سالام اليكيم
ناشناس
عنوان مقاله:
ارگان فرقه همواره به دفاع از تمامیت ارضی کشور و احقاق حقوق خود در چهارچوب ایران ميپرداختند
سالام اليكيم
https://t.me/medeniyet1/210438
اندیشهها و زمینههای تشکیل فرقه دموکرات آذربایجان/بخش دوم
آتیلا_حاجیزاده
دموکراتهای آذربایجان به رهبری شیخ شهید «محمد خیابانی» بر آذربایجان تسلط
تسلط یافتند و در خودگردانی ۶ماهه برآن بودند تا به مقابله با ارتجاع مرکزی بپردازند و با تشکیل «انجمنهای ایالتی و ولایتی» قدرت متمرکز را از دست مرکز خارج نموده و بین ایالات مختلف تقسیم نمایند. چرا که انعقاد قرارداد ۱۹۱۹ که عملا ممالک محروسه ایران را به مستعمرهگی بریتانیای کبیر درمیآورد هرگونه تفکر مصالحه با مرکز را از بین برده بود.حکومت دموکراتهای آذربایجان علاوه بر مبارزه با ارتجاع مرکز و استعمار انگلستان، سیر اصلاحات عظیم اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و رفاهی را نیز دنبال میکردند. تأسیس بیمارستانهای «شیر و خورشید»، آموزش عمومی و زبان مادری، احداث کتابخانهها و مراکز فرهنگی از جمله اقدامات دموکراتهای آذربایجان در ۶ ماه خودگردانی آن بود. اما در نهایت زر و زور ارتجاع بار دیگر ابرهای سیاه را در آسمان ایالات به ویژه آذربایجان مستولی گرداند.شیخ محمد خیابانی به تیر ارتجاع وثوقالدوله زمینگیر شد و میرزا کوچک جنگلی و کلنل محمدتقی پسیان با تیر استبداد رضاخانی از میان برداشته شدند تا قرارداد ۱۹۱۹ با لباسی جدید و در قالب دولتی ملی به مردم ایران تحمیل شود.تاجگذاری رضاشاه و تشکیل رسمی سلسله پهلوی با حمایت بریتانیای کبیر که همان حکومت مطلوب لژ فراماسونری ایران نیز بود، آسمان تیره ایالات ایران به ویژه آذربایجان را تیره و تارتر نمود. تجدد عامرانه و سطحی رضاشاه پهلوی که بر پایه نظامیگری، ملیگرایی و باستانگرایی فارس استوار گشته بود، سیاستی مبنی بر یک دولت، یک ملت و یک پرچم را راهگشای عقبماندگی ممالک محروسه ایران میدانست که بر اساس آن باید تمامی قومیتهای محکوم غیر فارس زیر سنگ آسیاب آسیمیلاسیون جان میباختند.هرچند سیاستهای آسیمیلاسیون، به حاشیه رانده شدن ایالات و… کمر تمامی مناطق ایران را از جهات اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و… شکسته بود اما نتایج این تبعیضات در آذربایجان بیشتر از سایر نقاط قابل درک بود.آذربایجان که تا قبل از ظهور سلسله پهلوی، شهر دوم ایران و ولیعهد نشین به شمار میآمد و در تمام برهههای تاریخی از اهمیتی ویژه برخوردار بود امروز از تمامی جهات مورد فشار و تبعیض قرار گرفته بود. بسته شدن مرز جلفا به جهت رقابتهای اقتصادی شوروی و انگلستان توسط پهلویها، عملا تجارت آذربایجان را از حیث صادرات و واردات فلج نموده بود، زبان تورکی آن به شدت تحقیر میشد و تمامی حقوق زبانی آن زیر ستم شوونیستی در حال از بین رفتن بود و روشنفکران آن نیز در زندانهای طولانی مدت محصور یا با آمپول هوا خودکشی شده بودند. تمامی این موضوعات دست به دست هم داده و موجی از نارضایتیهایی را فراهم آورده بود که توانایی بروز نداشتند و چون فریادی، در حنجره حبس شده بودند اما جریان روشنفکری آذربایجان که سالیان سال پیشرو دموکراسی و نظریات متجدد حتی در مقیاس جهانی بودند در تکاپوی فرصتی مساعد جهت سازماندهی تودهها به منظور نیل به ساختاری دموکراسی به سر میبردند.پایان «جنگ جهانی دوم» و اشغال ایران از سوی متفقین سیر حوادث را به بستر دیگری هدایت نمود. خلع دیکتاتور کبیر فرصت تنفسی مجددا به جریانهای روشنفکری داد تا مجددا خود را بازیابی کرده و سازماندهی نمایند. «حزب توده ایران» بر اساس آموزههای «تقی ارانی» بعنوان اولین حزب منسجم ایران هرچند در ابتدا کورسوی امیدی در دل جامعه روشنفکری ایجاد نمود اما بازهم نگاه مرکزگرا بر ساختار سیاسی ایران حتی حزب توده حاکم بود. آذربایجان نیز با احیای انجمنها و اتحادیههای کارگری از صفوف صف بندی ها و استفاده مطلوب از آزادی به وجود آمده در آن سالها جهت بسط دموکراسی عقب نماند اما پیشبرد این هدف و اندیشه، طالب ساختاری منسجم بود که همین احساس نیاز، اصلی ترین زمینه تشکیل «فرقه دموکرات آذربایجان» به شمار میآید.
«فرقه دموکرات آذربایجان» یک حزب نبود بلکه نهضتی مؤتلف از اندیشهها و جریانهای آزادیخواه و طالب دموکراسی در خط آذربایجان بود که حول شخصیت «سید جعفر پیشهوری» در تاریخ «۱۲ شهریور ۱۳۲۴» تشکیل گشت.پیشهوری که که به سبب کسب رأی اول در حوزه انتخابیه تبریز در انتخابات دور چهاردهم مجلس شورای ملی از محبوبیت و شهرت مطلوبی برخوردار بود، این ائتلاف را در امتداد تفکر «اصلاحگری ایالات» و اندیشههای شیخ شهید «محمد خیابانی» تشکیل داده و در صدد برپایی ساختاری خودمختار با احیای اصول ۲۹،۹۰، ۹۱، ۹۲، ۹۳ و… قانون اساسی مشروطیت ایران برآمده و هیچگاه طالب استقلال، جداسری و… نبود این چنین که سران «فرقه دموکرات آذربایجان» بیانیه «۱۲ شهریور»،آرشیو «روزنامه آذربایجان» ارگان
«فرقه دموکرات آذربایجان» یک حزب نبود بلکه نهضتی مؤتلف از اندیشهها و جریانهای آزادیخواه و طالب دموکراسی در خط آذربایجان بود که حول شخصیت «سید جعفر پیشهوری» در تاریخ «۱۲ شهریور ۱۳۲۴» تشکیل گشت.پیشهوری که که به سبب کسب رأی اول در حوزه انتخابیه تبریز در انتخابات دور چهاردهم مجلس شورای ملی از محبوبیت و شهرت مطلوبی برخوردار بود، این ائتلاف را در امتداد تفکر «اصلاحگری ایالات» و اندیشههای شیخ شهید «محمد خیابانی» تشکیل داده و در صدد برپایی ساختاری خودمختار با احیای اصول ۲۹،۹۰، ۹۱، ۹۲، ۹۳ و… قانون اساسی مشروطیت ایران برآمده و هیچگاه طالب استقلال، جداسری و… نبود این چنین که سران «فرقه دموکرات آذربایجان» بیانیه «۱۲ شهریور»،آرشیو «روزنامه آذربایجان» ارگان