تمام جریانهای سیاسی که خواهان
ناشناس
عنوان مقاله:
توهین مدیرکل شورای مدیریت گذار به ٩٩ درصد اپوزیسیون
تمام جریانهای سیاسی که خواهان برقرار دمکراسی در ایران هستند، لازم است تغییرات بنیادین را مد نظر داشته و به جای پیروی از رویه های دیکتاتورانۀ رضاشاهی، ترتیب امور را بر اساس واقعیت های موجود قرار دهند.
هنوز چندی از اعلام موجودیت جریان مدعی نجات ایران، موسوم به «شورای مدیریت گذار» که اخیراً پا به عرصۀ معادلات سیاسی گذاشته نمی گذرد که این جریان برای کسب مشروعیت قلدرمآبانه، متوسل به ملیت های غیرفارس شده است!
اگرچه شورای گذار از جهت تأکید بر پرهیز از اقدامات خشونت آمیز بر خشونت طلبها ارجحیت دارد، با اینحال بسیاری از مواضع و نیات درونی آن دوپهلو و یا ناشفاف است و بدین جهت مورد اعتماد جمعی اپوزیسیون ملیت ها قرار نگرفته است.
این جریان یعنی «شورای مدیریت گذار» در رابطه با نحوۀ فعالیت، اهداف و چگونگی ایران آیندۀ مورد نظر خود، تاکنون چند فقره سند منتشر کرده است. نقد و بررسی این اسناد از زوایای مختلف که توسط بسیاری از فعالان سیاسی صورت گرفته، اوج محافظهکاری و دیدگاه های شونیستی این جریان را روشن می سازد.
بطور مثال یکی از اولین مواردی که در حوزهی ملیتهای غیرفارس جلب نظر مینماید، موضعگیری این شورا درباره فرهنگهای مختلف و زبانهای مادری رایج در ایران است!
در سند شماره ۲، در رابطه با «رفع هرگونه تبعیض و به رسمیت شناختن حقوق سیاسی، اجتماعی و فرهنگی گروه های اتنیکی ایران» و «حق آموزش به زبان مادری»، عبارتی به کار برده اند که در ۴۰ سال گذشته از طریق «قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران» بر ملیت ها تحمیل شده و موضوعی کمافیالسابق است.
«به رسمیت شناختن حق آموزش به زبان مادری درکنار زبان فارسی» در واقع تبدیل به یک آلرژی مزمن برای تمامیت طلبان شده و به امید این عبارت، ۴۰ سال است که فعالین ملی مدنی هویت طلب سر دوانده میشوند. در اصل ۱۵ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، در رابطه با «حق آموزش به زبان مادری» دقیقاً از همین عبارت یعنی عبارت «در کنار زبان فارسی» استفاده شده است!
شورای مدیریت گذار در سند خود که نقشهی راه میباشد در همهی مواردی که به ملیتها اشاره می کند، در مباحث و اسناد خود به تکرار از اصطلاح «اتنیک» استفاده می کند. این طرز تلقی با اصل«رفع هرگونه تبعیض» مورد ادعایشان در تناقض و در مغایرت کامل قرار دارد.
در متن اسناد «شورای مدیریت گذار» بعضی پیش فرضهایی وجود دارد که به مانند یکصد سال گذشته بدون مراجعه به آرای عمومی محور و در اولویت قرار گرفته اند. پیش فرضی که در عمل ملل غیر فارس را به وصلهی اتنیکی ایران تبدیل کرده و برای زبان آنها درکنار زبان فارسی جا باز کرده اند! چنین پیش فرضهایی خارج از اصول یک رفتار دمکراتیک و عملاً بر ضد دمکراسی است. در حالی که جمهوری اسلامی ظاهری هم باشد برای تصویب قانون اساسی به آرای عمومی مراجعه کرد، از این بابت «شورای مدیریت گذار» در حد جمهوری اسلامی نیز عمل نمی کند!
