع مردمان ایران از فقر، ناامیدی، افزایش سن ازدواج، فخودفروشی، انواع اعتیاد، انواع خلافهای اما مردم آزارانه کوچک مثل دله دزدی که موجب سلب آسایش روانی مردم میشود، پیرشدن زودرس، افزایش خودکشی و انبوه بزهکاری، اشغالگردی، ... در ادامه
اکنون هیچ ناظر مستقلی خارج حاکمیت نیست ادعاهای دولت را در هزینه تمام شده کالا و خدماتش تایید کند! و این ادعای زیان شرکتهای دولتی فقط ادعای دولت است و دولتهای جمهوری اسلامی بارها اثبات کرده آمارسازی کذب ارائه داده است!، و اصلا مرجع معتبری برای صدق ادعاهایش نیست.
سهام مالکیت منابع ثروتزای ملی باید رایگان و فوری توزیع می شود، از این پس دولت مالیاتش میگیرد منصفانه گرفته شود؛ مالیات منصفانه یعنی اینکه بر اساس درصد تولید داخلی محصول و میزان اشتغالش باید مالیاتی گرفته شود، و نباید در مجموع بیشتر ۱۵% شود و کالاهایی که درصد تولید داخلی شان بالای ۷۵% درصد است نباید بیشتر ۵% مالیات بدهند.
مالیات بر ارزش افزوده باید برپیده شود که نهایت بیعدالتی است که در واقع همان مالیات برمصرف است و چون مشخص نیست از کی مالیات گرفته میشود ممکن افاردفقیر و نیازمند مالیات بدهند اندازه ثروتمندان! این خلاف معنای عدالت است!
و در مورد نفت، دولت فعلا میتواند تا پنجاه درصد هم بگیرد برای مدت مثلا ده سال (این همان مقدار درآمد دولت از سهم نفت است و مابقی به خود شرکتهای نفتی یا صندوق ارزی میرود، که صندوق ارزی باید برچیده شود چون منبع رانتخورای شده است و بیعدالتی!)، و بقیه درآمد صنایع نفت گاز به سهامدارن برحقش یعنی عموم مردم اختصاص یابد.
آن وقت نه دیگر دولت ارزفروش است تا هر وقت دلش خواست با تسعیر و گران کردن نرخ ارز کسری بودجه اش جبران کند و با تحمیل تورم، از جیب مردم بودجه اش تامین کند! از پس دولت حق ندارد توسط بانک مرکزی حتی یک ریال چاپ کند بدون آنکه معادل رالی مستعمل یا طلا و ارز وارد خزانه شود
سهام مالکیت منابع ثروتزای ملی باید رایگان و فوری توزیع می شود، از این پس دولت مالیاتش میگیرد منصفانه گرفته شود؛ مالیات منصفانه یعنی اینکه بر اساس درصد تولید داخلی محصول و میزان اشتغالش باید مالیاتی گرفته شود، و نباید در مجموع بیشتر ۱۵% شود و کالاهایی که درصد تولید داخلی شان بالای ۷۵% درصد است نباید بیشتر ۵% مالیات بدهند.
مالیات بر ارزش افزوده باید برپیده شود که نهایت بیعدالتی است که در واقع همان مالیات برمصرف است و چون مشخص نیست از کی مالیات گرفته میشود ممکن افاردفقیر و نیازمند مالیات بدهند اندازه ثروتمندان! این خلاف معنای عدالت است!
و در مورد نفت، دولت فعلا میتواند تا پنجاه درصد هم بگیرد برای مدت مثلا ده سال (این همان مقدار درآمد دولت از سهم نفت است و مابقی به خود شرکتهای نفتی یا صندوق ارزی میرود، که صندوق ارزی باید برچیده شود چون منبع رانتخورای شده است و بیعدالتی!)، و بقیه درآمد صنایع نفت گاز به سهامدارن برحقش یعنی عموم مردم اختصاص یابد.
آن وقت نه دیگر دولت ارزفروش است تا هر وقت دلش خواست با تسعیر و گران کردن نرخ ارز کسری بودجه اش جبران کند و با تحمیل تورم، از جیب مردم بودجه اش تامین کند! از پس دولت حق ندارد توسط بانک مرکزی حتی یک ریال چاپ کند بدون آنکه معادل رالی مستعمل یا طلا و ارز وارد خزانه شود