سالام اليكيم
ناشناس
سالام اليكيم
پ.ک.ک در راه پیوستن به زباله دان تاریخ!
Photo of بیتاوان بیتاوان 3 روز پیش۰ 99 خواندن این مطلب 4 دقیقه زمان میبرد
به گزارش انجمن بی تاوان٬ طی روزهای گذشته٬ در شمال عراق و همچنین در داخل مرزهای ترکیه٬ حملات گسترده هوایی و زمینی ارتش و نیروهای امنیتی این کشور علیه پ.ک.ک شدت گرفته است.
دهها عملیات هواپیماهای جنگنده و همچنین هواپیماهای بدون سرنشین ترکیه٬ موجب آن شده که پ.ک.ک در داخل مرزهای ترکیه و همچنین در خاک اقلیم کردستان٬ توان مانور و فعالیت خود را از دست دهد و دچار نخوت و بیتحرکی شود.
فرجام پ.ک.ک و گروههای مشابه
ورود کماندوهای ارتش ترکیه به یکی از کمپهای پ.ک.ک در خاک اقلیم کردستان عراق٬ از نظر انتقال پیام قدرت و جلوه نمادین٬ اهمیت خاصی دارد و نشان دهنده این است که ترکیه برای مقابله با پ.ک.ک٬ مانع و مشکل خاصی ندارد.
البته پ.ک.ک فقط در کوهها زمینگیر نشده و در همین حال٬ پلیس و سرویس اطلاعاتی میت ترکیه٬ در شهرها نیز دست به دستگیریهای گسترده زده و کار را برای فعالیت شاخههای اقماری این گروه٬ دشوار کرده است.
در چنین شرایطی٬ این پرسش به میان میآید: آیا ترکیه به طور کامل درصدد نابودسازی و محو کامل پ.ک.ک است؟ یا شاید لازم باشد این پرسش٬ به شکل دیگری تغییر داده شده و چنین پرسیده شود: اساساً آیا امکان آن وجود دارد که گروهی مانند پ.ک.ک به طور کامل٬ از بین برود؟
در پاسخ به این سوال باید گفت: تجارب کشورهای مختلف جهان در جدال با گروههای معارض مسلح و تروریست٬ نشان داده که از بین بردن کامل یک گروه٬ در عمل٬ چندان میسر نیست و گروهها میتوانند حداقل به صورت فرقهها و حلقههای کوچک و مخفیانه به حیات خود ادامه دهند و مترصد فرصتی طلایی برای ضربه زدن باشند.
اما در این روند٬ برخی گروهها به تمامی کارکرد خود را از دست داده و به اصطلاح٬ حل و بیاثر میشوند.
گروههای دیگری نیز هستند که در میدان عمل٬ توان مبارزاتی خود را از دست میدهند و بین مردم نیز مشتری چندانی ندارند اما منتظر میمانند که بر اساس تحولات سیاسی و امنیتی جدید٬ منفذ و مفری برای قدرتنمایی پیدا کنند.
به عنوان مثال٬ گروههای تروریستی نظیر کومله و دموکرات که روزگاری به شکل جدی امنیت ایران را در خطر انداخته بودند٬ حالا تبدیل به گروههای کمشمار و منشعب شدهاند که در کمپهای کوچک خود پخش و پلا شده و به انتظار کمک قدرتهای بیگانه نشسته و از آنجایی که جایگاه و پایگاه مردمی و اجتماعی نیز ندارند٬ نمیتوانند کاری از پیش ببرند.
در همین حال٬ فرقهای مانند منافقین٬ پس از اخراج از عراق٬ حالا در آلبانی و برخی کشورهای اروپایی٬ در انتظار آن نشستهاند تا به زعم تصورات باطلشان٬ اگر اوضاع در ایران عوض شود٬ آنان به قدرت برسند! در نتیجه٬ دور از انتظار نیست اگر کارشناسان و مسئولین امنیتی و سیاسی ترکیه نیز در مورد فرجام سرنوشت پ.ک.ک٬ به سناریویی بیاندیشند که در آن٬ کل این گروه٬ به یک حلقه از افراد کمشمار و ناتوان تبدیل شود.
