دروغ اولتان که میگید عربستان
ناشناس
عنوان مقاله:
تجزیه طلبی حق نیست، خوزستان عربستان نیست
دروغ اولتان که میگید عربستان اسم ساختگی هیت با اینکه هم میدانند در زمان حکم قاجار وقبل از ان وتا سال1936اسم رسمی ان که در نقشه ها وحکومتهای انزمان به ان عربستان میگفتند واین اعتراف است بر عرب بودن منطقه وعربستان متعلق به عیلامیها که پسر سام بن نوح بود وتین سرزمین جلگه ای وعراق بابل واکد وشام ( سوریه، اردن.فلسطین.لبنان )که به ان هلال الخصیب گفته میشود سرزمین فرزندان سامی تبار بودند که عربها از همان نسل هستند دوما در رمان جنگ ذی قار بیشتر سپاه ایران متشکل از اعراب بود که ثابت میکنه عربها در عربستان ( خوزستان )ونواحی دیگری همچون کرمان وغیره ساکن بودند
«عربها از دوره هخامنشی و بخصوص اشکانیان برای حکومت و مردمان ایران شناخته شدهاند و میدانیم که پیروزی بی نظیر ایران را عهد «أزد» (اشک سیزدهم) (٩٢ هم) در اولین جنگ خود با روم «کراسوس» به طور قطع مرهون کمک و همراهی اقوام عرب در گمراه کردن رومیان بود.»همچنین عربها در دوره ساسانیان و پیش از آن در سواحل جنوبی ایران میزیستند و بر آن مناطق مسلط بودند. چنانکه شاپور اول (٢٤١ ـ ٢٢٦م) برای سرکوبی برخی از حکام قبایل عرب به اهواز (خوزستان) رفته و پس از غلبه بر ایشان عازم میسان (دشت میشان «دشت آزادگان» و عماره عراق امروزی) کشته و امیر آن را که عرب بوده شکست داد و بر تمام نواحی جنوب ایران استیلا یافت»«مهاجرت عربها به ایران از راه دریا و خشکی بوده، چنانکه ساحل نشینان «خلیج فارس» از مناطق ساحلی بحرین، کویت و عمان بسوی سواحل جنوبی ایران مهاجرت کردند و از راه خشکی از محدوده «دشت میسان» بسوی شرق سرزمین عیلام (خوزستان و...) آمده و سپس مناطق جنوبی ایران نیز کوچ نمودند. چنانکه «کورتیوس رفوس» که در دههی اول قرن سوم میلادی میزیست مینویسد: عربها پیش از این تاریخ در نواحی کرمان و فارس میزیستند و بدین ترتیب عربها پیش از ساسانیان در ایران بودند. در دوره زمامداری شاپور دوم ساسانی (٢٩٠م) به پیروی از سیاست آشوریان در سرکوبی برخی از قبایل عرب توسط پادشاهان جابجا شدند. از جمله: عشایر بکرین وائل به کرمان و آبان که به «بکر أبان» معروف شدند و قبیله «ابنو حنظله» را به «رمیله» از توابع شوشتر اسکان داد. اضافه میشود که عربها محدوده ایران و توابع در جنگهای شاپور دوم (٢٩٠ م) با امپراطوری روم شرقی (بیزانس) وی را همراهی کرده و عملاً در جنگ شرکت داشتند.»
احمد کسروی نویسنده معاصر ایران در مورد مهاجرت عربها دورهی ساسانی مینویسد: «در زمان ساسانیان طایفههایی از تازیکان (عربها قبیله بنی طی = تازیک = تاجیک (جمهوری تاجیکستان (طازیک) آسیای میانه» در گرمسیرهای ایران از خوزستان و پارس و کرمان نشیمن داشته اند. یکی از این طایفهها «بنوالعم» بود که شاید نخستین طایفه تازیک بودهاند که رخت مهاجرت به درون ایران کشیدهاند. این طایفه در خوزستان در دو شهر «نهرتیری» (نزدیک سوسنگرد امروزی) و مناذر کبری (نزدیک شوشتر) نشیمن داشتهاند و از بومیان آنجا به شمار میرفتند.»
« ابن خلدون درباره بسیاری از قبایل عرب در آغاز اسلام مطالبی از این قبیل مینویسد: «فلان قبیله در کشورهای اسلامی پراکنده شدند یا در آغاز اسلام مهاجرت کردند و کسی از ایشان در عربستان نماند اینکه اکنون در سایل عراق و مصر و شام و سودان و شمالی آفریقا و جاهای دیگر به زبان عربی سخن گفته میشود دلیل دیگری است که عربها گروه گروه که به این سرزمینها مهاجرت کرده بودند. چه در دنیای قدیم برای نشر زبان در کشورهای بیگانه جز کوچانیدن انبوهی از مرم آن زبان بدانجا و آمیزش با بومیان راهی نبوده است.[٥] میدانیم تنها در خراسان در همان قرون اولیه ٢٥٠ هزار نفر عرب وجود داشتند.»
هنوز تبار بخش مهمی از ایرانیان شهری و روستائی و ایلی از سادات «شیبانی ها، انصاری ها، مدنی ها، یثربی ها، ریاحی ها، علم ها، بنی کعبها و. .. به عربها می رسد
احمد کسروی نویسنده معاصر ایران در مورد مهاجرت عربها دورهی ساسانی مینویسد: «در زمان ساسانیان طایفههایی از تازیکان (عربها قبیله بنی طی = تازیک = تاجیک (جمهوری تاجیکستان (طازیک) آسیای میانه» در گرمسیرهای ایران از خوزستان و پارس و کرمان نشیمن داشته اند. یکی از این طایفهها «بنوالعم» بود که شاید نخستین طایفه تازیک بودهاند که رخت مهاجرت به درون ایران کشیدهاند. این طایفه در خوزستان در دو شهر «نهرتیری» (نزدیک سوسنگرد امروزی) و مناذر کبری (نزدیک شوشتر) نشیمن داشتهاند و از بومیان آنجا به شمار میرفتند.»
« ابن خلدون درباره بسیاری از قبایل عرب در آغاز اسلام مطالبی از این قبیل مینویسد: «فلان قبیله در کشورهای اسلامی پراکنده شدند یا در آغاز اسلام مهاجرت کردند و کسی از ایشان در عربستان نماند اینکه اکنون در سایل عراق و مصر و شام و سودان و شمالی آفریقا و جاهای دیگر به زبان عربی سخن گفته میشود دلیل دیگری است که عربها گروه گروه که به این سرزمینها مهاجرت کرده بودند. چه در دنیای قدیم برای نشر زبان در کشورهای بیگانه جز کوچانیدن انبوهی از مرم آن زبان بدانجا و آمیزش با بومیان راهی نبوده است.[٥] میدانیم تنها در خراسان در همان قرون اولیه ٢٥٠ هزار نفر عرب وجود داشتند.»
هنوز تبار بخش مهمی از ایرانیان شهری و روستائی و ایلی از سادات «شیبانی ها، انصاری ها، مدنی ها، یثربی ها، ریاحی ها، علم ها، بنی کعبها و. .. به عربها می رسد