رفتن به محتوای اصلی

سالام اليكيم

سالام اليكيم
ناشناس

سالام اليكيم
https://t.me/Turk_Qoshunu/2237
شاه عباس اول، خاقان موسیقی‌دان تورک
یکی از ویژگی‌های رفتاری شاه‌ عباس، علاقه‌ی فوق‌العاده‌اش به موسیقی بود. این اشتیاق فراتر از مجالس طَرَب شاهانه، از

مجالس طَرَب شاهانه، از شاه‌ عباس یک موسیقی‌دان و مسلط به مقام‌های موسیقی شرقی (تورکی) ساخته ‌بود. شاید بسیاری ندانند که شاه‌ عباس، ساز می‌نواخت و به احتمال زیاد، ساز تخصصی‌اش ساز قوپوز بوده است که شبیه به سه‌تار بود
اسکندر بیگ تورکمان منشی، مورخ نامدار عصر قیزیلباشیه (صفویه) و منشی مخصوص شاه ‌عباس در «عالم‌آرای عباسی» می‌نویسد: «[شاه‌ عباس] در موسیقی و علم ادوار و قول و عمل سرآمد روزگار و بعضی از تصانیف آن حضرت در میانه‌ی ارباب طَرَب مشهور است و زبانزد اهلِ ساز.»
نصرالله فلسفی در کتاب «زندگانی شاه‌ عباس اول»، به نقل از نسخه خطی «تذکره عرفات عاشقین» آورده ‌است: «[شاه‌عباس] در موسیقی به مرتبه‌ای رسیده که جمیع مصنفان از وی طرز یابند.» هم او، به نقل از نسخه ‌خطی «تاریخ خُلد برین» می‌نویسد: «همچنین در فن موسیقی و علم ادوار، به ناخن تصرفات سزاوار، گره از کار قول و عمل مصنفان روزگار می‌گشوده ‌است.»
این #گزارش ‌ها، در کنار دیگر اسناد دوره قیزیلباشیه نشان می‌دهد که شاه‌ عباس نه تنها نوازنده‌ای چیره‌دست، بلکه در عیب‌یابی آثار دیگران نیز، توانمند بوده‌است. شاه‌عباس، موسیقی‌دانان بااستعداد را عزیز می‌داشت و به دربار خود جلب می‌کرد که جملگی در ارکستر شاه‌ عباس عضویت داشتند و از خزانه مواجب می‌گرفتند.
شاه ممالک محروسه‌ی پادشاهی تورک-قیزیلباشیه شاه عباس اول، در دوم آذر ۹۸۷ دستور داد برای نوازندگان و اهل موسیقی، در اصفهان محله‌ای بنا کنند و نام این محله را، «محله‌ی نغمه» گذاشت.
#شاه‌عباس عادت داشت که همیشه در فضای کاخ، طنین موسیقی برقرار باشد؛ حتی زمانی که به مذاکره با مقامات کشوری مشغول بود هم، صدای ساز متوقف نمی‌شد. او دستور داده ‌بود هنگام ورود سفرای اروپایی، آنان را به شنیدن موسیقی شرقی-تورکی وادارند. علت این رفتار، به‌رخ کشیدن شکوه فرهنگ و تمدن تورک و البته دربار قیزیلباشیه (صفویه)، در مقابل سفرای خارجی و به‌ویژه سفیران اروپایی بود.
«آنتونیو دوگوا» دیپلمات اسپانیایی که در سال ۱۰۱۲ هجری قمری از طرف پادشاه کشورش برای انجام مذاکرات سیاسی و نظامی وارد اصفهان شد، در خاطراتش به یاد می‌آورد که چگونه مجبور شده ‌است موسیقی تورکی را بشنود و خاقان تورک او و همراهانش را به اجرای موسیقی غربی وادارد و سپس، بر محتوا و شکل آن نقد‌های اساسی وارد کرده‌ است.
دوگوا می‌گوید که خاقان تورک شاه عباس شخصاً سازی (به احتمال زیاد قوپوز) به دست گرفت برای آن‌ها در یکی از مقام‌های موسیقی شرقی-تورکی نواخت و اشعاری را زمزمه کرد.تمام مدتی که مذاکرات دیپلماتیک برقرار بود نوازندگان دمی از نواختن دست نمی‌کشیدند و با اشاره شاه، صدای ساز خود را بالا و پایین می‌بردند.
گویی موسیقی در فعالیت‌های دیپلماتیک فرمانروای مقتدر تورک به‌ویژه زمانی که با اروپایی‌ها طرف بود، بخشی از برنامه او را در بر می‌گرفت. نباید از یاد برد که این دوره، مصادف با شکوفایی عصر «باروک» در اروپا بود و شاهان قاره‌ی سبز، می‌کوشیدند تا با به خدمت‌ گرفتن هنرمندان در دربارهایشان، سطح و فرهنگ خود را به رخ دیگران بکشانند و شاه ‌عباس ‌یکم، به احتمال زیاد از این رویکرد آگاه بود و می‌کوشید تا با عرضه‌ی موسیقی شرقی-تورکی و مقام‌های مختلف، متنوع و دل‌انگیز آن و نیز نقد موسیقی‌ غربی، نشان دهد که تورک‌ها نه تنها در فرهنگ چیزی از ملل اروپایی کم ندارد، بلکه سرآمد هنرمندان عالم را باید در میان تورک‌ها یافت.
علاقه خاقان‌های امپراتوری تورک قیزیلباشیه در استفاده از هنر موسيقی بدان حد بود كه در پاره‌ای ازموارد همچون بنای «آلا‌قاپی» تالارهای مخصوص اجرای موسيقی فراهم شد.
در عصر شاه عباس اول، نظام موسيقايی مشرق زمين به اروپا شناسانده شد و زمينه‌های تحول و نوجويی در موسيقی شرقی-تورکی رشد یافت، نوازندگان خارجی نيز با فراگيری موسيقی شرقی-تورکی و انتقال آن به اروپا، بسترهای رشد و يا تغيير برخی از آلات موسيقی و نواهای موسيقایی تورک را در دوره‌های بعد، خصوصا عصر #قاجار فراهم كردند.
نکته: شرق‌شناسان روسی و اوروپایی ضد تورک، محققین فارس‌گرا و تمامی منسوبین به جریان‌ها و محافل تورک‌سیز، به جهت حذف نام تورک از موسیقی رایج در دربار امپراتوری‌های تورک سلجوقی، ایلخانی، تیموری، قیزیلباشیه، آفشاری، قاجاری و دیگر سلسله‌های تورک حاکم بر فلات ایران، آن را موسیقی ایرانی[!] می‌نامند. باید خاطرنشان کرد که جغرافیا و سرزمین صاحب هیچ‌گونه تمدن، موسیقی، فرهنگ، هنر و.. نیست، این ملت‌ها هستند که تمدن، فرهنگ، هنر و... را پدید می‌آورند.