در تاریخ جهان هیچ رهبری را نمیتوان پیدا کرد که کشور خود را تجزیه کند .بزرگان ما مانند ستارخان وباقرخان و سلاطین قاجار برای بقای این کشور کوششها کردند .اگر خدای ناکرده روزی روزگاری رجوی هم بقدرت برسد در دفاع از همه ایران کوشش خواهد کرد .
با اغاز دوران استعمار وعقب مانده گی ایران به هر دلیل غرب برای انقراض شرق از هر حیله ای فرو نگذاشت .
با انقلاب اکتبر و وعده های دروغین گروهی برای رهایی از عقب افتاده گی ایران راه حل را در نظام روسی یافتند و تا کنون پنج نسل از مردم ایران را قربانی این توهم عدالت طلبی کرده اند. از حیدرخان تا فرخ نگهدار همه فنا شدند .
بنابراین ریشه تجزیه را میتوان در برنامه سیاسی غرب و خطای اندیشه بومیان نامید .وقتی سازمان فدایی وحزب توده از اتحاد داوطلبانه مینویسند در حقیقت منافع غرب و خطای اندیشه خود را در نظر دارند .ستارخان که نامش همواره جاویدان باد زیر بیرق بیگانه نرفت
در تاریخ جهان هیچ رهبری را
در تاریخ جهان هیچ رهبری را
ناشناس
عنوان مقاله:
فکر تجزیه از کجا امده ؟
و ما مردم ایران سپاسگزار ان مرد بزرگ هستیم و اجازه نخواهیم داد ایران را به ایرانستان تبدیل کنند .