جناب محمد ارسی که گویا در خواب "اصحاب کهف" دوران حکومت چهل ساله رژیم پانفارس اسلامی به کما فرو رفته بود اکنون از خلسه چهل ساله بیدار گشته است سخنان عصر پارینه سنگی اش چنان از عظمت پانفارسیسم و دیکتاتور هائی مثل کوروش، مانقوردهائی مثل کسرویها، ماسیونهائی مثل تقی زاده ها صحبت میکند، که بچه های دستان از خنده روده بر میشوند.
جناب ایشان که گوئی افکارش مثل کامپیوتر کهنه آبدد نشده مثل عظمت طلبان پانفارسیسم که برای بزرگ نمائی و سرَکوب ملل غیر فارس، به جنازه های پوسیده دوران پارینه سنگی پناه میبرند،
عوض اینکه خواهان دمکراسی و استرداد حقوق ملل غیر فارس در جهنم ایران باشد، بجای اینکه برای رهائی ملل غیر فارس از یوغ دیکتاتوری پانفارسیسم سخنی به میان آورد، بجای حمایت از خواست حقوق ملی مدنی میلیونها مردم آزربایجان،
مثل مهره های سوخته پان ایرانیسم و تشکیلاتهای فاشیستی مشابه،
در چنین حالتی اکنون خواننده از خود میپرسد؛ آیا فرق اندیشه او با تفکرات رژیم فاشیستی تهران چیست؟ رژیم نیز به مردم آزربایجان که برای احقاق حقوق خویش مبارزه میکنند، همین انگ را میزند.
اینجاست که بقول پانفارسها باید گفت؛ قطار سریع السیر ایرانشهری پان ایرانیستهای عظمت طلب، نوادگان حضرت کورش کبیر صلوات الله علیه و صلم ترمز بریده میره تا دروازه های تمدن بزرگ را باسرعت سرسام آوری فتح نماید. بقول سید علی، علم اگر در سریا باشد امت مسلمان شعوبیه بدان دست خواهند یافت. به این میگن دروازه تمدن بزرگ. سزاوار است بدون فوت وقت چنین تمدن را بمحضر مکرم جناب ارسی تبریک و تهنیت گفت. کورش بخواب رضا پالانی بیدار است.