"" از خود بیگانگی و میراث جامعه شناسی "" بنجامین فریدمن ، اقتصاد دان سیاسی، زمانی دمکراسیهای غربی را، به دوچرخه با ثباتی تشبیه کرد که چرخهای آن، با رشد اقتصادی، میچرخند. این رشد اقتصادی در غرب، تابع نظریه هیچ جامعه شناسی نبود، هر ابلهی میداند که "" روزنامه نگاری حرفه ای، قانون، جامعه شناسی "" نتیجهٔ انقلاب صنعتی بود که غرب را قادر به تسلط به تولیدات، بلکه آفریقا، آسیا، خاورمیانه و آمریکا کرد. "" سرمای اوروپا "" نیاز به تسلط به طبیعت را برای بقا الزامی میکرد و "" کار آفرینی "" سکوی پرشی بود که سیستم بر شالوده آن، شکل گرفت، انسان جهان سومی، هنوز با پدیدهٔ "" کولبرها "" احساس نزدیکی میکند در حالیکه جهان، وارد فاز دوم "" عصر ماشین "" شده است. کسانی که ارباب لجستیک و ژئوپلتیکس هستند سالهاست "" سیستمهای پیچیده و روباتها "" را جایگزین کولبر کرده اند، و تو بعد از سالها درس خواندن
"" از خود بیگانگی و میراث
"" از خود بیگانگی و میراث
ناشناس
عنوان مقاله:
مفهوم از خود بیگانگی از نگاه مارکس، دورکهایم و وبر , محمد زمانی
در رشتهٔ جامعه شناسی، از مارکس، دورکهایم و وبر برای من داستان میگو ئی