پیش از انقلاب شعار چپها این بود که تضاد اصلی بین کار و سرمایه است . وتا زمانیکه تضاد وجود دارد مبارزات خلقها وطبقه کارگر علیه نظام سرمایه داری ادامه دارد .پس از انقلاب و همکاری نیروهای ضد سرمایه با اخوند ها گشتاری بنام 67 بوجود امد.
با شکست شوروی مارکس سرنگون شد و تضاد کار وسرمایه به تضاد خلقهای غیر پارس با پارس ها تبدیل شد .
بسیاری از اعضا حزب توده که خود را برای خلقها پاره میکردند اکنون به پیروان نژاد پرست ترک وعرب وکرد تبدیل شده اند .همه چپهای ضد غربی اکنون در غرب زندگی میکنند و با گذشته خود وداع کرده اند ولی پیرو ادولف هیتلر در غالب حقوق ملت های تحت ستم میباشند .
یکی از همین شعار ها استعمار داخلی است یعنی همه سرمایه داران ایران فقط پارس هستند و بقیه پرولتر و بدبخت وبی خانمان .
استعمار غربی یعنی انگلیس و فرانسه نه در ایران بلکه در خاورمیانه و اسیانقشی ندارند ؟
روشنفکران
برای قدرت میفروشند وهیچ رسالتی جز حقارت وتحقیر وابستگی برای مردمان خود ندارند .
چه تضمینی وجود دارد که همین مدعیان بامردم خود رفتاری غیر از رفتار اخوندها داشته باشند ؟