شورای مدیریت گذار با گنجاندن عبارات دوپهلو در اسناد خود، سعی داشت اپوزیسیون ملل غیرفارس را به امید سرابی با خود همراه نماید که خوشبختانه ملل غیرفارس به آن وقعی ننهاد، به همین دلیل شورای گذار بار دیگر برای کسب مشروعیت قلدرمآبانه از اعضای کنگره ملیتهای ایران فدرال درخواست نموده به این شورا ملحق شوند تا با یک ائتلاف سازی نمایشی وجهه خود را سطح اذهان عمومی تقویت نماید، اما این بار نیز با «نه» بزرگ ملل غیرفارس مواجه گردید. دلیل بیاعتنایی فعالان سیاسی ملیت های ایران روشن است؛ «شورای مدیریت گذار» آقای شریعتمداری و یارانش، کثیرالمله بودن کشور ایران را قبول ندارند، اپوزیسیون غیرفارس دریافته است وعده های مبهم و در لفافهی شورای گذار و دیگر ائتلاف های دروغین و برساختهی جریان تمامیت خواه چیزی جز شعارهای انتخاباتی کاندیدهای ریاست جمهوری اسلامی در داخل نیست و عملاً اینگونه اقدامات برای ابتر و بی خاصیت نمودن اپوزیسیون غیرفارس و دور کردن ملل غیرفارس از مطالبات خود است.
رضا شاه در یکصد سال پیش نسخهی ملل ایرانی را به ضرب سرنیزه پیچید. «شورای مدیریت گذار» هم میخواهد نسخهی ملل ایرانی در زرورق اغواگرانهی «دمکراسی» گنگ و بی محتوا بپیچد!
اگر در شروع کار پذیرفته نشود که «ایران کشوری کثیرالمله» است؛ هیچ اقدام دمکراتیک «سیاسی، اجتماعی و فرهنگی» مؤثری در آن نمیتواند شکل بگیرد! و هر آنچه صورت بگیرد کاریکاتوری مضحک از اقدامات شبه دمکراتیک خواهد بود که به ملل محروم ساکن ایران تحمیل خواهد شد و کماکان مسیر آسیمیلاسیون این ملل، که از سوی رژیم پهلوی بنیان گذاری شده است؛ تداوم خواهد یافت! ملل محروم ساکن ایران در اصل خواستار تغییرات اصولی در شیوه های رضاشاهی و آخوندی هستند!
اگرچه شورای گذار از جهت تأکید بر پرهیز از اقدامات خشونت آمیز بر خشونت طلبها ارجحیت دارد، با اینحال بسیاری از مواضع و نیات درونی آن دوپهلو و یا ناشفاف است و بدین جهت مورد اعتماد جمعی اپوزیسیون ملیت ها قرار نگرفته است.
این جریان یعنی «شورای مدیریت گذار» در رابطه با نحوۀ فعالیت، اهداف و چگونگی ایران آیندۀ مورد نظر خود، تاکنون چند فقره سند منتشر کرده است. نقد و بررسی این اسناد از زوایای مختلف که توسط بسیاری از فعالان سیاسی صورت گرفته، اوج محافظهکاری و دیدگاه های شونیستی این جریان را روشن می سازد.
بطور مثال یکی از اولین مواردی که در حوزهی ملیتهای غیرفارس جلب نظر مینماید، موضعگیری این شورا درباره فرهنگهای مختلف و زبانهای مادری رایج در ایران است!
در سند شماره ۲، در رابطه با «رفع هرگونه تبعیض و به رسمیت شناختن حقوق سیاسی، اجتماعی و فرهنگی گروه های اتنیکی ایران» و «حق آموزش به زبان مادری»، عبارتی به کار برده اند که در ۴۰ سال گذشته از طریق «قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران» بر ملیت ها تحمیل شده و موضوعی کمافیالسابق است.
