رفتن به محتوای اصلی

داشناک ائرمنی

داشناک ائرمنی
ناشناس

داشناک ائرمنی
که در اثر فشار کامنت گذاران در لاک خود خمیده مثل علف هرز عذرش خواسته شد،
او که قبلا خود را کمونیست جا میزند، بعد از فاش شدن ماهییت قلابی اش
اینک شده داشناک دو آتشه

مثل همپالگی هایش فقط یک هدف در سر دارد؛ سرکوب صدای مردم آزربایجان، بهر طریقی که بشود.
این ائرمنی گدا صفت
به جای تحقیر مردم تورک، که به گدا گشنگان ائرمنی که از همه جا رانده شده بودند، همیشه دست یاری دراز کرده است،
زیرا قوم کولیتبار ائرمنی بواسطه جاسوسی، دد منشی و لگردی در مناطق بالکان بارشان همیشه روی کولشان بوده است،
مثل اجداد ولگردشان هماره در جائی جمع شده اند، که در آنجا بهشان خوش بگذرد.
بقول مثل معروف ارمنی:
"وطنت آنجاست، به شما خوش بگذرد." پایان نقل قول.
به همین جهت این قوم شکم چران، تن پرور و مفت خوار، جزو کولیان سرگردان بالکان محسوب میشوند.
اما ائرمنی گدا صفت چون تاریخ نمی داند،
مطلع نیست که نیاکانشان همواره در بارگاه پادشاهان تورک به مطربی و نوکری و چاپلوسی، و یا بعنوان خدمتکار در اصطبل اسب و قاطر، و یا برای تمیز نگهداشتن توالت های عمومی به کار گماشته میشدند،
به همین خاطر او نیز مثل اجداد خود همواره به مدفوع مستراحهای عمومی فکر می کند.
انگار در جهان جز مدفوع تورکان، چیزی دیگری نیست که بدان فکر کند. انگار شب و روز افکارش با مدفع تورکان اجین است.
و چون از تاریخ نسلش بی اطلاع است نمی داند که بخشی از زنان حرمسرای پادشان تورک دختران ارمنی بودند. که خود خواسته برای رفاه و خوش گذرانی بدانجا پا میگذاشتند. تا شاید با ازدواج با شاه به مقام بزرگی دست یابند. اما اغلب آنان
وقتی زنان زیباتر از خود را در بارگاه شاه میدیدند، نا امید شده حتا دست به انتحار میزدند.
آخر سر وقتی رضا پالانی بدست انگلیس در ایران به قدرت رسید دستور داد که زنان حرمسرا باید با کسانی ازدواج کرده آنجا را وداع گویند.
بخش باقی زنان حرمسرا را به خانه روسپیان انتقال داد و چون کمتر کسی حاضر بود با آنان که مسلمان نبودند ازدواج کند، این دختران مجبور به ازدواج با مردان بد خود، زشت چهره، قالتاق، دزد، قاتل و امثالهم شدند.
نطفه این ازدواجهای اجباری که نه عشقی در میان بود و نه محبتی، معلوم است که چه عجوبه هائی خواهند بود،
کسانیکه اکنون خود را داشناکسون تلقی میکنند به جای گستاخی بمردم تورک اول به گذشته اجداد خود توجه کنند.
به جای زبان درازی و آلت دست شدن در دست پانفارسیسم، اول به وضع و احوال کولی و گدا گونه خود نگاه کنند.
به گدائی دولت ارمنستان نگاه کنند، بدون نفت و گاز مفت ایران در زمستان یخ میزنند.
البته ترس و وحشت بیش از حد ائرمنی داشناک، و چاپلوسی شان برای رژیم تهران برای خوانندگان قابل درک است.
فردا اگر جو سیاسی ایران بهم بخورد سرنوشت ائرمنی ها چه خواهد شد؟
حتا اندیشه به این مسئله مثل کابوس هولناکی مو بر اندامشان راست میکند.
قوم کولیتباری که بواسطه ددمنشی و قتل و غارت و تجاوز به خاک دیگران در منطقه مورد نفرت عموم است.
معلوم است که چنین مهمانان ناخوانده و متجاوز در وحشت بسر خواهند برد. چون میدانند که روزی از آنجا خواهند رفت.
میدانند، این کار دیر و زود دارد، سوخت و سوز ندارد.

این را نیز خیلی خوب میدانند مردم تورک به هیچ تجاوز کاری گردن خم نمیکنند. اجازه نمی دهد مشتی ائرمنی گدا صفت، با دسیسه بیگانگان سرزمینهای آنان را غصب کنند.

و چون کولیتباران این را بهتر از هر کس دیگری میدانند، علت ترس و اضطرابشان نیز همین است.
و درست همین مسئله است که این قوم ولگرد، برای تثبت تجاوز گری خود در منطقه،
عناصر خود را در مطبوعات بسیج کرده
تا مثل ارمنی گداصفت "حاج آقا داشناک تبریزی، ستاره دار سابق" رحمت الله،
که تا دیروز خود را زیر ماسک کمونیست استتار کرده بود،
بعد از فاش شدن ماهیت داشناکش،
اینک شمشیر "فاشیسم ائرمنی" را از رو بسته، بمردم تورک حمله میکند.
در صورتیکه تمام هرز نامه هایش به اندازه پشیزی برای مردم اهمیت ندارد. زیرا بعد از فاش شدن ماهیت دروغین کمونیستی اش، در ملا عام رسوا شد.
بقول دوستان؛
خود را بدست خود تشییع جنازه کرد. خدایش بیامرزد.