سالام اليكيم
ناشناس
سالام اليكيم
برنامه "تورکشو" و وحشت در اردوگاه پانفارسیسم
محمد رحمانى فر
در کشوری که نام "اقلیت پارس" از سردر بانکها و خبرگزاریها گرفته تا کاسه توالت را مزین ساخته است! در کشوری که از لیگ فوتبال گرفته تا دکان سیرابی به نام "پارس" نامگذاری میشود! در کشوری که بیتدبیری "وزرای مثلاً باهوش پارسی"! آن هم در "دولت تدبیر و امید"! کشور را از لحاظ اقتصادی، اجتماعی و بهداشت و سلامت در پرتگاه سقوط و فروپاشی قرار دادهاست! در کشوری که هیچ کسی جلودار یکهتازی کرونا و دلار نیست!
در کشوری که قیمت "سکه بهار آزادی"، مبین فرارسیدن "خزان زندگی" برای مردمانی است که روزگاری به امید وزیدن نسیم بهار آزادی، در زمستان سرد دیکتاتوری پهلوی، سینههای خود را آماج گلولههای آتشین کردهبودند، فقط و فقط نام "تورک" است که تبدیل به دغدغه اول و آخر مسؤولین کشوری شدهاست!
کافی است خبری مبنی بر برگزاری مراسمی در راستای تکریم و پاسداشت زبان و تاریخ تورکها منتشر شود، تا مشاور ارشد رئیسجمهور شخصاً وارد صحنه شود و خواستار لغو مراسم مزبور شود، همچون مورد دانشگاه محقق اردبیلی! حتی کافی است خبری مبنی بر رونمایی از یک کتاب شعر تورکی منتشر شود تا مسؤولان فرهنگی و نافرهنگی به تکاپو بیفتند و دقایقی پس از شروع مراسم، دستور لغو آن را صادر نمایند!
کافی است در میان هزاران برنامه رادیویی و تلویزیونی که عنوانش را از فرهنگ واژگان "اقلیت پارس" برگرفتهاند، تنها و تنها یک برنامه استعدادیابی محلی به نام "تُرکشو" نامگذاری شود تا رگ عصبیت منسوبان اقلیت پارس و صد البته خودباختگان خودآذریپندار بیرون بزند و فریاد "وا پارسیانا" سر بدهند! و باز، صد البته، این تنها فریادی است که در این کشور شنیدار و خریدار دارد!
مسؤولینی که گوش شنیدن فریادهای جگرسوز ملت به تنگ آمده از وضعیت اسفناک اقتصادی را ندارند! مسؤولینی که گوش شنیدن صدای اعتراضات ملت به جان آمده از ظلم و تبعیض و بیعدالتی را ندارند! در مقابل عربدهکشیهای "دلواپسان زبان پارسی" یعنی همان "زیادهخواهان و نژادپرستان پانفارسیست"، سرتاپا گوش هستند و در اولین فرصت ممکن، دعوت اپوزیسیون سلطنتطلب خارج از کشور را لبیک میگویند و دستور حذف نام "تورک" و تغییر نام برنامه مزبور را صادر میکنند!
همه اینها حکایت از آن دارد که رشد خودآگاهی ملی در بین تورکهای ساکن در اقصا نقاط کشور و بالأخص آذربایجان سرافراز و روند روزافزون بازگشت آنها به هویت تورکی خویش، وحشت در اردوگاه پانفارسیسم انداختهاست!
در کشوری که قیمت "سکه بهار آزادی"، مبین فرارسیدن "خزان زندگی" برای مردمانی است که روزگاری به امید وزیدن نسیم بهار آزادی، در زمستان سرد دیکتاتوری پهلوی، سینههای خود را آماج گلولههای آتشین کردهبودند، فقط و فقط نام "تورک" است که تبدیل به دغدغه اول و آخر مسؤولین کشوری شدهاست!
کافی است خبری مبنی بر برگزاری مراسمی در راستای تکریم و پاسداشت زبان و تاریخ تورکها منتشر شود، تا مشاور ارشد رئیسجمهور شخصاً وارد صحنه شود و خواستار لغو مراسم مزبور شود، همچون مورد دانشگاه محقق اردبیلی! حتی کافی است خبری مبنی بر رونمایی از یک کتاب شعر تورکی منتشر شود تا مسؤولان فرهنگی و نافرهنگی به تکاپو بیفتند و دقایقی پس از شروع مراسم، دستور لغو آن را صادر نمایند!
کافی است در میان هزاران برنامه رادیویی و تلویزیونی که عنوانش را از فرهنگ واژگان "اقلیت پارس" برگرفتهاند، تنها و تنها یک برنامه استعدادیابی محلی به نام "تُرکشو" نامگذاری شود تا رگ عصبیت منسوبان اقلیت پارس و صد البته خودباختگان خودآذریپندار بیرون بزند و فریاد "وا پارسیانا" سر بدهند! و باز، صد البته، این تنها فریادی است که در این کشور شنیدار و خریدار دارد!
مسؤولینی که گوش شنیدن فریادهای جگرسوز ملت به تنگ آمده از وضعیت اسفناک اقتصادی را ندارند! مسؤولینی که گوش شنیدن صدای اعتراضات ملت به جان آمده از ظلم و تبعیض و بیعدالتی را ندارند! در مقابل عربدهکشیهای "دلواپسان زبان پارسی" یعنی همان "زیادهخواهان و نژادپرستان پانفارسیست"، سرتاپا گوش هستند و در اولین فرصت ممکن، دعوت اپوزیسیون سلطنتطلب خارج از کشور را لبیک میگویند و دستور حذف نام "تورک" و تغییر نام برنامه مزبور را صادر میکنند!
همه اینها حکایت از آن دارد که رشد خودآگاهی ملی در بین تورکهای ساکن در اقصا نقاط کشور و بالأخص آذربایجان سرافراز و روند روزافزون بازگشت آنها به هویت تورکی خویش، وحشت در اردوگاه پانفارسیسم انداختهاست!