«به رسمیت شناختن حق آموزش به زبان مادری درکنار زبان فارسی» در واقع تبدیل به یک آلرژی مزمن برای تمامیت طلبان شده و به امید این عبارت، ۴۰ سال است که فعالین ملی مدنی هویت طلب سر دوانده میشوند. در اصل ۱۵ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، در رابطه با «حق آموزش به زبان مادری» دقیقاً از همین عبارت یعنی عبارت «در کنار زبان فارسی» استفاده شده است!
شورای مدیریت گذار در سند خود که نقشهی راه میباشد در همهی مواردی که به ملیتها اشاره می کند، در مباحث و اسناد خود به تکرار از اصطلاح «اتنیک» استفاده می کند. این طرز تلقی با اصل«رفع هرگونه تبعیض» مورد ادعایشان در تناقض و در مغایرت کامل قرار دارد.
در متن اسناد «شورای مدیریت گذار» بعضی پیش فرضهایی وجود دارد که به مانند یکصد سال گذشته بدون مراجعه به آرای عمومی محور و در اولویت قرار گرفته اند. پیش فرضی که در عمل ملل غیر فارس را به وصلهی اتنیکی ایران تبدیل کرده و برای زبان آنها درکنار زبان فارسی جا باز کرده اند! چنین پیش فرضهایی خارج از اصول یک رفتار دمکراتیک و عملاً بر ضد دمکراسی است. در حالی که جمهوری اسلامی ظاهری هم باشد برای تصویب قانون اساسی به آرای عمومی مراجعه کرد، از این بابت «شورای مدیریت گذار» در حد جمهوری اسلامی نیز عمل نمی کند!
شورای مدیریت گذار با گنجاندن عبارات دوپهلو در اسناد خود، سعی داشت اپوزیسیون ملل غیرفارس را به امید سرابی با خود همراه نماید که خوشبختانه ملل غیرفارس به آن وقعی ننهاد، به همین دلیل شورای گذار بار دیگر برای کسب مشروعیت قلدرمآبانه از اعضای کنگره ملیتهای ایران فدرال درخواست نموده به این شورا ملحق شوند تا با یک ائتلاف سازی نمایشی وجهه خود را سطح اذهان عمومی تقویت نماید، اما این بار نیز با «نه» بزرگ ملل غیرفارس مواجه گردید. دلیل بیاعتنایی فعالان سیاسی ملیت های ایران روشن است؛ «شورای مدیریت گذار» آقای شریعتمداری و یارانش، کثیرالمله بودن کشور ایران را قبول ندارند، اپوزیسیون غیرفارس دریافته است وعده های مبهم و در لفافهی شورای گذار و دیگر ائتلاف های دروغین و برساختهی جریان تمامیت خواه چیزی جز شعارهای انتخاباتی کاندیدهای ریاست جمهوری اسلامی در داخل نیست و عملاً اینگونه اقدامات برای ابتر و بی خاصیت نمودن اپوزیسیون غیرفارس و دور کردن ملل غیرفارس از مطالبات خود است.
رضا شاه در یکصد سال پیش نسخهی ملل ایرانی را به ضرب سرنیزه پیچید. «شورای مدیریت گذار» هم میخواهد نسخهی ملل ایرانی در زرورق اغواگرانهی «دمکراسی» گنگ و بی محتوا بپیچد!
اگر در شروع کار پذیرفته نشود که «ایران کشوری کثیرالمله» است؛ هیچ اقدام دمکراتیک «سیاسی، اجتماعی و فرهنگی» مؤثری در آن نمیتواند شکل بگیرد! و هر آنچه صورت بگیرد کاریکاتوری مضحک از اقدامات شبه دمکراتیک خواهد بود که به ملل محروم ساکن ایران تحمیل خواهد شد و کماکان مسیر آسیمیلاسیون این ملل، که از سوی رژیم پهلوی بنیان گذاری شده است؛ تداوم خواهد یافت! ملل محروم ساکن ایران در اصل خواستار تغییرات اصولی در شیوه های رضاشاهی و آخوندی هستند!