حکایت یک گروه خسته و سردرگم
با وجود آن که پ.ک.ک از برخی جهات٬ از لحاظ ساختاری و نظامی با این مثالهای مورد اشاره تفاوت دارد٬ اما واقعیت این است که این گروه نیز پس از چهار دهه فعالیت٬ به طور کامل دچار فرسایش و سردرگمی شده و توان خود را از دست داده است.
در تبیین این وضعیت٬ میتوان به چند نکته مهم اشاره کرد:
۱.در چند سال اخیر٬ تعداد قابل توجهی از مسئولین و فرماندهان ارشد و باتجربه گروه٬ با رصد اطلاعاتی هواپیماهای بدون سرنشین کشته شدهاند و توان فرماندهی و مدیریت در پ.ک.ک٬ به شدت پایین آمده است.
۲.تدابیر امنیتی در مرز ترکیه و سوریه و همچنین عدم مقبولیت اجتماعی٬ موجب آن شده که پیوستن جوانان تازهنفس به پ.ک.ک به شدت کاهش پیدا کند و این در حالی است که میزان کشتهها٬ فراریها و تسلیم شدگان٬ روز به روز بیشتر میشود.
۳.پ.ک.ک با وجود تلاشهای تبلیغاتی گسترده٬ نتوانسته در اقلیم کردستان عراق و در مناطق کردنشین ایران صاحب جایگاه و محبوبیت اجتماعی شود. در نتیجه شاخه اقلیم به طور کامل منحل شد و شاخه اقماری تروریستی پژاک نیز٬ به شدت ضعیف شده و شمار معدودی از اعضای این گروه باقی ماندهاند که غالباً از نوجوانان و جوانان فریفته شده روستایی و فاقد تحصیلات و مهارت هستند.
۴.پ.ک.ک به شکل جدی دچار مشکل فکری و تشتت آراء شده و هر چند وقت یک بار از مفاهیم دهان پراکنی همچون جامعه دموکراتیک اکولوژیک گرفته تا خودگردانی دموکراتیک٬ فدرال و غیره و ذالک٬ استفاده میکند و به سختی میتوان فهمید که این حزب دنبال چیست.
۵.حزب دموکراتیک خلقها با
ادامه دارد
دهها عملیات هواپیماهای جنگنده و همچنین هواپیماهای بدون سرنشین ترکیه٬ موجب آن شده که پ.ک.ک در داخل مرزهای ترکیه و همچنین در خاک اقلیم کردستان٬ توان مانور و فعالیت خود را از دست دهد و دچار نخوت و بیتحرکی شود.
فرجام پ.ک.ک و گروههای مشابه
ورود کماندوهای ارتش ترکیه به یکی از کمپهای پ.ک.ک در خاک اقلیم کردستان عراق٬ از نظر انتقال پیام قدرت و جلوه نمادین٬ اهمیت خاصی دارد و نشان دهنده این است که ترکیه برای مقابله با پ.ک.ک٬ مانع و مشکل خاصی ندارد.
البته پ.ک.ک فقط در کوهها زمینگیر نشده و در همین حال٬ پلیس و سرویس اطلاعاتی میت ترکیه٬ در شهرها نیز دست به دستگیریهای گسترده زده و کار را برای فعالیت شاخههای اقماری این گروه٬ دشوار کرده است.
در چنین شرایطی٬ این پرسش به میان میآید: آیا ترکیه به طور کامل درصدد نابودسازی و محو کامل پ.ک.ک است؟ یا شاید لازم باشد این پرسش٬ به شکل دیگری تغییر داده شده و چنین پرسیده شود: اساساً آیا امکان آن وجود دارد که گروهی مانند پ.ک.ک به طور کامل٬ از بین برود؟
در پاسخ به این سوال باید گفت: تجارب کشورهای مختلف جهان در جدال با گروههای معارض مسلح و تروریست٬ نشان داده که از بین بردن کامل یک گروه٬ در عمل٬ چندان میسر نیست و گروهها میتوانند حداقل به صورت فرقهها و حلقههای کوچک و مخفیانه به حیات خود ادامه دهند و مترصد فرصتی طلایی برای ضربه زدن باشند.
اما در این روند٬ برخی گروهها به تمامی کارکرد خود را از دست داده و به اصطلاح٬ حل و بیاثر میشوند.
گروههای دیگری نیز هستند که در میدان عمل٬ توان مبارزاتی خود را از دست میدهند و بین مردم نیز مشتری چندانی ندارند اما منتظر میمانند که بر اساس تحولات سیاسی و امنیتی جدید٬ منفذ و مفری برای قدرتنمایی پیدا کنند.
به عنوان مثال٬ گروههای تروریستی نظیر کومله و دموکرات که روزگاری به شکل جدی امنیت ایران را در خطر انداخته بودند٬ حالا تبدیل به گروههای کمشمار و منشعب شدهاند که در کمپهای کوچک خود پخش و پلا شده و به انتظار کمک قدرتهای بیگانه نشسته و از آنجایی که جایگاه و پایگاه مردمی و اجتماعی نیز ندارند٬ نمیتوانند کاری از پیش ببرند.
در همین حال٬ فرقهای مانند منافقین٬ پس از اخراج از عراق٬ حالا در آلبانی و برخی کشورهای اروپایی٬ در انتظار آن نشستهاند تا به زعم تصورات باطلشان٬ اگر اوضاع در ایران عوض شود٬ آنان به قدرت برسند! در نتیجه٬ دور از انتظار نیست اگر کارشناسان و مسئولین امنیتی و سیاسی ترکیه نیز در مورد فرجام سرنوشت پ.ک.ک٬ به سناریویی بیاندیشند که در آن٬ کل این گروه٬ به یک حلقه از افراد کمشمار و ناتوان تبدیل شود.
حکایت یک گروه خسته و سردرگم
با وجود آن که پ.ک.ک از برخی جهات٬ از لحاظ ساختاری و نظامی با این مثالهای مورد اشاره تفاوت دارد٬ اما واقعیت این است که این گروه نیز پس از چهار دهه فعالیت٬ به طور کامل دچار فرسایش و سردرگمی شده و توان خود را از دست داده است.
در تبیین این وضعیت٬ میتوان به چند نکته مهم اشاره کرد:
۱.در چند سال اخیر٬ تعداد قابل توجهی از مسئولین و فرماندهان ارشد و باتجربه گروه٬ با رصد اطلاعاتی هواپیماهای بدون سرنشین کشته شدهاند و توان فرماندهی و مدیریت در پ.ک.ک٬ به شدت پایین آمده است.
۲.تدابیر امنیتی در مرز ترکیه و سوریه و همچنین عدم مقبولیت اجتماعی٬ موجب آن شده که پیوستن جوانان تازهنفس به پ.ک.ک به شدت کاهش پیدا کند و این در حالی است که میزان کشتهها٬ فراریها و تسلیم شدگان٬ روز به روز بیشتر میشود.
۳.پ.ک.ک با وجود تلاشهای تبلیغاتی گسترده٬ نتوانسته در اقلیم کردستان عراق و در مناطق کردنشین ایران صاحب جایگاه و محبوبیت اجتماعی شود. در نتیجه شاخه اقلیم به طور کامل منحل شد و شاخه اقماری تروریستی پژاک نیز٬ به شدت ضعیف شده و شمار معدودی از اعضای این گروه باقی ماندهاند که غالباً از نوجوانان و جوانان فریفته شده روستایی و فاقد تحصیلات و مهارت هستند.
۴.پ.ک.ک به شکل جدی دچار مشکل فکری و تشتت آراء شده و هر چند وقت یک بار از مفاهیم دهان پراکنی همچون جامعه دموکراتیک اکولوژیک گرفته تا خودگردانی دموکراتیک٬ فدرال و غیره و ذالک٬ استفاده میکند و به سختی میتوان فهمید که این حزب دنبال چیست.
۵.حزب دموکراتیک خلقها با
ادامه دارد